جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "خودتنظیمی تحصیلی" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «خودتنظیمی تحصیلی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف و زمینه
شایع ترین نوع اختلال یادگیری خاص، نارساخوانی است که ویژگی اصلی آن این است که فرد در درست خواندن، سریع خواندن و درک مطلب مشکل دارد و با سن تقویمی، هوشبهر و شرایط تحصیلی مطابقت ندارد. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال نارساخوانی انجام شد.
روشروش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول با اختلال نارساخوانی مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری شهر بیرجند در سال تحصیلی 1402 - 1401 بود. از بین جامعه آماری، 28 دانش آموز پسر با اختلال نارساخوانی، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایشی 14 و گواه 14 گمارش شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 75 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه انگیزش تحصیلی، پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی و آموزش ایمن سازی در برابر استرس استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هانتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارساخوانی اثربخش است .(005 / .p<0)
بحث و نتیجه گیریبا توجه به یافته های این پژوهش، می توان چنین گفت که یکی از رویکردهای آموزش مفید در جهت افزایش انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال نارساخوانی، آموزش ایمن سازی در برابر استرس است.
کلید واژگان: اختلال نارساخوانی, انگیزش تحصیلی, ایمن سازی در برابر استرس, خودتنظیمی تحصیلی, دانش آموزانپسرBackground and PurposeThe most common type of specific learning disorder is dyslexia, the main characteristic of which is that a person has difficulty reading correctly, reading quickly, and understanding material, and it does not correspond to chronological age, intelligence, and educational conditions. This research was conducted with the aim of the effectiveness of immunization training against stress on academic motivation and academic self-regulation of male students with dyslexia.
MethodThe research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and control group. The statistical population of the research included all male students of the first secondary school with dyslexia who referred to the learning disorders center in Birjand city in the academic year of 2021- 2022. Among the statistical population, 28 male students with dyslexia were selected by available sampling method and randomly assigned to experimental (14) and control (14) groups. The experimental group was trained for 8 sessions of 75 minutes. In order to collect research data, academic motivation questionnaire, academic self-regulation questionnaire and stress immunization training were used. The research data were analyzed using multivariate and univariate analysis of covariance.
ResultsThe results of the analysis of the research hypotheses showed that stress immunization training is effective on academic motivation and academic self-regulation of students with dyslexia (p<0.005).
DiscussionAccording to the findings of this research, it can be said that: one of the useful teaching approaches to increase the academic motivation and academic self-regulation of students with dyslexic boys is stress immunity training.
Keywords: Academic Motivation, Academic Self-Regulation, Dyslexia, Immunization Against Stress, Malestudents -
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی دانشجویان با نقش میانجی گر التزام و سرزندگی تحصیلی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 322 دانشجو (163 دختر و 159 پسر) بود که به صورت تصادفی چندمرحله ای از بین تمام دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند. داده ها ازطریق پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی بوفارد و همکاران (1995)، پرسشنامه التزام تحصیلی ریو و تسنگ (2011)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2008) و عملکرد تحصیلی جمع آوری و تحلیل داده ها با کمک روش الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مناسبی با داده ها برخوردار بود. یافته ها نشان داد اثر مستقیم خودتنظیمی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی، التزام تحصیلی و سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار است. علاوه برآن، اثر مستقیم التزام تحصیلی با عملکرد تحصیلی و سرزندگی تحصیلی با عملکرد تحصیلی نیز مثبت و معنادار بود . همچنین، نتایج مسیرهای غیرمستقیم نشان داد خودتنظیمی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی ازطریق التزام تحصیلی و سرزندگی تحصیلی اثر مثبت دارند. براین اساس، زمانی که فرد خود را درگیر فرایند یادگیری می کند، می تواند بهتر و عمیق تر یاد بگیرد. علاوه براین، فردی که از استعداد تحصیلی بالایی برخوردار است، اعتمادبه نفس خود را در مواجهه با چالش ها و موانع تحصیلی حفظ می کند و سعی می کند این چالش ها را به خوبی پشت سر بگذارد و به موفقیت برسد؛ بنابراین، به موسسات آموزشی، دانشگاه ها و مربیان آموزشی توصیه می شود از این الگو برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان استفاده کنند.
کلید واژگان: خودتنظیمی تحصیلی, عملکرد تحصیلی, التزام هیجانی, رفتاری, شناختی و عاملی, سرزندگی تحصیلیThis research was conducted with the aim of investigating the relationship between self-regulation and the academic performance of students with the mediating role of engagment and academic bouyancy. The research was of the descriptive-correlating type. The samples included 322 students (163 girls, 159 boys) randomly selected from among all the students of Shahid Chamran University of Ahvaz who were studying in the academic year of 2022-2023. Data were collected through the academic self-regulation questionnaire of Bouffard et al. (1995), the academic engagment questionnaire of Ryu and Tseng (2011), the academic bouyancy questionnaire of Martin and Marsh (2008) and the academic performance collected data were analyzed using the structural equation modeling method and SPSS and AMOS softwares. Results showed that the proposed model had a good fit with data. Findings indicated that the direct effect of academic self-regulation on academic performance, academic engagment and academic bouyancy is a positive and significant relationship. In addition, the direct effect of academic engagment with academic performance and academic bouyancy with academic performance was also positive and significant. Also, the results of indirect paths showed that academic self-regulation has a positive effect on academic performance through academic engagment and academic bouyancy. Accordingly, when a person incorporates himself/herself in the learning process, he/she can learn better and deeper. In addition, a person with high academic talent will maintain his/her self-confidence in the face of academic challenges and obstacles and will try to overcome the challenges well and achieve success. Therefore, the educational institutions, universities and educational instructors are advised to use this model for improving students' academic performance.
Keywords: Academic Performance, Academic Self-Regulation, Emotional, Behavorial, Cognitive, Agentic Engagment, Academic Bouyancy -
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ادراک از محیط یادگیری و عشق به یادگیری با نقش میانجی بهزیستی تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر مدارس متوسطه اول دولتی و غیردولتی شهر یزد به تعداد 9093 نفر در سال تحصیلی 1402-1401 بود که بر اساس فرمول کوکرانتعداد 370 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای گردآوری داده از پرسشنامه عشق به یادگیری مک فارلن (2003)، ادراک از محیط یادگیری سویینی، سورنسن و کمیس (1992)، بهزیستی تحصیلی تومینین و همکاران (2012) و خودتنظیمی تحصیلی سواری و کریم زاده (1392) استفاده شد. برای تحلیل داده ها ازنرم افزار SPSS و روش های آمار توصیفی و استنباطی (فراوانی، میانگین، ضریب همبستگی پیرسون و نرمال بودن داده ها و برای برازش مدل از نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ادراک از محیط یادگیری بر عشق به یادگیری تاثیر مستقیم دارد،ادراک از محیط یادگیری بر بهزیستی تحصیلی تاثیر مستقیم دارد، ادراک از محیط یادگیری بر خودتنظیمی تحصیلی تاثیر مستقیم دارد، بهزیستی تحصیلی بر عشق به یادگیری تاثیر مستقیم دارد، خودتنظیمی تحصیلی بر عشق به یادگیری تاثیر مستقیم دارد و متغیرهای بهزیستی تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی در رابطه بین ادراک از محیط یادگیری و عشق به یادگیری نقش میانجی دارد، لذا میتوان گفت کهادراک از محیط مدرسه، بهزیستی تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلیاز متغیرهای مهم و موثر بر عشق به یادگیری میباشد.
کلید واژگان: ادراک از محیط یادگیری, عشق به یادگیری, بهزیستی, خودتنظیمی تحصیلی, دانش آموزThe aim of this study was to investigate the relationship between perceived learning environment and love of learning among female students in Yazd. . A descriptive correlational research design was used, employing structural equation modeling. The population of this study included female students in both public and private schools in Yazd. A cluster random sampling method was used to select 370 participants. Data were collected using questionnaires on love of learning, perceived learning environment, academic well-being, and academic self-regulation. The collected data were analyzed using SPSS software for descriptive and inferential statistics. The distribution of the data was checked for accuracy, and Pearson correlation coefficient was calculated to examine the relationship between variables. PLS software was used to fit the structural equation model. The results of data analysis showed significant and important findings. Firstly, it was found that perceived learning environment has a direct impact on love of learning among female students. Additionally, perceived learning environment also has a direct impact on academic well-being and academic self-regulation. Furthermore, both academic well-being and academic self-regulation have a direct impact on love of learning. Finally, academic well-being and academic self-regulation mediate the relationship between perceived learning environment and love of learning. Based on these findings, it can be concluded that perceived school environment, academic well-being, and academic self-regulation are important factors that significantly influence love of learning among female students. These findings are important for educators and policymakers in creating supportive and effective learning environments to promote love of learning among students.
Keywords: Perception of the learning environment, love of learning, Well-being, Academic self-regulation, student -
هدف پژوهش حاضر ارایه مدل علی تاثیر درگیری تحصیلی بر خودتنظیمی تحصیلی دانشجویان با در نظر گرفتن نقش واسطه ای الگوهای ارتباطی خانواده بوده است. بنابراین این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی، جز تحقیقات کمی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه پیام نور اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 می باشد. تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های درگیری تحصیلی ریو (2013)،خودتنظیمی تحصیلی بوفارد و همکاران (1995) و الگوهای ارتباطی خانواده کویرنر و فیتزپاتریک (2004) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از آزمون های میانگین، انحراف معیار و در سطح استنباطی از آزمون های T، ضریب رگرسیون و تحلیل مسیر در محیط نرم افزاری SPSS19 استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان داده است که بین همه متغیرهای پژوهش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. و نتایج تحلیل مسیر نیز نشان دهندی این است که متغیر الگوهای ارتباطی خانواده توانست نقش واسطه ای را در تاثیر درگیری تحصیلی بر خودتنظیمی تحصیلی برقرار کند.
کلید واژگان: الگوهای ارتباطی خانواده, خودتنظیمی تحصیلی, درگیری تحصیلیThe purpose of the present study was to present a causal model of the effect of educational conflict on students' educational self-regulation, taking into account the mediating role of family communication patterns. Therefore, in terms of purpose, this research is applied and in terms of methodology, it is quantitative research of correlation. The statistical population of this research includes all students of Payam Noor University of Isfahan in the academic year 1400-1401. 300 people were selected as the sample of this study using the random sampling method. Rio’s Educational Engagement questionnaires (2013), Bouffard et al.’s (1995) Educational Self-regulation, and Koerner and Fitzpatrick’s (2004) family communication patterns were used to collect data. To analyze the data at the level of descriptive statistics, mean, standard deviation tests and at the inferential level, T-tests, regression coefficients, and path analysis were used in the SPSS19 software environment. The research findings have shown that there is a positive and significant relationship between all of the research variables the results of path analysis also showed that the variable of family communication patterns was able to establish a mediating role in the effect of educational conflict on educational self-regulation.
Keywords: Family communication patterns, Educational Self-Regulation, Educational Conflict -
اعتیاد به اینترنت به استفاده افراطی و بیش از حد از اینترنت گفته می شود و می تواند سایر فعالیت های اجتماعی فرد را تحت تاثیر قرار دهد. بر این اساس، شناسایی عواملی که سبب کاهش وابستگی شود و از آسیب های اعتیاد به اینترنت بکاهد، ضروری است. پژوهش فوق با هدف شناسایی اثر خودتنظیمی تحصیلی از طریق میانجی گری درگیری تحصیلی بر اعتیاد به اینترنت برای کمک به کنترل و طراحی مداخلات موثر بر پیشگیری از آن، انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. به منظور دستیابی به این هدف از بین تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خراسان شمالی که در سال تحصیلی 99-1398 تحصیل می کردند، 300 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند و به پرسشنامه های اعتیاد اینترنت یانگ (1998)، خودتنظیمی تحصیلی ما گنو (2010) و درگیری تحصیلی ریو (2013) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد خودتنظیمی تحصیلی و درگیری تحصیلی بر اعتیاد به اینترنت تاثیر منفی و معنادار دارند؛ و درگیری تحصیلی در رابطه بین خودتنظیمی تحصیلی و اعتیاد به اینترنت نقش میانجی دارد و با توجه به شاخص های برازش، مدل از برازش خوبی برخوردار بود. دانشگاه ها می توانند با توجه خاص به آموزش راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و به طبع آن افزایش درگیری تحصیلی دانشجویان را فراهم کنند تا از این طریق مشکل اعتیاد به اینترنت دانشجویان را مدیریت کنند.کلید واژگان: اعتیاد به اینترنت, خودتنظیمی تحصیلی, درگیری تحصیلیInternet addiction refers to excessive use of the Internet and can affect other social activities. It is essential to identify factors that reduce dependence and reduce addiction to the Internet. this study aimed to identify the effect of Self-Regulated Learning through mediation of Academic Engagement on internet addiction to help control and design effective interventions on preventing it. this study was descriptive - correlation based on structural equation modeling (SEM). In order to achieve this goal, the students of Farhangian University of North Khorasan who were studying in the academic year of 20219 - 2020 were selected as a systematic random sampling and responded to Young Internet Addiction Questionnaire (1998), academic self – regulation (2010) and Reeve academic engagement (2013). Structural equation modeling (SEM) was used to analyze the data. the results showed that academic self - regulation and academic engagement have a negative and significant effect on internet addiction. The academic engagement in the relationship between academic self - regulation and internet addiction has a mediator role and according to fitting indexes (GFI=.92, PCFI=.74, CFI=.91, RMSEA=.075, X2/d.f=2.564 ). The model has good fit.Keywords: Internet Addiction, academic self - regulation, Academic Engagement, Structural model
-
مجله پژوهش های علوم شناختی و رفتاری، سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 23، پاییز و زمستان 1401)، صص 143 -168
هدف اساسی پژوهش حاضر، تبیین هیجان های تحصیلی براساس حمایت تحصیلی و جهت گیری هدف پیشرفت با نقش واسطه گری خودتنظیمی تحصیلی بود. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه شهر سنندج در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از میان آنها تعداد 390 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هیجان های تحصیلی، پرسشنامه حمایت تحصیلی، پرسشنامه جهت گیری هدف پیشرفت و پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری ازطریق نرم افزار Spss-21 و Amos-21 انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد که مدل با داده های پژوهش برازش مناسبی دارد. باتوجه به یافته ها، مسیرهای مستقیم حمایت تحصیلی، جهت گیری تسلطی و عملکردی به هیجان های مثبت و منفی تحصیلی معنادار (01/0>P) بود. همچنین، مسیرهای غیرمستقیم حمایت تحصیلی، جهت گیری تسلطی و جهت گیری عملکردی ازطریق خودتنظیمی تحصیلی به هیجان های مثبت و منفی تحصیلی در دانش آموزان معنا دار (01/0>P) بود. براساس این نتایج، خودتنظیمی تحصیلی می تواند در رابطه بین حمایت تحصیلی و جهت گیری هدف پیشرفت با هیجان های تحصیلی مثبت و منفی در دانش آموزان نقش میانجی داشته باشد.
کلید واژگان: هیجان تحصیلی, حمایت تحصیلی, جهت گیری هدف, خودتنظیمی تحصیلیThe main purpose of this study was to explain the academic emotions based on academic support and achievement goal orientation through the mediating role of academic self-regulation. The research method was correlational of structural equations modeling type. The statistical population included all male and female students of junior high schools in Sanandaj in the academic year of 2021-2022, from which 390 students were selected by multi-stage cluster sampling method. They answered the Academic Emotions questionnaire, Academic Support questionnaire, Achievement Goal orientation questionnaire and Academic self-regulation questionnaire. The data were analyzed with the structural equations modeling via SPSS-21 and AMOS-21 softwares. The findings corroborated the good fitness of the model with research data. According to the findings, the direct paths from the academic support, mastery and performance orientation to positive and negative academic emotions were significant (P <0.01). Also, the indirect paths from the academic support, mastery orientation and functional orientation through the academic self-regulation to positive and negative academic emotions were significant (P <0.01). In conclusion, the academic self-regulation can play a mediating role in the relationship between academic support and achievement goal orientation with positive and negative academic emotions in students.
Keywords: academic emotions, Academic Support, goal orientation, Academic Self-Regulation -
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش معکوس بر انگیزش تحصیلی درگیری تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی بود. طرح تحقیق پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بوده و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی منطقه 13 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه گیری از نوع در دسترس شامل بر 30 دانش آموزان از یک دبستان دولتی انجام شد که به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل در دو کلاس گمارش تصادفی شدند. گروه آزمایش، تحت آموزش به روش معکوس قرار گرفتند و گروه کنترل طبق شیوه مرسوم معلم خود پیش رفتند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه ی خودتنظیمی بوفارد (1995)، پرسشنامه ی درگیری تحصیلی ریو (2013) و پرسشنامه ی انگیزش تحصیلی هارتر (1981) که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار spss20 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از نظر خودتنظیمی تحصیلی، درگیری تحصیلی و انگیزش تحصیلی تفاوت معناداری (P<0.05) وجود داشت. به عبارت دیگر آموزش به روش معکوس، باعث افزایش انگیزش تحصیلی، درگیری تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان شد.
کلید واژگان: آموزش معکوس, خودتنظیمی تحصیلی, درگیری تحصیلی, انگیزش تحصیلیThe aim of the present study was to determine the effectiveness of reverse education on motivation, academic engagement, academic self-regulation and academic self-regulation of fifth grade elementary male students. The research design of the present study is quasi-experimental with pre-test-post-test with a control group and is applied in terms of purpose. The statistical population included all male students in the fifth grade of elementary school in Tehran. Purposeful available sampling was performed on 30 fifth grade elementary school students from a public primary school who were randomly divided into two groups of 15 experimental and control students in two classes. The experimental group was trained in reverse, and the control group proceeded according to their teacher's usual method. Research tools included Beauford (1995), Rio (2013) and Harter (1981) self-regulatory questionnaires. Data were analyzed by analysis of covariance in SPSS20 software. The results showed that there was a significant difference (P <0.05) between the experimental and control groups in terms of self-regulation, education, conflict and education and motivation. In other words, reverse education increased students' motivation, education, engagement, education, and self-regulation.
Keywords: Flipped Teaching, Academic self-regulation, Academic Engagement, achievement motivation -
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه گری خودتنظیمی تحصیلی در رابطه امید به تحصیل و بهزیستی تحصیلی بود. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اوز واقع در جنوب استان فارس بود که از بین آن ها (1281 نفر) تعداد 519 نفر (174 پسر، 345 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه های امید به تحصیل (خرمایی و کمری، 1396)، خودتنظیمی تحصیلی (هانگ و انیل، 2001) و بهزیستی تحصیلی (تومینین-سوینی و همکاران، 2012) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSSv16 و AMOSv24 استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که امید به تحصیل هم به صورت مستقیم و هم از مسیر واسطه ای خودتنظیمی تحصیلی می تواند بهزیستی تحصیلی را پیش بینی کند. همچنین خودتنظیمی تحصیلی نیز به طور مستقیم بهزیستی تحصیلی را به صورت مثبت پیش بینی می کند. امید به تحصیل، خودتنظیمی تحصیلی را نیز به صورت معنی دار پیش بینی می کند. یافته های این پژوهش از دو بعد نظری و عملی شامل مضامین جدیدی است. نتایج این پژوهش به لحاظ نظری به تایید نقش واسطه گری خودتنظیمی تحصیلی در رابطه بین امید به تحصیل و بهزیستی تحصیلی منجر شد. به لحاظ کاربردی نیز می توان با ارتقای امید به تحصیل و آموزش راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی به بهزیستی تحصیلی دانش آموزان کمک نمود.کلید واژگان: امید به تحصیل, بهزیستی تحصیلی, خودتنظیمی تحصیلیThe purpose of this study was to investigate the mediating role of academic self-regulation in the relationship between academic hope and academic well-being. The Research design was a description of the type of correlation and the research population included all students of the higher school in Evaz city, located in the south of Fars province, among them (1281 student) 519 student (174 boys, 345 girls) were selected by convenience sampling method; And answered the questionnaires of academic hope (Khormaei & Kamari, 2017), academic well-being (Tuominen-Soini et al., 2012), and academic self-regulation (Hong & O'Neil, 2001). SPSSv16 and AMOSv24 statistical software were used to analyze the data. The results of path analysis showed that the academic hope can predict academic well-being both directly and through the mediators of academic self-regulation. academic self-regulation also directly predicts positive academic well-being. Academic hope also significantly predicts academic self-regulation. The findings of this research include new topics from both theoretical and practical dimensions. The results of this research theoretically confirmed the mediating role of academic self-regulation in the relationship between academic hope and academic well-being. Practically, it can also help students' academic well-being by promoting academic hope and teaching academic self-regulation strategies.Keywords: academic hope, Academic Wellbeing, Academic self-regulation
-
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودتنظیمی تحصیلی و ابراز وجود دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان جلفا انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان جلفا در سال تحصیلی 99-98 را شامل می شد. با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، پرسشنامه های خودتنظیمی تحصیلی سواری و عرب زاده (1392) و مقیاس ابراز وجود شرینک (1980) در بین دانش آموزان اجرا شد و از بین آنهایی که در هر دو پرسشنامه یک انحراف معیار پایین تر از میانگین نمره کسب کردند 30 نفر به صورت هدفمند با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی به نسبت مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در برنامه آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در قالب 8 جلسه آموزش دریافت کرد ولی آزمودنی های گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که برنامه آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری به افزایش خودتنظیمی تحصیلی (F=110.013؛ P=0.001) و افزایش ابراز وجود (F=29.630؛ P=0.001) دانش آموزان دختر منجر شده است (05/0=<p). با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان از برنامه آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به منظور افزایش خودتنظیمی تحصیلی و همچنین افزایش مهارت های ابراز وجود استفاده کرد.
کلید واژگان: کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی, خودتنظیمی تحصیلی, ابراز وجودThe aim of this study was to determine the effectiveness of mindfulness-based stress reduction training on academic self-regulation and self-expression of female high school students in Jolfa. The present study was a quasi-experimental study with a pretest-posttest design with a control group. The statistical population of the study included all female high school students in Jolfa city in the 99-98 academic year. Using purposive non-random sampling method, Savari and Arabzadeh (2013) educational self-regulatory questionnaires and Shrink (1980) expression scale were administered among students and among those in both questionnaires a standard deviation lower than Average scores were obtained. Thirty people were purposefully selected based on the entry and exit criteria and randomly assigned to the experimental and control groups in equal proportions. The experimental group received training in the form of 8 sessions of mindfulness-based stress reduction training program, but the subjects in the control group did not receive any training. Then post-test was performed for both groups. Data were analyzed using analysis of covariance. Findings showed that mindfulness-based stress reduction training program significantly increased academic self-regulation (F = 0/110; P = 0.001) and increased assertiveness (F = 6/29; P = 0.001). According to the findings of the present study, mindfulness-based stress reduction training program can be used to increase academic self-regulation as well as increase assertiveness skills
Keywords: Reduce mindfulness-based stress, Academic self-regulation, assertive -
زمینه و هدف
اختلال یادگیری نوعی مشکل مزمن با پایه عصب شناختی و تحولی بوده که عموما در اوایل دوره ی رشد شروع می شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد.
روشاین پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر 15 - 13 ساله ی با اختلال یادگیری خاص مراجعه کننده به مرا کز آموزشی و بالینی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 99 - 98 بود. از بین جامعه ی آماری، 40 دانش آموز پسر با اختلال یادگیری خاص که افراد داوطلب واجد شرایط بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی) 20 نفر (و گواه) 20 نفر (جا گماری شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 جلسه 75 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر، مقیاس خودتنظیمی تحصیلی کارل ما گنو و آموزش هوش موفق استرنبرگ استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شد.
یافته هانتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر هوش موفق بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی آزمودنی ها تاثیر معناداری دارد) 005 / .)P<0
نتیجه گیرییافته های این پژوهش نشان داد، از جمله روش های اثربخش در جهت افزایش انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص، آموزش مبتنی بر هوش موفق است.
کلید واژگان: آموزش مبتنی بر هوش موفق, انگیزش تحصیلی, خودتنظیمی تحصیلی, دانش آموزان با اختلال یادگیریخاصBackground & Purpose:
Learning disorder is a chronic problem with a neurological and developmental basis that usually begins early in development. The aim of this study was the effectiveness of successful intelligence-based education on academic motivation and academic self-regulation of students with specific learning disorder. This research was a quasi-experimental method with pre-test and post-test with control and experimental groups. The statistical population of the study included all male students aged 13-15 years with learning disabilities referred to educational and clinical centers in Khorramabad in the academic year of 2020- 2021. Among the statistical population, 40 male students with specific learning disorder who were eligible volunteers were randomly assigned to the experimental (n = 20) and control (n = 20) groups. The experimental group was trained for 12 sessions of 75 minutes. In order to collect research data, Harter Academic Motivation Questionnaire, Karl Magno Academic Self-Regulation Scale and Sternberg Successful Intelligence Training were used. Multivariate and univariate analysis of covariance were used to analyze the research data.
ResultsThe results of the analysis of research findings showed that education based on successful intelligence has a significant effect on academic motivation and academic self-regulation of subjects (P<0/005).
ConclusionThe findings of this study showed that among the effective methods to increase academic motivation and academic self-regulation of students with specific learning disorder is successful education based on intelligence.
Keywords: Academic motivation, Academic self-regulation, Students with specific learning disorder, Successful intelligence-based education -
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش واسطه ای خودتنظیمی در رابطه بین جهت گیری های هدف تحصیلی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود؛ و جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر سنندج (4300 نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد و تعداد 351 به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای صورت گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از سه پرسشنامه جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور، پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی بوفارد و همکاران و پرسشنامه خوش بینی تحصیلی شانن، موران و همکاران صورت گرفت و پایایی آن ها به ترتیب؛ 83/.، 87/0 و 94/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج تحلیل نشان داد که؛ جهت گیری عملکردی دانش آموزان مستقیما نقش معنی داری در خوش بینی تحصیلی ندارد ولی با واسطه خودتنظیمی تحصیلی، به صورت غیرمستقیم در خوش بینی نقش دارد. خود تنظیمی تحصیلی برای هردو نوع جهت گیری عملکردی و تبحری نقش واسطه ای ایفا می کند. جهت-گیری تبحرگرایی با واسطه گری خودتنظیمی تحصیلی، بر خوش بینی تحصیلی، اثربخشی بیشتری از جهت-گیری عملکردی با واسطه گری خودتنظیمی دارد (05/0≥P).
کلید واژگان: جهت گیری هدف, خودتنظیمی تحصیلی, خوش بینی تحصیلیResearch in Teaching, Volume:9 Issue: 4, 2022, PP 200 -223Simultaneous With Expansion positive psychology , Attention to the Structures of personality Based on cognition Positive Trend was Increasing. One of the most important of these structures is optimism. Another variable that can affect academic optimism is goal orientation . goal orientatons are same reasons or goals of students to engage in specific learning tasks.. Early research focused on two type of goal orientations ; Mastery goals in which the main focus is on mastery of learning tasks, and performance goals whose main focus was on competencies compared to others (Pintrich, 2000). (lin & et al 2017). In other words, the goals set by the students are also different. The main and most central division is the division in which students ; 1- tend to Creating competencies or 2- Demonstrating their competencies to others, which is in fact the same as performance and mastery goal (dwek, 1986). This dualism provided the ground for further progress in this field. Thus, the performance goals were divided into two parts; mastery goals (ie, the desire to show competence) and avoidance performance goals (ie, avoidance of competency) (Elliot & charch, 1997). Later, the dual division of avoidance - the tendency to mastery goals - also expanded. Thus, mastery approach (in the desire to be learning and desire to learn) and mastery avoidance (ie the tendency to avoid misunderstanding or failure in learning). Thus, a four-dimensional model of mastery and performance was created (et al, 2020) . (Tuominen Academic goal orientations are related to academic achievement and study-related activities such as self-regulation. According to theoretical principles, one of the other variables that can be related to students' academic optimism is academic self-regulation (wang & yang, 2020). self-regulation is concentrate of Thoughts, behaviors and emotions to achieve goals (Zimmerman, 1989, 2000) . Self-regulation Persons Are peoples who that select Goals For Self-selection and select strategies that suitable for learning goals maintains their Motivation for learning and Monitoring Your performance and evaluates self improvement toward goals. Self-regulated learning strategies are of four types. three of which are adaptive and one of which is unadaptive ( Zimmerman, 2000); The first strategy is to motivate and accept responsibility[1] for learning by students. This means that they have a responsibility to learn and progress and take responsibility for it. This is clearly a basic prerequisite for learning. The issue of accepting responsibility can manifest itself in preparing for classes, completing assignments on time, working hard, controlling efforts, and also tending to work hard. Ability to focus[2], The second strategy is self-regulation, which includes focusing on study activities and the ability to maintain control over failures and weaknesses that can make it difficult for students to achieve the tasks at hand. Concentration and attention enable the student to maintain and implement effective learning methods. The third strategy is information processing, ie expansion and reasoning, which represent metacognitive strategies. In fact, it reflects the deeper levels of information processing and has been shown to create active cognitive engagement in learning. But the fourth strategy for self-regulation, is self-handicapping that is incompatible way for self-expression [3] , and inconsistent motivational strategy to maintain and increase self-esteem. Some students deliberately postpone the study so that if they do not get the desired result, they attribute it to the delay in the study rather than not having a disability. Self-handicapping cause students to focus on other factors instead of focusing on their disabilities. This strategy is non-constructive and especially becomes more non-constructive over time
Keywords: goal orientation, academic self-regulation, academic optimism -
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ارضای نیازهای اساسی روان شناختی در رابطه بین ادراک از محیط کلاس با خودتنظیمی تحصیلی صورت گرفت و از نوع همبستگی بود. بدین منظور تعداد 225 دانش آموز دختر دوره دوم متوسطه از میان دانش آموزان مدارس شهر شیراز در سال تحصیلی 99-1398 به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس ارضای نیازهای اساسی روان شناختی گانیه، پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی سواری و عرب زاده و پرسشنامه ادراک از محیط کلاس جنتری و همکاران را تکمیل کردند. یافته های حاصل از استفاده از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیر ارضای نیازهای اساسی روان شناختی در رابطه بین ادراک از محیط کلاس و خودتنظیمی تحصیلی نقش واسطه ای دارد. بدین معنی که افزایش ادراک مثبت از محیط کلاس (علاقه، چالش، انتخاب و لذت) باعث افزایش ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و سپس خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان می شود. بنابراین می توان گفت که جدا از عوامل اثرگذار آموزشی، ارضای نیازهای اساسی روان شناختی به عنوان یک متغیر واسطه گر می بایست در جهت بهبود خودتنظیمی تحصیلی مد نظر قرار گیرد.
کلید واژگان: ادراک محیط کلاس, خودتنظیمی تحصیلی, نیازهای اساسی روان شناختیThe goal of this correlation study was to investigate the mediating role of basic psychological needs satisfaction in the relationship between the perceptions of the classroom environment and academic self-regulation. The statistical population encompassed female high school students in Shiraz, studying in 1398- 99. Of this population, a sample of 225 students were selected through cluster random sampling. Participants completed the Basic Psychological Needs Scale, the Academic Self-Regulation Questionnaire, and the Perception of the Classroom Environment Questionnaire. The findings of structural equation modeling showed that satisfying basic psychological needs had a mediating role in the relationship between perception of the classroom environment and academic self-regulation. This implies that increasing the students’ positive perception of the classroom environment (interest, challenge, choice, and pleasure) increases the satisfaction of their basic psychological needs and subsequently their academic self-regulation. Therefore, it can be argued that apart from the effective educational factors, the satisfaction of basic psychological needs should be considered as a mediating variable in fostering the students’ academic self-regulation.
Keywords: basic psychological needs, perception of the classroomenvironment, self-regulation -
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی در رابطه عزت نفس با شادکامی در قالب یک مدل علی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان مقطع کارشناسی پردیس های دانشگاه فرهنگیان فارس بود (4803 نفر) که در نیمسال اول سال تحصیلی 98-97 مشغول به تحصیل بودند و از بین آن ها تعداد 358 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند و چهار مقیاس معتبر شامل: مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت، مقیاس خودکارآمدی شرر، مقیاس خودتنظیمی تحصیلی ماگنو و مقیاس شادکامی آکسفورد، جهت سنجش متغیرهای مدل مورد استفاده قرار گرفت. روایی و پایایی همه ابزارهای مورد استفاده در پژوهش توسط پژوهشگر، بررسی و تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و عزت نفس (03/0p <)، خودکارآمدی (01/0p <) و خودتنظیمی تحصیلی (001/0p <) به صورت مستقیم شادکامی را پیش بینی نمودند؛ همچنین عزت نفس با واسطه ی خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی، شادکامی را به صورت غیرمستقیم و قوی تر از مسیر مستقیم، پیش بینی نمود (03/0P=). در این میان مسیر مستقیم عزت نفس به خودکارآمدی (001/0p <) و عزت نفس به خودتنظیمی تحصیلی (001/0p <) نیز معنادار بود. این نتایج نشان دهنده آن است که نه تنها عزت نفس پیش بینی کننده شادکامی است، بلکه می تواند از طریق خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی به میزان بیشتری شادکامی را پیش بینی نماید؛ بنابراین رابطه عزت نفس به واسطه گری خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی با شادکامی معنادار است.
کلید واژگان: خودتنظیمی تحصیلی, خودکارآمدی, شادکامی, عزت نفسThe aim of this study was to investigate the mediating role of self-efficacy and academic self-regulation in the relationship between self-esteem and happiness. The statistical population of the study included undergraduate students of Fars Farhangian University (4803 students) who were studying in the first semester of the 98-97 academic year. Among them, 358 students were selected by one-stage cluster sampling. Subsequently, they completed four valid scales including Oxford Happiness Questionnaire, Sherer General Self-Efficacy Scale, the Cooper Smith Self-Esteem Scale, and the Magno Educational Self-Regulation Scale to assess the variables. The validity and reliability of all the scales were confirmed. Also, Path Analysis with SEQ was run as the statistical technique for analyzing the data. The results show that the proposed model's fitness to observations was desirable. Additionally, happiness was predicted directly by self-esteem (p < 0.03), self-efficacy (p < 0.01) and academic self-regulation (p < 0.001). Moreover, self-efficacy and academic self-regulation had a stronger significant mediating role between self-esteem and happiness (P=0.03). The direct path of self-esteem to self-efficacy (p < 0.001) and self-esteem to academic self-regulation (p < 0.001) were also significant. It means that not only does self-esteem predict happiness, but also it can be predicted strongly by self-efficacy and academic self-regulation. Thus the relationship between self-esteem and happiness with the mediating role of self-efficacy and academic self-regulation is meaningful.
Keywords: Academic self-regulation, Self-efficacy, happiness, self-esteem -
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پیشرفت تحصیلی با توجه به جهت گیری هدف و ادراک از کلاس با نقش واسطه ای خودتنظیمی تحصیلی در قالب مدل علی به روش تحلیل مسیر است. نمونه آماری این پژوهش شامل 380 نفر(190 دختر و190 پسر) از دانش آموزان پایه نهم شهر تبریز است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند و به پرسشنامه هایی متشکل از جهت گیری هدف تحصیلی الیوت و مک گرگور، ادراک از کلاس جنتری، گیبل و ریزا و خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت پاسخ داده اند. برای انجام دادن عملیات آماری نرم افزارهای SPSS23 و Amos23به کار گرفته شده است. نتایج نشان داد که مولفه های جهت گیری هدف (تسلط گرایش، تسلط اجتناب، عملکرد گرایش، عملکرد اجتناب) و مولفه های ادراک از کلاس (علاقه، انتخاب، لذت) اثر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی دارند. همچنین مولفه های جهت گیری هدف (تسلط گرایش، تسلط اجتناب، عملکرد گرایش) از طریق راهبردهای شناختی و فراشناختی اثر غیرمستقیم بر پیشرفت تحصیلی دارند و مولفه عملکرد اجتناب، اثر غیرمستقیم بر پیشرفت تحصیلی ندارد. از مولفه های ادراک از کلاس، علاقه از طریق راهبردهای شناختی و فراشناختی اثر غیرمستقیم بر پیشرفت تحصیلی دارد و مولفه های ادراک از کلاس (چالش، لذت و انتخاب) از طریق راهبردهای شناختی اثر غیرمستقیم و مثبت بر پیشرفت تحصیلی دارند. نتایج نشان داد که در پژوهش حاضر در مجموع مولفه های جهت گیری هدف در مقایسه با مولفه های ادراک از کلاس پیش بین بهتری برای پیشرفت تحصیلی اند.
کلید واژگان: جهت گیری هدف, ادراک از کلاس, خودتنظیمی تحصیلی, پیشرفت تحصیلیTo help with the prediction of school achievement through a mathematical model incorporating goal orientation, course perception, and academic self-regulation, a sample of 380 9th graders in Tabriz was selected using the cluster sampling method. Instruments used to measure these constructs were translated ones. Data analyses showed that goal orientation and course perception have a direct impact on achievement. Indirect impact of three of the goal orientation constituents is through cognitive and metacognitive strategies while the fourth one has no such impact. From among the constituents of course perception, interest has an indirect impact through the cognitive and metacognitive strategies while the other three have positive indirect impact through cognitive strategies only. Overall, the goal orientation factor proved to be a better predictor of school achievement.
Keywords: goal orientation, course perception, academic self-regulation, academic achievement -
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ابعاد ادراک از محیط یادگیری (بافتی)، ابعاد خودتنظیمی تحصیلی (شناختی-انگیزشی) و اضطراب اجتماعی (شناختی-هیجانی) در یادگیری زبان دوم صورت پذیرفت. این پژوهش بنیادی، توصیفی (از نوع همبستگی) است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم متوسطه دوره اول ناحیه یک شهر یزد در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل دادند که 305 نفر از این افراد براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی - خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی ریان و کانل ، اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و ادراک از محیط یادگیری فراسر و همکاران استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام آشکار ساخت که ازمیان ابعاد ادراک از محیط یادگیری، متغیرهای وابستگی دانش آموز، عدالت و درگیری دانش آموز و از میان ابعاد خودتنظیمی تحصیلی، تنظیم بیرونی و همانندسازی یادگیری زبان دوم را به صورت مثبت و اضطراب اجتماعی، یادگیری زبان دوم را به صورت منفی پیش بینی کردند. در مجموع، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که درک مثبت از محیط یادگیری، ارتقای خودتنظیمی تحصیلی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان از طریق ایجاد جو صمیمی و بدون رقابت، در افزایش یادگیری زبان دوم نقش دارند.کلید واژگان: ادراک, محیط یادگیری, خودتنظیمی تحصیلی, اضطراب اجتماعی, یادگیری زبان دومThe purpose of this study was to examine the role of learning environment perception's dimensions (contextual), dimension of self-regulation (cognitive-motivational) and social anxiety (cognitive-emotional) in learning second language. This research was descriptive (correlation). The statistical population of the study included all high school female students in Yazd in the academic year of 1396-97. Participants of the study included 305 third year high school students who were selected based on Cochran formula and cluster random sampling. Ryan and Connel's self-regulation scale, Watson's and Freid's social anxiety, and Fraser and et.al learning environment perception scale were used to measure the research variables. The results of step by step regression revealed that among components of learning environment perceptions, student's affiliation, justice and student's involvement, and among the dimensions of academic self-regulation, external regulation and identification predicted learning the second language positively and social anxiety predicted learning the second language negatively. Overall, findings of this study indicated that positive perception of learning environment, the promotion of self-regulation and the reduction of social anxiety of students through the creation of intimate and uncompetitive atmosphere could increase second language learning.Keywords: perception, learning environment, academic self-regulation, social anxiety, second language learning
-
به منظور ارایه مدل علی جهت بررسی نقش واسطه گری کیفیت ارتباط معلم-دانش آموز در رابطه خودتنظیمی تحصیلی، فرهنگ مدرسه و اشتیاق تحصیلی با تفکر خلاق در دانش آموزان از روش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه مدارس مناطق غرب شهر تهران در سال تحصیلی 97-1398 بود. تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 361 نفر لحاظ شد و به مقیاسهای خودتنظیمی تحصیلی زیمرمن و مارتینزپونز (1988)، کیفیت ارتباط معلم و دانش آموز QTI، فرهنگ مدرسه الساندرو و ساد (1997)، اشتیاق تحصیلی پینتریچ و همکاران (1991) و آزمون تفکر خلاق تورنس پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که خودتنظیمی تحصیلی، فرهنگ مدرسه و اشتیاق تحصیلی هم به شکل مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق کیفیت ارتباط معلم-دانش آموز قادر به پیش بینی تفکر خلاق هستند و متغیر کیفیت ارتباط معلم-دانش آموز توانسته است بین خودتنظیمی تحصیلی، فرهنگ مدرسه و اشتیاق تحصیلی با تفکر خلاق نقش میانجی ایفا کند. نتایج نشان داد که 41 درصد از واریانس کیفیت ارتباط معلم-دانش آموز و 89 درصد واریانس تفکر خلاق در مدل پژوهش حاضر تبیین می شود.کلید واژگان: کیفیت ارتباط معلم-دانش آموز, خودتنظیمی تحصیلی, فرهنگ مدرسه, اشتیاق تحصیلی, تفکر خلاق, دانش آموزان متوسطه دومنشریه تفکر و کودک, Volume:10 Issue: 1, 2019, PP 237 -259The aim of this study was to provide a causal model for assessing the role of intermediary quality of teacher-student communication in educational self-regulatory relationship, school culture, and academic eagerness with creative thinking in students. The method of this research was descriptive-correlation modeling of structural equations. The statistical population of this study includes all secondary school students in the western regions of Tehran during the academic year of 1983-97. The sample size of the research (5910) was calculated using the Krejcie & Morgantable of 361 people. According to Zimmerman & Martinez-pons (1988), the teacher-student relationship quality (QTI), the Alessandro and Sade School of Culture (1997), Pintrich's Educational Eagerness and colleagues (1991) and the Torrance Creative Thinking Test. The tools had a good validity and reliability. In data analysis, the path analysis method was used using Lisrel software to check the causal model between the research variables. The findings showed that academic self-regulation, school culture, and academic passion both directly and indirectly through the quality of teacher-student communication were able to predict creative thinking and the quality of teacher-student communication was able to mediate between self-regulation. Education, school culture and academic passion play a mediating role in creative thinking. The results showed that 41% of the variance in the quality of teacher-student relationship and 89% of the variance in creative thinking were explained in the present research modelKeywords: teacher-student communication quality, academic self-regulation, School culture, academic eagerness, Creative thinking, Secondary school students
-
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خودتنظیمی تحصیلی در ارتباط بین حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی معلم و درگیری تحصیلی بود. قابل ذکر است که پژوهش حاضر توصیفی از نوع هم بستگی است. گروه نمونه شامل 258 دانش آموز (129 دختر و 129 پسر) پایه سوم دوره دوم متوسطه شهر بیرجند بود که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسش نامه درگیری تحصیلی ریو (2013)، پرسش نامه حمایت اجتماعی (CASSS2000) و پرسش نامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (MSLQ) استفاده شد. یافته های به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی معلم اثر مستقیم، مثبت و معناداری روی خودتنظیمی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان دارد. علاوه بر این، نتایج به دست آمده حاکی از آن است که حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی معلم، از طریق نقش واسطه ای خودتنظیمی تحصیلی تاثیر مثبت و معناداری بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دارد. در نتیجه می توان بیان کرد که درک حمایت معلم از جانب دانش آموزان دارای نقش بسیار مهمی در تقویت مهارت های خودتنظیمی و افزایش سطح درگیری تحصیلی دانش آموزان است.کلید واژگان: درگیری تحصیلی, حمایت اجتماعی ادراک شده, خودتنظیمی تحصیلیThe present study examined the mediating role of academic self-regulation in the relationship between perceived social support from teacher and academic engagement among high school students of Birjand. It was a descriptive and correlational study. The research sample consisted of 258 high school juniors (129 males and 129 females) who were selected using multistage random sampling method. The research instruments included academic engagement questionnaire (Reeve, 2013), self-regulated questionnaire (MSLQ) and social support questionnaire (CASSS2000). The analysis of the results, obtained through the method of structural equation modeling revealed that the perceived social support from the teacher has a positive direct, significant influence upon students’ academic self-regulation; therefore, it can indirectly affect their academic engagement. Furthermore, social support perceived from the teacher had a direct positive influence on the students' academic engagement. In conclusion, it can be expressed that the perception of teacher’s social support by students plays an imperative role in improving the students' self-regulation and academic engagement skills.Keywords: Academic Engagement, the Perceived Social Support, AcademicSelf-regulation
-
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودتنظیمی تحصیلی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان سنندج بود. 30 نفر از دانش آموزان دارای اضطراب ریاضی بالا و خودتنظیمی تحصیلی پایین به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت گمارش تصادفی دردو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، تحت آموزش مهارت حل مساله قرار گرفت، ابزارهای پژوهش پرسشنامه اضطراب ریاضی (کاظمی، 1390) و پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی (کانل و ریان، 1987) بود. نتایج تحلیل کوواریانس بیانگر این بود که پس از آموزش مهارت حل مساله علایم اضطراب ریاضی در آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری کاهش یافت (01/0 p<) ، همچنین خودتنظیمی تحصیلی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری افزایش یافته است (01/0 p<). یافته ها نشان دادند که روش آموزش مهارت حل مساله راهبردی کارآمد و سودمند در جهت کاهش اضطراب ریاضی و افزایش خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان هستند.کلید واژگان: اضطراب ریاضی, خودتنظیمی تحصیلی, مهارت حل مسالهThe aim of the present study is to investigate the effectiveness of problem solving training on students math anxiety and self-regulation. The method of this study was quasi-experimental design with pre-test and post-test and control. The population of the study were female students of junior high schools in Sanandaj. 30 of these students, with high math anxiety and low self-regulation were randomly selected through cluster and multistage sampling, who were assigned to two groups of experimental and control. The experimental group received problem-solving training for eight sessions. The research instruments contained 2 questionnaires: math anxiety questionnaire (Kazemi, 1390) and self-regulation questionnaire (Kanel & Rian, 1987). The data were analyzed through covariance method. The results show that math anxiety of the students in the experimental group, after receiving the treatment, significantly decreased and their self-regulation significautly increased. In other words, the final conclusion of this study confirmed the effectiveness of using problem solving training in decreasing math anxiety and increasing self-regulation in students.Keywords: math Anxiety, self, regulation, problem solving skill
-
در این پژوهش رابطه ساختاری هوش هیجانی و شادکامی با واسطه گری خودکار آمدی و خودتنظیمی تحصیلی در قالب یک مدل علی مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام این پژوهش 356 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های تهران با روش نمونه گیری خوشه ایتک مرحله ای انتخاب شدند. چهار مقیاس معتبر شامل: مقیاس شادکامی آکسفورد، مقیاس خودکار آمدی شرر، مقیاس هوش هیجانی شرینگ و مقیاس خودتنظیمی تحصیلی ماگنو، جهت سنجش متغیرهای مدل مورد استفاده قرار گرفت. روایی و پایایی همه ابزارهای مورد استفاده در پژوهش توسط پژوهشگر، بررسی و تائید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و هوش هیجانی، خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی به صورت مستقیم شادکامی را پیش بینی نمودند. همچنین هوش هیجانی با واسطه، خودکار آمدی و خودتنظیمی تحصیلی، شادکامی را به صورت غیر مستقیم و قوی تر از مسیر مستقیم، پیش بینی نمود. در این میان مسیر مستقیم هوش هیجانی به خودکارآمدی و هوش هیجانی به خودتنظیمی تحصیلی نیز معنادار بود. این نتایج نشان دهنده آن است که نه تنها هوش هیجانی پیش بینی کننده شادکامی است بلکه می تواند از طریق خودکار آمدی و خودتنظیمی تحصیلی به میزان بیشتری شادکامی را پیش بینی نماید.
کلید واژگان: هوش هیجانی, خودتنظیمی تحصیلی, خودکارآمدی و شادکامی
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.