به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « خودشناسی » در نشریات گروه « علوم تربیتی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «خودشناسی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • امید قادری*، حسین ابراهیمی مقدم، روح الله علیزاده

    این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش بسته آموزشی خودشناسی مبتنی بر رویکرد اگزیستانسیالیسم بر باورهای غیر منطقی ارتباطی روی افراد انجام و اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه افراد متاهل مراجع کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی مناطق 1 و3 شهر تهران با مشکل اختلافات زناشویی بود. در پژوهش حاضر از روش تحقیق تجربی از نوع شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. در نمونه پژوهشی 16 نفر بصورت داوطلبانه که سطح بالایی در باورهای غیرمنطقی براساس پاسخ به پرسشنامه داوطلبانه مراکز مشاوره داشتند، انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل هر گروه 8 نفر بصورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه باورهای غیرمنطقی ارتباطی آدیلسون و اپشتاین بود که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و انجام 12 جلسه آموزشی گردآوری اطلاعات انجام شد. از روش تحلیل کواریانس چند متغیره یا مانوا برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس در متن مانکوا نشان داد که در فرضیه اصلی تحلیل کوواریانس در متغیر باورهای غیرمنطقی زوج ها (sig=0.02, F=6.059) معنادار است. نتایج فرضیه ها فرعی نیز نشان داد که تحلیل کوواریانس در متغیر تخریب کنندگی، باور به تغییر پذیری همسر، باور ذهن خوانی، باور کمال گرایی جنسی و تفاوت های جنسی زوج ها معنادار است. یعنی آموزش خودشناسی مبتنی بر رویکرد اگزیستانسیالیسم بر باورهای غیرمنطقی متاهلین اثربخش است.

    کلید واژگان: خودشناسی, اگزیستانسیالیسم, باورهای غیر منطقی}
    Omid Ghaderi*, HOSEIN Ebrahimimoghadam, Roohallah Alizadeh

    This research was carried out with the purpose of determining the effectiveness of the self-knowledge educational package based on the theory of existentialism on the illogical beliefs of communication on people. The statistical population included all married people who referred to counseling and psychological centers in Tehran's 1st and 3rd districts with marital problems. In the current research, experimental research method of quasi-experimental type of pre-test and post-test design with control group was used. In the research sample, 16 people who had a high level of irrational beliefs were selected voluntarily based on the answers to the voluntary questionnaire of counseling centers, and 8 people were randomly replaced in the experimental and control groups. The data collection tool was Adilson and Epstein's communication irrational beliefs questionnaire, which was conducted with a pre-test and post-test design with a control group and 12 data collection training sessions. Multivariate analysis of covariance or MANOVA method was used for data analysis. The results of the analysis of covariance in the Mankva text showed that in the main hypothesis, the analysis of covariance in the variable of couples' irrational beliefs (sig=0.02, F=6.059) is significant.
    The results of the sub-hypotheses also showed that the analysis of covariance in the variable of destructiveness, belief in the changeability of the spouse, belief in mind reading, belief in sexual perfectionism and sexual differences of couples is significant.
    the self-knowledge education based on the existentialism approach is effective on the irrational beliefs of married people.

    Keywords: self-knowledge, existentialism, irrational beliefs}
  • سکینه نصیری، یدالله قاسمی پور*، سعید آریاپوران

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خودشناسی و اهمال کاری تحصیلی با میانجی گری ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و اعتیاد به فضای مجازی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش این پژوهش توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر ملایر (7450 نفر) بود که از بین آنان 515 نفر بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. هر یک از شرکت کنندگان، پرسشنامه ای شامل مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم، مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی، مقیاس اعتیاد به فضای مجازی یانگ و پرسشنامه خود شناسی انسجامی قربانی و همکاران را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و با استفاده از نسخه ی 26 بسته آماری برای علوم اجتماعی و AMOS-24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد اثرات مستقیم خودشناسی بر نیازهای بنیادین روان شناختی (خودمختاری، شایستگی، ارتباط با دیگران) (0/35 >β) و اعتیاد به فضای مجازی معنی دار بود (50/0-β =). در بین نیازهای بنیادین، اثرات نیاز به شایستگی بر اهمال کاری معنی داری بود (0/36 = β)، در حالیکه نیازهای ارتباط با دیگران و خودمختاری بر اهمال کاری تحصیلی اثر معنی داری نداشتند. اثر اعتیاد به فضای مجازی نیز بر اهمال کاری معنی دار بود (0/46 = β). اثر غیر مستقیم خودشناسی بر اهمال کاری تحصیلی از طریق نیازهای بنیادین روانشناختی و اعتیاد به فضای مجازی نیز معنی دار بود (0/49- =β). یافته های پژوهش نشان می دهد خودشناسی از طریق ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و کاهش اعتیاد به فضای مجازی می تواند در کاهش اهمال کاری تحصیلی اثربخش باشد.

    کلید واژگان: خودشناسی, نیازهای بنیادین روان شناختی, اعتیاد به فضای مجازی, اهمال کاری تحصیلی}
    Sakineh Nasiri, Yadollah Ghasemipour *, Saeed Ariapooran

    The aim of this study was to investigate the relationship between self-knowledge and academic procrastination by mediating role of satisfaction of basic psychological needs and cyberspace addiction in secondary school students. The method of this research was correlational of structural equations. The research population was all secondary students (N= 7450) in Malayer city. Sample group (n= 515) was selected based on Cochran formula and cluster random sampling. Each participant completed a questionnaire including Academic Procrastination Scale, Basic Psychological Needs Scale, Cyberspace Addiction scale, and Integrative Self-Knowledge Questionnaire. Data were analyzed by Pearson correlation and path analysis method using SPSS-26 and AMOS-24. The results showed that the direct effects of self-knowledge on basic psychological needs (autonomy, competence, and relatedness) (β > 0.35) and cyberspace addiction (β = -0.50) were significant. Among the basic needs, the effect of the need for competence on procrastination was significant (β = 0.36), while the needs of relatedness and autonomy had no significant effects on procrastination. The effect of cyberspace addiction on procrastination was also significant (β = 0.46). The indirect effect of self-knowledge on academic procrastination through basic psychological needs and cyberspace addiction was also significant (β = -0.49). Research findings show that self-knowledge can be effective in reducing academic procrastination by satisfying basic psychological needs and reducing cyberspace addiction. Therefore, by providing an environment that supports basic needs in school and family, students' academic procrastination can be prevented.

    Keywords: self-knowledge, basic psychological needs, cyberspace addiction, academic procrastination}
  • هدایت سیاوشی *، ابوالفضل غفاری، حسین باغگلی، سید جواد قندیلی

    هدف این پژوهش تعیین عوامل اصلی، مراحل و اهداف تربیت مبتنی بر خودشناسی در نظریه حیات معقول علامه جعفری است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و استنتاج قیاسی می باشد. پرسش های پژوهش عبارتند از: خودشناسی در نظریه حیات معقول علامه جعفری چه مفهوم و جایگاهی دارد؟ عوامل تربیتی مرتبط با خودشناسی، بر مبنای نظریه حیات معقول علامه جعفری کدم اند؟ اهداف و مراحل مرتبط با خودشناسی، بر مبنای نظریه حیات معقول علامه جعفری کدم اند؟ پرسش های اول و دوم با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و پرسش سوم با استفاده از روش استنتاج قیاسی بررسی و پاسخ داده شدند. بررسی ها نشان داد که آگاهی، فطرت، اختیار، عقلانیت و خود الهی عواملی هستند که در تربیت مبتنی بر خودشناسی در نظریه حیات معقول اهمیت دارند. بر این اساس، هدف بنیادی تربیت، کمال برین (قرب الهی) و اصول بنیادین آن، در سطح (1)، حیات معقول و در سطح (2)، خودشناسی هستند. مراحل سه گانه تربیت عبارت اند از: رهایی (خلاص)، آزادی (استخلاص) و اختیار (تفویض).

    کلید واژگان: خودشناسی, حیات معقول, علامه جعفری, تربیت اسلامی, عوامل, مراحل, اهداف}
    abolfazl ghaffari, hoosein baghgoli, javad ghandili

    The purpose of this study is to determine the main factors, stages, and goals of self-knowledge-based education in Allameh Jafari's theory of rational life. The method of the present study is descriptive-analytical and deductive inference. What is the meaning and position of these research questions that self-knowledge has in Allameh Jafari's theory of rational life? And what are the educational factors related to self-knowledge, based on Allameh Jafari's theory of rational life? Using the descriptive-analytical method, and the question of what are the goals and stages related to self-knowledge, based on Allameh Jafari's theory of rational life, was investigated and answered using the deductive inference method. Studies have shown that consciousness, nature, agency, rationality, and the divine self are factors that are important in self-knowledge education in the theory of rational life; Accordingly, the basic goal of education is perfection (nearness to God) and its basic principles are at level 1: rational life and at level 2: self-knowledge; And the three stages of training are liberation (liberation), freedom (redemption) and authority (delegation).

    Keywords: self-knowledge, Reasonable Life, Allameh Jafari, Islamic Education}
  • علی ستاری*، حجت الله جوانی
    خودشناسی به مثابه یک روش تربیتی در نگاه اول مفهومی بدیهی و روشن به نظر می رسد. اما این مفهوم با چالش هایی در معنا رو به رو است. به این معنا که با دقت در معنای خودشناسی برداشت واحدی از آن حاصل نمی شود و این می تواند از لحاظ تربیتی مشکلاتی را در عمل ایجاد کند. هدف این مقاله، تحلیل مفهوم خودشناسی به عنوان یکی از روش های اساسی در تربیت به منظور رفع چالش های معنایی و ایجاد وحدت معنایی در آن است. به این منظور از روش تحلیل مفهومی استفاده شد. نتایج نشان داد به کمک عناصر معنایی مشترک که میان تعاریف و برداشت های مختلف از خودشناسی وجود دارد، می توان به میزان قابل توجهی به رفع تناقضات معنایی این مفهوم دست یافت. بر این اساس سه نوع خودشناسی مبتنی بر ادراکات درونی فرد، مبتنی بر ادراکات بیرونی فرد و مبتنی بر ادراکات مشترک درونی و بیرونی فرد شناسایی و بر اساس سه رابطه میان من و من، من و دیگری و من و دیگر چیز از یکدیگر تفکیک شد. سپس معلوم شد که در همه انواع خودشناسی چهار عنصر اساسی فاعل شناسا، نیاز به خودشناسی، منبع رفع کننده نیاز و تعامل وجود دارد. همچنین معلوم شد که در جریان خودشناسی همواره موانعی چون تن آسایی فکری، ناتوانایی شناختی، فاصله میان باور و عمل و عادات زیسته غلط وجود دارد. با ابتنا بر عناصر، روابط و موانع یاد شده باز تعریفی از خودشناسی به عمل آمد که به نظر می آید علاوه بر شفافیت از جامعیت و مانعیت بیشتری برخوردار است. تعریف یاد شده به تسهیل و شفافیت کار تربیتی مربیان در بهره گیری از روش خودشناسی کمک خواهد کرد.
    کلید واژگان: خودشناسی, روش تربیتی, تحلیل مفهوم, وحدت مفهومی, معنا}
    Ali Sattari *, Hojjatollah Javani
    Self-knowledge as an educational method At first glance, the concept seems obvious. But the concept faces challenges in meaning. That is, precision in the sense of self is not a unified understanding of it and this can cause problems in practice in education. The purpose of this article is to analyze the concept of self as one of the basic methods of education in order to eliminate semantic challenges and create semantic unity in it. Conceptual analysis was used for this purpose. The results showed that with the common semantic elements that exist between different definitions and understandings of self, one can significantly achieve the semantic inconsistencies of this concept. Accordingly, three types of self-knowledge based on one's inner perceptions, one's outer perceptions, and one's inner and outer common perceptions were identified. In this way three types of self-knowledge separated into three relationships between: I and I, I and other, and I and other thing. Then it turned out that in all types of self, there are four essential elements: identifying agent, need for self, source of need, and interaction. It also turned out that there were always obstacles in self-knowledge such as intellectual disabilities, cognitive disabilities, distance between beliefs and practices and wrong living habits. Given the aforementioned elements, relationships, and barriers, a redefinition of self-knowledge has emerged that seems to be more comprehensive and precarious. The above definition will facilitate the transparency of the instructional work of educators in using self-knowledge.
    Keywords: : self-knowledge, educational method, concept analysis, conceptual unity, Meaning}
  • فروغ سادات رحیم پور، حمیدرضا عبدلی مهرجردی
    زمینه و هدف
    خودفریبی ازجمله رذایل اخلاقی است که در فرهنگ قرآنی- اسلامی ذیل عناوینی همچون تسویل و تدلیس نفس اماره، موردبحث و بررسی قرار گرفته است. صدرالمتالهین این بیماری نفسانی را در مباحث انسان شناسی خود مطرح کرده و معتقد است اصلی ترین عامل ایجاد آن مستولی شدن شهوت و غضب بر وجود آدمی و نیز غلبه واهمه و خیال بر عقل و خرد اوست. خودفریبی مصادیق متعددی دارد که از آن جمله می توان به توجیه، انکار ، دلیل تراشی، مغالطه، دروغ و تقلید اشاره کرد. این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین دقیق مسئله خودفریبی از منظر حکمت متعالیه، راهکارهای مناسب برای درمان آن را نیز معرفی کند.
    روش تحقیق: این تحقیق بنیادی- فلسفی از روش توصیفی – تحلیلی با تکیه بر تحلیل محتوا بهره می برد. محتوای مورداستفاده عموما آثار ملاصدرا است. یافته ها و
    نتیجه گیری
    به باور ملاصدرا، خودشناسی مقدمه درمان بیماری های درونی همچون خودفریبی است. توبه، تعقل و استدلال گرایی نیز می توانند در درمان این بیماری نفسانی موثر باشند. از طریق این روش ها می توان مصادیق خودفریبی را شناخت و با تبدیل شناخت ها به عمل و رفتار، می توان به سلامت روان دست یافت. پیشنهاد ما در تحقق این مهم آن است که هر کس بکوشد تا استدلال گرایی را تمرین کند؛ زیرا تحقق استدلال گرایی در بخش های مختلف زندگی فردی و اجتماعی، نیاز به ورزش و تمرین دارد.
    کلید واژگان: حکمت متعالیه, خودفریبی, خودشناسی}
  • فاطمه مالکی، نادره سعادتی*، سید علی دربانی
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش هویت، خودشناسی و تاب آوری در ارضای نیازهای روان شناختی نوجوانان بود.

    روش

    روش پژوهش همبستگی بود. بدین منظور 480 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه در رشته های تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه هویت، خودشناسی انسجامی، تاب آوری و ارضای نیازهای روان شناختی بوده است. داده های به دست آمده با روش های آماری T مستقل برای مقایسه دو گروه، ماتریس همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین خودشناسی و هویت رابطه مثبت و بین تاب آوری و ارضای نیازهای بنیادی با هویت رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین بین ارضای نیازهای بنیادی با خودشناسی و تاب آوری رابطه مثبت معناداری به دست آمد. بین خرده مقیاس خودمختاری، شایستگی و ارتباط با خودشناسی و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هویت، خودشناسی و تاب آوری واریانس نسبتا خوبی از ارضای نیازهای بنیادی (18/0 = R2) را تبیین می کنند. همچنین بین هویت، خودشناسی، تاب آوری و ارضای نیازهای بنیادی در نوجوانان دختر و پسر تفاوت معناداری به دست آمد.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از پیش بینی هویت و خودشناسی در تاب آوری و نیازهای بنیادی روان شناختی در نوجوانان است.

    کلید واژگان: هویت, خودشناسی, تاب آوری, نیازهای بنیادی روان شناختی, نوجوانان}
  • مهدی رستمی*، نادره سعادتی، شکوه نوابی نژاد
    هدف

    از پژوهش حاضر بررسی علل تاخیر در ازدواج و رابطه آن با خودشناسی، به هوشیاری و سلامت روان در دانشجویان مجرد بود.

    روش

    پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری را دانشجویان مجرد بالای 30 سال دانشگاه های تهران تشکیل می دادند که نمونه ای به حجم 537 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های تاخیر در ازدواج، خودشناسی انسجامی، به هوشیاری و فهرست نشانگان هاپکینز پاسخ دادند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که علل اقتصادی، علل تحصیلی و علل فرهنگی – اجتماعی با تاخیر در ازدواج جوانان رابطه مثبت معناداری دارد. به هوشیاری و اضطراب با علل اقتصادی، علل تحصیلی و علل فرهنگی – اجتماعی رابطه مثبت معناداری به دست آمد. افسردگی و جسمانی سازی با به هوشیاری رابطه مثبت و با خودشناسی انسجامی رابطه منفی معناداری دارد. حساسیت بین فردی نیز با علل اقتصادی رابطه منفی و با خودشناسی انسجامی رابطه مثبت دارد. علل تحصیلی توانست تنها حساسیت بین فردی (002/0=P) را پیش بینی نماید و علل فرهنگی – اجتماعی نیز قادر به پیش بینی خودشناسی انسجامی (03/0=p)، به هوشیاری (02/0=p) و حساسیت بین فردی (02/0=p) می باشد. بین علل اقتصادی (17/2=t)، علل تحصیلی (52/3 =t) و علل فرهنگی – اجتماعی (76/2 t=) دانشجویان دختر و پسر مجرد تفاوت معناداری به دست آمد. همچنین بین بهوشیاری (08/3=t)، اضطراب (86/1 =t) و وسواس  (83/1=t) در دانشجویان دختر و پسر مجرد تفاوت معناداری وجود دارد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد به هوشیاری بودن فرد نسبت به توانایی ها و خواسته ها و انتظاراتش در خودشناسی او در جهت انتخاب صحیح شریک زندگی اش تاثیرگذار است و از طرفی به هوشیاری بودن بر سلامت روان او می تواند تاثیر گذارد.

    کلید واژگان: تاخیر در ازدواج, خودشناسی, بهوشیاری, سلامت روان}
    Purpose

     The purpose of this study was investigated the reasons of the delay in marriage and its relationship with self-knowledge, mindfulness and mental health in the single students.

    Design/methodology/approach

     This was a descriptive study. The statistical society was all over 30 years old Tehran University students. Five hundred and thirty-seven people were selected and invited to answer the delay in marriage questionnaire, self-knowledge, mindfulness questionnaire and Hopkins’s List syndrome.

    Finding

    The results showed that the economic factors, the causes of educational and sociocultural factors had positive significant relationship with delay marriage. Also mindfulness and anxiety had positive significant relationship with economy, education and, socio-cultural factors. Depression and somatization had negative significant relationship with mindfulness. Interpersonal sensitivity also had negative statistical relationship with economic factors and selfknowledge. Education causes predicted only interpersonal sensitivity (P=0/02); socio-cultural factors able to predicted self-knowledge (P=0/03), mindfulness (P=0/02) and interpersonal sensitivity (P =0/02). Economic reasons (t=2/17), educational causes (t=3/52) and socio-cultural factors (t=2/76) in unmarried male and female students were significantly different. Between mindfulness (t =3/08), anxiety (t =1/86) and obsession (t =1/83) there was a significant difference in male and female students were single.

    Keywords: delayed marriage, Self-Knowledge, mindfulness, mental health}
  • خدیجه ابول اولا*
    کانون خانواده نخستین محیط تربیتی و مهم ترین جایگاه پرورش استعدادهای فطری فرزندان است. والدین می خواهند فرزندانشان به شایسته ترین نحو، تربیت دینی یافته و با خودشناسی بر مدار توحید حرکت کنند. خانواده ها برای بهبود روابط خود با فرزندان و تاثیرگذاری بر آنان باید مقتضیات عصر جدید را بشناسند و ضمن آگاهی بخشی، بسیار سنجیده و هدف مند گام بردارند. این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی نگاه ویژه ای به موضوع هویت داشته و با استمداد از آیات نورانی قرآن و کلام معصومین (ع)، مولفه های برجسته هویت اسلامی را مورد تحلیل قرار داده است. ابتدا با بهره گیری از آموزه های اعتقادی و اخلاقی قرآن و معصومین (ع) به بیان چیستی هویت و اقسام آن پرداخته و سپس بسترهای لازم جهت احراز هویت اسلامی در لوای اصل خدامحوری، اعتلاجویی و معادباوری تبیین شده است. در نهایت برخی شاخص های برجسته هویت اسلامی و راه کارهای تاثیرگذار خانواده، از جمله پای بندی به ارزش ها، پرورش فضایل اخلاقی، معرفی الگوهای صالح، رعایت حقوق متقابل، تربیت جنسی، بصیرت افزایی، مدیریت زمان، مسوولیت پذیری، انتظار و آرمان شهر مهدوی معرفی گردیده است.
    کلید واژگان: انسان, تربیت دینی, خانواده, خودشناسی, هویت اسلامی}
    Khadijeh Abul Ula*
    The family unit is the first training environment and the most important position of training of a natural aptitude of children. Parents desire to raise their children to the best way according to the religious and with self-knowledge and their children move around the pivot of monotheism (Tawhid). Families should know the requirements of the new age to improve their relationship with children and influence them and mean while notifying they should step purposefully and fully deliberately. This paper with analytic-descriptive look has had a special consideration to the identity subject and with assistance of the delight verses of the noble Quran and the words of the Infallibles (Masūmūn) and it has analyzed the prominent components of the Islamic identity. With applying the religious and moral teachings of the noble Quran and the Infallibles (Ma‘sūmūn), this paper has stated the nature of the identity and its types and has determined the backgrounds to achieve the Islamic identity under the principles of God-centered, desire for achievingthe sublime and believing to life after death. At last, it has been clarified some of prominent parameters of Islamic identity and effective family solutions such as: fidelity to values, raising moral virtues, identifying ‎virtuous (righteous) models, considering mutual rights, sexual training, promoting spiritual insight (basirah), time management, liability, expectation" (entezar) and Mahdavi's utopia.
    Keywords: human being, religious training, family, self, knowledge, the Islamic identity}
  • مهدی رستمی*، مهدی قزلسفلو، هادی محمدلو، الهام قربانیان
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شفقت خود، هویت و خودشناسی در سلامت روان دانشجویان انجام شد.

    روش

    پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه ی آماری پژوهش شامل 375 (208 دختر و 167 پسر) دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سه گروه فنی و مهندسی، علوم انسانی و علوم پایه بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای بر اساس جدول مورگان انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه فهرست نشانگان هاپکینز (2002)، شفقت خود (2003)، هویت (2003) و خودشناسی انسجامی (2008) بوده است. داده های به دست آمده با روش های آماری تی مستقل برای مقایسه دو گروه، ماتریس همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین شفقت خود، هویت و خودشناسی با سلامت روانی رابطه منفی معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مقیاس شفقت خود (001/0<p)، مقیاس هویت (001/0<p) و مقیاس خودشناسی (05/0<p) قادر به پیش بینی متغیر سلامت روان می باشند. همچنین بین سلامت روان، شفقت خود، هویت و خودشناسی در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری به دست آمد (01/0<p).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که به هر میزان که فرد از سلامت روان بالاتری برخوردار باشد به همان میزان از شفقت خود، هویت و خودشناسی بیشتری برخوردار است.

    کلید واژگان: سلامت روان, شفقت خود, هویت, خودشناسی}
  • محمد شهریاری، محمدرضا شرفی
    «کرامت نفس» ازجمله مهمترین مبانی انسان شناختی تربیت اسلامی است. این مفهوم در اخلاق و تربیت اخلاقی اسلامی نقطه کانونی ایجاد تحول اخلاقی است. در این پژوهش با بررسی متون اسلامی، مفاهیم مرتبط با کرامت نفس شناسایی، و روشن شد این مفاهیم در ارتباطی منطقی باهم است و می توان الگویی از تربیت اخلاقی را با محوریت مفهوم کرامت نفس ارائه کرد. در آموزه های اسلامی، کرامت از وجهی ذاتی وجود انسان تلقی شده است که به این دلیل به عنوان مبنای تربیت اسلامی مورد توجه قرار می گیرد. مایه این نوع از کرامت، عقل و فطرت انسان یا به طورکلی روح الهی انسان است. از وجهی دیگر کرامت، اکتسابی نامیده شده است که به این دلیل هدف تربیت اسلامی تلقی می شود. علاوه بر این، مفاهیم دیگری چون «خودشناسی»، «احساس کرامت نفس» و «تقوا» در قرآن و روایات در ارتباط با مفهوم کرامت مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با بررسی آیات و روایات مشتمل بر مفهوم کرامت انسان، به روش فقه الحدیث، تحلیل و استنتاج در پی شناسایی کارکرد این مفهوم در تربیت اخلاقی برآمده و بر این اساس الگویی از تربیت اخلاقی را با محوریت کرامت آدمی شامل پنج مبنا، یک هدف نهایی (کرامت اکتسابی)، سه هدف واسطی (خودشناسی، احساس کرامت نفس و تقوا) پنج اصل و پنج روش کلی ارائه کرده است.
    کلید واژگان: تربیت اخلاقی, کرامت ذاتی, خودشناسی, احساس کرامت نفس, تقوا, کرامت اکتسابی}
  • Maryam Ashuri, Mohammad Javad Malakuti
    Feiz Kashani is one of the great muslim scholars and philosophers from century 11. All of his works based on cognition and divine proximity and the desirable fact from his viewpoint is possible only through piety, worship and renunciation from worldly objects. He regard as practical training along with theoretical training of religion, foundamental condition of attaining to divine cognition; Furthermore, by rejection of other types of cognition, such as knowledge that philosophers obtained by means of rational reasoning, he as a muslim philosopher, confirm his faithfulness and loyalty. In his belief, a muslim person always has to assess his self and for attaining to highest cognition constantly must to audit his self that thereby his carnal weaknesses to be revealed and eliminating of immorality be facilitated. The author in the descriptive and analytic way and on the basis of moral and educational books of Feiz specially Al-Haqayeq, Al-Mahajja-Al-Bayzza’, and explanation of Zad-Al-Salek essay, has related the means of self-attaining to highest level. In his opinion, treading a path is possible in different ways: individual strenuous efforts in self-education, companionship with intellects, and following the example of the wicked. In this research, have been attempted to be deal with the principles and educational methods derived from self-chastisement ways. Some of the obtained principles and ways as followed: revival of temperamental covenant (practical training), good-thinking (cultivating the spirit of positive orientation).
    Keywords: Feiz Kashani, Self, Chastisement, Decontamination, Belief in God, Self, Knowledge}
  • علی نقی فقیهی، فاطمه رفیعی مقدم
    براساس دیدگاه قرآن، آدمی دارای نوعی آفرینش و فطرت روانی خاص به خود است که او را از دیگر مخلوقات متمایز می سازد. این تفاوت در توانایی ها، نیاز ها، اهداف و ویژگی های روانی است و در تمام افراد انسانی، به صورت مشترک وجود دارد و زمینه را برای رشد و تکامل آنها فراهم می کند. این زمینه سازی، به میزان شناخت آدمی از خود بستگی دارد. اگر خودشناسی به صورت همه جانبه تحقق نیابد، تکامل و نیل به اهداف تربیتی نیز به صورت کامل میسر نخواهد بود. هدف این مقاله، بررسی بازتاب های تربیتی خودشناسی ای است که در قرآن کریم بدان تاکید شده است.
    در این مقاله، با شیوه توصیفی، تحلیلی، آیات قرآن در زمینه ابعاد روانی آدمی، توصیف، و نقش موثر آن در تعلیم و تربیت بررسی شده است. نتایج حاصل از این بررسی، بیانگر آن است که در بینش قرآنی، انسان توانمندی هایی دارد که زمینه های مساعدی برای تربیت است. خودشناسی نیز راهی برای تقویت این توانمندی هاست. آسیب هایی نیز دارد که با شناخت از خود، فرد می تواند بر آنها فائق آید. از دیگر آثار تربیتی شناخت خویشتن (توانمندی ها و آسیب پذیری ها)، البته شناخت هدف زندگی و انتخاب صحیح، خداشناسی، شکل گیری صحیح نظام فکری، ارتقای روابط همه جانبه، تسهیل حرکت به سوی کمال، ایجاد تحول درونی در فرد و ارائه جهت دهی عملکردی فرد به منظور رشد فطری است.
    کلید واژگان: خودشناسی, توانمندی روانی, آسیب پذیری روانی, تعلیم و تربیت}
    Ali Naqhi Faqhihi, Fatemeh Rafii Moqhaddam
    In the view of the Qur’an, man enjoys a special kind of creation and psychological nature exclusive to him which distinguish him from other creatures. This distinction lies in psychological abilities, needs, goals, and characteristics which is common in all human beings and it prepares the grounds for their development and perfection. The present paper aims at investigating the educational reflections of a kind of self-knowledge which is emphasized by the Glorious Qur’an.The research uses a descriptive-analytical method. The Qur’anic verses concerned with human's psychological aspects and their influential role in education have been dealt with. The findings of the research show that man, according to Qur’an, enjoys the abilities that pave the way for education, and self–knowledge which strengthens them. Among the other educational effects of self–knowledge are: knowing the aim oflife and right choice, knowledge of God, proper development of way of thinking, creating internal change in the individual, and showing the individual practical direction which leads to the natural growth.
    Keywords: self, knowledge, psychological dynamism, psychological vulnerability, education}
  • رشد دینی بر بنیاد توحید و امامت
    احمد مرجانی
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال