جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "فضای آموزشی" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «فضای آموزشی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی آموزش، توسعه سلامت دانش آموزان و ایجاد حس دلبستگی به فضای آموزشی در آنهاست که منتج به افزایش کیفیت آموزش و تربیت خواهد شد. معماری به عنوان ظرف رفتار آدمی تاثیر به سزایی در این امر دارد. بر اساس مطالعات سلامت روان و علوم روانشناسی محیط، دانش آموزان در برخورد با برخی فضاهای آموزشی سریعا احساس نزدیکی عاطفی دارند؛ و در برخی دیگر احساس غربت می کنند.. در این نوشتار با تاکید بر ضرورت دلبستگی به مکان در طراحی مدارس، این پرسش مطرح است؛ که آیا بازشناسی طرح واره های فرهنگی در ناخودآگاه جمعی دانش آموزان و جهت دهی به طراحی معماری مدارس می توان سلامت روان دانش آموزان را افزایش داده و حس دلبستگی به مکان های آموزشی را ارتقا داد؟ روش تحقیق در این پژوهش کیفی و تحلیلی-توصیفی است که در ابتدا مطالب به صورت کتابخانه ای و اسنادی در حوزه روانشناسی و شناخت ناخودآگاه و مراحل ادراک و شناخت توسط آن در ذهن انسان جمع آوری شده و سپس به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.در این نوشتار با نگاهی بر مقوله ناخودآگاه در حوزه سلامت روان و معماری و تحلیل طرح واره های ناخودآگاه جمعی، بر بررسی مکانیزم تاثیر آن بر نحوه شناخت و معنایابی توسط دانش آموزان تاکید می کند که در صورتی که در مرحله معنایابی فضا از طرحواره های ناخودآگاه جمعی کمک گرفته شود می تواند مرحله شناخت منتج به ارتقاء دلبستگی به مکان به درستی اتفاق بیفتند.
کلید واژگان: ناخودآگاه, سلامت, دلبستگی به مکان, طرح واره, فضای آموزشیOne of the most important challenges facing education is to develop students' health and create a sense of attachment to the educational environment in them, which will lead to an increase in the quality of education and training. Architecture as a container of human behavior has a great impact on this matter. The organs of the building and the relationships that govern them are effective in the process of understanding, recognizing and then the way people respond to the environment. According to studies of mental health and environmental psychology, students quickly feel emotionally uncomfortable when dealing with certain educational spaces and feel homesick. People enter the attachment process faster with places in harmony with subconscious schemas. In this article, emphasizing the need for attachment to place in school design, this question is raised, recognizing cultural schemas in the collective subconscious of students and orienting them to design school architecture can increase students' mental health and promote a sense of attachment to educational places? The research method in this research is qualitative and analytical-descriptive. At first, the materials were collected in the form of library study, collect documents in the field of psychology and unconscious cognition and the stages of perception and cognition by it in the human mind, and then analyzed analytically. As a result, examining how students perceive space is effective in creating qualities such as "familiarity" and "identity." In this article, by looking at the category of the unconscious in the field of mental health and architecture and analyzing the collective unconscious schemas, it emphasizes the mechanism of its effect on how students recognize and interpret semantics. Collective help can help the cognition stage lead to the promotion of attachment to the place properly.
Keywords: Unconscious, health, attachment to place, schema, educational space -
بازشناسی عوامل موثر بر فضای بازنمایی کودکان با تکیه بر نقاشی های آن ها (مطالعه موردی: فضاهای آموزشی)
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل کالبدی و غیرکالبدی موثر بر تجربه مطلوب دانش آموزان مقطع ابتدایی از فضاهای آموزشی شهر اصفهان است که از نظر موضوع مورد پژوهش و ماهیت تجربیات زیسته کودکان از حضور در فضاهای آموزشی نوآورانه می باشد. روش شناسی مقاله حاضر مبتنی بر راهبرد آمیخته است که تصاویر ذهنی و تجارب زیسته دانش آموزان با استفاده از روش طراحی- ترسیمی و نقاشی های آن ها به دست آمده است. با توجه به وجود یکپارچگی فاعل شناسایی و موضوع شناسایی در این روش، می توان آن را شیوه ای مناسب برای بازنمایی و فهم تجربه زیسته کودکان دانست. در مجموع تعداد 192 نقاشی با روش کدگذاری باز طبقه بندی گردیدند و به روش تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که پنج عامل اصلی بر تجربه زیسته و تصویر ذهنی دانش آموزان از فضای آموزشی موثر است که به ترتیب اولویت شامل 1. تاکید بر خوانایی بنا؛ 2. اشاره به انواع فعالیت های متنوع 3. تاکید بر سیمای کلی بنا؛ 4. توجه به عوامل طبیعی و فضای باز و 5. توجه به جزییات محرک های محیطی- حسی می باشند.
کلید واژگان: فضای بازنمایی, کودکان, نقاشی, فضای آموزشی, تولید فضا'The purpose of this study is to identify physical and non-physical factors affecting the desired experience of primary school students in educational spaces in Isfahan, which is innovative in terms of the subject matter and the nature of children's life experiences of attending educational spaces. The methodology of the present article is based on mixed method that students' mental images and life experiences have been obtained using their drawings. Given the integration of the identifier and the subject of identification in this method, it can be considered a suitable way to represent and understand the life experience of children. A total of 192 drawings were classified by open coding method and analyzed by exploratory factor analysis by SPSS software. The results indicate that the five main factors affect the lived experience and students' mental image of the educational environment, which in order of priority include 1. Emphasis on building legibility; 2. Referring to various types of activities; 3. Emphasis on the overall appearance of the building; 4. Pay attention to natural factors and outdoor space and 5. Pay attention to the details of environmental-sensory stimuli.
Keywords: Representation space, children, Painting, Educational space, Space production -
امروزه موضوع خلاقیت به یکی از موضوعات داغ در زمینهی رشد و پرورش کودکان تبدیلشده است و در مطالعات روانشناسی و طراحی محیط اهمیت ویژهای پیداکرده است. پژوهشها بر تاثیرگذاری محیط پیرامون کودک بر رشد خلاقیت او تاکید دارند. ازآنجاکه شخصیت افراد در سنین کودکی شکل میگیرد، تمرکز پژوهشگران حوزه خلاقیت بر دوران کودکی است. لذا هدف اصلی این تحقیق، واکاوی ارتباط بین خلاقیت کودک و محیط آموزشی برای رده سنی 2 تا 10 سال و شناسایی و تبیین مولفههای محیطی موثر بر خلاقیت، با بهرهگیری از نگرشی مبتنی بر شناخت ابعاد جسمانی و روانی کودک و نیازهای وی بهعنوان کاربر محیط معماری میباشد. تحقیق کیفی حاضر با استفاده از روش اکتشافی و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی به شناسایی متغیرهای اساسی موجود در پژوهشهای مطرح درباره چگونگی رابطه محیط و خلاقیت کودکان پرداخته و با استدلال منطقی، سعی بر تدقیق و جمعبندی روابط بین آنها داشته است. ازآنجاییکه نتایج این تحقیق با اتکا به رویکردی تحلیلی به نظریات محققین و نتایج تحقیقات پیشین استوار است، میتوان آن را یک فراتحلیل کیفی بهحساب آورد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که محیط با ویژگیهایی نظیر اجتماع پذیری، حس تعلق به فضا، انعطافپذیری، تنوع و پیچیدگی، امنیت، تحریککنندگی، خوانایی و ارتباط با طبیعت در افزایش خلاقیت کودکان موثر است. همچنین اگر محیط آموزش به شکلی طراحی شود که در آن اصول روانشناسی محیط مرتبط با شرایط جسمانی و روانی کودک رعایت شود، بستر مناسبی برای شکوفایی و تقویت خلاقیت کودک ایجاد میگردد.
کلید واژگان: کودک, خلاقیت, فضای آموزشی, محیط خلاق, رشدToday,, creativity has become one of the hot topics in the field of children's development and has gained special importance in psychological studies and environmental design. Research emphasizes the impact of the child's environment on the development of his creativity. Therefore, the main purpose of this study was to investigate the relationship between creativity and educational environment for children aged 2 to 10 years and identify and explain the environmental components affecting creativity, using an approach based on recognizing the physical and mental dimensions of the child and his needs as a user of the architectural environment. is. The present qualitative research, using exploratory method and qualitative content analysis, has identified the basic variables in the researches on the relationship between environment and children's creativity and has tried to investigate and summarize the relationships between them with logical reasoning. Since the results of this study are based on an analytical approach based on the theories of researchers and the results of previous research, it can be considered a qualitative meta-analysis. The results of this study show that the environment with characteristics such as sociability, sense of space, flexibility, diversity and complexity, security, stimulation, readability and communication with nature is effective in increasing children's creativity. Also, if the educational environment is designed in a way that the principles of environmental psychology related to the physical and mental condition of the child are observed, a suitable platform will be created for the flourishing and strengthening of the child's creativity.
Keywords: child, creativity, educational space, creative environment, growth -
هدف پژوهش حاضر، فهم مولفه های فیزیکی زیبایی شناسی در فضاهای آموزشی از دیدگاه دانش آموزان و تببین مدل خلاقیت دانش آموزان مقطع ابتدایی بر اساس مولفه های فیزیکی زیبایی شناسی است. طرح پژوهش، ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی بود. روش پژوهش در بخش کیفی پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی بود. مشارکت کنندگان این بخش15 نفر از دانش آموزان کلاس پنجم و ششم مدارس ابتدایی شهرستان شیراز بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار و بر اساس اشباع نظری انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختمند بود. بر اساس یافته های پژوهش، ادراک فیزیکی زیبایی شناسی از فضاهای آموزشی در قالب؛ 14 مضمون پایه (رنگ، نور، پنجره، پرده، شکل و اندازه کلاس، جنس دیوار و کف، چیدمان، فضای سبز، دیوارها، حیاط، بوفه، آبخوری و سرویس بهداشتی)، 4 مضمون سازمان دهنده (محرکات دیداری، فیزیک کلاس، فضای باز و تجهیزات) و یک مضمون فراگیر طراحی گردید. در ادامه، الگوی زیبایی شناسی فیزیکی از فضاهای آموزشی در قالب یک ابزار برای استفاده در تحلیل بخش کمی آماده شد. روش تحقیق بخش کمی همبستگی بود و جهت انتخاب نمونه مطالعه در بخش کمی نیز از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش 191 نفر دانش آموز دختر و پسر پایه پنجم و ششم ابتدایی شهرستان شیراز بودند. برای گردآوری اطلاعات در این بخش از دو ابزار، مقیاس محقق ساخته ادراک فیزیکی زیبایی شناسی از فضاهای آموزشی برگرفته از بخش کیفی پژوهش و آزمون خلاقیت تصویری تورنس فرم الف استفاده شد و پس از تایید پایایی و روایی ابزار پژوهش، سوالات پژوهش تحلیل گردیدند. نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن بود که در ابعاد محرکات دیداری و فضای باز با خلاقیت همبستگی و رابطه معناداری مشاهده گردید همچنین مقایه ضرایب بتا نشان داد که درمیان ابعاد محرکات دیداری، فیزیک کلاس، فضای باز و تجهیزات، تنها بعد محرکات دیداری پیش بینی کننده مثبت و معنادار خلاقیت می باشد و بقیه ابعاد نقش پیش بینی کننده معناداری نداشتند. .بر اساس تحقیق انجام شده توجه به ایجاد زمینه خلاقیت در دانش آموزان مقطع ابتدایی از طریق اهمیت دادن به مولفه های فیزیکی زیبایی شناسی در فضای آموزشی حایز اهمیت است.کلید واژگان: زیبایی شناسی, فضای آموزشی, خلاقیت, دوره ابتداییThe purpose of this study is to understand the physical components of aesthetics in educational spaces from the perspective of students and to explain the creativity model of elementary school students based on the physical components of aesthetics. The research design was a sequential exploratory combination with the aim of making tools. The research method in the qualitative part was Husserl descriptive phenomenology. The potential participants of this part were fifth and sixth grade students in elementary schools(15 student) of Shiraz. The participants were selected by purposive sampling approach with criteria technique and theoretical saturation. By in-depth semi-structured interviews and aesthetic perception from the educational environments. ; themes relating to the exemplary educational leader were extracted included 14 basic themes, 4 organizer themes and in the physical aesthetic perception of educational space was designed. The basic themes were color, light, window and curtain, size, shape, wall, floor and layout, green space, walls and yard, tuck-shop, drinking place and W.C. The 4 organizer themes included visual stimuli, physical features of the class, open court and equipment. In the strategy section, the network of exemplary physical aesthetic perception of educational space was prepared as an instrument for the quantitative part.To select the sample In quantitative section, a multi-stage cluster random sampling method was implemented. Participants of this research were 191 individuals students. To gather data in this section, two questionnaires were used including a researcher made 30 item the physical aesthetic perception of educational space and Torrance A-form visual creativity test. The evidences affirmed the desired validity and reliability of the researcher made questionnaire and creativity test. The findings of statistical analysis demonstrated that there was a significant correlation between creativity and dimensions of visual stimuli and open court. The comparison of Beta coefficients indicated that among the visual stimuli, physical features of the class, open court and equipment dimensions, only visual stimuli was significant and positive predictor of the creativity and other dimensions didn't act out a significant predictive role. Based on the research, paying attention to create a basement for creativity among the elementary students by the terms of considering the physical components of aesthetics in the spaces of education is of focal importance and in line to this some practical suggestions have been mentioned at the end of research.Keywords: Educational Environment, creativity, aesthetics, Elementary education
-
در سالهای اخیر مقوله آموزش و پرورش بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. پژوهشهای این عرصه، درصدد ارایه اصول طراحی بهینه در فضاهای آموزشی هستند تا آموزش محیط- محور، اجتماع- محور و دانش آموز- محور (به منزله دستاورد آموزش و پرورش نوین) جایگزین آموزش معلم- محور شود. به این منظور از طریق روش تحقیق ترکیبی، شامل روش چیدمان فضایی و استدلال منطقی سه گونه محیط تعلیم و تربیت رایج در گذر زمان تحلیل شدند. در گونه اول دو مدرسه خطی البرز و فیروز بهرام، در گونه دوم، مدرسه های درونگرای خان شیراز و غیاثیه خرگرد و در گونه سوم، مسجد مدرسه های آقابزرگ کاشان و صالحیه قزوین برای مقایسه انتخاب شدند. از این رو ارتباط کلاس و فضای بیرونی، دسترسی، عرصه بندی بصری و فیزیکی، انعطا ف پذیری و خوانایی فضای آموزشی با تحلیل گراف نمایانی، گا م متریک و گام پیمایشی (عمق قابل پیمایش) در روش چیدمان فضایی سنجش و سپس به تحلیل تعامل فضای آموزشی (کلاس) و فضای بیرون از طریق مدلهای ارتباط فضایی راش، گروتر، مظفر و میرمرادی اقدام شده است. تناسبات حیاط در نمونه های مطالعاتی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های مقاله حاضر به صورت ارایه دو الگوی پیکره بندی فضایی در بناهای آموزشی آینده مطرح شد. هدف این مدلها، رعایت اکثر نقاط قوت چیدمانی در بناهای آموزشی معاصر و سنتی بوده و سعی شده است که با تمرکز بر محیط پیرامون دانش آموزان، مجموعه ای خوانا، دسترس پذیر، طبیعت گرا، فضاهای انعطاف پذیرو عرصه بندی بصری و فیزیکی ایده آل را برای کلاس فراهم آورد.
کلید واژگان: مدرسه, پیکره بندی فضایی, تعلیم و تربیت, فضای عمومی, فضای آموزشیRecent research in education are focused on optimal designs for educational spaces in order to make them compatible with the contemporary socio-environmentally friendly concept of education. Accordingly, three major types of educational spaces are defined: linear (like Alborz and Firooz Bahram), introspective (such as Khan School in Shiraz and Khargerd Ghiasieh School), and religious (the likes of Agha Bozorg in Kashan and Salehiyeh in Qazvin). In comparing these three types of spaces, the relationship between classroom and external space, accessibility, physical and visual configuration, flexibility, and compatibility of educational space with the features of the special arrangement were measured and then analyzed in terms of the interaction between classroom and external space using appropriate models. The results have led to two models for special configuration in educational buildings in the future. The main feature of these models has been the maintenance of the strengths of both traditional and contemporary buildings in order to provide students with a flexible, accessible, nature-oriented, and visually appropriate environment.
Keywords: school, special configuration, education, public space, educational space -
این پژوهش با هدف مقایسه نظرات دانشآموزان مدارس دولتی و غیردولتی دوره دوم متوسطه شهر کرج با استانداردهای فضای آموزشی انجام شده است. روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 23192 دانشآموز مدارس دخترانه دوره دوم متوسطه شهر کرج است و به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از 4 ناحیه آموزش و پرورش 384 دانشآموز انتخاب شد. ابزار پژوهش، شامل چکلیست محققساخته ارزیابی فضای آموزشی و پرسشنامه محققساخته نظرسنجی فضای آموزشی است که بر اساس استانداردهای سازمان نوسازی مدارس تنظیم شده است. فضای آموزشی شامل مولفههای ابعاد، چیدمان، نور، رنگ، مکانیابی و دما است. برای سنجش روایی از روایی محتوایی و برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی بهدستآمده برای مقیاس نظرسنجی 910/0 است. نتایج نشان داد در مواردی شامل تعداد دانشآموزان، اندازه تخته، فاصله تخته ، فاصله بین ردیفها، رنگآمیزی کلاس، ابعاد پنجره، دما و وسایل گرمایشی و سرمایشی، نظرات دانشآموزان مستقل از استانداردهای فضای آموزشی است و تفاوت معناداری میان شاخصهای سازمان نوسازی مدارس و نظرات دانشآموزان وجود دارد. با توجه به نتایج به نظر میرسد بهتر است در تهیه استانداردهای فضای آموزشی مدارس به نظرات دانشآموزان بیشتر توجه شود.
کلید واژگان: فضای آموزشی, مدارس متوسطه, کرج, نظرات, استانداردهاFrom the perspective of environmental psychology, educational spaces are considered behavioral camps. Among the various components of this behavioral camp, classrooms can influence children's behavioral characteristics more than other spaces. Thus, from the classroom benches and how they are arranged in the space to the choice of classroom light and color, all have a special place in the interior architecture of learning environments (Kamelnia, 2010). Educational spaces are spaces that are used by students during the academic year for the teaching and learning process with the description of specific courses under the guidance and guidance of students with appropriate facilities and equipment and include theoretical, experimental and general classes. Theoretical class refers to a closed space used by a group of peers for the teaching and learning process through reading, writing and repetition under the guidance of a teacher with appropriate facilities and equipment. Experimental class refers to a closed space in which a group of students are guided by the teacher every year for the process of teaching and learning by doing practical work that is the basis of activities based on research and objective and experimental observation. General classroom refers to the educational space and package that the teaching and learning process does not require practical work and the curriculum is provided by the teacher to the students (Organization of the renovation, development and equipping of schools, 2013). Unfortunately, most of the educational spaces in the country's schools do not have the necessary compatibility with the psychological characteristics of children and adolescents, and in this regard, they can affect their social and behavioral performance, as well as their attitudes and perceptions towards education. The rules and standards for the design of educational spaces in all courses have been prepared by the Organization for Renovation, Development and Equipping of Schools and have been approved by the Vice President for Planning, and are currently the only reference available to architects and designers of educational spaces. (Tabaeian, 2011). If the school environment responds positively to the psychological and physical needs of students, users' focus on learning will increase and they will achieve the desired performance. Otherwise, improper design of the environment will cause dissatisfaction, fatigue and distraction of users. Unfortunately, many existing school buildings are not in good condition. This disadvantage includes old buildings with poor condition or new buildings that have not been built according to the correct principles of architecture (Tahertoloudel & Aminifar, 2016). The purpose of this study was to determine the difference between the views of students in public and non-governmental secondary schools with educational environment standards in Karaj. The research method is applied to the purpose and the method of data collection is descriptive-surveying. The statistical population includes 23192 secondary school students in secondary school in Karaj, selected by Multistage cluster sampling from 4 educational districts and 384 students were selected. The research tool was a researcher-made checklist for evaluating educational space and a researcher-made questionnaire for educational space adjusted to the standards of the School Renovation Organization . The educational environment includes dimensions, layout, light, color, location and temperature. Content validity was used to assess the validity and Cronbach's alpha coefficient was used to determine the reliability of the questionnaire. The coefficient of reliability obtained for the survey scale is 0.910. According to the results of the checklist in the school environment, the standards for the desk and bench, classroom dimensions and the level of sound penetration into the classroom are not well considered. The color components of the desk and the bench are standard in all schools. Therefore, in these cases more attention has been paid to the required standards. The number of students in the class, the type of class arrangement, the coloring and the heating and cooling equipment are in most cases non-standard. The type of classroom, the number of class windows, the amount of natural light, the amount of light entering, the temperature, and the adjacent places are in most cases consistent with the standards of the teaching space. According to the students' opinions, the questionnaire of the type of table and bench survey and heating and cooling equipment is in most cases non-standard. The size of the classroom, the distance to the first row, the size of the classroom, the number of class windows and their dimensions, the amount of natural light, the amount of artificial light, and the amount of light entering are in most cases consistent with the standards of the teaching space. Therefore, in terms of the type of desks, benches, heating and cooling equipment, the non-standard and the number of windows in the classroom, the amount of natural light and the amount of light entering, are in accordance with the standards of the school renovation organization. In cases involving classroom temperature, window dimensions, adjacent locations, class layout and board type, students' opinions did not differ significantly from educational space standards, but with regard to number of students, board size, distance to first row, distance between rows, class coloring , Dimensions of the window, classroom temperature, and heating and cooling The students' views are independent of the educational space standards.According to the results it is better to pay more attention to the students' opinions in developing school education standards.This shows that less attention has been paid to the opinions of students in the development of standards. International standards in the field of educational space as one of the important sources for document preparation for the School Renovation Organization, a significant number of indicators do not correspond to the social, cultural, indigenous and climatic conditions of our country and this issue is reflected in students' opinions. Therefore, in preparing the standards of educational space by the Organization for Renovation, Development and Equipping of Schools, in addition to international standards, special attention should be paid to the culture of the country, religious issues, climatic conditions and students' opinions. New standards can be developed based on a holistic and realistic view that is more in line with the conditions and requirements of the country, which ultimately leads to the effectiveness of teachers and all education officials to improve the quality of education and improve the educational and behavioral performance of students.
Keywords: Educational space, Secondary Schools, Karaj, Comments, Standards -
هدف اصلی سیستم های آموزشی پروراندن انسان و آماده سازی ذهن او برای یادگیری مباحث آموزشی است. همواره در طول نظام آموزش یادگیری تجربه ای همراه با استرس بوده است، بدین صورت که اگر میزان استرس افراد زیاد و تهدید کننده باشد می تواند موجب بروز مشکلات جدی بر سلامت، عملکرد و موفقیت تحصیلی دانشجویان شود. در دانشگاه ها و فضاهای آموزشی عوامل گوناگونی بر اضطراب و استرس دانشجویان تاثیر دارند که یکی از مهمترین آن ها محیط اطراف بوده است. در پژوهش حاضر استرس به عنوان یک تعامل پیچیده و پویا بین انسان و محیط اطرافش در نظر گرفته شده و با بهره گیری از فاکتورها و عوامل کالبدی محیطی مژثر بر ایجاد تنش و اضطراب یا کاهش آن، کارایی کیفیت فضاهای آموزشی مورد بررسی قرار داده شده است. روش پژوهش حاضر در مرحله اول کیفی بوده، سپس با استفاده از ضریب پیرسون میزان همبستگی دو متغیر استرس و کیفیت یادگیری دانشجویان سنجیده شده است و ضریب همبستگی پیرسون عدد -0.703 محاسبه شده که نشان دهنده ی رابطه ی همبستگی منفی بین این دو متغیر بوده. همچنین با شناخت معیارهای محیطی موثر بر کاهش استرس و عوامل مزاحم یادگیری، سعی در طراحی بهینه ی محیط های آموزشی و یادگیری شده است.
کلید واژگان: استرس, فضای آموزشی, محیط, یادگیری, چیدمان, گردش در فضاThe main purpose of educational systems is to nurture human beings and prepare their minds for learning. It has always been a stressful experience in the learning system, which can lead to serious problems for the health, performance and academic success of students if the level of stress is high and threatening. There are various factors that affect students' stress in universities, one of which is the environment. In the present study, stress is considered as a complex and dynamic interaction between human and its environment and the quality of educational spaces has been investigated by using environmental factors and factors affecting stress or reducing it. The present study was qualitative in the first stage, then by using Pearson coefficient, the correlation between two variables of stress and quality of students' learning was measured and Pearson correlation coefficient was calculated to be -0.703, which indicates the negative correlation relationship between these two variables. Also, by recognizing the environmental criteria affecting the reduction of stress and disturbing learning factors, an attempt has been made to optimally design educational and learning environments.
Keywords: Stress, educational space, Environment, learning, layout design, circulation in space -
پژوهش حاضر به صورت کمی و از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری آن را کلیه مربیان و مراکز پیش دبستانی شهر اهواز در سال تحصیلی 98-97 تشکیل دادندکه به ترتیب 180 مربی و176 مرکز از طریق جدول کرجسی و مورگان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه و چک لیست محقق ساخته استفاده گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه و چک لیست براساس نظرات صاحب نظران تایید گردید و پایایی ابزارها از طریق آلفای کرونباخ برای پرسشنامه نیروی انسانی 96/0 و چک لیست ارزیابی فضای فیزیکی مراکز 75/0 محاسبه گردید. نتایج پژوهش نشان داد که میزان مطلوبیت نیروی انسانی (مربیان مراکز پیش دبستانی) بیش از سطح متوسط بوده است. همچنین، بررسی فضای آموزشی مراکز پیش دبستانی نشان داد که بیشترین مطلوبیت فضا و تجهیزات آموزشی مربوط به مکان نگهداری وسایل کودکان، نور و هوای کافی، وسایل ایمنی، اطفای حریق و کمک های اولیه، طبقه ی همکف بودن کلاس ها، تجهیز مرکز به لوازم بهداشت عمومی و بهداشت فردی، میز و صندلی متناسب با سن کودکان و کمد یا قفسه ی نگهداری وسایل و پوشه های فعالیت آنها، وجود تابلوهای آموزشی، وسایل صوتی- تصویری، وسایل و لوازم مورد نیاز مفاهیم دینی، لوحه های تصویری و آموزشی بوده و کمترین مطلوبیت فضا و تجهیزات آموزشی مربوط به استاندارد بودن فضای ساختمان و... بوده است.
کلید واژگان: مراکز پیش دبستانی, آموزش و پرورش, فضای آموزشی, مهد کودکThe main purpose of the study was to evaluate the staffing and educational environment of preschool centers. The research method was quantitative and descriptive-survey. Questionnaire and checklist made by researcher were used for data collection. To check the face and content validity of the research tool, a questionnaire and checklist were provided to the professors (guides and consultants) as well as to several instructors and specialists and after completing the corrections and eliminating overlapping items, The sample was run. Its reliability was calculated after Cronbach's alpha for the Human Resources Questionnaire (0.96) and the Checklist (0.75). The statistical population of this study consisted of all 193 centers of preschools in Ahwaz city and 180 teachers were selected through stratified random sampling method and 176 centers for preschool centers. The results showed that the competencies of the coaches were at a good level. Demonstrated in educational, artistic, child development and managerial, managerial, child health, social, ethical, behavioral, intellectual, communication and environmental culture competencies but in technology and professional development competencies. Not desirable. The desirability of educational qualifications, professional development in non-government schools was higher than that of government, and the desirability of technological competencies in public schools was better than non-government. Analyzes showed the most desirable space and educational equipment related to "places to store children, adequate light and air, safety equipment, fire extinguishers and aids, class floors, equipped with public health facilities, and Personal hygiene, children s desks and chairs, and wardrobes or shelves for activity supplies and folders, equipped with educational boards, audio, video, religious supplies, picture boards, and educational supplies. Minimum space requirements and training equipment related to standard building space, hall for group games in cold seasons, suitability for design Children, Good quality of space, Learning in non-classroom space, Outdoor activities for sports, Gardening, Animal care, Children play, Use of bright and washable colors in wall painting, Class fit With the number of children, the equipment needed to develop mental and physical skills.
Keywords: Preschool Centers, Education, Educational space, Kindergarten -
هدف پژوهش حاضر ، تحلیل مولفه های سواد اقتصادی کتابهای درسی دوره دوم متوسطه بوده که به روش پیمایشی و آنتروپی شانون انجام گرفت. جامعه آماری، دربرگیرنده 120 معلم و 360 دانش آموز دوره دبیرستان شهرستان آمل بوده است. حجم نمونه آماری شامل 60 نفر از معلمان و 184 نفر از دانشآموزان بوده که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گرداوری شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان احراز شد و پایایی آن (91/0) به دست آمد. نتایج نشان داد وضع موجود مولفه های سواد اقتصادی (حفظ و توسعه ثروت، اقتصاد و معیشت، کسب و کار، بطالت و بیکاری، توجه به کار آفرینی، اسراف و تبذیر، کسب حلال و تحول شغل و حرفه) در اهداف برنامه و اجرا نسبتا مطلوب بوده و همچنین نتایج تی مستقل در این مورد نشان داد بین دانشآموزان و معلمان تفاوت معنادار نیست. نتایج آنتروپی شانون نشان داد در کتاب جامعه شناسی، بیشترین ضریب اهمیت مولفه تحول شغل و حرفه (05/3) و اقتصاد و معیشت (67/2) و کمترین مولفه بطالت و بیکاری (0) و کارآفرینی (38/0) بود. در درس اقتصاد نیز ضریب اهمیت مولفه حفظ و توسعه ثروت با (12/14) بیشترین و مولفه اسراف و تبذیر (14/1)، کسب وکار (52/1) و کارآفرینی(90/1 درصد) کمترین بودند. با توجه به نقش روش و اهداف کتاب های درسی در سواد اقتصادی دانشآموزان، ضروری است معلمان و مولفان کتابهای درسی، به مولفه های سواد اقتصادی خصوصا مولفه توجه به کسب و کار، کسب حلال، حفظ و توسعه ثروت و کارآفرینی، توجه لازم را داشته باشند.کلید واژگان: شادکامی, موفقیت تحصیلی, فضای آموزشی, برنامه ریزی آموزشیpurpose of this research was analysis of the components of economic literacy of textbooks in the second grade of high school which was conducted by survey and Shannon entropy. The statistical population consisted of 120 teachers and 360 high school students in Amol city. The sample consisted of 60 teachers and 184 secondary school students which were selected using stratified random sampling method. The research tool was a researcher-made questionnaire, content validity was obtained and test reliability was (0.91). Results showed the present status of the components of economic literacy in the goals of the program and the implementation is relatively favorable. Such as (the preservation and development of wealth, economy and livelihoods, business, idleness and unemployment, attention to entrepreneurship, lavishness and attachment, legalization and the transformation of occupation and profession). As well as independent T-results showed no significant difference between students and teachers. The results of Shannon entropy showed in Sociology textbook, the highest factor was the importance of the component of job and career transformation (3.05) and economy and livelihood (2.67) and the least component of idleness and unemployment (0) and entrepreneurship (0.38). In the economics textbook, the coefficient of importance of the component of wealth preservation and development with (12.12) was the highest and the components of extravagance (1.14), business (1.52) and entrepreneurship (1.90) were the least. Considering the role of method and goals of textbooks in student economic literacy, teachers and authors of textbooks must have the necessary attention to the components of economic literacy, Particularly to business, solvent acquisition, the maintenance and development of wealth and entrepreneurship.
-
شادکامی به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تاثیرات عمده ای که بر شکل گیری شخصیت آدمی دارد، همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از طرفی جامعه ای پویا و زنده تلقی می شود که عناصر شادی آفرین در آن فراوان باشد. بنابراین می توان گفت؛ شادکامی یکی از مفاهیم و مولفه های اساسی زندگی افراد به ویژه دانش آموزان به شمار می رود که ارتباط تنگاتنگی با موفقیت آموزشی دارد. با مطرح شدن روزافزون اهمیت شادکامی برهمه ابعاد انسان توجه بسیاری از پژوهشگران به این مساله جلب شده است و درسال های اخیر پژوهش های متعددی وجود رابطه بین شادی و موفقیت تحصیلی را مورد بحث قرار داده اند. در این بین شادابی و نشاط فضای آموزشی نقش و جایگاه برجسته ای در مبحث کیفیت و برنامه ریزی آموزشی دارد که پژوهش های انجام شده این امر را مدنظر قرار نداده اند. براین اساس این پژوهش با هدف چگونگی ارتباط میان شادکامی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان و ارتباط آن با فضاهای آموزشی با تاکید بر نقش برنامه ریزی آموزشی انجام شده است. روش پژوهش ازنوع مطالعات توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری، کلیه ی دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم استان مازندران درسال1391بودند که روی هم 100850نفر را تشکیل می دادند و اطلاعات آنها به تفکیک آموزشگاه در دوگروه مدارس با فضای فیزیکی مناسب به تعداد372 آموزشگاه و مدارس با فیزیکی نامناسب به تعداد426 آموزشگاه از اداره کل نوسازی استان مازندران اخذ شد. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 650 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد بوده است. نتایج بدست آمده با توجه به فرضیه های پژوهش نشان داد که شادکامی دانش آموزان با فضای فیزیکی مدارس رابطه معنی داری ندارد، به عبارت دیگر در مدارس با فضای فیزیکی مناسب و نامناسب یکسان است. همچنین بیانگر آن بود که شادکامی دانش آموزان با جنسیت آن ها نیز رابطه معنی داری ندارد و شادکامی در مدارس روستایی بیشتر از شهری مشاهده گردید. علاوه بر آن شادکامی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی (آخرین معدل) رابطه معنی دار داشت و بین شادکامی دانش آموزان با رشته تحصیلی آنان نیز رابطه معنی داری مشاهده شد.کلید واژگان: شادکامی, موفقیت تحصیلی, فضای آموزشی, برنامه ریزی آموزشی
-
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت فضای آموزشی و بررسی رابطه فضای آموزشی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرج انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 104 مدرسه دخترانه و 23192 دانش آموز دختر دوره دوم متوسطه شهر کرج است و به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب 10 مدرسه و 384 دانش آموز انتخاب شدند. ابزار پژوهش چک لیست محقق ساخته ارزیابی فضای آموزشی و پرسشنامه عملکرد تحصیلی برگرفته از پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج(1383) بود. برای سنجش روایی ابزار از روایی محتوایی استفاده شد و برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. میزان پایایی به دست آمده برای کل مقیاس عملکرد تحصیلی 794/0 است. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت عملکرد تحصیلی در سطح مطلوبی قرار دارد. میزان نور طبیعی، جهت ورود روشنایی به کلاس، تعداد دانش آموزان کلاس، نوع تخته کلاس، قابل رویت بودن نوشته های روی تخته از تمامی بخش های کلاس، وسایل گرمایشی و سرمایشی، ارتفاع تابلو از سکوی تدریس، نوع چیدمان کلاس و رنگ آمیزی کلاس با عملکرد تحصیلی و یا مولفه های آن رابطه معنادار داشتند. اجزای فضای آموزشی شامل تعداد دانش آموزان کلاس، نوع تخته کلاس، فاصله تخته تا اولین ردیف، ارتفاع تابلو از سکوی تدریس، نوع چیدمان کلاس، رنگ آمیزی کلاس، تعداد پنجره های کلاس، ابعاد پنجره های کلاس، میزان نور طبیعی، جهت ورود نور به کلاس، قابل رویت بودن نوشته های روی تخته از تمامی بخش های کلاس، میزان دمای کلاس و مکان های همجوار کلاس و مولفه های عملکرد تحصیلی شامل تاثیرات هیجانی، برنامه ریزی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش دارای تفاوت معنادار در مدارس دولتی و غیردولتی است.کلید واژگان: فضای آموزشی, مدارس دولتی و غیردولتی, مدارس متوسطه, کرجThis study has been done to assess the educational space condition and the correlation between the educational space and the educational performance of junior high school girl students in Karaj. The research method regarding the aim is functional and according to the collecting data is descriptive-correlative. Statistical community of the study involves 104 schools and 23192 junior high school girl students in Karaj. 10 schools and 384 students were selected by stratified random sampling. The instrument is the researcher-made list for educational space assessment and the educational performance questionnaire extracted from Dortaj standard questionnaire(1383).Construct validity was used for instrument validity and Cronbach Alpha was exerted for the reliability of the questionnaire. The amount of the reliability of educationl performance scale is 0.794. The condition of the educational performance was in the desirable level. There were significant correlations between natural light amount ,light direction, student number, board kind, visibility of writings on the board , thermal and cooler facilities,board height up to teaching platform, class arrangement, and class color with educational performance or its components. Some components of the educational space consisting student number, board kind, board distance up to first row, board height up to teaching platform, class arrangement, , class color, class windows number, class windows size, natural light amount, light direction, visibility of writings on the board, class temperature, and neribouring placesand the components of educational performance consisting emotional effects, planning, consequence control absence, and motivation had significant differences in public and non-public schools .Keywords: Educational space, public, non-public schools, high schools, Karaj
-
شناسایی مولفه ها و نشانگرهای مطلوبیت فضای آموزشی کلاس های چندپایه و مقایسه وضع موجود / کلاس های چندپایه در دو استان برخوردار و غیر برخوردار با مولفه ها و نشانگرهای مطلوبیت
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه ها و نشانگرهای مطلوبیت فضای آموزشی کلاس های چندپایه و مقایسه وضع موجود فضای آموزشی این کلاس ها با نشانگرهای مطلوب در دو استان برخوردار و غیر برخوردار است که برای اجرای آن از دو روش تحقیق کیفی؛ سنتزپژوهی و تحلیل کیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل منابع موجود در این زمینه، متخصصان، معلمان و کلاس های چندپایه یک استان برخوردار و یک استان غیر برخوردار بوده که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در سنتز پژوهی ابزار پژوهش؛ متون و منابع موجود و در تحلیل کیفی از مصاحبه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سنتزپژوهی اطلاعات تحلیل و دسته بندی شده اند و در تحلیل کیفی کدگذاری و مقوله بندی انجام شده است. نتایج پژوهش ها و مصاحبه با متخصصان نشان داد که مولفه های مطلوبیت فضای آموزشی کلاس های چندپایه حول 11 محور از قبیل؛ چیدمان کلاس، گروه بندی و وسایل آموزشی است. به طورکلی بررسی وضع موجود مولفه ها نشان میدهد که در سه محور مطلوب، در شش محور متوسط و در دو محور دیگر زیر حد متوسط بوده اند. همچنین نتایج نشان داد که کلاس های چندپایه استان برخوردار ازنظر رنگ، نور، آرامش صوتی، تهویه، گرمایش و رایانه مطلوب و ازنظر چیدمان کلاس، مساحت، امکانات جانبی، سرمایش و وسایل آموزشی در حد متوسط بوده است. درحالیکه کلاس های چندپایه استان غیربرخوردار ازنظر نور و تهویه مطلوب و ازنظر سایر نشانگرها زیر حد متوسط بوده است. همچنین معلمان و دانش آموزان استان برخوردار؛ فضای آموزشی کلاس خود را ازلحاظ برخورداری از نشانگرهای مطلوبیت فضای آموزشی مناسب توصیف کرده و اظهار رضایت نمودند اما معلمان و دانش آموزان استان غیر برخوردار؛ جز در مورد آرامش صوتی و تهویه در سایر نشانگرها نامناسب توصیف کرده اند.
کلید واژگان: برنامه درسی, فضای آموزشی, کلاس چندپایه -
زمینهبخش اصلی و مرکزی زندگی هر انسانی را یادگیری شامل می شود، یادگیری نیز متاثر از محیط اطراف است که این محیط ها خود از عناصری تشکیل خواهند شد که دارای ویژگی ها و کیفیت های گوناگونی بوده و در ارتباط با یکدیگر معنادار می شوند و سبب ارتقا خلاقیت در دانش آموزان می شوند.روشجامعه تحقیق دانش آموزان دختر دبیرستانی لاهیجان است که تعداد آنها 2641 نفر و حجم نمونه طبق جدول مورگان 335 دانش آموز انتخاب شده است.
تجزیه و تحلیل داده ها : تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بسته پاسخ است که از طیف لیکرت در آن استفاده شده و تحلیل داده ها با SPSS است که از تحلیل عوامل و آزمون فرضیه-ها در آن استفاده شده است.نتیجه گیریدر پایان با تاکید بر عوامل موثر در خلاقیت، اصول طراحی فضاهای آموزشی به شرح زیر ارائه شده است:1) استفاده از انعطاف پذیری فرم ها، 2) فضای نیمه باز، 3) تغییر پذیری نور و رنگ، 4) استفاده معمارانه از فضای سبز و 5) مبلمان تغییر پذیر که معیار تغییر پذیری نور و رنگ با ضریب رگرسیون 84/0 بیشترین سهم تبیین در ایجاد انگیزه که از عوامل موثر در ایجاد خلاقیت است را دارا است.کلید واژگان: خلاقیت, محیط کالبدی, فضای آموزشی, عوامل شناختیContext : The central parts of everybody's life includes learning. Learning is effected by environment that these environments themselves composed from elements that have different characteristics and qualities , so they are meaningful in relation with each other and will promote creativity.MethodThe society of the survey is female students in high schools of Lahijan, that their number is 2641 and the sample size (according to the Morgan table), is 335 selected students.
Data analysis: The technique to gathering information of survey is the pocket of answer using range of Likert and data analysis with SPSS which uses factors analysis and testing of theories.ConclusionAt the end, with emphasis on factors in creativity, design principles of educational facilities as below: 1) the flexibility of forms, 2) semi-open space, 3) variability of natural light and color, 4) architectural using of green space and natural materials and 5) changeable furniture; are presented that between these factors, variability of light with rate 0.84, has the largest portion in creating motivation that is one of effective factors in creation of ingenuity.Keywords: Creativity, Physical environment, Educational environment, Cognitive factors -
ایجاد محرمیت فضایی، شرایط مناسبی را برای رشد و تحول اخلاقی، اجتماعی و جسمانی دختران فراهم می کند و در نتیجه منجر به شکلگ یری نظامی کارامد و پویا میگردد. در این پژوهش تلاش شده است با بررسی و درک صحیح و آگاهانه از عوامل تاثیرگذار بر موضوع حریم و با تکیه بر تامین نیازهای فضاهای آموزشی، آسایش و آرامش در محیط آموزشی برای دختران فراهم آید. متناسب با پژوهش، با روش تحلیل محتوا به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شد، سپس برای سنجش شاخص های مورد بررسی از روش پیمایشی جهت پاسخ دادن به فرضیات پژوهش استفاده شد. در این راستا با مطالعه منابع موجود، 20 مولفه موثر بر محرمیت استخراج گردید. با فرض وجود رابطه مثبت بین متغیرهای مستقل و وابسته، با طرح، توزیع و جمع آوری پرسش نامه، آرا و عقاید جامعه پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، 40 پرسشنامه در میان جمعی از اساتید دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علم و صنعت ایران و تربیت مدرس توزیع گردید و میزان تاثیر و اولویت مولفه های روانی و کالبدی به دست آمده، با طیف لیکرتی سنجیده شد. با حذف پرسشنامه های ناقص، در نهایت 17 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور تعدیل مولفهه ا، با استفاده از تکنیک دلفی و شانون مولفه های کماهمیت از نظر متخصصان حذف شد. نتایج نشان میدهد میزان اثرگذاری متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته متفاوت است. در میان مولفه های روانی، مولفه های امنیت و حس تعلق و در میان مولفه های کالبدی، مولفه های سلسله مراتب، مرز، رابطه درون و بیرون و درون گرایی به عنوان مهمترین مولفه های کالبدی موثر بر ارتقای محرمیت فضای آموزشی شناسایی و راهکارهای طراحی ارائه گردید.
کلید واژگان: محرمیت, فضای آموزشی, تکنیک دلفی, آنتروپی شانونCreation of environmental privacy can prepare the grounds for physical, social and ethical development of girls and leads to an efficient and dynamic system. This research seeks to get a clear understanding of the factors that affect the issue of privacy and emphasizes the fulfillment of educational needs that provide girls with calm and tranquil educational environments. The data were analyzed through content analysis. Then, in order to measure the factors, a survey was used to collect the information needed for answering the research question. For this purpose, after studying the available sources, 25 factors contributing to privacy were extracted. Hypothesizing a positive relation between the dependent and independent variables, the opinion of the research population were studied using a questionnaire. The questionnaire was distributed among 40 experts at Tarbiat Modares, Science and industry, Shahid Beheshti and Tehran universities. The effect and priority of extracted mental and physical components were measured by a Likert Scale. After omitting the half-completed questionnaires, the data collected from 17 experts were analyzed. Using Delphi and Shannon Entropy approach, the less important factors in the experts’ viewes were deleted for component moderation. Findings showed different effects of the independent variables on the dependent variable. Among the mental components, security and sense of belonging and among the physical components, hierarchy, boundary, inner and outer relations and introversion were the most important factors affecting the improvement of privacy in educational environments.Keywords: Privacy, Educational Environment, Delphi Technique, Shannon Entropy -
هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل معیارهای طراحی فضای آموزشی موجود در مراکز پیش دبستانی و دبستانی و تنظیم آن ها براساس برنامه ریزی چند بعدی است. در این راستا، از هر دو روش کیفی و کمی بهره گرفته است.جامعه آماری این مطالعه اسناد و مدارک موجود درباره استانداردهای فضای آموزشی و معیارهای برنامه ریزی چند بعدی بوده است و در بعد کمی، از روش نمونه گیری تصادفی ساده 20 مرکز پیش دبستانی و دبستان ناحیه 3 شهرستان کرج استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل چک لیست محقق ساخته است. در این مطالعه برای تحلیل داده های کیفی از فراوانی و نمودار و داده های کمی آزمون تی مستقل استفاده شده است. در جهت مستندسازی این پردازش، مراکزی که این برنامه ریزی را به کار گرفته بودند مورد مشاهده قرار گرفت. نتیجه اینکه اضافه نمودن این معیارها به استانداردهای فیزیکی در طراحی فضا نه تنها می تواند بسیاری از محدودیت های آموزشی در فضاهای غیر استاندار کنونی را به اتکای برنامه ریزی پوشش دهد، بلکه از ضروریات در طراحی فضای آمورشی مبتنی بر مباحث جدید در حوزه طراحی فضای آموزشی این پژوهش به شمار می رود. نکته قابل تاکید حاصل از پژوهش، اهمیت توجه به قابلیت های کاربست برنامه ریزی چندبعدی برای استفاده بهینه از امکانات و محدودیت های فیزیکی و غنی نمودن فرصت های یادگیری از منظر اهمیت برنامه ریزی در طراحی فضای آموزشی بود. مراکز پیش دبستانی علیرغم محدودیت های فضای فیزیکی، بر اساس برنامه ریزی چندبعدی، موفق به پرورش مهارت ها (معیارهای موجود) در کودکان شده بودند که در سایر مراکز به ویژه دوره ابتدایی امکان آن فراهم نشده بود. این یافته ها رابطه بین معیارهای طراحی فضای آموزشی براساس برنامه ریزی چند بعدی در دوره پیش دبستان را معنادار و مثبت نشان داد ولی در دبستان ها این فضای آموزشی چندان مبتنی بر برنامه ریزی چند بعدی نیست؛ یعنی یا معیاری را که براساس برنامه ریزی چند بعدی تعریف شده ندارد و یا حضور آن به صورت موردی است.
کلید واژگان: فضای آموزشی, دوره پیش دبستان و دبستان, برنامه ریزی چند بعدیThe present study aims to explore and analyze criteria for designing the available educational spaces in pre-school centers and schools and their setting based on the Multi-dimensional Curriculum the application of the standards of this curriculum and applied both qualitative as well as quantitative approaches. The statistical population of the qualitative investigation consists of available documents for these standards and as for the quantitative investigation، all the pre-school centers and schools of the 3rd educational area of the city Karaj having the multi-dimensional curriculum in the academic. The study applies the random sampling. As for the documentation of the process، the centers using the curriculum were observed. Adding the standards to the physical ones can cover many of educational limitations in the present non-standard spaces by virtue of the curriculum and also serves as a must in the educational space designing based on the new areas of the present study. What is emphasized by the study is to consider the capacities of multidimensional curriculum programming for the optimal use of physical facilities and limitations as well as enrichment of learning opportunities through the lens of programming in educational space design. In spite of physical space limitations، Pre-school centers based on multidimensional curriculum programming have been successful in developing skills in children which other centers especially elementary schools were not able to do so. The findings revealed a meaningful and positive relationship between the criteria for designing the educational spaces based on the curriculum for several pre-school terms but as far as the school is concerned، the space is not so based on the multi-dimensional curriculum i. e.، either it does not have the criterion defined based on the multi-dimensional curriculum، or it is rare.Keywords: Educational Space, Pre, school, school, Multi, dimensional curriculum -
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه ها و نشانگرهای مطلوبیت فضای آموزشی کلاس های چندپایه و مقایسه وضع موجود فضای آموزشی این کلاسها با نشانگرهای مطلوب در دو استان برخوردار و غیر برخوردار است که برای اجرای آن از دو روش تحقیق کیفی؛ سنتزپژوهی و تحلیل کیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل منابع موجود در این زمینه، متخصصان، معلمان و کلاسهای چندپایه یک استان برخوردار و یک استان غیر برخوردار بوده که با روش نمونهگیری هدفمند انتخابشده اند. در سنتز پژوهی ابزار پژوهش؛ متون و منابع موجود و در تحلیل کیفی از مصاحبه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سنتزپژوهی اطلاعات تحلیل و دسته بندی شده اند و در تحلیل کیفی کدگذاری و مقوله بندی انجام شده است. نتایج پژوهشها و مصاحبه با متخصصان نشان داد که مولفه های مطلوبیت فضای آموزشی کلاسهای چندپایه حول11 محور از قبیل؛ چیدمان کلاس، گروه بندی و وسایل آموزشی است. بهطورکلی بررسی وضع موجود مولفه ها نشان میدهد که در سه محور مطلوب، در شش محور متوسط و در دو محور دیگر زیر حد متوسط بودهاند. همچنین نتایج نشان داد که کلاسهای چندپایه استان برخوردار ازنظر رنگ، نور، آرامش صوتی، تهویه، گرمایش و رایانه مطلوب و ازنظر چیدمان کلاس، مساحت، امکانات جانبی، سرمایش و وسایل آموزشی در حد متوسط بوده است. درحالیکه کلاسهای چندپایه استان غیربرخوردار ازنظر نور و تهویه مطلوب و ازنظر سایر نشانگرها زیر حد متوسط بوده است. همچنین معلمان و دانش آموزان استان برخوردار؛ فضای آموزشی کلاس خود را ازلحاظ برخورداری از نشانگرهای مطلوبیت فضای آموزشی مناسب توصیف کرده و اظهار رضایت نمودند اما معلمان و دانش آموزان استان غیر برخوردار؛ جز در مورد آرامش صوتی و تهویه در سایر نشانگرها نامناسب توصیف کردهاند.
کلید واژگان: برنامه درسی, فضای آموزشی, کلاس چندپایه -
با نظر به اهمیت آموزش و نقش تعیین کننده آن در ارتقای کیفی دانشگاه، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل آموزشی مؤثر بر کیفیت آموزش به بررسی مقایسه ای تاثیر برخی از این عوامل بر کیفیت آموزش در دوره های کارشناسی ارشد پرداخته است.
نمونه پژوهش، شامل 110 نفر از اعضای هیات علمی و 140 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده های علوم و فنی مهندسی است و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های T مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج به دست آمده، نشان داده که استفاده از ملاک های مورد عمل در گزینش هیات علمی و دانشجو، چگونگی روش تدریس، سازماندهی محتوای آموزشی، سازماندهی فضای آموزشی و ارزشیابی کلاسی بر کیفیت آموزش مؤثر است.
افزون بر این، بین نظرات اعضای هیات علمی در مورد تاثیر شش عامل آموزشی فوق بر کیفیت آموزش بر حسب جنسیت، محل اخذ مدرک تحصیلی، رتبه علمی و دانشکده، تفاوتی دیده نشد. بین نظرات دانشجویان نیز بر حسب رشته تحصیلی و دانشکده، تفاوتی مشاهده نگردید.
اما با توجه به میانگین (69/3)، این نتیجه به دست آمد که دانشجویان دختر، تاثیر این عوامل را بر کیفیت آموزش، بیشتر از دانشجویان پسر می دانند. هم چنین اعضای هیات علمی و دانشجویان دو دانشگاه نیز به ترتیب استفاده از ملاک های مورد عمل در گزینش هیات علمی و روش تدریس را بر کیفیت آموزش مؤثرتر از سایر عوامل آموزشی ارزیابی نموده اند.
هم چنین بین نظرات اعضای هیات علمی و دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده های ریاضی، فیزیک، شیمی، برق و کامپیوتر دو دانشگاه، تفاوت چندانی مشاهده نگردید. این بدان معنا بود که آن ها، میزان تاثیر این عوامل بر کیفیت را تا حدودی یکسان دانسته اند.
کلید واژگان: کیفیت آموزش, گزینش هیات علمی و دانشجو, روش تدریس, محتوای آموزشی, فضای آموزشی, ارزشیابی کلاسیWith due regard to the importance of education and its determining role in qualitative promotion of university, the present research has been conducted with the aim of identification of educational factors which may effect the quality of education in an attempt to comparatively study the influence of some of these factors on quality of education provided in Master’s Degree program.This research sample includes 110 faculty members and 140 students of Master’s Degree of Faculty of Science and Technology of Shahid Beheshti University and Sharif University of Technology. Independent TTest and Variance Analysis were used for analysis of data. The obtained results showed that is useful in quality of education using the practical criterion in faculty selection, student selection, teaching method, organization of educational content, organization of educational space and class evaluation. Furthermore, the faculyt members had no dispute over the influence of the said six educational factors on the quality of education based on sex, the place of receiving degree, scientific rank and faculty rank. There was also no difference among the opinions of students regarding the field of study and faculty. But with due regard to the average of results (3.69) it was concluded that the female students are more aware of the effect of these factors on the quality of education more than male students. Also faculty members and students of both universities acknowledged that using the practical criterion in selection of lecturer and teaching method influence the quality of education more than any other educational factor.There was no difference between the opinions of faculty members and students of Master’s Degree of Faculties of mathematics, chemistry, physics, electronics and computer of both universities. This means that they considered that these factors influence the quality on an equal manner.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.