به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « religious society » در نشریات گروه « علوم تربیتی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «religious society» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سید حسین همایون مصباح*
    همان طور که روان و جان آدمی مبتلا به کژتابی و انحراف می گردد، جامعه ی انسانی نیز گرفتار نابسامانی ها و ناهنجاری های بازدارنده می شود. عوامل دو گرفتاری نامبرده گاهی جدا و اختصاصی اند، اما پاره ای مواقع مشترک و مرتبط می باشند. نفاق از شمار عوامل مشترکی است که نابسامانی و انحراف را در جان و جهان (روان و جامعه) آدمی به وجود می آورد. نوشته ی پیش روی ناظر به این پدیده و عامل مشترک مخرب است؛ اما نه از همه سوی، بلکه تنها متمرکز بر بازشناسی و ارزیابی روش های برخورد ومواجهه با نفاق می باشد. و از آن رو که رسیدن به روش برخورد مسبوق به شناسایی خود پدیده است، طبعا در این مقام نیز نخست چیستی و معنای نفاق کاویده شده و پس از آن شیوه ها وروش های برخورد با آن ارزیابی و بازاندیشی گردیده است، و چون نفاق واقعیتی درهم تنیده و برساخته از عناصر فردی و اجتماعی، ذهنی و عینی می باشد، قهرا روش های مواجهه با آن نیز برآمده و سامان یافته از عناصر و عوامل روان شناختی اخلاقی، جامعه شناختی و معرفت شناختی می باشد. در این نوشتار هریک از روش های برخورد معرفت شناختی، جامعه شناختی، روان شناختی و اخلاقی تبیین و تحلیل شده اند. جستار تطبیقی و تنظیمی در باب نفاق بر بنیاد قرآن نیز دنبال گردیده است.
    کلید واژگان: نفاق, منافق, روش شناسی, جامعه سالم, جامعه دینی, قرآن و نفاق}
    Seyed Hossein Homayoon Mesbah*
    Like man’s body and soul, the human society may be afflicted with maladies. Hypocrisy is among the factors that afflict both the human soul and the human society. The present paper is an attempt to describe this destructive phenomenon, limiting itself to ways to confront it. However, since one must know it in order to be able to fight it, the writer first explores the nature of hypocrisy. Since hypocrisy is a complex phenomenon, with various individual and social dimensions, the ways suggested should take into account the various psychological – ethical - sociological and epistemological dimensions. In the second part of the paper, these dimensions are described one by one, drawing on the teachings of the Qur’an.
    Keywords: hypocrisy, hypocrite, methodology, healthy society, religious society, the Quran}
  • محمد جواد لاریجانی
    آیا جامعه ی اسلامی می تواند جامعه ای مدرن باشد؟ جامعه ی دینی جامعه ای است که در آن، اندیشه ی دین به شکل طبیعی در عقلانیت رفتاری مندرج شده باشد. مدرن بودن هم مساله ای است مربوط به عامل بودن انسان، و پست مدرنیسم یعنی فراتر رفتن و عبور از مرزهای مدرنیته. انسان بیدار و مستقل و حق مدار در جامعه ی اسلامی همواره در جست و جوی فهم این مساله است که کیست، به کجا می رود و برای چه می رود و در این جا مبنایی مهم و اساسی وجود دارد، که رئالیسم اصیل و حق مدارانه است.
    در غرب، به سبب سیطره ی دو، سه قرنه ی اندیشه ی لیبرال، به طور طبیعی عقلانیت فنی مطرح گشته است و در اندیشه ی لیبرال مساله ی ریشه، مساله-ای بی معنی و یا بی ارزش اعلام شده است و لذا گشتن به دنبال حل آن عبث و بی فایده تلقی می شود. در مرتبه ی اول، مفهوم بسیار رایج از مدرنیته رواج دارد که در آن به کارگیری ابزار پیشرفته ی تکنولوژیک علامت مدرنیسم است؛ جدای از عمل فرد یا جمع باآن. در مرتبه ی دوم، مدرنیته براساس عقلانیت فنی است که در مرتبه ی پیشرفته تری از تعریف اول قرار دارد و ضمن به کارگیری ابزار پیشرفته، هم به عمل فرد توجه دارد و هم به معیار عقلانیت برای ارزیابی عمل.
    در مرتبه ی سوم، مدرنیسم براساس عقلانیت اصیل است که در مرتبه ی پیشرفته تری نسبت به تعریف دوم قرار دارد، زیرا در آن علاوه بر آن که عمل پایه ی مدرن بودن است، معیار ارزیابی عمل نیز دقیقا حقیقی است و هیچ عنصر جعلی در آن نیست.
    جامعه ی اسلامی با مفهوم دوم از مدرنیته که در جوامع دموکراتیک لیبرال رواج دارد، ناسازگار است و مفهوم اول از مدرنیته نیز اندیشه ای سطحی است و در حقیقت مدرن زدگی است، نه مدرنیته. اما آنچه بر عقلانیت اصیل استوار و متناسب با جامعه ی دینی است را فرامدرنیسم می نامیم و بر این اساس در جامعه ی اسلامی باید برای توسعه به یکباره آهنگ فرامدرنیته براساس عقلانیت اصیل نماییم.
    کلید واژگان: جامعه ی دینی, مدرنیسم, پست مدرنیسم, فرامدرنیسم, التقاط, عقلانیت, عقلانیت اصیل}
    Mohammad Javad Larijani
    Can the Islamic society be a modern society? A religious society is one in which the religious thought naturally reflects itself in the behavior rationalism. Modernity is a question related to man’s agency and postmodernism involves going beyond the borders of modernity. In the Islamic society man has always been seeking the answer to the questions Who is he? Where is he going? Why is he going? In the west, the domination of liberal thinking in the last three centuries has naturally resulted in a technical rationalism. They dismiss the question of roots as irrelevant or meaningless. There are two definitions of modernity. First, there is a widespread definition of modernity in which using advanced technology is a sign of modernity, regardless of man’s behavior. Also, modernity has been defined as technical rationalism which is a more advanced stage of the first definition. The latter definition considers both the action of the individual and rationalism as a criterion for evaluating the action. Modernity may also be defined based on pure rationalism, which is a more advanced definition because it regards action as the basis of modernity and the criterion for the evaluation of action is also real. The Islamic society is inconsistent with the second definition of modernity and the first definition is a shallow one. But what is based on pure rationalism, which we may call post-modernity, is consistent with the Islamic society.
    Keywords: religious society, modernism, postmodernism, eclecticism, rationalism, pure rationalism}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال