جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تمرین درمانی" در نشریات گروه "تربیت بدنی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «تمرین درمانی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مقدمه
هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی ترکیب آموزش مکانیسم عصبی درد و تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی به تنهایی در بیماران دارای کمردرد مزمن بود.
مواد و روش هاپنجاه و چهار بیمار دارای کمردرد مزمن (گروه آموزش مکانیسم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی =27 نفر و گروه تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی =27 نفر) در این مطالعه شرکت کردند. درد، ناتوانی، فهرست حساسیت مرکزی و ترس از حرکت همه بیماران در ابتدا و هشت هفته پس از مداخلات ارزیابی شد. از آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و مدل های آمیخته خطی، برای بررسی تفاوت های بین گروهی استفاده شد.
یافته هااثر متقابل گروه × زمان برای درد (008/0=P)، حساسیت مرکزی (002/0=P) و ترس از حرکت (001/0> P) در گروه آموزش مکانیسم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی نسبت به گروه تمرینات کنترل حرکتی پس از هشت هفته یافت شد. اثرات اصلی زمان برای درد، ناتوانی و ترس از حرکت پس از مداخلات مشاهده شد (001/0> P). هیچ اثر متقابل زمان×گروه برای ناتوانی (50/0=P) یافت نشد.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه از اضافه کردن آموزش مکانیسم عصبی درد به عنوان یک مکمل موثر بالینی به تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی در بیماران کمردرد مزمن حمایت می کند.
کلید واژگان: کمردرد, آموزش مکانیسم عصبی درد, تمرین درمانی, ترس از حرکتIntroductionThe aim of this study was to compare the effectiveness of a combination of pain neuroscience education and targeted cognitive motor control training with targeted cognitive motor control training alone in patients with chronic low back pain.
Materials and MethodsFifty-four chronic low back pain patients (pain neuroscience education with targeted cognitive motor control training group, n=27 and targeted cognitive motor control training only group, n=27) participated in this study. Pain, disability, central sensitization inventory, and kinesiophobia were assessed at baseline and eight weeks after interventions. Repeated measures analysis of variance and linear mixed models were used to examine between-group differences.
ResultsA significant group×time interaction effect was found for pain (p=0.008), central sensitization inventory (p=0.002) and kinesiophobia (p<0.001) in the pain neuroscience education with targeted cognitive motor control training group compared to the targeted cognitive motor control training only group after eight weeks. Main effects of time were observed for pain, disability, and fear of movement after interventions (p<0.001). No significant group×time interaction effects was found for disability (p=0.50).
ConclusionsThis study’s findings support the provision of pain neuroscience education as a clinically effective addition to targeted cognitive motor control training in chronic low back pain patients.
Keywords: Low Back Pain, Pain Neuroscience Education, Exercise Therapy, Kinesiophobia -
پژوهش حاضر به بررسی علت بروز درد کمر در اثر افزیش لوردوز و ارایه حرکات اصلاحی پرداخته است. این پژوهش از نوع پژوهش-های توصیفی – تحلیلی بوده که به روش کتابخانه ای انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز فیش برداری است. گودی کمر یا لوردوز به معنی افزایش تقعر ستون مهره کمری است. مهره های سینه ای طوری قوس دارند که تحدب یا گوژی آنها به سمت عقب است و مهره های گردنی و کمری طوری قرار میگیرند که تحدب آنها به سمت جلو است. این قوس به جلوی مهره های گردنی و کمری را لوردوز می گویند. بعضی از مردم به لوردور کمر گودی کمر هم می گویند. این لوردوز یا گودی کمر تا حدی طبیعی است ولی در بعضی از افراد این گودی زیاد می شود و موجب بروز مشکلاتی مانند کمردرد و احساس خستگی در کمر می شود. لوردوز یا گودی و قوس زیاد کمر وضعیتی است که در آن ستون فقرات داخلی بدن دچار انحنا می شود. ستون فقرات به طور طبیعی دارای انحنا است که میزان آن بسیار جزیی است و به عملکرد صحیح ستون فقرات کمک می کند. این انحنای طبیعی به دلیل شکل قرار گیری مهره هایی که ستون فقرات را تشکیل می دهند، ایجاد شده است.چنانچه این انحنای ستون فقرات افزایش یابد، در این صورت فشار یا کشش زیادی بر روی سایر نواحی ستون فقرات اعمال می شود و در نتیجه ایجاد درد می کند. یافته ها نشان داد که به نظر می رسد تمرین می تواند سبب کاهش درد مرتبط با لوردوز افزایش یافته در افراد دارای کمردرد غیر اختصاصی مزمن شده، و همچنین سبب افزایش کنترل حرکت شود و در زنان باردار هم مداخلات تمرینی سبب کاهش درد بخصوص در ماه های انتهایی بارداری می شود.
کلید واژگان: کمردرد مزمن, بارداری, لوردوز کمر, تمرین درمانی, درد, کنترل حرکتThe present study investigated the cause of back pain due to increased lordosis and provided corrective movements. This research is a type of descriptive-analytical research that was carried out using a library method. The tool for collecting information is also a plug-in. Lumbar depression or lordosis means an increase in the concavity of the lumbar spine. The thoracic vertebrae are arched in such a way that their convexity or gouge is towards the back, and the cervical and lumbar vertebrae are placed in such a way that their convexity is towards the front. This arch to the front of the cervical and lumbar vertebrae is called lordosis. Some people also call Lordur Kemer Gudi Kemer. This lordosis or lumbar depression is normal to some extent, but in some people, this depression increases and causes problems such as back pain and feeling tired in the back. Lordosis is a condition in which the internal spine of the body is curved. The spine naturally has a slight curvature that helps the spine function properly. This natural curvature is caused by the shape of the vertebrae that make up the spine. As this curvature of the spine increases, in this case, a lot of pressure or tension is applied to other areas of the spine, resulting in It hurts. The findings showed that it seems that exercise can reduce pain associated with increased lordosis in people with chronic non-specific low back pain, and also increase movement control, and in pregnant women, exercise interventions can reduce pain, especially It occurs in the last months of pregnancy.
Keywords: Chronic back pain, pregnancy, lumbar lordosis, exercise therapy, pain, movement control -
هدف:
استیوآرتریت یکی از شایع ترین عارضه های مربوط به زانو می باشد که بیشتر در زنان میانسال مشاهده می شود. به طوری که با افزایش سن، شدت این بیماری افزایش می یابد. ازاین رو، هدف تحقیق حاضر اثر دو شیوه کارآزمایی بالینی الکتروتراپی و تمرین درمانی بر درد و تعادل زنان میانسال مبتلا به استیوآرتریت زانو است.
روش ها :
روش تحقیق حاضر از نوع نیمهتجربی و کاربردی، با طرح تحقیق پیش آزمون پس آزمون بود. نمونه آماری شامل 30 نفر میانسال سنین بین 45 تا 65 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تقسیم شدند. تمرینات رومبرگ نیز به صورت سه بار در هفته و به مدت هشت هفته انجام شد. برای مقایسه درد پیش آزمون و پس آزمون از تجزیه و تحلیل آماری از واریانس اندازه های تکراری استفاده شد.
یافته ها :
دنتایج نشان داد اثر عامل زمان در آزمون درد از نظر آماری معنادار بود (0/048=P؛ 0/278=d). مقایسه جفتی نشان داد پس آزمون گروه الکتروتراپی 37/99درصد نسبت به پیش آزمون کمتر بود. اثر عامل گروه در مقادیر COPx به لحاظ آماری معنادار بود (0/019=P؛ 0/180=d). اثر عامل گروه در مقادیر COPy به لحاظ آماری معنادار بود (0/034=P؛ 0/151=d).
نتیجه گیری:
طبق نتایج تحقیق برای پیشگیری از بروز یا شدت استیوآرتریت، با تغییراتی در روش زندگی، ورزش مرتبط با بیماری، کم کردن وزن اضافی بدن قبل از رسیدن به سن میانسالی، می توان این بیماری اقدام کرد.
کلید واژگان: الکتروتراپی, تمرین درمانی, درد, تعادل, استئوآرتریت, زانوObjectiveOne of the most prevalent knee-related complications is osteoarthritis, which primarily affects middle-aged females, and the severity of this disease worsens as people age. The purpose of this study was to determine how electrotherapy treatment modalities and therapeutic exercise affect the pain and balance of middle-aged women with knee osteoarthritis.
MethodsThe pre-test-post-test research design was used in the current semi-experimental applied research. In the physiotherapy clinic of the city of Ardabil, the statistical population were selected from among middle-aged women who had osteoarthritis in their knees. Purposive sampling was used to select 30 middle-aged individuals, ranging in age from 45 to 65, from the statistical population, and they were then randomly divided into three groups. Additionally, for eight weeks, Romberg exercises were done three times per week. Experiment and statistical analysis of variance of repeated measurements were used to compare pre-test and post-test pain.
ResultsThe analyses indicated that the effect of time factor in the pain test was statistically significant (P=0.048; d= 0.278). A pairwise comparison revealed that the electrotherapy group's post-test result was 37.99% lower than its pre-test result. The results showed that the group factor had an impact on the COPx values (P=0.019; d=0.180). The effect of the group factor on COPy values was statistically significant (P=0.034; d=0.151).
ConclusionBased on the research findings, osteoarthritis can be prevented or treated to lessen its severity by making changes to one's lifestyle, engaging in disease-related exercise, and losing excess body weight before middle age.
Keywords: Electrotherapy, Exercise therapy, Pain, Balance, Osteoarthritis, Knee -
زمینه و هدف
ورزش درمانی، جهت بهبود مشکلات بیماران دیابتی نوروپاتی توصیه می شود. در تحقیق حاضر تاثیر 12 هفته تمرینات جامع مبتنی بر اصول NASM بر شاخص های کنترل قند خون و کیفیت زندگی بیماران نوروپاتی دیابتی نوع دوم بررسی شد.
روش بررسینمونه ی مطالعه شامل 40 بیمار زن مبتلا به دیابت نوع دوم نوروپاتی خفیف تا متوسط بود. افراد به صورت تصادفی با معیار نمره ی میشیگان در دو گروه 20 نفره ی کنترل و تجربی قرار گرفتند. ارزیابی شاخص های کنترل قند خون و کیفیت زندگی به ترتیب بوسیله ی تست آزمایشگاهی خون و پرسشنامه انجام گرفت. تحلیل آماری با استفاده از آزمون آنوا برای داده های تکراری انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد قند خون ناشتا دو گروه تفاوت معنادار نداشت (26/0=P)، ولی در سه شاخص دیگر خونی شامل قند خون دو ساعت پس از ناشتا، قند خون غروب، و هموگلوبین گلیکولیزه تفاوت معنادار بین دو گروه مشاهده شد (05/ <p).کیفیت زندگی در شاخص های عملکرد فیزیکی، محدودیت بدلیل سلامت جسمانی، محدودیت بدلیل مشکلات عاطفی، انرژی/خستگی،و درد دارای تفاوت معنادار نسبت به گروه کنترل بود (05/ <p).. در 3 شاخص دیگر شامل رفاه احساسی (68/0=P)، عملکرد اجتماعی (19/0=P)، و فاکتور سلامت عمومی (06/0=P) بین دوگروه مطالعه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیرینتایج نشان می دهد این تمرینات به دلیل بهبود خونرسانی و کاهش درد و بی حسی موجب می شود بیماران تمرینات ورزشی وکارهای روزمره را راحت تر و با دردکمتر انجام دهند و در نتیجه تغییرات قابل ملاحظه ای در میزان فاکتورهای خونی و بهبود شرایط فیزیولوژیکی و کیفیت زندگی این بیماران ایجاد شده، و وضعیت عملکردی بیماران بهبود می یابد.
کلید واژگان: نوروپاتی دیابتی, دیابت نوع دوم, تمرین درمانی, قند خون, کیفیت زندگیBackground and Aimtherapeutic exercises is recommended to improve the problems of diabetic patients with neuropathy.In the present study,the effect of 12 weeks of exercises based on principles NASM was performed on glycemic control and quality of life criteria in patients with type 2 diabetic neuropathy.
Materials and MethodsThe sample consisted of 40 female patients with mild to moderate neuropathy type 2 diabetes. Subjects were randomly divided into two groups of 20 control and experimental with the Michigan score criterion. Blood glucose control indices and quality of life were assessed by laboratory blood test and a questionnaire, respectively.Statistical analysis was performed using Repeated measures ANOVA.
ResultsThe results showed that there was no significant difference in fasting blood sugar between the two groups(P = 0.26),but in the other three blood indices including 2 hrs G pp G, 4 pm G, and HbA1c, a significant difference was observed between the two groups(P <.05).Quality of life in, Physical functioning ,Role limitations due to physical health ,Role limitations due to emotional problems ,Energy/fatigue,and Pain had a significant difference compared to the control group(P <0.05).Other indicators including Emotional well-being(P = 0.68),Social functioning(P = 0.19),and General health factor(P = 0.06)showed no significant difference between the two study groups.
ConclusionThe results show that these exercises, due to improving blood flow and reducing pain and anesthesia,make patients exercise and daily activities easier and with less pain, and as a result,significant changes in blood factors and improve physiological conditions and quality of life in these patients.Established, and patients' functional status improves.
Keywords: Diabetic Neuropathies, Diabetes Mellitus (Type 2), exercise therapy, Blood Glucose, quality of life -
مقدمه و اهداف
کمر درد مزمن از جمله مشکلاتی است که گریبان گیر اکثر افراد جامعه شده است.این بیماری به طور مستقیم بر پارامترهای راه رفتن اثر می گذارد. تغییر در پارامترهای راه رفتن میزان درد در این افراد را افزایش می دهد. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر بررسی انواع مداخلات درمانی بر پارامترهای راه رفتن در این افراد می باشد.
مواد و روش هابا جستجوی مقالاتی که در زمینه ی کینتیک، کینماتیک و تمرینات درمانی بر بیماران مبتلا به کمر درد مزمن در بانک های اطلاعاتی معتبر منتشر شده بود، بر اساس معیارهای تحقیق تعدا 83 مقاله به عنوان مقالات نهایی برای مطالعه ی مروری حاضر انتخاب شدند.
یافته هامروری بر مطالعات انجام شده نشان داد که انواع تمرینات فیزیکی بر بهبود درد و پارامترهای راه رفتن در این بیماری اثرگذار بود. اما تفاوت قابل توجهی میان انواع تمرینات فیزیکی در خشکی و تمرینات در آب وجود داشت.
نتیجه گیریتمرینات در آب به دلیل ویژگی های منحصر به فرد آن همانند شناوری، غوطه وری و مقاومت، محیطی مناسب و ایمن برای این بیماران جهت اجرای تمرینات درمانی و بهبود مطلوب تر پارامترهای راه رفتن می باشد.
کلید واژگان: کمر درد مزمن, پارامترهای راه رفتن, تمرین درمانی, آب درمانیObjectiveChronic back pain is one of the problems that most people sufferfrom it. This disease directly affects on walking parameters. Changes in walking parameters increase the amount of pain in these individuals.Accordingly, the aim of this study was to investigate the types of therapeutic interventions on walking parameters in these individuals.
MethodsBy searching for articles related to kinetics, kinematics and therapeutic exercises on patients with chronic low back pain in validated databases, based on the research criteria, 83 articles were selected as final papers for this overview study.
ResultsA review of the studies has shown that a types of physical exercises were effective in improving pain and walking parameters in this disease. But there was a significant difference between the types of physical exercises on land and exercises in water.
ConclusionWater exercises due to its unique characteristics, such as bloating, immersion and resistance, are a safe and proper environment for these patients to perform therapeutic exercises and improve the walking parameters.
Keywords: Chronic low back pain, Walking parameters, Hydrotherapy, Therapeutic exercises -
زمینه و هدفسندروم درد پاتلوفمورال (PFPS) ارتباط نزدیکی با عدم تعادل زمان فعال شدن عضلات په ن داخلی مایل (VMO) و پهن خارجی (VL) دارد. هدف تحقیق حاضر، مقایسه تاثیر تمرینات تقویت ایزوکینتیک انتخابی و تقویت عمومی عضلات چهارسر بر زمان فعال شدن عضلات VMO و VL در مبتلایان به PFPS بود.مواد و روش ها36 زن مبتلا به PFPS بامیانگین سن 8/6±3/27 سال، به طور داوطلبانه درتحقیق حاضر شرکت کرده و به طور تصادفی دریکی از 3 گروه تمرینی: تقویت ایزوکینتیک انتخابی VMO (VMO-SIS)، تقویت عمومی کوادریسپس (QGS) و کنترل (CO) قرار گرفتند. تمرینات به مدت 8 هفته اجرا و زمان فعال شدن عضلات VMO و VL، با استفاده از الکترومایوگرافی محاسبه گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و بونفرونی صورت گرفت.یافته هاقبل از مداخلات، بین گروه ها اختلافی وجود نداشت (05/0
P). بعد از مداخلات، در گروه VMO-SIS، زمان فعال شدن عضله VMO کاهش یافت (001/0>P)، اما برای عضله VL تغییری نکرد (05/0
نتیجه گیریپیشنهاد می شود تمرین اکستنشن ایزوکینتیک زانو از زاویه 30 درجه با حداکثر چرخش خارجی تیبیا، به عنوان یک مداخله درمانی مطلوب جهت بهبود تعادل زمان فعال شدن عضلات پهن داخلی و خارجی در مبتلایان به PFPS استفاده شود.کلید واژگان: تمرین درمانی, تاخیر زمانی فعال شدن, پهن داخلی مایل, پهن خارجی, اکستنشن ایزوکینتیکBackground and AimPatellofemoral pain syndrome (PFPS) is closely related to onset timing imbalance of vastus medialis oblique (VMO) and vastus lateralis (VL) muscles. The purpose of this study was to examine theeffect of selective isokinetic strengthening and quadriceps general strengthening exercises on onset timing of vastii muscles in patellofemoral pain syndrome patients.Materials and MethodsThirty-six women with PFPS (mean age 27.3±6.8 years) participated voluntarily in this study and were randomly placed in one of three groups included VMO selective isokinetic strengthening (VMO-SIS), quadriceps general strengthening (QGS) and control (CO) groups. Both exercises were performed for 8 weeks and VMO and VL onset timing were calculated using of an electromyography system. Data analysis were made by analyses of variance with repeated measures and Bonferroni tests.ResultsBefore interventions, there was no difference between groups (p>0.05) and in each groups, VMO onset time was more than that VL (p0.05). In QGS group, VL onset time value decreased (p=0.01) but, VMO onset time did not change (p>0.05). Also, VMO onset delay in VMO-SIS group decreased (p=0.002) but in QGS group increased (p=0.04).ConclusionThe knee isokinetic extension training with maximum lateral tibial rotation and in close to knee full extension can be recommended as an appropriate therapeutic intervention for improving onset timing balance of medial and lateral vastii muscles in PFPS patients.Keywords: exercise therapy, onset time delay, VMO, VL, isokinetic extension -
هدف از پژوهش حاضر مقایسه آثار سه پروتکل تمرین درمانی بر درد، قدرت عضلات و عملکرد زنان مبتلابه درد کشککی-رانی بود. 41 زن مبتلا به صورت تصادفی در گروه های تمرین (گروه زانو، گروه ران و گروه ترکیبی) و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های تمرین در هشت هفته پروتکل تمرینی شرکت کردند. درد، قدرت عضلاتبازکننده زانو، دورکننده و چرخاننده های خارجی ران و عملکرد قبل و بعد از مداخله ارزیابی شد. آنالیز واریانس اندازه های تکراری بهبود معناداری در درد، قدرت عضلات و عملکرد گروه های مداخله نشان داد. بهبود قدرت عضله چهارسر رانی و عملکرد در گروه ران معنادار نبود. آثار بهبود درد در هر سه گروه مداخله تا شش ماه باقی ماند. تمرین درمانی با تاکید بر عضلات زانو و برنامه ترکیبی (زانو-ران) در بهبود عملکرد و کاهش درد زنان مبتلابه درد کشککی-رانی موثر بود.کلید واژگان: سندرم درد کشککی, رانی, تمرین درمانی, عضلات دورکننده ران, عضلات چرخاننده خارجی ران, عضلات بازکننده زانوThe purpose of this study was to compare the effects of three exercise therapy protocols on pain, muscle strength and function for patellofemoral pain syndrome. 41 women with patellofemoral pain syndrome were randomly assigned to the intervention groups and control group. All intervention groups participated in an eight-week exercise protocol. Pain, knee extensors, hip abductors and external rotators strength and function of patients were assessed before and after the intervention. According to repeated measure ANOVA all intervention groups showed significant improvement in pain, muscle strength and function. There werent significant improvements in quadriceps strength and function in the hip group. The observed improvements in pain scale in the three exercise groups were maintained at a 6-month follow-up. Rehabilitation programs focusing on knee strengthening exercises and knee-hip strengthening exercises were both effective in improving function and reducing pain in women with patellofemoral pain syndrome.Keywords: Patellofemoral Pain Syndrome, Exercise Therapy, Hip Abductor Muscles, Hip External Rotator Muscles, Knee Extensor Muscles
-
یکی از آسیب های شایع مفصل مچ اسپرین مچ پاست. اسپرین مکرر و مزمن تعادل را دچار اختلال می کند. توانبخشی ناکافی زمینه بروز آسیب مجدد را فراهم می کند و بی ثباتی مزمن مچ پا را در پی خواهد داشت. در این مطالعه نیمه تجربی 30 زن دچار اسپرین مزمن مچ پا شرکت کردند و تصادفی به سه گروه تمرین درمانی در آب، خشکی و کنترل تقسیم شدند. درد، عملکرد حرکتی، تعادل ایستا و پویا پیش و پس از دوره تمرینی اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-21 انجام گرفت. سطح معناداری نیز 05/0 در نظر گرفته شد. هر دو گروه تمرینی در مقیاس های درد، عملکرد حرکتی، تعادل ایستا و پویا تفاوت معناداری را پس از هشت هفته تمرین درمانی نشان دادند (05/0P<). مقایسه داده های دو گروه در مقیاس عملکرد حرکتی، تعادل ایستا، پویا و درد تفاوت معناداری را پس از مطالعه نشان نداد (05/0کلید واژگان: اسپرین مزمن, تعادل, تمرین درمانی, درد, عملکردAnkle sprain is one of the most common injuries of the ankle joint. Recurrent and chronic ankle sprain can cause balance impairment. Recurrent injury is a consequence of inadequate rehabilitation and instability of ankle joint will follow. In this quasi-experimental study, 30 women with chronic ankle sprain participated and were randomly assigned to three groups: exercise therapy in water, land and control. Pain, motor function, static and dynamic balance were measured before and after the exercise program. Data analysis was performed using SPSS-21 software (P=0.05). Findings demonstrated a significant difference in pain, motor function, static and dynamic balance in each training group after 8 weeks of exercise therapy (P˂0.05). There were no significant differences between the two training groups in pain, motor function, static and dynamic balance (P>0.05). Although there were no statistically significant differences between the two exercise groups, the difference between the two groups in the mean percentage of changes can indicate that the clinical effects of aquatic therapy are higher than exercise in land.Keywords: balance, chronic sprain, exercise therapy, function, pain
-
زمینه و هدفاین نظریه وجود دارد که ضعف عضلات ران، راستای اندام تحتانی را تحت تاثیر قرار می دهد و در بروز سندروم درد پاتلوفمورال موثر است. هدف این تحقیق، بررسی اثر مکمل تقویت عضلات دورکننده وچرخاننده های خارجی ران بر یک برنامه تقویت عضلات اکستنسور زانو است.روش بررسینمونه ها (21 زن با درد پاتلوفمورال) به صورت تصادفی در دو گروه تمرین (تقویت عضلات اکستنسور زانو، دورکننده ها و چرخاننده های خارجی ران) و کنترل (تقویت عضلات اکستنسور زانو) قرار گرفتند. هر دو گروه در برنامه تمرین درمانی به مدت هشت هفته شرکت کردند. شدت درد، قدرت عضلات اکستنسور زانو، دورکننده و چرخاننده های خارجی ران و عملکرد نمونه ها قبل و پس از درمان ارزیابی شد. از آمار پارامتریک برای مقایسه نتایج به دست آمده در پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه استفاده شد (05/0).یافته هانتایج نشان داد که هر دو گروه پیش از شرکت در برنامه تمرین درمانی در ویژگی های دموگرافیک، درد، قدرت عضلانی و عملکرد یکسان بودند. در هر دو گروه تمرین و کنترل، درد، قدرت عضلانی و عملکرد نمونه ها در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون به میزان قابل توجهی بهبود یافته بود (05/0 ≥α)، اما دو گروه در پس آزمون تفاوت معناداری نداشتند (05/0 P>).نتیجه گیریهر دو شیوه تمرینی، درد را کاهش دادند و سبب بهبود عملکرد شدند. پس از گذشت هشت هفته تقویت مکمل عضلات دورکننده و چرخاننده های خارجی ران فواید بیشتری در زمینه درد در فعالیت های عملکردی در زنان مبتلا به درد پاتلوفمورال به دست نیامد.
کلید واژگان: سندرم درد پاتلوفمورال, تمرین درمانی, عضلات رانBackground And AimWeakness of the hip muscles has been hypothesized to influence lower limb alignment and contribute to patellofemoral pain. The purpose of this study was to describe the effect of additional strengthening of hip abductor and external rotator muscles in a strengthening quadriceps exercise program for patients with the patellofemoral pain syndrome.Materials And MethodsThe participants were 21 patients with patellofemoral pain syndrome. The subjects were randomly assigned to the intervention group (strengthening of quadriceps / hip abductor and external rotator muscles) or to the control group (strengthening of quadriceps). Both groups participated in an eight-week exercise protocol. The perceived pain symptoms, knee extensor, hip abductor and external rotator muscles strength and function of patients were assessed before and after treatment. Parametric tests were used to compare the groups before and after treatment with α=0.05.ResultsThe 2 groups were homogeneous prior to treatment in respect to demographic, pain, and functional scales data. Both the intervention and control groups showed significant improvement in the post tests results in pain symptoms, the muscle strength, and the functional status, when compared to the pretest results. But there weren’t any significant differences between 2 groups.ConclusionBoth rehabilitation approaches improved function and reduced pain. Supplementation of strengthening of hip abductor and lateral rotator muscles in a strengthening quadriceps exercise program didn’t provide additional benefits with respect to the perceived pain symptoms during functional activities in patients with patellofemoral pain syndrome after eight weeks of treatment.Keywords: patellofemoral pain syndrome, exercise therapy, hip muscles -
مقدمهسندروم درد پاتلوفمورال یکی از رایج ترین آسیب های مفصل زانو است، که در سنین جوانی و بیشتر در زنان شایع می باشد. به دلیل وجود درد، ضعف عضلانی و کاهش حس عمقی مفصل زانو، تعادل در این افراد دچار نقصان است. هدف از مطالعه ی حاضر مقایسه ی دو روش تمرین درمانی در محیط خشکی و آب بر بهبود درد، عملکرد حرکتی، تعادل ایستا و پویای افراد مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال می باشد. روش انجام پژوهش: در این تحقیق که به روش نیمه تجربی انجام شد، 20 زن مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال شرکت کردند، و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین درمانی در آب و خشکی تقسیم شدند. دو گروه 8 هفته و هر هفته به مدت 3 جلسه تمرین درمانی دریافت کردند. از پرسش نامه درد VAS، کاجالا kujala، تست تعادل ایستای شارپند رومبرگ و تست تعادل پویای ستاره، قبل و بعد از دوره تمرینی جهت اندازه گیری درد، عملکرد، تعادل ایستا و پویا استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و انجام آزمون های آماری لازم در این مطالعه از نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده شد. سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. یافته های پژوهش: هر دو گروه در مقیاس درد، مقیاس عملکرد حرکتی، شاخص تعادل ایستا و پویا تفاوت معنی داری را پس از 8 هفته تمرین درمانی نشان دادند(05/0p). مقایسه ی داده های بین دو گروه در مقیاس درد، مقیاس عملکرد حرکتی، شاخص تعادل ایستا و پویا تفاوت معنی داری را پس از مطالعه نشان نداد(05/0p˃).بحث و نتیجه گیریبر اساس یافته های این پژوهش، انجام تمرین درمانی در آب و خشکی منجر به کاهش درد، بهبود عملکرد، بهبود تعادل ایستا و پویا در مبتلایان به سندروم درد پاتلوفمورال می شود. اگرچه نتایج آماری تفاوت معنی داری را بین دو گروه نشان نداد، با این حال تفاوت موجود در میانگین درصد تغییرات دو گروه نشان دهنده این است که انجام تمرینات در آب بر کاهش درد، بهبود عملکرد، تعادل ایستا و پویای افراد مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال تاثیر کلینیکی بیشتری نسبت به خشکی دارد.
کلید واژگان: سندروم درد پاتلوفمورال, تمرین درمانی, تعادلPatellofemoral pain syndrome) PFPS) is one of the most common knee injuries at a young age and is more common in women. Because of pain, muscle weakness and proprioception loss of in knee, these people have a deficit balance. The purpose of this study was Comparison of Land-based physical therapy with Aquatic physical therapy to improvement pain, physical function, static and dynamic balance in patient with PFPS. In this present quasi-experimental study twenty patients with PFPS participated and were divided into two groups: physical therapy on land and water. Subjects in both groups performed three sessions of exercise therapy per week for 8 weeks. In the beginning and at the end of the period, the patient's pain, function, static and dynamic balance respectively was assessed by visual analogue scale, kujala score, sharpend Romberg and star excursion balance test. Data was analyzed using SPSS (version 18) at a significance level of (P ≤ 0.05). In this study, pain, function, static and dynamic balance scores of the both groups significantly improved after the exercise period (P ≤ 0.05). However, there was no significant difference of data between the two groups in pain, function, static and dynamic balance (P ≥ 0.05). The results showed that physical therapy in water and land can be used as a useful and effective method to reduce pain, improve function, static and dynamic balance of PFPS patients. Although the results did not show statistically significant differences between the two groups the difference between two groups in the mean percentage change indicates that the clinical effect of exercise in water is higher than the land. According to these results aquatic physical therapy is recommended as an effective method for the treatment of patients with patellofemoral pain syndrome.Keywords: Patellofemoral pain syndrome, Physical therapy, Balance -
در ورزش هایی مانند هندبال، تنیس و والیبال فرد نیاز دارد نیروی زیادی را در بالای شانه اعمال کند. در چنین ورزش-هایی ورزشکاران در معرض ضایعات استفاده بیش از حد قرار دارند. سندرم عضله تحت خاری به مفهوم ضعف و آتروفی بدون درد این عضله است که به دنبال نوروپاتی عصب فوق کتفی به وجود می آید. هدف این تحقیق بررسی اثر شیوه تمرینی کوتاه مدت قدرتی- استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی بر قدرت و پارامترهای الکترومیوگرافی عضله تحت خاری است.
12 بازیکن والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری به طور تصادفی به دو گروه تمرینات قدرتی- استقامتی فزاینده (6 نفر، میانگین سنی 8/3±8/24 سال، قد 6/2±3/189 سانتی متر، وزن 9/7±8/83 کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 5/2±4/9 و سابقه عضویت در تیم ملی 7/1±24/3 سال) و تحریک الکتریکی (6 نفر، میانگین سنی 5/4±2/24 سال، قد 5/1±5/192 سانتی-متر، وزن 4/6±2/86 کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 4±5/8 و سابقه عضویت در تیم ملی 8/2±3/4 سال) تقسیم شدند. 20 نفر از بازیکنان سالم نیز به عنوان گروه کنترل (میانگین سنی 2/4±1/25 سال، قد 9/3±6/85 سانتی متر، وزن 1/7±6/85 کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 8/3±9 سال و سابقه عضویت در تیم ملی 3/2±9/3 سال) در نظر گرفته شدند. مداخلات درمانی به مدت 8 هفته انجام شد. الکترومیوگرافی سطحی عضلات تحت خاری و گرد کوچک و حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخ دهنده خارجی قبل و بعد از مداخلات اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t همبسته و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح اطمینان 95 درصد (0.05 P<) انجام شد.
پس از هشت هفته، حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخ دهنده خارجی در هر دو گروه تجربی افزایش معنی داری نشان داد، ولی در فاکتورهای IEMG و RMSEMG تغییر معنی داری مشاهده نشد.
طبق یافته های این تحقیق، تمرینات قدرتی- استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی باعث افزایش حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخ دهنده خارجی بازو می شوند. ولی هر دو روش درمانی تاثیری بر پارامترهای الکترومیوگرافی عضلات تحت کتفی و گرد کوچک ندارند. به نظر می رسد نمی توان از الکترومیوگرافی سطحی برای تعیین اثر این پروتکل ها بر عضلات فوق استفاده کردکلید واژگان: ورزشکاران, تمرین درمانی, تحریک الکتریکی, سندرم عضله تحت خاری, حداکثر قدرت ایزومتریک, الکترومیوگرافی سطحیBackgroundIn sports such as handball, tennis and volleyball the player need to involve the great loads over his shoulders. In these sports, players are predisposed to overuse injuries. Infraspinatus syndrome’s meaning is the painless weakness and atrophy of this muscle that observe following Suprascapularis nerve neuropathy. In this investigation we want to survey the effects of a short term of progressive endurance-strengthening training and electrical stimulation on strength and electromyography in infraspinatus muscle.Method12 volleyball players with Infraspinatus syndrome were randomly divided to two groups: progressive endurance-strengthening training (6 persons, age 24/8±3/8, height 189/3±2/6, weight 83/8±7/9, sport background 9/4±2/5 and national team’s background 3/24±1/7) and electrical stimulation (6 persons, age 24/2±4/5, height 192/5±1/5, weight 86/2±6/4, sport background 8/5±4 and national team’s background 4/3±2/8). 20 persons of healthy players were considered to be as a control group (age 25/1±4/2, height 187/7±3/9, weight 75/6±7/1, sport history 9±3/8 and national team history 3/9±2/3), too. Therapeutic interventions performed for 8 weeks. Surface electromyography of infraspinatus and tress minor muscles and maximal isometric strength of external rotator muscles were measured before and after interventions. Data analyzing performed by SPSS.12 and we used of Paired sample T test and one-way ANOVA. Confidence level considered to be 95% (P<0.05).ResultsAfter eight weeks, maximal isometric strength of external rotators in both experimental groups was increased significantly, but there were observed no significant changes in IEMG and RMSEMG.ConclusionProgressive endurance-strengthening training and electrical stimulation can result in increase of maximal isometric strength of shoulder external rotator muscles. But both therapeutic methods have no effect on electromyograghic parameters in infraspinatus and tress minor muscles. It seems that we cant use of surface electromyography for detecting the effect of these protocols on above muscles (P<0/05).Keywords: Athletes, exercise therapy, electrical stimulation, infraspinatus syndrome, maximal isometric strength, surface electromyography -
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرینات کششی و تقویتی با توجه به اصول افزایش تدریجی بار بر روی درد و عملکرد بیماران مبتلا به سندرم درد کشککی رانی بود. بدین منظور، 24 بیمار مبتلا به سندرم کشککی رانی با میانگین سنی 89/40 سال در دو گروه کنترل و تمرین درمانی تقسیم شدند. گروه تمرین درمانی، تمرینات کششی و قدرتی را دریافت نمودند در حالی که گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت ننمودند. ابزار های استفاده شده شامل مقیاس VAS، پرسش نامه کوجالا و تست های پله و اسکات بود. مقیاس VAS و پرسش نامه کوجالا قبل از شروع برنامه درمانی و در پایان هر هفته برای ارزیابی درد و عملکرد ذهنی آزمودنی ها تکمیل شدند. تست های عملکردی پله و اسکات نیز قبل از شروع برنامه درمانی و در پایان هفته ششم برای ارزیابی عملکرد عینی هر گروه از آزمودنی ها استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری Repeated measuresa ANOVA، ویلکاکسون و یومن ویتنی در سطح معنی داری (05/0 p ≤) تجزیه وتحلیل گردید. یافته های تحقیق نشان دادکه روش درمانی مورد استفاده بعد از شش هفته درمان بر میزان درد و عملکرد بیماران مبتلا به سندرم درد کشککی رانی، اثربخشی معنی داری دارد (05/0 p با توجه بهافته های تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که بیماران مبتلا به سندرم درد کشککی رانی به طور سریع و مساعدی به برنامه تمرینی ارائه شده جواب می دهند.کلید واژگان: سندرم درد کشککی رانی, درد قدامی زانو, تمرین درمانیThe purpose of this research is a survey of the effectiveness of three different treatmentapproach to patellofemotal pain syndrome. For this purpose, 24 patient affected by patellofemoral pain syndrome with an average age 40.89 were divided in to two groups of exercise therapy and physiotherapy. The exercise therapy group used strengthening and stretching exercise, the physiotherapy group, on the other hand, used ultrasound, TENS and patella mobilization technique. The instrument used included; VAS scale, Kujala questionnaire and step and skate testes. The VAS scale and Kujala questionnaire were completed before the starting of the therapeutical program and at the end of every week for the evaluation of the subject’s pain and subjective faction. The functional test of step and skate were also used before the starting of the therapeutical program and at the end of the sixth week for evaluating subjects objective function. The data obtained were analyzed by the SPSS software and statistical tests of repeated measured ANOVA, Wilcaxon and Mann-Whitney U in the significant level (p≤0.05). The results showed that the exercise therapy had significant effects on the rate of pain and function of the patient affected by patellofemoral pain syndrome after the sixth week treatment and showed the function improvement and significant pain decreased at the end of fifth and sixth weeks respectively (p>0.05). According to the research findings we can conclude that the patients affected by patellofemoral pain syndrome react to the exercise therapy programs rapidly and appropriately.Keywords: Chondromalacia patella, Patellofemoral pain syndrome, Anterior knee pain
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.