به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « حداکثر اکسیژن مصرفی » در نشریات گروه « تربیت بدنی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «حداکثر اکسیژن مصرفی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • افشین سراجی، سجاد احمدی زاد*، دیوید کرنل
    زمینه و هدف

    آتش نشانی حرفه ای پرخطر و نیازمند آمادگی جسمانی بالاست و داشتن تمرینات ورزشی منظم برای حفظ آمادگی جسمانی و سلامت مطلوب اهمیت دارد. با وجود این در خصوص بهترین نوع و روش های تمرینی برای بهبود عملکرد آتش نشانان و فاکتورهای تنفسی و کم شدن حجم استفاده شده از دستگاه تنفسی که دارای ظرفیت محدودی است، تحقیقات اندکی صورت گرفته است. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات تناوبیو عملکردی پرشدت بر فاکتورهای تنفسی و حجم استفاده شده از سیلندر دستگاه تنفسی در آتش نشانان بود.

    مواد و روش ها

    شرکت کنندگان در این پژوهش 39 نفر)0/5 6±/31 سال) از آتش نشانان شاغل در بخش عملیات آتش نشانی تهران بودند که به طور تصادفی در سه گروه کنترل، تمرینات تناوبی شدید (HIIT) و تمرینات عملکردی با شدت بالا (HIFT) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه HIIT به مدت هشت هفته تمرینات تاباتا با وزن بدن را انجام دادند که در هفته های اول و دوم شامل چهار حرکت و در هفته های سوم و ششم به ترتیب به شش و هشت حرکت افزایش یافتند. پیش از هر جلسه فعالیت 10 دقیقه گرم کردن عمومی داشتند و سپس هر حرکت را در هشت ست متوالی 20 ثانیه فعالیت و 10 ثانیه استراحت اجرا کردند و بین حرکات دو دقیقه استراحت داشتند. آزمودنی های گروه تمرینات HIFT دقیقا پروتکل مشابه با گروه HIIT را انجام دادند، با این تفاوت که حرکات انجام شده بر اساس آزمون عملکردی شبیه سازی شده استاندارد آتش نشانی انتخاب و به روش تاباتا (20 ثانیه فعالیت و 10 ثانیه استراحت) انجام شدند. دو روز پیش از شروع تمرینات و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی آزمون VO2max (پروتکل بروس) و آزمون عملکردی شبیه سازی شده آتش نشانی انجام گرفت.

    نتایج

    تجزیه وتحلیل آماری داده ها نشان داد تمرینات HIFT و HIIT سبب افزایش معنادار حداکثر اکسیژن مصرفی، عملکرد و کاهش معنادار در حجم استفاده از سیلندر دستگاه تنفسی در آتش نشانان شدند (05/0<p)، اما بین تغییرات این متغیرها در گروه های HIIT و HIFT تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). در گروه HIFT وHIIT مقدار VO2max به ترتیب 35/6 و 26/4 درصد افزایش یافت. همچنین نتایج عملکرد در دو گروه HIFT و HIIT به ترتیب 21/5 و 74/4 درصد افزایش نشان داد و در دو گروه HIFT و HIIT متغیر VO2/HR به ترتیب 64/11 و52/6 درصد افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد در دو گروه HIFT و HIIT حجم استفاده شده از دستگاه تنفسی آتش نشانان به ترتیب 41/14 و 44/11 درصد کاهش یافت. با این حال، نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های مورد بررسی در میزان نسبت تبادل تنفسی (RER)، ضربان قلب (HR)، تهویه دقیقه ای (VE)، نسبت VE/VO2 و نسبت VE/VCO2 وجود نداشت (05/0<p).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری کرد که هشت هفته تمرینات HIFT و HIIT می تواند سبب افزایش VO2max، بهبود عملکرد در فاکتورهای تنفسی و کاهش در حجم استفاده شده از سیلندر دستگاه تنفسی در آتش نشانان شود و اینکه بین تاثیر این دو نوع تمرین تفاوتی وجود ندارد. پس اجرای هر دو این تمرینات به روش تاباتا برای آتش نشانان توصیه می شود.

    کلید واژگان: آمادگی جسمانی, تمرینات اینتروال, تمرینات کاربردی, حداکثر اکسیژن مصرفی, عملکرد آتش نشانان}
    Afshin Seraji, Sajad Ahmadizad *, David Cornell
    Background and Purpose

    Firefighting is a high-risk profession that requires high physical fitness, and it is important to have regular exercise to maintain optimal physical fitness and health. However, there is a little research on the best types and methods of training to improve the performance of firefighters and reduce the volume of self-contained breathing apparatus (SCBA) used in duty. Therefore, the purpose of this study was to investigate and compare the effect of 8 weeks of high-intensity interval and functional training on cardiorespiratory fitness (VO2max) and the used volume of SCBA in firefighters.

    Materials and Methods

    Thirty-nine firefighters working in the fire department of Tehran participated in the study and were randomly allocated in the three groups of control, HIIT and HIFT. Subjects in HIIT group performed 8 weeks of Tabata exercises with body weight, which were 4 exercises in the first two weeks and were increased to 6 and 8 exercises in the 6th and 8th weeks, respectively. In each session, they had 10 min general warm up, thereafter they performed 8 sets of each exercise, where sets included 20 s activity followed by 10 s rest and 2 min rest was allowed between exercises. Subjects in HIFT group had similar program to the HIIT group, with the exception that the exercises they performed were those exercises in the standard simulated test for firefighters which were performed based on the Tabata methods (20 s activity followed by 10 s rest). Two days before training and 48 hours after the last training session the VO2max test (Bruce’s protocol) and simulated firefighting test were carried out.

    Results

    The statistical analysis of the data showed that HIFT and HIIT caused a significant increase in maximal oxygen uptake (VO2max) and performance, and a significant decrease in the volume of SCBA used in firefighters (p<0.05), though, these changes were not significantly different between HIIT and HIFT groups (p<0.05). VO2max increased by 6.35% and 4.26% in HIFT and HIIT groups, and performance increased by 5.21 and 4.74%, following HIFT and HIIT, respectively. In addition, VO2/HR increased by 11.64 and 6.52% in HIIT and HIIT groups, respectively, while, the volume of SCBA used decreased by 14.41% and 11.44%, respectively. However, the results of repeated measures of ANOVA showed no significant between-group differences for RER (P=0.269), HR (P=0.595), VE (P=0.392), VE/VO2 ratio (P0.778) =) and VE/VCO2 ratio (P=0.778).

    Conclusion

    According to the results of the present study it could be concluded that 8 weeks of HIFT and HIIT can improve cardiorespiratory fitness (VO2max), performance, and the volume of SCBA used in firefighters, and that performing these types of training based on the Tabata’s method is advised to firefighters.

    Keywords: Interval Training, Functional Training, Firefighters' Performance, Maximum Oxygen Uptake, Physical Fitness}
  • محمد فتحی*، سجاد آزادی، مسعود رحمتی، راضیه رضایی
    هدف

    موفقیت در اجرای فعالیت ورزشی وابسته به فاکتورهای زیادی از جمله وضعیت تغذیه ورزشکاران است بنابراین هدف این مطالعه بررسی تاثیر 4 هفته مصرف گلوتامین بر عوامل مرتبط با آمادگی جسمانی کشتی گیران بود.

    روش شناسی:

     در این مطالعه تجربی 16 کشتی گیر نوجوان (در دامنه سنی6/1± 85/18) شرکت داشتند که به طور تصادفی به دو گروه کنترل (n =8) و تجربی (n=8) تقسیم شدند . هر دو گروه در تمرینات عادی خود شرکت داشتند، سپس گروه تجربی مکمل گلوتامین و گروه کنترل، دارونما (مالتو دکسترین) را طی 4 هفته دریافت نمودند. قبل و بعد از پروتکل پژوهشی شاخص های مرتبط با آمادگی جسمانی (قدرت، حداکثر اکسیژن مصرفی و سرعت) ارزیابی شد. در ادامه اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون t مستقل و سطح معنی داری p≤0/05 و نرم افزار آماری Spss ارزیابی شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که قدرت عضلات پایین تنه و بالاتنه (04/0=p)، همچنین توان هوازی بیشینه (001/0=p) کشتی گیران گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بالاتر بود. اما تفاوت معنی داری(4/0=p) در سرعت دو گروه مشاهده نشد .  

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد مصرف مکمل اسید آمینه گلوتامین بر اجرای فعالیت های بدنی تاثیر دارد و باعث بهبود اجرای قدرت و حداکثر اکسیژن مصرفی می شود.

    کلید واژگان: گلوتامین, حداکثر اکسیژن مصرفی, کشتی, آمادگی جسمانی}
    Mohammad Fathi *, Sajad Azadi, Masoud Rahmati, Raziyeh Rezaei
    Aims

    Success in sports activities performance depends on many factors, including nutritional status of athletes therefor the aim of this study was to evaluate the effect of 4 weeks of glutamine supplementation on factors related to physical fitness in young wrestling.

    Methods

    In this experimental study, 16 teenage wrestlers (18.85±1.6 in age range) participated and were randomly divided into two control (n=8) and experimental (n=8) groups. Both groups participated in their normal exercises, then the experimental group received glutamine supplement and the control group received placebo (maltodextrin) during 4 weeks. Before and after the research protocol, indicators related to physical fitness (strength, maximum oxygen consumption and speed) were evaluated. In the following, the obtained information was evaluated using independent t-test and significance level of p≤0.05 and Spss statistical software.

    Results

    The findings showed that the strength of the lower and upper body muscles (p=0.04), as well as the maximum aerobic power (p=0.001) of the wrestlers in the experimental group was significantly higher than the control group. However, there was no significant difference (p=0.4) in the speed of the two groups.

    Conclusion

    It seems that the consumption of glutamine amino acid supplement has an effect on the performance of physical activities and improves performance of strength and maximum oxygen consumption.

    Keywords: glutamine, vo2max, Wrestling, Physical Fitness}
  • الهام زند، عباس صادقی، سید حامد قیامی تکلیمی*، مریم نظری پور
    هدف

    اطلاعات در مورد تاثیر مکمل جینسینگ بر پاسخ های فیزیولوژیکی در فعالیت های درمانده ساز نامشخص است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت جینسنگ بر میزان حداکثر اکسیژن مصرفی، لاکتات خون و زمان رسیدن به واماندگی در مردان ورزشکار بود.

    روش شناسی: 

    در این مطالعه نیمه تجربی که به صورت دو سوکور و کراس اور انجام شد، 10 ورزشکار پسر (سن: 24±18 سال)، با مصرف مکمل و دارونما در مدل تک گروهی شرکت کردند. آزمودنی ها به مدت یک هفته روزانه دو عدد کپسول 250 میلی گرمی جینسنگ و مقدار 6 میلی گرم نشاسته روزانه به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن را به عنوان دارونما مصرف نموده و سپس در تست وامانده ساز بروس شرکت کردند. اطلاعات مربوط به حداکثر اکسیژن مصرفی، لاکتات خون و زمان رسیدن در آزمایشگاه ثبت شد. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون تی زوجی و آزمون آزمون کوواریانس در سطح معناداری 05/0 انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که حداکثر اکسیژن مصرفی (01/0p=) و زمان رسیدن به واماندگی (02/0p=) نسبت به گروه دارونما افزایش معنی داری داشت. همچنین لاکتات خون نسبت به گروه دارونما کاهش معنی داری داشت(03/0p=).

    نتیجه گیری

    بهره گیری کوتاه مدت از مکمل جنسینگ احتمالا به بهبود عملکرد ورزشی و کاهش خستگی بیانجامد. پیشنهاد می شود ورزشکاران برای بالا بردن ظرفیت هوازی روزانه 500 میلی گرم مکمل جنسینگ مصرف کنند.

    کلید واژگان: جینسنگ, لاکتات, حداکثر اکسیژن مصرفی, واماندگی, ورزش}
    Elham Zand, Abas Sadeghi, Seyed Hamed Ghiyami Taklimi *, Maryam Nazaripour
    Aims

    The information about the effect of ginseng supplementation on physiological responses in debilitating activities is unclear. The aim of this study was to investigate the effect of short-term ginseng consumption on maximal oxygen consumption, blood lactate and time to exhaustion in male athletes.

    Methods

    In this quasi-experimental study, which was performed as two blinds and crossovers, 10 male athletes (age: 18 ± 24 years) participated in a single group model with supplementation and placebo. Subjects took two 250 mg ginseng capsules and 6 mg of starch per kilogram of body weight daily as a placebo for one week and then participated in the Bruce Exhaustion Test. Information on maximal oxygen consumption, blood lactate and arrival time to exhaustion in the laboratory .Data were analyzed using paired t-test and covariance test at a significance level of 0.05.

    Results

    The results showed that the maximum oxygen consumption (p = 0.01) and the time to reach exhaustion (p = 0.02) were significantly increased compared to the placebo group. There was significant decrease in blood lactate compared to the placebo group (p = 0.03).

    Conclusion

    Short-term use of gensing supplementation may improve exercise performance and reduce fatigue. It is recommended that athletes take 500 mg of their sexing supplement daily to increase aerobic capacity.

    Keywords: Ginseng, Lactate, Maximum Oxygen Consumption, exhaustion, Exercise}
  • Hamed Ebrahimpour, Amirali Jafarnezhadgero *, Ebrahim Piri, Aydin Valizadehorang

    Today, many people in society choose running as a general or special activity in order to improve their physical and physiological capabilities. Choosing the right shoes in endurance running can have a great impact on the athlete's performance. Physiological energy economy and maximal oxygen consumption are of particular importance not only among runners but among all athletes. Therefore, the purpose of this research is to compare VO2 Max values and physiological energy economy when using double density spike shoes compared to simple spike shoes. Current study is semi experimental. The statistical sample of the current study includes 30 runners from Ardabil city, who were organized in a group, and the parameters of physiological energy economy, maximum oxygen consumption, resting heart rate, systolic blood pressure and 1600 meters running record were measured during running with both double density spiked shoes and regular spiked shoes. Also, to analyze the data, the analysis of variance test with repeated measurements was used at a significance level of P=0.05. The results of the present study showed not statistically significant difference in the values of maximum oxygen consumption, heart rate and 1600 meters running record with two simple and double density shoes after performing 1600 meters running test. However, the systolic blood pressure values while running with double density shoes were less different than the control shoes (P<0.001). It seems that the use of double density shoes does not have much effect on maximum oxygen consumption, heart rate and physiological energy economy. Therefore, in order to receive more confidence and make a more decisive conclusion, there is a need to conduct more research.

    Keywords: VO2 Max, Physiological energy economy, Sports shoes}
  • الله یار عرب مومنی*، دانا سالار عبدالله حمید
    مقدمه

    اضافه وزن و چاقی در دوران نوجوانی با طیف گسترده ای از عوارض و افزایش خطر بروز زودرس مشکلات جسمی، اختلالات روانی و برخی از سرطان ها همراه است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر 10 هفته تمرین اسپینینگ بر ترکیب بدنی، Vo2max و مقادیر هورمون گرلین در نوجوانان دارای اضافه وزن انجام گرفت.

    روش پژوهش: 

    در این مطالعه نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل، 30 نوجوانان دارای اضافه وزن با 52/26=BMI کیلوگرم بر متر مربع، به شیوه هدفمند انتخاب و با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک به 2 گروه 15 نفری (تمرین و کنترل) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی اسپینینگ به مدت 10 هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه حدود 50 دقیقه با شدت 65درصد ضربان قلب بیشینه به‎صورت فزاینده اجرا شد. خون گیری جهت برآورد متغیرهای مطالعه و اندازه گیری قد، وزن و شاخص BMI، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS26 در سطح معناداری 05/0 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج مطالعه کاهش معنادار وزن (001/0=p)، درصد چربی (001/0=p) و شاخص BMI (001/0=p) و افزایش معنادار Vo2max (001/0=p) و مقادیر هورمون گرلین را به دنبال 10 هفته تمرین اسپینینگ نشان داد (001/0=p).

    نتیجه گیری

    این یافته ها بیانگر، آثار سودمند تاثیر تمرین اسپینینگ بر ترکیب بدن و Vo2max و مقادیر هورمون گرلین نوجوانان دارای اضافه وزن است. از این رو، استفاده از تمرینات اسپینینگ به عنوان یک روش پیش گیری و درمانی مناسب در بروز اضافه وزن و چاقی به نوجوانان دارای اضافه وزن توصیه می شود.

    کلید واژگان: تمرین اسپینینگ, شاخص توده بدنی, درصد چربی, حداکثر اکسیژن مصرفی}
    Allahyar Arabmomeni *, Salar Abdellah Hamid Dana
    Introduction

    Being overweight and obese during adolescence is associated with a wide range of complications and an increased risk of sudden occurrence of physical problems, mental disorders, and some cancers. Therefore, the purpose of this study was to investigate the effects of 10 weeks of spinning training on body composition, vo2max and ghrelin hormone levels in adolescents with overweight.

    Methods

    In this quasi-experimental study, with a design pre-test-post-test and a control group, 30 overweight teenagers with BMI=26.8 kg/m2 were selected purposefully and using a systematic random method were divided into 2 groups of 15 people (Exercise and Control). The spinning training protocol was implemented for 10 weeks, three times a week, and lasted about 50 minutes with an intensity of 65% of the maximum heart rate daily incrementally. Blood sampling and the measurement of height, weight, BMI, and Vo2max were done in two stages, pre-test, and post-test. In addition, in order to analyze the data, Covariance tests was used using SPSS26 software at a significant level (P=0.05).

    Results

    The results of the study showed a significant decrease in weight (P=0.001), fat percentage (P=0.001) and BMI index (P=0.001) and a significant increase in Vo2max (P=0.001) and ghrelin hormone levels after 10 weeks of spinning training (P=0.001).

    Conclusion

    These findings indicate the beneficial effects of the effect of spinning exercise on body composition, VO2max and ghrelin hormone in overweight teenagers. Therefore, the use of spinning exercises is recommended as a suitable prevention and treatment method for overweight and obese teenagers.

    Keywords: BMI, bFGF, Spinning Exercise, VO2max}
  • یحیی آصفی *، محمد آب ریزگان
    مقدمه

    ثابت شده ریخت شبانه روزی نقش کلیدی در زمان بندی اوج عملکرد ورزشی دارد. شواهد اخیر نشان می دهد محاسبه این تفاوت ها، که به عنوان ریخت شبانه روزی شناخته می شود، منجر به نمایه های فیزیولوژیک روزانه متفاوت می شود. هدف از تحقیق حاظر، بررسی تاثیر ریخت شبانه روزی بر حداکثر اکسیژن مصرفی ، ملاتونین و دمای بدن فوتبالیست های نوجوان باشگاه مس کرمان بود.

    روش پژوهش: 

    در این تحقیق نیمه تجربی، 30 مرد فوتبالیست نوجوان باشگاه مس کرمان با میانگین سنی 26/16 سال به عنوان نمونه انتخاب شدند. بر اساس پرسشنامه صبح گاهی - عصر گاهی (MEQ)، آزمودنی ها به ریخت شبانه روزی نوع صبح گاهی و عصر گاهی تقسیم شدند. جهت اجرای آزمون فزاینده بر روی نوارگردان، آزمودنی ها 3 جلسه در آزمایشگاه حضور یافتند (ساعات 7-9 صبح و 6-8 عصر). پیش از اجرای آزمون، سطح ملاتونین خون و دمای بدن و طی اجرای آزمون، اکسیژن مصرفی آزمودنی ها اندازه گیری شد.

    یافته ها

    در مورد گروه صبح گاهی، بین حداکثر اکسیژن مصرفی و ملاتونین شرایط صبح و عصر تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0p>) اما در شرایط عصر نسبت به صبح، دمای بدن افزایش معناداری را نشان داد (005/0p<). در مورد گروه عصر گاهی، بین ملاتونین شرایط صبح و عصر تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0p>) اما در شرایط عصر نسبت به صبح، دمای بدن (023/0p<) و حداکثر اکسیژن مصرفی (001/0p<) افزایش معناداری را نشان داد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد ریخت شبانه روزی بر ظرفیت هوازی ورزشکاران تاثیر گذار است. در افراد با ریخت شبانه روزی نوع عصر گاهی و در ساعات فعالیت بدنی عصر، در مقایسه با فعالیت بدنی در ساعات صبح، ظرفیت هوازی بیشتر است.

    کلید واژگان: ریخت شبانه روزی, حداکثر اکسیژن مصرفی, دمای بدن, ورزشکار}
    Yahya Asefi *, Mohammad Abrizegan
    Introduction

    Has proven to chronotype play a key role in the timing of peak athletic performance. Recent evidence suggests that accounting for these differences, known as the chronotype, leads to different daily physiological profiles. The aim of the current research was to investigate the effect of chronotype on the maximum oxygen consumption, melatonin and body temperature of the youth football players of Mes Kerman Club.

    Methods

    In this research, 30 male youth football players of Mes Kerman Club with an average age of 16.26 years were selected as samples. Based on the morning and evening questionnaire, the participants were divided into morning and evening types. In order to perform the incremental test on the treadmill, participants attended 3 sessions in the laboratory (at 7-9 and 6-8). Before the test, blood melatonin level and body temperature and during the test, the oxygen consumption of the participants were measured.

    Results

    In the morning group, there was no significant difference between Vo2max and melatonin in the morning and evening (p>0.05), but in the evening compared to the morning, the body temperature showed a significant increase (p<0.005). In the evening group, there was no significant difference between morning and evening melatonin (p>0.05), but in the evening compared to the morning, body temperature (p<0.023) and Vo2max (p<0.001) showed a significant increase.

    Conclusion

    It seems that the chronotype affects the aerobic capacity of athletes. In people with evening-type chronotype, aerobic capacity is sometimes higher in evening physical activity hours compared to morning physical activity.

    Keywords: Chronotype, Maximum oxygen consumption, Body temperature, athletes}
  • هادی اسماعیل زاده نوش آبادی*، لطفعلی بلبلی، عادل زاهد، آیدین ولی زاده، محسن یعقوبی، سجاد رمضانی
    هدف

    امروزه مصرف نوشیدنی های کافیین دار همچون قهوه در بین افراد ورزشکار افزایش یافته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی و مقایسه تاثیر مصرف دو دوز متفاوت قهوه بر میزان تعادل مایعات، الکترولیت ها و VO2max مردان فعال می باشد.

    روش شناسی

    در مطالعه ای نیمه تجربی، 54 مرد تمرین کرده (میانگین سن 31/1±89/20 سال، وزن 43/8±10/70 کیلوگرم، قد 65/5±7/174 سانتی متر و  حداکثر اکسیژن مصرفی 99/5±16/52 ml/kg/min) بصورت تصادفی انتخاب شدند و بصورت جورشده در سه گروه 18 نفری قرار گرفتند. همه آزمودنی ها به مدت 5 روز میزان مساوی 3 فنجان قهوه در روز مصرف کردند (مرحله متعادل سازی)، در روز ششم و هفتم (مرحله آزمون) آزمودنی های سه گروه به ترتیب صفر، 3 و 8 فنجان قهوه در روز (به ترتیب معادل صفر، 258 و 688 میلی گرم کافیین در روز) مصرف کردند. در مدت این هفت روز، آزمودنی ها هیچ ماده ی کافیین دار دیگری مصرف نکردند. قبل و بعد از مداخله، وزن بدن آزمودنی ها اندازه گیری، نمونه خونی جهت بررسی فاکتورهای خونی گرفته شد و VO2max آزمودنی ها با پروتکل فاکس ارزیابی شد و تغییرات شاخص های اندازه گیری بوسیله آزمون تحلیل واریانس چندگانه (MANOVA) و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری (P≤0/05) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    تغییرات درصد حجم پلاسمایی در سطح مصرف صفر (فنجان/ روز) نسبت به مصرف 3 (فنجان/روز) افزایش معنی داری (P= 0/013) نشان داد. میانگین وزن بدن آزمودنی ها در سطح مصرف صفر (فنجان/ روز) نسبت به دو سطح دیگر افزایش معنی داری (P=0/001) نشان داد. غلظت سدیم سرم خون در سطح مصرف 3 (فنجان/روز) نسبت به دو سطح دیگر افزایش معنی داری (P≤0/05) نشان داد. در غلظت پتاسیم سرم خون بین سطوح مختلف مصرف قهوه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. VO2max برآورد شده در سطح مصرف 8 (فنجان/روز) نسبت به دو سطح دیگر کاهش معنی داری (P=0/003) نشان داد.

    نتیجه گیری

    مصرف قهوه در دوزهای مختلف موجب کاهش مایعات بدن، افزایش غلظت سدیم سرم خون و احتمالا افزایش دفع سدیم و کاهش VO2max افراد فعال می شود. بر این اساس با توجه به اهمیت حفظ مایعات بدن بر عملکرد ورزشکاران، به نظر می رسد مربیان و متخصصین ورزش در زمینه مقدار و یا زمان مصرف این نوشیدنی اهتمام لازم را داشته باشند.

    کلید واژگان: قهوه, تعادل مایعات, حداکثر اکسیژن مصرفی, ورزش}
    Hadi Asmaeil Zade Noshabadi *, Lotfali Bolboli, Adel Zahed, Aydin Valizadeh, Mohsen Yaqhoubi, Sajjad Ramezani
    Aim

     Today, the consumption of caffeinated beverages such as coffee has increased among athletes. The aim of this study was to investigate and compare the effect of consuming two different doses of coffee on fluid balance, electrolytes and VO2max in active men.

    Methods

    In quasi-experimental studies, 54 trained men (Age: 20.89±1.31 y; Weight: 70.10±8.43 kg; Height: 174.7±5.65 cm; VO2max: 52.16±5.99 ml/kg/min) were randomly selected and  divided  into three equal groups (N=18). All subjects consumed equal amounts of 3 cups of coffee per day for 5 days (balancing stage), on the sixth and seventh day (test stage) subjects of three groups consumed 0, 3 and 8 cups of coffee per day (equivalent to 0, 258 and 688 mg caffeine per day, respectively). with no other dietary caffeine intake, for 7 days. Before and after the intervention, subjects 'body weight was measured, blood samples were taken to examine blood factors, and subjects' VO2max was assessed using the Fox protocol. The measuring of indices changes in subject's body fluids, electrolytes and VO2max in 3 levels of controlled coffee ingesting, were analyzed by multivariate test (MANOVA) and Tukey post hoc in (P≤0.05).

    Results

    Percent plasma volume changes in ingestion level of 0 (cup / day) was increased significantly (P = 0.013), compared to ingestion level of 3 (cup / day). The mean body weight of subjects at the ingestion level of 0 (cup / day) showed a significant increase (P = 0.001), compared to the other two levels. Concentration of the serum sodium at the ingestion level of 3 (cup / day) showed a significant increase (P≤0.05), compared to the other two levels. There was no changes in the concentration of serum potassium between different levels of caffeine ingestion. Estimated VO2max in the two forms of absolute and relative at the ingestion level of 8 (cup / day), showed a significant decrease (P= 0.003) compared to the other two levels .

    Conclusions

    Consumption of coffee in different doses reduces body fluids, increases serum sodium concentration and possibly increases sodium excretion and decreases VO2max in active people. Accordingly, considering the importance of maintaining body fluids on the performance of athletes, it seems that coaches and sports professionals have the necessary care in the amount or time of consumption of this drink.

    Keywords: Coffee, fluid balance, VO2max, Exercise}
  • رحیم نوروزیان، اعظم زرنشان*، کریم آزالی علمداری

    مصرف سیگار به بیماری و ناتوانی و مرگ ومیر زودرس منجر می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر 6 هفته تمرین تنفسی بر کربوکسی هموگلوبین (COHb)، حجم متوسط پلاکتی (MPV)، تعداد پلاکت (PLT)، لاکتات و سطح اشباع اکسیژن (SpO2)، و برخی شاخص های همودینامیکی مانند ضربان قلب و فشار خون و VO2max افراد سیگاری انجام گرفت.در تحقیق نیمه تجربی حاضر 20 مرد سیگاری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (10=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. تمرین تنفسی به مدت 6 هفته، 5 جلسه در هفته، دو بار در روز انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون آنکوا برای بررسی تفاوت بین گروهی استفاده شد (05/0>P). نتایج نشان داد که 6 هفته مداخله تمرین تنفسی موجب کاهش معنادار COHb (001/0=P)، MPV (001/0=P)، PLT (001/0=P)، فشارخون سیستولی (008/0=P) و دیاستولی (03/0=P) و ضربان قلب (001/0=P) و افزایش معنادار SpO2 (001/0=P) در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل شد. تفاوت معناداری در شاخص توده بدنی، حداکثر اکسیژن مصرفی و سطح لاکتات خون بین دو گروه مشاهده نشد (05/0<P). براساس نتایج، اجرای تمرین تنفسی توسط افراد سیگاری با توجه به نتایج مطلوب می تواند در حفظ و ارتقای سلامتی آنها و کاهش عوارض ناشی از مصرف سیگار مفید باشد.مصرف سیگار به بیماری و ناتوانی و مرگ ومیر زودرس منجر می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر 6 هفته تمرین تنفسی بر کربوکسی هموگلوبین (COHb)، حجم متوسط پلاکتی (MPV)، تعداد پلاکت (PLT)، لاکتات و سطح اشباع اکسیژن (SpO2)، و برخی شاخص های همودینامیکی مانند ضربان قلب و فشار خون و VO2max افراد سیگاری انجام گرفت.در تحقیق نیمه تجربی حاضر 20 مرد سیگاری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (10=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. تمرین تنفسی به مدت 6 هفته، 5 جلسه در هفته، دو بار در روز انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون آنکوا برای بررسی تفاوت بین گروهی استفاده شد (05/0>P). نتایج نشان داد که 6 هفته مداخله تمرین تنفسی موجب کاهش معنادار COHb (001/0=P)، MPV (001/0=P)، PLT (001/0=P)، فشارخون سیستولی (008/0=P) و دیاستولی (03/0=P) و ضربان قلب (001/0=P) و افزایش معنادار SpO2 (001/0=P) در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل شد. تفاوت معناداری در شاخص توده بدنی، حداکثر اکسیژن مصرفی و سطح لاکتات خون بین دو گروه مشاهده نشد (05/0<P). براساس نتایج، اجرای تمرین تنفسی توسط افراد سیگاری با توجه به نتایج مطلوب می تواند در حفظ و ارتقای سلامتی آنها و کاهش عوارض ناشی از مصرف سیگار مفید باشد.

    کلید واژگان: تمرین تنفسی, حداکثر اکسیژن مصرفی, سیگاری, فعالیت پلاکت, کربوکسی هموگلوبین, لاکتات, همودینامیک}
    Rahim Noruzian, Azam Zarneshan *, Karim Azali Alamdari

    Smoking leads to disease, disability and premature death. This research aims to investigate the effect of six weeks of breathing exercise on carboxyhemoglobin (COHb), mean platelet volume (MPV), platelet count (PLT), lactate and oxygen saturation level (SpO2), and some hemodynamic indices such as heart rate, blood pressure and VO2max of smokers. In this quasi-experimental research, 20 male smokers were selected by targeted sampling and randomly divided into two exercise (n=10) and control (n=10) groups. Breathing exercise was done twice a day for six weeks, 5 sessions per week. For statistical analysis of data, ANCOVA test was used to examine the between groups differences (P<0.05). The results showed that 6 weeks of breathing exercise intervention significantly reduced COHb (P=0.001), MPV (P=0.001), PLT (P=0.001), systolic (P=0.008) and diastolic (P=0.03) blood pressure and heart rate (P=0.001) and a significant increase in SpO2 (P=0.001) in the training group compared to the control group. There was no significant difference in body mass index, maximum oxygen consumption and blood lactate level between the two groups (P<0.05). According to the results, performing breathing exercises by smokers can be useful in maintaining and improving their health and reducing the side effects caused by smoking.

    Keywords: Breathing exercise, COHb, Hemodynamics, lactate, MPV, VO2max, smokers}
  • مسعود صفری، مهدیه ملانوری شمسی*، حمید آقا علی نژاد، فرزانه سیناپور

    تمرینات تناوبی شدید و محدودیت جریان خون سبب ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی زیادی در ورزشکاران می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 4 هفته تمرینات تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر آمادگی قلبی عروقی و سایتوکاین های التهابی اینترلوکین-6 و اینترلوکین-17 در دانشجویان مرد جوان فعال بود. 18 دانشجوی فعال شهر تهران با دامنه سنی 20 تا 30 سال به صورت نمونه گیری در دسترس به سه گروه 1. تمرین به همراه محدودیت جریان خون، 2. تمرین و 3. محدودیت جریان خون تقسیم شدند. آزمودنی ها تمرین به همراه محدودیت جریان خون را به مدت 4 هفته و 3جلسه در هفته اجرا کردند. نمونه های خونی، پیش و پس از آزمون به صورت ناشتا گرفته شد. براساس نتایج تمرینات ورزشی به همراه محدودیت جریان خون سبب ایجاد تغییرات معناداری در مقدار Vo2max یا vVo2max در گروه های پژوهش نشده است. با توجه به نتایج، آزمون های آماری در مورد میزان اینترلوکین 6 و اینترلوکین 17 در حالت استراحت بین گروه ها متفاوت بود. میزان این دو شاخص در گروه تمرین با دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد (05/0>P). IL-6 در گروه تمرین به تنهایی، کاهش یافته و میزان IL-17 افزایش داشته است. کاهش میزان سایتوکاین التهابی IL-6 در حالت استراحت در گروه تمرین می تواند نشان دهنده کاهش نسبی میزان استرس در این گروه باشد. از سوی دیگر، کاهش مقادیر اینترلوکین-17 در گروه های محدودیت جریان خون را شاید بتوان به ضعف نسبی سیستم ایمنی و افت عملکرد سلول های T کمکی 17 در این گروه ها نسبت داد.

    کلید واژگان: تمرین اینتروال شدید, حداکثر اکسیژن مصرفی, سایتوکاین, محدودیت جریان خون}
    Masoud Safari, Mahdieh Molanouri Shamsi *, Hamid Agha Alinejad, Farzaneh Sinapour

    Regarding the effects of high-intensity interval training and blood flow restriction on physiological indices, especially in athletes. The purpose of this study was to investigate the effect of four weeks of high-intensity interval training and blood flow restriction on cardiovascular fitness and inflammatory cytokines of interleukin-6 and interleukin-17 in active male students. 18 active Tehran students aged 20 to 30 years old were randomly divided into three groups: 1- training and blood flow restriction, 2- training and 3-blood flow restriction. The subjects performed four weeks and three sessions per week in high-intensity interval training and blood flow restriction groups. Blood samples were taken at the fasting time before and after the test. Repeated analysis of variances and t-test were used to analyze the data. Based on our results high-intensity interval training and blood flow restriction did not significantly change the Vo2max or vVo2max in the groups. According to the results of interleukin-6 and interleukin-17 levels were significantly different between groups. These indices were higher in HIIT group compared to two other groups (P

    Keywords: Blood flow restriction, cytokine, high-intensity interval training, maximal oxygen consumption}
  • حسن فرهادی *، سهیلا رحیمی فردین، بهروز بقایی
    زمینه و هدف
    با توجه به اهمیت مصرف آنتی اکسیدان های گیاهی در جلوگیری از شاخص های التهابی و آسیب عضلانی، هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر مصرف هشت هفته مکمل انار بر شاخص های التهابی و آسیب عضلانی در مردان دارای اضافه وزن غیر ورزشکار بود.
    روش تحقیق: 20 مرد سالم در یک طرح نیمه تجربی - دوسوکور، به صورت تصادفی در دو گروه مکمل انار (10=n) و دارونما (10=n) به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته با شدت 50 تا 80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) دویدند؛ بعد از هشت هفته، تمامی آزمودنی ها در آزمون های ورزشی 60 و 75 (VO2max) شرکت کردند. نمونه خون وریدی در مرحله پایه، بلافاصله بعد و 24 ساعت پس از شدت های مختلف فعالیت هوازی، برای اندازه گیری شاخص های التهابی و آسیب عضلانی گرفته شد. از آزمون آماری t همبسته و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
    یافته ها
    میزان عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) و پروتئین واکنش گرC (CRP) در هر دو شدت، بلافاصله پس از فعالیت ورزشی در هر دو گروه مکمل انار و دارونما افزایش معنی دار داشت (0/001=p) و میزان TNF-α 24 ساعت پس از فعالیت ورزشی در گروه مکمل و دارونما با هر دو شدت 60 و 75 درصد (VO2max) به ترتیب کاهش معنی داری داشت (0/001=p) (p=0/001)، ( p=0/01) (p=0/01). و بین گروه ها تفاوت معنی داری یافت نشد (0/07=P)، ولی شاخص CRP 24 ساعت پس از فعالیت در گروه مکمل در مقایسه با دارونما بویژه، در 75 درصد شدت، کاهش معنی داری داشت (0/3=p). با این حال تغییرات کراتین کیناز (CK) در هیچ کدام از گروه ها در مراحل متفاوت با شدت های مختلف 60 و 75 درصد معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    مصرف مکمل انار طی هشت هفته فعالیت ورزشی، در کنترل و کاهش شاخص های التهابی بویژه CRP در افراد سالم موثر نشان داد. با این وجود با توجه به مطالعات اندک در این زمینه، انجام مطالعات بیشتر، ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: مکمل سازی انار, شاخص های التهابی, آسیب عضلانی, حداکثر اکسیژن مصرفی}
    Hasan Farhadi *, Soheila Rahimi Fardin, Behrouz Baghaiee
    Background And Aim
    Considering the importance of the use of plant antioxidants in preventing inflammatory and muscular damage indices, the present study was performed to determine the effect of 8 weeks of pomegranate supplementation and aerobic training on inflammatory and muscular damage indices in overweight men.
    Materials And Methods
    Twenty overweight men were assigned into two equal supplement and placebo groups as randomized and double-blind study (225mg/day pomegranate or dextrose for 8 week). Meanwhile, both groups participated in running tests with 50 to 80% maximum oxygen consumption (VO2max) 8weeks, 3 sessions/ week. Then, blood samples were taken during three phases at baseline, immediately and 24 hours after different intensities of aerobic exercise (60% and 75% VO2max). The data was analyzed by SPSS software (V: 20) using repeated measure ANOVA and paired T tests at the significant level P≤0.05.
    Results
    The result showed a significant increase in Tumor necrosis factor-alpha and C - reactive protein immediately after the exercise in both groups (P=0.001). However, these indices were decreased 24 hours after exercise in both groups, and this decrement was higher in the pomegranate group (P=0.001), (P=0.01). Although, no significant difference was found in Creatine kinase in any stage of the study in both groups (P=0.27), (P=0.20), but, a significant decrease was found in CRP levels in the supplement group as compared with placebo in 75% VO2max (P=0.03).
    Conclusion
    The results indicated that the combination of regular exercise and pomegranate supplementation had a significant effect on the control and decline of inflammatory markers particularly CRP in overweight males. However, more research is needed based on a few studies conducted in this area.
    Keywords: Pomegranate supplementation, inflammatory markers, muscular damage, VO2max}
  • محمود نیک سرشت *
    مقدمه و هدف
    تمرینات مختلفی برای افزایش عملکرد استقامت هوازی در بازیکنان فوتبال پیشنهاد شده است. اما هنوز مشخص نیست که کدام برنامه تمرین مطلوب تر است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرین پلایومتریک، تناوبی شدید هوازی و موازی بر عملکرد استقامت هوازی ویژه در بازیکنان فوتبال آماتور مرد بود.
    روش شناسی: 32 بازیکن فوتبال حاضر در لیگ دسته سوم (سن = 7/4 ± 4/25 سال، قد = 1/7 ± 6/177 سانتی متر، توده بدن = 1/11 ± 2/74 کیلوگرم) در این مطالعه شرکت کردند. بازیکنان ابتدا بر اساس منطقه بازی و توان هوازی یکسان سازی شدند سپس به روش تصادفی در یکی از گروه های تمرین پلایومتریک (11 نفر)، تناوبی شدید هوازی (11 نفر) و موازی (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین تناوبی شدید هوازی شامل 4 وهله 4 دقیقه ای دویدن با شدت 90 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه با 3 دقیقه استراحت فعال بین وهله ها بود. برنامه تمرین پلایومتریک شامل اجرای 9 حرکت جهشی و پرتابی در 3 نوبت با 10 تکرار بود که با شدت کم تا بیشینه انجام شد. برنامه تمرین موازی شامل اجرای همزمان دو برنامه تمرین پلایومتریک و تناوبی شدید هوازی در یک جلسه بود که ابتدا برنامه تمرین پلایومتریک اجرا شد. برنامه های تمرین به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شدند. پیش و پس از تمرین، آزمون استقامتی فوتبال هاف و هلگراد به منظور برآورد استقامت هوازی ویژه اجرا شد.
    یافته ها
    استقامت هوازی ویژه در همه گروه های تمرین به طور معناداری افزایش یافت (پلایومتریک: از 18 ± 1349 به 36 ± 1387، تناوبی شدید هوازی: از 29 ± 1359 به 42 ± 1412 و موازی: از 23 ± 1335 به 33 ± 1436 متر، 05/0 > P). اما، این افزایش در گروه موازی بالاتر از گروه های دیگر بود (05/0 > P)، هرچند تفاوت معناداری بین گروه های تناوبی شدید هوازی و پلایومتریک مشاهده نشد (653/0 = P).
    بحث و نتیجه گیری
    تمرین موازی نسبت به تمرین تناوبی شدید هوازی و پلایومتریک صرف در افزایش استقامت هوازی ویژه بازیکنان فوتبال آماتور مرد موثرتر است.
    کلید واژگان: تمرین موازی, تمرین تناوبی شدید هوازی, تمرین پلایومتریک, حداکثر اکسیژن مصرفی, آزمون هاف}
    Nikseresht M. *
    Introduction
    Various training methods have been suggested to increase aerobic endurance performance in soccer players. But, it's still not clear which training is better. Thus, the purpose of the present study was to investigate the effects of plyometric training (PT), high intensity interval aerobic training (HIIT) and concurrent training (CT) on specific aerobic endurance performance in men amateur soccer players.
    Methods
    Thirty-two third league soccer players (age = 25.4 ± 4.7 year, height = 177.6 ± 7.1 cm, body mass = 74.2 ± 11.1 kg) took part in this study. First, players were matched by positional role and aerobic power then randomly assigned to the HIIT (n = 11), PT (n = 11) and CT (n = 10). The HIIT consisted of interval training, four times 4 minutes at 90 to 95% of maximal heart rate, with a 3 minutes jogging in between. The PT included of 9 explosive jumping and throwing exercises in 3 sets with 10 repetitions which subjects have done with low to maximal intensity. The CT involved of both the PT and AT in one session that PT performed first. Training programs were carried out for 8 weeks and 3 sessions per week. Before and after training, Hoff-Helgerud football endurance test was performed to estimate specific aerobic endurance performance.
    Results
    Specific aerobic endurance performance increased significantly after training (PT: from 1349 ± 18 to 1387 ± 36 m, HIIT: from 1359 ± 29 to 1412 ± 42, CT: from 1335 ± 23 to 1436 ± 33, P
    Conclusions
    The CT improves specific aerobic endurance performance in men amateur soccer players to a greater extent than any of the PT and HIIT alone.
    Keywords: Concurrent training, high intensity interval aerobic training, plyometric training, maximal oxygen uptake, Hoff test}
  • مقایسه اثر یک دوره تمرینات مقاومتی- پاروزنی با تمرینات پاروزنی بر برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و عملکردی پاروزنان زن نخبه دارگون بت
    فهیمه اسفرجانی*، آنیا هوسپیان، سید محمد مرندی
    افزایش همزمان قدرت و استقامت از عوامل اساسی رسیدن پاروزنان به اوج عملکرد است. هدف اصلی این تحقیق مقایسه اثر هشت هفته تمرین مقاومتی- پاروزنی با تمرینات پاروزنی بر برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و عملکردی پاروزنان بود. بدین منظور شانزده نفر از پاروزنان دختر دراگون بت به صورت هدفمند انتخاب و به دو گروه تمرینات مقاومتی- پاروزنی (9 n=) و تمرینات پاروزنی (7n=) تقسیم شدند. پاروزنان گروه ترکیبی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه 120- 90 دقیقه در تمرینات پاروزنی به همراه تمرینات مقاومتی شرکت کردند. گروه پاروزنی در همین زمان فقط به تمرینات پاروزنی پرداختند. توان بی هوازی بالاتنه، حداکثر اکسیژن مصرفی، قدرت پنجه، یک تکرار بیشینه حرکات پرس سینه و پارو و عملکرد پاروزنی 500 متر قبل و پس از دوره تمرینی اندازه گیری شد. به منظور مقایسه تغییرات بین دو گروه از روش آماری کوواریانس استفاده شد. سطح معناداری برابر با 05/0 در نظر گرفته شد. حداکثر توان بی هوازی بالاتنه و حداکثر اکسیژن مصرفی (به ترتیب 40 و 23 درصد) در گروه ترکیبی افزایش نشان داد که نسبت به گروه کنترل معنادار بود )001/0 = (P. قدرت پنجه در گروه ترکیبی نسبت به گروه کنترل تغییر معناداری نیافت )1/0 = (P. در مقادیر یک تکرار بیشینه حرکات پرس سینه و پارو در گروه ترکیبی (به ترتیب 36 و 16 درصد) افزایش و بهبود شایان ملاحظه ای در زمان پاروزنی 500 متر در گروه ترکیبی (5 /17 درصد ) نسبت به گروه پاروزنی حاصل شد )02/0 = (P. به نظر می رسد شرکت در تمرینات مقاومتی به همراه تمرینات پاروزنی می تواند با افزایش توان هوازی، توان بی هوازی و قدرت پاروزنان، سبب بهبود عملکرد شود.
    کلید واژگان: توان بی هوازی, حداکثر اکسیژن مصرفی, عملکرد پاروزنی دراگون بت, قدرت}
    The Comparison of the Effect of Resistance-Paddling Training and Paddling Training on Some Physiological and Performance Characteristics of Female Elite Dragon Boat Paddlers
    Fahimeh Esfarjani *, Ania Hopsepian, Sayyed Mohammad Marandi
    Concurrent increase in strength and endurance is one of the main factors of reaching the peak performance in paddlers. The aim of this study was to compare the effect of 8 weeks of resistance-paddling training and paddling training on some physiological characteristics and performance of paddlers. 16 female dragon boat paddlers were selected purposively and divided to resistance-paddling training group (n=9) and paddling training group (n=7). Resistance-paddling group participated in padding training along with resistance training for 8 weeks, 3 sessions per week, each session 90-120 min. The paddling group performed paddling training at the same time. Upper body anaerobic power, VO2max, hand grip strength, 1-RM of bench press and paddling and 500-meter paddling performance were measured before and after 8 weeks of training. ANCOVA was used to compare changes between the two groups and the significance level was 0.05. The results showed a significant increase in upper body anaerobic power and VO2max (40% and 23% respectively) in resistance-paddling training group which was significant compared with the control group (P=0.001). Hand grip strength did not change significantly in resistance-paddling group compared with the control group (P=0.1). 1-RM of bench press and paddling increased (36% and 16% respectively) in resistance-paddling group. The time of 500-m paddling performance significantly improved in resistance-paddling group (17.5%) compared with the paddling group (P=0.02). It seems that resistance-paddling training can improve performance through increased aerobic power, anaerobic power and paddler's strength.
    Keywords: anaerobic power, dragon boat paddling performance, maximum oxygen uptake, strength}
  • حنا غفاری، علی کاظمی، نادر علی جان پور
    هدف
    هدف از اجرای آزمون های برآورد کننده ی حداکثر اکسیژن مصرفی VO2max، اندازه گیری آمادگی هوازی است. آزمون حداکثر اکسیژن مصرفی راهی برای شناخت عملکرد دستگاه قلبی- تنفسی فراهم می کند. بر همین اساس پژوهشگر در نظر دارد دقت استفاده از معادلات رگرسیونی جهت برآورد VO2max و ارزیابی آمادگی قلبی- تنفسی براساس داده های غیرورزشی در زنان بزرگسال را مورد بررسی قرار دهد. روش شناسی: به منظور دستیابی به اهداف پژوهشی تعداد30 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه خوارزمی تهران با میانگین سن، وزن و قد 41/2±96/24 سال، 08/7±07/57 کیلوگرم و 15/5 ±55/162 سانتیمتر به عنوان آزمودنی های تحقیق انتخاب شدند .ابتدا آزمودنی ها، فرم رضایت نامه و پرسشنامه ی داشتن آمادگی جهت انجام فعالیت بدنی rPar-Q را تکمیل نمودند. قبل از اجرای پروتکل ورزشی مرحله ای بیشینه، داده های غیرورزشی که شامل ثبت سن، برآورد شاخص توده ی بدن، تکمیل پرسشنامه ی N-EX که شامل دو بخش درک توانایی های عملکردی PFA و میزان فعالیت بدنی PA-Rبود، جمع آوری شد. سپس تمام شرکت کننده ها (30 نفر) با دامنه ی سنی 30-18 سال آزمون ورزشی مرحله ای بیشینه ی بروس بر روی نوارگردان را همراه با استفاده از گاز آنالایزر انجام دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری رگرسیون خطی چندگانه، تحلیل واریانس برای اندازه گیری های تکراری، آزمون تعقیبیLSD ، همبستگی پیرسون و روش آماری PRESS استفاده شده است.
    نتایج
    نتایج تحقیق نشان داد که هر سه معادله ی رگرسیونی جکسون، جورج و برادشاو از دقت و پایایی لازم جهت برآورد VO2maxو ارزیابی آمادگی قلبی- تنفسی در گروه مورد پژوهش برخوردار بوده به خصوص وقتی که با معادله ی تردمیل بروس مقایسه شوند. همچنین هر سه معادله ی رگرسیونی به دست آمده از تحقیق حاظر، نسبت به معادلات رگرسیونی جکسون، جورج و برادشاو از دقت و پایایی لازم بیشتری جهت برآورد VO2max و ارزیابی آمادگی قلبی- تنفسی در گروه مورد پژوهش برخوردار بوده به خصوص وقتی که با معادله ی تردمیل بروس مقایسه شوند.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج به دست آمده می توان چنین نتیجه گیری کرد که معادلات رگرسیونی جدید به دست آمده از تحقیق حاظر نسبت به معادلات مدل جکسون، مدل جورج و مدل برادشاو از دقت و پایایی بیشتری برای ارزیابی VO2max و آمادگی قلبی- تنفسی برخوردار است و می توان آنهارا به عنوان جایگزین مناسبی برای مدل های ذکر شده معرفی کرد.
    کلید واژگان: معادلات رگرسیونی غیرورزشی, حداکثر اکسیژن مصرفی, داده های غیرورزشی, آمادگی قلبی- تنفسی, آزمون ورزشی مرحله ای بیشینه, زنان بزرگسال}
    Hana Ghafari, Ali kazemi, Nader Alijanpour
     
    aim
    The purpose of this study was to develop and investigate the accuracy of regression equation to predict VO2max and estimate cardiorespiratory fitness (CRF) based on non-exercise (N-EX) data in adult women. Research
    Methodology
    In order to achieve the purpose of research, 30 female students studying at Kharazmi University, Tehran; Iran, with the average age 24.96±2.41 yr., weight 57.07±7.08 kg, and height 162.55±5.15 cm were selected as the research sample. At first, the subjects filled in the consent for participation in research form and revised physical activity readiness questionnaire (rPar-Q). The N-EX data were collected just before the maximal graded exercise test (GXT)included the participant’s age, body mass index (BMI), perceived functional ability (PFA) to walk, jog, or run given distances, and current physical activity (PA-R) level. Then, all participants (N = 30), aged 18-30 years old, successfully completed a Bruce maximal GXT on treadmill using gas analyzer to assess VO2max.The data were analyzed by multiple linear regression, ANOVA R.M, Pearson correlation, cross validation using predicted residual sum of squares (PRESS), and LSD post hoc test statistical methods.
    Results
    The data analysis revealed a high correlation, minimal shrinkage and difference; thus, Jackson, George and Bradshaw regression models yield relatively accurate results and are a convenient
    way to predict VO2maxand estimate CRF in adult women (18-30 yr.).In order to predict VO2max and estimate CRF in adult women, the three new regression equations (Ghafari-Jackson, Ghafari-George, and Ghafari-Bradshaw models) should yield acceptable accuracy when applied to an independent sample of adult women (aged 18-30 yr.) with a similar cardiorespiratory fitness level. It should be mentioned that non-exercise regression equations are not as accurate as gas analyzer criterion test and cannot be used instead of this criterion test. But they would predict VO2max and estimate CRF in adult women accurately if they were used correctly and can be used instead of Bruce treadmill equation criterion test.
    Conclusions
    The new established regression equations or the old developed ones are safe and quite accurate, easy, fast, and inexpensive for large groups, elders, and persons with cardio-vascular diseases.
    Keywords: Non-exercise regression models, VO2max, non-exercise data, cardiorespiratory fitness, maximalgraded exercise test, adult women}
  • سکینه نیک سرشت، وحید تادیبی، احسان حسینی بیدختی، سارا غریبشی، داریوش شیخ الاسلامی وطنی*
    هدف
    قرار گرفتن در معرض ارتفاع و محیط هیپوکسی باعث کاهش وزن و انواع مختلف سازگاری های اندوکرینی می شود، که کشف مکانیسم های آن می تواند ابزار جدیدی را برای درمان چاقی و پیشگیری از دیابت در آینده فراهم کند. هدف از این تحقیق بررسی اثر هیپوکسی تناوبی بر میزان گرلین سرم ، انسولین ، قند خون حالت ناشتا و حداکثر اکسیژن مصرفی افراد چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روش شناسی: 10 آزمودنی چاق و مبتلا به دیابت نوع 2، با میانگین شاخص توده بدن 4/2±02/32 کیلوگرم بر متر مربع، و دامنه سنی 50 تا 70 سال، داوطلب شرکت در پژوهش بودند. مداخله شامل 15 جلسه هیپوکسی تناوبی در 15 روز مداوم و در هر روز یک ساعت بود. گرلین ، انسولین و قند خون حالت ناشتا در 3 نوبت (پیش آزمون ، روز هفتم ، و پس آزمون) ، در حالی که BMI و Vo2max در 2 نوبت (پیش و پس آزمون) اندازه گیری شدند. حداکثر اکسیژن مصرفی به کمک آزمون تک مرحله ای راه رفتن روی تریدمیل برآورد گردید. غلظت های سرمی گرلین و انسولین به کمک کیت های الایزا اندازه گیری شدند. غلظت گلوکز خون نیز با روش کالری متری مورد سنجش قرار گرفت. جهت بررسی متغیرهای تحقیق از روش های آماری t همبسته ، و آنالایز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
    نتایج
    نتایج تحقیق حاضر نشان داد قرارگیری در معرض هیپوکسی تناوبی کوتاه مدت (7 روز) و میان مدت (15 روز) تاثیر معنی دار بر سطوح سرمی هورمون های گرلین ، انسولین ، گلوکز و همچنین شاخص توده بدن ندارد. اما، تغییرات Vo2max معنی دار بود (002/0= p).
    نتیجه گیری
    یافته های تحقیق حاضر بیانگر آن است که هیپوکسی تناوبی علیرغم تاثیر مثبت بر Vo2max ، باعث تغییر غلظت هورمون های انسولین ، گرلین و نمایه توده بدن در افراد دیابتی نمی شود.
    کلید واژگان: هیپوکسی, بیماران دیابتی, گرلین, حداکثر اکسیژن مصرفی}
  • سجاد احمدی زاد، هیوا رحمانی، مینو باسامی، وریا طهماسبی
    هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط سطوح استراحتی و تغییرات ویسفاتین طی فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی و ترکیب بدن بود. بدین منظور 46 آزمودنی (میانگین±انحراف معیار؛ سن، 1/16±9/42 سال؛ قد، 4/5±8/171 سانتی متر؛ وزن 7/9±6/73 کیلوگرم) در تحقیق حاضر شرکت نمودند. در یک جلسه ابتدا ویژگی های ترکیب بدنی شامل وزن، نسبت دور کمر به باسن (WHR) و شاخص توده بدنی (BMI) اندازه گیری شد و پس از 5 دقیقه گرم کردن عمومی، حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) آزمودنی ها با استفاده از آزمون فزآینده و بر روی دوچرخه ارگومتر تعیین گردید. به فاصله یک هفته آزمودنی ها یک جلسه فعالیت حاد استقامتی با شدت 60 درصد Vo2max و به مدت 30 دقیقه بر روی دوچرخه انجام دادند. دو نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت گرفته شد و برای اندازه گیری گلوکز و ویسفاتین مورد استفاده قرار گرفت. جهت بررسی ارتباط سطوح استراحتی ویسفاتین و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت با سایر فاکتورها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین سطح سرمی ویسفاتین با آمادگی هوازی (265/0=، p17/0=r) و فاکتورهای ترکیب بدنی ارتباط معنا داری وجود ندارد (05/0
    کلید واژگان: فعالیت هوازی, حداکثر اکسیژن مصرفی, NAMPT, BMI, WHR}
    Sajad Ahmadizad, Hiwa Rahmani
    Abstract The purpose of this study was to investigate the relationship between resting visfatin levels and visfatin changes during endurance exercise with aerobic fitness and body composition. For this purpose, forty six subjects (Mean±SD; age, 42.8±16.0 y; height, 171.7±5.4 cm; weight, 73.6±9.7 kg) participated in this study. In one session after determining body composition characteristics including weight, WHR and BMI, maximal oxygen consumption (Vo2max) was determined after 5 minutes warm-up by using a progressive exercise test on a cycle ergometer. After one week all subjects performed an acute endurance exercise at 60% of Vo2max for 30 minutes on a bicycle. Two blood samples were taken before and immediately after exercise and were analyzed for visfatin and glucose concentrations. To determine the correlations among the variables Pearson’s correlation was used. Results showed no significant correlations between serum visfatin with aerobic fitness (r=0.17, P>0.05) and body composition parameters (P>0.05). However, changes in visfatin during endurance exercise were positively and significantly correlated with aerobic fitness (r=0.349, P=0.018) and glucose (r=0.363, P=0.013). In addition, data analysis revealed that aerobic fitness is negatively and significantly correlated with resting glucose and glucose changes during exercise (P<0.05). Based on the results of the present study it could be concluded that aerobic fitness has no relationship with resting serum visfatin, though the higher aerobic fitness might result in more changes in visfatin responses to exercise, which might be an indicator of visfatin rules in improving the aerobic performance through NAD+ and increases in insulin during and immediately after exercise. Key words: Endurance exercise, Vo2max, NAMPT, BMI, WHR
    Keywords: Endurance exercise, Vo2max, NAMPT, BMI, WHR}
  • نیما قره داغی*، مهدی مکاری
    هدف از این پژوهش، بررسی اثر مصرف چهار هفته مکمل کوآنزیم Q10 بر حداکثر اکسیژن مصرفی، اوج توان بی هوازی و استقامت ویژه بازیکنان فوتسال بود. به همین منظور، 14 بازیکن فوتسال در سطح مسابقات دانشگاهی قهرمانی کشور با میانگین سنی 69/1±42/21 سال و اوج توان بی هوازی63/54±94/437 وات، حداکثر اکسیژن مصرفی 87/3±84/48 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بر در دقیقه انتخاب شدند. افراد مورد بررسی به طور تصادفی به دو گروه مصرف کننده مکمل (8 نفر) [DDC1] و دارونما (6نفر) تقسیم شدند. هر دو گروه هفته ای 4 جلسه 90 دقیقه ای تمرین کردند و تمامی شرایط برای آنها یکسان بود. گروه مکمل و کنترل به مدت 4 هفته، به ترتیب، هر روز 300 میلی گرم مکمل CoQ10 و دارونما مصرف کردند. برای سنجش VO2max و زمان رسیدن به واماندگی از آزمون بروس بر روی نوارگردان، و از آزمون رست و آزمون هاف برای سنجش اوج توان بی هوازی و استقامت ویژه بازیکنان استفاده شد. نتایج نشان داد که پس از مصرف مکمل، VO2max گروه مکمل(از 65/48 به 58/51 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن در دقیقه) با توجه به مقادیر گروه کنترل در زمان پس آزمون تغییرات قابل توجهی پیدا نکرد. زمان فعالیت تا واماندگی (از 87/811 ثانیه به 66/816 ثانیه) و سطح استقامت ویژه (از 25/1291 متر به 25/1381 متر) نیز در مقایسه با گروه دارونما تغییر معنی داری نکردند. در نتیجه، مصرف یک ماه مکمل COQ10 احتمالا نمی تواند موجب افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی، زمان رسیدن به خستگی و توان بی هوازی و استقامت ویژه بازیکنان فوتسال دانشگاهی شود که در این صورت کسانی که به مصرف این مکمل روی می آورند باید مدت بیشتری از این مکمل استفاده کرده تا احتمالا از اثرات مفید آن بهره مند شوند.
    کلید واژگان: مکمل CoQ10, بازیکنان فوتسال, حداکثر اکسیژن مصرفی, زمان رسیدن به واماندگی}
    N.Gharahdaghi*, M.Makari
    The aim of this study was to evaluate the effects of four weeks of CoQ10 supplement consumption on VO2max, peak anaerobic power and specific endurance in indoor soccer players. 14 indoor soccer players (age 21.42±1.69 yr, peak anaerobic power 437.94±54.63 watt, VO2max 48.84±3.87 ml/kg/min) who were experienced in national college championships were randomly divided into two groups where supplement group (N=8) consumed CoQ10 supplement (300 gr/day) and placebo group (n=6) consumed placebo. Both groups trained for four 90-min. sessions per week. Supplement and control groups consumed 300 mg of CoQ10 and placebo respectively daily. Bruce test was performed on a treadmill to measure VO2max and time to exhaustion, Rast test and Hoff test were used to measure peak anaerobic power and specific endurance. The values were obtained before and after the intervention period and compared using student paired and unpaired t tests. Findings showed that after supplement consumption, posttest VO2max did not change in supplement group (from 48.65 ml/kg/min to 51.58 ml/kg/min). Time to exhaustion (from 811.87 seconds to 816.66 seconds) and specific endurance (from 1291.25m to 1381.25m) did not significantly change. It can be concluded that four weeks of CoQ10 supplement consumption could not increase VO2max, time to exhaustion, anaerobic power and specific endurance of indoor soccer players. So the consumers should take this supplement longer so that they can benefit from its positive effects.
    Keywords: CoQ10supplement, Indoor Soccer Players, VO2max, Time to Exhaustion}
  • وریا طهماسبی، محمد غلامپور، زهره ابراهیمی
    یافتن راه کارهایی برای به کارگیری منابع انرژی در جهت بهبود عملکرد ورزشکاران یکی از مهم ترین اهداف مربیان ورزشی است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شدت گرم کردن در فوتبالیست های تمرین کرده بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات است. آزمودنی های پژوهش را 10 مرد سالم فوتبالیست در سطح باشگاهی (میانگین±انحراف معیار سن 2±21 سال، قد 04/0±178 سانتی متر، وزن 18/8±80/68 کیلوگرم) تشکیل می دادند. آزمودنی ها در دو جلسه و به فاصله 72 ساعت، دو برنامه گرم کردن با شدت 50 و 70 درصد ضربان قلب بیشینه را اجرا کردند و پس از آن در فعالیتی فزاینده تا رسیدن به واماندگی شرکت کردند. ضربان قلب، اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن تولیدی در طول فعالیت فزاینده هر مرحله از آزمون، اندازه گیری و نسبت تبادل تنفسی محاسبه شد. برای مقایسه میزان اکسیداسیون چربی و سایر متغیرهای مکرر در دو نوع فعالیت از آزمون تحلیل واریانس مکرر (9×2) استفاده شد. همچنین در مقایسه میانگین سایر متغیرهای دو جلسه از آزمونt همبسته استفاده شد. مقادیر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات و همچنین هزینه انرژی محاسبه شد. نتایج این تحقیق در کل نشان داد شدت گرم کردن بر میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات، ضربان قلب و نسبت تبادل تنفسی بازیکنان تمرین کرده فوتبال طی فعالیت فزاینده تاثیر معنی داری ندارد (05/0p>)، اما انرژی مصرفی کل در فعالیت فزاینده با شدت زیاد به طور معنی داری بیشتر بود (05/0p<). بر اساس نتایج تحقیق حاضر توصیه می شود فوتبالیست ها و نیز ورزشکاران رشته هایی که سیستم انرژی مشابه فوتبال دارند برای استفاده بهینه از منابع انرژی و جلوگیری از هدر رفتن منابع انرژی، پیش از رقابت گرم کردن با شدت کمتر را انجام دهند.
    کلید واژگان: حداکثر اکسیژن مصرفی, حداکثر اکسیداسیون چربی, نسبت تبادل تنفسی, انرژی مصرفی}
  • مینا اکبری، حمید آقا علی نژاد، حسن متین همایی
    مقدمه
    آزمون تناوبی ریکاوری یویو2(YIRT) که در ابتدا برای برآورد VO2max بازیکنان فوتبال طراحی شد، آزمونی است که برای ارزیابی توانایی بازیکنان برای ریکاوری از وهله های شدید و تکراری فعالیت بکار می رود.
    هدف
    هدف از پژوهش حاضر تعیین روایی و پایایی آزمون تناوبی ریکاوری یویو 2(YIRT2) در برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی(VO2max) بازیکنان فوتسال زن نخبه بود.
    روش شناسی: آزمودنی های پژوهش را 21 بازیکن (میانگین سن 04/3±46/22 سال؛ قد 85/4±1/164 سانتی متر؛ توده بدن 31/7±6/56 کیلوگرم) تیم ملی فوتسال بانوان ایران تشکیل می دادند. حداکثر اکسیژن مصرفی تمامی آزمودنی ها به طور مستقیم با استفاده از دستگاه تجزیه گازهای تنفسی (دستگاه K4B2 ساخت شرکت COSMED ایتالیا) اندازه گیری و با استفاده از YIRT2 برآورد شد.
    یافته ها
    داده های آماری، همبستگی قوی و بالایی را بین VO2max برآورد شده از YIRT2 و تجزیه گازهای تنفسی نشان داد(r=0.88 r2=0.77،P=0.001)، که بیانگر روایی بالای آزمون YIRT2 در برآورد VO2max می باشد. هم چنین، همبستگی قوی و بالایی بین VO2max برآوردی در آزمون- آزمون مجدد YIRT2 به دست آمد (r=0.98، r2=0.96،P=0.001) که بیانگر پایایی بسیار بالای این آزمون در برآورد VO2max بازیکنان فوتسال زن نخبه می باشد.
    نتیجه گیری
    نتیجه این که آزمون تناوبی ریکاوری یویو 2 (YIRT2) به عنوان آزمونی که توانایی سیستم های انرژی هوازی و بی هوازی ورزشکاران را مورد سنجش قرار می دهد، دارای روایی و پایایی بالایی در برآورد VO2max بازیکنان فوتسال زن نخبه می باشد.
    کلید واژگان: آزمون تناوبی ریکاوری یویو, حداکثر اکسیژن مصرفی, بازیکنان فوتسال زن نخبه, روایی, پایایی}
    Akbari M., Agha, Alinejad H., Matin, Homaee
    Introduction
    The Yo-Yo Intermittent Recovery Test 2 (YIRT2) that designed mainly to estimate VO2max in soccer players, it used to assess athletes abilities to repeatedly perform highintensity exercise.
    Purpose
    The purpose of the present study was to determine the validity and reliability of the Yo-Yo Intermittent Recovery Test 2 (YIRT2) to estimate maximal oxygen uptake (VO2max) in elite female futsal players.
    Materials And Methods
    Subjects were Iranian elite female futsal players (n = 33: mean age 22.46±3.04 yrs, height 164.1±4.85 cm, and body mass 56.6±7.31 kg). All subjects performed a graded exercise test on motorized treadmill to examine VO2max by breath to breath gas analyzer apparatus (K4B2, COSMED, Italy) and the YIRT2 to estimate VO2max.
    Results
    The significant correlation found between VO2max measured by gas analyzer and estimated by YIRT2 (r=0.88, r2=0.77, P=0.001), indicating that the YIRT2 is valid test toestimate VO2max.Test-retest results showed that the YIRT2 is the reliable test to estimate VO2max (r=0.98, r2=0.96, P=0.001).Discussion and
    Conclusions
    It is concluded that YIRT2 were a valid and reliable test to estimate VO2max in elite female futsal players. The YIRT2 appears to measure aerobic fitness but may also be used as a field test of the ability to repeat high-intensity efforts.
    Keywords: YIRT2, VO2max, female futsal players, validity, reliability}
  • احمد محمدی مقدم*، سعید امیریان، رضا صابون چی، ناصر به پور
    هدف
    موسیقی یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر عملکرد ورزشی می باشد. در سال های گذشته تحقیقات زیادی به بررسی تاثیرات موسیقی بر شاخص های تعیین کننده در ورزش پرداخته اند. با این حال هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر انواع موسیقی بر عملکرد بیشینه و زیربیشینه پسران غیر ورزشکار بود. روش شناسی: در طرح یک گروهی با آزمون های مکرر 12 پسر غیر ورزشکار در این پژوهش شرکت داشتند. افراد طی چهار هفته، با فاصله زمانی یک هفته استراحت، از هفته اول تا چهارم به ترتیب در شرایط مختلف؛ بدون موسیقی، با موسیقی محرک، موسیقی آرام بخش و موسیقی دلخواه، پروتکل بروس را تا سر حد خستگی انجام دادند. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر جهت بررسی تفاوت میانگین های مراحل مختلف پژوهش استفاده گردید. سطح معنی داری (05/0p=) در نظر گرفته شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد پخش انواع موسیقی در هنگام انجام عملکرد بیشینه در آزمون بروس بر زمان رسیدن به خستگی، حداکثر اکسیژن مصرفی و میزان درک فشار تاثیر معنی داری ندارد. همچنین بین آثار هر سه نوع موسیقی بر شاخص های اندازه گیری شده نیز تفاوت معنی داری دیده نشد. در عملکرد زیربیشینه در مرحله دوم آزمون بروس کاهش معنی داری در میزان درک فشار در هنگام پخش موسیقی محرک و دلخواه مشاهده شد. بحث و نتیجه-گیری: با توجه به یافته های بدست آمده از این پژوهش و مقایسه آن با نتایج تحقیقات پیشین می توان نتیجه گرفت که با وجود تاثیرات کمک کننده موسیقی در عملکردهای زیر بیشینه، در فعالیت های که به صورت بیشینه انجام می شود، انواع موسیقی تاثیر قابل توجه ای بر شاخص های تمرینی ندارد.
    کلید واژگان: عملکرد بیشینه, زمان رسیدن به واماندگی, حداکثر اکسیژن مصرفی, میزان درک فشار}
    Ahmad Mohammadi Moghaddam
    Introduction
    Music is one of the important and affecting factors on sports performance. Most research investigated the effects of music on the indexes decisive in the exercise. However, the present study was to investigate the effect of music on the maximum and sub maximum performance non-athletic men.
    Methodology
    In test project with a group of 12 men non-athletes with a frequently participated in this study. During those four weeks, with take a week off from the first to fourth weeks, respectively in different circumstances without music, with stimulating music, light music and arbitrary music, Bruce protocol was performed to the extent of fatigue. We use the ANOVA with repeated measures to analysis the difference of the averages of the various stages. The significance level was (p≤0/05).
    Results
    The results showed playing variety of music during the peak of the Bruce protocol on time to exhaustion, the maximal oxygen uptake and the perceived exertion rate no significant effect. Also, we didn’t observed significant difference on measured indexes in the three type of music. In sub maximal performance in second stage Bruce test, was observed a significant difference in the perceived exertion rate when playing stimulatory and arbitrary music.
    Conclusions
    According to the findings obtained from this study and comparison it with previous research it can be concluded that despite useful effects of music on sub maximal performance, in the maximum activity, the type music no significant effect on the training indexes.
    Keywords: maximum performance, time to exhaustion, maximal oxygen uptake, perceived exertion rate}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال