جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "عامل نکروز تومور آلفا" در نشریات گروه "تربیت بدنی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «عامل نکروز تومور آلفا» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
زمینه و هدف
امروزه یافتن بهترین روش بازیافت برای ورزشکاران اهمیت زیادی پیدا کرده است. هدف تحقیق حاضر بررسی آثار تکرار فعالیت های سرعتی (RSA) و 12 دقیقه غوطه وری در آب سرد (CWI) 14 درجه سانتی گراد بلافاصله بعد از RSA، بر مقادیر سرمی شاخص های التهابی خستگی اینترلوکین-6 (IL-6) و عامل نکروز تومور آلفا (TNF-α) در مردان فعال بود.
روش تحقیقروش تحقیق نیمه تجربی و جامعه آماری مردان فعال با دامنه سنی 20 تا 26 سال بودند. بدین منظور تعداد 20 نفر مرد فعال با دامنه سنی 20 تا 26 سال پس از انجام RSA به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفره کنترل استراحت غیر فعال (PAS) و تجربی CWI تقسیم شدند. از هر دو گروه قبل و بعد از فعالیت ورزشی و بلافاصله و 24 ساعت بعد از غوطه وری در آب سرد نمونه خونی گرفته شد. برای بررسی تاثیر RSA بر مقادیر سرمی شاخص های التهابی از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون و برای بررسی تاثیر CWI بر این مقادیر از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد (05/0>p).
یافته هانتایج تحقیق نشان داد که RSA موجب افزایش مقادیر سرمی TNF-α و IL-6 می شود (به ترتیب با 02/0=p و 0001/0=p). CWI پس از RSA موجب کاهش معنی دار مقادیر سرمی TNF-α شد (006/0=p). CWI و PAS پس از RSA هیچکدام مانع افزایش معنی دار مقادیر سرمی IL-6 نشدند، اما در گروه آب سرد این افزایش کمتر بود (001/0=p). CWI پس از RSA باعث کاهش معنی دار مقادیر سرمی TNF-α در 24 ساعت پس از CWI شد (01/0=p). شاخص های CWI و PAS پس از RSA باعث کاهش معنی دار (01/0=p) (01/0=p) مقادیر سرمی IL-6 در 24 ساعت پس از CWI شدند.
نتیجه گیریغوطه وری در آب سرد و سرما با کاهش موضعی نفوذ پذیری عروق خونی موجب محدود کردن یا به تاخیر انداختن تجمع برخی عوامل التهابی می شود.
کلید واژگان: خستگی, فعالیت سرعتی تکراری, غوطه وری در آب سرد, عامل نکروز تومور آلفا, اینترلوکین -6Background and AimToday, finding the best recovery method for athletes is very important. The purpose of this study wasto measure the effects of repeated sprint activities (RSA) and 12 minutes immersion (CWI) in cold water (14 ₒ C) immediately after performance of RSA on fatigue serum inflammatory biomarkers as Interleukin-6 (IL-6) and Tumor necrosis factor alpha (TNF-α) in active men.
Materials and MethodsThe research adopted a quasi-experimentalmethod and the statistical population was20-26 year-old active men. in this was 20 active males after performance of RSA randomlywere divided into two groups as control passive recovery (PAS) and experimental (CWI) groups. Blood samples were taken from both groups, immediately before and 24 hours after immersion in cold water. For statistical analysistheWilcoxon and Repeated measures and ANOVA tests were used (p
Keywords: Tumor necrosis factor alpha, Interleukin-6, Fatigue, Repeated sprint activity, Cold water Immersion -
زمینه و هدفبرخی از سایتوکاین ها به عنوان عوامل پیش بینی خطر بیماری های قلبی- عروقی معرفی گردیده اند. هدف از این مطالعه تعیین اثر 8 هفته تمرین تداومی و تناوبی بر سطوح سرمی اینترلوکین- 6 (IL-6)، عامل نکروز تومور-آلفا (TNF-α) و پروتئین واکنشی C (hs-CRP) با حساسیت بالا در زنان بسکتبالیست بود. روش تحقیق: تعداد 38 نفر زن بسکتبالیست سالم به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند و به طور تصادفی به سه گروه تمرین تداومی، تمرین تناوبی و کنترل تقسیم شدند. خونگیری در دو مرحله پیش و پس آزمون و پس از 12 ساعت ناشتایی صورت گرفت. تمرینات تداومی و تناوبی به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه به ترتیب با شدت 55% تا 70% حداکثر ضربان قلب افزایش یافت و تمرین تناوبی با شدت 60% تا 75% حداکثر ضربان قلب اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 و استفاده از آزمون یک طرفه آنوا و آزمون تعقیبی توکی انجام شد.یافته هاهشت هفته تمرین تداومی و تناوبی، IL-6 (به ترتیب با 04/0p< و 03/0p<)، TNF-α (به ترتیب با 03/0p< و 01/0p<) و hs-CRP (به ترتیب با 04/0 p<و 009/0p<) را به طور معنی داری کاهش دادند. به علاوه، تمرینات تناوبی در مقابل تمرینات تداومی منجر به کاهش بیشتر سطوح IL-6 (20% در مقابل 19/13%؛ 08/0p<)، TNF-α (12/42% در مقابل 31/29%؛ 20/0p<) و hs-CRP (17/52% در مقابل 17/21%؛ 01/0p<) گردیدند. نتیجه گیریهر دو نوع تمرین تداومی و تناوبی سطوح سایتوکین های التهابی را به طور معنی داری کاهش دادند؛ اما تاثیر تمرینات تناوبی در کنترل این عوامل خطرساز بیماری های قلبی- عروقی بیشتر بود.کلید واژگان: تمرین تداومی, تمرین تناوبی, اینترلوکین-6, عامل نکروز تومور-آلفا, پروتئین واکنشی حاد با حساسیت بالاBackground and AimSome cytokines are introduced as the predictors of cardiovascular disease risk factors. The aim of this study was to investigate the effect of 8 weeks of continuous and interval training on serum TNF-ɑ, IL-6 and hs-CRP levels in female basketball players.Materials and MethodsThirty eight healthy female basketball players voluntarily participated in this study, and further they randomly divided into three groups including continuous, interval and control groups. Blood samples were collected in both pre and post-test after 12 hours of fasting. Continuous and interval training were performed 3 times per week for eight weeks.ResultsEight weeks of continuous and interval training significantly reduced serum IL-6, TNF-ɑ and hs-CRP levels (p<0.05); while these variables had no significant effect in the control group (p>0.05). Moreover, significant difference were found for IL-6 levels between continuous and control group (p=0.005). The same result also were found for TNF-ɑ levels between interval and control groups (p=0.001) as well as also between continuous training and control group (p=0.03). The mean changes of hs-CRP showed a significant difference between interval and control group (p=0.0001) and also between interval and continuous training group (p=0.01). In this way, Interval training versus aerobic training led to further decrease in levels of IL-6 (20% vs. 13.19%), TNF-ɑ (42.12% vs 29.31%) and hs CRP (52.17% vs 21.17%), respectively.ConclusionBoth of continuous and interval training during eight weeks could significantly decreased inflammatory cytokines levels, moreover, interval training made the most changes in these cytokines. Therefore, continuous and interval training are recommended to prevent and control cardiovascular disease risk factors.Keywords: Aerobic training, Interval training, Interleukin- 6, Tumor necrosis factor, C-reactive protein
-
زمینه و هدفتمرین استقامتی هوازی به عنوان کارآمدترین شکل تمرین بدنی، آثار متابولیکی سودمندی بر بیماران چاق دارد و در کاهش التهاب مزمن موثر است. با توجه به نقش کلیدی آپلین در تنظیم متابولیسم انرژی، شناخت سطوح آپلین در اختلالات وابسته به چاقی حائز اهمیت میباشد. هدف مطالعه تاثیر 12 هفته تمرین هوازی فزآینده بر مقادیر آپلین و شاخص های التهابی TNF-α، IL-6 وCRP زنان چاق غیر فعال بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی 30 زن چاق غیر فعال (سن 1/75±37/19 سال، شاخص توده بدن 2/42 ±35/01 کیلوگرم بر متر مربع) که هیچ گونه فعالیت بدنی منظمی نداشتند؛ به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی تمرین هوازی فزآینده دویدن را با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه سه روز در هفته و به مدت 12 هفته انجام دادند. میانگین تقریبی زمان هر جلسه طی 12 هفته (از هفته اول تا آخر)، 60 دقیقه بود. نمونه های خونی ناشتا قبل و بعد از مطالعه جمع آوری شد. مقادیر پلاسمایی و سرمی نشانگرهای بیوشیمیایی با استفاده از کیت های تجاری و با روش الایزا سنجش شدند. برای تعیین تفاوت موجود بین مقادیر پیش آزمون یا پس آزمون در هر گروه نیز از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه 2×2 استفاده گردید. میزان معناداری 0/05≥p در نظر گرفته شد.یافته هانتایج آزمون، کاهش معنادار مقادیر آپلین (p<0/001) و شاخص های التهابی TNF-α (p<0/001) IL-6 (p<0/001)و CRP (p<0/001) را نشان داد که نتیجه تاثیر تمرین هوازی فزآینده بود.نتیجه گیریانجام تمرین هوازی فزآینده به طور غیرمستقیم با کاهش توده چربی و به طور مستقیم با کاهش تولید سایتوکاین ها در بافت چربی، منجر به کاهش بیشتر آپلین شده و می تواند سازوکاری برای کاهش التهاب در زنان چاق غیر فعال باشد.کلید واژگان: تمرین هوازی فزآینده, آپلین, عامل نکروز تومور آلفا, اینترلوکین- 6, پروتئین واکنشیCBackground and AimAerobic endurance training is the most efficient type of physical training. It indicate beneficial effects on obese subjects because of decreasing chronic inflammation. Apelin plays a key role in energy metabolism adjustment. Therefore it is important to study the levels of blood apelin in obese people. The aim of this study was to investigate the effects of 12 weeks of progressive aerobic training on the level of apelin, TNF-α, IL-6 and CRP in obese inactive women.Materials and MethodsIn this semi-experimental study, 30 obese inactive women (mean age 37.19±1.75 yr, body mass index 35.01±2.42 kg/m2) with no regular physical training were selected. They were randomly divided into two groups (N=15) including training and control groups. The individuals in the training group performed a progressive aerobic training protocol including running 3 days a week during period of 12 weeks up to the 60 to 80 percent of maximum heart rate. The average of exercise duration in every session was approximately 60 minutes. Fasting blood samples were taken before and after protocol. The concentrations of biochemical markers in plasma and serum were measured by commercial ELISA kits. To extraction of results the two-way ANOVA 2×2 test was applied and the significance level was considered as p≤0.05.ResultsTwo-way ANOVA was demonstrated the significant decreases in levels of apelin (p<0.001), TNF-α (p<0.001), IL-6 (p<0.001) and CRP (p<0.001) after progressive aerobic training.ConclusionProgressive aerobic training is related to reduction of fat tissue and cytokines production and consequently decreases in apelin levels. The apelin reduction can be considered as a well-known mechanism to decrease inflammation in obese inactive women.Keywords: Progressive aerobic training, Apelin, Tumor necrosis factor alpha, Interleukin 6, C-reactive protein
-
با توجه به نقش مهم التهاب در بروز بسیاری از اختلالات ریوی، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین شنا بر بیان ژن عامل نکروز تومور آلفا و عامل هسته ای کاپای بی در بافت ریه موش های صحرایی بود. برای بررسی این هدف، 20 سر موش صحرایی ویستار پنج هفته ای با محدوده وزنی23 ± 102 گرم به طور تصادفی به دو گروه کنترل (تعداد = 10) و تمرین شنا (تعداد = 10) تقسیم شدند. پروتکل تمرین شامل سه ماه تمرین شنا (پنج روز در هفته) بود که از 25 دقیقه در هفته اول (با اضافه بار تمرینی چهار لیتر در دقیقه) به 60 دقیقه (با اضافه بار تمرینی10 لیتر در دقیقه) در هفته انتهایی رسید. با استفاده از تکنیک Real-Time PCR، بیان ژن های عامل نکروز تومور آلفا و عامل هسته ای کاپای بی در بافت ریه موش های صحرایی سنجیده شد. از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی طبیعی بودن توزیع داده ها و آزمون تی مستقل برای مقایسه بین گروهی استفاده گردید (α<0.05). نتایج نشان داد که 12 هفته تمرین شنا سبب کاهش معنادار بیان ژن های عامل نکروز تومور آلفا و عامل هسته ای کاپای بی در بافت ریه شد(به ترتیبP=0.0001 و P=0.001). عامل نکروز تومور آلفا و عامل هسته ای کاپای بی مسئول اصلی رونویسی آبشاری از سایتوکاین ها و کموکاین های پیش التهابی و درنتیجه، شروع پاسخ های التهابی هستند؛ بنابراین، به نظر می رسد که کاهش این عوامل می تواند التهاب و خطر ابتلا به اختلالات ریوی را کاهش دهد.کلید واژگان: تمرین شنا, عامل نکروز تومور آلفا, عامل هسته ای کاپای بی, بافت ریهConsidering the important role of inflammation in pulmonary disorders the purpose of this study was to investigate the effect of a period of swimming training on Tumor necrosis factor alpha (TNF-α)and Nuclear factor- kappa B (NF-κB) gene expression in lung tissue of wistar rats. Twenty wistar rats of five weeks ages with the weight range of 102±23 g randomly divided into control (n=10) and swimming training groups (n=10). The training protocol included three months of swimming (5 times per week) which begun from 25 minutes in the first week (with the water flow intensity of 4 liters per minute) and reached to 60 minutes (with the water flow intensity of 10 liters per minute) at the final week. Quantitative Real-Time PCR used for detecting and quantifying expression profiles of TNF-αand NF-κB genes in the lung tissue of rats. Kolmogorov-Smirnov test was used to test the normality of data distribution and Independent t test was used to determine the between group differences (αKeywords: Swimming Training, Tumor Necrosis Factor-Alpha, Nuclear Factor-Kappa B, Lung Tissue
-
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر پنج هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح عامل نکروز تومور آلفا در بافت چربی زیرپوستی و احشایی موش های صحرایی نر بود. بدین منظور، 20 سر موش صحرایی (با میانگین سنی هشت هفته و میانگین توده بدنی 10±190 گرم) به صورت تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی شدید و گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین تناوبی شدید به صورت پنج جلسه در هفته و به مدت پنج هفته اجرا گردید. حیوانات در هفته اول با سرعت 37 متر بر دقیقه، شش وهله دو دقیقه ای را با یک دقیقه استراحت فعالیت نمودند. در هفته دوم، سوم، چهارم و پنجم تعداد وهله ها به ترتیب به 7، 9،10 و 12 مرحله رسید و سرعت نیز به 40،43،49 و 52 متر بر دقیقه افزایش یافت. همچنین، 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و در حالت ناشتایی، حیوانات با استفاده از زایلازین و کتامین بیهوش شدند و بافت چربی احشایی و زیرپوستی آن ها استخراج گشت. همچنین، جهت سنجش عامل نکروز تومور آلفا، گلوکز و انسولین از روش الایزا استفاده شد و مقادیر گلوکز نیز به روش رنگ سنجی آنزیماتیک مورد اندازه گیری قرار گرفت. علاوه براین، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون تی مستقل مورداستفاده قرار گرفت و سطح معناداری (05/0) در نظر گرفته شد. نتایج نشان می دهد که پنج هفته تمرین تناوبی شدید باعث کاهش معنادار سطوح عامل نکروز تومور آلفا در بافت چربی احشایی و زیر پوستی و انسولین پلاسمایی (P≤0.001) و نیز مقاومت به انسولین (P≤0.01) شده است. بااین حال، تغییرات در گلوکز پلاسما معنادار نمی باشد (P=0.752). درمجموع، نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که تمرین تناوبی شدید می تواند باعث کاهش سطوح عامل نکروز تومور آلفا در بافت چربی احشایی و زیرپوستی و نیز انسولین پلاسمایی شود. همچنین، این روش تمرینی می تواند در کاهش مقاومت به انسولین نیز نقش داشته باشد.کلید واژگان: تمرین تناوبی شدید, عامل نکروز تومور آلفا, مقاوت به انسولین, چربی احشایی, چربی زیرپوستیThe aim of the present study was to investigate the effects of 5 weeks of high-intensity interval training (HIIT) on TNF-α level in visceral and subcutaneous adipose tissue in male Wistar rats. Twenty male rats (age: 8 weeks, weight: 190 ± 10 g) were randomly divided into HIIT training and control groups. Training program consisted of high-intensity speed running. Training program was performed for 5 weeks, 5 sessions per week. In the first week, animals completed 6 high-intensity interval bouts in 2 minutes at 37 m/min with 1-min rest intervals. In the second, third, fourth and fifth weeks the number of bouts increased respectively to 7, 9, 10 and 12, and the speed increased respectively to 40, 43, 49, 52 m/min. Seventy-two hours after the last training session, animals was anesthetized with a cocktail of xialyzine and ketamine, and visceral and subcutaneous adipose was removed. ELISA method was used for TNF-α, glucose and insulin measurement. Independent-samples t test was used for data analysis and significance level was set at 0.05. The results indicated that five weeks of HIIT training caused significant decreases in visceral and subcutaneous levels of TNF-α and plasma insulin (P 0.001) as well as insulin resistance (PKeywords: High Intensity Interval Training, TNF, α Insulin Resistance, Subcutaneous Fat, Visceral fat
-
افزایش مقادیر پلاسمایی FIB (فیبرینوژن)، TNFα (عامل نکروز تومور آلفا)، IL-6 (اینترلوکین 6)، HCY (هموسیستئین) وCRP (پروتئین واکنشیc ) به عنوان شاخص های خطر بیماری های قلبی عروقی شناخته شده اند . از این رو هدف، پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته برنامه تمرین هوازی بر شاخص های خطر بیماری های قلبی عروقی در زنان چاق غیر فعال بوده است. 20 زن چاق غیر فعال با Kg/m230 BMI ≥ انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه تمرین هوازی و کنترل داوطلب شرکت در پژوهش حاضر شدند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته، هفته ای سه جلسه، هر جلسه به مدت 30 دقیقه با 60 تا 65 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا شد. از گروه تمرین هوازی و کنترل، قبل و بعد از اتمام برنامه تمرینی در شرایط ناشتا برای سنجش مقادیر متغیرهای پژوهشی با استفاده از روش آزمایشگاهی آنزیم ایموانسی (ELISA) نمونه گیری خونی به عمل آمد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماریt همبسته و t مستقل در سطح معناداری (05/0P<) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد برنامه تمرین هوازی به طور معناداری میزان HCY (001/0p=)، FIB (001/0p=)، TNFα (002/0p=)، IL-6 (038/0p=) و CRP (001/0p=) زنان چاق را کاهش می دهد. همچنین، نتایج آزمون t مستقل نیز نشان داد بین دو گروه تمرین هوازی و کنترل در متغیرهای پژوهشی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). یافته های پژوهش حاضر نشان داد یک برنامه 8 هفته ای تمرین هوازی کنترل شده و منظم می تواند نقش موثری در کاهش مقادیر شاخص های التهابی بیماری قلبی عروقی در زنان چاق داشته باشد .کلید واژگان: تمرین هوازی, هموسیستئین, فیبرینوژن, عامل نکروز تومور آلفا, اینترلوکین 6, پروتئین واکنشیc, زنان چاق غیر فعالThe rise in plasma levels of FIB (fibrinogen), TNFα (tumor necrosis factor-alpha), IL- 6 (Interleukin-6), HCY (homocysteine), and CRP (C-reactive protein) are known to be indexes of risk factors for cardiovascular events. The aim of the present study was to investigate the effect of 8 weeks of an aerobic exercise program on indexes of risk factors for cardiovascular events in inactive obese women. 20 inactive obese women with BMI≥30 kg/m2 were volunteered to take part in this study and were randomly divided into two groups of aerobic and control. The exercise program consisted of 8 weeks, three sessions per week, each session 30 min. with 60-65% MHR. Before and after the exercise protocol, blood samples of both groups (in fasting state) were collected by ELISA method to measure the variables under study. The data were analyzed through paired t test and independent t test (PKeywords: aerobic exercise, HCY, FIB, TNFα IL, 6, CRP, inactive obese women
-
تاثیر هشت هفته برنامه تمرین هوازی ناپیوسته (10×3 دقیقه) بر نشانگرهای زیستی خطرزای قلبی عروقی در زنان چاق غیرفعالدر بیشتر تحقیقات انجام گرفته از تمرینات هوازی پیوسته استفاده شده است و درمورد تاثیر تمرین هوازی ناپیوسته بر نشانگرهای زیستی خطر بیماری قلبی عروقی اطلاعات کاملی وجود ندارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته برنامه تمرین هوازی ناپیوسته (10×3 دقیقه) بر نشانگرهای زیستی خطرزای قلبی عروقی در زنان چاق غیر فعال بود.20 زن چاق غیر فعال با Kg/m230 BMI ≥ انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 10 نفری تمرین هوازی ناپیوسته و کنترل داوطلب شرکت در پژوهش تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته، هفته ای سه جلسه، هر جلسه 3 بار، هر بار به مدت 10 دقیقه و با فاصله استراحتی 5 دقیقه میان هر وهله با60 تا 65 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا شد. از گروه تمرین هوازی ناپیوسته و کنترل قبل و بعد از اتمام برنامه تمرینی در شرایط ناشتا برای سنجش مقادیر متغیرهای پژوهشی با استفاده از روش آزمایشگاهی آنزیم ایموانسی (ELISA) نمونه گیری خونی به عمل آمد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماریt همبسته و t مستقل در سطح معناداری (05/0P<) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد برنامه تمرین هوازی ناپیوسته به طور معناداری مقدار HCY، FIB،TNFα، IL-6 وCRP زنان چاق را کاهش می دهد (05/0P<). نتایج آزمون t مستقل نیز نشان داد، بین دو گروه تمرین هوازی ناپیوسته و کنترل در متغیرهای پژوهشی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). یافته ها نشان داد تمرین هوازی ناپیوسته موجب کاهش پلاسمایی مقادیر نشانگرهای زیستی خطر بیماری قلبی عروقی در زنان چاق می شود، چنانکه این کاهش می تواند در پیشگیری، کنترل و کاهش بروز بیماری قلبی عروقی موثر واقع شود.
کلید واژگان: اینترلوکین 6, پروتئین واکنشی c, تمرین هوازی ناپیوسته, عامل نکروز تومور آلفا, فیبرینوژن, هموسیستئینThe influence of 8-week discontinuous aerobic training (3×10 min) on cardiovascular risk biomarkers in inactive obese womenTo date, most studies have focused on continuous aerobic training and there is not comprehensive information about the influence of discontinuous aerobic training on cardiovascular risk biomarkers. Taking this into consideration, the purpose of the present study is to investigate the influence of an 8-week discontinuous aerobic training program (3×10 min) on cardiovascular risk biomarkers in inactive obese women. 20 inactive obese women with BMI≥30Kg/m2 volunteered to take part in this study. They were randomly divided into two equal groups of 10 called the discontinuous aerobic group and control group. The training was programmed for 8 weeks, 3 sessions in each week and three 10-min exercises in each session with a 5-min break between each exercise and 60 to 65 percent of maximum heart rate. The blood sampling ELISA method was used to measure the variables required from the discontinuous and control groups before and after the training program at overnight fast. The data were analyzed using paired t-test and independent t-test in the significance level of (P<0.05). The results revealed that discontinuous training program significantly decrease the level of HCY, FIB, TNFα, IL-6, and CRP in obese women (P<0.05). Also the results of independent t-test indicated that there is a significant difference between discontinuous aerobic training and control groups regarding the considered variables (P<0.05).The current study suggested that the discontinuous aerobic training can lead to the plasma reduction on cardiovascular risk factors in obese women. This reduction can be influential in preventing, controlling, and decreasing cardiovascular biomarkers.Keywords: Discontinuous aerobic training, Homocysteine, Fibrinogen, Tumor necrosis factor, alpha, Interleukin, 6, C, reactive protein
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.