به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "توزیع خدمات" در نشریات گروه "جغرافیا"

تکرار جستجوی کلیدواژه «توزیع خدمات» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • احمدرضا شیخی، فاطمه عباسی*

    شهرهای امروزی به ویژه در کشورهای درحال توسعه، با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی مستمر، پس از انقلاب صنعتی به سرعت توسعه یافتند و این رشد و توسعه پیامدهای بسیاری با خود به همراه داشته است. یکی از این پیامدها یا بحران های جوامع بشری در نابرابری های اجتماعی و فقدان عدالت اجتماعی و اقتصادی ریشه دارد و به یکی از مباحث جدی پیشروی برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. در این تحقیق، هدف ارزیابی عدالت فضایی شهر اهواز با توجه به پراکنش جمعیت آن است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و بر اساس نقشه کاربری اراضی شهرداری اهواز و بلوک های آماری مرکز آمار در سال 1395 است. در این پژوهش از 12 لایه اطلاعاتی به عنوان لایه های کالبدی شهر اهواز استفاده شده است. این لایه های اطلاعاتی با استفاده از روش گامای فازی تحلیل شده اند و در انتها نقشه وضعیت عدالت فضایی به دست آمده است. با توجه به بررسی 12 لایه اطلاعاتی در شهر اهواز و بررسی نحوه توزیع آنان مشخص گردید بیشتر امکانات و خدمات در مرکز شهر اهواز تجمع یافته اند و حدود 46 درصد وسعت شهر در وضعیت خیلی نا برخوردار قرار دارد؛ و تنها 5 درصد کل مساحت شهر اهواز وضعیت بسیار برخوردار را داشته است. درمجموع 15 درصد مساحت شهر وضعیت برخوردار و خیلی برخوردار را در شهر اهواز دارا می باشیم. همچنین طبق تحلیل های صورت گرفته حدود 33 درصد جمعیت شهر اهواز در وضعیت عدم برخورداری و برخورداری کم ازلحاظ دسترسی به خدمات و امکانات هستند. با توجه به یافته ها، می توان نتیجه گرفت که عدالت فضایی در شهر اهواز به خوبی برای تمامی شهروندان وجود ندارد و تک مرکزی بودن شهر بسیاری از جمعیت شهر را از خدمات و امکانات مناسب و در دسترس محروم کرده است. تحلیل های جمعیتی و توزیع کاربری ها نشان دهنده عدم تناسب در توزیع خدمات و امکانات با توجه به پراکنش جمعیتی است.

    کلید واژگان: عدالت فضایی, کالبد شهر, توزیع خدمات, شهر اهواز
    Ahmad Sheikhi, Fatemeh Abbasi *

    Today's cities, especially in developing countries, have rapidly developed after the industrial revolution due to continuous population growth and urbanization, and this growth and development has had many consequences. One of these consequences or crises in human societies is rooted in social inequalities and the lack of social and economic justice, and has become one of the serious issues for urban planners and managers. The aim of this research is to evaluate the spatial justice in Ahvaz city based on its population distribution. The research method is descriptive-analytical and is based on the land use map of Ahvaz municipality and statistical blocks in 2016. In this study, 12 information layers were used as the physical layers of Ahvaz city. These layers were analyzed using the fuzzy gamma method, and the map of spatial justice status was obtained. Based on the analysis of the 12 information layers in Ahvaz city and their distribution, it was determined that most of the facilities and services are concentrated in the center of Ahvaz city, and approximately 46% of the city's area is in a very unfavorable situation. Only 5% of the total area of Ahvaz city has a very favorable status. In general, we have 15% of the city's area in favorable and very favorable situations in Ahvaz. Also, according to the analysis, about 33% of the population of Ahvaz city are in a situation of lack of access to services and facilities. Based on the findings, it can be concluded that spatial justice does not exist well for all citizens in Ahvaz city, and the centralization of the city has deprived many of the city's residents of suitable and accessible services and facilities. Population analysis and land use distribution indicate a mismatch in the distribution of services and facilities based on population distribution.

    Keywords: Spatial Justice, city physical, service distribution, Ahvaz city
  • مهدی اخگری*، سلیمه سالارزایی

    با بررسی میزان نابرابری ها در توز یع خدمات و  شناسایی الگوی فضایی بی عدالتی در سطح شهر میتوان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تر ی هستند و بی عدالتی ها بیشتر در کدام بخش و محله شهری تمرکز یافته است. عدالت فضایی و عدالت جغرافیایی به منزله توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهری به منظور رسیدن به یک جامعه متوازن و یکی از رهیافت های عدالت اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل عدالت فضایی در نحوه توزیع خدمات در سطح محلات منطقه چهار شهرداری زاهدان است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است.به منظور تحلیل نحوه توزیع خدمات در سطح محلات منطقه چهار ، از مدل های L.Q ، ضریب امتیاز استاندارد شده  و مدل VIKOR استفاده شده است. سپس به منظور سنجش رضایت شهروندان از نحوه توزیع خدمات از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد خدمات شهری و همچنین توزیع فضایی جمعیت و خدمات به صورت عادلانه در سطح محلات منطقه 4 توزیع نشده، به طوری که محلات آزادی میانی و مصلی قدس در بهترین وضعیت و محلات شیرآباد و کلاته کامبوزیا در پایین ترین سطح برخورداری از توزیع خدمات قرار دارند. یافته های حاصل از پرسشنامه رضایت شهروندان در توزیع خدمات نشان دهنده نارضایتی شهروندان از نحوه توزیع خدمات است. به طوری که محلات آزادی و کلاته کامبوزیا به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان رضایت را از نحوه توزیع خدمات بودند. علت این امر را می توان در عدم تعریف مشخص کاربری های محله ای در نظام مدیریت شهری ، عدم تسهیلات زیرساختی خدماتی دانست که از مهمترین جنبه هایی است که نابرابری را در سطح محلات را شدیدتر نموده است.  از آنجایی که مدیریت شهری عامل اصلی توزیع خدمات در سطح محلات است، می تواند با آگاهی از نحوه توزیع خدمات در سطح محلات و رضایت شهروندان از نحوه توزیع خدمات نقش بهتری را در توزیع خدمات داشته باشد.

    کلید واژگان: عدالت فضایی, مدیریت شهری, توزیع خدمات, محلات منطقه 4, زاهدان
  • لیدا علیزاده*، حمید شایان

      امروزه یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی منطقه ای، مسئله توسعه متعادل و متناسب خدمات اساسی متناسب با پراکنش جمعیت آن منطقه می باشد. چرا که عدم توزیع خدمات مذبور منجر به ایجاد بحران های جمعیتی، اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی در راستای توزیع عادلانه و توسعه متوازن مناطق خواهد شد. هدف از این پژوهش، سنجش سطح خدمات زیر ساختی شهری- روستایی و رابطه آن با پراکنش جمعیتی در استان خراسان رضوی می باشد. این پژوهش دارای ماهیتی توصیفی- تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی و برای تحلیل داده های خام و پهنه بندی شهرستان های استان خراسان رضوی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و نرم افزار GIS استفاده شد. در این رابطه، یافته های حاصل از مدل ویکور و مدل سلسله مراتب فازی در سطح شهرستان های استان بیانگر عدم توزیع متعادل خدمات می باشد. شهرستان مشهد در بالاترین سطح از برخورداری و شهرستان های سبزوار و نیشابور در حد متوسط و شهرستان های خلیل آباد و جوین در سطح نامطلوب قرارگرفته اند. با توجه به اینکه شهر مشهد اولین شهر زیارتی ایران بوده به عنوان بزرگ ترین کانون جذب جمعیتی در این استان می باشد در وهله اول به نظر می رسد این خدمات در سطح استانی در مقایسه با سایر مراکز جمعیتی متعادل نباشد و لذا این تحقیق دنبال این می باشد که چه راهکارهایی با توجه به شرایط محلی و منطقه ای که عملی و قابل اجرا باشد می توان ارائه داد که این مراکز جمعیتی به سمت نقطه تعادلی  کشیده شود. در ادامه، جهت بررسی ارتباط بین شاخص های جمعیتی با وضعیت برخورداری شهرستان ها به لحاظ خدمات شهری از آزمون پیرسون استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد؛ بین تراکم جمعیت و نرخ رشد جمعیت با تمرکز خدمات، به ترتیب با ضریب (0.721) و (0.076) رابطه مستقیمی وجود دارد، از سوی دیگر، فاصله از مرکز استان با سطح برخورداری از خدمات اساسی با ضریب (0.113) رابطه چندان معنی داری ندارد.

    کلید واژگان: پراکنش جمعیت, توزیع خدمات, عدالت فضایی, نابرابری منطقه ای, استان خراسان رضوی
    Lida Alizade *, Hamid Shayan

    Today, one of the important issues in regional planning, The issue of balanced and proportionate development of basic services is proportional to the distribution of the population of that region. Because non-distribution of services will lead to demographic, social and complex spatial problems, in the direction of equitable distribution and balanced development of the regions. The purpose of this research is to measure the level of urban-rural infrastructure services and its relationship with demographic distribution in Khorasan Razavi province. This is a descriptive-analytic study. For collecting data, documentary and field studies were used to analyze the raw data and classify the cities of Khorasan Razavi province using multi-criteria decision making models and GIS software. The findings of the Vikor and AHPF model in the province's cities indicate non-distribution balanced of services. The city of Mashhad has the highest level, and the cities of Sabzevar and Neyshabur are moderate, and Khalil Abad and Jovein are in the unfavorable level. Considering that the city of Mashhad is the first Iranian pilgrimage city, it is the largest attraction zone of the province, it seems that these services are not balanced in comparison with other population centers. And so the research seeks out what strategies can be made to reach the equilibrium point, given local and regional conditions that are practical and feasible. Pearson test was used to investigate the relationship between demographic indicators and the status of cities in terms of urban services. The results showed that there is a direct relationship between population density and population growth rate with the focus of services. The distance from the center of the province is not significantly related to the level of facilities.

     Introduction

      Spatial inequality in the deployment of area residents and activities is not a new phenomenon in any part of the world. But in developing countries, the spatial divergence between regions is exacerbated by the socioeconomic disparities and inequality in the distribution of essential services. Proper and optimal distribution of basic facilities in the social, economic, cultural and health sectors across regions and regions is one of the most important factors in preventing inequality and gaps in development and proper spatial distribution of population across the land. One of these areas is the metropolis of Mashhad in Khorasan Razavi province, which comprises a significant part of the population and is then hierarchically located in the cities of Neyshabur and Sabzevar. In this regard, we are dealing with cities that have not been able to compete with such large metropolitan areas, but this does not mean that the metropolitan areas of Khorasan Razavi have all the potential but rather that they should be compared to the population in which they are located. The city of Mashhad itself has many deprived areas that cannot compete with the central parts of the city and its populations lack basic and basic services on a large scale. Therefore, this research seeks to find out what is feasible and feasible for local and regional conditions, so that the province can be brought to regional equilibrium. The purpose of this study was to investigate the relationship between population component distribution and basic services with the spatial justice approach in Khorasan Razavi cities. The obtained results were obtained through combination models and rank-sum method and correlation method.

    Methodology

     In this study, the integration model (a combination of multi-criteria decision making models) is used to analyze and weight the research indicators of the model (TOPSIS), and to integrate the eight indicators, the VIKOR model and the model A fuzzy hierarchy (AHPF) is used. At the end of the research, Pearson correlation test was used to investigate the relationship between population indices (population density and population growth rate) with the degree of basic services of provincial cities.  

    Results and discussion

    Findings of Vikor model and AHPF model in Khorasan Razavi province provinces show unbalanced distribution. Mashhad is in the highest level and the cities of Sabzevar and Neyshabur are in the average level and Khalilabad and Javin are in the lower level. Pearson test was used to examine the relationship between population density, distance of cities from provincial centers and population growth rate with the status of provinces. The results of this test show that there is a direct relationship between population density and natural growth rate with the distribution of urban services such that Mashhad, Neyshabour, Sabzevar and Quchan have the highest density and natural growth rate among provincial cities. They have a relatively favorable spatial distribution. The results showed that the relationship between the cities distance from the center of the province and the rate of enjoyment of the urban services index is very weak, so that Neyshabur and Sabzevar cities have relatively high distance with the capital city in the high ranks. They are indexed by municipal services, while Binaloud is 68 kilometrs from the provincial capital. Also by comparing the distance of Torbat-e-Heydariyeh and Torbat-Jam cities, both of which are approximately the same distance from the provincial capital but do not have the same status in terms of Utilities Index. In other words, the distance from the provincial capital does not guarantee superior municipal services at the regional level.

    Conclusion

    Given that many cities of Khorasan Razavi province are in undesirable level, paying attention to the potentials and capabilities of these areas, especially in the cultural and health index, can lead to significant spatial inequalities in the distribution of services and facilities. Reduce the need for balanced and balanced development at the regional level.

    Keywords: Population Distribution, Distribution of Services, Space Justice, Regional Inequality, Khorasan Razavi Province
  • عامر نیک پور *، فاطره رزقی

    عدالت اجتماعی یکی از مهمترین مباحث مدیریت و برنامه ریزی شهری به شمار می رود. توجه به اهمیت توزیع عادلانه خدمات و امکانات در نواحی شهری از مهمترین عوامل کاهش نابرابری های محله ای و افزایش سطح رفاه اجتماعی و پایداری زندگی شهری محسوب می شود. در این پژوهش مناطق12 گانه شهر بابل به لحاظ برخورداری از خدمات و امکانات شهریتوسط مدل های تصمیم گیری چند معیاره و براساس 5 شاخص اصلی و 44 زیر شاخص رتبه بندی شده اند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به منظور جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. طبق نتایجمنطقه ی 3 با بیشترین میزان برخورداری رتبه اول و منطقه 12 با کمترین میزان در رتبه آخر جای گرفته است. همچنین توزیع شاخص ها و متغیرها در مناطق این شهر عادلانه و هماهنگ نمی باشد، به طوری که با افزایش فاصله از مرکز شهر میزان برخوداری از خدمات کاهش می یابد. بر این اساس میزان برخورداری در مناطق مرکزی (3، 4و10) بیشتر از مناطق بیرونی و حاشیه ای شهر(6 و9) است و شاخص آموزشی- فرهنگی از توزیع نامتعادل تری برخوردار است.

    کلید واژگان: توسعه پایدار شهری, عدالت اجتماعی, توزیع خدمات, بابل
    amer nikpour *, Faterh rezghi

    Social justice is one of the most important urban management and planning issues. Paying attention to the importance of equitable distribution of services and facilities in urban areas is one of the most important factors in reducing neighborhood inequalities and increasing the level of social welfare and sustainability of urban life. In this study, 12 areas of Babol city were ranked according to 5 criteria and 44 sub-indices in terms of urban services and facilities by multi-criteria decision making models. The research method is descriptive-analytical and has been developed to collect pesticides and minerals. According to the results of the regional rank 3 with the highest rate and region 12 with the lowest rank. Also, the distribution of indicators and variables in the areas of this city is not fair and harmonious, as service distance decreases with increasing distance from the city center. Accordingly, the level of enjoyment in central areas (3, 4 and 10) is higher than the outer and marginal areas of the city (6, 9) and the educational-cultural index has a more unbalanced distribution.

    Keywords: Sustainable Urban Development, Social Justice, Babol
  • لیلا محمدی *، محمد علی خانی زاده، محسن بابایی
    تبیین موضوع

    توزیع فضایی عادلانه خدمات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها، یکی از فاکتورهای مهم جهت دستیابی به عدالت اجتماعی می باشد، زیرا عدم برخوداری عادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد.  هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان هماهنگی در پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر ایلام و ارائه راهکارهای بهینه برای نیل به توزیع متعادل خدمات در سطح شهر، به منظور بهره مندی همه شهروندان از خدمات شهری مناسب است. 

    روش

    پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیل می باشد. با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره جستن از دو روش تحلیل عاملی و خوشه ای، به بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری در سطح شهر ایلام پرداخته است.

    یافته‎ها

    نتایج پژوهش بیانگر آن است که در بین سه شاخص خدمات شهری بین محلات شهر ایلام، شرایط شاخص کالبدی نسبت به دیگر شاخص ها در موقعیت بهتری قرار داشته و پس از آن شاخص اقتصادی و در نهایت شاخص اجتماعی در وضعیت مطلوب قرار گرفته است. از طرفی بر اساس نتایج مقایسه ای از دو روش تحلیل(عاملی و خوشه ای) مشخص می گردد که ناحیه مرکزی در بهترین شرایط، ناحیه شادآباد در شرایط تا حدودی مناسب و نواحی جانبازان، چالیمار، نوروزاباد، آزادگان، رزمندگان و بانبرز در شرایط نامناسب قرار دارند.

    نتایج

    وضعیت بوجود آمده ماحصل مشکلاتی چون: عدم مدیریت مداوم (طی 21 سال 13 شهردار تغییر کرده است)؛ ضعف در تدوین و اجرای قوانین؛ سوء مدیریت و ناهماهنگی میان دستگاه های مرتبط با مدیریت شهری و نداشتن نگاه یکپارچه؛ ناپایدار بودن درآمدهای شهرداری؛ غلبه نگاه قبیله ای بر نگاه شهروندی؛ پراکندگی نامطلوب تراکم؛ کمبود سرانه کاربری های تفریحی و... می باشد.

    کلید واژگان: توزیع خدمات, نابرابری, تحلیل عاملی و خوشه ای, شهر ایلام
    Mohammad Ali Khanizadeh, Leyla Mohammadi *, Mohsen Babaii
    Objective

    The square distribution of services and sources among the different areas of city and the  citizens' equal access to these services is the synonym of sicial justice, due to the fact that the unfair access to the sources would cause the sicial crisis and complex spatial problems, and also the justly appropriate distribution would lead to the balanced development of urban areas. The purpose of this study is to evaluate the coordination level of population and urban services in different areas of Ilam city and to present the optimal solutions in order to reach to a balanced services distribution at the city level for all citizens to use the urban services.

    Methods

    The present study is based on the analytic_descriptive methododology with the practical purpose. Spss and factor and cluster analysis have been used to survey the urban services distribution in Ilam.

    Results

    The results of the study indicate that among the three indicators of urban services and among the neighborhoods of Ilam, the physical index circumstances are in a better position than other indicators. The economical index is in a mild optimal position. On the other hand, based on the two comparative analysis methods (factor, cluster), it is concluded that the central area is in the best position, and the area of Shadabad in in a mild position, while other areas like Janbazan, Chalimar, Norouzabad, Azadegan, Razmandegan, and Banbarz are in an inappropriate situation

    Conclusion

    The situation arose due to problems such as: lack of continuous management (during the 21 years 13 mayor has changed); weakness in the formulation and implementation of laws; maladministration and inconsistency between the urban management systems and the lack of integrated vision; the volatility of municipality revenues; overcoming the look Tribal citizenship look; undesirable dispersion of congestion; per capita consumption of recreational amenities.

    Keywords: Distribution of Services, Inequality, Factor, Cluster analysis, Ilam City
  • اسماعیل نصیری هنده خاله *
    امروزه مشکلات ناشی توزیع نامناسب خدمات شهری، باعث شده است که توزیع خدمات شهری از کلیدیترین عناصر شهری جهت و برقراری عدالت فضایی باشد. عدالت فضایی و عدالت جغرافیایی به معنی توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهری باری رسیدن به جامعه ای متوازن و یکی از رهیافتهای عدالت اجتماعی است. در این میان، موضوع خدمات رسانی و برخورداری نامناسب و گاه متناقض مناطق مختلف شهرها از خدمات عمومی، با مفهوم عدالت فضایی در تضاد است. بنابرای نمیتوان بخشی از جامعه شهری را از خدمات شهری محکوم کرد. محرومیت از این خدمات یا دسترسی به آنها با هزینه ی بیشتر زمینه نابرابری های فضایی را در شهرها فراهم می آورد.
    شهر قزوین همچون اغلب شهرهای کشور دارای فضاهای نابرابر در برخورداری از خدمات شهری است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر با توجه به مفهوم عدالت فضایی بررسی ارتباط بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات و دسترسی مناسب ساکنین نواحی 19 گانه شهر قزوین از خدمات عمومی شهری است.
    روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و به منظور جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای بررسی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی نسبی و به منظور تحلیل نابرابری های فضایی نحوه توزیع خدمات در سطح نواحی از مدل ویکور بهره گرفته شده است. نتایج مدل آنتروپی (74152/0) نشان میدهد که پراکنش جمعیت در نواحی شهری قزوین به صورت متناسبی صورت نگرفته است.
    بطوری که نواحی 15،16 و 19 که بیتشرین درصد جمعیت را به خود اختصاص داده اند از حداقل امکانات شهری برخوردار میباشند. ناحیه 8 با امتیاز Q =8410/0 و ناحیه 17 با امتیاز Q= 889/0 کمترین برخورداری از امکانات و ناحیه 12 و 13 بیشترین برخورداری را در مدل Vikor دارا میباشند.
    نتایج آزمونهای کای اسکور و ANOVA نیز بیانگر تفاوت معنی دار در رضایتمندی شهروندان در زمینه متفاوت بودن توزیع فرصتها و دسترسی به خدمات شهری است. بنابراین توزیع خدمات شهری مناسب با نیازهای نواحی نمی باشدوکاربری های توزیع شده در نواحی شهری مورد استفاده شهروندان نمی باشد.
    کلید واژگان: پراکنش جمعیت, توزیع خدمات, عدالت فضایی, مدل ویکور, نواحی 19 گانه شهر قزوین
    Esmaeel Nasiri Hendeh Khaleh *
    Nowadays cities especially those in developing countries, regarding population growth and continuous urbanization, need spatial justice in appropriate using of different urban public services more than any time. Urban services especially in neighborhoods play a crucial role in the formation of urban systems. problems caused by inappropriate distribution of urban services the urban elements and spatial justice. Geographical and spatial justice means fair distribution of services and therefore it is achieving a balanced society and social justice. Among these problems, the issue of inappropriate service of urban districts and public service contradicts spatial justice. it is impossible to deprive a part of population from urban services. Deprivation to these services with higher cost leads to more spatial inequalities in cities.Qazvin like most of other cities in the country suffers from unequal urban services. Accordingly, the present research, regarding the concept of spatial justice,the relationship between population and service distribution and inhabitants’ access of 19 districts in Qazvin. The methodology used was used descriptive and analytical and data gathering was done through library and survey. To investigate the distribution of the population relative Entropy model was used to analyze the spatial inequalities related to the distribution of services in the areas VIKOR model was used.Results from Entropy (0.74152) show that population distribution has not appropriately occurred in urban areas in Qazvin. Areas 15, 16 and 19 with the highest percentage of population enjoyed the least facilities. Area 8 with 0.8410-Q and area 17 with 0.889-Q enjoyed the least facilities and areas 12 and 13 enjoyed the highest facilities in the VIKOR model.Results obtained by Chi- Square Test and AVONA indicate this significant difference in citizens’ satisfaction regarding differences in distribution of opportunities regarding differences in distribution of opportunities and access to urban services. urban service distribution is not in accordance with the areas’ needs and distributed services are not used by citizens.
    Keywords: population distribution, service distribution, spatial distribution, Vikor model, 19 districts in Qazvin
  • علی اصغر عبدالهی*، مجتی سلیمانی دامنه

    این پژوهش به تحلیل فضایی توزیع خدمات و پراکنش جمعیت در بین مناطق شهر اهواز از طریق رتبه بندی آن ها می پردازد. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است که از مدل های ضریب آنتروپی و تاکسونومی، آنتروپی شانون، SAR، SAW و روش های میانگین رتبه کپ لند و بردا استفاده شده است، جامعه آماری هشت منطقه کلان شهر اهواز است. شهر اهواز بر اساس آخرین سرشماری سال 1390 دارای 1112668 نفرجمعیت بوده است. از نظر توزیع و برخورداری از خدمات شهری، رشدی متناسب جمعیت نداشته است. ضریب همبستگی با عدد بدست آمده0.619 مشخص می کند که بین توزیع خدمات و تراکم جمعیت در شهر اهواز رابطه ضعیفی وجود دارد. نتایج حاصل از تلفیق مدل ها نشان می دهد در مناطق یک افزایش جمعیت و در مناطق 6، 7 و 8 افزایش سطح خدمات شهر برای هماهنگی بین نیازهای جمعیتی و خدماتی به نظر می رسد، بنابراین می توان گفت با توزیع متوازن و متعادل خدمات در بین مناطق کلان شهر اهواز با توجه به نیازهای جمعیتی می توان به تعادل در سطح مناطق شهر رسید. براین اساس، برقراری ارتباطی منطقی بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات در مناطق هشت گانه شهر اهواز برای نیل به پایداری و عدالت اجتماعی ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: تحلیل فضایی, پراکنش جمعیت, توزیع خدمات, مناطق شهری, &quot, شهر اهواز&quot
    Aliasghar Abdollahi*

    This study analyzes the spatial distribution of population among districts in Ahvaz by ranking them. The research way is descriptive analytical models and taxonomy, SAR, SAW, entropy , Kapland and borad index is used. The population is eight area of Ahwaz metropolitan. Ahvaz city, according to latest census of 1390 the population was 1112668 and intern of distribution and access to municipal services, population growth is not appropriate. The correlation coefficient obtained with a value of 0.619 indicates that the distribution and population density in the city of Ahwaz, there is a weak relationship. Combining the results of the model show in 1 area looks increase in population and in region 6,7 and 8 in order to increase the level of coordination between the needs of the population and service so we can say with a balance distribution of service across metropolitan areas in Ahwaz according to the needs of population can reach a balance in urban areas. Therefore, the relationship between the distribution of the population and services in eight districts in Ahwaz to achieve sustainability and social justice seems necessary.

    Keywords: Spatial Analysis, Distribution of Population, Distribution of service, urban areas, Ahwaz city
  • حسین یغفوری، سجاد قاسمی، نرگس قاسمی
    سرآغاز عدالت اجتماعی ریشه در عدالت فضایی و محیطی دارد. با توجه به اینکه خدمات شهری به مثابه ی نوعی کالای عمومی محاسبه می شود که برآورد و مکانیابی صحیح آنها در حوزه مدیریت شهری است؛ بنابراین نمی توان بخشی از جامعه شهری را از آن محروم کرد. عدالت فضایی به منزله توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهری به منظور رسیدن به یک جامعه متوازن و یکی از رهیافت های عدالت اجتماعی است. عدم توزیع مناسب خدمات باعث از میان رفتن عدالت و افزایش نارضایتی شهروندان از محل سکونت خود و مدیران شهری خواهد شد.روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. به منظور تحلیل توزیع خدمات شهری در منطقه 19 شهرداری تهران از مدل ویکور استفاده شده است. نتایج نشان می دهد خدمات در منطقه 19 به طور عادلانه توزیع نشده است به نحوی که در عدالت فضایی از لحاظ برخورداری از شاخص های مطروحه، محله شریعتی شمالی با امتیاز 0.042 بیشترین سطح برخورداری را از امکانات و خدمات دارا می باشد و محله شهید کاظمی با امتیاز 1، کمترین برخورداری از امکانات و خدمات منطقه 19 را دارا است.
    کلید واژگان: توزیع خدمات, عدالت فضایی, مدیریت شهری, منطقه 19
    Hossein Yaghfoori Dr, Sajad Ghasemi, Narges Ghasemi
    The beginnings of social justice rooted in spatial and environmental justice. Since the civil service is considered as a public good, the estimation and the correct positioning is in the area of urban management, so it cannot deprived some parts of the society. Spatial justice as the fair distribution of urban services and facilities is one of the justice society approaches to achieve a harmonious society and social justice. Lack of proper distribution services make injustice and dissatisfaction among citizens of their location and city managers. The research method is descriptive-analytic. In order to analyze the distribution of municipal services in 19 District of Tehran, Vikor model was used. The results show that the services are not distributed in 19 district of Tehran, so that in terms of spatial equity of presented indicators, North Shariati neighborhood with a score of 0.042 has the highest level of the facilities and services and Shahid Kazemi neighborhood with a score of 1, has the lowest enjoyment of facilities and services of 19 district
    Keywords: Distribution of Services, Spatial Justice, Urban Management, nineteen district
  • هوشنگ سرور، منیژه لاله پور، سولماز سربازگلی
    امروزه یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی شهرها، بحث توسعه متعادل و متناسب در شهرها و برخورداری مناسب ساکنان شهرها از خدمات شهری می باشد. در این میان برنامه ریزان شهری با جمع آوری و تحلیل داده های مکانی و فضایی و انعکاس نتایج به مدیران شهری تلاش می کنند که توزیع خدمات و امکانات شهری به نحوی هدایت شود که به نفع همه اقشار و گروه های اجتماعی جامعه باشد و به گونه ای برنامه ها و طرح های توسعه زمینه ساز تحقق عدالت اجتماعی و فضایی در شهرها واقع شوند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات شهری در 37 ناحیه شهری تبریز و ارزیابی برخورداری نواحی شهری و جمعیت آن، از خدمات شهری صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد بدین صورت که برای ارزیابی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی نسبی و ضریب جینی، و برای ارزیابی توزیع خدمات از مدل تاپسیس استفاده شده است. همچنین از آزمون همبستگی برای تبیین رابطه بین جمعیت و توزیع فضایی خدمات استفاده شده است. نتایج بدست آمده از مدل آنتروپی نشان دهنده توزیع و پراکنش موزون جمعیت در نواحی شهری تبریز می باشد. اما نتایج ارزیابی توزیع خدمات شهری در مناطق شهری نشانگر آن است که نواحی مناطق 9و10 تبریز دارای کم ترین برخورداری و ناحیه یک منطقه2و3 دارای بیشترین برخورداری از خدمات شهری هستند. همچنین نتیجه ارزیابی همبستگی بین رتبه جمعیت و تاثیر آن در برخورداری از خدمات شهری با استفاده از مدل اسپیرمن در حدود (0.4991) بوده که نشان از وجود همبستگی بین رتبه جمعیت و دسترسی به خدمات شهری دارد.
    کلید واژگان: پراکنش جمعیت, توزیع خدمات, نواحی شهری, ضریب آنتروپی, تاپسیس
    H. Sarvar, M.Lalepour, S.Sarbazgholi
    Today one of the most important issues in urban planning, discussion of balanced and proportionate development in cities having a population of urban services is appropriate. The urban planners to collect and analyze local and spatial data and reflect the results to urban managers are trying in achieving this goal is the distribution of urban facilities and services will lead to a way that will benefit all social groups in society and lead to social and spatial justice in cities. This study aimed to investigate the relationship between population distribution and the distribution of urban services in urban regions, 37 urban regions of Tabriz and evaluation its urban areas and its population; the civil service has been made. In this study, to assess the distribution of population of the relative entropy model and to assess distribution of services have been used TOPSIS model. The method of this study is descriptive-analytical. The results of entropy model indicates that the distribution of population is proportionate in Tabriz; Also, the evaluation results the distribution of urban services in urban regions indicate that regions of zone 9,10 Tabriz which have the lowest utility and region 1 of zone 2 and zone 3 in the TOPSIS model are having the greatest enjoyment of civil service. Also, the evaluation results correlation between population rank and to its impact on the enjoyment of civil service pay, by using of the Spearman model about (0.4991) shows a high correlation between population rank and access to urban services exist.
    Keywords: Population Distribution, Distribution Services, Entropy Index, TOPSIS
  • نادر تابعی *، علی موحد، سیمین تولایی، موسی کمانرودی
    عدالت فضایی، شاخه ای از عدالت اجتماعی است که مرکز اصلی برنامه ریزی تاسیسات شهری نیز محسوب می شود. عدالت فضایی، وضعیت محلات را از نظر شیوه توزیع خدمات و میزان برخورداری از شاخص های مختلف اقتصادی اجتماعی و زیربنایی بررسی می کند. در مقاله حاضر، وضعیت عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری در سطح محلات 18گانه منطقه 6 تهران بررسی شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. به این صورت که ابتدا با استفاده از مدل ویکور (VIKOR) توزیع خدمات در محلات منطقه 6 تحلیل شد. سپس به منظور سنجش عملکرد مدیریت شهری از شیوه توزیع خدمات از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد که وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات منطقه 6 عادلانه نیست. محلات آرژانتین ساعی و میدان ولیعصر با امتیاز 0.069 و 0.083 وضعیت مطلوب تری در برخورداری از خدمات و محلات جنت رفتگر و فاطمی با امتیاز 1 و 0.863 کمترین میزان برخورداری را از توزیع خدمات دارند. همچنین یافته های حاصل از رضایت شهروندان در توزیع خدمات، نشان دهنده نارضایتی شهروندان از شیوه آن است؛ به طوری که محلات کشاورز و قزل قلعه به ترتیب، بیشترین و کمترین میزان رضایت را از شیوه توزیع خدمات داشتند. مشارکت ندادن شهروندان، نداشتن تعریف مشخص کاربری های محله ای در نظام مدیریت شهری ایران، نبودن و نزول تسهیلات زیرساختی خدماتی و مشخص نبودن جایگاه شورایاری ها که حلقه واسط بین شهروندان و مدیران شهری محسوب می شوند از مهم ترین جنبه هایی است که نابرابری را در سطح محلات شدیدتر کرده است. بدان سبب که مدیریت شهری، عامل اصلی توزیع خدمات در سطح محلات است با آگاهی از شیوه توزیع خدمات در سطح محلات و رضایت شهروندان از آن نقش بهتری در توزیع خدمات دارد.
    کلید واژگان: عدالت فضایی, مدیریت شهری, توزیع خدمات, محلات منطقه 6 تهران
    Nader Tabei *, Ali Movahed, Simin Tawallai, Mousa Kamanroudi
    Spatial justice is a focal point in the field of urban facilities planning, and a branch of social justice, in which neighborhood's status, in terms of distribution of services and and the enjoyment of various economic, social and infrastructure indicators, are examined. In this paper, spatial justice in distribution of urban services in 18 neighborhoods of Tehran's 6th district was studied. The research method is descriptive-analytical. In a way that at first, using VIKOR model, we analyzed the distribution of services in neighborhoods. Then, in order to evaluate the urban management in distribution of services, SPSS statistical tests were used. The results of vikor model show an unfair distribution of services at the neighborhoods of 6th district. Argentina-Saaee, and Vali Asr Square neighborhood, with the score of (0.069) and (0.083) enjoyed better services; and Jannat-Roftegar, and Fatemi neighborhoods with score (1) and (0.863), had the weakest service distribution. Findings showed citizen dissatisfaction from service distribution. In a way that Keshawarz and Qezel-Qale had the highest and lowest level of satisfaction in case of distribution of services. The reason for this can be found in the lack of participating the citizens, having non-defined neighborhood usages in the civil management system of Iran, the lack or decline of infrastructure facilities, and services and the unclear status of councils -as a link between citizens and civil managers. These are the important factors, intensifying the inequality between neighborhoods. As urban management is the main axle of services distribution among neighborhoods, it can play a better role in the distribution of services, with acquiring knowledge of how the way of services distribution in the neighborhoods, and citizen satisfaction level of that distribution.
    Keywords: Spatial justice, urban management, distribution of services, neighborhoods of Tehran's 6th district
  • حسن افراخته، وحید ریاحی، حمید جلالیان، سودابه سرایی*
    عدالت فضایی با آموزه های انسانی و علمی، در حقیقت موجب بروز ضعف ها و توان های نواحی مختلف می شود. از آنجا که بیشتر سیاست های تخصیص و توزیع منابع ملی و منطقه ای در کشور از طریق برنامه ریزی متمرکز انجام می گیرد، پژوهش حاضر در پی تحلیل عدالت فضایی خدمات روستایی در استان اصفهان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز با روش اسنادی گردآوری شد. این پژوهش با به کارگیری 8 شاخص خدمات روستایی متشکل از 77 معرف، انجام گرفت. داده ها با نرم افزارهای SPSS و Excel تجزیه وتحلیل شد. روایی شاخص ها با تحلیل عاملی تاییدی انجام گرفت. سپس، به عنوان ورودی مدل تاکسونومی عددی با نرم افزار GIS به صورت نقشه طراحی شد. در این پژوهش شهرستان ها از نظر توزیع خدمات روستایی به سه گروه عادلانه، نسبتا عادلانه و ناعادلانه تقسیم شد. نتایج نشان دهنده وجود نابرابری در پراکنش خدمات بود و نشان داد خدمات روستایی به طور عادلانه در سطح شهرستان های استان اصفهان توزیع نشده است. به عبارت دیگر، در نقاط کم جمعیت تمرکز مراکز خدماتی و در نقاط پرجمعیت تر کمبود خدمات رسانی مشهود است و در توزیع خدمات روستایی در استان اصفهان هیچ توجهی به عامل بسیار مهم جمعیتی نشده است.
    کلید واژگان: تاکسونومی عددی, توزیع خدمات, خدمات روستایی, عدالت فضایی
    Hassan Afrakhteh, Vahid Riahi, Hamid Jalalian, Soodabeh Saraei *
    Spatial justice with scientific and humanitarian teachings, cause the weaknesses and strengths in different areas. Since most of the allocation and distribution of national and regional resources in the country through focused planning, The present study is an analysis of spatial justice of rural services in the Isfahan province. The research method is descriptive and analytic. The required data were collected through documents. This study, using the 8 Rural Services measures consists of 77 variables was performed. Data were analyzed using SPSS and Excel. Validity of measures confirms using factor analysis and then used as input to numerical taxonomy technic. The obtained results using the GIS software were designed as a map and charts. In this research counties were divided into three groups in terms of distribution of rural services. The results indicated that there is inequality in the distribution of services and showed that rural services are not distributed fairly in the counties of Isfahan province. In other words, in the sparsely populated areas, focused service centers and in more densely populated areas, the lack of service evident. And for rural service delivery in the Isfahan province not pay any attention to important factors such as population.
    Keywords: Distribution of services, Numerical Taxonomy, Rural services, Spatial justice
  • سعید ملکی، فرشته شنبه پور
    دسترسی عادلانه همه افراد جامعه به خدمات بهداشتی درمانی باعث ارتقای سطح سلامت برای انجام فعالیتهای اجتماعی شده و باعث ایجاد فضای رشد و توسعه در جامعه می گردد. در پژوهش حاضر با هدف تحلیل خدمات بهداشتی درمانی از دیدگاه عدالت اجتماعی ابتدا وضعیت 24 شهرستان استان خوزستان به لحاظ برخورداری از شاخصهای بهداشتی درمانی، با استفاده از مدل TOPSIS مورد ارزیابی قرار گرفته و مشخص شد که شهرستان اهواز نسبت به سایر شهرستانهای استان از وضعیت مطلوبتری برخوردار است. سپس سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان با استفاده از مدل موریس به چهار گروه توسعه یافته، درحال توسعه، کمتر توسعه یافته و محروم تقسیم شده و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی توزیع آنها نمایش داده شده است و نتایج نشان داد که از کل شهرستان های استان، 6 شهرستان توسعه یافته، 8 شهرستان در حال توسعه، 8 شهرستان کمتر توسعه یافته و دو شهرستان محروم می باشند با توجه به نتایج محاسبه ضریب تغییرات (C.V) بالاترین نابرابری در بین شهرستان ها به شهرستان باوی با ضریب 118/3 و از نظر شاخص ها به داروسازان با ضریب 351/3، و کمترین اختلاف در بین شهرستان ها به شهرستان اهواز با ضریب 194/2 و در بین شاخص ها به متوسط تعداد کارکنان خانه بهداشت با ضریب 274/0 اختصاص دارد. در پایان نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از وجود همبستگی مثبت و معنی داری بین میزان شهرنشینی و برخورداری از شاخص های بهداشتی- درمانی در بین شهرستان های استان خوزستان است.
    کلید واژگان: توزیع خدمات, عدالت اجتماعی, بهداشت و درمان, استان خوزستان
    Saeed Maleki, Fereshteh Shanbehpoor
    Equal access of human beings to health services has promoted health level for social activities and has created growth and development space in society. From the perspective of social justice the present study aimed to analyze health services of 24 cities of Khuzestan province regarding health indicators and using TOPSIS model. It was determined that Ahvaz enjoyed more favorable status than other cities of province. Then using Morris model the development level of cities was divided to four groups, developed, developing, least developed and poor and their distribution was revealed using geographic information systems. And considering all cities of province, results showed 6 developed, 8 developing, 8 least developed and 2 deprived cities. Regarding the results of coefficient variation, the highest inequality belonged to Bawi with 3.118 and the lowest inequality to Ahvaz with 2.194 and considering indicators, the pharmacists with 3.351 and care home staff with 0.274 had the highest and lowest coefficients respectively. Finally the results of Pearson correlation test showed there was a positive and significant correlation between the degree of urbanization and enjoyment of health indicators among the cities of Khuzestan province.
    Keywords: Distribution of services, Social justice, Health, Khuzestan province
  • جمیله توکلی نیا، آرمان مسلمی*، ابراهیم فیروزی، سارا بندانی
    میزان و چگونگی توزیع خدمات شهری نقش موثری در جابه جایی فضایی جمعیت و تغییرات جمعیتی در مناطق شهری دارد. از آنجا که یکی از معیارهای توسعه پایدار شهری توجه به توزیع متوازن جمعیت است، توزیع خدمات شهری می تواند موجب عدالت فضایی گردد. هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان هماهنگی در پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر اردبیل است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و در آن از ضریب آنتروپی برای بررسی میزان تعادل در توزیع جمعیت و از ضریب پراکندگی و مدل ویکور برای بررسی میزان تعادل در توزیع خدمات شهری در نواحی شهر اردبیل استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، نواحی چهل وچهارگانه شهر اردبیل است که با توجه به هفده شاخص خدمات شهری ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ناحیه های 6 و 7 منطقه 2 با بیشترین امتیاز (بسیار برخوردار) و ناحیه 7 منطقه 4 با کمترین امتیاز (بسیار محروم) به ترتیب در سطح اول و آخر قرار گرفته اند. همچنین بر اساس یافته های پژوهش، خدمات در برخی شاخص ها مانند فرهنگی، مهدکودک، آتش نشانی و... به صورت متعادل در نواحی شهر توزیع نشده است. همچنین بر اساس ضریب همبستگی پیرسون، بین تراکم جمعیت و توزیع خدمات (161/0) رابطه معناداری وجود ندارد. یعنی توزیع خدمات مطابق با نیازهای جمعیتی نبوده است، بلکه ویژگی های اجتماعی – اقتصادی ساکنان نواحی در پراکنش و توزیع خدمات موثر بوده اند. بررسی ضریب همبستگی پیرسون میان پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات (151/0) در نواحی شهر اردبیل نبود رابطه معنادار را بین این دو متغیر نشان می دهد. بنابراین ضمن افزایش شاخص های خدمات شهری در سطح نواحی شهر اردبیل، برقراری ارتباط هماهنگ و موثر بین پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر اردبیل ضروری به نظر می رسد. رشد شتابان جمعیت شهری و پیشی گرفتن آن از امکانات و خدمات شهری مطلوب و نبود برنامه ریزی صحیح، موجب ناهمگونی و عدم تعادل توزیع امکانات و خدمات در سطح شهر می شود.
    کلید واژگان: پراکنش جمعیت, توزیع خدمات, شهر اردبیل, مدل ویکور
    Jamile Tavakolinia, Arman Moslemi *, Ebrahim Firozi, Sara Bandani
    Amount and status of municipal services’ distribution can have an effective role on spatial commutation of people and population variations in urban regions, and since taking equal distribution of population into account is one of the criteria of civic sustainable development, the distribution of municipal services should satisfy spatial justice. The goal of this research is to evaluate the coordination level in population sparseness and services’ distribution in different areas of Ardebil. Using descriptive-analytical study and application of the equilibrium distribution of entropy and scattering coefficient also checked Vikor model for study of equilibrium in the distribution of services in the city of Ardabil. Statistical population areas of 44 districts in the city of Ardabil in seventeen index is evaluated. The results show that the 6 and 7 in the 2 highest rating (very important) and in 4 of the 7-fewest points (very poor) are located on the first and last. Also based on Pearson’s coefficient, there is no meaningful relation between population density and services’ distribution (0.161), i.e. services are not distributed according to population need, but socio-economic properties of residents in different areas has effected scattering and distribution of services.
    Keywords: Spatial Population Distribution, Distribution of Services, Vikor Model, City of Ardabil
  • علی زنگی آبادی، علی باقری کشکولی، نازنین تبریزی

    توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها مترادف با عدالت اجتماعی است، زیرا عدم توزیع عادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد. بنابراین، پراکنش بهینه و اصولی خدمات و امکانات شهری، منطبق با عدالت اجتماعی، در فرآیند برنامهریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل چگونگی توزیع فضایی خدمات و امکانات در محلات شهر فیروزآباد جهت برقراری پراکنش متناسب یا متعادل آنها در محلات شهر است. بر این اساس، روش تحقیق "توصیفی- تحلیلی" و جامعه آماری، 12 محله شهری براساس تقسیمات کالبدی مسکن و شهرسازی است. شاخص های مورد استفاده، 17 شاخص توزیع خدمات در سطح محلات شهر فیروزآباد است. یافته ها بر اساس نتایج ضریب آنتروپی نشان دهنده گسترش برابری و تعادل نسبی در توزیع جمعیت محلات دوازده گانه شهر فیروزآباد است. همچنین بررسی میزان ضریب رگرسیون با مقدار 372/0 بین جمعیت و مساحت محلات شهر بیانگر عدم وجود رابطه معنی داری بین دو متغیر است. در حقیقت جمعیت پذیری نواحی شهری مطابق با مساحت موجود محلات نبوده است. بر اساس روش امتیاز استاندارد شده نیز بیشترین نابرابری در توزیع فضایی مربوط به شاخص خدماتی آموزش عالی، جهانگردی و پذیرایی و مراکز ورزشی و کمترین مربوط به خدمات حمل و نقل و انبار است. بر همین مبنا، محله 5 از ناحیه 2 به عنوان متعادل ترین محله و محله سه از ناحیه دو به عنوان نامتعادل ترین محله شهری از نظر توزیع بهینه خدمات شهری شناخته شده اند. ضریب رگرسیون خطی نشان می دهد توزیع خدمات در محلات شهر فیروزآباد متناسب با افزایش جمعیت و نیازها نبوده است. بنابراین ارتقای شاخص های خدمات شهری و توزیع متعادل آنها باید در اولویت قرار گیرند. در این راستا کنترل گسترش افقی و افزایش تراکم به ویژه در محلات 5 و 6 از ناحیه دو، ایجاد و تقویت زیرساخت های خدماتی و رفاهی در محلات کم برخوردار، ارایه امکانات و خدمات شهری به محلات 1 و 4 و 6 از ناحیه یک و محلات 2 و 3 از ناحیه دو به عنوان محلات ناپایدار و غیره پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: عدالت اجتماعی, نابرابری شهری, توزیع خدمات, توزیع جمعیت, محلات شهری, شهر فیروزآباد
    A. Zangiabadi, N. Tabrizi
    Introduction

    Social Justice is defined as unfair spatial distribution of Facilities Since lack of equitable distribution lead to Social crises and complex spatial problems while equitable distribution also lead to Balanced development of urban areas. So, optimal distribution of services and facilities, Based on social justice, has a very important role for urban planning process. The aim of this research is survey and analyzes ways of spatial distribution of services and facilities in urban areas in Firoozabad to establish of precise or balanced distribution in urban areas.

    Methodology

    Accordingly, methodology is descriptive-analytical and population, based on the physical division and urban development, is 12 urban neighborhoods. 17 indicators are used for services distribution in urban neighborhoods. Entropy Coefficient is used for analysis of data and standardized score index and coefficient of variation (C.V) are also used for distribution of urban services in urban neighborhood. Spearman correlation coefficients And regression coefficient are used for determination relation between variable. Finally, Strategic planning method SWOT is used for determine balanced development of population.

    Discussion

    According to General Census of Population and Housing 2011, Firoozabad has a population 64,969 that has a growth of 1/33 than 2001 General Census. Neighborhood 3 from district 1 has highest population density and Neighborhood 1 of district 1 has lowest density between all Neighborhoods in firoozabad. Findings based on results of entropy coefficient are shown equality and relative balance for population distribution among 12 Neighborhood in Firoozabad. Assessment rate of regression coefficient with 0/372 and area of Neighborhoods Indicating lack of causal relationship between two variables. In fact, there are not a proper relation between population and areas of neighborhood (population are not accordance with areas). Based on Standardized score method, the greatest inequality in spatial distribution belong to service Indicators include higher education, tourism and hospitality and sports centers and smallest of those belong to Transportation and warehousing. On this same basis, Neighborhood 5 from district 2 And Neighborhood 3 of district 2, based on optimal distribution for urban facilities, are most balanced and the most uneven neighborhoods respectively. Linear regression coefficients are shown that services distribution among Neighborhoods cannot be explained.

    Conclusion

    So, enhancement of indicators of urban facilities and balanced distribution of them should be the priority. In this regard, control of the horizontal extension and increase of density especially in Neighborhoods 5 and 6 from district 2, Creating and reinforcement welfare and Services infrastructure in areas with low facilities, provide urban facilities for Neighborhoods 1, 4 and 6 from district 1 and Neighborhoods 2 and 3 from district 2 As unstable neighborhoods are suggested.

    Keywords: Social Justice, Urban inequality, Distribution Services, Population Distribution, Urban neighborhoods, Firoozabad City
  • پروانه زیویار، محمدرضا درودی *

    خدمات شهری بهعنوان ابزار مدیریت توسعه شهری و عامل اصلی تداوم حیات شهری است که بدون آن زندگی شهروندان از فعالیت بازمی ماند. پراکنش بهینه و عادلانه آن منطبق با خواست مردم در فرایند برنامهریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. توزیع نابرابر شبکه معابر، سطح روشنایی، فضای سبز و غیره مدیریت شهری را نه تنها در ارایه خدمات عمومی شهر به شهروندان با مشکل روبرو ساخته است بلکه امنیت شهری را نیز در مناطق مختلف شهری افزایش یا کاهش داده است. پژوهش حاضر تاثیر عدالت فضایی را بر امنیت شهری در دو منطقه 4 و 18 شهر تهران با تجزیه و تحلیل سرانه های شهری و انطباق آن با مصادیق و شاخصهای برقراری عدالت و تحقق امنیت شهری برای شهروندان مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش به صورت کاربردی و با روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر آمار و اطلاعات کتابخانهای و پرسشنامه تدوین شده و یافته های کمی نیز با استفاده از نرم افزار SPSSتحلیل شده است. از نتایج این پژوهش نیز پایین-بودن سرانه های شبکه معابر و روشنایی و توزیع خدمات عمومی شهر در منطقه18 میباشد که سبب گردیده امنیت شهری بسیار پایینتر از منطقه4 باشد. در نهایت، پیشنهادهای کارایی در راستای ارتقای امنیت در سطح مناطق شهر تهران ارایه شده است.

    کلید واژگان: عدالت فضایی, امنیت شهری, توزیع خدمات, مناطق 4 و 18
    Parvaneh zarivar, Mohammadreza Dooroodi*

    Municipal services as a tool of urban management and urban survival are the main factor without which life citizens of activity remains open. Optimal and equitable distribution of it in accordance with the will of the people is very important in the process of urban planning. The unequal distribution network streets, the lighting and green space, etc., urban management, not only in providing public services to the citizens of the city are too many, but also urban security in urban areas has increased or decreased. The impact of criminal justice research on urban security in two areas 4 and 18 in Tehran by analyzing the urban per capita and its compatibility with the issues and indicators of justice and the realization of urban security to citizens is examined. The applicable research and analytical method based on the data library and questionnaire writing and quantitative data is analyzed using SPSS software. The results of this study, low per capita distribution network streets and lighting and public services in the region of 18 which has caused much lower than the local urban security. In this regard, the performance in order to improve security in the four districts of Tehran is provided.

  • علی موحد، سمین تولایی، موسی کمانرودی، نادر تابعی
    عدالت فضایی و عدالت جغرافیایی به معنی توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهری برای رسیدن به جامعه ای متوازن، و یکی از رهیافت های عدالت اجتماعی است. هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات منطقه شش براساس جمعیت، مساحت و سرانه کاربری های خدماتی است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. به منظور تحلیل نحوه توزیع خدمات در سطح محلات منطقه شش، مدل های L.Q، ضریب امتیاز استانداردشده و مدل VIKOR به کار گرفته شده است. سپس با به کارگیری مدل کپ لند (Copeland) نتایج مدل های مذکور تلفیق شد. نتایج نشان می دهد خدمات شهری به طور عادلانه در سطح محلات منطقه 6 توزیع نشده است. به طوری که محلات آرژانتین ساعی و میدان ولیعصر در بهترین وضعیت، و محلات فاطمی و قزل قلعه در پایین ترین سطح برخورداری از توزیع خدمات قرار دارند. همچنین، یافته ها حاکی از آن است که توزیع فضایی جمعیت و خدمات نیز به طور عادلانه انجام نگرفته است. بنابراین، با توجه به ساختار منسجم و سیستمی شهر، باید به عدالت فضایی در نحوه پراکنش خدمات در سطح محلات منطقه 6 و توزیع این خدمات با توجه به جمعیت آن توجه شود.
    کلید واژگان: توزیع جمعیت, توزیع خدمات, عدالت جغرافیایی, عدالت فضایی, مدل کپ لند
    Ali Movahed, Simin Tavallaei, Mousa Kamanroudi, Nader Tabei
    Spatial justiceand geographical justiceasfair distributionof services andamenitiesin order toachieveaharmonioussocietyandone of the socialjusticeapproach. Not proper distributionof services،leads toelimination ofthe justice and willincreasedissatisfaction of citizens from their location. The research method is descriptive – analytical. In order to analysis of how the distribution of services in neighborhoods of six region of Tehran، theLQ، standardized coefficient and VIKOR model is used. Then، using theCopelandmodeltocombinethe results ofthese modelsisdiscussed. The results show that an urban service is not distributed fairly in neighborhoods of this region. So that neighborhoods of Arjanteen – saei and MedaneValiasr in the best position and neighborhoods of Fatemi and Ghezelghale، are locatedat the lowest level in having of urban services distribution. Alsofindingsindicatedthat thespatial distribution of populationand servicesis not fair. Thus،considering the structure of coherent andsystematicof city، attention tothe spatialjustice ofdistributionservicein levelneighborhoods of six regionsanddistributionof these servicesaccording tothepopulation، has made itnecessary.
    Keywords: spatial justice, geographical justice, distribution of services, distribution of population, Copeland model
  • محسن احدنژاد*، علی زلفی، محمد جواد نوروزی
    امروزه یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی شهرها، بحث توسعه متعادل و متناسب در شهرها و برخورداری مناسب ساکنین شهرها از خدمات شهری می باشد. نقش برنامه ریزی در رسیدن به این هدف، باید توزیع خدمات و امکانات شهری، را به نحوه ی هدایت کند که به نفع همه اقشار و گروه های اجتماعی جامعه باشد و به عدالت اجتماعی و فضایی در شهرها و به تبع آن توسعه پایدار شهری منجر گردد. هدف از این پژوهش بررسی و شناخت نحوه توزیع جمعیت و خدمات در نواحی شهری زنجان و همچنین یک مقایسه بین نتایج بدست آمده از نحوه توزیع خدمات در بین نواحی شهری در مدل های VIKOR و TOPSIS می باشد. با توجه به هدف پژوهش، به ارزیابی نحوه پراکنش جمعیت (مدل آنتروپی) و توزیع خدمات (مدل VIKOR و مدل TOPSIS) و همچنین محاسبه همبستگی بین این دو متغیر(میزان جمعیت و دسترسی به خدمات) در نواحی شهری زنجان از مدل اسپیرمن استفاده شده است. نتایج بدست آمده از ضریب آنتروپی پراکنش جمعیت (0.9386) نشانگر آن است که پراکنش جمعیت در نواحی شهری زنجان متناسب می باشد اما نتایج بدست آمده از دو مدل VIKOR و TOPSIS مشخص می کند که توزیع خدمات در نواحی شهری زنجان متناسب نمی باشد. با توجه به ضریب همبستگی اسپیرمن (0.1098) مشخص می شود که توزیع خدمات شهری در نواحی شهری زنجان بر اساس پراکنش جمعیت، صورت نگرفته است. با توجه به نتایج تحقیقی بایستی با اقدامات و برنامه ریزی مناسب، به توزیع مجدد و پخش مناسب خدمات برای دست یابی به توسعه متوازن در نواحی شهری زنجان در راستای تحقق عدالت اجتماعی و به تبع آن دست یابی به توسعه پایدار شهری، اقدام شود.
    کلید واژگان: پراکنش جمعیت, توزیع خدمات, توسعه پایدار, عدالت اجتماعی, VIKOR, مدل TOPSIS
    Mohsen Ahadnejad*, Ali Zolfi, Mohammadjavad Nourozi
    Today one of the most important issues in urban planning are balanced development in cities and proportion of citizen from urban utilities. The role of planning to achieve this goal, the distribution of urban facilities and utilities will lead to the benefit of all social groups in society and social justice and sustainable development of urban space. The aim of this study was to investigate and identify the distribution of population and utilities in Zanjan city urban regions and also comparison between the results of the urban utilities distribution using VIKOR and TOPSIS models. According to the study, to assess the population distribution entropy model and for utilities distribution VIKOR and TOPSIS and for correlation between these two variables calculation (population and access to services) in urban regions Spearman model has been used in this case study. Results from the population distribution of entropy coefficient (0.9386), which indicates that the distribution of population in urban areas is proportional Zanjan with use VIKOR and TOPSIS models, but the results indicate that the distribution of services in urban areas is not appropriate in Zanjan city. The research results should be proper planning, for redistribute and distribution services suited to achieve balanced development in urban areas towards social justice and consequently achieve sustainable urban development.
    Keywords: Population Distribution, Utilities Distribution, Sustainable development, Social Justice, VIKOR, TOPSIS
  • محمد اسکندری نوده، مژگان خوشدلان
    هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان هماهنگی در پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر بندرانزلی و ارائه‎ی راهکاری برنامه ریزی‎شده برای نیل به توزیع متعادل خدمات در سطح نواحی شهر، به‎منظور بهره‎مندی همه شهروندان از خدمات شهری مناسب است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که در آن از مدل ضریب آنتروپی نسبی برای بررسی میزان تعادل در توزیع جمعیت در نواحی شهر، مدل ضریب پراکندگی و مدل تاپسیس برای بررسی میزان تعادل در توزیع خدمات استفاده شده است. جامعه‎ی آماری، نواحی نه‎گانه‎ی شهر بندرانزلی بر اساس طرح جامع پیشنهادی شهر است که توسط هشت شاخص خدمات شهری مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که پراکندگی جمعیت در نواحی شهری متعادل است، اما تنها 13 درصد از جمعیت کل شهر از خدمات شهری متعادل بهره‎مند بوده و40 درصد از کل جمعیت در شرایط نیمه‎متعادل و 47 درصد باقی‎مانده در شرایط نامتعادل بهره‎مندی از خدمات شهری به‎سر می برند. بررسی ضریب همبستگی پیرسون میان پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر، نشانگر نبود رابطه‎ی موثر بین دو متغیر است. بنابراین ضمن افزایش شاخص های خدمات شهری در سطح نواحی، برقراری ارتباط هماهنگ و موثر بین پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر بندر انزلی ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: پراکندگی جمعیت, توزیع خدمات, نواحی شهر بندر انزلی, مدل تاپسیس
  • میرنجف موسوی
    هدف این پژوهش، بررسی تاثیر الگوی توسعه‎ی شهری بر نحوه‎ی توزیع خدمات و امکانات شهری در شهر میاندوآب است. بر این اساس، روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که از مدل های آماری از قبیل ضریب همبستگی و رگرسیون های خطی، غیرخطی، لگاریتمی، وارونه و نمایی در نرم افزار رایانه ای SPSS استفاده شده است. با مبنا قرار دادن تراکم شهری به‎عنوان مشکل توسعه‎ی شهری، شهر میاندوآب دارای توسعه‎ی فشرده شهری است؛ زیرا تراکم خالص شهری 235 نفر در هکتار و تراکم ناخالص 5/62 نفر در هکتار برآورده شده است. همچنین با استفاده از 13 شاخص خدماتی نحوه‎ی توزیع خدمات در 30 محله‎ی شهر بررسی شده است که 2 محله دارای توزیع خدمات کاملا متعادل، 5 محله تقریبا متعادل، 10 محله نیمه‎متعادل و 13 محله نامتعادل در توزیع خدمات بوده اند. برقراری ارتباط آماری بین تراکم خالص جمعیت و z-score توزیع خدمات نشان می دهد که تراکم جمعیت با توزیع خدمات دارای رابطه معناداری نسبی است. به‎گونه‎ای که محله هایی با تراکم جمعیتی خیلی بالا، دارای توزیع خدمات کاملا نامتعادل هستند. بنابراین آسیب پذیری توسعه‎ی شهری میاندوآب با معیار قراردادن توزیع خدمات (عدالت اجتماعی) آشکار شد. به همین منظور به الگوی بهینه‎ی تراکم جمعیتی از طریق آزمون آماری مبادرت شده که تراکم جمعیتی 250 نفر در هکتار در هر محله به‎عنوان الگوی توسعه‎ی شهری پایدار تعریف می شود.
    کلید واژگان: عدالت اجتماعی, شکل شهر, تراکم جمعیت, توزیع خدمات, میاندوآب
    M. N. Mousavi
    Extended Abstract Introduction Inequality in the distribution of services and facilities in different neighborhoods of a city follows the overall pattern of urban growth "compact city" and "large city", in a way that the sustainable urban form includes such urban developments that lead to the formation of justice community in the cities. The urban growth pattern consists of two Compact cities and Spared out that most cities have followed from one of these patterns, these two forms are claim in Sustainable forms of cites and these patterns have different influence on urban services and facilities are distributed. The purpose of this essay is to study the pattern of urban development on the way of distribution of urban utility and services in Miandoaab city. Methodology According to the research objectives and components survey, this article is applied research. The Method Research Is Descriptive-Analytical. A survey, based on administrative divisions mentioned in various Places - Housing and Physical Planning is in 2006 year. Also by using of 13 utility indexes, the method of distribution of utility was studied at 30 regions. Using Methods of standardized score (Z-Score), different types of correlation and regression in the SPSS computer software. Results and Discussion Like other Iranian cities, Miandoab, after land reform has experienced a rapid urbanization growth. But the rapid urbanization growth caused by land reforms did not lead to disproportionate amounts of physical development and physical growth of the city. The most important criterion for the analysis of spatial equity and growth in the City of Miandoaab is the distribution of urban services that with using the standardized scores, distribution of services in different localities has been studied. According to 1956 statistics, Miandoab has an area of 84 hectares and its population of 14,767 people, and thus the mass urban population is estimated at about 176 people per hectare. Physical expansion of the city during the years of 1956-2006 was almost faster than population growth, and density of the city decreases from 176 people per hectare to 62.5 ha, that reflects the comparative horizontal continuing expansion with a nearly relatively high speed. Density reduction and further area growth because of city development, has been toward the Zarineh Rood and near the river many lands has been allocated for green areas, trees and parks. However, Miandoab city comparing with the other cities had a high population density. Physical development of the city is as a compact city development. Conclusion According to city density as problem of urban development. Miandoaab city has the compact urban development, because by urban net-density with 235 people per hectare and population -density 62.5 person per hectare was estimated. Also by using of 13 utility indexes, the method of distribution of utility was studied at 30 regions. Those 2 ones were have the balanced distribution of utility completely, 5 once were rather balanced, 10 ones were half- balanced and 13 once were un-balanced. Linking statistic relationship between population net-density and z-score distribution utility shows that population density and distribution service have the impressive comparative relation, while regions with rather over population density have the distribution services completely un-balanced. According to, damageability of urban development of Miandoaab city was appear by criterion of distribution of services (social justice) For this purpose optimal population density pattern by means of ventured statistic examination that population density with 250 person per hectare in any region is called sustainable urban development pattern.
    Keywords: Population Density, Social Justice, City Form, Miandoaab., Distribution Service
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال