جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مرودشت" در نشریات گروه "جغرافیا"
تکرار جستجوی کلیدواژه «مرودشت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
برداشت بیش از حد از سفره های آب زیرزمینی در کشور سبب افت شدید سطح ایستابی آبخوان و از بین رفتن لایه های آبدار زمین گردیده است که آثار آن پدیده فرونشست می باشد. در این پژوهش شبیه سازی تغییرات سطح آب زیرزمینی حوضه مرودشت - خرامه از یک دوره صحت سنجی و پردازش مجموعه گسترده ای از داده های خام در مدل ریاضی مادفلو استفاده شد. نتایج خروجی از تحلیل حساسیت پارامترهای موثر در واسنجی آبخوان مرودشت، نشان دهنده تاثیر حداکثری پارامترهای هدایت هیدرولیکی و ناهمسانگردی هدایت هیدرلیکی افقی و یک مجموعه گروه خطی شبکه آبراهه ای است. از این رو با آمار سازمان آب منطقه ای فارس مبنی بر وجود چاه هایی با آبدهی بالا در این مناطق هماهنگی دارد. با توجه به شرایط حاکم بر آبخوان در صورت ادامه روند بهره برداری کنونی پیش بینی می شود تراز سطح آب زیرزمینی در طی سال های 2019 تا 2029 میزان15 متر افت خواهد داشت هم چنین با توجه به نشست میانگین زمین که به طور میانگین0.76 متر به ازای 10 متر افت تراز آبخوان می باشد، میزان نشست متوسط زمین با روند کنونی برداشت در ده سال آینده 114.78سانتی متر قابل پیش بینی می باشد و با افزایش 30 درصدی برداشت، میزان افت تراز آبخوان در طی 20 سال آینده در حدود 37 متر می باشد که افت سالانه آن در حدود 1.9 متر می باشد. فرونشست زمین در این حالت نیز در حدود 280 سانتی متر پیش بینی می شود. در نهایت با استناد به نقشه های تهیه شده از آبخوان مرودشت با توجه به آبرفتی بودن سفره آب زیرزمینی اثر افت سطح آب را می توان با فاصله مکانی کم مشاهده کرد. که میزان فرونشست در حاشیه جنوبی و جنوب غربی دشت به دلیل ضخامت کم رسوبات و در نواحی شمالی و شمال شرقی دشت به دلیل رسوبات دانه درشت، کمتر از قسمت های مرکزی دشت باشد.کلید واژگان: فرونشست, آبهای زیرزمینی, مرودشت, استان فارس, مخاطرات محیطی, مادفلوExcessive abstraction of groundwater aquifers in the country has caused a sharp drop in the aquifer water level and the loss of aquatic aquifers, the effects of which is the phenomenon of subsidence. In this study, simulation of groundwater level changes in Marvdasht-Kharameh basin from a validation period and processing of a large set of raw data in Modflow mathematical model was used. The output results of sensitivity analysis of effective parameters in the calibration of Marvdasht aquifer show the maximum effect of hydraulic conductivity parameters and horizontal hydraulic conductance anisotropy and a set of linear groups of water supply network. Therefore, it is in line with the statistics of the Fars Regional Water Organization that there are wells with high discharge in these areas. According to the conditions of the aquifer, if the current operation trend continues, it is predicted that the groundwater level will drop by 15 meters during the years 2019 to 2029. Also, according to the average land subsidence, which averages 0.76 meters per 10 meters. The average land subsidence with the current harvest trend in the next ten years is predictable 114.78 cm and with a 30% increase in harvest, the rate of aquifer decline over the next 20 years is about 37 meters with an annual decline of about It is 1.9 meters. Land subsidence in this case is also predicted to be about 280 cm. Finally, according to the maps prepared from Marvdasht aquifer, due to the alluvial nature of the groundwater aquifer, the effect of water level drop can be observed from a short distance. The rate of subsidence in the southern and southwestern margins of the plain due to the low thickness of sediments and in the northern and northeastern parts of the plain due to coarse-grained sediments, is less than the central parts of the plain.Keywords: Subsidence, Groundwater, Marvdasht, Fars Province, Environmental hazards, MODFLOW
-
استفاده از انرژی های تجدیدپذیر از گذشته های دور مورد توجه بشر بوده است. برخی کشورها، تلاش دارند تا انرژی های تجدیدپذیری نظیر انرژی خورشیدی را به علت داشتن مزایای ویژه مانند عدم آلودگی های زیست محیطی، فراوانی، فناناپذیری و دسترسی پایدار، آن را به تدریج جایگزین انرژی فسیلی نمایند. پتانسیل انرژی خورشیدی بسترمناسبی برای توسعه اقتصادی روستاهای حاشیه مناطق و نواحی که دور از کانون های شهری یا مراکز روستایی پرجمعیت استقرار دارند، فراهم می کند. در برخی از کشورها به رغم وجود شرایط مناسب آب و هوایی، به دلایل مختلفی هنوز استفاده از انرژی خورشیدی متناسب با پتانسیل ها نیست. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی برای تبیین پتانسیل های انرژی خورشیدی برای توسعه اقتصاد روستایی بخش کامفیروز شهرستان مرودشت، براساس جامعه آماری 1825 خانوار، بر روی 270 نمونه تصادفی انجام شده است. پتانسیل و فرآیند ایجاد و گسترش انرژی خورشیدی به مثابه مولفه اثرگذار، به کمک 34 گویه در قالب شاخص هایی همچون آموزش و آگاهی بخشی، دانش و اطلاعات، اعتمادسازی، ظرفیت سازی، مشارکت و شراکت در سرمایه گذاری، سنجیده شده است. مولفه اثرپذیر پژوهش نیز از طریق 106 گویه در ابعاد نظام محیطی، نظام اجتماعی اقتصادی و کالبدی توسعه سکونتگاه ها سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که به کارگیری انرژی خورشیدی، در پایداری و توسعه اجتماعی اقتصادی سکونتگاه های روستایی موثر است. در حقیقت، شکل پذیری و گسترش فناوری انرژی خورشیدی برای بهبود فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی روستایی، بهبود فعالیت های اجتماعی و بهبود شاخص های محیط طبیعی و شاخص های زیربنایی و خدماتی روستایی بسیار کلیدی است. بنابراین، توجه به بهبود وضعیت آموزش و اطلاع رسانی و حمایت از روستاییان برای افزایش میزان بهره گیری و مشارکت و سرمایه گذاری در به کارگیری انرژی خورشیدی، پیشنهاد می شود.کلید واژگان: انرژی خورشیدی, توسعه اقتصادی, توسعه روستایی, کامفیروز جنوبی, مرودشت
-
هدف پژوهش حاضر، تحلیل نگرش روستاییان نسبت به گردشگری روستایی با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده در منطقه درودزن شهرستان مرودشت بود. داده های مورد نظر با کمک پرسشنامه از 250 نفر از روستاییان منطقه مورد مطالعه بدست آمد که بر اساس جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان به روش تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شده بودند. روایی صوری پرسشنامه، توسط متخصصان توسعه روستایی دانشگاه یاسوج تایید و پایایی ابزار سنجش نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ که مقدار آن بین 610/0 تا 868/0 به دست آمد، مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که، بین نگرش نسبت به گردشگری روستایی و متغیرهای میزان درآمد از منبع گردشگری روستایی، آگاهی، سودمندی درک شده، مشاهد، ارزش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری محسوس و تجربه فعالیت در زمینه ی گردشگری روستایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. با توجه به نتایج نیز پیشنهاد می شود که، برنامه های توانمندسازی حرفه ای روستاییان در قالب مجموعه ای مدون و جامعی (شامل اطلاعات و مهارت های مورد نیاز صنعت گردشگری) تدوین شده و بر اساس نیازسنجی دقیق نسبت به اجرای آن اقدام شود. همچنین، توجه هر چه بیشتر جامعه به صنعت گردشگری (به عنوان مثال از طریق تبلیغات در رسانه های انبوهی و گروهی و دیگر برنامه های آموزشی) می تواند باعث مساعد شدن نگرش افراد نسبت به گردشگری روستایی باشد.کلید واژگان: نگرش, نظریه رفتار برنامه ریزی شده, گردشگری روستایی, درودزن, مرودشتIntroductionTourism is a new approach in rural development which can be useful in empowering local people, human resources development, diversifying rural economy, crating job opportunities, increasing living standards, decreasing rural- urban divide and reducing migration from rural to urban areas. Rural tourism focuses on actively participating in a rural lifestyle. It can be a variant of ecotourism. Many rural villages can facilitate tourism because many villagers are hospitable and eager to welcome (and sometime even host) visitors. Rural tourism allows the creation of a replacement source of income in the non-agricultural sector for rural dwellers. The added income from rural tourism can contribute to the revival of lost folk art and handicrafts. Of course, it should be noted that tourism have some advantages and disadvantages like other development activities. For example, despite some advantages that mentioned above, some other consequences such as environmental degradation, falsely increasing prices of goods and services, damage to agricultural activities and so on, can be considered as disadvantages of rural tourism development. Therefore, the host community even may have negative attitude towards rural tourism. However governments assign a lot of budgets on rural tourism development, but less attention is paid to the attitude of the host community towards it. Thus, the aim of this study was to investigate rural people's attitudes towards rural tourism in the Doroodzan District of Marvdasht County, Southern of Iran.
ResearchMethodSurvey research method was used to study factors affecting rural people's attitudes based on the Theory of Planned Behavior. Data were collected using a predesigned questionnaire with a sample of 250 respondents that were selected based on Kerjcie and Morgan Sampling Table and stratified random sampling technique. Face validity of the questionnaire was verified by faculty staff of Rural Development Department of Yasouj University and its reliability was also verified using Cronbach's Alpha reliability coefficient (from 0.610 to 0.868). The questionnaire consisted of different statements about research variables including tourism, observation, attitude, subjective norm (Normative beliefs and motivation to comply), perceived behavioral control (control beliefs and control beliefs power), awareness, experience, and perceived usefulness which were measured using Likert Scale responses.
Findings: The results showed that investment in tourism in the region is very poor. Either villager's knowledge about rural tourism, or tourism advertising have an unfavorable situation in the study area. Rural people have a fairly favorable attitude toward tourism, and tourism caused improving marketing of agricultural products and commodities. Moreover, there were statistically significant relationships between attitude as dependent variable in one hand and independent variables such as income, awareness about rural tourism, perceived usefulness of rural tourism, observation, values, subjective norms, perceived behavioral control and prior experience about rural tourism
Conclusion and recommendations: Due to different problems in rural areas of Iran such as unemployment, low productivity and so on, attention to the other development approaches such as tourism can be considered as a guarantee for improving the quality of life in these regions. Nowadays, Agriculture requires less manual labor. The agricultural lands have been scattered to different and small parts. This trend is causing economic pressure on different villages, which in turn causes young people to move to urban areas. There is however, a segment of the urban population that is interested in visiting the rural areas and understanding the lifestyle. But, as mentioned above, the development of rural tourism may have different positive and negative consequences. Thus, the study of host people's attitude toward rural tourism I really necessary. The results of this study showed that rural people have a fairly positive attitude towards the development of rural tourism in their living location. Therefore, to avoid a negative attitude towards the tourism development and also to encourage people to invest and work in this field, some policies should be considered and executed in such regions such as:- advertisement about tourism development functions, benefits and strategies in mass media for host communities
- holding extension-education classes for villagers in the field of tourism especially rural tourism
- Providing banking loans and facilities for development of infrastructures and other tourist services in the region
- Introducing tourism attractions of the region to the other parts of the country or even world.Keywords: Attitude, The Theory of Planned Behavior, Rural Tourism, Doroodzan, Marvdasht -
بروز اندیشه های نوین در مباحث شهرسازی و ورود آنها به عرصه های مدیریت شهری موجب گردیده تا شهرها، تجارب متفاوتی را کسب کنند. افول حیات و سرزندگی در محلات شهری را می توان به عنوان یکی از نتایج پیروی از دیدگاه مدرنیسم دانست که همواره طرفدار کمی گرایی بوده است و به مباحث کیفی بی توجهی نموده است. پژوهش حاضر با هدف طیف سنجی و سنجش ابعاد سرزندگی در بافت ها و محلات شهر مرودشت انجام شده است. روش تحقیق، تحلیلی- پیمایشی و مبتنی برمنابع اسنادی و پرسشنامه های محقق ساخته می باشد. به منظور تحلیل داده ها از مدل الکتر (electre) استفاده شده است. مراحل تحقیق شامل سنجش (از طریق 44 سنجه در قالب 6 بعد اصلی)، ارزیابی و انتخاب محله ی برتر (منتخب از پنج بافت مختلف شهر) می باشد. طبق یافته های تحقیق، بافت شماره 4 و محلات آن عنوان سرزنده ترین و بافت شماره 3 و محلاتش کمترین میزان سرزندگی از نظر ساکنان را داشته اند. در ادامه با توجه به نحوه ی پراکنش عوامل موثر در سرزندگی از قبیل نوع توزیع کاربری های جاذب، محل قرارگیری فضاهای عمومی، موقعیت مراکز محله، کاربری زمین شهر و غیره . طیف سنجی سرزندگی در بافت های شهر مرودشت و محلات آن صورت می گیرد. نتیجه طیف سنجی به صورت نقشه های سرزندگی در محورهای اصلی، سرزندگی در مراکز اصلی، سرزندگی در نقاط گره گاهی، سرزندگی در لبه های بیرونی و محورهای پیرامونی بررسی شده است. در نتیجه آزمون طیف سنجی سرزندگی، بافت شماره 4 و محلات درون آن به سبب سرزندگی بیشتر، تمام گزینه های طیف سنجی را دربر می گیرند. در مقابل بافت شماره 3 و محلاتش با کمترین میزان سرزندگی هیچ یک از گزینه های طیف سنجی را شامل نمی شود.کلید واژگان: بافت های شهری, محلات شهری, سرزندگی, طیف سنجی, مرودشتThe appearance of new thoughts in urbanism and their entry in to the urban management has caused the cities to acquire different experiences. Decline of life and vitality in urban areas can be considered as one of the consequences of following modernism approach, which always advocate the quantity oriented and the quality issues. has been neglected.
This study aims to measure Spectrography and dimensions of vitality in different neighborhoods and textures of Marvdasht city .The study method was analytical surveying one and on the basis of documental resources and questionnaire. Electre model was used for data analysis. The research process involves assessing (through 44 measures in six main dimensions), evaluation and selecting the top neighborhood (selected among five different textures of the city). Based on the research findings, texture No.4 and its neighborhoods had the most vitality and texture No.3 and its neighborhoods had the lowest vitality from the view of the residents. In continue, with respect to the dispersion manner of effective factors on vitality including distribution of attractive usages, location of public areas, situation of the neighborhood centers, usage of the city lands, . . . the vitality spectrography is made in textures of Marvdasht city and its neighborhoods. The result of spectrography has been reviewed as vitality maps in the main axes, vitality in the main centers, vitality in bottlenecks, vitality at the outer edge and surrounding areas. As the result of spectrography test of vitality, texture No.4 and its neighborhoods for having more vitality covers all the spectrography alternatives comparing with texture No.3 and its neighborhoods with having the least rate of vitality which cover none of spectrography alternatives. Finally, with respect to the vitality dimension and the resulting Spectrography, the guidelines for creation, promotion and improvement of the vitality situation of the neighborhoods has been presented.Keywords: Urban textures, Urban neighborhoods, Vitality, Spectrography, Marvdasht -
نشریه جغرافیایی سرزمین، پیاپی 50 (تابستان 1395)، صص 107 -120
مناطق روستایی کشور و به تبع آن روستاهای واقع در شهرستان مرودشتدارای مشکلات زیادی در خصوص بیکاری جوانان بخصوص جوانان تحصیلکرده هستند که عدم توجه به این موضوع در طی سال های گذشته باعث مهاجرت تعدادی زیادی از جوانان روستایی به شهرهای استان فارس و روی آوردن به مشاغل کاذب شهری شده است. این مطالعه با هدف بررسی شناخت موانع ایجاد و توسعه کارفرینی در مناطق روستایی شهرستان مرودشت نوشته شده است. دامنه زمانی مورد استفاده در این مطالعه سالهای 1394-1393 بوده است. روش مورد استفاده در تحلیل داده های این تحقیق از روش برنامه ریزی استراتژیک و استفاده از ابزار SWOT بوده است. داده های مورد نیاز این مطالعه با توجه به ماهیت موضوع مورد مطالعه و پایین بودن میزان سواد در مناطق روستایی و ابزار مورد استفاده از روش مصاحبه و طوفان فکری بوده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که دو دسته عوامل در راه توسعه کارآفرینی در این مناطق نقش دارند. یک دسته مربوط به عوامل درونی موجود در روستا و دسته دوم مرتبط به عوامل کارکرد نظام اقتصادی (تورم رکودی) میگردد که مشکلات زیادی را برای توسعه کارآفرینی ایجاد نموده است. در پایان ، توصیه هایی برای رفع موانع موجود در راه توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی شهرستان مرودشت ارایه شده است.
کلید واژگان: کارآفرینی, مرودشت, اشتغال, موانع و مشکلاتA Study on Obstacles to Entrepreneurship in Rural Areas of Marvdasht in Order to Reduce UnemploymentTerritory, Volume:13 Issue: 50, 2016, PP 107 -120There are a lot of problems in rural areas of Iran and villages located in Marvdasht;one of them is unemployment of the youth,especially educated ones. Ignorance about the problem during the past years has made the youth immigrate to cities in Fars province and has made them to have unsuitable jobs. The study has been carried out to identify obstacle to the establishment and development of entrepreneurship in rural areas of Marvdasht. The period of time which is used in the study is within 2014-2015. The methods used in the study for data analysis, are strategic planning and using SWOT. The data collection for the study has been done by interview and brainstorming, due to the nature of the subject and illiteracy in rural areas. The results of the study show that two categories of factors play important roles in development of entrepreneurship in these areas. The first category is internal factors in the village. And the second category is related to function of the economic system (stagflation.),which has created many problems for development of entrepreneurship. Finally,there are some recommendations for removing obstacles to development of entrepreneurship in rural areas of Marvdasht and establishment of employment opportunities in these areas
Keywords: Entrepreneurship, Marvdasht, Employment, obstacles, problems -
امروزه مناطق روستایی درکشورهای درحال توسعه با چالش ها و مشکلات متعددی مانند گسترش فقر و تخریب فزآینده منابع طبیعی روبرو می باشند. از این رو بسیاری صاحب نظران توسعه روستایی معتقدند که یکی از مهم ترین راهکارهای مبارزه با فقرو جلوگیری از تخریب منابع طبیعی، استراتژی صنعتی شدن روستاها می باشد. در واقع صنعتی شدن روستاها می تواند سنگ بنای توسعه در مناطق روستایی کشورهای درحال توسعه باشد. شهرستان مرودشت امروزه به عنوان یکی از مهم ترین قطب های جمعیت روستایی در سطح استان فارس می باشد. عدم وجود برنامه های مناسب درحوزه توسعه روستایی باعث شده این شهرستان با مسائل و مشکلات روبرو باشد و همین مشکلات زمینه را برای مهاجرت های روستایی فراهم نموده است. در این مقاله کوشش است که با استفاده از مدل های شاخص مرکزیت و AHP نسبت به مکان یابی و اولویت بندی استقرار صنایع در سطح مناطق روستایی این شهرستان اقدام شود. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی– تحلیلی می باشد. بر اساس نتایج، سیزده روستای محمدآباد، سیوند، بیدگل، فتح آباد سفلی، زنگی آباد، کوشک، کوه سبز، احمدآباد کته، حصار دشتک، خانمین، مهجن آباد، شول بزی و مجدآباد به عنوان سایت های مورد نظر انتخاب شدندکه از بین روستاهای مذکور، روستای فتح آباد سفلی با امتیاز نهایی 2402/0 به عنوان مساعدترین سایت برای استقرار صنایع روستایی در شهرستان انتخاب شد.
کلید واژگان: مکان یابی, صنایع روستایی, شاخص مرکزیت, مدل AHP, مرودشت -
از سال های اولیه انقلاب اسلامی و توجه به گفتمان عدالت طلبی در راستای رفع محرومیت از چهره نواحی سکونتگاهی مختلف کشور، توجه به عمران و آبادانی روستاها مورد توجه جدی دولتمداران و برنامه ریزان قرار گرفت؛ بطوری که با تشکیل نهادهایی همچون جهاد سازندگی و بنیاد مسکن در این زمینه، طرح ها و پروژه های فراوانی به منظور بهبود زندگی روستاییان تهیه و اجرا گردید. در این میان طرح «روانسازی و بهسازی» یا همان طرح هادی روستایی از مهم ترین برنامه هایی بود که در جهت بهبود وضعیت اقتصادی- اجتماعی و ساماندهی کالبدی– فضایی سکونتگاه های روستایی کشور تاکنون به مرحله اجرا درآمده است. هدف از این تحقیق، که از نوع کاربردی و به روش توصیفی– تحلیلی انجام گرفته است، سنجش و ارزیابی میزان تحقق پذیری ابعاد مختلف اقتصادی- اجتماعی اجرای طرح هادی در روستای کناره از توابع بخش مرکزی شهرستان مرودشت می باشد. برای گردآوری اطلاعات، از روش های کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده و با توجه به حجم 410 خانواری جامعه آماری تعداد 90 سرپرست خانوار به عنوان نمونه انتخاب و مورد پرسشگری واقع شده است. برای پردازش داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون t تک متغیره جفت، سنجش طیف لیکرت، و ویلکاکسون بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن می باشد که: بین متغیرهای اجرای طرح هادی و تحولات اجتماعی در زندگی روستاییان کناره ضریب همبستگی برابر با (r=/.017) می باشد، که این مطلب رابطه معناداری را نمایش می دهد. همچنین ضریب همبستگی بین متغیر اجرای طرح هادی و تحقق پذیری ابعاد اقتصادی زندگی روستاییان مورد مطالعه برابر (r=/.024) بوده که رابطه معناداری را بیان می دارد. بنابراین اجرای طرح هادی در روستای کناره به لحاظ برآوردن اهداف اقتصادی- اجتماعی طرح در زمینه ی بهبود محیط زیست و زندگی روستاییان موفق بوده و توانسته موجبات رضایتمندی نسبی ساکنین روستا را فراهم بیاورد. بدین ترتیب فرضیه تحقیق مبنی بر وجود ارتباط بین اجرای طرح هادی در روستای کناره و اثرات مثبت آن در ابعاد اجتماعی و اقتصادی زندگی روستاییان اثبات می گردد.
کلید واژگان: تغییرات اجتماعی, تحولات اقتصادی, طرح هادی, روستا, مرودشت, کنارهIn the early years of the Islamic Revolution and the discourse of justice in order to remove deprivation from the settlement areas of the country، the development of villages was seriously considered by the governorates and programmers، So that through the formation of institutions such as Construction Jihad and Ministry of Housing، a great deal of projects and plans were prepared and implemented to improve the life of villagers. In this respect، «facilitating and improving» plans or the same Hadi plans were the most important programs which have been performed for improving the economical، social situation and physical-spatial organization of rural settlements up to now. This research was performed by analytical –descriptive method، the aim of this research is measuring and assessment of the degree and level of realization of different social and economical aspects of performing Hadi plans in Kenare village of the central part of Marvdasht township. The data were gathered through library and field methods and with respect to the statistical society of 410 households، 90 head man of the families were selected as sample. Descriptive and presumption statistical methods including single-double variable t test، Likert spectrum measurement and Wilcoxon signed rank test have been used. The research results shows that a correlation coefficient of r=0. 017exists between Hadi plan variables and social changes in the rural life of Kenare village، which indicates a significant relationship. Also the correlation coefficient between the variable of implementing Hadi plan and realization of economic aspects of the under study villagers'' life is equal to r=0. 024 which indicates a significant relationship. Therefore، implementing Hadi plans in Kenare villages was successful for meeting the economical-social objectives in view of environmental improvement and villagers'' life and could provide the relative satisfaction of rural habitats. So that، the assumption of research based on Hadi plan in Kenare village and its positive effects on the social and economical life of villagers'' life is confirmed.Keywords: Village, Hadiplan, Social change, Economic change, Kenare, Marvdasht -
طی دهه های اخیر، توسعه به عنوان یکی از مهم ترین چالش های جهانی همواره توجه سیاست مداران و برنامه ریزان اقتصادی– اجتماعی را به خود جلب کرده است؛ بنابراین، درراستای دست یابی به توسعه پایدار در عرصه های سکونتگاهی کشورها اعم از شهر و روستا، شناخت روند تحولات گذشته، تحلیل وضع موجود و ترسیم فضای مطلوب آن ها ضروری است. به عبارت دیگر، شناخت توانمندی های محیطی و میزان خدمات موجود در هر منطقه و درپی آن، تعیین سطوح توسعه یافتگی این نواحی سکونتگاهی به ویژه روستاها، نخستین گام در فرایند برنامه ریزی و توسعه این مناطق جمعیتی به شمار می رود. در این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی و سنجش داده های کمی انجام شده است، سعی بر آن است تا با استفاده از شاخص های زیربنایی، آموزشی، فرهنگی، اداری، کشاورزی و بهداشتی، میزان توسعه یافتگی نواحی روستایی دهستان های 14گانه شهرستان مرودشت از توابع استان فارس تعیین و تحلیل شود. برای دست یابی به این هدف، از مدل موریس و روش ضریب اختلاف، به تعیین میزان اختلاف و پراکندگی امکانات و خدمات در دهستان های ناحیه اقدام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات، بین دهستان های مرودشت شکاف بزرگی وجود دارد و نبود تعادل فضایی در منطقه مشاهده می شود؛ به گونه ای که ازبین نواحی روستایی موردمطالعه، دهستان رامجرد دو با ضریب برخورداری 67/60 و دهستان کامیفروز جنوبی با 48/14، به ترتیب توسعه یافته ترین و محروم ترین دهستان ها در سطح شهرستان هستند. این موضوع لزوم توجه و برنامه ریزی خردمندانه را درراستای توزیع عادلانه و فضایی امکانات، سرمایه گذاری ها و توسعه هماهنگ همه دهستان های منطقه ضروری می سازد.
کلید واژگان: روستا, توسعه روستایی, سطح بندی روستایی, مدل موریس, مرودشتIdentification of existed potentials and facilities in every area and subsequently determining development levels on rural areas، is the first step in planning and developing rural areas. In this article، using 30 variable and 6 underlying indices such as educational، cultural، institutional، agricultural and medical، development situation on Marvdasht: rural district level، have been determined. In order to determine development levels from Moris model and method of difference coefficient، difference rate and distribution of facilities and services in villages have been determined. At last، the results of level determination of villages on the basis of total indices and dividing them in the form of map، have been adjusted and presented. The method of research is analytical -،quantitative and required information from viable statistics resources، census and …، have been accumulated. Results of this research show that rural district Ramgerd two with 60. 67 and southern kamfirooz district with 14. 48 respectively are the most developed district rural with 14. 48 availing index are the most developed and the most deprived districts among the ones in county Marvdasht.Keywords: Rural areas, Rural Development, Moris Model, Coefficient of variation, Marvdasht -
بهره برداری بهینه و اصولی از منابع طبیعی سرزمین و ساماندهی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی آن، نقش مهمی در مدیریت محیط و جلوگیری از تخریب محیط زیست در راستای توسعه پایدار دارد. شهرستان مرودشت یک منطقه مهاجرپذیر است که نتیجه آن افزایش جمعیت و تغییر کاربری ها می باشد. با توجه به ویژگی های اقلیمی و طبیعی منطقه از جمله وجود دشت آبرفتی و رودهای دایمی، این منطقه از پتانسیل بالایی جهت نیل به توسعه برخوردار است. از این رو، به منظور ساماندهی بهتر اراضی و فعالیت های زراعی به بررسی توان اکولوژیکی این منطقه و تعیین تناسب اراضی برای فعالیت های کشاورزی پرداخته شد تا از این طریق بتوان کمک شایانی به برنامه ریزان جهت نیل به توسعه پایدار نمود. این پژوهش با هدف پیاده سازی بهتر مدل اکولوژیکی کشاورزی دکتر مخدوم که در آن وزن و اهمیت نسبی پارامترها در نظر گرفته نمی شود، از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره برده است و به این طریق عرصه های مستعد برای فعالیت های کشاورزی در محدوده شهرستان مرودشت شناسایی و مطلوبیت کشاورزی آن ها مشخص نموده است. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل ارزیابی توان اکولوژیکی مخدوم با منطق فازی در شهرستان مرودشت، حاکی از وجود هر هفت طبقه مدل کشاورزی ایران در منطقه مورد مطالعه بوده است. هم چنین نتایج حاصل از آنالیز حساسیت این تحقیق نشان می دهد که برای افزایش دقت در تعیین کاربری های مناطق کشاورزی می توان از روش های فازی پایه استفاده نمودکلید واژگان: منطق فازی, مدل اکولوژکی کشاورزی و مرتع داری, آمایش سرزمین, مرودشتReasonable exploitation from natural resources and organizing land use based on its ecological potentials, has an important role in the environmental management and preventing environmental degradation and having a sustainable development. Marvdasht town has been faced with immigration and the result of that is increasing population and changing land use. Regarding the climate and natural properties of the region especially the existence of an alluvial plain and permanent river, this region has great potentials for development. Therefore, for better organizing the land and agricultural activities, the ecological potential of the region and the land suitability of agricultural activities were considered to help sustainable development Planners This study for better performing the ecological model of Dr. Makhdoum in which the Weight and importance of parameters are not considered, has used the Fuzzy AHP and GIS and has identified and determined the suitable areas for agricultural activities within the area of Marvdasht County. The results of doing the Makhdoum ecological potential model with Fuzzy logic in Marvdasht County have showed the existence of all the seven categories of the model in the studied area. Also the results from the sensitivity analysis of the study shows that fuzzy base approaches can be used for increasing the accuracy in determining the land use of agricultural areas.Keywords: Geographic Information System, Fuzzy Logic, Agricultural, rangeland ecological Model, Marvdasht., Land use Planning
-
گرچه کارشناسان و سیاستگزاران پیوسته برنقش بالقوه روابط و پیوندها در تعدیل نابرابری های موجود بین محیط های روستایی و شهری تاکید دارند، اما در ایران هنوز طرح جدی مباحث علمی مرتبط با این زمینه ها به سبب ساده انگاری های مرسوم مغفول مانده است. آشکار است که در چنین شرایطی، مبنای لازم برای فهم و درک صحیح ماهیت و نحوه اثربخشی این پدیده ها فراهم نمی آید، مگر از طریق اندیشه ورزی و پیشبرد پژوهش های موردی در نواحی مختلف. پیوندهای روستایی شهری در واقع به واسطه مجموعه ای از جریان ها مشخص می گردند؛ این گونه جریان ها، از جمله، عبارتند از جریان افراد، کالاها، نوآوری، فناوری و سرمایه. دامنه و شدت این جریان ها هرچند به مناسبات تاریخی و درجه توسعه یافتگی نواحی بستگی دارد، اما سیاست های عمرانی می توانند نقش موثری در معنی دار کردن آنها برعهده گیرند. به سخن دیگر، سیاست ها و برنامه های سنجیده و متناسب می توانند در برپایی پیوندها و اصلاح روابط به نحوی موثر و کارآمد اثربخش گردند و به تعدیل تفاوت ها و نابرابری های روستایی شهری بیانجامند. پا این وجود، دوام مناسبات سنتی فضایی و پایایی روابط دیرپای شهر و روستا در برخی نواحی، مانع از شکل گیری پیوندهای کارآمد روستایی شهری شده است. این مقاله کوشش دارد، ضمن بررسی روابط سنتی روستایی شهری، موانع اصلی برقراری پیوندهای مثبت بین روستاها و شهرها را در دو ناحیه ظاهرا متفاوت، هرچند به اجمال، مورد پژوهش قرار دهد.
کلید واژگان: حوزه نفوذ, پیوندهای روستایی, شهری, شبکه منطقه ای, روابط روستای شهری, مرودشت, کوهدشتThough policy makers and researchers are increasingly acknowledging the potential role of rural-urban relations and linkages play in alleviating inequality between rural and urban environments, still research and policy discussion surrounding the matter have been unfortunately hampered by oversimplification of these issues. The both terms “relations” and “linkages” are used frequently in the literature and in policy discussions, yet definitions are largely situational and case specific and provide little basis for a unified understanding of what constitutes these relations and linkages. The rural-urban linkages are characterized by a series of flows, like people, technology, goods, capital, natural resources, and information. In fact, the notion is that activities or interventions in one area have consequences in the other. On the other hand, creative policies can turn liabilities into resources and bridge the rural-urban divide. Yet, because of continuation of traditional relationships between urban centers and countryside, the formation of positive and reciprocal rural-urban linkages are hampered. This article tries to discover the main causes affecting this process.
Keywords: Hinterland, Rural, urban Linkages, Regional Network, urban Relations, Marvdasht, Kuhdasht -
محدویت ها و مرزهای تولید محصولات کشاورزی وابسته به شرایط اقلیمی است و آب و هوا یکی از مهمترین عوامل موثر در فعالیت های انسان به ویژه در بخش کشاورزی است. این تحقیق به منظور ارزیابی شرایط اقلمی برای کشت محصول زعفران در شهرستان مرودشت صورت گرفته است. برای انجام این کار از داده های روزانه دمای شهرستان مرودشت به صورت روزانه و داده های بارش ماهانه در یک دوره آماریی20ساله (1986-2005) استفاده شده است. در این تحقیق شرایط دمای حداقل، میانگین و نوسانات روزانه دما با توجه به نیازهای گیاه زعفران در شهرستان مرودشت مورد بررسی قرار گرفت و این شرایط با شهرستان های زعفران خیز ایران مقایسه شد. شرایط یخبندان و وقوع دماهای زیر صفر درجه نیز دراین شهرستان بررسی شد. میزان درجه روز مورد نیاز برای رشد و گلدهی و همچنین ضریب گیاهی و نیاز آبی این گیاه نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس نتایج، از نظر دمایی و نوسانات روزانه دما، شهرستان مرودشت با شهرستان های زعفران خیز ایران مانند: قائن و تربت حیدریه به طور نسبی دارای مشابهت است و از این نظر برای کشت زعفران محدودیت وجود ندارد. از نظر احتمال وقوع یخبندان و همچنین درجه روز مورد نیاز برای رشد و گلدهی زعفران در شهرستان مرودشت محدودیتی وجود ندارد و با توجه به ضریب گیاهی و نیاز آبی این محصول در دوره اولیه رشد با توجه به کسری آب مورد نیاز، آبیاری این محصول ضروری است ولی در دوره توسعه و میانی با توجه به بارش های زمستانه و وجود رطوبت در خاک می توان تعداد دفعات آبیاری را کاهش داد.
کلید واژگان: شرایط اقلیمی, زعفران, درجه روز, ضریب گیاهی, نیاز آبی, مرودشتClimate is numbered amongst the most significant factors which have been considered throughout the history and almost most of agricultural activities deal with a few meteorological factors diurnally (Mohammadi and Moghtaderi, 2005; 163. Therefore, one of the most important and effective factors in human activities especially in the agrarian section, is climate so that nearly all cultivations should be done in connection with climatic conditions, otherwise it might simply fall through the cultivation process. Limitation and boundaries of the agricultural crop productions is highly depends on the climatic conditions (Mohammadi, 2007; 89). This research aims to examine the climatic conditions for Saffron cultivation in Marvdasht city.
-
بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت جوانان روستایی به شهر / مطالعه موردی: روستاه ای بخش مرکزی شهرستان مرودشتپدیده مهاجرت جوانان روستایی به شهرها، یکی از مهم ترین دلایل عدم تحقق اهداف توسعه روستایی محسوب می گردد. زیرا جوانان روستایی امروزه دارای تحصیلات دانشگاهی بوده و سرمایه انسانی مناسبی برای روستاها محسوب می شوند و با خروج آنها از روستا، عملا توسعه روستایی با کندی مواجه می گردد. این تحقیق در جهت بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت جوانان روستایی شهرستان مرودشت و ارائه راهکارهای عملی برای توقف روند مهاجرت آنها نگاشته شده است. جامعه آماری مورد مطالعه روستاهای بخش مرکزی مرودشت می باشد. برای تحقق اهداف و فرضیات تحقیق، تعداد150 نفر از جوانان روستایی بعنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد و با تدوین پرسشنامه ای با 18 سؤال نظرات آنها در خصوص مهم ترین عوامل مؤثر بر مهاجرت جوانان روستایی جمع آوری و داده های بدست آمده توسط نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که عوامل اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی در مهاجرت جوانان روستایی داشته است. هر چند که عوامل اقتصادی نیز بی تاثیر نبوده است. بررسی نتایج آزمون فرضیات تحقیق نیز نشان می دهد که متغیرهای نبود فرصتهای شغلی در مناطق روستایی، نبود درآمد کافی، سختی کار کشاورزی، نرخ بالای رشد جمعیت روستا و تبلیغات نادرست در خصوص زندگی مرفه شهری از نظر افراد مورد بررسی، از اهمیت کمتری در تبیین مهاجرت جوانان روستایی برخوردار بوده اند. لذا برای جلوگیری از روند روزافزون مهاجرت در منطقه پیشنهاد می گردد که دولت به موضوع فرهنگ روستایی و مقبولیت آن توجه بیشتری نموده و با معرفی زمینه های اشتغال در روستاهای مورد بررسی و پرداخت تسهیلات اشتغال زایی، نسبت به حمایت از ایجاد صنایع کوچک روستایی برای جلوگیری از خروج جوانان روستایی اقدام نماید.
کلید واژگان: مهاجرت روستایی, جوانان روستایی, مرودشت, تحلیل عاملیImmigration of young rural to cities, especially at 15 to 29 ages is one of most important factors that have bad effect on rural development. Since leaving of young educated group that are serve as human capital cause stopping of rural development. In this research we try to analyze the effective factors on rural young immigration of Marvdasht Township at 2011 and yielding of practical strategies for stopping of these immigrations. Our sample is include 150 of rural young persons and with writing a questioner with 18 questions (effective factors on immigration) the point of view of them about immigration of rural young persons was gathered and was analyzed by spss software. The result of field studies administered that role of cultural and social factors at young immigration are more important than economic ones. This because of agricultural advantage and fertile lands. With analyzing of research hypothesis observations we conclude that variables such as lacking of employment opportunities at rural region, lacking of enough income, the hardness of agricultural work, high rate of village population growth, and incorrect advertise about urbanism welfare living for stating of the rate of young immigration have less importance. So in order to prevent from growing rate of immigration at this region, we offer government for protecting of small rural industries and prevent from leaving of rural young persons, introduce employment ground at analyzing case and preparing facilities of employment. -
Investigation of Relation Between The Climate Condition and Annual Tourism Trend in Marvdasht CountyClimate is the significant factor in development of tourism section activities. Therefore, the main objective of this study is investigation of climatic condition impacts during the year on tourism and recreational activities in Marvdasht. Hence, the total monthly precipitation and average of temperature, hours of sunshine, wind speed, relative humidity, minimum relative humidity and maximum temperature data of Dorodzan Dam synoptic station for 18 years statistical period (1987-2006) were used as well as the number of tourists who visited Achaemenian historical complex during 10 years statistical period (1997-2007). For analyzing the effect of these parameters on tourism activities, Tourism Climatic Index (TCI) was used. The results revealed that winter months (Jan, Feb, March and December) are not suitable for tourism activities because of the precipitation and low temperatures but spring and fall months (April, May, October and September) have the best conditions for tourism activities in Marvdasht. Also, June, July and August are not desirable for tourists because of high temperatures. According to the results, there is a significant positive correlation between the number of the tourists and average air temperature, hours of sunshine and wind blow parameters, while there is a negative correlation between number of tourists and humidity and precipitation.Keywords: Tourism, Climatic Conditions, Tourism climate index, Marvdasht
-
در دهه های اخیر، شهرنشینی بر شهرسازی مقدم شده و رشد شهری را با مشکلات جدی روبه رو کرده است. شهر مرودشت نیز در طول دوران حیات بیش از 70 ساله اش به طور نامتوازنی رشد کرده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی تطبیقی بوده و با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش این شهر پرداخته شده است. بررسی داده ها، نشان می دهد که در مرودشت تا سال 1375 شهر به صورت فشرده رشد کرده؛ اما از این سال به بعد رشد بدقواره شهری (امپرال) رخ نموده که میزان آن براساس این مدل ها 33 درصد بوده است. هدف تحقیق حاضر، ساماندهی الگوی فیزیکی گسترش شهر مرودشت است. براساس نتایج حاصل از تحلیل یافته های تحقیق، با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهر، که خود متاثر از الگوی رشد خطی آن است، الگوی قطاعی متمرکز به عنوان الگوی مطلوب گسترش آتی آن تشخیص داده شد. برای تحقق این امر مهم بایستی با تقدم زمانی و مکانی از الگوی گسترش تمرکز درون بافتی و در عین حال الگوی پیوسته قطاعی با توسعه سیستم شبکه ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت.
کلید واژگان: گسترش فیزیکی, مدل شانون, مدل هلدرن, الگوی رشد شهری, مرودشتThe population of the world during the last few decades has had rapid and drastical growth. It has been documented that during 1950 to 1990 the urban population has increased three times i.e. from 730 million up to 2.3 billion. It is expected that this rapid growth become double until 2020 out of which 93% will be related to urban population of the developing countries. Thus it is essential that the required programs and planning should be considered for the upcoming over load of urban population. Before the few recent decades, most of Iranian cities have a balanced growth rate; however, in recent decades, urbanization has been preferred to urbanism which is due to a set of attractive factors on the part of cities beside the detractive factors of the villages. This is in turn led city expansion to serious problems. The township of Marvdasht, in its 70 year lifespan, has followed a variety of processes and patterns of physical growth, and has developed in an unbalanced order. Marvdasht city with its natural, industrial, economic, and tourism attractions has been recognized as one of the major pole of population and has had a remarkable growth of physical extension over the recent years. This undesirable growth has been due to the existing population as well as the migrated people to the city which has led to unplanned and poor physical construction of the city and has covered the agricultural land in a large scale. The population evolution of Marvdasht city during the current years is the result of turbulence which is affected by economical and social conditions of the region. The population of the city over the last 50 years 5.4% has grown and its population has increased from 8987 to 124350. From structural point of view the city has been formed in an integrative way out of which most of the areas have been located within the legal part of the city. The total areas of the city have been reported 1712 hectares out of which 60% is recognized as normal condition while the other part constitutes the sprawl extension. In fact, this city has had regular population growth and normal physical extension till 1996, but since then due to lack of proper urban planning and policy making there hasn’t been a parallel growth between physical extension and the increasment of population as a result the physical expansion has been more than the population growth and the city has rapidly expanded. The present pattern of physical expansion of Marvdasht city is mixed and has been affected by linear and checkered forms. This condition caused the city to develop along the axis road of Shiraz –Isfahan and its peripheral streets extend in the form of checkered to other parts of the city. On the other hand, during the recent years, the city authorities to reduce the traffic jam and prevent the linear expansion of city have constructed streets suitable direction of major network of western and eastern parts of the city. Although, this policy has played a role in proper checkered formation with extended structure of the city, the special structure of Marvdasht has been formed in a way that the total axis of industrial, transportation, warehouse holding, agricultural and residential areas have been located in the same neighborhood and this situation invokes a specific spacial- location relationship. The present research is done by comparative-analysis study method, by the help of Shannon’s and Heldren entropy models, to analyze how this township has developed. The results indicate that the township has developed in a concentrated manner up to the year 1997; however, after this time, it developed in an urban sprawl (spiral) way, which latter cases amount is specified using these 2 models. The results analyzed by Heldren model shows that during the1966 to 2008 over 67% of the physical extension of the city related to the population growth and the remaining 33% is related to vertical and sprawl growth of city and its affect has been on the reduction of impure density of the population and incensement of impurity of land percapita of city. Although, according to the current growth pattern of the township which is more of a linear form, and secondly, the increase in the entropy value gap due to the horizontal and spiral growth of the city; the latter in turn influenced by the linear growth pattern, now (2008), the best future pattern was determined as centralized sectorial method for the township. For this to take effect, we should use the intra-textual concentration expansion pattern, and simultaneously, contiguous sectorial pattern along with the system of crossover and diagonal communicative network. If so, we will see a reverse inclination towards urbanism prior to urbanization in the next stage, in order to optimize the future development perspectives, a setting of GIS soft ware’s and related models were employed. Last after the indication of index and layers and merging and intercovering of layer, proper town development site were extracted. It is worth mentioning that for the sake of easy and comfortable connection. In the transportation network of the city, along with intersecting network there must be established across network.Keywords: Expansion pattern, Spatial pattern, Optimize, Spatial analyze, Heldren method, Marvdasht., Entropy method
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.