جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "behshahr" در نشریات گروه "جغرافیا"
تکرار جستجوی کلیدواژه «behshahr» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
رسیدن به یک جامعه ی خلاق نیازمند وجود طبقه خلاق است و به نظر می رسد یکی از روش های مناسب برای شناخت و جذب طبقه خلاق استفاده از صنعت گردشگری باشد. خلاقیت در حوزه گردشگری نگرش نو به ابعاد ساختاری شهر و منطقه است. بنابراین پژوهش حاضر درصدد است تا با ارزیابی توان گردشگری شهرستان بهشهر؛ پتانسیل ها و ظرفیت های این شهرستان را در راستای ایجاد گردشگری خلاق بررسی کند. پژوهش حاضر با توجه به ماهیت خود، کاربردی- توسعه ای و بر اساس روش توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز از دو روش مطالعات اسنادی و مطالعات میدانی (پرسشنامه) به دست آمده است. جهت بررسی متغیرهای پژوهش چهار شاخص عمده گردشگری شامل: جاذبه های تاریخی و معماری، جاذبه های طبیعی، اجتماعی- فرهنگی و زیرساخت و همچنین پنج شاخص اساسی تحقق شهر خلاق مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و ارزیابی توان گردشگری شهرستان بهشهر از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری فریدمن و T استفاده شده است. نتایج پژوهش در ارتباط با ایجاد گردشگری خلاق حاکی از آن است که شهرستان بهشهر از نظر شاخص های مورد بررسی دارای پتانسیل و ظرفیت زیادی است. همچنین نتایج حاصل از آزمون تی در ارتباط با بررسی تحقق پذیری گردشگری خلاق در شهرستان بهشهر حاکی از آن است که در میان مولفه ها، سرمایه اجتماعی از سطح بالاتری و مولفه رهبری و مدیریت از سطح پایین تری نسبت به سایر مولفه ها برخوردار است. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نیز نشان می دهد که چهار شاخص سرمایه اجتماعی، ریسک پذیری، ابتکار عمل و نوآوری، انعطاف پذیری و پذیرش در وضعیت مطلوبی از نظر ایجاد گردشگری خلاق قرار دارند.
کلید واژگان: گردشگری, مکان خلاق, گردشگری خلاق, شهرستان بهشهرAchieving a creative society requires the existence of a creative class, and it seems that one of the appropriate ways to recognize and attract the creative class is to use the tourism industry. Creativity in the field of tourism is a new approach to the structural dimensions of the city and region. Therefore, the current research is trying to evaluate the tourism potential of Behshahr; to investigate the potential and capacities of this region to create creative tourism. The present research is based on descriptive-analytical approaches. The data was collected from documentary studies and field surveys in the form of questionnaires. To examine the research variables, four major tourism indicators including historical, architectural, natural, sociocultural, and infrastructure attractions, as well as five basic indicators of the realization of a creative city have been evaluated. To analyze the data and evaluate the tourism potential of the study area, the SPSS was applied and Friedman and T-tests were used. The results of the research related to the creation of creative tourism indicated that Behshahr has potential and capacity in terms of the given indicators. Also, the results of the t-test in connection with the investigation of the feasibility of creative tourism in Behshahr indicated that among the components, social capital is at a higher level and the leadership and management component is at a lower level compared with the levels of other components. The results of the Friedman test also showed that the four indicators of social capital, risk-taking, initiative, innovation, flexibility, and acceptance are in a favorable situation in terms of forming creative tourism.
Keywords: Tourism, creative place, creative tourism, Behshahr -
فصلنامه آمایش محیط، پیاپی 53 (تابستان 1400)، صص 195 -222
در دهه های اخیر با بروز مشکلاتی ناشی از رشد کالبدی فضایی وسیع شهرها مانند کاهش کیفیت زندگی و شاخص های توسعه انسانی، عدم برخورداری کامل شهروندان از خدمات و مسکن، وجود فضاهای رها شده شهری و متروکه و بافت های فرسوده در نواحی شهر سبب شده به رویکرد توسعه میان افزا با احیای ظرفیت های موجود درون شهرها در جهت جلوگیری از تخریب محیط زیست و منابع طبیعی، ساماندهی فضایی و کالبدی شهر و استفاده بهینه از اراضی شهری توجه شود. هدف اصلی این پژوهش نقش رویکرد توسعه میان افزا در ساماندهی شهر جلگه ای بهشهر می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی -تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان دستگاه های اجرایی و شهروندان می باشند. با توجه به معیارهای توسعه میان افزای، اثرگذاری این رویکرد در ساماندهی و هدایت اصولی برنامه های توسعه شهری و عملکرد نهادهای مدیریت شهری در بهبود فضایی - عملکردی و ساماندهی شهری 29 شاخص به عنوان چارچوب تحلیلی پژوهش در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد در بهره برداری از ظرفیت ها و عرصه های توسعه درونی شهر بهشهر، تنها به معیارهای زیست محیطی (با میانگین2.91 و آماره تی 1.21-) در برنامه های توسعه شهری توجه شده و نهادهای مدیریت شهری بادید تک بعدی به بهبود شاخص های زیرساختی (با میانگین 3.09 و آماره تی 2.54) از میان ابعاد پنج گانه توجه نموده اند. همچنین در حوزه بهبود فضایی - عملکردی و ساماندهی شهری بهشهر، نهادهای مدیریت شهری تنها در توسعه تراکم خالص شهری، استفاده بهینه از زیرساخت ها و تسهیلات موجود، توسعه شبکه معابر و شناسایی و بهره گیری از ظرفیت های موجود جهت توسعه درونی دارای عملکرد نسبتا مطلوب بوده و به وضعیت سرانه ها در نواحی شهری و کاهش فشار توسعه در پهنه های فضای سبز توجه چندانی نداشته اند. در نهایت بر اساس نظرات متخصصان شهری، توجه به پهنه بندی عملکردی، هزینه ها و نیازهای مالی، تراکم در نواحی شهری، مشکلات از نگاه ساکنین و شهروندان و بهبود زیرساخت ها به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر توسعه میان افزای شهر بهشهر تعیین شده است.
کلید واژگان: توسعه درون افزا, ساماندهی, شهر جلگه ای, شهر بهشهرAmayesh Journal, Volume:14 Issue: 53, 2021, PP 195 -222In recent decades, the emergence of various problems due to the vast Physical-Spatial growth of cities such as reduced quality of life and indicators of human development, lack of citizens' full access to services and housing, existence of abandoned urban spaces and worn-out textures in urban areas have all led to the approach of infill development which should be considered by reviving the existing capacities within cities in order to prevent the destruction of the environment and natural resources, spatial and physical organization of the city and the optimal use of urban lands. The main purpose of this study is to investigate the role of the infill development approach in organizing the plain city of Behshahr. This research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method. The statistical population of the research included managers and experts of executive bodies and citizens. Based on the criteria of infill development, the effectiveness of this approach in organizing and guiding the principles of urban development programs and the performance of urban management institutions in spatial-functional improvement and urban planning, 29 indicators have been considered as an analytical framework for the research. The results showed that in exploiting the capacities and areas of internal development of Behshahr, only environmental criteria with an average of 2.91 and a T-score of -1.21 have been considered in urban development programs. The urban management institutions with one-dimensional view have paid attention to improving infrastructure indicators with an average of 3.09 and a T-score of 2.54 among the five dimensions.Also in the field of spatial-functional improvement and urban organization of Behshahr, urban management institutions have a relatively good performance only in the development of net urban density, optimal use of existing infrastructure and facilities, development of road network and identification and utilization of existing capacities for internal development. The situation of per capita in urban areas and the reduction of development pressure in green spaces have not received much attention.Finally, based on the opinions of urban experts, attention to functional zoning, costs and financial needs, congestion in urban areas, problems from the perspective of residents and citizens and improving infrastructure have been identified as the most important factors affecting the infill development of Behshahr.
Keywords: infill development, Organization, plain city, Behshahr -
تغییر رویکرد در مدیریت شهری و اهمیت بیش از پیش نقش کنشگران مختلف و شهروندان در عرصه امور شهری، موجب تغییر در رویکرد مدیریت شهری شده است و مدیریت متمرکز و دستوری به مدیریت پایین به بالا و مشارکت پذیر که در آن به همکاری بین کنشگران عرصه شهری پای می فشارد، تاکید شده است. در پژوهش حاضر به منظور تحلیل عملکرد مدیریت شهری، با رویکرد حکمروایی خوب و با توجه به شاخص های آن پرداخته شد. به همین منظور برای ارزیابی رویکرد حکمروایی، از آزمون های آماری (T تک نمونه ای و آزمون Friedman) استفاده گردید. جامعه مورد بررسی شامل دو گروه شهروندان و متخصصین بوده است. روش گردآوری داده از طریق پرسشنامه برای هریک از دو گروه تهیه گردید و بر اساس طیف لیکرت به جمع آوری نظرات پرداخته شد. از پرسشنامه شهروندان به منظور سنجش سطح حکمروایی و از داده های حاصل از پرسشنامه متخصصین درجهت شناخت قابلیت ها و ظرفیت در عرصه مدیریت شهری برای ارائه راهبرد بر اساس مدل SWOT بهره گیری شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد، سطح حکمروایی خوب در محدوده مورد مطالعه از میانگین متوسط (استاندارد) پایین تر بوده و نتایج حاصل از مدل SWOT هم برای افزایش عملکرد مدیریت شهری با استراتژی تدافعی درجهت توسعه مشارکت های مردمی در اولویت قرار گرفته است.کلید واژگان: عملکرد, مدیریت شهری, حکمروایی خوب, بهشهرBy changing the approach in urban management and the increasing importance of the role of various actors and citizens in the field of urban affairs, it has changed the approach of urban management, and centralized and command-oriented management to low-up and participatory management where cooperation between actors The urban area is underlined. In the present study, we aimed to analyze the performance of urban management, with a good governance approach and with regard to its indicators. For this purpose, the statistical tests (single sample T and Friedman test) were used to assess the governing approach. The study population consisted of two groups of citizens and specialists. The data collection method was prepared by a questionnaire for each of the two groups and based on the Likert spectrum, the comments were considered. The citizens 'questionnaire was used to assess the level of governance and the data from experts' questionnaires to identify capabilities and capacity in the field of urban management to provide a strategy based on the SWOT model. The results show that the level of good governance in the study area is lower than the average (standard), and the results of the SWOT model for increasing the performance of urban management with a defensive strategy in favor of the development of popular participation in priority Is located.Keywords: performance, urban management, Good Governance, Behshahr
-
فناوری اطلاعات به عنوان مجموعه ای از مهارت ها اهمیت روزافزونی برای مردم در کلیه امور زندگی پیدا کرده است. امروزه پیشرفت جوامع از ابعاد مختلف علمی و فناوری، روندی انفجاری و غیرقابل کنترل به خود گرفته است؛ به گونه ای که جهان هر روزه شاهد کشف و اختراع ابزارها و وسایل، تبیین روش ها، ساختارها و فرایندهایی است که بدون کاربست آن ها حل مسایل و مشکلات سازمان ها امکان پذیر نیست، بدین معنا که انسان ها ناگزیرند برای مواجهه با مسایل روزافزون و جدید سازمانی و حل آن ها، همواره خود را با دانش و فناوری های جدید مجهز کنند. بنابراین ممکن است انسان ها در مقطعی از زمان از دانش و مهارت لازم برای مواجهه با پدیده های سازمانی برخوردار باشند، ولی تغییرات و تحولات محسوس و شتابزده علمی به سرعت دانش و مهارت آنان را منسوخ می کند. بنابراین بازسازی و نوسازی دانش و تجربیات آن ها برای سازگاری با تغییرات ضروری است. با توجه به این مساله، در این تحقیق بر آن شدیم تا به اهمیت استفاده از فناوری اطلاعات در مدیریت روستاهای ایران و بررسی میزان مهارت دهیاران در استفاده از فناوری اطلاعات و میزان تاثیر عوامل جغرافیایی و ویژگی های شخصی دهیاران در میزان مهارت آنها بپردازیم. بدین منظور از روش تحقیق تحلیلی توصیفی استفاده شد و اطلاعات موردنیاز به روش اسنادی و میدانی جمع آوری شد. در این تحقیق، براساس چارچوب نظری، پرسشنامه ها تهیه و عملیات میدانی انجام شد. پرسشنامه نهایی توسط 16 دهیار روستاهای دارای دهیاری شهرستان گلوگاه و33 دهیار روستاهای دارای دهیاری شهرستان بهشهر از استان مازندران تکمیل شد. تحلیل های آماری نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر آن است که بین دهیاران منطقه مورد مطالعه از نظر میزان مهارت الکترونیکی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ همچنین بین دهیاران دو شهرستان گلوگاه و بهشهر از این نظر نیز تفاوتی وجود ندارد. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که بین میزان مهارت در استفاده از فناوری اطلاعات و تحصیلات دهیاران در سطح اطمینان 95 درصد و در سطح معناداری 0/008 تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین میزان مهارت رایانه ای دهیاران و متغیرهایی جغرافیایی مورد مطالعه در این تحقیق شامل میزان فاصله از مرکز شهرستان و استان، نوع راه ارتباطی، وضعیت توپوگرافی و سطح امکانات روستا هیچ گونه تفاوت معناداری از نظر آماری مشاهده نشد.
کلید واژگان: فناوری اطلاعات, مدیریت روستایی, دهیار, مهارت رایانه ای, شهرستان گلوگاه, شهرستان بهشهرInformation Technology as a set of skills has an increasing importance in all aspects of daily life of rural areas. Considering this, it is tried to investigate the importance of using IT in managing the Iranian villages, and studying the village administrators’ level of skills in taking advantage of IT, the impact of geographical factors, and personal qualities of the village administrators in their level of skills. For this purpose the descriptive-analytical method was used and the information and data were gathered through documentary and field work research. Based on the theoretical framework, the questionnaires were prepared and the survey was carried out. The final questionnaire was filled out by 16 and 33 village administers of Galoogah city and Behshahr respectively. The statistical analysis of the results of the survey reveals that there is no a significant difference among the village administers of these two cities in terms of enjoying IT skills. The research findings have also shown that with 95% certainty there is a significant difference of 0.008 between their education level and their skills in using IT. However, there was no correlation between geographical parameters and IT usage in the region. These parameters included the distance of the village and the city, and the center of the province, the type of the road and access, topographic situation and the facilities in the villages.Keywords: information technology, rural management, village administrator, skill, Behshahr, Galoogah -
در چند دهه اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهر های کشورهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، از جمله این تحولات افزایش سریع جمعیت بوده، که شهر بهشهر نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. به طوری که جمعیت این شهر در 50 سال اخیر بیش از 5 برابر رشد داشته است. این رشد فزایند، گسترش فیزیکی بی رویه شهر را نیز در پی داشته و به منظور تعدیل این نارسائی ها و مشکلات شهری، تحقیق حاضر بر آن است تا فرآیند گسترش شهر بهشهر و عوامل موثر بر آن را مشخص و راهکارهای پیشنهادی در رفع و تعدیل این فرآیند را پی جویی نماید. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. برای تحلیل داده ها از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن، ویلیامسن، امتیاز استاندارد شده، HDI و ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که: 60 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سالهای 1385- 1355 مربوط به رشد جمعیت بوده و 40 درصد باقیمانده، مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر است - محدوده مرکزی شهر از ساختاری متراکم تر و محدوده های پیرامونی از ساختاری پراکنده برخوردارند. - توزیع مکانی و سلسله مراتبی کاربری ها در سطح نواحی و محلات شهری بهشهر به صورت نامتوازن بوده و این بی نظمی در ساختار فضایی، شهر را به آشفتگی در بخش مرکزی و عدم تحرک شهری در سطح نواحی و محلات شهری دچار کرده است. همچنین به دلیل وجود موانعی چون پیش کوه های جهان مورا در جنوب و بالا بودن سطح آب های زیرزمینی و راه آهن در شمال شهر، توسعه شهر به صورت افقی و خطی صورت گرفته است. بنابراین، می توان به گسترش عمودی به جای گسترش افقی شهر، اجرای طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسوده و استفاده بیشتر از اراضی شهر و پر کردن فضاهای خالی داخل شهردر جهت جلوگیری از رشد افقی شهر اشاره کرد.
کلید واژگان: توسعه کالبدی, رشد افقی و پراکنده, مدل آنتروپی شانون, شاخص رتبه بندی استاندارد, HDI, بهشهرIn recent decades, Iranian cities, as many Third World cities, have been through significant developments; among these changes was the rapid increase in population, and Behshahr, like many cities of the country has not been immune to these developments; so that in 50 years the population has grown more than 5 times. This population growth has been followed by uncontrolled physical expansion of the city and in order to mitigate these shortcomings and the urban problems, this study aims to specify development process of Behshahr and factors affecting it and gives a number of suggestions to eliminate and mitigate the process. The method applied is analystical-descriptive and for the data analysis process, Shannon's entropy model, standardized scores, HDI and Pearson and Spearman correlation coefficients were used and the results obtained show that: 60% of physical growth of the city between 1976 and 2006 was due to population growth and the remaining 40% is related to the horizontal growth of the city. The center of the city has a more condensed structure and surrounding areas have a more dispersed structure. Hierarchical spatial distribution of land was irregular across regions and neighborhoods of Behshahr and this irregularity in the spatial structure of the city resulted in the turbulence in the central part f the city and inactivity in urban neighborhoods. Also, obstacles such as Mora Mountains in the south and high levels of ground water and rails in the north made the city much more developed in the horizontal and linear way. Among the findings that may help prevent the horizontal development of city, one can point to vertical expansion instead of horizontal expansion, carrying out rehabilitation and modernization projects in the old context and more use of the land and filling the empty spaces inside the city.Keywords: Physical development, horizontal, disperse growth, Shannon entropy model, standardized rating index, HDI, Behshahr
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.