جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "management model" در نشریات گروه "جغرافیا"
تکرار جستجوی کلیدواژه «management model» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
امروزه نحوه مدیریت صحیح عرصه های پیراشهری با تاکید بر تقویت و اهمیت نقش سطوح محلی و حضور مشارکت مردم، انجمن ها و نهادهای مدنی در عرصه تصمیم گیری می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی و پایداری توسعه جوامع محلی در این مناطق شود. لذا پژوهش حاضر بررسی شناسایی الگوی مدیریت مناطق پیراشهری با تاکید بر نقش مشارکت در خاش می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف؛ کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و ازلحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی و کمی قرار دارد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش گراندد تئوری و نرمافزار (Expert Choice)، استفاده شده است. ابتدا از نتایج مصاحبه ها مجموعه شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر و سپس راهبردها، پیامدها و موانع در مدیریت مناطق پیراشهری با تاکید بر نقش مشارکت در خاش شناسایی شد. در ادامه نتایج نشان داد؛ در بین شرایط علی، اخذ اعتبارات و امکانات مناسب در راستای مشارکت مردم به مدیران با مقدار 245/0، شرایط زمینه ای: تقویت در حس اعتماد بین مسئولین و ساکنین محلی با مقدار وزن 300/0، شرایط مداخله گر: تقویت در حس اعتماد بین مسئولین و ساکنین محلی با مقدار وزن 296/0، بین راهبردهای مطرح شده: تصمیم گیری و سیاست گذاری درست با مقدار 400/0، پیامدها: پایداری مناطق پیراشهری با مقدار وزن 277/0 و درنهایت در بین موانع: الگوی نامناسب ساختاری- نهادی نظام مدیریت با مقدار وزن 356/0، بیشترین اهمیت را در مدیریت مناطق پیراشهری با تاکید بر نقش میانجی گری مشارکت به خود اختصاص داده اند. نوآوری پژوهش حاضر استفاده از دیدگاه نخبگان (تئوری زمینه ای) در ارائه الگوی مدیریت مناطق پیراشهری با تاکید بر نقش میانجی گری مشارکت میباشد.
کلید واژگان: الگوی مدیریت, مشارکت, مناطق پیراشهری, خاشIntroductionManagement with the role of mediation of participation by providing a context for benefiting from the benefits of local residents' participation in management can be very efficient in the direction of social justice and reconstruction of Urban Peripheral space. Based on this, it is definitely not possible to manage Urban Peripheral areas without people's participation and using new management methods. Also, according to the evaluations made by Friedman, solving the problems faced by the cities and their Urban Peripheral areas in developing countries including Iran, through the improvement and effective institutional capacity building in the management structure and design processes of decision-making and Participatory planning with different groups and stakeholders of Urban Peripheral arenas is possible. In this regard, the studied area of Khash city in Sistan and Baluchistan province has undergone many changes during the last few decades, including the increase of the urban population, the physical expansion of urban settlements and the annexation of surrounding villages to the city, the loss of agricultural lands. And it has been converted into residential uses. In fact, the city of Khash, due to many changes over time, with a set of factors, has increased the quantitative and physical level of the city beyond the conventional standards, which itself has caused problems for the areas around the villages. Therefore, the main problem of the current research is to identify the management model of Urban Peripheral areas with emphasis on the role of participation in Khash.
MethodologyIn terms of purpose, the current research is applied and interpretive and analytical in nature, and in terms of method, it is in the group of qualitative and quantitative researches. In order to analyze the data, grand theory method and Expert Choice software have been used. The method of collecting information was document and library studies and interviews and questionnaires. The statistical population in the current research also includes experts and elites in the field of urban and rural planning. In order to collect the sample population based on the purposeful sampling method; a number of (20) people were selected as the sample community.
Results and discussionThe results showed that the set of causal conditions includes (use of native knowledge of villagers, obtaining appropriate credits and facilities in line with people's participation in managers, creating a discourse for the institutionalization of participation in urban peripheral areas, informing the residents of urban peripheral about the importance of their participation in the process of implementing development plans, strengthening institutional capacities); Background conditions include (strengthening the sense of trust between officials and local residents, good governance, training in participatory management among relevant organizations, increasing the belief in the usefulness and usefulness of participation in management-related issues) and (optimal and decentralized management conditions, decentralized approach in the development of urban peripheral areas, benefiting from the experiences of other countries and using all the capacities of local urban peripheral residents (women, men, youth)); were identified as intervening conditions. Then the strategies that lead to the management of urban peripheral areas with an emphasis on the role of participation, include (drawing the vision of urban peripheral areas with an emphasis on participatory management, a gathering of experts, managers of relevant organizations and local residents of urban peripheral areas regarding barriers to participation, decision-making and the right policy) were identified. In the following, categories such as: people's participation in all stages of decision-making, planning, implementation and operation, sustainability of urban peripheral areas, physical-spatial development, improving the quality of life of local communities, balance and balanced growth as consequences and political obstacles, the inappropriate structural-institutional model of the management system, the lack of mention of the role of policy making in the management of urban peripheral areas, in achieving the management of urban peripheral areas by emphasizing the role of participation they were considered as obstacles. Finally, the results showed; Among the causal conditions, obtaining appropriate credits and facilities in line with the participation of people to managers with a value of 0.245, background conditions: strengthening the sense of trust between officials and local residents with a weight value of 0.300, intervening conditions: strengthening the sense of trust between officials and local residents with a weight value of 0.296, between proposed strategies: decision-making and correct policy making with a value of 0.400, consequences: sustainability of urban peripheral areas with a weight value of 0.277 and finally, among the obstacles: the inappropriate structural-institutional model of the management system with a weight value of 0.356 has been assigned the most importance in the management of urban peripheral areas with emphasis on the role of mediation of participation.
ConclusionThe management approach in the Urban Peripheral areas of Hash is the urban-rural government, whose managers consider themselves the guardians of the residents and implement their policies and programs at will without the smallest survey and participation. The result of this type of management is the exclusion of people in the decision-making process. Accordingly, it is necessary to use the ability and participation of local residents.
Keywords: Management Model, Participation, Urban Peripheral Areas, Khash -
ژیوتوریسم شاخه ای نسبتا جدید از توریسم با محوریت ارزیابی، رفتارشناسی و مدیریت لندفرم ها به عنوان مقاصد گردشگری در نواحی شهری و روستایی است. دستاورد این شاخه به طور کلی شامل پایداری محیط، احیا و بهره برداری از میراث فرهنگی و کارآفرینی جامعه بومی در نواحی شهری و روستایی است. در این مطالعه سعی بر آن است در راستای ارتقای اقتصادی، فرهنگی، کارآفرینی و... در نواحی روستایی مجاور ژیومورفوسایت ها و تکمیل ارزیابی آن ها، یک الگوی مدیریتی ویژه با هدف اجرا شدن نتایج ارزیابی توانمندی ژیومورفوسایت ها در قلمرو روستایی شهرستان محلات، تدوین و تعریف شود. از نظر روش شناسی پژوهش حاضر از دو بخش مطالعات میدانی و کتابخانه ای تشکیل شده است. مطالعات کتابخانه ای در همه مراحل پژوهش شامل پیشینه شناسی، جنبه های نظری گردشگری، روستاشناسی و... استفاده شد. مطالعات میدانی در این مطالعه از دو مرحله تشکیل شده است: مرحله اول شامل شناسایی و ارزیابی سایت ها (ارزیابی توان گردشگری به کمک مدل اصلاح شده و پیشنهادی پری یرا و همکاران (2007)، آسیب شناسی وضع موجود و...) و مرحله دوم شامل تدوین و پیاده سازی الگوی مدیریتی و انطباق آن با ویژگی های محدوده مطالعه شده است (مصاحبه با جامعه بومی، اجرایی و...). یافته های این مطالعه در قالب الگوی مدیریتی ژیوتوریسم نواحی روستایی، در هشت گام اصلی قرار گرفت: 1- تدوین چشم انداز ژیوتوریسم در نواحی روستایی، 2- محیط شناسی محدوده مطالعه شده، 3- ارزیابی ژیومورفوسایت به کمک مدل اصلاح شده پری یرا و همکاران (2007)، 4- رفتارشناسی ظرفیت تعادلی ژیومورفوسایت ها در واکنش به مخاطرات طبیعی و انسانی، 5- بررسی مقیاس ژیوتوریسم روستایی، 6- تجزیه و تحلیل فرصت ها و چالش های مدیریت طبیعی، 7- تجزیه و تحلیل فرصت ها و چالش های مدیریت انسانی و 8- انطباق وضعیت الگو با اهداف تعیین شده. به طورکلی، موارد تعیین شده می تواند از طریق تعامل دولت مرکزی، مدیریت محلی و کارشناسان در جهت دستیابی به اهداف ژیوتوریسم و توسعه جامعه روستایی محقق شود. نتایج نهایی پیاده سازی الگوی مدیریتی شامل شناسایی، ارزیابی، تفسیر، به کارگیری مولفه های مدیریتی و... نمایانگر نقصان هایی در روند مدیریت و برنامه ریزی در این عرصه است؛ این در حالی است که جامعه بومی به ویژه روستاها (ازجمله روستای گردشگری خورهه و...) قادر است با بهره برداری سازمان یافته به کمک رویکردهای علمی، آگاهانه و احداث زیرساخت های گردشگری نه چندان پرهزینه (سرویس بهداشتی عمومی، خانه های دوم روستایی، تابلوهای راهنما، بروشور و...) توسعه پایدار روستاها و نواحی را به ویژه در زمینه اشتغال زایی و تثبیت جمعیت روستایی به ارمغان آورد.
کلید واژگان: ژئوتوریسم نواحی روستایی, ارزیابی توان ژئومورفوسایت ها, کارآفرینی روستایی, الگوی مدیریتی, شهرستان محلاتJournal Of Geography and Regional Development Reseach Journal, Volume:20 Issue: 2, 2022, PP 167 -193Geotourism is a relatively new subfield of tourism that focuses on the evaluation, behavior, and management of landforms as tourism destinations in urban and rural areas. The achievement of this field would be, in addition to the sustainability of the environment, the revival and exploitation of the cultural heritage and entrepreneurship of the indigenous community in urban and rural areas. In line with economic and cultural developments in rural areas adjacent to geomorphosites and their evaluation, this study tried to develop a management model with the aim of implementing the results of geomorphosite evaluation in the rural territory of Mahalat city. This study used field and library studies. Field studies consist of two stages. The first stage includes the identification and evaluation of sites and the pathology of the existing situation, and the second stage includes the formulation of a management model and its adaptation to the studied characteristics. The results of this study, in the form of a rural geotourism management model, were categorized into eight main steps: 1) formulating the vision of geotourism in villages; 2) identifying the ecology of the studied area; 3) evaluating geomorphosites; 4) identifying the equilibrium capacity of geomorphosites in response to natural and human hazards; 5) investigating the scale of geotourism; 6) analyzing the opportunities and challenges of natural management; 7) analyzing the opportunities and challenges of human management; 8) matching the model with the set goals. Generally, the determined issues can be met through the interaction of the central government, local management and experts in order to achieve the goals of geotourism and the development of rural society. The final results of the implementation of the management model, including the identification, evaluation, interpretation, application of management components, show deficiencies in the management process in this field. The local community, especially the villages (including Khorheh), can use organized sources with the help of scientific approaches and construct inexpensive tourism infrastructures (public health services, second homes, brochures, etc.) to bring about the development of villages, especially improve their employment.
Keywords: Geotourism of Rural Areas, Geomorphosite Potential Evaluation, rural entrepreneurship, Management Model, Mahalat City -
پژوهش حاضر به ارایه الگوی مطلوب مدیریت اکوتوریسم شهری کوهستانی در شهرستان مریوان پرداخته است. روش تحقیق روش اکتشافی-کاربردی و به صورت کمی می باشد. جامعه آماری پژوهش، گردشگرانی هستند که به شهرستان مریوان به عنوان مقصد گردشگری مراجعه می کنند، که برای نمونه گیری، با استفاده از فرمول کوکران تعداد 130 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدهد اند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخت بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار معادلات ساختاری SmartPLS انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که الگوی مدیریت اکوتوریسم در منطقه شهری کوهستانی مریوان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و از مدیریت یکپارچه آمایشی (حکمروایی) تبعیت نمی کند. الگوی مطلوب مدیریت اکوتوریسم در چارچوب توسعه پایدار گردشگری الگوی حکمروایی یکپارچه می باشد.
کلید واژگان: ارائه الگوی مطلوب, الگوی مدیریت, اکوتوریسم شهری کوهستانی, رویکرد حکمرواییIntroductionThe research present the optimal model of urban ecotourism management in Marivan city. Materials and MethodsThe research method is exploratory-applied and quantitative. The statistical population of the study is tourists who come to Marivan city, for which 130 people have been selected by sampling using the Cochran's formula in a simple random way. The research instrument included a researcher-made questionnaire. Data analysis was performed using SmartPLS structural equation software. Discussion and resultsExamination of the results showed that the ecotourism management model in the mountainous urban area of Marivan is not in a good condition and does't follow the integrated statistical management. ConclusionThe optimal model of ecotourism management in the context of sustainable tourism development is the integrated governance model.
Keywords: Provide the desired model, management model, urban urban ecotourism, governance approach -
اهداف
مدیریت تفکیک از مبدا پسماند خشک با ارایه روشهای اجرایی و ایجاد تسهیلات مناسب به منظور خدمترسانی و جلب حداکثری مشارکتهای مردمی در جهت حفظ محیط زیست و اهداف توسعه پایدار، حایز اهمیت است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تطبیقی مدل مدیریت تفکیک از مبدا با روشهای مراجعه به درب مبادی تولید و بهکارگیری دستگاه خوددریافت پسماند خشک در مناطق غربی شهر تهران بود.
روششناسیاین پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی بود که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش آمیخته (کیفی-کمی) در سال 1399 در مناطق 5، 9، 21 و 22 شهرداری تهران انجام شد. به دلیل خصیصه فضایی مکانیابی و ویژگی عدم قطعیت ذاتی مسایل شهری، اساس کار این پژوهش تهیه لایههای اطلاعاتی بر مبنای عوامل و معیارهای موثر در توزیع فضایی مدل مدیریت تفکیک از مبدا در روشهای مراجعه به درب مبادی تولید و استقرار دستگاههای خوددریافت پسماند خشک و تلفیق و همپوشانی آنها در محیط نرمافزاری ARC GIS 10.7 با استفاده از روش تحلیل سلسلهمراتبی و استنتاج منطق فازی انجام شد.
یافتههابررسی نتایج تطبیقی مدل مدیریت بازیافت پسماند خشک مناطق غربی شهر تهران نشان داد که در روشهای مراجعه به درب مبادی تولید و مکانگزینی دستگاههای خوددریافت پسماند خشک به ترتیب 5 و 9 معیار در مدل مدیریتی تاثیرگذار بوده و برای اجرای تفکیک پسماند خشک از مبدا با روش مراجعه به درب مبادی تولید و روش استقرار دستگاه خوددریافت به ترتیب 87% و 66% از سطح کل مناطق مورد مطالعه، بهرهوری مطلوب داشتند.
نتیجهگیریبا توجه به اهمیت و لزوم بهرهوری تفکیک در مبدا پسماند، نتایج این پژوهش نشان میدهد که اجرای مدل مدیریت پسماند خشک به روش مراجعه به درب مبادی تولید نسبت به روش استقرار دستگاه خوددریافت پسماند خشک در سطح مناطق مورد مطالعه از کارآیی، اثر بخشی و گستردگی بیشتری برخوردار است.
کلید واژگان: مدل مدیریت, تفکیک از مبداء, پسماند خشک, دستگاه خود دریافتGeographical Research, Volume:37 Issue: 1, 2022, PP 127 -139AimsManagement of separation of dry waste from the source by providing executive methods and creating appropriate facilities to attract maximum public participation to preserve the environment and sustainable development goals, is important. The main purpose of this study was to compare the source separation management model with the methods of referring to the source of production and using the reverse vending machine in the western regions of Tehran.
MethodologyThis research is applied in terms of purpose and in terms of nature and descriptive-survey method, which was conducted to analyze information from the mixed method (qualitative-quantitative) in 2020 in areas 5, 9, 21, and 22 of Tehran Municipality. Due to the spatial nature of the location and due to the inherent uncertainty of urban issues, the basis of this study is to prepare information layers based on factors and criteria affecting the spatial distribution of origin separation management model in the methods of referring to the door of production bases and setting up their devices. Dry waste was collected and combined and overlapped in ARC GIS 10.7 software using hierarchical analysis and fuzzy logic inference.
FindingsComparative results of the dry waste recycling management model in the western regions of Tehran showed that in the methods of referring to the door of production bases and location of reverse vending machines, 5 and 9 criteria, respectively, are effective in the management model and to implement dry waste separation. From the origin with the method of referring to the source of production and the method of setting up the reverse vending machine, 87% and 66% of the total studied area, respectively, had the optimal productivity.
ConclusionConsidering the importance and necessity of efficient separation of waste from the source, the results of this study show that the implementation of the dry waste management model by referring to the source of production compared to the method of setting up the reverse vending machine It has more efficiency, effectiveness, and scope.
Keywords: Management model, Seperation from source, Dry waste, Reverse vending machine -
مدیریت مخاطرات محیطی ازجمله موضوعات محوری در دانش مخاطرات است و بر اقداماتی نظیر شناسایی، پهنه بندی و تفسیر نواحی مخاطره آمیز با هدف کاهش مخاطرات مبتنی است. تحقق اهداف و چشم اندازهای این دانش، نیازمند مجموعه اقدامات و مطالعات پیوسته ای در چهارچوب یک الگوی مدیریتی است که از گام های متعددی تشکیل شده است. به همین منظور نوشتار حاضر می کوشد با تدوین الگوی مدیریتی، مخاطرات طبیعی مسلط در منطقه رودبار را در هشت گام اصلی بررسی کند. در این زمینه در گام های نخستین، تعیین مبانی نظری مخاطرات و مخاطرات مسلط در منطقه مدنظر و طبقه بندی مخاطرات طبیعی انجام شد تا شرایط ارزیابی مخاطرات فراهم شود. در این مرحله به کمک روش تحلیل شبکه و تعیین معیارهای پیشنهادی در زمین لغزش، مسیر الگوی مدیریتی مخاطرات ادامه یافت. این معیارها در دو خوشه اصلی مخاطرات طبیعی و زیست محیطی طبقه بندی شد. در مرحله بعد با تهیه لایه های اطلاعاتی از عناصر مزبور و ارزش گذاری آنها، این لایه ها در محیط ARCGIS تحلیل و نقشه نهایی پهنه بندی زمین لغزش در محدوده شهری و روستایی رودبار با درجات خطر کم (4 درصد)، متوسط (71 درصد) و زیاد (25 درصد) تعیین شد. نتایج به دست آمده در گام بعدی با وضعیت نواحی شهری و روستایی ارزیابی شد تا زمینه های مولفه های ظرفیت جغرافیای طبیعی و انسانی کاهش مخاطرات مشخص شود. در انتها ضمن مطالعه تمهیدات سخت افزاری و نرم افزاری مورد نیاز دولت مرکزی، شیوه های بازنگری در خدمات رسانی، آستانه های خطر و شیوه های مقاوم سازی و آموزش ساکنان مطالعه شد.
کلید واژگان: مخاطرات طبیعی, الگوی مدیریتی, فرایند تحلیل شبکه, پایداری محیط, منطقه رودبارIntroductionOne of the main tasks of hazard knowledge is to study the situation and value of the human environment that is vulnerable to all types of natural and human hazards. Hazards in the environment are caused by the instability of the characteristics of natural environment (land surface, biological phenomenon, climate) and human environment (security, technology, etc.), which appear as dangerous events due to human interventions and infrastructures caused by urban-rural developments. In general, it is necessary to take several steps towards designing management models to achieve and formally apply the perspectives of risk knowledge and reduce and manage environmental risks. Establishment of a relationship between the various components of environmental hazards requires the researchers to formulate hazard trends through a model so that this complex and multidimensional process can be easily understood and implemented. This pattern would be a theoretical and simplified representation of the real world. For researchers, who try to understand and apply the principles of risk knowledge in urban and rural settings, this model is a theoretical tool consisting of concepts, hypotheses, and indicators that facilitate selection and collection of the information needed to achieve the basic goals. This research tried to study the risk of landslides in Rudbar in the form of a management model, including risk identification, risk and hazard assessment, zoning, etc., so as to manage and alleviate hazards in the urban and rural areas of Rudbar region. At the same time, the roles of central government and local management in lowering risks were evaluated by reviewing the required measures. The related institutions have a pivotal position in the development and risk management of this area and are capable of taking executive measures to reduce risks and vulnerability within their frameworks, provide sustainability of urban and rural settlements against geomorphological hazards, highlight the challenges ahead, especially from a managerial perspective, and define and present solutions in this regard.
Research MethodologyIn terms of methodology, this paper was based on a quantitative method (assessment and zoning of landslide hazards using a network-derived decision model) and a qualitative method (development of an environmental risk management model with an emphasis on sustainability of urban and rural areas). In the first part, a library method, including a review of theoretical studies of hazard knowledge, landslide analysis, drawing and analysis of related maps, etc., was utilized to develop a management model for environmental hazards. In the second part, by combining the library and field methods, i.e., scientific observation and regional study, several interviews were done with the executive community (governorate officials and district municipality), scientific community (environmental risk experts and urban and rural planners), and local community (natives of Rudbar and adjacent villages) to formulate management components and analyze the current situation for developing a management model of environmental hazards in the study area. The landslide risk zoning process was designed and evaluated within the framework of a network-derived decision model. Assessing and interpreting risk levels via a management model are very important since development of a model highly depends on the evaluation. If the prevailing risk situation in a region is favorable, its management issue may either be eliminated or appear different from the expected disastrous conditions.
Findings
In general, environmental risk management requires interaction of geographical sciences with each other. Therefore, in the formulation and study of environmental risk management models in urban and rural areas, it is necessary to study geographical and other related sciences along with the knowledge of urban-rural planning and applied geomorphology. In this research, the position of each of them in the implementation steps of the environmental risk management modeling of Rudbar region was addressed. For formulating a conceptual model and routing the sustainable management of landslide hazards, various steps must be taken based on the mutual and effective roles of the academic community or researchers, the executive community or decision makers, and the indigenous community or local people with regard to demand resilience. A wide-range geosystem, including coastal and wind geosystems, etc., is associated with different geomorphic actions and reactions and therefore, each management style would be unique in nature. For example, the issues of resilience, prevention, risk preparedness, and special management capacity would generally require special areas. In this regard, the present research as a case study examined the most susceptible management model in the form of risk knowledge in 9 main steps (Fig. 3) through the implementation process. According to this proposed model, the first step began with the definitions, goals, and perspectives of risk and risk knowledge and the final step ended with a review of the measures taken with the objectives in mind. The scientific support of environmental risk management in the forms of a study and implementation requires a combination of theoretical, practical, technical, and executive studies.
ConclusionHazard knowledge is a broad and continuous set of theoretical and field studies of risk management and executive measures. The goals and prospects of this knowledge can be achieved to reduce and manage environmental risks by identifying and taking various steps in line with management models. Therefore, in this paper, an attempt was made to develop a natural hazard management model, especially for landslides, that controls urban and rural areas. In this regard, after applying the theoretical foundations of hazardology, the natural hazards were classified by determining the dominant hazards in the study area with the help of theoretical and field studies. These hazards were then analyzed and zoned. At this stage, by determining the effective elements in the occurrence of landslide risks, including slope, slope direction, lithology, land use, average annual rainfall, distance from faults, waterways, and residential centers, and weighting these elements in relation to each other, each element was zoned based on the experts’ opinions, study background, and field visits by using the network analysis method to assess the performance of urban landslide risks. The results showed that among the studied variables, the two factors of slope and lithology had the largest effective coefficients in the occurrence of landslide risk in Rudbar region. Only 22% of the areas with a slope class of less than 20% was within the specified range. This is while the appropriate slope range for urban construction based on sustainable urban planning standards is between 8 and 15 degrees. Among other hazardous elements playing a role in the urban landslide occurrence of Rudbar region, the lithological factor was shown to be vulnerable in terms of mass. In this region, the predominant lithological structure consisted of periodic Eocene volcanic rocks, sandstones alternating between shale layers, and Quaternary alluviums that were sensitive to human activities, such as construction of settlements, intercommunication routes, etc. In the next step, the results were evaluated and interpreted based on the status of urban and rural settlements so as to explore the areas of natural and human geographical capacities and components of risk reduction, while studying the hardware and software measures required by the central government of Gilan Province and Rudbar Municipality and reviewing services before and after the occurrence of danger, risk thresholds and resilience, and the residents’ levels of education. Finally, after achieving the knowledge of risks, the environmental risks were comparatively studied to properly manage them. Keywords: natural hazards, management model, network analysis process, environmental sustainability, Rudbar region .
Keywords: Natural Hazards, Management model, Network Analysis Process, Environmental Sustainability, Rudbar region -
پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد مدل مدیریتی حکمرانی آب در مدیریت استفاده از پساب شهری توسط کشاورزان انجام پذیرفته است.نوع مطالعه از نوع مطالعه موردی- کیفی و روش تحقیق میدانی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه کشاورزان توابع بخش مرکزی شهرستان پارسیان(نواحی نیمه شهری مهرگان و بوچیر) و کارمندان فعال در زمینه مدیریت منابع آب در شرکت مدیریت منابع آب ایران، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان های حفاظت از محیط زیست و سازمان های مردم نهاد تشکیل داد.پس از تعیین فرضیه های تحقیق با توجه به متغیرهای پژوهش پرسشنامه ای برای جمع آوری داده ها و آزمون فرضیه ها توسط پژوهشگر طراحی شد. در بخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار واریانس و درصد و در بخش استنباطی و تحلیل فرضیه ها از آزمون T تک نمونه، تحلیل واریانس تک عاملی، آزمون توکی،آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد .رابطه معنی داری بین ویژگی های فردی کشاورزان و تمایل به مدیریت حکمرانیمنابع آبی وجود دارد.رابطه معنی داری بین عوامل اقتصادی، اجتماعی و آموزشی–ترویجی و مشارکت جوامع محلی در مدیریت حکمرانیمنابع آب وجود دارد. از نظر کشاورزان، حمایت های دولتی تاثیر معنی داری بر بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آب دارد.بین سطح دانش و اطلاعات کشاورزان از برنامه های مدیریت حکمرانیمنابع آب با بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آبی رابطه معنی داری وجود دارد.کلید واژگان: مدل مدیریتی, حکمرانی, پساب شهری, کشاورزانThis research aims to study Water governance management model application in urban wastewater usage management by farmers. This is a quality-case study and carried out by field stud method. Sample includes all Persian county central part suburb farmers (Boochir and Mehrgan sub-urban areas) and active employees in field of water resources management in Iran water resources management Co., agriculture jihad organization, environment preservation organizations and NGOs. Research hypotheses were assigned and then a questionnaire designed to collect data and hypothesis tests. In descriptive statistics, it was used frequency distribution tables, average, standard deviation, percentage. In deductive and hypothesis analysis part, it was used one-sample T-test, one-factor variance analysis, turkey test, Friedman test and also it was used SPSS statistical software. Results showed that there is significant relationship between farmers individual features and tendency to water resources governance management. Also, there is significant relationship between economic-social and educational-training factors and local society participation in water resources governance management.
In farmers views, government support has significant influence on water resources governance management improvement. Also there are significant relationships between farmers knowledge and awareness level about water resources governance management programs with water resources governance management improvement. Also there are significant relationships between farmers knowledge and awareness level about water resources governance management programs with water resources governance management improvement.Keywords: management model, governance, urban wastewater, planning, farmers
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.