جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ریسک پذیری" در نشریات گروه "اقتصاد"
تکرار جستجوی کلیدواژه «ریسک پذیری» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی عوامل نگرشی تاثیرگذار بر پرداخت مالیات با استفاده از سیستم خودارزیابی مودیان مالیاتی کل کشور انجام شد. پژوهش از نظر روش پژوهش از نوع آمیخته، از نظر هدف از نوع اکتشافی و از نظر میزان کاربرد پژوهش کاربردی است. از اینرو، در مرحله اول تحقیق، با استفاده از یک پرسشنامه کیفی اصلی ترین عوامل نگرشی تاثیرگذار بر پرداخت مالیات شناسایی شد و با استفاده از تحلیل محتوا به طراحی پرسشنامه کمی (توصیفی) پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران نمونه برابر با 384 نفر از مودیان مالیاتی حقیقی در سطح استان تهران در نظر گرفته شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS22 & Smart-Pls در قالب روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد ریسک گریزی، هنجار، اخلاق، عدالت مالیاتی، ریسک درک شده و تعهد به پرداخت مالیات می باشد؛ ریسک گریزی با ضریب تاثیر 194/0، هنجار با ضریب تاثیر 215/0، اخلاق با ضریب تاثیر 211/0، عدالت مالیاتی با ضریب تاثیر 265/0، ریسک درک شده با ضریب تاثیر173/0، تعهد به پرداخت مالیات با ضریب تاثیر 259/0، بر پرداخت مالیات مودیان مالیاتی کل کشور مثبت دارند.
کلید واژگان: مالیات, نگرش, سیستم خودارزیابی, ریسک پذیری, هنجار و اخلاقThe present study was conducted with the aim of designing a model of attitudinal factors affecting tax payment using the self-assessment system of taxpayers of the whole country. The research is of a mixed type in terms of the research method, exploratory in terms of the purpose, and applied in terms of the degree of application of the research. Therefore, in the first stage of the research, using a qualitative questionnaire, the main attitudinal factors affecting tax payment were identified and a quantitative (descriptive) questionnaire was designed using content analysis. Using the Cochran formula, the statistical population of this research was considered equal to 384 real taxpayers in Tehran province. The collected data has been analyzed using SPSS22 & Smart-PLS software in the form of descriptive statistics and inferential statistics. The results of the research showed that risk aversion is the norm, ethics, tax justice, perceived risk and obligation to pay taxes; Risk aversion with an impact factor of 0.194, norm with an impact factor of 0.215, ethics with an impact factor of 0.211, tax justice with an impact factor of 0.265, perceived risk with an impact factor of 0.173, obligation to pay taxes with an impact factor of 259 0.0, have a positive effect on paying taxes of taxpayers of the entire country.
Keywords: tax, attitude, self-evaluation system, risk-taking, norm, ethics -
این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی پیمایشی می باشد. در این پژوهش کمی، از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مالکان/مدیران کسب و کارهار در ایران می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش، نرم افزار آماری SPSS و نرم افزار مدل سازی AMOS می باشد. منبع گردآوری اطلاعات پژوهش گزارش جهانی و پایگاه داده وب سایت دیده بان جهانی کارآفرینی بوده است. به منظور ارزیابی داده ها از مدل رگرسیونی خطی استفاده شده است. دیده بان جهانی کارآفرینی، سیاست های دولت درباره کارآفرینی را به کمک دو زیرمولفه سیاست های حمایتی و مرتبط با کسب وکارها، و سیاست های دولتی مرتبط با مالیات، عوارض و کاهش دیوان سالاری (بروکراسی) اندازه گیری می نماید. طبق یافته ها، سیاست های کارآفرینی دولت در ایران، تاثیر معنادار و مثبتی بر نوآوری داشته است و مولفه ریسک پذیری (ترس از شکست) نقش میانجی را در این رابطه ایفا نموده است. بنابراین، در شرایط کنونی اقتصادی در ایران، توجه به سیاست ها و رفتارهای اجرایی دولت، برای توسعه فعالیت های نوآورانه و تقویت شایستگی های کارآفرینانه، بیش از پیش می بایست مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: نوآوری, سیاست های کارآفرینی دولت, ریسک پذیری, دیده بان جهانی کارآفرینی, ایرانThis study investigates the role of government policies on innovation by considering the mediating role of risk-taking (fear of failure) in Iran, according to Global Entrepreneurship Monitor (GEM) reports. This research is applied in terms of purpose and descriptive in terms of nature. A questionnaire technique has been used to collect data in this quantitative research. The statistical population of this study is business owners and managers in Iran. The data analysis tools used in this research are SPSS statistical software and AMOS modeling software. In this study, the source of data collection was the global report and the database of the Global Entrepreneurship Monitor website. A linear regression model has been used in order to evaluate the research data. The Global Entrepreneurship Monitor (GEM) measures government policies on entrepreneurship through two subcomponents: protectionist and business-related policies; and government policies related to taxes, duties, and bureaucracy. According to the findings of this study, government policies on entrepreneurship in Iran have had a significant and positive impact on innovation, and the risk-taking (fear of failure) index has played a mediating role in the relationship between the government's policies and innovation. Therefore, in the current economic conditions in Iran, attention to the government's policies and its executive behavior should be paid more attention to develop innovative activities and strengthen entrepreneurial competencies.
Keywords: innovation, Government Policies, Risk-Taking, Global Entrepreneurial Monitor, Iran -
این پژوهش با هدف تبیین تاثیر کارآفرینی گرایی بر عملکرد مالی و عملکرد غیر مالی انجام شده است. روش پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و از نظر روش انجام کار، توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان و مدیران کسب و کارهای تولیدی کوچک و متوسط شهر تهران است و نمونه ای به حجم 277 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد و ابزار جمع آوری داده های این پژوهش پرسشنامه بوده که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید و نتایج حاکی از تاثیر مثبت تمامی ابعاد کارآفرینی گرایی شامل نوآوری، ریسک پذیری، پیشگامی، رقابت تهاجمی و استقلال طلبی بر عملکرد مالی و عملکرد غیر مالی دارد. در نهایت از آنجایی که تاثیر تمامی ابعاد کارآفرینی گرایی بر عملکرد مالی و غیر مالی تایید شد، لذا می توان نتیجه گرفت کارآفرینی گرایی بر عملکرد مالی و عملکرد غیر مالی در کسب و کارهای تولیدی کوچک و متوسط شهر تهران تاثیر دارد.
کلید واژگان: کارآفرینی گرایی, نوآوری, ریسک پذیری, رقابت تهاجمی, عملکرد مالیThis research was done with the aim of explaining the effect of Entrepreneurial Orientation on Financial and Non-Financial Performance. The research method is based on the objective, applied, and in terms of the method of doing the work, descriptive survey. The statistical population of the present study includes employees and managers of small and medium-sized manufacturing businesses in Tehran, and a sample of 277 people was selected using the available sampling method and Cochran formula, and the data collection tool of this research is a questionnaire which validity and reliability have been confirmed. Structural equation modeling was used to analyze the data and the results indicate the positive effect of all dimensions of Entrepreneurial Orientation including innovation, risk-taking, proactiveness, Competitive aggressiveness and Autonomy on financial performance and non-financial performance. Finally, since the effect of all aspects of Entrepreneurial Orientation on financial and non-financial performance was confirmed, it can be concluded that Entrepreneurial Orientation has an effect on financial and non-financial performance in small and medium-sized manufacturing businesses in Tehran.
Keywords: Entrepreneurial Orientation, innovation, Risk-taking, Competitive aggressiveness, Financial Performance -
تغییرات و تحولات امروزی منجر شده است تا شرکت ها برای عقب نماندن از قافله رقابت به فعالیت های کارآفرینی سازمانی و چابکی سازمانی توجه ویژه ای داشته باشند. هدف تحقیق حاضر که از نوع تحقیق کمی، کاربردی و توصیفی همبستگی است، بررسی رابطه کارآفرینی سازمانی با چابکی سازمانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر، مدیران شرکت های مستقر در پارک های علم و فناوری دانشگاه تهران به تعداد 535 نفر می باشد. پس از اطمینان از روایی و پایایی، این پرسشنامه بین اعضای جامعه توزیع گردید و درنهایت 230 پرسشنامه قابل استفاده برگشت داده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز به کمک نرم افزار SPSS صورت پذیرفت. نتایج نشان داد رابطه مثبت و معناداری بین کارآفرینی سازمانی و چابکی سازمانی در بین شرکت های دانش بنیان وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین مولفه های کارآفرینی سازمانی از قبیل نوآوری، ریسک پذیری و پیشگامی با چابکی سازمانی در بین شرکت های دانش بنیان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
کلید واژگان: کارآفرینی سازمانی, نوآوری, ریسک پذیری, پیشگامی, چابکی سازمانیToday's changes and developments have led companies to pay special attention to organizational entrepreneurship activities and organizational agility in order not to lag behind the competition. The purpose of this study, which is a quantitative, applied and descriptive correlational research, is to investigate the relationship between organizational entrepreneurship and organizational agility. The statistical population of the present study is 535 managers of companies located in science and technology parks of the University of Tehran. After ensuring validity and reliability, this questionnaire was distributed among community members and finally 230 usable questionnaires were returned. Data analysis was performed using SPSS software. The results showed that there is a positive and significant relationship between organizational entrepreneurship and organizational agility among knowledge-based companies. The results also showed that there is a positive and significant relationship between the components of organizational entrepreneurship such as innovation, risk-taking and pioneer with organizational agility among knowledge-based companies.
Keywords: Organizational Entrepreneurship, innovation, Risk-taking, Pioneer, Organizational Agility -
در میان نظریه های تصمیم گیری تحت ریسک و نا اطمینانی، نظریه چشم انداز تجمعی مورد اقبال بسیاری از محققان قرار گرفته است که در بیش از 50000 ارجاع آن نمایان است. بسیاری از محققین در مطالعات کاربردی و به صورت ویژه در سناریوسازی و توضیح بسیاری از پدیده ها از پارامترهای اولیه برآوردی توسط کاهنمان و تورسکی (1979) استفاده می کنند. با توجه به تاثیر محیط و فرهنگ بر رفتار تحت ریسک و متعاقبا پارامترهای نظریه چشم انداز، مقاله حاضر به ترسیم و تخمین توابع وزنی احتمال و مطلوبیت در دو دامنه برد (سود) و باخت (زیان) می پردازد و می کوشد تا با تخمین کلیه پارامترهای نظریه چشم انداز تجمعی تصویری یکپارچه از نگرش افراد نسبت به ریسک در نمونه ای ایرانی ارایه دهد. علاوه بر این، برتری این نظریه در مقابل نظریه مطلوبیت مورد انتظار مورد آزمون غیر مستقیم قرار گرفته است. یافته ها بسیاری از پیش بینی های نظریه چشم انداز تجمعی مانند رفتار چهارگانه تحت ریسک و تقعر تابع ارزش در دامنه برد و تحدب آن در دامنه باخت را تایید می کنند. یافته های این آزمایش نشان از برتری نظریه چشم انداز تجمعی نسبت به نظریه مطلوبیت مورد انتظار دارد. شواهد ها نشان می دهد که درک افراد از احتمالات خطی نیست و میزان ریسک گریزی وابسته به احتمالات است. به صورت مشخص اکثر آزمودنی ها مطابق با الگوی کاهش میزان ریسک گریزی با افزایش احتمال باخت و افزایش میزان ریسک گریزی با افزایش احتمال برد رفتار کرده اند. یافته ها با رفتار چهارگانه تحت ریسک مطابق هستند و نشان از عدم تفاوت فاحش نمونه مورد بررسی با مطالعات پیشین دارد.
کلید واژگان: تصمیم گیری تحت ریسک و نا اطمینانی, نظریه چشم انداز تجمعی, ترسیم توابع مطلوبیت, توابع وزنی احتمال, ریسک پذیریAmong decision theories under risk and uncertainty, cumulative prospect theory has become very popular, which is evident in its more than 50,000 citations. In applied studies or for scenario making and explaining many phenomena many researchers use the initial parameters estimated by Kahnemann and Torsky (1979). Given the impact of environment and culture on risky behavior and parameters of prospect theory, the present paper elicits the utility and probability weighting functions in both gain and loss domains and estimates parameters of their functional forms. By estimating all parameters of cumulative prospect theory, this paper tries to provide an integrated picture of people's attitude towards risk from an Iranian sample. In addition, the superiority of this theory over expected utility is indirectly tested. Findings confirm many predictions of cumulative prospect theory such as the fourfold pattern of risk attitude and concavity of value function over gains and its convexity over losses. The findings of this experiment show the superiority of cumulative prospect theory over expected utility theory. The findings show that people's perceptions of probabilities are not linear and their degree of risk aversion depends on probabilities. More specifically, most subjects behaved according to the pattern of reducing risk aversion by increasing the probability of loss and increasing risk aversion by increasing the probability of gain. These findings are consistent with the fourfold pattern of risk attitude and indicate that the behavior of the sample is not different from previous samples.
Keywords: Decision making under risk, uncertainty, Cumulative Prospect Theory, Utility function elicitation, Probability weighting functions, Risk taking -
فرآیند انتخاب پرتفوی سهام جهت سرمایه گذاری یکی از مسایلی است که موردتوجه محققین زیادی بوده است. در تصمیم گیری به منظور سرمایه گذاری، دو عامل از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و مبنای سرمایه گذاری می باشد. این دو عامل ریسک و بازده هستند و در این رابطه، بررسی و مطالعه سرمایه گذاران در جهت انتخاب بهترین سبد سرمایه گذاری با توجه به میزان ریسک و بازده آن انجام می شود. هدف این تحقیق ایجاد مدلی هوشمند جهت انتخاب سبد بهینه سهام با استفاده از الگوریتم های تحقیق می باشد. مدل پیشنهادی، انواع مختلف سرمایه گذاری هایی را بررسی میکند که یک سرمایه گذار می تواند و تمایل دارد جهت تشکیل سبد سرمایه گذاری خود، آن ها را مورد ملاحظه قرار دهد. به این منظور، ریسک و بازده مورد انتظار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به صورت ماهیانه موردبررسی قرارگرفته است. نمونه آماری تحقیق شامل داده های مالی 237 شرکت بورس ایران طی سال های 1390 تا 1398 می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوریتم LISFLA قادر به انتخاب پرتفو با استفاده از مدل مارکوییز برای سرمایه گذار ریسک پذیر و ریسک گریز است.
کلید واژگان: سبد سهام, ریسک, بازده, الگوریتم قورباغه, ریسک پذیری, احتیا سرمایه گذارStock portfolio optimization through artificial intelligence algorithm: comparison of stock portfolio in terms of risk-taking and investor cautionAbstractThe process of selecting stock portfolios for investment is one of the issues that has been considered by many researchers. In decision making for investment, two factors are very important and are the basis of investment. These two factors are risk and return, and in this regard, investors are studied to select the best investment portfolio according to the amount of risk and return. The purpose of this research is to create an intelligent model for selecting the optimal stock portfolio using research algorithms. The proposed model examines the different types of investments that an investor can and is willing to consider in order to form his or her investment portfolio. For this purpose, the expected risk and return of companies listed on the Tehran Stock Exchange have been examined on a monthly basis. The statistical sample of the research includes the financial data of 237 Iranian stock exchange companies during the years 1390 to 1398. The results show that the LISFLA algorithm is able to select a portfolio using the Marquis model for risk-averse and risk-averse investors.Keywords: stock portfolio, risk, return, frog algorithm
Keywords: Stock portfolio, risk, return, frog algorithm, Risk-Taking, investor caution -
ساختار مالکیت از موضوعات مهم حاکمیت شرکتی است که می تواند از طریق اثرگذاری در انگیزه های مدیریتی در کارایی شرکت ها موثر باشد. هدف این پژوهش بررسی اثر نامتقارن ساختار مالکیت در رفتار ریسک پذیری بانک هاست. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد الگوی رگرسیون انتقال هموار تابلویی و اطلاعات 21 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران در دوره زمانی سال های 1390 تا 1398 صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش بیانگر این است که تاثیرگذاری مالکان عمده در صنعت بانکداری بر ریسک پذیری بانک ها در دو رژیم متفاوت قابل بررسی است. در رژیم اول (سطح آستانه 23 درصد)، سهامداران عمده تاثیر مثبتی در ریسک پذیری بانک ها داشته و در رژیم دوم (بالاتر از 23 درصد) تاثیر منفی در ریسک پذیری بانک ها دارند. بنابراین، باتوجه به تاثیر نامتقارن حضور سهامداران عمده بر ریسک پذیری بانک ها، به کارگیری راهبردی های مناسب در تمرکز مالکیت می تواند یکی از راهکارهای بهبود مدیریت ریسک باشد.
کلید واژگان: ساختار مالکیت, ریسک پذیری, حاکمیت شرکتی, سهامدار عمده, الگوی رگرسیون انتقال هموار تابلوییThe ownership structure is one of the important issues of corporate governance that can affect the efficiency of companies by influencing managerial motivations. The aim of the present study is to investigate the asymmetric effect of ownership structure on bankschr('39') risk-taking behavior. The present study was conducted using the information of twenty-one banks listed on the Tehran Security Exchange and the Iran OTC in the period from1390 to 1398. Using the Panel smooth transition regression model approach, it has been concluded that the influence of major owners in the banking industry on bankschr('39') risk-taking is different in the two regimes. In the first regime (threshold level of 23%), major shareholders have a positive effect on banks chr('39')riskiness and in the second regime (above 23%) have a negative effect on bankschr('39') riskiness. The results showed that the presence of major shareholders in the ownership structure of banks has an asymmetric effect on their risk-taking and based on these findings, one of the foundations for improving risk management is the use of appropriate strategies to concentrate ownership.
-
ماهیت فعالیت بانک ها به گونه ای است که اگرچه به ظاهر علامتی از ورشکستگی از خود نشان نمی دهند، این امکان وجود دارد که با توجه به میزان پذیرش ریسک دچار ورشکستگی شوند. ازاین رو، سیاست های تعهد مالی در جبران ورشکستگی بانک ها اهمیت فراوانی دارد. هدف این مطالعه استفاده از مدل تعادل عمومی نسل های همپوش برای بررسی تاثیر سیاست های تعهد مالی در صنعت بانکداری به منظور بررسی انگیزه ریسک پذیری بانک هاست. در این راستا، تاثیر سیاست های مختلف تعهد مالی در انگیزه ریسک پذیری در طرح های سرمایه گذاری بانک های دولتی و خصوصی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که تاثیر سیاست های تعهد مالی در بانک های دولتی که از طریق سهام بانک یا وضع مالیات بر نسل قدیم جبران شود، موجب صعودی شدن روند بهینه سود، سپرده، ارزش، و منابع بانک ها می شود. درصورتی که سیاست های تعهد مالی از طریق اعمال مالیات بر نسل جوان تامین شود، مسیر بهینه سود، سپرده، و ارزش بانک نوسانی است؛ اما مسیر بهینه مصرف موردانتظار تقریبا دارای شیب ثابت است. با توجه به اینکه در بانک های خصوصی سیاست های تعهد مالی وجود ندارد، مسیرهای بهینه سپرده گذاری، سود، ارزش، و مصرف منابع بانکی در ابتدا از یک روند ثابت برخوردار بوده است و سپس با یک شیب فزاینده به یک رشد ثابت می رسند، اما این روند برای ارزش و سود بانکی نوسانی است.
کلید واژگان: ریسک پذیری, نسل های همپوش, تامین مالی بانک ها, سرمایه گذاری های ایمنIn this paper, using a general equilibrium model of overlapping generations, the impact of different financing plans of the banking industry on their risk-taking motivation is investigated. In the non-competitive banking industry, financing is done by imposing taxes on the older generation or the bankchr('39')s internal resources (bank shares). As an effective policy, this action optimizes social risk-taking. But fiscal commitment policies that tax the younger generation always increase the risk. The model predicts that in safe investments due to the existence of depositors with a uniform degree of risk, the optimal path of deposits, bank profits, expected consumption and bank value over time has an upward trend, on the other hand in investment High-risk products are the only optimal path to expected stable consumption. Also in the competitive banking industry, the optimal path of profit and consumption is expected to fluctuate in high-risk investments, but in safe investments, the optimal path of these variables has been smooth after an upward trend.
-
یکی از شاخص های اساسی جهت توجه روزافزون به تامین مالی اسلامی (صکوک)، سازگاری آن با شریعت اسلامی است که این امر موجب رفتار عادلانه و حفظ قداست قراردادها می باشد. هدف این پژوهش بررسی اثرگذاری متغیرهای کلان اقتصادی و روش تامین مالی اسلامی (صکوک) بر ریسک بانک های خصوصی و دولتی ایران مشتمل بر 15 بانک برای دوره زمانی 1384-1396 می باشد. برای این منظور از روش داده های تابلویی توبیت برای برآورد مدل استفاده شده است. نتایج تخمین بیانگر این است که صکوک، تورم، مالکیت دولتی تاثیر مثبت و معنی داری بر ریسک پذیری بانک ها دارد. به طوری که با افزایش سهم دولت از مالکیت بانک ها، میزان ریسک بانک ها نیز افزایش می یابد. در حالی که لگاریتم تولید ناخالص داخلی و نسبت مخارج کل به دارایی کل تاثیر منفی و معنی داری بر ریسک پذیری بانک ها دارد. به عبارتی، با افزایش میزان درآمد افراد، ریسک اعتباری بانک ها در ایران کاهش می یابد.
کلید واژگان: تامین مالی اسلامی, صکوک, متغیرهای کلان اقتصادی, ریسک پذیری, بانک هاOne of the main indicators for increasing attention to Islamic finance (Cheque or documents) is its consistency with Islamic religious law, that cause to fair conduct and protect sanctity of contracts. The purpose of this study was to investigate the effect of macroeconomic variables and Islamic financing method (Cheque or documents) on the risk of private and public banks of Iran including 15 banks during the period of 2005-2006. For this purpose, Tobit panel data method is used to estimate the model. The estimation results show that Cheque or documents, inflation, government ownership have a undesirable effect on the banks' risk-taking. As the government's share of bank ownership grows, so does the risk of banks. While the log of GDP (ln GDP) and the ratio of total expenditures to total assets has a desirable effect on the banks' risk-taking. In other words, with the increase in the income of individuals, the credit risk of banks in Iran decreases. finally, in order to reduce the credit risk of banks, it seems necessary to increase the banking activities of the private sector compared to the government
Keywords: Islamic financing, Cheque or documents, Macroeconomic variables, risk taking, banks -
صنعت بانکداری از اصلی ترین بخش های اقتصاد هر کشور است که سلامت آن، شرط لازم برای ایفای نقش مثبت در توسعه اقتصادی آن کشور می باشد. سنجش سلامت سیستم بانکی به وسیله معیار ثبات مالی صورت می پذیرد که توسط شاخص های مختلف ریسک پذیری مورد ارزیابی قرار می گیرد. از سوی دیگر، ریسک پذیری بانک ها خود تحت تاثیر عوامل مختلفی است که رقابت بانکی از جمله مهم ترین آن ها می باشد. هدف مطالعه حاضر نیز بررسی تاثیر رقابت بانکی بر ریسک پذیری صنعت بانکداری ایران طی دوره 1398-1388 می باشد. برای این منظور، رقابت بانکی در قالب دو رویکرد اصلی ساختاری (با استفاده از شاخص تمرکز هرفیندال- هیرشمن) و غیر ساختاری (با استفاده از آماره پانزار- راس) مورد سنجش قرار گرفته است. همچنین از شاخص های Z و NPL به عنوان معیار ارزیابی ریسک پذیری بانک ها استفاده شده است. مطابق نتایج حاصله، شاخص تمرکز محاسبه شده بر اساس کل دارایی ها، کل تسهیلات اعطایی و کل سپرده های 19 بانک مورد بررسی، یک روند تقریبا کاهشی داشته است که دال بر حرکت هر چه بیشتر صنعت بانکداری ایران به سمت شرایط رقابتی می باشد. این در حالی است که آماره پانزار- راس برآورد شده دارای روند نوسانی طی دوره مورد بررسی بوده و حاکی از وجود وضعیت رقابت انحصاری در صنعت بانکداری ایران بوده است. همچنین مطابق نتایج، تاثیر سه شاخص تمرکز هرفیندال- هیرشمن بر روی ریسک پذیری بانک ها همواره معنی دار نمی باشد، این در حالی است که یک رابطه غیر خطی U شکل بین آماره پانزار-راس و سطح ریسک پذیری بانک ها وجود دارد. بدین مفهوم که با رقابتی تر شدن سیستم بانکی تا حد معینی، سطح ریسک پذیری بانک ها کاهش یافته و پس از آن، شروع به افزایش می کند. همچنین مطابق نتایج حاصله، میزان رقابت در بیشتر سال ها در سطحی بالاتر از سطح بهینه آن قرار داشته است. فلذا توصیه می گردد که به منظور کاهش سطح ریسک پذیری بانک ها، سیاست های بانکی کشور به نحوی طراحی گردد که منجر به کاهش سطح رقابت تا حد بهینه آن شود.
کلید واژگان: رقابت, تمرکز, ریسک پذیری, صنعت بانکداری, ایران
The banking industry is one of the main sectors of the economy of any country, that its health is a necessary condition to play a positive role in the economic development of that country. The health of the banking system is assessed by the financial stability criterion, which is evaluated by various risk-taking indexes. On the other hand, the banks risk-taking is affected by various factors, the most important of which is banking competition. The purpose of this study is to investigate the effect of banking competition on the risk-taking of the Iranian banking industry during the period 2009-2019. For this purpose, banking competition has been studied in the form of two main structural approaches (using the Herfindahl-Hirschman concentration index) and non-structural (using the Panzar-Rosse statistic). Z and NPL indexes have also been used as a criterion for assessing the banks risk-taking. According to the results, the concentration index calculated based on the total assets, total lending facilities and total deposits of the 19 banks under review had an almost declining trend, which indicates that the Iranian banking industry is moving towards competitive conditions, while the estimated Panzar-Rosse statistic indicates the existence of a monopolistic competition in the Iranian banking industry. According to the results, the effect of the three Herfindahl-Hirschman concentration indexes on banks chr('39')risk-taking is not always significant, while there is a non-linear U-shaped relationship between the Panzar-Rosse statistic and the banks level of risk-taking. This means that as the banking system becomes more competitive to some extent, the level of banks risk-taking decreases and then begins to increase. Also, according to the results, the level of competition in most years has been at a higher level than the optimal level. Therefore, it is recommended that in order to reduce the banks level of risk-taking, banking policies should be designed in such a way as to reduce the level of competition to an optimal level.Keywords: Competition, Concentration, Risk-Taking, Banking Industry, Iran -
در دهه های اخیر و در گستره رقابت جهانی، فشار بازارها و همچنین سازگاری با تغییرهای محیطی، سازمان ها به منظور بقا نمی توانند فعالیت های خود را فقط در بخش های خاصی محدود کنند و لازم است تا در فرآیندهای کاری خود تحولاتی را ایجاد نمایند که به طور معمول این تحولات؛ با بهبود فرایندها، ایجاد کسب و کارهای جدید، خرید سایر شرکت ها و متنوع سازی در فعالیت هایشان ایجاد خواهد شد. یکی از روش های موثر که شرکت ها در راستای بقا و تثبیت در بازارها و خلق مزیت رقابتی مورد استفاده قرار می دهند، بهره گیری از ابزار کارآفرینی شرکتی می باشد. با بهره گیری از این روش، شرکت ها به منظور ایجاد تحول، نسبت به ایجاد و بهره مندی از ویژگی های کارآفرینانه اقدام می نماید. بررسی ها نشان می دهد که بهره گیری از این روش ها باعث بهبود عملکرد شرکت ها و خلق ارزش برای سهامداران و سایر ذینفعان می شود. تحقیق حاضر در صدد شناسایی مولفه های بومی کارآفرینی شرکتی و بررسی میزان کارآفرینی شرکتی بر عملکرد مالی برآمده است. که جهت دستیابی به هدف مذکور در گام نخست با بررسی گسترده ادبیات موجود در زمینه کارآفرینی شرکتی، نسبت به احصاء مولفه های کارآفرینی شرکتی اقدام شده است و در گام دوم با بهره گیری از نظرات نخبگان، نسبت به انتخاب مولفه های بومی اقدام گردیده است. در گام سوم با بررسی عملکرد شرکت های منتخب نسبت به مقایسه رتبه کارآفرینی و عملکرد مالی شرکت ها اقدام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که همانند تحقیقات بین المللی انجام شده، بین رتبه کارآفرینی شرکت ها و عملکرد مالی آنها رابطه معناداری مشاهده می شود.
کلید واژگان: کارآفرینی شرکتی, عملکرد مالی, کارآفرینی, ریسک پذیری, خلاقیت ونوآوریIntroductionFaced with fierce competition, market pressure, and the need to adapt to environmental changes, organizations cannot limit domains of their activities to specific sectors, and they are needed to make transformative decisions, including setting up new businesses, acquisition of other companies, and diversifying their activities.Increasing changes and changes in the scientific, economic and social spheres are one of the main features of the present era. Entrepreneurship and innovation is a must and need for many companies today in a competitive environment that seeks to survive and be effective. Therefore, many companies are desperately looking for innovative and entrepreneurial approaches to improve their results and performance in the areas of products, services and processes. Corporate entrepreneurial approach is the development of new ideas, methods, processes and opportunities within pre-established organizations (Hodge,2008).Considering the components of corporate entrepreneurship in running a business increases the competitiveness of companies and gains market success and ultimately enhances the financial performance of companies.The purpose of this study is to identify the effective factors on corporate entrepreneurship in the international literature and finally to use the knowledge of indigenous components of corporate entrepreneurship and extract them after extraction. Components, examines the impact of native components on the financial performance of selected companies.
Theoretical Framework
One of the effective measures can be taken by companies to stabilize markets and create competitive edge is to employ corporate entrepreneurship tools. Using this approach, companies are creating and utilizing entrepreneurial traits in order to transform. Studies show that utilizing such methods improves corporate performance and makes value for shareholders and other stakeholders.Since the 1980s, as emerging economies have made remarkable advances in industrial production and export, manufacturers and industrialists have faced emerging and powerful competitors in the marketplace. This confrontation has led many large corporations to risk losing their traditional markets and customers. Knowledge products and competitive pricing on the one hand, and the rapid pace of technology change on the other hand, increased the pressure for businesses to compete.Corporate Entrepreneurship:
Entrepreneurship is a mechanism for economists that provides optimal allocation of resources using the opportunities at stake (Caliendo & Kritikos, 2012). Calisto & Sarkar (2017) have considered corporate entrepreneurship components including innovation and risk-taking to achieve different degrees of entrepreneurial behavior and thus different levels of organizational innovation and performance.In analyzing the impact of corporate entrepreneurship on the financial performance of manufacturing firms, Octan and Bulut (2008) have considered the impact of corporate entrepreneurship components including innovation, risk-taking, pioneering and aggressive competition on the financial performance.Zahra (1993) studied the relationship between firm environment and corporate entrepreneurship including: innovation, organizational restructuring, and new business creation with financial performance. The study also showed that corporate entrepreneurship has a positive and significant effect on financial performance.Miller (1983, 2011) examines the important determinants of corporate entrepreneurship. According to the results, the impact of different factors on corporate entrepreneurship depends on the type of firm.Financial performance A wide range of indicators are used to evaluate corporate financial performance. In for-profit businesses, maximizing equity dividends is the primary goal of companies. To evaluate the success of this objective, the asset return index is used as the primary indicator.
MethodologyTo achieve this goal, reviewing current literature in corporate entrepreneurship, we, first, try to identify the components of corporate entrepreneurship. Then, the identified components were reviewed by elites to screen exotic components out. In the third step, juxtaposing performance of the selected companies, we compare the entrepreneurial rank and financial performance of the companies.
Results and DiscussionOur findings highlight that, in line with international research papers, there is a significant relationship between the entrepreneurship rank of companies and their financial performance.Creativity and innovationIn order for these features to flourish, managers must devote considerable resources to this area. Another notable case in this section is the importance of selecting managers based on their creativity and innovation characteristics.Risk-taking Companies and managers must carefully study the characteristics of their risk-taking in recruiting individuals, and look at their family, environmental, social, and professional backgrounds using human resources. Competition Companies must adopt groundbreaking behaviors in order to improve their competitive position compared to other companies, and this approach is due to formulating a strategic competitive plan and targeting all corporate actions to achieve this goal.
Conclusion and suggestions:
According to the results, some suggestions are put forward to make more use of the research results in the business environment of the companies under study.The need for self-renewal and adaptation requires that the capabilities and resources of the company change from time to time, so the strategic plan of the corporation should include specific objectives in order to adapt to the environment.In the case of strategic restructuring, corporate executives should be committed to providing favorable conditions to create strategic restructuring and to encourage employees to take this path.Given the competitive economic environment, proper planning to achieve competitive advantage and seek new opportunities is one of the most important tasks for corporate executives.
Strategic variables:
Having a proper roadmap is definitely one of the key factors in the success of companies. In the face of ever-increasing economic competition, a comprehensive and dynamic strategic plan is crucial, taking into account market and competitor aspects and the type of product and service provided by companies. Therefore, corporate boards should formulate, review, and approve strategic plans that are appropriate to corporate goals and seek to control CEOs to fully implement these plans.Studies show that organizational structure is the most appropriate tool for creating entrepreneurship in organizations. An overview of the evolution of organizational structure shows that traditional organizational structures are not capable of nurturing creative and innovative individuals.Given the very high importance of corporate culture in corporate entrepreneurship implementation, boards of directors and CEOs need to spend time and money on reforming corporate culture patterns and gradually reforming and implementing entrepreneurial culture in the company.
Keywords: Creativity, Innovation, risk-taking, Financial Performance, Corporate Entrepreneurship -
در ایران نقش بازار پول (بانک ها) در تامین مالی بخش های مختلف اقتصادی به مراتب قوی تر از بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) است. طی دو دهه گذشته، سیستم بانکی در سراسر دنیا تغییرات قابل ملاحظه ای را در محیط فعالیت خود تجربه کرده است و عوامل داخلی و خارجی متعددی بر ساختار و عملکرد آن تاثیرگذار بوده است. باوجوداین بر خلاف تمامی تغییرات مذکور، سیستم بانکی همچنان میدان دار اصلی تامین مالی فعالیت اقتصادی در بسیاری از کشورهاست؛ بنابراین ارزیابی عملکرد نظام بانکی حائز اهمیت است. سودآوری ازجمله عوامل تاثیر گذار در ارزیابی عملکرد بانک ها محسوب می شود؛ ازاین رو شناخت عوامل موثر بر آن که مشتمل بر عوامل درونی و بیرونی است، ضروری می نماید. در این پژوهش به بررسی اثرات ساختار بازار و رفتار ریسک پذیری بر سودآوری نظام بانکی ایران (33 بانک) طی دوره 1382-1393 پرداخته شده است. یافته ها با استفاده از رهیافت پنل دیتا و روش GLS نشان می دهد که افزایش تمرکز در بازار بانکی ایران و عامل ریسک به ترتیب اثرات مثبت و منفی بر سودآوری داشته است. اثر مثبت شاخص تمرکز بازار بانکی بر سودآوری، تایید کننده فرضیه ساختار – رفتار – عملکرد است. نتایج دیگر این که سودآوری نظام بانکی ایران تحت تاثیر مثبت بهره وری کارکنان، شاخص توسعه بازار سرمایه و شاخص مدیریت هزینه و تاثیر منفی شاخص های نقدینگی و تنوع عملیات بانکی بوده است.کلید واژگان: سودآوری, ساختار بازار, ریسک پذیری, نظام بانکی, پنل دیتاIntroductionIn most of countries, banks are one of the important parts of the financial system and have a considerable role as fiscal intermediates on getting economic growth and development.Generally, in every country, banks are the main basics of banking system especially in developing countries where capital markets are not developed; hence, evaluating banks’ performance is important. Competition and risk are two important factors that have effect on performance. In Iran, along with entry of private banks, demands for different types of bank services has increased in that banks are looking for more proportion of market share and more profitability.
The goal of the present research is to analyze profitability, as a performance index, of banking system in Iran. This research can be distinguished from former studies in that it uses variables like diversification index of bank operations, capital market development, and manpower productivity.Theoretical FrameworkIn general, there are three theories that explain the relationship between market structure and performance. These theories are SCP hypothesis, efficient-structure hypothesis, and quiet life hypothesis.
The SCP view represents a positive relationship between profitability and market concentration since banks can collude and get a more profit.
Efficient-structure theory was first coined by Demsetz in 1973. He said that bank profitability is extracted from efficiency. He maintained that more efficient banks have a more ability to increase its market shares and sizes that let them be more concentrated and gain higher profit.
The quiet-life hypothesis predicts a negative relation between concentration and profitability in which the firms with a higher market power tend to be inefficient so that its authorities and managers just charge the monopolistic profit and do not make an considerable effort.MethodologyThis research investigates profitability determinants of banking system in Iran during2003-2014.To this aim, 33 banks were selected. Two softwares, namely, Eviews.7 and Stata.14 were used. According to the Tan model (2015), the equation includes:Where:ROA: return on assets (profitability index)
Liq: liquidity index
Div: diversification index
Com: index of expenditure management
Pro: manpower productivity
Risk: risk index
HHI: concentration index (Herfindahl- Hirschman)
Cmd: development index of capital marketResults & DiscussionBefore estimating the model, test of stationarity must be done. The results of four stationarity tests (LLC, IPS, ADF-Fischer and PP-Fischer) shows that all the variables are stationary.
Homogeneity test should be done in the next step.
Considering autocorrelation and heteroskedasticity problems in model, GLS method should be used for estimation.
The results show that all the coefficient are significant, statiscally. The probability of F-statistic represents that the regression is significant, generally. The R-squred statistic indicates 99 percent of dependent variable variations be explained by the regressors. Variables liquidity, diversification and risk have got a negative effect while the rest, have influenced profitability, positively. When the risk increases one unite, profitability would decreases 0.009 unit.With regard to concentration coefficient, it influences profitability,positively. In other words, SCP hypothesis be confirmed in banking system of Iran. The coefficient of HHI shows that if concentration in banking system increase one unit, profitability would increases 0.193.Conclusion & Suggestions:This research investigated the determinants of banking profitability in Iran with respectto market structure and risk variables. The results gained using fixed effect and GLS procedures showed that both hypotheses were confirmed,and that concentration influenced profitability positively while risk had a negative effect on it.
Considering the results, the following suggestions are made:1.Negative sign of the diversification index shows that it is better that banks focus on traditional activities (giving loans).
2.Concentration influences profitability positively; hence, banks should increase proportions from the market.
3.The sign of risk index shows that banks should pay attention to quality of loans or paying them back will be delayed.
4.The positive coefficient of productivity represents the importance of this factor in that banks should protect their staff through several ways like education, and issueslike peyments and salary so thatit can lead to productivity and finally profitability.Keywords: profitability, Market Structure, Risk taking behavior, Bank System, Panel data -
پژوهشنامه اقتصادی، پیاپی 72 (بهار 1398)، صص 205 -236در ادبیات رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه انسانی و توسعه آن همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. یکی از آموزش هایی که در ایجاد سرمایه انسانی بسیار مهم است، آموزش های عمومی (ابتدایی و متوسطه) است که سرمایه گذاری روی آن توسط بخش عمومی انجام می شود و با توجه به اینکه این آموزش اولیه، نقشی فراگیر دارند از آن به عنوان آموزش عمومی نیز یاد می شود. بنابراین، نقش و مساعدت آموزش های عمومی بر تولید ناخالص ملی و رشد اقتصادی، یکی از پرسش های اساسی برای اقتصاددانان عرصه آموزش است، چراکه همواره این پرسش ها وجود دارد که با توجه به محدویت های بودجه ای، میزان سرمایه گذاری بهینه در حوزه آموزش عمومی چقدر باید باشد؟ رشد حاصل از سرمایه گذاری و اختصاص بودجه به این بخش چه میزان است؟ آیا هزینه کرد در آموزش عمومی توانسته منجر به توسعه سرمایه انسانی شود؟ آیا شرایط آموزش، یعنی بازده آموزش و شرایط جامعه، یعنی ریسک پذیری افراد بر اثرگذاری آموزش عمومی بر توسعه انسانی اثرگذار است؟ این پرسش ها در این مقاله با محوریت اثر سناریوهای مختلف ریسک پذیری و مقیاس بازده آموزش در توسعه سرمایه انسانی و رشد اقتصادی پاسخ داده می شود. در این تحقیق با توسعه الگوی تلس و آندراده (2008، 354-364) به بررسی مساعدت مخارج عمومی دولت بر آموزش ابتدایی و متوسطه (وزارت آموزش و پرورش) بر رشد اقتصادی کشور در سناریوهای مختلف ریسک پذیری و مقیاس بازده آموزش برای سال 1395، پرداخته شده است. براساس نتایج، مساعدت آموزش عمومی بر رشد اقتصادی ملی به طور متوسط 141/1 واحد درصد به دست آمده است که در سناریوهای مختلف ریسک گریزی، مقادیر مختلفی دارد، اما با افزایش ضریب ریسک پذیری، مساعدت آموزش عمومی بر رشد اقتصادی ملی، بیشتر می شود. در حالات مختلف، همواره اثر آموزش عمومی بر رشد اقتصادی ملی مثبت بوده، اما در زمانی که بازده کاهشی سرمایه انسانی در تولید ملی وجود دارد در افراد ریسک پذیر، این مساعدت منفی است. مساعدت 141/1 واحد درصدی آموزش عمومی بر رشد اقتصادی بیانگر آن است که 7/13 درصد از رشد 8/3 درصدی رشد اقتصادی در سال 1395در نتیجه سرمایه گذاری در آموزش عمومی (ابتدایی و متوسطه) بوده است.کلید واژگان: سرمایه گذاری, سرمایه انسانی, آموزش و پرورش, رشد اقتصادی, ریسک پذیریEconomic Research, Volume:19 Issue: 72, 2019, PP 205 -236In economic growth and development literature, the role of human capital and its development is always considered with great importance. One of the most important types of education in human capital creation is primary (elementary and secondary) education, which is invested by public sector and since primary education has comprehensive role for society, it is also referred to as general education. Therefore, the role and contribution of public education on GDP and economic growth is one of the fundamental questions for economists in the field of education. There are always many questions about general education. For example, given the budgetary constraints, how much investment should be made in the field of public education? What is the impact of investment and budget allocation to this sector on economic growth? Does spending in public education has led to development of human capital? Do the educational conditions i.e. economies of scale in education and society conditions i.e. risk-taking of individuals affect the impact of general education on human development? These questions are addressed in this paper, with the focus on the effects of different risk-taking scenarios and economies of scale in education on human capital development and economic growth. In this research, we have further developed Teles and Andrade (2008) model to examines the contribution of government public expenditure on primary and secondary education (Ministry of Education) on economic growth in Iran based on various risk-taking and economies of scale in educational scenarios for year 2016. Based on our results, the average contribution of general education on economic growth was 1.141 percentage points with different exact values in different risk-aversion scenarios. But with decreasing risk aversion, primary education contribution on economic growth will increase. In different situations, the effect of general education on economic growth has always been positive but when there is a decreeing return on human capital in national production, there is a negative contribution for risky people. A 1.141 percentage point of primary education contribution to economic growth indicate that 13.7 percent of economic growth in year 2016 (3.8 percent) was the result of investing in primary (elementary and secondary) education.Keywords: investment, Human Capital, education, training, Economic Growth, Risk-taking
-
بر خلاف حالت بحران های ارزی، ساختن شاخص هایی برای شناسایی دوره های بحران بانکی به دلیل مشکلاتی همچون فقدان اطلاعات قابل اعتماد در مورد متغیرهای سیستم بانکی (مانند سطح مطالبات معوق) دشوار است. عمده روش به کار برده شده برای تعیین دقیق دوره های بحران بانکی، مبتنی بر وقایع می باشد. این روش به دلیل استفاده از وقایعی مانند ادغام، تعطیلی، هجوم به موسسات مالی و اقدامات اضطراری دولت از مشکل تورش انتخاب رنج می برد. از این روی، مطالعه حاضر از شاخص دیگری تحت عنوان شاخص شکنندگی سیستم بانکی بهره گرفته و با استفاده از اطلاعات سری زمانی فصلی دوره 1394:4-1381:1 به اندازه گیری سطوح شکنندگی و ریسک پذیری سیستم بانکی ایران می پردازد. مطابق نتایج حاصله، سه دوره با ریسک پذیری بیش از حد و دو دوره با شکنندگی بالا طی دوره زمانی مورد مطالعه، شناسایی می شود. دوره های شکنندگی بالای شناسایی شده که منجر به مشکلاتی در سیستم بانکی کشور شده اند مربوط به سال های 1387 و 1391 می باشند که می توان آنها را به شوک های ناشی از ادوار انتخاباتی نسبت داد.به نظر می رسد که شاخص مزبور می تواند شاخص خوبی برای اندازه گیری، پیش بینی و نظارت بر شکنندگی سیستم بانکی کشور باشد.کلید واژگان: بحران بانکی, ریسک پذیری, شکنندگی, شاخص شکنندگی سیستم بانکی, ایران
-
این مطالعه، با استفاده از برآوردگر سیستمی بلاندل و باند در چارچوب روش گشتاورهای تعمیم یافته، به بررسی تاثیر درجه ی رقابت و الزامات سرمایه ای بر ریسک پذیری سیستم بانکی ایران طی دوره ی 1385 تا 1394 می پردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که درجه ی رقابت در بازار سپرده با یک وقفه، تاثیر مثبت و معناداری بر میزان ریسک پذیری بانک ها دارد، ولی افزایش درجه ی رقابت در بازار تسهیلات، منجر به کاهش ریسک پذیری بانک ها می شود. در مورد تاثیرگذاری نسبت سرمایه به دارایی بر ریسک پذیری بانک ها، نتایج به دست آمده حاکی از تاثیرگذاری منفی و معنادار نسبت مذکور بر میزان ریسک پذیری بانک هاست. همچنین، نتایج این مطالعه نشان می دهد که افزایش نگهداری سرمایه به ازای هر واحد دارایی توسط بانک ها، منجر به کاهش سودآوری آن ها می شود. کاهش سودآوری بانک ها در اثر افزایش نسبت سرمایه به دارایی آن ها، عدم کارایی الزامات سرمایه ای در کاهش ریسک پذیری بانک ها را سبب می شود.کلید واژگان: ریسک پذیری, الزامات سرمایه ای, سیستم بانکی, رقابت, داده های تابلوییUsing Blundell and Bond generalized method of moments (GMM) system estimator, this study investigates the effect of degree of competition and capital requirements on the risk-taking of the Iranian banking system over the period 1385-1394. The results suggest that the first lag of degree of competition in the deposit market has a significant and positive effect on bank's risk-taking. But the increase in the degree of competition in the loan market, leads to bank's risk-taking reduction. Regarding the effect of capital to asset ratio on bank`s risk-taking, the results show a significant and negative effect on bank's risk-taking. Moreover, the results suggest that the increase in capital per unit of assets leads to reduction in bank's profitability. A decrease in bank's profitability due to increase in capital to asset ratio, leads to capital requirements inefficiency for mitigating bank's risk-taking.Keywords: Risk-Taking, Capital Requirements, Banking System, Competition, Panel Data
-
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثرگذاری ساختار مالکیت بانک و تغییرات آن بر رفتار ریسک پذیری بانک های دولتی تخصصی و تجاری، بانک های خصوصی تجاری و بانک های خصوصی شده (بر اساس اصل 44 قانون اساسی) مشتمل بر 15 بانک برای دوره زمانی 1384-1393 می باشد. برای این منظور از دو الگو برای برآورد مدل تجربی به روش داده های تابلویی پویا و تخمین زننده گشتاور تعمیم یافته استفاده شده است. در الگوی اول به بررسی نوع و ساختار کلی مالکیت بر ریسک پذیری بانک ها پرداخته شده و در الگوی دوم اثر تغییرات ساختار مالکیت و واگذاری بانک های دولتی به بخش خصوصی بر ریسک پذیری آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تخمین مدل بیانگر این است که بانک های دولتی نسبت به بانک های خصوصی در معرض ریسک بیشتری قرار دارند. این در حالی است که تمرکز مالکیت تاثیر معناداری بر ریسک بانکی ندارد. همچنین بانک های خصوصی شده در دوره بعد از خصوصی سازی کاهش محسوسی را در ریسک تجربه کرده اند. این در حالی است که بانک های رقیب (سایر بانک-های خصوصی و دولتی) در این دوره تغییرات محسوسی در ریسک پذیری نداشته اند. بنابراین می توان بیان کرد که تغییرات در ریسک بانک ها ناشی از خصوصی سازی آن ها بوده است.کلید واژگان: ساختار مالکیت, خصوصی سازی, ریسک پذیری, بانکهای خصوصی و دولتی, رهیافت داده های تابلویی پویاThe relationship among ownership structure and risk of banks is one of the main issues in the money and banking literature and has been considered empirically in recent years. Hence, the aim of this paper is to investigate the impact of ownership structure on the behavior risk of private and public banks with a sample of 15 banks during the 2005-2014. For achieving this objective, two models have been estimated by applying dynamic panel data approach for these groups of banks. The main findings of this study indicate that the ownership structure has a positive effect on the return of banks and the risk of private banks is less than of other public banks after the implementation of privatization rule. Moreover, the leverage effect and growth of GDP has positive effects on the return of banks over the period of study.
-
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر مکانیزم های راهبری شرکتی بر رفتار ریسک پذیری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بررسی ها نشان می دهد در حالیکه ریسک پذیری نیروی محرک اساسی در کسب وکار و کارآفرینی است، هزینه های شکست مدیریت ریسک هنوز هم برای بنگاه های دولتی و خصوصی دست کم گرفته می شود. راهبری شرکتی باید این اطمینان را حاصل کند که خطرات درک، مدیریت و در زمان مناسب ابلاغ می شوند.
مکانیز م های راهبری شرکتی شامل؛ درصد مالکیت سهام داران نهادی، تمرکز مالکیت و مدت زمان تصدی مدیرعامل شرکت ها می باشد. همچنین متغیرهای وابسته ریسک (ریسک مالی(نسبت بدهی بلندمدت) و ریسک جریان نقدی) می باشد. از اطلاعات مالی 86 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بین سال های 1393- 1386 استفاده شده است. داده ها از سایت های بورس اوراق بهادار تهران و نرم افزار بورسی ره آورد نوین به دست آمده است. جهت آزمون فرضیه ها، از تحلیل رگرسیون چندمتغیره (EGLS) و روش داده های ترکیبی با استفاده از نرم افزار Eviews 8 استفاده شده است.
نتایج پژوهش به طور خلاصه حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین تمرکز مالکیت، مدت زمان تصدی مدیرعامل و متغیرهای وابسته ریسک مالی و ریسک جریان نقدی است. همچنین ارتباط منفی و معنادار را بین درصد مالکیت سهام داران نهادی و متغیرهای وابسته ریسک مالی و ریسک جریان نقدی نشان دادند.کلید واژگان: راهبری شرکتی, ریسک پذیری, سهامداران نهادی, مالکیت متمرکزThis study aims investigating Impact of corporate governance mechanisms on risk-taking behavior of Listed Companies in Tehran Stock Exchange. Researches show that costs of risk management failure is ignored in private and state enterprises, while risk taking is an essential motive in business and entrepreneurship. Corporate governance must ensure that risks could be identified, managed and timely handled.
corporate governance mechanisms include ownership percentage of institutional shareholders, ownership concentration and duration of CEOs tenure as well as risk dependent variables (financial risk (long-term leverage) and cash flow risk). Financial information of 86 Listed Companies in Tehran Stock Exchange in 1386-1393 has been used. To test hypotheses, multi-variable regression (EGLS) and mixed data method using Eviews 8 Software has been applied.
In summary, results showed a positive and significant influence between ownership concentration, duration of CEOs tenure, and risk dependent variables (financial risk and cash flow risk). Also, they showed a negative and significant relationship between ownership percentage of institutional shareholders and risk dependent variables.Keywords: corporate governance, risk taking, institutional shareholders, ownership concentration -
تاکید بر اجرای الزامات سرمایه ای هم با استفاده از فشارهای قانونی و هم نیروی بازار به منظور افزایش تاب آوری بانک ها در مواقع بحران و نیز به عنوان ابزاری برای کاهش ریسک بانک ها، هدف اصلی قانون گذاران حوزه بانکی است. در این تحقیق تلاش می شود رابطه بین ریسک و نسبت کفایت سرمایه، کفایت الزامات سرمایه ای در کنترل ریسک و نیز رفتار بانک ها دارای سطوح مختلف سرمایه با استفاده از داده های بانک های ایران در دوره زمانی 1389-1394 و با به کارگیری روش معادلات هم زمان (SEM) مورد بررسی قرار گیرد. نتایج این بررسی نشان می دهد که رابطه ای دوطرفه بین ریسک و نسبت سرمایه وجود دارد، علاوه بر فشارهای قانونی، الزامات بازاری سرمایه نیز بر تغییرات نسبت سرمایه اثرگذار است و بانک ها ی دارای سرمایه پایین با سرعت کمتری سرمایه خود را تعدیل می کنند.کلید واژگان: کفایت سرمایه, ریسک پذیری, الزامات قانونی, انضباط بازار, سیستم معادلاتThe main purpose of banking regulation is promoting banks resilience in crisis and reducing banks risk. This occurs by the market and regulatory pressure. In this paper, we attempt to investigate the causal relationship between capital adequacy ratio (CAR) and risk, adequacy of capital requirement in controlling risk and explore bank's behavior in a different level of capital ratio. Using data of Iranian banks in period of 1389-1394 and simultaneous equation model (SEM), the results show that first, there is mutual causal relationship between risk and capital, second, besides the regulatory pressure, market discipline affect the changes of capital ratio, and finally low-capitalized bank adjust their capital slower than other banks.
-
امروزه در جهت رشد و ایجاد مزیت رقابتی سازمان ها به فعالیت های کارآفرینانه به طور فزاینده ای توجه شده است و یکی از دغدغه های مدیران، سرمایه گذاری و استفاده کارآمد از سامانه های اطلاعاتی است. در این پژوهش سعی شده است دو سازه کارآمدی سامانه های اطلاعاتی و کارآفرینی درون سازمانی را با استفاده از پرسشنامه و با به کارگیری روش های آمار توصیفی و استنباطی در دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد میزان کیفیت سامانه، کیفیت اطلاعات، خدمات، کاربرد و رضایت کاربران و کارآمدی سامانه الکترونیکی فرایندهای اداری رو به بهبود قرار دارد و رابطه معناداری بین این عوامل و کارآفرینی درون سازمانی در دانشگاه وجود دارد. همچنین از ابعاد کارآفرینی درون سازمانی دانشگاه تهران، عوامل «ریسک پذیری» و «نوآوری» از عامل پیشگامی ضعیف تر است.
کلید واژگان: کارآمدی سامانه اطلاعاتی, کارآفرینی سازمانی, نوآوری, پیشگامی, ریسک پذیریNowadays, the entrepreneurial activities are increasingly considered to be important for economic growth and competitive advantage. One of the concerns of managers is investment and the efficient use of information system. In this paper, the efficiency of the information system and organizational entrepreneurship is examined using the data collected through questionnaire from the University of Tehran. A range of techniques is used to test hypotheses and estimate empirical model. The findings of the study indicate that there is a significant relationship between information system indicators in administrative processes and organizational entrepreneurship at the University of Tehran. The information system indicators included in the model comprise the level of system quality, information quality, services, use of system and user satisfaction as well as efficiency of electronic system.Keywords: Efficiency of Information Systems, Organizational entrepreneurship, Innovation, Risk Taking, Proactiveness -
فصلنامه تحقیقات اقتصادی، پیاپی 88 (پاییز 1388)، صص 221 -240یکی از دلایل تقاضای بیمه عمر، پوشش ریسک ناشی از فقدان درآمد سرپرست خانوار بهواسطه مرگ است. طبیعی است که منشاء این عدم اطمینان برای بیمهگران، عدم آگاهی از سن زمان مرگ سرپرست خانوار است.
این مقاله تحقیقی تئوریک برای استخراج منحنی تقاضای بیمه عمر است. برای استخراج مسیر بهینه تقاضای بیمه عمر، توابع مطلوبیت انتظاری ناشی از مصرف بیمه بیمهگذاری که بخشی از درآمد خود را به تقاضای بیمه عمر اختصاص میدهد، نسبت به قید فرآیند انباشت ثروت در دو حالت تصادفی و معین بهینه شدهاند. سپس به کمک توابع مطلوبیت با ریسکپذیری نسبی ثابت CRRA، منحنی تقاضای بیمه عمر استخراج و در مرحله بعد آثار عوامل مؤثر بر تقاضای بیمه عمر بهصورت تئوریک بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که عواملی چون هزینه های سربار، احتمال حیات و ثروت، اثر منفی بر میزان تقاضای بیمه عمر دارند. در حالی که اثر درجه ریسکگریزی و احتمال مرگ، بر میزان تقاضای بیمه عمر مثبت است.
کلید واژگان: عدم اطمینان, تقاضای بیمه عمر, ریسک پذیری, مدل تصادفی و سرمایه انسانیThe main logic behind the demand for life insurance is to hedge against the labor income uncertainty due to premature death of a wage earner. In other words, life insurance is the device by which this labor income uncertainty is handled. For insurers, the uncertainty arises from the lack of knowledge about the age of death of the wage earner. This paper attempts to derive life insurance demand curve theoretically. To derive the optimal path of demand for life insurance, the expected joint utility functions for consumption and legacy subject to the wealth accumulation process in deterministic and stochastic cases are maximized. To find the explicit optimal life insurance demand, the specific utility and bequest functions, which exhibit constant relative risk aversion, are examined. Examining a class of CRRA utility function, the effect of explanatory factors on the life insurance demand is discussed. The paper shows that the effect of loading factor, survival rate, and wealth are negative. The effect of degree of risk aversion and, probability of death are positive on the demand for life insurance.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.