جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سیاست های دولت" در نشریات گروه "اقتصاد"
تکرار جستجوی کلیدواژه «سیاست های دولت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
شرایط اقتصاد کلان در راه اندازی، عملکرد، توسعه و پایداری کسب و کارها دارای اهمیت است. برخی مفاهیم مرتبط با شرایط اقتصادی اثرگذار بر فعالیت های کارآفرینی شامل شرایط رکود و رونق اقتصادی، سطح تورم، سیاست های پولی و اعتباری، سیاست های مالی و هزینه های دولت، و بی ثباتی اقتصادی است. تغییر شرایط اقتصادی ممکن است باعث تغییرات تصمیم گیری در شروع یا ادامه کسب و کارها شود. بنابراین، آگاهی از ارتباط بین فعالیتهای کارآفرینی و عملکرد اقتصاد کلان برای محققان و سیاستگذاران کارآفرینی اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه، به منظور بررسی عوامل محیطی کلان بر توسعه و پایداری فعالیت های کارآفرینانه از داده های 20 کشور درحال توسعه طی سال های 2009-2019 استفاده شده است. با استفاده از داده های پانل و روش گشتاورهای تعمیم یافته در داده های پانل رابطه بین متغیرها تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که هزینه های دولت در بخش آموزش، و میزان اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی اثر مثبت و قابل ملاحظه ای بر شاخص کارآفرینی دارد. در حالی که رشد اقتصادی رابطه معنی داری با میزان کارآفرینی ندارد. همچنین، سطح تورم و نرخ بهره اثر مثبت بر شاخص کارآفرینی دارد، به طوری که از دیدگاه کارآفرینان وجود نقدینگی و افزایش .تقاضا و نیز عرضه بیشتر منابع مالی به کاهش هزینه های آن ها ارجحیت دارد.کلید واژگان: اقتصاد کلان, کارآفرینی, اعتبارات مالی, تورم, سیاست های دولتMacroeconomic conditions are important in the start-up, performance, development and sustainability of businesses. Some concepts related to economic conditions affecting entrepreneurial activities include economic recession and boom conditions, inflation level, monetary and credit policies, financial policies and government expenses, and economic instability. Changes in economic conditions may cause changes in decision-making in starting or continuing businesses. Therefore, awareness of the relationship between entrepreneurial activities and macroeconomic performance is inevitable for entrepreneurship researchers and policy makers. In this study, in order to investigate economic environment factors on the development and sustainability of entrepreneurial activities, the data of 20 developing countries during the years 2009-2019 have been used. Using panel data and the method of generalized moments in panel data, the relationship between variables was analyzed. The results of the research show that government expenditures in the education sector and the amount of credits granted to the private sector have a significant and positive effect on the entrepreneurship index. While economic growth has no significant relationship with the level of entrepreneurship. Also, the level of inflation and interest rate has a positive effect on the entrepreneurship index, so that from the point of view of entrepreneurs, the presence of liquidity and increased demand, as well as the supply of more financial resources, is preferable to reducing their costs.Keywords: Macroeconomics, Entrepreneurship, Financial Credits, Inflation, Government Policies
-
مقدمهگردشگری به یکی از بخش های در حال رشد در جهان امروز تبدیل شده و اثر آن بسیار فراتر از جنبه های اقتصادی و کسب وکار است. با افزایش روزافزون تقاضای سفر و تبدیل شدن صنعت گردشگری به یکی از صنایع بزرگ در جهان، هر کشور به منظور جذب گردشگران بالقوه لازم است در راستای توسعه اجتماعی اقتصادی و رشد زیربنایی خویش تلاش کند. در این راستا، گسترش فنون ارتباطی همراه با انتقال دانش پزشکی باعث به وجود آمدن شکل جدیدی از گردشگری به نام گردشگری سلامت شده است. به بیان دیگر، ترکیب پزشکی و گردشگری امروزه به عنوان شکل جدیدی از حوزه گردشگری مطرح است [1]. در واقع، آشنایی با طب پزشکی و انتقال دانش پزشکی مناطق مختلف دنیا به یکدیگر باعث به وجود آمدن شاخه ای از صنعت گردشگری با عنوان گردشگری سلامت شده است. عواملی همچون تغییر در ارزش های مصرف کنندگان، تغییرات سازندگی، مسن تر شدن جمعیت و اقتضاهای سیستم خدمات بهداشتی را می توان از عوامل اصلی ظهور گردشگری سلامت دانست. از مهم ترین عوامل موثر بر توسعه صنعت گردشگری سلامت نیز می توان به امنیت اجتماعی، برخورداری از استانداردهای جهانی در مراکز درمانی، صدور روادید درمان، توسعه استراتژی زیرساخت عمومی، استراتژی توسعه منابع انسانی، استراتژی توسعه سیستم اطلاعاتی و بازاریابی و استراتژی توسعه محصول اشاره کرد [21]. بنابراین، با توجه به اهمیت بازاریابی در گردشگری به ویژه گردشگری سلامت، پژوهشی که نشان دهنده مدلی علمی در این زمینه باشد وجود ندارد. بر این اساس، مسیله اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر بازاریابی بر توسعه گردشگری سلامت و ارایه مدل بازاریابی توسعه گردشگری سلامت در شهر تهران است.مواد و روش هادر این تحقیق به ارایه مدل بازاریابی توسعه گردشگری سلامت شهر تهران پرداخته شده است. با توجه به هدف، روش تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ رویکرد، اکتشافی - تبیینی و شیوه انجام تحقیق نیز به صورت کیفی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت است. با توجه به کیفی بودن تحقیق، ابتدا از کثرت گرایی در منابع کتابخانه ای استفاده شد. برای این منظور، از پایگاه مقالات داخلی و خارجی و پایگاه های انسانی برای دستیابی به منابع استفاده شده و در ادامه، برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه استفاده شد. به همین دلیل، از روش نمونه برداری گلوله برفی هدفمند استفاده شد. به این صورت که ابتدا، با افرادی که در زمینه موضوع مورد پژوهش از تخصص لازم برخوردار بودند، مصاحبه انجام گرفت و در انتها از آن ها خواسته شد، سایر کسانی که می توانند به محقق در امر تحقیق کمک کنند را معرفی کنند. به این منظور، با مراجعه به تعدادی از کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت نمونه اولیه انتخاب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با آن ها انجام شد. در این مرحله با پرسیدن سوال های مصاحبه و با توجه به تخصص افراد اقدام به شروع و پیشبرد و جهت دهی به فضای مصاحبه صورت گرفت. بر همین اساس، در این پژوهش جمع آوری اطلاعات تا زمان اشباع نظری اطلاعات در زمینه موضوع و جایی که داده های جدید جمع آوری شده با داده هایی که قبلا جمع آوری شده تفاوتی نداشت انجام شد. در نهایت، در این فاز تعداد 12 نفر به عنوان نمونه تحقیق در بخش کیفی انتخاب شد. مصاحبه به صورت رودررو، بدون سوگیری و بیشتر در محل کار مشارکت کنندگان، به تنهایی و با استفاده از ضبط صدای آن ها (با هماهنگی) انجام شد.یافته هادر تحقیق حاضر مراحل تیوری داده بنیاد در 4 مرحله به صورت: مطالعه و جمع آوری داده های اولیه؛ انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت؛ کدگذاری داده ها برای دستیابی به مفاهیم، مولفه ها و ابعاد؛ شناسایی مولفه های جدید و برقراری روابط بین مولفه ها و ابعاد طی شد. بر این اساس، سه نوع کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) صورت گرفت. در ادامه پس از کدگذاری باز 160 مفهوم حدود 760 کلمه، از دل داده ها استخراج شد. پس از کدگذاری باز، کدگذاری محوری صورت گرفت و مقوله های (مولفه ها) تحقیق تعیین شد. بر این اساس، 22 مولفه در قالب 7 بعد تعیین شد. پس از استخراج مولفه ها، در مرحله کدگذاری انتخابی اقدام به دسته بندی مولفه ها در قالب تم ها (ابعاد) شد. پس از کدگذاری باز، کدگذاری محوری صورت می گیرد. از طریق کدگذاری محوری می توان به مقوله ها (مولفه ها) دست پیدا کرد. پس از تعیین ابعاد، مولفه ها و مفاهیم، به منظور تعیین روابط بین مولفه ها و ابعاد شناسایی شده از چارچوبی که تیوری داده بنیاد برای مدل سازی تجویز می کند استفاده شد.نتیجه گیریتوسعه زیرساخت های گردشگری سلامت در صنعت گردشگری در عصر حاضر بسیار حیاتی و حساس خواهد بود و مسیر و چشم اندازی جدید در توسعه پژوهش های حوزه صنعت گردشگری ایجاد خواهد کرد. صنعت گردشگری همانند سایر صنایع باید این الزام را بپذیرد که باید کسب و کار خود را با دگرگونی های زیرساختی مورد نیاز مطابقت داده و چشم اندازهای آتی این حوزه را به دقت رصد کند تا بتواند پاسخ گوی نیاز بازار با توجه به شرایط جدید باشد. در بخش کیفی نتایج نشان داد مدل گردشگری سلامت دارای 5 مولفه علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبرد و پیامدها است.با تحلیل و تفسیر مصاحبه های انجام شده، مجموعه ای از عناصر آمیخته بازاریابی نیز به منزله عوامل علی شناسایی شد که روی عامل محوری که قصد گردشگری سلامت است، تاثیر می گذارد. بنابراین می توان ادعا کرد که اولین عاملی که بر قصد گردشگری سلامت تاثیر گذاشته و باعث کنترل رفتاری گردشگران می شود، عناصر آمیخته بازاریابی مانند خدمات پزشکی (محصول)، هزینه درمان (قیمت)، مکان، ترویج (ترفیع)، فرایندهای پیشگیرانه و عوامل طبیعی است.عمل محوری تحقیق، قصد گردشگری سلامت بوده است. لذا طی تحلیل مصاحبه های انجام شده، قصد گردشگری به عنوان پایه و اساس جذب گردشگر سلامت در مقاصد گردشگری به ویژه شهر تهران تعیین شد. در بیشتر مصاحبه های صورت گرفته افراد مورد مصاحبه به این مسیله تاکید داشتند که جذب گردشگر سلامت مستلزم قصد گردشگری است. به بیانی، یادگیری گردشگران و ارزشیابی آن ها از سفر و شرایط مقصد، موجب پذیرفتن و باور به سفر، انگیزش درونی و انتخاب دقیق مقصد گردشگری شده که در ادامه، گردشگر را مجاب به برنامه ریزی برای سفر، استفاده از فرصت ها و منابع، هماهنگی با عوامل سفر، بلیت، رزرو هتل و...، آماده کردن طرح و برنامه سفر می کند.عوامل محیطی و سازمانی از عوامل مداخله گر مدل تحقیق حاضر بوده است. تحلیل مصاحبه های انجام شده نشان داد عوامل محیطی از جمله عوامل سیاسی- امنیتی، عوامل اقتصادی و عوامل فرهنگی- گردشگری، از مهم ترین عوامل مداخله گر هستند که می توانند بر جذب گردشگر سلامت در مقاصد گردشگری تاثیرگذار باشند. نتایج نشان داد عوامل سیاسی- امنیتی منطقه، به ویژه مقاصد گردشگری که به شدت متاثر از اقدامات تروریستی، ربودن گردشگران، جنگ های منطقه ای، اغتشاشات داخلی و منطقه ای و شرایط تحریم ها است، باعث بی ثباتی سیاسی و تهدید امنیتی، می شود. این مسیله روی رکود اقتصادی، نوسان های ارز، نرخ بیکاری، رشد بی رویه قیمت ها، تاثیر گذاشته و مانع جذب گردشگر می شود.بهبود زیرساخت ها از عوامل زمینه ای مدل تحقیق حاضر بوده است و اثر معناداری بر جذب گردشگر سلامت دارد؛ برای جذب گردشگر سلامت به نحو موثر، باید بستر مناسب اتخاذ شود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد زیرساخت ها، بستر را برای جذب گردشگر سلامت در تهران فراهم می آورد و مقاصد باید از این معیارها برای بهبود توانمندسازی به ویژه در حوزه انسانی و محیطی استفاده کرده و با توجه به ضعف ها و قدرت خود، استراتژی هدف داری اتخاذ کنند. نتایج نشان داد توسعه زیرساخت ها از جمله سیستم های حمل ونقل، خدمات اقامتی و بهداشتی، خدمات پذیرایی (غذا و رستوران ها) و سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی به عنوان یک عامل زمینه ای روی جذب گردشگر سلامت شهر تهران موثرند.جذب گردشگر سلامت، عامل راهبردی مدل تحقیق حاضر بوده است. تحلیل مصاحبه های انجام شده نشان داد جذب گردشگر سلامت از طریق رضایت از سفر درمانی، مراجعه مجدد در صورت نیاز و معرفی مقصد گردشگری به دوستان و آشنایان با قصد مشابه، باعث توسعه اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی در مقاصد گردشگری می شود. بنابراین، صنعت گردشگری به عنوان بزرگ ترین تحرک اجتماعی دارای پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی متعددی است.کلید واژگان: آمیخته بازاریابی, توسعه گردشگری, سیاست های دولت, گردشگری سلامتIntroduction Tourism has become one of the growing sectors in the world today and its effect goes far beyond the economic and business aspects. With the ever-increasing demand for travel and the tourism industry becoming one of the largest industries in the world, every country needs to strive for social economic development and infrastructure growth to attract potential tourists. In this regard, the expansion of communication techniques along with the transfer of medical knowledge has led to the emergence of a new form of tourism called health tourism. In other words, the combination of medicine and tourism is considered a new form of tourism today [1]. Familiarity with medical medicine and the transfer of medical knowledge from different regions of the world to each other has led to the emergence of a branch of the tourism industry called health tourism. Factors such as changes in consumer values, structural changes, aging of the population, and the requirements of the health service system can be considered as the main factors of the emergence of health tourism. Among the most important factors affecting the development of the health tourism industry, we can mention social security, having international standards in medical centers, issuing treatment visas, developing public infrastructure strategy, human resource development strategy, information and marketing system development strategy, and product development strategy [21]. Therefore, considering the importance of marketing in tourism, especially health tourism, no research shows a scientific model in this field. Based on this, the main problem of the current research is to investigate the impact of marketing on the development of health tourism and to present a marketing model for the development of health tourism in Tehran.Materials and MethodsIn this research, the marketing model of health tourism development in Tehran has been presented. According to the purpose, the research method is applied and in terms of approach, it is exploratory and explanatory, and the research method is also qualitative. The statistical population of the research includes experts in the tourism and health industry. Due to the qualitative nature of the research, first pluralism was used in library resources. For this purpose, domestic and foreign article databases and human databases were used to obtain resources, and then the interview method was used to collect data. For this reason, the purposeful snowball sampling method was used. Thus, first, an interview was conducted with people who had the necessary expertise in the field of the research subject, and at the end, they were asked to introduce others who could help the researcher in the research. For this purpose, by referring to a number of tourism and health industry experts, the prototype was selected and semi-structured interviews were conducted with them. At this stage, by asking the interview questions and taking into account the expertise of the people, the interview space was initiated and promoted. Accordingly, in this research, data collection was carried out until the theoretical saturation of information on the subject and where the new data collected did not differ from the previously collected data. Finally, 12 people were selected as research samples in this phase in the qualitative section. The interview was conducted face-to-face, without bias, and mainly at the workplace of the participants, alone and using their voice recordings (with coordination).FindingsIn the current research, the steps of foundation’s data theory is in 4 steps: studying and collecting primary data; conducting semi-structured interviews with tourism and health industry experts; coding data to obtain concepts, components, and dimensions; and finally, identifying new components and establishing relationships between components and dimensions. Based on this, three types of coding (open, central,and selective) were done. Next, after open coding, 160 concepts, totaling 760 words, were extracted from the data. After open coding, axial coding was done and research categories (components) were determined. Based on this, 22 components were determined in the form of 7 dimensions. After extracting the components, in the selective coding stage, the components were categorized in the form of themes (dimensions). After open coding, axial coding is done. Categories (components) can be obtained through axial coding. After determining the dimensions, components, and concepts, to determine the relationships between the identified components and dimensions, the framework prescribed by the Foundation Data Theory was applied for modeling.ConclusionThe development of health tourism infrastructure in the tourism industry will be extremely vital and sensitive in this era and will create a new direction and perspective in the development of research in the field of the tourism industry. The tourism industry, like other industries, must accept the requirement that it must adapt its business to the required infrastructural transformations and carefully monitor the future prospects of this field to be able to meet the needs of the market according to the new conditions. In the qualitative part, the results showed that the health tourism model has 5 causal, contextual, interventional, strategy, and consequences components. By analyzing and interpreting the conducted interviews, a set of mixed elements of marketing were also identified as causal factors that affect the central factor which is the intention of health tourism. Therefore, it can be claimed that the first factor that affects the intention of health tourism and causes the behavioral control of tourists is the mixed elements of marketing like medical services (product), treatment cost (price), location, promotion (promotion), preventive processes, and natural factors.The central action of the research was the intention of health tourism. Therefore, during the analysis of the conducted interviews, tourism intention was determined as the basis of attracting health tourists to tourist destinations, especially in Tehran. In most of the interviews conducted, the interviewees emphasized that the attraction of health tourists requires the intention of tourism. In other words, tourists’ learning and their evaluation of travel and destination conditions have led to acceptance and belief in travel, internal motivation, and accurate choice of tourist destination, which further compels tourists to plan for travel, use opportunities and resources, coordinate with travel agents prepare tickets, hotel reservations, and travel plans. Environmental and organizational factors have been the intervening factors of the current research model. The analysis of conducted interviews showed that environmental factors including political security factors, economic factors, and cultural factors of tourism are among the most important intervening factors that can influence the attraction of health tourists in tourism destinations. The results showed that the political and security factors of the region, especially the tourist destinations, which are heavily affected by terrorist acts, kidnapping of tourists, regional wars, internal and regional disturbances, and the conditions of sanctions, cause political instability and security threats. This issue affects the economic recession, currency fluctuations, unemployment rate, excessive price growth, and hinders the attraction of tourists. The improvement of infrastructure has been one of the underlying factors of the present research model and has a significant effect on the attraction of health tourists. To attract health tourists effectively, a suitable platform should be adopted. The results of this research showed that the infrastructure provides a platform for attracting health tourists in Tehran and the destinations should use these criteria to improve empowerment, especially in the human and environmental fields, and adopt a targeted strategy according to their strengths and weaknesses. The results also showed that the development of infrastructure including transportation systems, accommodation and health services, hospitality services (food and restaurants), and information and communication systems are effective in attracting health tourists to Tehran. Attracting health tourists has been the strategic factor of the current research model. The analysis of the conducted interviews showed that the attraction of health tourists through the satisfaction of therapeutic travel, revisiting if needed, and introducing the tourist destination to friends and acquaintances with similar intentions, causes economic, cultural, social, political, and environmental development in tourism destinations. Therefore, the tourism industry as the largest social mobility has numerous cultural, economic, and political consequences.Keywords: government policies, Health tourism, Marketing mix, Tourism Development
-
مصرف بهینه انرژی به عنوان یکی از نهاده های تولید، یکی از اهداف اصلی بسیاری از کشورهای دنیا (بویژه بعد از شوک اول نفتی 1973) بوده است. حساسیت راجع به مصرف بهینه انرژی در بخش های تولیدی در کشورهای توسعه یافته به مراتب بیشتر از کشورهای در حال توسعه است چراکه بسیاری از کشورهای در حال توسعه (بویژه کشورهای نفتی) در مقایسه با عمده کشورهای توسعه یافته، برخوردارتر از منابع اولیه انرژی هستند که همین امر منجر به کم حساسیتی این گروه از کشورها در مصرف بهینه انرژی می شود. شدت انرژی یکی از شاخص های نمایانگر مصرف بهینه انرژی محسوب می شود که متاثر از متغیرهای مختلفی بوده بطوریکه متغیرهای نمایانگر سیاست های مالی یکی از آنها است. از اینرو هدف مقاله حاضر مطالعه تاثیر متغیرهای سیاستهای مالی بر شدت انرژی کشورهای منتخب در حال توسعه طی دوره زمانی 2020-2010 با استفاده از مدل گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) است. برای دستیابی به هدف تحقیق، سه مدل برآورد شده است که علاوه بر متغیرهای کنترل، متغیرهای هزینه های دولت، یارانه های پرداختی و مالیات ها به عنوان سه متغیر (نمایانگر سیاست های مالی) در سه مدل جداگانه لحاظ شده اند. نتایج برآورد مدل ها نشان می دهند که تاثیر مالیات و هزینه های دولت بر شدت انرژی در کشورهای منتخب در حال توسعه منفی و معنی دار بوده اما تاثیر یارانه های پرداختی بر شدت انرژی گروه کشورهای مذکور، مثبت و معنی دار است.کلید واژگان: سیاست های دولت, سیاست های مالی, شدت انرژی, مالیات و یارانهOptimum use of energy as one of the production inputs has been one of the main goals of many countries in the world (especially after the first oil shock of 1973). The sensitivity about the optimal energy consumption in the production sectors in developed countries is much higher than in developing countries, because many developing countries (especially oil countries) have better primary energy resources compared to most developed countries, which leads to the lack of sensitivity of this group of countries in optimal energy consumption. Energy intensity is one of the indicators of optimal energy consumption, which is affected by various variables, such that the variables representing fiscal policies are one of them. Therefore, the purpose of this paper is to study the impact of fiscal policy variables on the energy intensity of selected developing countries during the period of 2010-2020 using the generalized moments model (GMM). To achieve the goal of the research, three models have been estimated that, in addition to the control variables, government spending variables, paid subsidies and taxes are included as three variables (representing fiscal policies) in three separate models. The estimation results of the models show that the impact of taxes and government expenses on energy intensity in the selected developing countries is negative and significant, but the impact of subsidies paid on the energy intensity of the mentioned group of countries is positive and significant.Keywords: Government Policies, fiscal policies, Energy Intensity, Tax, Subsidy
-
کاهش نابرابری یکی از مسیولیت های خطیر دولت ها در عرصه اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود. اثربخشی سیاست های دولت در کاستن از نابرابری به کیفیت نهادی در عرصه اجرایی و میزان مشارکت، شایستگی و توانمندی افراد بستگی دارد. بخشی از نابرابری های اقتصادی و اجتماعی، منطقه ای است. نابرابری منطقه ای از مزیت منطقه ای در اثرگذاری بر رشد، تخصص گرایی، درجه تمرکز، تخصیص منابع دولتی و جهت گیری کلان آمایش سرزمین در تعیین اولویت های سرمایه گذاری اثر می پذیرد. این پژوهش وضعیت نابرابری در استان های ایران و دستاوردهای آن را ارزیابی کرده است. برای این منظور، سیاست های اجرایی دولت در نیل به توسعه متوازن و رفع عدم تعادل های منطقه ای به منظور کاهش نابرابری استانی در دوره 1390 تا 1398 بر اساس الگوی ویلیامسون و تایل برآورد و دستاورد سیاست گذاری و اقدامات اجرایی دولت در کاستن از نابرابری ارزیابی شده است. برآوردها نشان می دهد که تخصیص منابع دولتی در قالب مخارج سرمایه ای و هزینه ای دولت در برخی استان ها موجب کاهش نابرابری و در برخی استان ها موجب افزایش آن شده است. به عبارت دیگر، کارایی مخارج دولتی در کاهش نابرابری در برخی استان ها دارای کارایی و در برخی فاقد کارایی لازم بوده است.
کلید واژگان: نابرابری استانی, شاخص تایل, شاخص ویلیامسون, سیاست گذاری دولتIn this paper, attempts are made to empirically examine inequality in Iran which has hindered the government to achieve a balanced provincial socio-economic development. Income inequality affects economic growth sustainability through certain channels such as different saving rates of people, incentives to work hard, political instability and other factors as a whole. The effectiveness of government policies to address a balanced and an equitable development needs of each province depends mainly on quality of existing institutions, individual participation and their capabilities to contribute to development effort in each province. Inequality in provinces is partly due to regional inequality which in turn stems from unequitable provincial privilege to some resources, production specializations, the degree of centralization and unequitable budget allocation. In addition, the orientation and expenditure allocations mechanism pursued by government, if not rightly targeted, may affect spatial planning and economic growth which ultimately brings about inequality. In the present study, we examine how government policies have contributed (if any) to achieve the balanced growth objectives in order to decrease the existing provincial inequality gap. Based on Theil’s and Williamsons indices, we estimated inequality coefficient in Iran’s provinces for the period of 2000 to 2019. The findings in this research show that the policy measures adopted by government in some provinces, have had mixed consequences. For some provinces it has contained and reduced the inequality and for some other province it has worsened the inequality gap over the same period. Based on Theil’s Index, inequality coefficient has increased in provinces such as Tehran and some other relatively more developed provinces and for less developed provinces the index has decreased. Government budget expenditures disbursed among various provinces have had a bearing on inequality through the provision of public physical investment, promoting education provision, expanding health care services and capacity building enhancement.
Keywords: Provinces Inequality, Theil, Williamson Index, Government Policies -
شرایط اقتصاد کلان در راه اندازی، عملکرد، توسعه و پایداری کسب و کارها دارای اهمیت است. برخی مفاهیم مرتبط با شرایط اقتصادی اثر گذار بر فعالیت های کارآفرینی شامل شرایط رکود و رونق اقتصادی، سطح تورم، سیاست های پولی و اعتباری، سیاست های مالی و هزینه های دولت، و بی ثباتی اقتصادی است. تغییر شرایط اقتصادی ممکن است باعث تغییرات تصمیم گیری در شروع یا ادامه کسب و کارها شود. بنابراین، آگاهی از ارتباط بین فعالیتهای کارآفرینی و عملکرد اقتصاد کلان برای محققان و سیاستگذاران کارآفرینی اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه، به منظور بررسی عوامل محیطی کلان بر توسعه و پایداری فعالیت های کارآفرینانه از داده های 20 کشور درحال توسعه طی سال های 2009-2019 استفاده شده است. با استفاده از داده های پانل و روش گشتاورهای تعمیم یافته در داده های پانل رابطه بین متغیرها تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که هزینه های دولت در بخش آموزش، و میزان اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی اثر مثبت و قابل ملاحظه ای بر شاخص کارآفرینی دارد. در حالی که رشد اقتصادی رابطه معنی داری با میزان کارآفرینی ندارد. همچنین، سطح تورم و نرخ بهره اثر مثبت بر شاخص کارآفرینی دارد، به طوری که از دیدگاه کارآفرینان وجود نقدینگی و افزایش تقاضا و نیز عرضه بیشتر منابع مالی به کاهش هزینه های آن ها ارجحیت داردکلید واژگان: اقتصاد کلان, کارآفرینی, اعتبارات مالی, تورم, سیاست های دولتMacroeconomic conditions are important in the start-up, performance, development and sustainability of businesses. Some concepts related to economic conditions affecting entrepreneurial activities include economic recession and boom conditions, inflation level, monetary and credit policies, financial policies and government expenses, and economic instability. Changes in economic conditions may cause changes in decision-making in starting or continuing businesses. Therefore, awareness of the relationship between entrepreneurial activities and macroeconomic performance is inevitable for entrepreneurship researchers and policy makers. In this study, in order to investigate economic environment factors on the development and sustainability of entrepreneurial activities, the data of 20 developing countries during the years 2009-2019 have been used. Using panel data and the method of generalized moments in panel data, the relationship between variables was analyzed. The results of the research show that government expenditures in the education sector and the amount of credits granted to the private sector have a significant and positive effect on the entrepreneurship index. While economic growth has no significant relationship with the level of entrepreneurship. Also, the level of inflation and interest rate has a positive effect on the entrepreneurship index, so that from the point of view of entrepreneurs, the presence of liquidity and increased demand, as well as the supply of more financial resources, is preferable to reducing their costs.Keywords: Macroeconomics, Entrepreneurship, financial credits, Inflation, Government Policies
-
در مورد تعریف کارآفرینی دیدگاه های مختلفی وجود دارد. شین و ونکاتارامان کارآفرینی را به صورت کشف، ارزیابی و بهره برداری از فرصت ها معرفی می نمایند، و شومپیتر معتقد است که کارآفرینی تخریب خلاق و نوآوری در امور جاری است. اما اکثر دانشمندان حوزه کارآفرینی اتفاق نظر دارند که کارآفرینی عامل اصلی توسعه اقتصادی محسوب می گردد. در سال های اخیر با رشد مطالعات در حوزه پژوهش کارآفرینی، توسعه کارآفرینی به یکی از عوامل شناخته شده در پویایی محیط کسب وکار و توسعه اقتصادی کشورها تبدیل شده است. ایران در طی سالیان اخیر در شرایط تحریم، خود را در وضعیت خودکفایی و کشف و ارزیابی و بهره برداری از فرصت های داخلی قرارداده و هم اکنون با از بین رفتن تحریم های بین المللی فرصت های بیشتری در راستای توسعه کارآفرینی پیش روی کارآفرینان قرار خواهدگرفت. تاکید مقاله حاضر بر ارائه چارچوبی مفهومی در جهت مشخص کردن نقش سیاست های دولت در بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه و تسهیل فعالیت های کارآفرینانه است. این تحقیق دارای ماهیت مروری بوده و از بررسی، تحلیل و جمع بندی اسناد، متون و مبانی نظری مربوطه جهت ارائه چارچوب نظری بهره گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که سیاست های دولتی می تواند در حوزه های مختلفی مانند اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و یا آموزشی بر فرایند بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه تاثیرگذار باشد.کلید واژگان: کارآفرینی, فرصت های کارآفرینانه, فرآیند بهره برداری از فرصت, سیاست های دولتThere are different views about definitions of entrepreneurship. Shane and Venkataraman introduce entrepreneurship as discovery, assessment, and use of opportunities, and Schumpeter believes that entrepreneurship is creative destruction and innovation in a current position. But most of the entrepreneurial scientists are agree that entrepreneurship is the main factor in economic development. In recent years, by the growth of studies in the research area of entrepreneurship, the entrepreneurship development has become as one of the known factors in dynamic business environments and economic development of countries. In terms of sanctions, Iran put itself in self-sufficiency status and tried to explore, evaluate and use internal opportunities. Now with the disappearance of international sanctions, more opportunities will be created in entrepreneurship development, that uses these opportunities can help for rehabilitation of the country situation in economic development. One of the key factors in facilitates this process is the policies that are applied for entrepreneurship development in the country and exploitation of available entrepreneurial opportunities. The emphasize of this article is, to present a conceptual framework, in the direction of highlighting the role of government policy in the exploitation of entrepreneurial opportunities and facilitating entrepreneurial activities. This research has an overviews nature, and reviews, analysis, documents conclusions, text and theoretical foundation have been used to provide a theoretical framework. Findings show that government policies can influence on exploitation process of entrepreneurial opportunities in different domain like economic, social, politic, cultural or education.Keywords: entrepreneurship, entrepreneurial opportunities, Exploitation process, government policy
-
در این مطالعه، اثر متغیرهای اقتصاد کلان از قبیل نرخ شهرنشینی، نرخ اجاره بها، درآمد سرانه، اعتبارات اعطایی بانک مسکن به بخش مسکن، مالیات بر مسکن، نرخ بیکاری، تولید ناخالص ملی، مخارج دولت در فصل تامین مسکن، شاخص قیمت نهاده های ساختمانی و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده بر قیمت مسکن با استفاده از روش برآورد حداقل مربعات معمولی در فاصله زمانی 91-1350 در ایران موردبررسی قرارگرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نرخ شهرنشینی، نرخ اجاره بها، درآمد سرانه، اعتبارات اعطایی بانک مسکن به بخش مسکن، مالیات بر مسکن، نرخ بیکاری، شاخص قیمت مصالح ساختمانی بر قیمت مسکن تاثیر مثبت داشته و اثر تغییرات تولید ناخالص ملی و مخارج دولت در فصل تامین مسکن و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده بر قیمت مسکن معکوس برآورد گردیده است. قیمت مسکن در درجه اول تحت تاثیر نرخ شهرنشینی، درآمد سرانه، نرخ اجاره بها و تولید ناخالص ملی و در درجه دوم تحت تاثیر هزینه ساخت است و درنهایت سیاست های پولی و مالی دولت نقش ناچیزی بر قیمت مسکن داشته است.کلید واژگان: قیمت مسکن, عوامل اقتصادی و اجتماعی, نهاده های تولید, سیاست های دولتIn this research, the effect of macroeconomic variables on the housing prices in Iran during 1972-2013 is studied using the ordinary least square (OLS) method. To do this, the effects of following variables on the housing prices are taken into account: urbanization rate, rental rate, per capita income, Maskan bank granted credits to housing sector, property tax, unemployment rate, GDP, government expenditures on housing provision, construction materials price index, and the number of issued building permits. As the results show, the urbanization rate, per capita income, Maskan bank granted credits to housing sector, property tax, unemployment rate and the construction materials price index have positive effects on the housing prices, while GDP Fluctuations, government expenditures on housing provision and the number of issued building permits, have negative effects on the housing prices.
The housing prices are affected by urbanization rate, per capita income, rental rate and GDP in the first place, and secondly by construction costs. Finally government fiscal and monetary policies have insignificant effects on housing prices.Keywords: housing prices, Social, economic factors, Production factors, Government policies -
درچند دهه اخیر، پرداخت یارانه در قالب پرداخت مستقیم به بخشی از بهای کالاها و خدمات اساسی و نیز حامل های انرژی به منظور حمایت از اقشار آسیب پذیر، توزیع عادلانه درآمد، تثبیت قیمت ها و حمایت از تولید اعمال می شد، اما رشد جمعیت، گسترش کالاها و خدمات مشمول یارانه، افزایش مصرف و قاچاق آنها به دلیل بالابودن فاصله قیمت داخلی با قیمت خارجی کالاها موجب شد تا حجم پرداخت یارانه ها در کشور به شدت افزایش یابد. با توجه به این موضوع، محقق در رویارویی با چنین مساله ای با بررسی و آسیب شناسی سیاست های دولت در راستای اصلاح نظام پرداخت یارانه ها از مطالعه تجربی خویش اینگونه نتیجه گرفت که با چنین شرایطی ناهماهنگی بین مجریان (دولت و مردم) به طور معناداری محسوس بوده، اهداف اجرای طرح (اصلاح ساختارهای اقتصادی، مدیریت مصرف انرژی و غیرانرژی و توزیع عادلانه درآمد) دارای ضعف های بنیانی است. زمان اجرای طرح نامناسب بوده است، چراکه با درنظرگرفتن ضعف های اقتصاد کلان و متغیرهای مرتبط با آن قادر به طراحی برنامه اصلاح ساختاری کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت نمی باشد و همچنین عوامل زمینه ساز در هاله ای از ابهام باقی مانده است. میزان آمادگی اقتصاد برای ایجاد مکانیزم تخصیص بهینه، کارا و سبد مصرف خانوار اندک و گاهی موجب اختلال مکانیزم قیمت ها شده است. مدیریت عملگرا و کمیت گرا و اعمال اصل نظارت پذیری برای ارتقاء میزان تحقق اهداف طرح هدفمندی یارانه ها مطلوب ارزیابی نمی شود، به طوری که پیامدهای منفی اقتصادی اجرای طرح مزبور بر پیامدهای مثبت آن غالب گشته است.
کلید واژگان: ایران, یارانه, پرداخت نقدی, سیاست های دولت, اصلاح نظام پرداخت یارانه, آسیب شناسیIn recent decades، in order to Protect vulnerable groups، equitable distribution of income، stabilization of prices and protection of production Subsidies directly paid to part of the essential goods and services costs and Energy carriers but population growth، expansion of subsidized goods and services، consumption and trafficking increase due to high difference between domestic and international commodity prices led to great increase in size of subsidies in Iran. This paper aims to analyze the pathology of the government policy in subsidies reform. The results show a significant mismatch between the plan executers (government and people) and also indicate that objectives of plan (such as economic structural reform، energy consuming management and equitable distribution of income) have fundamental weaknesses. The plan has implemented in improper، because considering macroeconomic and its variables weaknesses government cannot design short، medium and long term Structural reform plan. Furthermore، predisposing factors has remained in an aura of ambiguity. The economy’s readiness to create optimal and efficient allocation mechanism، decreased and sometimes disturbed the price mechanism. According to the results Pragmatic، Quantity-oriented and Quality monitoring management is not desirable because the negative economic effects of the plan are more than its positive ones. -
سیاستهای حمایتی دولت در رابطه با محصولات استراتژیک، همواره در راستای حمایت از مصرف کنندگان بوده است. این در حالی است که سیاست قیمت گذاری دولت بر الگوی کشت کشاورزان تاثیرگذار است. یک راه سنجش تاثیر سیاستهای قیمت گذاری دولت بر روند تولید یک محصول محاسبه نرخ حمایت اسمی می باشد. در این مطالعه سیاست قیمت گذاری دولت طی دوره 1385-1353 بر عکس العمل کشاورزان گندم کار با روش هم انباشتگی مورد مطالعه قرار گرفت. نوسانات نرخ حمایت اسمی طی دوره مذکور نشان داد که سیاستهای قیمتی در رابطه با تغییر شرایط از انعطاف لازم برخوردار نبوده است. نرخ حمایت اسمی طی دوره مزبور در تمام سالها، کمتر از یک بوده است که نشان می دهد نه تنها حمایت واقعی از گندم کاران صورت نگرفته؛ بلکه آنها بطور ضمنی مالیات هم پرداخت کرده اند. همچنین تحلیل هم انباشتگی نشان داد که در بلند مدت رابطه مثبت بین سطح زیر کشت و نرخ حمایت اسمی و همچنین بین رشد تولید گندم و نرخ حمایت اسمی وجود دارد.
کلید واژگان: استان فارس, سیاست حمایتی دولت, گندم, شاخص قیمت, سطح زیر کشت, تولید گندم, تحلیل هم انباشتگی, نرخ حمایت اسمی, تحلیل اقتصادیGovernment supporting policies in the case of strategic crops have been inclined toward consumers. The polices influence farmers cultivation pattern. Nominal Protection Rate is as a measure to investigate the impact of government pricing polices on crop production. The impact of government pricing policy on wheat growers response over 1353-1385 (1974-2006) was studied using Cointegration analysis. Fluctuations of nominal protection rate during the selected period revealed that price polices have not been flexible in proportion to the changes in conditions. Nominal protection rate of less than unity over the study period indicates that not only wheat growers have not been supported but also have paid tax implicitly. The cointegration analysis showed a positive long run relationship between nominal protection rate and cropping area as well as wheat production. -
فرایند همگرایی به عنوان یکی از نتایج مدل های رشد اقتصادی در سال های اخیر بررسی شده است. منظوراز همگرایی این است که مناطق فقیر دارای نرخ رشد بالاتری نسبت به مناطق ثروتمند بوده، بنابراین مناطق فقیرتر از حیث وضعیت اقتصادی به مناطق ثروتمندتر نزدیک می شوند. در این تحقیق سعی شده است به دو سوال اساسی زیر جواب داده شود. نخست این که آیا در بین استان های ایران روند همگرایی مشاهده می شود و سوال بعد، آیا سیاست های دولت در تسریع همگرایی موفق بوده اند یا خیر. با استفاده از روش ها و الگوهای متعارف اقتصاد سنجی و با به کارگیری مدل های همگرایی بارو و سالا- آی- مارتین(1991و1992) به سوال های مذکور پاسخ داده شده است.
کلید واژگان: رشد اقتصادی, همگرایی منطقه ای, سیاست های دولت, سپرده های بانکی, سرعت همگرایی, همکراییThere has been an increasing interest in examining regional convergence in the field of economic growth models in the past decade. A standard method of examining convergence has been the method introduced by Barro and Sal-I-Martin (1991, 1992, 1995). Although there have been many extensions in examining convergence and especially in line with endogenous growth models, but there has been few studies to analyze the effects of government policies on regional convergence. We have examined convergence in Iran's provinces by using per capita demand deposits (a method first applied by Rahmani and Eckey (2004)). The results on convergence are mixed. By assuming convergence (which is confirmed by empirical on Beta-convergence), we have examined the effects of government policies by using some indexes. The empirical results imply that the speed of convergence across Iran's provinces has been lowered by the government policies. Therefore, this study shows that government policies to reduce the gap between provinces have not been successful in Iran.Keywords: Economic growth, Regional Convergence, Government Policy, Bank Deposit, Speed of Convergence, Convergence
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.