به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « پانل آستانه ای » در نشریات گروه « اقتصاد »

تکرار جستجوی کلیدواژه «پانل آستانه ای» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدرضا پهله، مهدی فتح آبادی*، ضالح قویدل، پروانه سلاطین

    شرایط اقتصادی کشور سبب شده است وام گیرندگان در بازپرداخت تسهیلات خود دچار مشکل شوند و به دنبال آن مطالبات جاری بانک ها گسترش یابد که به معنای افزایش ریسک اعتباری است. هدف این مقاله ارزیابی آثار غیرخطی ریسک اعتباری در کارایی و بهره وری 15 بانک بورسی در دوره 1393-1401 است. برای اندازه گیری کارایی و بهره وری، شاخص مالم کوئیست و تغییرات کارایی و فنی محاسبه شد که تغییر کارایی به کارایی خالص و کارایی مقیاس تجزیه شد. یافته ها نشان داد بهره وری بانک ها متوسط سالانه 6.3 درصد افزایش یافته؛ که 1.9 درصد به دلیل تغییر فنی و 4.3 درصد به علت بهبود کارایی بوده است. در بخش 2، اثر ریسک اعتباری در کارایی و بهره وری با تاکید بر اندازه بانک با بهره گیری از روش رگرسیون پانل آستانه ای برآورد شد. نتایج مدل (1) نشان داد اثر ریسک اعتباری در بهره وری بانک ها با توجه به اندازه بانک به عنوان متغیر آستانه، به سه شکل است: وقتی اندازه بانک کمتر از 25 همت یا بیشتر از 27 همت است، یک درصد افزایش در ریسک اعتباری به ترتیب کاهش 0.06 یا 0.04 درصدی بهره وری را به همراه دارد و هنگامی که اندازه بانک بین این دو مقدار است، این اثر معادل 0.11 درصد است. یافته های مدل (2) نیز نشان داد زمانی که اندازه بانک کمتر از 14 همت یا بیشتر از 16 همت باشد، یک درصد افزایش ریسک اعتباری به ترتیب سبب کاهش 0.03 یا 0.04 درصدی کارایی بانک می شود.

    کلید واژگان: ریسک اعتباری, کارایی و بهره وری, پانل آستانه ای, مالم کوئیست, بانک
    Mohamadreza Pahle, Mehdi Fathabadi*, Saleh Ghavidel, Parvaneh Salatin

    The economic conditions of the country have caused borrowers to have problems in repaying their loans, and as a result, the non-performing loans of banks have expanded, which means an increase in credit risk. The purpose of this article is to evaluate the non-linear effects of credit risk on the efficiency and productivity of 15 stock market banks in the period of 2014-2022.The Malmquist index and technical and efficiency changes were calculated to measure efficiency and productivity, that the efficiency change also was decomposed into net efficiency and scale efficiency. The findings showed that the productivity of banks increased by 6.3% annually; which its 1.9% was due to technical change and 4.3% due to efficiency improvement. In second section, the effect of credit risk on efficiency and productivity was estimated with an emphasis on bank size using the threshold panel regression method. The results of model (1) showed that the effect of credit risk on the banks productivity is in three forms according to the size of the bank as a threshold variable: when the size of the bank is less than 25 or more than 27, a one percent increase in credit risk will decrease productivity by 0.06 or 0.04 percent respectively; and when the bank size is between these two values, this effect is equivalent to 0.11 percent. The findings of model (2) also showed that when the size of the bank is less than 14 or more than 16, a one percent increase in credit risk causes a 0.03 or 0.04 percent decrease in bank efficiency, respectively.

  • زهرا دیرکوند، یونس نادمی*، رضا معبودی
    نوسانات نفتی به دلیل وابستگی زیاد اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت به درآمد حاصل از فروش نفت، می تواند بر کنش های اجتماعی افراد جامعه تاثیرگذار باشد. ازاین رو به نظر می رسد سرمایه اجتماعی به عنوان فرآیندی از نهادهای اجتماعی متاثر از رانت نفتی باشد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تاثیر رانت نفت بر سرمایه اجتماعی در کشورهای منتخب صادر کننده نفت عضو اوپک طی دوره 2020-2009 با بهره گیری از روش پانل آستانه ای می باشد. یافته ها حاکی از آن است که: حد آستانه نسبت رانت نفتی به تولید ناخالص داخلی 4/3 درصد برآورد شده است. که تا قبل از این حد آستانه، نسبت رانت نفت به تولید ناخالص داخلی تاثیری مثبت و معنی دار بر سرمایه اجتماعی داشته است اما پس از عبور از این حد آستانه، نسبت رانت نفت تاثیری منفی و معنی دار بر سرمایه اجتماعی داشته است. تورم نیز تاثیر غیرخطی بر سرمایه اجتماعی داشته است. اندازه دولت نیز تاثیر معنی داری بر سرمایه اجتماعی نداشته است. با توجه نتایج برآورد و اثرات مخرب سطوح بالای رانت نفت در تخریب سرمایه اجتماعی، لازم است مسیرهای انحراف منابع نفتی به سمت رانت جویی کنترل شود. یکی از این راه ها خروج رانت نفت از دست دولت و انتقال آن به مردم است زیرا تجربه مدیریت دولتی نفت نشان داده است رانت نفت به جای تخصیص بهینه، بیشتر در جهت فعالیت های مخرب رانت جویانه هزینه شده است و لذا این موهبت الهی با سوء مدیریت دولت به نفرین تبدیل شده است.
    کلید واژگان: رانت نفت, سرمایه اجتماعی, کشورهای صادرکننده نفت عضو اوپک, پانل آستانه ای
    Zahra Dirkvand, Younes Nademi *, Reza Maaboudi
    Due to the heavy reliance on oil revenue in oil-exporting countries, fluctuations in oil prices can impact the social behavior of individuals within society. As a result, it appears that social capital, as a process of social institutions, is affected by oil rent. The purpose of this research is to investigate the impact of oil rent on social capital in selected OPEC oil-exporting countries from 2009 to 2020 using the threshold panel method. The findings indicate that the threshold value for the ratio of oil rent to GDP is estimated at 3.4%. Prior to this threshold, the ratio of oil rent to GDP had a positive and significant effect on social capital; however, after surpassing this threshold, the ratio of oil rent had a negative and significant effect on social capital. Inflation also had a non-linear effect on social capital, while government size did not have a significant impact. Based on these results and the detrimental effects of high levels of oil rent on social capital, it is necessary to control methods that divert oil resources towards rent-seeking activities. One solution could be removing control over oil rent from governments and transferring it directly to citizens. Experience with government management of oil has shown that instead of optimal allocation, most funds have been spent destructively; therefore, mismanagement has turned this divine gift into a curse.
    Keywords: Oil Rent, Social Capital, OPEC, Threshold Panel
  • زهرا فتوره چی*

    چاقی جهانی به معنای انتقال سبک تغذیه ناشی از جهانی شدن در کشورهای درحال توسعه رو به افزایش هست. گرچه جهانی شدن اقتصادی یعنی تجارت بین الملل و سرمایه گذاری مستقیم خارجی می تواند از طریق تولید ناخالص داخلی روی اضافه وزن و سلامت تاثیر داشته باشد. تغییر سبک و فرهنگ مصرفی و نزدیک شدن به سبک‎مصرفی شرکای تجاری از طریق جهانی شدن فرهنگی، اجتماعی و سیاسی می تواند باعث افزایش چاقی و اضافه وزن در کشورهای درحال توسعه شود. در این تحقیق به تاثیر ابعاد مختلف جهانی شدن (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) بر چاقی و اضافه وزن در 30 کشور منتخب درحال توسعه طی سالهای 2019-1995 با روش پانل آستانه ای می پردازیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمامی ابعاد جهانی شدن (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) تاثیر مثبت و معناداری بر چاقی و اضافه وزن دارند. همچنین، در بررسی شدت اثرگذاری ابعاد جهانی شدن، به ترتیب جهانی شدن فرهنگی و اجتماعی بیشتر از جهانی شدن اقتصادی و سیاسی بر چاقی و اضافه وزن تاثیر دارند. بویژه، شدت تاثیرگذاری در هر دو آستانه بعد تغییر رژیم به جز بعد اقتصادی جهانی شدن در سایر ابعاد بیشتر از قبل آن بوده و تاثیرش در جهانی شدن اقتصادی و سیاسی روی چاقی بیشتر از اضافه وزن و در جهانی شدن فرهنگی و اجتماعی روی اضافه وزن بیشتر از چاقی می باشد.

    کلید واژگان: چاقی جهانی, انتقال سبک تغذیه, جهانی شدن, اقتصاد سلامت, پانل آستانه ای
    Zahra Fotourehchi *

    Globesity means the shift in nutrition style resulting from globalization is increasing in developing countries. Although, economic globalization, ie international trade and foreign direct investment can affect nutrition and health through GDP. Changing the consumption style and culture and approaching to the consumption style of business partners through cultural, social and political globalization can increase obesity and overweight in developing countries. In this study, we examine the impact of different dimensions of globalization (economic, political, cultural and social) on obesity and overweight in 30 selected developing countries during the years 1995-2019 using the threshold panel method. The results indicate that all dimensions of globalization (economic, political, cultural and social) have a positive and significant effect on obesity and overweight. Moreover, in examining the intensity of the impact of the dimensions of globalization, cultural and social globalization have more impact on obesity and overweight than economic and political globalization, respectively. In particular, the intensity of the impact in both thresholds in all dimensions of globalization except the economic dimension after the regime change is greater than its before and its impact in economic and political globalization on obesity is more than overweight and in cultural and social globalization on overweigh is more than obesity.

    Keywords: Globesity, Nutrition style transition, globalization, Health economics, Threshold panel
  • بهروز صادقی عمروآبادی*، حمید هوشمندی

    یکی از مشکلات مهم دولت های درحال توسعه همچون دولت های کشورهای عضو اوپک، کسری بودجه و بدهی های فزاینده عمومی دولت است. این شاخص ازجمله مهم ترین متغیرهای کلان اقتصادی به شمار می رود. از دلایل این بدهی های عمومی دولت می توان، سیاست های دولت در مواجه با نابرابری های درآمدی را ذکر نمود. دیدگاه مقابل معتقد است، افزایش نابرابری درآمدی می تواند منجر به انباشت سرمایه و درنتیجه افزایش تولید و پرداخت مالیات و کاهش بدهی عمومی دولت گردد. هدف این مطالعه بررسی و تحلیل اثرات نابرابری درآمدی بر بدهی عمومی دولت در کشورهای عضو اوپک طی دوره زمانی 2018-2010 بود. روش مورد استفاده پانل آستانه ای بود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که ارتباط بین نابرابری درآمدی و بدهی عمومی دولت در کشور های عضو اوپک غیرخطی و به صورت U شکل است. بر این اساس اثرات نابرابری درآمدی بر بدهی عمومی دولت در کشورهای عضو اوپک به صورت آستانه ای تایید می شود.

    کلید واژگان: نابرابری درآمدی, بدهی عمومی, پانل آستانه ای
    Behrouz Sadeghi Amroabadi*, Hamid Hooshmandi

    One of the major problems of developing governments, such as those of OPEC member states, is the government deficit and rising public debt. One of the reasons for this public debt is government policies faced with income inequalities. The opposite side said that the increased income inequality can lead to capital accumulation and thus increase production and tax payments and reduce government debt. The purpose of this study is to investigate the effects of income inequality on government debt at OPEC member countries are in the period 2010 to 2018. The method used is the threshold panel. The research results show that the relationship between income inequality and public debt at the OPEC member states is U-shaped and not linear. In other words, the effects of income inequality on public debt at OPEC member states are like the threshold.

    Keywords: Income Inequality, Public Debt, Threshold Panel
  • هانیه صداقت کالمرزی، شهرام فتاحی*، کیومرث سهیلی
    رسیدن به شادی یا شادکامی همواره یکی از اهداف جوامع بشری بوده است که توجه بسیاری از حکمرانان، اندیشمندان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. در این میان ارتباط درآمدهای نفت و شادی در کشورهای صادرکننده نفت موضوع مهمی است که کمتر مورد توجه بوده است. در بسیاری از مطالعات داخلی و خارجی ارتباط رانت حاصل از درآمدهای نفتی با بسیاری از متغیرهای مهم اقتصادی همچون رشد اقتصادی در چارچوب فرضیه نفرین منابع بررسی شده است اما تاکنون تاثیر رانت نفت بر شادی در چارچوب فرضیه نفرین منابع مورد مطالعه قرار نگرفته است بنابراین هدف این مقاله بررسی نحوه اثرگذاری رانت حاصل از درآمدهای نفت بر شادی و آزمون نمودن فرضیه نفرین منابع و تاثیر آستانه ای رانت نفت بر شادی در کشورهای منتخب اوپک در بازه زمانی 2005-2016 است. بدین منظور با استفاده از ادبیات نظری و بکارگیری روش پانل آستانه ای، عوامل موثر بر شادی مدلسازی شده است. نتایج برآورد مدلهای پژوهش نشان داده است که تاثیر نفت بر شادی غیرخطی و آستانه ای است بدین معنا که تا قبل از حد آستانه 43% از نسبت رانت نفت به تولید ناخالص داخلی، این متغیر تاثیری مثبت و معنی دار بر شادی داشته است اما پس از عبور از این حد آستانه، نسبت رانت نفت به تولید ناخالص داخلی تاثیری منفی و معنی دار بر شادی در کشورهای اوپک داشته است.
    کلید واژگان: درآمد نفتی, شادی, فرضیه نفرین منابع, کشورهای اوپک, پانل آستانه ای
    Haniyeh Sedaghat Kalmarzi, Shahram Fattahi *, Kiomars Sohaili
    Achieving happiness has always been one of the goals of human societies, attracting the attention of many governors, scholars and researchers. In this regard, the link between oil revenues and happiness in oil-exporting countries is an important issue that has been little considered. In many internal and external studies, the relationship between the rents of oil revenues and many important economic variables, such as economic growth, has been investigated within the context of the resource curse hypothesis, but so far, the impact of oil rents on happiness has not been studied within the framework of the resource curse hypothesis. Therefore, the purpose of this paper is to examine that how oil revenue rents affect happiness and is to test the resource curse hypothesis and the threshold impact of the oil rents on happiness in selected OPEC countries over the period of 2005-2016. For this purpose, using theoretical literature and applying the Threshold Panel method, the factors influencing happiness have been modeled. The results of the estimation of the research models have shown that the effect of oil on happiness is non-linear and threshold effect which it means that before the threshold of 43% of the ratio of oil rents to GDP, this variable has a significant positive impact on happiness, but so bypassing this threshold, the ratio of oil rents to GDP has had a significant negative impact on happiness in the OPEC countries.
    Keywords: Oil Revenues, happiness, Resource Curse Hypothesis, OPEC Countries, Threshold Panel Model
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال