به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « شاخص بازار سهام » در نشریات گروه « اقتصاد »

تکرار جستجوی کلیدواژه « شاخص بازار سهام » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • سید جواد عمادی*، ناصر الهی، سید ضیاالدین کیاالحسینی

    هدف این مقاله بررسی تاثیر هماهنگ سازی سیاست های پولی و مالی در فضای بازی همکارانه بر مولفه های اقتصاد کلان است که در آن دولت به صورت رهبر و بانک مرکزی به صورت پیرو عمل می کند و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی شامل تورم، بیکاری، رشد اقتصادی و همچنین شاخص بازار بورس تهران بررسی و با وضعیتی که این دو نهاد به صورت غیرهمکارانه عمل نمایند، مقایسه شده است. این مقاله با استفاده از روش SVAR برای بررسی و آزمون هماهنگی سیاست های پولی و مالی در بازه زمانی 1357 تا 1395 استفاده می کند. نتایج نشان می دهد سلطه بخش مالی به عنوان رهبر، بر بخش پولی به عنوان پیرو سبب شده است در زمان اعمال سیاست ها، نرخ تورم افزایش و نرخ بیکاری کاهش یابد که نشان از تسلط بخش مالی و همچنین تاثیر اهداف سیاسی دولت بر اهداف اقتصادی بانک مرکزی دارد و همین امر سبب افزایش شکاف تولید ناخالص داخلی در دوره مورد مطالعه شده است.

    کلید واژگان: سیاست هماهنگ پولی و مالی, تورم, رشد اقتصادی, شاخص بازار سهام, ترکیب بهینه سیاست های پولی و مالی, SVAR}
    Seyyed Javad Emadi *, Nasser Elahi, Said Ziyaodin Kiyaalhosaini

    The purpose of this paper is to investigate the effect of coordinating of monetary and fiscal policies in the co-operative game space on macroeconomic components in which the government acts as a leader and central bank as a follower and its effect on macroeconomic variables including inflation. Unemployment, economic growth, as well as the Tehran Stock Exchange market index have been studied and compared with the situation in which these two institutions operate in a non-cooperative manner. This article uses SVAR method to study and test the coordination of monetary and fiscal policies in the period 1979 to 2016. The results show that the dominance of the financial sector as a leader over the monetary sector as a follower has led to higher inflation and lower unemployment rates as policies are implemented, indicating the dominance of the financial sector as well as the government's political goals. The central bank's economic goals have led to an increase in the GDP gap during the study period.

    Keywords: Harmonized Monetary Policy, Inflation, economic growth, Stock Market Index, Optimal Combination of Monetary, Financial Policies, SVAR}
  • سهیل رودری، امیرمنصور طهرانچیان*، پگاه زارعی، حمید کاکایی

    در پژوهش حاضر تاثیر شوک درآمد نفت بر شاخص بازار سهام در دوره زمانی 1384:1-1397:2 به صورت فصلی با استفاده از الگوی مارکف سویچینگ خودرگرسیون برداری بررسی شده است. نتایج نشان می دهد در شرایطی که شاخص سهام در رژیم پایین باشد شوک مثبت تورم، نرخ ارز و بدهی دولت به شبکه بانکی منجر به افزایش شاخص سهام شده و شوک مثبت نرخ بهره بانکی منجر به کاهش شاخص بازار سهام در تمامی دوره ها می شود. همچنین شوک مثبت رشد اقتصادی منجر به افزایش شاخص سهام در بیشتر دوره ها شده است، اما در شرایطی که شاخص سهام در رژیم بالا باشد شوک مثبت درآمد نفت، نرخ بهره و رشد اقتصادی در تمامی دوره ها تاثیر منفی داشته و کسری بودجه دولت، نقدینگی، تورم، نرخ ارز و بدهی دولت به شبکه بانکی در تمامی دوره ها تاثیر مثبت داشته است. براساس نتایج پژوهش، چنانچه هدف رشد متعارف در بازار سهام باشد بایستی سیاست های پولی و مالی و همچنین ابزارهای تحت اختیار بانک مرکزی (نقدینگی، نرخ ارز و نرخ بهره) با توجه به سطح و رژیم حاکم بر بازار سهام اتخاذ شوند تا بازار سهام در کشور از مسیر و روند خود خارج نگردد. در غیر این صورت، بازار سهام با می تواند نااطمینانی زیادی روبرو شود و این موضوع خود زمینه را برای خروج نقدینگی از این بازار و انتقال به سایر بازارهای موازی و ایجاد آثار زیانبار اقتصادی فراهم می کند.

    کلید واژگان: شاخص بازار سهام, درآمدهای نفتی, کسری بودجه, نرخ ارز, الگوی MS-VAR}
    Soheil Roudari, Amirmansour Tehranchian*, Pegah Zarei, Hamid Kakaei

    The results show that if the stock index be in the low regime, the positive shock of oil revenues, liquidity, inflation, exchange rate and government debt to the banking network will lead to an increase in the stock index and the shock of economic growth will lead to a decrease in the stock index over time. when the stock index be in the high regime, the shock of the research variables has different behavior in different time periods. Given the high share of oil revenues in the countrychr(chr('39')39chr('39'))s budget and also its high share in explaining changes in the stock index, the dependence of the countrychr economy on oil revenues should be reduced as much as possible, while   external shocks such as changes in oil revenues and oil sanctions happened, liquidity, inflation, exchange rate and government debt to the banking network and ultimately the countrychr  economic growth are not so affected that the outcome can be effective in shaping the real behavior of the stock market and if stock market index increased for external shocks, high liquidity that created in the stock market do not lead to harmful economic effects.

    Keywords: Stock Market Index, Oil Revenues, Budget Deficit, Exchange rate, MS-VAR Model}
  • سهیل رودری، مسعود همایونی فر*، مصطفی سلیمی فر

    در پژوهش حاضر، تاثیر سرمایه اجتماعی از طریق تاثیر بر کارآیی مخارج دولت در کنار مولفه های نرخ ارز، شاخص بازار سهام و درآمدهای نفتی بر مطالبات شبکه بانکی از بخش دولتی و خصوصی در دوره زمانی 1397:2-1384:1 به صورت فصلی، با استفاده از رویکرد حداقل مربعات سه مرحله ای، بررسی شده است. نتایج نشان می دهد، سرمایه اجتماعی با افزایش کارآیی مخارج دولت، تاثیر منفی و معنادار بر مطالبات بانکی از بخش دولتی و خصوصی دارد. همچنین نرخ ارز بر مطالبات بانکی از بخش دولتی، تاثیر منفی و معنادار و بر مطالبات از بخش خصوصی، تاثیر مثبت و معنادار دارد. شاخص بازار سهام بر مطالبات بانکی از هر دو بخش دولتی و خصوصی، تاثیر معناداری ندارد که می تواند ناشی از سهم نه چندان زیاد بازار سهام در تامین مالی کسب و کارها در کشور و همچنین عدم تعمیق کافی آن باشد. رشد اقتصادی نیز تاثیر منفی و معنادار بر مطالبات بانکی از هر دو بخش داشته است که می تواند از طریق ایجاد رونق برای کسب و کارها و همچنین افزایش قدرت خرید اشخاص بر بازپرداخت تسهیلات دریافتی، تاثیرگذار باشد. بنابراین با ایجاد ثبات در اقتصاد (عدم تغییرات زیاد نرخ ارز، شاخص سهام و...)، و همچنین بهبود سرمایه اجتماعی در کشور، می توان بهبود کارآیی مخارج دولت و متعاقبا کاهش مطالبات شبکه بانکی از هر دو بخش دولتی و خصوصی را انتظار داشت.

    کلید واژگان: درآمدهای نفتی, نرخ ارز, شاخص بازار سهام, مطالبات بانکی, الگوی 3SLS}
    Soheil Roudari, Masoud Homayounifar*, Mostafa Salimifar

    In this research, the impact of social capital through influencing the efficiency of government expenditure is investigated using three-stage least-squares model in Iran during 2005: Q1 to 2018: Q2. The effects of exchange rate, stock market index and oil revenues on non-performing loans of public and private sectors are also examined. Results suggest that given the increased efficiency of government expenditure, social capital has a significant negative impact on non-performing loans of public and private sectors. In addition, exchange rate has a significant negative impact on banking system’s receivables from public sector and a significant negative impact on banks’ receivables from private sector. Stock market index has no significant impact on non-performing loans of both public and private sector, since stock market is not liquid enough and has low share in financing businesses. Economic growth has also no significant impact on non-performing loans of both sectors, which can be explained by the impact of improvement in business environment and individuals’ purchasing power on their ability to repay their loans. Thus, by stabilizing economy (controlling the fluctuations of exchange-rate, stock market and so forth) and by improving social capital, it is expected that efficiency of government expenditure is increased and non-performing loans of both sectors is decreased.

    Keywords: Oil Revenues, Exchange Rate, Stock Market Index, Non-performing Loan, 3SLS Model}
  • اسماعیل ابونوری*، حامد ضیاءالدین

    هدف این مقاله بررسی هم بستگی بین بازده بازار سهام و بازدهی قیمت نفت در قالب یک مدل گارچ چند متغیره است. بدین منظور، هم بستگی بین این دو متغیر و میزان سرریز (سرایت)، میانگین شرطی (بازده) و تلاطم آن بین قیمت نفت و شاخص بازارهای سهام ده کشور عضو اوپک (الجزایر، ایران، عراق، کویت، نیجریه، قطر، ونزویلا، عربستان سعودی، امارات متحده عربی واکوادور) به صورت سری های زمانی ماهیانه طی دوره زمانی 2014 - 2019 ارزیابی شده است. نتایج نشان داد تغییرات قیمت نفت با بازدهی بازار سهام در کشورهای عضو اوپک هم بستگی مثبت دارد. هم چنین میزان هم بستگی نوسان های قیمت نفت با بازدهی سهام کشورهایی که درآمد نفت، سهم بالاتری در تولید ناخالص داخلی (GDP) آن‏ها دارد، بیش تر و تلاطم ناشی از تغییرات قیمت نفت به تلاطم بازدهی های سهام سرریز می شوند.

    کلید واژگان: شاخص بازار سهام, قیمت جهانی نفت, کشورهای عضو اوپک (OPEC)}
    esmaiel abounoori *, hamed ziyaoddin

    This study intended to examine the correlation between the stock market return and the oil price return within a multivariate GARCH model. To this end, the correlation of these two variables with the spillover rate, conditional mean, oil price fluctuations, and the stock market indexes of 10 OPEC members, i.e. Algeria, Iran, Iraq, Kuwait, Nigeria, Qatar, Venezuela, Saudi Arabia, the UAE, and Ecuador, were examined in the form of monthly times series for the 2014–2019 time span. The results showed that there is a positive correlation between the oil price volatility and the stock market return in OPEC member countries. In addition, there is a greater correlation between the oil price fluctuations and the stock return in countries where oil revenues make a bigger contribution to GDP. It was also concluded that the oil price volatility spreads to that of the stock returns.

    Keywords: Stock Market Index, Oil Wordly Price, OPEC Member Countries}
  • سعید نایب، منیژه هادی نژاد، فرشته شمس صفا
    بازار سرمایه به مثابه پل ارتباطی بین «پس انداز کنندگان انفرادی و نهادی» و «سرمایه گذاران نیازمند وجوه» با انجام دو وظیفه مهم «تامین منابع مالی دراز مدت» و «مدیریت خطرپذیری (ریسک) » نقش بسزایی در افزایش ضریب اطمینان و حجم سرمایه گذاری ها، به ویژه در فعالیت های بلندمدت اقتصادی ایفا می نماید. امروزه صنعت پتروشیمی باسهم2 1 درصدی از میانگین ارزش معامله های روزانه بورس تهران درسال 1 3 9 2 از جایگاه ویژه ای در بازار سرمایه برخوردار است. این صنعت علاوه بر ارزش افزوده ای که در مقابل خام فروشی منابع عظیم نفتی و گازی ایجاد می نماید، سهم قابل توجه ای را در معامله های بازار بورس از طریق جمع آوری پس اندازهای خرد جامعه بر عهده داشته است.
    افزایش قیمت خوراک گاز پتروشیمی به دلیل ترس و نگرانی بر عملکرد این صنعت از مدت ها پیش مورد نقد کارشناسان و تصمیمگیران اقتصادی در محافل علمی و سیاست گذاری بوده است. این سیاستدر سال 1 3 9 2 توسط مجلس شورای تصویب و بر اساس بودجه سال 1 3 9 3 اجرایی شد. هدف بررسی پژوهش حاضر بررسی تاثیر خبر افزایش قیمت خوراک پتروشیمی بر شاخص های بازار سهام تهران است. در این تحقیق داده های سری زمانی به صورت روزانه، از تاریخ 1 /7 /9 1 تا 3 0 /7 /9 3 از طریق مدل های خانواده ARCH و با استفاده از متغیرهای مجازی تحلیل شده است. یافته های الگو مبین اثر معنادار خبر افزایش قیمت خوراک پتروشیمی قبل از تصویب بر شاخص های بازار سهام تهران است که بازدهی این صنعت را با روند مثبتی تحت تاثیر قرار داده است.
    کلید واژگان: خبر, شاخص بازار سهام, سری زمانی, مدل های ARCH}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال