جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "زنجیره تامین بشردوستانه" در نشریات گروه "مدیریت"
تکرار جستجوی کلیدواژه «زنجیره تامین بشردوستانه» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
زمینه و هدف
توزیع اقلام امدادی یکی از کارکردهای اختصاصی و مهم فاز پاسخگویی به بحران های طبیعی است. وقوع انحرافات معنی دار در عملیات توزیع می تواند باعث افزایش سطح هزینه های مالی و خسارت های جانی سیستم مدیریت بحران شود. تخمین نادرست از تقاضا، عدم شناسایی صحیح افراد آسیب دیده، وقوع مشکلات امنیتی در حین توزیع اقلام، تخصیص غیربهینه اقلام به مردم آسیب دیده ازجمله انحرافاتی هستند که در بحران های گذشته به دفعات شاهد وقوع آن ها بوده ایم. مقاله حاضر با هدف شناسایی و تحلیل ریسک های توزیع اقلام امدادی در جمعیت هلال احمر کشور صورت پذیرفت.
روشتکنیک تجزیه وتحلیل حالات بالقوه خطا و اثرات آن به عنوان چارچوب اصلی تحقیق جهت شناسایی و ارزیابی ریسک های فرایند توزیع به کار گرفته شد. در این پژوهش عملیات توزیع به 3 فرایند اصلی ارزیابی بحران، تحلیل سانحه و تصمیم گیری توسط فرماندهی و توزیع اقلام امدادی تقسیم شده و فعالیت های مرتبط با هر فرایند مشخص شد.
یافته هاتعداد کل ریسک های شناسایی شده سه فرایند شامل 104 خطای بالقوه بود. بعد از اجرای فاز ارزیابی ریسک، 20 درصد ریسک های شناسایی شده غیرقابل قبول در نظر گرفته شدند. پیامد حدود 80 درصد از ریسک ها تاخیر زمانی، ایجاد اختلال در فرایند توزیع و دوباره کاری فعالیت ها بود. باتوجه به بالا بودن سطح نمرات ریسک های شناسایی شده می توان نتیجه گیری کرد که مکانیسم های کنترل جاری در جمعیت هلال احمر کشور از کارایی مناسب برخوردار نبوده و نیازمند اصلاح و بازنگری جدی هستند. بیشترین سهم از راهکارهای پیشنهادشده مربوط به بحث طراحی سیستم های اطلاعاتی در حوزه های مختلف عملیات توزیع با 25 تکرار است که این موضوع اهمیت مکانیزه کردن فرایند های مرتبط با عملیات توزیع و استفاده از فناوری های نوین را گوشزد می کند.
نتیجه گیریچارچوب پیشنهادی این پژوهش، قابلیت به کارگیری در شناسایی و ارزیابی ریسک های کارکردهای فاز پاسخگویی سایر سازمان های متولی مدیریت بحران را دارد.
کلید واژگان: ارزیابی ریسک, توزیع اقلام امدادی, زنجیره تامین بشردوستانه, تجزیه وتحلیل خطا و اثرات آنBackground and objectiveDistribution of relief items is one of the special and important functions in response to natural disasters. The occurrence of significant deviations in distribution operations can increase the level of financial costs and loss of lives. This study aims to identify and assess the risks of failure in relief items distribution in the Iranian Red Crescent Society (IRCS).
MethodWe used the failure modes and effects analysis (FMEA) to identify and assess the risks. The distribution operation was divided into three main processes of crisis assessment, accident analysis and decision-making by the command system and distribution of relief items and the activities related to each process were specified. In addition to the process of identifying and assessing risks, various interviews were conducted with the rescue and relief experts of the IRCS regarding the issues and problems of the distribution of relief items. A list of the most important challenges in the process of distributing relief items was thus prepared.
ResultsFor three processes, we identified 104 potential failures. After the implementation of the risk assessment phase, 20% of the identified risks were considered unacceptable. The consequences of about 80% of the risks were time delay, disruption in the distribution process and reworking of activities. Most of the proposed recommendations by experts were related to designing information systems for distribution operations with 25 iterations, highlighting the importance of mechanizing processes related to distribution operations and using new technologies.
ConclusionDue to the high level of identified risks, it can be concluded that the current control mechanisms in the IRCS are not effective and need serious revision. Designing information systems for managing distribution operations, preparing documents required for distribution operations, using new technologies such as rescue drones and tracking systems and assigning separate teams to distribute relief items are the most important recommendations proposed to control and reduce identified risks.
Keywords: Risk Assessment, Relief Items Distribution, Humanitarian Supply Chain, Failure Modes, Effects Analysis -
وقوع رویدادهایی که منجر به ایجاد وقفه در جریان مواد می شوند حتی اگر این رویدادها در مکانی دور اتفاق بیافتند می توانند اختلالاتی در مقیاس وسیع را ایجاد نمایند. اختلالات، خرابی های ناگهانی و غیر منتظره ای هستند که به علت عوامل گوناگونی همچون بلایای طبیعی، آتش سوزی، از دست دادن تامین کننده حیاتی، جنگ، حملات سایبری، رکود اقتصادی، تحریم ها و شوک های اقتصادی، تروریسم، همه گیری و غیره ایجاد می شوند. زنجیره تامین بشردوستانه نوع خاصی از زنجیره تامین با ویژگی های منحصربه فرد است که در این شرایط نقش بسیار مهمی در مواجهه، کنترل و کاهش تاثیرات فاجعه ها دارد. از این رو، هدف این پژوهش ارائه مدل تاب آوری زنجیره تامین بشردوستانه در رویارویی با بیماری های همه گیر همانند ویروس کرونا است.
روشروش تحقیق این پژوهش از نوع کیفی است. بر این اساس با استفاده از نظریه داده بنیاد مدل تاب آوری زنجیره تامین بشردوستانه در سازمان های ارائه دهنده خدمات بشردوستانه شکل گرفت. نتیجه به استخراج مدل زنجیره تامین بشردوستانه در رویارویی با بیماری های همه گیر ان منتج شد.
یافته هابر اساس نتایج پژوهش، مشخص گردید مدل مذکور دارای 28 مقوله فرعی در قالب 6 مقوله ی اصلی (شرایط علی تاب آوری، توجه به تاب آوری زنجیره تامین بشردوستانه، شرایط زمینه ای تاب آوری، عناصر مداخله گر تاب آوری، راهبردهای تاب آوری و پیامدهای تاب آوری) می باشد.
نتیجه گیرینتایج پژوهش مدلی مفهومی جهت مدیریت زنجیره تامین بشردوستانه در رویارویی با بیماری های همه گیر به خصوص در زمان شیوع ویروس کرونا ارائه نمود که می تواند مورد استفاده مدیران، صنعت گران و پژوهشگران قرار گیرد.
کلید واژگان: زنجیره تامین بشردوستانه, تاب آوری, بیماری های واگیردار, زنجیره تامین واکسن, نظریه داده بنیادThe occurrence of events that lead to interruptions in the flow of materials, even if these events happen in a distant place, can cause disruptions on a large scale. Disruptions are sudden and unexpected disturbances caused by various factors such as natural disasters, fires, loss of vital supplies, war, cyber-attacks, economic recession, sanctions and economic shocks, terrorism, epidemics, etc. Humanitarian supply chain is a special type of supply chain with unique features, which in these conditions plays a very important role in facing, controlling and reducing the effects of disasters. Therefore, the aim of this research is to present a humanitarian supply chain resilience model in dealing with epidemic diseases such the Coronavirus.
MethodsThe research method is qualitative. Based on this, using the theory derived from the data, the humanitarian supply chain resilience model was formed in organizations providing humanitarian services. The result resulted in deriving the humanitarian supply chain model in dealing with epidemic diseases.
ResultsBased on the results of the research, it was determined that the mentioned model has 28 sub-categories in the form of 6 main categories is (causal conditions of resilience, attention to the resilience of the humanitarian supply chain, background conditions of resilience, intervening elements of resilience, strategies of resilience and consequences of resilience).
Keywords: Humanitarian Supply Chain, Resilience, Contagious Diseases, Vaccine Supply Chain, Grounded Theory -
پس از وقوع بلایای طبیعی در مقیاس بزرگ، کمبود عرضه و توزیع ناعادلانه باعث خسارات مختلف می شود که مانع عملکرد زنجیره تامین بشردوستانه می شود. برای این منظور، در این مقاله این مسئله را به عنوان یک مدل برنامه ریزی دوسطحی به منظور کمینه کردن نرخ تقاضای برآورده نشده، خطرات محیطی بالقوه، هزینه های اضطراری در سطح بالایی تصمیم گیری زنجیره و همچنین، ماکزیمم کردن رضایت درک شده بازماندگان در سطح پایین تصمیم گیری زنجیره مدل سازی می شود. سلسله مراتب تصمیم فرموله می کند. برای حل مدل پیشنهادشده از روش اپسیلون محدودیت اصلاح شده استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، ضریب خطر ضایعات اثر قابل توجهی بر روی تابع محیطی تحمیل می کند و تاثیری بر روی تقاضای برآورده نشده و هزینه های ضروری ندارد. همچنین، با اعمال تغییرات در مقدار اپسیلون فاصله قابل قبول برای تعیین راه حل های نامطلوب مسئله چندهدفه ارائه شده است. این تحقیق نتایج ارزشمندی به مدیران و تصمیم گیران برای اخذ تصمیم باارزش بعد از وقوع بحران برای کنترل اوضاع ارائه می کند.کلید واژگان: زنجیره تامین بشردوستانه, توزیع امدادی, اپسیلون محدودیتA Mathematical Programming Model for the Distribution of Relief Items in a Humanitarian Supply ChainAfter large-scale natural disasters, supply shortages and inequitable distribution because of various damages that hinder the functioning of the humanitarian supply chain. For this purpose, in this paper, this problem is presented as a two-level planning model to minimize the rate of unmet demand, potential environmental risks, emergency costs at the upper level of the decision chain and, to maximize the perceived satisfaction of the survivors in the lower level of the decision chain is modeled. Formulates a decision hierarchy. To solve the proposed model, the modified epsilon method has been used. According to the obtained results, the risk coefficient of waste γ imposes significant effects on the performance of environmental sustainability. And it has no effect on the weighted total unmet demand rate, total emergency costs. Also, by applying changes in the epsilon value, the acceptable distance for determining the non-dominated solutions of the multi-objective problem is presented. Therefore, this study provides valuable results to managers and decision makers to make valuable decisions after a crisis to control the situation.Keywords: Disasters, Relief Distribution, Epsilon Constraint
-
نشریه اندیشه آماد، پیاپی 87 (زمستان 1402)، صص 203 -231زمینه و هدف
طراحی یک مسئله تخصیص-مسیریابی چندگانه چندهدفه در یک زنجیره تامین بشردوستانه، از این جهت حائز اهمیت است که باعث بهبود کارایی و بهره وری در زنجیره تامین می شود. با طراحی یک مسئله تخصیص-مسیریابی چندگانه چندهدفه، می توان اهداف مختلفی را هم زمان در نظر گرفت و به دنبال بهینه سازی آن ها باشیم. در نتیجه، طراحی یک مسئله تخصیص-مسیریابی چندگانه چندهدفه در یک زنجیره تامین بشردوستانه، می تواند بهبود عملکرد کلی شرکت و منجر به رشد اقتصادی و اجتماعی منطقه شود. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، پیدا کردن راهکارهای بهینه برای تخصیص منابع و مسیریابی در یک زنجیره تامین بشردوستانه است.
روشدر این مقاله، یک مدل ریاضی عدد صحیح برای تخصیص اقلام ضروری به تمامی مقاصد از طریق پوشش کامل با مبادی مختلف به گونه ای که هزینه تخصیص و تعداد مسیرهای ممکن برای تخصیص در یک زنجیره تامین بشردوستانه کاهش نماید، ارائه شده است. مدل پیشنهادی از طریق حل با استفاده از روش جستجوی پراکندگی قادر است به خوبی جواب های بهینه رقم دودویی مسئله را که تخصیص مسیر و وسیله نقلیه است را برآورد نماید. بر اساس حل مدل پیشنهادی، کوتاه ترین مسیر ممکن برای تخصیص اقلام ضروری به شهرهای مختلف در نظر گرفته شده ارائه شده است. همچنین، کمترین هزینه ممکن برای تخصیص مسیر جهت امدادرسانی نیز تعیین شده است. سرانجام، تخصیص هر یک از وسایل نقلیه بر حسب نوع آن ها به هریک از شهرها مشخص شده است. این تخصیص وسیله نقلیه به هر یک از شهرها به گونه ای انجام شده است که هر یک از وسایل نقلیه حداقل یک بار هر یک از شهرها را پوشش می دهند.
یافته هابر اساس نتایج حاصل، کمترین هزینه تخصیص مسیریابی با استفاده از مدل پیشنهادی به دست آمده است. بنابراین، نتایج تحقیق نشان می دهد که مدل پیشنهادی هم کارایی و هم اثربخشی تدارکات امدادی بشردوستانه را بهبود می بخشد که یافته های آن راهنمایی ارزشمند برای بهبود تصمیم گیری در خصوص تخصیص مسیر، نوع وسیله اعزامی و هزینه در زمینه تدارکات بشردوستانه ارائه می کند و برای طراحی راهبرد مناسب برای مقابله به بلایا در آینده سودمند خواهد بود.
کلید واژگان: بحران, تخصیص, مسیریابی, امدادرسانی, مدل سازی ریاضی, زنجیره تامین بشردوستانه, جستجوی پراکندگیBackground and purposeDesigning a multi-objective multiple allocation-routing problem in a humanitarian supply chain is important because it improves efficiency and productivity in the supply chain. By designing a multi-objective multiple assignment-routing problem, we can consider different objectives at the same time and seek to optimize them. As a result, designing a multiple multi-objective allocation-routing problem in a humanitarian supply chain can improve the overall performance of the company and lead to the economic and social growth of the region.
MethodIn this article, an integer mathematical model for the allocation of essential product to all destinations through multiple hub allocation-routing coverage is presented in a way that reduces the cost of allocation and the number of possible paths for allocation in a humanitarian supply chain. The proposed model is able to estimate well the binary optimal solutions of the problem that is route and vehicle allocation through the solution using the scattering search method. Based on the solution of the proposed model, the shortest possible route for allocating essential items to different considered cities is provided. Also, the lowest possible cost has been determined for allocating the route for relief. Finally, the allocation of each vehicle according to their type to each city has been specified. This allocation of vehicles to each of the cities has been done in such a way that each of the vehicles covers each of the cities at least once.
FindingsBased on the obtained results, the lowest routing allocation cost was gained using the suggested model. The results of the research show that the proposed model improves both the efficiency and effectiveness of humanitarian aid logistics, and its findings provide valuable guidance for improving decision-making regarding route allocation, the type of dispatch vehicle and cost in the field of humanitarian logistics, and for designing a suitable strategy for Dealing with disasters will be beneficial in the future.
Keywords: disasters, Allocation, Routing, coverage, location, Scatter Search -
با توجه به آسیب-پذیری کشور در برابر وقوع زلزله-های متعدد در سالهای اخیر، لزوم برنامه-ریزی و انجام اقداماتی موثر برای رفع نیازهای آسیب-دیدگان و کاهش آثار و پیامدهای آن ضروری به نظر می-رسد.هدف این پژوهش، ارائه استراتژی های عملیاتی مناسب در هنگام وقوع زلزله خوی در زنجیره تامین بشردوستانه به منظور امدادرسانی و رفع نیازهای آسیب-دیدگان است. روش شناسی پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، از نوع توصیفی- پیمایشی است.جامعه آماری این پژوهش را زلزله-زدگان شهرستان خوی و خبرگان حوزه مدیریت بحران تشکیل می دهند.در این پژوهش، ابتدا نیازهای آسیب-دیدگان و استراتژی های مناسب برای رفع این نیازها، با استفاده از ادبیات موضوع و مصاحبه های نیمه ساختاریافته شناسایی شدند؛ سپس با توزیع پرسشنامه میان آنها، نیازهای آسیب-دیدگان از طریق روش بهترین- بدترین و نیز استراتژی های زنجیره تامین بشردوستانه از طریق رویکرد ترکیبی گسترش عملکرد کیفیت و تحلیل پوششی داده ها با توجه به محدود یت های هزینه، زمان، فوریت، اثربخشی و سهولت اجرا اولویت بندی شدند.یافته ها نشان داد که استراتژی های "ایجاد سیستم فرماندهی حادثه و مدیریت بحران جهت برنامه ریزی، هماهنگی و تخصیص وظایف میان سازمان ها و نهادهای درگیر در بحران زلزله به منظور توانمندی و تسریع عملیات نجات" و "ارزیابی و پایش دائم برای بهبود مستمر در عملیات نجات و اقدامات مختلف" به عنوان مهم ترین استراتژی ها و نیاز "امدادرسانی به مجروحان" به عنوان مهم ترین نیاز آسیبدیدگان بودند.بنابراین به مسئولان حوزه مدیریت بحران توصیه می شود با راه اندازی به موقع قرارگاه فرماندهی حادثه و سیستم مدیریت بحران، واکنش به موقع، تسریع در عملیات نجات، جلوگیری از موازی کاری ها، ایجاد وحدت رویه و نیز با پایش های منظم باعث بهبود مستمر در فرآیند عملیات نجات شوند.
کلید واژگان: زنجیره تامین بشردوستانه, گسترش کیفیت عملکرد, روش بهترین-بدترین, تحلیل پوششی داده ها, زلزله خویThe purpose of this study is to provide operational strategies during the Khoy earthquake in the humanitarian supply chain in order to maintain relief and help the victims and meet their needs quickly.The above research method is qualitative.The present research is applied research in terms of purpose and survey-descriptive in terms of nature.The statistical population of this research is the victims and crisis management experts. In this research, firstly, the needs of victims and the strategies to meet these needs were identified by reviewing the literature and conducting semi-structured interviews.Then, the needs of the victims through BMW and humanitarian supply chain strategies through combined approach of QFD and DEA according to Limitations of cost, time, urgency, effectiveness and ease of implementation were prioritized by distributing questionnaires among them.The final findings of the study showed that the strategy of “creating an accident command and crisis management system to plan, coordinate and assign tasks between organizations and institutions involved in the earthquake crisis in order to enable and expedite rescue operations”and“continuous evaluation for continuous improvement in rescue operations and various measures” were the most important strategy, and the need for "relief for the injured" was the most important need for the injured.Therefore, it is recommended to the authorities in the field of crisis management, by setting up the incident command post and the crisis management system, timely response, speeding up rescue operations, preventing parallel actions, creating unity of action and also regular evaluations cause continuous improvement in the process of rescue operations.
Keywords: Humanitarian Supply Chain, Quality Function Development, Data Envelopment Analysis, Khoy Earthquake -
هدف
استفاده از فناوری های تحول آفرین، می تواند به بهبود زنجیره تامین بشردوستانه برای کاهش آلام و آسیب های ناشی از حوادث کمک کند. این پژوهش به دنبال شناسایی و اولویت بندی فناوری های تحول آفرین در زنجیره تامین بشردوستانه ایران است.
روشبا بررسی ادبیات، 12 فناوری تحول آفرین در حوزه زنجیره تامین بشردوستانه شناسایی شد و پس از روایی محتوا، 8 فناوری برای بررسی بیشتر انتخاب شد. جامعه پژوهش، متخصصان زنجیره تامین بشردوستانه و آشنا با فناوری های تحول آفرین بودند. برای سنجش دو عامل جذابیت و توانمندی، دو دسته پرسش نامه جداگانه توزیع شد. برای سنجش جذابیت از روش بهترین بدترین و برای سنجش توانمندی از مقیاس لیکرت استفاده شد. در نهایت با روش ماتریس توانمندی جذابیت فناوری ها اولویت بندی شدند. روش پژوهش کاربردی و از نظر ابزار گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی تک مقطعی است.
یافته هابر اساس یافته ها، فناوری های «ربات هوشمند، پرینتر سه بعدی و مشاور هوشمند» با توانمندی و جذابیت زیاد، در ناحیه حفظ جایگاه و توسعه قرار گرفتند. فناوری «هوش مصنوعی» با جذابیت زیاد و توانمندی به نسبت کم، در ناحیه «بهبود» و در رده دوم توجه قرار گرفت. فناوری های «اینترنت اشیا و بازی گونه سازی» با توانمندی زیاد و جذابیت نسبی کم و فناوری های «کلان داده» و «واقعیت افزوده» با توانمندی و جذابیت کمابیش کمتر در رده های بعدی قرار گرفتند.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش می تواند راهنمای خوبی برای بازیگران کلیدی زنجیره تامین بشردوستانه، به منظور بهره گیری جهت کاهش خسارات و آلام ناشی از فجایع و بحران ها در کشور باشد.
کلید واژگان: زنجیره تامین بشردوستانه, فناوری تحول آفرین, روش بهترین بدترین, ماتریس توانمندی جذابیتObjectiveThe influence of climate change on the frequency and severity of natural disasters is ever-increasing on a global scale. While natural disasters are unpredictable, emerging technologies can help with their prevention. Technologies allow responders to act sooner rather than later. The importance of the humanitarian supply chain in reducing the suffering and injuries caused by natural disasters is also undeniable. Developing emerging technologies offers an opportunity to improve the efficiency and effectiveness of responses of the humanitarian supply chain to disasters. Since Iran is one of the most natural catastrophe-prone countries in the world, this study aims to identify and prioritize emerging technologies suitable for its humanitarian supply chain. This study could provide solutions for responders and decision-makers to achieve an effective humanitarian supply chain.
MethodsThis is descriptive survey research and its statistical population consists of five emerging technology experts in the Iranian humanitarian supply chain. To identify and prioritize applications of emerging technologies in the humanitarian supply chain, the Best-Worst method (BWM) was used.
ResultsReviewing the extant academic literature, 12 emerging technologies in the humanitarian supply chain were investigated. After assessing their content validity, experts selected eight relevant technologies for Iran’s humanitarian supply chain; including “Big Data”, “Internet of Things”, “Augmented Reality”, “Smart Robots”, “Artificial Intelligence”, “Gamification”, “3D Printing”, and “Smart Advisors”. In the next step, two sets of questionnaires were distributed among the experts. The questionnaires were collected and analyzed to measure the attractiveness and capabilities of emerging technologies in Iran’s humanitarian supply chain. The weights of technologies' attractiveness were calculated based on five filled-in questionnaires and by the Best-Worst Method and LINGO software. Next, to assess the technical capability of each emerging technology, eight Likert scale questionnaires were distributed. Finally, the gathered research data was analyzed using SPSS 26. Capability-Attractiveness Matrix was then formed. Analyzing areas of the Matrix helped the researchers determine specific actions suitable for each emerging technology. Based on the findings, “Smart Robots”, “3D Printing” and “Smart Advisors” technologies were placed in the “Position protection/Development” area with the highest capability and attractiveness. “Artificial Intelligence” was placed in the “improvement” area with high attractiveness and relatively low capability. “Internet of Things” and “Gamification” had a high capability andrelatively low attractiveness. “Big Data” and “Augmented Reality” with relatively low capability and attractiveness had the least priority in Iran’s Humanitarian Supply Chain.
ConclusionThe critical role that emerging technologies play in disaster preparedness and recovery is increasingly becoming recognized. The findings of the BWM Method and Capability-Attractiveness Matrix can be a good help for decision-makers and key players in the humanitarian supply chain. Natural disaster preparedness and collaboration to reduce impact across the humanitarian supply chain have never been more important. Utilizing these emerging technologies can minimize fatalities and injuries caused by natural disasters. Emerging technologies need to be adapted to various situations that arise during disaster relief.
Keywords: Humanitarian supply chain, Emerging technologies, Best-Worst Method, Capability-attractiveness matrix -
در شبکه های سریع شکل گرفته (HFN) وجود اعتماد سریع جهت ایجاد فضای همکاری و هماهنگی لازم میان اعضای درگیر در خدمت رسانی به ذینفعان و حادثه دیدگان امری حیاتی است. هدف این پژوهش مطالعه موانع انسانی اثرگذار بر شکل گیری اعتماد سریع در زنجیره تامین بشردوستانه یا همان شبکه های پاسخ به بحران در زلزله های اخیر (1390-1399) بوده است. این پژوهش در دسته مطالعات توصیفی و از نوع تحلیلی-ریاضی است. به منظور شناسایی لیست اولیه عوامل اثرگذار بر اعتماد سریع از ادبیات پژوهش و سپس به کمک پنل خبرگی موانع انسانی شکل گیری اعتماد سریع در شبکه های مدیریت بحران یا همان HSC مورد بحث و بررسی و تایید قرار گرفت. هفت تن از خبرگان حوزه مدیریت بحران که در زلزله های اخیر درگیر بوده اند، در این پژوهش مشارکت داشتند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که "عدم قطعیت ناشی از مشخص نبودن نقش افراد خدمت دهنده و داوطلبین بومی" مهم ترین مانع انسانی در شکل گیری اعتماد سریع در شبکه موقت مدیریت بحران محسوب می شود. دومین مانع مهم از نظر خبرگان نیز "عدم اطلاع رسانی دقیق و بموقع نسبت به خدمات قابل عرضه و زمانبندی جبران خسارات به آسیب دیدگان" بدست آمده است. نتایج این پژوهش می تواند به سیاستگذاران و مدیران حوزه مدیریت بحران کشور، در امر اعتمادسازی و ارتقای سطح همکاری و هماهنگی میان افراد و سازمان های درگیر در مراحل مختلف مدیریت بحران کمک نماید.کلید واژگان: زنجیره تامین بشردوستانه, مدیریت بحران, اعتماد سریع, روش بهترین بدترین خاکستری گروهی (GG-BWM)In a hastily formed network (HFN) building “swift trust” for providing a good atmosphere of collaboration and coordination among involved actors for serving beneficiaries and affected people is vital. The main goal of this research is to study the human barriers to the formation of swift trust in the humanitarian supply chain (HSC) or crisis response network in recent earthquakes (1390-1399). This research is descriptive in terms of objective and analytical-mathematical according to the research method. For identifying human barriers to swift trust a comprehensive literature review was conducted and then with the aid of experts’ panel human barriers were reworded and finalized. Seven persons with relevant expertise and experience in the recent earthquakes participated in this study. Findings show that “uncertainty related to the unclear role of humanitarians and local volunteers” is the most important human barrier to the formation of swift trust. The second barrier is the “inexact and late announcement of information related with the deliverables from government”. The findings provide useful insights for humanitarian policymakers and senior disaster managers for creating initial and long-term trust among involved actors.Keywords: humanitarian supply chain, disaster management, swift trust, group grey best worst method (GG-BWM)
-
هدف
این پژوهش به دنبال مدل سازی زنجیره تامین بشردوستانه برای بازسازی مسکن آسیب دیدگان سیل در شرایط تورمی و غیرتورمی است.
روشبرای مدل سازی، از شبیه سازی عامل بنیان استفاده شد. مورد مطالعه یکی از روستاهای مازندران با 160 خانوار و 60درصد تخریب در سیل سال 1398 است. روش تحقیق کاربردی و از نوع تحلیلی توصیفی است.
یافته هاسه عامل دولت، خیران بنام و آسیب دیدگان بی خانمان شناسایی شد و دو سناریو دریافت کمک های دولتی یا فقط دریافت کمک های خیران بنام در شرایط تورمی و غیرتورمی مطرح شد و روابط هر یک، ویژگی آنها و در نهایت رفتار و تصمیم های عوامل با روش عامل بنیان شبیه سازی شد. در نهایت از طریق مصاحبه، شاخص های هماهنگی در بازسازی مسکن سیل زدگان شناسایی و هماهنگی در هریک از سناریوها ارزیابی شد.
نتیجه گیریطبق نتایج شبیه سازی، میزان هماهنگی زنجیره تامین بشردوستانه بین عوامل، در سناریو دریافت کمک از خیران بیشتر است و خانه های بازسازی شده در شرایط غیرتورمی در هر دو سناریو بیشتر است.
کلید واژگان: مدل سازی عامل بنیان, زنجیره تامین بشردوستانه, فاجعه سیل, هماهنگی زنجیره تامینObjectiveThis study aimed to simulate a humanitarian supply chain coordination model to reconstruct houses of flood victims under inflationary and non-inflationary conditions.
MethodsA village in the Northern Iranian Province of Mazandaran with 160 households was studied. 60% of the village was ruined due to the floods that inundated the region in 2019. An agent-based simulation was used in this applied research. To achieve the research goal, the factors (actors) of the humanitarian supply chain for housing reconstruction in the flood disaster were identified. The housing reconstruction factors in the flood humanitarian supply chain were then determined. The relationship between the actors of the humanitarian supply chain to coordinate the reconstruction of housing in the flood disaster was identified. Finally, a model of factor behaviors for coordinating housing reconstruction in the flood humanitarian supply chain was presented. Considering the use of the factor-based simulation method to answer research questions, this was an analytical-descriptive study. It was causal in terms of the purpose of applied research. In terms of the data collection method, since it sought to identify factors and the relationship between them, it was a comparison. Also, according to Walker's classification, this research was an analytical-mathematical one.
ResultsThree agents of the government, celebrity donors, and flood victims (with damaged houses) were identified. Then, two scenarios of receiving government aid or only aid from celebrity donors under inflationary and non-inflationary conditions were considered. The agents' internal relationships, characteristics, behaviors, and decisions were also simulated using agent-based modeling. Finally, through interviews, the indicators of coordination in the reconstruction of flood-affected housing were identified, and coordination in each of the scenarios was evaluated.
ConclusionAs proved, in the receiving donor's financial aids scenario, the humanitarian supply chain coordination score was higher among the agents. Also, the houses reconstructed under non-inflationary conditions were higher in both scenarios.
Keywords: Agent-based model, Humanitarian supply chain, Flood disaster, Supply Chain Coordination -
یکپارچه سازی زنجیره تامین یکی از راه کارهای مهم در حل مسایل و چالش های مدیریت زنجیره تامین است که اخیرا در حوزه زنجیره تامین بشردوستانه مطرح شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیر عوامل یکپارچگی زنجیره تامین بشردوستانه بر نتایج عملکردی انجام گرفته؛ همچنین نقش تعدیلگری کمبود و مازاد منابع را بر رابطه مذکور بررسی نموده است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش سازمان های زیرمجموعه هلال احمر استان اصفهان می باشد. داده ها با ابزار پرسشنامه استاندارد جمع آوری گردیده که پایایی آن برابر با 96/0 بوده است. پژوهش حاضر با استفاده از توزیع پرسشنامه در بین 43 نفر از مدیران سازمان های زیرمجموعه هلال احمر استان اصفهان انجام شده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS.3 صورت گرفته است. یافته ها نشان داده اند که به اشتراک گذاری منابع، استانداردسازی عملیات، هماهنگ سازی زنجیره تامین، کار گروهی و رهبری عملیات بر ابعاد سه گانه نتایج عملکرد تاثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین کمبود و مازاد منابع روابط اشتراک گذاری منابع، هماهنگ سازی زنجیره تامین، رهبری عملیات با نتایج عملکرد را تعدیل می کند، ولی رابطه بین استانداردسازی عملیات و کار گروهی با نتایج عملکرد را تعدیل نمی کند.
کلید واژگان: هماهنگی, یکپارچگی, اشتراک گذاری منابع, استانداردسازی عملیات, زنجیره تامین بشردوستانهSupply chain integration is one of the most important solutions in solving supply chain management problems and challenges that has been used in humanitarian supply chain field recently. Therefore, this study aimed to measure the impact of humanitarian supply chain integration factors on performance outcomes; it has also examined the moderating role of resource scarcity and surplus on this relationship. This research, in terms of purpose is applied and in terms of research method is descriptive-survey. The statistical population of this study is the organizations of the Red Crescent in Isfahan province. Data were collected using a standard questionnaire with a reliability of 0.96. The present study was conducted using a questionnaire distributed among 43 managers of Red Crescent organizations in Isfahan province and data analysis was performed using structural equation modeling with Smart PLS.3 software. Findings have shown that resource sharing, operations standardization, supply chain coordination, teamwork and operations leadership have a positive and significant effect on the three dimensions of performance results. Resource scarcity also moderates resource sharing relationships, supply chain coordination, operations leadership with performance outcomes, but But it does not moderate the relationship between standardization of operations and teamwork with performance results.
Keywords: Coordination, Integration, Resource Sharing, Standardization of Operations, Humanitarian supply chain -
یکی از موارد مهم جهت بهبود بهرهوری در عملیات لجستیک امداد بشردوستانه، ایجاد هماهنگی بین بازیگران و ذینفعان متعدد میباشد. این تحقیق در همین راستا و با هدف شناسایی عوامل موثر بر ایجاد هماهنگی در زنجیره تامین بشردوستانه و ارایه راهکارهای مناسب صورت گرفته است. بدین منظور از تکنیکهای نقشه شناختی فازی، مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل اهمیت- عملکرد استفاده شد. بررسی ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان و مسیولان، منجر به شناسایی 18 عامل اثرگذار بر ایجاد هماهنگی در زنجیره تامین بشردوستانه شده است که در پنج دسته عوامل استراتژیک، زیرساختی، فرهنگی، فرآیندی و منابع مالی و غیرمالی قرار گرفتند. تحلیل عوامل با استفاده از نقشه شناختی فازی نشان داد که انسجام فرهنگی و همکاری بین بازیگران به عنوان محوریترین عنصر شناسایی گردید. همچنین ترسیم مدل ساختاری تفسیری عوامل اصلی نشان داد که عوامل استراتژیک، زیرساختی و فرهنگی در سطح پایه قرار گرفتند. بعلاوه در این تحقیق از تحلیل اهمیت- عملکرد نیز استفاده شد، که نتایج نشان داد جهت دستیابی بهتر به هماهنگی در عملیات امدادرسانی میبایست برنامهریزی بلندمدت، ارایه آموزشهای کارآمد، موثر و برنامهریزی شده و همچنین یادگیری متقابل، مورد توجه قرار گیرد. یک ملاحظه کاربردی بالقوه اینست که بازیگران دگیر امداد رسانی، از مکانیزم های ارایه شده همچون برنامه ریزی عملیاتی و استراتژیک استفاده میکنند و همچنین ملاحظه اجتماعی مهم اینست که با ایجاد اعتماد و در نظر گرفتن ملاحظات فرهنگی میتوان به هماهنگی بهتر بازیگران در امدادرسانی بحران کمک نمود.
کلید واژگان: زنجیره تامین بشردوستانه, هماهنگی, نقشه شناختی فازی, مدل ساختاری تفسیری, تحلیل اهمیت- عملکردPurposeThis study aims to identify the factors affecting the coordination in the humanitarian supply chain and to provide appropriate solutions.
Design/Methodology/ApproachThe techniques of Fuzzy Cognitive Mapping, Structural Equation Modeling, and Importance-Performance Analysis were used. A review of the literature and interviews with experts has led to the identification of 18 factors affecting coordination in the humanitarian supply chain, which were divided into five categories of strategic, infrastructure, cultural, process, and financial and non-financial resources.
FindingsFactor analysis using Fuzzy Cognitive Mapping (FCM) showed that cultural cohesion and cooperation between partners was identified as the most important element. Also, the interpretive structural model of the main factors showed that the strategic, infrastructural, and cultural factors were at the basic level. In addition, the importance-performance analysis was used in this study, which showed that to achieve better coordination in relief operations, long-term planning, providing efficient, effective, and planned training, as well as mutual learning, should be considered.
Practical implicationA potential practical implication is that actors involved in relief use the provided mechanisms such as operational and strategic planning. Social implications - By building trust and taking cultural considerations into account, it is possible to help better coordinate actors in crisis relief.
Originality/valueOne of the important things to improve the efficiency of humanitarian aid logistics operations is to establish coordination between the various partners and stakeholders. For the first time, the factors affecting the coordination in the humanitarian supply chain have been identified and appropriate solutions have been provided in this paper.
Keywords: Humanitarian Supply Chain, Coordination, Fuzzy Cognitive Mapping, Interpretive Structural Model, Importance-Performance Analysis -
هدف
عملیات بشردوستانه با وقوع فجایع به منظور حفظ زندگی مردم، کاهش آلام آسیبدیدگان و رفع نیازهای آنان به سرعت شروع می شود. جهت امدادرسانی و کمک به آسیب دیدگان می بایست استراتژی و راهکارهای مناسبی بکار گرفته شود. در همین راستا، این مقاله با هدف ارایه رویکردی ترکیبی جهت انتخاب استراتژی های اثربخش در زنجیره تامین بشردوستانه صورت گرفته است.
روشدر این تحقیق در ابتدا نیازهای آسیب دیدگان شناسایی و دسته بندی گردید و وزن هر کدام از آنها با استفاده از تکنیک سوارای فازی بدست آمد. سپس جهت انتخاب استراتژی به منظور رفع نیازهای آسیب دیدگان از رویکرد ترکیبی QFD و مدل سازی چندهدفه استفاده گردید. جهت حل مدل چندهدفه از روش های محدودیت اپسیلون و محدودیت اپسیلون تقویت شده و نرم افزار گمز استفاده شد.
یافته ها:
نیازهای آسیب دیدگان زلزله در کشور شناسایی و در پنج دسته نیازهای مواد غذایی، بهداشتی، روحی و روانی، اسکان و تسهیلات زندگی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که نیاز به تغذیه و مواد غذایی، تخلیه و خروج گروه های آسیب دیده از محل حادثه و دسترسی به آب آشامیدنی مهمترین احتیاجات آسیب دیدگان به هنگام وقوع زلزله می باشند. جهت کمک به آسیب دیدگان زلزله، تعداد 14 استراتژی در سه دسته استراتژی های مربوط به ساخت وساز، بهبود زیرساخت و تقویت فرآیندهای امدادرسانی تقسیم شدند.
نتیجه گیری:
جهت کاهش آسیب ها به هنگام وقوع زلزله می بایست از مصالح سبک در ساخت وساز استفاده شود، فرهنگ سبک سازی تقویت گردد و در عین حال آگاهی ساکنین در بکارگیری مصالح بادوام ارتقاء یابد. همچنین سیستم های فرسوده آب، برق و گاز شهری توسعه یافته و بین آنها یکپارچگی وجود داشته باشد. بعلاوه می بایست در حین امدادرسانی، نظام ارتباطات اصلاح شده، و مدیریت موجودی و مکانیابی تخلیه، تقویت شود.
کلید واژگان: زنجیره تامین بشردوستانه, استراتژی, خانه گسترش کیفیتObjectiveHumanitarian operations begin quickly with disasters to save lives, reduce the suffering of the injured and meet their needs. Appropriate strategies and solutions should be used to help the injured. In this regard, this paper aims to provide a hybrid approach to select effective strategies in the humanitarian supply chain.
MethodsIn this study, firstly the needs of the injured were identified and categorized, and then the weight of each one was obtained using Fuzzy SWARA technique. Then, a combination of QFD approach and multi-objective modeling was used to select strategies to meet the needs of the injured. The epsilon-constraint method and GAMS software were used to solve the multi-objective model.
ResultsThe needs of earthquake victims in the country were identified and classified into five categories: food needs, hygienic, mental health, housing and living facilities. The results showed that the need for nutrition and food, evacuation of the affected groups from the accident site and access to drinking water are the most important needs of the victims during the earthquake. To help victims, 14 strategies were divided into three categories: strategies related to construction, infrastructure improvement, and strengthening relief processes.
ConclusionIn order to reduce the damage during an earthquake, light materials should be used in construction, the culture of lightening should be strengthened, and at the same time, the awareness of people in using durable materials should be promoted. Also, worn-out water, electricity and gas systems should be developed and integration should be between them. In addition, the improved communication system, and inventory management and evacuation location should be strengthened during relief efforts.
Keywords: Humanitarian supply chain, Strategy, quality function deployment -
کشور ایران جزء کشورهایی است که نرخ وقوع فجایع طبیعی در آن نسبت به برخی کشورها بیشتر است؛ ازاین رو مدیریت زنجیره تامین بشردوستانه در قبل، حین و بعد از حادثه اهمیت زیادی دارد. ارزیابی عملکرد زنجیره تامین بشردوستانه یکی از فعالیت های مهم در مدیریت این زنجیره است؛ به نحوی که وضعیت عملکرد را مشخص می کند و بازخورد مناسبی را برای بهبود عملکرد آن فراهم می کند. در مقاله حاضر پس از شناسایی شاخص ها و ابعاد عملکردی زنجیره تامین زلزله ای کشور که در پژوهش دیگری انجام شده است، ازطریق نرمال سازی بارهای عاملی، شاخص ها و ابعاد اهمیت آنها مشخص می شود. سپس برای ارزیابی عملکرد زنجیره تامین بشردوستانه سه زلزله فاجعه بار اخیر کشور، از رویکرد خاکستری استفاده می شود. برای ارزیابی منطقی و مناسب از دو سناریو در ارزیابی بحث می شود. در سناریوی نخست فقط از اطلاعات سه زلزله منتخب استفاده شده است و در سناریوی دوم پس از تعیین استاندارد در تمام شاخص ها این اطلاعات به صورت زلزله ای فرضی در محاسبات وارد می شود. نتایج نیز برمبنای سناریوی دوم است که سناریوی کامل تری نسبت به سناریوی نخست است؛ بدین صورت که عملکرد زنجیره تامین بشردوستانه در زلزله های دشتی و اهر (هریس و ورزقان) برابر و بهتر از زلزله بشاگرد است.کلید واژگان: زنجیره تامین بشردوستانه, ارزیابی عملکرد, رویکرد خاکستری, سناریوIran is a country where the rate of natural disasters is high comparing with other countries. Therefore, humanitarian supply chain management before, during and after disasters is of great importance. Performance assess humanitarian supply chain is one of the important activities in humanitarian supply chain management which specifies the performance and how to improve it.
At the beginning, performance dimensions and indicators of the earthquake supply chain in the country were identified. For this purpose, the output of the master's thesis in Tehran University was used and weights of performance dimensions and indicators by normalization factor loadings were obtained. Then, the selected earthquakes were assessed by gray approach. Two scenarios were used to assess reasonably and appropriately. In the first scenario, Just earthquake information was used, but in the second scenario, after setting the standard in qualitative and quantitative indicators, this information is entered in the calculations in the form of a hypothetical earthquake. Results are based on the second scenario which is more complete than the first one. They are: humanitarian supply chain performances in Dashti and Ahar earthquakes were equal and were better than that in Bashagard.IntroductionHumanitarian supply chain is a special type of supply chain with unique characteristics which distinguishes it from other market supply chains. Performance of this supply chain has a major role in challenging, controlling, and reducing impacts of disasters (Schulz and Heigh, 2009). Vast losses and casualties in different cities of the world caused by natural disasters have led to extensive applied researches on humanitarian supply chain and rescue logistics management in order to minimize losses encountering a crisis. Among all areas of humanitarian supply chain, performance assessment has a great significance and as matter of fact has been deserted compared to other concepts. Among active organization in humanitarian field, only 45% discussed performance assessment and among them, only 20% are constantly monitoring and also measuring their performance in all activities (Scholten, 2013). Assessing performance of humanitarian supply chain in the past disasters, countries can acquire proper understanding from this supply chain and use information result from this assessment as a feedback to improve supply chain performance in future disasters that inevitably will entangle them. Consequently, this study aims to develop a quantitative approach to assess the performance of humanitarian supply chain in Iran's earthquake disasters.Materials and MethodsIn this paper, we used indicators and performance dimensions of a M.A thesis titled as "assessing performance of humanitarian supply chain through benchmarking from performance assessment models (a case study: some of the last earthquakes in Iran)" carried out in management department of Tehran University (by current authors) in three phases before, during, and after earthquake with 13 performance dimensions and 44 performance indicators. Also we used output (factorial loads) of that study to determine significance and weights of those dimensions and indicators. So that after considering these indicators and dimensions, by normalization, factorial loads of indicators and dimensions are considered as weights and significance. Then, we applied the gray approach and two scenarios to assess performance of three last catastrophic disasters in the country, the first scenario calculates the performance of every earthquake separately, and second one calculates the performance compared to an ideal earthquake which has the best indicators. Pervasive decision making of this approach (Gray approach) is presented in following steps:- First step: creating decision making matrix
- Second step: normalizing decision making matrix
- Third step: defining reference option
- Fourth step: calculating Minkovsky distance
- Fifth step: calculating gray correspondence coefficient
- Sixth step: calculating gray correspondence score
The reasons to apply Gray approach are uncertainty in qualitative indicators, the ability to simultaneously consider quantitative indicators and uncertain numbers in order to integrate assessment procedure and to achieve a general conclusion. After considering earthquakes happened in the last two decades, with regard to constraint to access information and data of these earthquakes, three earthquakes of Ahar, Heris, and Varzaghan in east Azerbaijan Province (2012), Dashti in Bushehr Province (2013) and BashaGard in Hormozgan Province (2013) were selected because of proportional equivalence of conditions (equal amplitude, number of people influenced, required rescue aids) and availability of data and authorities, to compare these selected earthquakes considering those characteristics.Results and DiscussionsWe expected that this study determine the performance of humanitarian supply chain in selected earthquakes in terms of performance dimension, three considered phases, and finally the whole supply chain.
In the first scenario, information of three earthquakes were used in different steps and performance status of three earthquakes was determined based on this information. It can be said that Bashagard earthquake condition is better than the two other earthquakes. Ahar and Dashti earthquakes have small difference. In terms of reaction phase to earthquake, Bashagard earthquake had less performance compared to other two earthquakes. In the phase of after earthquake, magnitude order was Ahar > Bashagard > Dashti; with regard to final results of the first scenario, East Azerbaijan earthquake (0.806) has better conditions than Bushehr earthquake (0.750) and Hormozgan (0.684). Minor differences between these numbers indicate that the performance of three earthquakes was very close and there is no great distinction among them.
A second scenario was considered in order to rationalize the comparison. With regard to results from this scenario, Bashagard earthquake in the phase of before earthquake had better condition and performance of Ahar and Dashti earthquakes were 0.403 and 0.4 respectively, that shows a small difference. In the phase of reaction to earthquake, Dashti, Ahar and Bashagerd earthquakes, respectively, have less distance with standard performance. Performance in the phase of after earthquake for Ahahr, Dashti, and Bashagerd were 0.460, 0.447, and 0.418, respectively. With regard to general results we can conclude that Ahar and Dashti earthquakes with 0.467 show similar performances and like the previous scenario, Bashagard earthquake (0.437) has the largest distance from standard and has undesirable performance compared to other earthquakes.
Performance scores are remarkable in two scenarios. Performances in the second scenario are less than the first scenario. This is normal, because Gray approach is based on distance from ideal state and in the first state, ideal state is acquired among available earthquakes, but in standard performance scenario, ideal state was defined based on existing standards with larger amounts. Then, normally distance of earthquakes to ideal are larger and lower performances are obtained.ConclusionBased on the second scenario which is more complete than first one, performances of humanitarian supply chain in Dashti and Ahar (Heris and Varzaghan) earthquakes are equal and better than that of Bashagard earthquake. In the end, it is noteworthy that this study has provided a framework to assess performance of humanitarian supply chain of the country in earthquakes that did not exist before and it could evaluate three earthquakes as sample earthquakes in the country.Keywords: Humanitarian Supply Chain, Performance Assessment, Grey Approach, Scenario -
هدف از این پژوهش با توجه به اهمیت مسئله ایجاد اعتماد در زنجیره تامین خدمات بشردوستانه و نیز فقر نظری در حوزه اعتمادسازی، ارائه مدلی از فرایند اعتمادسازی در شبکه امداد کشور است. برای انجام این مطالعه، سه حادثه بزرگ اخیر استان تهران مورد مطالعه انتخاب شده است و با توجه به کمبود تحقیقات کیفی در حوزه اعتمادسازی، با استفاده از روش نظریه داده بنیاد نسخه 2015 کوربین و استراوس، مدل فرایند اعتمادسازی در شبکه امداد براساس مصاحبه با 8 نفر از خبرگان حاضر در شبکه امداد، طراحی شده است. با توجه به اهمیت ایجاد اعتماد میان اعضای حاضر در شبکه امدادرسانی و فقدان مدلی جامع در این حیطه، پژوهش حاضر به طراحی مدل ساخت اعتماد و بررسی نقش حساس اعتماد در فرایند امدادرسانی موفق و بازتاب آن می پردازد. یافته های پژوهش در 3 فاز شرایط، اقدامات و پیامدها طبقه بندی شده اند. ساختارهای ضعیف جامعه و سیستم مدیریت جامعه مانع بزرگ ایجاد اعتماد است و کافی نبودن بودجه، نامشخص بودن متولی امر، عملکرد ناموفق، عدم هماهنگی و همکاری کارگروه های مسئول و آمادگی نداشتن از عوامل اصلی بی اعتمادی تعیین شده است.کلید واژگان: اعتماد, زنجیره تامین بشردوستانه, نظریه داده بنیادThe purpose of this study is to provide a model of trust building process in the country's relief network considering the importance of establishing trust in the supply chain of humanitarian services as well as theoretical poverty in the field of trust building. To perform this study, three major recent events in Tehran province have been selected as a case study. Due to the lack of qualitative research in the field of trust building, using the grounded Theory, 2015 version of Corbin and Strauss, the model of trust building process in the relief network is designed and edited based on interview with 8 experts and members involved in the relief network. Given the importance of establishing trust between the members present in the relief network and the lack of a comprehensive model in this area, the present study aims to design a trust building model among members of the relief network and to examine the critical role of trust in the successful relief process and its reflection.The research findings are classified in three phases of conditions, actions and outcomes. The weak structures of the society and the community management system are a major obstacle to building trust. And insufficient funding, lack of certainty, unsuccessful performance, lack of coordination and cooperation between responsible groups and lack of preparation are the main sources of distrust. The most important finding of this research is the lack of trust in the humanitarian supply chain due to the reliance on public assistance.Keywords: Trust, Humanitarian Supply Chain, Grounded Theory
-
ایران جزو کشورهایی به شمار می رود که نرخ وقوع فجایع طبیعی به ویژه زلزله در آن بسیار بالا بوده و ازاین رو، مدیریت زنجیره تامین بشردوستانه قبل، حین و بعد از حادثه از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از اجزای این زنجیره، مراکز فوریت های پزشکی هستند. مراکز فوریت های پزشکی با رسیدگی به موقع به بیماران باعث کاهش مرگ ومیر و زیان های جبران ناپذیر ناشی از جراحات و صدمات حوادث می شوند. بنابراین، محل استقرار این مراکز نقش اساسی در کاهش زمان پاسخ به تقاضا دارد و جانمایی این مراکز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش بررسی نحوه جانمایی صحیح مراکز فوریت های پزشکی با هدف حداکثر کردن پوشش تقاضا و کاهش زمان امداد و نجات در یک زنجیره تامین بشردوستانه می باشد. به منظور پاسخ به مسئله بهبود کیفیت پاسخگویی به تقاضا در مراکز فوریت های پزشکی یک مدل ریاضی ارائه شد که با درنظرگرفتن برخی شرایط برای مسئله، اقدام به یافتن بهینه ترین تعداد مکان ها برای بهبود کیفیت پاسخ گویی نموده است. برای حل این مسئله، یک الگوریتم ابتکاری که در آن از دو الگوریتم فرا ابتکاری استفاده شده است، ارائه شد. سپس تعداد 16 سناریو با استفاده از الگوریتم ارائه شده حل شد که با توجه به دقت پاسخ های به دست آمده و سرعت بالای همگرایی الگوریتم پیشنهادی می توان از آن در شبکه های بزرگ و پیچیده ای که در آن ها رسیدن به جواب دقیق در زمان معقول امکان پذیر نیست، استفاده کرد.کلید واژگان: زنجیره تامین بشردوستانه, جانمایی, مراکز فوریت پزشکی, شبیه سازی تبریدIn Iran the rate of natural disasters, especially the earthquake, is very high, hence the humanitarian supply chain management before, during and after the disaster occurrence is very important. In other hand emergency medical centers are main part of this chain. Emergency medical centers with timely treatment of injuries reduced the irreversible damage of disaster. Therefore, the location of these centers has a major role in reducing the response time to affected people and the locating of these centers is very important. The main objective of this study is to determine the location of emergency medical centers in order to maximize the demand coverage and reduce the rescue time in a humanitarian supply chain. In order to solve the emergency medical centers location problem a mathematical model was presented, considering some conditions for the problem and sought to find the optimal locations for the establishment of these centers. To solve this problem, an innovative algorithm was presented in which two meta-heuristic algorithms were used. Then, 16 scenarios were solved by using the proposed algorithm. Due to the accuracy of the obtained responses and the high speed of the convergence of the proposed algorithm, it can be used in large and complex problems that cannot reach the exact answer in a reasonable time.Keywords: Humanitarian supply chain, Locating, Emergency Medical Centers, Simulated Annealing Algorithm
-
این پژوهش، به دنبال شناسایی ابعاد و مولفه های زنجیره تامین بشردوستانه بعد از فاجعه زلزله و ارائه مدل مفهومی برای سنجش آن است.پس از طراحی پرسشنامه و تعیین روایی و پایایی آن، پرسشنامه به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بین مدیران و امدادگران سازمان های همکار در کمک رسانی ها در مناطق زلزله زده ی بم کرمان، ورزقان- اهر آذربایجان شرقی و دشتی- شنبه ی بوشهر توزیع شد که در نهایت 284 پرسشنامه از طرف مدیران و امدادگران در مورد های مطالعه تکمیل شد. در ادامه تحلیل عاملی تاییدی پرسشنامه برای بررسی روایی سازه انجام شد و سپس ارزیابی میزان اهمیت و عملکرد این اقدامات در سازمان های ذی ربط با روش آزمون میانگین انجام شد و با کمک ماتریس اهمیت- عملکرد حوزه های بهبود ابعاد و مولفه ها، شناسایی و راهبردهایی جهت بهبود عملکرد زنجیره تامین بشردوستانه بعد از فاجعه زلزله ارائه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که در زنجیره تامین بشردوستانه زلزله بعد از فاجعه، از این رو، روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ابزار گردآوری اطلاعات توصیفی-همبستگی است. بر اساس یافته های پژوهش در زنجیره تامین بشردوستانه زلزله بعد از فاجعه، گویه های «نظارت سازمان های متولی بر نحوه ی ساخت وسازها» و «هماهنگی بین سازمان های همکار در بازسازی ها»، دارای اهمیت بالا و عملکرد پایین ارزیابی شدند و در ناحیه بحرانی قرار گرفتند و در اولویت اول بهبود قرار دارند و گویه های «ارزیابی صحیح خسارت و لوازم و منابع مورد نیاز جهت بازسازی» و «استمرار حمایت های روانی و مشاوره بازماندگان» دارای اهمیت بالا و عملکرد بالا ارزیابی شدند و در اولویت بعدی قرار دارند.کلید واژگان: زنجیره تامین بشردوستانه, مدل سازی معادلات ساختاری, ماتریس اهمیت-عملکرد, زلزلهThis study intends to identify the dimensions and components of the humanitarian supply chain in post-disaster of earthquake and present conceptual model to measure it. After designing the questionnaire and determine its validity and reliability, the questionnaire was distributed between managers and rescuers in partner organizations in helping in earthquakes affected areas Bam in Kerman, Varzaqan-Ahar in east Azerbaijan and Dashti in Boshehr and finally the 284 questionnaires were completed by managers and rescuers in the case studies. Confirmatory factor analysis in order to assess the content validity of the questionnaire is used first, and then to evaluate the importance and performance of these measures in relevant organizations, the one sample t-test method was conducted, and with the help of importance-performance matrix, areas for improvement of components and dimensions are identified and strategies to improve humanitarian supply chain performance in post-disaster of earthquake was presented.
Therefore, the research method is applied and in terms of gathering information tool is descriptive-correlation. The findings indicate, the components of supervision of custodian organizations on construction and Coordination between partners in rebuilding were evaluated high importance and low performance and were located in critical area and they are in the first priority. Also, the components of Correct assessment of damages and needed Equipment and resources for rebuilding and provide continuous psychological support and advice to Survivors were evaluated in high importance and high performance and they are in the next priority.Keywords: Humanitarian Supply Chain, Structural Equation Modeling, Importance-Performance Matrix, Earthquake -
زمینه و هدفامروزه نسبت به گذشته شاهد فاجعه های طبیعی و انسانی همچون زلزله، سیل، فوران آتش فشان و غیره هستیم. فاجعه ها به علت ماهیت خاص شان تاثیرات مخرب فراوانی را بر زندگی ساکنان زمین می گذارند؛ گستردگی و شدت این تاثیرات به حدی است که توجه فراوانی را در سطح ملی و بین المللی برای رویارویی با این فجایع به خود معطوف کرده است. از این رو مدیریت زنجیره تامین بشردوستانه در قبل، حین و بعد از حادثه از اهمیت خاصی برخوردار است. در این راستا ضرورت شناسایی و تعیین ابعاد و شاخص های عملکردی، جهت ارزیابی عملکرد زنجیره تامین بشردوستانه به شدت احساس می شود. در طول تاریخ یکی از حوادث خسارت زا در ایران، زلزله بوده است و با توجه به اهمیت مدیریت زنجیره تامین این حادثه، در این مقاله به شناسایی ابعاد و شاخص های عملکردی زنجیره تامین زلزله و همچنین مشخص کردن نحوه ی ارتباط بین آن ها پرداخته شده است.روشدر ابتدا ادبیات زنجیره تامین بشردوستانه و مدل های ارزیابی عملکرد مطالعه شد تا مولفه های ارزیابی عملکرد استخراج گردد و سپس با همکاری و نظر خبرگان به غربال و دسته بندی آن ها در قالب ساختار مشخصی کار ادامه یافت. در ادامه تحلیل عاملی تاییدی بر روی ساختار مشخص شده، اجرا شد و در پایان با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری- تفسیری فازی به سطح بندی ابعاد عملکردی زنجیره تامین بشردوستانه پرداخته شد. جامعه آماری این تحقیق شامل افراد و سازمان های درگیر در زنجیره تامین بشردوستانه مربوط به حوادث زلزله ای کشور می باشند. با استفاده ابزار پرسشنامه نظر خبرگان درباره اهمیت شاخص های مدل حاصله و همچنین نحوه تاثیر و ارتباط بین ابعاد عملکردی مشخص گردید.
یافته ها ونتیجه گیریدر خروجی پژوهش ارتباط تمام شاخص ها و ابعاد عملکردی تایید گردید و چارچوبی با 13 بعد عملکردی و 44 شاخص مشخص شد و همچنین در سطح بندی ابعاد عملکردی، بعد آموزش در سطح اول و ابعاد رسیدگی به امور بازماندگان، بازسازی و تعمیر ساختمان ها و زیرساخت ها، لجستیک و امداد و هماهنگی در سطح دوم و سایر ابعاد عملکردی در سطح سوم قرار گرفتند. ابعاد عملکردی آموزش، رسیدگی به امور بازماندگان، بازسازی و تعمیر ساختمان ها و زیرساخت ها و هماهنگی در خوشه مستقل، ابعاد عملکردی مقاوم سازی، لجستیک و امداد و تهیه آب، غذا و خدمات پزشکی در خوشه پیوندی و ابعاد عملکردی ارزیابی و پایش، اقدامات فضایی-کالبدی، بهبود نظام مدیریت اطلاعات و ارتباطات زلزله، هزینه، تخلیه با پناه دادن و ذخیره سازی تدارکات و کمک های اولیه در خوشه وابسته قرار گرفتند.کلید واژگان: زنجیره تامین بشردوستانه, تحلیل عاملی تاییدی, تکنیک مدلسازی ساختاری, تفسیری فازیBackground And ObjectiveNowadays, natural and human disasters such as earthquakes, floods, volcanic eruptions etc. are increasingly occurring. Due to their specific nature, disasters have many harmful effects on the lives of the Earth dwellers. The extent and severity of the disasters impacts are great enough to attract national and international attention in order to face with them. Hence, humanitarian supply chain management is important before, during and after a disaster. In this regard, the need to find and specify the dimensions and performance indicators in order to assess humanitarian supply chain is highly evident. Earthquake has been historically one of the damaging events in Iran and considering the importance of supply chain management in this event, the present article has been addressed identifying the dimensions and indicators of supply chain performance of earthquakes as well as specifying the type of relationship between them.MethodAt first, the literature of humanitarian supply chain and performance evaluation models were studied to find the components of performance evaluation and then, they were screened and classified in terms of structure in cooperation with the experts. After that, Confirmatory Factor Analysis was performed on the specified structure. Finally, the performance dimensions of humanitarian supply chain were levelled using the FISM technique (Fuzzy Interpretive Structural Modeling). Statistical population of the prsent research includes people and organizations involved in humanitarian supply chain relating to the country's earthquake events. Using questionnaires, expert opinion about the importance of indicators of the obtained model as well as the relationship between the performance dimensions were specified.
Findings: In the conclusion of the research, the relationship between all of performance dimensions and indicators were confirmed and a structure including 13 performance dimensions and 44 indicators was specified. In the performance dimensions levelling, the dimension of education was levelled as the first level; the dimensions of handling the survivors, reconstruction and repairing buildings and infrastructure, logistics and coordination were levelled as the second level and other performance dimensions were levelled as the third level. Performance dimensions of education, handling the survivors, reconstruction and repair of buildings and infrastructure, and coordination were classified in independent cluster, the performance dimensions of retrofitting, logistics and relief, and providing water, food and medical services were classified in implanted cluster, and finally, the performance dimensions of monitoring and evaluation, spaceframe (spatialphysical), improving communication and information management system of earthquake, cost, evacuation and sheltering and storage of supplies and first aids were classified in dependent cluster.Keywords: Humanitarian Supply Chain, Confirmatory Factor Analysis, FISM (Fuzzy Interpretive Structural Modeling)
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.