به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سازمان های دولتی" در نشریات گروه "مدیریت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «سازمان های دولتی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • غلامرضا توکلی، علیرضا سعادتمندی، محمد قیومی*، محمد محمدظاهری

    کارکنان نسل Z که حضور آن ها در سازمان های دولتی به نسبت دیگر نسل ها در حال افزایش است انگاره ها، تمایل ها و ذهنیت های متناسب با نسل خوددارند و مدیریت این نسل چالش های اساسی برای سازمان ها به همراه دارد بنابراین هدف این پژوهش بررسی چالش های پیشایندی حضور کارکنان نسل Z در سازمان های دولتی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت پیمایش بوده و فلسفه این پژوهش از نوع تفسیرگرایی است. جامعه آماری این پژوهش اعضای نسل Z و خبرگان مرتبط با موضوع پژوهش می باشند در این پژوهش از روش نمونه گیری ساده برای مطالعه اعضای نسل Z و از روش نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه با خبرگان استفاده شد و نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. این پژوهش دارای دو بخش است. بخش اول تحلیل محتوای کیفی است در این بخش نخست داده های گردآوری شده با روش تحلیل محتوای کیفی مورد مداقه قرار گرفتند که منتج به احصا 475 کد و 130 مقوله و 28 معیار و نهایتا تولید 7 بعد اصلی به نام های چالش های ساختاری، چالش های ارتباطی، چالش های مدیریتی، چالش های فرهنگی، چالش های هویتی، چالش های فناوری و چالش های شغلی شد. بخش دوم پژوهش مدل سازی ساختاری تفسیری است که در آن ابعاد احصا شده از تحلیل محتوای کیفی مدل سازی شدند. در این میان چالش های فناوری و هویتی به عنوان اثرگذارترین و چالش های شغلی به عنوان اثرپذیرترین چالش ها شناسایی شدند.

    کلید واژگان: تحلیل محتوای کیفی, سازمان های دولتی, مدل سازی ساختاری تفسیری, نسل Z
    Gholamreza Tavakoli, Alireza Saadatmandi, Mohammad Ghayoumi, Mohammad Mohammadzaheri

    Generation Z employees, whose presence in government organizations is increasing compared to other generations, have ideas, desires and mentalities that are appropriate to their generation, and the management of this generation brings fundamental challenges for organizations, so the purpose of this research is to investigate the antecedent challenges of the presence of generation Z employees in government organizations. This is an applied research. The collection of information in this research is a survey and the philosophy of this research is interpretive. The statistical population of this research is members of generation Z and experts related to the research topic. In this research, simple sampling method was used to study members of generation Z and purposeful sampling method was used to interview experts, and sampling continued until theoretical saturation was reached. This research has two parts. The first part is the qualitative content analysis. In this first part, the collected data were analyzed with the qualitative content analysis method, which resulted in 574 codes, 031 categories and 82 criteria, and finally producing 7 main dimensions namely structural challenges, communication challenges, management challenges, cultural challenges, identity challenges, technological challenges and job challenges. The second part of the research is interpretive structural modeling in which the dimensions calculated from the qualitative content analysis were modeled. technology and identity challenges were identified as the most effective and job challenges as the most impressionable challenges.

    Keywords: Generation Z, Governmentorganization, Interpretative Structuralmodeling, Qualitative Content Analysis
  • شهره احمدپور، کرم الله دانش فرد*، عباس طلوعی اشلقی، فریدون رهنمای رود پشتی

    سرمایه انسانی به عنوان سرمایه با ارزش و رقابتی سازمان ها محسوب و مدیران آگاه به اهمیت منابع انسانی، قادر به ایجاد مزیت رقابتی برای آینده سازمان و تحول و رشد اقتصادی کشور خواهند بود. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی سنجش سرمایه انسانی ملی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر رویکرد توصیفی- پیمایشی و به لحاظ روش تحقیق از نوع کمی می باشد. جامعه آماری تحقیق دو بخش است. برای گردآوری اطلاعات، در بخش کیفی پس از استخراج الگوی مفهومی از ادبیات تحقیق، الگو از طریق نظرسنجی از خبرگان و اساتید مدیریت منابع انسانی با استفاده از تکنیک دلفی تائید شد. بخش کمی مدیران و کارشناسان منابع انسانی سازمان های دولتی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بودند و نمونه آماری به کمک جدول مورگان تعیین گردید. داده ها به کمک ابزار پرسشنامه از خبرگان و کارکنان گردآوری و روایی پرسشنامه با نظرات خبرگان و پایایی آن با آلفای کرون باخ تائید و تجزیه وتحلیل داده ها با رویکرد معادلات ساختاری انجام گردید. بر اساس یافته های پژوهش، ابعاد الگوی سنجش سرمایه انسانی ملی، عبارت بودند از بعد شخصی، بعد شغلی، بعد سازمانی، سرمایه معنوی، سرمایه فکری. نتایج تحقیق حاکی از قابلیت کاربرد الگوی سنجش سرمایه انسانی ملی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی می باشد.

    کلید واژگان: سرمایه انسانی, ارزش سرمایه انسانی, سنجش سرمایه انسانی ملی, وزارت تعاون, کار و رفاه اجتماعی, سازمان های دولتی
    Shohreh Ahmadpour, Karamollah Daneshfard *, Abbas Toloie Eshlaghy, Fereydon Rahnama Rodpashti

    Human capital is considered as a valuable and competitive capital of organizations, and managers who are aware of the importance of human resources will be able to create a competitive advantage for the future of the organization and the economic development and growth of the country. The purpose of this research is to provide a model for measuring national human capital. The current research is applied in terms of purpose, descriptive-survey approach, and quantitative in terms of research method. The statistical population of the research is two parts. To collect information, in the qualitative section, after extracting a conceptual model from the research literature, the model was confirmed through a survey of experts and professors of human resource management using the Delphi technique. A small part were managers and human resources experts of government organizations of the Ministry of Cooperation, Labor and Social Welfare, and the statistical sample was determined with the help of Morgan's table. The data was collected with the help of a questionnaire from experts and employees, and the validity of the questionnaire was confirmed with the experts' opinions and its reliability was confirmed with Cronbach's alpha, and the data was analyzed using the structural equation approach. Based on the findings of the research, the dimensions of the national human capital measurement model were personal dimension, occupational dimension, organizational dimension, spiritual capital, intellectual capital. The research results indicate the applicability of the national human capital measurement model in the Ministry of Cooperation, Labor and Social Welfare.

    Keywords: Human Capital, The Value Of Human Capital, Measurement Of National Human Capital, Ministry Of Cooperation, Labor, Social Welfare, Government Organizations
  • مهناز نقی یان، کرم الله دانشفرد*، پروانه گلرد
    زمینه و هدف

    سازمان ها برای اینکه بتوانند نیروی انسانی خود را حفظ کرده و ضریب ترک مشاغل را پایین نگاه دارند، ناگزیرند  که بستر لازم را برای توسعه منابع انسانی، بخصوص نیروهای کارآمد و متخصص فراهم سازند. از  این رو، باید درصدد توسعه بینش خود در ارتباط با موفقیت مسیر شغلی باشند. هدف این پژوهش طراحی الگویی برای موفقیت در مسیرشغلی سازمان های دولتی ایران می باشد.

    روش تحقیق:

     روش پژوهش مبتنی بر تکنیک دلفی می باشد. جامعه آماری را خبرگان دانشگاهی سازمانی تشکیل دادند. پنل دلفی متشکل از 10 خبره بود و بازخوردها از خبرگان طی سه مرحله و براساس پرسشنامه خبرگی صورت گرفت.

    یافته‎ ها: 

    در دور اول دلفی، 326 شاخص، و از این تعداد در دور دوم و ارزیابی مولفه های موفقیت مسیرشغلی، 256 شاخص در 53 مولفه از دید خبرگان، تحلیل در موفقیت مسیرشغلی ارزیابی شد. در دور سوم، ابعاد موفقیت مسیرشغلی (17 بعد)، در 4 محور بهبود مستمر موقعیت های عینی، نهادینه سازی موفقیت پذیری ذهنی، سیاست گذاری یکپارچه در ساخت مسیرشغلی، و ارزیابی موفقیت مسیرشغلی موردارزیابی قرار گرفتند.

    نتیجه گیری

    می توان عنوان نمود که در طراحی الگوی موفقیت مسیرشغلی به همسویی درونی و اجرایی با واقعیت های شغلی سازمان و خواست نیروها توجه نمود. سازمان های دولتی می بایست در طراحی و تدوین برنامه های مسیرشغلی کارکنان از رویکرد کارمندمحوری بهره جویند.

    کلید واژگان: موفقیت شغلی, موفقیت مسیرشغلی, سازمان های دولتی
    Mahnaz Naghian, Karamallah Daneshfard, Parvaneh Gelard
    Background and purpose

    To effectively retain human resources and minimize turnover rates, organizations must establish a supportive framework for the development of human capital, particularly among efficient and specialized personnel. Consequently, it is essential for organizations to enhance their understanding of the factors contributing to successful career trajectories. This research aims to design a successful career path framework for government organizations in Iran

    Research method

    The research methodology employed the Delphi technique. The statistical population comprised organizational academic experts. The Delphi panel was constituted of 10 experts, and expert feedback was collected in three iterative stages utilizing a structured questionnaire.

    Findings

    In the initial round of the Delphi method, 326 indicators were identified. Following this, in the subsequent round, 256 indicators were assessed in relation to components of career path success, encompassing 53 distinct components from the experts' perspectives. In the third round, 17 dimensions of career path success were evaluated across four axes: continuous improvement of objective conditions, institutionalization of mental success, integrated policy-making in career path development, and evaluation of career path success.

    Conclusion

    It is essential to prioritize internal and executive alignment with organizational job realities and external demands when developing the success model for career pathways. Government organizations should leverage an employee-centered approach in the design and formulation of employee career path strategies.

    Keywords: Career Success, Career Path Success, Government Organizations
  • محسن محمدی*
    توسعه انسانی عبارت از فرآیند بسط انتخاب های انسانی در بستر فضای اجتماعی قابلیت زا برای زندگی مناسب، اخلاقی، آزاد و با شان انسانی است. در استان اصفهان با توجه به تحقیقات انجام شده واسناد کتابخانه ای و علی رغم استعدادهای بسیار زیادی که وجود دارد و همچنین زمینه های آمایشی در بعضی از سازمان های دولتی بنظر میرسد مدل مطلوبی برای توسعه قابلیت های انسانی سازمان های دولتی این مورد پژوهشی وجود ندارد. بنابراین هدف از این تحقیق که به شیوه کیفی انجام شده است، ارائه مدل توسعه قابلیت های انسانی در سازمان های دولتی با رویکرد آمایش سرزمینی است و بد ین منظور نمونه گیری هدفمند وبه روش گلوله برفی با 17 نفراز کارشناسان و بر اساس جدول شماره 2 و با مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد و پس از حصول از اشباع نظری، محقق داده ها را براساس استراتژی گرندد تئوری و روش سیستماتیک کدگذارینمود.با توجه به رویه های ذکر شده برای رسیدن به اهداف پژوهش، داده های اطلاعاتی گردآوری و تحلیل شد. و مولفه های مدل، شامل مولفه های استخراج شده از متن مصاحبه ها و بصورت 181 کد مستخرج نهایی و در قالب 72 مفهوم و 32 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی (بعد) شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده (فرآیندها و استراتژیها) ، راهبرد ها و پیامد ها بود
    کلید واژگان: توسعه, آمایش سرزمینی, سازمان های دولتی, قابلیت های انسانی, توسعه قابلیت های انسانی
    Mohsen Mohammadi *
    Human development is the process of expanding human choices within a capability-enhancing social space, enabling a dignified, ethical, free, and meaningful life. Capabilities refer to an individual's capacity to engage in valuable actions, attain meaningful positions, or access opportunities and fundamental freedoms to fulfill their functions. The development of human capabilities involves a set of organized actions to identify, evaluate, and enhance individuals' competencies to improve both individual and organizational performance, as well as the desired organizational changes .In Isfahan Province, according to the conducted researches and library documents and despite the many talents that exist and also the fields of training in some government organizations, it seems that there is no suitable model for the development of human capabilities in government organizations.The aim of this qualitative research is to present a model for the development of human capabilities within government organizations with a territorial approach.The aim of this qualitative research is to present a model for the development of human capabilities within government organizations with a territorial approach. To achieve this, purposive sampling was conducted through snowball sampling. It was conducted with 17 experts based on Table No. 2 and with semi-structured interviews, and after achieving theoretical saturation, the researcher analyzed the data based on the strategy of grand theory and systematic coding method. According to the procedures mentioned in order to achieve the objectives of the research, information data was collected and analyzed. and the components of the model, including the components extracted from the text of the interviews and in the form of 181 final extracted codes in the form of 72 concepts, 32 sub-categories and 6 main categories): causal, contextual, intervening, phenomenon (processes and strategies), strategies, and consequences
    Keywords: Development, Land Use Planning, Government Organizations, Human Capabilities, Human Capability Development
  • الهام ملا، مهدی خیراندیش*، داود کیا کجوری، محمدجواد تقی پوریان

    در دنیای پیچیده و پویای امروز، سازمان ها به ویژه سازمان های دولتی، برای دستیابی به اهداف خود و پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه، به دنبال بهره گیری از روش های نوین مدیریت می باشند. یکی از این روش ها، ایجاد و توسعه تیم های کاری هم افزا است. تیم های هم افزا، گروه هایی هستند که اعضای آن با همکاری و تعامل مستمر، به دنبال ایجاد ارزش افزوده و دستیابی به اهداف مشترک می باشند.در ایران، سازمان های دولتی نیز با چالش های مختلفی از جمله پیچیدگی ساختار، بروکراسی اداری و کمبود منابع روبرو هستند. در این شرایط، ایجاد تیم های کاری هم افزا می تواند به عنوان یک راهکار موثر برای افزایش کارایی، خلاقیت و نوآوری در این سازمان ها مطرح شود. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل الگوی تیم های کاری هم افزا در سازمان های دولتی ایران با روش فراترکیب انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش، تحلیلی-توصیفی است که با استفاده از روش پژوهش کیفی فراترکیب صورت گرفت. روش فراترکیب با استفاده از گام های هفت گانه روش سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مقالات در پایگاه های معتبر داخلی و خارجی، طی سال های 2000-2024 بود که 27 مقاله، براساس معیارهای تحقیق، انتخاب شدند. عوامل اصلی و فرعی الگو با استفاده از روش تحلیل تم استخراج شد. براساس نتایج فراترکیب، عوامل الگوی تیم های کاری هم افزا در سازمان های دولتی ایران شامل 85 مفهوم اولیه، 18 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی است که عبارتند از عوامل نرم سازمانی، مدیریت منابع انسانی هم افزا، فرآیندهای تیمی هم افزا، تعاملات درونی تیم های هم افزا و عضو هم افزا. یافته های این تحقیق، برنامه ریزان و سیاست گذاران را در زمینه دستیابی و تحقق تیم های کاری هم افزا هدایت می نماید.

    کلید واژگان: تیم های کاری, هم افزایی, تیم های کاری هم افزا, سازمان های دولتی, فراترکیب
    Elham Mala, Mehdi Keirandish*, Davood Kia Kojouri, Mohammadjavad Taghipourian

    This research was carried out with the purpose of identifying the factors of the complementary work team model in Iran's government organizations with meta-composite method. The current research is analytical-descriptive in terms of its practical purpose and in terms of the research method, which was carried out using the meta-composite qualitative research method. The metasynthesis method was performed using the seven steps of the method of Sandelowski and Barroso (2007). The statistical population of the research included all the articles in reliable domestic and foreign databases during the years 2000-2024, and 27 articles were selected based on the research criteria. The main and secondary factors of the pattern were extracted using the theme analysis method. Based on the meta-combination results, the factors of the model of complementary work teams in Iranian government organizations include 85 primary concepts, 18 sub-categories and 5 main categories, which include organizational soft factors, complementary The main and secondary factors of the pattern were extracted using the theme analysis method human resource management, complementary based on the research criteria team processes, complementary team internal interactions and complementary members. The findings of this research guide planners and policy makers in the field of achieving and realizing complementary work teams.

    Keywords: Work Teams, Synergy, Complementary Work Teams, Government Organizations, Hybridization
  • محسن آقاعلی خانی، محمدرضا آزاده دل*، حسین گنجی نیا

    پیامدهای مخرب بحران های اخیر ناشی از عدم درک پویایی سازمانی بر اقتصاد و سیاست کشور، نشان دهنده تاب آوری پایین خط مشی های اقتصاد ملی در مواجهه با شوک های داخلی و خارجی است. ازاین رو، حکمرانی سازمانی ناشی از درک پایین برنامه ریزی درکشور با چالش ها و بحران های سیاسی، اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی دست و پنجه نرم می کند. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های آمیخته است که برای شناسایی ابعاد و مولفه های مدل از تحلیل مضمون و بخش شناسایی ساختار و بررسی روایی و حالت فعلی رابطه در انواع سازمان های دولتی از پیمایش و برای سنجش در سازمانها از سیستم استنتاج فازی استفاده شده است نتایج بدست آمده به 4 بعد تاب آوری سازمانی شامل تسهیل گرها؛ اصول تاب آوری؛ ظرفیت و زیرساختها منتهی شد. پس از اعتبارسنجی نیز دو گویه حذف گردید و سنجه ها در مدل سیستم استنتاج وارد شدند. یافته ها برای اجرای برنامه ها و خط مشی ها در وزارت کشور به اجرا درآمد و میزان تاب آور بودن وزارت کشورکه خود یکی از متولیان تاب آوری است در حد متوسط شناسایی گردید.

    کلید واژگان: تاب آوری, تاب آوری سازمانی, سنجش تاب آوری, سازمان های دولتی
    Mohsen Aghaalikhani, Mohammadreza Azadehdel*, Hosain Ganjinia

    The destructive consequences of the recent crises caused by the lack of understanding of organizational dynamics on the country's economy and politics show the low resilience of national economic policies in the face of internal and external shocks. Therefore, organizational governance due to low understanding of planning in the country is struggling with political, economic-social and cultural challenges and crises. The current research is a type of mixed research, in which to identify the dimensions and components of the model, thematic analysis and the structure identification part, and the validation and current state of the relationship in all kinds of government organizations, are used from a survey, and the fuzzy inference system is used to measure the organizations. The obtained results are related to 4 dimensions of organizational resilience, including facilitators; principles of resilience; The capacity and infrastructure were exhausted. After the validation, two items were removed and the measurements were entered in the inference system model. The findings were implemented for the implementation of programs and policies in the Ministry of Interior and the level of resilience of the Ministry of Interior, which is itself one of the guardians of resilience, was identified as moderate.

    Keywords: Resilience, Organizational Resilience, Measuring Resilience, Government Organizations
  • فرزانه صادقی، کرم الله دانش فرد*، مهدی خیراندیش، نازنین پیله وری

    جانشین پروری به عنوان یک سازوکار ارزشمند در پیشرفت و بهبود سازمان شناخته شده است و حفظ و نگهداری این سرمایه از اهمیت فراوانی برخوردار است. با عنایت به اهمیت جانشین پروری در سازمان های دولتی ایران، بررسی ابعاد و مقوله های جانشین پروری سازمان های دولتی ضروری می نماید؛ بنابراین هدف از این پژوهش شناسایی مقوله های جانشین پروری در سازمان های دولتی که شامل مرکز آمار ایران و معاونت آمار سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان ها می باشد است. پژوهش حاضر، کیفی و به روش تحلیل مضمون با رویکرد استقرائی می باشد. جامعه آماری این مطالعه، تعداد 18 نفر از خبرگان آمار ایران و معاونت آمار سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان ها می باشد. برای جمع آوری و تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک مصاحبه و کدگذاری داده ها استفاده شد. بر اساس یافته ها، مقوله های جانشین پروری در سازمان های دولتی ایران که شامل تعیین شایستگی های و تدوین مدل شایستگی، استعدادیابی، تعیین بانک اطلاعات جانشینی، جانشین گزینی، آموزش و توسعه جانشین منتخب، ماندگاری و هم راستایی راهبردی بودند شناسایی گردیدند.

    کلید واژگان: جانشین پروری, سازمان های دولتی, مرکز آمار
    Farzaneh Sadeghi, Karamollah Daneshfard*, Mehdi Khairandish, Nazanin Pilevari

    Succession is known as a valuable mechanism in the progress and improvement of the organization, and the preservation and maintenance of this capital is of great importance. Considering the importance of succession in Iran's government organizations, it is necessary to examine the dimensions and categories of succession in government organizations. Therefore, the purpose of this research is to identify the categories of succession in government organizations, which include the Iranian Statistics Center and the Deputy Statistics Office of the Provincial Management and Planning Organization. The current research is qualitative and thematic analysis with an inductive approach. The statistical population of this study is the number of 18 experts of Iranian statistics and the deputy statistics of the provincial management and planning organization. The interview technique and data coding were used to collect and analyze the data.Based on the findings, the categories of succession planning in Iran's government organizations were identified, which included determining competencies and compiling a competency model, finding talent, determining the succession information bank, selecting a successor, training and developing the chosen successor, sustainability and strategic alignment.

    Keywords: Succession, Government Organizations, Statistics Center
  • ارائه الگوی حکمرانی سرمایه های انسانی با رویکرد مدیریت کارآمد
    حسام صبوری، حسن زارعی متین*، یحیی داداش کریمی
    هدف

    هدف از این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی حکمرانی سرمایه های انسانی با رویکرد مدیریت کارآمد در سازمان های دولتی ایران، به ویژه وزارت صنعت، معدن و تجارت (IMIDRO) است. 

    روش شناسی:

     این پژوهش به روش آمیخته انجام شده است. ابتدا با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 مدیر منابع انسانی به صورت هدفمند انجام شد تا به اشباع نظری برسد. سپس، مدل پیشنهادی از طریق توزیع پرسشنامه بین 380 نفر از مدیران و کارکنان سازمان های دولتی اعتبارسنجی شد. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری تحلیل شدند. 

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان می دهد که حکمرانی کارآمد سرمایه های انسانی می تواند بهبود قابل توجهی در عملکرد سازمان های دولتی ایجاد کند. نتایج مصاحبه ها و تحلیل کدگذاری نشان داد که افزایش تعاملات تیمی، بهبود شایستگی های فردی و استفاده بهینه از توانمندی های نیروی انسانی از عوامل کلیدی موفقیت در حکمرانی سرمایه های انسانی هستند. همچنین، الگوی پیشنهادی از طریق معادلات ساختاری مورد تایید قرار گرفت. 

    نتیجه گیری

    الگوی حکمرانی سرمایه های انسانی با رویکرد مدیریت کارآمد می تواند به بهبود عملکرد سازمان ها و دستیابی به اهداف توسعه ای منجر شود. این مدل با ایجاد سازوکارهای مدیریتی قوی، توانمندی های نیروی انسانی را فعال کرده و موجب ارتقای بهره وری و کارایی سازمان های دولتی می شود. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان مبنایی برای بهبود حکمرانی سرمایه های انسانی در سایر سازمان های دولتی و خصوصی نیز مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: حکمرانی سرمایه انسانی, مدیریت کارآمد, سازمان های دولتی, نظریه داده بنیاد, معادلات ساختاری
    Presenting a Human Capital Governance Model with an Efficient Management Approach
    Hesam Sabouri, Hasan Zarei Matin *, Yahya Dadash Karimi
    Objective

    The objective of this study is to design and validate a human capital governance model with an efficient management approach in Iran’s public organizations, particularly in the Ministry of Industry, Mine, and Trade (IMIDRO). 

    Methodology

    This study employed a mixed-method approach. Initially, semi-structured interviews were conducted with 10 purposefully selected human resource managers using grounded theory until theoretical saturation was achieved. The proposed model was then validated through the distribution of questionnaires among 380 managers and employees in public organizations. The collected data were analyzed using structural equation modeling (SEM). 

    Findings

    The results indicate that efficient human capital governance can significantly improve the performance of public organizations. Interview findings and coding analysis revealed that increasing team interactions, improving individual competencies, and optimizing human capital utilization are key success factors in human capital governance. Additionally, the proposed model was confirmed through structural equation modeling. 

    Conclusion

    The human capital governance model with an efficient management approach can lead to improved organizational performance and the achievement of developmental goals. By creating strong management mechanisms, the model activates human capital capabilities, enhancing productivity and efficiency in public organizations. The findings of this study can serve as a basis for improving human capital governance in other public and private organizations as well.

    Keywords: Human Capital Governance, Efficient Management, Public Organizations, Grounded Theory, Structural Equation Modeling
  • رضا بیدآبادی امین*، کیومرث احمدی، عادل صلواتی

    افزایش پیچیدگی و عدم قطعیت در روندهای گوناگون جوامع انسانی امکان شناسایی رویدادهای موثر آینده را از طریق تعمیم به گذشته بسیار دشوار ساخته است آینده پژوهی به جای شناخت یک حالت از آینده به مطالعه آینده های بدیل می پردازد و با ارائه راهبردهایی آینده محور در جهت ساخت آینده اقدام می کند. هدف از پژوهش حاضر تبیین تصویر آینده نظام مدیریتی سازمان های دولتی و راهبردهای ارتقای این نظام در چهار لایه لیتانی، اجتماعی، گفتمان و استعاره مبتنی بر روش تحلیل لایه ای علت ها بود. با نوآوری در این رویکرد می توان از طریق شناسایی عوامل ریشه ای یک پدیده در چهار لایه از حال به آینده حرکت کرد و پس از شناسایی و تبیین عوامل موثر بر آینده یک پدیده به تدوین راهبردهایی برای اقدام در زمان حال پرداخت و از آینده به حال حرکت کرد. پس از مرور ادبیات پژوهشی و با تشکیل پنل 12 نفری خبرگان در چهار مرحله تصویر آینده نظام مدیریتی، در چهار لایه شناسایی شد و سپس 5 راهبرد در سطح استعاره ها، 7 راهبرد در سطح گفتمان ها، 21 راهبرد در سطح نظام ها و 16 راهبرد در سطح لیتانی ارائه شدند، تا بتوان با کاربست این راهبردها در راستای بهبود مدیریت سازمان های دولتی سیاست های لازم را تدوین و اجرایی نمود.

    کلید واژگان: نظام مدیریتی, سازمان های دولتی, تحلیل لایه ای
    Reza Bid Abadie Amin *, Kumars Ahmadie, Adel Salavati

    The increasing complexity and uncertainty in the various processes of human societies have made it very difficult to identify influential future events by generalizations to the past. Instead of recognizing a state of the future, futures research studies alternative futures and offers future-oriented strategies for building the future. This study aimed to explain the future image of the management system of government organizations and the procedures to promote this system in the four layers of Litany, social, discourse, and metaphor based on the method of Causal Layered Analysis. Innovations in this approach make it possible to move from the present to the future by identifying the root causes of a phenomenon in four layers. Moreover, after identifying and explaining the factors affecting the future of a phenomenon, we are enabled to formulate strategies for taking measures and moving from the future to the present. After reviewing the research literature and forming a panel of experts in four stages with 12 experts, we identified the future image of the management system in four layers. Then, we presented five strategies at the level of metaphors, seven strategies at the level of discourses, 21 strategies at the level of systems, and 16 strategies at the level of Litany that can be used to develop and implement the necessary policies to improve the management of government organizations.

    Keywords: Management System, Government Organizations, Layered Analysis
  • علیرضا فلاحی، امین نیک پور *، رضا زارع، ملیکه بهشتی فر
    زمینه و هدف

    در تمامی ادوار زندگی سازمانی، تفرقه بین منافع رئیس و مرئوس یا کارفرما و کارگر وجود داشته است و عوامل زیادی سبب ایجاد چنین مشکلی بوده و پیامدهای نامطلوبی را نیز به همراه داشته است. هدف این پژوهش طراحی مدل پیشایندها و پسایندهای تفرقه انگیزی در سازمان های دولتی می باشد.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر، از لحاظ هدف در زمره پژوهش های پیمایشی بوده که به صورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد. در مصاحبه های انجام شده از 12 نفر خبره سازمانی و دانشگاهی تا اشباع نظری استفاده شد که پس از کدگذاری ها، مدل نهایی استخراج گردید.

    یافته ‎ها: 

    مدل طراحی شده دارای 6 بعد و 23 مولفه می باشد که پیشایندها شامل ابعاد ساختار تمرکزگرا، شخصیت پنهان کار، مدیران و رهبران دورو، و فرهنگ سیاست زده و پسایندها شامل ابعاد نتایج مخرب فردی و سازمانی می باشند که عوامل شناسایی شده مورد تایید خبرگان قرار گرفتند.

    نتیجه گیری

    برای کاهش تفرقه انگیزی سازمانی، تمرکز بر پیشایندها جهت کنترل و پیش بینی مهم و ضروری است که در نتیجه باعث بهبود روابط و کاهش نتایج مخرب فردی و سازمانی خواهد شد.

    کلید واژگان: تفرقه, تفرقه انگیزی, سازمان های دولتی
    Alireza Fallahi, Amin Nikpour *, Reza Zare, Malike Beheshti Far
    Background and purpose

    In all periods of organizational life, there has been a division between the interests of the boss and the subordinates or the employer and the worker, and many factors have caused such a problem and brought adverse consequences. The purpose of this research is to design a model for antecedents and consequences of divisiveness in public organizations.

    Research method

    The current research, in terms of its purpose, is among the survey researches, which was conducted qualitatively and using the content analysis method. In the conducted interviews, 12 organizational and academic experts were used until theoretical saturation, and after coding, the final model was extracted.

    Findings

    The designed model has 6 dimensions and 23 components, the antecedents include the dimensions of the centralizing structure, hidden personality, double-minded managers and leaders, and politicized culture, and the consequences include the dimensions of individual and organizational destructive results, which are the identified factors that were approved by experts.

    Conclusion

    To reduce organizational divisiveness, it is important and necessary to focus on antecedents for control and prediction, which will improve relationships and reduce destructive individual and organizational results.

    Keywords: Division, Divisiveness, Public Organizations
  • رحمت الله قلی پور سوته*، شبنم زرجو، حیدر نجفی رستاقی
    زمینه و هدف

    مدیریت منابع انسانی به عنوان یک رشته علمی و عملی، در حال رشد و جهش شگفت انگیزی است؛ اما با توجه به عوامل گوناگون با چالش هایی مواجه می شود که در صورت تدابیر صحیح و بهنگام، می تواند آن را به فرصت های ناب تبدیل کند و از قبل آن به مزیت رقابتی دست یابد. این چنین کارکرد منابع انسانی در سطوح ملی و کلان، می تواند بسترساز پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور شود. بر اساس آنچه بیان شد، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر مدیریت منابع انسانی ملی با تاکید بر چالش های منابع انسانی، در سه بعد ساختاری، زمینه ای و رفتاری است.

    روش

    روش پژوهش مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای بود و با بهره گیری از روش فراترکیب انجام شد. روش نمونه گیری از نوع هدفمند و در دسترس بود. همچنین، در راستای گردآوری داده ها، به پایگاه های علمی داخلی و خارجی رجوع شد که از آن جمله، می توان پایگاه های داخلی مگیران، ایرانداک، پایگاه علوم انسانی، نورمگز و اس آی دی اشاره کرد. از پایگاه های خارجی نیز پایگاه های گوگل اسکولار و ساینس دایرکت و امرالد بررسی شد. در گام نخست، بر اساس گردآوری مطالعات پیشین، عوامل موثر در قالب مضامین استخراج شد؛ سپس مبتنی بر فرایند فراترکیب، در چارچوب مدل سه شاخگی، در سه محور ساختار، زمینه و رفتار این عوامل دسته بندی شدند.

    یافته ها

    بر اساس یافته ها، مهم ترین عوامل موثر بر منابع انسانی ملی، در بعد ساختاری عبارت اند از: «بلوغ معماری و ساختاری مدیریت منابع انسانی»، «اصلاح فرایندها و ساختارها و قوانین خط مشی گذاری منابع انسانی در سطح ملی»، «بازسازی ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مرتبط با مدیریت منابع انسانی در سطح ملی»، «اصلاح ساختارهای آموزش و توانمندسازی در سطح ملی». مهم ترین عوامل در بعد زمینه ای عبارت اند از: «وضعیت توسعه یافتگی کشور»، «بلوغ نوآوری در سیستم های مدیریت منابع انسانی»، «جهانی شدن و بین المللی شدن منابع انسانی»، «تفاوت های فرهنگی و زمینه ای در کشورها»، «حکمرانی مشارکتی در مدیریت منابع انسانی»، «فناوری و نقش آن در مدیریت منابع انسانی». در نهایت مهم ترین عوامل در بعد رفتاری عبارت اند از: «توجه به مولفه های فرهنگی و اجتماعی در مدیریت منابع انسانی ملی»، «بازسازی نگرش ها، ادراکات و رفتارهای اجتماعی در مدیریت منابع انسانی ملی»، «توجه به مولفه های چندملیتی و تفاوت های قومیتی»، «اهمیت رهبری و شبکه سازی در مدیریت منابع انسانی ملی».

    نتیجه گیری

    دستاورد ویژه پژوهش مبتنی بر بررسی و تحلیل مطالعات پیشین، اشاره به آن دارد که در طراحی نظام مدیریت منابع انسانی ملی، ضرورت دارد که هم زمان به مولفه های ساختاری و مولفه های زمینه ای و مولفه های رفتاری توجه ویژه ای شود. در پژوهش حاضر، متناسب با شناسایی این علل، راه کارهایی برای نظام مدیریت ارائه شد. سهم دانش افزایی و کاربردی پژوهش حاضر را می توان در توجه به چالش های منابع انسانی در لایه ها و سطوح کلان و ملی و با نگاه نهادی دانست.

    کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, مدیریت منابع انسانی ملی, چالش های منابع انسانی, سازمان های دولتی, روش فراترکیب
    Rahmatollah Ghoulipour Souteh *, Shabnam Zarjou, Heidar Najafi Rastaghi
    Background & Purpose

    Human resource management as a scientific and practical field is growing and developing amazingly, but due to various factors, it faces challenges that can turn it into pure opportunities and a competitive advantage in the case of correct and timely measures achieved. Such a function of human resources at the national and macro levels can become a platform for the economic progress and development of the country, thus, the purpose of the current research is to identify the factors affecting the management of national human resources with an emphasis on the challenges of human resources in three structural, contextual, and behavioral dimensions.

    Methodology

    The research method is based on library studies and using meta-synthesis method. The sampling method is purposeful and available sampling, and domestic and foreign scientific databases are also referred to in the collection databases. Among the internal databases, Magiran, Irandoc, ensani.ir, Noormags, and SID can be mentioned.  From the foreign databases, Google Scholar, Science Direct, and Emerald sites were also examined. In the first step, based on the collection of previous studies, effective factors were extracted in the form of themes, then based on the meta-synthesis process in the framework of the three-pronged model, these factors were categorized in the three dimensions of structure, context and behavior.

    Findings

    According to the findings, the most important factors in the structural dimension include "architectural and structural maturity of human resources management", "amendment of processes and structures and laws of human resources policy at the national level", "reconstruction of social, economic and political structures related to human resources management in national level", "modification of education and empowerment structures at the national level"; and the most important factors in the context dimension include "state of development of the country", "maturity of innovation in human resources management systems", "globalization and internationalization of human resources", "cultural and contextual differences in countries", "participatory governance in human resources management", "technology and its role in human resource management" and the most important factors in the behavioral dimension include "attention to cultural and social components in the management of national human resources", "reconstruction of social attitudes, perceptions and behaviors in the management of national human resources", "attention to multinational components and ethnic differences", "the importance of leadership and networking in the management of national human resources" have been identified in the policy making process of national human resources.

    Conclusion

    The special achievement of the research, based on the review and analysis of previous studies, pointed out that in the design of the national human resources management system, it is necessary to pay special attention to structural components, contextual components, and behavioral components at the same time, and therefore, in accordance with the identification of these causes, solutions for the system management was provided. Moreover, the knowledge-building and practical contribution of the current research can be seen in considering the challenges of human resources at macro and national levels and from an institutional perspective.

    Keywords: Human Resource Management, National Human Resource Management, Human Resource Challenges, Government Organizations, Meta-Synthesis Method
  • منیره محبعلی پور، حمزه خواستار*، مریم طهرانی، اکبر حسن پور
    زمینه و هدف

    رفتارهای شجاعانه برای سازمان ها بسیار مهم هستند؛ زیرا ضمن برطرف مشکلات آن ها، اعتماد طولانی مدت را به سازمان القا می کنند. هدف این پژوهش، فهم فرایند انتخاب رفتار شجاعانه در سازمان های دولتی است.

    روش

    پژوهش از نوع کاربردی با رویکرد کیفی است و با روش تئوری داده بنیاد اجرا شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش خبرگان حوزه رفتاری منابع انسانی سازمان های دولتی استان آذربایجان شرقی (شهر تبریز و مرند) بودند که با روش نمونه گیری هدفمند برگزیده شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 کدگذاری و تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها

    براساس نتایج این پژوهش، مقوله محوری انتخاب رفتار شجاعانه، در قالب مولفه های فرعی «پشتکار و تاب آوری»، «دلیری و شهامت»، «کنشگری و بی تفاوت نبودن به انحراف های مشاهده شده» و «توان حفظ هویت و صداقت در بیان حقیقت» تعریف شد. شرایط علی در قالب مولفه های عوامل فردی و ساختاری، شرایط زمینه ای در قالب مقوله های شخصیت و عملکرد مدیران، فشار اجتماعی، سازمان غیررسمی و زمینه های تربیتی و اجتماعی و شرایط مداخله گر در قالب مقوله های عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دسته بندی شدند. راهبردها نیز در قالب مقوله های توسعه فرهنگ خطرپذیری، الگوسازی از افراد شجاع و نشر روایت های آنان، آگاهی بخشی و آموزش منابع انسانی، گسترش تعاملات دوسویه و چندسویه موثر و طراحی سازوکارهای تشویقی و حمایتی مروج رفتارهای شجاعانه شناسایی شد. در نهایت، پیامدها به مقوله های دستاوردهای فردی، سازمانی و فراسازمانی دسته بندی شدند.

    نتیجه گیری

    مدیران و سیاست گذاران حوزه منابع انسانی می توانند به کمک مدل پارادایمی ارائه شده در این پژوهش با رفتارشجاعانه، فرایند انتخاب آن و پیامدهای حاصل از بروز این رفتار در سازمان ها آشنا شوند و در نهایت به یک سری اصلاحات ساختاری، فرهنگی و سیاسی برای توسعه رفتار شجاعانه دست بزنند.

    کلید واژگان: شجاعت جسمی, شجاعت اخلاقی, شجاعت اجتماعی, سازمان های دولتی
    Monire Mohebalipour, Hamze Khastar *, Maryam Tehrani, Akbar Hassanpoor
    Background & Purpose

    Courageous behaviors are very important for organizations because they can solve their problems and instill long-term trust in the organization. The purpose of this research is to understand the process of choosing courageous behavior in public organizations.

    Methodology

    This research is applied research with a qualitative approach and grounded theory method was used. The participants in this research were experts in the behavioral-human resources field of public organizations of East Azerbaijan province (Tabriz & Marand Cities) were selected as a statistical sample through a purposeful sampling method. The tool of data collection was semi-structured interview. The obtained interview data was analyzed and codified using Maxquda Version 2020.

    Findings

    Based on the result, the central category was explained in four subcategories of "persistence and resilience", "brave and boldness", "activity and not being indifferent to observed deviations", and "the ability to preserve identity and honesty in telling the truth". Causal conditions were classified in the form of two categories of individual and structural factors, background conditions in the form of managers' personality and performance, social pressure, informal organization and educational and social contexts, and intervening conditions in the form of economic, political and cultural factors. Actions-reactions were also identified in the form of the categories of developing a risk-taking culture, modeling brave people and publishing their narratives, raising awareness and training human resources, expanding effective bilateral and multilateral interactions, and designing encouraging and supportive mechanisms promoting courage behaviors. Finally, the results were categorized into the categories of individual, organizational, and extra-organizational achievements.

    Conclusion

    Human resources managers can learn about courageous behavior, its choosing process, and the consequences of this behavior in organizations with the help of the paradigm model presented in this research and finally, make a series of structural, cultural, and political reforms to develop courage behavior.

    Keywords: Physical Courage, Moral Courage, Social Courage, Public Organizations
  • حسین رسولی، مرتضی موسی خانی*، مهدی الوانی، پرهام عظیمی
    هدف

    هدف از اجرای این پژوهش، طراحی و ارائه مدل منابع انسانی نوآور، مبتنی بر حمایت سازمانی ادراک شده و به طور خاص، در سازمان های دولتی قزوین است.

    روش

    روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت داده ها، آمیخته اکتشافی (کیفی کمی)، بر حسب هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش اجرا، از نوع توصیفی پیمایشی است. بخش کیفی با بهره گیری از روش تحلیل مضمون کلارک و براون با رویکرد قیاسی صورت گرفت. نمونه آماری در بخش کیفی با به کارگیری روش غیراحتمالی، از نوع هدفمند بود و برای این بخش 11 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان های دولتی قزوین بودند. نمونه گیری بخش کمی با انتخاب 4 سازمان دولتی از نوع امور حاکمیتی، زیربنایی، اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی و خدماتی در استان قزوین صورت پذیرفت و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 220 نفر به دست آمد. روش نمونه گیری در بخش کمی در غربالگری آغازین، به صورت هدفمند و در ادامه، به صورت ترکیبی از نوع خوشه ای، طبقه ای و تصادفی ساده انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسش نامه محقق ساخته بوده است. در بخش کیفی برای تحلیل داده ها و کدگذاری مضامین اولیه مستخرج از ادبیات نظری و مصاحبه با خبرگان، از کدگذاری سه گانه محوری، گزینشی و باز با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. برای تحلیل داده ها در بخش کمی نیز، از نرم افزار اس پی اس اس، برای اعتبارسنجی مدل از تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار اسمارت پی ال اس و برای شناسایی ترکیب بهینه مضامین حمایت سازمانی ادراک شده و منابع انسانی نوآور، از نرم افزار متلب استفاده شد.

    یافته‏ ها: 

    یافته های پژوهش حاضر در گام نخست، شناسایی مضامین حمایت سازمانی ادراک شده و منابع انسانی نوآور در سطوح فراگیر، سازمان دهنده، پایه و کدهای اولیه بود و در گام بعدی، تفاوت مضامین مستخرج از ادبیات نظری و پیشینه پژوهش با مضامین به دست آمده از مصاحبه با خبرگان شناسایی شد. مدل نهایی پژوهش حاضر، بر اساس شاخص های بومی دولتی، همچون ارزش های اخلاقی و انسانی متناسب با بافت فرهنگی حاکم بر فضای اداری ایران و همچنین، مبتنی بر منابع و مراجع موجود در قوانین، مقررات و اسناد طراحی شد.

    نتیجه گیری

    مهم ترین دستاورد این پژوهش، ارائه الگوی چندسطحی برای سنجش میزان ترکیب بهینه عوامل حمایت سازمانی و منابع انسانی نوآور در سازمان های دولتی قزوین بود که به طور پویا با توجه به مقادیر متغیرهای ورودی، متغیر خروجی را پیش بینی می کند. پیاده سازی و اجرای این مدل در سازمان های دولتی قزوین را می توان کاربردی و مفید دانست.

    کلید واژگان: منابع انسانی نوآور, حمایت سازمانی ادراک شده, سیستم استنتاج فازی, سازمان های دولتی
    Hossein Rasouli, Morteza Mousakhani *, Mahdi Alvani, Parham Azimi
    Objective

    Innovative human resources are the driving engine behind dynamic thinking, critical approaches, and are essential catalysts for transformation and innovation within any organization. They embody the questioning spirit and proactive nature of a vibrant workforce, which is critical to the organization's continual evolution. Effective initiation, sustained development, and strengthening of such innovative practices are not feasible without the solid foundation of both material and spiritual support as perceived by the employees. Consequently, the central aim of this research is to meticulously design and present an innovative human resources model based significantly on perceived organizational support, meticulously studied within the government organizations of Qazvin.

    Methods

    This research employs a comprehensive mixed exploratory approach, amalgamating qualitative and quantitative methodologies, which is applied in intent and descriptive-survey in its implementation method. The qualitative component of this study utilized the acclaimed Clark and Brown thematic analysis method with a comparative approach. In this phase, the statistical sample, carefully chosen using a non-probability targeted method, included a select group of 11 academic and organizational experts. The quantitative segment focused on a diverse group of managers, deputies, and specialists from various government organizations across Qazvin, encompassing sectors such as governance, infrastructure, economic, social, cultural, and service affairs. The robust sample size, meticulously calculated using Cochran’s formula, was set at 220 individuals. The sampling strategy in the quantitative phase began with targeted selection, followed by a strategic combination of cluster, stratified, and simple random sampling methods. Data collection was comprehensively conducted using semi-structured interviews and a meticulously developed questionnaire. For data analysis, the qualitative section leveraged MaxQDA software for detailed triple coding—axial, selective, and open coding. Simultaneously, the quantitative section employed SPSS for rigorous data analysis and MATLAB software for the sophisticated implementation of confirmatory factor analysis to validate the model and determine the optimal combination of perceived organizational support and innovative human resources.

    Results

    The research findings robustly highlight the initial identification of themes at comprehensive, organizing, and basic levels. This thorough investigation led to the emergence of innovative themes that were distinctly extracted from the disparities between the theoretical literature, past research background, and enriched insights obtained from expert interviews. The elaborately finalized model successfully integrates essential local government indicators along with moral and human values, thoughtfully adapted to the unique cultural context governing the administrative operations in Qazvin. This adaptation drew extensively from an in-depth review of pertinent laws, regulations, and foundational documents.

    Conclusion

    One of the paramount achievements of this research is the formulation of a multi-level model that proficiently measures the optimal combination of organizational support factors and innovative human resources within Qazvin's government organizations. This model is innovatively designed to predict the output variable based on the carefully evaluated values of the input variables. The strategic implementation and meticulous execution of this model within the government organizations of Qazvin can be considered exceedingly practical and unequivocally beneficial, aiming to significantly enhance the operational effectiveness and efficiency within these institutions.

    Keywords: Innovative Human Resources, Perceived Organizational Support, Fuzzy Inference System, Government Organizations, Human Resources Management
  • جهان عبدی *، محمد آدینه وند، زهرا حاجی بیگی

    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر پدرسالاری بر ترومای سازمانی با نقش میانجی جاه طلبی مدیران زن در سازمان های دولتی استان ایلام انجام گرفت. روش پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا و شیوه ی گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران زن سازمان های دولتی استان ایلام در سال 1402 به تعداد 127 نفر که براساس جدول مورگان 95 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده برای این مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دراین پژوهش پرسشنامه پدرسالاری چنگ و همکاران (2000)، پرسشنامه ترومای سازمانی استاینکمپ (2014) و پرسشنامه رهبری زهرآگین اشمیت (2008) بود. روایی و پایایی این پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و آلفای کرونباخ موردتایید قرار گرفتند. یافته ها نتایج این پژوهش نشان داد که رابطه بین جاه طلبی سازمانی با ترومای سازمانی (639/0-) منفی و معنی دار، رابطه بین پدرسالاری سازمانی با ترومای سازمانی (351/0) مثبت و معنی دار و رابطه بین پدرسالاری سازمانی و جاه طلبی سازمانی (976/0-) منفی و معنی دار بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که رابطه بین پدرسالاری سازمانی با ترومای سازمانی با نقش میانجی جاه طلبی سازمانی (624/0) مثبت و معنی دار بود. نتایج این پژوهش نشان داد که مدیریت پدرسالارانه سبب ایجاد مشکلات سازمانی می شود و در این راستا جاه طلبی سازمانی به عنوان یک عامل موثر در بهبود عملکرد و کاهش تروما در سازمان ها می تواند عمل کند؛ بنابراین پیشنهاد می شود مدیران با ایجاد انگیزه، رقابت سالم و ترویج فضای کاری مثبت به منظور تحقق رشد و پیشرفت در سازمان و جلوگیری از ترومای سازمانی عمل کنند.

    کلید واژگان: پدرسالاری سازمانی, ترومای سازمانی, جاه طلبی سازمانی, سازمان های دولتی, مدیران
    Jahan Abdi *, Mohammad Adinehvand, Zahra Hajibeigi

    This research was conducted with the aim of investigating the effect of patriarchy on organizational trauma with the mediating role of ambition of female managers in government organizations of Ilam province. Methodology In terms of the purpose, the research method is a part of applied research, and in terms of implementation and the method of data collection, it is descriptive and correlational. The statistical population includes all the female managers of government organizations in Ilam province in 1402, numbering 127 people, based on Morgan's table, 95 people were selected for this study by simple random sampling method. The data collection tool in this research was Cheng et al.'s patriarchy questionnaire (2000), Steinkamp's organizational trauma questionnaire (2014) and Zohragin Schmidt's leadership questionnaire (2008). The validity and reliability of these questionnaires were confirmed through face validity and Cronbach's alpha. Findings The results of this research showed that the relationship between organizational ambition and organizational trauma (-0.639) is negative and significant, the relationship between organizational patriarchy and organizational trauma (0.351) is positive and significant, and the relationship between organizational patriarchy and organizational ambition (976) -0/) was negative and significant. Also, the research results showed that the relationship between organizational patriarchy and organizational trauma with the mediating role of organizational ambition (0.624) was positive and significant. The results of this research showed that patriarchal management causes organizational problems, and in this regard, organizational ambition can act as an effective factor in improving performance and reducing trauma in organizations. Therefore, it is suggested that managers act by creating motivation, healthy competition and promoting a positive work environment in order to achieve growth and progress in the organization and prevent organizational trauma.

    Keywords: Organizational Patriarchy, Organizational Trauma, Organizational Ambition, Government Organizations, Managers
  • سمیه سیرغانی، مسعود طاهری لاری*، حسینعلی بهرامزاده
    زمینه و هدف

    مدیریت استعداد مهمترین مزیت رقابتی در سازمان های امروزی است. و بدون شک اهمیت مدیریت استعدادها در سازمان ها و شرکت ها یکی از چالش های اساسی مدیران منابع انسانی و مدیر عاملان است. از این رو این مقاله با هدف ارائه الگوی بومی مدیریت استعداد با تاکید بر مدل سه شاخگی مدیریت انجام گرفته است.

    روش شناسی:

     برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح آمیخته اکتشافی استفاده شد. در بخش کیفی به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیار اشباع داده ها، با تعداد 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی مصاحبه هایی به عمل آمد.سپس با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا مقوله های اصلی مدیریت استعداد در قالب ابعاد ساختاری، رفتاری و زمینه ای شناسایی گردید. براساس یافته های حاصل از بخش کیفی، پرسشنامه ای تدوین شد و در بین 237 نفر از کارکنان شرکت های تولیدی برق حرارتی توزیع گردید. مدل نهایی با روش مدل یابی معادلات ساختاری اعتبارسنجی و مناسبت مدل در برازش به داده های گردآوری شده تایید گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد ابعاد ساختاری مدیریت استعداد شامل 6 بعد ساختار سازمانی، نظام جذب، نظام آموزش، نظام جبران خدمات، نظام مدیریت و ارزیابی عملکرد و استراتژی و راهبرد سازمان می شود. ابعاد رفتاری مدیریت استعداد شامل 3 بعد فرهنگ سازمانی، سبک رهبری و تامین نیازهای سطح بالا و ابعاد زمینه ای مدیریت استعداد شامل جو و محیط سازمان و محیط بیرونی می-شود.

    نتایج

    مدل پیشنهادی نهایی می تواند در راستای سیاست گذاری ها وتصمیمات مدیران در راستای ضرورت توجه بیشتر به مدیریت استعدادها، توسعه ،بهیود و تحول آن موثر باشد.

    کلید واژگان: مدل سه شاخگی مدیریت, مدیریت استعداد, سازمان های دولتی
    Somayeh Sirghani, Masoud Taheri Lari *, Hosseinali Bahramzadeh
    Background and Aim

    Talent management is the most important competitive advantage in today's organizations. Undoubtedly, the importance of talent management in organizations and companies is one of the main challenges of human resource managers and CEOs. Therefore, this article aims to provide a native model of talent management with emphasis on the three-pronged management model.

    Methodology

    To achieve the research goal, an exploratory mixed design was used. In the qualitative part, by purposeful sampling method and according to the data saturation criterion, interviews were conducted with 15 academic and industrial experts. Then, using the content analysis technique, the main categories of talent management in the form of Structural, behavioral and contextual dimensions were identified. Based on the findings of the quality department, a questionnaire was developed and distributed among 237 employees of thermal power generation companies. The final model was validated by validation structural equation modeling method and the suitability of the model to fit the collected data.

    Results

    The results showed that the structural dimensions of talent management include 6 dimensions of organizational structure, recruitment system, training system, service compensation system, management system and performance evaluation and strategy and strategy of the organization. Behavioral dimensions of talent management include three dimensions of organizational culture, leadership style and meeting high level needs and the underlying dimensions of talent management include the atmosphere and environment of the organization and the external environment.

    Results

    The final propositional model can be effective in line with the policies and decisions of managers in terms of the need to pay more attention to talent management, development, improvement and transformation.

    Keywords: 3-Dimensional Management Model, Talent Management, Government Organizations
  • حمیدرضا قاسمی بنابری *، احمدعلی خائف الهی، حسن علی محمدی
    زمینه و هدف

    مدیران به درک کارکنان و کار با آن ها تحت شرایط و موقعیت های مختلف احتیاج دارند. از طرفی ظرفیت و توانایی کارکنان برای پذیرش و رویارویی با تغییرات فاحش و پایدار، بهره وری سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد. افرادی که تاب آوری بیشتری دارند بهتر با سختی ها و تغییرات کنار می آیند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه تاب آوری سازمانی و عملکرد کارکنان در سازمان های دولتی صورت پذیرفته که متغیر سرمایه اجتماعی نیز به عنوان متغیر میانجی درنظر گرفته شده است.

    روش

    صبغه پژوهش کمی و از نوع پژوهش های همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، اداره کل مالیات بر ارزش افزوده تهران می باشد که با توجه به حجم جامعه آماری، تعداد 196 نفر از کارکنان بصورت تصادفی به عنوان اعضاء نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش توسط ابزار پرسشنامه استاندارد گردآوری و توسط تکنیک حداقل مربعات جزئی (PLS) و رگرسیون تحلیل گردید.

    یافته ها

    نتایج حاکی از تایید ارتباط میان تاب آوری و عملکرد کارکنان (515/0) دارد اما نقش سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر میانجی در ارتباط میان تاب آوری سازمانی و عملکرد سازمانی به دلیل میزان همبستگی ضعیف (02/0) تایید نگردید. از میان چهار فرضیه فرعی نیز سه فرضیه تایید شد.

    نتایج

    مطالعات پیشین بر رابطه میان متغیرهای پژوهش بصورت مجزا پرداخته اند و در آن ها به چگونگی این تاثیر پرداخته نشده است. همچنین نقش تاب آوری کارکنان و سرمایه اجتماعی آن ها بطور همزمان در سازمان های خدمت محور بررسی نشده است که این پژوهش بدان پرداخته است.

    کلید واژگان: تاب آوری سازمانی, عملکرد کارکنان, سرمایه اجتماعی, سازمان های دولتی
    Hamidreza Ghasemi Banabari *, Ahmad Khaef Elahi, Hassan Alimohammadi
    Background and objective

    Managers need to understand employees and work with them under different circumstances and situations. On the other hand, the capacity and ability of employees to accept and deal with drastic and lasting changes, affects the productivity of the organization. People who are more resilient cope better with adversity and change. The Purpose of this study was to investigate the relationship between organizational resilience and employee performance in public organizations in which the social capital variable is considered as a mediating variable.

    Methods

    The nature of research is quantitative and correlational research. The statistical population of the study is the office of VAT in Tehran. According to the size of the statistical population, 196 employees were randomly selected as sample members. Research data were collected by standard questionnaire tools and analyzed by partial least squares (PLS) and regression techniques.

    Findings

    The results confirm the relationship between resilience and employee performance (0.515) but the role of social capital as a mediating variable in the relationship between organizational resilience and organizational performance was not confirmed due to the weak correlation (0.02). Out of four sub-hypotheses, three hypotheses were confirmed.

    Results

    Previous studies have dealt with the relationship between research variables separately and they have not dealt with this effect. Also, the role of employees' resilience and their social capital in service-oriented organizations has not been studied simultaneously, which this study has addressed.

    Keywords: Organizational Resilience, Employee Performance, Social Capital, Public Organizations
  • فاطمه طاهری*، علی اصغر داداشی زارنجی

    در دنیای در حال تغییر و غیر قابل پیش بینی امروز که مشاغل و مسیرهای شغلی نیاز به ایفای نقش افراد در موقعیت های گوناگون دارند، سرمایه مسیر شغلی، با فراهم آوردن مجموعه ای از مهارت ها، شایستگی ها و قابلیت های کسب شده در طول زندگی حرفه ای افراد، به آنها کمک می کند تا برای مشاغل مختلف آمادگی و توان کافی داشته باشند. هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های موثر بر سرمایه مسیر شغلی مدیران ارشد در سازمان های دولتی است. این پژوهش از نظر نوع و ماهیت داده ها دارای رویکرد کیفی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران سازمان های دولتی استان قم می باشد که 9 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند و فن گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختار یافته می باشد که با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفته است. 97 مفهوم در قالب 11 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلی شایستگی های فردی، شایستگی های بین فردی، پویایی های گروهی و تسهیل گرهای سازمانی به عنوان مولفه‎ های موثر بر سرمایه مسیر شغلی در سازمان های دولتی شناسایی شد.

    کلید واژگان: سرمایه, سازمان های دولتی, مسیر شغلی, سرمایه مسیر شغلی
    Fateme Taheri *, Aliasghar Dadashi Zaranji

    In today's changing and unpredictable world where jobs and careers require people to play roles in various situations, career capital helps people by providing a set of skills, competencies and capabilities acquired throughout their professional lives. So that they have enough strength and preparation for different jobs. The purpose of this research is to identify the factors affecting the career capital of senior managers in public organizations. This research has a qualitative approach in terms of the type and nature of the data and is practical in terms of its purpose. The statistical population of the research is the managers of the public organizations in Qom province, 9 of them were selected using the purposeful sampling method and the snowball technique. The data collection tool is semi-structured interviews which have been analyzed by thematic analysis method. 97 concepts in the form of 11 sub-themes and 4 main themes of individual competences, interpersonal competences, group dynamics and organizational facilitators were identified as effective components on career capital in public organizations.

    Keywords: Capital, Public Organizations, Career, Career Capital
  • همسویی رهبری استراتژیک و حاکمیت فناوری بر بهره وری کارکنان سازمان های دولتی
    مهدی ماهوتی

    هدف این پژوهش بررسی همسویی رهبری استراتژیک و حاکمیت فناوری بر بهره وری کارکنان سازمان های دولتی می باشد. پژوهش حاضر همبستگی بوده و جامعه آماری شامل جامعه آماری پژوهش شامل نیز کارکنان دانشگاه کاشان به عنوان سازمان دولتی به تعداد 350 نفر می باشد که به صورت تصادفی و براساس فرمول کوکران، تعداد 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه محقق انجام شده است. روایی پرسشنامه توسط اساتید و پایایی آن نیز از طریق اندازه گیری آلفای کرونباخ تایید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که همسویی حاکمیت فناوری، تبیین چشم انداز سازمان، توسعه ظرفیت کارکنان و مدیریت موثر منابع در حد زیادی بر بهره وری کارکنان سازمان های دولتی تاثیرگذار است.یکی از مسایل مهمی که همواره سازمان های دولتی بر آن تاکید دارند میزان افزایش بهره وری کارکنان در سازمان و مسئولیت های کاری آنهاست.

    کلید واژگان: رهبری استراتژیک, حاکمیت فناوری, بهره وری کارکنان, سازمان های دولتی
    Alignment of Strategic Leadership and Technology Governance on Employee Productivity in Government Organizations
    Mahdi Mahoti

    The Purpose of this Research is to Examine the Alignment of Strategic Leadership and Technology Governance on the Productivity of Government Organization Employees. The Current Research is Correlational and the Statistical Population Includes the Employees of Kashan University as a Government Organization, 350 People, and 180 People were Randomly Selected as a Sample Based on Cochran's Formula. Research Data Collection was done Through the Researcher's Questionnaire. The Validity of the Questionnaire was Confirmed by the Professors and its Reliability was also Confirmed by Measuring Cronbach's Alpha.In Order to Analyze the Obtained data, SPSS Software was Used. The Results of the Research Show that the Alignment of Technology Governance, the Explanation of the Organization's Vision, the Development of Staff Capacity and the Effective Management of Resources have a Large Effect on the Productivity of the Employees of Government Organizations. One of the Important Issues that Government Organizations Always Emphasize is the Amount Increasing the Productivity of Employees in the Organization and their Work Responsibilities.

    Keywords: Strategic Leadership, Technology Governance, Employee Productivity, Government Organizations
  • زهرا عینی نرگسه*

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عوامل موثر بر به کارگیری رهبری اصیل در سازمان های دولتی با روش نقشه شناختی فازی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های اکتشافی است. همچنین، این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته به صورت کیفی و کمی و بر مبنای فلسفه قیاسی استقرایی است. جامعه آماری این پژوهش، خبرگانی هستند که با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه بوده که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و روایی نظری و روش پایایی سنجی درون کدگذار و میان کدگذار تایید شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی، پرسشنامه بوده که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون تایید شد. داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و داده های کمی با روش نقشه شناختی فازی تحلیل گردید. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تفکر استراتژیک و آینده نگر، مدیریت استعداد و فرهنگ مثبت سازمانی از مهم ترین عوامل موثر بر به کارگیری رهبری اصیل در سازمان های دولتی به شمار می روند.

    کلید واژگان: رهبری, رهبری اصیل, سازمان های دولتی
    Zahra Eyni Nargeseh *

    The present study aims to investigate the factors affecting the adoption of authentic leadership in government organizations using the fuzzy cognitive mapping (FCM) method. This research is exploratory in terms of objective, applied in terms of purpose, and mixed-method in nature, based on both qualitative and quantitative approaches and grounded in the inductive-interpretive philosophy. The statistical population of this study consists of experts who were selected through purposive sampling based on theoretical sufficiency principle. The data collection tool in the qualitative section was interviews, the validity and reliability of which were confirmed through content validity, theoretical validity, and intra-coder and inter-coder reliability. The data collection tool in the quantitative section was a questionnaire, the validity and reliability of which were confirmed through content validity and test-retest reliability. Qualitative data were analyzed using content analysis, and quantitative data were analyzed using the fuzzy cognitive mapping method. The results of this study indicate that strategic and future-oriented thinking, talent management, and positive organizational culture are among the most influential factors in the adoption of authentic leadership in government organizations.

    Keywords: Leadership, Authentic Leadership, Government Organizations
  • حبیب ابراهیم پور*، شبنم زرجو، روح الله موذنی
    با توجه به اهمیت و نقش حیاتی حکمرانی به عنوان سازوکاری برای توسعه کشورها، پژوهش حاضر درصدد استخراج و معرفی مختصات و مشخصه های حکمرانی براساس آراء و اندیشه های سیاسی محمدعلی فروغی به عنوان آموزه ی تاریخی است. در این پژوهش از پارادایم تفسیری و رویکرد استقرائی استفاده شده است، پژوهش به لحاظ هدف از نوع اکتشافی و به روش کیفی انجام شده است، راهبرد موردنظر برای گردآوری داده ها تحلیل مضمون و ابزار گردآوری داده ها، نسخه برداری از اسناد و مدارک است که در آن کتاب، نامه ها و دست نوشته های محمدعلی فروغی به عنوان جامعه و نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مختصات حکمرانی در آراء محمدعلی فروغی دارای شاخص های متعدد و متنوعی است این شاخص ها تحت عنوان دستاورد ویژه پژوهش در مورد مختصات حکمرانی در مولفه های، تمامیت و یکپارچگی ادراک شده حکمران، مردم سالاری، شهروندمحوری، بلوغ ملی، یادگیرند ه، شایسته سالاری، بلوغ سیاست بین الملل، شفافیت ساختاری تعریف و در قالب هفت مقوله اصلی شامل شایسته سالاری، بلوغ ملی، بلوغ سیاست بین الملل، مردم سالاری، یادگیرنده بودن، شفافیت ساختاری و تمامیت ادراک شده حکمران طبقه بندی شد. این مقوله ها به عنوان مختصات حکمرانی در آراء و اندیشه های سیاسی فروغی معرفی شد. این مختصات به عنوان آموزه ای تاریخی استخراج و برای سیاست گذاری در سطوح مختلف دولت و سطح سازمانی قابل استفاده است. بر اساس این مختصات جهت استفاده از آراء و اندیشه های گذشته برای بهینه سازی حکمرانی، سیاست گذاری و تصمیم گیری پیشنهادهایی در سطح دولت و سطوح سازمانی ارائه گردید.
    کلید واژگان: حکمرانی, دولت, سازمان های دولتی, محمدعلی فروغی
    Habib Ebrahimpour *, Shabnam Zarjou, Rouhollah Moazeni
    Considering the importance and vital role of governance as a mechanism for the development of countries, the current research seeks to extract and introduce the features and characteristics of governance based on the political opinions and thoughts of Mohammad Ali Foroughi as a historical doctrine. In this research, the interpretive paradigm and inductive approach have been used, the current research has been carried out in terms of the purpose of exploratory type and qualitative method, the desired strategy for data collection is content analysis and the data collection tool is copying of documents and documents in which The book, letters and manuscripts of Mohammad Ali Foroughi were analyzed as a statistical sample. The findings of the research showed that the coordinates of governance in Mohammad Ali Foroughi's opinions have many and diverse indicators.These indicators are under the title of the special achievement of the research on the coordinates of governance in the components, integrity and perceived integrity of the ruler, democracy, citizen-centeredness, national maturity, learning, meritocracy, international policy maturity, structural transparency, and in the form of seven main categories including meritocracy, National maturity, international policy maturity, democracy, learnability, structural transparency and perceived integrity of the ruler were classified. These categories were introduced as governance coordinates in Foroughi's political opinions and thoughts.These features can be extracted as a historical lesson and can be used for policy making at different government and organizational levels. Based on these features, in order to use opinions and thoughts Foroughi to optimize governance, policy making, and decision-making, suggestions were presented at the government and organizational levels.
    Keywords: Governance, Government, Government Organizations, Non-Governmental Organizations
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال