جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « فناوری اطلاعات و ارتباطات » در نشریات گروه « مدیریت »
تکرار جستجوی کلیدواژه «فناوری اطلاعات و ارتباطات» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نشریه تکنولوژی در کارآفرینی و مدیریت استراتژیک، سال سوم شماره 4 (پیاپی 10، زمستان 1403)، صص 172 -187
هدف از این مطالعه طراحی یک الگوی عدالت آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و رویکرد یادگیری ترکیبی در آموزش و پرورش استان کرمانشاه بود. روش پژوهش ترکیبی و متوالی (کیفی-کمی) بود. در مرحله کیفی، داده ها از طریق مصاحبه های عمیق با مدیران، معاونان و اعضای هیات علمی دانشگاه های کرمانشاه جمع آوری و با استفاده از نظریه داده بنیاد تحلیل شدند. در مرحله کمی، پرسشنامه ای بر اساس یافته های کیفی طراحی و بین مدیران و معلمان مدارس متوسطه کرمانشاه توزیع شد. داده های کمی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شدند. تحلیل کیفی نشان داد که اهداف، محتوا، روش های آموزشی و ارزیابی به عنوان مقوله های اصلی در دستیابی به عدالت آموزشی از طریق ICT و یادگیری ترکیبی شناخته شدند. در مرحله کمی، تحلیل SEM نشان داد که شرایط علی با بار عاملی 0.435 و آماره T برابر با 9.624 تاثیر مستقیم و معنی داری بر مقوله اصلی دارد. همچنین، مقوله اصلی با بار عاملی 0.471 و آماره T برابر با 7.734 تاثیر مستقیم و معنی داری بر راهبردها داشت. راهبردها با بار عاملی 0.512 بر پیامدها تاثیرگذار بودند. شاخص KMO برابر با 0.868 بود که نشان دهنده کفایت نمونه برای تحلیل عاملی است. نتایج آزمون کولموگروف-اسمیرنوف نیز نرمال بودن داده ها را تایید کرد. این مطالعه نشان داد که یکپارچه سازی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و یادگیری ترکیبی در آموزش و پرورش می تواند به طور قابل توجهی به بهبود عدالت آموزشی و دسترسی به آموزش با کیفیت برای همه دانش آموزان کمک کند.
کلید واژگان: عدالت آموزشی, فناوری اطلاعات و ارتباطات, یادگیری ترکیبی, آموزش و پرورش, مدل سازی معادلات ساختاریJournal of Technology in Entrepreneurship and Strategic Management, Volume:3 Issue: 4, 2024, PP 172 -187This study aimed to design an educational equity model based on Information and Communication Technology (ICT) with a blended learning approach. The study employed a sequential mixed-methods research design, incorporating both qualitative and quantitative approaches. In the qualitative phase, data were collected through in-depth interviews with educators, administrators, and policymakers, which were then analyzed using grounded theory to identify key components of the educational equity model. The quantitative phase involved surveys administered to a diverse sample of teachers and students to validate the findings from the qualitative phase. Statistical analysis, including structural equation modeling, was used to confirm the relationships between the identified components. The analysis revealed several critical components necessary for achieving educational equity through ICT and blended learning. These included comprehensive planning for educational opportunities, designing inclusive virtual curricula, establishing clear standards for virtual education, ensuring equitable distribution of resources, and fostering a flexible, participatory learning environment. The study also highlighted the importance of teacher proficiency in ICT, continuous professional development, and strong institutional support. Empirical evidence from the quantitative phase supported these findings, demonstrating significant improvements in student engagement, motivation, and academic performance. The integration of ICT and blended learning in education significantly enhances educational equity by providing flexible and inclusive learning opportunities. The proposed model addresses key challenges and leverages opportunities associated with blended learning, ensuring that all students have access to quality education.
Keywords: Educational Equity, Information, Communication Technology (ICT), Blended Learning, Virtual Education, Teacher Proficiency, Institutional Support, Student Engagement, Educational Policy -
هدف
فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، علاوه بر اهمیت ذاتی خود، بستری برای رشد کسب و کارها محسوب می شود. توسعه و تنوع روزافزون فناوری ها، فرصت های عدیده ای را برای صادرات محصولات و خدمات فاوا به بازارهای منطقه و حضور اثربخش شرکت های دانش بنیان در عرصه های بین الملل فراهم کرده است. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی ابعاد و عوامل موثر بر صادرات خدمات فاوا به بازارهای منطقه توسط شرکت های دانش بنیان ایرانی نگارش یافته است.
روشاین پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی بوده و از منظر استراتژی در زمره پژوهش های پیمایشی قرار دارد. در راستای تحقق هدف پژوهش، نخست با انجام مطالعات کتابخانه ای، عوامل موثر بر صادرات خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات شرکت های دانش بنیان شناسایی شد. سپس به منظور پایش و بومی سازی عوامل احصاء شده برای شرکت های دانش بنیان ایرانی فعال در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات، با 20 نفر از مدیران این شرکت ها که به شیوه هدفمند انتخاب شدند با استفاده از روش دلفی نظرسنجی شد. از آنجا که عوامل احصاء شده از وزن و درجه اهمیت یکسانی برخوردار نبودند، در ادامه، به منظور ارزیابی و اهمیت سنجی ابعاد و عوامل، از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی گروهی، بهره گرفته شد.
یافته هانتایج پژوهش حاکی از تعیین سه بعد قیمت، تکنولوژی و فنی و مدیریتی و سازمانی به ترتیب با اوزان 0.252، 0.179 و 0.162 به عنوان ابعاد کلیدی و سه عامل قیمت جهانی محصولات، هزینه های مرتبط با صادرات و نرخ ارز رسمی و آزاد به ترتیب با اوزان 0.1515، 0.0708 و 0.0561 به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر صادرات خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات شرکت های دانش بینان ایرانی به بازارهای منطقه ای تعیین شدند که به تناسب، راهکارهای مقتضی در تقویت و بهبود هریک از این ابعاد پیشنهاد شد.
نتیجه گیریبا بررسی و واکاوی یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که به دلیل ضعف ریال، قیمت محصولات تکنولوژیک و مهندسی در کشور، فاصله معنی داری با رقبای خارجی دارد. حجم زیادی از هزینه های حوزه صادرات محصولات مهندسی و فناوری اطلاعات و ارتباطات، از جنس دستمزد است که علیرغم تورم فزاینده، هنوز نیروی انسانی در ایران حتی از نوع متخصص بسیار ارزان تر از کشور های منطقه است و به عنوان یک مزیت رقابتی بی بدیل باید مورد توجه قرار گیرد. به علاوه، وجود تحریم های بین المللی، انگیزه درون افزایی و تقویت ظرفیت های نخبه داخلی جهت بومی سازی زیر ساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات را دو چندان ساخته است. بدلیل عدم شناخت عمیق اتاق های مشترک بازرگانی ایران و سایر کشورها از حوزه فناوری های اطلاعات و ارتباطات، حجم زیادی از توسعه صادرات روی محصولات غذایی و ساختمانی و مواد اولیه صنایع متمرکز شده است. لذا چنانچه سیاست مسئولین در حمایت از فناوران در این حوزه جدی باشد باید در هیئت های دیپلماتیک و سفرهای اتاق بازرگانی از صاحب نظران این حوزه نیز جهت فراهم کردن زمینه برای توسعه صادرات محصولات و خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات بهره گرفته شود.
کلید واژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات, صادرات خدمات فاوا, شرکتهای دانشبنیان, تصمیمگیری چندشاخصه گروهی, فرآیند تحلیل سلسله مراتبیPurposeInformation and communication technology (ICT), in addition to its intrinsic importance, is considered a platform for the growth of businesses. The development and increasing diversity of technologies have provided many opportunities for exporting ICT products and services to regional markets and the effective presence of knowledge-based companies in international arenas. This research aims to identify and prioritize dimensions and factors affecting the export of ICT services to regional markets by Iranian knowledge-based companies.
MethodThis research is applied in terms of purpose and is survey research from the perspective of strategy. To achieve the goal of the research, first, by conducting library studies, the factors affecting the export of ICT services by knowledge-based companies were identified. Then, to screen and localize the identified factors for Iranian knowledge-based companies in the ICT industry, 20 companies sampled through purposeful method managers were surveyed using the Delphi algorithm. Since the final factors did not have the same weight and degree of importance, to evaluate and measure the importance of each dimension and factor, the Group Analytic Hierarchy Process (G-AHP) method was applied.
FindingsThe results of the research indicated that three dimensions such as price, technology and technical, and managerial and organizational with weights of 0.252, 0.179, and 0.162 respectively were key dimensions and three factors such as the global price of products, costs related to exports, and official and free exchange rates with weights of 0.1515, 0.0708, and 0.0561 respectively were the most important factors affecting the export of ICT services of Iranian knowledge-based companies to regional markets. Finally, appropriate solutions were suggested to strengthen and improve each of these dimensions.
ConclusionBy examining and analyzing the findings of the research, it can be concluded that due to the weakness of the Rial, the price of technological and engineering products in the country has a significant gap with foreign competitors. A large amount of expenses in the field of exporting engineering products and information and communication technology is from wages, which despite the increasing inflation, the manpower in Iran is much cheaper than in the countries of the region, even for specialists, and it should be considered as an irreplaceable competitive advantage. In addition, the existence of international sanctions has doubled the incentive to internalize and strengthen the capacities of the domestic elite to localize ICT infrastructures. Unfortunately, due to the lack of deep knowledge of the joint chambers of commerce of Iran and other countries in the field of information and communication technologies, a large amount of export development is focused on food and construction products and raw materials of industries. Therefore, if the authorities' policy in supporting technologists in this field is severe, experts in this field should be used in diplomatic delegations and Chamber of Commerce trips to provide the basis for developing the export of information and communication technology products and services.
Keywords: Information, Communication Technology, Export Of ICT Services, Knowledge-Based Companies, Multi-Criteria Group Decision Making, Analytic Hierarchy Process -
نشریه مدیریت سبز، سال سوم شماره 4 (زمستان 1402)، صص 103 -122
یکی از مسائل مهمی که در دهه های اخیر مورد توجه بوده, بحث اشتغال است. جوامع مختلف در جستجوی راه هایی برای افزایش اشتغال و بهره گیری بهتر از منابع انسانی در دسترس خود هستند و در این راستا تکنولوژی های جدید نقش مهمی را هم بر ایجاد یا حذف اشتغال و هم بر روند توسعه پایدار در بخش کشاورزی کشور ها ایفا می کنند. در سال های اخیر به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات ICT)) ابعاد مختلف زندگی بشری را متاثر ساخته و تحولات شگرفی را در بعد اقتصادی و اجتماعی به وجود آورده است. ICT آثار گسترده ای بر نوع ساختار کار و اشتغال دارد که در همه ی سطوح اشتغال را دست خوش تغییر و تحولات زیادی کرده است. این فناوری بر ساختار مشاغل نیز تاثیر گذاشته و ماهیت مشاغل در جوامع را از طریق کاهش متوسط سختی کار, فکری تر شدن, ناپایدارتر شدن و تخصصی تر شدن مشاغل,متحول کرده است. در این تحقیق بمنظور بررسی تاثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اشتغال و توسعه پایدار بخش کشاورزی ایران در دوره زمانی 1370 تا 1400 از متغیرهای شاغلین بخش کشاورزی، ارزش تولیدات بخش کشاورزی، موجودی سرمایه بخش کشاورزی و سهم هزینه های ICT از تولید ناخالص داخلی بخش کشاورزی تحت تابع تقاضای کار ماتیوسی و استرالاچینی استفاده شده است و با استفاده از رهیافت مدل های رگرسیونی انتقال ملایم ضرایب برآورد شده است. نتایج تخمین مدل حکایت از آن دارد که با افزایش و توسعه شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات اشتغال بخش کشاورزی بهبود یافته است.
کلید واژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات, اشتغال, کشاورزی, مدل رویکرد آستانه ایne of the important issues that have been paid attention to in recent decades is the issue of employment. Different societies are looking for ways to promote employment and make better use of human resources available to them. In doing so, new technologies play an important role both in creating or eliminating employment and in the process of sustainable development in the agricultural sector in countries. In recent years, the application of information and communication technology (ICT) has exerted effects on various aspects of human life and brought about tremendous changes in the economic and social dimension. ICT has extensive effects on the type of work and employment structure, which has brought many changes and developments to employment at all levels. This technology has also affected the structure of jobs and has changed the nature of jobs in societies by reducing the average difficulty of work, making jobs more intellectual, unstable and specialized. In this research, in order to investigate the effects of information and communication technology on the employment and sustainable development of Iran's agricultural sector in the period of 1370 to 1400, among the variables of agricultural sector employees, the production value of the agricultural sector, the capital stock of the agricultural sector, and the share of ICT costs in the gross domestic product of the agricultural sector, under the labor demand function, have been used and the coefficients have been estimated using the soft transition regression model approach. The estimation results of the model indicate that with the increase and development of information and communication technology indicators, employment in the agricultural sector has improved.
Keywords: Business, Information Andcommunications Technology, Employment, Agriculture, Threshold Approach Model -
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر استراتژی های مدیریت دانش بر قابلیت های نوآوری با نقش میانجی فعالیت های مسئولیت اجتماعی شرکت و فناوری اطلاعات و ارتباطات در شرکت همراه اول است. روش تحقیق پژوهش حاضر، همبستگی و از لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کارکنان ستادی شرکت همراه اول (490 نفر) تشکیل می دهند که تعدادی (164 نفر) از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده و از طریق فرمول کوکران مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده، روایی سازه از طریق خبرگان و اساتید بررسی گردیده و پایایی تحقیق نیز از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی ال اس انجام شد. بر اساس یافته های این تحقیق، تمامی فرضیه های تحقیق تایید شد. نسبت به یافته ها، کارکنان برای اینکه بتوانند میزان توانمندی و رضایت شغلی خود را افزایش دهند، در کار خود موفق باشند و نسبت به سایر رقبا برتری داشته باشند، لازم است مهارت های مرتبط با سیستم های اطلاعاتی خود را به صورت دوره ای و منظم به روز کرده و گسترش دهند. لذا، راهکار پیشنهادی این است که مدیران شرکت همراه اول با تخصیص بودجه لازم جهت برگزاری کلاس ها و کارگاه های آموزشی، زمینه را برای افزایش میزان مهارت کارمندان در استفاده از سیستم های اطلاعاتی فراهم نمایند.
کلید واژگان: مدیریت دانش, قابلیت نوآوری, مسئولیت اجتماعی شرکت, فناوری اطلاعات و ارتباطاتThe aim of this research is to examine the influence of knowledge management strategies on innovation capabilities with the mediating role of corporate social responsibility activities and information and communication technology (ICT) in Hamrah Aval Company. The research method employed is correlational, and in terms of purpose, it is applied. The statistical population of the study consists of headquarters employees of Hamrah Aval Company (490 individuals), among whom a subset of 164 individuals was selected using simple random sampling and the Cochran formula. Data were collected using a questionnaire, and both structural validity through expert judgment and reliability through Cronbach\'s alpha were confirmed. Data analysis was conducted using structural equation modeling with PLS software. The findings of the research confirm all the hypotheses. To enhance their job satisfaction, job performance, and competitive edge over rivals, employees need to regularly update and expand their skills related to information systems. Therefore, it is recommended that the managers of Hamrah Aval Company allocate the necessary budget for organizing training classes and workshops to enhance employees\' skills in utilizing information systems.
Keywords: Knowledge Management, Innovation Capabilities, Corporate Social Responsibility, Information, Communication Technology -
همگام با پیشرفت فناوری ها در حوزه اطلاعات و ارتباطات بانک ها به منظور راضی نگه داشتن مشتریان خود ناچار به تحول در سیستم های خود و استفاده از این فناوری های جدید هستند بدین منظور در زمینه ورود به عرصه های مختلف دیجیتال در حال برنامه ریزی هستند و ارزیابی از آمادگی آن ها جهت سنجش میزان و سطح موفقیت از اهمیت بالایی برخوردار است. مشخص کردن میزان آمادگی پذیرش، استفاده و به کارگیری فناوری های نوین و کاربردهای مرتبط با آن ها در درون و برون سازمان ها از جمله مواردی است که موردتوجه و تاکید است. این پژوهش با بررسی مبانی نظری، تجربی و همچنین مدل های موجود مرتبط با موضوع موردمطالعه، ضمن در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف هر یک از آن ها؛ ابعاد و مولفه های آمادگی جهت پذیرش و ورود به حوزه بانکداری دیجیتال را با طبقه بندی جدیدتری از آن ها در قالب مدلی پویا ارائه نموده است. روش تحقیق این پژوهش ترکیبی (کیفی - کمی) و جامعه آماری آن صنعت بانکداری است. در فاز کیفی با 15 خبره دانشگاهی و نظام بانکی ایران، در قالب پنج راند پنل دلفی ارتباط برقرار شد و در نتیجه آن، عوامل اصلی مدل در قالب ابعاد و مولفه ها احصاء، استخراج و نهایی شده است. در فاز کمی پژوهش پیش فرض های مختلف در مدل مدنظر پژوهش برای نظام بانکی کشور، با استفاده از پویایی شناسی سیستم ها مورد آزمون و شبیه سازی قرار گرفت که نتایج آن حاکی از توجه و تمرکز مدیران، سیاست گذاران و بازیگران نظام بانکی کشور به متغیرهای اصلی پژوهش یعنی؛ آمادگی دیجیتال، سیاست های تشویقی و بهبود کیفیت سیستم می باشد.
کلید واژگان: ارزیابی آمادگی, صنعت بانکداری, بانکداری دیجیتال, شبیه سازی پویا, فناوری اطلاعات و ارتباطاتTo this end, organizations are planning to enter different digital arenas and evaluation of D-Readiness for measuring their level of success is of particular importance. Determining the degree of readiness to accept, use and apply new technologies and their related applications inside and outside organizations is one of the things that is of interest and emphasis. This research examines the theoretical and experimental foundations as well as existing models related to the subject under study, while considering the strengths and weaknesses of each of them; It has presented the dimensions and components of preparation for accepting and entering the field of digital banking with a newer classification of them in the form of a dynamic model. The research method of this research is mixed (Qualitative- Quantitative) and its statistical population is the banking industry. In the qualitative phase, 15 academic and Iranian banking system experts were contacted in the form of five rounds of the Delphi panel, and as a result, the main factors of the model were calculated, extracted and finalized in the form of dimensions and components. In the quantitative phase of the research, various presuppositions in the research model for the country's banking system were tested and simulated using systems dynamics, the results of which indicate the attention and focus of the managers, policy makers and actors of the country's banking system on the main variables of the research, namely; Digital Readiness, Incentive Policies and System Quality is improvement.
Keywords: Readiness Assessment, Banking Industry, Digital Banking, Dynamic Simulation, Information, Communications Technology -
امروزه توسعه صنعت گردشگری و ماندگاری آن تا حد زیادی در گرو استفاده از فناوری اطلاعات و ابزارهای آن از جمله اینترنت اشیا است، در این راستا برای تحقق چشم انداز صنعت گردشگری و رشد در این حوزه، استفاده و وابستگی به فناوری اطلاعت و ارتباطات اجتناب ناپذیر است و باید از توانمندی ها و منابعی که در این حوزه وجود دارد، نهایت استفاده بشود. هدف پژوهش حاضر، ارایه الگوی راه کارهای ماندگاری گردشگری با رویکرد کاربردهای فناورانه اینترنت اشیا در شهر کرمانشاه است.
مواد و روشاین پژوهش، پژوهشی کیفی است که در دو مرحله انجام شده است. ابتدا با مرور مبانی نظری و مطالعات پیشین از طریق روش تحلیل محتوای کیفی، راه کارهای ماندگاری گردشگری با رویکرد کاربردهای فناورانه اینترنت اشیا شناسایی و تفسیر شد. سپس برای تایید اعتبارسنجی راه کارهای شناسایی شده، این راه کارها در اختیار 20 نفر از خبرگان حوزه فناوری اطلاعات و گردشگری قرار گرفت.
نتایج و بحث:
نتایج پژوهش نشان می دهد که راه کارهای ماندگاری گردشگری با رویکرد کاربردهای فناورانه اینترنت اشیا دارای بعد حمل و نقل شامل مولفه های اطلاعیه های حمل و نقل و تجربه خاص سفر، بعد اطلاع رسانی شامل آموزش دهی و آگاه سازی، بعد سفارشی سازی شامل مولفه های سفارشی سازی محیط و سفارشی سازی خدمات، بعد بازخورد شامل مولفه بازخوردهی خدمات، بعد خدمات شامل مولفه های خدمات شهری و خدمات خصوصی، بعد مالی شامل مولفه های هزینه یابی و کاهش هزینه است.
نتیجه گیریسازمان های مقاصد گردشگری می بایستی با الگوگیری از کشورهای موفق در زمینه گردشگری هوشمند، نسبت به راه اندازی زیرساخت های بهره مندی از کاربردهای فناورانه اینترنت اشیا اقدام کنند. این کار می تواند با به کارگیری نیروی انسانی متخصص این کشورها و استفاده از خدمات شرکت های هوشمند سازی به منظور تسهیل فرایند مذکور صورت بپذیرد. لازم به ذکر است استفاده از راه کارهایی شناسایی شده نیازمند یک هماهنگی مطلوب میان ارگان های متخلفی از قبیل صنعت هواپیمایی، صنعت گردشگری، دولت و شهرداری و تمامی سازمان ها و ارگان های ذی ربط است.
کلید واژگان: گردشگری, ماندگاری گردشگری, فناوری اطلاعات و ارتباطات, اینترنت اشیا, کرمانشاهIntroductionToday, the development of the tourism industry and its sustainability depend to a large extent on the use of information technology that exist in this field should be used to the fullest. The aim of the current research is to provide a model of sustainable tourism solutions with the approach of technological applications of Internet of Things in Kermanshah city.
Materials and methodsThis research is a qualitative research that was conducted in two stages. First, by reviewing the theoretical foundations and previous studies through the qualitative content analysis method, the solutions for the sustainability of tourism were identified and interpreted with the approach of technological applications of the Internet of Things. Then, to confirm the validation of the identified solutions, these solutions were provided to 20 experts in the field of information technology and tourism.
Results and discussionThe results of the research show that tourism sustainability solutions with the approach of technological applications of the Internet of Things have a transportation dimension including the components of transportation announcements and special travel experience, information dimension including training and awareness, custom dimension Development includes the components of environment customization and service customization, the feedback dimension includes the feedback component of services, the service dimension includes the components of urban services and private services, the financial dimension includes the components of costing and cost reduction.
ConclusionOrganizations of tourist destinations should follow the example of successful countries in the field of smart tourism, to set up infrastructures to benefit from the technological applications of the Internet of Things. This work can be done by employing the expert manpower of these countries and using the services of smart companies in order to facilitate the mentioned process. It should be noted that the use of identified solutions requires a good coordination between the offending bodies such as the aviation industry, the tourism industry, the government and the and its tools, including the Internet of Things. It is inevitable and the capabilities and resources municipality and all related organizations and bodies.Conflicts Interest: The author(s) of this article declared no conflict of interest regarding the authorship or publication of this artivle
Keywords: Tourism, Tourism Retention, Information, Communications Technology, Internet of Things, Kermanshah -
گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی در دنیای گردشگری منجر به افزایش رقابت مقاصد گردشگری برای ارایه خدمات هوشمند، ارتقا کیفیت تجربه گردشگران بین المللی و کسب مزیت رقابتی پایدار شده است. هدف این مطالعه شناسایی عوامل موثر و ارایه الگوی توسعه گردشگری هوشمند شهری در شهر تبریز با رویکرد اکوسیستم بازاریابی است. در این راستا، از رویکرد کیفی با روش تحلیل محتوا و به منظور گردآوری داده های موردنیاز، ضمن مطالعه منابع کتابخانه ای، از روش میدانی با تکنیک مصاحبه های عمیق استفاده شد. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. درمجموع با روش نمونه برداری گلوله برفی با 16 نفر از خبرگان این حوزه مصاحبه انجام پذیرفت. برای تحلیل محتوا از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که 33 مقوله فرعی در قالب پنج مقوله اصلی شامل مکان بازار (تحولات جهانی بازار گردشگری، روابط عمومی، ترویج و...)، فناوری (تحولات حوزه فناوری، ارتقا سیستم های خرید، سیستم های پاسخ گویی پویا و...)، اجتماعی - اقتصادی (انتقال مالی هوشمند، شفافیت مالی، پذیرش نوآوری و...)، ژیوپلیتیک (قدرتمندتر شدن رقبای گردشگری ایران و...) و زیست محیطی (مدیریت هوشمند منابع، بحران های زیست محیطی، پایداری و...)، الگوی توسعه گردشگری هوشمند شهری در تبریز را تشکیل می دهند. نتایج این پژوهش نشان داد که توسعه گردشگری هوشمند شهری در سطح بین الملل، پیچیدگی بالاتری نسبت به گردشگری داخلی دارد. مدیران مقاصد شهری می توانند از نتایج یافته های این پژوهش من جمله بهره برداری از گردشگری نسل پنجم، توسعه زیرساخت ها، افزایش حمایت های دولتی، تدوین پروژه های هوشمند سازی، الگوبرداری و همکاری بیشتر با شهرهای هوشمند پیشرو جهانی و افزایش مشارکت مردم محلی جهت پیشبرد اهداف توسعه خود بهره مند شوند.
کلید واژگان: گردشگری هوشمند, شهرهای هوشمند, اکوسیستم بازاریابی, فناوری اطلاعات و ارتباطات, شهر تبریزhis study aims to identify the effective factors and provide a model for the development of urban smart tourism in Tabriz city with a marketing ecosystem approach. The qualitative approach with the content analysis method was used in this regard. The field method with the in-depth interview technique was used to collect the required data while studying the library resources. The interviews continued until theoretical saturation was reached. In total, 16 experts in this field were interviewed by snowball sampling. MAXQDA software was used for content analysis. The findings of the research indicate that 33 subthemes in the form of five main themes include marketplace (global developments in the tourism market, public relations, promotion, etc.), technology (developments in the field of technology, upgrading purchasing systems, dynamic response systems, etc.), socio-economic (smart financial transfer, financial transparency, acceptance of innovation, etc.), geopolitics (strengthening Iran's tourism competitors, etc.), and environmental (smart management of resources, environmental crises, sustainability, etc.), form the model of urban smart tourism development in Tabriz. This research showed that the development of smart urban tourism at the international level has a higher complexity than domestic tourism. Managers of urban destinations can benefit from the results of this research, including the use of fifth-generation tourism, infrastructure development, increasing government support, developing smart projects, benchmarking and more cooperation with the world's leading smart cities and increasing the participation of local people to advance their development goals
Keywords: Smart tourism, Smart cities, Marketing Ecosystem, Information, communication technology, Tabriz City -
در این تحقیق با مرور ادبیات موضوع و تحلیل تطبیقی مدل های ارزیابی میزان آمادگی الکترونیکی (E-Readiness)، مدل مفهومی متناسب با شرایط بومی برای سنجش میزان آمادگی سازمان ها جهت پذیرش، بکارگیری و بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات توسعه داده شد. این مدل شامل 6 معیار اصلی (تاکید وتعهد مدیریت ارشد، سیاست ها وراهبردهای فناوری اطلاعات، ابعاد تخصصی مدیریت، توسعه منابع انسانی فناوری اطلاعات، زیرساخت فناوری اطلاعات و فرآیندهای مبتنی بر فناوری اطلاعات) و 24 زیر معیارمرتبط با هرکدام از شش معیار اصلی است. اعتبار این مدل از طریق کسب نظر خبرگان و انجام آزمون های آماری اعتبار سنجی اولیه صورت گرفت. سپس با استفاده از فرآیند تحلیل ANP و روش مقایسات زوجی و به کارگیری نرم افزار Super Decision به ارزیابی معیارها، زیر معیارها و وزن دهی آنها پرداخته شد.در ادامه در مطالعه میدانی، مدل مذکور برای ارزیابی آمادگی سازمان های مورد مطالعه به کارگرفته شد. وضعیت این سازمانها به ترتیب در حوزه تعهد مدیریت عالی نسبت به کارگیری فناوری اطلاعات در سازمانها، ابعادتخصصی مدیریت و سیاست ها و راهبرد های فناوری اطلاعات در سازمانها، بهتر از بقیه حوزه ها است. ضمن این که در بقیه حوزه ها سازمان ها از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند. ولی از آنجا که در زمینه تعهد مدیریت عالی نسبت به بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان،سیاست ها وراهبردهای های فناوری اطلاعات در سازمان و ابعاد تخصصی مدیریت وضعیت نسبتا مطلوبی دارد.
کلید واژگان: بررسی و سنجش, آمادگی الکترونیکی, ANP, فناوری اطلاعات و ارتباطات, دولت الکترونیکIn this research, by reviewing the subject literature and comparative analysis of electronic readiness evaluation models (E-Readiness), a conceptual model was developed to measure the readiness of organizations to accept, use and benefit from information and communication technology. This model includes 6 main criteria (emphasis and commitment of senior management, information technology policies and strategies, specialized aspects of management, development of information technology human resources, information technology infrastructure and information technology-based processes) and 24 sub-criteria related to each of the six main criteria. The validity of this model was done by obtaining the opinion of experts and conducting preliminary validation statistical tests. Then, using the ANP analysis process and the method of pairwise comparisons, and using the Super Decision software, the criteria, sub-criteria and their weighting were evaluated. Further, in the field study, the mentioned model was used to evaluate the preparedness of the studied organizations. The status of these organizations is better than the other fields in terms of top management's commitment to the use of information technology in organizations, the specialized dimensions of management and information technology policies and strategies in organizations. In addition, the organizations do not have a favorable situation in the rest of the fields. But since in terms of the commitment of the top management to the use of information technology in the organization, the policies and strategies of information technology in the organization and the specialized aspects of management have a relatively favorable situation.
Keywords: Assessment, assessment, e-readiness, ANP, information, communication, technology, e-government -
توسعه و بالندگی اعضای هیات علمی با هدف پاسخگویی به نیازهای چالش برانگیز جامعه، دانشگاه، اعضای هیات علمی و دانشجو در حال تبدیل به حوزه ای غنی است. در این راستا به کارگیری فناوری می تواند فرصت های جدیدی را در این حوزه ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر و طراحی الگوی برنامه های توسعه توانمندی های اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا انجام شده است. روش پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد جمع آوری و تحلیل کیفی بوده است که با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و استقرایی به انجام رسیده است. شیوه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد بیست نفر از متخصصان حوزه آموزش و فناوری با شیوه گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری بوده است. یافته های پژوهش 6 مفهوم اصلی و 42 مقوله ی فرعی شناسایی کرده است. نتایج پژوهش بر طراحی عناصر شش گانه هدف، محتوا، زمان، فضا، تعاملات و ارزیابی، با توجه به قابلیت ها و چالش های افزودن فاوا به این عناصر تاکید دارد. در نهایت الگوی طراحی برنامه های توسعه توانمندی های اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا ترسیم شده است. توصیه نهایی بر طراحی سامانه یکپارچه شامل سیستم های متنوع آموزشی و پژوهشی مبتنی بر نیازهای فردی و سازمانی، رویکردهای فعال، تجربی، شخصی سازی، غیر رسمی و قابل انتقال به عمل در محیطی امن، منطبق با قوانین با توجه به شبیه سازی موقعیت های حضوری در زمانی منعطف و بهینه، با تعاملات فعال مخاطب، مربی و محتوا با رویکرد شفاف و انتخابی به همراه ارزیابی رشد دهنده و معتبر است.
کلید واژگان: طراحی مدل, عناصر, بهسازی, اعضای هیئت علمی, فناوری اطلاعات و ارتباطاتRecently there have been a focus on the development of faculty members with the aim of meeting the challenging needs of society, university, faculty members and students. In this regard, technology includes the potential to create new opportunities in this field. The current research was conducted with the purpose of identifying the elements and designing a model for the development programs for faculty members based on FAVA. The research method was applied and with the approach of qualitative data collection and analysis, which was done with the comparative, inductive, and qualitative content analysis method. The method involved semi-structured interviews with 20 experts in the field of education and technology with a snowball method until theoretical saturation was reached. According to the findings 6 main concepts and 42 subcategories were extracted. The research results emphasize the design of the 6 elements of goal, content, time, space, interactions and evaluation, considering the capacities and challenges of adding FAVA to these elements. Finally, a pattern of programs was presented based on FAVA for developing the capacities of faculty members. In addition, some recommendations were offered based on the findings of the study such as designing an integrated system including various educational and research systems based on individual and organizational needs; active, experimental, personalization, informal and transferable approaches in a safe environment in accordance with the rules; considering simulation of face-to-face situations in a flexible and optimal time with active interaction of the audience, instructor and content with a clear and selective approach along with a growing and valid assessment.
Keywords: model design, elements, improvement, faculty members, information, communication technology -
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با داشتن بیشترین نیروی انسانی و گستردگی حوزه جغرافیایی و تنوع ماموریتهای واگذاری یکی از سازمانهایی است که بیش از پیش ضرورت نیاز به استقرار مدیریت دانش را برای بهبود فرایندهای تصمیم گیری در سامانه فرماندهی و کنترل،انتقال تجربیات و دانش ضمنی کارکنان قبل از رها شدن و ذخیره سازی این تجارب در پایگاه دانش سازمان و همچنین کسب و تولید دانش های جدید برای انجام ماموریتها و استفاده از ابزارهای مدیریت دانش برای افزایش بهره وری را درک نموده است.یکی از دغدغه های سازمانهای مسلح در پیاده سازی مدیریت دانش، چندوجهی بودن این موضوع و توزیع آن در حوزه های مختلف مانند فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و نرم افزار است. اگر سازمانی بتواند در این حوزه ها به راه حل های مناسبی از مدیریت دانش دست پیدا نماید، می تواند امید به پیاده سازی متوازن و موفق آن داشته باشد. تحقق این مهم با پیروی از یک رویکرد سیستمی در پیاده سازی مدیریت دانش در سطح سازمان امکان پذیر خواهد بود لذا این تحقیق با هدف ، طراحی نظام مدیریت دانش در سازمانهای نظامی ج ا.ا صورت گرفته است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای با رویکرد آمیخته و روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از نرم افزار spss و در بخش کیفی از تحلیل محتوا برای اسناد و مصاحبه ها استفاده شده است. مهم ترین اجزاء نظام مدیریت دانش برای بهره برداری در یک سازمان نظامی بشرح زیر با میانگین بالاتر از عدد 3 بشرح زیر از طرف نمونه جامعه آماری و خبرگان مورد تایید قرار گرفت: 1- مدیریت و رهبری 2- فناوری اطلاعات و ارتباطات 3-مدیریت منابع انسانی 4-ساختار سازمانی 5-فرهنگ سازمانی 6- استقرار و پیاده سازی7-آموزش 8- ارکان جهت ساز 9-حوزه های دانشی 10- چرخه مدیریت دانش سازمانکلید واژگان: مدیریت دانش, نظام مدیریت دانش, فرهنگ سازمانی, فناوری اطلاعات و ارتباطاتThe Armed Forces of the I.R. of Iran, with the largest number of manpower and the wide geographical scope and variety of assigned missions, is one of the organizations that more than ever needs to establish knowledge management system to improve the decision-making processes in the command and control system, to transfer the experiences and tacit knowledge of the employees before leaving, to store the experiences in the knowledge base of the organization, to acquire and produce the new knowledge to perform missions and the use of knowledge management tools to increase productivity. The multifaceted nature of the knowledge management and its distribution in different areas such as organizational culture, organizational structure and software are one of the concerns of armed organizations in the implementation of this issue. If any organizations can find appropriate knowledge management solutions in these areas, it is possible to be balanced and successful. The realization of this importance will be possible by following a systemic approach in the implementation of knowledge management at the organization level, so this study aims to design a knowledge management system in the military organizations of the I.R. of Iran. In this applied-developmental study, the approach is mixed and the research method is descriptive- analytical. Data were analyzed via SPSS software in the quantitative part and content analysis was used for documents and interviews in the qualitative part. The most important components of the knowledge management system to use in a military organization were approved by the statistical population and experts as follow: 1- Management and leadership 2- ICT 3- Human resource management 4-Organizational structure 5-Organizational culture 6-Establishment and implementation 7-Training 8- Oriented pillars 9-Knowledge fields 10- Organization knowledge management cycleKeywords: Knowledge Management, Knowledge management system, Organizational Culture, Information, communication technology
-
این پژوهش با هدف ارایه مدل تاثیرگذار فناوری اطلاعات و ارتباطات مبتنی بر توانمندسازی کارکنان بر نوآوری و چابکی سازمانی انجام شده است. روش این پژوهش کمی از نوع توصیفی - پیمایشی بوده است. جامعه آماری این تحقیق حدودا 350 نفر از مدیران، معاونین، روسای واحدها و کارشناسان ارشد شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استناد به جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان تعداد 186 نفر نمونه انتخاب شده اند. البته با توزیع 200 پرسشنامه و استناد به 189 پرسشنامه قابل استفاده، داده ها تجزیه و تحلیل شده اند. ابزار اصلی این تحقیق پرسشنامه های استاندارد بوده است و نرم افزار مورد استفاده برای تحلیل داده ها و تایید مدل پژوهش، نرم افزار مدلسازی معادلات ساختاری (Lisrel) است که روایی آن از طریق تحلیل محتوی تایید شده است و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ موردآزمون قرارگرفته است که مقدار آلفای فناوری اطلاعات (813%) تعدادآلفای نوآوری سازمانی(901%) و تعداد آلفای چابکی سازمانی (811 %) می باشد و معناداری تمامی رابطه ها مورد تایید قرار گرفت.
کلید واژگان: توانمند سازی, فناوری اطلاعات و ارتباطات, نوآوری سازمانی و چابکی سازمانیThis research was done with the aim of presenting an effective model of information and communication technology based on empowering employees on organizational innovation and agility. The method of this quantitative research was descriptive-survey. The statistical population of this research was about 350 managers, vice presidents, heads of units and senior experts of Mazandaran Wood and Paper Industries Company, and 186 people were selected by simple random sampling and based on the sampling table of Karjesi and Morgan. are Of course, by distributing 200 questionnaires and referring to 189 usable questionnaires, the data have been analyzed. The main tool of this research was standard questionnaires and the software used to analyze the data and verify the research model is structural equation modeling software (Lisrel) whose validity has been confirmed through content analysis and its reliability from It has been tested through Cronbach's alpha coefficient that the value of information technology alpha is (813%), the number of organizational innovation alpha (901%) and the number of organizational agility alpha (811%) and the significance of all relationships was confirmed.
Keywords: Empowerment, information, communication technology, organizational innovation, organizational agility -
هدف
این پژوهش به منظور ارایه مدل اجرای خط مشی های فناوری اطلاعات در برنامه ششم توسعه به کمک روش مدلسازی شبکه عصبی انجام شده است.
طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد:
تحقیق بر مبنای هدف، کاربردی و روش تحقیق، پیمایشی است. گردآوری داده ها، با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری در بخش شناسایی عوامل، مدیران شرکت مخابرات ایران می باشند که 15 نفر به عنوان پنل خبرگان انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش آزمون،کارشناسان فناوری اطلاعات برابر 810 نفر بودند که 260 نفر نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار MATLABR2019b استفاده شد.
یافته هابر اساس یافته ها عوامل موثر بر اجرا در دو بعد اصلی ساختار و کارکرد و ده بعد فرعی (محیط، خط مشی، اندازه سازمان، فرهنگ، تکنولوژی، توسعه منابع انسانی، توسعه زیرساخت، توسعه برنامه ها، توسعه بخش خصوصی و تامین محتوا) قابل بررسی می باشند. طبق یافته های شبکه عصبی بهترین ساختار اجرا، دارای 1 لایه ورودی با 5 متغیر ورودی و 1 لایه پنهان با 10 نرون و 1 لایه خروجی با 1 متغیر خروجی می باشد.
ارزش/ اصالت پژوهش:
از نظر مفهوم شناسی، برای اولین بار با رویکردی ترکیبی، عوامل موثر بر اجرای خط مشی های فناوری اطلاعات شامل ساختار و کارکرد (هر دو متغیر) تبیین شده و از نظر روش شناسی، مدلسازی با استفاده از روش شبکه عصبی در این زمینه، از دیگر جنبه های نو در این پژوهش است. از نظر ارزش کاربردی، در این پژوهش روشن می شود که بهترین ترکیب توسعه زمانی است که تمام متغیرهای ورودی هم زمان در نظر گرفته شوند و ضعیف ترین حالت نیز زمانی است که توسعه زیرساخت نادیده گرفته شود.
کلید واژگان: برنامه ششم توسعه, خط مشی, اجرا, فناوری اطلاعات و ارتباطات, شبکه عصبیPurposeThis Study was performed to present a model for implementing information technology policies for The Sixth Development Plan based on the neural network approach.
MethodologyBased on purpose, this research was applied and used survey method. Questionnaires were administered to collect data. In the factor identification phase, the statistical population consisted of 15 managers of Communication Company, who made the experts pannel. In the testing phase, 260 IT experts comprised the sample.
FindingsThe factors affecting implementation include two main dimensions of structure and function, as well as ten subsequent dimensions (environment, policy, organization size, culture, technology, human resource development, infrastructure development, plans development, private section development, content provision) are worth of consideration. Results show that the neural network of the best structure consists of one entry layer with 5 entry variables, one hidden layer with 10 neurons, and one outgoing layer with one variable.
Originality:
Taking conceptology into consideration, and using the mixed approach, we explained the components affecting the implementation of IT consisting of structure and function (both variables). Regarding methodology, modeling through neural networking approach can be considered as another contribution of this research. With regard to application value, this study makes it clear that the best combination for development is realized when all entry variables are considered simultaneously. Besides, the weakest scenario would be when the development of infrastructures is ignored.
Keywords: The Sixth Development Plan, Policy, Implementation, Communication IT, Neural Network -
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط با میانجی گری سرمایه فکری می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان تشکیل داده که 160 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شده اند. ابزار های پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته بوده که روایی پرسشنامه تایید و پایایی آنها با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 81/0 برآورد شد. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزیی استفاده گردیده است. بر اساس یافته های پژوهش تاثیر اثرات اقتصادی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر سرمایه فکری تاییدشده است. تاثیر اثرات اقتصادی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط نیز معنادار بوده و نقش میانجی سرمایه فکری در تاثیر اثرات اقتصادی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط نیز تایید شده است.
کلید واژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات, عملکرد کارکنان, سرمایه فکری, کسب و کارهای کوچک و متوسطThe purpose of this research is to investigate the effects of information and communication technology on the performance of small and medium businesses with the mediation of intellectual capital. This research is of applied type and in terms of descriptive-survey method. The statistical population of the research is made up of managers and employees of knowledge-based companies in Isfahan Scientific Research Town, 160 of whom were randomly selected as a sample. The research tools were questionnaires made by the researcher, the validity of the questionnaire was confirmed and reliability was estimated using Cronbach's alpha formula for the entire questionnaire at 0.81. Structural equation model and partial least squares approach have been used to investigate the research hypotheses. Based on the findings of the research, the impact of the economic effects of information and communication technology on intellectual capital has been confirmed. The impact of the economic effects of information and communication technology on the performance of small and medium businesses is also significant, and the mediating role of intellectual capital in the impact of the economic effects of information and communication technology on the performance of small and medium businesses has also been confirmed.
Keywords: information, communication technology, employee performance, intellectual capital, Small, Medium Businesses -
فصلنامه مدیریت دولتی، پیاپی 50 (تابستان 1401)، صص 235 -256هدف
در این پژوهش به کمک چارچوب ایتلاف مدافع، فرایند تغییر خط مشی در خرده سیستم پهنای باند اینترنت ثابت و نقش ایتلاف های مختلف در این تغییر بیان شده است. سیاست های پهنای باند، به عنوان یکی از سیاست های مهم در عرصه فنی زیرساختی فضای مجازی، از دهه 1380 تا کنون، دچار تحول جدی شده است که چگونگی ایجاد آن، برای تصمیم گیران و کارشناسان این حوزه بسیار درس آموز است و فهم مسایل امروز سیاست گذاران را نیز تسهیل می کند. هدف از اجرای این پژوهش، فهم چگونگی تغییر سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران، در حوزه پهنای باند اینترنت ثابت از توسعه محدود به توسعه آزاد است.
روشپژوهش حاضر با استفاده از راهبرد مطالعه موردی و استفاده از روش مطالعه اسنادی اجرا شده است. بدین منظور، 15 سند مهم در این حوزه بررسی شد و با استفاده از منطق روش های کیفی، 8 روند کلان و خرده روند استخراج گردید. به منظور تایید نتایج، از سازوکار گروه کانونی استفاده شده است.
یافته هایافته ها حاکی از آن است که در رقابت دو ایتلاف توسعه محدود و توسعه آزاد پهنای باند، عوامل بسیار مهم در تغییر سیاست ها عبارت اند از: تغییر نظام حکمرانی کشور و توسعه روزافزون فناوری ها و به تبع آن، فشار اجتماعی برای شکل گیری این توسعه.
نتیجه گیرییادگیری این فرایند طی شده در دو دهه و در نظر گرفتن شرایط امروز ایران و جهان، تغییر در بعضی باورهای ثانویه و شکل گیری ایتلاف سومی است که توسعه ای با محوریت حکمرانی فناورانه را دنبال می کند.
کلید واژگان: پهنای باند, چارچوب ائتلاف مدافع, حکمرانی فضای مجازی, فناوری اطلاعات و ارتباطاتObjectiveThe purpose of this study is to understand how the official policy of the Islamic Republic of Iran in the field of fixed internet bandwidth has changed from limited to free development. Along with this goal, creating a policy insight in cyberspace policy field, learning lessons for policy makers and decision makers from this policy process and creating recognition about existing coalitions in the field of cyberspace is also pursued. Policy process theories seek to explain how policies are formed and changed. This study seeks to explain the process of policy change in the fixed Internet bandwidth subsystem by applying the Advocacy Coalition framework (ACF) and the role of different coalitions in this change. Broadband policies, as one of the most important policies in the field of technical-infrastructure of cyberspace, have undergone a serious change since two decades ago. To this end, the following questions must be answered: 1.What coalitions have been formed by the actors for changing fixed internet bandwith policy subsystem? 2. What beliefs have existed among the actors of this policy subsystem? 3. What conditions and events have been effective in changing the Iran's fixed internet bandwith policy?
MethodsThis study was conducted using a case study strategy and focusing on existing documents on bandwidth policies in the Islamic Republic of Iran. Documentary study method was used to review the documents and focus group mechanism was used to validate the findings. For this purpose, 15 important documents in this field have been analyzed and 8 macro and sub-trends have been extracted using the logic of qualitative methods.
ResultsThe findings indicate that in the competition between the two coalitions of limited development and free development bandwidth, the most important factors in changing policies are: changing the country's governance system and the increasing development of technologies and, consequently, social pressure to shape this development. According to the history, review of documents, decisions, and obvious positions of different actors, we can generally identify two competing coalitions in the field of internet bandwidth in the Islamic Republic of Iran: 1. Limited Development Coalition, which accept network and bandwidth development only in the form of a national information network and considers development to be dependent on the production of appropriate and local content. In fact, the policy that they pursue is limited bandwidth development and is quoted in the rules and regulations. 2. The Free Bandwidth Development Coalition which considers bandwidth in general and without any serious distinction between being domestic or international, and According to its ideological foundations, unlike the previous coalition, it does not show any resistance against being influenced by foreign culture and the blurring of national borders in cyberspace. They consider this development to be an unconditional right of the citizens.
ConclusionLearning from this process that took place in two decades and considering the current situation in Iran and the world is: 1-the change in some secondary beliefs and 2-the formation of a third coalition that pursues technology-oriented governance. Given the importance of platforms in today's world, the axis and index of development or non-development of bandwidth in the country should be focus on platforms and maintaining the power of governance to regulate and rule through them, not the restriction or lack of growth in quality and access.
Keywords: advocacy coalition, Bandwidth, Cyberspace Governance, Information, communication technology -
حرکت در راستای توسعه جایگاه کشور در زمینه های اقتصادی، علمی و فناوری، مستلزم مدیریت اجرای خط مشی های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در مسیری صحیح و برنامه ریزی شده است. هدف این پژوهش، ارایه مدل عوامل موثر بر اجرای خط مشی های فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران با تمرکز بر قانون برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران (مواد 67 و 68) به کمک تکنیک دلفی فازی می باشد. این تحقیق بر مبنای هدف، از نوع کاربردی است زیرا سعی بر آن است که از نتایج پژوهش در مجموعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و شرکت مخابرات ایران بهره برداری گردد. گردآوری داده ها، بر اساس روش کتابخانه ای، میدانی و نظرات خبرگان صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده های پژوهش، تشکیل پنل خبرگی برای شناخت متغیرهای کلیدی استخراج شده از ادبیات پژوهش و پرسشنامه دلفی می باشد. جامعه آماری تحقیق صاحب نظران، خبرگان و مدیران وزارت اطلاعات و فناوری ارتباطات و سازمان های تابعه می باشند که 15 نفر واجد شرایط به صورت غیرتصادفی و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش اعضای پنل دلفی در مجموع 23 عامل را در قالب 10 مولفه به عنوان عوامل موثر در اجرای خط مشی های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد بررسی قرار داده و در نهایت 18 عامل را به عنوان عوامل اصلی تشخیص دادند که شاخص های حاصله در قالب مدل مفهومی و هم چنین چارچوب پیشنهادی اجرای خط مشی های فناوری اطلاعات و ارتباطات ارایه شده است.کلید واژگان: خط مشی, تکنیک دلفی فازی, فناوری اطلاعات و ارتباطات, اجراMoving toward developing the country's position in economic, scientific and technological fields requires managing the implementation of policies in the field of information and communication technology in a correct and planned way. The purpose of this research is to provide a model of factors affecting the implementation of Iran's ICT policies with the help of the fuzzy Delphi technique. This research is based on the objective, of an applied type, because it is trying to use the results of the research in the ICT Ministry of and Telecommunication Company of Iran. Data collection has been done based on library and field methods and experts' opinions. The research data collection instrument is the formation of an expert panel to identify the key variables extracted from the research literature and the Delphi questionnaire. The statistical population of the research is experts and managers of the Ministry of ICT and affiliated organizations, 15 qualified people were selected non-randomly and purposefully as a sample. In this research, the members of the Delphi panel examined a total of 23 factors in the form of 10 components as effective factors in the implementation of policies in the field of ICT and finally identified 18 factors as the main factors that The resulting indicators are presented as a conceptual model as well as a proposed framework for the implementation of ICT policies.Keywords: Policy, Fuzzy Delphi Technique, information, communication technology, Implementation
-
فناوری اطلاعات و ارتباطات، نقش بسیار زیادی در ایجاد و افزایش خلاقیت و نوآوری در عرصه کارآفرینی دارد زیرا رقابت اقتصادی را تسهیل و رشد اقتصادی طولانی مدت را پایدار کرده است. با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در اقتصادهای نوظهور، زنان نیز می توانند زندگی اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی خود را متحول کنند و شکاف های بسیاری را در توسعه اقتصادی - اجتماعی جامعه از بین ببرند. تحقیق فوق از نظر هدف، کاربردی و از منظر روش، توصیفی می باشد. تعداد حجم نمونه، 132 نفر از بانوان شاغل در شرکت فناوری اطلاعات بهاران که به صورت تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران انتخاب شد و تاثیر بین فرضیه ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، تحلیل عاملی و معادلات ساختاری لیزرل و آزمون سوبل و آزمون معناداری R بررسی شد. آماره آزمون تی تک نمونه ای، بزرگتر از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5% یعنی 96/1 بوده به طوریکه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توانمندسازی بانوان کارآفرین با نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیلگر خودکارآمدی در شرکت فناوری اطلاعات بهاران تاثیر دارد. نتایج نشان داد که فناوری اطلاعات و نقش مثبت و مهمی در ایجاد و تقویت مولفه های سرمایه اجتماعی، پیوند آن با خودکارآمدی و در نهایت توانمندسازی زنان کارآفرین ایفا می کند.
کلید واژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات, توانمندسازی, سرمایه اجتماعی, خودکارآمدی, بانوان کارآفرین, شرکت فناوری اطلاعات بهارانInformation and communication technology has a great role in creating and increasing creativity and innovation in the field of entrepreneurship because it has facilitated economic competition and sustained long-term economic growth. By using information and communication technology in emerging economies, women can also transform their social, political and economic lives and close many gaps in the socio-economic development of society. The above research is applied in terms of purpose and descriptive in terms of method. The sample size was 132 women working in Baharan Information Technology Company who were randomly selected based on Cochran's formula and the effect between the hypotheses using Kolmogorov-Smirnov test, factor analysis and LISREL structural equations and Sobel test and R significance test. Checked out. The one-sample t-test statistic is larger than the critical value of t at the 5% error level, ie 1.96, so that information and communication technology has an effect on empowering women entrepreneurs with the mediating role of social capital and the role of self-efficacy moderator in Baharan Information Technology Company. The results showed that information technology plays a positive and important role in creating and strengthening the components of social capital, linking it with self-efficacy and ultimately empowering women entrepreneurs.
Keywords: Information, communication technology, empowerment, Social Capital, self-efficacy, Women Entrepreneurs, Baharan Information Technology Company -
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در دو دهه اخیر به سرعت توسعه یافته است و به طور مستقیم یا غیرمستقیم بیشتر حوزه های زندگی انسان از جمله سلامت را تحت تاثیر قرار داده است که از آن به عنوان سلامت الکترونیک نیز یاد میشود. از سوی دیگر، در سه دهه گذشته، اکثر کشورهای جهان رشد سریعی در هزینه های سلامت داشته اند، زیرا هزینه های سلامت به یکی از مهمترین اقلام هزینه های خانوار تبدیل شده است. همچنین در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، عمده بار مالی استفاده از کالاها و خدمات بهداشتی بر دوش خانوارها است. کاهش بار مالی خدمات سلامت بر خانوارها یکی از اهداف دیرینه سیاستگذاران بوده است. به نظر میرسد استفاده از قابلیتهای ICT در قالب سلامت الکترونیک می تواند یکی از راهکارهای موثر در این زمینه باشد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی این موضوع است. برای برآورد مدل از روش داده های تابلویی و مدل GLS در قالب داده های استانی استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که عالوه بر سایر عوامل موثر بر مخارج سلامت خانوار (مانند درآمد، سطح تحصیالت، سطح پوشش بیمه ای و غیره)، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات توانسته تاثیر بسزایی در کاهش هزینه های سلامت داشته باشد. به نظر میرسد توسعه زیرساخت ICT ،گسترش ضریب نفوذ آن و توسعه کاربردهای آن در قالب سلامت الکترونیک میتواند به عنوان یک استراتژی مناسب در حوزه مراقبت های بهداشتی تلقی شود.
کلید واژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات, ایران, هزینه های بهداشتی, خانواده, استانInternational Journal of Business and Development Studies, Volume:13 Issue: 1, Winter 2021, PP 33 -45Information and communication technology (ICT) has been rapidly developed in the last two decades and has directly or indirectly affected most areas of human life, including health, which is also referred to as e-health. On the other hand, in the past three decades, most countries in the world have experienced rapid growth in health expenditures, as health expenditures have become one of the most important items of household expenditure. Besides, in developing countries, including Iran, the main financial burden of using health goods and services is borne by households. Reducing the financial burden of health services on households has been one of the long-standing goals of policymakers. It seems that using the ICT capabilities in the form of e-health can be one of the effective solutions in this regard. The present study seeks to investigate this issue. For model estimation, the panel data method and the GLS model in the form of provincial data were applied. The results imply that besides other factors affecting the household health expenditures (such as income, education level, insurance coverage level, etc.), the development of ICT managed to have a significant effect on reducing the health expenditures. It seems developing ICT infrastructure, expanding its penetration rate and developing its applications in the form of e-health can be considered as a proper strategy in the field of health care.
Keywords: ICT, Iran, Health Expenditure, Household, Province -
کارآفرینی دیجیتال بعنوان پدیده نوظهور قادر است تا فرصت های متعددی را برای فعالیت کارآفرینی از طریق دیجیتالی شدن فراهم کند. شیوع کووید-19 ضرورت توسعه این نوع کارآفرینی را تسریع نموده است. هدف این پژوهش، مدلسازی و پیکره بندی عوامل اثرگذار بر توسعه کارآفرینی دیجیتال در شرکت های دانش بنیان کوچک و متوسط، از طریق سطح بندی و تعیین میزان شدت تعاملات آنهاست. روش تحقیق پژوهش از لحاظ هدف،کاربردی و از منظر گرد آوری اطلاعات آمیخته- اکتشافی است. این پژوهش دارای دوبخش کیفی برای شناسایی وسطح بندی عوامل موثر در توسعه کارآفرینی دیجیتال و یک بخش کمی برای اندازه گیری تعاملات عوامل است. در بخش کیفی، ابتدا از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 نفر از خبرگان برای شناسایی عوامل اثرگذاردر توسعه کارآفرینی دیجیتال و در مرحله بعد، برای تعیین سطوح عوامل از مدلسازی ساختاری-تفسیری استفاده شد. در بخش کمی نیز از روش دیمتل استفاده شده، به این منظور پرسشنامه دیمتل در اختیار 12 نفر از خبرگان قرارگرفت و با استفاده از مدلسازی دیمتل میزان تاثیر عوامل محاسبه شد. نتایج تحقیق 7 عامل اثربخش را در توسعه کارآفرینی دیجیتال نشان می دهد، این عوامل در سه دسته زمینه ای، ساختاری و محتوایی طبقه بندی می شوند. عوامل بعد ساختاری با بیشترین تاثیرپذیری و عوامل بعد زمینه ای با بیشترین تاثیرگذاری، نقش مهمی را در توسعه کارآفرینی دیجیتال در شرکت های دانش بنیان کوچک و متوسط دارا هستند.
کلید واژگان: شرکت های دانش بنیان, فناوری اطلاعات و ارتباطات, کارآفرینی دیجیتال, مدل سازی ساختاری-تفسیریDigital entrepreneurship is new way of doing business that paves the way for the economic development of developing countries.The prevalence of COVID-19 has accelerated the need to develop this type of entrepreneurship.The purpose of this research is to model and configuration the factors affecting the development of digital entrepreneurship in small and medium knowledge-based companies, through the leveling and determining the extent of their interactions. The research method of this study is applicational in objective and from the point of view of data collection is mixed-exploratory. This research has two qualitative sections to identify and level the factors affecting the development of digital entrepreneurship and a quantitative section to measure the interactions of them.The qualitative section semi-structured interview with 17 experts has been used to identify the factors influencing the development of digital entrepreneurship and in the next step, Interpretive Structural Modeling (ISM) was used to determine the levels of factors. In the quantitative part, the DEMATEL method has been used. For this purpose, DEMATEL questionnaire was provided to 12 experts and the effect of factors was calculated by using DEMATEL.The results of the research show that 7 important factors affecting the development of digital entrepreneurship are classified in three levels of ground factors, construction and content factors. Structural factors with the most impressionability and the contextual factors with the most impact have an important role in the development of digital entrepreneurship in SME knowledge-based companies.
Keywords: Knowledge-based Companies, Information, communication technology, Digital Entrepreneurship.Interpretive Structural Modeling -
شناسایی پیشران های موثر بر آینده صنعت نشر کتاب در ایران. پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی، به شناسایی مهم ترین عوامل موثر بر آینده صنعت نشر کتاب در ایران پرداخته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با بهره گیری ترکیبی از مدل های کیفی و کمی انجام گرفته است. در این پژوهش با استفاده از تکنیک دلفی به شناسایی پیشران های موثر بر آینده صنعت نشر در ایران پرداخته شده است. مشارکت کنندگان در این مقاله 16 خبره متخصص در حوزه صنعت نشر بودند و در دو دور اجرای دلفی درباره 24پیشران شناسایی شده، به اجماع رسیدند. این پیشران ها در شش دسته طبقه بندی شدند. عوامل اقتصادی- اجتماعی/ فرهنگی- سیاسی- فناورانه- حقوقی - حاکمیتی در پایان تحریم های اقتصادی و فناوری اطلاعات و ارتباطات بالاترین درجه اهمیت را در بین پیشران های کلیدی آینده صنعت نشر کسب کردند.واژه های کلیدی: آینده پژوهی، پیشران، صنعت نشر، فناوری اطلاعات و ارتباطات
کلید واژگان: آینده پژوهی, پیشران, صنعت نشر, فناوری اطلاعات و ارتباطاتIdentification of the driving forces behind the future of the book publishing industry in Iran. The present study identified the most important factors affecting the future of the book publishing industry in Iran using the future studies approach. This was an applied study employing a combination of qualitative and quantitative methods. Participants were 16 experts specialized in the publishing domain and achieved consensus over the 24 identified driving forces during two courses of implementation of the Delphi technique. The key future driving forces of the publishing industry in Iran were classified into six categories, with economic sanctions and the information and communication technology ranking the highest in terms of importance. Identification of the driving forces behind the future of the book publishing industry in Iran. The present study identified the most important factors affecting the future of the book publishing industry in Iran using the future studies approach. This was an applied study employing a combination of qualitative and quantitative methods. Participants were 16 experts specialized in the publishing domain and achieved consensus over the 24 identified driving forces during two courses of implementation of the Delphi technique. The key future driving forces of the publishing industry in Iran were classified into six categories, with economic sanctions and the information and communication technology ranking the highest in terms of importance.
Keywords: Futures study, print industry, Information Technology -
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهبود عملکرد و کارایی بانک ملی شهر تهران بوده است. تجارت نوین نیازمند ابزارها و زیرساخت های مناسبی برای گسترش فرآیندهای اقتصادی است بر این اساس پیوند میان فناوری اطلاعات و ارتباطات و بانکداری یکی از ملموس ترین و بدیهی ترین نکاتی است که به ذهن متبادر می شود با توجه به موضوع پژوهش، این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات همبستگی و از نوع پیمایشی بوده است. ابزار جمع آوری داده ها نیز در این پژوهش پرسشنامه برگرفته از مقیاس سنجش کیفیت خدمات بر اساس الگوی سروکوال بوده که با بهره گیری از تحقیقات صورت گرفته و دریافت نظرات اساتید و کارشناسان بانکی تهیه گردید. پرسش نامه مذکور شامل 3 بخش می باشد: بخش اول-پرسش نامه شامل توضیح مختصری از پرسشنامه بوده و سپس سوالات جمعیت شناختی از قبیل جنسیت، سن، میزان تحصیلات، شغل و میزان آشنایی با مولفه های ICTگنجانده شده است و سپس 5 سوال با طیف لیکرت مربوط به میزان بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در شعب بانکی طراحی گردیده است و در ادامه 30 سوال با طیف لیکرت مربوط به سنجش میزان تاثیر بکارگیری فناوری اطلاعات بر کیفیت خدمات بانکی بر اساس الگوی سروکوال ارایه شده است. نتایج به دست آمده از آمار استنباطی بدین صورت است که در بین ابعاد سروکوال بعد همدلی بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است. در بررسی مقایسه ی مولفه های فناوری اطلاعات و ارتباطات مولفه کامپیوتر و خودپرداز در بعد پاسخگویی، پایانه ی فروش در بعد پاسخگویی،همدلی و اطمینان معنادار می باشند.
کلید واژگان: فناوری اطلاعات, ارتباطات, بهبود عملکرد بانک ها, بهبود کیفیت خدمات, الگوی سروکوالThe aim of this study was to investigate the effect of information and communication technology on improving the performance and efficiency of Meli Bank in Tehran. Modern trade requires appropriate tools and infrastructures for the development of economic processes, so the link between information and communication technology and banking is one of the most tangible and obvious points that come to mind according to the subject of the research, this research has been applied in terms of purpose and in terms of how to collect information is correlation and survey type. The data collection tool in this study was a questionnaire derived from the service quality measurement scale based on the SERVQUAL model, which was carried out using researches and received the opinions of banking professors and experts. The questionnaire consists of 3 parts: the first part of the questionnaire includes a brief explanation of the questionnaire and then demographic questions such as gender, age, education level, occupation and familiarity with ICT components have been removed and then 5 questions with Likert spectrum related to the utilization of information and communication technology in bank branches have been designed and then 30 questions with Likert spectrum related to measuring the effect of using the effect of using. Information technology on the quality of banking services is presented based on the SERVQUAL model. The results obtained from inferential statistics are as follows: Among the dimensions of SERVQUAL, empathy has the highest rank. In comparing ICT components of computer and ATM components in accountability dimension, sales terminal in the dimension of responsiveness, empathy and reliability are significant.
Keywords: Information technology, communication, Improving Banks Performance, Improving Service Quality, SERVQUAL model
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.