به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "پاندمی کرونا" در نشریات گروه "مدیریت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «پاندمی کرونا» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • صادق شکری*، آیدین سلام زاده، حمیدرضا کرکه آبادی
    هدف

    در این پژوهش الگوی رفتاری کاربران فارسی زبان توییتر با محوریت بیماری کرونا و به تفکیک سه نسل بررسی و توصیف شده است. برای کشف این الگو، دو فرضیه تفاوت مضمون احساسی توییت های منتشرشده توسط هر نسل و بررسی تفاوت واکنش احساسی آنان به اخبار خاص کرونایی مدنظر قرار گرفت و در بازه یک ساله اول همه گیری این بیماری در ایران بررسی شد. برای تشریح جایگاه مخاطبان در فرایند ارتباط و نیز نحوه برداشت آنان از پیام، از نظریه های استفاده و رضامندی و نظریه دریافت بهره برده شد. ابعاد ناشناخته این بیماری و نحوه انتقال آن، به همکاری شهروندان با سیاست های بهداشتی حکومت ها نیاز دارد؛ از این رو ادراک مخاطبان رسانه از محتوای مرتبط با کرونا، بیش ازپیش در کانون توجه سیاست گذاران رسانه و سلامت قرار گرفت.

    روش

    به کمک فنون داده کاوی، نسل های مختلف کاربران فارسی این پلتفرم دسته بندی شد. در ادامه، توییت های آنان به صورت دستی جمع آوری و با ابزار جست‎وجوی پیشرفته و با کلمات کلیدی، دسته بندی و مدل سازی شد. برای تخمین سن و جنسیت کاربر، از شبکه فیس نت و مدل ماشین های بردار پشتیبان استفاده شد. برای استخراج ویژگی ها، از مدل Wordtovector و برای کلاس بندی این توییت ها و اطلاق یک احساس به آن ها، از مدل LSTM بهره برده شد.

    یافته ها

    در گروه نمونه سه احساس ترس، طنز و انتقاد، برای توصیف مضمون احساسی توییت ها بیشترین نمود را داشته است. در نهایت، مشاهده شد که الگوی رفتاری نسل زد در محیط توییتر با انتشار طنزآمیز محتوا همراه است؛ در حالی که سویه انتقادی آن کمتر است. این الگو زمانی که به سمت نسل ایکس و وای می رود، معکوس می شود؛ در حالی که سویه ترس در مضامین همه کاربران، روند و حجم کمابیش یکسانی داشت.

    نتیجه گیری

    بین 20 تا 30 درصد تمامی پیام های تولیدشده مخاطبان با محوریت کرونا، محتوایی داشت که حاوی ترس بود. این میزان برای هر گروه سنی یکسان بود و این تشابه را می توان در تعبیر هم گرایی نسلی مشاهده کرد؛ اما در دو احساس دیگر بروز یافته، یعنی احساس انتقاد و طنز، این هم گرایی دیده نمی شد. نسل زد، اغلب در برخورد با محدودیت های ناشی از کرونا و تبعات دامنه دار آن، نگرشی طنزآلود داشت. گویا نحوه برداشت، تفسیر و و در ادامه بازخورد آن ها به پدیده کرونا که در بدو امر، موضوعی ترسناک و خطرآفرین برای زندگی فردی و اجتماعی انسان است، کاملا تفسیری متضاد است. این تفاوت را می توان در گزاره شکاف یا تعارض نسلی دسته بندی کرد.

    کلید واژگان: الگوی رفتاری, تحلیل احساسات, پاندمی کرونا, مطالعات نسلی, شبکه اجتماعی توییتر
    Sadegh Shokri *, Aidin Salamzadeh, Hamidreza Karkehabadi
    Objective

    This research aims to uncover the behavioral patterns of Persian-speaking Twitter users centered on the COVID-19 disease. Two hypotheses, namely the difference in the emotional content of tweets published by each generation and the examination of their emotional reactions to specific COVID-19 news, were studied during the first year of the pandemic in Iran. this research focuses on the news published about COVID-19 on Twitter due to the prevalence of the COVID-19 topic among all audiences in different generations and its high percentage of risk at the micro (psychophysical health, etc.) and macro (economy, etc.) levels, with a high influence among the audience. Unlike similar previous crises, this pandemic had a serious distinction, that is, it was the pervasive social networks worldwide, with a 25% growth in Twitter users during the spread of this disease. Therefore, accurate and comprehensive information can be expected to be obtained by studying the opinions of users on social networks from a public perspective around a topic. Since the unknown dimensions of this disease and its transmission require citizens' cooperation with the health policies of governments, the perception of media audiences from COVID-19-related content has been focused on more than ever by the media and health policymakers. Despite extensive research on the analysis of users' emotions in cyberspace, a few studies have analyzed the emotions of different generations in the face of crises. The results indicate different behaviors of generations in dealing with COVID-19 content on Twitter, and this generational distinction can help policymakers plan for these groups according to the emotions expressed in each generation.Uses and Gratifications theory and the theory of reception were used to explain the positions of the audience in the communication process and their perception manner of the message. According to this view, audiences are active elements that are capable of selecting and interpreting published content based on their backgrounds and characteristics. In this research, these effective backgrounds in interpretation are considered generational components.According to the literature review in this field, the categorization of generations in this research is as follows. Generation X (X) comprises those born from the 1920s to the 1960s, whose socialization is related to before the Islamic Revolution, and their main mass media were radio, television, newspapers, and books. Socialization in Generation Y (Y) dates back to the early years of the revolution and war to the early presidency of Mohammad Khatami and the beginning of deep political-cultural changes in Iran. Accordingly, people aged 23-40 years fall into this category, who became especially familiar with the satellite and the first generation of computer communications, in addition to using the media of the previous generation. Blogs, video games, and Web 1 are the most important media features of this generation. Generation Z (Z) refers to a group aged between 11 and 23 years, who are colloquially referred to as digital natives or the network generation. Unlike previous generations, this generation has never seen a world without digital communication technology and interactive virtual social networks. Microblogs are the most important media feature of this generation.

    Research Methodology

    Subsequently, different generations of Persian users of this platform were categorized through data mining techniques. Then, their tweets were collected manually, categorized, and modeled with advanced search tools and keywords. About 500 tweets were collected monthly using the total counting method due to the limited number of accounts with an image for age estimation. The age and gender of the user were estimated using two methods. Initially, age was estimated based on the user’s profile picture using the facenet network. In the second method, age was estimated based on the user’s interest vector using the support vector machine model. There were two parts in the sentiment analysis: feature extraction and classification. The former was performed with the wordtovector model, which was trained using a sample of the Hamshahri newspaper (a rich sample of the Persian language). In the second part, these tweets were classified and an emotion type was attributed to them with the LSTM model using 80% of the data to train the machine and 20% for the test.

    Findings

    In the sample group, three fear, humor, and criticism emotions showed the most manifestations to describe the emotional content of tweets. Ultimately, the behavioral pattern of Generation Z on Twitter was accompanied by the publication of humorous content, while it presented a lower critical aspect. This pattern reverses as it moves toward Generations X and Y whereas the fear aspect had a roughly similar trend and volume in the themes of all users.

    Discussion & Conclusion

    Between 20 and 30% of all COVID-19-centered messages produced by the audience contained fearful content. This rate was the same for each age group, and this similarity could be seen in the interpretation of generational convergence. However, this convergence was not seen in the other two emerging emotions, namely the feeling of criticism and humor. Generation Z often had a humorous attitude in dealing with the limitations resulting from COVID-19 and its widespread consequences. It seems that they present completely contradictory perceptions, interpretations, and, consequently, feedback on the COVID-19 phenomenon, which is initially a scary and dangerous subject for human personal and social life, is. This difference can be categorized in the proposition of the generational gap or conflict.

    Keywords: Behavioral Pattern, Sentiment Analysis, Corona Pandemic, Generational Studies, Twitter Social Network
  • پریا فتحی ورزقانی، توران سلیمانی*، اصغر نخستین گلدوست

    هدف مقاله حاضر طراحی و اعتبارسنجی مدل برون رفت از چالش های آموزش مجازی در دوران پساکرونا است. این مطالعه از نظر هدف اکتشافی، از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی و از نظر شیوه تحلیل داده ها، یک پژوهش آمیخته می باشد. جامعه مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 20 تن از مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش در مقطع متوسطه اول در شهر تهران بودند. نمونه گیری با روش هدفمند صورت گرفت و با 17 مصاحبه اشباع نظری بدست آمد. جامعه آماری در بخش کمی، معلم های مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. حجم نمونه با فرمول کوکران 384 تن برآورد گردید و نمونه گیری با روش خوشه ای-تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته  و پرسشنامه محقق ساخته بود که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی شد. با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسشنامه، مطلوب ارزیابی شد. برای شناسایی ابعاد و مولفه های پژوهش، از روش تحلیل مضمون، تعیین روابط عناصر از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری و اعتبارسنجی الگوی پژوهش از روش حداقل مربعات جزیی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد زیرساخت های منابع انسانی و فناوری ، قوانین آموزش مجازی زمینه را برای فرهنگ سازی آموزش مجازی فراهم می آورند. فرهنگ سازی آموزش مجازی به مهارت های دیجیتالی معلمان و سیستم نظارتی آموزش مجازی منجر شده و این عوامل نیز به مشارکت دانش آموزان منتهی می شوند. مشارکت دانش آموزان با سیستم ارزیابی عملکرد آموزش مجازی و ا یجاد محیط یاددهنده-یادگیرنده رابطه داشته و در پایان بوسیله کارایی نظام آموزشی و ترمیم شکاف های یادگیری دانش آموزان می توان به توسعه آموزش مجازی دست یافت.

    کلید واژگان: آموزش مجازی, الگوی برون رفت, پاندمی کرونا, رویکرد آمیخته
    Paria Fathi Varzaghani, Tooran Soleimani *, Asghar Nokhostin Goldoost

    This article is aimed at designing and validating a model for overcoming the challenges of virtual education in the post-corona era. This cross-sectional study in terms of purpose is exploratory, in terms of audience is basic and in terms of approach is a mixed research. The participants in the qualitative section was made up of 20 Tehran’s  educational managers and experts at the first secondary level. After interviewing 17 persons who have been selected purposefully we reached theoretical saturation. The statistical population in the quantitative section consists of teachers of the first secondary level at Tehran in the academic year of 1400-1401. The sample size was estimated to be 384 teachers, selected via Cochran's formula and cluster-random method. The data collection tools were semi-structured interviews in the qualitative phase and researcher-made questionnaires, which were validated by construct validity, convergent validity and divergent validity methods. Using Cronbach's alpha and composite reliability, the reliability of the questionnaire was also evaluated. In order to t identify the dimensions and components of the research, we used thematic analysis and for finding   the relationships of the elements we used the structural-interpretive modeling method and for validating the research model we applied the partial least squares method. The results of the research showed that the infrastructure of human resources and technology ,and the rules of virtual education provide a context for the culturalization of virtual education. Cultivation of virtual education has led to the digital skills of teachers and the monitoring system of virtual education, and these factors also lead to the participation of students. Students' participation is related to the performance evaluation system of virtual education and the creation of a teaching-learning environment, and at  the end, the development of virtual education can be achieved through the efficiency of the educational system and the repair of students' learning gaps.

    Keywords: virtual education, outsourcing model, corona pandemic, mixed approach
  • علی نصیری، مرضیه صمدی فروشانی*، سیده سمانه میراسماعیلی، نرگس رامک
    زمینه و هدف

    پاندمی کرونا یکی از موقعیت های پیچیده و با عدم قطعیت بالا در تصمیم گیری، بیش از دو سال است سیستم های اقتصادی-اجتماعی را با بحران مواجه کرده است. شهرداری ها به دلیل ارایه تنوع گسترده خدمات به شهروندان، از سازمان های کلیدی مدیریت بحران محسوب می شوند. پژوهش حاضر با طرح یک مداخله سیستمی نرم به توسعه سیستم مدیریت بحران پاندمی کرونا در شهرداری تهران با استفاده از رویکرد ترکیبی سیستم های نرم و تحلیل شبکه های اجتماعی پرداخته است.

    روش

    ابتدا اقدامات مدیریت بحران شهرداری تهران مورد بررسی قرار گرفت و کنشگران و محورهای دانشی مدیریت بحران پاندمی کرونا شناسایی شدند. به منظور تحلیل جایگاه قدرت کنشگران در شبکه همکاری؛ ماتریس دو وجهی کنشگران-اقدامات تشکیل و شبکه همکاری بر اساس شاخص های مرکزیت درجه و مرکزیت بینابینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه ترکیبی از کنشگران انتخاب و بر مبنای طراحی یک مداخله سیستمی نرم، موقعیت مساله تحلیل و تصویر گویای آن ترسیم شد. سپس منطبق بر نظریه سیستم های اجتماعی پارسونز، سیستم از دیدگاه های سیاسی و ساختاری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوقی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بر مبنای آنالیز CATWOE تعریف ریشه ای مورد توافق نسبی در نظر گرفته شد و اجزای سیستم ایده آل شناسایی و مدل توسعه سیستم مدیریت بحران پاندمی در شهرداری تهران طراحی گردید.

    یافته ها

    به طور کلی یافته ها حاکی از آن  است که شبکه همکاری کنشگران از تراکم و انسجام بالایی برخوردار است، با این وجود به نظر می رسد موقعیت برخی از کنشگران نیازمند تقویت جایگاه قدرت در ساختار مدیریت بحران شهرداری تهران هستند. همچنین در مقایسه سیستم کنونی و سیستم  ایده آل مدیریت بحران پاندمی، راه کارهای مورد توافق کنشگران کلیدی با توجه به تحلیل مرحله ای مدیریت بحران شامل فعالیت های هدفمند توسعه سیستم پیش  از بحران، در هنگام بحران و پس از بحران ارایه شده است.

    نتیجه گیری

    با عنایت به آن که عملکرد مدیریت بحران در زمان وقوع پاندمی، به میزان سطح آمادگی پیش از بحران بسیار وابسته است، انتظار می رود اجزای سیستم ایده آل پیش از بحران و در طول زمان پاندمی و فعالیت های هدفمند توسعه سیستم در مورد چگونگی آماده شدن و واکنش به بحران های مشابه آینده، مورد توجه مدیران شهری و سیاست گذاران مدیریت بحران شهرداری تهران قرار گیرد. علاوه  بر آن در آستانه مرحله بازیابی پس از بحران پاندمی کرونا توجه مدیران شهری به حفظ موضع بازاندیشانه و منتقدانه تجارب مدیریت شهری در پاندمی کرونا بیش از پیش مطرح است.

    کلید واژگان: مدیریت بحران, پاندمی کرونا, روش شناسی سیستم های نرم (SSM), تحلیل شبکه های اجتماعی (SNA)
    Ali Nasiri, Marzieh Samadi Foroushani*, Seyedeh Samaneh Mirasmaeeli, Narges Ramek
    Background and objective

    The covid-19 pandemic, one of the complex situations with high uncertainty in decision-making, has faced a crisis in socio-economic systems for more than two years. Municipalities are considered as key crisis management organizations due to the wide variety of services they provide to citizens. The current research, by designing a soft system intervention, has developed the crisis management system of the Tehran municipality for the covid-19 pandemic by using the combined approach of soft systems and social network analysis.

    Method

    First, the measures of crisis management of Tehran municipality were investigated and the actors and knowledge axes of crisis management of Tehran municipality were identified. In order to analyze the power position of actors in the cooperation network; The two-dimensional matrix of actors-actions of formation and cooperation network of crisis management was analyzed based on the indicators of degree centrality and betweenness centrality. Next, a combination of actors was selected and based on the design of a soft system intervention, the situation of the problem was analyzed and an rich picture of the problem was drawn. Then, according to Parsons' theory of social systems, the system was analyzed from political and structural, economic, social, cultural, and legal perspectives, and based on the CATWOE analysis, a relatively agreed root definition was considered, and the components of the ideal system according to the analysis The stages of crisis management including the ideal system before the crisis, during the crisis and after the crisis were identified and the development model of the Covid-19 pandemic management system was designed.

    Findings

    In general, the findings indicate that the cooperation network of activists has a high density and cohesion, however, it seems that the position of some activists needs to strengthen the position of power in the crisis management structure. In comparing the current system and the ideal system of pandemic crisis management, the solutions have been presented according to the analysis of crisis management stages, including the targeted activities of developing the system before the crisis, during the crisis and after the crisis agreed upon by the participation of key actors.

    Conclusion

    Considering that the performance of crisis management during a pandemic is highly dependent on the level of preparedness before the crisis, it is expected that according to the components of the ideal system before the crisis and during the pandemic and targeted activities The development of the system on how to prepare and respond to similar crises in the future should be considered by city managers and crisis management policy makers in Tehran. In addition, on the eve of the recovery stage after the corona pandemic crisis, the attention of city managers to maintain a critical and rethinking position of urban management experiences in the covid-19 pandemic is more important than ever.

    Keywords: Crisis Management, Covid-19 pandemic, Soft Systems Methodology (SSM), Social Network Analysis (SNA)
  • سمیرا زارعی*، زهرا هنرمندی
    این مطالعه تلاشی است جهت تحلیل تجربی آثار پاندمی کرونا بر بازدهی متوسط و ریسک سرمایه گذاری 33 شرکت برتر فعال در 9 گروه صنعتی در بازار سهام تهران، با تکیه بر رویکرد تحلیل رویدادی می باشد. بازه زمانی تحقیق حاضر که مشتمل بر بازه ی 24 آذر 1397 الی 4 اردیبهشت 1400 بوده و جهت پاسخ گویی به مهمترین دغدغه ی تحقیق، تغییرات در بازدهی واقعی، نامتعارف و نامتعارف تجمعی در دو دوره ی زمانی پیش-از-وقوع (برآورد) و پس-از-وقوع (آتی) برای تمامی صنایع مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله تایید نمودند که بازدهی متوسط صنایع «خرده فروشی بجز وسایط نقلیه» و «املاک و مسکن» به شدت با کاهش مواجه شدند و برعکس آن، صنایع «مخابرات و تکنولوژیک»، «مالی» و «داروسازی و سلامت» افزایش قابل توجهی در بازدهی متوسط خود را تجربه نمودند. بعلاوه، تحلیل مدت زمان مورد نیاز جهت اعمال معنادار اثرات پاندمی کرونا بر بازدهی سهام نشان داد که یک دوره زمانی 14 روزه پس از وقوع پاندمی نیاز است تا صنایع مختلف، واکنش معناداری به واقعه شیوع بیماری کرونا بدهند. نهایتا، نتایج تحقیق تایید نمود که نااطمینانی های به وجود آمده در اثر پاندمی کرونا، به طور منفی و معناداری بر بازدهی اغلب صنایع (به طور متوسط) فعال در بازار سهام تهران اثر گذاشته است.
    کلید واژگان: پاندمی کرونا, بازار سهام, تحلیل رویدادی, بازدهی واقعی, بازدهی نامتعارف, بازدهی نامتعارف تجمعی
    Samira Zarei *, Zahra Honarmandi
    This article attempts to empirically investigate the impacts of the COVID-19 pandemic on average returns and investment risk of the 33 leading industries, categorized in nine groups of industries indexes, in Tehran Stock Exchange. Using an event-study methodology, our data sample (from 2018/12/15 to 2021/04/24) was partitioned into three sub-samples, namely estimated, event, and future windows. To address the main objectives of this study, variations in actual, abnormal, and cumulative abnormal returns of the estimated (pre-event) and future (post-event) windows were analyzed for all industries. The results confirmed that the “Retail except for Vehicles” and “Real State and Housing” industries have had the highest decrease in their average returns and, conversely, the “Telecommunication and Technology,” “Financial,” and “Pharmaceutical and Health” industries have experienced the most considerable increase in the average returns. Furthermore, the analysis of the time required for the effectiveness of the pandemic impacts on the stock returns showed that a 14-day lag (after the exposure) is needed for various industries to respond to the event. Ultimately, our empirical evidence confirmed that the uncertainty caused by the COVID-19 outbreak has negatively affected almost all industries active in the TSE.
    Keywords: Covid-19 pandemic, Stock market, event-study methodology, actual returns, Abnormal Returns, Cumulative abnormal returns
  • خدیجه بوزرجمهری*، امیرعلی برومند

    همه گیری ویروس کرونا (SARS-CoV-2) در سال های 1398 تاکنون (1400)، موجب پدیدار شدن شرایطی بحرانی در عرصه جهانی شده و معادلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی بین المللی را دست خوش تحول کرده است. صنعت گردشگری، به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های تاثیرپذیر از این بحران، براثر محدودیت ها و قرنطینه های اعمال شده در ابعاد بین المللی، ملی و محلی شرایط جدیدی را تجربه می کند که منجر به فرصت ها، چالش ها و تهدیدهای تازه ای شده است. در حال حاضر بر اثر استمرار شرایط محدودیت های ناشی از همه گیری کرونا در ایران، سفرهای بین استانی محدود و ممنوع اعلام شده و در این شرایط، گردشگری محلی به عنوان گزینه ای ارزان، در دسترس و مطلوب در کانون توجه بسیاری از مردم قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی انگیزه های گردشگری محلی (شهری-روستایی) در دوران همه گیری کرونا با رویکردی کیفی، به کمک روش نظریه زمینه ای است. جامعه موردمطالعه، گردشگران مشهدی بودند که در سال های 1398 و 1399 دست کم پنج سفر گردشگری محلی (شهری-روستایی) داشتند. حجم نمونه تحقیق با استفاده از دو معیار «تنوع» و «رسیدن به نقطه اشباع نظری» با 44 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام گرفت. مصاحبه ها کاملا پیاده سازی و سپس کدهای باز، محوری و گزینشی احصاء شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که شرایط زمینه ای کشش گردشگران به مقاصد گردشگری محلی در دوران پاندمی کرونا، "دیدار اقوام و رسیدگی به امور فردی" و "اسکان در اقامتگاه های بوم گردی" بوده است. هم چنین شرایط مداخله گر عبارت بودند از تجربه های طبیعت گردی" و "تجربه های روستاگردی"، شرایط علی، "استرس کرونا و مسایل بهداشتی" و "بازدید از جاذبه های فرهنگی-تاریخی"، راهبردها "ساماندهی کالبدی فضاهای گردشگری محلی"، احیای بوم شناختی محیط زیست" و "بازسازی بافت روستایی" و پیامدها، " تنوع بخشی به اقتصاد روستایی"، "حفاظت از محیط زیست روستا"، " هویت بخشی به کالبد روستا" و "آرامش و تسکین روحی، روانی و التیام جسمانی گردشگران" بوده است. بر این اساس مدل پارادایمی پژوهش حاضر ارایه و پیشنهادهایی طرح شد.

    کلید واژگان: همه گیری ویروس کرونا, پاندمی کرونا, توسعه پایدار گردشگری, گردشگری محلی
    Khadijrh Bouzarjomehri *, Amirali Broumand

    The epidemic of the corona virus (SARS-CoV-2) in the years 2020 until now (2022) has caused the emergence of critical conditions in the global arena and has transformed the international economic, social and environmental equations. The tourism industry, as one of the most important areas affected by this crisis, is experiencing new conditions due to the restrictions and quarantines imposed at the international, national and local levels, which have led to new opportunities, challenges and threats. Currently, due to the continuation of the restrictions caused by the Corona epidemic in Iran, inter-provincial travel has been announced as limited and prohibited, and in this situation, local tourism has become the focus of many people's attention as a cheap, accessible and desirable option. The aim of the current research is to investigate the motivations of local tourism (urban-rural) during the Corona epidemic with a qualitative approach, with the help of the grounded theory method. The studied population were Mashhad tourists who had at least five local tourism trips (urban-rural) in 2018 and 2019. The sample size of the research was conducted using the two criteria of "diversity" and "reaching the theoretical saturation point" with 44 semi-structured interviews. The interviews were fully implemented and then the open, central and selective codes were counted. The findings of this research indicate that the underlying conditions of attracting tourists to local tourist destinations during the Corona pandemic were "meeting relatives and taking care of personal affairs" and "accommodation in ecotourism resorts". Also, the intervening conditions were "nature tourism experiences" and "village tourism experiences", causal conditions, "corona stress and health issues" and "visiting cultural-historical attractions", strategies "physical organization of local tourism spaces", ecological revitalization of the environment" and " Reconstruction of the rural fabric" and the consequences, "diversification of the rural economy", "protection of the village environment", "giving identity to the village body" and "relaxation and mental and physical healing of tourists" have been. Based on this, the paradigm model of the current research was presented and some suggestions were made.

    Keywords: Corona virus epidemic, Corona pandemic, sustainable development of tourism, local tourism
  • علی کرمدار اسرمی *، رضا فرد اسرمی، محمد سعیدی، علی اکبر ابراهیمی درویشانی

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در ایجاد انگیزه در دانش آموزان به منظور شرکت در آموزش آنلاین در دوران کرونا، با روش توصیفی از نوع زمینه یابی (پیمایشی) انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه ششم آموزش و پرورش شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1400–1399 به تعداد 1140 نفر بوده که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (بر حسب جنسیت)، تعداد 291 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن با نظر متخصصان تایید شد. جهت تایید پایایی، محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 92/0 شد. جهت تعمیم اطلاعات حاصل از نمونه به جامعه آماری از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی  (شناسایی عوامل موثر در ایجاد انگیزه در دانش آموزان به منظور شرکت در آموزش آنلاین)، باینومیال  (میزان تاثیر عوامل موثر در ایجاد انگیزه در دانش آموزان به منظور شرکت در آموزش آنلاین) و فریدمن  (اولویت بندی (رتبه بندی) عوامل موثر در ایجاد انگیزه در دانش آموزان به منظور شرکت در آموزش آنلاین) استفاده شد. یافته ها نشان داد عوامل فردی، آموزشی، تکنولوژیکی، روانی، مالی و اجتماعی به عنوان عوامل موثر در ایجاد انگیزه در دانش آموزان به منظور شرکت در آموزش آنلاین در دوران کرونا بوده که اولویت بندی (رتبه بندی) این عوامل به ترتیب عبارت بود از: مالی، روانی، اجتماعی، آموزشی، فردی و تکنولوژیکی.

    کلید واژگان: انگیزه, دانش آموزان, آموزش آنلاین, پاندمی کرونا
  • فرزان خامسیان*، لعیا ملکیان
    هدف

    این مقاله با هدف بررسی تاثیر تغییرات تولیدی ناشی از پاندمی کرونا بر وضعیت نقدینگی صنعت بیمه پرداخته است.

    روش‌شناسی: 

    بدین جهت، ابتدا با فرض ورود این تغییرات از طریق کانال تولیدی (با توجه به مشاهدات) بر اقتصاد و انتقال آن به تولید در صنعت بیمه، اثر تغییرات تولیدی ناشی از پاندمی کرونا از طریق استخراج روابط نظری و بلندمدت تولید حق بیمه با اقتصاد و برآورد ضرایب آن با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری هم انباشته (با داده های پنل) به دست آمد و در ادامه با توجه به سناریوهای مختلف برای تغییرات احتمالی ناشی از ریسک اعتباری و ریسک قیمت به عنوان آثار دیگر پاندمی کرونا (از طریق آزادسازی نقدینگی مولد با کاهش تولید) وضعیت شاخص نقدینگی شرکت های بیمه در شرایط نرمال و بحرانی در وضعیت کوتاه مدت و بلندمدت، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.

    یافته‌ها: 

    نتایج نشان داد کاهش شاخص نقدینگی صنعت بیمه در شرایط کوتاه‌مدت و بحرانی در صورت کاهش رشد تولید ناخالص داخلی جهانی به میزان 0.5 درصد و یا 2.8 درصد به ترتیب مساوی 34.14 و 34.18 است و کاهش شاخص نقدینگی در شرایط بلند‌مدت و بحرانی به ترتیب مساوی 33.07 و 33.12 است.

    نتیجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری: 

    نتایج بالا موید آن است که شرکت های بیمه جهت پوشش ریسک مذکور در شرایط بحرانی می بایست در کوتاه مدت نسبت به افزایش نسبت موجودی نقد و دارایی‌هایی با نقدشوندگی بالا اقدام نماید. همچنین، در صورت استمرار شرایط مذکور در بلندمدت، افزایش نسبت نگه‌داری دارایی‌های نقدشونده در قالب طلا یا ارزهای باثبات خارجی را در دستور کار قرار دهند.

    کلید واژگان: پاندمی کرونا, خودرگرسیونی برداری, نقدینگی, صنعت بیمه.
    Farzan Khamesian *, Laya Malekian
    Objective

     Considering the covid-19 pandemic and its effect on economic relations, we need to study its risks on economic firms besides its direct cost on economy. Therefore, this paper investigates the impact of production shockof this pandemy on the insurance industry to liquidity shock.

    Methodology

     We first assume the shock enters through the product channel (based on observations) and transfers to the product cycle in the insurance industry and obtain the effect of production shock by extracting theoretical and long term premium relations with economic and calculate the coefficients with the help of the autoregressive model. Then, with respect to different scenarios for probable shocks, arising from credit risks and risk of price change as an outcome of the Corona pandemic (by means of relaxing productive liquidity through product reduction), we analyze insurers’ liquidity status both in normal and critical situations.

    Findings

     In the short-term and critical conditions, if the growth of global GDP decreases by 0.5% or 2.8%, then the decrease in liquidity would be 34.14 and 34.18, respectively. Furthermore, the decrease in the liquidity index in the long-term and critical conditions is equal to 33.07 and 33.12, respectively.

    Conclusion

    Insurance companies have to increase cash and assets with high liquidity within the short term to cover the aforementioned risk in critical conditions. Also, if the mentioned conditions continue in the long term, an increase in liquid assets in the form of gold or stable foreign currencies should be considered by insurance companies.

    Keywords: COVID-19 pandemic, Cointegrated VAR, panel data, Insurance Industry
  • سلاله شهوازیان*، فیروزه هاشمی قینانی

    شیوع ویروس کرونا باعث توقف چرخ های صنعت و تجارت ازجمله صنعت گردشگری و هتلداری شده است. دراین میان بیشترین آسیب متوجه منابع انسانی گردیده و نقش مدیریت منابع انسانی را درمواجهه با این آسیب ها بسیار برجسته می نماید. هدف این پژوهش بررسی چالش های مدیریت منابع انسانی در دوران گذار از بحران کرونا و ارایه راهکار غلبه بر این چالش ها درصنعت هتلداری است. استراتژی پژوهش مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد و رویکرد استقرایی می باشد. جامعه آماری، نخبگان و مدیران صنعت هتلداری بوده که 16نفر از آنان به روش نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرارگرفت. قابلیت اعتماد و اعتبار یافته ها باتکیه برتکنیک لینکلن وگوبا تایید شد. مقوله محوری پژوهش، چالش های مدیریت منابع انسانی در دوران گذار از بحران کرونا در سه سطح فردی، سازمانی و فراسازمانی بررسی گردید. یافته ها نشان می دهند شرایط علی این پژوهش در سطح فراسازمانی، ماهیت آسیب زننده شدید پاندمی کووید19، در سطح سازمان، مشکلات اقتصادی و ضعف مهارت های سازماندهی و ارتباطی مدیریت منابع انسانی و درسطح فردی، ضعف مهارت های ادراکی مدیریت منابع انسانی می باشد. تحلیل مصاحبه ها، مجموعه ای از چالش های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بیان می کند که بر استراتژی های مواجهه بر بحران تاثیر می گذارد. عوامل ساختاری و شاخص های مالی و اعتباری نیز به عنوان عوامل مداخله گرشناخته شد. از یافته ها استنباط می شود مدیران منابع انسانی با بهره گیری از استراتژی های خاصی همانند آموزش و توانمندسازی منابع انسانی، شناسایی شیوه های تامین مالی وکاهش هزینه و بکارگیری نظام مدیریت منابع انسانی متمایز همچنین کسب حمایت های دولت می توانند اهداف خود را در کلیه سطوح سازمانی محقق کرده و تاثیر منفی این بحران  برعملکرد مدیریت منابع انسانی در هتل ها راتعدیل نماید.

    کلید واژگان: پاندمی کرونا, صنعت گردشگری و هتلداری, مدیریت منابع انسانی, مدیریت بحران, نظریه پردازی داده بنیاد
    Solaleh Shahvazian *, Firoozeh Hashemi Gheinani

    Corona virus outbreak has disrupted the industry and trade cycle. This study purpose is to investigate human resource management challenges during Corona crisis, and to provide a solution in hotel industry. Research method is based on inductive approach theory in qualitative way. The statistical population was hotel industry experts selected as sample. Interview data were analyzed using MAXQDA software. Reliability and validity were assessed using Lincoln and Guba technique. Findings show that the cause conditions of this study at highly damaging nature of Covid-19 pandemic are economic problems, weakness in establishing communication skills and perceptual skills of human resource management. Main phenomenon has emerged in economic, political, social and cultural challenges. Structural factors, financial and credit indicators identified as intervenes. Research result shows that human resource managers can achieve their goals using strategies like training human resources, identifying financing methods, reducing costs and obtaining government support.

    Keywords: Corona pandemic, Tourism, hospitality industry, Human resource management, Crisis Management, Grounded Theory
  • فاطمه حامی کارگر*، الهام شیردل
    دین، از نهادهای دیرین و نقش آفرین در جوامع انسانی به خصوص جامعه ایران است که در طول تاریخ، مراحل مختلفی را طی نموده است. زیست دینی در دکترین جمهوری اسلامی جایگاه ویژه ای دارد و یکی از دغدغه های اصلی و کنونی، آینده دین در جهان پساکروناست. این پژوهش کوشیده است تا تغییرات در زیست دینی جامعه ایران را که ناشی از پاندمی کرونا در جهان بوده است، مورد کنکاش و مطالعه قرار دهد. روش تحقیق تحلیلی توصیفی می باشد. وقایع و تغییرات به وجود آمده در جامعه ایران و این دوران موجب راهکارهای جایگزین جدید و مختلفی در عرصه دین شده است. این تغییرات، زیست دینی جامعه ایران را به سمت و سوهایی سوق خواهد داد که پیامدهای آن درقالب سناریوهای محتمل در آینده زیست دینی در جامعه پساکرونا ارایه می شود. پیشنهاد تغییر پارادایم زیست دینی با افزایش عقلانیت دینی، بر این نکته اشاره دارد که گسترش باورهای پایه ای و اعتقادی و اخلاقی که داری میزان بیشتری از عقلانیت دینی و ثبات هستند، در کنار ترویج باورهای مناسکی، زیست دینی جامعه را در برابر چالش ها و بحران ها مصون نگه داشته و می تواند آینده ای را همراه با  زیست دینی معقول و پایدار در جامعه ایران رقم زند.
    کلید واژگان: آینده پژوهی, پاندمی کرونا, زیست دینی, عقلانیت دینی, انقلاب اسلامی, دینداری آینده
    Fatemeh Hami Kargar *, Elham Shirdel
    Religion is one of the oldest and the most role playing foundation in human societies, especially in Iran, which has gone through various stages throughout history. Religious life contains a special position in the doctrine of the Islamic Republic of Iran, and encompasses one of the main current concerns in the future of religion in the post-Corona world. This study tries to consider the changes occurring in the religious life of Iranian society caused by the Corona pandemic in the world. This is an analytical-descriptive research. The events and changes which have taken place in Iranian society at this era have resulted in new and different alternative in the field of religion. These changes will lead the religious life of the Iranian society through a path directed to  outcomes that are going to happen in the possible scenarios in the future of the religious life in the post-Corona community. The suggestion of changing the religious life paradigm by increasing religious rationality, as well as developing religious rituals will protect the social religious life against the challenges and crises, and we can expect a reasonable and stable religious life in Iranian society.
    Keywords: Futures Study, corona pandemic, religious life, religious rationality, the Islamic Revolution, religiosity in future
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال