جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "چابکی" در نشریات گروه "مدیریت"
تکرار جستجوی کلیدواژه «چابکی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نشریه تکنولوژی در کارآفرینی و مدیریت استراتژیک، سال سوم شماره 4 (پیاپی 10، زمستان 1403)، صص 291 -306
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل چابکی زنجیره تامین پایدار در صنعت نفت و گاز استان بوشهر است. در این پژوهش از رویکرد آمیخته (کیفی- کمی)، تحلیل محتوا و دیمتل فازی با ANP استفاده شد. جامعه آماری مدیران و مسئولان و کارشناسان رده میانی و رده بالای شرکت های فعال در صنعت نفت و گاز استان بوشهر است. نمونه آماری تعداد 10 نفر از مدیران، متخصصان و صاحب نظران صنعت نفت و گاز برای هر مرحله انتخاب شد. یافته های کیفی نشان داد که شاخص های چابکی زنجیره تامین پایدار از عوامل زیست محیطی (خرید سبز، طراحی و بسته بندی دوست دار طبیعت و اقتصادی، حفظ محیط زیست)، عوامل اقتصادی (پذیرش فناوری اطلاعات، پاسخگویی، سرعت، شایستگی، انعطاف پذیری)، و عوامل اجتماعی (همکاری با مشتریان، خرید اخلاقی، اجتماعی بودن، رعایت قوانین، یکپارچه سازی روابط و مشارکت با تامین کنندگان) تشکیل شد. در بخش کمی در مرحله اول با استفاده از رویکرد دیمتل فازی، یافته ها نشان داد عوامل زیست محیطی در دسته شرایط معلول و عوامل اقتصادی و عوامل اجتماعی در دسته متغیرهای علت قرار می گیرند. یافته های ANP نشان داد در میان شاخص های عوامل زیست محیطی، شاخص خرید سبز با وزن 33/0 بیشترین وزن را دارد، بعد از آن شاخص حفظ محیط زیست با وزن 087/0 و شاخص طراحی و بسته بندی دوست دار طبیعت و اقتصادی با وزن 086/0 قرار می گیرند. در میان شاخص های عوامل اقتصادی، شاخص سرعت با وزن 0524/0، انعطاف پذیری با وزن 0513/0، شایستگی با وزن 0505/0بیشترین وزن را دارند. در میان شاخص های عوامل اجتماعی، شاخص همکاری با مشتریان با وزن 0439/0 و شاخص رعایت قوانین با وزن 0438/0 دارای بیشترین وزن است.
کلید واژگان: زنجیره تامین, چابکی, پایداری, صنعت نفت و گازJournal of Technology in Entrepreneurship and Strategic Management, Volume:3 Issue: 4, 2024, PP 291 -306The primary objective of this research is to design a sustainable supply chain agility model in the oil and gas industry of Bushehr Province. This study employs a mixed-method approach (qualitative-quantitative), content analysis, the fuzzy DEMATEL technique, and the Analytic Network Process (ANP). The statistical population consists of managers, officials, and mid- to senior-level experts from companies operating in the oil and gas industry of Bushehr Province. A sample size of 10 managers, experts, and industry specialists was selected for each stage. The qualitative findings revealed that sustainable supply chain agility indicators are comprised of environmental factors (green purchasing, eco-friendly and economic design and packaging, environmental preservation), economic factors (adoption of information technology, responsiveness, speed, competence, flexibility), and social factors (customer collaboration, ethical purchasing, social responsibility, compliance with laws, integration of relationships, and supplier collaboration). In the quantitative section, the first stage using the fuzzy DEMATEL approach showed that environmental factors fall under the category of effect criteria, while economic and social factors fall under the category of cause variables. ANP findings indicated that among the environmental factors, the green purchasing indicator holds the highest weight (0.33), followed by the environmental preservation indicator (0.087) and eco-friendly and economic design and packaging (0.086). Among the economic factors, the speed indicator has the highest weight (0.0524), followed by flexibility (0.0513) and competence (0.0505). Among the social factors, the customer collaboration indicator (0.0439) and compliance with laws (0.0438) have the highest weight.
Keywords: Supply Chain, Agility, Sustainability, Oil, Gas Industry, Bushehr Province -
نشریه مدیریت بهره وری، پیاپی 69 (تابستان 1403)، صص 175 -207
بخش تحقیق و توسعه، ارگانی لازم و حیاتی برای تمام سازمان هایی است که قصد حضور فعال در بازارهای داخلی و خارجی را دارند و جهت رقابت در سطح داخلی و بین المللی از اهمیت غیرقابل انکاری برخوردار است و از مهمترین عوامل برای تحقق اهداف سازمان ها و صنایع در پیشرفت اقتصادی و دستیابی به بازارهای تجاری می باشد. از این رو در این مطالعه به ارزیابی مدل مدیریت تحقیق و توسعه هوشمند با رویکرد چابکی پرداخته و برای بررسی این موضوع داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است و با بهره گیری از 270 نفر- که شامل مدیران، استادان، کارشناسان ارشد و کارشناسان شرکت های پتروشیمی بوده- مدل مورد برازش قرار گرفته است و سپس داده های حاصل از مدل معادلات ساختاری با کمک روش حداقل مربعات جزئی بوسیله نرم افزار آماری پی ال اس مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج ضرایب مسیر نشان داد: یک رابطه معناداری بین متغیرهای تحقیق وجود داشته و شاخص های ارزیابی برازش مدل نیز نشان داد که مدل مربوطه دارای برازش مناسبی می باشد. از این رو می توان اظهار داشت که مدیریت تحقیق و توسعه هوشمند با رویکرد چابکی، سبب بهبود فرایندها، نوآوری، بهینه سازی ارتباطات گردیده و همچنین دارای پیامدهای مالی و رقابتی برای سازمان می باشد.
کلید واژگان: چابکی, مدیریت تحقیق و توسعه, هوشمندیThe research and development department (R&D) is a necessary and vital organ for all organizations that intend to be active in domestic and foreign markets, and it is of undeniable importance for domestic and international competition as one of the most important factors for achieving the goals of organizations and industries in economic progress and access to commercial markets. Hence, in the present study, the intelligent R&D management model was evaluated with an agility approach, and to this end, the data was collected from 270 participants using a questionnaire, including managers, professors, senior experts, and experts of petrochemical companies. Then, the fitted data, obtained from the structural equation model, was analyzed with the help of partial least squares method using PLS statistical software. The results of the path coefficients showed that there is a significant relationship between the research variables and the evaluation indices of the model fit. Also, it was found that the relevant model has a good fit. Therefore, it can be stated that intelligent research and development management with an agility approach has improved processes, innovation, optimized communication, and also has financial and competitive consequences for the organization.
Keywords: Agility, Research, Development Management, Intelligence -
هدف
اگر یک کسب و کار با مشکلات و نتایج غیر رضایت بخشی روبرو است، زمان تحول است. برای تعریف یک استراتژی تغییر مناسب، سازمان باید زمینه تحول و نیازهای اصلی تحریک کننده آن را درک کند. درک دلایل تغییر به اجرای آن کمک خواهد کرد و برخی از هزینه های غیر ضروری را که سازمان ممکن است داشته باشد، کاهش می دهد. پژوهشگران، چابکی استراتژیک را به عنوان یک توانایی مداوم برای حساسیت استراتژیک لحظه به لحظه، تعهدات جمعی چابک، تجدید و گسترش سریع و قدرتمند منابع و نیز به عنوان پادزهری می دانند که برای درد حاصل از توالی تکراری موفقیت، افول و انعطاف پذیری، بحران ها و نوسازی ها مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین آنها چابکی استراتژیک را نتیجه ترکیبی از ثبات در فرایند ها و افراد، ارزش ها و بلندپروازی ها و حساسیت و انعطاف پذیری در دیدگاه ها، سیالی در گسترش منابع و وحدت رهبری در ایجاد تعهدات جمعی قلمداد می کنند. سازمان ها از چابکی استراتژیک جهت پاسخگویی و انعطاف در مقابل نیازهای ذی نفعان خود در زمان ریسک های مختلف و فشارهای وارده استفاده می کنند. چابکی نظام مدیریت عملکرد کارکنان به تنهایی کافی نبوده و سازمان های دولتی باید با استفاده از راه های استراتژیک پاسخگوی مشکلات بر سر راه خود باشند. در این راستا، پژوهش حاضر در راستای پیاده سازی نظام چابک مدیریت استراتژیک عملکرد کارکنان، به تبیین موانع و محدودیت های سر راه این نظام می پردازد.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد:
تحقیق حاضر جزء تحقیقات کاربردی و از نوع آمیخته می باشد. همچنین به منظور اجرای پژوهش حاضر از رویکرد ساختاری تفسیری (ISM) که یک روش نگاشت شناختی برای سطح بندی و تعیین روابط بین شاخص ها می باشد، بهره گرفته شد. برای پیاده سازی ISM ، به دست آوردن روابط مابینی و اولویت های عناصر سیستم در دستور کار است. روایی این روش با توجه به اینکه مبنای ریاضی دارد، بررسی می کند که آیا مدل ساختاری تفسیری به درستی و دقت اطلاعات موجود در داده ها را تفسیر می کند یا خیر. با توجه به استاندارد بودن پرسشنامه و روش گردآوری اطلاعات در این روش، روایی این روش با روش های آماری متفاوت است و در ذات مدلسازی ریاضی آن لحاظ شده است. همچنین پایایی در مدل سازی ساختاری تفسیری به استمرار قابلیت اعتماد آن بستگی دارد و اینکه آیا مدل تفسیری در شرایط مختلف و با افزایش حجم داده قابلیت حفظ پایداری و صداقت را حفظ می کند یا خیر. بدین ترتیب، روایی و پایایی در این روش باعث اطمینان از دقت و قابل اعتماد بودن تحلیل ها و نتایج می شوند که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته و از نظر خبرگان و با توجه به مبانی ریاضی آن از هر دو منظر تایید شده است. مشارکت کنندگان تحقیق مدیران ارشد سازمان های دولتی بودند که با 5 گروه از خبرگان و مجموعا با 18 نفر مصاحبه گردید که تا حصول اشباع نظری ادامه یافت. جهت گرداوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. همچنین از همین جامعه آماری به صورت جداگانه (18 نفر) با استفاده از پرسشنامه های استاندارد، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. بخش کیفی این تحقیق با تکیه بر رویکرد ادراکات سیستم های انتقادی که از دسته تحقیق در عملیات رهایی بخش می باشد، به صورت زیربنایی سیستم را از منظر ذی نفعان مختلف بررسی و شناسایی کرده و پس از شناسایی دقیق موانع موجود، در بخش کمی، این موانع با رویکرد ساختاری تفسیری سطح بندی شده و روابط بین آن ها نگاشت شده است.
یافته های پژوهش:
یافته های پژوهش 11 مانع را شناسایی کرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که وجود تعارض در قوانین و به تبع آن زد و بندهای گروه های غیررسمی در سیستم ریشه ای ترین عواملی هستند که مانع از رشد این سیستم می شوند.
محدودیت ها و پیامدها:
این پژوهش در بخش دولتی و با موارد خاص مربوط به این بخش انجام شده است و ممکن است نتایج حاصله با محدودیت هایی در سایر بخش ها مواجه شود.
پیامدهای عملی:
این پژوهش به مدیران بخش دولتی کمک می کند تا موانع و محدودیت های سر راه نظام چابک مدیریت استراتژیک عملکرد کارکنان را شناسایی کرده و استراتژی های مقابله با آن را طراحی کنند.
ابتکار یا ارزش مقاله:
این پژوهش با ارائه مدلی برای پیاده سازی نظام چابک مدیریت استراتژیک عملکرد کارکنان به دانش این حوزه می افزاید و محدودیت های آن را بررسی می کند.
کلید واژگان: مدیریت عملکرد کارکنان, چابکی, مدیریت استراتژیک, ادراکات سیستم های انتقادی, رویکرد ساختاری تفسیریPurposeWhen a business faces problems and unsatisfactory results, it is time for transformation. To define an appropriate change strategy, the organization must understand the context of the transformation and the main needs driving it. Understanding the reasons for the change will help implement it and reduce some of the unnecessary costs the organization may incur. Researchers consider strategic agility as an ongoing ability for moment-to-moment strategic sensitivity, agile collective commitment, rapid and powerful resource renewal and expansion, and as an antidote to the pain of the repetitive succession of success, decline, resilience, crises, and updates. They also consider strategic agility to result from a combination of stability in processes and people, values and ambitions, sensitivity and flexibility in views, fluidity in expanding resources, and leadership unity in creating collective commitments. Organizations use strategic agility to respond flexibly to the needs of their stakeholders in the face of various risks and pressures. The agility of the employee performance management system alone is not enough, and government organizations must respond to problems on their own by using strategic methods. In this regard, the present research explains the obstacles and limitations of implementing an agile system for the strategic management of employee performance.
Design/ methodology/ approach:
The current research is part of applied research and is of a mixed type. To carry out the current research, the interpretive structural approach (ISM) was used, which is a cognitive mapping method for leveling and determining the relationships between indicators. To implement ISM, determining the relationships and priorities of the elements in the system is on the agenda. The validity of this method, considering its mathematical basis, examines whether the interpretive structural model correctly and accurately interprets the information in the data. Due to the standardization of the questionnaire and the data collection method, the validity of this method is different from statistical methods, and it is included in the essence of its mathematical modeling. Also, reliability in interpretive structural modeling refers to the continuity of reliability and whether the interpretive model can maintain stability and honesty in different conditions and with increasing data volume. In this way, the validity and reliability of this method ensure the accuracy and reliability of the analyses and the results obtained, which were examined in this research and confirmed by experts according to its mathematical foundations from both perspectives. The current research is part of applied and mixed research. The statistical population of the research comprised senior managers of government organizations who were interviewed with five groups of experts, totaling 18 people, which continued until theoretical saturation was achieved. To collect data, interviews were used in the qualitative part, and a researcher-made questionnaire was used in the quantitative part. The required items were collected from this statistical population in a specific way (18 people) using standard questionnaires. The qualitative part of this research, relying on critical systems, which is one of the categories of research in liberating operations, fundamentally examined and identified the system from the perspective of different stakeholders. Quantitatively, this structure has been leveled, and their relationships have been determined by examining the interpretive structure.
Research FindingsThe research findings identified 11 obstacles, and the results show that conflicts in the rules and, as a result, the separation of informal groups in the system are the most fundamental factors preventing the growth of this system.
Limitations & Consequences:
This research was conducted in the public sector, with special cases related to this sector, and the results may face limitations in other sectors.
Practical Consequences:
This research helps public sector managers identify the obstacles and limitations in the way of the agile system of strategic management of employees' performance, enabling them to address these challenges with appropriate strategies.
Innovation or value of the Article:
This research adds to the knowledge of this field by presenting a model for the implementation of the agile system of strategic management of employees' performance and examining its limitations.
Keywords: Employee Performance Management, Agility, Strategic Management, Critical Systems Heuristics, Interpretive Structural Modeling -
مقدمه و اهداف
امروزه سازمان ها تغییرات و بحران های پیچیده و غیرقابل پیش بینی را پیرامون خود تجربه می کنند. در این شرایط به منظور دستیابی به نوآوری و شرایط بهینه در محیط های پیچیده، رفتن به سمت راه حل های منعطف و چابک ضروری به نظر می رسد که یکی از زمینه های بهبود این مسئله در رابطه با مفهوم مدیریت فرآیندهای کسب وکار، پرداختن به حوزه چابکی فرایندهای کسب وکار و در شرایط پیچیده و پویا است. در این راستا هدف اصلی این مطالعه، ساختاردهی سیستمی به مسئله چابکی در فرآیندهای کسب وکار است که یکی از مهم ترین الزامات آن، استفاده از رویکردهای تحقیق در عملیات نرم در راستای ساختاردهی سیستمی به مسئله است.
روش هادر این پژوهش ابتدا با استفاده از گام های تکنیک فراترکیب و سپس به کمک ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، 18 نفر از خبرگان که از استادان دانشگاه و صاحب نظران فعال در حوزه مدیریت فرآیندها و همچنین افرادی که دارای سوابق تجربی در حوزه های مرتبط با بهبود نظامات و فرآیندهای کاری در سازمان های مختلف بودند، انتخاب شدند که انتخاب آن ها از طریق روش غیرتصادفی هدفمند و به روش گلوله برفی صورت گرفت. در گام بعدی پژوهش برای تبیین الگوی ارتباطات مدیریت فرآیندهای سازمانی چابک از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شده که با ابزار پرسشنامه داده های مرتبط جمع آوری شدند. درنهایت داده های مده از طریق پرسشنامه به روش فرآیند رتبه بندی تفسیری (IRP) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته هامبتنی بر پاسخ به سوال های مطرح شده در این پژوهش، ابتدا پس از طی مراحل فراترکیب و تکمیل داده های موردنیاز از طریق تعامل با خبرگان، چارچوبی کلی از تعداد 17 متغیر اصلی به دست آمد. مولفه های چارچوب اصلی پیشنهادی شامل فرهنگ متناسب، رهبری فرایندها، حاکمیت فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و ساختار سازمان به عنوان عوامل توانمندسازهای سیستم، قابلیت استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، پایداری خلاق، قابلیت سازگاری پویا، قدرت یادگیرندگی سازمانی و درک و شناخت محیطی به عنوان قابلیت ها و توانمندی های سیستم، کنترل و پایش مستمر فرایندها، مدیریت کیفیت فرایند، یکپارچه سازی مدیریت دانش با فرایندهای سازمان و کارآمدسازی اجزای چرخه عمر مدیریت فرایند به عنوان کنش ها و اقدامات اساسی و درنهایت ارتقای شاخص های کمی و کیفی به عنوان پیامد سیستم هستند. در ادامه با توجه به چارچوب مفهومی ISM شاخص های توانمندساز و توانمندی در قالب چهار سطح طبقه بندی شدند. در گام بعدی از طریق فرآیند رتبه بندی تفسیری، شاخص ها اولویت بندی شدند. با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش و بر اساس ISM مولفه ی زیرساخت فناوری، به عنوان یک توانمندساز مهم در بالاترین سطح در نظر گرفته شد. طبق این تحلیل، فناوری اطلاعات با نفوذی که بر همه متغیرها از جمله فرهنگ فرآیندی، نیروی انسانی و ساختار متناسب سازمان دارد، باعث تقویت روحیه یادگیری و تحول، کار گروهی و مشارکتی در سازمان و ایجاد زمینه رشد مستمر کارکنان را فراهم می آورد؛ همچنین با توجه به یافته های فرایند رتبه بندی تفسیری، رهبری فرآیندها در اولویت اول قرار گرفت.
نتیجه گیرینتایج نشان داد زیرساخت فناوری اطلاعات به عنوان متغیر مهمی در درون سیستم چابکی فرایندهای کسب وکار باید مدنظر قرار گیرد. از طرفی با توجه به متغیرهای عملکردی برون سیستمی مورد انتظار از پیاده سازی سیستم چابکی در مدیریت فرآیندها، مولفه رهبری فرآیندها بر اساس تمامی متغیرهای عملکردی مورد انتظار (به جز کسب مزیت رقابتی) بر توانمندساز زیرساخت فناوری تسلط دارد؛ بنابراین سازمان هایی که خواهان چابک سازی در سیستم مدیریت فرآیندهای خود هستند، باید در مرتبه اول به ویژگی های رهبری در فرآیندها توجه داشته باشند. پس از آن، نتایج نشان داد که درک و شناخت محیطی، نیروی انسانی آگاه و شایسته، بعد یادگیرندگی سازمان، ساختارهای اقتضایی و متناسب، حاکمیت، استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، زیرساخت فناوری، سازگاری پویا، فرهنگ و پایداری خلاق به ترتیب در اولویت های بعدی باید مدنظر قرار گیرند.
کلید واژگان: مدیریت فرآیندهای کسب وکار, چابکی, تحقیق در عملیات نرم, مدل سازی ساختاری تفسیری, فرآیند رتبه بندی تفسیریIntroductionToday, organizations experience complex and unpredictable changes and crises around them. In this situation, in order to achieve innovation and optimal conditions in complex environments, it seems necessary to go towards flexible and agile solutions. The agility of business processes in complex and dynamic conditions. In this regard, the main goal of this study is the systematic structuring of the problem of agility in business processes, one of the most important requirements of which is the use of research approaches in soft operations in the direction of the systematic structuring of the problem.
MethodsIn this research, first by using the steps of meta-combination technique and then with the help of semi-structured interview tools, a sample of 18 experts, who are university professors and experts active in the field of process management, as well as people who have experience in the fields of related to the improvement of work systems and processes in different organizations, were selected, which were selected through a targeted non-random method and snowball method. In the next step of the research, the ISM approach was used to explain the communication pattern of managing agile organizational processes, which was collected with the help of a questionnaire. Finally, the data collected through the questionnaire were analyzed using the Interpretive Rating Process
Results and discussionBased on the answers to the questions asked in this research, first after going through the stages of synthesis and completing the required data throaugh interaction with experts, a general framework of 17 main variables was obtained. The components of the proposed main framework include appropriate culture, process leadership, process governance, human resources, technological infrastructure and organization structure as system enablers, The strategize based on improvisation, creative stability, dynamic adaptability, organizational learning and environmental understanding as capabilities of the system, continuous control and monitoring of processes, process quality management, integration of knowledge management with organizational processes and Making the components of the process management life cycle more efficient are the basic actions and measures and finally the improvement of quantitative and qualitative indicators as the result of the system. In the following, according to the conceptual framework of ISM, empowering and empowering indicators were classified into four levels. In the next step, the indicators were prioritized through the interpretive ranking process. According to the findings obtained from the research and based on ISM, the technology infrastructure component was considered as an important enabler at the highest level. According to this analysis, information technology with an influence that affects all variables including process culture, manpower and appropriate structure. organization, it strengthens the spirit of learning and transformation, teamwork and partnership in the organization and provides the basis for continuous growth of employees. Also, according to the findings of the interpretative ranking process, the leadership of the processes was given the first priority.
ConclusionsThe results showed that IT infrastructure should be considered as an important variable in the agility system of business processes. On the other hand, according to the external performance variables expected from the implementation of the agile system in the management of processes, the process leadership component dominates the technology infrastructure enabler based on all the expected performance variables (except gaining a competitive advantage). Therefore, the organizations that want to be agile in their process management system should pay attention to the characteristics of leadership in the processes in the first place. After that, the results showed that environmental awareness, knowledgeable and competent human resources, organizational learning dimension, contingent and appropriate structures, governance, improvisation-based strategy-making, technological infrastructure, dynamic adaptation, culture and creative sustainability are prioritized respectively. The following should be considered.
Keywords: Business Process Management, Agility, Soft Operations Research, Interpretive Structural Modeling, Interpretive Ranking Process -
اتخاذ تصمیم های راهبردی در محیط کسب وکار کنونی چالشی است که اکثر سازمان ها با آن مواجه اند. در این خصوص تجزیه وتحلیل کسب وکار، داده های مختلف و پراکنده یک سازمان را یکپارچه و منسجم می سازد و گزارش های تحلیلی و چندبعدی را برای تصمیم گیری مدیران سازمان فراهم می سازد و ازاین رو می تواند به طور غیرمستقیم بر عملکرد اقتصادی شرکت اثرگذار باشد. اما از طرفی اثربخش نبودن تجزیه وتحلیل کسب وکار بر عملکرد، اثرات منفی بسیاری دارد که بایستی مورد بررسی قرار بگیرد. از طرفی کیفیت اطلاعات و قابلیت های نوآوری با تاثیرپذیری از تجزیه وتحلیل کسب وکار و چابکی سازمان از طریق افزایش انعطاف پذیری، سرعت و کیفیت سازمان می توانند موجب اثرگذاری در این فرایند گردد. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی نقش تجزیه وتحلیل کسب وکار بر چابکی و عملکرد کارخانه های کاشی و سرامیک می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 360 نفر کارکنان و مدیران استان یزد و به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. از لحاظ هدف، این تحقیق از نوع کاربردی و از جهت ماهیت پژوهشی، توصیفی است. بر اساس مبانی نظری در تشریح هوش کسب وکار، تجزیه وتحلیل کسب وکار و مدیریت عملکرد، فرضیاتی تدوین شد. نتایج پژوهش نشان دهنده تاثیر معنی دار قابلیت های تجزیه وتحلیل کسب وکار بر کیفیت اطلاعات (با ضریب مسیر 598/0) و قابلیت های نوآوری (با ضریب مسیر 463/0) است. کیفیت اطلاعات و قابلیت های نوآوری به ترتیب با ضریب مسیر 482/0 و 359/0 بر متغیر وابسته چابکی، تاثیر دارند. تاثیر مسیر چابکی بر عملکرد، دارای بیشترین ضریب مسیر (770/0) است.
کلید واژگان: تجزیه وتحلیل کسب وکار, چابکی, عملکرد اقتصادی شرکت ها, کیفیت اطلاعات, معادلات ساختاریMost organizations face a challenge in making strategic decisions in the current business environment. In this regard, business analysis integrates the data of an organization and provides analytical reports for the decision-making of the managers, and therefore can indirectly affect the economic performance of the company. But on the other hand, the ineffectiveness of business analysis on performance has many negative effects that could be examined. On the other hand, the quality of information and innovation capabilities with the impact of business analysis and organization agility through increasing the flexibility, speed and quality of the organization can be effective in this process. The purpose of the study is to examine the role of business analysis on the agility and performance of tile and ceramic factories. The sample size includes 360 employees and managers of Yazd province using the Cochran formula, and a questionnaire used for collecting information. In terms of purpose, this is an applied study and descriptive in nature. Hypotheses were developed based on the theoretical background of business intelligence, business analysis and performance management. The results indicate the significant effect of business analysis capabilities on information quality (with a path coefficient of 0.598) and innovation capabilities (with a path coefficient of 0.463). Information quality and innovation capabilities effect on the dependent variable of agility with path coefficients of 0.482 and 0.359, respectively. The effect of agility path on performance has the highest path coefficient (0.770).
Keywords: Business Analysis, Agility, Economic Performance of Companies, Information Quality, Structural Equations -
هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل چابکی منابع انسانی در وزارت دادگستری است. این پژوهش از نظر فلسفه، تفسیری، رویکرد استقرایی و هدف از نوع توسعه ای- کاربردی و به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی به روش تحلیل مضمون است. جامعه آماری پژوهش متخصصان و مدیران وزارت دادگستری و اساتید حوزه مدیریت است که نمونه آماری به روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 11 نفر انتخاب گردید و تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه یافت. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند انجام گرفت. برای حصول اطمینان از روایی و پایایی داده های پژوهش از دو روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان و بازبینی توسط همکاران و پایایی درون کدگذار استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش فن مضمون و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. نتیجتا مدل چابکی منابع انسانی در وزارت دادگستری، متشکل از 94 مضمون پایه، 21 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون اصلی یا فراگیر شامل مدیریت و رهبری، جو سازمانی، سیستم های اطلاعاتی کارآمد منابع انسانی، چابکی راهبردی، چابکی رفتاری منابع انسانی و چابکی ساختاری است. لذا تلاش مدیران و سیاست گذاران وزارت دادگستری جهت پیاده سازی مقوله های شناسایی شده در این وزارتخانه و توجه به شاخص های شناسایی شده می تواند باعث چابکی منابع انسانی در این وزارتخانه گردد.
کلید واژگان: چابکی, منابع انسانی, مدیریت, ساختار سازمانی, وزارت دادگستریThe purpose of this research is to design the human resource agility model in the Ministry of Justice. This research is in terms of philosophy, interpretation, inductive approach, and the goal is developmental-applicative, and in terms of the nature of the data, it is of a qualitative type using thematic analysis method. 11 people were selected for purposive sampling and continued until the theoretical data saturation stage. Data collection was done through semi-structured interviews. To ensure the validity and reliability of the research data, two methods of review by participants and review by colleagues and intra-coder reliability were used. Data analysis was done by thematic method and using MAXQDA software. As a result, the human resources agility model in the Ministry of Justice consists of 94 basic themes, 21 organizing themes and 6 main or comprehensive themes, including management and leadership, organizational climate, efficient human resources information systems, strategic agility, behavioral agility of human resources and structural agility. Therefore, the efforts of the managers and policy makers of the Ministry of Justice to implement the identified categories in this ministry and paying attention to the identified indicators can make human resources agile in this ministry.
Keywords: Agility, Human Resources, Management, Organizational Structure, Ministry of Justice -
هدف
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی و تاب آوری سازمانی در برخی از سازمان های کشور لبنان است. فرضیات این پژوهش به بررسی تاثیر دو کارکرد مدیریت منابع انسانی (آموزش و توسعه و کارمندیابی و استخدام) بر دو بعد تاب آوری سازمان (چابکی و استحکام) می پردازند.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد:
پژوهش حاضر بر اساس طرح تحقیق اکتشافی انجام شده است. به منظور بررسی فرضیات از رویکرد کمی بهره گرفته شده است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. از بین پرسشنامه های توزیع شده، 150 پرسشنامه کامل برای تحلیل گردآوری شد. به منظور تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی مانند ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شده است.
یافته های پژوهش:
نتایج نشان می دهند که دو کارکرد مدیریت منابع انسانی، یعنی آموزش و توسعه و کارمندیابی و استخدام هر دو بعد تاب آوری سازمانی یعنی چابکی و استحکام را تحت تاثیر قرار می دهند.
محدودیت ها و پیامدها:
بسیاری از سازمان های از همکاری در این پژوهش خودداری کردند. به منظور متقاعدسازی آنها در مورد اهمیت مطالعه، نسبت به ارسال پست الکترونیکی به آنها اقدام شد که در نهایت برخی از آنها تمایلی به همکاری نشان ندادند.
پیامدهای عملی:
مدیران منابع انسانی می توانند از این مطالعه به منظور توسعه اهداف سازمان ها و پشتیبانی از برخی ابعاد تاب آوری سازمانی استفاده کنند. این کار به مدیران منابع انسانی امکان می دهد تا تصمیماتی مرتبط با تاب آوری سازمانی اتخاذ کنند.
ابتکار یا ارزش مقاله:
این پژوهش جزء اندک مطالعاتی است که همبستگی بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی و ابعاد تاب آوری سازمانی را مورد بررسی قرار داد. علاوه بر این، مطالعه حاضر نگاه عمیق تری نسبت به انتخاب دو کارکرد مدیریت منابع انسانی و دو بعد تاب آوری سازمانی داشت چون، مطالعات قبلی بیشتر بر تاب آوری فردی تمرکز داشتند.
کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, کارکردهای مدیریت منابع انسانی, تاب آوری سازمانی, چابکی, استحکامPurposeThe purpose of this study is to test the relationship between human resource management functions and organizational resilience in some Lebanese organizations. The hypotheses are to see the impact of two human resource management functions (training& development; recruitment &selection), on two organizational resilience dimensions (agility & robustness).
Design/ methodology/ approach:
The exploratory research design was adopted for this study. Quantitative method used to test the relationship. Questionnaire based on 5-point Lickert scale was used to collect data. One hundred fifty respondents completed the survey. Inferential statistical tools such as correlation and regression analysis were used in testing the stated research hypotheses.
Research FindingsResults showed that two human resource management functions (Training& Development; Recruitment &Selection) affect organizational resilience (Agility &Robustness).
Limitations & Consequences:
Not all the organizations accept to apply this study. Some of them refused, we tried to send email for them to explain the importance of this study, but they refused.
Practical Consequences:
Human resource managers can use this study to develop targets in their organizations and to support some organizational resilience dimensions. It allows human resource managers to make decisions related to organizational resilience.
Innovation or value of the Article:
This research is among the rare studies that have tested the correlation between human resource management functions and organizations resilience dimensions. In addition to that, this study goes deeper in choosing two human resource management functions and two organizational resilience dimensions, studies before focus on individual resilience.
Keywords: Human Resource Management, Human Resource Management Functions, Organizational Resilience, Agility, Robustness -
فصلنامه مدیریت دولتی، پیاپی 55 (پاییز 1402)، صص 553 -583هدف
امروزه بسیاری از سازمان ها به این نتیجه دست پیدا کرده اند که در دنیای واقعی، پیاده سازی سیستم مدیریت فرایندهای سازمانی، بیشتر آن ها را به سمت ساختارهای رسمی برده است و در واقع، توان واکنش موثر و چابک به تغییرات را به ویژه در نظام های پیچیده کاهش داده و حتی، اجرای آن را با اختلال مواجه کرده است. در این راستا، هدف اصلی پژوهش پیش رو، ارایه چارچوبی از چابک سازی مدیریت فرایندهای سازمانی با بهره گیری از مفاهیم نظریه «سیستم های پیچیده انطباقی» در سازمان است.
روشبرای دستیابی به هدف یاد شده، در گام نخست، از طریق ابزار مصاحبه با 18 نفر از خبرگان، تلاش شد که اجزای موثر در چارچوب مدیریت فرایندهای سازمانی چابک شناسایی شود تا از این طریق بتوان انطباق پذیری و چابکی سیستم مدیریت فرایندهای سازمانی را بهبود بخشید. در گام دوم پژوهش، به منظور تبیین ارتباطات سیستمی مدیریت فرایندهای سازمانی چابک، از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد.
یافته هاپس از تحلیل یافته ها و استخراج کدهای اولیه از متن مصاحبه ها، در گام نخست، داده ها در چهار مقوله کلی آمادگی و زیرساخت های اولیه، پاسخ گویی، یادگیری و رشد شاخص های عملکردی با ضریب پایایی به میزان 7/77 دسته بندی شدند. در مرحله بعدی، از طریق تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی و ارتباطات درون سیستمی تعیین شد. بر اساس یافته های پژوهش، مولفه های چارچوب پیشنهادی عبارت اند از: 1. آمادگی: شامل فرهنگ متناسب، حاکمیت فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و ساختار سازمان؛ 2. پاسخ گویی: مشتمل بر مولفه های استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، پایداری خلاق، سازگاری پویا و رهبری فرایندها؛ 3. یادگیری: متشکل از یادگیرندگی سازمانی و درک و شناخت محیطی؛ 4. رشد و بهبود شاخص های عملکردی: شامل شاخص های کمی و کیفی. همچنین با توجه به چارچوب مفهومی ISM این متغیرها در قالب چهار سطح طبقه بندی شدند.
نتیجه گیریبر اساس نتایج، زیرساخت فناوری اطلاعات، مهم ترین مولفه در چابکی مدیریت فرایندهای کسب وکار شناخته شد. همچنین بر اساس تحلیل های صورت گرفته، قدرت نفوذ و وابستگی در طبقه چهار، یعنی مستقل قرار گرفت. در واقع، تقویت زیرساخت فناوری می تواند با نفوذ در فرهنگ فرایندمحوری، نیروی انسانی و ساختار متناسب سازمان، باعث شود که روحیه یادگیری و تحول و کار تیمی و مشارکتی در سازمان تقویت شود و بستری برای رشد مستمر کارکنان فراهم آید که در نهایت، پیامدهایی همچون مزیت رقابتی، سودآوری، ایجاد ارزش برای جامعه و... را به دنبال دارد. افزون بر این، در میان متغیرهای مربوطه در بالاترین سطح (سطح 4) دو مولفه قابلیت تولید استراتژی مبتنی بر بداهه و همچنین، قابلیت حفظ و نگهداری سازمان در لبه بی نظمی (پایداری خلاق) در طبقه متغیرهای وابسته قرار گرفت که اصلاح متغیرهای هدف یا نتیجه در سیستم نام گذاری شد. با توجه به نتایج، ادعا می شود که در صورت توجه به سایر مولفه های سیستم، می توان انتظار داشت که سازمان ها به این دو قابلیت مهم با ذکر ویژگی هایی که از این دو بیان شد، دست پیدا کنند و بتوانند در محیط های پیچیده و پویا به نحو مقتضی اثرگذار باشند.
کلید واژگان: مدیریت فرایندهای سازمانی, چابکی, سیستم های پیچیده انطباقیObjectiveNowadays, many organizations in the real world have come to the conclusion that the implementation of Business Process Management (BPM) systems has led most of them towards formal structures. In fact, it has reduced their ability to respond effectively and be agile in the face of changes, especially in complex systems, and has even disrupted its implementation. In this regard, the primary aim of this research is to present a framework for agile management of organizational processes by drawing upon concepts from the theory of "Complex Adaptive Systems" within the organization.
MethodsTo achieve the mentioned objective, the research took the following steps: In the first step, 18 experts were interviewed to identify the effective components in the framework of agile organizational process management. This was done to enhance adaptability and agility within the organizational process management system. In the second step, the Interpretive Structural Modeling (ISM) approach was used to explain the systemic connections of agile organizational process management.
ResultsFollowing the analysis of the interview data and the extraction of primary codes in the first step, the data were categorized into four overarching themes: (1) preparation and basic infrastructure, (2) responsiveness, (3) learning and growth of performance indicators. These themes exhibited a reliability coefficient of 77.7. The subsequent stratification of structural equations and intra-system communication revealed the proposed framework's constituent components. Preparation included factors such as fostering an appropriate culture, process governance, competent human resources, technological infrastructure, and organizational structure. Accountability-related factors encompassed strategy development based on improvisation, creative sustainability, dynamic adaptation, and process leadership. Learning components comprised organizational learning and environmental understanding. Finally, growth and improvement of performance indicators encompassed both quantitative and qualitative metrics. According to the ISM conceptual framework, these variables were organized into four hierarchical levels.
ConclusionThe research findings underscore the critical role of information technology infrastructure in enhancing the agility of business process management. This component emerged as the most vital element and was positioned in the fourth level, signifying independence. Strengthening technological infrastructure can positively influence process-oriented culture, human resources, and organizational structure, thereby promoting a culture of learning, collaboration, and partnership within the organization. This, in turn, lays the groundwork for continuous employee growth and development, ultimately resulting in competitive advantages, profitability, and the creation of societal value, among other outcomes. Within the top-level category (level 4), two components, the ability to devise strategy through improvisation and the capacity to maintain the organization on the edge of chaos (creative sustainability), were identified as dependent variables. These variables are amendable and serve as targets or outcomes within the system. Consequently, an emphasis on the broader system's components may empower organizations to develop these two critical capabilities, enabling them to navigate complex and dynamic environments effectively.
Keywords: Business processes management, agility, Complex adaptive systems -
امروزه پیچیدگی های محیط کسب وکار، عدم اطمینان و نوسانات محیطی، زنجیره تامین را در برابر انواع مختلفی از خطرات آسیب پذیر کرده است. تاب آوری زنجیره تامین با هدف جلوگیری از حرکت زنجیره تامین به سمت شرایط نامطلوب و بازیابی زنجیره تامین بعد از بروز اختلال در کم ترین زمان و با کم ترین هزینه است. بنابراین شناسایی و تحلیل عوامل تاب آوری زنجیره تامین از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص های تاب آوری زنجیره تامین در صنعت مواد غذایی انجام پذیرفت. شاخص های تاب آوری در هر یک از ابعاد چهارگانه چابکی، انعطاف پذیری، ناب بودن و استواری با مطالعه و بررسی مبانی نظری مشخص شدند. پرسشنامه های پژوهش از طریق 15 خبره که با روش هدفمند انتخاب شده بودند تکمیل گردید. با تجزیه و تحلیل های انجام گرفته نتایج نشان داد که بعد استواری زنجیره تامین با وزن 0.399 با اهمیت ترین بعد تاب آوری زنجیره تامین انتخاب شد و پس از آن چابکی، ناب بودن و انعطاف پذیری قرار گرفتند. در مرحله بعد در هر یک از ابعاد نیز رتبه بندی انجام پذیرفت که واکنش پذیری در بعد چابکی با اهمیت ترین شاخص شناخته شد و قابلیت آمادگی درون سازمانی، سیستم کنترل اطلاعات و قابلیت دید با اهمیت ترین شاخص های ابعاد انعطاف پذیری، ناب و استواری زنجیره تامین انتخاب شدند.کلید واژگان: تاب آوری زنجیره تامین, استواری, چابکی, ناب, انعطاف پذیریNowadays, the complexities of the business environment, uncertainty and environmental fluctuations, has made the supply chain vulnerable to various types of risks; Supply chain resilience is aimed at preventing the supply chain from moving to undesirable conditions and restoring supply chain after disruption in the least time and at the least cost. Therefore, identifying and analyzing supply chain resilience factors is very important. The current research was carried out with the aim of identifying and ranking the resilience indicators of the supply chain in the food industry. Resilience indicators in each of the four dimensions of agility, flexibility, leanness and robustness were determined by studying and reviewing the literature. The research questionnaires were completed by 15 experts selected by Purposive sampling. Analyzes showed that the most important dimension of supply chain robustness was selected, with the weight of 0.399 being the most important dimension of supply chain resilience, followed by agility, leanness and flexibility. Next, ratings on each dimension were identified, with reactivity being identified as the most important indicator of agility, and inter-organizational readiness, information control system and visibility were selected as the most important indicators of flexibility, leanness and robustness of supply chain.Keywords: Supply Chain Resilience, robustness, Agility, Leanness, flexibility
-
هدف پژوهش حاضر تبیین مدل چابک سازی منابع انسانی در وزارت دادگستری می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی، و از حیث روش، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده کلیه کارکنان ستاد مرکزی وزارت دادگستری، به تعداد 300 نفر است که از این تعداد 169 نفر به عنوان نمونه آماری براساس فرمول کوکران برآورد و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شدند. به منظور اطمینان یافتن از وجود و یا عدم وجود رابطه علی میان متغیرهای پژوهش و بررسی تناسب داده های مشاهده شده با مدل مفهومی پژوهش، شاخص ها و گویه های چابکی منابع انسانی با استفاده از مدل معادلات ساختاری آزمون شدند. در این پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزیی (PLS) جهت آزمون فرضیات و برازندگی مدل استفاده شده است. بررسی شاخص های برازش مدل حاکی از آن است که مدل ساختاری پژوهش از وضعیت برازشی مناسبی برخوردار است. طبق یافته های پژوهش اعتبار کل شاخص ها و گویه های چابکی منابع انسانی مورد تایید قرار گرفت. و نتایج نشان داد مقدار t شاخص های چابکی منابع انسانی در وزارت دادگستری بیشتر از مقدار بحرانی آن در سطح 5 صدم (96/1) قرار دارد و لذا اعتبار شاخص ها و گویه های چابکی منابع انسانی مورد تایید قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد که شاخص ارزیابی در رتبه و اولویت اول، شاخص فناوری اطلاعات در اولویت دوم، مدیریت دانش در اولویت سوم، رهبری در اولویت چهارم، جو سمی سازمانی در اولویت پنجم، مدیریت استعداد و ساختارسازمانی در اولویت ششم و هفتم و مدیریت در اولویت هشتم است.کلید واژگان: چابکی, منابع انسانی, مدیریت, ساختار سازمانی, وزارت دادگستریThe aim of the current research is to explain the model of human resource agility in the Ministry of Justice. This research is of applied type, and in terms of method, descriptive-correlation. The statistical population of the research includes all employees of the central headquarters of the Ministry of Justice, in the number of 300 people, of which 169 people were estimated as a statistical sample based on the Cochran formula and were selected randomly. Data were collected through a researcher-made questionnaire. In order to ensure the existence or non-existence of a causal relationship between the research variables and to check the suitability of the observed data with the conceptual model of the research, indicators and items of human resource agility were tested using the structural equation model. In this research, structural equation modeling and the partial least squares (PLS) method were used to test the assumptions and model fit. Examining the fit indices of the model indicates that the structural model of the research has a good fitting condition. According to the findings of the research, the validity of all indicators and items of human resource agility was confirmed. the results showed that the t value of the human resource agility indicators in the Ministry of Justice is higher than its critical value at the level of 5 percent (1.96), and therefore the validity of the human resources agility indicators and items was confirmed.Keywords: Agility, Human Resources, Management, Organizational Structure, Ministry of Justice
-
زمینه و هدف
یکی از اصول و آموزه های [1] هر سازمان نظامی- انتظامی، چابکی است. این سازمان ها برای چابک سازی خود، نیازمند یک لجستیک چابک و به تبع آن یک ترابری چابک هستند. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی معیار های چابکی ترابری سنگین یک سازمان نظامی- انتظامی است.
روشروش تحقیق حاضر، از نوع آمیخته و بر مبنای ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران ارشد آماد و پشتیبانی و خبرگان ترابری و تحرک در سازمان نظامی- انتظامی موردمطالعه می باشند. در این پژوهش، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای، معیارها و زیرمعیارهای اولیه در چابکی ترابری سنگین یک سازمان نظامی- انتظامی استخراج شد و پرسش نامه های تحقیق تدوین شد. سپس این پرسشنامه ها بین خبرگان تحقیق توزیع شد. برای تعیین روایی تحقیق از ضریب لاوشه و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تعیین وزن این معیارها و زیرمعیارها، از روش بهترین- بدترین [2] که رویکرد نسبتا جدید در وزن دهی عوامل و انجام مقایسات زوجی است، استفاده شد.
یافته هابرای تحقق هدف پژوهش، 23 زیرمعیار در قالب سه معیار اصلی شامل "انعطاف پذیری و تاب آوری، قدرت بهره برداری از امکانات و ایمنی و قدرت تامین بالا " شناسایی شد. با پرسش نامه اول، روایی و پایایی معیارها و زیرمعیارهای تحقیق، اثبات شد و نیز بهترین و بدترین معیار و زیرمعیار احصا شد. همچنین با پرسش نامه دوم، وزن این معیارها و زیرمعیارها، به روش بهترین- بدترین تعیین شد.
نتیجه گیریمعیار اصلی " انعطاف پذیری و تاب آوری " بیشترین تاثیر را در چابکی ترابری سنگین سازمان نظامی- انتظامی موردمطالعه دارد. دیگر معیارهای اصلی یعنی "قدرت بهره برداری از امکانات " و "ایمنی و قدرت تامین بالا " به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. همچنین در سه معیار اصلی، این زیرمعیارها بیشترین اهمیت رادارند: "خودرو و تجهیزات چندمنظوره "، "موجود بودن و آماده به کاری " و "سلامت و ایمنی خودرو ".
کلید واژگان: ترابری سنگین, چابکی, رتبه بندی, روش بهترین- بدترینBackground and purposeOne of the principles and teachings4 of any military-police organization is agility. For their agility, these organizations need an agile logistics and, accordingly, an agile transportation. Therefore, the aim of the current research is to identify and rank the agility criteria of heavy transportation of a military-police organization.
MethodThe current research method is of a hybrid type and based on a questionnaire tool. The statistical population of the research includes senior managers of logistics and experts of transportation and movement in the studied military-police organization. In this research, first with library studies, primary criteria and sub-criteria in heavy transport agility of a military-police organization were extracted and research questionnaires were compiled. Then these questionnaires were distributed among research experts. To determine the validity of the research, Lausche's coefficient was used and to check its reliability, Cronbach's alpha coefficient was used. To determine the weight of these criteria and sub-criteria, the best-worst method5 was used, which is a relatively new approach in factor weighting and pairwise comparisons.
FindingsIn order to fulfill the purpose of the research, 23 sub-criteria were identified in the form of three main criteria including "flexibility and resilience, ability to use facilities and safety and high supply power". With the first questionnaire, the validity and reliability of research criteria and sub-criteria were proven and the best and worst criteria and sub-criteria were calculated. In addition, with the second questionnaire, the weight of these criteria and sub-criteria was determined by the best-worst method.
ConclusionThe main criterion of "flexibility and resilience" has the greatest effect on the agility of heavy transport of the studied military-police organization. Other main criteria, i.e. "facility utilization power" and "safety and high supply capacity" are in the next priorities, respectively.
Keywords: Heavy transport, Agility, ranking, best-worst method -
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و ارزیابی تامین کنندگان بر مبنای معیارهای سنتی، نابی و چابکی و رتبه بندی آن ها بارویکرد ترکیبی دلفی فازی، سورا و آراس در شرکت سایپا می باشد.روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی است.ابتدا زیرمعیارهای کلیدی عملکردی (سنتی، ناب و چابک) شناسایی و سپس باتکنیک دلفی فازی، اثربخشی این معیارها درشرکت سایپا موردارزیابی قرار گرفت.جامعه آماری دراین بخش از پژوهش،30 نفر ازخبرگان و مدیران شرکت مذکور هستندکه به دلیل محدودبودن اندازه جامعه،تمامی اعضاء جامعه بعنوان نمونه درنظرگرفته شدند.خروجی دلفی فازی نشان دادکه از20 زیرمعیار شناسایی شده پس ازارزیابی خبرگان،در نهایت 17 معیار موردتاییدقرارگرفتند.در ادامه با استفاده ازتکنیک تصمیم گیری نوین سوارا و بکارگیری عقاید30 نفر از خبرگان، معیارها و زیرمعیارها موردارزیابی قرار گرفته و وزن آن هااستخراج شدند.در بین معیارهای سنتی، زیرمعیار"هزینه ها"با بیشترین وزن از نظر اهمیت دررتبه اول و زیرمعیار"ظرفیت عملیاتی"در رتبه آخر؛ در بین معیارهای نابی، زیرمعیار"حذف اتلاف ها"به عنوان مهم ترین زیرمعیار و زیرمعیار"تامین مواد مطابق نیاز صنعت"در رتبه آخر؛ در بین معیارهای چابکی، زیرمعیار"انعطاف پذیری"در جایگاه اول و زیرمعیار"ارتباطات قوی تامین کننده"در جایگاه آخر استخراج شده است. در ارزیابی نهایی معیارهای اصلی پژوهش نیز، معیار"چابکی"در رتبه اول،معیار"نابی"در رتبه دوم و معیار"سنتی"در رتبه آخر قرار گرفت.درادامه با عنایت به حساسیت رتبه بندی تامین کنندگان ناب و چابک در شرکت موردمطالعه،با استفاده از تکنیک تصمیم گیری آراس و بر مبنای وزن استخراجی معیارها، شش تامین کننده شرکت توسط خبرگان موردارزیابی قرار گرفتند و رتبه بندی نهایی تامین کنندگان از نظر عملکرد تعیین گردید.رویکرد پیشنهادی این پژوهش، چارچوب مفهومی ارزشمندی به مدیران شرکت به منظور بهبود وضعیت تامین کنندگان ارائه می دهد.کلید واژگان: ناب, چابکی, تامین کنندگان ناب و چابک, دلفی فازی, سوارا, آراسThe main purpose of this study is to identify and evaluate suppliers based on traditional, lean and agility criteria and rank them with the combined approach of fuzzy Delphi,SWARA and ARAS in Saipa Company.The research method is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection.First, key functional sub-criteria(traditional,lean and agile)were identified and then fuzzy Delphi technique,the effectiveness of these criteria was evaluated in Company.The statistical population in this part of the research is 30 experts and managers of the company, who due to the limited size of the community,all members of the community were considered as a sample.The fuzzy Delphi output showed that out of 20 sub-criteria identified after evaluating the experts,17criteria were finally approved.Then,using the new SWARA decision-making technique and applying the opinions of 30experts, the criteria and sub-criteria were evaluated and their weights were extracted.In traditional criteria,the sub-criteria"costs"with the highest weight in terms of importance in the first place and"operating capacity"in the last place;In lean criteria,the sub-criterion of"elimination of waste"as the most important and"supply of materials according to the needs of the industry"in the last rank;In the agility criteria, the sub-criteria of "flexibility"in the first place and"strong supplier communication"in the last place are extracted.In the final evaluation of the main criteria of the research,the criterion of"agility"was in the first place, the criterion of"lean"was in the second place and the criterion of"traditional"was in the last place.The proposed approach of this research provides a valuable conceptual framework to company managers to improve the status of suppliers.Keywords: Lean, Agility, Lean, Agile Suppliers, Fuzzy Delphi, SWARA, ARAS
-
هدف از این مطالعه ارایه ی مدلی جامع از چابک سازی مدیریت فرایندهای کسب و کار با بهره گیری از مفهوم "لبه ی آشوب" در سازمان می باشد که از طریق ابزار مصاحبه با 18 نفر از خبرگان، تلاش گردید اجزا موثر در چارچوب مدیریت فرایندهای سازمانی چابک شناسایی شود تا به وسیله ی آن بتوان در یک محیط پیچیده به منظور رسیدن به چابکی در مدیریت فرایندها، تعادل بین نظم درونی مدیریت فرایندها و بی نظمی ناشی از پویایی محیطی حفظ شود. پس از تحلیل یافته ها و استخراج کدهای اولیه(273 کد باز)، محوری(17 کد) و 5 کد گزینشی با ضریب پایایی به میزان 7/77، مدل مفهومی که از پارادایم استراوی و کوربین الگوبرداری شد، ترسیم گردید. یافته های پژوهش نشان داد که شرایط علی مدل شامل: فرهنگ متناسب، حکمرانی فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و درک و شناخت محیطی، عوامل مداخله گر شامل: کنترل و پایش مستمر فرایندها، رهبری، بسترها مشتمل بر استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، ساختار و سازمان، پایداری خلاق در مرز آشوب، سازگاری پویا، یادگیرندگی سازمانی و راهبردهای مورد نیاز در مدل، مدیریت کیفیت فرایندها یکپارچگی مدیریت دانش با فرایندهای سازمان وکارآمدسازی اجزای چرخه ی عمر را در برمی گیرند که در نهایت بکارگیری آن ها، ارتقا و بهبود شاخص های عملکردی کمی و کیفی را بدنبال خواهند داشت.کلید واژگان: چابکی, مدیریت فرایندهای کسب و کار, مدیریت فرایندهای چابک, لبه ی آشوبThis study aims to present a comprehensive model of agility in business process management by using the concept of "edge of chaos, " which is attempted through interviews with 18 experts. The effective components in the framework of agile organizational process management were identified so that in a complex and dynamic environment, in order to achieve agility in process management, the balance between the internal order of process management and the disorder caused by environmental dynamics can be maintained. After analyzing the findings and extracting primary codes (273 open codes), central codes (17 codes), and five selective codes with a reliability coefficient of 77.77, a conceptual model modeled on Strauss and Corbin's paradigm was drawn.Introduction Today, concepts related to the science of complexity and the edge of chaos have become essential to modern management's vocabulary of theory and practice. The edge of chaos is a space where freedom of action and dynamism are combined with order and stability, the output of which will be accompanied by creativity and innovation. Therefore, the management of agile processes based on chaos theory can be considered a framework for managing organizational processes, which, in addition to maintaining the benefits of formalization and standardization of processes, also enables the adaptability of processes and their agility in general. This research seeks to model this new look and attitude in process-oriented organizations looking for agility in complex work environments.Materials and Methods This study is a type of developmental research that follows interpretative philosophical foundations and an analytical, inductive approach and seeks to model data through qualitative strategies and interviews with 18 experts, who were selected using a non-random method and a snowball technique and considering that the nature of the proposed model will be used to solve a problem in process organizations, its orientation is practical.Discussion and Results The Results showed that the causal conditions of the model include appropriate culture, process governance, competent human resources, technological infrastructure, and environmental understanding and recognition. Intervening factors include continuous control and monitoring of processes, leadership characteristics, and platforms, including Strategizing based on improvisation, structure and organization, creative stability on the border of chaos, dynamic adaptation, organizational learning and strategies required in the model, quality management of processes, integration of knowledge management with organization processes and efficiency of life cycle components include, their use will aim for the improvement of quantitative and qualitative performance indicators.ConclusionsAccording to the existing research gap, to deal with the concept of managing agile business processes in complex environments, there is a need for a comprehensive and systematic look at managing agile organizational processes to help organizations deal with complex issues in chaotic border environments. For this purpose, a framework can be designed: First, in order to achieve agility in the management of organizational processes (a central category), the existence of primary conditions, including suitable culture, process governance, competent human resources, technological infrastructure, and environmental understanding and Intervening factors include: continuous control and monitoring of processes and leadership, in contexts and conditions including strategy-making based on improvisation, structure and organization, creative stability on the border of chaos, dynamic adaptation, organizational learning and through management strategies The quality of the processes is the integration of knowledge management with the organization processes and the optimization of the life cycle components, which will ultimately lead to attention to these issues, the promotion and improvement of quantitative and qualitative performance indicatorsKeywords: Agility, Business Process Management, agile process management, edge of chaos
-
امروزه بانک ها به یکی از عمده ترین بخش های اقتصاد کشورها مبدل شده اند؛ به طوریکه، بانک ها منابعی را جهت توسعه و تحول اقتصادی، اشتغال زایی، نوآوری و رقابت در هر بازاری تامین می کنند. در این راستا، هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش چابکی در تصمیم گیری کارآفرینانه مدیران بانک ها می باشد. جامعه آماری شامل مدیران وکارشناسان شعب بانک های سپه استان آذربایجان غربی می باشد. این پژوهش یک تحقیق توسعه ای و از نوع پژوهش های کمی-کیفی است. در مرحله کیفی با 11 نفر از مدیرانشد. در بخش کمی از روش های معادلات ساختاری استفاده شد در این بخش یک پرسشنامه بسته پاسخ با 28گویه اولیه منتج از مرحله کیفی طراحی و در بین جامعه تحقیق که شامل مدیران و کارشناسان حوزه مدیری استان که با توجه به استفاده تحلیل عاملی تاییدی نمونه تا سقف قابل قبول برای این ازمون ادامه پیدا کرد که شامل 145 نفر بود. به منظور بررسی و تایید روایی پرسشنامه تصمیم گیری های کارآفرینانه مبتنی بر چابکی براساس ابعاد و گویه های استخراج شده از تحلیل عاملی اکتشافی از مدل تحلیل عاملی مرتبه دوم استفاده شد. با توجه به یافته های مهمترین عوامل تصمیم گیری کارآفرینانه و عوامل اقتصادی بودند و مهمترین گویه ها نیز تجربه شکست در مدیری، منابع مالی و هوش تجاری شناسایی شدند
کلید واژگان: تصمیم گیری, چابکی, مدیریت, بانک سپهToday, banks have become one of the most important sectors of countries'' economies; Thus, banks provide resources for economic development and transformation, job creation, innovation and competition in any market. In this regard, the main goal of this research is to investigate the role of agility in the entrepreneurial decision-making of bank managers. The statistical population includes managers and experts of Sepe Bank branches in West Azerbaijan Province. This research is a developmental research and a type of quantitative-qualitative research. In the qualitative stage with 11 managers. Structural equation methods were used in a quantitative part. In this part, a closed-ended questionnaire with 28 primary items resulted from the qualitative stage of design and among the research community, which includes managers and experts in the administrative field of the province, according to the use of confirmatory factor analysis, the sample can be up to the limit. Acceptance continued for this exam, which included 145 people. In order to examine and confirm the validity of the entrepreneurial decision-making questionnaire based on agility based on the dimensions and items extracted from the exploratory factor analysis, the second-order factor analysis model was used. According to the findings, the most important factors were entrepreneurial decision-making and economic factors, and the most important factors were the experience of failure in management, financial resources, and business intelligence.
Keywords: Decision making, Agility, Management, Sepeh Bank -
امروزه رویکرد چابک در منابع انسانی یکی از اصلی ترین عواملی است که در اکثر نهادها مورد واکاوی قرار می گیرد و صفت چابکی با منابع انسانی چابک قابل حصول است. آستان های مقدس در ایران، زیرمجموعه های زیادی را شامل می شوند و دارای ظرفیت عظیمی برای رشد و توسعه بوده که بررسی بخش منابع انسانی آنها دارای اهمیت بسزایی است. طبق هدف پژوهش مطابق با عنوان، روش پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد براساس شیو ه نامه های استراس و کوربین (1990) است. جامعه پژوهش متشکل از اساتید مدیریت و خبرگان آستان های مقدس به تعداد 28 نفر بوده که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که نتایج تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا نسخه 2020، طی فرآیند کدگذاری، تعداد 1643 کدباز، 81 مفهوم و 21 خرده مقوله و 6 مقوله اصلی، استخراج و ویژگی های آن ها در آستان های مقدس، شناسایی و الگوی مورد نظر طراحی گردید. این الگو شامل شرایط علی (تغییر در انتظارات، نیاز به رویکرد جدید در حوزه منابع انسانی در آستان های مقدس و همچنین سلسله مراتب توامان با بروکراسی)، پدیده اصلی (چابکی آستان های مقدس در ایران)، شرایط مداخله گر (مانند پشتوانه وسیع مردمی، حس افتخار وبرکات، ماهیت آستان و محیط معنوی آن) شرایط زمینه ای (چالش ها و موانع دستیابی به چابکی)، راهبردها (انجام درست خدمات، چابکی در مدیریت آستان ها، توجه به دانش و اطلاعات، انعطاف پذیری، کرامت زایران و مجاوران، روشن کردن اهداف و راهبرد سازمان برای کارکنان، ترویج اخلاق اسلامی در میان کارکنان، ارزیابی درست عملکرد با بازخورد مناسب، تفویض اختیار و منابع انسانی شایسته و توانمند) و پیامد ها (بهبود و اصلاح روش های نحوه ارایه خدمات و ایجاد چابکی آستان های مقدس) می باشد.
کلید واژگان: چابکی, چابکی منابع انسانی, آستان های مقدس در ایران, داده بنیادNowadays, The agile approach in human resource (HR) is a principal factor analyzed by most entities, and agility is achievable using agile HR. The administrative organizations managing holy shrines and their related institutions (locally known as “Holy Astans”) comprise many entities and provide a vast potential for development. Hence, it is important to evaluate their human resource department. As the title indicates, a qualitative approach, and a Grounded Theory based on the Strauss, A., Corbin (1990) approach was adopted for the study. Twenty-eight management experts and elites of Holy Astans were selected using targeted sampling. The results were obtained using MAXQDA v.2020. Through a coding process, 1643 open codes, 81 concepts, 21 subcategories, and 6 main categories were derived, their characteristics in Holy Astans were analyzed, and the model was designed. The model comprised of casual conditions (Change in expectations, the need for a new and fresh approach for HR and Hierarchy combined with bureaucracy in Holy Astans), main phenomenon (organization agility regarding Holy Astans' human resources), intervening conditions (including comprehensive popular support, the sense of pride and satisfaction of serving the holy Astans and interest in sincere service, abundant endowments and financial resources, the nature of the existence and finaly,the prevailing spiritual and mystical environment.), contextual conditions (challenges and obstacles to achieve agility), strategies (including correctly performing services, agility in managing Astans, paying attention to knowledge and information, flexibility, preserving the dignity of pilgrims and neighbors, clarifying the organization's goals and strategy for employees, promoting Islamic ethics among employees, proper performance assessment with appropriate feedback, delegation of authority and "qualified and competent human resources" and finaly, consequences (modifying and improving the service provision for agile Holy Astans in Iran).
Keywords: Agility, human resource agility, Holy Astans in Iran, grounded theory -
امروزه جهان با تغییرات مداوم در جامعه، قوانین و اقتصاد رو به روست. این امر بر لزوم رشد مهارت های کاری کارمندان و توانایی آنان برای سازگاری انعطاف پذیر با شرایط متغیر تاکید می ورزد. توجه به چابکی نیروی انسانی، که سرمایه اصلی سازمان محسوب می شود، می تواند مدیر را در تصمیمات صحیح در بحران های سازمانی یاری رساند. مفهوم چابکی در سرمایه انسانی عبارت است از آمادگی دانشی کارکنان برای تغییرات بنیادی در فرایندها، ساختار و فرهنگ که موجب رضایت مشتریان داخلی و خارجی گردد. هدف تحقیق، ارایه مدل چابکی سرمایه انسانی در سازمانهای دولتی است. تحقیق با رویکرد ترکیبی با استفاده از تحلیل مضمون و معادلات ساختاری انجام شد. ابزارگردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته و پرسشنامه است. جامعه آماری دربخش کیفی شامل 14 نفر از مدیران سازمان و دربخش کمی، کلیه کارکنان جهاد کشاورزی استانهای شمالی می باشد. حجم نمونه 350 نفردر نظرگرفته شد. نتایج نشان داد که در مرحله کیفی 4 مضمون فراگیر؛ ویژگی های فردی، ویژگی های بین فردی، ویژگی های راهبردی، ویژگی های مرتبط با شغل و 9 مضمون اصلی استخراج گردید . پایایی عامل ها بالای 7/0 بود. ضرایب بارهای عاملی استاندارد شده، ویژگی های تیمی بالاترین نمره(836/0) نسبت مضمون های دیگر داشته است. پیشنهاد شده است سازمان-های مربوطه جهت افزایش چابکی سرمایه انسانی، از مضامین اصلی به ویژگی های تیمی از مضامین فراگیر ویژگی های بین فردی کارکنان توجه بیشتری نمایند.کلید واژگان: سرمایه انسانی, چابکی, چابکی سازمانی, چابکی سرمایه انسانیToday, the world is facing constant changes in society, laws and the economy. This emphasizes the need to develop employees' work skills and their ability to adapt flexibly to changing circumstances. Paying attention to the agility of human resources, which is the main asset of the organization, can help the manager to make the right decisions in organizational crises. The concept of agility in human capital is the knowledge readiness of employees for fundamental changes in processes, structure and culture that will satisfy domestic and foreign customers. The purpose of this study is to provide a model of human capital agility in government organizations. The research was conducted with a combined approach using content analysis and structural equations. Data collection tools are semi-structured in-depth interviews and questionnaires. The statistical population in the qualitative section includes 14 managers of the organization and in the quantitative section, all employees of the agricultural jihad in the northern provinces. The sample size was 350 people. The results showed that in the qualitative stage 4 comprehensive themes; Individual characteristics, interpersonal characteristics, strategic characteristics, job-related characteristics and 9 main themes were extracted. The reliability of the factors was above 0.7. Standardized factor load coefficients, team characteristics had the highest score (0.836) compared to other themes. It has been suggested that relevant organizations, in order to increase the agility of human capital, pay more attention to team characteristics from the main themes to the comprehensive themes of interpersonal characteristics of employees.Keywords: Human Capital, Agility, Organizational Agility, human capital agility
-
زمینه و هدف
چابکی استراتژیک، نوع توسعه یافته ای از چابکی است که علاوه بر پاسخگویی سریع، توجه ویژه ای به جنبه استراتژیک و پیش بینی تغییرات محیطی قبل از وقوع دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد مدل توسعه چابکی استراتژیک سازمان بر مبنای اقدامات مدیریت منابع انسانی در شرکت گاز استان گلستان انجام گرفته است.
روشپژوهش حاضر، از نظر روش توصیفی پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری در بخش کمی، کلیه کارکنان شرکت گاز استان گلستان به تعداد 846 نفر نمونه گیری پژوهش حاضر با توجه به جامعه آماری مورد نظر به صورت نمونه گیری خوشه ای نسبی چندمرحله ای با فرمول کوکران و به تعداد 264 نفر بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) با پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است.
یافته هایافته های تحقیق نشان داد اضریب عاملی استاندارد متغیر برنامه ریزی منابع انسانی در تبیین راهبرد (راهکار)، برابر با 52/0، مقدار t برابر با 455/5 بوده و مقدار P-Value کمتر از 05/0 است، نتیجه اینکه، از دیدگاه پاسخ گویان در تحقیق، برنامه ریزی منابع انسانی در تبیین راهبرد (راهکار) موثر است. ضریب عاملی استاندارد متغیر توسعه منابع انسانی در تبیین راهبرد (راهکار)، برابر با 69/0، مقدار t برابر با 296/5 بوده و مقدار P-Value کمتر از 05/0 است، نتیجه اینکه، از دیدگاه پاسخ گویان در تحقیق، توسعه منابع انسانی در تبیین راهبرد (راهکار) موثر است.
نتیجه گیرینتایج حاکی از آن بوده که مدل دارای ابعادی چون: شرایط علی، شرایط زمینه ای ، شرایط مداخله ای ، راهبرد و پیامد (افزایش یکپارچگی، کسب مزیت رقابتی و ارتقاء عملکرد سازمان) بوده است.
کلید واژگان: چابکی, چابکی استراتژیک, منابع انسانی, مدیریت منابع انسانی, شرکت گاز استان گلستانBackground and AimStrategic agility is an developed type of agility that, in addition to rapid response, pays special attention to the strategic aspect and predicts environmental changes before they occur. The present study aimed to investigate the dimensions of the strategic agility development model of the organization based on human resource management measures in Golestan Gas Company.
MethodThe method of the present research is descriptive-survey method and applied in terms of purpose Statistical population in the quantitative section, all official employees of Golestan Province Gas Company with 846 people Sampling of the present study according to the statistical population, was in the form of multi-stage relative clusters with Cochran's formula and 264 people. Data were used through structural equation modeling (SEM) with a Structural Researcher Questionnaire.
ResultsThe research findings showed from the respondents' point of view in the research, the use of information is effective in explaining the causal conditions.
ConclusionThe results indicate that the strategic agility development model of the organization is based on human resource management measures with 16 dimensions in terms of causal conditions, background conditions, intervention conditions, strategy and consequences (increasing integration, acquisition). Competitive advantage and improve the performance of the organization
Keywords: Agility, Strategic Agility, human resources, Human Resource Management -
چابکی به معنای تفکر سریع همراه با روشی هوشمندانه و دارای بیشترین انعطاف پذیری است. سازمان های چابک قادرند در محیطی رقابتی که به طور مستمر غیرقابل پیش بینی و در حال تغییر است، بهترین عملکرد را داشته باشند و در واقع توانایی پاسخ به موقع به محیط را به شیوه ای موثر دارند. با عنایت به موارد بالا، پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی راهبردی قابلیت های چابکی سازمان های دفاعی با بهره گیری از روش داده بنیاد به رشته تحریر درآمده است. پژوهش حاضر بر حسب هدف از نوع پژوهش های کاربردی، بر حسب موقعیت از نوع پژوهش های میدانی و بر حسب زمان از نوع پژوهش های تحقیقات آینده نگر است. در این پژوهش به منظور ارایه الگوی راهبردی، اسناد و گزارش های رسمی مرتبط با چابکی بررسی و با تعداد 20 نفر از خبرگان جهت انجام نظرسنجی طی مراحل کدگذاری مصاحبه به عمل آمد. بر اساس کدگذاری های صورت گرفته، 1025 کد استخراج شده از اسناد بالادستی، مبانی نظری و مصاحبه ها، 112 مفهوم و 34 مقوله را تشکیل داده است. سپس در مرحله کشف مقوله ها، این مفاهیم در قالب 34 مقوله با محور مشترک، دسته بندی و در مرحله کدگذاری محوری، مقوله های سی وچهار گانه، ابعاد اصلی الگوی مفهومی اولیه تحقیق شامل «4 مقوله علی»، «4 مقوله مداخله ای»، «3 مقوله محیطی»، «19 مقوله راهبردی» و «4 مقوله پیامدی» را شکل دادند. همچنین می توان نتیجه گرفت که در صورت اجرای راهبردهای ارتقای چابکی، سازمان های دفاعی به «سازمانی پویا»، «سازمانی موقعیت گرا»، «سازمانی تغییرپذیر» و «سازمانی رشدمحور» تبدیل خواهند شد.
کلید واژگان: چابکی, قابلیت چابکی, سازمان های دفاعی, نظریه پردازی داده بنیادJournal of Strategic Management Studies of National Defense Studies, Volume:6 Issue: 23, 2023, PP 123 -146Agility means quick thinking with a smart way and the most flexibility; Agile organizations must be able to respond to changes that are likely to occur in the organization. Agile organizations are able to perform best in a competitive environment that is constantly unpredictable and changing, and in fact have the ability to respond to the environment in a timely manner effectively. With regard to the above, the present study has been written with the aim of providing a strategic model for achieving agility capabilities in defense organizations using the data-based method. The present research is applied research in terms of purpose, field research in terms of situation and futuristic research in terms of time. In this study, in order to present a strategic model of documents and official reports related to agility, 20 experts were interviewed to conduct a survey during the coding process. Based on the codings, 1025 codes extracted from upstream documents, theoretical foundations and interviews, 112 concepts and 34 categories. Then, in the category of discovery category, these concepts are categorized in the form of 34 categories with a common axis and in the coding phase, thirty-four categories, the main dimensions of the initial conceptual research model including "4 causal categories", "4 intervention categories", "3 environmental categories" , Formed "19 strategic categories" and "4 consequential categories". It can also be concluded that if agility promotion strategies are implemented, defense organizations will become a "dynamic organization", a "position-oriented organization", a "changeable organization" and a "growth-oriented organization".
Keywords: agility, agility capability, Defense Organizations, grounded theory -
مجله مدیریت کسب و کار، پیاپی 56 (زمستان 1401)، صص 122 -139سرعت تغییرات در دنیای امروز باعث شده کسب و کارها برای مقابله با چالش های محیطی به سمت چابک شدن و ارتقای قابلیتهای ضروری گام بردارند. چابکی یا همان توان سازگاری سریع و به موقع با بازارهای در حال تغییر بین المللی با هزینه کم و ارزش افزوده بالامی باشد که باید در قابلیتهای بازاریابی مد نظر قرار گیرد. از این رو در پژوهش حاضر پس از ارایه مدل با رویکرد کیفی از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان صنعت گردشگری سلامت ، اساتید دانشگاه و شناسایی ابعاد چابکی قابلیتهای بازاریابی، در مرحله بعد با بهره گیری از روش بهترین-بدترین BWM(توسط خبرگان منتخب در صنعت گردشگری سلامت) که از جدیدترین و دقیق ترین روش های وزن دهی است به تعیین اهمیت و اولویت بندی مفاهیم بدست آمده پرداخته شده است. نتایج این تحقیق منجر به رتبه بندی 14 مفهوم اصلی بدست آمده شد که در قالب مدل پارادایمی ارایه و تعیین اولویت گردید.کلید واژگان: قابلیتهای بازاریابی, چابکی, گردشگری سلامت, روش بهترین-بدترینBWMAbstractThe pace of change in today's world has led businesses to take agility and upgrade essential capabilities to meet environmental challenges. Agility, or the ability to adapt quickly and in a timely manner to changing international markets at low cost and high added value, must be considered in marketing capabilities. Therefore, in the present study, after presenting the model with a qualitative approach through in-depth semi-structured interviews with health tourism industry experts, university professors and identifying the agility dimensions of marketing capabilities, in the next step using the best-worst method BWM (by selected experts In the health tourism industry), which is one of the newest and most accurate weighting techniques, the importance and prioritization of the obtained concepts have been determined. The results of this research led to the ranking of 14 main concepts that were presented in the form of a paradigm model and their priority was determined.Keywords: Marketing capabilities, agility, Health Tourism, BWM Method
-
هدف
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل سبک رهبری چابک با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری انجام گرفت.
روشاین پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته و به صورت کیفی وکمی در پارادیم قیاسی-استقرایی می باشد که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. چامعه آماری پژوهش را در بخش کیفی و کمی 30 نفر از مدیران عالی و میانی شرکت های دانش بنیان استان لرستان تشکیل می دهند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش کیفی برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد . ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی نیز پرسشنامه است ک. در بخش کیفی، داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل شد. در بخش کمی پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار Matlab و روش مدلسازی ساختاری تفسیری مدل نهایی پژوهش تدوین و ارایه شد.
یافته هایافته های پژوهش نشان دهنده شاخص ها و مولفه های سبک رهبری چابک در شرکت های دانش بنیان است. به این ترتیب، یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی 22 شاخص سبک رهبری چابک در پنج سطح (اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم) و در قالب مدل نهایی، تشریح شده است.
نتیجه گیریفعالیت شرکت های دانش بنیان حضور رهبران چابکی را می طلبد که با قدرت انعطاف پذیری و آگاهی محیطی بالا و توانایی تصمیم گیری منطقی و موثر در محیط پیچیده، بی ثبات و به سرعت در حال تغییر سازمان های دانش بنیان بتوانند این سازمان ها را با عبور از سیر تحولات و دگرگونی های تکان دهنده به موفقیت برسانند.
کلید واژگان: رهبری, چابکی, رهبری چابک, سازمان های دانش بنیانObjectiveThe aim of this study was to design and explain an agile leadership style model using an interpretive structural approach.
MethodsThis research is based on mixed research and qualitatively and quantitatively in the deductive-inductive paradigm, which is applied in terms of purpose and descriptive in terms of nature and method. The statistical population of the research in the qualitative and quantitative part consists of 30 senior and middle managers of knowledge-based companies in Lorestan province who have been selected based on purposive sampling method. In the qualitative section, semi-structured interviews were used to collect data, the validity and reliability of which were confirmed using CVR and Kapai-Cohen test. The data collection tool in the quantitative part is a questionnaire which validity and reliability were examined using content validity
ResultsThe research results show the indicators and components of agile leadership style in knowledge-based companies. Thus, the research findings include the identification of 22 agile leadership style indicators at five levels (first, second, third, fourth and fifth) and are described in the final model.
ConclusionThe operation of knowledge-based companies in a change-rich environment that requires rapid response and appropriate adaptation to these changes requires the presence of agile leaders with unparalleled flexibility and environmental awareness and the ability to make rational and effective decisions in a complex environment. Stable and rapidly changing knowledge-based organizations can bring these organizations to the shore of success by going through dramatic changes and transformations.
Keywords: Leadership, Agility, Agile Leadership, Knowledge Based Organizations
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.