به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "scale-up" در نشریات گروه "مدیریت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «scale-up» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • بهزاد صادقی، کمال سخدری*
    موضوع کسب وکارهای با رشد بالا (HGF) همواره موردتوجه محققان حوزه کارآفرینی بوده است؛ بااین حال، پژوهش ها در حوزه رشد کسب وکار در بازارهای نوظهور، در مراحل ابتدایی خود قرار دارد و دانش موجود در این زمینه به صورت پراکنده منتشر شده است. هدف این مطالعه، شناسایی عوامل موثر در رشد و مقیاس گرایی کسب وکارها در بازارهای نوظهور با استفاده از رویکرد فراترکیب سندولسکی و باروسو است. با مرور 104 پژوهش انجام شده تا سال 2023 در خصوص عوامل موثر بر رشد کسب وکارها در این بازارها، این مطالعه بر نقش 5 مضمون کلی خصوصیات شرکت، خصوصیات مدیریتی، منابع، استراتژی و محیط بر رشد کسب وکارها در بازارهای نوظهور تاکید می کند. یافته های این پژوهش به اهمیت به کارگیری هم زمان استراتژی های بازاری و غیر بازاری، توسعه قابلیت های سازمانی و خصوصیات حرفه ای تیم، تدوین استراتژی های مکمل برای استراتژی های بازاری و غیر بازاری، تدوین استراتژی های مجزا برای بخش های رسمی و غیر رسمی بازار و همچنین توسعه سرمایه سیاسی برای رشد کسب و کارها در بازارهای نوظهور تاکید می کند. این یافته ها، بینش های ارزشمندی را برای کارآفرینان، سیاست گذاران و دانشگاهیان که به دنبال درک و حمایت از رشد کسب وکارها در بازارهای نوظهور هستند، ارایه می کند.
    کلید واژگان: بازارهای نوظهور, رشد کسب وکار, کسب و کارهای مقیاس پذیر, کارآفرینی, فراترکیب
    Behzad Sadeghi, Kamal Sakhdari *
    1-
    INTRODUCTION
    Studies show that high-growth firms play a vital role in increasing the number of jobs, improving productivity, and creating new products. Accordingly, firm growth has been the focus of entrepreneurship, strategic management, and economics researchers in recent years. However, although a lot of research has been done on the factors affecting the growth of these firms in developed economies, our knowledge of emerging economies is scattered and little. Firms operating in emerging economies face unique challenges such as institutional gaps, lack of infrastructure, and political instability. Therefore, it seems that the theories developed regarding firm growth in developed economies are not suitable for explaining this phenomenon in the context of emerging markets. In addition, since studies conducted in emerging markets have dealt with firm growth through different lenses, including institutional, resource-based, and network approaches, this has led to the dispersion of existing knowledge in this field. According to this, A comprehensive framework for identifying factors affecting the growth of firms in these markets has not yet been provided. Therefore, it seems that the analysis and synthesis of existing knowledge in the field of firm growth in emerging markets will provide researchers with the possibility of a better understanding of this phenomenon.
     
    2- THEORETICAL FRAMEWORK
    In general, firm growth is a multifaceted concept defined differently by scholars. Previous studies in the field of factors affecting the growth of firms have also examined this phenomenon from different aspects. A group of researchers has focused on market-oriented strategies emphasizing the importance of understanding and identifying customers' needs and preferences and competitors' activities to achieve competitive advantage. Another group of researchers, by adopting a resource-based perspective, emphasizes the role of valuable, rare, inimitable, and irreplaceable resources in gaining competitive advantage and growth. However, institutional theory is a more recent perspective to approach firm growth. This viewpoint points out that, in addition to the firm's strategy and resources, institutions determine the extent of its growth. Finally, the most recent perspective on firm growth comes from the network theory, which has been emphasized especially in the context of firms' growth in emerging markets. This theory highlights the importance of relationships and social capital in facilitating the growth of firms.
     
    3-
    METHODOLOGY
    This research is a fundamental study concerning purpose, and regarding the data collection method, it is a meta-synthesis study. By comparing and combining the qualitative findings of previous research, meta-synthesis can help advance theories, resolve conflicts within a field, and identify future directions for research. The current research has utilized Sandelowski and Barroso's meta-synthesis model. This approach provides a systematic review of qualitative research findings and allows the researcher to interpret existing findings through a 7-step systematic process. According to the main research question in the first step, to collect research data, keywords and phrases related to firm growth in emerging economies were identified. Then, to systematically review and find the sources, the desired keywords were searched in the title, abstract, and keywords in the three subject categories of management and business, economics, and social sciences in the scientific databases of Web of Science and Scopus. Finally, after removing unrelated articles, 104 articles related to the research question were obtained, and in this way, the qualitative findings of these articles were used for the final analysis.
     
    4- RESULTS &
    DISCUSSION
    Regarding growth in emerging markets, the research findings indicated that organizational characteristics, managerial characteristics, resources, strategy, and environment are the five components of firm growth. Also, The research findings show that in the context of these economies, in addition to technical and market capabilities, firms should have organizational capabilities such as agility, organizational resilience, and political capabilities to protect themselves against environmental uncertainty. Moreover, it was determined that the firms' political capital is a multi-purpose concept, providing access to financial and physical resources in line with the firm's growth. Identifying the formal and informal market sectors in emerging economies, the findings also recommend the firms develop appropriate strategies for these sectors.
     
    5- CONCLUSIONS & SUGGESTIONS
    Previous studies regarding the factors affecting the growth of firms in emerging economies have addressed this phenomenon with different approaches, which has led to the dispersion of existing knowledge. This research was conducted to fill this theoretical gap and identify the factors affecting the growth of firms in emerging markets. The research results emphasize the market-political ambidexterity strategy, having complementary market and non-market strategies, and enhancing the team's professional characteristics. Also, according to these results, future research is suggested to identify the mechanisms of isolation of competitive advantage in emerging economies, identify non-market complementary strategies, investigate the effect of political capital as a multi-purpose capital on the growth of firms, and identify various strategies that firms use for the formal and informal sectors.
    Keywords: Emerging market, Firm Growth, Scale-ups, Entrepreneurship, Meta-synthesis
  • معین سلیمانی، بیژن رضایی*، نادر نادری، یوسف محمدی فر
    هدف
    شناخت فرآیندهای مرحله گذار از نوپایی به مقیاس پذیری کسب وکار و رفع موانع پیش روی آن، موفقیت یا شکست کسب وکار نوپا را تعیین می کند. لذا پژوهش حاضر با هدف مفهوم پردازی تفسیری ساختاری موانع گذار از نوپایی به مقیاس پذیری کسب وکار انجام شده است.
    روش
    این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به ماهیت آن جزء تحقیقات آمیخته (کیفی- کمی) از نوع متوالی- اکتشافی و بر اساس گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی و اسنادی- میدانی می باشد. جامعه موردمطالعه شامل کلیه مطلعان کلیدی، از قبیل اعضای هیات علمی گروه های کارآفرینی دارای رزومه و سابقه مرتبط، صاحبان کسب وکارهای نوپای در مرحله گذار و کسب وکارهای مقیاس پذیر موجود، مربیان، کارشناسان و برنامه ریزان سازمان های ذی ربط در زیست بوم کسب وکارهای نوپای کشور می باشد. در این پژوهش از سه روش تحلیل محتوای مبتنی بر استقرا، تحلیل تفسیری ساختاری و تحلیل میزان نفوذ و میزان وابستگی بهره گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج موجب شناسایی 12 مانع برای گذار از نوپایی به مقیاس پذیری کسب وکار شد که پس از تحلیل در 7 سطح طبقه بندی شدند. همچنین میزان نفوذ و میزان وابستگی آن ها در طیفی از تاثیرگذاری مستقل، پیوندی و درهم تنیده تا وابسته مشخص گردید.
    نتیجه گیری
    موانع گذار از نوپایی به مقیاس پذیری کسب وکار به ترتیب سطوح شامل ضعف در تحلیل و پویش مداوم محیطی، ضعف در تعیین هدف و استراتژی متناسب، ضعف در بازنگری و تدوین برنامه بازاریابی، مشکلات تیمی و ضعف های رهبری و مدیریتی موسس، ضعف در بهسازی ارزش پیشنهادی، ضعف در پایه گذاری و شکل دهی به ساختار، ضعف در سرمایه های هنجاری و فرهنگی درون تیمی، ضعف در ایجاد قابلیت های مالی متناسب و کاهنده هزینه، ضعف در فرآیندهای یادگیری تیمی و توانمندساز، ضعف در زیرساخت ها، فرآیندها و فناوری های متناسب، ضعف در آمادگی بلوک های ذهنی افراد برای تغییر، ضعف در انتخاب زمان مناسب برای مقیاس پذیری شد. پژوهش حاضر مجموعه ای از موانع گذار از نوپایی به مقیاس پذیری کسب وکار را شناسایی و تحلیل کرده است که می تواند به عنوان یک راهنما با رویکردی مرحله ای برای کسب وکارهای نوپا عمل کند تا درصد گذار موفق را افزایش دهد. همچنین، یافته های این مطالعه می تواند دستاوردها و راهکارهای مناسبی را برای سیاست گذاران، برنامه ریزان، مدیران و متولیان زیست بوم کسب وکارهای نوپای ایران به همراه داشته باشد
    کلید واژگان: کارآفرینی, کسب وکار نوپا, کسب وکار مقیاس پذیر, موانع گذار
    Moein Soleimani, Bijan Rezaee *, Nader Naderi, Yosef Mohamadifar
    Aim
    Knowing the processes of Transition from Start-up to Scale-up and removing the obstacles in front of it will determine the success or failure of the Start-up. Therefore, the current research was carried out with the aim of conceptualizing the interpretive structural of Transition barriers from Start-ups to Scale-ups.
    Method
    This study is practical in terms of its objective and, given its nature, falls into the category of mixed (qualitative-quantitative) research, based on sequential-exploratory design, and data collection through descriptive and field-documentary research. The study population includes all key informants, such as entrepreneurship faculty members with relevant resumes and backgrounds, start-up owners in the transitional and existing scale-up stages, mentors, experts, and planners of relevant organizations in the start-up ecosystem of the country. In this study, three methods of inductive content analysis, Interpretive Structural Modeling, and degree of penetration and dependence analysis were used.
    Results
    The results led to the identification of 12 obstacles for the Transition from Start-ups to Scale-ups, which were classified into 7 levels after analysis. Also, their level of influence and degree of dependence were determined in a range of independent, linked, and dependent influence.
    Conclusion
    Barriers to transition from startups to scale-ups in order of levels, including weaknesses in environmental analysis and continuous scanning, weakness in determining appropriate goals and strategies, weakness in reviewing and developing marketing plans, team problems and weaknesses in founder leadership and management, weakness in enhancing the value proposition, weakness in establishing and shaping the structure, weakness in normative and cultural capital within the team, weakness in creating appropriate financial capabilities and reducing costs, weakness in team learning processes and empowerment, weakness in appropriate infrastructure, processes and technologies, weakness in the preparedness of individuals' mental blocks for change, and weakness in selecting the appropriate time for scaling up. The current research has identified and analyzed a set of barriers to the Transition from Start-ups to Scale-ups, which can act as a guide with a step-by-step approach to increase the percentage of successful Transition. Also, the findings of this study can provide appropriate achievements and solutions for policymakers, planners, managers, and stakeholders in the Iranian start-up ecosystem.
    Keywords: Entrepreneurship, Start-up, Scale-Up, Transition barriers
  • رقیه عزیزی یوسف وند، سهراب کردرستمی*، علیرضا امیرتیموری، مریم دانشمند مهر

    با توجه به پیچیدگی فرایندها، تحلیل عملکرد سیستم ها و بررسی تغییر مقیاس عملیات به منظور بهبود بهره وری از اهمیت به سزایی برخوردار است. بنابراین در این تحقیق یک روش تحلیل پوششی داده های شبکه ای دو مرحله ای جهت دار به منظور تخمین کارایی کلی و کارایی هر مرحله از فرایندهای دو مرحله ای پیشنهاد می شود در حالی که خروجی های نامطلوب علاوه بر خروجی های مطلوب تولید می شوند. تکنولوژی مطرح شده بر مبنای اصل دسترسی پذیری ضعیف خروجی های نامطلوب و بازده به مقیاس متغیر می باشد. به علاوه پس از ارایه تابع پاسخ، روش هایی به منظور تخمین کشش مقیاس راست و چپ فرایندهای دومرحله ای کارای کلی مطرح می شوند. به منظور بررسی اعتبار روش پیشنهادی، مجموعه داده ای از 78 شعبه یکی از بانک های ایران به کار می رود و کارایی و کشش مقیاس آن ها مورد بررسی قرار می گیرند. نتایج نشان می دهد روش پیشنهادی به منظور تحلیل عملکرد و تخمین کشش مقیاس سیستم های شبکه ای دومرحله ای در حضور خروجی های نامطلوب مفید و پرکاربرد خواهد بود.

    کلید واژگان: تحلیل پوششی داده ها, کشش مقیاس, خروجی نامطلوب, فرایند دو مرحله ای
    Roghayeh Azizi Usefvand, Sohrab Kordrostami *, Alireza Amirteimoori, Maryam Daneshmand-Mehr

    Due to the complexity of the processes, analyzing the performance of the systems and examining the change in the scale of operations to improve productivity is a significant aspect. Therefore, in this research, a two-stage directional network data envelopment analysis approach is proposed to estimate the overall efficiency and the performance of each stage of two-stage processes, while undesirable outputs are produced in addition to desirable outputs. The proposed technology is based on the properties of the weak disposability of undesirable outputs and variable returns to scale. In addition, after presenting the response function, methods are proposed to calculate the right and left scale elasticities of overall efficient two-stage processes. In order to investigate the validity of the proposed method, a data set from 78 branches of the Iranian bank is used and their efficiency and scale elasticity are examined. The results show that the introduced method is useful and widely applicable to analyze the performance and scale of two-stage network systems in the presence of undesirable outputs.

    Keywords: Data Envelopment Analysis, Scale Elasticity, Undesirable output, Two-stage Process
  • غلامعلی طبرسا*
    هدف

    طراحی و اعتبارسنجی مقیاسی به منظور سنجش و جانمایی صندلی های اداری در طیف سیاسی-حرفه ای.

    طراحی/روش شناسی/رویکرد

    پژوهش حاضر با رویکرد قیاسی-استقرایی و در دو مرحله انجام گرفته است. در مرحله کیفی با مراجعه به مبانی نظری و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان گویه های مقیاس شناسایی شده است . در مرحله کمی با بهره گیری از روش های روایی صوری و محتوا و پایایی به روش های آلفای کرونباخ و آزمون-آزمون مجدد نسبت به اعتبار سنجی ابزار طراحی شده اقدام گردید.

    یافته های پژوهش

    پس از مرور ادبیات و انجام مصاحبه و انجام اصلاحات پیشنهادی خبرگان پرسشنامه اولیه با 72 گویه تنظیم شد. در بررسی روایی صوری 5 گویه حذف شد. پس از محاسبه شاخص روایی محتوا 4 گویه و پس از محاسبه نسبت روایی محتوا 6 گویه دیگر نیز حذف و به این ترتیب پرسشنامه نهایی با 61 گویه در ده بعد تنظیم شد. محدودیت ها و پیامدها: کمبود پژوهش های میدانی بومی پیرامون موضوع پژوهش با هدف بهره گیری از یافته های آنها در تحقیق.

    پیامدهای عملی

    با بهره گیری از مقیاس معرفی شده می توان به تعیین نوع صندلی ها در سازمان های اداری کشور پرداخت و بر اساس نتایج به دست آمده به بازنویسی شرح مشاغل سیاسی و حرفه ای متناسب با هر صندلی اقدام نمود. پیامد این کار ممانعت از تغییرهای فله ای در مناصب دولتی پس از هر انتخابات و استقرار سیستم برنامه محوری بجای فرد محوری در کشور و در نتیجه تحقق اهداف تعیین شده در اسناد بالادستی است.

    ابتکار یا ارزش مقاله

    ارایه شاخص هایی عملیاتی برای مشخص کردن حرفه ای یا سیاسی بودن سمت ها در نظام مدیریت دولتی.

    کلید واژگان: دوگانه سیاست-اداره, طراحی مقیاس, اعتبارسنجی, صندلی های سیاسی, صندلی های حرفه ای
    Gholamali Tabarsa *
    Purpose

     Design and validation of a scale to measure and position administrative seats in the political-professional spectrum.

    Design/Methodology/Approach

    The present study has been done with the deductive-inductive approach in two stages. In the qualitative stage, by referring to the theoretical foundations and conducting structured interviews with experts, scale items have been identified. In the quantitative stage, using face and content validity and Cronbach’s alpha and test-retest methods, the designed scale was validated.

    Research Findings

     After reviewing the literature and conducting interviews and making corrections suggested by the experts, the initial questionnaire was prepared with 72 items. In the face validity review, five items were removed. After calculating the CVI, four items were removed, and after calculating the CVR, another six items were removed, and thus, the final questionnaire was adjusted with 61 items in 10 dimensions.

    Limitations & Consequences

    Lack of local field research on the subject of study in order to use their findings in the research.Practical Consequences: Using the introduced scale, it is possible to determine the type of seats in the Iran administrative organizations, and based on the obtained results, rewrite the descriptions of the political and professional job description to each seat. The consequences of this work are to prevent significant changes in administrative positions after each election and the establishment of a program-based system instead of a person-centered one, and, as a result, the realization of the goals set out in the high-level documents.Innovation or value of the Article: Providing operational indicators to determine the professional or political positions in the public administrative system.

    Keywords: Politics-administration dichotomy, scale design, Validation, Political seats, Professional Seats
  • عیسی سیلاوی*، محمدجواد حضوری
    هدف از اجرای این پژوهش، طراحی مقیاس سنجش چابکی سازمانی برای سازمانهای عمومی است. جامعه آماری شامل کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان خوزستان می باشد. برای طراحی مقیاس، در ابتدا با بهره گیری از ادبیات و پیشینه پژوهشهای قبلی و با الهام از مدل موسسه ای تی کرنی، شش عامل با 25 گویه طراحی گردید. این عامل ها عبارتند از: رهبری سازمانی، تغییر سازمانی، دولت الکترونیک، مدیریت عملکرد، خدمات به ارباب رجوع و فرهنگ سازمانی. پرسشنامه طراحی شده در اختیار خبرگان آشنا به مبحث چابکی سازمانی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده از طریق تحلیل واریانس یک طرفه (آنووا) تحلیل و 7 گویه از 25 گویه اولیه حذف گردید. در مرحله بعد، پرسشنامه 18 گویه ای در بین نمونه آماری به تعداد 180 نفر که به روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس فرمول نمونه گیری از جامعه محدود انتخاب شدند، توزیع گردید. جهت شناسایی عامل های نهایی، داده های این مرحله، از طریق تحلیل عاملی اکتشافی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت 4 عامل شناسایی شد که عبارتند از: مدیریت عملکرد، فرهنگ سازمانی ارباب رجوع محور، تغییر سازمانی مبتنی نوآوری و رهبری سازمانی. همه گویه ها بدلیل نداشتن بار عاملی بر روی بیش از یک عامل در عوامل چهارگانه دسته بندی شدند و مقیاس نهایی تدوین گردید.
    کلید واژگان: چابکی سازمانی, سازمان عمومی, طراحی مقیاس, سازمان امور مالیاتی
    Isa Silavi *, Mohammadjavad Hozori
    The purpose of this research is to design an organizational agility scale for public organizations. The statistical population includes employees of Khuzestan Province Tax Administration. To design the scale, six factors with 25 items were originally designed using the literature and background of previous studies inspired by the A.T Kearny Institute model. These factors include: organizational leadership, organizational change, e-government, performance management, customer service and organizational culture. The designed questionnaire was provided to experts familiar with organizational agility. Data were analyzed by One-way Variance Analysis (ANOVA) and seven items from the first 25 items were eliminated. In the next step, a modified questionnaire was distributed among 180 individuals who were selected by random sampling method and based on the sampling formula from a limited population. To identify the final factors, the data of this stage was analyzed through exploratory factor analysis. Finally, four factors were identified: performance management, customer-oriented organizational culture, organizational change-based innovation and organizational leadership. All items were classified into four factors due to their lack of loading factor on more than one factor and the final scale was developed.
    Keywords: Organizational Agility, Public Organization, Scale Design, Tax Affairs Organization
  • شریف خالق پرست*، سید تقی اخوان نیاکی، علینقی مشایخی

    تحلیل سه مقیاس سازمان، واحد های سازمان و کارکنان انفرادی آن در دو سطح انتزاعی خرد و کلان تحت بستر زمان، مکان و رخداد می تواند تاثیر چشمگیری بر شفاف سازی مفهوم یادگیری و ایجاد فرصت های سیاست گذاری موثر بر مبنای آن روی شاخص های عملکرد سیستم و عامل های سازنده شان داشته باشد. عدم توجه جدی به این امر موجب شده تا ارتباط یادگیری سازمانی و یادگیری در سطوح خردتر سازمان به وضوح مشخص نباشد و نظارت بر اثر یادگیری در سازمان بر شاخص های عملکردی مبهم مانده و در نتیجه نتوان به دقت متوجه شد یادگیری سازمانی یک عامل موثر بر مزیت های رقابتی سازمان است یا خیر. رفع چنین ابهامی با توسعه ی «رویکرد چندروشی» برای مدل سازی سیستم و یکپارچه سازی یادگیری به کمک شبیه سازی مختلط مدل ها ممکن شده است. متدولوژی توسعه یافته در این پژوهش و معماری های مربوطه، سکوی خام اما همه جانبه ای است که پذیرای مدل سازی شفاف انواع مفاهیم انتزاعی سازمان بر روی خود است. تحلیل موردی سازمان ها که محک زننده ارزش متدولوژی است می تواند موضوع اصلی پژوهش های آتی در این حوزه باشد.

    کلید واژگان: شبیه سازی چندمقیاسی مختلط, مدل سازی عامل مبنا, مدل سازی پویاشناسی سیستم, سازمان یادگیرنده
    Alinaghi Mashayekhi

    Performing the concurrent analysis of organizational, departmental and individual scales alongside macro and micro levels of abstraction in temporal, spatial and event-driven contexts may significantly clarify the concept of learning, and develops the opportunities for effective policy making accordingly. It would also help to improve the performance indicators of the system and its involved agents globally. Due to Ignorance of aforementioned concurrent analysis, the relationship between organizational learning and learning in lower scales has been ambiguous, and monitoring the effect of organizational learning on organization performance indicators has been neglected. Hence, whether organizational learning is an effective factor in the amplitude of organization competitive advantages or not has remained a serious question yet. However, a potential solution to this question has got conceivable through the multi-method system modeling perspective. Design and analysis of integrated multi-scale learning in organizations are now possible through hybrid modeling and simulation and the extended methodology presented in this research along with the related architecture. The outcome is a plain platform which embraces lucid modeling of complex abstract concepts including learning in organizations comprehensively. Future case studies may be required to further confirm the applicability of this methodology and underpin its administrative value.

    Keywords: hybrid multi, scale simulation, agent, -based modeling, system dynamics modeling, learning organization
  • سید علیرضا میرباقری، منوچهر نجمی*
    مسابقات اینستاگرامی تبدیل به ابزار مهمی برای ارتقاء سطح تعامل بین برندها و مصرف کنندگان شده است. در این مقاله، سازه رغبت مصرف کنندگان به مسابقات اینستاگرامی مفهوم سازی شده و یک تعریف جامع برای این سازه ارائه شده است. علاوه بر این، یک پرسشنامه 12 نشانگری برای اندازه گیری این سازه ساخته شده است. برای ساخت این پرسشنامه، تحقیقاتی در سه فاز و با نمونه های مجزا انجام شده است. مجموع نتایج این سه فاز مطالعه نشان می دهد که رغبت مشتریان به مسابقات اینستاگرامی، یک سازه مرتبه دوم است که دربرگیرنده سه زیربعد مرتبه اول شناختی، عاطفی و رفتاری می باشد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که اعتبار، روایی محتوا، روایی همگرا و روایی تشخیصی پرسشنامه ساخته شده مناسب می باشد.مفهوم سازی و ساخت پرسشنامه سنجش رغبت، ابزاری پایه ای برای مطالعات تجربی آتی فراهم می آورد و توسعه دانش در رابطه با مسابقات اینستاگرامی را نیز تسهیل می کند. همچنین، بازاریابان می توانند از این پرسشنامه به عنوان ابزاری برای ارزیابی مسابقاتی استفاده کنند که در اینستاگرام اجرا می کنند.
    کلید واژگان: رغبت مشتریان, مسابقات اینستراگرامی, ساخت پرسشنامه, بازاریابی دیجیتال
    Seyed Alireza Mirbagheri, Manoochehr Najmi *
    Instagram contests are an important tool in improving the interactions between brands and consumers. This paper conceptualizes and defines the consumers’ engagement with Instagram contests. In addition, a 12-item scale for measuring the aforementioned construct is developed. This scale is developed and validated in three phases of studies. This paper conclude that consumers’ engagement with Instagram contests is a second-order construct comprising three dimensions (cognitive, emotional, and behavioral engagement). All in all, the results support the reliability, content validity, convergent validity, and discriminant validity of the developed scale. Conceptualization and developing a scale for measuring consumer engagement with Instagram contests lay the foundations for future empirical studies and facilitates the knowledge development about Instagram contests. Marketers can also use this scale as an instrument for evaluation of their Instagram contests.
    Keywords: Customers’ engagement, Instagram contests, Scale development, Digital marketing
  • حمزه صمدی میارکلایی، حسین صمدی میارکلایی *
    پژوهش حاضر باهدف ارائه مقیاس سنجش رهبری حکیمانه در دستگاه های اجرائی استان مازندران انجام شده است. روش پژوهش ازلحاظ هدف، توصیفی- تحلیلی است. دراین تحقیق کارکنان دستگاه های اجرائی استان به عنوان جامعه آماری انتخاب و بر اساس فرمول کوکران، 248 نفر نمونه تعیین شده اند. پژوهش در دو مرحله به-اجرا درآمده است؛ در گام اول شناسایی ابعاد و مولفه های مقیاس از طریق بررسی ادبیات نظری و مصاحبه با کارشناسان با روش نمونه گیری هدفمند انجام شد، که با استفاده از نظرات کارشناسان، درنهایت 10 بعد و 46 گویه برای طراحی مقیاس استخراج گردید. در مرحله دوم نیز برای اعتبارسنجی مولفه های شناسایی شده، از روش تحلیل عاملی تائیدی و ابزار پرسشنامه استفاده گردید. داده ها با روش تحلیل معادلات ساختاری و فنون آمار توصیفی تحلیل شده اند . یافته های پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری نشان داد، همه گویه ها، به عنوان سازه معتبر در رهبری حکیمانه هستند، یعنی مقدار میانگین واریانس استخراج شده (AVE) برای همه گویه ها بیشتر از 50/0 بود. مدل نهایی پژوهش هم با شاخص های برازش (073/0=RMSEA، 015/0=RMR، 99/0=NFI و 95/0=GFI) مورد تائید قرار گرفت. از طرفی نیز سطح میانگین رهبری حکیمانه و شاخص های آن در نمونه آماری از میانگین درنظر گرفته شده بیشتر بوده است. امروزه بسیاری از رهبران دانش را به صورت نامطلوبی مورد استفاده قرار می دهند، و قادر به پرورش و توسعه ی انواع بهتر آن نیستند. باید تاکید داشت که وضعیت کنونی نیازمند رهبرانی حکیمی است که با ایجاد فرآیندهای سازمانی پویا، دانش را به حکمت تبدیل کرده و حکمت را به سایر اعضای سازمان انتقال دهند.
    کلید واژگان: حکمت, رهبری, رهبری حکیمانه, توسعه ی مقیاس, مدل معادلات ساختاری (SEM
    hamzeh samadi, hossein samadi *
    The present study is conducted to represent a scale for measuring the wise leadership in Mazandaran executive agencies. Method of the research, in terms of purpose, is a descriptive-analytical method. In this study, statistical population consists of the employees of Mazandaran executive agencies. On the basis of Cochran's formula, 248 employees are selected as a sample. Study is conducted in two stages. In the first stage, the model's dimensions and components recognized by means of literature review and interview with experts through purposive sampling method. Eventually, on the basis of experts' opinions, 10 dimensions and 46 items extracted to design the model. In the second stage, the validated factor analysis and the questionnaire were used to validate the recognized components. Research results based on structural equations showed that all items as constructs are validated in the wise leadership; i.e. the value of Average Value Extracted (AVE) for all items were more than 0.50. Also, the final model is supported by fit indices (RMSEA=0.073; RMR=0.015; NFI=0.99, and GFI=0.95). The average level of the wise leadership and its qualities in the statistical sample was more than the considered average. Nowadays, many leaders use knowledge improperly, and are unable to develop and foster its better types. It must be noted that the present situation request for the wise leaders who transform the knowledge to wisdom through dynamic organizational processes, and foster the wisdom in others.
    Keywords: Wisdom, Leadership, Wise Leadership, Scale Development, Structural Equations Model (SEM)
  • مریم خدادادی، حبیبه زارع حقیقی
    امروزه، ارزیابی عملکرد زیست محیطی بسیار مورد توجه حامیان محیط زیست و مسئولان است. در سال های اخیر، افزایش انتشار دی اکسیدکربن در هوا، آلودگی آب، تغییرات آب و هوا و گرمایش جهانی مشکلات فراگیر در سراسر جهان بوده است. بنابراین، توسعه کارخانه هایی که دی اکسیدکربن و آلودگی کمتری تولید می کنند، یک موضوع مورد توجه در هر بخش از تولید است. این مقاله از تحلیل پوششی داده ها به عنوان یک تکنیک مدیریتی در ارزیابی عملکرد زیست محیطی شرکت ها استفاده می کند. سپس، اندازه گیری مقیاس اقتصادی و بازده به مقیاس در مسائل زیست محیطی مورد بررسی قرار می گیرد که در دو دهه اخیر چندان به آن توجه نشده است. متناظر با مقیاس اقتصادی و بازده به مقیاس برای خروجی های مطلوب، مفاهیم جدید مقیاس اقتصادی زیست محیطی و بازده به مقیاس زیست محیطی برای خروجی های مطلوب و نامطلوب معرفی می شود. در این مقاله، دو روش برای تعیین نوع بازده به مقیاس زیست محیطی واحدهای کارا ارائه می شود. همچنین، معادل بودن این دو روش پیشنهادی تحت یک قضیه ثابت می شود. در پایان، مدل های ارائه شده برای مطالعه آلودگی (میزان گاز دی اکسید کربن) کمپانی های برق ژاپن استفاده شده است. پس از آن، نوع بازده به مقیاس زیست محیطی برای کمپانی های کارا تعیین می شود و بر اساس آن، سایز بهینه برای کمپانی ها پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: تحلیل پوششی داده ها, عملکرد زیست محیطی, مقیاس اقتصادی, بازده به مقیاس, خروجی نامطلوب
    Maryam Khodadadi, Habibe Zare Haghighi
    Nowadays, the assessment of environmental performance has received considerable attention by environmental strategy advocators and decision makers. In recent years, increased emission of CO2 into the air, water pollution, and global warming are universal problems all over the world. Therefore, development of firms with less CO2 emission is an important issue of attention in every area of production. This paper applies data envelopment analysis (DEA) as a management technique for assessing the environmental performance of the firms. We then explore the measurement of scale economies (SE) and returns to scale (RTS) for environmental issues which have not been given the attention they deserve in the last few decades. Associated with SE and RTS for desirable outputs, the new concepts of ESE (Environmental Scale Economies) and ERTS (Environmental Returns to Scale) are proposed for both desirable and undesirable outputs. This paper presents two methods for determining the type of ERTS of efficient DMUs, and demonstrates their equivalency within a theorem. Finally, the offered models are employed to study the CO2 emission of Japanese electric power companies. Afterwards, the type of ERTS is determined for efficient companies and based on their type of ERTS, the optimal size is suggested for them.
    Keywords: Data envelopment analysis, Environmental Performance, Scale economies, Returns to scale, Undesirable output
  • علی خان آقا *، علی مبینی دهکردی، محمدرضا زالی، سید رضاحجازی
    این پژوهش با برقراری پیوند میان دو شاخه از کارآفرینی دانش بنیان (کارآفرینی شرکتی و کارآفرینی دانشگاهی)، از سازه گرایش کارآفرینانه متعلق به ادبیات کارآفرینی شرکتی، برای شناسایی وضعیت راهبردی مساعد کارآفرینی و آثار آن در پژوهشگاه های دولتی صنعت انرژی ایران بهره می گیرد. با توجه به وابستگی ابعاد تشکیل دهنده گرایش کارآفرینانه به زمینه سازمانی، با استفاده از روش تحقیق آمیخته ترتیبی اکتشافی، ابتدا مقیاس جدیدی برای سنجش گرایش کارآفرینانه در زمینه سازمانی جدید ایجاد شده و سپس تاثیر آن بر عملکرد مالی 15 پژوهشکده وابسته به این پژوهشگاه ها با رویکردی اقتضایی (تحت تاثیر عوامل محیطی و عوامل درون سازمانی) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که گرایش کارآفرینانه پژوهشکده ها با عملکرد مالی آنها رابطه مثبت و قابل توجهی دارد که توسط عوامل محیطی تعدیل می شود، بطوری که بیشترین تاثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد مالی در شرایط نامساعد محیطی بروز می کند. این پژوهش ضمن توسعه کاربرد سازه شناخته شده گرایش کارآفرینانه به یک حوزه سازمانی جدید، اشاره های سیاستی قابل توجهی برای تقویت گرایش پژوهشگاه های دولتی به مشارکت در کارآفرینی دانشگاهی و دانش بنیان در بر دارد.
    کلید واژگان: کارآفرینی دانش بنیان, کارآفرینی دانشگاهی, گرایش کارآفرینانه, زمینه سازمانی, پژوهشگاه های دولتی, ایجاد مقیاس
    Ali Khanagha *, Ali Mobini Dehkordi, Mohammadreza Zali, S. Reza Hejazi
    This paper links two branches of Knowledge-based entrepreneurship (Academic & Corporate entrepreneurship) by employing the widely-used construct of Entrepreneurial Orientation (EO) from corporate entrepreneurship literature, to indentify the favorable strategic posture for entrepreneurial activities within Public Research & Technology Institutions (RTIs) in Energy Sector of Iran, and to investigate its effect of their performance indices. Due to context-dependent nature of EO construct, an exploratory sequential research design was utilized to first develop a new EO measurement scale in public RTIs and then, investigate its effect on performance indices of 15 research centers within these RTIs from universalistic and contingency perspectives (moderating effect of environmental and internal factors). The results indicated that the Entrepreneurial Orientation of research centers has a positive and substantial effect on their financial performance which is being moderated by environmental factors in a way that EO has the strongest relationship with financial performance under unfavorable environmental conditions.
    Keywords: Knowledge-based entrepreneurship, academic entrepreneurship, entrepreneurial orientation, Public RTIs, organizational context, Scale development
  • سید یعقوب حسینی، منیژه بحرینی زاده، علیرضا ضیایی بیده
    بواسطه نیاز به توسعه و ارائه مقیاس های سنجش کیفیت خدمات مختص به صنایع مختلف، هدف از این پژوهش ارائه مدلی معتبر و قابل اعتماد مختص سنجش کیفیت خدمات تلفن همراه بود. بدین منظور یک مدل اندازه گیری چندبعدی برپایه مرور جامع پیشینه پژوهش ارائه شد و سپس برای بررسی اعتبار مدل، روایی همگرا و افتراقی آن بر پایه داده های جمع آوری شده از 363 مشترک تلفن همراه مورد تایید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهند ادراک مشتریان از کیفیت خدمات بر پایه ارزیابی آن ها از 7 بعد اصلی شامل کیفیت شبکه، خدمات ارزش افزوده، تعرفه های پرداخت، شایستگی کارمندان، صدور صورت حساب، خدمات مشتری و راحتی، شکل می گیرد. این پژوهش نتایج کاربردی متعددی نیز به همراه داشت. نخست اینکه مدیران می توانند از مدل اندازه گیری ارائه شده در این پژوهش برای سنجش و مدیریت کیفیت خدمات در صنعت خدمات تلفن همراه استفاده کنند. دوم اینکه، نتایج این پژوهش نشان دادند ارزیابی مشتریان از خدمات ارزش افزوده، تعرفه های پرداخت و راحتی خدمات از مهمترین عوامل در شکل دهی ادراک کلی آنها از کیفیت خدمات سازمان است. اپراتورهای تلفن همراه می توانند از این نتایج برای تعیین اولویت های بهبود کیفیت خدمات و تخصیص بهینه منابعشان استفاده کنند.
    کلید واژگان: کیفیت خدمات, خدمات تلفن همراه, مقیاس چندبعدی, روایی افتراقی, اعتبار مقیاس
    Seyed Yaghoub Hosseini, Manijeh Bahreini, Zadeh Alireza Ziaei Bideh
    Because of the need to develop specific measurement scales for different services industries, this study aimed to empirically develop a reliable and valid model specifically for measuring mobile telecommunication service quality. A multidimensional measurement model (MS-Qual) has been proposed based on an extensive literature review and then, to assess the model validity, convergent and discriminant validity have been established based on the survey data gathered from 363 of Iranian mobile phone subscribers. Findings of this study showed that customers form their service quality perceptions based on their evaluations of seven primary dimensions including: network quality, value-added service, pricing plans, employees‟ competency, billing system, customer services, and service convenience. This study has several practical implications. First, practitioners could use developed MS-Qual scale for measuring and managing service quality in the mobile telecommunication sector. Second, this study showed that customers‟ evaluation of value added service, pricing plans and service convenience are most important factors in their overall perceived service quality. Mobile phone operators could use these results to set their priorities for the development of service quality, to better utilize their resources.
    Keywords: Service quality, Telecommunication, Multidimensional scale, Discriminant validity, Scale validation
  • محمدعلی فیض‎پور، سعید نایب، گلسا صالحی فیروزآبادی
    اگرچه موضوع بهره وری از دیرباز مورد مطالعه قرار گرفته است، اما تنها در مطالعات اندکی بهره وری به اجزای آن تجزیه گردیده و سهم هریک در میزان تغییرات آن بررسی شده است. بر این اساس، نوشتار پیش رو می کوشد تا این موضوع را در صنایع تولید کانی غیرفلزی، به‎منزله یکی از عمده ترین صنایع در سطح کدهای ISIC و با استفاده از داده هایی خرد، بررسی کند. با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها و شاخص مالم‎کوئیست و وارد کردن خروجی این روش ها به مدل داده های ادغام شده (پنل دیتا) با تاکید بر نتایج به‎دست آمده در سطح کدهای چهار رقمی، تغییرات فناوری در سه صنعت تولید سیمان و آهک‎وگچ، تولید محصولات ساخته شده از بتن، سیمان و گچ و تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی طبقه بندی نشده، دارای بالاترین تاثیر بر تغییرات بهره وری بوده و کارایی مقیاس بالاترین تاثیر را در صنعت تولید آجر داشته است. کارایی مدیریتی نیز بالاترین تاثیر را در تغییرات بهره وری صنعت بریدن، شکل دادن و تکمیل سنگ از خود نشان داده است. از دید سیاست گذاری، این نتایج مبین آن است که برای رشد بهره وری صنعتی، راهکارهای یکسان، قابل اجرا نبوده و هر صنعت متناسب با ساختار اختصاصی به تغییرات متفاوتی برای این رشد نیازمند است.
    کلید واژگان: بهره وری, کارایی مدیریتی, کارایی مقیاس, تغییرات فناوری, صنایع تولیدی
    Mohammad Ali Feizpour, Saeid Nayeb, Golsa Salehi Firozabadi*
    Although economic and managerial literature is replete with studies that probe about productivity but only a few studies decompose it to its components (technological changes، managerial efficiency changes and scale efficiency changes) and analysis their share in productivity changes (positively or negatively). Accordingly، this article attempts to explain the issue by decompose productivity to its factors in non-metallic minerals industry as one of the main industry in Iran in 2 and 4 digit industrial code. Using the data envelopment analysis and Malmquist index and Panel Data Model، the results of this paper indicate that impact of productivity components on its changes strongly depends on the level of the industry level. In term of policy، the findings show that for productivity growth in industry sector necessarily a same strategy is not acceptable and each industry base on their structure needs different changes for approving their productivity.
    Keywords: Productivity, Managerial Efficiency, Scale Efficiency, Technological Efficiency, Industry Sector
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال