به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "shahid beheshti university" در نشریات گروه "مدیریت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «shahid beheshti university» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مرتضی فرنگ*، سجاد قارلقی
    مقدمه

    چندین دهه است که مقوله گرایش به کارآفرینی به عنوان یک مطالعه جدی و منسجم موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است. گرایش به کارآفرینی وضعیتی است که در آن یک فرد تمایلات خود را در رابطه با رفتار کارآفرینانه در یک سازمان مستقل نشان می دهد. فرهنگ سازمانی در معرفی سیستم های اطلاعاتی در یک سازمان بسیار مهم است. مفهوم فرهنگ با نگرش، ارزش، اهداف و شیوه های سازمانی، حرفه ای و ملی مرتبط است. در دهه 1960، «سیستم های اطلاعات مدیریت» برای اولین بار در قالب یک مفهوم مطرح شد. یکی از وظایف سیستم های اطلاعات مدیریت جمع آوری، پردازش و تجزیه و تحلیل داده های سازمان است. امروزه شرکت های بزرگ فناوری نظیر «فیس بوک، توییتر و اسنپ» توانستند با استفاده از سیستم های اطلاعات مدیریت به موفقیت هایی دست پیدا کنند. در مورد سیستم های اطلاعات مدیریت، فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی پژوهش های فراوانی انجام شده است، ولی پژوهشی که هر سه متغیر را مورد بررسی قرار دهد یافت نشده است؛ بنابراین، در پژوهش حاضر پاسخگویی به این پرسش اساسی مد نظر بود که آیا فرهنگ سازمانی می تواند نقش تعدیل گر در رابطه میان سیستم های اطلاعات مدیریت و گرایش به کارآفرینی ایفا کند؟

    روش شناسی:

     این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی تشکیل می دادند که تعداد آن ها بر طبق آمار 1127 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 288 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش تعیین شد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بوده که روایی صوری و محتوایی آن ها توسط متخصصان تایید و برای تعیین پایایی پرسشنامه های سیستم های اطلاعات مدیریت، فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی، ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، 82/0 و  85/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شد.  

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که سیستم های اطلاعاتی مدیریت بر گرایش به کارآفرینی تاثیر مثبت و معناداری داشت. نتایج موید آن بود که سیستم های اطلاعاتی مدیریت بر فرهنگ سازمانی تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، نتایج بیانگر آن بود که فرهنگ سازمانی بر گرایش به کارآفرینی تاثیر مثبت و معناداری دارد. افزون بر این،، یافته ها نشان داد که فرهنگ سازمانی در رابطه بین سیستم های اطلاعاتی مدیریت و گرایش به کارآفرینی نقش تعدیل گر را ایفا می کند.

    نتیجه گیری/ دستاوردها: 

    با توجه به نتایج تجزیه وتحلیل داده ها مبنی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی، به مدیران و مسئولان ذی ربط پیشنهاد می شود که به فرهنگ سازمانی و مولفه های آن در سازمان اهمیت دهند و در زمینه تقویت تسهیم دانش، ارتباطات باز، نظام پاداش دهی، هدایت و رهبری، معنا داری کار و ریسک پذیری تلاش کرده و به نیروی انسانی به عنوان باارزش ترین منبع در سازمان توجه کنند و از این طریق میزان گرایش به کارآفرینی را در سازمان ارتقاء دهند. همچنین، مدیران بایستی از سیستم های اطلاعاتی به منظور گسترش فرهنگ و ترویج کارآفرینی در بین کارکنان استفاده نمایند و نیز از حداکثر امکانات و منابع مادی برای نیل به اهداف مشخص بهره گیرند.

    کلید واژگان: سیستم های اطلاعاتی مدیریت, فرهنگ سازمانی, گرایش به کارآفرینی, دانشگاه شهید بهشتی
    Morteza Farang *, Sajad Gharloghi
    Introduction

    Researchers have considered the category of entrepreneurial tendency a serious and coherent study for several decades. The entrepreneurial tendency is a situation in which a person shows his tendencies in relation to entrepreneurial behavior in an independent organization. Organizational culture is very important in introducing information systems in an organization. The concept of culture is related to attitude, values, goals, and organizational, professional, and national methods. In the 1960s, "Management Information Systems (MIS)" were first proposed as a concept. A function of MISs is to collect, process, and analyze organizational data. Today, large technology companies, such as Facebook, Twitter, and Snap, have achieved success by using MISs. Much research has been conducted on MISs, organizational culture, and entrepreneurial tendency, but so far, no research has examined all three variables. Therefore, the current research is an effort to answer the basic question as to whether organizational culture can play a mediating role in the relationship between MISs and entrepreneurial tendency.

    Methodology

    The research is an applied study in goal and a descriptive correlational study in methodology, which used Structural Equation Modeling (SEM). The statistical population consisted of all staff of Shahid Beheshti University (N = 1127). The Cochran formula was used to determine the sample size as 288 individuals, who were selected by the stratified sampling method. The main tool for data collection was a standard questionnaire, whose face and content validity were confirmed by experts. Cronbach's alpha coefficient was used to determine the reliability of the questionnaires on MISs, organizational culture, and tendency to entrepreneurship, which were obtained as 0.88, 0.82, and 0.85, respectively, showing that all three questionnaires were reliable. Data were analyzed at both descriptive and inferential levels using SPSS and LISREL software.

    Findings

    Based on the results, MISs have a positive and significant effect on organizational culture and entrepreneurial tendency, and organizational culture has a positive and significant impact on entrepreneurial tendency. In addition, the mediating role of organizational culture was confirmed in the relationship between MISs and entrepreneurial tendency.

    Conclusion/ Implications:

     According to the results of the data analysis based on the relationship between organizational culture and entrepreneurial tendency, it is suggested that the relevant managers and officials consider organizational culture and its components in the organization. It is necessary to strive for knowledge sharing, open communication, benefit systems, guidance and leadership, work meaningfulness, and risk-taking, pay attention to human resources as the most valuable resource in the organization, and promote the level of entrepreneurship in the organization. Also, it is suggested that managers use information systems to spread culture, promote entrepreneurship among employees, and use the maximum facilities and material resources to achieve specific goals.

    Keywords: Management Information Systems, Organizational Culture, Entrepreneurial Tendency, Shahid Beheshti University
  • عیسی قلیزاده*، غلامرضا شمس مورکانی، محمدحسن پرداختچی

    هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش رهبران دانشگاهی در ارتباط با بالندگی اعضای هییت علمی دانشگاه شهید بهشتی است و بر اساس نوع هدف، توسعه‏ای و به لحاظ روش، کیفی است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با تعداد 10 نفر از اعضای هییت علمی و مدیران و روسای دانشگاهی در حوزه آموزش عالی که دارای اطلاعات غنی و کلیدی در خصوص موضوع پژوهش بودند به عنوان جامعه موردمطالعه انتخاب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. پس از انجام مصاحبه، متن مصاحبه‏ها با استفاده از تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاصل از این پژوهش، 81 زیرمقوله (مفاهیم) مرتبط با نقش رهبری دانشگاهی در ارتباط با بالندگی اعضای هییت علمی را در 12 مولفه اصلی و قابل دسته بندی در سه طبقه کلی بعد فردی، ساختاری- تشکیلاتی و فراسازمانی نشان می دهد. بعد فردی شامل چهار مولفه انگیزشی، نگرشی، ویژگی های شخصیتی و تعهد حرفه ای؛ بعد ساختاری - تشکیلاتی شامل شش مولفه ساختاری، فرهنگ سازمانی، قوانین و مقررات، ارتباطات سازمانی، تکنولوژی سازمانی و مدیریت سازمان و بعد فراسازمانی در قالب دو مولفه اجتماعی و اقتصادی بودند.

    کلید واژگان: بالندگی اعضای هیئت علمی, رهبری دانشگاهی, دانشگاه شهید بهشتی
    Isa Gholizadeh *, Gholamreza Shams, MohammadHassan Pardakhtchi

    The purpose of this study was to the role of academic leadership in relation to the faculty development of Shahid Beheshti University. This research was purposely based on developmental research and in terms of epistemological assumptions, was from a type qualitative research. The statistical population of the study consisted of all faculty members and academic director and president. Semi-structured interviews were conducted using a targeted snowball sampling method with 10 faculty members and academic director and president in the field of higher education with rich and key information about the subject of research. With using a purposeful snowball sampling method with 10 faculty members and Academic Directors and Presidents in the field of higher education, which had rich and key information about the research topic, as the study Sample was selected and semi-structured interviews were conducted. After the interview, the text of the interviews was analyzed using thematic analysis technique. The results of this research showed that 81 subcategories (concepts) related to the role of academic leadership in relation to the faculty development in 12 main components and can be classified into three general categories: individual, structural-organizational and supra-organizational dimensions. The individual dimension include four component of motivation, attitude, personality traits and professional commitment; the Structural- organizational dimension consists six component: organizational structure, organizational culture, rules and regulations, organizational communication, organizational technology and organization management and the supra-organizational dimension included two social and economic component.

    Keywords: Faculty Development, Academic Leadership, Shahid Beheshti University
  • محمدرضا حمیدی زاده، اکبر گلدسته، الهه سلیمان زاده*

    پژوهش حاضر با هدف تبیین امکان سنجی رویکرد استاد-شاگردی برای انتقال و تسهیم دانش ضمنی در تربیت مدرسین، دانشگاه شهید بهشتی است: لذا با استفاده از روش مدل سازی پویا به بررسی وضعیت مولفه های تسهیم دانش با رویکرد استاد-شاگردی پرداخته شده است. مدل شامل 3 حلقه است؛ حلقه اول: تولید دانش، نشر دانش، سازماندهی دانش و کاربرد دانش؛ حلقه دوم: فرهنگ سازی، سیاست گذاری، ساختاردهی رویکرد استاد-شاگردی، منابع (مالی، نرم افزاری و سخت افزاری، ICT) و منابع انسانی؛ حلقه سوم: اعتماد، مهارتهای ارتباطی، هدف گذاری، ارزیابی عملکرد، تعهد عاطفی، خودکارآمدی برای دانایی مدار کردن نظام آموزشی و پژوهشی می باشد. نمونه پژوهش مشتمل بر 265 نفر از اعضای هیات علمی و 248 نفر از دانشجویان مقطع دکتری دانشگاه شهید بهشتی که به روش طبقه بندی انتخاب شده اند: نوع تحقیق توصیفی پیمایشی است. در چارچوب مدل مفهومی تحقیق 15 فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است. جهت روایی پرسشنامه، از نظرات و پیشنهادات صاحب نظران متخصص در حوزه علوم تربیتی استفاده گردید. همچنین با محاسبه پایایی پرسشنامه از روش برآورد ضریب آلفای کرونباخ، اساتید مقدار عددی 899/0 و دانشجویان دکتری 890/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه بود. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر استفاده از آزمون های استنباطی آماری از قبیل آزمون کولموگراف- اسمیرنف، تی تک نمونه ای و تحلیل اکتشافی بوده است. نتایج تحقیق نشان داد، امکان پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی فرد به فرد برای انتقال و تسهیم دانش در دانشگاه شهید بهشتی از دیدگاه اعضای هیات علمی و دانشجویان دکتری وجود دارد(001/0 = p). همچنین یافته های تحقیق نشان داد که مولفه ها از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده اند.

    کلید واژگان: تسهیم دانش ضمنی, پایگاه دانش, رویکرد استاد-شاگردی, منابع انسانی, دانشگاه شهید بهشتی
    Mohammad Reza Hamidizadeh, Akbar Goldasteh, Elaheh Soleimanzadeh *
    Aim and introduction

    The aim of this study is to explain the feasibility of the teacher-student approach for the transfer and sharing of tacit knowledge in teacher education, Shahid Beheshti University: Therefore, using dynamic modeling method, the status of knowledge sharing components with the teacher-student approach has been. The model consists of 3 rings; The first circle: knowledge production, dissemination, organization and application of knowledge; The second: culture-building, policy-making, structuring the teacher-student approach, resources (finance, software and hardware, ICT) and human resources; The third is trust, communication skills, goal setting, performance appraisal, emotional commitment, self-efficacy for knowledge-based educational and research system.

    Methodology

    The sample consists of 265 faculty members and 248 doctoral students of who have been selected by classification

    method

    The type is descriptive survey. In the framework of the conceptual model of the research, 15 hypotheses have been tested. For the validity of the questionnaire, the opinions and suggestions of experts in the field of educational sciences were used.by calculating the reliability of the questionnaire using Cronbach's alpha coefficient, the numerical value of 0.899 professors and 0.890 doctoral students was obtained, which showed the acceptable reliability of the questionnaire. The data analysis method was based on the use of statistical inferential tests such as Kolmograph-Smirnov test, one-sample t-test and exploratory analysis.

    Findings

    The results showed that it is possible to implement a person-student approach to transfer and share knowledge in from the perspective of faculty members and doctoral students (p = 0.001). The research findings also showed that the components were in good condition.

    Discussion and Conclusion

    According to the analysis of hypotheses and their results, it can be said; The main hypothesis of the research is that the implementation of the teacher-student approach from the perspective of faculty members with a standard deviation of 0.458, 32.52 and students with a standard deviation of 0.521, 11.75 causes the sharing and transfer of teacher-student knowledge at a higher level. This finding is consistent with the findings of Susan (2016), Zeid al-Hamdan et al. (2014), Batina and Harm (2014), Moore et al. (2014), Patel et al. (2011), Vicki et al. (2008), Chao et al. (2011), Gholipour and Hashemi (2015), Mohammadi and Amini (2015), each of which is consistent with the impact of teacher-student programs. Also, the results of the tests of human resources components show that from the perspective of faculty members and students, all components are in a good position in feasibility and provide the conditions for implementing the teacher-student approach to Shahid Beheshti University. The results of this research are based on 4 components of the knowledge base, 5 components of the teacher-student approach and 6 sub-components of human resources. And then this possibility leads to the improvement of the professor-student relationship (professor-student relationship) and veteran and experienced faculty members can take a big step towards the needs and training of new faculty members because there is really formal and transparent training for faculty members. There is no new science, especially in the field of communication with students, class management style, etc. In addition, according to the findings of this study, because the faculty members themselves have a direct role of professor, it shows that the university has an informal structure in the implementation of the teacher-student method program, which is the largest Advantage to accept new methods such as mentoring and other new methods in the field of human resources and higher education. Finally, considering the results of the research, it seems that the possibility of implementing the teacher-student approach, which is currently being done in the form of an informal structure in the model university, has the potential to become a formal structure. A method that may lead to satisfactory results for both professors and students and a growth model, development for Shahid Beheshti University.
    The results showed that it is possible to implement a person-student approach to transfer and share knowledge in from the perspective of faculty members and doctoral students (p = 0.001). The research findings also showed that the components were in good condition.

    Keywords: Tacit knowledge, Sharing Knowledge, Base teacher-student, Approach human resources, Shahid Beheshti University
  • مهدی عبدالحمید، محمدرضا اسماعیلی گیوی*، سید محمدرضا باقرزاد سه‎ساری
    هدف

    علم مدیریت دولتی، مدعی ارایه طریق برای دولت و حکومت است و سرگشتگی دانشمندان آن، خسارتی مضاعف را برای جامعه به ارمغان می‎آورد. بر این اساس، لزوم راهبری صحیح علم مدیریت دولتی دوچندان است؛ یکی از نشانگرهای ناظر به راه طی شده یک رشته یا حوزه تخصصی، نشریه های تخصصی آن حوزه هستند که تجمع نویسندگان و عناوین پژوهشی در اطراف یک حوزه پژوهشی جدید را نشان می دهند.

    طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: 

    پژوهش حاضر با نظرداشت اهمیت این موضوع، در یکی از سرچشمه‎ های علم مدیریت دولتی در ایران (فصلنامه چشم انداز مدیریت دولتی دانشگاه شهید بهشتی) از طریق کاوش داده های کتاب سنجی، انجام شده است؛ به این صورت که بر مبنای قضاوت حاصل از حساسیت نظری مولفان در یک مسیر پژوهشی رفت و برگشتی با استفاده از دو روش آمیخته (تحلیل محتوای کمی و کیفی) و با رویکرد علم سنجی، تحلیل داده ها انجام شده است. جامعه پژوهش، سابقه نشر هشت ساله (از ابتدای انتشار تا پایان سال 1397) فصلنامه چشم انداز مدیریت دولتی «دانشگاه شهید بهشتی» است که به صورت سرشماری انتخاب شده ‎اند.

    یافته های پژوهش: 

    یافته ها حاکی از این است که از مجموع 247 مقاله منتشرشده، اغلب نویسندگان، مرد و از دانشگاه شهید بهشتی بوده ‎اند. در حوزه طرح پژوهش، روش های گردآوری، اغلب پرسشنامه و رویکرد عمده پژوهش‎ها، کمی و نوع اغلب پژوهش‎ها، کاربردی بوده است. در حوزه موضوعی، عمده تمرکز بر مدیریت دانش، فناوری اطلاعات و منابع انسانی و سطح پژوهش‎ها، اغلب در سطح سازمانی و فردی بوده است. بر این مبنا، راهکارهایی برای ارتقای کیفی تولیدات علمی مبتنی بر رعایت عدالت جنسیتی، جغرافیایی و روش‎شناختی ارایه شده است.

    کلید واژگان: تولیدات علمی, مدیریت دولتی, تحلیل محتوا, نشریه چشم انداز مدیریت دولتی, دانشکاه شهید بهشتی
    Mahdi Abdolhamid, Mohammadreza Esmaeili Givi *, Sead Mohannadreza Bagherzadeh Sari
    Purpose

    The science of public administration claims to provide a way for the state and the government, and the surprises of its scholars bring about double harm to society. Accordingly, the need for proper governance of the science of public administration is twofold; one of the indicators of a specialized discipline is the specialized publications in that field, which show the accumulation of authors and research papers around a new research area.

    Design/Methodology/Approach: 

    Given the importance of this topic, the reasearch focused on one of the core production sources of public administration field in Iran (Public Administration Perspective Quarterly, PAP). Through theoretical sensitivity judgments, the inclusive bibliometric data of journal have been explored in a reciprocal approach using two mixed methods (quantitative and qualitative content analysis) and applying scientometric techniques. The research population is the eight-year publication history (from the beginning of the publication until the end of the year 2018) of PAP.

    Findings

    Of the 247 articles published, most of the authors were male and from Shahid Beheshti University. Respecting research design, most of the data gathering instrument was questionnaire and the main approach of the research were quantitative and the type of most researches were applied. Respecting subject area, the main focus has been on knowledge management, information technology and human resources, and research level was often organizational and individual. On this basis, solutions have been proposed for the quality promotion of scientific production based on gender, geographical and methodological justice consideration.

    Keywords: Scientific Production, Public Administration, content analysis, Public Management Vision Journal, Shahid Beheshti University
  • بهار بندعلی *، محمود ابوالقاسمی، محمدحسن پرداخت چی، مرتضی رضایی زاده
    یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاه ها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاه ها تلاش می کنند تا با ارائه برنامه هایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علی رغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامه های بالندگی هیئت علمی در حد انتظار نبوده است و این موضوع نیازمند مطالعه و رسیدگی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارتقای برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درصدد شناسایی نقاط ضعف آن از دیدگاه اساتید است. در طرحی کیفی و پدیدارشناسانه، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با 29 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی انجام و از آنان درباره نقاط ضعف برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه سوال شده است. مصاحبه های پیاده سازی شده با استفاده از روش اشتراوس-کوربین و در سه مرحله کدگذاری شدند. در نتیجه فرایند کدگذاری، چهارده نقطه ضعف برای برنامه های بالندگی شناسایی شدند که عبارتند از: «بی توجهی به ابعاد گوناگون بالندگی هیئت علمی» ، «بی نظمی در برنامه ها» ، «بی توجهی به انگیزاننده های درونی» ، «بی توجهی به تفاوت های فردی» ، «اجرا نشدن نیازسنجی» ، «تعداد و تکرار کم برنامه ها» ، «منعطف نبودن زمان برنامه ها» ، «اطلاع رسانی ضعیف» ، «موضوعات نامناسب» ، «محتوای نامناسب» ، «روش های یاددهی-یادگیری غیر اثربخش» ، «تعامل و مشارکت پایین» ، «نبود سازوکارهای کافی برای ارزیابی اثربخشی دوره» و «ضعف کانال های بازخورد». برای دستیابی به دیدگاهی جامع تر درباره برنامه های بالندگی هیئت علمی، نقاط ضعف شناسایی شده، در قالب عناصر برنامه درسی طبقه بندی شدند و مورد بحث قرار گرفتند. در مجموع بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه در هر چهار گروه هدف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری و روش های ارزیابی نیاز به یک بازنگری اساسی دارد.
    کلید واژگان: برنامه بالندگی هیئت علمی, اعضای هیئت علمی, اساتید دانشگاه, آموزش عالی, دانشگاه شهید بهشتی
    Bahar Bandali, Mahmood Abolghasemi, MohammadHassan Pardakhtchi, Morteza Rezaeizadeh
    Paying attention to faculty development programs is one of the strategies to enhance the quality of universities. For this reason, universities try to offer various faculty development programs. Faculty members, however, have not welcomed such programs, as expected. Thus, finding the reasons needs researches and studies. Therefore, the current study seeks to identify the weaknesses of faculty development programs from academic staffs’ viewpoints. Using a phenomenological and qualitative design, semi-structured interviews were conducted with 29 lecturers at Shahid Beheshti University. The transcribed interviews were coded in 3 stages using the Strauss and Corbin framework. As a result of this study, 14 weaknesses in the current FD programs were identified, as follows: “negligence in different dimensions of faculty development”, “lack of needs assessment”, “negligence in intrinsic motivators”, “negligence in individual differences”, “low frequency and quantity of programs”, “inflexible schedules”, “weak promotion and dissemination of programs”, “disorganized programs”, “irrelevant subjects”, “irrelevant content”, “ineffective teaching-learning methods”, “low interaction and participation of faculty members”, “lack of effectiveness for evaluation mechanisms”, and “weaknesses in feedback channels”. In order to get a comprehensive view of faculty development programs, the identified weaknesses were categorized and discussed in accordance with the different curriculum components. In General, based on the findings, it can be said that faculty development programs at this university call for a major revision in the four following components: Goal, Content, Teaching-Learning method, and Assessment methods.
    Keywords: Faculty Development Program, Faculty Members, Lecturers, Higher Education, Shahid Beheshti University
  • غزاله شادی فر *، مهسا واعظی
    زمینه و هدف
    فضاهای آموزشی با توجه به تعداد بالای کاربران، قدمت زیاد و ناپایداری سازه ای، از آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله و آتش سوزی برخوردار است. در میان فضاهای آموزشی، دانشگاه ها به دلیل وجود تعداد بالای کاربران و همچنین اسناد و مطالعات منحصر به فرد در هنگام مواجهه با خطر در معرض آسیب های مهمی قرار دارد. نابسامانی غیر سازه ای و نیز کمبود آگاهی اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگاه ها از شرایط بحرانی و نحوه واکنش صحیح در برابر بحران، از دیگر عواملی هستند که نشان از اهمیت موضوع دارند. در این پژوهش به منظور تقلیل آسیب پذیری در برابر خطر زلزله و آتش سوزی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است.
    روش
    در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی و به کارگیری روش های آمار توصیفی و استنباطی، همچنین با استناد بر چارچوب های نظری مدیریت بحران، به شناخت آسیب پذیری لرزه ای و خطرپذیری حریق موجود در دانشکده در ابعاد سازمانی، تشکیلاتی و غیرسازه ای پرداخته شده است.
    یافته ها
    بر اساس یافته های حاصل از مشاهدات، پرسش نامه ها و مصاحبه ها، سیستم فرماندهی سانحه طراحی شد و تمهیداتی جهت کاهش خطر در ابعاد تشکیلاتی و غیر سازه ای؛ و نیز پیشنهاداتی برای آمادگی در مقابل سانحه ارائه شد.
    نتایج
    از نتایج این پژوهش چنین بر می آمد که اقداماتی مانند آموزش های نظری و عملی در قالب برگزاری مانورها و کلاس های آموزشی، تهیه چارت سازمانی سامانه فرماندهی سانحه، تهیه نقشه های تخلیه اضطراری و نصب آن در دانشکده و راهکارهایی جهت کاهش آسیب پذیری غیر سازه ای، به کاهش آسیب پذیری فضاهای دانشگاهی منجر خواهدشد.
    کلید واژگان: کاهش آسیب پذیری, فضاهای دانشگاهی, زلزله و آتش سوزی, مدیریت بحران, دانشکده حقوق, دانشگاه شهید بهشتی
    Ghazaleh Shadifar *, Mahsa Vaezi
    Background And Objective
    Educational areas, due to their high number of users, obsolescence and structural instabilities have a high vulnerability to earthquake and fire. Among educational centers, universities are more vulnerable when encountered hazards because of the high number of users as well as unique documents and studies. Non-structural disorders and also lack of awareness of university professors, students and staffs about disaster situation and their functions are among the others causes that prove the importance of this issue. In the present research, Faculty of Law at Shahid Beheshti University has been chosen as a case to investigate and provide strategies to reduce vulnerability against earthquakes.
    Method
    in the present research¡ the Seismic vulnerability and risk of fire have been studied in organizational, institutional and non-structural dimensions at the faculty of law by applying a descriptive-analytical method of survey type and the use of descriptive and inferential statistics methods, and also referring the theoretical frameworks of crisis management.
    Findings: According to findings from observations¡ questionnaires and interviews, Incident Command System has been designed and some measures for risk mitigation in organizational and non-structural level as well as suggestions for preparing in disasters and designing system have been presented.
    Results
    Theoretical and practical trainings like maneuvering and studying course, providing incident command system organizational chart, providing emergency evacuation plan and risk mitigation solutions for non-structural elements are among the measures suggested in the research
    Keywords: Vulnerability Reduction, Academic Spaces, Earthquake, Fire, Disaster management, faculty of Law, Shahid Beheshti University
  • مرتضی سلطانی، مصطفی خباز، محمود رامشینی*، حسین نظری
    این پژوهش به دنبال ارزیابی عوامل موثر بر ادراک دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی از شناسه (نما نام) این دانشگاه و ارائه الگویی در راستای مدیریت موثر راهبردی شناسه دانشگاه است. بدین منظور تاثیر متغیرهای تعهد شناسه، ماهیت شناسه و نمودهای خارجی مورد ارزیابی واقع شد. جامعه آماری این پژوهش همگی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بوده اند که با به کارگیری فرمول تعیین گنجایش نمونه کوکران تعداد 372 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید و برای نمونه گیری از روش غیر تصادفی نمونه در دسترس استفاده شده است. داده ها به وسیله پرسشنامه استاندارد گردآوری و با استفاده از SPSS.21 به تعیین آلفای کرونباخ اقدام شد و از روش آماری تحلیل همبستگی و معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS.21 جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. بازده ها نشان داد از میان عوامل مورد بررسی عامل تعهد شناسه و ماهیت شناسه بر دریافت شناسه دانشگاه شهید بهشتی موثرند اما عامل نمودهای خارجی- نمادین تاثیری بر دریافت شناسه ندارد. از نتایج این تحقیق می توان برای شناسایی نقاط ضعف شناسه دانشگاه شهید بهشتی و ایجاد راهبردهایی برای رفع آن و بهبود هرچه بیشتر تصویر دانشگاه در اذهان جامعه استفاده کرد.
    کلید واژگان: شناسه دانشگاه, تعهد شناسه, ماهیت شناسه, ادراک شناسه, مدیریت راهبردی, دانشگاه شهید بهشتی
    Morteza Soltani*, Mostafa Khabaz, Mahmood Ramshini*, Hossein Nazari
    This study sought to evaluate factors influencing Perception of the university brand in Shahid beheshti university students Inorder toeffectively and strategicallymanageit. Inthisregard, the impact ofbrand commitment, brand essence and symbolic representation of brand were evaluated. The statistic population of this research is studentsof Shahid beheshti university. The sample size was determined by using the Cochran formula and that determined 372 subjects. For sampling used from non-random sampling method. Datawasgatheredthroughquestionnaire and analyzed by correlation and structural equationanalysisby AMOS.21. results indicate that the brand commitment and brand essence affect brand perception But symbolic representation do not have significant effect.
    Keywords: University Brand, Brand Commitment, Brand Essence, Brand Perception, Strategic Management, Shahid Beheshti University
  • Alireza Falahi, Tara Jalali*
    Background And Objective
    Educational areas due to their high number of users, obsolescence and structural instabilities have a high vulnerability to earthquakes. Among educational centers universities because of the high number of users and also unique documents and studies such as the student’s thesis are more vulnerable when encountered hazards. In addition to structural instabilities, unstructured disorders and also lack of awareness of university professors, students and staffs about disaster situation and their functions add to the vulnerability of the environment. Hence, in this article, in order to investigate and provide strategies to reduce vulnerability against earthquakes, Faculty of Accounting and Management at Shahid Beheshti University has been chosen as a case of study.
    Method
    This study is descriptive-analytical survey. Research data were gathered from questionnaires of professors, students and staffs and interview with officials in Faculty of Accounting and Management at Shahid Beheshti University. For data analysis quantitative (descriptive and inferential statistics) and qualitative (using SWOT) method was used.
    Findings
    Theoretical and practical trainings in form of maneuvering and training classes besides of using structural and nonstructural vulnerability reduction measures play an effective role. Also determine safety places and increase the strength and stability of elements and non-structural extensions play an effective role in reducing vulnerability of the Faculty.
    Conclusion
    In addition to non-structural vulnerability reduction measures in an educational environment, the role of training in preparedness of people for disasters such as earthquake is very important and crucial.
    Keywords: Vulnerability of university spaces, Earthquake, Vulnerability reduction, Risk preparedness, Disaster management, Faculty of Accounting, Management, Shahid Beheshti University, Tehran
  • مهسا بشیری، سایما خواجه ئی
    بروز خسارات جانی و مالی در اثر سوانح طبیعی و انسان ساخت از جمله زلزله و آتش سوزی چندان غیرمعمول نیست. در این میان برخی ساختمان ها با توجه به ویژگی هایی از جمله تعدد طبقات و افراد ساکن، آسیب پذیری بالاتری در مقابل این سوانح دارند. خوابگاه های دانشجویی علاوه بر موارد مطرح شده، به علت نداشتن آمادگی و آگاهی ساکنین (دانشجویان و کارکنان) از روش های مواجهه با سانحه و نیز آسیب پذیری بالای غیرسازه ای این ساختمان ها، در مجموع بسیار آسیب پذیرند. در پژوهش حاضر، خوابگاه متاهلین دانشگاه شهید بهشتی انتخاب شد و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی و به کارگیری روش های آمار توصیفی و استنباطی و نیز با استناد بر چهارچوب های نظری مدیریت بحران، ابتدا آسیب پذیری های موجود در ابعاد سازمانی، تشکیلاتی و غیرسازه ای شناخته شد، سپس بر اساس یافته های حاصل از مشاهدات، پرسشنامه ها و مصاحبه ها، سیستم فرماندهی سانحه بررسی شد و راهکار هایی جهت کاهش خطر در ابعاد تشکیلاتی و غیرسازه ای و نیز پیشنهاداتی جهت ایجاد آمادگی در مقابل سانحه ارائه گردید. انطباق چارت سازمانی خوابگاه با نمودار سامانه ی فرماندهی سانحه، انجام مانور و ترویج فرهنگ ایمنی، ارائه ی نقشه های تخلیه ی اضطراری و راهکارهایی جهت کاهش آسیب پذیری اجزای غیرسازه ای از جمله تمهیدات پیشنهادی هستند.
    کلید واژگان: کاهش آسیب پذیری زلزله, کاهش خطر آتش سوزی, مدیریت بحران, خوابگاه دانشجویی, دانشگاه شهید بهشتی
    Mahsa Bashiri, Sayma Khajehei
    Loss of lives and properties caused by natural or man-made disasters، such as earthquake and fire، is a common issue. However، there are some buildings، which are more vulnerable to mentioned disasters due to the excessive number of residents and stories. Dormitories are highly vulnerable because not only they meet the above conditions، but also residents’ including students’ and employees’ lack of preparation and awareness about the ways of facing with danger increases their vulnerability. In this paper، dormitory of married students of Shahid Beheshti University has been selected. The organizational and non-structural vulnerabilities have been detected by applying a descriptive-analytical method. Firstly، the incident command system، solutions for risk mitigation of organizational and non-structural constructions in addition to some suggestions for preparing people to face with the disasters have been presented in accordance with the reference to disaster management theories and based on the data collected from the observations، questionnaires and interviews. Different measures are proposed based on adaptation of the dormitory organizational chart to incident command system diagram such as taking maneuvers، promoting safety culture، providing emergency evacuation plan and suggesting risk mitigation solutions for non-structural elements.
    Keywords: Seismic Vulnerability Mitigation, Fire Risk Mitigation, Disaster Management, Dormitory, Shahid Beheshti University
  • عباس علی نوروزی*، محمود ابوالقاسمی، محمد قهرمانی
    هدف از پژوهش حاضر بررسی موانع تولید علم در ابعاد سازمانی مدیریتی، مالی و راهبردی از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 90 1389 بود. روش تحقیق توصیفی پیمایشی و جامعه آماری 546 نفر شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 226 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه مورد نظر پاسخ دادند. نتایج آزمون t تک گروهی و آزمون فریدمن نشان داد که از دیدگاه اعضای هیئت علمی موانع راهبردی، موانع مالی و موانع سازمانی مدیریتی در حد بالا بر تولید علم تاثیر گذار و به ترتیب از درجه اهمیت بیشتری نسبت به یکدیگر برخوردار هستند که در این بین عواملی نظیر عدم تعامل مناسب دانشگاه ها و مراکز پژوهشی با بخش های صنعتی و اجرایی کشور، کافی نبودن اعتبارات تحقیقاتی و ناتوانی ساختار اجرایی و اداری در کاربست نتایج یافته های پژوهشی به ترتیب در صدر موانع مذکور قرار گرفتند.
    کلید واژگان: تولید علم, ساختارهای سازمانی و مدیریتی, موانع, دانشگاه شهید بهشتی, اعضای هیئت علمی
    Abbas Ali Norouzi*, Mahmood Abolghasemi, Mohammad Gahramani
    The aim of this research was to examine the barriers to academic development from the viewpoint of Shahid Beheshti University staff in the academic year 1389-90. The research method was descriptive (survey) and statistical population) 546 professors (included all faculty members at Shahid Beheshti University. A sample of 226 professors was selected through stratified random sampling to participate in the study. Participants completed the questionnaire developed by the researcher. One-sample T-test and Friedman test results showed that obstacles including strategic، financial and organizational - managerial ones have great impact on the academic development from the faculty viewpoint. Among the factors lack of proper interaction between universities and research centers with industrial and government departments of the country، inadequate funding for research and inability of the executive and administrative structure in application of research findings were located at the top barriers mentioned respectively.
    Keywords: Academic Development, Organizational, Managerial Structures, Barriers, Academic Staff, Shahid Beheshti University
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال