به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « زنان بزه دیده » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • محمدباقر مقدسی*، مهرانگیز روستائی

    قتل های ناموسی به قتل هایی گفته می شود که در بستر روابط خانوادگی ارتکاب می یابد. در اغلب موارد بزه دیدگان این قتل ها زنان و مرتکبان نیز مردانی هستند که با ادعای دفاع از ناموس و با پشتیبانی خانواده مرتکب قتل می شوند. باور مرتکبان مبنی بر اینکه ارتکاب قتل ناموسی پاسخ مناسبی به خطای بزه دیدگان است موجب شده مرتکبان این قتل ها احساس پشیمانی نکنند و قتل را در اشکال خشن و بدون توسل به پنهانکاری انجام دهند. رابطه مرتکب و بزه دیده، انگیزه و روش ارتکاب این قتل ها موجب شده است که در مقایسه با سایر جرائم بازنمایی رسانه ای بیشتری داشته باشد. از این رو در دو دهه گذشته و به ویژه با توسعه وسایل ارتباط جمعی و شبکه های اجتماعی، توجه افکار عمومی و سیاست گذاران را به خود معطوف کرده است. مطالعات تطبیقی نشان می دهد که در نظام های کیفری، تدابیر مختلفی برای کاهش آمار این قتل ها اتخاذ شده است: در حالی که در نظام های غربی مانند انگلستان، آمریکا و آلمان تمرکز بر کاهش دامنه پذیرش دفاع فرهنگی است، نظام های اسلامی مانند پاکستان و اردن بر حذف قوانین تسهیل گر و تشدید مجازات ها تاکید دارند. در ایران در فقدان تدابیر اختصاصی برای مقابله با اینگونه قتل ها که ناشی از به رسمیت نشناختن آن در دسته مجزایی از موارد عمومی قتل است، می توان قوانین موجود را در نقش های تجویزکننده و منفعلانه در وقوع این قتل ها بررسی کرد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد با نگاه جرم شناسانه و حقوقی ضمن پرداختن به جوانب مختلف قتل های ناموسی و ویژگی های آن ، رویکرد نظام های کیفری غربی، اسلامی و ایران نسبت به این قتل ها را بررسی نماید.

    کلید واژگان: ازدواج اجباری, خشونت خانگی, زنان بزه دیده, قتل های ناموسی, نظام های کیفری غربی و اسلامی}
    Mohammadbagher Moghaddasi *, Mehrangiz Roustaie

    Honor killings are referred to as murders that occur within the family relationships. In most cases, the victims of these murders are women, and the perpetrators are usually men who claim to defend honor and commit the murder with the support of their families. The belief of the perpetrators that committing honor killings is an appropriate response to the mistake of the victims has led them to not feel remorse and carry out the murder in a brutal manner without resorting to concealment. The relationship between the perpetrator and the victim, the motivation, and the method of committing these murders have caused them to receive more media representation compared to other crimes. Therefore, in the past two decades, especially with the development of mass communication tools and social networks, it has attracted the attention of the public and policymakers. Comparative studies show that various measures have been taken in criminal justice systems to reduce the incidence of these murders: while in Western systems such as the UK, the US, and Germany, the focus is on reducing the scope of cultural defense acceptance, Islamic systems like Pakistan and Jordan emphasize removing facilitative laws and intensifying punishments. In Iran, in the absence of specific measures to combat such murders, which arise from not recognizing them as a separate category of general murder cases, existing laws can be examined in their prescriptive and reactive roles in the occurrence of these murders. This article, using a descriptive-analytical method, seeks to examine the approach of Western, Islamic, and Iran criminal justice systems to honor killings by looking at the criminological and legal aspects of honor killings and their characteristics.

    Keywords: Forced Marriage, Domestic Violence, Victimized Women, Honor Killings, Western, Islamic Criminal Systems}
  • نیوشا تقی زاده*، حسین آقابابایی، محمدرضا نظری نژاد
    خشونت خانگی یا سوءرفتار نسبت به زنان، به عنوان یک پدیده فراگیر در سراسر جهان، قربانیان را در معرض مخاطرات جدی قرار داده است. در مواجهه با خشونت خانگی، به دلیل عدم جرم انگاری گونه های مختلف این خشونت و یا عدم گزارش آن به دلیل وجود رابطه خانوادگی میان آزارگر و قربانی، راهکارهای قضایی پسینی، کارآمدی لازم را ندارند و بزه دیدگی ثانویه قربانیان را نیز رقم می زنند. از این رو، راهکارهای پیشینی حمایتی و پیشگیرانه موضوعیت می یابند. قربانیان بر اثر شکل های شدید خشونت خانگی دچار جراحات جسمی شده و در مواردی حیات خود را از دست می دهند. همچنین گاهی به دلیل فشارهای روانی ناشی از سوءرفتار، دست به واکنش های انفعالی مثل خودکشی یا شبه خودکشی می زنند. خشونت یا سوءرفتار جنسی در شکل های متنوع خود نیز مخاطراتی برای زنان در پی دارد. در لایحه جدید در حال بررسی در قوه مقننه ایران، با تقدم اقدامات حمایتی و پیشگیرانه بر اقدامات کیفری، تلاش هایی برای انسجام بخشی و ایجاد پنجره واحد خدمات حمایتی برای زنان در دستور کار قرار گرفته که در این مقاله با عنوان حمایت اضطراری، حمایت مشارکتی و ترمیمی و حمایت اقتصادی و فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته اند. استفاده از تجربه های بین المللی و رفع چالش ها در تصویب این لایحه و اجرای سازوکارهای حمایتی و پیشگیرانه آن می تواند به کارآمدی سیاست جنایی در این زمینه و کاهش آسیب ها کمک کند.
    کلید واژگان: خشونت خانگی, سوءرفتار با زنان, زنان بزه دیده, اقدامات پیشگیرانه, اقدامات حمایتی}
    Niusha Taqizadeh *, Hossein Aghababaei, Muhammad Reza Nazarinejad
    Domestic violence or abuse of women has exposed victims to serious risks as a pervasive phenomenon around the world. The latter judicial strategies are not effective in confronting domestic violence due to the lack of criminalization of different types of violence or the lack of reporting it due to the existence of a family relationship between the abuser and the victim, and therefore, secondary victimization of victims is also a result. Therefore, previous supportive and preventive solutions are relevant. Victims suffer severe forms of domestic violence and sometimes lose their lives. They also sometimes resort to passive interaction such as suicide or pseudo-suicide due to psychological pressure caused by misbehavior. Violence or sexual misconduct in its various forms also causes risks for women. Efforts to integrate and create a single window of support services for women are on the agenda in the new bill under consideration in the legislature of Islamic republic of Iran with the priority of protective and preventive measures over criminal measures which are discussed in this article under the title of emergency support, collaborative support and restorative support and economic and cultural support. The use of international experience and the elimination of challenges in the passage of this bill and the application of its protective and preventive mechanisms can help the effectiveness of criminal policy in this regard and reduce damages.
    Keywords: Domestic violence, misconduct towards women, victimized women, preventive measures, supportive measures}
  • محبوبه امینی*، منصوره قنبریان بانویی

    شوهر کشی مسبوق به خشونت خانگی معمولا در چارچوب یک رابطه زناشویی نسبتا طولانی رخ داده و بیان گر مسایلی از قبیل تاثیر خشونت مکرر بر جسم و روان زن و عدم امکان قطع رابطه خشونت بار به دلیل موانع اجتماعی و قانونی یا گاهی مسایل پیچیده روانی است که توسط سندرم زن کتک خورده تبیین شده است. این امر باعث طرح پرسشی در خصوص امکان استناد مرتکبان به دفاعیات کیفری رایج مانند دفاع مشروع و دفاع ناشی از تحریک شدگی است که با بررسی نظریه ها، تجربیات سایر کشورها و ظرفیت حقوقی و قانونی ایران به آن پاسخ داده شده است.    در راستای توجه دقیق به واقعیت مسیله در ایران، محتویات برخی از پرونده های مربوط (شش مورد) و آرای آن ها که طی دهه نود خورشیدی از دادگاه های کیفری یک استان فارس صادر و توسط دیوان عالی تایید شده به تناسب ظرفیت مقاله و به روش توصیفی-تحلیلی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.  مطابق یافته های پژوهش، در وهله اول، مفهوم سنتی دفاع مشروع باید مطابق با ذات و ماهیت رفتار دفاعی این زنان برای حفظ حیات خود و فرزند منعطف گردد زیرا تنوع و استمرار خشونت به گونه ای است که زن هر لحظه وقوع آن را مسلم می داند. بنابراین تفسیر عنصر فوری بودن تهاجم مطابق با ذات مستمر این نوع خشونت ها متفاوت است. حتی در برخی کشورها در پرتو نظریه سندروم زن کتک خورده نیز این تفسیر را مطابق ترس زن کتک خورده از وقوع خشونت در هر لحظه شکل داده اند؛ چنان که اعتقاد وی به تهدید جانی یا آسیب شدید دیگر مهم است که همین ممکن است باعث استفاده از زور و نیرویی بیش از حد لازم برای دفع مهاجم شود. از سوی دیگر ضروری بودن اقدام کشنده مرتکب نیز در این پرونده ها با توجه به دشوار و گاهی غیرممکن بودن طلاق در حقوق ایران و حتی عدم توانایی زن به خروج از رابطه خشونت بار به دلیل ناتوانی آموخته شده بنابر سندروم زن کتک خورده ، به عنوان آخرین راه حل است.در این راستا تبصره 2 ماده 156 باید مورد توجه قضات قرار گیرد. هر چند که نمی توان منکر لزوم اصلاح قانون شد.    از سوی دیگر مواردی وجود دارد که مشمول دفاع مشروع نمی شود اما آن چنان زن را از لحاظ عاطفی تحت تاثیر قرار داده که او پیرو سلسله آزارهای شوهر تحت موج شدید عواطف قرار می گیرد لیکن بنابر ماهیت واکنش زنان، این هیجان ها به مرور و با تاخیر باعث ارتکاب جنایت می گردد. بر همین اساس، دفاع سنتی تحریک با وجود عنصر فوری بودن زوال خودکنترلی منجر به ارتکاب جنایت، در برخی کشورها مانند انگلستان و ولز و استرالیا دچار اصلاحاتی برای در بر گرفتن چنین قتل هایی شد. اگرچه جلوه هایی از این دفاع مانند ماده 630 ق.م.ا در حقوق ایران وجود دارد، اصل دفاع پیش بینی نشده است. رویه قضایی نیز تا حدی تاثیر هیجان را براغتشاش احساسات و تغییر وصف عمدی به شبه عمدی مطابق تبصره ماده 302 پذیرفته لیکن در مورد پرونده های مورد مطالعه مصداق نداشته است؛ در اینجا نیز هم رویه قضایی نیازمند انعطاف و  هم قانون نیازمند بازنگری جهت در برگرفتن اشکال نوین تحریک شدگی است. در نهایت یافته های این پژوهش رویکردی ترکیبی متشکل از دفاعیات فوق را با توجه به واقعیت مجزای هر پرونده و ظرفیت قانونی و رویه ای در حقوق ایران پیشنهاد می دهد. به این شکل که هم اصلاحات قانونی و هم رویه ای در خصوص این دو نوع دفاع  ظرفیتی برای توجه به موارد گوناگون قتل پیرو خشونت خانگی را در برداشته باشد.

    کلید واژگان: همسرکشی, خشونت خانگی, زنان بزه دیده, دفاع مشروع, تحریک شدگی.‏}
    Mahboubeh Amini *, Mansoureh Ghanbarian Banooee

    mmitting domestic homicide by women who have been exposed to intimate partner violence is usually occurred after a long-time experience this event that indicates the inability to divorce or leave violent marital relationship due to legal, social or complicated moral issues explained by BWS theory. Then, it raises the question of applying some criminal defenses like self-defense and provocation to these cases debated by studying samples from Fars province criminal courts during a decade that approved by supreme court. According to the research findings, in the first place, the traditional interpretation of self-defense should be made flexible according to the essence and nature of the defensive behavior of battered women in order to save their lives and that of their children, because the variety and continuity of violence is such that women considered it as if every moment will be occurred. Therefore, the interpretation of the immediacy element of the aggression is different according to the continuous nature of this type of violence. Even, some countries, in the light battered woman syndrome, have formed this interpretation according to the battered woman's perception of the occurrence of violence at any moment; As her belief about the threat to life or serious injury to limb is important, which may cause her to use excessive force to repel the attacker. On the other hand, the necessity of killing as the last resort could be obvious, considering the difficulty and sometimes the impossibility of divorce in Iranian law and even the woman's inability to leave a violent relationship on the base of learned disability concept from the battered woman syndrome theory. In this regard, exclusion 2 of Article 156 should be taken into consideration by the judges. Although the need to amend the law cannot be denied.    On the other hand, there are cases that are not covered by self- defense, following the series of abuses by her husband, the woman will be affected so emotionally that she falls under a strong wave of emotions, but according to the nature of the women's reaction, these emotions gradually burn her. Then, it causes her to perpetrate homicide. Accordingly, the traditional defense of provocation was reformed in some countries such as England, Wales, and Australia to amend its definition to include such murders. Although there are manifestations of this defense such as Article 630 of the Islamic Criminal Code in Iranian criminal law, the defense is not foreseen by the legislator. But, Judicial procedure has accepted to a certain extent the effect of emotion on inciting emotions and then, changing the definition of murder to manslaughter according to the exclusion 2 of Article 302. but it has not been used in such cases as studied here; Thus, both the judicial procedure and criminal code respectively need to be flexible and revised to include new forms of provocation like homicide committed by battered women in the context of intimate partner. All in all, findings suggest a hybrid approach towards this type of killing, considering the separate structure of each case and the legal and procedural capacity of Iranian  criminal law, In such a way that both legal and procedural reforms regarding these two types of defense have the capacity to pay close attention.

    Keywords: Domestic homicide, Domestic Violence, ‎‏ ‏female victims, ‎‏ ‏self-defense, ‎‏ ‏provocation‏.‏}
  • نسرین مهرا، حسین خاکساری نوری*

    بزه دیدگان به عنوان عضو فراموش شده عدالت جنایی، در کنار بزه دیدگی مستقیم ناشی از جرم ممکن است در فرایند کیفری نیز با مشکلاتی همراه شوند. این مسیله که ناشی از برخورد نامناسب نهادهای کیفری با بزه دیده است، تحت عنوان بزه دیدگی دومین مطرح می شود. به عبارت دیگر، بزه دیدگی دومین مهم ترین خلاهای ساختاری در فرایند کیفری است که دسترسی به عدالت را به چالش می کشد. با این حال، بزه دیدگی دومین برای برخی از بزه دیدگان نمود بیش تری دارد که از آن جمله می توان به زنان بزه دیده اشاره کرد. با توجه به اهمیت بزه دیدگی زنان و توجه به این مسیله که زنان از اقشار آسیب پذیر جامعه و بزه دیدگان مستعد محسوب می شوند، این پژوهش درصدد است تا مهم ترین موانع دسترسی به عدالت را برای زنان بزه دیده جرم سرقت در دادسرای ناحیه 15 شهر تهران بررسی کند. از این رو، از میان کلیه زنان بزه دیده جرم سرقت در دادسرای ناحیه 15، 384 نفر به عنوان حجم نهایی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن تایید شد. یافته های آزمون تی نشان می دهد که پنج متغیر پژوهش شامل عدم به رسمیت شناختن بزه دیده، عدم تامین امنیت، عدم حمایت روانی، عدم حمایت مادی و رفتار نابرابر دارای نمره ای بالاتر از میانگین هستند و از این رو، تمامی متغیرها جزء مشکلات اصلی زنان بزه دیده محسوب می شوند. با این حال، از بین پنج متغیر یاد شده به عنوان مهم ترین مشکلات زنان بزه دیده، رفتار نابرابر رتبه یک و عدم حمایت مادی رتبه آخر را کسب کرد.

    کلید واژگان: زنان بزه دیده, دسترسی به عدالت, بزه دیدگی دومین, آزمون تی}
  • شهرام محمدی*، هه وار توفیق فارس

    موضوع بزه دیده شناسی زنان در قلمرو مطالعات جرم شناختی، چه در بعد داخلی و چه در بعد بین المللی، از اهمیت شایانی برخوردار است. در اعلامیه بیستم دسامبر 1993 برای نخستین بار، خشونت علیه زنان و مصادیق آن بیان شده است و پس از آن در سایر اسناد بین المللی، خشونت علیه زنان، نقض حقوق بشر شمرده شده است. در تحقیق پیش رو که به صورت تحلیل -تفسیری و با استفاده از مطالعات اسنادی انجام شده است تلاش می شود، خشونت علیه زنان بزه دیده ایزدی مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مهم ترین جلوه های خشونت علیه زنان در سال های اخیر، اقدامات نیروهای داعش علیه زنان ایزدی در شهر سنجار عراق در سال 2014 بوده است. در سال 2016 کمیسیون تحقیق سازمان ملل اعلام کرد داعش علیه اقلیت ایزدی مرتکب نسل زدایی شده است. متعاقبا در سال 2017، شورای امنیت قطعنامه 2379 را صادر کرد که مقدمات تحقیق در مورد جنایات داعش را توسط دولت عراق فراهم نمود. یافته های تحقیق نشان می دهد کشتارهای دسته جمعی(اعم از مرد، زن و کودک)، بردگی زنان، اعمال خشونت های جنسی برعلیه زنان و دختران ایزدی صورت گرفته است که با توجه به قصد و انگیزه خاص مرتکب در انجام چنین اقداماتی، جنایت ضد بشریت و جنایت نسل کشی علیه زنان ایزدی صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد بر اساس قانون حمایت از بازماندگان ایزدی مصوب2021 عراق، کشتارهای دسته جمعی (اعم از مرد، زن و کودک)، بردگی زنان، اعمال خشونت های جنسی برعلیه زنان و دختران ایزدی صورت گرفته است که با توجه به قصد و انگیزه خاص مرتکب در انجام چنین اقداماتی، جنایت ضد بشریت و جنایت نسل کشی محسوب می شود. نتایج نشان داد پدیده خشونت علیه زنان در اکثر کشورهای جهان به چشم خورد اما اعمال ارتکابی گروه داعش یکی از گسترده ترین خشونت های قرن اخیر محسوب می شود. گروه داعش از مجرای خشونت جنسی علیه اقلیت ایزدی مرتکب نسل زدایی شده است و دیوان کیفری بین المللی تواند مبتنی بر صلاحیت شخصی یا ارجاع شورای امنیت این جنایت را مورد تعقیب قرار دهد.

    کلید واژگان: خشونت, زنان بزه دیده, ایزدی, عدالت کیفری, داعش}
    Shahram Mohammadi *, Hawar Tofiq Faris

    1109 / 5000Translation resultsThe issue of female victimology is of great importance in the field of criminological studies, both domestically and internationally. The Declaration of December 20, 1993, first addresses violence against women and its instances, and has since been described in other international instruments as a violation of human rights. In the present study, which has been obtained through analytical-interpretive research and using library studies in international documents and Iraqi law, an attempt is made to investigate violence against Yazidi women victims. One of the most significant manifestations of violence against women in recent years has been the actions of ISIL forces against Yazidi women in the Iraqi city of Sinjar in 2014. In 2016, the UN Commission of Inquiry declared that ISIL had committed genocide against the Yazidi minority. Subsequently, in 2017, the Security Council issued Resolution 2379, which paved the way for the Iraqi government to investigate ISIS crimes. Findings show that mass killings (including men, women and children), female slavery, sexual violence against Yazidi women and girls have been committed, which according to the specific intent and motive of the perpetrator to commit such acts, Humanity and the crime of genocide against Yazidi women have taken place.

    Keywords: Violence, victimized women, Yazidis, criminal justice, ISIS}
  • شیرین بیات*، شهلا معظمی

    گرچه اغلب هرجا سخن از حمایت از بزه دیدگان آسیب پذیر ازجمله زنان به میان می آید، ذهن همگان با رویکردی بزهکارمحور به سمت جرم انگاری های خاص یا تشدید کیفر معطوف می گردد؛ اما پرسش این است که آیا چنین رویکردی به مصلحت بزه دیده بوده و حمایت حداکثری از وی را به دنبال خواهد داشت یا خیر. به نظر،توسل همیشگی به مداخله کیفری برای توقف بز ه دیدگی زنان نه تنها کافی نیست، بلکه گاه مداخلات کیفری می تواند گذشته از تحمیل هزینه های قابل توجه، به تشدید یا تکرار بزه دیدگی منجر گردد. به نظر، پیش بینی گزینه های حمایتی فراکیفری، جرم زدایی یا کیفرزدایی از رفتارهایی که برخی زنان در شرایط خاص ناگزیر به ارتکاب آن هستند به جای تمرکز صرف بر کیفردهی بزهکار، حمایت مناسب تری را از زنان بزه دیده فراهم می کند. در این نوشتار تلاش شده است تا به شیوه ای تحلیلی- توصیفی با اشاره به قوانین کنونی کیفری و کاستی های آن در حمایت از زنان بزه دیده، پیشنهادهایی نظیر جرم زدایی از سقط جنین در زنای به عنف و یا استقبال از گزینه های فراکیفری در جرایمی نظیر خشونت خانگی با استفاده از آموزه های عدالت ترمیمی به عنوان یک رویکرد جایگزین یا تکمیلی در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: حمایت فراکیفری, زنان بزه دیده, عقب نشینی کیفری, جرم زدایی}
    Shirin Bayat *, Shahla Moazami

    Often when speaking of supporting vulnerable victims, including women, everyone's offender-oriented approach turns to a specific criminalization or aggravation of punishment, however the question is whether such an approach is in the best interest of the victim and will lead to maximum support for her. It seems that constant recourse to criminal intervention is not only insufficient for stopping victimization of women, but sometimes criminal intervention apart from significant costs can lead to aggravation or recurrence of victimization.  It seems that providing extra-criminal protective options, decriminalization, or depenalization of behaviors that some women are forced to commit in certain circumstances provides better protection for women victims rather than focusing solely on criminal punishment. In this article, an attempt has been made to use analytical-descriptive method, while referencing the current criminal law and its shortcomings in protecting women victims, to suggest some measures such as decriminalization of abortion after rape or accepting extra-criminal options in crimes including domestic violence in light of restorative justice teachings as an alternative or supplementary approach.

    Keywords: Extra-Criminal Protection, Women victims, Criminal Retreat, Decriminalization}
  • فرزانه هنربخش، فاطمه السادات رباطی*
    زنان بزه دیده دچار مشکلاتی در زمینه ی حرمت نفس و کاهش کیفیت زندگی می باشند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی تکنیک های جرات ورزی بر حرمت خود و کیفیت زندگی زنان بزه دیده ی شهر یزد بود. طرح پژوهش نیمه  آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان بزه دیده ی شهر یزد به تعداد 89 نفر در سال 1398 بود. شرکت کنندگان به صورت داوطلبانه به پرسشنامه جرات ورزی پاسخ دادند، تعداد 30 نفر که پایین ترین نمرات را داشتند به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. جلسات تکنیک های جرات ورزی در 8 جلسه 60 دقیقه   ای برای آن ها اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله   ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه   ی حرمت خود (کوپر اسمیت، 1967) و کیفیت زندگی(سازمان بهداشت جهانی، 1996) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS 21 و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تکنیک های جرات ورزی می تواند موجب افزایش حرمت خود و کیفیت زندگی شود (001/0>P). با توجه به نتایج به دست آمده می توان برای افزایش حرمت خود و کیفیت زندگی زنان بزه   دیده از تکنیک های جرات ورزی استفاده کرد.واژه های کلیدی: جرات ورزی، حرمت خود، کیفیت زندگی، زنان بزه دیده.
    کلید واژگان: واژه های کلیدی: جرات ورزی, حرمت خود, کیفیت زندگی, زنان بزه دیده}
    Farzaneh Honarbakhsh, Fatemeh-Sadat T Robati *
    have problems with self-esteem and reduced quality of life. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of assertiveness skills on the self-esteem and quality of life of abused women women in Yazd. The research design was quasi-experimental with pre-test-post-test and control group a control group. The statistical population of this study included all 89 in Yazd in 2019. 30 female victims were randomly selected as a sample and randomly divided into experimental and control groups (15 people in each group). assertiveness techniques sessions were performed in 8 sessions of 60 minutes for them. But the control group did not receive any intervention. The research instruments included the Self-Esteem  (Cooper Smith, 1967) and the Quality-of-Life Questionnaire (WHO, 1996). SPSS 21 software and analysis of covariance were used to analyze the data. The results showed that training in assertiveness techniques can increase self-esteem and quality of life (P <0.001). According to the obtained results, assertive skills can be used to increase the self-esteem and quality of life of injured women.
    Keywords: assertiveness skills, self-esteem, quality of life, victim’s women}
  • خاتون مهربخش چوبری، احمد رمضانی، شهلا معظمی، مجتبی فرحبخش

    ایجاد ظرفیت اعضای قوه مقننه یا مجلس برای بررسی دقیق قوانین پیشنهادی، تعامل با جامعه مدنی و نظارت بر قوه مجریه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. یکی از کارهای شرکت های غیردولتی محلی و بین المللی در روند قانونگذاری می تواند کمک به تهیه پیش نویس قانون برای مقابله با خشونت علیه زنان و دختران باشد. با حفظ ارتباط با دفاتر منطقه ای و کشوری، سازمان های غیردولتی ممکن است بتوانند خود را وارد روند تدوین قانون کنند و از این طریق از ارتقاء حقوق و نیازهای قربانیان اطمینان حاصل کنند. سازمانهای مردم نهاد همچنین می توانند از متخصصان در زمینه تهیه قانون خشونت علیه زنان کمک بخواهند.زنان مورد آزار و اذیت نیاز به خدمات متنوعی دارند: پناهگاه اضطراری، مراقبتهای پزشکی، محافظت، کمک های مالی و خدمات مشاورهای. پدیدهای مانند خشونت علیه زنان همچنان باقی مانده است و به آنها اجازه نمیدهد که بدون ترس، در خانه و خارج از آن، از حقوق خود آزادانه بهره مند شوند. زندگی زن از هر نظر ناامن است. وی در معرض نقض مداوم حقوق بشر است. تعداد بسیار کمی از زنان جامعه در برابر بی عدالتی و خشونت واکنش نشان می دهند. کافی بودن مجازات قانونی برای جلوگیری از عاملان ارتکاب خشونت، اثبات نشده است. در میان اشکال مختلف خشونت، خشونت خانگی گسترده تر و در عین حال به عنوان نقض حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. در این نوشتار ضمن ارایه مطالبی در خصوص حق بزه دیده در تعیین کیفر و نحوه ی اجرای آن، به نقش سازمان های مردم نهاد در حمایت از زنان بزه دیده در ایران و کانادا پرداخته می شود.

    کلید واژگان: ایران, کانادا, زنان بزه دیده, سازمان های مردم نهاد}
    khaton mehrbakhshchobari, Ahmad Ramezani, shahla moazami, mojtaba farahbakhsh

    It is very important to build the capacity of members of the legislature or parliament to carefully review proposed laws, interact with civil society, and monitor the executive branch. One of the tasks of local and international non-governmental companies in the legislative process can be to help draft a law to deal with violence against women and girls. By maintaining contact with regional and country offices, NGOs may be able to insert themselves into the lawmaking process and thereby ensure the promotion of victims' rights and needs. Non-governmental organizations can also ask for help from experts in the field of preparing the law on violence against women.Abused women need a variety of services: emergency shelter, medical care, protection, financial assistance, and counseling services. Phenomena such as violence against women still remains and does not allow them to freely enjoy their rights without fear, at home and outside. A woman's life is insecure in every way. He is subject to continuous violation of human rights. Very few women in the society react against injustice and violence. Sufficient legal punishment to prevent perpetrators of violence has not been proven. Among the various forms of violence, domestic violence is the most widespread and at the same time recognized as a violation of human rights. In this article, while presenting information about the right of the victim in determining the punishment and how to implement it, the role of non-governmental organizations in supporting the victimized women in Iran and Canada is discussed.

    Keywords: Iran, Canada, victimized women, NGOs}
  • زهرا بیگ زاده، امیر حمزه سالارزائی*، نادر مختاری افراکتی
    بحث درباره ی زنان و ناحقی های وارده بر آنان بحث بسیار مهمی است و گسترش فزاینده ناحقی بر دختران و زنان تمام دنیا نشان گر اهمیت توجه به آن و ضرورت تدوین یک سیاست جنایی کارآمد و موثر در این زمینه است. با این وجود به نظر می رسد قانون در برابر جرایم خشونت بار نسبت به زنان، در اغلب موارد تدابیر عام و کلی اتخاذ کرده است. بنابراین آن چه ضروری است تدابیر اصولی برای حمایت قانونی و کیفری بدون تبعیض و با در نظر گرفتن جنسیت زن برای مسایل قانونی مربوط به زنان است، تا کارآمدی لازم در قانون در قبال زن رعایت شود. باتوجه به این که حقوق زنان یکی از مهم ترین رشته های حقوق بشر و موقعیت حقوق زنان در هر اجتماعی بهترین شاخص و تراز برای سنجش جایگاه حقوق بشر در آن اجتماع است، بر همین اساس این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی رویکرهای سیاسی جنایی - تقنینی ایران در قابل زنان بزه دیده پرداخته است. هدف از این پژوهش رسیدن به پاسخ این پرسش است که آیا حمایت شایسته قانونی، مدنی، مالی و... از زنان بزه دیده صورت گرفته است یا نه؟ و به این نتیجه رسیده است که بزه دیدگی زنان به معنی خاص آن به طور شایسته مورد پذیرش قانون گذار ایران قرار نگرفته و زنان در موارد معدودی از نظام عدالت کیفری برخوردارند و تنها برخی قوانین درباره ی آنان وضع شده و حمایت ها بیشتر در قالب کیفری بوده است و کافی و قانع کننده نیست.
    کلید واژگان: سیاست جنایی تقنینی, زنان بزه دیده, حمایت, قانون}
    Zahra Bigzade, Amirhamze Salarzehi *, Nader Mokhtariafrakati
    The debate about women and the injustices inflicted on them is a very important one, and the growing unfairness of girls and women all over the world shows the importance of paying attention to it and the need to develop an effective and efficient criminal policy in this field. However, the law seems to have taken general measures against violent crimes against women in most cases. Therefore, it is necessary to take principled measures for legal and criminal protection without discrimination and taking into account the gender of women for legal issues related to women, in order to ensure the necessary effectiveness of the law against women. Considering that women's rights are one of the most important fields of human rights and the position of women's rights in any society is the best indicator and level for measuring the position of human rights in that society, therefore, this research is descriptive-analytical. It examines Iran's criminal-legislative political approaches to the vulnerability of women victims. The purpose of this study is to answer the question of whether there is adequate legal, civil, financial and ... support for women victims or not? It has been concluded that the victimization of women in its specific meaning has not been adequately accepted by the Iranian legislature, and that women in a few cases enjoy a criminal justice system, and only some laws have been enacted and protected against them. Has been mostly in the form of a criminal and is not sufficient and convincing.
    Keywords: Legislative Criminal Policy, Victimized women, Protection, Law}
  • شیرین بیات*، علی خالقی
    گرچه هدف سنتی در آیین دادرسی کیفری پیش بینی تضمین هایی منصفانه در راستای حمایت از حقوق متهم بود، اما تحت تاثیر آموزه های بزه دیده شناسی، مطالباتی اجتماعی شکل گرفت تا جایگاه بزه دیدگان در فرایند دادرسی کیفری بیش از گذشته مورد توجه قانون گذار قرار گیرد که در نهایت به تغییر و نوآوری های قانونی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته ازجمله ایالات متحده برای ارتقای جایگاه بزه دیدگان انجامید. در این نوشتار تلاش شد تا به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی شود که آیا قانون گذار داخلی در نگارش قانون آیین دادرسی کیفری نظیر برخی کشورهای توسعه یافته، توجهی به آموزه های بزه دیده شناسی در بهبود وضعیت زنان بزه دیده در فرایند دادرسی و تلاش برای پیشگیری از تشدید یا تکرار بزه دیدگی آنان داشته است یا خیر؟ در پاسخ باید گفت بررسی انتقادی ساختار متهم مدار قانون آیین دادرسی کیفری نشان می دهد که قانون گذار برای پیشگیری از تشدید یا تکرار بزه دیدگی افراد به طور کلی و زنان بزه دیده به طور خاص، در فرایند دادرسی گام موثری برنداشته است. بی توجهی به پرورش ضابطان آموزش دیده برای تعامل مناسب با زنان بزه دیده، پررنگ بودن برخی نگاه های جنسیتی و آموزه های بزه دیده شناسی علمی در مقصر دانستن بزه دیده به ویژه در خشونت جنسی و یا کوتاهی در پیش بینی حمایت های خاص ازجمله کلانتری های تخصصی بانوان یا تدابیری برای تقویت امنیت خاطر بزه دیده در جلسه محاکمه را می توان نمونه هایی از کاستی های بررسی شده در این نوشتار دانست.
    کلید واژگان: آیین دادرسی کیفری, بزه دیده شناسی, حقوق تطبیقی, زنان بزه دیده, ساختار متهم مدار}
    Shirin Bayat *, Ali Khaleghi
    Although the traditional purpose of criminal procedure was to provide fair safeguards to protect the rights of the accused, but under the influence of victimology teachings, social demands were made for the legislature to pay attention to the neglected or diminished status of victims in criminal proceedings Which eventually led to changes and legal innovations in many developed countries, including the United States, to enhance the status of victims. This article tries to examine in a descriptive-analytical method whether the domestic legislator in writing criminal procedure law like some developed countries, has paid attention to the teachings of victimology in improving the status of women victims in the proceedings and trying to prevent the aggravation or recurrence of their victimization? In response, it should be noted that a critical examination of the accused-oriented structure of the Code of Criminal Procedure shows that the legislature has not taken effective steps to prevent the aggravation or recurrence of victimization in general and victimized women in particular in the proceedings. Ignoring the training of trained officers to interact appropriately with women victims, welcoming the teachings of scientific victimology in blaming victims, especially in sexual violence, or failing to provide special support, including specialized women's police stations, or measures to strengthen security can be considered as an example of the shortcomings examining in this paper.
    Keywords: Criminal Procedure, victimology, Comparative law, women victims, accused-oriented structure}
  • سارا بشری*، فریبا الله یورتی، سالار رحیمی
    زمینه و هدف

    یکی از مباحث مهم و اساسی جامعه ما پرداختن به مبحث اشتغال زنان و بزه دیدگی آنان و کشف رابطه علی و معلولی بین این دو مجهول مغفول مانده در منظر اذهان حقوقی است. با توجه به ضرورت بررسی سیاست کیفری ایران در بزه دیدگی ناشی از اشتغال، مسئله اصلی پژوهش حاضر، چالش ها و راهبردهای سیاست کیفری ایران در کاهش آسیب های مادی یا معنوی ناشی از اشتغال زنان است.

    روش

    برای پاسخگویی به پرسش پژوهش، ضمن استفاده از دیدگاه ها و نظرات گوناگون در این حوزه و بررسی قوانین موجود، با 20 نفر از زنان شاغل در بخش دولتی و خصوصی در سطوح مختلف شغلی، مصاحبه عمیق انجام شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان می دهد که در نظام عدالت کیفری ایران، آسیب هایی در هر سه حوزه تقنینی، قضایی و اجرایی به چشم می خورد. بسیاری از اشکال قربانی شدن خشونت آمیز وجود دارند که توسط قانونگذار جرم انگاری نشدند و در برخی از موضوعات که جرم انگاری شدند، ضمانت اجراهای مناسب که نقش موثر در کاهش جرم داشته باشند، به چشم نمی خورد به طوری که در رابطه با برخی رفتارهای خشونت آمیز متاسفانه هیچ مرجعی برای دفاع از بزه دیدگان وجود ندارد و گاهی حتی خود مراجع، مرجع خشونت برای آنان می شوند و با روند دادرسی های طولانی و در مواردی پیش داوری، بزه دیده را به شکل دیگر مورد خشونت قرار می دهند. بنابراین با طرح راهکارهای حمایتی در برابر این دسته از بزه دیدگان خاص، در صدد پیشبرد جامعه به سوی کاهش آمار بزه دیدگی و ترمیم آلام روحی بزه دیدگان و جبران خسارات مادی و معنوی آنان هستیم.

    کلید واژگان: بزه دیده شناسی, جرم شناسی, اشتغال, زنان بزه دیده, سیاست های پیشگیرانه}
    Sara Bashari *, Fariba Allahyoorty, Salar Rahimi
    Background and Aim

    One of the most important and fundamental issues of our society is to address the issue of women's employment and their victimization and to discover the causal relationship between these two neglected unknowns in the perspective of legal minds. Considering the necessity of examining Iran's criminal policy in employment-related victimization, the main issue of the present study is the challenges and strategies of Iran's criminal policy in reducing the material or moral damage caused by women's employment.

    Method

    In order to answer the research question, while using different views and opinions in this field and reviewing the existing laws, in-depth interviews were conducted with 20 women working in the public and private sectors at different job levels.

    Findings

    The findings show that in the Iranian criminal justice system, there are violations in all three areas: legislative, judicial and executive. There are many forms of violent victimization that have not been criminalized by the legislature, and in some cases that have been criminalized, there is no guarantee of proper performance that will play an effective role in reducing crime. There is no defense for the victims and sometimes even the authorities themselves become a source of violence for them and with a long process of trial and in some cases prejudice, the victim is abused in another way.

    Conclusion

    Via proposing supportive measures against this special group of victims, we seek to advance society towards reducing the number of victims and repairing the psychological pain of the victims and compensating their material and spiritual damages.

    Keywords: Victimology, criminology, employment, Women victims, Preventive Policies}
  • مهدیه وجدانی فخر، شهرداد دارابی*، علی نجفی توانا
    زمینه و هدف

    اصطلاح بزه دیده شناسی آبی مطالعه قواعد، مقررات و در واقع، هنجارهای بین المللی است که با محوریت اسناد سازمان ملل متحد در زمینه مسایل بزه دیده شناختی مربوط به زنان به تصویب رسیده است. هدف این تحقیق، شناسایی بزه دیده شناسی آبی از دیدگاه حمایت از زنان بزه دیده در سطح مقررات بین المللی و نیز شناسایی بسترها و ظرفیت های حقوق داخلی ایران دراین زمینه می باشد.

    روش شناسی تحقیق :

     این تحقیق از نوع کیفی بوده که به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد بین المللی و مطالعه قوانین و مقررات ملی به صورت اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته است.

    یافته های تحقیق :

     هرچند قوانین وضع شده در سطح بین المللی در جهت حمایت از زنان در جامعه جهانی از ضمانت اجرای کافی برخوردار نیست اما در نظام کیفری ایران، به خصوص در بعد تقنینی، اقدامات گسترده ای در خصوص حمایت از زنان هم سو با اقدامات بین المللی صورت گرفته است.

    نتیجه گیری

    بزه دیده شناسی آبی در سطوح قضایی و اجرایی در ایران در مقایسه با معیارهای بین المللی بزه دیده شناسی آبی نوپا محسوب شده که با اقداماتی از جمله مداخله های اجتماع محور و مداخلات بهداشت روان و جلوگیری از بزه دیدگی مضاعف، با تصمیمات مقتدرانه در سطوح قضایی و نیز اجرایی کردن قوانین بین المللی از جمله ترویج کمک های چند جانبه و همکاری دولت ها به منظور تبادل اطلاعات و جرم یابی سریع می تواند گام های اساسی در این زمینه بپیماید.

    کلید واژگان: بزه دیده شناسی آبی, زنان بزه دیده, خشونت خانوادگی, اسناد بین المللی, نظام کیفری ایران}
    Mahdie Vojdani Fakhr, Shahrdad Darabi *, Ali Najafi Tavana
    Background and Aim

    The term blue victimology is the study of international rules, regulations and, in fact, international norms focusing on UN documents on criminological and cognitive victim issues related to women (such as delinquency, victimization and prevention). Approved.

    Research Methodology

    This research is a qualitative type that has been done in a descriptive-analytical method, relying on international documents and studying national laws and regulations in the form of documents and libraries.

    Findings

    The norms contained in the UN Human Rights Documents on the Prohibition of Violence against Women and the Protection of the Rights of Children and Adolescents can be considered as measures taken in the field of blue victimology to protect women victims and children internationally and In domestic law, we can also refer to legislative norms and actions of civil institutions. in the Iranian penal system, especially in the legislative dimension, extensive measures have been taken to protect women in line with international action.

    Conclusion

    blue victimology at the judicial and executive levels in Iran in comparison with international standards is considered a nascent blue victimology that with measures such as community-based interventions and mental health interventions and prevention of double victimization, with authoritative decisions At the judicial level, as well as the implementation of international law, including the promotion of multilateral assistance and cooperation between governments in order to exchange information and expedite criminalization, fundamental steps can be taken in this regard.

    Keywords: blue victimology, Women Victims, Domestic Violence, international instruments, Iranian penal system}
  • مهسا شیروی*

    جرم های برخاسته از نفرت را می توان یکی از چالش برانگیزترین مباحث امروزی در حوزه جرم شناسی دانست. جرم برخاسته از نفرت دارای مولفه هایی است که توجه به این مولفه ها، بسط رویکرد بزه دیدگی حمایتی از زنان را به عنوان دو مقوله پیشگیری از بزه دیدگی و مهار سقوط سنجه های سلامت روانی بزه دیدگی زنان در سیکل های زمانی پس از بزه دیدگی» ضرورت می بخشد. راهبرد اخیر، مبتنی بر توجه به این واقعیت است که از لحظه آغاز فرایند کیفری علیه بزهکار، که زنان بزه دیده نیز در آمد و شد خواسته یا ناخواسته به مراجع انتظامی و قضایی و رفتار کارکنان نظام عدالت کیفری که خود می تواند به «اختلال فشار روانی پس از سانحه»، بیانجامد و گذر از سیکل پس از بزه دیدگی را کند و سنجه های رو به ترمیم سلامت روانی زنان را به محاق برد. به همین منظور، نوشتار حاضرضمن توصیف اختصاری مفهوم جرم برخاسته از نفرت و فرایند تکوین و عروض اختلال فشار روانی پس آسیبی بر جسم و روان زنان بزه دیده جرم های برخاسته از نفرت در صدد پاسخ به این سوال اساسی است که راهبردهای حمایتی از بزه دیدگی زنان متعاقب جرم های برخاسته از نفرت درنظام عدالت کیفری چیست و غمض نظر از آن آسیب های وارده ، بی توجهی سامانه های عدالت کیفری تا چه میزان می تواند بازبزه دیدگی زنان را در این فرایند فراهم می سازد ؟ در پاسخ، می توان اینگونه نتیجه گیری کرد، در نظام عدالت کیفری نه تنها هیچگونه حمایت های افتراقی معنوی و روانی از زنان در برابر خشونت های برخاسته از نفرت و جرایم آن در قوانین موضوعه ی ایران به رسمیت شناخته نشده بلکه حتی در اندک مواردی که مقنن تلاشی ناچیز برای حمایت از زنان بزه دیده داشته، به دلیل ساختارهای فرهنگی موجود به این موضوع در مرحله ی عمل هدف قوانین مصوب تامین نمی شود.

    کلید واژگان: جرم برخاسته از نفرت, زنان بزه دیده, سنجه های سلامت معنوی, سامانه عدالت کیفری}
    Mahsa Shiravi *

    Increasing the rate of hate crimes can be considered as one of the most important and challenging topics in the field of criminology today. The crime of hatred has components that pay attention to these components, the development of a supportive victimization approach, "prevention of victimization" and "controlling the fall of the victim's mental health and measures in the post-morale cycles". It's necessary.The recent strategy is based on the fact that the obvious clinical signs in a victim of violence are from the moment of the victim to the beginning of the second cycle of psychological trauma. At the same time_ that these situations affect the victim, criminal proceedings are in initiated against the offender. «Having a" post-traumatic stress disorder "can lead to the secondary victimization of the victim of the crime and slow down the transition to the the post-victimization cycle and does not measure the recovery of his mental health.The present article, after briefly describing the concept of a crime arising from hatred, presents the process of development and symptoms of post-traumatic stress disorder on the body and mind of victims of violent crimes, which, in view of those injuries, distort criminal justice. And reproduces the victim.

    Keywords: hate crime, Women victims, Mental health measures, criminal justice system}
  • مهربان پارسامهر*، عاطفه عبدی نژاد
    زمینه و هدف
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین بی نظمی شهری و تجربه ی بزه دیدگی زنان شهر یزد صورت گرفته است. برای تبیین مسئله از دیدگاه های فعالیت روزمره، شیوه زندگی، آسیب شناسی اجتماعی و شرایط جرم آکبلوم استفاده گردید. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های پژوهش با روش پیمایش و از نمونه ای با حجم 336 نفر از بین زنان 15تا60 ساله ساکن در شهر یزد به شیوه نمونه گیری خوشه ایمتناسب (PPS) با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند، جمع آوری گردیده است.
    یافته ها
    یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که بین متغیر بی نظمی شهری در دو بعد اجتماعی و کالبدی رابطه مستقیم و معناداری با بزه دیدگی وجود دارد و رابطه ی بین آگاهی و شناخت با بزه دیدگی معکوس و معنادار است. همچنین متغیرهای سن، وضعیت حمل ونقل و محل سکونت نیز دارای رابطه مستقیم و ضعیفی با بزه دیدگی بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای موجود در مدل قادرند تا 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند؛ از تمامی متغیرهای واردشده در مدل رگرسیونی، سه متغیر بی نظمی شهری، آگاهی و شناخت و سن معنادار بوده و بی نظمی شهری نیز بیشترین تبیین کنندگی را داشته است و آگاهی در مرتبه دوم و سن در مرتبه سوم تاثیر است و متغیرهای وضعیت سکونت و حمل ونقل دارای تاثیر معناداری نبودند.
    کلید واژگان: امنیت اجتماعی, بزه دیدگی, بی نظمی شهری, زنان بزه دیده, مزاحمت خیابانی}
    Mehran .Parsamehr *, Atefeh Abdinejad
    Background and objectives
    The purpose of this study was to investigate the relationship between urban disorder and the victimization experience of women in Yazd. In order to explain the issue, the views of everyday activities, lifestyles, social pathology, and Ekblom's crime conditions were employed.
    Methodology
    In terms of its purpose this study is of an applied research type and in terms of its nature it is considered as a descriptive-analytic study. The research data were collected through a survey method and from a sample of 336 individuals among 15-60 year-old women living in Yazd using proportional cluster sampling method and the Cochran formula. Findings and
    results
    The results of this study indicate that there is a direct and significant relationship between urban disorder in social and physical dimensions and victimization, and the relationship between awareness and knowledge and victimization is inverse and significant. Also, variables such as age, transportation status and living place had a direct and weak relationship with victimization. The results of regression analysis showed that the variables in the model could explain up to 43% of the changes in the dependent variable; form all the variables entered in the regression model, three variables of urban disorder, awareness and knowledge, and age were significant, and urban disorder had the most explanatory effect and knowledge in the second and ages is in the third rank of effect; and the variables of the status of living place and transportation have no significant effect.
    Keywords: Social security, Victimization, Urban disorder, Victimized women, Street harassment}
  • محمدعلی حاجی ده آبادی، فاطمه باقری
    زمینه و هدف
    یافته های جرم شناختی و بزه دیده شناختی نشان می دهند که برخی افراد به دلیل خصوصیات خاص زیست شناختی، روان شناختی و اجتماعی، بیش تر از دیگران در معرض بزه دیدگی قرار دارند. زنان در این دسته جای می گیرند. مقاله حاضر تلاش می کند تا سازوکارهای سیاست جنایی تقنینی و اجرایی در خصوص حمایت از زنان بزه دیده را شناسایی کند.
    روش
    روش مقاله حاضر، توصیفی و تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات نیز از روش کتابخانه ای با استفاده از راهبردها و ابزارهای متنوعی از جمله کتب، مقالات، سایت های اینترنتی، متون چاپی نمایه شده در بانک های اطلاعاتی و دیگر منابع مرتبط موجود در کتابخانه های عمومی، تخصصی یا دیجیتال بهره گرفته شده است.
    یافته ها و
    نتایج
    نتایج پژوهش بیانگر درک ضرورت و فوریت حمایت از زنان در ساختار اجتماعی به زبانی جرم شناسانه و در قالب جلوه هایی از سیاست جنایی است. جرم انگاری افتراقی و تشدید مجازات بزهکارانی که بزه دیدگان آن ها آسیب پذیرتر از سایر افراد جامعه هستند، تشکیل و توسعه مراکز مشاوره حقوقی و قضایی، کمیسیون های جبران خسارت، پرورش قضات زن و به کارگیری آنان در امور قضایی، ایجاد مراکز درمانی، بهداشتی و تخصیص شبکه ارتباطی و آموزش زنان در خود ایمن سازی، از جمله سازوکارهای حمایت از زنان بزه دیده در سیاست جنایی افتراقی هستند.
    کلید واژگان: زنان بزه دیده, سازوکارهای حمایتی, جرم انگاری افتراقی, سیاست جنایی اجرایی}
  • رستاک عباسی، سلامه ابوالحسنی
    خشونت خانگی علیه زنان در محیط خانواده از قدیم الایام وجود داشته اما تنها چند سالی است که کشورهای مختلف جهان آن را به عنوان مسئله ی مهمی تلقی کرده و به اقداماتی به منظور رسیدگی به وضعیت بغرنج زنان قربانی سوء رفتار دست زده اند، چرا که وقوع این پدیده، ضربات جبران ناپذیری بر پیکر خانواده و فرزندان وارد می کند، تاثیرات مخربی بر زن خشونت دیده می گذارد و ارتکاب جرایم توسط بزه دیدگان آن را در اینده افزایش می دهد. از این رو به منظور مقابله با این پدیده فعالان حقوق زنان و سیاست گذاران کشورهای دنیا بر آن شدند تا با شناساندن زنان به عنوان یکی از مهمترین گروه های بزه دیدگان اسیب پذیر و نامناسب نشان دادن این پدیده در سطح جامعه و افزایش حساسیت نسبت به این موضوع، سعی در کاهش نرخ اینگونه جرایم در خانواده، اصلاح عاملان و درمان بزه دیدگان آن نمایند. در این میان پلیس از جمله نهادهای سیاست جنایی است که نقش های دو گانه ی قضایی و پیشگیری ایفا می کند. در عین حال، ساختار گسترده آن و حضور فعال در کلیه بخش های اجتماعی از جمله امتیازاتی است که اهمیت نقش دهی و نقش پذیری پلیس در پاسخ دهی به خشونت خانگی علیه بانوان را دو چندان می کند. پلیس به دلیل امکان بکارگیری قانونی و مشروع زور و حضور مستمر در سطح جامعه می تواند با در نظر گرفتن تدابیری همچون اگاهی و آموزش بانوان، تربیت افسران اموزش دیده و الحاق یک دیدگاه جنسیتی در تدوین سیاست های امنیتی نقش موثری در پیشگیری از جرایم و حمایت از زنان بزه دیده خشونت خانگی ایفا نماید
    کلید واژگان: خشونت خانگی, زنان بزه دیده, پیشگیری, پلیس, تدابیر بازدارنده, تدابیر حمایتی}
  • احمد سوری
    زمینه و هدف
    بزه دیده فردی است که از نظر جسمی و روانی یا اقتصادی یا حقوقی دچار آسیب شده است. بزه دیدگی می تواند همراه آسیب های فراوانی باشد که از آن جمله می توان به آسیب ها روان شناختی آن اشاره کرد. هدف این مطالعه، مقایسه سلامت عمومی و رتبه بندی مقیاس های آن در زنان بزه دیده جرم و افراد عادی بوده است.
    روش
    تحقیق حاضر از نظر ماهیت، جزء تحقیقات پس رویدادی یا علی – مقایسه ای است. جامعه اول آن شامل زنان بزه دیده و جامعه دوم آن زنان عادی شهر تهران بوده اند که از نمونه جامعه اول 99 نفر به صورت روش نمونه گیری در دسترس و نمونه جامعه دوم شامل 123 نفر به صورت تصادفی خوشه ایانتخاب شده و سلامت عمومی آنان از طریق پرسشنامه GHQ مورد اندازه گیری و مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد؛ اولا بین میانگین مقیاس های سلامت دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد که این تفاوت فقط در مقیاس مشکلات جسمانی معنادار نیست. به عبارت دیگر، هر چند گروه بزه دیده از نظر مشکلات جسمانی دارای میانگین بالاتری است، ولی این تفاوت معنادار نیست و ثانیا بین میانگین رتبه ای مقیاس های سلامت روان زنان بزه دیده تفاوت وجود دارد، به طوری که مشکلات ارتباط اجتماعی دارای بالاترین و افسردگی دارای پایین ترین میانگین رتبه ای است.
    نتیجه گیری
    می توان گفت به جز مقیاس مشکلات جسمانی، در سایر مقیاس ها تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد و مشکلات ارتباطی بالاترین میانگین رتبه ای در بین زنان بزه دیده به خود اختصاص داده است.
    کلید واژگان: سلامت عمومی, زنان بزه دیده, بزه دیدگان جرم, سلامت زنان بزه دیده, آثار جرم}
  • مهدی کریمی
    حقوق کیفری اصولا حقوقی غیرشخصی است، یعنی همه افراد و تابعان آن را شامل می شود و این حقوق برایشان یک سان است. اما حمایت از جنسیت زن، به دلیل تفاوت در ساختار طبیعی آفرینش او در حکم استثنا بر این اصل، در اغلب نظام های کیفری کشورها پذیرفته شده است. به نظر می رسد زن بودن متهم معیاری برای کاهش مجازات وی از جانب مراجع قضایی است که نوعی تبعیض مثبت و حمایتی را در حق وی اعمال می کنند. هم چنین در کنار عوامل زیست شناختی نظیر سن بزه دیده، که اغلب اطفال و سالمندان را آسیب پذیر می کند، جنسیت زنان نیز به منزله معیاری افزایشی در تعیین مجازات متهمان به دلیل آسیب پذیری بیش تر آنان نقش دارد، متهمانی که قربانیان خود را به دلیل شرایط و ضعف جسمی زنان از میان این قشر برمی گزینند. این پژوهش میدانی با نگرش به این فرضیه ها (در غالب نظام های حقوق کیفری کشورها به این مسئله توجه ویژه کرده است)، که زن بودن متهم افزون بر این که در کاهش مجازات وی تاثیر دارد موجب تشدید مجازات متهمان جرایم علیه زنان نیز است، در جست وجوی اندیشه قضایی حاکم بر ضرورت این حمایت ها در نظام حقوقی ایران است که به نظر می رسد در سنجش دیدگاه قضات کیفری ایران چنین حمایتی مشاهده نمی شود و چرایی آن بی شک دلایل موجهی نخواهد داشت.
    کلید واژگان: جنسیت, حمایت کیفری, زنان متهم, زنان بزه دیده, معیار افزایشی تعیین مجازات}
    Mehdi Karimi
    The criminal law is basically an impersonal law. This means that it embraces all individuals and subjects equally. However, advocacy of feminine gender on account of her different creation is regarded as an exception to this principlein the criminal systems of most of the countries. It seems that judicial authorities consider female gender as a criterion for penalty reduction in case of female accusers; in other words, this is a kind of positive and supportive discriminationfor women. In addition, besides biological factors such as the age of the victims—which make children and the elderly more vulnerable—women sexuality plays a role as an intensifying criterion in determiningfemale accusers’penalty due to their vulnerability. This issue is also raised about accusers who choose their victims from among women due to their physical weakness and condition. In most of the countries, criminal law systems pay special attention to these issues that the crime penalties of female accusers can be reduced on account of their gender while the crime penalty of accusers who victimize women is intensified at the same time due to the feminine gender of the victims. Considering these hypotheses, in this field study, we aimed at exploring judicial doctrines advocating this idea in the Iranianlegal system. The examination of the views of Iranian criminal jurists did not yield evidence in support of the abovementioned hypotheses; the reasons for which are doubtlessly unsound.
    Keywords: Gender, criminal support, female accusers, female victims, intensifying criterion of penalty determination}
  • محمد فرجی ها*، بهاره همت پور
    پژوهش حاضر به این مساله می پردازد که بازنمایی بزه دیدگی زنان در روزنامه های ایرانی با سایر گروه ها متفاوت است. از این رو، در این پژوهش محتوای اخبار بزه دیدگی زنان را در چهار روزنامه همشهری، ایران، مردم سالاری و اعتماد در فاصله زمانی 1 اردیبهشت 1388 تا 31 دی 1388 مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار دادیم. فرض بر این است که زن بودن و زنانگی از عواملی است که سبب ایجاد مساله مذکور می شود. بنابراین پرسش اساسی در این پژوهش این است که چگونه رسانه های نوشتاری، بزه دیدگی زنان را ترسیم می کنند. در این پژوهش با مرور نظریات استوارت هال، کانل و با تکیه بر نظریه فورسیچ به مطالعه نحوه بازنمایی زنان در این چهار روزنامه به شیوه کیفی پرداختیم. یافته های پژوهش نشان می دهند که زنان همواره در نقش قربانی و مردان در نقش معترض ظاهر شده اند. همچنین رسانه ها به دو صورت به بازنمایی زنانی که قربانی جرم هستند، می پردازند؛ نخست زنان بزه دیده ایده آل، که ناخواسته و نا آگاه قربانی جرم شده اند؛ مانند زنانی که سوار مسافربرهای شخصی شده اند. دوم، زنانی که خود به مکان خطرناک رفته و یا با غریبه خطرناک ارتباط داشتند. یافته های پژوهش نشان می دهند که این اخبار دیدگاه زن بزه دیده را بازنمایی نکرده اند. هم چنین لازم به ذکر است که در مطبوعات با بزه دیده همدردی نمی شود. این اخبار مردانگی را محوریت قرار داده و زنان و زنانگی را به حاشیه می رانند.
    کلید واژگان: بازنمایی, زنان بزه دیده, همشهری, اعتماد, ایران, مردم سالاری}
    Mohammad Farajiha*, Bahareh Hemmatpour
    This paper will analyze the news contents of the press to show how women’s victimization is being represented. In order to do so, a sample of four newspapers that were published during the period of April 21, 2009 and January 20, 2010, namely Hamshahri, Iran, Mardom-Salari, and Etemad were selected and studied. Since there is a difference between women victimization as opposed to other groups, the primary question we attempted to address here was how does the print media depict victimization of women? By drawing on ideas proposed by Stewart Hall and Connell, as well as Forsich’s theory, we conducted a qualitative analysis of the aforementioned four newspapers as they claimed to have been representing women’s cases of victimization. Some of the findings indicate that women have always been depicted as victims while men have been shown to be perpetrators. In addition, the press media generally adopt two approaches to represent women’s victimization: (1) the normal and unaware women who became subject to victimization and fell victim unknowingly and with no previous awareness of the danger (e.g. women who take unregistered and authorized cabs); (2) women who go to the dangerous places or have relations to dangerous strangers. The findings also suggest that such newspapers do not reflect views of the victimized women as they focus mostly on statements of defendants who attempt to place responsibility on the victimized women. It should also be noted that the press try to show that victims’ own actions leads to such crimes, rather than providing sympathy for the victims. In all such news, the focus is on masculinity while femininity is marginalized.
    Keywords: Representation, Victimized Women, Hamshahri, Etemad, Iran, Mardom Salari}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال