به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بعد فرکتالی" در نشریات گروه "زمین شناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «بعد فرکتالی» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • علی رومینا، سعید زارعی*، سید رضا منصوری، امید آزادی جو

    در دو دهه گذشته، بخش خاوری منطقه جنوب زیرپهنه فارس در کمربند کوهزایی زاگرس فعال بوده است. در این مطالعه، تغییرات نرخ لرزه خیزی بخش جنوبی زاگرس در پهنه فارس از سال 2000 تا 2021 بر پایه تغییرات فراسنج لرزه خیزی (b-value) و بعد فرکتال لرزه خیزی (D-value) با استفاده از داده های لرزه ای دستگاهی بررسی و تحلیل شده است. برای اندازه گیری فراسنج لرزه خیزی  bاز روش حداقل مربعات و برای محاسبه بعد فرکتالی زمین لرزه های رخ داده از روش انتگرال همبستگی استفاده شده است. برای تهیه نقشه های پهنه بندی نیز از روش همسایگی استفاده شده است. کاهش مقدار b در شمال خاوری نشان می دهد تنش در این بخش در حال افزایش است که می تواند نشانه ای از یک زلزله بزرگ در آینده باشد. تغییرات مکانی b نشان می دهد بخش شمال خاوری در مقایسه با بخش جنوب باختری کمتر در فشار است. با توجه به اینکه ضریب همبستگی حدود 78/0- است؛ لذا میزان احتمال رخداد زمین لرزه های بزرگ روی گسل هایی با مساحت زیاد افزایش می یابد. با توجه به نقشه های پهنه بندی و شناسایی مناطق با تنش زیاد در محدوده مطالعاتی، بخش های شمالی گسل MFF و گسل برازجان و مناطق اطراف شهرهای جم و فراشبند و در مراحل بعد، خورموج مناطق احتمالی رخداد زمین لرزه آتی معرفی می شوند. این نتایج نشان می دهد این رویکرد می تواند ابزاری مفید برای ارزیابی توزیع توان لرزه ای در مناطق فعال لرزه زمین ساختی باشد.

    کلید واژگان: زاگرس, فراسنج لرزه خیزی, b-value, بعد فرکتالی
    Ali Roumina, Saeed Zarei *, Seyyed Reza Mansouri, Omid Azadijou

    During the last two decades, the south part of seismotectonic zone of Zagros (Fars) was active. The Zagros seismotectonic belt consists of a series of fault-related folds that within their evolution, seismic areas and hydrocarbon reservoirs formed. Although the characteristics of Zagros are well known, the distribution of active deformations, style of fault-related folds, and its seismotectonic behavior are among the features that require further investigation.    In this study, changes in seismic rate based on changes in seismic parameter (b-value) and fractal dimension of seismicity (D-value) have been investigated using instrumental seismic data in the period of 2000 to 2021. Total amount of b-value and D-value were calculated by the least square’s method and the correlation integral method, respectively. The map of these parameters was plotted by interpolation method.    Frequency-magnitude distribution power law (logN=a–bM) relates the cumulative number of earthquakes (N) to their magnitude (M). This ratio is frequently used in seismic studies. In this relationship, a-value describes the productivity and b-value characterizes relative size distribution of earthquakes. Most b-value studies associate the seismicity parameter with the physical properties of a particular zone.    Since the introduction of fractal in 1976, the fractal concept has covered a wide range of pure mathematics and many experimental aspects of engineering. It has found a comprehensive concept. We analyzed seismicity using the IIEES and IRSC catalog. Decreasing the b-value in the northeastern of study area indicates that stress is increasing, which may signal a future sizable earthquake. The spatial variation of b-value suggests that the SW segment is less stressed compared to the NE segment.Considering that the correlation coefficient is about -0.78, the probability of occurrence of large earthquakes on large area faults increases. The zoning map parameter b-value to D-value ratio found valuable information on the invariance property of the seismic variation scale in the area. These results suggest that this approach can be used as a useful tool to evaluate seismic power distribution on active seismotectonic regions.    According to the zoning maps and the identification of high stress zone in the study area, the north parts of MFF, around Jam and Farashband and in the later stages, Khormuj will be the main candidate areas for future earthquakes. The seismicity pattern analyzed does hold the key to understand the seismotectonics of the region.

    Keywords: Zagros, seismic parameters, b-value, Fractal dimension
  • میثاق میرزایی، احمد ادیب*، پیمان افضل، اسماعیل رحیمی، قدرت الله محمدی
    کانسار آهن جلال آباد در 38 کیلومتری شمال غربی شهرستان زرند با حدود 200 میلیون تن ذخیره سنگ آهن با عیار متوسط 2/46 درصدآهن، 98/0درصد گوگرد و 07/0درصد فسفر یکی از هفت کانسار مهم آهن در ایران مرکزی می باشد. سنگهای معدنی این محدوده شامل سنگ آهن پر عیار اکسیده کم گوگرد، سنگ آهن پر عیار مگنتیتی گوگرد دار و سنگ آهن کم عیار مگنتیتی سیلیس دار می باشد. جدایش زون های کانه زایی بر اساس گستردگی کانه و باطله زمین شناختی برای برنامه ریزی تولید و عملیات حفاری در معادن حایز اهمیت است. هدف اصلی این پژوهش جدایش و تفکیک زون های معدنی بر پایه فراوانی و گسترش فصایی کانه و باطله معدنی با استفاده از روش مدلسازی فرکتالی در کانسار است. مدل فرکتالی عیار-حجم (C-V) برای عناصر آهن، گوگرد و فسفر ، نشان داد که مناطق کانی سازی اصلی معدنی دارای محدوده بهینه عیاری برای این عناصر به ترتیب Fe ≥ 51، S ≤0.7 و P ≤0.4 درصد است که با زون های چهارم و پنجم جامعه های بدست آمده از مدل بلوکی آهن به عنوان کانه اصلی در ارتباط هستند. باطله های زمین شناسی نیز زون های اول و دوم را تشکیل می دهند و برای زون سوم نیز می توان بر اساس تغییرات اقتصادی مرتبط با زمان و شرایط بازار تصمیمات بهینه اتخاذ نمود.
    کلید واژگان: کانه, باطله زمین شناسی, مدل فرکتالی, عیار حجم, جلال آباد
    Misagh Mirzaei, Ahmad Adib *, Peyman Afzal, Esmaeil Rahemi, Ghodratolah Mohammadi
    Jalal Abad iron deposit is located in 38 km northwest of Zarand city with about 200 million tons of iron ore reserves with an average grade of 46.2% iron, 0.98%, sulfur and 0.07% phosphorus. It is one of the seven important iron deposits of central Iran. The rock types of this area include low-sulfur oxide high-grade iron ore, sulfur-containing high-grade iron ores and low-grade silicate magnetite iron ores. Separation of mineralized zones based on the extent of ore and geological gangues is important for mine planning and drilling operation in mines. The main purpose of this study is the separation of mineralized zones based on the frequency and spatial expansion of mineral ores and gangues using fractal modeling in the deposit. The concentration-volume (C-V) fractal model was used for iron, sulfur and phosphorus in this deposit. These results showed that the main mineralized zones have a grading range as Fe ≥ 51, S ≤0.7 and P ≤0.4%. The fourth and fifth populations obtained by the iron block model are related as the main ores. Gangues and weakly mineralized zones also indicated at the first and second zones. Finally, optimal decisions can be made based on economic changes related to time and market conditions, for the third zone.
    Keywords: Ore, Gangues, Fractal model, Concentration-volume, Jalal Abad
  • ونوس تاثیری، محسن پورکرمانی*، علی سربی، محمود الماسیان، مهران آرین

    تحلیل فرکتالی زمین لرزه ها و خط و اره ها و آبراهه ها ابزاری کاربردی جهت ارزیابی فعالیت زمین ساختی هستند. به کمک تحلیل فرکتالی می توان بلوغ ساختاری و پویایی زمین ساختی را ارزیابی کرد. در این پژوهش، با استفاده از تحلیل فرکتالی و بهره گیری از روش جعبه شمارو مطالعات صحرایی به بررسی و مقایسه ابعاد فرکتالی اندازه گیری شده برای شبکه طراحی شده استان البرز پرداخته شد. این شبکه بندی شامل 65 مربع با طول ضلع 5/12 کیلومتر است که ابعاد فرکتالی زمین لرزه ها و خط واره ها و آبراهه های همه آن ها، جداگانه، محاسبه شد. نتایج تحلیل فرکتالی خط واره ها و شبکه آبراهه ها بیانگر فعالیت ساختاری بالا پیرامون گسل های الموت، مشا، شمال تهران، و طالقان در بخش شمالی و گسل های ایپک و اشتهارد در بخش جنوبی منطقه مورد مطالعه بود. علاوه بر آن، با توجه به گوناگونی سنگ شناسی در گستره مورد مطالعه، تحلیل فرکتالی زمین لرزه ها نیز انجام گرفت. پهنه های 54، 55، 45، 46 از فعالیت زمین ساختی بالایی برخوردارند که این نتایج تنها در تحلیل فرکتالی زمین لرزه ها خود را نمایان ساخت. به طور کلی به نظر می رسد فعالیت زمین ساختی در استان البرز به شدت متاثر از فعالیت های گسل های اصلی و البته حضور گسل های فرعی و پنهان (جنوب استان البرز) در منطقه است که در آنالیز ابعاد فرکتالی زمین لرزه ها محرز شد.

    کلید واژگان: تحلیل فرکتالی, جعبه شمار, زمین لرزه, بلوغ ساختاری, استان البرز
    Venus Tasiri, Mohsen Pourkermani*, Ali Sorbi, Mahmoud Almasian, Mehran Arian

    Fractal analysis of earthquakes, lineages and waterways are considered as one of the practical tools to evaluate tectonic activity. With the help of fractal analysis, structural maturity and tectonic dynamics can be evaluated. In this research, using fractal analysis and box counting method and fild studies, the measured fractal dimensions for the designed network of Alborz province were studied and compared. This network consists of 65 square meters with a side length of 12.5 km, for which the fractal dimensions of earthquakes, lines and waterways were calculated separately for all of them. The results of fractal analysis of lineages and network of waterways show high structural activity around Alamut, Mosha, north of Tehran and Taleghan faults located in the northern part and Ipak and Eshtehard faults in the southern part of the study area. In addition, due to the diversity of lithology in the study area, fractal analysis of earthquakes was performed and areas 54, 55, 45 and 46 have high tectonic activity, which these results only in the fractal analysis of earthquakes. Showed. In general, it seems that tectonic activity in Alborz province is strongly affected by the activities of major faults and, of course, the presence of sub-hidden faults (south of Alborz province) in the region, which was found in the analysis of fractal dimensions of earthquakes.

    Keywords: Fractal analysis, box counting, earthquake, structural maturity, Alborz province
  • زهرا محمدی اصل، عبدالله سعیدی، مهران آرین، علی سلگی، طاهر فرهادی نژاد

    در این پژوهش به منظور مطالعات اکتشافات ناحیه ای از روش فرکتالی عیار–تعداد استفاده شده است و آنومالی های عناصر مس، سرب و روی بررسی شد. به این منظور 800 نمونه از رسوبات آبراهه ای، برگه های زمین شناسی 1:100000 کهک و آران مورد استفاده قرار گرفت و نقشه آنومالی های این عناصر رسم شد. نتایج حاصل نشان می دهد، که مناطق دارای آنومالی های شدید مس در بخش های شمالی، مرکزی، جنوبی و باختر منطقه گسترش دارند، شدیدترین آنومالی های سرب در بخش باختر منطقه جای گرفته است. آنومالی های شدید به دست آمده عنصر روی در بخش های مرکز، جنوب و باختر منطقه جای گرفته اند. این آنومالی ها بر واحدهای سنگ شناسی گدازه های آندزیتی- بازالتی، برش های ولکانیکی، توف ها، داسیت ها و توده های کوچک مقیاس کوارتزهای دیوریتی و کوارتزهای مونزونیتی منطبق هستند. نقشه به دست آمده از ترکیب نقشه آنومالی ها و گسله های منطقه نشان می دهد که آنومالی ها در پهنه گسله ها و نقاط برخورد گسله ها دارای غلظت بیشتری هستند و گسله ها نقش اساسی در کانی زایی دارند.

    کلید واژگان: روش فرکتالی, ژیوشیمیایی, عیار-تعداد, کانی زایی, گسل ها
    Mohammadyasl Z, Saidi A*, Arian M, Solgi, Farhadinejud T.

    In this study, the concentration-number fractal method was used for regional exploration studies, and determining the anomalies of copper, lead and zinc elements. For this purpose, 800 samples of stream sediments were selected from the rivers in the area (i.e. from Kahak and Aran geological maps, 1: 100,000 sheets) and then the anomalies of these elements were mapped. The results show that strong copper anomalies are observed in the northern, central, southern and western parts of the area and the highest lead anomalies are located in the western part of the area. Strong anomalies of the zinc element are located in the central, southern and western parts of the region. These anomalies coincide with the lithological units of andesitic- basalt lava, volcanic breccia, tuffs, dacites, small scale masses of quartz -diorite, and small-scale masses of quartz-monzonite. The obtained map from combining anomalies and faults map reveals that the anomalies are mostly concentrated in fault zones and fault intersection points in the area and faults play a fundamental role in ore mineralization.

    Keywords: Fractal method, Geochemical, Concentration-Number, Mineralization, Faults
  • سید مرتضی موسوی، راضیه عباس پور، محمود رضا هیهات
    پهنه ی فعال گسله شتری (در پایانه ی شمالی گسل نایبند)، دارای سازوکار معکوس با مولفه ی امتدادلغز راستگرد است. مطالعه تصاویر ماهواره ای، عدم یکپارچگی گسل و قطعه- قطعه بودن آن را نشان می دهد. در این پژوهش، قطعه بندی گسل براساس ناپیوستگی هندسی انجام و دو قطعه ی شمالی(امتدادN40W) و جنوبی(امتداد N20W) معرفی گردید که کلیه قطعات سازوکار معکوس با مولفه ی امتدادلغز راستگرد دارند. در میزان ارزیابی فعالیت گسل، با تکیه بر ابعاد فرکتالی زمین لرزه ها (Ds= 1/60, DN=1/73) و شکستگی ها (Ds=0/43, DN=0/68)، و شاخصه های ریخت زمین ساختی از قبیل شاخص شیب رودخانه(SLs=1703/27 , SLN=1526/7)، سینوسیته ی کانال رودخانه (SS=1/24 , SN=1/27)، سینوسیته ی پیشانی کوهستان (Smfs=1/1 , SmfN=1/07) ، نسبت V(Vs=0/7 , VN=0/9) و داده های ساختاری و لرزه ای، قطعه جنوبی به عنوان فعال ترین بخش معرفی می شود. بیش ترین فراوانی زلزله های ثبت شده و بزرگترین زلزله دستگاهی ثبت شده با بزرگای 4/7 ریشتر مربوط به قطعه ی جنوبی است، که نشان دهنده ی پتانسیل بالای لرزه خیزی گسل در این قطعه می باشد.
    کلید واژگان: پهنه ی راندگی شتری, تحلیل فرکتالی, تحلیل ریخت زمین ساختی, قطعه بندی گسلی, لرزه خیزی
    Moussavi SM, Abbaspour R, Heyhat MR
    Shotori active fault zone (in the northern end of Nayband fault) has a dextral strike-slip mechanism with a revers component. Landsat image studies show that this fault is uncontinuous and segmented. In this research, based on fault geometric discontinuity, two segments, were determined on both the northern (with trend of N40w) and southern segments (with trend of N20w). Both of them are reverse with a right lateral slip movement component. The southern segment is the most active segment, based on fractal earthquake and fractal fractures (Ds= 1/60, DN=1/73) and earthquakes (Ds=0/43, DN=0/68) morphotectonic parameters such as river slope indicator (SLs=1703/27,SLN=1526/7), sinuosity river channel (SS=1/24,SN=1/27), the V ratio (Vs=0/7,VN=0/9) and structural and seismic data. The most frequent recorded earthquakes and the biggest registered earthquake with a magnitude of 7.4 on the Richter scale have taken place in the southern segment. This indicates a high potential of seismic activity on this segment of the Shotori fault.
    Keywords: Shotori fault zone, Fractal geometry, Geomorphic, Fault segmentation, Seismicity
  • پیوند حیدرنژاد صنمی*، علی نجاتی کلاته
    استان آذربایجان شرقی از نظر زمین گرمایی بسیار حائز اهمیت است. چشمه های آب گرم زیادی در این منطقه وجود دارد و از مشخصه های زمین شناسی مهم این منطقه وجود قله ی آتشفشانی سهند و گسل تبریز است. آنالیز طیفی داده های مغناطیس هوابرد جهت تخمین عمق کوری می تواند اطلاعات ارزشمندی از توزیع دمایی ناحیه ای و تمرکز انرژی زمین گرمایی در سطح فراهم نماید. ایده ی استفاده از داده های مغناطیس هوابرد به منظور تخمین عمق کوری امری نو نیست و تا کنون تحقیقات زیادی در این زمینه صورت پذیرفته است. در این تحقیق هدف ما بررسی و مقایسه روش های معمول تخمین عمق کوری با روش طیف - دی فرکتال شده است. تخمین پارامتر فرکتالی، عمق بالا ی بی هنجاری های مغناطیسی ،عمق کف بی هنجاری های مغناطیسی (عمق کوری)، گرادیان حرارتی و جریان حرارتی در منطقه ی مورد مطالعه از اهداف این تحقیق است. برای تحقق این مهم از روش جدیدی تحت عنوان آنالیز طیف دی-فرکتال شده ی توان بهره خواهیم برد. با استفاده از روش طیف دی-فرکتال شده توزیع مغناطیدگی در سنگ های پوسته فرکتالی در نظر گرفته می شود و امر سبب بهبود تخمین عمق بالا و کف بی هنجاری های مغناطیسی در سنگ های پوسته می شود. در این روش با در نظر گرفتن ارتباط ریاضی بین طیف توان مغناطیسی تصادفی و طیف توان مشاهده ای، اثر فرکتالی را از روی طیف توان مشاهده ای حذف کرده و سپس با استفاده از روش مدل سازی پیشرو به تخمین عمق بالا و کف بی هنجاری های مغناطیسی طیف توان دی- فرکتال شده خواهیم پرداخت. این روش بر روی داده های مغناطیس هوابرد استان آذربایجان شرقی- ایران اعمال شد و عمق بالا بین 5/2 و 8/3 کیلومتر، عمق کف مابین 8/9 و 8/16 کیلومتر و پارامتر فرکتالی مابین 6/1 تا 3 تخمین زده شد. سپس با استفاده از این نتایج نقشه های گرادیان و جریان حرارتی در منطقه تهیه و مناطق مستعد منابع زمین گرمایی شناسایی معرفی شد.
    کلید واژگان: پارامتر فرکتالی, مغناطیس هوابرد, منابع زمین گرمایی, طیف توان, آذربایجان شرقی
    Peyvand Heidarnejad Sanami*, Ali Nejati Kalate
     
    Summary
    The East Azarbaijan geothermal area is located in northwest of Iran, which hosts several hot springs. It is situated mostly around the Sabalan and Sahand mountains. The Sabalan and Sahand geothermal area is now under investigation for the geothermal electric power generation. It is characterized by high thermal gradient and high heat flow. In this study, our aim is to determine the fractal parameter and top and bottom depths of the magnetic sources. A modified spectral analysis technique named “de-fractal spectral depth method” is developed and used to
    estimate the top and bottom depths of the magnetized layer. A mathematical relationship is used between the observed power spectrum (due to fractal magnetization) and an equivalent random magnetization power spectrum. The de-fractal approach removes the effect of fractal magnetization from the observed power spectrum, and estimates the parameters of the depth to top and depth to bottom of the magnetized layer using iterative forward modelling of the power spectrum. This approach is applied to the aeromagnetic data of the East Azarbaijan Province. The obtained results indicated variable magnetic bottom depths ranging from 9.8 km to about 16.8 km. In addition, the fractal parameter was found to vary from 1.6 to 3 within the study area.
    Introduction
    The interpretation of potential fields is generally carried out in the frequency domain due to (1) simplicity in the implementation of signal processing tools, and (2) easy and concise characterization of potential field signals caused by a large variety of source models. In the frequency domain, the geophysical source parameters such as density have been assumed as uncorrelated distribution. To the contrary, source distribution of the physical parameters is correlated following the scaling or fractal laws. Fractal source distributions have power spectra proportional to , where k is the wave number (i.e. length of the wave vector) and β denotes the respective fractal parameter. This has been discovered by the detailed analysis of the densities
    and susceptibilities of several borehole data around the world including the German continental deep drilling program in southeastern Germany. The fractal parameter reflects the proportion of long and short wavelength variations of a signal. The higher the value of the fractal parameter, the stronger is the relative intensity of the long wavelength variations of the signal. The main objective of the current work is to develop an algorithm for estimation of the fractal parameter using a defractal spectral analysis of the aeromagnetic data from the study area in order to determine the bottom depths of magnetic sources. This approach for analysis of magnetic data assumes that the observed power spectrum is equivalent to the random magnetization model multiplied by the effect of fractal magnetization. It is believed that the de-fractal method can reduce the ambiguity related to the selection of fractal parameter to provide an estimate of bottom depths of magnetic sources more reasonable than the estimates using conventional methods. However, the ability of the de-fractal method has not been verified so much in practical exploration applications. Hence, in this work, an attempt has been made to use this approach to remove the effect of fractal magnetization from the power spectrum of real magnetic data to have a reasonable depth estimate of magnetic sources.
    Methodology and Approaches
    In the last four decades, variations on several methods have been proposed and applied for estimation of the bottom depths (zb) of magnetic sources using azimuthally averaged Fourier spectra of magnetic anomalies. The mathematical formulae of these methods are based on assumptions of flat layers with particular distributions of magnetization, namely: 1) random (uncorrelated) magnetization models or 2) self-similar (fractal) magnetization model. The idea of using models with fractal magnetization distribution comes from the concept of self-similarity. The de-fractal method is based on the assumption that the observed power spectrum is adequately represented by a simplification of the fractal magnetization power spectrum where the magnetization in the x and y directions is fractal and is constant in the z direction. In this case, the observed power spectrum is equivalent to the result of power spectral density of the random magnetization model multiplied by k-α. Having removed the fractal effect, one can treat the resulting de-fractal power spectrum as though it was the power spectrum of a random magnetization model. The present approach can be considered as a correction to the power spectrum of the magnetic field for the fractal distribution of magnetization.
    Results and Conclusions
    In this work, we have determined the bottom depths to magnetic sources using de-fractal spectral analysis method. This method applies a transformation to the observed magnetic field based on an estimated fractal parameter such that the power spectrum resembles the power spectrum that would be generated by a random magnetization distribution. The advantages of this method are that the range of the feasible de-fractal parameters can be estimated, and the bottom depths of the magnetic sources or anomalies are obtained based on simultaneously estimating the depth values from the centroid method and visual inspection of the forward modeling of the spectral peak. The method has been applied to 50% overlapping 11 blocks having 100 * 100 square km dimensions of aeromagnetic data in Ardabil area. As a result, the fractal parameter has been determined between 1.6 and 3 The obtained results also indicate that the bottom depths of
    sources of the magnetic anomalies vary from 9.8 km to about 16.8 km.
    Keywords: Fractal parameter, Aeromagnetic data, Geothermal resources, Power spectrum, De-fractal Power Spectra, East Azarbaijan
  • معصومه نبی لو، مهران آرین، پیمان افضل، احمد ادیب، احمد کاظمی مهرنیا*

    مدل های چند فرکتالی به عنوان ابزارهایی موثر برای تفکیک واحدهای زمین شناسی و نواحی کانه زایی از زمینه در سال های اخیر استفاده شده است. در این مطالعه، مدل فرکتالی عیار- فاصله از ساختارهای گسلی اصلی (C-DMF) ارایه و توزیع معادن آهن شناخته شده در منطقه بافق برای یافتن سیمای کانه زایی آهن با توجه به فاصله از گسل های پی سنگی، گسل های سطحی و درزه های اصلی بر اساس اطلاعات دورسنجی، ژئوفیزیک هوابردی و پیمایش های صحرایی طبقه بندی شد. طبقه-بندی کانه زایی آهن بر اساس مدل C-DMF در دو برگه زمین شناسی 1:100،000 بهاباد و اسفوردی نشان می دهد که کانه زایی اصلی آهن ارتباط قوی با فاصله از گسل های پی سنگی و اصلی دارد. بر این اساس فاصله کانه زایی آهن در حد آستانه عیاری میان 55% تا 60% در این منطقه کمتر از یک کیلومترنسبت به گسل های پی-سنگی است. درحالی که چنین فاصله ای برای درزه های اصلی در همین حد آستانه عیاری در حد فاصل میان 1778 تا2344 متر و برای گسل های زمین شناسی 1:100،000 برگه های بهاباد و اسفوردی، در دو حد آستانه عیاری میان 43 % تا 60% در حد فاصل میان 3162 تا 4365 متر می باشد. بنابراین این موضوع، نشان-دهنده یک ارتباط مثبت بین کانه زایی آهن و گسل های پی سنگی می باشد. به بیان دیگر شواهد همجواری کانه زایی پر عیارآهن پرکامبرین با گسل های پی سنگی، دال بر رویدادهای تکتونیکی همزمان با کافت است. در انتها لازم به ذکر است که مدل فرکتالی C-DMF ارائه شده در این تحقیق، می تواند کلیدی برای اکتشاف ذخایر معدنی ماگمایی و هیدروترمال باشد.
    کلیدواژه ها

    عنوان مقاله [English]

    نویسندگان [English]

    1department of geology، fundamental sciences، Science and Research Branch، Azad university ، tehran، Iran
    23Department of Mining Engineering، South Tehran Branch، Islamic Azad University، Tehran، Iran
    3Department of oil Engineering، South Tehran Branch، Islamic Azad University، Tehran، Iran
    4Assistant Professor، Fundamental science، Mahallat branch Islamic Azad University، Tehran، Iran
    چکیده [English]
    .
    کلیدواژه ها [English]

    کلید واژگان: مدل فرکتالی, عیار, فاصله از گسل, کانه زایی آهن, اسفوردی

    The multifractal modelling is an effective approach for separation of geological
    and mineralized zones from the background. Following cases are addressed
    in this study; Concentration-Distance to Major Fault structures (C-DMF) fractal model
    and distribution of the known Fe indices/mines in the Bafgh area to distinguish the Fe
    mineralization based on their distance to basement faults, surface faults and master
    joints, using remote sensing information, airborne geophysics information and field
    surveys. Application of the C-DMF model for the classification of Fe mineralization
    in the Esfordi and Behabad 1: 100,000 sheets reveals that the main Fe mineralizations
    have a strong correlation with their distance to the major and basement faults.
    Accordingly, the distances of Fe mineralization that has the grades upper than 55% in
    this area )43%≤S≤60%), are lower than 1 km related to basement faults, while such
    distance for this threshold is 2344

    Keywords: Multifractal model, Concentration, Distance to Major Fault (C, DMF), Iron (Fe) mineralization, Esfordi, Bafgh
  • حسین حاجی علی بیگی*، مهناز ندایی، بابک سامانی، وحید ارامشیان
    منطقه مطالعاتی این پژوهش در نزدیکی شهر تفت، واقع در 35 کیلومتری غرب و جنوب غرب شهر یزد، و در استان یزد واقع شده است. سیستم گسلی تفت مشتمل بر سه پهنه گسلی اصلی، تفت-هامانه، زردشتی و میل سفید می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش مربع شمار الگوی گسلش این منطقه به لحاظ هندسه فرکتالی و چگالی فرکتالی مورد بررسی قرار گرفت. پهنه گسلی میل سفید و تفت-هامانه شباهت ساختاری زیادی دارند. پهنه گسلی زردشتی با بعد فرکتالی زیاد دارای گستره سطحی زیاد و بلوغ کمتر، و پهنه گسلی میل سفید دارای انشعابات کمتر و بالغ است. پهنه گسلی تفت-هامانه بالغ و رشد نسبی گسل بطور هم اندازه می باشد. پهنه گسلی زردشتی در حال رشد بوده و در مراحل نابالغ بسر می برد. قرارگیری پهنه گسلی زردشتی در مجاورت ایران مرکزی و مقادیر بعد و چگالی فرکتالی محاسبه شده آن، موید رشد و وجود انشعابات متعدد برای این پهنه گسلی است، به نظر می رسد که تغییرشکل در حال مهاجرت به سمت لبه جنوب شرق منطقه مطالعاتی در مجاورت ایران مرکزی می تواند ناشی از عملکرد آن باشد. این شرایط ژئودینامیکی به لحاظ کاربردی بسیار اهمیت داشته و ضروری است که در تحلیل های سایزموتکتونیکی، ساختاری و تقسیم بندی استرین منطقه تفت مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: هندسه فرکتالی, چگالی فرکتالی, سیتم گسلی, تفت, استان یزد
  • انیس‎سادات خلیفه سلطانی *، سیداحمد علوی، محمدرضا قاسمی
    تحلیل فرکتالی آبراهه ها و شکستگی ها ابزار سودمندی در راستای تعیین بلوغ ساختاری یک گستره است. این پژوهش به کمک هندسه فرکتالی، به بررسی و مقایسه ابعاد فرکتالی شکستگی ها و آبراهه ها در بخش جنوب باختری لنجان می پردازد و پس از تعیین پویاترین بخش این گستره، نقش ساختارهای زمین شناسی را در این امر بررسی می کند. در تحلیل فرکتالی شکستگی ها و آبراهه ها از روش مربع شمار استفاده شده است، بدین منظور چهار بخش A، B، C و D در گستره با تراکم ساختاری بالا شناسایی شده، و ابعاد فرکتالی آبراهه ها و شکستگی ها در این چهار بخش محاسبه و سپس با یکدیگر مقایسه شده است. نتایج تحلیل فرکتالی شکستگی ها بخش B را به عنوان پویاترین بخش گستره معرفی می کند، در حالی که نتایج تحلیل فرکتالی آبراهه ها فعالیت زمین ساختی را در بخش A بیشتر نشان می دهد، ولی با توجه به بیشتر بودن تعداد زمین لرزه ها و تراکم بالای شکستگی ها در بخش B، می توان این بخش را پویاترین بخش گستره مورد مطالعه دانست و پاسخ مغایرت نتایج ابعاد فرکتالی آبراهه ها با نتایج ابعاد فرکتالی شکستگی ها را در گوناگونی سنگ‎شناسی این بخش از گستره یافت. بررسی های ساختاری انجام شده در گستره نشان از وجود یک پهنه ترافشارشی راست بر در گستره مورد مطالعه دارد، که این پهنه ترافشارشی سبب برخاستگی زمین ساختی بخش B و ایجاد گل ساخت مثبت در این بخش از گستره شده است. بنابراین افزایش فعالیت زمین ساختی بخش B به دلیل شکل گیری گل ساخت مثبت و برخاستگی زمین ساختی حاصل از آن است.
    کلید واژگان: بعد فرکتالی, بررسی ساختاری, پهنه ترافشارشی راست بر, گل ساخت مثبت, لنجان, اصفهان
    A. S. Khalifeh Soltani *, S. A. Alavi, M. R. Ghassemi
    Fractal analysis of drainages and fractures is a useful tool to determine the maturity structure of a region. With the help of fractal geometry, this study investigates the fractal dimension of drainages and fractures in the southwestern part of Lenjan, and examines the role of geological structures after determining the most active part of region. In order for fractal analysis of fractures and drainages, box-counting method has been used. To achieve this, four parts A, B, C and D of high structural density were first detected in the region, and the fractal dimensions of drainages and fractures were then calculated and compared. Results of fractal analysis of fractures suggest that sector B is the most active part of the region, while fractal analysis of drainages indicates greater tectonic activity in sector A. The larger number of earthquakes and higher density of fractures in sector B, however, could indicate it as the most active part of the study area. Therefore, contradicts in different results obtained from the fractal dimension analysis of fractures and drainages can be explained by the varieties in lithology. The structural studies indicate the existence of a dextral transpression zone in the study area. The dextral transpression zone resulted in uplift of sector B by development of positive flower structures in this part of the region. Therefore, increased tectonic activity in part B is due to formation of positive flower structures and consequent tectonic uplift.
    Keywords: Fractal dimension, Structural analysis, Dextral transpression zone, Positive flower structure, Lenjan, Isfahan
  • محمد نخعی، مجید الطافی دادگر
    محیط متخلخل مانند آبخوان آب زیرزمینی و یا مخازن گاز و نفت دارای ناهنگنی های زیادی هستند، مدلسازی جریان و انتقال در چنین محیط هایی بستگی به بررسی دقیق خواص محیط متخلخل دارد. در این تحقیق نفوذپذیری محیط متخلخل فرکتالی با استفاده از روش مونته کارلو شبیه سازی و تخمین زده شده است. بدین منظور با استفاده از نتایج و اندازه گیری های مطالعات قبلی برروی چند نمونه ماسه سنگ مانند تخلخل، بعد فرکتالی، حد بالایی خاصیت فرکتالی و نفوذپذیری ذاتی، با استفاده مدل احتمالاتی مونته کارلو یک سری اعداد تصادفی و رندوم بین 0 تا 1 تولید و اندازه قطر منافذ تعیین گردید. نهایتا مقدار نفوذپذیری برای نمونه های ماسه سنگ شبیه سازی و با مقادیر اندازه گیری شده مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که مدل شبیه سازی مونته کارلو بدون نیاز به ضرایب تجربی، گسسته سازی مکانی و تنها با تعیین چند پارامتر مورد نیاز در آزمایشگاه، بخوبی قادر به شبیه سازی نفوذپذیری محیط متخلخل فرکتالی می باشد.
    مقادیر اندازه گیری شده نفوذپذیری و محاسبه شده با همبستگی 83 درصد بر هم منطبق می باشند.
    کلید واژگان: محیط متخلخل, نفوذپذیری ذاتی, مونت کارلو, بعد فرکتالی
    Mohammad Nakhaei, Majid Altai Dadgar
    Porous media such as groundwater aquifers, oil and gas reservoirs have a large amount of heterogeneity. Modeling of flow and transport in such environments is based on a survey of the properties of porous media. In this paper, fractal permeability of porous media has been estimated using the Monte Carlo simulation. Using the results of previous studies and measurements on several sandstone samples, such as porosity, fractal dimension, fractal property and intrinsic permeability, using a Monte Carlo probabilistic model and a set of random numbers between 0 and 1 and pore diameter measurement, the sandstone permeability was determined. Finally the simulated and measured values of samples sandstone permeability were compared. Monte Carlo simulation results show that without any need for empirical coefficients, domain discretization with only a few laboratories measured parameters one can reasonably determine the fractal permeability of porous media. Measured and calculated permeability correlations are matched 83 percent.
    Keywords: Porous media, Permeability, Monte Carlo, Fractal dimension
  • مریم سادات میرعابدینی*، مریم آق آتابای
    زمین لرزه بلده-کجور که از بزرگ ترین زمین لرزه های صد سال اخیر نزدیک به تهران محسوب می شود، در خرداد 1383 در دامنه شمالی البرز روی داده است. در این پژوهش تغییرات مکانی پارامترهای فرکتالی برای بررسی الگوی لرزه خیزی منطقه بررسی شده است. به منظور ترسیم نقشه های تغییرات مکانی، ابعاد فرکتالی مکانی روکانون زمین لرزه ها (De)، توزیع زمانی رویداد آن ها (Dt) و b-value قبل و بعد از شوک اصلی محاسبه شد. نتایج نشان داد که پیش از زمین لرزه بلده-کجور مقدار این پارامترها در بخش خاوری روکانون اندک است. به نظر می رسد کم بودن این پارامترها پیش از زمین لرزه بلده-کجور به دلیل وجود خوشه های زمین لرزه ای بزرگ تر از پس زمینه و نیز زمین لرزه های کوچک تر پس از آن باشد. در محدوده اطراف روکانون زمین لرزه کاهش میزان لرزه خیزی (آرامش لرزه ای) مشاهده می شود. بعد از زمین لرزه مقدار پارامتر b-value و Dt در محدوده روکانون و بخش باختری اندک است. کم بودن این پارامترها بعد از زمین لرزه به دلیل تاثیر خوشه پس لرزه ها و آزاد شدن تنش در زمان زمین لرزه و در توالی پس لرزه ها است. در نقشه لرزشی زمین لرزه نیز زیاد بودن شدت زمین لرزه در این بخش مشاهده می شود. مقدار De بعد از رویداد شوک اصلی هم چنان زیاد است. کم بودن b-value و زیاد بودن De سطح بالایی از فعالیت لرزه خیزی را در منطقه نشان می دهد. در مجموع نتایج این تحقیق نشان می دهد که پارامتر های فرکتالی به خوشه بندی مکانی و زمانی زمین-لرزه ها بسیار حساس هستند و از آن ها می توان به عنوان ابزار پژوهش های پیش نشان گرهای لرزه ای زمین لرزه های بزرگ استفاده کرد.
    کلید واژگان: پارامترهای فرکتالی, بلده, کجور, البرز مرکزی, خوشه پس لرزه, آرامش لرزه ای
    Mirabedini *, Agh, Ataby M
    Baladeh-Kojour earthquake of May 28th, 2004 is one of the largest earthquakes in vicinity of Tehran, occurred in the northern part of the Alborz range. In this research, spatial variation of fractal parameters has been studied to estimate the seismic pattern of the study area. In order to draw the spatial variation maps, b-value, correlation dimension of epicentral and temporal distribution of earthquakes, De and Dt have been calculated for the data sets of before and after the mainshock, separately. The results show that before the earthquake, these parameters have low values in the eastern side of the mainshock epicenter. It seems that these low values before the earthquake may arise due to clusters of events with larger magnitude and small events after it. Seismic rate has decreased in the surroundings of the mainshock (seismic quiescence). After the mainshock, the lowest values of b-value and Dt is seen in the epicentral and western part of the mainshock. These low values are due to aftershock clustering and stress release, took placed just after the mainshock and during the aftershock sequence. Intensity increasing is observed in the shake map of earthquake. The De parameter is low after the mainshock occurrence. Low b-value and high De indicate high level of seismic activity in the region. The obtained results show the fractal parameters sensitivity to spatial and temporal clustering of earthquakes. Therefore, these parameters can be used as an indicator for seismic precursory patterns of major earthquakes.
    Keywords: Fractal Parameters, Baladeh, Kojour, Cetral Alborz, Aftershock Cluster, Seismic Quiescence
  • مهدی سعیدیان، ناصر حافظی مقدس، رمضان رمضانی اومالی
    در این تحقیق گسل های فعال محدوده سد شهید رجایی ساری به شعاع 100 کیلومتر بر مبنای بعد فرکتالی گسلش و زمین لرزهو همچنین ارزیابی نرخ لغزشمورد رده بندی قرار گرفته و نرخ فعالیت آنهابررسی می شود.با استفاده از تعیین بعد فرکتالی گسلش و زمین لرزه به روش مربع شمار (Box-counting)ودر نهایت توسط درجه بندی براساس این ابعاد فرکتالی،گسل-های شمال البرز، دامغان و گرمسار در طی 100 سال گذشته از فعال ترین گسل های محدوده مورد مطالعه بوده اند که براساس برآورد درجه فعالیت گسلش و زمین لرزه به روش تحلیل فرکتالی نیز در رده BD قرار گرفته و فعال بودن آنها مورد تایید است.جهت برآورد نرخ لغزش ابتدا پارامترهای لرزه خیزی (a،b) محدوده مورد مطالعه تعیین، سپس این پارامترها برای هر گسل نرمالیزه شدند. براساس روابط موجود و با داشتن a و b برای هر گسل، نرخ ممان لرزه ای آن گسل محاسبه گردید. طبق روابط موجود جهت محاسبه نرخ ممان لرزه ای، نرخ لغزش هر گسل تعیین و گسل های محدوده مورد مطالعه بر این اساس رده بندی گردیدند. گسل های با میزان لغزش خیلی کمودوره بازگشت رویداد زمین لرزه-هایطولانی، می توانند مسبب وقوع زمین لرزه های بزرگی شوند که زمین-لرزه سال 856 میلادی کومس و گسل مسبب آن یعنی گسل دامغان را می توان از این نوع گسل ها دانست.در نتیجه انتظار لغزش های بزرگتر در آینده بر روی گسل هایی مانند آستانه، رمه، چشمه علی و... را خواهیم داشت. بالا بودن نرخ لغزش در راستای گسل های جدید معرفی شده (خرم آباد، مجید و...) در این محدوده از نکات قابل توجه بوده که با توجه به رویداد زمین لرزه ها در حریم گسلی آنها، این بالا بودن نرخ لغزش منطقی به نظر می رسد.
    کلید واژگان: سد شهید رجایی, ساری, بعد فرکتالی, ممان لرزه ای, نرخ لغزش
    Mehdi Saeidian, Naser Hafezimoghadas, Ramezan Ramezani Omali
    In this study active faults in the region of Shahid Rajai dam of sari with 100 km radius was categorized on based fractal dimension of faulting and Earthquake and also evaluating of slip rate and investigate those activity rate. Using the fractal dimension of faulting and earthquake with squares method (Box-counting) and finally by classification this fractals dimension، the faults of North Alborz، Damghan and Garmsar more activity faults in the region of study area during 100 years late which based on activity degree of faulting and Earthquake with method of fractal analysis which based on assessment of activity degree of faulting and earthquake with method of fractal analysis also set in BD grade and this activity was confirmation. For assessment of slip rate beginning the seismicity parameters (a&b) of study area was determination، then these parameters were normalized for each fault. Based on existing relationships and having a&b for each fault، the seismic moment those fault was calculated. According to The relationships for calculating the rate of seismic moment، slip rate of each fault has been estimate and based on faults in study area was classification. The Faults with very low slip rate and high return period of earthquake could cause occurrence large earhquakes which earthquake of 856 A. D Qumes and causing smith therefore Damghan Fault could this fault know. Thereupon Therefore expectance larger slip in the future on faults such as Astaneh، Rameh، Cheshme-Ali and etc Will have. High slip rate along the New faults introduced (Khorram-Abad، Majid، etc.) in this area is noteworthy that according to occurrence the earthquakes in the privacy of their fault، the high slip rate is reasonable.
    Keywords: Shahid Rajai Dam, Sari, fractal dimension, seismic moment, slip rate
  • بررسی ویژگی پیش نشانگری ابعاد فرکتالی پیش از زمین لرزه بلده- کجور، البرز مرکزی
    مریم سادات میرعابدینی*، مریم آق آتابای
    در این پژوهش برای بررسی الگوی لرزه خیزی و ویژگی پیش نشانگری ابعاد فرکتالی، توزیع مکانی و تغییرات زمانی بعد همبستگی مراکز سطحی (De) و زمانی زمین لرزه ها (Dt) پیش از زمین لرزه بلده-کجور مورد مطالعه قرار گرفت. این زمین لرزه که یکی از بزرگ ترین زمین لرزه های صد سال اخیر نزدیک به تهران به شمار می رود، با (2/ 6 = Mb (ISC در خرداد ماه 1383 در دامنه شمالی البرز مرکزی روی داد. نقشه توزیع مکانی ابعاد فرکتالی در بخش خاوری مرکز سطحی کاهش De و Dt را نشان می دهد، که در نمودار تغییرات زمانی این کاهش در سال 2002 مشاهده می شود. با توجه به نمودار مکان- زمان زمین لرزه ها به نظر می رسد این کاهش به دلیل خوشه های زمین لرزه ای بزرگ تر از پس زمینه که در سال 2002 رخ داده اند، باشد. بررسی الگوی لرزه خیزی با توجه به تغییرات این متغیرها در مکان و زمان و همچنین نمودار مکان- زمان زمین لرزه ها نشان دهنده وجود الگوی دونات (خوشه های زمین لرزه ای بزرگ تر از پس زمینه و تعداد زیادی زمین لرزه های کوچک) و یک دوره آرامش لرزه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهای فرکتالی به خوشه بندی زمانی در زمان و مکان حساس هستند. در نتیجه تغییر در متغیرهای فرکتالی، پیش نشانگری برای زمین لرزه بلده- کجور است، که به وسیله فعالیت لرزه خیزی و آرامش لرزه ای مشخص می شود.
    کلید واژگان: بعد فرکتالی, الگوی دونات, پیش نشانگر, الگوی لرزه خیزی, زمین لرزه بلده, کجور
    Investigation of Precursory Property of Fractal Dimensions before the Baladeh-Kojour Earthquake, Central Alborz
    M. S. Mirabedini, M. Agh, Atabai*
    In this research, to investigate seismic pattern and precursory properties of fractal dimensions, spatial distribution and temporal variations of correlation dimensions of epicentral, De, and temporal distribution of earthquakes, Dt, before the Baladeh-Kojour earthquake have been studied. The May 28th, 2004, Baladeh-Kojour earthquake with Mb= 6.2 (ISC), which is one of the largest earthquake in the vicinity of Tehran, was occurred in the northern part of the Alborz mountain ranges. The spatial distribution maps show decreasing in De and Dt in the eastern part of the epicenter, which is observed at 2002 in the temporal variation plots. With respect to space-time plot, it seems that this decreasing caused by the earthquake clusters that were occurred between 2002 -2003. Investigation of seismic pattern based on spatial and temporal variations of fractal dimensions and space-time plot of earthquakes demonstrate doughnut pattern (some earthquake clusters and a lot of small events) and seismic quiescence before the main shock. The results indicate that fractal dimensions are sensitive to clustering in space and time. So, the spatial and temporal variations of these parameters can be used as a precursory phenomenon, which is caused by seismic activation and quiescence.
    Keywords: Fractal dimension, Doughnut pattern, Precursory, Seismicity pattern, Baladeh, Kojour earthquake
  • مجتبی مهرپویان، محمد مهدی خطیب، محسن جامی، مهسا ارجمندی، حسین میرزینلی یزدی
    آذربایجان در طول تاریخ کهن خود شاهد فعالیت های لرزه ای متعددی بوده که گاهی این زمین لرزه ها سبب خسارات جانی و مالی قابل توجهی شده است. بیش-ترین فعالیت های لرزه ای در آذربایجان، در اطراف سیستم های گسلی اصلی که اکثرا به صورت خوشه ایو در راستایی NW-SE توزیع یافته اند، دیده می شود. رفتار لرزه ای در یک گسل می تواند با بی نظمی های هندسی آن گسل مرتبط باشد که بدون در نظر گرفتن مقیاس، سیمای ناهموار سیستم های گسلی در گسل ها می تواند تابع هندسه فرکتالی بوده و بنابراین این بی نظمی هندسی می تواند به صورت بعد فرکتالی (D) بررسی شود. تحلیل های فرکتالی به روش مربع شمار در آذربایجان انجام شد. بر اساس نتایج این پژوهش با فاصله گرفتن از سیستم گسلی اصلی در منطقه که دارای روند NW-SE بوده و از شمال غرب تا مرکز آذربایجان گسترش دارد، مقدار بعد فرکتال کاهش می یابد. این امر دلیلی بر وجود ناپیوستگی در سیستم های گسلی اصلی در منطقه است. مقدار بالای بعد فرکتال در مناطق تبریز، اسکو و بستان آباد و هم چنین کاهش در مقدار بعد فرکتال مناطق قره چمن، سراب و میانه، نشان می دهد که منطقه انتهایی سیستم های گسلی اصلی در آذربایجان در منطقه ای بین چهارگوش های بستان آباد و قره چمن است. براساس تحلیل فرکتالی گسل های منطقه و بررسی داده های لرزه ای، عمده فعالیت لرزه ای در آذربایجان در ارتباط با چشمه-های خطی (گسل های) اصلی منطقه و یا شاخه های فرعی آن ها رخ می دهد. هم چنین توزیع ابعاد فرکتالی حجمی و سطحی آذربایجان نشان دهنده فعالیت لرزه ای بالاتر در بخش های مرکزی و شمال غربی نسبت به سایر مناطق مجاور می باشد.
    کلید واژگان: آذربایجان, تحلیل فرکتالی, زمین لرزه, سیستم های گسلی, لرزه خیزی
    M. Mehrpouyan*, M.M. Khatib, M. Jami, M. Arjmandi, H. Mirzynaly Yazdi
    The Azerbaijan experimented several seismic activities during its history, that sometimes these earthquakes caused significant damage to lives and property. Most seismic activity in Azerbaijan can be seen around the major fault systems that distributedin the clustering system in the NW-SE direction. Seismic behavior in a fault could be related to geometrical irregularities, regardless of the scale, this can be a function off ractal geometry and so these geometricalirregularities can be investigated in case of fractal dimension (D). Box counting method off ractal analysis was conducted in Azerbaijan. Based on our results, with receding from the main fault systemin there gion which has a NW-SE trend and distributed from the NorthWest to Centre of Azerbaijan, the fractal dimension decrease. This is reason for the existence of discontinuities in the fault systems in the region. High value of fractal dimension in Tabriz, Osku and Bostan Abad regions and also decrease in value of fractal dimension in Qare Chaman, Sarab and Mianeh suggests that the ending zone of main fault systems in Azerbaijan lying in region between Bostan Abad and Qare Chaman region. On fractal analysis of Azerbaijan faults and surviving seismic data, main seismic activities in Azerbaijan are related to major fault or their branches in region. Also distribution of volume and surface fractal dimension in Azerbaijan shows high seismic activity in central and NW regions than other adjacent regions.
    Keywords: Azerbaijan, fractal analysis, earthquake, fault systems, seismicity
  • محمد فاتحی، محمد محجل، محمد مهدی خطیب
    بعد فرکتالی فرآیند لرزه ای برای پهنه برشی پانه ای شکل گسل دهشیر با استفاده از روش مربع شمار محاسبه شد. مقدار آن 0003/1 است که تقریبا 2 برابر ضریب (522/0) b منطقه می باشد. بعد فرکتالی فرآیند لرزه ای کمتر از بعد فرکتال شبکه گسلی پهنه برشی مورد مطالعه (65/1) است. در سده بیستم آزاد سازی انرژی در بخش شمالی پهنه برشی پانه ای شکل گسل دهشیر در امتداد گسل عقدا رحمت آباد و تفت بوده است. اگرچه فعالیت راندگی های پنهان در بخش جنوبی با بررسی های زمین شناسی اثبات می شود با وجود این پیدایش چین های ارنان و دهشیر نشان از مصرف شدن انرژی در بخش جنوبی بصورت کرنش بی خزش دارد. بعد فرکتالی ازبخش شمالی به سمت مرکز و بخش جنوبی پهنه برشی مذکور کاسته می شود که این امر نشان از افزایش فضایی گسلیده در پوسته شکننده مناطق شمالی و مرکز پهنه فوق دارد یعنی بخش عمده ای از انرژی صرف دگرریختی و شکسته شدن پوسته زمین در این مناطق گردیده است. درکل ناپایداری ها از منطقه راسی پهنه برشی پانه ای شکل به سمت مرکز و انتهای آن کاسته می شود. در کواترنر انرژی حاکم بر منطقه صرف رشد و جابجایی همان شکستگی های قبلی شده و روند رشد جدیدی ایجاد نشده است. یعنی تنش حاکم بر منطقه در طی سالهای متوالی تغییر نکرده و آزاد سازی انرژی در امتداد همان گسل ها و شکستگی های قبلی با روندی یکنواخت صورت گرفته است.
    کلید واژگان: شبکه گسلی, پهنه برشی گسل دهشیر, بعد فرکتالی
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال