جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « aster » در نشریات گروه « زمین شناسی »
تکرار جستجوی کلیدواژه «aster» در نشریات گروه «علوم پایه»-
کانسار مس پورفیری سوناجیل در 15 کیلومتری شرق شهرستان هریس در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این منطقه با جای گیری در بخش فلززایی کمربند ماگمایی ارسباران و وجود منابع غنی مس در این مناطق، از اهمیت بالایی برخوردار است. کانه زایی اغلب از نوع گرمابی با منشا مختلف و کنترل زمین شناسی ساختاری از فلز مس در منطقه گزارش شده است. تحلیل داده های ژئوشیمیایی ابزاری قدرتمند جهت آشکارسازی مناطق ناهنجار عناصر می باشد. برای دستیابی به این موضوع از روش هندسی فرکتال عیار-تعداد که موقعیت فضایی و الگوی توزیع داده های ژئوشیمیایی را مدنظر قرار می دهد استفاده شده است. در جوامع ژئوشیمیایی حاصل از تجزیه فلز مس در 1224 نمونه سنگ مقدار کمینه و بیشینه عیار برای فلز مس به ترتیب 160 ppm و 5600 ppm می باشد. با استفاده از مطالعات سنجش از دور و پردازش تصاویر ماهواره ای ASTER به بارزسازی دگرسانی های گرمابی منطقه پرداخته شد. از محدوده امواج مرئی تا مادون قرمز موج کوتاه (VNIR-SWIR) تصاویر ASTER جهت شناسایی دگرسانی ها استفاده شده است. نتایج نشان داد دگرسانی آرژیلیک در مقایسه با سایر دگرسانی های منطقه از وسعت بیشتری برخوردار بوده و در تشکیل کانسار مس سوناجیل تاثیر بسزایی داشته است. نتایج این روش ها نشان داد که عیار فلز مس در جنوب و جنوب غربی افزایش پیدا می کند و در این مناطق عیار فلز مس بسیار بالا است؛ شدت بی هنجاری های ژئوشیمیایی در نزدیکی ساختارهای زمین شناسی مانند گسل ها و مناطق برشی افزایش یافته است. کنترل صحرایی نشانگر احتمال بالایی وجود ذخایر معدنی در مناطق هدف است.کلید واژگان: فرکتال عیار-تعداد, آنومالی ژئوشیمیایی, ASTER, دگرسانی, مس سوناجیلThe Sonajil porphyry Cu deposit is 15 km east of Harris City in East Azerbaijan province. Mineralization has often been reported as hydrothermal of various origins and structural geological control of Cu metal in the region. Geochemical exploration is beneficial and cost-effective for surveying metal deposits on a regional scale. To achieve this, the concentration-number fractal geometric method is used, which takes into account the spatial position and the pattern of geochemical data distribution. In geochemical communities resulting from the decomposition of copper metal in 1224 samples of sediments, the minimum and maximum grade for Cu metal is 160 ppm and 5600 ppm, respectively. In the next step, using remote sensing studies and processing of ASTER satellite images, the hydrothermal alterations of the region were identified. For this purpose, the range of visible to infrared waves of short wave (VNIR-SWIR) of ASTER images has been used to identify argillic, and propylitic alterations. The results showed that argillic alteration was more extensive than other alterations in the region and significantly affected the formation of the Sonajil Cu deposit. In general, the results of these methods showed that the concentration of Cu metal increases in the south and southwest and in these areas the concentration of Cu metal is very high; The severity of geochemical anomalies has increased near geological structures such as faults and shear zones. Field control indicates a high probability of mineral reserves in the target areas.Keywords: Concentration-Number (C-N) Fractal, Geochemical Anomalies, ASTER, Alteration, Cu Sonajil
-
امروزه سنجش از دور زمین شناختی در کمترین زمان و با صرف کمترین هزینه، دسترسی به مناطق دگرسان را بسیار میسر کرده و محل های مناسب برای تشکیل کانسارهای گرمابی را مشخص می نماید. در مطالعه پیش رو، به کمک تکنیک پردازش تصاویر ماهواره ای به بارزسازی زون های دگرسانی منطقه اکتشافی ظفرقند پرداخته می شود. منطقه اکتشافی ظفرقند، در شمال شرق اصفهان و براساس تقسیم بندی زون های ساختاری زمین شناسی در زون ایران مرکزی (بخش میانی کمان آتشفشانی ماگمایی ارومیه-دختر) قرار دارد. سیستم پورفیری ظفرقند هاله های دگرسانی فیلیک، پتاسیک، پروپیلیتیک، آرژیلیک و کمی سیلیسی را شامل می شود. در این مطالعه با استفاده از تصاویر سنجنده استر، به شناسایی دگرسانی های مرتبط پرداخته شده است. بدین منظور با توجه به ماهیت رستری و رقومی بودن تصاویر ماهواره ای، مقادیر دیجیتال نامبر هر پیکسل از مجموعه ماتریس تصاویر، به عنوان یک نمونه در شبکه ای سیستماتیک در نظر گرفته شده است. در نهایت نیز الگوریتم روش سینگولاریتی به عنوان یک روش ساختاری موثر در جدایش آنومالی های ژئوشیمیایی، بر روی مجموعه مقادیر دیجیتال نامبر پیکسل تصاویر ماهواره ای استر پیاده شده است. علاوه بر این، از عملگر فازی گاما برای ترکیب لایه های اطلاعاتی موجود از محدوده مورد مطالعه استفاده شد که شامل لایه سنگ شناسی (لیتولوژی)، چگالی گسل ها، ترکیب رنگی کاذب با باندهای ASTER 468 (RGB) بر اساس مقادیر جدید DN (مقادیر α محاسبه شده) و لایه ژئوشیمی مس می باشد. نتایج حاصله از تکنیک فوق الذکر نشان می دهد بکارگیری روش سینگولاریتی با توجه به ماهیت ساختاری بودن آن در تصمیم گیری، موفقیت آمیز بوده و در تعیین زون های دگرسانی منطقه ظفرقند به خصوص دگرسانی های پروپیلیتیک و فیلیک بسیار موثر عمل کرده است. همچنین مشاهده گردید که نتیجه عملگر فازی گاما با استفاده از تکنیک پیشنهادی این مطالعه، مناطق امید بخش از نظر کانی سازی مس در محدوده مطالعاتی ظفرقند را به خوبی مشخص کرده است.
کلید واژگان: سینگولاریتی, پردازش تصاویر, استر (ASTER), ظفرقند, مس پورفیری, عملگر فازی گاماToday, remote sensing in geology efficiently identifies alteration zones and suitable locations for hydrothermal deposits. In the present study, satellite image processing techniques are employed to highlight the alteration zones in the Zafarghand exploration area. Zafarghand, located in the northeast of Isfahan, falls within the Central Iran zone according to geological structural zoning (the middle part of the Urumieh-Dokhtar magmatic arc). The Zafarghand porphyry system includes phyllic, potassic, propylitic, argillic, and silicic alteration halos. In this study, ASTER sensor images are used to identify the associated alterations. Due to the raster and digital nature of satellite images, the digital number (DN) values of each pixel in the image matrix are considered as samples in a systematic grid. Ultimately, the singularity method algorithm, as a structural approach for effectively separating geochemical anomalies, is applied to the DN values of ASTER satellite images. Additionally, the fuzzy gamma operator was used to integrate available information layers from the study area, including the lithological layer, fault density, false color composite with ASTER bands 468 (RGB) based on new DN values (calculated α values), and the Cu geochemistry layer. The results from this technique demonstrate that the singularity method, due to its structural nature, is successful in decision-making and effectively identifies alteration zones in the Zafarghand area, particularly propylitic and phyllic alterations. Furthermore, it was observed that the fuzzy gamma operator, using the proposed technique in this study, successfully highlights prospective Cu mineralization areas in the Zafarghand exploration area.
Keywords: Singularity, Image Processing, ASTER, Zafarghand, Porphyry Copper, Fuzzy Gamma Operator -
محدوده مورد مطالعه در برگه 1:100000 زاویه قرار دارد و بخش هایی از استان تهران، فم و مرکزی را دربرمی گیرد. واحدهای زمین شناسی مربوط به دوران مزوزییک و سنوزوییک در این پهنه وجود دارد، سنگ های آذرین آتشفشانی ایوسن و جوانتر از آن به صورت تناوبی از سنگ های اسیدی با ترکیب داسیتی تا ریولیتی و سنگ های متوسط تا بازیک آندزیتی تا آندزیت- بازالت می باشد. سنگ های آذرین موجودبخشی از کمربند ماگمایی ارومیه دختر محسوب می شوند که میزبان مناسبی برای کانسارهای مس پورفیری هستند. از آنجا که دگرسانی ها راهنمای اکتشافی خوبی برای شناسایی پورفیری ها هستند، در این پژوهش با استفاده از تصاویر سنجنده استر و سنتینل 2 انواع دگرسانی های گرمابی موجود در منطقه از قبیل دگرسانی آرژیلیک، فیلیک، پروپیلیتیک، سیلیسی، کربناته و اکسید آهن مورد بررسی قرار گرفته اند و با استفاده از تکنیک هایی مانند ترکیب رنگی، نسبت باندی و... انواع دگرسانی ها آشکارسازی شده اند. نتایج پردازش تصاویر حاصل از سنجنده استر و سنتینل نشان داد که خروجی تصاویر حاصله از ماهواره استر برای شناسایی انواع کانی های رسی و خروجی تصاویر سنتینل 2 در بارزسازی اکسیدهای آهن قابلیت اطمینان بالایی دارد. از سوی دیگر امروزه سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و منطق فازی در تلفیق و مدلسازی داده ها نقش بسیار مهمی در اکتشاف و تخمین ذخایر معدنی برای معرفی مناطق امیدبخش معدنی پیدا کرده است. از این رو در این پژوهش پس از تلفیق اطلاعات دورسنجی و زمین شناسی با استفاده از منطق فازی و روش Index overlay مناطق مستعد کانه زایی شناسایی گردید و بر اساس مشاهدات صحرایی در برخی نقاط تعیین شده کانه زایی مس به صورت آغشتگی های مالاکیت مشاهده شد.
کلید واژگان: نسبت باندی, استر, سنتینل, دگرسانی, مدلسازیThe studied area is located in Zaviyeh 1:100000 sheet and included parts of Tehran, Qom, and Markazi provinces. There are geological units related to the Mesozoic and Cenozoic eras in this area, the volcanic igneous rocks of the Eocene and younger volcanic rocks are alternating of acidic rocks with a composition of dacite to rhyolite and medium to basic rocks of andesite to andesite-basalt. In the Zavieh area, the existing igneous rocks are part of the magmatic belt of Urmia Dokhtar, which is a suitable host for porphyry copper deposits. Since alteration are a good exploratory guide for the identification of porphyries, in this study using aster and sentinel sensor images, various hydrothermal alterations in the region (such as argillic, propolytic, silicic, carbonate and iron oxide alterations) have been investigated by band ratio and colour composite analysis. The processing results of the images obtained from the aster and sentinel sensors are highly reliable for detection of different types of clay minerals and iron oxides, respectively. On the other hand, today, geographic information system (GIS) and fuzzy logic in data integration and modeling have found a very important role in the exploration and estimation of mineral reserves to introduce promising mineral areas. In this research, after the integration of remote sensing and geological information, using fuzzy logic and Index overlay method; prone areas to mineralization were identified. Based on field observations, copper mineralization was observed in the form of malachite stains in some prosperous area.
Keywords: Band ratio, Aster, Sentinel, Alteration, Modeling -
دل سازی فراکتال یک روش مفید برای طبقه بندی پدیده های مختلف طبیعی است. روش های فرکتالی روابط بین همه پارامترها مانند داده های ژیوشیمیایی و توزیع فضایی آنها را بدون هیچگونه بهنجارسازی داده ها ارزیابی می کند به همین دلیل مدلی دقیقتر است. در این مقاله 1292 نمونه رسوبات آبراهه ای ورقه زمین شناسی 1:100000 ورچه در جنوب اراک، جهت اکتشافات ژیوشیمایی برداشت شده و به روش ICP-MS برای 15 عنصر تجزیه شده اند. بررسی پارامترهای آماری عناصر Zn، Pb، Cu و Ba و ترسیم هیستوگرام این عناصر نشان می دهد که دارای چولکی به راست هستند، که در این حالت روش فرکتالی یکی از بهترین روش های جدا سازی آنومالی از زمینه می باشد. داده های عناصر با استفاده از روش فرکتال غلظت- تعداد (C-N) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و با پهنه های دگرسانی و گسل های ترسیم شده با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده استر جهت اکتشاف مواد معدنی مطابقت داده شدند. نمودار فرکتال عیار- تعداد برای عناصر Zn، Pb، Cu و Ba ترسیم شده که شدید ترین محدوده ناهنجاری این عناصر بترتیب دارای عیار بیشتر از ppm 8/524 ، 3/794 ، 9/223 ، 1/944 می باشند. تلفیق نقشه های ناهنجاری عناصر Zn، Pb، Cu و Ba با آلتراسیون های اکسید آهن، پروپلیتیک، آرژیلیک و سیلیسی و نقشه گسل ها و شکستگی های منطقه با نقشه موقعیت معادن و اندیس-های معدنی منطقه نشان می دهد که معادن فلزی عمدتا در مناطق با تراکم گسل ها رخ داده اند. آنومالی های تفکیک شده سرب و روی همخوانی بسیار خوبی با هم داشته و ارتباط بالایی با دگرسانی سیلیسی منطقه دارند.
کلید واژگان: فراکتال, غلظت- تعداد, دگرسانی, استر, ورچه, اراکFractal modeling is a useful tool for classifying various natural phenomena. Fractal methods evaluate relationships between all parameters, such as geochemical data and spatial distribution, without any data normalization. For this reason, fractal models are more exact and closer to reality. In this study, 1292 samples of Stream sediments on the 1:100000 geological sheet of Varcheh in the south of Arak were surveyed for geochemical exploration and analyzed by the ICP-MS method to detect 15 elements. The statistical parameters of Zn, Pb, Cu, and Ba, and histograms for these 15 elements showed a right-skewed distribution. In this case, the fractal method is among the best techniques for separating anomalies from the background. The element data were analyzed by the concentration-number (C-N) fractal method and then matched to alteration zones and faults plotted by ASTER multispectral imagery to detect minerals. The C-N fractal diagram was plotted for Zn, Pb, Cu, and Ba, and the most intensive anomalies for these elements have a grade greater than 524.8, 794.3, 223.9, and 944.1, respectively. Integrating the anomaly maps for Zn, Pb, Cu, and Ba with iron oxide, proplytic, argillic, and silicic alterations, fault maps, and the maps of mines and Varcheh mineral indices showed that the metal mines have mainly occurred in regions with a high fault density. The separated Pb and Zn anomalies are consistent and related to high fault and fracture density regions. They are also highly correlated with the silicic alteration plotted in the region.
Keywords: Fractal, concentration-number, Alteration, ASTER, Arak -
منطقه قره گل در پهنه فلززایی اهر- ارسباران در استان اردبیل، شهرستان مشکین شهر و در بخش مرادلو واقع است. قدیمی ترین واحدهای سنگی در این منطقه مربوط به سنوزوییک (ایوسن) و شامل برش آتشفشانی است. در این منطقه، توده های ریزکوارتزدیوریتی در سنگ های آتشفشانی و آذرآواری نفوذ نموده اند و دگرسانی و کانه زایی در مقیاس پایین ایجاد شده است. نتایج برآمده از پردازش تصاویر استر برای بارزسازی دگرسانی ها براساس نوارهای جذبی و انتخاب بهترین ترکیب رنگی نسبتی (6/7+5، 8/9، 5/4 به ترتیب برای دگرسانی های آرژیلیک، فیلیک و پروپلیتیک)، همچنین استفاده از روش هایی چون تحلیل مولفه های اصلی و نقشه بردار زاویه طیفی گویای همراهی این دگرسانی ها در بخش مرکزی کانسار بوده که بررسی های سنگ نگاری نیز آن را تایید کرده است. بررسی های صحرایی نشان داده است که نتایج برآمده از نقشه بردار زاویه طیفی (SAM) نسبت به تحلیل مولفه های اصلی(PCA) در بارزسازی دگرسانی ها عملکرد بهتری داشته است.
کلید واژگان: چند فلزی, دگرسانی, استر, قره گلQarah Gol area is located in Ahar-Arasbaran metallurgical zone in Ardabil Province, Meshkinshahr city in Moradloo section. The oldest rock units in the study area are related to the Cenozoic (Eocene), which consists of volcanic breccia. In this area, microquartzdiorite have penetrated into volcanic and pyroclastic rocks and alteration and mineralization have taken place on a weak scale. The results of Aster image processing, using absorption bands and selection of the best ratio color composite (5 + 7.6, 9.8, 4.5) respectively for the detection of argillic, phyllic and propylitic alterations, as well as using techniques such as principal component analysis and spectral angle mapping indicate that associated alterations in the central part of this deposit is consistent with petrographic studies in Qarah Gol area. Field studies have shown that the results of Spectral Angle Mapper (SAM) have performed better than the principal component analysis (PCA) in the detection of alterations.
Keywords: polymetal, alteration, Aster, Qarah Gol -
کانسار روی- سرب مهدی آباد در شرق شهرستان مهریز، کانساری با میزبان کربناتی است که در دولومیت های سازند تفت جای دارد. این کانسار از بخش های اکسیدی-کربناتی و سولفیدی تشکیل شده است. برای بارزسازی پهنه های مختلف کانه زایی و دگرسانی های همراه، روش های مختلف پردازشی بر تصاویر چندطیفی استر و لندست 8-OLI اعمال شد. در بارزسازی پهنه های کانه زایی و دگرسانی های همراه در تصاویر OLI، روش های تحلیل مولفه های اصلی، تحلیل مولفه های مستقل و ترکیب های بندی بر پایه نسبت های نواری عملکرد خوبی دارند. در تصاویر استر، بهترین نتایج از روش های تحلیل مولفه های اصلی و جداسازی طیفی خطی به دست آمد. بر پایه نتایج به دست آمده، در مناطقی که پهنه گوسان و دگرسانی سیدریتی هم پوشی دارند، کانه زایی روی- سرب صورت گرفته است. درستی نتایج این پردازش های طیفی با بررسی های میدانی و نتایج پراش پرتو ایکس نمونه ها تایید شد.
کلید واژگان: کانه زایی روی-سرب, دگرسانی, بارزسازی, استر, OLI, کانسار مهدی آباد, ایران مرکزیThe Mehdiabad zinc-lead deposit, which is located at the East of Mehriz city, is a carbonate-hosted ore deposit lying in the dolomitic rocks of Taft Formation. This deposit is composed of oxide-carbonate and sulfide ores. Different spectral processing techniques were applied to ASTER and Landsat 8-OLI multispectral images to detect different mineralization zones and associated alterations. In OLI image, Principal Component Analysis, Independent Component Analysis, and Band Combinations consisting of Band Ratios were successful for detecting mineralization zones and associated alterations. In ASTER image, the best results were obtained from Principal Component Analysis and Linear Spectral Unmixing methods. Based on the results of this study, zinc-lead mineralization occurred in the areas where gossan and siderite alteration zones overlap. The results of the spectral techniques were confirmed by field studies and X-Ray Diffraction analysis of the obtained samples.
Keywords: Zn-Pb mineralization, alteration, detection, ASTER, OLI, Mehdiabad deposit -
ناحیه توتک بخشی از زون دگرگونی سنندج- سیرجان، شمال شرق شیراز، از لحاظ ذخایر آهن و مس با اهمیت است. در این ناحیه، دو کمپلکس مهم دگرگونی سوریان و توتک میزبان این ذخایر هستند. برای شناسایی و نمایان سازی واحدهای سنگی و کانی های نشانگر از آلگوریتم های واگرایی اطلاعات طیفی و تخمینگر انسجام توافقی استفاده شد. روش الگوریتم واگرایی اطلاعات طیفی به دلیل تفاوت طیف های بازتابی شیست سبز و ماربل در محدوده مریی-فروسرخ نزدیک، توانست این دو واحد سنگ شناختی را با استفاده از طیف های صحرایی به خوبی بارز نماید. میزان دقت کلی و ضریب کاپا این الگوریتم برای واحدهای سنگی 83% و 72% درصد می باشد. نتایج خروجی آلگوریتم زیر پیکسلی تخمینگر انسجام توافقی پیکسل های با کسر فراوانی بالا از کانی های کلریت و آنکریت را با استفاده طیف های این کانی ها از کتابخانه USGS بارز کرد. فراوانی های بالاتر از50 درصد کلریت منطبق با واحد شیست سبز و فراوانی های بالاتر از 75 درصد با موقعیت جغرافیایی آثار معدنی مزایجان انطباق قابل قبولی را نشان می دهد. آنکریت با فراوانی های بالاتر از50 درصد منطبق با واحد ماربل و فراوانی های بالاتر از 75 درصد نشانگر افزایش فراوانی این کانی نسبت به کانی های کلسیت و دولومیت در این واحد سنگی با نزدیک شدن به کانه زایی آهن است.
کلید واژگان: استر, روش تخمینگر انسجام توافقی, واگرایی اطلاعات طیفی, سنگهای دگرگونی, کانی های نشانگرThe Tutak area (northeastern part of Shiraz city) located in Sanandaj-Sirjan metamorphic Zone (SSZ) was chosen as study area because of having two important resources of iron and copper. Two metamorphic complexes of SSZ namely Surian and Tutak are the main host of these resources. The algorithms of Spectral Information Divergence and Adaptive Coherence Estimator were used to detect and distinguish rock units and indicator minerals. Using spectra of field samples, the pixel-based algorithm of Spectral Information Divergence enhanced greenschist and marble lithological units because of their significant spectral differences in VNIR region. Overall accuracy and kappa coefficients resulted by using this algorithm for detection of rock units were 0.83 and 0.72, respectively. Using data of USGS spectral library, the outputs of the sub-pixel algorithm of Adaptive Coherence Estimator successfully identified pixels with high abundances of chlorite and ankerite. Results showed that chlorite areas with its abundances more than 50% overlapped greenschist units, and the areas with chlorite abundances above 75% had acceptable conformity with the copper deposits, most prominent of which is Mazaijan copper deposit. The areas with more than 50% ankerite overlapped the marble units, and its abundances above 75% indicated an increase of the abundances of this mineral compared to the minerals of calcite and dolomite in this rock unit with approaching iron mineralization. So, based on study results, the Adaptive Coherence Estimator technique can be suggested to accurately detect and distinguish the minerals of the mineralogical reservoirs in study area.
Keywords: ASTER, adaptive coherence estimator, spectral information divergence, metamorphic rocks, indicator mineral -
منطقه مورد مطالعه در ایران مرکزی ودرزون ماکمایی ارومیه-دختر قرار دارد.این محدوده در یک سین سنجنده ETM ماهوار لندست به شماره164_37 و تصویرسنجنده استر ماهواره ترا به شماره AST_L1A:002:ASTL1A 0108220733380109011021 قرار گرفته است. از تصاویر سنجنده مذکور در ترکیب های باندی مختلف برای استخراج ساختارهای زمین شناسی و انواع دگرسانی ها (اکسید آهن،کربناتی) استفاده و برای شناسایی سنگ ها و کانی های مختلف در سطح زمین، محدوده طیفی 5/1 تا 5/2 میکرون مناسب تر ودقیق تر می باشد.این محدوده طیفی شامل محدوده مادون قرمز کوتاه تا متوسط می شود که شش باند سنجنده استر (باندهای SWIR) را می پوشاند. از سوی دیگر جهت استفاده از منحنی بازتاب طیفی نمونه کانی های مزبور در کتابخانه طیفی نرم افزار USGSENVI جهت انجام آنالیز طیفی لازم است تا منحنی ها به دامنه طیفی شش باند SWIR، Resample گردند. روش های LS-Fit (Linear Band Prediction)، Matched Filtering و Band RATIO از تصاویر استر برای تمام کانی ها و دگرسانی های آهن و نیز برای اکسیدهای آهن از تفسیر بصری و از تصاویر ETM در ترکیب باندی RGB:531 استفاده شد. با در نظرگرفتن وضعیت سنگ شناسی و زمین شناسی منطقه مورد مطالعه (برگه 1:25000 کامو) نوع دگرسانی وکانی های شاخص آن شامل دگرسانی های آهن (گوتیت، هماتیت و جاروسیت و لیمونیت)، دگرسانی آرژیلیک (کایولینیت، مونتموریلونیت، ایلیت و هالوزیت) کربنات (کلسیت و دولومیت) تعیین گردیده است. دگرسانی های پردازش شده در مطالعات سنجش از دور با نتایج آنالیزهای مطالعات صحرایی مطابقت دارند. کلید واژه ها: دگرسانی، کامو، استر، ترا ،آرژیلیت، هماتیت
کلید واژگان: دگرسانی, کامو, استر, ترا, آرژیلیت, هماتیتThis area has been located in a scene ETM No. 164-37 and ASTER linear band prediction satellite image No. AST-L1A:002:ASTL1A 0108220733380109011021. Such measured images in different band combinations will be used for extracting of geological structures and types of alterations (iron oxide, Argillite and Carbonate) and for detecting different stones and minerals of the ground, a spectrum range of 1.5 to 2.5 μ is very important.This range includes short to average IR range covering six linear band predictions (SWTR bands). On the other side, to use spectral reflectance curves of such minerals in USGSENVI spectral library for spectral analysis, it is necessary to resample the curves to the spectral range of ASTER. Linear Band Prediction methods, LS-Fit, Matched Filtering and BandRATIO used of ASTER images for all Minerals and iron alterations and for iron oxides there were also used visual interpretations and ETM images were used in band combination of RGB:531. Considering the petrological and geological situation of studied area (Scale 1:25000 of Kamoo), the type of Alteration and its index minerals detailed as below; Alteration of iron (Gotit, Hematit and Jarosit and Limotit), alteration of Argilic (Kaolinite, Motmorilonit, Ilite and Haloysite) and carbonate (Calcite and Dolomite) have been considered. Alterations present in remote sensing studies are in conformity with field and results obtained fromtypes of analysis conducted.
Keywords: Alteration, Kamoo, Aster, TERRA, Argilite, Hematite -
در این مطالعه عملکرد تکنیک های مختلف پردازش طیفی بر روی داده های سنجنده استر و لندست-8 OLI مربوط به محدوده معدنی شهرک واقع در 60 کیلومتری شمال شهرستان بیجار در استان کردستان مورد مقایسه قرار گرفته است. نسبت های باندی و ترکیب های رنگی کاذب متعددی تهیه شدند تا مشخص شود کدام یک برای بارزسازی رخداد آهن، مجموعه کلریت-اپیدوت و دگرسانی رسی کارآیی بهتری دارند. تبدیل های طیفی آنالیز مولفه های اصلی (PCA)، آنالیز مولفه های مستقل (ICA) و کسر کمترین نویز (MNF) نیز بر روی باندهای تصاویر استر و OLI اعمال شدند. تصاویر به دست آمده نشان می دهند که تصویر OLI در روش PCA بهتر از تصویر استر قادر به بارزسازی کانه زایی آهن و دگرسانی رسی است. در تکنیک ICA تصویر OLI جزییات بیشتری را آشکار می سازد، به گونه ای که ترکیب رنگی IC3, IC2, IC1 علاوه بر بارزسازی پدیده های فوق، پتانسیل بالایی در تهیه نقشه لیتولوژیکی نیز دارد. در تبدیل MNF نیز تصویر OLI عملکرد بهتری نسبت به تصویر استر دارد. از میان سه تبدیل به کار رفته، ICA و سپس MNF کارایی بهتری نسبت به PCA در تصویر OLI داشتند.کلید واژگان: استر, لندست 8-OLI, کانه زایی آهن, دگرسانی, شهرکThe performance of various spectral processing techniques has been studied and evaluated using the ASTER and OLI satellite images of the Shahrak mining district. The district is located 60 kilometers north of Bijar city, Kurdistan province. Different band ratios and false color composites were prepared to determine which of them are more adequate for the detection of iron occurrences, chlorite-epidote and clay alteration. Principal Component Analysis (PCA), Independent Component Analysis (ICA) and Minimum Noise Fraction (MNF) transforms were also applied to the bands of ASTER and OLI images. The extracted images indicate the OLI image in the PCA method is better than the ASTER image, and is able to detect iron mineralization and clay alteration more efficiently. In the ICA technique, the OLI image also reveals more details, so that the color combination IC3, IC2, IC1, in addition to identifying the above phenomena, also has a high potential for lithological mapping. In the MNF transform, the OLI image performs better than the Aster image. From the three transforms applied, ICA and then MNF had better outcomes than the PCA in the OLI image.Keywords: ASTER, Landsat 8-OLI, Fe mineralization, Alteration, Shahrak
-
نشریه علوم زمین، پیاپی 113 (پاییز 1398)، صص 45 -56
اکتشاف مواد معدنی در منطقه اسفندقه واقع در جنوب خاور استان کرمان به دلیل تنوع کانسارهای فلزی نظیر کانسارهای مس سولفید توده ای آتشفشان زاد، اسکارن آهن و منگنز آتشفشانی، پیچیدگی خاصی دارد. این تحقیق با هدف ارائه مدل اکتشافی این نوع کانی زایی ها و تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از داده های دورسنجی انجام شد. از تصاویر سنجنده های ASTER و OLI و روش های پردازش تصویر متنوعی شامل ترکیب رنگی نسبت های باندی، تحلیل مولفه های اصلی و شاخص های QI و SI برای شناسایی هاله های دگرسانی های گرمابی استفاده شد. اعتبارسنجی نتایج از طریق مطالعات صحرایی و بررسی های آزمایشگاهی صورت گرفت. دگرسانی های آرژیلیک، فیلیک، پروپیلیتیک و کانی های اکسید و هیدروکسیدهای آهن از طریق ترکیب رنگی نسبت های باندی نظیر (B6)/(B4+B7) در رنگ قرمز، (B5)/(B4+B6) در رنگ سبز و (B8)/(B7+B9) در رنگ آبی سنجنده ASTER بارزسازی شدند. نقشه برداری دگرسانی گرمابی نیز با تحلیل مولفه اصلی باندهای انتخابی 2، 4، 6 و 7 سنجنده OLI و باندهای 4 تا 9 سنجنده ASTER و نیز مجموعه ای مرکب از باندهای 2 و 4 سنجنده OLI به همراه باندهای 4 تا 9 سنجنده ASTER موفقیتآمیز بود. باندهای فروسرخ حرارتی ASTER برای محاسبه شاخص های QI و SI جهت بارزسازی هاله های سیلیسی استفاده شدند. نقشه پتانسیل معدنی منطقه اسفندقه شامل هفت ناحیه مستعد همچون معادن مس سرگزکوه، منگنز حسین آباد و سنگ آهن اسفندقه با تلفیق نقشه های دگرسانی به روش منطق فازی به دست آمد. نتایج نشان داد با انتخاب مناسب سنجنده ها و روش های پردازش تصویر می توان در مراحل شناسایی و پی جویی اقدام به مدل سازی اکتشافی و نهایتا تهیه نقشه پتانسیل معدنی کرد.
کلید واژگان: اسفندقه, Aster, OLI, دگرسانی, مس سولفید توده ای آتشفشان زاد, اسکارن, منگنز آتشفشانی, تحلیل مولفه اصلیMineral exploration in Esfandagheh area, located in south east of Kerman province is complicated due to verity of metallic deposits including volcanogenic massive sulfide copper, skarn iron, and volcanic manganese. This research was carried out with the aim of defining a model for mineral exploration and providing mineral potential map using remote sensing data. ASTER and OLI images along with various image processing techniques including color composite of band ratios, principal component analysis (PCA), and QI and SI indices were applied to recognize the hydrothermal alteration halos. Result validation was done through field and laboratory studies. Argillic, phyllic, propylitic, and iron oxides/hydroxides alterations were enhanced using color composite ratios of ASTER bands like (B4+B7)/B6 in red, (B4+B6)/B5 in green, and (B7+B9)/B8 in blue. Hydrothermal alteration mapping was also accomplished using selected PCA of OLI 2, 4, 6, and 7 bands, ASTER 4 to 9 bands and a combination of OLI 2 and 4 bands along with ASTER 4 to 9 bands. ASTER thermal infrared bands applied to determine QI and SI indices for enhancing silicic halos. Mineral potential map was produced through integrating alteration maps by fuzzy logic method in which seven areas were identified such as Sargaz Kuh copper mine, Hossein Abad manganese mine, and Esfandagheh iron mine. Results showed the possibility of establishing mineral exploration model and producing mineral potential map in reconnaissance and prospecting stages using appropriate sensors and image processing techniques.
Keywords: Esfandagheh, Aster, OLI, Alteration, Volcanogenic massive sulfide, Skarn, Volcanic manganese, Principal component analysis -
به علت بهبود در روش های سنجش از دور و تجزیه و تحلیل های موجود، تهیه نقشه سنگ شناسی و دگرسانی یک منطقه امکان پذیر می باشد. در این مطالعه جهت تهیه نقشه سنگ شناسی روش های طبقه بندی شامل روش های بیشترین احتمال(MLC)Maximum likelihood ، زاویه طیفی (SAM) Spectral Angle Mapper و اطلاعات طیفی واگرایی (SID)Spectral Information Divergence ، مورد استفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی صحت نقشه های تهیه شده، از نقشه زمین شناسی منطقه استفاده گردید. نتایج بارزسازی سنگ شناسی منطقه نشان داد که روش طبقه بندی (MLC) دارای بیشترین دقت بوده و تصویر طبقه بندی شده از این روش قابل قبول می باشد. همچنین با استفاده از طیف های به دست آمده از نمونه های سنگی توسط دستگاه FieldSpec3Analytical Spectral Device (ASD) و روش ((MTMF Mixture Tuned Matched Filtering نقشه دگرسانی ها تهیه گردید. بررسی مقاطع نازک میکروسکوپی حضور کانی های سرسیت و کلریت را در نمونه های مورد مطالعه تایید نمود. نقشه های سنگ شناسی و دگرسانی بدست آمده مشخص کردند که زون فیلیک با سنگ های گرانیتی وگرانودیوریتی و زون آرژیلیک و پروپلیتیک با سنگ های آندزیتی موجود در منطقه در ارتباط هستند.
کلید واژگان: سنگ شناسی, طیف سنجی, MTMF, زون های دگرسانی, ASTERDue to improvements in remote sensing techniques and available analyzes it is now possible to prepare maps of lithology and alteration of an area. In this study, Aster image as well as several image classification (Maximum likelihood(MLC), Spectral Angle Mapper(SAM) and Spectral Information Divergence(SID)) were used to provide lithology maps and spectrum of minerals has been applied for the enhancing of alterations. To evaluate the accuracy of the prepared geologic maps were used. The classification results showed that the MLC method has the highest accuracy and the classified image using this method is acceptable. Also, spectrum of minerals which obtained by FieldSpec3 Analytical Spectral Device (ASD) were utilized to prepare the alteration map using Mixture Tuned Matched Filtering (MTMF) method. The presence of sericite and chlorite minerals were confirmed by examination of thin sections. The obtained lithological and alteration maps represent that the phyllic zone associated with granite and granodiorite rocks, while argillic and propylitic zones are mostly accompanied with andesitic rocks of study area.
Keywords: Lithology, Spectroscopy, MTMF, Alteration Zones, ASTER -
The Urumieh-Dokhtar Magmatic Belt (UDMB) is the host of many Iranian Cu porphyry deposits. The southern part of this belt, in the Jebal-Barez area, has been less investigated due to the mountainous and rough topography as well as some security confrontations. Porphyry deposits are associated with hydrothermal alteration zones, which can be mapped using the remote sensing data such as Advanced Space borne Thermal Emission and Reflection Radiometer (ASTER). The aim of this study was to identify and detect the alteration zones associated with porphyry systems using ASTER data in Jebal-Barez area, SE Iran. For this reason, seven scenes of ASTER level-1B data which cover the Jebal-Barez area, were pre-processed and then processed by band ratio, false color composite and Spectral Angle Mapper (SAM) methods. The result indicated the presence of extensive phyllic and argillic alteration zones. The argillic alteration is surrounded by border zones of propylitic alteration. Also, a massive granitoid intrusion in NW of the studied area was detected by SAM method and the color composite of 4, 6, and 8 bands of ASTER as a completely altered area (SF area) which strongly needs more detailed exploration and field inspections.Keywords: ASTER, Band ratio, False colour composite, Spectral Angel Mapper (SAM), Alteration, Jebal-Barez
-
پیدایش و گسترش ابزارهای پیشرفته سنجش ازدور و ژئوفیزیک در زمینه اکتشاف منابع معدنی در دهه های اخیر، ناشی از اهمیت این صنعت است. در این پژوهش، از تصاویر سنجنده استر (ASTER) و داده های ژئوالکتریکبه منظور پی جویی ماده معدنی طلا به طور غیرمستقیم، پهنه بندی نواحی دگرسانی و تحلیل سیستم حاکم بر کانه زایی منطقه و شناسایی بخش های پنهان کانی زایی در محدوده معدن طلای زرشوران در شمال شهرستان تکاب در استان آذربایجان غربی، استفاده شد. به این منظور از انواع روش های پردازش تصویر مانند نسبت گیری باندها (Band Ratio)، تحلیل مولفه های اصلی (PCA)، روش پیش بینی خطی باند (LS-Fit)، روش نقشه بردار زاویه طیفی (SAM) و روش طبقه بندی بیشترین شباهت (ML) روی تصاویر ASTER، به منظور پهنه بندی نواحی دگرسانی استفاده شد. همچنین عملیات برداشت داده های IP و مقاومت ویژه، در طول 17 پروفیل موازی با آرایش قطبی-دوقطبی (Pole-dipole) برای شناسایی محل های پنهان کانی سازی طلا در عمق در محدوده انجام شد. داده های برداشتی با مدل سازی معکوس دوبعدی و سه بعدی هموار، مدل سازی شدند؛ که نتایج حاصل از آن ها به کمک اطلاعات زمین شناسی و حفاری های انجام شده در منطقه منجر به شناسایی زون های کانی سازی طلا و تعیین وضعیت کانسار به صورت سه بعدی شد. به طورکلی و با توجه به بررسی های صحرایی و همچنین مقایسه نتایج حفاری تعدادی از گمانه های اکتشافی و حدود تغییرات مقاومت ویژه و شارژپذیری در مقاطع می توان گفت که شدت شارژپذیری تقریبا در تمامی پروفیل ها قابل قبول بوده و مطالعات ژئوفیزیک به روش قطبش القایی و مقاومت ویژه در این محدوده واحدهای زمین شناسی موجود را کامل از هم تفکیک کرده و اطلاعات مفیدی از شرایط عمقی محدوده در اختیار گذاشته است؛ که در مطالعات اکتشافی آینده بسیار موثر خواهد بود. در حالت کلی زون کانی سازی موجود در قسمت میانی محدوده گسترده شده و تا آخرین پروفیل برداشت شده ادامه پیدا کرده است؛ که نواحی با بارپذیری بالا در بین واحدهای آهکی مستعد مطالعات تفصیلی تر هستند. درنهایت نقاط بهینه جهت حفاری اکتشافی پیشنهاد گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که استفاده همزمان از تصاویر دورسنجی و ژئوفیزیک می تواند به بهبود نتایج حاصل کمک کند. به همین دلیل استفاده از روش های یادشده برای دسترسی به نتایج مناسب تر و با دقت بیشتر و برای انطباق نتایج داده ها باهم ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: استر, نقشه بردار زاویه طیفی, پیش بینی خطی باند, قطبش القایی, مقاومت ویژه, طلای زرشورانSummaryIn this study, processing and interpretation methods in remote sensing such as visual and spectral analysis have been performed on the ASTER (advanced spaceborne thermal emission and reflection radiometer) data from Zarshuran gold area, and as a result, the alteration zones in the area have been identified. Then, the results of two-dimensional and three-dimensional modeling of Induced Polarization (IP) and resistivity data, using geological information, alteration and mineralization from the core drilling have been interpreted. Eventually, optimal locations for exploratory drilling have been proposed.
IntroductionDevelopment of advanced tools in remote sensing and geophysical exploration during recent decades indicates the necessity and importance of these tools in industry. In this paper, ASTER sensor imagery and geoelectrical data have been used in order to determine alteration zones, analyze mineralization system and identify the hidden mineralization in Zarshuran gold mine located in the north of the city of Takab, northwest of Iran. For this purpose, a variety of imageprocessing methods are used. IP and resistivity methods have an important role for exploration of metallic ore deposits. To achieve good results from these methods as well as minimizing the noise in the study area, it is necessary to select appropriate electrode array type for carrying out IP and resistivity surveys. For this purpose, IP and resistivity field operations over 17 parallel survey lines using the pole-dipole array have been made to identify the location of goldmineralization in the area.
Methodology and ApproachesIn order to identify alteration zones, image processing methods such as BR (band ratio), PCA (principal component analysis), LS-Fit (linear band prediction) and SAM (spectral angle mapping) using ENVI software were applied on the ASTER images from the study area. After collecting IP and resistivity data in the area, two-dimensional and threedimensional smooth inverse modeling were carried out on the data using Res2dinv and Res3dinv software packages, and for better visualization, the results were demonstrated in Voxler and Rock Works software packages.
Results and ConclusionsIdentification of alteration zones in the study area using remote sensing and image processing methods, and interpretation of the geophysical inverse modeling results using geological and drilling information in the area have been led to the identification of gold mineralized zones or deposits in three-dimensional form. Eventually, based on the whole results, optimal locations for exploratory drilling have been proposed. An outcome of this research is that applying both the remote sensing and geophysics data can be led to improve the accuracy of the results. As the obtained geophysical anomalies at the end of some survey lines have been open, therefore, it is suggested to continue geophysical operations at the end of these survey lines. For better display of gold mineralization, it is also recommended to carry out geophysical operations on a number of survey lines perpendicular to main parallel survey lines. As the acquired considerable IP values in the study area can be due to metallic minerals as well clay minerals, therefore, it is recommended that some samples to be taken from drillings or excavations in the area, and then, to be analyzed by x-ray diffraction (XRD) equipment to determine the amount and type of possible metallic or clay minerals in the samples.
Keywords: ASTER, Spectral Angle Mapping, Linear Band Prediction, Induced Polarization, Resistivity, Zarshuran Gold Area -
یکی از مناطق مستعد جهت پی جویی و اکتشاف اندیس های فلزی از جمله آهن ، در شمال شرق بخش کامو (میمه اصفهان) و با طول جغرافیائی E51,16,58 و عرض جغرافیائی N33,40,16 واقع شده است . از نظر تقسیم بندی زون های ساختاری، منطقه مورد مطالعه در ایران مرکزی ودرزون ماکمایی ارومیه-دخترقرار دارد این محدوده در یک سین ETM به شماره164_37 و تصویر ماهواره ترا سنجنده استر به شماره AST_L1A:002:ASTL1A 0108220733380109011021 قرار گرفته است. از تصاویر سنجنده مذکور در ترکیب های باندی مختلف برای استخراج ساختارهای زمین شناسی و انواع آلتراسیون ها (اکسید آهن،آرژیلیتی، کربناتی) استفاده خواهد شد. برای شناسایی سنگ ها و کانی های مختلف سطح زمین، محدوده طیفی 5/1 تا 5/2 میکرون بسیار مهم می باشد. این محدوده طیفی شامل محدوده مادون قرمز کوتاه تا متوسط می شود که شش باند سنجنده استر (باندهای SWIR) را می پوشاند باتوجه به نتایج آنالیزXRD کانی های آلبیت، آندرادیت، کلریت، گیبسیت و مسکویت و آلتراسیون سیلیسی نیز تفکیک شد. از سوی دیگر جهت استفاده از منحنی بازتاب طیفی کانی های مزبور در کتابخانه طیفیUSGSENVI جهت انجام آنالیز طیفی لازم است منحنی ها به دامنه طیفی باندهای ASTER، Resample گردند. روش های LS-Fit (Linear Band Prediction)، Matched Filteringو BandRATIOاز تصاویر استر برای تمام کانی ها و آلتراسیون های آهن و نیزبرای اکسیدهای آهن از تفسیر بصری و از تصاویر ETM در ترکیب باندی RGB:531 استفاده شد. آلتراسیون های که در بررسی های سنجش از دوردر منطقه مورد مطالعه (کامو) شناسایی شده اند عبارتند از: آلتراسیونآهن (گوتیت، هماتیت و جاروسیت و لیمونیت)،آلتراسیون آرژیلیک (کائولینیت، مونتموریلونیت، ایلیت و هالوزیت) آلتراسیون کربناتی (کلسیت و دولومیت)کلید واژگان: آرژیلیک, استر, کانسار, سنجش ازدور, هماتیتDividing the structural ones, the studied area has been located in the central Iran and in Makmaei Uromieh- Dokhtar zone. This range has been located in a scene ETM No. 164 - 37 and ASTER linear bad prediction satellite image No. AST_L1A:002:ASTL1A 0108220733380109011021. Such measured images in different band combinations will be used for extracting the geological structures and types of alterations (iron oxide, Argillite and Carbonate) and for detecting different stones and minerals of the ground, a spectrum range of 1.5 to 2.5 μ is very important. This range includes short to average IR range covering six linear band predictions (SWTR bands). According to results of XRD analysis, Albite, andradite, chlorite, gibbsite and Moscuit minerals and silica alterations were also dissociated. On the other side, to use spectral reflectance curves of such minerals in USGSENVI spectral library for spectral analysis, it is necessary to resample the curves to the spectral range of ASTER. Linear Band Prediction methods, LS-Fit, Matched Filtering and BandRATIO used of ASTER images for all minerals and iron alterations and for iron oxides there were also used visual interpretations and ETM images were used in band combination of RGB:531. The resalts identified in the remote sensing study in the aera (Kamoo) identide as follows : Alteration of iron (Gotit, Hematit and jarosit and limotit), alteration of argilic (maolinite, mottmoriolotit, ilite and halozite), carbonate (calcite and dolomite)Keywords: Argilite, Aster, Ore depasite, Remout sensing, Hematite
-
استان کرمان به دلیل قرارگیری در زون های ساختاری مختلف و تکتونیک فعال آن، می تواند دارای مناطق با پتانسیل بالای ژئوترمال باشد. در این پژوهش، با استفاده از تصاویر سنجنده های مودیس، ETM+ و استر و داده های مغناطیسی هوابرد و زمینی، به بررسی نشانه های وجود پتانسیل منابع ژئوترمال در منطقه سیرچ-گلباف استان کرمان پرداخته شد. دمای سطح زمین با استفاده از بررسی های سنجش از دور و روش های الگوریتم پنجره مجزا تعمیم یافته، نرمال سازی گسیلندگی و روش تخمین دمای سطح زمین سنجنده ETM+، جهت شناسایی بی هنجاری های حرارتی منطقه و تخمین اینرسی حرارتی ظاهری که در ارتباط با منابع ژئوترمال سطحی بوده، محاسبه شد. نتایج نشان می دهد یک بی هنجاری حرارتی در بخش جنوب شرقی منطقه و یک بی هنجاری حرارتی دیگر در محدوده شمالی وجود دارد. از داده های مغناطیسی به منظور تعیین محل توده های نفوذی به عنوان نشانه ای از وجود منبع ژئوترمال و ردیابی گسل ها استفاده شد. با استفاده از فیلترهای ادامه فراسو، مشتق قائم و سیگنال تحلیلی روی داده های مغناطیسی هوابرد، بی هنجاری هایی در محدوده مورد مطالعه تشخیص داده شدند؛ که با توجه به ارتباط چشمه های آب گرم و توده های نفوذی، این بی هنجاری ها می توانند مرتبط با توده های نفوذی و نیز بی هنجاری های حرارتی آشکار شده از روش دورسنجی حرارتی باشند. از طرفی، بی هنجاری های حرارتی و بی هنجاری مغناطیسی تشخیص داده شده با روش های دورسنجی و مغناطیس زمینی، با بی هنجاری های مغناطیسی آشکار شده به روش داده های مغناطیسی هوابرد مطابقت می کنند.کلید واژگان: مودیس, لندست ETM+, استر, دمای سطح زمین, اینرسی حرارتی ظاهری, مغناطیس سنجی هوابرد, مغناطیس سنجی زمینیSummary: In this study, satellite images, and aeromagnetic and ground magnetic data were analyzed to explore the geothermal potential in Sirch-Golbaf area in Kerman province. Thermal anomalies and apparent thermal inertia images were studied using MODIS, Landsat and ASTER images. As a result, two thermal anomalies were obtained; one in the southeastern part of the study area and the other one in Jooshan location. Magnetic investigations also detected two anomalies; a deep magnetic anomaly in the southern part of the area and another magnetic anomaly near Jooshan hot spring in the northeastern part. These magnetic anomalies were correlated with thermal anomalies.IntroductionRemote sensing techniques are helpful reconnaissance tools for detecting surface temperature anomalies and identifying geothermal indicators (Calvin et al., 2005). Lu et al. (2008) used Landsat ETM thermal images to detect thermal anomalies strongly correlated with faults in certain scales in the Jiangshan-Shaoxing fault in the Zhejiang Province, China. They defined thermal anomalies as areas having temperatures higher than the temperature of the spatial background. In a geothermal resource exploration in Akita and Iwate prefectures, northern Japan, Noorollahi et al. (2007) showed that 95% of the production wells were located in a zone within 6000 m to the active faults and 4000 m to hot springs. Magnetic measurements are also generally used in geothermal exploration programs to locate hidden intrusive bodies and possibly estimate their depths. Moreover, they can be used to trace buried dykes and faults, and also to detect areas of reduced magnetization due to thermal activity (Georgeson, 2009). A variety of magnetic studies in geothermal exploration projects having different objectives can be found in the literature (e.g. Hojat et al., 2016; Gailler et al., 2014; Georgsson, 2009; Hunt, 1989; Palmason, 1975). The aim of this study is to analyze remote sensing and magnetic data (airborne and ground measurements) for evaluating the geothermal potential zones in an area east of Kerman Province.
Methodology and Approaches: The input data in this research include MODIS, MOD11_L2 005 (day and night) reflectance and LST products, for the year 2015, ASTER L1T night-time image on November 10, 2015, Landsat ETM day-time image on November 14, 2015, aeromagnetic data collected by Houston Texas Co., USA, in 1975-1977, and geomagnetic total intensity contour map of Gowk area having 1:50000 scale, which surveyed by Atomic Energy Organization of Iran. Ground magnetic survey is also carried out in an area around Joshan hot spring. A comparison of the day-time and night-time images can reveal surface thermal differences for detecting geothermal anomalies. Land surface temperature was calculated using generalized split-window algorithm for MODIS sensor (Wan and Dozier, 1996), emissivity normalization method for ASTER (Coll et al., 2007; Banerjee et al., 2014), and LST calculation method for Landsat sensor (Barsi et al., 2003; Barsi et al., 2005; Coll et al., 2010). Apparent thermal inertia of the three sensors was calculated using albedo and LST difference of day and night (Sabol et al., 2006; Scheidt et al., 2010; Chang et al., 2012; Qin et al., 2013). After removal of noise from the observed magnetic data, processing steps including main field removal using IGRF model of the proper period, reduction to the pole, and upward continuation were applied on the magnetic data. The processed magnetic data were finally interpreted in order to locate the hidden intrusive bodies and faults.
Results andConclusionsTwo thermal anomalies were detected on the maps and charts obtained for the average temperature difference (day and night) and apparent thermal inertia. One anomaly was located in the Jooshan area and the other one was situated in the western part of Gowk fault and continues along it to the southeastern side. Gowk fault is an active fault with Jooshan (45 C) hot spring, and most earthquakes larger than magnitude 5 have occurred in this part. These might be evidences of a thermal anomaly. The results of magnetic interpretations confirmed thermal anomalies showing a deep magnetic anomaly in the southern part of the study area and another magnetic anomaly in the Jooshan hot spring.Keywords: MODIS, Landsat ETM+, ASTER, LST, Apparent Thermal Inertia, Aeromagnetic Data, Ground Magnetic Data -
Water plays a vital role in the development of activities in an area. The surface water resources are inadequate to fulfill the water demand. Productivity through groundwater is quite high as compared to surface water, but groundwater resources have not yet been properly exploited. Keeping this view, the present study attempts to select and delineate various groundwater potential zones for the assessment of groundwater availability in Moalleman, using the remote sensing and GIS technique. Satellite images such as Landsat 8, Aster and SRTM DEM data have been used in the present study to prepare various thematic maps for the study area, such as geology, geomorphology, soil hydrological group, land use/land cover, and drainage maps. According to the relative contribution of each of these maps towards groundwater potential, the weight of each thematic map has been selected. Furthermore, within each thematic map ranking has been made for each of the features. All the thematic maps have been registered with one another through integrated step-by-step using the normalized aggregation method in GIS for computing groundwater potential index. Based on this final weight and ranking, the groundwater potential zones have been delineated. Thus from the present study it has been observed that an integrated approach involving remote sensing and GIS technique can be successfully used in identifying potential groundwater zones in the study area. Five categories of groundwater potential zones: excellent, very good, good, moderate and poor have been demarcated. Major portions of the study area have good or moderate prospects, while a few scattered areas have poor prospects. The excellent potential areas are mainly concentrated along the shore line. This groundwater potential information is useful to effectively identify suitable locations to extract water. Lastly, the final map has been overlaid with the map of springs and qanats for comparison and rolling as a checkpoint.Keywords: Groundwater Potential Map, GIS, Remote sensing, Weigh Overlay, Landsat8, Aster, STR DEM
-
گستره ی مورد بررسی در 220 کیلومتری جنوب غربی مشهد، 80 کیلومتری جنوب نیشابور و در گستره ای بین طول های ̋15 ''42 °58 الی ̋40 ''43 °58 قرار گرفته است. پی جویی اولیه در این منطقه با پردازش داده های ماهواره استر، و با استفاده از روش نقشه بردار، زاویه ی طیفی، دگرسانی های پروپیلیتیک، کربناتی، سیلیسی و آرژیلیک را مشخص کرد. این گستره دارای برونزدهایی از سنگ های آتشفشانی به سن ائوسن است. شواهد کانی سازی مس در منطقه ی گل چشمه بسیار گسترده است. کانی های کربناتی مالاکیت، سیلیکاتی کریزوکولا و سولفیدی کالکوسیت در سطح به صورت پر کننده ی فضاهای خالی و رگچه های کم ضخامت در سراسر منطقه ی مورد بررسی، همراه با سنگ های آتشفشانی مشاهده می شوند. در بخش هایی از منطقه، شواهدی وجود دارند که حرکت محلول های مس دار با ساختارهای خطی و منطقه های گسلی، کنترل شده اند که با توجه به تفاوت در ترکیب، بافت سنگ دیواره و نیز حجم محلول ها میزان نفوذ در سنگ های میزبان از چند سانتی متر تا چندین متر تفاوت دارند. براساس نتایج آنالیزهای انجام شده، 80 درصد نمونه ها، پراکندگی بیش از 1 درصد مس را نشان می دهند.
کلید واژگان: کالکوسیت, گل چشمه, مالاکیت, کانی سازی, استرThe study area is located about 220 km southwest of Mashhad and 80 km south of Neyshabur, at 54° 42' 15" to 54° 43' 40" longitude. Initially, remote sensing is carried out based on the SAM method and it denotes propylitic, carbonitization, silicification and argillic alterations. This area comprises of outcrops of Paleocen-Eocene volcanics. Golcheshmeh area also shows copper mineralization at surface such as malachite, chrysocolla and chalcocite. The copper minerals are seen as filling voids and thin veinlets in association with volcanic rocks in the study area. In some parts of the district, the movement of copper solutions is controlled by linear structures and fault zones, and the amount of solutions’ penetration-which differs from a few centimeters to several meters - in the host rocks is dependent on the wall rock composition, texture and the volume of the solutions. Based on the analysis, 80% of the samples show more than 1% copper.Keywords: Chalcocite, Golcheshmeh, malachite, mineralization, Aster -
منطقه مورد مطالعه در فاصله 42 کیلومتری شمال خاور شهرستان قروه، در استان کردستان و در پهنه دگرگونی- ماگمایی سنندج- سیرجان جای گرفته است. در این پهنه افزون بر معدن طلای اپی ترمال داشکسن، معادن طلای مهم زره شوران و آق دره نیز قرار دارد. دگرسانی های منطقه به ترتیب اهمیت عبارتند از: سرسیتی (فیلیک)، آرژیلیک، سیلیسی و پروپیلیتیک. در این مطالعه دگرسانی های فیلیک و آرژیلیک هدف قرار گرفت و با روش های مختلف پردازش تصاویر ماهواره ای مانند ترکیب رنگی کاذب، نسبت باندی، تحلیل مولفه های اصلی و روش کروستا و در پایان با روش نقشه بردار زاویه طیفی، گسترش دگرسانی ها و همچنین اکسید های آهن منطقه تشخیص داده شد. به منظور درستی میان مشاهدات صحرایی و نتایج پردازش نرم افزاری از تجزیه پراش پرتو ایکس (XRD) به عنوان ابزار کنترلی استفاده و کانی های شاخص هر پهنه شناسایی شد و همچنین مقایسه منحنی های استاندارد با منحنی های منطقه مورد مطالعه نیز برای تایید نتایج به دست آمده، به کار گرفته شد. در نتیجه این روش در شناسایی مناطق دگرسانی و تهیه نقشه از آنها موثر بوده است.
کلید واژگان: دگرسانی, استر, داشکسن, طلای اپی ترمال, قروه, پهنه سنندج, سیرجانThe study area is located at 42 km NE of Qorveh city, in Kordestan Province and in the Metamorphic– Magmatic Sanandaj-Sirjan Zone. There are other important gold mines such as the Zarshouran and Aghdarreh mines in this zone. The most important alterations of the region are sericitic (phyllic), argillic, silicification and propylitic respectively. Therefore, in this research, the phyllic and argillic alterations were the main purpose and by using different techniques of images processing of satellite images such as: False Color Composition, Band Ratio, Principal Component analysis, Crosta and finally by Spectral Angle Mapper methods iron oxides and development of alterations have been recognized. For accuracy between field evidences and results of software processing, X-Ray Diffraction analysis were used for controlling and recognizing the index minerals of each zone. Then, the comparison between standard and the study area curves were done to confirm the obtaining results. Finally, this method was effective in recognizing and mapping of the hydrothermal alterations.Keywords: Alteration, Aster, Dashkasan, Epithermal Gold, Qorveh, Sanandaj, Sirjan Zone -
محدوده مورد مطالعه در خاور شهرستان بجستان، در استان خراسان رضوی قرار دارد و بخشی از بلوک لوت است. بخش بیشتر این ناحیه را توده گرانیتوییدی بجستان با گسترش تقریبی 70 کیلومتر مربع فرا گرفته است. پردازش داده های ماهواره این محدوده با استفاده از داده هایSPOT و ASTER و لندست ETM انجام شد. پردازش داده SPOT و استفاده از روش PCA بر روی داده لندست ETMبه دو روش استاندارد و انتخابی، نشانگر ناهمگنی احتمالی توده از نظر ترکیب شیمیایی و کانی شناسی است، به طوری که بخش مرکزی توده نسبت به هاله اطراف تمایز مشخص دارد که این خود می تواند نشانه وجود کانی های مافیک بیشتر در این بخش توده نفوذی و دگرسانی آنها باشد. با اعمال فیلتر High Pass از نوع Sharpen edge 11.11 و کاربرد فیلترهای Threshould، Directionalو همچنین Sobel به صورت جداگانه و ترکیبی بر روی داده SPOT خط واره های موجود در منطقه بارز شده و رسم شد که بیشتر آنها جهت یابی شمال باختر – جنوب خاور را به خوبی نشان می دهند. پردازش داده های ASTER با استفاده از روش های ترکیب باندی، نسبت باندی وآنالیز طیفی به روش SAM حاکی از این است که منطقه مورد مطالعه دارای دگرسانی های بارز اپیدوتی- کلریتی، هماتیتی، سریسیتی، آرژیلیکی و سیلیسی در بخش های مختلف محدوده است. پردازش داده های ژئوفیزیک هوایی این محدوده شامل اطلاعات شدت کل مغناطیسی و رادیومتری اورانیم، توریم و پتاسیم نشانگر بالا بودن عناصر سه گانه یادشده در این گرانیتویید و پایین بودن میزان شدت میدان مغناطیسی در آن است. جداسازی مرزهای زمین شناسی و بارزسازی گسل اصلی جداکننده توده گرانیتی و واحدهای متامورف در شمال توده از نتایج دیگر بررسی داده های ژئوفیزیک این منطقه است. تلفیق اطلاعات حاصل از پردازش داده های ماهواره، ژئوفیزیک و مطالعات صحرایی در این منطقه، نشانگر این موضوع است که دگرسانی های موجود، ارتباط مستقیمی با خط واره های موجود در منطقه دارند. این مطالعات، نواحی با بیشترین احتمال حضور مواد معدنی و کانی سازی را مشخص نموده است؛ به طوری که نواحی مشخص شده با دارا بودن دگرسانی های اپیدوت- کلریتی و آرژیلیکی بارز، تطابق کاملی با کانی سازی های مس و آهن در بخش های مختلف محدوده مطالعاتی نشان می دهند. شناسایی این نواحی می تواند راهنمایی، جهت تمرکز پی جویی و مطالعات بعدی در این منطقه باشد و از پراکندگی نتایج و صرف زمان و هزینه های اضافی جلوگیری نماید.
کلید واژگان: گرانیت بجستان, SPOT, ASTER, ETM, نسبت باندی, PCA, SAM, فیلترهای بارزکننده خط واره هاThe studied area is located in east of Bajestan Township, Khorasan Razavi Province and this region is a part of the Lut Block. Granite is the mostimportant rock in this area with covering approximately 70km2. Processing of satellite data in this area was done by using of SPOT, ASTER and Landsat ETM+ data. SPOT images processing and using PCA methods (standard and selective) on the ETM+ data show this intrusive body doesn’t have an equal chemical composition. The central part of the intrusive body has distinctive from margin and it seems that the central part have more mafic mineral. For enhancing linear structure, high pass, directional, threshold and sobel filters were applied separately and compositional on the SPOT data. By using these filters linear structures became completely obvious and were vectorized digitally. The most of them show northwestern-southeastern trend. ASTER data processing by spectral angle mapper (SAM), band ratio and band composition methods enhanced epidote, sericite, hematite, argilic and silicified alterations. Processing and Interpretation of airborne geophysical data (potassium, thorium, uranium and total magnetic intensity), which collected by airplane show the amounts of these triple elements (K,U,Th) are high and in vice versa Total Magnetic Intensity data (TMI) is low in this granite. Separating geological boundaries and enhancing major faults are other results from processing of geophysics data. Merging all of the data consist of: satellite and geophysics data processing and field research indicate alteration zones have relation to linear structures in this area. This research specifies the most probability of mineralization presence in this area so that Fe and Cu mineralization conform to epidotic-chloritic and argilic alterations. Introducing favorable area can help us to concentrate exploration activities and next researches in this area and prevent wasting money and time.Keywords: Bajestan Granite, SPOT, ASTER, ETM+, Band Ratio, PCA, SAM, Lineation Enhancement Filters -
پیدایش و گسترش ابزارهای پیشرفته سنجش از دور و ژئوفیزیک هوایی در زمینه اکتشاف منابع معدنی در دهه های اخیر، ناشی از اهمیت این صنعت است. در این پژوهش، از تصاویر سنجندهASTER و داده های ژئوفیزیک هوایی به منظور پهنه بندی نواحی دگرسانی و تحلیل سیستم حاکم بر کانه زایی منطقه و تعیین مناطق پتانسیل معدنی در برگه 1:25000 اوغلان سر در شمال شهرستان سراب در استان آذربایجان شرقی، استفاده شد. منطقه از دید زمین ساختی پهنه ساختاری البرز باختری- آذربایجان قرار می گیرد و از دید زمین شناسی در بردارنده مجموعه ای از سنگ های آذرین که سن ترشیری (ائوسن و نئوژن) به آنها نسبت داده شده است. این مجموعه شامل انواع سنگ های آندزیتی، ریوداسیتی، ریولیتی وگرانودیوریتی است. شکل جایگیری سنگ های یادشده به طور چیره به صورت مجموعه های آذرآواری شامل انواع توف ها و برش های آتشفشانی و روانه های گدازه ای است. در این پژوهش از انواع روش های تحلیل طیفی مانند روش فیلترگذاری تطبیقی (MF)، روش پیش بینی خطی باند (LS-fit)، روش انطباق سیمای طیفی (SFF)، روش نقشه بردار زاویه طیفی (SAM) روی تصاویر ASTER، به منظور پهنه بندی نواحی دگرسانی استفاده شد. همچنین از روش های تجزیه طیفی روی داده های ژئوفیزیک هوایی مغناطیسی به منظور استخراج توده های کم ژرفا و گسل ها استفاده شد. با تصاویر ASTER و داده های ژئوفیزیک هوایی، نقشه اولیه پتانسیل معدنی منطقه به دست آمد. برای اعتبارسنجی این نتایج، 200 نمونه از منطقه برداشت شد و نمونه ها به روش های ICP، XRF، XRD، تجزیه شده و مورد مطالعه قرار گرفتند که نتابج 190 نمونه (95 درصد)، نتایج حاصل از پردازش های سنجش از دور و ژئوفیزیک هوایی را تایید کردند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که استفاده همزمان از تصاویر دورسنجی و ژئوفیزیک هوایی می تواند به بهبود نتایج حاصل کمک کند. به همین دلیل استفاده از روش های یادشده برای دسترسی به نتایج مناسب تر و با دقت بیشتر و برای انطباق نتایج داده ها با هم ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: دگرسانی, استر, تحلیل طیفی, ژئوفیزیک هوایی, اوغلان سرDevelopment of advance tools in remote sensing and airborne geophysics during recent decades shows this industry importance. In this paper, aster sensor imagery (Advanced Space born Thermal – Radiometer) and airborne geophysics employed in order to zoning alteration area, mineralization system analysis and prospecting in 1:25000 Oghlansar sheet, which is situated in north of Sarab City in East Azerbaijan province. The area is located in structural zone of the Eastern Alborz-Azerbaijan. The lithology of area contains Eocene-Neogene magmatic-volcanic complex such as andesite, rhyodacite, rhyolite, and granodiorite associated with pyroclastics such as tuffs, volcanic breccia and lava flows. In this investigation, we applied different methods of spectral analysis and normal classification such as SAM (Spectral Angel mapping), MF (Match Filtering) using ASTER images. Furthermore, spectral analysis methods on airborne geophysics data were engaged in order to extract shallow bodies and recognition of faults. ASTER imagery process and airborne geophysics data led to primary potential mineral map of the area. For credibility of results, 200 samples were taken and analyzed by XRD, XRF and ICP methods. Consequently, 190 samples (95%) confirmed the results of remote sensing and airborne geophysics processes. Conclusions of this research revealed that applying concurrency both the remote sensing and airborne geophysics data could be led to improve the precision of the results.Keywords: Alteration, Aster, Spectral Analysis, Airborne Geophysic, Oghlansar
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.