به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « اسید چرب » در نشریات گروه « زیست شناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «اسید چرب» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • صمد نژادابراهیمی*، معصومه صادقی نیک

    هسته میوه نارنج Citrus aurantium L محصول فرعی حاصل از صنایع آب میوه گیری می باشد. در این تحقیق اسیدهای چرب و فیتواسترول های اصلی در روغن هسته نارنج با هدف ارزش گذاری تغذیه ای و بررسی خواص زیستی آن مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین بررسی ویژگی های فیزیکوشیمیایی روغن هسته استخراج شده به دو روش پرس سرد و استفاده از حلال هگزان و شناسایی ترکیب اسیدهای چرب انجام شد. ترکیب اسیدهای چرب موجود در روغن هسته نارنج با استفاده از تکنیک کروماتوگرافی گازی متصل به اسپکترومتری جرمی (GC-MS) و رزونانس مغناطیس هسته (1HNMR و 13CNMR) بررسی شد. همچنین اثر بخشی امواج مافوق صوت و فشار هوا در استخراج روغن از تفاله هسته نارنج حاصل از استخراج پرس سرد، با استفاده از حلال هگزان مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بیشترین بازده روغن استخراج شده با استفاده از دستگاه پراب مافوق صوت (25 درصد) می باشد، و به طور قابل توجه ای در مقایسه با روش های دیگر بالاتر بود. محتوای روغن اسیدهای چرب 9-اولییک اسید (3/33 درصد)، لینولییک اسید (5/31 درصد)، پالمیتیک اسید (3/22 درصد)، استیاریک اسید (6/6 درصد) و 10-اولییک اسید (1/1 درصد)، و بتاسیتوسترول (7/79 درصد) و کامپسترول (6/14 درصد) بیشترین فیتوسترول های تشکیل دهنده روغن هسته نارنج مورد مطالعه بودند. با توجه به نتایج بدست آمده روغن هسته نارنج می تواند به عنوان یک منبع غذایی جدید در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: اسید چرب, روش های استخراج, روغن هسته, نارنج}
    Samad Nejad Ebrahimi *, Masoumeh Sadeghinik

    Citrus aurantium L. seed is a by-product of fruit juice industries. In this research, the main fatty acids and phytosterols in C. aurantium seed oil were evaluated with the aim of nutritional evaluation and its biological properties. The C. aurantium oil extracted by two methods of cold pressing and using hexane solvent.The C. aurantium seed fatty acids composition was analyzed by GC-MS, 1HNMR, and 13CNMR. In addition, the effects of ultrasonic waves and air pressure on the C. aurantium pulp obtained from cold press extraction by n-hexane was studied. The findings showed that the highest oil yields were obtained using ultrasound-assisted extraction (25%) compared to other methods. The five fatty acids including 9-oleic (18.07%), Linoleic (36.69%), palmitic (21.90%), stearic acid (6.6%) and 10-oleic acids (1.1%) were the most phytosterols in C. aurantium seed oil. According to the obtained results, C. aurantium oil can be considered as a new food source.

    Keywords: Citrus aurantium L, Extraction methods, Fatty Acids, Seed Oil}
  • نیلوفر باقری، علیرضا پیرزاد*
    بالنگوی شهری یکی از گیاهان خانواده نعناعیان که دارای 30% روغن و موسیلاژ دانه می باشد. برای ارزیابی تاثیر منابع مختلف نیتروژن در شرایط شوری، آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1397 در دانشگاه ارومیه انجام شد. تیمارهای آزمایش متشکل از چهار نوع کود نیتروژنه که شامل (کود اوره در فاز رویشی، ازتوباکتر به دو صورت محلول پاشی و بذرمال (تیمار بذرمال در زمان کاشت با بذور مخلوط شده و تیمار محلول پاشی در فاز رویشی اضافه گردید) و تیمار بدون کود به عنوان شاهد) و دو بستر خاک (غیر شور 91/0 و شور 70/6 دسی زیمنس بر متر) مرتب شدند. بیشترین میزان فعالیت های آنزیم کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و محتوای فنل کل مربوط به گیاهان رشد کرده در خاک شور بدون تیمار کودی بود. کلیه ترکیبات موجود در موسیلاژ بالنگو در شرایط غیر شور بیشتر بود. تیمار بذرمال ازتوباکتر برای زایلوز، گلوکز و گالاکتوز، و تیمار اوره برای رامنوز بیشترین مقادیر را در شرایط غیرشور نشان دادند. کاربرد اوره برای تولید رافینوز، آرابینوز، گالاکتورونیک و گلوکورونیک اسید برتری داشت. شوری و تیمارهای کودی تاثیر معنی داری روی درصد روغن و موسیلاژ نداشتند. در کلیه تیمار های کودی، شوری باعث افزایش میزان آنتی اکسیدانت ها شد. در مورد قند های محلول کود های نیتروژنه از کاهش بیش ازحد جلوگیری کرده و باعث تعدیل این مقدار شد. باوجود افزایش اسید های چرب اشباع و غیراشباع در شرایط شوری خاک، تیمار های کودی باعث افزایش اسید های چرب اشباع (استیاریک، پالمیتولییک، پالمتیک و میریستیک) و کاهش اسید های چرب غیراشباع (لینولنیک، لینولییک و اولییک) شدند.
    کلید واژگان: آنتی اکسیدانت, اسید چرب, ازتوباکتر, بالنگوی شهری, فنل کل}
    Niloofar Bagheri, Alireza Pirzad *
    Dragon's head, one of the mint family plants with 30% oil and mucilage in its seeds. In order to evaluate the response of plant to nitrogen fertilizers in saline soils, a factorial experiment was conducted based on randomized complete block design with three replications in 2018 at Urmia University. Treatments included nitrogen fertilizer (urea, Azotobacter as a foliar application and Azotobacter as a seeds inoculant and no-fertilizer as control), and two planting bed, saline and normal, with conductivity of 6.7 and 0.91 ds/m respectively. The highest amount of catalase, ascorbate peroxidase and activity total phenol content wasto plants grown under saline soil without any nitrogen fertilizer. However, their values decreased significantly for all fertilizer treatments. All constituents of seed mucilage were higher in non-saline conditions. While application of urea increased rhamnose content, Azotobacter inoculation caused xylose, glucose and galactose content to be increased under non-saline condition. Urea was preferred for the production of raffinose, arabinose, galacturonic acid and glucuronic acid. Salinity, likewise fertilizer treatments had no significant effect on oil content and mucilage. In all treatments, salinity increased the antioxidants, which was related to plant response to stress conditions. In the case of soluble sugars, nitrogen fertilizers prevented excessive reduction and moderated this amount. Despite increasing saturated and unsaturated fatty acids under soil salinity, fertilizer treatments increased the saturated fatty acids (stearic, palmitoleic, palmitic and myristic) against decreasing unsaturated fatty acids (linolenic, linoleic and oleic).
    Keywords: antioxidant, Azotobacter, Fatty acid, Lallemantia iberica, Total phenol}
  • مریم احمدی، بابک دلنواز هاشملویان*، عذرا عطائی عظیمی، پژمان مرادی

    ارمک میانه (Ephedra intermedia) گیاهی دو پایه از تیره افدراسه است که پایه های نر و ماده از نظر شکل کاملا" مشابه هستند ولی تفاوت بیوشیمیایی آن ها نا شناخته است. هدف مطالعه کروماتوگرافی لایه نازک و گازکروماتوگرافی جرمی اسیدهای چرب، فنل ها، اسانس و آلکالوییدهای در شاخساره پایه های نر و ماده ارمک میانه بود. در بهار 1398، شاخساره های پایه های نر و ماده  از استان مرکزی در ایران چیده شدند. عصاره الکلی از مخلوط پودر شاخساره با اتانول در دمای 60 درجه سانتیگراد به دست آمد. فنل ها، اسیدهای چرب و اسانس از عصاره الکلی با اتر و آلکالوییدها با کلروفرم جدا شدند. عصاره های اتری نر و ماده دارای اسیدهای چرب بودند که نشان داد گیاه نر منشا خوبی از لینولنیک اسید است. نوع و مقدار اسیدهای آلی و فنل ها در دو گونه متفاوت بود. مقدار زیادی کارپریلیک اسید ایزوآمیل استر فقط در پایه نر وجود داشت.2و6-دی-ترت متیل فنل بیشترین ترکیب در هر دو پایه بود. تعداد زیادی ترکیب اسانسی در عصاره اتری هر دو پایه یافت شد. شباهت ترکیبات اسانسی در نر و ماده 4/32% بود. اسانس کل در گیاهان ماده و نر به ترتیب 63/9 و 79/11 (mgg-1DW) بود. پایه های نر و ماده تعداد زیادی آلکالویید داشتند ولی فاقد افدرین و پزدوافدرین بودند. افرودکسان و فندیمترازین در دو جنس، اکگونین و آمینوپیریدین در نر و ارگوتامین و ته آکرین در ماده، شش آلکالویید دارویی مهم بودند. هر دو جنس ارمک میانه سرشار از ترکیبات زیست فعال ولی فاقد افدرین و پزدوافدرین بودند.

    کلید واژگان: ارمک میانه, نر, ماده, آلکالوئید, فنل, اسید چرب}
    Maryam Ahmadi, Babak Delnavaz Hashemloian*, Azra Ataei Azimi, Pejman Mordi

    Ephedra intermedia is a dioecious plant of the Ephedraceae family whose male and female plants are quite similar in shape, but their biochemical differences are not known. The subject was the TLC and GC-MS study of fatty acids, phenols, essential oils, and alkaloids in male and female shoots of E. intermedia. Male and female shoots were collected from Markazi province in Iran, in spring. Alcoholic extract was obtained by mixing shoot powder with ethanol at 60 ° C. Phenols, fatty acids, and essential oil were separated from the alcoholic extract with ether and alkaloids with chloroform. Male and female ether extracts contained fatty acids, which appear male to be a good source of linolenic acid. The kind and amount of organic acids and phenolic of the two sexes were different. A large quantity of caprylic acid isoamyl ester was present only in females. 2, 6-Di-Tert-4-Methylphenol was much higher in both sexes than in the other compounds. A large number of essential oil compounds were found in the etheric extract of both sexes. The similarity of essential oil compounds between male and female plants was 32.4%. Total essential oils in female and male plants were 9.63 and 11.79 mgg-1DW. Males and females had a large number of alkaloids, but there wasn’t ephedrine and pseudoephedrine. Epherodxan and phendimetrazine in both sexes, ecgonine and aminopyrimidine in the male, and ergotamine and theacrin in the female, were six important medicinal alkaloids. Both sexes of E. intermedia are rich in bioactive compounds, but there was no ephedrine or pseudoephedrine.

    Keywords: Ephedra intermedia, male, female, alkaloid, phenol, fatty acid}
  • معصومه استادی قاضیانی، آرش اکبرزاده*، مرتضی یوسف زادی، محمد اسدی

    در مطالعه حاضر برخی پارامترهای رشد و ترکیبات بیوشیمیایی ریزجلبک Chaetoceros muelleri تحت نورهای آبی، سفید و قرمز بررسی شد. تیمارهای مختلف در شرایط شوری 25 قسمت در هزار، دمای 1±23 درجه سانتی گراد، شدت نور200±1500 لوکس، دوره روشنایی:تاریکی 12/12، هوادهی ملایم و قلیاییت 5/7-5/8، به مدت 12 روز در اتاقک های تفکیک شده قرار گرفتند. بیشترین تراکم سلولی، نرخ رشد ویژه، کلروفیل a، وزن خشک، پروتئین، اسیدهای چرب امگا3 و اسید پالمیتولییک (16:1C)، تحت نور آبی مشاهده شد. همچنین، کوتاه ترین زمان دو برابر شدن جمعیت، کمترین مقدار چربی و امگا6 در این تیمار نوری مشاهده شد. کمترین تراکم سلولی، وزن خشک، کلروفیل a، پروتئین، اسیدهای چرب امگا3، اسید اولییک (18:1C) و بیش از 25 درصد از اسید پالمیتیک (16:0C) تحت نور قرمز دیده شد. بیشترین زمان دو برابر شدن جمعیت، بیشترین مقدار اسیدهای چرب امگا6 و اسید اولییک (18:1C)، تحت نور سفید مشاهده شد. مقدار چربی کل بین سه نور تحت آزمایش اختلاف معنی داری نشان نداد (05/0<p). نور قرمز بیش از 41 درصد از مقدار SFA، نور سفید بیش از 16 درصد از مقدار PUFA و نور آبی 46 درصد از مقدار MUFA را به خود اختصاص دادند. نور آبی به طور واضح کارایی بیشتری از خود نشان داد و دارای اختلاف معنی داری (05/0˂p) نسبت به سایر نورها بود در حالی که بین نور سفید و قرمز اختلاف معنی داری دیده نشد.

    کلید واژگان: اسید چرب, پروتئین, ریزجلبک, کلروفیل a, کیفیت نور}
    Masoumeh Ostadi Ghaziani, Arash Akbarzadeh*, Morteza Yousefzadu, Mohamad Asadi

    In this study, some of the growth parameters and biochemical composition of Chaetoceros muelleri were investigated under blue, white, and red light. Different treatments of lights applied to Chaetoceros muelleri cultures (salinity 25 ppt, temperature 23 ± 1°C, light intensity 1500 ± 200 lux, Light/Dark 12/12, mild aeration, alkalinity 7.5-8.5( for 12 days in divided Indoor chambers. The microalgae under blue light showed the highest cell density, specific growth rate, chlorophyll a, dry weight, protein, omega-3 fatty acids, palmitoleic acid (C16:1), and the shortest doubling time, low fat and omega-6 were observed. The lowest cell density, dry weight, chlorophyll a, protein, omega-3 fatty acids, oleic acid (C18: 1), and more than 25% palmitic acid (C16: 0) were observed under red light. The highest doubling time of the population, the highest amount of omega-6 fatty acids and oleic acid (C18: 1), was observed in white light. The total fat content was not significantly different between the three light ones (p <0.05). Red light accounted for more than 41% of the SFA value, white light more than 16% of PUFA, and light blue 46% of MUFA. Blue light clearly showed better performance and had a significant difference (0.05 pp) compared to white and red while there was no significant difference between white and red.

    Keywords: Light quality, Micro-algae, Chlorophyll a, Protein, Fatty Acids}
  • عابده حدادشستانی، علی طاهری*

    در مطالعه حاضر، حذف رادیکال آزاد DPPH، کلاته کردن یون آهن، قدرت کاهندگی، محتوای کل فنول، رنگ دانه و پروفیل اسیدهای چرب ریزجلبک دونالیلا سالینا مورد بررسی قرار گرفت. حلال های متانول، هگزان و کلروفرم در غلظت های 01/0، 1/0 و 1 میکروگرم بر میلی لیتر استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که متانول بیشترین اثر را بر فعالیت حذف رادیکال آزاد داشت و کم ترین مقدار نیز در تیمار 01/0 هگزان دیده شد (p<0.05). بیشترین فنول کل در غلظت یک میکروگرم متانول و کم ترین مقدار در تیمار 01/0 هگزان و بیشترین میزان قدرت کاهندگی در متانول و کلروفرم در غلظت یک میکروگرم بر میلی لیتر و کمترین میزان در غلظت 01/0 میکروگرم بر میلی لیتر هگزان مشاهده شد (p<0.05). بالاترین میزان کلاته کردن نیز در غلظت یک میکروگرم بر میلی لیتر محلول هگزان و کم ترین مقدار مربوط به تیمار 01/0 متانول بود (p<0.05). کاروتنوییدها بیشترین مقدار و کلروفیل b دارای کمترین مقدار بودند. بیشترین میزان اسیدهای چرب اشباع پالمیتیک اسید، اسیدهای چرب تک غیراشباع پالمیتولییک اسید و اسیدهای چرب چند غیراشباع آلفالینولییک اسید بودند. نتایج به دست آمده از این تحقیق ثابت کرد فاکتور غلظت اثر معنی داری بر خواص آنتی اکسیدانی جلبک دونالیلا سالینا دارد و محلول متانول بهترین راندمان جهت استخراج عصاره آلی میکروجلبک دونالیلا سالینا را دارا می باشد.

    کلید واژگان: اسید چرب, آنتی اکسیدان, دونالیلا سالینا, ریزجلبک}
    Abedeh Hadadshastani, Ali Taheri*

    In the present study, DPPH free radical scavenging activity, metal chelating activity, reduction power, total phenolic content, pigments content, and fatty acid profile of Dunaliella salina microalgae were investigated. Solvents of methanol, hexane and chloroform in the algae extract concentrations of 0.01, 0.1, and 1 µg/ml was used. The results showed that the highest scavenging of DPPH free radicals was in the methanol extract, and the minimum value was observed in 0.01 hexane extract (p<0.05). Maximum phenolic contents were found in the concentration of 1 µg of methanol extract and the minimum in 0.01 µg hexane extract. Maximum iron reduction power in methanol and chloroform extracts at a concentration of 1 µg and the minimum concentration of 0.01 μg of hexane extract was measured (p<0.05). The carotenoids and the chlorophyll b have the highest and lowest content, respectively (p<0.05). The study of the fatty acid composition of Dunaliella saline showed that the palmitic acid, palmitoleic acid, and alpha-linolenic acid were the highest saturated, monoenoic, and polyunsaturated fatty acids respectively. The results of this study have investigated that the concentration factor had a significant effect on the antioxidant properties of Dunaliella salina algae. The methanol extract had the best efficiency of Donalilla salina microalgae metabolite extraction.

    Keywords: Dunaliella salina, microalgae, fatty acids, antioxidant}
  • حسین اسکندرنیا، مهدی شمسایی مهرجان*، هومن رجبی اسلامی، مهدی سلطانی، ابوالقاسم کمالی

    تغییر در غلظت مواد مغذی یکی از راهکارهای موثر در بهبود زیست توده و ارزش غذایی ریزجلبک ها محسوب می شود. در مطالعه حاضر اثر غلظت های مختلف کبالت (001/0، 01/0 (شاهد)، 1/0، 1 و 10 میلی‏گرم در لیتر) بر تراکم سلولی، کلروفیل های a و b، چربی، پروفایل اسیدهای چرب، عددهای یدی و صابونی ریزجلبک Isochrysis galbana به مدت دو هفته مورد بررسی قرار گرفت. افزودن 001/0 میلی گرم در لیتر کبالت موجب بهبود معنی دار در کلروفیل های‏a  (2118/3 میلی‏گرم در لیتر) و b (001/2 میلی‏گرم در لیتر)، محتوای چربی (09/24  درصد) و پروتئین (91/ 53 درصد) در مقایسه با تیمارهای دیگر شد (05/0P<). بیشترین میزان اسید چرب اشباع (83/47 درصد) در تیمار 10 میلی گرم در لیتر کبالت مشاهده شد، در حالی که کاهش کبالت تا مقدار 001/0 میلی گرم در لیتر سبب افزایش اسیدهای چرب تک غیراشباع (MUFA) و چند غیراشباع (PUFA) شد. همچنین، بیشترین و کمترین میزان عدد یدی و عدد صابونی نیز به ترتیب در غلظت های 001/0 و 10 میلی‏گرم در لیتر کبالت مشاهده شد. به طور کلی، غلظت 001/0 میلی گرم در لیتر کبالت میزان کلروفیل، محتوای چربی، پروتئین و PUFA ریزجلبک I. galbanaرا ارتقا بخشید، با این وجود تغییر غلظت بهینه کبالت تاثیر منفی بر رشد داشت.

    کلید واژگان: کبالت, Isochrysis galbana, چربی, اسید چرب, ترکیبات بیوشیمیایی}
    Hossein Skandarnia, Mehdi Shamsaie Mehrgan *, Houman Rajabi Islami, Mehdi Soltani, Abolghasem Kamali

    Manipulation in the concentration of the nutrients of microalgae is one of the effective strategies to improve biomass and nutritional value. In this study, the effect of different concentrations of cobalt (0.001, 0.01 (control), 0.1, 1 and 10mg/L) on cell density, chlorophyll a and b, lipid, fatty acid profile, iodine and soap numbers of Isochrysis galbana were studied for two weeks. Adding 0.001 mg/L cobalt significantly improved chlorophyll a (3.2118mg/L) and b (2.001mg/L) and lipid (24.09%) and protein (53.91%) content of I. galbana compared to other treatments (P<0.05). The highest level of saturated fatty acid (47.83%) was observed in 10mg/L cobalt treatment, while the reduction of cobalt to 0.001mg/L caused an increase in monounsaturated fatty acid (MUFA) and polyunsaturated fatty acids (PUFA). Also, the maximum and minimum iodine and soap numbers were observed at concentrations of 0.001 and 10mg/L cobalt, respectively. Overall, a concentration of 0.001 mg/L cobalt provided the nutritional value of this microalgae in terms of chlorophyll a and b, protein, lipid and PUFA, although an alteration in the optimal concentration had a negative effect on biomass.

    Keywords: Cobalt, Isochrysis galbana, lipid, fatty acid, Biochemical composition}
  • مریم اکبرنژاد*، مهدی شمسایی مهرجان، ابوالقاسم کمالی، مهران جواهری بابلی
    تاثیر آهن (Fe+2)، مس (Cu+2) و روی (Zn+2) بر چربی کل و ترکیب جلبک Spirulinaplatensis مورد بررسی قرار گرفت. جلبک اسپیرولینا در محیط کشت زاروک در چهار گروه آزمایشی شاهد و غلظت های آهن، مس و روی در حجم 10 برابر شاهد، کشت داده شد. نتایج نشان داد بالاترین و پایین ترین مقدار چربی کل در تیمارهای آهن و روی به ترتیب با 28/5 و 47/1 درصد وزن خشک اندازه گیری شد. در تمام تیمارها، گروه های غالب اسیدهای چرب،16:00C، 18:00C،   7n1:16C، 9n1:18C، 6n2:18C و 3n3:18C به دست آمد. بیشترین و کمترین اسیدهای چرب اشباع به ترتیب در تیما ر های آهن و روی با 50/43 و 54/37 میلی گرم در گرم وزن خشک اندازه گیری شد. در مقابل، بالاترین مقدار اسیدهای چرب غیراشباع با یک و چند پیوند دوگانه به ترتیب در تیمارهای روی و آهن (19/53 و 51/39 میلی گرم در گرم وزن خشک) محاسبه شد. در مجموع، تیمار روی باعث افزایش اسیدهای چرب ایکوزاپنتانوییک، دوکوزاهگزانوییک، مجموع اسیدهای چرب غیراشباع با یک پیوند دوگانه  و امگا 6 نسبت به تیمارهای دیگر شد و بیشترین مقدار مجموع اسیدهای چرب غیراشباع با چند پیوند دوگانه در تیمار آهن به دست آمد.
    کلید واژگان: Spirulina platensis, عناصر کم مصرف, چربی کل, اسید چرب}
    Maryam Akbarnezhad *, Mehdi Shamsaie Mehrgan, Abolghasem Kamali, Mehran Javaheri Baboli
    The effects of Iron (Fe+2), copper (Cu+2) and zinc (Zn+2) trace elements on lipid and fatty acids of microalgae Spirulina platensis were investigated under laboratory conditions. The specimen cultured in Zarrouk media with 4 groups including control and 3 different concentrations of iron, zinc and copper trace elements with the volume of 10 times compare to control. Maximum and minimum of lipid contents were measured in iron and zinc treatments with 5.28 and 1.47% dry weight, respectively. The major group of fatty acids were C16:00, C18:00, C16:1n7, C18:1n9, C18:2n6 and C18:3n3. Maximum and minimum saturated fatty acids (SFA) were measured in iron and zinc treatments with 43.50 and 37.54 mg.g-1.dw-1, respectively. The highest value of mono and poly unsaturated fatty acids (MUFA and PUFA) were determined in zinc and iron treatments (53.19 and 39/51 mg g-1 dw-1), respectively, compared with other treatments. In conclusion, zinc treatment increased the contents of EPA, DHA, MUFA and omega 6 as compared to other treatments and the highest amount of PUFA was obtained in iron treatment.
    Keywords: Spirulina platensis, Microelement, Total Lipid, Fatty acids}
  • محمدجواد زرین مهر، امیدوار فرهادیان*، فاطمه پیکان حیرتی، جواد کرامت

    فسفربه عنوان یکی از درشت مغذی های اصلی، نقش مهمی در انتقال انرژی، سنتز فسفولیپید و اسیدنوکلییک و ترکیبات بیوشیمیایی در سلول های ریزجلبک دارد، همچنین نقش مهمی در تشکیل و انتقال انرژی متابولیتی در ATP و NADP ایفا می کند. در این تحقیق اثر غلظت های مختلف فسفر (صفر، 2، 4، 8 و 16 میلی گرم در لیتر) بر میزان رشد و ترکیب بیوشیمیایی جلبک دریایی Isochrysis galbana مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد محرومیت فسفر باعث کاهش رشد سلول، محتوای رنگدانه ها و پروتئین ها می شود. در حالی که مقدار کربوهیدرات و چربی I. galbana با افزایش غلظت فسفر، افزایش یافته است. بالاترین میزان کربوهیدرات، پروتئین و چربی به ترتیب 5/23، 6/34 و 2/36 درصد در غلظت های فسفر صفر، 8 و صفر میلی گرم در لیتر بود. همچنین با افزایش میزان فسفر محتویات C16: 0 از 96/33 درصد و C18: 0 از 40/23درصد در شرایط محرومیت فسفر (صفر میلی گرم در لیتر) به ترتیب به 75/27 و 37/14 درصد در واحد آزمایش با غلظت فسفر 16 میلی گرم در لیتر کاهش یافته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که غلظت فسفر به طور قابل توجهی بر سرعت رشد و ترکیبات بیوشیمیایی جلبک I. galbana تاثیر می گذارد.

    کلید واژگان: اسید چرب, ترکیبات بیوشیمیایی, فسفر, Isochrysis galbana}
    MohammadJavad Zarrinmehr, Omidvar Farhadian*, Fatemeh Peykanheyrati, Javad Keramat

    Phosphorus one of the critical macronutrient that plays an important role in energy transfer, phospholipid and nucleic acids synthesis and biochemical compounds in microalgae cells, as well as plays an important role in the formation and transfer of metabolic energy in ATP and NADP. In this study, the effect of different phosphorus concentration (0, 2, 4, 8 and 16 mg/L) on growth rate and biochemical composition of Isochrysis galbana was investigated. The results showed phosphorus deprivation decreased cell growth, pigments and protein; while carbohydrate and lipid content of I. galbana increased as the phosphorus concentration increased. The highest carbohydrate, protein and lipid content were 23.5, 34.6 and 36.2 % in phosphorus concentrations of 0, 8, 0 mg/L, respectively. Also, by increasing the concentration of phosphorus from 0 to 16 mg/l, the content of C16: 0 (33.96%) and C18: 0 (23.4%) decreased to 27.75% and 14.37%, respectively. The results of this study indicate that phosphorus concentration significantly affects the growth rate and biochemical compositions of I. galbana.

    Keywords: Biochemical composition, Fatty acids, Isochrysis galbana, Phosphorus}
  • محدثه امیری*، سید حسن زالی، مهدی طیبی، قدرت الله حیدری، جمشید فرمانی

    در این مطالعه درصد روغن و ترکیب اسید چرب بذور ماریتیغال در رویشگاه های غرب مازندران در ارتفاعات و خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک بررسی شد. پس از شناسایی توده های ماریتیغال در طبقات ارتفاعی، بذور در هر رویشگاه در طول نوار 100 متری به فواصل 30 متر از سه نقطه بصورت تصادفی-سیستماتیک نمونه برداری شدند. جهت بررسی خصوصیات خاک و ارتباط شان با کمیت و کیفیت اسیدهای چرب و روغن، در هر سایت سه پلات انداخته شد و به تعداد نمونه های گیاهی، 18 نمونه خاک از عمق 30 سانتیمتری و اطراف ریشه گیاه برداشت شد. برای تعیین محتوای روغن از حلال هگزان و دستگاه سوکسله، شناسایی اسیدهای چرب از دستگاه GC/MS و استخراج سیلیمارین از متانول و حمام التراسونیک استفاده شد. طبق نتایج، بر خلاف سیلیمارین، رویشگاه اثر معنی داری بر درصد روغن نداشت، بیشترین روغن و سیلیمارین نیز به ترتیب از مناطق جلگه ای و کوهستانی بدست آمدند. با توجه به تاثیر معنی دار رویشگاه بر کیفیت روغن، از بین ترکیبات روغن، اسید اولییک و از خصوصیات خاک، مواد آلی و کربنات کلسیم پاسخ معکوس معنی داری به رویشگاه نشان دادند. شن، پتاسیم، فسفر و نیتروژن با درصد روغن رابطه منفی معنی داری داشتند. ارتفاع با اسید مارگاریک و اسید لینولییک رابطه مثبت اما با اسید اولییک رابطه منفی داشت. میزان شن و عناصر فسفر و نیتروژن خاک با اسید پالمیتیک ارتباط مثبت داشتند. از آنجایی که بارزترین اسیدهای چرب بذر، اسیدهای اولییک و لینولییک بودند، روغن ماریتیغال از روغن های اولییک-لینولییک با کیفیت تغذیه ای بالا می باشد، لذا کشت آن گزینه ای جهت تولید روغن خوراکی و کاهش وابستگی به سایر کشورها می باشد.

    کلید واژگان: اسید چرب, درصد روغن, اکوتیپ, گیاهان دارویی}
    Mohaddeseh Amiri*, Seyed Hassan Zali, Mehdi Tayyebi, Qodratollah Heydari, Jamshid Farmani

    In this study, examines oil percentage and fatty acid composition of Silybum marianum seeds were determined in habitats located in the west of Mazandaran province at different elevations and soil physiochemical properties. After identifying Silybum marianum shrubs in elevation classes of the study area, seeds were sampled using systematic random method and along a 100 m transect at 30 m intervals from three points. After the establishment of transects, in order to study soil physiochemical properties and their relationships with the quantity and quality of fatty acids and oil, three plots were placed in each site and as the number of plant samples, 18 soil samples were taken from the depth of 30 cm and around the root of the plant. Hexane solvent and Soxhlet were used to determine oil content. Identifying fatty acid compositions and Silymarin extraction were done using gas chromatography spectrometer (GC/MS) and methanol solvent in ultrasonic bath, respectively. Based on the results, the highest amount of oil and Silymarin were obtained from plains and mountainous regions, respectively. According to the results, unlike Silymarin, habitat did not have a significant effect on oil content, also the highest amount of oil and Silymarin were obtained from plains and mountainous regions, respectively. Considering the significant effect of habitat on the quality of oil, Oleic acid showed significant negative response to habitat. Soil organic matter and calcium carbonate also had negative inverse relationships with elevation. Sand, potassium, phosphorus and nitrogen indicated negative relationship with oil percentage. Elevation had positive relationship with Margaric acid and Linoleic acid, but negative relationship with Oleic acid. There was positive relationship between Palmitic acid and sand, phosphorus and nitrogen. Because the Oleic acid was predominant followed by the Linoleic acid, it can be concluded that Silybum marianum oil is in the Oleic-Linoleic oil group with high nutritional quality, thus cultivation of this oily seed could be an alternative to produce edible oil and reduce the dependence on other countries.

    Keywords: Fatty acid, Oil percentage, Ecotype, Medicinal plants}
  • آتنا علاقمند، شهاب خاقانی*، محمدرضا بی همتا، مسعود گماریان، منصور قربان پور

     تنش آبی یکی از عوامل محدود کننده رشد گیاهان می باشد. به منظور بررسی اثر کیتوزان و نانوکیتوزان بر گیاه سیاهدانه (Nigella sativa L.)تحت تنش خشکی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک در سال 1395 اجرا گردید. کرت اصلی شامل محلول پاشی با کیتوزان، نانوکیتوزان و شاهد و کرت فرعی شامل ارقام اراک، آذربایجان، سمیرم، یاسوج و تربت حیدریه بود. از ابتدای کاشت تا مرحله گلدهی آبیاری منظم وسپس آبیاری قطع و اقدام به محلول پاشی شد. بعد از ظهور 80 درصد گلچه در مزرعه نمونه برداری از کرتها انجام و صفات تعداد شاخه های فرعی، تعداد کپسول در گیاه، ارتفاع بوته، وزن هزار دانه و درصد روغن مورد ارزیابی قرار گرفت. درصد روغن و درصد اسیدهای چرب با استفاده از روش کروماتوگرافی گازی اندازه گیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که اعمال تنش خشکی اجزاء عملکرد سیاهدانه را کاهش داد ولی سبب ارتقاء فاکتورهای کیفی همچون درصد روغن و برخی از اسیدهای چرب شد.بیشترین درصد روغن دانه در رقم آذربایجان (76/28 درصد) و کمترین در رقم سمیرم (39/26 درصد) مشاهده گردید.رقم یاسوج را میتوان به واسطه داشتن مقادیر بالای تعداد کپسول، وزن هزار دانه و وزن در متر مربع به عنوان رقم متحمل به تنش خشکی در نظر گرفت. تاثیر نانو کیتوزان در تعدیل اثرات ناشی از تنش بهتر از کیتوزان بود. ارقام آذربایجان و سمیرم بیشترین مقدار اولییک اسید (امگا9)، رقم یاسوج بیشترین مقدار لینولییک اسید (امگا6) و ارقام تربت حیدریه و اراک بیشترین مقدار لینولنیک اسید (امگا3) را به خود اختصاص دادند.

    کلید واژگان: اسید چرب, تنش, سیاهدانه, کیتوزان, نانوکیتوزان}
    Atena Alaghmand, Shahab Khaghani *, MohamadReza Bihamta, Masoud Gomarian, Mansour Ghorbanpour

    Water stress is one of the limiting factors of plant growth. In order to investigate the effect of chitosan and nano-chitosan on Nigella sativa L. under drought stress, a split plot experiment based on randomized complete block design was conducted in research Field of Islamic Azad University Arak Branch in 2016. The main plots consisted of spraying with chitosan, nano-chitosan and water as control and the sub plots consisted of cultivars Arak, Azerbaijan, Semirom, Yasuj and Torbat-e-Heydariyeh. Irrigation was performed regularly from the beginning of planting until flowering stage and then stopped and spraying was achieved. After 80% emergence of floret, plots were sampled and number of secondary branches, capsules per plant, plant height, 1000 seed weight and oil percentage were evaluated. Percentages of oil and fatty acids were measured by gas chromatography.Experimental results were showed that drought stress reduced the components of black cumin yield but improved qualitative factors such as oil and fatty acids percentage. The highest and lowest seed oil content was in Azarbaijan (28.76%) and Semirom (26.39%), respectively. Yasuj can be considered as a drought tolerant cultivar due to its high content of capsules, 1000-grain weight and weight/m2. The effect of nano-chitosan in moderating stress-induced effects was better than chitosan. Azerbaijan and Semirom cultivars had the highest amount of oleic acid (Omega 9), Yasuj cultivar had the highest amount of linoleic acid (Omega 6) and Torbat Heydariyeh and Arak cultivars had the highest amount of linoleic acid (Omega 3).

    Keywords: Agronomic properties, Chitosan, Drought stress, fatty acid, nano chitosan, Nigella sativa L}
  • معظمه کردجزی*، سیدحجت میرصادقی، امید اسدی فارسانی
    امروزه ماکروجلبک های قهوه ای به مثابه یک منبع از ترکیبات مختلف غذایی و دارویی محسوب می شوند، همچنین تخم ماهی با وجود اسیدهای چرب غیراشباع و پروتئین بالایی که دارد، در برابر فساد بسیار حساس است. جهت به تعویق انداختن فساد محصولات تولیدی از تخم ماهی از نمک و نگه دارنده استفاده می شود. با توجه به اثر نامطلوب افزودنی های شیمیایی، استفاده از نگه دارنده های طبیعی بیشتر توصیه می شود. در این راستا به منظور دستیابی به غلظت بهینه آلژینات از تیمارهای مختلف آلژینات 0/1 درصد، 0/2 درصد، 0/3 درصد، 0/4 درصد و 0/5 درصد استفاده شد که براساس ارزیابی حسی آلژینات 0/2 درصد انتخاب شد. سپس از تیمار شاهد (فاقد نمک و آلژینات)، تیمار A1 (تخم حاوی 2/5 درصد نمک)، تیمار A2 (تخم حاوی 0/2 درصد آلژینات) و تیمار A3 (تخم حاوی ترکیبی از نمک 2/5 درصد و آلژینات 0/2 درصد)  جهت بررسی اثر نگه دارنده ها در تخم ماهی استفاده شد. کیفیت تخم ماهی قزل آلای رنگین کمان طی نگه داری در یخچال به صورت دوره ای در روزهای (0، 15، 30 و 45) بررسی شد. تیمار A3 در نتایج شیمیایی، میکروبی و حسی تفاوت معنی داری با سایر تیمارها نشان داد)0/05≥(p. نتایج این تحقیق مشخص کرد که استفاده از ترکیب نمک 2/5 درصد و آلژینات 0/2درصد برای ایجاد طعمی مطلوب و افزایش ماندگاری تخم ماهی روش مناسبی است.
    کلید واژگان: اسید چرب, پلی ساکارید جلبکی, شاخص های میکروبی, فاکتورهای فیزیکوشیمیایی, ماندگاری ماهی}
    Moazameh Kordjazi*, Seyed Hojat Mirsadeghi, Omid Asadi Farsani
    Nowadays, brown macroalgae are considered to be a source of various nutritional and pharmaceutical compounds. In addition, fish roe is very susceptible to spoilage due to its high amount of protein and unsaturated fatty acids. In order to postpone the deterioration of roe-related products, salt and preservatives are utilized. Natural preservatives are recommended because of the adverse effects of chemical additives. Thus, different concentrations of pure alginate (0.1%, 0.2%, 0.3%, 0.4%, 0.5%) were chose and then the 0.2% alginate was selected on the basis of the sensory evaluation of the results. Moreover, the treatments including control (salt-alginate-free), A1 (containing 2.5% salt) A2 (containing 0.2% alginate), A3 (containing 2.5% salt and 0.2% alginate) were used to investigate their preservative effects on fish roe. The quality of rainbow trout roe was assessed within 0, 15, 30, 45 days at refrigerated storage. The treatment A3 showed significant differences in microbial, chemical and sensory results compared with other treatments (p≤0.05). According to the results, salting 2.5% and alginate 0.2% method gave good flavor and increased shelf life to the roe.
    Keywords: algae polysaccharide, fatty acide, microbial indices, physicochemical factors, shelf-life}
  • امین اوجی فرد*، سیروس بشیر زاده
    هدف از این تحقیق تعیین فاکتورهای فیزیکوشیمیایی، پذیرش حسی و کیفیت میکروبی سوراغ؛ سس ماهی سنتی است که در بخش های جنوبی ایران محبوب می باشد. سس از ماهی ساردین رنگین کمان (Dussumieria acuta) با 30 درصد نمک و مدت زمان 180 روز تخمیر تهیه شد. در این تحقیق از دو تیمار سس ماهی با گل سرخ (A) و بدون گل سرخ (B) استفاده شد. تیمار B به عنوان فرآورده حلال در نظر گرفته شد. اختلاف معنی داری در آنالیز تقریبی و TVN مشاهده نشد (05/0≤P)، اما pH تیمار A به طور معنی داری بیشتر از B بود (05/0≥P). میزان pH در محدوده 69/5 تا 29/6 و TVN در محدوده 51/134 تا 67/147 میلی گرم بر 100 گرم بود. نمونه سس A دارای رنگ قرمز و ارزش a* 93/20 بود. نتایج نشان داد که میزان اسیدهای آمینه هر دو تیمار قابل مقایسه با دیگر سس های تجاری است. همچنین مشخص شد که سوراغ با دارا بودن میزان بالای EPA و DHA می تواند منبع تغذیه ای خوبی برای انسان باشد. میزان شمارش کلی باکتری، باکتری های هالوفیلیک و مخمر و قارچ دو تیمار بعد از فرآیند تخمیر به کمتر از 1 logCFU/g کاهش یافت و اختلاف معنی داری بین دو تیمار مشاهده نشد (05/0≤P). ارزیابی حسی نشان داد که نمونه A دارای امتیاز پذیرش کلی بالاتری است (05/0≥P).
    کلید واژگان: اسید چرب, اسیدآمینه, رنگ سنجی, ساردین رنگین کمان}
  • معصومه خسروی رینه*، مجتبی یزدانی، اکرم احمدی
    بسیاری از جلبک ها به دلیل تولید مقادیر زیاد ذخایر روغنی می توانند به منظور تولید بیودیزل به کار روند. جهت مقایسه لیپیدها، ریزجلبک های Chlorella vulgaris، Scenedesmus obliquus و Spirulina platensis  و جلبک های دریایی Sargassum انتخاب شده و در شرایط مناسب کشت داده شدند. بر اساس نتایج به دست آمده بیشترین میزان اسید چرب اشباع در گونه Sargassum sp. (6/60%) و کمترین میزان اسید چرب اشباع در گونه Chlorella vulgaris (79/21%) مشاهده گردید. اسیدهای چرب اشباع اسید لائوریک (C12:0)، اسید مریستیک (C14:0)، اسید پنتا دسیکلیک (C15:0)، اسید پالمتیک (C16:0) و اسید استئاریک (C18:0) در تمامی گونه های جنس Padina sp.، در میزان متفاوت به طور مشترک مشاهده شدند. بیشترین میزان اسید چرب غیر اشباع در گونه Chlorella vulgaris مشاهده گردید. در ریزجلبک ها اسید لینولنیک (C18:3) دارای بیشترین مقدار و در گونه های دریایی بیشترین میزان اسید چرب غیر اشباع مربوط به اسید اولئیک (C18:1)  بود. گونه Scenedesmus obliquus با 22 نوع اسید چرب بیشترین تنوع را دارا بود درحالی که در دو گونه دریایی Sargassum sp. و Padina sp. 13 نوع اسید چرب دیده شد و این تعداد در Chlorella vulgaris به 12 و در Spirulina platensis  به 10 نوع رسید. بیشترین میزان اسید چرب اشباع چندگانه EPA و DHA در گونه Scenedesmus obliques مشاهده شد. بیشترین درصد اسیدهای چرب دارای یک باند غیراشباع در گونه دریایی بیشترین میزان اسید چرب دارای دو باند غیر اشباع در گونه Spirulina platensis و بیشترین میزان اسید چرب دارای سه باند غیر اشباع در گونه Chlorella vulgaris اندازه گیری شد. اسید های چرب غیر اشباع دارای باندهای چندگانه تنها در گونه Scenedesmus obliquus مشاهده گردید. در ریزجلبک ها بیشترین ترکیب اسید چرب مربوط به انواع اسیدهای چرب غیر اشباع بود درصورتی که در جلبک های دریایی اسیدهای چرب اشباع میزان بالاتری را دارا بودند.
    کلید واژگان: اسید چرب, بیودیزل, جلبک دریایی, ریز جلبک}
  • سمیه ابراهیم نیا، اسماعیل سیفی *، خدایار همتی، حسین فریدونی
    با توجه به اهمیت شناسایی ژنوتیپ های بومی و انتخاب ارقام مناسب در گسترش موفق سطح زیر کشت درختان زیتون، بررسی حاضر جهت ارزیابی ژنوتیپ های روغنی و کنسروی برگزیده و سازگار با شرایط اقلیمی گرگان انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار بر روی 24 ژنوتیپ در مجموعه هاشم آباد در استان گلستان انجام شد. شاخص رسیدگی میوه با روش پیشنهادی شورای بین المللی روغن زیتون و درصد روغن به وسیله سوکسله اندازه گیری شدند. برای بررسی کیفیت از روغن حاصل از سانتریفیوژ استفاده گردید. شش ژنوتیپ برتر بر اساس بیش ترین درصد روغن انتخاب و از نظر خصوصیات فیزیکوشیمیایی روغن و درصد اسیدهای چرب مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیش ترین و کم ترین وزن میوه به ترتیب در ژنوتیپ های I7 و E6 مشاهده شد. بالاترین درصد گوشت میوه مربوط به ژنوتیپ I7 بود. ژنوتیپ های E11 و D5 به ترتیب بیش ترین درصد روغن در ماده خشک و تر را تولید کردند. کم ترین اسیدیته مربوط به ژنوتیپ B7 و کم ترین پراکسید مربوط به ژنوتیپ E11 بود. ژنوتیپ F1 و بعد از آن E11 دارای بالاترین میزان ترکیبات فنلی روغن بودند. ژنوتیپ A10 دارای بالاترین میزان کلروفیل و کاروتنوئیدها، ژنوتیپ F9 دارای کم ترین شاخص K232 و K270 و بعد از آن ژنوتیپ A10 کم ترین شاخص K270 را نشان داد. بالاترین میزان اسید اولئیک و پایین ترین اسید لینولئیک مربوط به ژنوتیپ A10 و ژنوتیپ B7 دارای کم ترین میزان اسید پالمتیک بود. با توجه به وزن میوه، درصد گوشت و کروی بودن میوه، هشت ژنوتیپ کنسروی برای مطالعات بیش تر انتخاب شدند. از میان ژنوتیپ های برگزیده کنسروی ژنوتیپ I7 بالاترین میزان فلاونوئیدها، بالاترین میزان ترکیبات فنلی، بیش ترین میزان آنتی اکسیدان ها و بیش ترین میزان آنتوسیانین را دارا بود. طبق بررسی های حاصل، بهترین ژنوتیپ های روغنی A10 وE11 ، بهترین ژنوتیپ کنسروی I7 و بهترین ژنوتیپ های دومنظوره F10 و B7 تعیین شدند.
    کلید واژگان: آنتی اکسیدان ها, اسید اولئیک, اسید چرب, خصوصیات فیزیکوشیمیایی, روغن زیتون}
    Somayyeh Ebraheimnia, Esmaeil Seife *, Khodayar Hemmati, Hossein Fereidooni
    Because of the importance of identifying the native genotypes and selecting the appropriate cultivars for successful development of olive tree cultivation, the present study was conducted to evaluate the selected oil and table genotypes compatible with climatic conditions of Gorgan. The experiment was done in a completely randomized design with three replications on 24 genotypes in Hashemabad complex in Golestan province. The maturity index of fruit was measured according to a method suggested by International Olive Oil Council and the percentage of oil was determined using a soxhlet method. Six genotypes with higher percentage of oil were selected and the physicochemical properties of the oil and the percentage of fatty acids were determined. Results showed that the highest and lowest fruit weights were observed in genotypes I7 and E6, respectively. The highest percentage of fruit flesh was observed in I7. E11 and D5 had the highest percentages of oil in dry and fresh matter. The lowest acidity was observed in B7 and the lowest peroxide was seen in E11. Genotypes F1 and E11 had the highest oil phenolic compounds. A10 showed the highest amounts of chlorophylls and carotenoids. F9 had the lowest indexes of K232 and K270 and following that A10 had the lowest index of K270. The highest percentage of oleic acid and the lowest percentage of linoleic acid were observed in A10. Genotype B7 had the lowest percentage of palmitic acid. Due to fruit weight, percentage of flesh and fruit sphericity, eight table genotypes were selected for further study. Among the selected table genotypes, genotype I7 had the highest levels of flavonoids, phenolic compounds, antioxidants, and anthocyanin. According to the results, the best oil genotypes were A10 and E11, the best table genotype was I7 and the best dual-purpose genotypes were F10 and B7.
    Keywords: Antioxidants, Fatty acid, Oleic acid, Olive oil, Physicochemical properties}
  • Hajar Khani Basiri, Mohammad Sedghi *, Raouf Seyed Sharifi
    To study the effect of salicylic acid (SA) on the amount and quality of oil in different regions of sunflower inflorescence, a factorial experiment was conducted based on randomized complete block design with 3 replications at the University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran. Salicylic acid at concentrations of 0, 0.1, and 0.2 g L-1 were sprayed on whole plant at 3 stages (twice before flowering and a third time after flowering) and kernels were collected from different regions of capitulum (inner, middle, and outer layers). Samples were taken fifteen days after flowering with 5-day intervals and the amount of oil and four fatty acids (palmitic, stearic, oleic, and linoleic acids) were measured. Results showed that SA increased content of oil and unsaturated fatty acids but decreased the amount of saturated fatty acids and improved the quality of the kernels obtained from the mother plant. Linoleic acid content increased more than oleic acid by spraying of SA and the concentration of 0.2 g L-1 SA was more effective. Kernel position had significant effect on the oil content and fatty acids, so that from the periphery toward the center there was a reduction trend in the oil and saturated fatty acid content.
    Keywords: fatty acid, oil, salicylic acid, sunflower}
  • لهام صحراگرد، منصوره قائنی *، لاله رومیانی رومیانی

    به منظور بررسی اسیدهای چرب زئوپلانکتون ها و لارو کپور معمولی، نمونه برداری قبل از شروع دوره ی 7 روزه با تور پلانکتون گیری 20 و در طی دوره با تور 50 صورت گرفت. SFA در روتیفرهایاستخر در روز اول افزایش 15/6 درصدی و در روز هفتم به 53/3 درصد رسید. UFA در روز اول نیز کاهش معنی داری را به میزان 79/1 درصدی نشان داد. در روز هفتم، میزان کل MUFA با اختلاف معنی دار افزایش یافت. اولئیک اسید در بین همه ی تیمارها به جز لارو قبل از رهاسازی اسید چرب تک غیراشباع غالب بود و تیمار روز 5 بالاترین میزان را داشت. بالاترین میزان PUFA با 27/52 درصد، مربوط به تیمار روز هفتم و پایین ترین میزان با 92/42 درصد مربوط به روز چهارم بود. میزان PUFA روتیفر با اختلاف معنی دار کمتر از لارو قبل از رهاسازی بود (05/0 p<). میزان PUFA به میزان 6/5 درصد افزایش یافت. اسیدهای چرب امگا 6، لینولئیک اسید، آراشیدونیک اسید و دکوزاپنتائودیک اسید در بدن لارو بیشتر از روتیفر بودند، در پایان دوره میزان این اسیدهای چرب افزایش نشان داد. EPA و DHA در روتیفر بیشتر از لارو قبل از رهاسازی بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که روتیفر یک غذای مناسب برای تکامل بچه ماهیان از نظر تامین اسیدهای چرب مورد نیاز است.

    کلید واژگان: اسید چرب, روتیفر, کپور معمولی, SFA, MUFA, PUFA}
    Elham Sahragard, Mansoure Ghaeni *, Laleh Romanian

    This study aimed to investigate the fatty acid composition of zooplankton and common carp larvae in hatcheries at the first seven days of larval rearing. SFA was higher in rotifers before releasing of larvae on = day 1 gain (6.15%), compared to that of day 7, and significantly decreased in the rate of 3.53%. On day 7, total amount of MUFA was increased significantly. Oleic acid was the most dominant monounsaturated fatty acid in all treatments except day 1 and showed the higher amount day 5. . The highest PUFA concentration was on day 7 with 52.27% and the lowest level was on day 4 with 42.92. The rotifer PUFA was significantly lower in that that of larvae before releasing. At the end of the experiment, total amount of PUFA increased of in the rate of 5.16%. The amount of omega 6, linoleic acid, arachidonic acid and acid was higher in the body of larvae compared to rotifer. However their values were increased at the end of the experiment. The levels of EPA and DHA were higher in rotifers compared to those in fish larvae on day before the larval releasing. The results of this study indicated that rotifer is a rich source of fatty acids for food for developing fish larvae. MUFA levels was lower in rotifer than the larvae. Similar to SFA, MUFA levels decreased significantly in the rate of 1.79% from day 1 to day 7.

    Keywords: Fatty Acids, Rotifers, Common Carp Breeding, SFA, MUFA, PUFA}
  • مریم ونایی، حسین عباسپور، ستار طهماسبی انفرادی*، محمد ضعیفی زاده، سکینه سعیدی سار
    مختلف الگوی تجمع اسیدهای چرب دانه زیتون و قابلیت اکسایشی روغن موجود در آن طی مراحل نموی تا رسیدگی کامل در دو رقم با مقدار اسید اولئیک بالا و پایین ماری و شنگه در شرایط رشدی ثابت، مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری ها در چهار مرحله مختلف 90، 120، 150 و 180 روز پس از گلدهی انجام گرفت و پس از استخراج روغن از دانه آنها با استفاده از هکزان نرمال درصد اسیدهای چرب هر نمونه با استفاده از کروماتوگرافی گازی اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آنالیز واریانس اسیدچرب های اصلی نشان داد که اثر ژنوتیپ برای مقادیر اسیدهای استئاریک، اولئیک ولینولئیک معنی دار بود و همچنین اثر زمان بر روی تغییرات میزان اسید اولئیک و لینولئیک معنی دار بود. مقایسه دو رقم در 4 مرحله نموی نشان داد که میزان پالمتیک و لینولئیک اسید در رقم شنگه بیشتر از ماری بوده در حالیکه میزان اسید استئاریک و اولئیک در رقم ماری بیشتر از شنگه بود. همچنین بین میزان اسید لینولئیک و قابلیت اکسایشی رابطه مثبت معنی داری وجود داشت. به طور کلی نتایج نشان داد که در همه مراحل نموی، ژنوتیپ نقش اساسی را در میزان اسیدهای چرب دانه دارد، به طوریکه در دانه رقم ماری، میزان اسید اولئیک بالاتر از میزان آن در رقم شنگه می باشد.
    کلید واژگان: اسید چرب, زیتون, قابلیت اکسایشی, کروماتوگرافی گازی, نمو میوه}
    Sattar Tahmasebi Enferadi *
    Fatty acids accumulation pattern and oil oxidizability during fruit ripening of two olive cultivars of high and low oleic acid, Shengeh and Mary,were studied respectively while the environmental conditions kept constant. Samplings were done at 90, 120, 150 and 180 days after flowering (DAF) and the fatty acid composition was determined by gas chromatography (GC) after seed oil extraction by n-hexane. Analysis of variance (ANOVA) showed that accumulation of stearic, oleic and linoleic acids were significantly influenced by genotype. Indeed, there was a significant correlation between time andboth oleic and linoleic acids. Overall measurements demonstrated higher palmitic and linoleic acids in Shengeh cv. and higher steraric and oleic acids in Mari cv. During four studied stages olive development . Also, there was a positive correlation between linoleate and calculated oxidizability value (COX). Increasing pattern of oleic acid content in both genotypes implies the inhibitory effect of oleic acid on the phospholipase activity of oleosins leading prevention in out-course germination It is worthy to note that genotype plays a crucial role in fatty acid content in development stages as seed oli acid content in mary cv. is higher then Shengeh.
    Keywords: Fatty acid, Fruit development, Gas chromatography, Olive, Oxidizability}
  • مینا محمدی نصر، ایرج نحوی، مهرناز کیهانفر، مریم میرباقری
    مقدمه
    لیپید میکروبی به علت خواص درمانی اسیدهای چرب، توجه پژوهشگران را به طور گسترده ای جلب کرده است. هدف این مطالعه تولید و بهینه سازی لیپیدها و اسیدهای چرب توسط قارچ مورتیرلا وینشیا، با استفاده از محیط های کشت مختلف بود تا اسیدهای چرب با ارزش برای استفاده در صنایع غذایی و دارویی به دست آید.
    مواد و روش‏‏ها: قارچ مورتیرلا وینشیا روی محیط کشت پوتیتو دکستروز آگار کشت داده شد. سپس اسپورها به محیط تولید تلقیح داده شدند. بعد از 72 ساعت، لیپیدها استخراج و توسط کروماتوگرافی گازی آنالیز شدند. برای بهینه سازی تولید لیپید و اسیدهای چرب مهم در محیط کشت، منابع کربنی و نیتروژنی مختلفی به ترتیب جایگزین گلوکز و عصاره مخمر شد.
    نتایج
    اثر چندین منبع کربن و نیتروژن بر روی بیومس، تولید لیپید و اسیدهای چرب بررسی شد. بیشترین میزان تولید لیپید در محیط کشت حاوی لاکتوز و عصاره مخمر یافت شد (66/26درصد). لینولئیک اسید تنها در حضور لاکتوز و عصاره مخمر (یا پپتون) تولید شد (7/25درصد). با این حال، مورتیرلا وینشیا بیشترین سطح لینولئیک اسید (76/52درصد) را در محیط کشت حاوی پپتون تولید کرد. لینولنیک اسید تنها در حضور لاکتوز و تریپتون به دست آمد.
    بحث و نتیجه گیری: در این مطالعه، لاکتوز به عنوان منبع کربن بیشترین تاثیر را بر تولید لیپید داشت. علاوه بر این، لینولئیک اسید در حضور لاکتوز تولید شد، بنابراین لاکتوز به عنوان بهترین منبع کربن انتخاب شد. پپتون و تریپتون به عنوان منبع نیتروژن به ترتیب برای تولید لینولئیک و لینولنیک اسید توسط مورتیرلا وینشیا انتخاب شدند. تمام این یافته ها نشان می دهد که سویه مورتیرلا یک کاندید بالقوه برای افزایش محتوای لینولئیک اسید و لینولنیک اسید است. همچنین، این شرایط ساده محیط کشت می تواند برای تولید لینولئیک اسید و لینولنیک اسید در مقیاس بالاتر، برای اهداف صنعتی استفاده شود.
    کلید واژگان: اسید چرب, استخراج لیپید, کروماتوگرافی گازی, مورتیرلاوینشیا}
    Mina Mohammadi Nasr, Iraj Nahvi, Mehrnaz Keyhanfar, Maryam Mirbagheri
    Introduction
    Microbial lipids attract attention of many researchers due to their therapeutic effects. The goal of this study is the production and optimization of lipids and fatty acids in Mortierella vinaceaby applying different media to achieve invaluable fatty acids in pharmaceutical and food industry.
    Materials And Methods
    Mortierella vinacea was cultured on potato dextrose agar. Then the spores were inoculated to the production medium. After 72 hours, the lipids were extracted and they were analyzedby gas chromatography. To optimize lipid and important fatty acids production in medium, various carbon and nitrogen sources were substituted with glucose and yeast extract respectively.
    Results
    The effect of some carbon and nitrogen sources on biomass, lipid and fatty acids production were assayed. The highest level of lipid production was in a medium which contains lactose and yeast extract (26.66%). Linoleic acid was only produced in presence of lactose and yeast extract (25.7%). While, M. vinacea yielded the highest level of linoleic acid (52.76%) in a medium containing peptone, linolenic acid was achieved only in presence of lactose and triptone.
    Discussion and
    Conclusion
    In this study, lactose as a carbon source was the most effective one in the production of lipids. In addition, linoleic acid was produced in presence of lactose, so lactose was selected as the best carbon source. Peptone and triptone as a nitrogen source were chosen for the production of linoleic acid and linolenic acid in M. vinacea respectively. All of these findings reveal that Mortierella strain is a potential candidate for enhancement of linoleic acid and linolenic acid production. Furthermore, this simple media can be used in production of linoleic acid and linolenic acid for industrial goals in large scales.
    Keywords: Fatty acid, Lipid extraction, Gas chromatography, Mortierella vinacea}
  • زهرا پیراوی ونک، فهیم دخت مختاری*، فرزانه انصاری
    روغن کلزا، به دلیل وجود اسیدهای چرب امگا 3، از کیفیت تغذیه ای بالایی برخوردار است. با تولید ارقام جدید و کاهش مواد مضر، چندی است که کشت آن در کشور مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به این که درصد بالایی از ارقام کلزا در سطح جهان تراریخته است، در این تحقیق، 7 نمونه دانه ی روغنی کلزا جمع آوری شده از واحدهای روغن کشی، از نظر احتمال تراریخته بودن با استفاده از سه توالی محتمل در ژن های نوترکیب مورد بررسی قرار گرفتند و پروفایل اسیدهای چرب این نمونه ها بررسی شد. استخراج DNA با روش CTAB انجام و کیفیت DNA استخراجی با استفاده از PCR با توالی هدف tRNA کلروپلاست گیاهی تایید شد. وجود کلزای تراریخته با روش غربالگری بوسیله سه توالی هدف معمول در ارقام تراریخته کلزا، ترمیناتورnos، پروموتر CaMV35S و مارکر ژن nptII، ردیابی شد. نتایج نشان داد که توالی های nos ترمیناتور و CaMV 35S در هیچ یک از نمونه ها وجود نداشته، در حالی که در PCR با پرایمر مربوط به توالی هدف nptII در چهار نمونه، باند215bp  مربوط به توالی هدف مشاهده شد. همچنین تفاوت مشاهده شده در آنالیز میزان اسیدهای چرب در نمونه ها، صرف نظر از تراریخته بودن یا نبودن آن ها، می تواند تنها ناشی از تفاوت در خصوصیات ارقام مختلف کلزا باشد.
    کلید واژگان: کلزا, کانولا, تراریخته, اسید چرب, PCR}
    Zahra Piravi Vanak, Fahimdokht Mokhtari*, Farzaneh Ansari
    Oils extracted from colza have high nutrition quality. Cultivation of modified species with low level of undesired components, have been developed recently in Iran. Rapeseed species modified by genetic engineering have been cultivated all around the world. In current study, recombinant genes have been detected in seven species of colza which are used in oil industries. Moreover, fatty acid profiles of oils extracted from these seeds have been analyzed. DNA extracted by CTAB method, and quality of the extracted DNAs were assessed by PCRs with chloroplast tRNA primer. Presence of transgenic colza were assessed with three gene sequences of CaMv 35s promoter, NOS terminator and nptII marker. The results showed that NOS terminator and CaMv 35s promoter sequences found in none of samples, while the 215 bp electrophoretic band due to PCR product of nptII sequence has seen in four seeds out of seven samples. Analysis of fatty acid profiles showed that GM modification has no effect on lipid content of samples.
    Keywords: Colza, Canola, fatty acid, GMO, PCR}
  • گیلان عطاران فریمان *، محمد روزی طلب، حسن زاد عباس شاه آبادی، سلیم شریفیان
    جلبک های تک سلولی به عنوان منبعی سرشار از اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع، رنگ دانه ها و متابولیت های دارویی و غذایی، اخیرا بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته اند. میزان و ترکیب اسید چرب تولیدشده توسط ریز جلبک ها به مقدار زیست توده تولیدی و عوامل محیطی مانند تغییرات شوری، نور و میزان دسترسی به مواد مغذی بستگی دارد. در این مطالعه ریز جلبک سبز Dunaliella bardawil جداسازی شده از خلیج چابهار در محیط کشت Conway و تحت شوری های مختلف (35، 70 و 105 گرم بر لیتر) کشت داده شد. کلیه تیمارها در دمای 2±25 درجه سانتی گراد و دوره نوری 12 ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی با پمپ هوادهی شدند. اثر شورهای مختلف بر میزان رشد، تولید چربی و پروفیل اسید چرب زیست توده جلبکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آنالیز واریانس نشان داد که بیشترین میزان زیست توده و چربی تولیدشده در هر لیتر در شوری ppt 70 حاصل شد که به ترتیب933 و 206 میلی گرم در لیتر است. بیشترین و کمترین درصد چربی زیست توده جلبک D. bardawil به ترتیب در شوری 105 و 35 با مقادیر 5/24 و 19 درصد مشاهده گردید. به دلیل کاهش تراکم سلولی در شوری 105 گرم بر لیتر چربی تولیدشده در واحد لیتر به mg/L 65 کاهش یافت. نتایج این تحقیق نشان داد که گونه D. bardawil خالص سازی شده از سواحل چابهار دارای درجه غیر اشباعی بین 95-73 پتانسیل زیادی جهت تولید سوخت زیستی دارد.
    کلید واژگان: اسید چرب, زیست توده, سوخت زیستی, چابهار}
    Gillan Attaran Fariman*, Mohammad Roozitalab, Hasan Zadabas Shahabadi, Salim Sharifian
    Microalgae as a source of saturated and unsaturated fatty acids, pigments, pharmaceutical and food metabolites, has received more focus by biological researchers at last decades. The amount and composition of fatty acids produced by microalgae depended on biomass production and environmental factors such as changes in salinity, light and nutrient availability. In this study, the green microalgae Dunaliella bardawil isolated from Chabahar Bay was cultured under different salinities (35, 70 and 105 g/L) using Conway medium. All treatments with air pump at 25±2 ° C and 12L: 12D (h) photoperiod and aerated. Effect of different salinity on the growth rate, lipid production and fatty acid composition of algal biomass were examined. ANOVA results showed that the highest growth rate and lipid content in the salinity of 70 g/L was obtained which are 933 and 206 milligrams per liter, respectively. Maximum and minimum lipid content of D. bardawil measured, 24.5 and 19 percent, at 105 and 35 ppt, respectively. Due to reduced cell density in 105 grams of salt per liter of fat produced per unit volume decreased to 65mg/L. The results show that D. bardawil purification from Chabahar Bay with degree unsaturation between 95-73 has great potential for biodiesel production.
    Keywords: Biofuel, Chabahar Dunaliella bardawil, Fatty acid, Salinity}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال