به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « بقاء » در نشریات گروه « زیست شناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «بقاء» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • قربان طاطار، نصرالله احمدی فرد*، رامین مناف فر
    پیشینه و اهداف

    ایران دارای جمعیت های مختلفی از آرتمیاست که در اقلیم های مختلفی که دارای املاح و شرایط اکولوژیک متفاوتی هستند زندگی می کنند. شرایط فیزیکوشیمیایی مختلف دریاچه ها و تالاب ها موجب شده است که گونه زایی آلوپاتریک آرتمیا تشدید یابد. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر یکی از یون های موجود در این اقلیم ها بود تا بتوان به صورت نیمه طبیعی در برخی از تالاب های استان گلستان اقدام به کشت آرتمیا نمود.

     روش ها 

    به همین منظور تاثیر 4 تیمار (10، 16، 33 و 50 درصد) سولفات منیزیم به جای نمک های دیگر در کنار تیمار شاهد بر درصد سیست گشایی، رشد و بقاء آرتمیا فرانسیسکانا بررسی شد.

    یافته ها

    از نظر شاخص رشد طولی آرتمیا بیشترین و کمترین طول بدن به ترتیب در تیمار شاهد و 50% سولفات منیزیم مشاهده گردید. در تیمار 33 % سولفات منیزیم نیز رشد طولی کاهش معنی داری با تیمار شاهد نشان داده است (05/0> p) اما با تیمار 50% سولفات منیزیم تفاوت معنی داری را نشان ندادند (05/0>P). در غلظت های پایین سولفات منیزیم رشد طولی آرتمیا کاهشی را نشان داده است اما تفاوت معنی داری با تیمار شاهد نشان ندادند. بیشترین و کمترین درصد بقاء به طور معنی داری به ترتیب در تیمار شاهد و تیمار 50% سولفات منیزیم مشاهده شد. در روز پانزدهم حداکثر بقاء 83 درصد در تیمار شاهد و کمترین بقاء 46 درصد در تیمار با حداکثر سولفات منیزیم مشاهده شد. بالاترین و پایین ترین درصد هچ به ترتیب در تیمار شاهد و 50% سولفات منیزیم اندازه گیری شد. با افزایش غلظت سولفات منیزیم در تیمارها به طور معنی داری تعداد ناپلی به دست آمده کاهش و همچنین تعداد سیست های تفریخ نشده افزایش نشان داد (05/0>P). بالاترین تعداد ناپلی های چتری در تیمار با 50 % سولفات منیزیم مشاهده شد. حداکثر و حداقل میزان کارایی هچ به ترتیب در تیمار شاهد و 50 % سولفات منیزیم مشاهده شد اما بین تیمارها از نظر آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بعد از تفریخ حداکثر مرگ و میر ناپلی آرتمیا در تیمار با حداکثر مقدار سولفات منیزیم مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    نتایج این تحقیق نشان داد که سولفات منیزیم در مقادیر بالا محدود کننده تفریخ و رشد آرتمیا می باشند و از معرفی این موجود به چنین اقلیم های باید پرهیز نمود.

    کلید واژگان: آرتمیا, سسیت گشایی, سولفات منیزیم, کارایی هچ, رشد طولی, بقاء}
    Ghorban Tatar, Nasrollah Ahmadifard*, Ramin Manaffar
    Background and Objectives

    Iran has different populations of Artemia that live in different climates and ecological conditions. Physicochemical conditions of lakes and lagoons have intensified the allopatric Artemia speciation. The aim of this study was to investigate the effect of one of the ions in these climates so that Artemia can be cultivated semi-naturally in some wetlands of Golestan province.

    Methods

    To do this, the effect of four treatments (10, 16, 33, and 50%) of magnesium sulfate instead of other salts on cyst and growth parameters of Artemia franciscana was studied.

    Findings

    There was a significant difference between the experimental groups in the Artemia growth index (P <0.05). Maximum and minimum body lengths were observed in the control and 50% magnesium sulfate groups, respectively. Also, 33 % magnesium sulfate treatment showed a significant decrease in growth rate compared to the control treatment (p <0.05) but did not show a significant difference with 50% magnesium sulfate treatment (P <0.05). At low concentrations of magnesium sulfate growth rate insignificantly decreased in Artemia compared to control treatment. The highest and the lowest survival percentage were observed in control and 50% magnesium sulfate, respectively. On the 15th day, the maximum and minimum survival rate was 83 % and 46% in control and 50% magnesium sulfate treatment, respectively. The highest hatching percentage was observed in the control treatment and the lowest was observed in the 50% magnesium sulfate treatment. Increasing magnesium sulfate concentration significantly decreased the number of nauplii but increased the number of non-hatched cysts (P <0.05). Moreover, the highest number of umbrella stages of Artemia was observed in the treatment with 50% magnesium sulfate. Maximum and minimum hatch efficiency were insignificantly observed in control and 50% magnesium sulfate treatments, respectively. The highest mortality of nauplii was significantly observed in the treatment with maximum magnesium sulfate.

    Conclusion

    The results of this study showed that magnesium sulfate in high-level amounts limits the hatching and growth of Artemia which should not be introduced to such climates.

    Keywords: Artemia, Hatching percentage, Magnesium Sulfate, Hatching Efficiency, Growth, Survival}
  • علیرضا میرزاجانی*، سعید نادری، داریوش پروانه مقدم

    گیاه سنبل آبی (Eichhornia crassipes) بومی آمازون بوده و یکی از بدترین گونه های علف هرز جهان است که در سراسر دنیا پراکنده شده است. در سال 1391 در آببندان عینک مشاهده شد و پس از آن از برخی منابع آبهای طبیعی شمال کشور همچون تالاب انزلی گزارش گردید. در این مطالعه پراکنش سنبل آبی طی سال های 1394 تا 1397 درتالاب انزلی و برخی خصوصیات زیستی گیاه از قبیل هدر رفت آب، مقاومت در برابر شوری و تاثیر مواد مغذی در رشد اندام های مختلف آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که طی سال های مختلف 7 تا 84 نقطه از تالاب انزلی با وسعت تقریبی 100 تا 1000 متر مربع آلوده به سنبل آبی بودند. به خاطر زمستان سرد 1395 گستره گیاه در سال 1396 در حداقل میزان قرار داشت. دانه ها قدرت نامیه خود را حفظ کرده و دو سال بعد نمو کردند. هدر رفت آب در حوضچه های دارای سنبل تا 5/2 برابر مناطق بدون رویش این گونه بود. گیاه سنبل آبی در تیمارهای شوری بالاتر از 2/5 گرم درلیتر از بین رفته در حالی که در آب با شوری 1 گرم در لیتر افزایش 33 درصدی برگ ها را نشان داد. نسبت زی توده خشک ریشه به کل گیاه در زیستگاه هایی با نیتروژن کم بالاتر از 5/0 و در محیطهایی با نیتروژن بالا کمتر از 5/0 بوده است. ریسک حضور و رشد زیاد گیاه در اکثر مناطق استان گیلان وجود داشته، لذا پایش مستمر مناطق آلوده، آموزش مردم و مسئولان و انجام اقدامات پیشگیرانه برای کنترل گیاه ضروری می باشد.

    کلید واژگان: تالاب انزلی, گیاه مهاجم, سنبل آبی, بقاء, درجات شوری, هدر رفت آب}
    Alireza Mirzajani *, Saeed Naderi, Darush Parvaneh Moghadam

    Water Hyacinth, Eichhornia crassipes is one of the world’s worst weeds. It originates from Amazonia and be invader to other areas in the worldwide. It has recently been detected in several natural areas of northern part of Iran such as Anzali Wetland. Here, distribution of Water Hyacinth was studied in Anzali Wetland during 2015-2018. Also some biological characteristic including; evapotranspirative water losses, surveillance against salinity gradients and nutrient effect on biomass production of root and green parts were investigated. Water Hyacinth infestation was observed from 7 to 84 points of Anzali Wetland with 100 to 1000 m2 in different years. The distribution of Water Hyacinth was limited in summer of 2017 because of a prolonged temperatures below freezing winter. The seed was germinated in study area after two years. The water losses were estimated up to 2.5 times more from Water Hyacinth compared to open water. While the mortality of Water Hyacinth was observed in salinities more than 5.2 g.l-1, the leaves was increased in salinities lower than 1 g.l-1. The biomass of root was more than biomass of green part in areas with lower nutrient while it was versus in regions with high nitrogen level. Water Hyacinth has a high risk threat in the most water bodies in northern Iran because of the favorite climate situation and high eutriphication level. A multidisciplinary approach should be designed in the fight against Water Hyacinth in Anzali Wetland that awareness raising among local communities and the stakeholders is the most important.

    Keywords: Anzali Wetland, Invader plant, Water Hyacinth, surveillance, salinity gradient, water loses}
  • پریا اکبری*، زهرا ویدادی
    در این تحقیق، اثر عصاره متانولی خارخاسک (Tribulus terrestris) در تیمارهای مختلف، گروه شاهد (بدون عصاره گیاه)، 5/0، 1 و 5/1 گرم عصاره خارخاسک در هر کیلوگرم غذا بر عملکرد رشد، ترکیبات شیمیایی بدن و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus Linnaeus 1758) در سه تکرار به مدت 60 روز مورد بررسی قرار گرفت. در هر تکرار 20 قطعه ماهی با میانگین وزنی 43/0 ± 42/8 گرم در مخازن 60 لیتری آب ذخیره سازی شد. در پایان دوره آزمایش، نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در شاخص های رشد (وزن نهایی، درصد افزایش وزن روزانه، نرخ کارایی پروتئین، نرخ رشد ویژه، فاکتور وضعیت) بین تیمارها و شاهد وجود نداشت (05/0<p). افزایش میزان بقاء در تیمار 3 و 4 در مقایسه با تیمار شاهد مشهود بود. میزان پروتئین خام و رطوبت در تیمار4 نسبت به سایر تیمارها افزایش معنی دار داشت (05/0>p). میزان چربی خام در تیمار 3 و 4 کاهش معنی داری نسبت به تیمار 2 و شاهد داشت (05/0>p). فعالیت آنزیم های سوپر اکسیداز دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و کاتلاز در تیمار 4 یشترین افزایش معنی دار را در مقایسه با تیمار شاهد داشته است (05/0>p). همچنین مقدار مالانون دی آلدئید در تمامی تیمارها در مقایسه با شاهد کمتر بوده و در تیمارهای 3 و 4 بیشترین کاهش معنی دار را در مقایسه با شاهد داشته است. لذا با توجه به نتایج به دست آمده، به منظور کاهش اکسیداسیون لیپید و بهبود کیفیت لاشه و بقاء ماهیان، استفاده از 5/1 گرم عصاره متانولی خارخاسک در جیره غذایی ماهی کفال خاکستری توصیه می شود.
    کلید واژگان: عصاره خارخاسک, شاخص های رشد, بقاء, آنزیم های آنتی اکسیدانی, کفال خاکستری}
    P. Akbary *, Z. Vidadi
    In this study, the effect of methanol extract of Tribulus terrestris (MET) in different treatments containing control group (without using plant extract), 0.5, 1 and 1.5 g MET /kg diet on growth performance, body chemical composition and activity of oxidant enzymes of grey mullet Mugil cephalus were investigated in triplicate for 60 days. In each 60 litre 20 water tank, 20 fish with initial average weight of 8.42±0.43g were stored. At the end of the experiment, the results showed that there was no significant difference in growth parameters (FW, BWG, PER, SGR and CF), between all treatments and control group (P>0.05). Increasing of survival rate were observed in 3 and 4 compared with control treatment. The crude protein and moisture of  treatment 4 significantly increased compared to other treatments (P<0.05). The crude fat significantly decreased in 3 and 4 treatments compared to control and treatment 2 (P<0.05).The activity of superoxidedismutase (SOD), glutathione peroxidase (GPX) and catalase (CAT) enzymes have been increased more significantly in treatment 4 compared with the control treatment (P<0.05). Also, the value of malondialdehyde (MDA) was lower in all treatments compared to the control treatment (P<0.05). MDA value has been the most lowest in 3 and 4 treatments compared with the control treatment (P<0.05).So, based on the results, in order to reduce lipid oxidation and improve the carcass duality and survival status of fish, it is recommended to use 15 g methanol extract of Tribulus terrestris /kg diet of grey mullet fish.
    Keywords: Tribulus terrestris extract, Growth parameters, Survival, Antioxidant activity, Mugil cephalus}
  • محمد سوداگر*، مریم خاکپور، حمیده ذکریایی، شهرام دادگر
    جهت بررسی تاثیر پارامترهای زیست شناختی مولدین ماده بر میزان هم آوری، درصد تخمه گشایی، بقاء و رشد در نوزادان قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)، تعداد 30 قطعه ماهی مولد از سه گروه سنی 3، 4 و 5 ساله (از هر گروه سنی 10 عدد) تهیه گردید. این مطالعه در سالن آبزی پروری دانشکده شیلات دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان با تخم کشی از مولدین انتخاب شده شروع و تا رسیدن لاروها به وزن 5 گرم به پایان رسید. نتایج حاصل نشان داد حداکثر دور شکم در ماهیان 5 ساله، حداکثر وزن تخمدان در ماهیان 5 ساله، بیش ترین تعداد تخم در هر گرم در ماهیان سه ساله، حداکثر هم آوری مطلق در ماهیان چهار ساله، حداکثر هم آوری نسبی در ماهیان چهار ساله، حداکثر هم آوری کاری در مولدین 4 ساله، حداکثر درصد تخم گشایی در مولدین 5 ساله، حداکثر وزن متوسط لاروها پس از تخم گشایی در ماهیان مولد 5 ساله (و حداقل وزن متوسط لاروها پس از تخم گشایی در ماهیان مولد سه ساله مشاهده گردید که اختلاف بین تیمارهای مورد تحقیق معنی دار می باشد. هم چنین حداکثر درصد بازماندگی لاروها پس از یک دوره پرورش یک ماهه در ماهیان مولد چهارساله و حداکثر شاخص گنادوسوماتیک در ماهیان مولد 5 ساله مشاهده گردید که از  نظر آماری اختلاف بین تیمارها درسطح 5 درصد معنی دار بود (05/0p<).
    کلید واژگان: بقاء, قزل آلای رنگین-کمان, هم آوری, Oncorhynchus mykiss}
    Mohammad Sudagar*, Maryam Khakpoor, Hamideh Zakariaee, Sharam Dadgar
    In regarding to study the effect of biological parameters of female rainbow trout (Oncorhynchus mykiss</em>) brood stocks on girt, 30 specimen of rainbow trout brood stocks were selected from 3 different age class (3, 4, 5 years). The results showed, maximum of girt 36.35± 0.35cm , ovary weight 600±11.25 gr, hatching 90±4 % and larvae weight after hatching 0.15±0.01 were in 5 and 3 years old brood stocks, respectively. The results  showed significant  differences between 3,4 and 5 years old  brood stocks for this instances (P</em><0.05). Maximum of number of eggs in each gram 15±0. 26 Registered in 3 and 5 years old brood stocks, respectively. Maximum absolute fecundity, relative fecundity, and working fecundity were recorded in 4 and 3 years old brood stocks, respectively. The study pointed significant difference between investigated brood stocks (p<0.05). Maximum of larvae survival percentage were observed in 4 and 3 years old brood stocks, respectively. The results showed no significant difference between 5 and 3 years old brood stocks, but for 4 and 5 years old brood stocks was saw significant difference (P</em><0.05). Maximum of gonadosomatic index were observed in 5 and 3 years old brood stocks, respectively. Although gonadosomatic index between 4 and 5 years old fish showed no significant difference, but the study showed significant difference for 3 years old brood stocks (P</em><0.05).
    Keywords: Rainbow trout (Oncorhynchus mykiss), Fecundity, Morphology Index Survival}
  • یاسمن خامه چین*، رامین مناف فر، همکاران
    ارزش غذایی و برخی ویژگی های خاص آرتمیا موجب شده است که این موجود به عنوان یک غذای زنده و یک مدل بیولوژیک در آبزی پروری و تحقیقات مورد توجه قرار گیرد. ال- کارنیتین به عنوان یک مکمل غذایی باعث تحریک اکسیداسیون اسیدهای چرب، افزایش احتباس نیتروژن و افزایش مقاومت در برابر استرس های محیطی می شود که اخیرا کاربرد جالبی در پرورش موجودات مختلف یافته است. در این تحقیق تاثیر غلظت های مختلف (1، 10، 100 و1000 میلی گرم در لیتر) ال-کارنیتین روی رشد، بقاء، تولید مثل و پروفایل اسیدهای چرب Artemia parthenogenetic مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور سیست آرتمیا در شرایط مناسب تفریخ شده و لاروهای حاصل در شوری 80 گرم در لیتر با ترکیبی از مخمر غنی سازی شده با اسیدهای چرب غیراشباع و جلبک Dunaliella tertioleca به مدت 15 روز تغذیه شدند. ال- کارنیتین در غلظت های اشاره شده به صورت مستقیم و همچنین به صورت غنی سازی شده در درون جلبک تک سلولی در اختیار آرتمیا قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که این ماده تاثیر مثبتی بر تحریک بلوغ جنسی تیمارهای مورد آزمایش داشته و همچنین موجب بلوغ زودرس شده است به طوری که در روز 13 اولین بلوغ زودرس در غلظت 1000 میلی گرم در لیتر ال- کارنیتین با میانگین 04/5% دیده شد. بررسی میزان رشد نیز حاکی از این بود که در غلظت 1000 میلی گرم در لیتر ال- کارنیتین بهترین تاثیر را بر رشد کلی آرتمیا داشته است) 05/0> (P. همچنین در ترکیب اسید چرب در هیچ یک از غلظت ها اسیدچرب DHA مشاهده نمی شود. ال- کارنیتین می تواند به عنوان یک ماده محرک رشد و بلوغ جنسی، کاربرد خوبی در آبزی پروری و تحقیقات مولکولی داشته باشد.
    کلید واژگان: آرتمیا پارتوژنتیک, ال, کارنیتین, بلوغ زودرس, رشد, بقاء, مخمر, DHA}
  • ناصح عبدالله زاده، صمد زارع، رامین مناف فر، علیرضا عاصم
    با توجه به تنوع اکولوژیک ایستگاه های مختلف نمونه برداری دریاچه ارومیه و تفاوتهایی که در صفات بیومتریک سیست و همچنین در برخی صفات ژنتیکی آرتمیای آن مشاهده شده است گمان می رود این دریاچه حاوی جمعیتهای متفاوتی از Artemia urmiana باشد. دراین تحقیق سیست آرتمیا از 5 ایستگاه از دریاچه ارومیه صید گردید. مرحله هچ و پرورش ناپلی های فوق تا مرحله بلوغ در یک دوره 20 روزه به منظور بررسی رشد و بقاء با روش های استاندارد و با ترکیبی از جلبک تک سلولی Dunaliella tertiolecta و مخمر لنسی، در دو شوری ppt 75 و 150 انجام شد. اندازه گیری میزان رشد و درصد بقاء در روزهای 3، 7، 11، 15 و 20 با نمونه گیری و بیومتری لاروها انجام شد. بررسی آماری میانگینها نشان داد افزایش شوری موجب کاهش رشد در اغلب جمعیتهای آرتمیای مورد مطالعه شده است، لیکن همان شوری فقط در دو جمعیت آرتمیای باری و اسلامی موجب کاهش بقاء شده است (p<0.05). بیومتری سیست تولید شده در دو شوری مختلف (75 و 150گرم درلیتر) نیز نشان داد که آرتمیا در شوری های مختلف سیستهایی با قطرهای متفاوت تولید می کند که هیچ ارتباطی ما بین سیست تولید شده و شوری پیدا نشد. با بررسی آماری به روش آنالیز خوشه ایو رسم دندروگرام و با تایید یافته های قبلی مشخص شد که دریاچه ارومیه حداقل از نظر 5 ایستگاه تحت مطالعه حاوی 4 جمعیت متفاوت هست که تفاوتهای جالبی از نظر فاکتورهای رشد و بقاء از خود نشان میدهند.
    کلید واژگان: آرتمیا, بقاء, دریاچه ارومیه, رشد, شوری}
    Naseh Abdollahzade, Samad Zare, Ramin Manaffar, Aliraza Asem
    In recent years, extension of Artemia applications in aquaculture and decreasing of natural resource, lead many of related studies to the distribution of Artemia population and new resource assessment studies. Urmia Lake as one the biggest habitat for Artemia because of ecological variations in the regions in which of its differentiations in cyst biometry and Artemia, moreover some genetic variations suggested to have some several Artemia populations in the Lake. In this project Artemia cyst samples were collected from 5 ecological stations of the Lake Urmia. The cyst hatching and the nauplii breeding up to adult Artemia stage were done according to optimum conditions in laboratory. Growth rate and survival of larva in days of 3, 5, 7, 11, 15, 20 of rearing period were measured in feeding with a complex of Dunaliella tertiolecta and Lanzy PZ for a period of 20 days in 75 and 150 ppt. Data and its statistical analysis revealed that according to previously records the growth rate of the Artemia was influenced by increasing the salinity from 75 to 150 ppt survival and growth rate of Artemia have been influenced by water salinity (P<0.05) but increasing the salinity only in two population of Bari and Eslami led decreasing of survival. The produced cysts in two salinity showed that Artemia population can produce the cysts with different diameter and there were not any statistic correlations between the salinity and populations. The Dandrogarm of population statistic analysis emphasized that according to growth rate and survival parameters and among populations under this test there were 4 different populations of Artemia urmiana in which had interesting differentiations in growth rate and survival.
  • یاسمن خامه چین، رامین مناف فر، امیر توکمه چی، ویدا حجتی، امید ملکی بالاجو
    ارزش غذایی و برخی ویژگی های خاص آرتمیا موجب شده است که این موجود به عنوان یک غذای زنده و یک مدل بیولوژیک در آبزی پروری و تحقیقات مورد توجه قرار گیرد. ال- کارنیتینبه عنوان یک مکمل غذایی باعث تحریکاکسیداسیون اسیدهای چرب، افزایش احتباس نیتروژن و افزایش مقاومت در برابر استرس های محیطی می شود که اخیرا کاربرد جالبی در پرورش موجودات مختلف یافته هست. در این تحقیق تاثیر غلظت های مختلف (1، 10، 100 و1000 میلی گرم در لیتر) این ماده بر روی رشد بقاء و بلوغ زود رس A. franciscanaمورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور سیست آرتمیا در شرایط اپتیمم تفریخ شده و لاروهای حاصل در شوری 80 گرم در لیتر با ترکیبی از مخمر غنی سازی شده با اسیدهای چرب غیراشباع و جلبک Dunaliella tertiolecaبه مدت 15 روزتغذیه شدند. ال- کارنیتیندر غلظت های اشاره شده به صورت مستقیم و همچنین به صورت غنی سازی شده در درون جلبک تک سلولی در اختیار آرتمیا قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق که با استفاده از برنامه آماری SPSSوoneway-Anova آنالیز شد نشان داد که این ماده تاثیر مثبتی بر تحریک بلوغ جنسی تیمارهای مورد آزمایش داشته و همچنین موجب بلوغ زودرس آرتمیاهای نر شده است به طوری که در غلظت 1000 میلی گرم در لیتر ال- کارنیتینو در روز 15 بیشترین درصد بلوغ با میانگین عددی 03/13% دیده شد. بررسی میزان رشد نیز حاکی از این بود که در غلظت 100 میلی گرم در لیتر ال- کارنیتین بهترین تاثیر را بر رشد کلی آرتمیا داشته است (p<0.05). ال- کارنیتینمی تواند به عنوان یک ماده محرک رشد و بلوغ جنسی، کاربرد خوبی در آبزی پروری و تحقیقات مولکولی داشته باشد.
    کلید واژگان: آرتمیا, ال, کارنیتین, بلوغ زودرس, رشد, بقاء, مخمر}
    Artemia mainly due to its nutrition value and also its merits has been considerate very in research biology and aquaculture. L-carnitine as a food supplement which stimulates the fatty acids oxidation and its affect on increasing of the nitrogen retention and stimulation of resistance against the environmental stresses is used lately in modern aquaculture. In order to study of the effect of dietary L-carnitine supplementationon the growth performance, survival rate and early maturation of Artemia franciscana, treatments were done by 1, 10, 100, 1000mg/l of L-carnitine supplement. The cysts of A. franciscana were hatched in optimal conditions. Acquired larvae were fed as long as 15 days with a compound of enriched yeast with HUFA and the alga Dunaliella tertiolecain salinity of 80g/l. L-carnitine supplement was added directly in culture medium and indirectly added by enrichment the algae were fed by specimens. Results revealed that this supplement can stimulate early sexual maturation and aggravates masculinization in all of the experimental groups in comparison with the control group. The best result, in this regard was recorded for 1000 mg concentration of L-carnitine in which at 15th days the best percentage of sexual maturation, 13.03%, was seen. These results showed that L-carnitine has significant effect on growth performance when it exposes in 100 mg concentration of L-carnitine
    Keywords: Artemia franciscana, L, carnitine, Early Maturation, Growth, Survive, Yeast}
  • ندا سلطانی*، لادن بافته چی، شادمان شکروی

    پاکسازی محیط های آبی و خاکی از پساب های هیدروکربنی ناشی از آلودگی های نفتی از توجه و اهمیت بسیاری برخوردار است. یکی از راه های رفع آلودگی، استفاده از ریزجلبک ها و از جمله سیانوباکتری ها می باشد. در این تحقیق اثر یک نوع پسماند کارخانه گل روغنی (شامل 70% گازوییل) بر روی بقاء و رنگیزه های سه سیانوباکتری (Oscillatoria + Calothrix، Nostoc و Calothrix) به شکل خالص و مخلوط بررسی گردید. این سیانوباکتری ها از خاک ساحل اروندرود در شهر آبادان جدا گشتند. نتایج حاکی از آن است که میزان بیومس در نمونه اول حدود سه برابر نمونه های دیگر است. روند رشد در این نمونه افزایشی و در دو نمونه دیگر ابتدا روند کاهشی داشته و سپس بعد از حدود یک هفته به فاز ساکن رسیده است. هر سه نمونه بقای خود را در تیمارهای اعمال شده حفظ نموده و ترکیب نفتی برای هیچکدام از نمونه ها سمیت مرگ آوری تولید نکرده است. میزان کلروفیل در نمونه ها با میزان بیومس تطابق داشته و در نمونه اول حدود سه برابر نمونه های دوم و سوم می باشد. بطورکلی نتایج حاصل از این آزمایش حاکی از مقاومت این سه نمونه در مقابل اعمال تیمار ترکیب نفتی بوده و پتانسیل این سیانوباکتری ها را برای استفاده از آن ها برای تجزیه آلودگی ناشی از ترکیبات نفتی را نشان می دهد. ضمن اینکه نتایج برای اولین بار برای ریزجلبک های بومی ایران گزارش می گردند.

    کلید واژگان: آلودگی, بقاء, ترکیبات نفتی, رشد, رنگیزه, سیانوباکتری}
    N Soltani *, L Baftehchi, Sh Shokravi

    Remediation of petroleum polluted soil and water is very important. One of the pathways of oil remediation is usage of microalgae and cyanobacteria. In this research the effects of oiled based drilling mud waste (including 70% gasoline) on survival, growth and pigments of three cyanobacteria (Oscillatoria+Calothrix, Nostoc, Calothrix) in mix and unialgal forms were investigated. These cyanobacteria were isolated from soil of Arvand-rood in Abadan city. Results indicated that biomass of first sample was three fold of other samples. Growth rate in first sample was increasingly. In second and third samples, growths were decreased and reach to stationary phase after one week. All samples survived in treated experiments and oil compound did not have any toxic effects of them. Chlorophyll contents were similar to biomass and in first sample were three fold of others. Totally, results showed the resistance and potential of these species to degradation of oil pollution. Also these results are the first report from oil polluted fields of Iran.

    Keywords: Cyanobacteria, growth, Oil components, pigment, pollution, Survival}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال