به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « رسوبات » در نشریات گروه « زیست شناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «رسوبات» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • محسن محمدی گلنگش*، علی عچرش، علی محمد صنعتی
    پیشینه و اهداف

     محصولات پلاستیکی به دلیل سهولت در تولید، انعطاف پذیری، مقاومت و صرفه اقتصادی از روند رو به رشدی درجهان برخوردار می باشند. این محصولات در بخش های وسیعی از صنایع ازجمله: ساختمان، خودرو، صنایع دریایی، هوا و فضا، برق و الکترونیک، حمل و نقل، پزشکی و دارویی، آرایشی و بهداشتی، رنگ، کشاورزی، لوازم خانگی و... کاربرد دارند؛ به طوری که می توان گفت امروزه پلاستیک بخشی از زندگی بشر شده و کسی نمی تواند ادعا کند که روزانه با پلاستیک در ارتباط نیست. این موضوع به خوبی نشان می دهد محیط زیست کره زمین با حجم عظیمی از بار آلودگی پلاستیک در هوا، خاک و آب مواجه است و این نگرانی ها با تجزیه بسیار کند این ترکیبات در طبیعت نیز بیشتر می شود. وجود ترکیباتی مانند فتالات و بیس فنل ها در ساختار پلاستیک ها که اثرات سرطان زایی و اختلالات هورمونی آنها برای انسان گزارش شده است. این موضوع نیز نگرانی های بشر را علاوه بر محیط زیست در بخش سلامت عمومی نیز تشدید کرده است. دانشمندان با مطالعه در تغییر ساختار شیمیایی پلاستیک ها به اشکال زیست تخریب پذیر، معرفی محصولات چایگزین و شناسایی کانون های آلودگی سعی در کنترل رشد لجام گسیخته آنها در محیطزیست را دارند. بزرگترین پیگره آبی بسته دریای خزر با دارا بودن گونه های منحصر به فرد ماهیان خاویاری و شرایط اکولوژیک شکننده یکی از اکوسیستم هایی است که ورود پلاستیک در آن به دلیل روند رو به رشد توسعه در کشورهای پیرامون آن در حال افزایش است. نظر به اهمیت موضوع این تحقیق در سواحل جنوبی غربی دریای خزر در محدوده استان گیلان انجام شد.

    روش ها

    در این تحقیق نمونه برداری از رسوبات سواحل جنوب غربی دریای خزر از 13 ایستگاه در ماه های شهریور و مهر 1397 انجام شد. نمونه های رسوب به مقدار 3 کیلوگرم از هر ایستگاه از بخش سطحی 0-5 سانتیمتری برداشت گردید.. نمونه ها پس از آبگیری در دمای 60 درجه خشک شدند و سپس به منظور همگن سازی از الک با مش 5 میلیمتر عبور داده شدند. .بمنظور جداسازی میکروپلاستیک ها از نمونه های رسوب از روش استخراج دو مرحله ای بر اساس چگالی با استفاده از دو محلول اشباع تهیه شده از  NaCl و  NaIاستفاده گردید. تفکیک تعداد قطعات، شکل و رنگ میکرو پلاستیک ها  در رسوبات با استفاده از استریو میکروسکوپ انجام شد. به منظور شناسایی ساختار شیمیایی میکرو پلاستیک های جمع آوری شده از دستگاه طیف سنج تبدیل فوریه مادون قرمز استفاده شد

    یافته ها

    در مجموع 909 قطعه میکروپلاستیک در رسوبات منطقه شمارش  شدند نتایج نشان داد که مقدار میکروپلاستیک ها در مراکز توریستی و تجاری مانند آستارا، بندرانزلی، منطقه آزاد کاسپین و چمخاله نسبت به سایر ایستگاه ها از کمیت بیشتری برخوردار بودند. مطالعات فیزیکی و ظاهری میکرو پلاستیک های جدا شده از نمونه ها نشان داد که از  لحاظ شکل، میکروپلاستیک ها در 3 دسته رشته ای، قطعات متلاشی و غشایی قرار دارند. آنالیز ساختار شیمیایی نمونه های به دست آمده  بر اساس طیف سنجی  نشان داد که میکرو پلاستیک های منطقه مورد مطالعه از 4 نوع پلیمر مختلف  پلی اتیلن، پلی پروپیلن، پلی استر و پلی استایرن می باشند. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین اندازه ذرات میکروپلاستیک، 06/1 ± 43/1 میلی متر می باشند.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج به دست آمده، مراکز تجاری و توریستی نقش عمده ای در انتشار میکرو پلاستیک ها در منطقه مورد مطاله دارند استفاده مداوم  از تور های ماهیگیری و طناب های پلاستیک در صنعت صیادی از منابع دیگر این نوع از آلودگی در منطقه می باشند. بین نمونه های مورد مطالعه، میکرو پلاستیک های با ساختار پلی اتیلن بیشترین سهم را در بین گروه های  پلی استر، پلی پروپیلن و پلی استایرن داشت که این موضوع گسترش استفاده از کیسه های پلاستیکی و بطری های پلاستیکی را در مناطق توریستی در افزایش این نوع پلیمر را به خوبی نشان می دهد. اندازه ی ریز میکروپلاستیک ها مورد مطالعه علاوه بر قدرت بلع بیشتر توسط آبزیان توانایی بالای آن ها به عنوان بستری مناسب برای جذب سایر آلاینده ها را نیز نشان می دهد.

    کلید واژگان: میکروپلاستیک, دریای خزر, رسوبات, استان گیلان}
    Mohsen Mohammadi Galangash*, Ali Echresh, Ali Mohammad Sanati
    Background and Objectives

    The abstract is one of the most important parts of a paper. The abstract must be presented on a Plastic products have a growing trend in the world due to ease of production, flexibility, strength and economic efficiency. These products are used in a wide range of industries, including construction, automobiles, marine industries, aerospace, electricity and electronics, transportation, medicine and pharmaceuticals, cosmetics, paints, agriculture, home appliances, etc. It can be said that today, plastic has become a part of human life, and no one can claim that who don’t related to plastic on a daily basis. This is illustrated that our environment is facing a huge amount of plastic pollution in air, soil and water. Also this concern is exacerbated by the slow rate degradation of these compounds in nature. The presence of compounds such as phthalates and bisphenols in the structure of plastics, that their carcinogenic effects and hormonal disorders have been reported in humans, can also intensify human concerns in the public health along with environmental issues. Scientists attempts to control the unbridled expansion of plastics in the environment, by changes in the chemical structure of them into biodegradable forms, finding alternative products, and also categorizing main sources of contamination. The largest enclosed water body of the Caspian Sea, with its unique sturgeon fish species and fragile ecological conditions, is one of the most important habitats. Due to the growing trend of development in the surrounding countries of the Caspian Sea, microplastic pollution is increasing in this ecosystem. Owing to ecological importance of this habitat, the present study was conducted on the southwestern shores of the Caspian Sea in the province of Guilan

    Methods

    In this study, sampling of surface sediments from the southwestern coastlines of the Caspian Sea was performed at 13 stations in September and October 2016.  About 3kg of Sediment samples were collected from the surface section of 0-5 cm at each station.  After dewatering, the samples were dried at 60 ° C and then passed through a sieve with a 5 mm mesh for homogenization. In order to separate the microplastics from the sediment samples, a two-step extraction method based on density was done by two saturated solutions prepared from NaCl and NaI. Number of fragments, shape and color separation of microplastics were performed using stereo microscope. The Fourier transform infrared spectroscopy device was also used to identify the chemical structure of microplastics.

    Findings

    A total of 909 microplastic fragments were obtained from sediment samples of the region. The results showed that the amount of microplastics in tourist and commercial centers such as Astara, Bandar Anzali, Caspian free zone and Chamkhaleh regions were more than other stations. Studies have demonstrated that in terms of shape, microplastics separated in three categories including: filaments, disintegrating fragments and membranes. The consequences of spectroscopy demonstrated that the microplastics in the study area are composed of 4 different types of polymers: polyethylene, polypropylene, polyester and polystyrene. The outcomes also displayed that the average microplastic particle size is 1.43 ± 1.06 mm in the region.

    Conclusion

    According to the results, commercial and tourist sectors have a major role in the spread of micro-plastics in the study area. The continued use of fishing nets and plastic ropes in the fishing industry are other sources of this type of pollution in the region.  Among the collected samples, microplastics with polyethylene structure had the highest amount between the groups of polyester, polypropylene and polystyrene. This, illustrates the use of large amounts of plastic bags and bottles in tourist areas has important role in increasing of this type of polymer. The small size of microplastics, in addition to greater ability to be swallowed by aquatic animals, also shows their extraordinary potential as a substrate for the absorption of other pollutants.

    Keywords: Microplastic, Caspian Sea, Sediments, Guilan province}
  • شیوا آقاجری خزایی*، غلامعلی اکبرزاده، فرشته سراجی

    مطالعه ی حاضر با هدف دست یابی به ترکیب رسوبات سواحل استان هرمزگان و رابطه ی آن با تراکم ماکروبنتوزها انجام گردید. بدین منظور نمونه برداری از فروردین ماه 1391 لغایت فروردین ماه 1392 به صورت ماهانه در چهار فصل از سال توسط گرب ون وین با سطح مقطع 04/0 مترمربع و سه تکرار، انجام پذیرفت. مناطق نمونه برداری شامل سواحل بندرعباس، جاسک و بندرلنگه بودند. آنالیزها نشان داد که غالب بافت بستر سواحل بندرعباس عمدتا ذرات سیلت و در بندر جاسک و بندرلنگه ذرات ماسه بودند. نتایج بررسی اطلاعات نشان داد که بین تراکم کل ماکروبنتوزها و درصد ذرات سیلت در سطح 01/0< P ارتباط عکس وجود دارد، درحالی که بین تراکم کل ماکروبنتوزها و درصد ذرات ماسه در سطح 05/0< P ارتباط مستقیمی وجود دارد. بررسی نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین تراکم کل ماکروبنتوزها و درصد ذرات سیلتی ارتباط معنی دار و معکوسی در سطح احتمال 99 درصد وجود دارد (01/0< P) درحالی که بین درصد ذرات ماسه ای و تراکم کل ماکروبنتوز ها در سطح احتمال 95 درصد یک ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد (05/0< P). همچنین نتایج حاصل از محاسبات ضرایب همبستگی هیچ گونه ارتباط معنی داری بین تراکم ماکروبنتوزها و میزان مواد آلی کل را نشان نداده است؛ بنابراین با توجه به عدم وجود همبستگی بین تراکم ماکروبنتوزها و میزان مواد آلی کل، نمی توان به طور قطع ارتباطی بین مواد آلی و تجمع ماکروبنتوزها یافت.

    کلید واژگان: جاسک, رسوبات, ماکروبنتوز, هرمزگان}
    Shiva Aghajari Khazaei*, Gholamali Akbarzadeh, Fereshteh Saraji

    Macrobenthos are benthic animals that live in or on the bottom sediments which used as a bioindicators to assess the presence of contaminants, in natural aquatic systems. This study aimed to achieve the relationship between sediment composition and macrobenthic communities, distribution. Sampling was done monthly in 2011-12 by a powerboat, and VanVeen grab with 0.04 cross section, were used for sampling from sediment. Sampling areas was Bandar Abbas, Jask and Lengeh coastal waters in Hormozgan Porvince. Results showed that Silt was dominant in sediment of Bandarabbas and Sand was dominant in Lengeh and Jask sediment in coastal waters. Data Analysis indicated that there was a significant relationship between macrobenthos communities and silt (P<0.01) and sand (P<0.05). In addition, there was no relationship between macrobenthos communities and organic materials.

    Keywords: Macrobenthos, sediments, Coastal waters, Hormozgan Province}
  • پریسا نوروزی فرد، ثمر مرتضوی*، صدیقه اسد، نسرین حسن زاده

    رسوبات جزیی جدایی ناپذیر در یکپارچگی عملکرد اکولوژیکی بوم سازگان آبی به شمار می روند. در پژوهش حاضر، رسوبات هفت ایستگاه در سواحل استان هرمزگان در فروردین ماه سال 1396 مورد مطالعه قرار گرفت و آلودگی ناشی از عناصر سمی با استفاده از شاخص های مختلف بررسی شد. نمونه ها با ترکیب اسیدنیتریک و پرکلریک هضم شدند و سپس غلظت عناصر مس، سرب، روی، کادمیوم، نیکل و کروم با دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد بیشترین غلظت مربوط به عنصر روی و کمترین مربوط به کادمیوم می باشد. نتایج حاصل از شاخص های ERM-Q و TEL-Q بیانگر پتانسیل کم تا متوسط عناصر برای ایجاد اثرات بیولوژیکی ناسازگار بوده که با نتایج شاخص های PERI و Eir مطابقت دارد. شاخص Igeo در رابطه با عنصر نیکل، در ایستگاه های دوم، سوم و چهارم وضعیت نسبتا آلوده را نشان داد، ولی در سایر ایستگاه ها و عناصر، نشان دهنده وضعیت غیر آلوده است که به طورکلی با نتایج شاخص Cd مطابقت دارد. شاخص PLI بیانگر غیر آلوده بودن منطقه و مویدی بر نتایج شاخص های دیگر است. در نهایت می توان گفت نتایج شاخص های مختلف با مولفه ها و حساسیت های متفاوت، حاکی از وضعیت خطر اکولوژیکی کم و پتانسیل کم تا متوسط در ایجاد اثرات بیولوژیکی برای زیست مندان خلیج فارس است که با کمتر بودن میانگین غلظت ها از حد بیشینه استانداردهای کیفی رسوبات همخوانی دارد.

    کلید واژگان: آلودگی, بندرعباس, رسوبات, ریسک اکولوژیک}
  • گیلان عطاران فریمان*، مهران لقمانی، اسلم میرکازهی ریگی
    بررسی تغییرات تنوع و فراوانی دیاتومه ها در دو فصل زمستان و بهار 95-1394 از رسوبات 9 ایستگاه واقع در سه منطقه (گواتر، آب شیرین کن در دریای عمان و منطقه سیریک در خلیج فارس) انجام گردید. فاکتورهای محیطی مانند شوری، pH، دانه بندی و میزان مواد آلی مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج در این بررسی 38 جنس و 72 گونه از دیاتومه ها شناسایی گردید. فراوانی کل دیاتومه ها در فصل زمستان 2961+23258 و در بهار 1206+16030 عدد در 100 گرم رسوب بود. دامنه تغییرات شاخص های زیستی مارگالف، شانون و برگرپارکر به ترتیب 72/3-30/1، 89/2-28/1، 40/0-09/0 بود طبق آنالیز واریانس دو طرفه اختلاف فراوانی دیاتومه ها بین ایستگاه های مختلف معنی دار بود (0.05>P)؛ ولی طبق آزمون T-test فراوانی بین دو فصل اختلاف معنی داری نشان نداد (P>0.05). نوع دانه بندی، شوری و میزان مواد آلی در رسوبات همبستگی مثبت و معنی داری با تنوع و فراوانی دیاتومه ها نشان داد. ایستگاه 9 در منطقه گواتر با داشتن بیشترین درصد سیلت- رس، مواد آلی و شوری بالا دارای بیشترین تنوع و فراوانی بود. نتایج نشان داد تنوع و فراوانی دیاتومه های موجود در رسوبات وابسته به دانه بندی، میزان مواد آلی و شوری می باشد.
    کلید واژگان: تنوع, دریای عمان, خلیج فارس, رسوبات, دیاتومه (Bacillariophyceae)}
  • محسن محمدی گلنگش*، علی محمد صنعتی، زهرا بزرگ پناه

    سواحل جنوبی دریای خزر، از مهمترین زیستگاه های گونه گاماروسPontogammarus maeoticus است. این زیستگاه تحت تاثیر انواع آلاینده های پایدار مانند فلزات سنگین و هیدروکربن های نفتی و مشتقات آنها قرار دارد. در این تجقیق غلظت عناصر شاخص آلاینده های نفتی مانند نیکل، وانادیوم و هیدروکربن های نفتی کل (TPH) در بافت گونه مورد مطالعه و رسوبات پیرامون آن، در 5 ایستگاه واقع در سواحل استان گیلان بررسی شد. آنالیز فلزات در نمونه های گاماروس و رسوبات با استفاده از دستگاه پلاسمای جفت شده القایی (ICP) انجام گرفت و برای آنالیز ترکیبات نفتی از دستگاه گاز کروماتوگرافی (GC) استفاده شد. نتایج نشان دادند که غلظت آلاینده های نفتی در رسوبات از الگوی وانادیوم < نیکل < هیدروکربن نفتی کل، پیروی کرده و الگوی تجمع آلاینده ها درگاماروس ها به صورت هیدروکربن نفتی کل < نیکل < وانادیوم بوده است. نتایج بیانگر همبستگی بالا بین غلظت وانادیوم و نیکل در رسوب و گاماروس بوده و نتایج به دست آمده از آنالیزخوشه ای، نشان داد که منشا وانادیوم متفاوت از TPH و نیکل است که بیانگر وجود منبع دیگر وانادیوم در منطقه می باشد. غلظت وانادیوم، به ویژه در ایستگاه رضوانشهر، فراتر از حد مجازRSA قرار داشت. از میان رسوبات ایستگاه های مختلف، فقط ایستگاه انزلی از نظر آلودگی به هیدروکربن های نفتی کل در محدوده آلودگی متوسط قرار گرفت. میزان شاخص تجمع زیستی (BSAF) برای TPH، در تمامی ایستگاه ها، بالاتر از 1 به دست آمد. بنابراین گاماروس می تواند شاخص زیستی مناسبی برای TPH در منطقه باشد.

    کلید واژگان: رسوبات, فلزات سنگین, گاماروس, هیدروکربن های نفتی}
    Mohsen Mohammadi Galangash *, Ali Mohammad Sanati, Zahra Bozorgpanah Kharat

    The southern part of the Caspian Sea is one of the most important habitats for Gammarus (Pontogammarus maeoticus) species. These areas are surfing under the influence of persistent pollutants such as heavy metals, petroleum hydrocarbons and their derivatives. In this study, the concentration of nickel (Ni), vanadium (V) as oil pollution indices, and total petroleum hydrocarbon (TPH) in Gammarus tissue and its habitat sediments were investigated at 5 sampling sites in Guilan province. Concentration of heavy metals and TPH were analyzed using ICP and GC, respectively. Results showed that the average concentration of pollutants in the sediment samples and Gammarus tissues were in the order of TPH < Ni < V and V < Ni < TPH, respectively. Statistical analysis showed that there are significant positive correlation between Ni and V in sediment samples and Gammarus.In cluster analysis V was in a separate clade than other pollutants and this could be related to the existence of other local sources for this element. Vanadum concentration in the Rezvanshah site was higher than the RSA permissible level and biota-sediment accumulation factor (BSAF) of TPH were higher than 1 at all sites. These results revealed that Gammarus Spp can be used as a biomonitoring index for TPH in the study areas.

    Keywords: Heavy metals, Sediments, Gammarus, Total petroleum hydrocarbons}
  • محسن محمدی گلنگش*، عیسی سلگی، زهرا بزرگ پناه
    فلزات سنگین به مقدار زیاد از منابع مختلف وارد اکوسیستم های آبی می شوند و به علت سمیت می توانند اثرات مخرب داشته باشند. این پژوهش به منظور بررسی میزان آلودگی فلزات سنگین (روی، سرب، کروم و کبالت) در رسوبات سطحی نواحی ساحلی دریای خزر در استان گیلان انجام شد. غلظت فلزات سنگین در بافت گاماروس و رسوبات پیرامون این گونه در 5 ایستگاه واقع در نواحی رضوانشهر، انزلی، کیاشهر، چمخاله و چابکسر در سواحل دریای خزر انجام شد. درهر ایستگاه 3 نمونه رسوب سطحی و 50 تا 70 گرم گاماروس با سه تکرار جمع آوری گردید. تمامی نمونه های زیستی و رسوبات با استفاده از دستگاه ICP-OES آنالیزگردید. میانگین غلظت عناصر روی، کروم، کبالت و سرب در رسوبات پنج ایستگاه به ترتیب 87/22، 72/16، 55/6 و02/6 میکروگرم بر گرم به دست آمد. الگوی تجمع فلزات در در نمونه های گاماروس به شکل کبالت < سرب< کروم < روی مشاهده شد و میانگین غلظت روی، کروم، سرب و کبالت در نمونه های گاماروس در پنج ایستگاه به ترتیب 68/8، 63/2، 13/1 و 94/0 میکروگرم بر گرم آنالیزشدند. مقایسه ی غلظت فلزات در رسوبات با استانداردهای جهانی نشان داد که رسوبات 5 ایستگاه در وضعیت غیر آلوده قرار دارند. همچنین براساس شاخص ژئوشیمیایی مولر (Igeo)، کیفیت رسوبات ایستگاه-های مورد مطالعه در کلاس صفر (غیر آلوده) قرار می گیرند. تجمع زیستی بالای عنصر سرب در گاماروس و سمیت زیاد این عنصر می تواند بعنوان یک تهدید برای زنجیره های غذایی این اکوسیستم مطرح باشد.
    کلید واژگان: فلزات سنگین, دریای خزر, رسوبات, Gammarus}
    Mohsen Mohammadi Galangash *, Eisa Solgi, Zahra Bozorgpanah
    Heavy metals are frequently released into the aquatic ecosystems from various sources and can cause adverse effects on consumers due to their toxicity. The present research was carried out in order to evaluate the contamination level of heavy metals (Zn, Pb, Cr and Co) in coastal areas of the Caspian Sea at Guilan Province. The metals concentrations in Gammarus (Pontogammarus maeoticu) tissues as well as their surrounding sediment were investigated at five sampling sites including Rezvanshahr, Anzali, Kiashahr, Chamkhaleh and Chaboksar. Three surficial sediment samples and about 50-70 g Gamamarus Sp specimens were collected with three replicates at each site. All biota and sediment samples were analyzed by using ICP-OES spectrophometry. The average level of Zn, Cr, Co, and Pb in sediment samples were obtained 22.87, 16.72, 6.55 and 6.02 µg/g, respectively. In Gammarus tissues, metals bioaccumulation pattern was observed in the order of Zn > Cr > Pb > Co with the average amount of 8.86, 2.63, 1.13 and 0.94 µg/g, respectively. The results revealed that all metals levels were lower than NOAA sediment standard criteria. The quality assessment of sediment by Muller geochemical index (Igeo) illustrated that the sediment of the study area is categorized as an unpolluted class. Toxicity of lead and its high accumulation in Gammarus body can be regarded as a threat for food chain of the ecosystem.
    Keywords: Heavy Metals, Caspian Sea, Sediment, Gammarus}
  • روزبه میرزا *، مظاهر معین الدینی
    هدف از این مطالعه اندازه گیری غلظت فلزات سنگین (جیوه، کادمیوم، مس، سرب، نیکل و وانادیوم) در رسوبات دریایی خلیج چابهار است. همچنین پتانسیل آسیب رسانی فلزات سنگین به کمک شاخص های ریسک اکولوژیکی ترکیبی آلودگی (CPI) و شاخص پتاسیل ریسک اکولوژیکی (PERI) در 7 ایستگاه در خلیج چابهار تعیین شد. از هر ایستگاه تعداد 3 نمونه از رسوبات سطحی (cm 5-0) با استفاده از گرب ون وین جمع آوری شدند و نمونه ها طبق روش های استاندارد استخراج و آنالیز شدند. میزان غلظت فلزات سنگین به ترتیب V>Ni>Pb>Cu>Cd>Hg مشاهده شدند. بررسی وضعیت آلودگی رسوبات بر مبنای شاخص CPI نشان داد که به استثنای ایستگاه پوزم کلیه ایستگاه ها دارای مقادیر CPI>1 بودند، که بیانگر آلوده بودن رسوبات به فلزات سنگین است. شاخص پتانسیل ریسک اکولوژیکی (PERI) فلزات نیکل، مس و سرب دارای سطح زیر40 بود که بیانگر خطرات بوم شناختی پایین این فلزات بود. با توجه به نتایج بدست آمده، ریسک اکولوژیکی فلزات سنگین مطالعه شده در سواحل خلیج چابهار دارای سطح کم تا بسیار زیاد بودند.
    کلید واژگان: فلزات سنگین, ریسک اکولوژیکی, رسوبات, خلیج چابهار, دریای عمان}
    Roozbeh Mirza *
    The aim of this study was to measure the concentration of heavy metals (Hg, Cd, Cu, Pb, Ni and V) in marine sediments as well as to determine the potential harmful effects of these heavy metals using Combined Pollution Index (CPI) and Potential Ecological Risk Index (PERI) at seven stations in Chabahar Bay. From each station, 3 samples of surface sediments (0-5 cm) were collected using Van Veen Grab and samples were extracted and analyzed according to the standard methods. The concentration levels of measured heavy metals were in the order of V>Ni>Pb>Cu>Cd>Hg . Contamination assessment based on CPI shows that the sediment samples in the study area were heavily contaminated with the CPI>1 except for Pozm Station. The potential ecological risk indices of Pb, Cu, Ni, were lower than 40, which indicated slight potential ecological risk of all stations. The results showed that the ecological risk level of heavy metals in the sediments of Chabahr Bay were low to very high.
    Keywords: Heavy metals, Ecological risk, Sediments, Chabahar Bay, Oman Sea}
  • محسن محمدی گلنگش *، عیسی سلگی، زهرا بزرگ پناه
    هدف از این مقاله، سنجش غلظت فلزات نیکل، وانادیوم، مولیبدن، مس، آهن، سرب وکروم در رسوبات 5 ایستگاه در سواحل استان گیلان است. از هر ایستگاه 3 نمونه رسوب ترکیبی در پاییز 1391 برداشت گردید و پس از آماده سازی اولیه و هضم نمونه ها، غلظت عناصر توسط دستگاهICP اندازه گیری شد. الگوی تجمع فلزات به صورت V > Cr > Ni > Cu > Pb > Fe > Mo بود و همبستگی بالا بین فلزات مشاهده شد. بیشترین غلظت وانادیوم و کروم در بندر انزلی و بیشترین مقدار سرب و نیکل در چوبر بدست آمد. بر اساس شاخص آلودگی هاکنسون، کیفیت رسوبات منطقه در کلاس صفر (غیر آلوده) قرار گرفتند. نتایج آنالیز خوشه اینشان داد که منشا آهن، مستقل ازمنبع سایر عناصر است. غلظت نیکل به عنوان عنصر شاخص آلودگی نفتی در محدوده بین ERL و ERM قرار گرفت که می تواند بیانگر اثرات آلودگی نفتی در منطقه باشد. بنابراین پایش زیست محیطی مداوم منطقه برای حمایت از زیستمندان و سلامت عمومی ضروری است.
    کلید واژگان: فلزات سنگین, رسوبات, آلودگی, دریای خزر}
    Mohsen Mohammedi Galangash *, Esa Solgi, Zahra Bozorgpanah
    The purpose of this study was to measure the concentrations of nickel, vanadium, molybdenum, copper, iron, lead and chromium in coastal sediments collected from 5 sampling sites in Guilan province. Three composite samples were collected from each sampling site in October 2012. After sample preparation, the specimens were analyzed using ICP spectrophotometry. The accumulation pattern of metals in sediment were obtained in the form of V>Cr>Ni>Cu>Pb>Fe>Mo. The results showed a high correlation between metals at all sampling sites. In this study, the highest concentration of vanadium and chromium were obtained from Anzali station and the highest concentrations of nickel and lead were observed in Chubar site. The Haknson ecological risk assessment index demonstrated that the sediments were classified in the class of zero at all sites. Cluster analysis showed that the iron source was independent of the other elements sources. ERL & ERM levels of nickel as an indicator of oil pollution revealed that the region affected by oil pollution, hence continues environmental monitoring is essential at the study areas.
    Keywords: Heavy metals, Sediments, Pollution, Caspian Sea}
  • گیلان عطاران فریمان*، مهری هاشمزایی، چکاوک خواجه امیری خالدی
    هدف از مقاله حاضر، بررسی تنوع و پراکنش سیست داینوفلاژله ها در رسوبات اخیر سواحل غربی چابهار است. در این پژوهش جهت مطالعه سیست ها، نمونه برداری از رسوبات 27 ایستگاه در سواحل جنوب غربی چابهار در سه تکرار و در هر ایستگاه انجام گردید. نمونه برداری با استفاده از نمونه بردار چنگه ای اکمن (152×152 میلی متر) در دو فصل تابستان و پاییز سال 1393 انجام شد. آنالیزهای فیزیکوشیمیایی آب از قبیل دما، شوری و pH، توسط روش های استاندارد انجام شد. براساس نتایج این تحقیق 72 گونه متعلق به 22 جنس از داینوفلاژله ها شناسایی شدند که گونه های Protoperidinium وScrippsiella با بیشترین فراوانی در این تحقیق غالب بودند. گونه Scrippsiella trochoidea اگرچه سمی نیست ولی گونه ای است که پتانسیل تشکیل بلوم های مضر را دارد در این مطالعه این گونه در اکثر ایستگاه ها و در هر دو فصل نمونه برداری حضور داشت. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که فراوانی سیست ها در فصول مختلف دارای اختلاف معنی دار هستند و همچنین نوع رسوب به عنوان عاملی مهم، فراوانی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد به طوری که رسوبات دانه ریزتر دارای فراوانی بیشتری هستند.
    کلید واژگان: سیست, داینوفلاژله, رسوبات, تنوع گونه ای, پراکنش, سواحل غربی چابهار}
    Gilan Attaran-Fariman*, Mehri Hashemzai, Chakavak Khajeh Amiri Khaledi
    In this paper, the diversity and distribution of phytoplankton cysts in the recent sediments of the western Chabahar Coasts were investigated. The sampling from cysts was done from 27 stations three times in summer and fall 2014. This sampling was done using Grab Ekman (225×225 cm). Physiochemical analysis of water was done by standard methods. According to the results of this research, 72 species belonged to 22 genera of Dinoflagellates were found. Scrippsiella and Protoperodinium with the most abundance were the prevailing species. Although, Scrippsiella, which was observed in most stations in both sampling seasons, is not a poisonous species, it has the capacity to produce harmful blooms. In general, the results of this study showed that the cysts frequency in different seasons has a significant difference and sediment type as a significant factor influences their abundance, so that smaller seed sediments are more abundant.
    Keywords: Cyst, Dinoflagellates, Sediments, Species variety, Distribution, Western Chabahar Coasts}
  • علیرضا پور خباز *، مرضیه ناظری
    در این مقاله با توجه به اهمیت زیست محیطی و علمی بوم سامانه های مرجانی، غلظت چهار فلز آلومینیوم، کادمیوم، نیکل و سرب در آب، رسوب و گونه هایی از مرجان های جزیره هنگام با استفاده از دستگاه جذب اتمی AAS مورد بررسی قرار گرفت. سه گونه Echinipora sp.، Acropora clathrataوSinularia sp. بیش ترین غلظت فلزات سنگین را در بافت های خود نشان دادند. مقایسه شاخص تجمع زیستی (BAF) نشان می دهد که مرجان ها سرب و کادمیوم را از آب در مقایسه با رسوبات بهتر جذب می کنند که می تواند به دلیل نحوه تغذیه آنها باشد. در ایستگاه های مورد مطالعه، ایستگاه 1 بیش ترین و ایستگاه 3 کمترین غلظت فلزات در مرجان ها مشاهده شد که با توجه به جهت جریان ها ، ایستگاه 1 مستقیما در معرض جریان های دریایی از سمت تنگه هرمز قراردارد در صورتیکه ایستگاه 3 به دلیل قرار گرفتن در محدوده بسته، تحت تاثیر این جریانات قرار ندارد. پراکنش سوخت های فسیلی از قایق های ماهیگیری و قاچاق سوخت، احتمالا از مهم ترین عوامل آلاینده در جزیره هنگام است.
    کلید واژگان: رسوبات, جوامع مرجانی, فلزات سنگین, جزیره هنگام, خلیج فارس}
    Alireza Pourkhabbaz *, Marzieh Nazeri
    Coral reefs are the most diverse of all marine ecosystems. Because of their environmental and scientific importance as bioaccumulator, the concentrations of Al, Cd, Ni and Pb in sediments, water and coral samples in Hengam Island were assessed using AAS. The elevated levels of heavy matels were observed in Acropora clathrata, Echinipora sp. and Sinularia sp. Calculated BAF resutls showed that all corals have a good ability to absorb Cadmium and Lead from water compared with sediments which is due to filter feeding nature of corals. The maximun and minimum concentration of heavy metal was observed in the stations 1 and 3 respectively in most studied corals. Considering water flows in the Persian Gulf, it can be concluded that station 1 is in contact with sea flows coming from Hormoz Strait, in contrast with station 3 which is located in a closed and confine area. Fossil fuels from fishing and passing boats seem to be the most important contaminating factor in Hengam Island.
    Keywords: Sediments, Coral, Heavy metal, Hengam Island, Persian Gulf}
  • زهرا درویش نیا *، علیرضا ریاحی بختیاری، احسان کامرانی، میر مسعود سجادی
    تحقیق حاضر به منظور بررسی غلظت فلزات روی، آهن و سرب در بافت اسکلتی مرجان های خانواده Faviidae و رسوبات پیرامون آنها در ایستگاه های پارک زیتون، جزایر ناز و منطقه شیب دراز جنوب جزیره قشم انجام شد. آنالیز فلزات در نمونه های مرجانی و رسوبات هضم شده با استفاده از دستگاه جذب اتمی کوره ای گرافیتی جهت سنجش سطوح سرب و دستگاه جذب اتمی شعله جهت سنجش سطوح روی و آهن انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که از لحاظ غلظت عنصر سرب و روی در بافت اسکلتی مرجان های خانواده Faviidae بین ایستگاه های پارک زیتون، جزایر ناز و منطقه شیب دراز جنوب جزیره قشم اختلاف معنی دار آماری وجود دارد (01/0>P). از لحاظ غلظت عنصر آهن در بافت اسکلتی مرجان خانواده Faviidae بین ایستگاه های پارک زیتون، جزایر ناز و منطقه شیب دراز جنوب جزیره قشم اختلاف معنی دار آماری وجود ندارد (01/0P و 05/0>P). لذا با توجه به اهمیت زیاد اکوسیستم مرجانی جنوب جزیره قشم و نتایج حاصل از این تحقیق مرجان ها می توانند به عنوان موجودات پایشگر زیستی توصیه شوند.
    کلید واژگان: پایشگر زیستی, رسوبات, سرب, مرجان}
    Zahra Darvishnia*, Alireza Riahi Bakhtiari, Ehsan Kamrani, Mir Masoud Sadjjadi
    The following research was conducted to study the concentration of Pb, Fe & Zn in skeletons and sediments of dominant hard coral family (Faviidae) in Zeyton Park, Naz Islands and Shib-deraz stations, South of Qeshm Island. The analysis of these heavy metals in digested samples of skeletons and sediments was done using graphite furnace Atomic Absorbtion Spectophotometry for measuring the levels of Pb and Flame Atomic Absorbtion Spectophotometry for measuring the levels of Fe & Zn. The results indicated that there are significant statistical differences toward concentration of Pb and Zn in skeletons of coral family (Faviidae) among Zeyton Park, Naz Islands Shib-deraz stations (P
    Keywords: Analysis Heavy metals, Coral, Sediment, Persian Gulf}
  • صدیقه بابادی *، علیرضا صفاهیه، سید محمدباقر نبوی، کمال غانمی، محمدتقی رونق
    این مطالعه به منظور آگاهی از غلظت جیوه در رسوبات سطحی خور موسی صورت گرفت. 5 خور زنگی، جعفری، پتروشیمی، غزاله و مجیدیه انتخاب گردید و از هر یک جمعا 9 نمونه رسوب برداشت شد. عملیات نمونه برداری در آبان ماه 1388 انجام شد. پس از هضم نمونه ها، محتوی جیوه آن ها با استفاده از دستگاه جذب اتمی و روش بخار سرد اندازه گیری شد. میانگین غلظت جیوه در رسوبات مورد بررسی در محدوده 0/69-0/31 میکروگرم بر گرم قرار داشت. مقادیر بالای جیوه به ترتیب در دو خور پتروشیمی و مجیدیه یافت شد که احتمالا ناشی از ورود پساب واحد کلرآلکالی پتروشیمی بندر امام، ریزش های نفتی و فعالیت های کشتیرانی بود. فاکتور آلودگی در مقیاس منطقه ای، آلودگی شدید خوریات را نشان داد، اما در مقیاس جهانی، آلودگی در محدوده کم تا متوسط قرار داشت.
    کلید واژگان: رسوبات, جیوه, آلودگی, خور موسی, خلیج فارس}
    Sedigheh Babadi *, Ali Reza Safahieh, Seyed Mohammad Bagher Nabavi, Kamal Ghanemi, Mohammad Taghi Rounagh
    This study was done to determine the mercury concentration in the surficial sediments from the Musa Estuary. 5 creeks including Zangi, Jafari, Petroshimi, Ghazaleh and Majidieh were selected and a total number of 9 sediment samples were collected from each creak. Sampling was performed in November 2009. Mercury concentrations were measured by cold vapor atomic absorption spectrophotometer, after digesting of the samples. The mercury concentrations in the sediments ranged from 0.31 to 0.69 µg/g. The highest Hg contents were found in the Petroshimi estuary followed by Majidieh estaury, probably due to the effluent inputs from Bandar Imam Chloralkali petrochemical plant, oil spills and Navigation and shipping related activities. Regarding the contamination factor at regional level, the studied estauries are classified as a considerably polluted area, but at global scale, contamination factor shows low to moderate degree of pollution in them.
    Keywords: Sediment, Mercury, Pollution, Musa Estuary, Persian Gulf}
  • علیرضا صفاهیه، ساحل پاکزاد توچایی، محمدتقی رونق، بیتا ارچنگی، محمدعلی حمزه
    فلزات سنگین در محیط های دریایی از دو منبع طبیعی و انسانی منشا می گیرند. از پدیده های طبیعی تاثیرگذار بر غلظت فلزات سنگین پدیده مونسون است. مونسون با افزایش بارندگی و آبشویی سواحل و بر هم زدن لایه های آب می تواند بر غلظت عناصر اثر داشته باشد. در سال 1389 این تحقیق به منظور بررسی تاثیر پدیده مونسون بر تغییرات غلظت فلزات سنگین Cd، Cu، Ni، Pb و Zn در رسوب سواحل جزر و مدی چابهار صورت گرفت. نمونه برداری از رسوب ایستگاه های گواتر، بریس، رمین، چابهار، تیس و پزم در فصل های پیش مونسون، مونسون و پس از مونسون (به ترتیب در اردیبهشت، مرداد و آبان) در هنگام جزر انجام شد. غلظت فلزات بعد از آماده سازی نمونه ها، توسط دستگاه جذب اتمی اندازه گیری گردید. غلظت فلزات Cd، Cu، Ni، Pb و Zn به ترتیب 36/0، 97/4، 14/17، 88/8 و 93/24 میکروگرم بر گرم بر وزن خشک اندازه گیری شد. بر اساس نتایج عدم تفاوت غلظت Cd می تواند ناشی از تاثیرپذیری این فلز از منابع منطقه ای باشد. روند افزایش غلظت Cu و Zn رسوب از پیش مونسون به پس از مونسون نیز می تواند ناشی از بارندگی و آشفتگی رسوبات ساحلی باشد. همچنین افزایش غلظت Pb از پیش مونسون به پس از مونسون به دلیل تمایل این فلز به نشست سریع و رسوب گذاری بوده که در طی این فصول در اثر شستشو و جاری شدن آبهای ساحلی و از سرگیری مجدد فعالیت شناورها در پس از مونسون غلظت Pb افزایش می یابد.
    کلید واژگان: مونسون, فلزات سنگین, رسوبات, چابهار}
  • میترا چراغی، علیرضا صفاهیه، علی داداللهی سهراب، کمال غانمی، عبدالمجید دورقی
    وجود عناصر سنگین در بوم سامانه های آبی سال هاست که مشکلات زیست محیطی زیادی را به وجود آورده است. این عناصر در نتیجه ی عوامل طبیعی و فعالیت های صنعتی، کشاورزی و فاضلاب های شهری وارد محیط می-شوند و از طریق زنجیره ی غذایی در بدن آبزیان تجمع می یابند. گیاه حرا به عنوان حلقه ای از زنجیره ی غذایی به واسطه ی توانایی در جذب فلزات سنگین می تواند نشانگر افزایش نسبی غلظت این عناصر در رسوبات بوم سامانه-های مورد نظر باشد. در این مطالعه به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین (Cu، Pb، Ni، Cd) در رسوبات منطقه بندر امام خمینی(ره) و گیاه حرا و بررسی میزان تحرک این فلزات بر اساس ضریب غنی شدگی، 9 ایستگاه در رویشگاه های مانگرو انتخاب گردید و نمونه هایی از برگ، ریشه مانگرو به همراه رسوبات منطقه جمع آوری شد. نمونه ها در اسید غلیظ هضم شدند و غلظت فلزات در آن ها با استفاده از دستگاه جذب اتمیاندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که غلظت فلزات در ریشه گیاهان بیشتر از برگ بود. همچنین همبستگی معنی داری بین غلظت فلزات در ریشه و رسوب وجود داشت. بنابراین ریشه گیاه حرا می تواند بایومانیتور مناسبی برای رسوبات آلوده به فلزات سنگین باشد. میانگین ضریب غنی شدگی در برگ و ریشه ی گیاه حرا برای همه فلزات کمتر از 1 بود که موید این مطلب است که حالت تجمع و دسترسی در گیاه متوسط است.
    کلید واژگان: فلزات سنگین, رسوبات, گیاه حرا, بندر امام خمینی(ره)}
    Mitra Cheraghi, Alireza Safahieh, Ali Dadolahi Sohrab, Kamal Ghanemi, Abdolmajid Doraghi
    Heavy metals have caused many environmental problems in aquatic ecosystems. These elements enter into the environment by natural factors، industrial activities، agriculture and urban sewages and can accumulate in aquatic organisms through the food chain. Mangroves as a food chain ring are able to adsorb heavy metals and can indicate elements concentrations in the ecosystem. In this study، to determine the concentration of heavy metals (Cu، Pb، Ni، Cd) in sediments and mangroves in Imam Khomeini Port and to investigate the mobility of these metals based on enrichment factor، nine stations were selected and samples collected from mangrove’s leaves، roots، and sediments. The samples were digested in concentrated acid and metal concentrations were determined using atomic absorption. Results showed that metal concentrations in the roots of plants were more than in the leaves and there was a significant correlation between concentrations of metals in the sediment and plant roots. Therefore، mangrove roots can be a good biomonitor for polluted sediments with heavy metals. The average of enrichment coefficients in leaves and roots of mangroves for all metals was less than 1، that shows accumulation and availability are medium in this plant.
    Keywords: Heavy Metal, Sediment, Avicennia marina, Imam Khomeini Port}
  • زهرا باقری، علیرضا ریاحی بختیاری *، حسین باقری

    دراینتحقیقتعداد 20 نمونه رسوباتسطحی از سواحل بندرعباسجهتتعیینغلظتکل ومنشافلزاتسرب و کادمیوم موردآنالیزشیمیاییقرارگرفتند. برای انجام این تحقیق، نمونه برداری در بهار 1390 از دو ایستگاه پایانه ی بندرعباس و پارک جهانگردی سورو صورت گرفت و جهت تعیین غلظت کل فلزاترسوب از روش تیزاب سلطانی(Direct Aqua Regia) و جهت آنالیز غلظت های سرب و کادمیوم در بخش های ژئوشیمیایی رسوب از روش استخراج پی در پی استفاده شد. میزان غلظت فلزات سرب و کادمیوم توسط دستگاه جذب اتمی کوره گرافیتی اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه و تحلیل رسوبات نشان داد که میزان غلظت کل فلز سرب به میزان (ng/g) 72/593 و 25/1206 و کادمیوم (ng/g) 89/28 و 55/30 به ترتیب در ایستگاه پایانه و پارک جهانگردی سورو به دست آمدند و بخش پایدار نسبت به غلظت کل در حدود 51/62 و 10/79درصد سرب وکادمیوم 40/73 و 22/71درصد را در رسوبات ایستگاه های مورد مطالعه به خود اختصاص داد. این نتایج نشان می دهند که بیش از نیمی از کل سرب و کادمیوم در رسوبات سواحل پایانه و پارک جهانگردی سورو در واقع منشا طبیعی دارند. نسبت زیاد این بخش در رسوبات نشان دهنده ی آن است که منابع آنتروپوژنیک در آلودگی فلزات در سواحل این دو ایستگاه نقش کمتری را داشته و افزایش غلظت فلزات در این بخش به دلیل وجود مقادیر بیشتر این دو فلز به طور طبیعی در پوسته زمین در محدوده ی مورد مطالعه است.

    کلید واژگان: منشافلزات, رسوبات, استخراج پی درپی, بندرعباس}
    Zahra Bagheri, Alireza Riyahi Bakhtiari, Hossein Bagheri

    In this study، surface sediment samples (n=20) from Bandar Abbas were chemically analyzed to determine total concentration of lead and cadmium and their sources. The sampling was performed from two stations; Terminal of Bandar Abbas and Tourist Park of Soro، located in Hormozgan province in spring 2011. Direct Aqua Regia digestion method، sequential extraction techniques and subsequently Graphite Furnace Atomic Absorption Spectrometry (GFAAS) were used to determine total concentrations of Pb and Cd in geochemical sectors of the sediments. The results demonstrated that total concentration of Pb and Cd varied from 593. 7 to 1206. 2 and from 29. 3 to 30. 5 ng g-1، respectively. The resistant fraction of total concentration was about 62. 5 and 79. 1 percent for Pb and 73. 4 and 71. 2 percent for Cd in the sediments of Terminal of Bandar Abbas and Tourist Park of Soro، respectively. It reveals that more than half of the total lead and cadmium in coastal sediments of the stations originated from natural sources. High ratio of this fraction in the sediments showed that anthropogenic sources of metal pollution in the coastal stations of the sampling areas have fewer role and elevated concentrations of the elements in this fraction is due to the higher values of them، which are occurred naturally in the earth''s crust.

    Keywords: Metals source, Sediments, Sequential extraction, Bandar Abbas}
  • کبری جلالی *، بهروز ابطحی، کیواندخت سمیعی، محمدرضا سرافرازی اردکانی
    این مطالعه به منظور اندازه گیری غلظت فلز سرب در بافت های کبد و عضله ماهی زمین کن دم نواری Platycephalus indicus صید شده از دو خور بیحد و جعفری (منطقه خور موسی، شمال غرب خلیج فارس) و بررسی تاثیر اندازه (طول کل) و جنسیت ماهی بر میزان تجمع فلز سرب در بافت های ماهی در تابستان 1389 صورت گرفت. میزان غلظت فلز سرب در رسوبات منطقه نیز اندازه گیری شد. بدین منظور از هر خور 30 عدد ماهی و 9 نمونه رسوب جمع آوری گردید. نمونه ها در آزمایشگاه مطابق دستورالعمل MOOPAM، 1999 هضم و غلظت فلز سرب (بر حسب میکروگرم برگرم وزن خشک) با دستگاه ICP-OES مورد سنجش قرار گرفت. نتایج رگرسیون ارتباط منفی بین غلظت سرب در بافت کبد و طول کل را نشان داد که می تواند به علت کاهش سرعت جذب نسبت به سرعت دفع در طول رشد ماهی باشد. اختلاف معنی داری بین دو جنس نر و ماده از لحاظ غلظت سرب در بافت کبد مشاهده نشد (05/0p >) که بیانگر بی تاثیر بودن جنسیت در تجمع سرب است. بین دو منطقه مورد مطالعه از لحاظ غلظت سرب در کبد و رسوبات اختلاف معنی داری دیده شد. میانگین غلظت سرب در بافت عضله و رسوب در مقایسه با استانداردهای بین المللی FAO ، WHO و ISQG کمتر بود.
    کلید واژگان: خورموسی, سرب, ماهی زمین کن, رسوبات}
    Kobra Jalali*, Behrooz Abtahi, Keivandokht Samiee, Mohammadreza Sarafrazi Ardakani
    This study was undertaken to determine the concentration of Pb in liver and muscle tissues of Platycephalus indicus fish collected from two creeks Jafari and Behad (Musa estuary, northwestern Persian Gulf) and was conducted to survey influence of total length and sex on accumulation of Pb in fish tissues during Agust 2010. Concentration of Pb in sediments was also measured. Total number of fish and sediment from each creek were respectively 30 and 9 samples. The samples were digested in laboratory according to MOOPAM 1999 instruction and lead concentration (in µg/g d.w.) was analyzed by Inductively Coupled Plasma-Optical Emission Spectrophotometer (ICP-OES). Results of regression showed a negative correlation between concentrations of Pb in liver and total length that reason of this negative correlation can be lesser absorption rate than excretion rate as the fish grows. In term of lead concentration in liver no significant difference was found between male and female (P>0.05) that indicates sex has no effect on accumulation of Pb in liver. Significant difference between studied areas in concentration of Pb in liver and sediment (P
    Keywords: Musa estuary, Pb, Platycephalus indicus, sediment}
  • مرضیه رزاقی *، محمدرضا شکری، احمد سواری، جمیله پازوکی
    در این مطالعه میزان سمیت فلزات سنگین در رسوبات منطقه خلیج نای بند و عسلویه برآورد شد و پتانسیل خطر اکولوژیک رسوبات برای موجودات ارزیابی گردید. سه ایستگاه با درجات متفاوت آسیب پذیری نسبت به فعالیت های صنایع نفت و گاز پارس جنوبی (1: شاهد، 2: تاثیر پذیری متوسط و 3: به شدت تحت تاثیر) انتخاب شد. نمونه برداری از رسوب در هر ایستگاه در دو فصل سرد و گرم (1389-1388) توسط گرب ون وین با سطح 04/0 متر مربع صورت گرفت. نمونه ها پس از انتقال به آزمایشگاه وگذراندن مراحل هضم، توسط دستگاه جذب اتمی سنجش شد. برای ارزیابی کیفیت رسوبات منطقه و محاسبه پتانسیل ریسک اکولوژیک از فاکتور آلودگی (Cf) و درجه آلودگی (Cd) به ترتیب برای فلزات سنگین و رسوبات منطقه استفاده شد و شاخص ریسک محاسبه گردید. بیشترین مقادیر جیوه در ایستگاه 3، نیکل، سرب و روی در ایستگاه 1 و کادمیوم و مس در ایستگاه 2 مشاهده شد. بیشترین و کمترین مقدار فاکتور آلودگی به ترتیب مربوط به جیوه و نیکل بود که در ایستگاه 3 مشاهده شد. درجه آلودگی ایستگاه ها از مجموع فاکتورهای آلودگی فلزات در ایستگاه های مختلف محاسبه شد. بیشترین درجه آلودگی مربوط به ایستگاه 3 با مقدار 51/4 بود. براساس این نتایج، خلیج نای بند و عسلویه از نظر غلظت جیوه در حد آلودگی متوسط رو به بالا می باشد. پتانسیل ریسک اکولوژیک (Eri)، در مورد تمامی فلزات به غیر از جیوه، در محدوده ریسک پایین بوده و برای جیوه در محدوده ریسک اکولوژیک بسیار بالا می باشد.
    کلید واژگان: رسوبات, آلودگی, خلیج نای بند, عسلویه}
    Marizeh Razaghi*, Mohammad Reza Shokri, Ahmad Savari, Jamileh Pazooki
    The toxicity of heavy metals in sediments of the Nayband Bay and Asaluyeh region and potential ecological risk to sediment organisms assessed. Three stations with different degrees of vulnerability of South Pars Oil and Gas Activities (1: Control - 2: medium affected and 3: severely affected) were selected in the study area. Sediment sampling at each station in both cold and hot seasons (2010) were done by Van veen grab. Heavy metal concentration in sediment samples were investigated after the process of digestion and measured by atomic absorbtion. In order to assess the Sediment quality and ecological risk assessment of potential contamination, Contamination Factor (Cf) and Contamination Degree (Cd) were used for heavy metals and sediment, respectively. Finally the risk index was calculated. The highest levels of mercury in stations 3 and Ni, Pb and Zn were measured at Station 1. The maximum amounts of cadmium and copper were observed at station 2. The Most mercury contamination factor value and the least for nickel were obtained at Station 3.The degree of contamination for different stations from the total metal pollution factor was calculated. The maximum contamination level for Station 3 with the amount of 4.51 was obtained. Results showed that, mercury concentrations in the Nayband Bay and Asaluyeh region is upper-middle. Potential ecological risk (Eri), in the case of all metals except mercury, were in low ecological risk. Potential ecological risk of mercury was in very high ecological risk. The three stations were in the most severe ecological risks.
    Keywords: Ecological risk assessment, sediment, Heavy metals, Nayband bay, Asaluyeh}
  • علی عظیمی، علی داداللهی سهراب، علیرضا صفاهیه، حسین ذوالقرنین، احمد سواری، ایرج فقیری
    بندر امام خمینی(ره) بزرگ ترین بندر ایران در شمال غربی خلیج فارس است که تردد فراوان کشتی ها در این بندر و همچنین وجود صنایع مختلف به خصوص صنایع پتروشیمی در اطراف آن سبب تخلیه آلاینده های فراوان آلی و معدنی از جمله فلزات سنگین به این منطقه می شود. فلزات سنگین به دلیل پایداری زیاد با تجمع در بافت های آبزیان، قابل انتقال به سطوح مختلف غذایی و در نهایت انسان هستند و به این ترتیب باعث بروز پیامدهای خطرناک آلودگی ناشی از این آلاینده ها می شوند. در این مطالعه از رسوبات 5 ایستگاه در منطقه بندر امام خمینی(ره) شامل اسکله ی پتروشیمی، داک سرسره، اسکله 15، اسکله 28 و اسکله 33 در اسفند ماه 1388 نمونه برداری شد. پس از خشک کردن و هضم نمونه ها توسط اسید نیتریک، میزان فلزات سنگین توسط دستگاه جذب اتمی (AAS) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که دامنه ی سطوح فلزات سنگین در رسوبات ایستگاه های مختلف بر اساس میکروگرم بر گرم وزن خشک 4/4-5/0 جیوه، 2/8-2/3 سرب و 8/19-2/15 مس است. میزان کادمیوم در رسوبات ایستگاه های مورد مطالعه زیر حد تشخیص دستگاه اندازه گیری شد (5/0≥). در بین ایستگاه-های مورد مطالعه ایستگاه اسکله پتروشیمی بیشترین میزان آلودگی جیوه، سرب و مس را در رسوبات خود دارا بود. ایستگاه اسکله 28 نیز پاک ترین ایستگاه به فلزات مذکور شناخته شد. از میان فلزات مورد مطالعه، میزان جیوه در رسوبات منطقه از حد استاندارد های بین المللی بیشتر و سایر فلزات کم تر از حدود استاندارد های بین المللی بودند. با توجه به فعالیت پتروشیمی بندر امام و سایر صنایع فعال در منطقه، پایش زیست محیطی مداوم فلزات سنگین به خصوص جیوه، در منطقه لازم به نظر می رسد.
    کلید واژگان: آلودگی, فلزات سنگین, رسوبات, بندر امام خمینی(ره), خلیج فارس}
    Ali Azimi, Ali Dadolahi Sohrab, Alireza Safahieh, Hosein Zolgharnein, Ahmad Savari, Iraj Faghiri
    The port of Imam Khomeini is located in the north-west of the Persian Gulf where ships and vessels traffic and the existence of several industries especially petrochemical industries caused the influx of various organic and non-organic contaminants such as heavy metals into the ecosystem. Heavy metals are the major group of dangerous contaminants in marine environment. Due to their persistence، they may enter aquatic food chains and transfer from one trophic level to another. They may be harmful for human being which is placed at the top of the food chain. In this study، sediments were sampled from 5 stations including harbors of Petroshimi، Doc Sorsoreh، No. 15، No. 28 and No. 33 in the port of Imam Khomeini during March 2010. The samples were freeze dried and acid digested in order to determine their heavy metal content using Atomic Absorption Spectrophotometry. The ranges of Hg، Cd، Pb and Cu in sediments were 0. 5 to 4. 4، ND (≤0. 5)، 3. 2 to 8. 2 and 15. 2 to 19. 8μg/g of dry weight respectively. The highest contamination of Hg، Pb and Cu were measured in harbor of Petroshimi station while the lowest level of these metals was measured in harbor No. 28. Among all metals، concentration of Hg in sediments were more than standard limits. This can be dangerous for public health. Therefore، regular monitoring of heavy metals، especially mercury in this area is recommended.
    Keywords: Pollution, Heavy metals, Sediments, Imam Khomeini Port, Persian Gulf}
  • شیرین رحمان پور، حسین غفوریان، سیدمهری هشترودی، محمد ربانی، علی مهدی نیا، کاظم درویش بسطامی، علی عظیمی
    هیدروکربن های آروماتیک حلقوی (PAHs) از مهم ترین آلاینده های زیست محیطی هستند که از منابع مختلفی تولید می گردند و در آب و خصوصا در رسوبات بسیار پایدار بوده و تجزیه ی آنان به کندی صورت می گیرد. تعداد 16 ترکیب این آلاینده ها از سوی آژانس بین المللی حفاظت محیط زیست (EPA) جزء ترکیبات خطرناک سرطان زا معرفی شده اند. در این مطالعه میزان این 16 ترکیب هیدروکربن آروماتیک حلقوی (PAHs) در رسوبات تنگه ی هرمز در خلیج فارس اندازه گیری شد. بدین منظور تعداد 11 ایستگاه در مناطق مختلف آب های ایرانی تنگه هرمز انتخاب گردید و نمونه برداری از رسوبات سطحی با استفاده از گرب ون وین صورت گرفت. اندازه گیری این ترکیبات با استفاده از دستگاه HPLC (کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا) مجهز به دتکتور فلورسانس و UV انجام شد. نتایج حاصله نشان داد که غلظت کل PAH ها در رسوبات ایستگاه های مختلف تنگه هرمز از 17/72 تا 70/191 نانوگرم بر گرم وزن خشک رسوب متغیر بود. بیشترین غلظت فردی ترکیبات PAH مربوط به فلورانتن با غلظت 72/19 نانو گرم بر گرم بود و دی بنزو a، h آنتراسن و فلورن و indeno(1،2،3-cd)pyren در هیچ کدام از ایستگاه ها مشاهده نشد. ماده آلی کل بین 25/8 75/2 درصد متغیر بود. مقایسه غلظت PAH ها در رسوبات تنگه هرمز با سایر نقاط دنیا نشان داد که رسوبات این منطقه دارای آلودگی کم تا متوسط است. نتایج حاصل از تعیین منبع آلودگی ترکیبات PAH نشان داد که رسوبات منطقه تنگه هرمز، دارای منشا پایرولیتیک (منبع فسیلی) هستند.
    کلید واژگان: هیدروکربن های آروماتیک حلقوی (PAHs), کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC), رسوبات, تنگه هرمز, خلیج فارس}
    Shirin Rahmanpoor, Hosein Ghafourian, Seyed Mehri Hashtroudi, Mohammad Rabani, Ali Mehdinia, Kazem Darvish Bastami, Ali Azimi
    Polycyclic aromatic hydrocarbon (PAHs) is one of the most important environmental pollutants which originated from various sources. They are stable in seawater and especially in sediments and their degradation occur slowly. Sixteen numbers of this pollutant are introduced by Environmental Protection Agency (EPA) as serious carcinogen compounds. In this study، the contents of 16 PAHs compounds were determined in the sediments of Hormoz straight، Persian Gulf. The sampling was performed by Van Veen grab from 11 sites of Iranian waters of Hormoz straight. Determination of PAHs were performed by high performance liquid chromatography equipped with fluoresce detector. The results showed that the total concentration of PAHs varied between 72. 17- 191. 70 ng g_1 dry weight of sediments. Maximum individual concentration of PAHs was 19. 72 ng g-1 belonged to flouranthene. Dibenzo (a،h) anthracene and flourene were not detected in all of the sampling sites. The total organic matters (TOM) of sampling sites were different from 8. 25 to 2. 75%. Comparison of PAHs concentrations in the studied sediments with that of other places in the world showed that the PAHs pollutions of studied sediments are medium to low. The results also showed that the source of PAHs pollutants can be attributed to the pyrolitic sources.
    Keywords: Polycyclic aromatic hydrocarbons (PAHs), High performance liquid chromatography (HPLC), Sediments, Hormoz straight, Persian Gulf}
  • روزبه میرزا، علی داداللهی سهراب، علیرضا صفاهیه، مهدی محمدی، احمد سواری، احسان عابدی
    هیدروکربن های آروماتیک حلقوی (PAHs) آلاینده هایی هستند که به جهت پایداری و مقاوت در بوم سامانه های دریایی، و دارا بودن اثرات شدید و طولانی مدت بروی موجودات دریایی بیشترین نگرانی را به خود اختصاص داده اند. در این تحقیق میزان و منشا 14 ترکیب PAHs در صدف صخره ای (Saccostrea cucullata) و رسوبات سواحل استان بوشهر مورد مطالعه قرار گرفت. این گونه صدف به دلیل پراکنش وسیع جغرافیایی و ارزش خوراکی که در رژیم غذایی مردم بوشهر دارد مورد بررسی قرار گرفت. در تیرماه 1388 نمونه های صدف فوق از سواحل صخره ای 4 ایستگاه گناوه، بوشهر، دیر و نایبند جمع آوری و بروی یخ به آزمایشگاه منتقل و تا زمان انجام آنالیز در دمای 20 نگه داری شدند. بخشی از نمونه ها جهت به دست آورن وزن خشک جدا شدند. بافت های نرم به کمک پودر سولفات سدیم بدون آب خشک شده و به کمک دستگاه سوکسله و با استفاده از حلال های دی کلرو متان هگزان (v/v1:1) به مدت 8 ساعت تحت عمل استخراج قرار گرفتند. سپس نمونه ها از ستون 1 و 2 کرماتوگرافی جهت گرفتن فراکشن های هیدروکربن عبور داده شدند. استخراج ترکیبات رسوب نیز به روش فوق صورت گرفت و تنها تفاوت در استفاده از حلال دی کلرومتان در استخراج ترکیبات آلی دردستگاه سوکسله بود. اجزا به کمک دستگاه GC-MS آنالیز شدند. بازیافت ترکیبات PAHs در رسوب و صدف بیش از 65 درصد بود. دامنه مجموع غلظت 14 ترکیب PAHs در بافت نرم صدف بین 9/146تا 1/268 نانوگرم بر گرم وزن خشک بود. در حالی که دامنه مجموع غلظت 14PAHs ترکیبات در رسوبات بین 7/41 تا 6/227 نانوگرم بر گرم وزن خشک اندازه گیری شد. صدف های سواحل صخره ای استان بوشهر از نظر آلودگی به این آلاینده ها در سطح پایینی بودند. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان چربی کل در ایستگاه بوشهر بیش از سایر ایستگاه ها بود. بین میزان چربی کل و مجموع غلظت ترکیبات PAHs رابطه خطی مستقیم و معنی داری در سطح 05/0 مشاهده شد. نتایج حاصل از تعیین منبع آلودگی نشان داد که صدف و رسوب جمع آوری شده از سواحل استان بوشهر تحت تاثیر مخلوطی از PAHs های ناشی از منابع پتروژنیک و پایرولیتیک بودند.
    کلید واژگان: خلیج فارس, ترکیبات آلی, رسوبات, بوشهر, Saccostrea cucullata}
    Mirza, Roozbeh, Dadollahi, Ali, Safaieh, Alireza, Mohammadi, Mehdi, Savari, Ahmad, Abedi, Ehsan
    The polycyclic aromatic hydrocarbons (PAHs) are pollutants of concern due to their persistent in the marine ecosystem, and their cause long-term adverse effect to the marine life. In this study, of concentrations of 14 PAHs and their sources in the rocky shore oysters (Saccostera cucullata) and in the sediments of boushehr province were determined. The rocky shore oyster was selected due to its wide distribution and its role in the diet of Boushehr coastal area. The sampling and analysis were perfprmed in july 2009. Samples were collected from four rockyshore stations, Genaveh, Boushehr, Dayer and Nyband Gulf. Collected samples were immediately transferred to hexane rinsed glass jars with aluminum foil inserts and transported in dry ice to the laboratory of PGRSC and kept frozen at -20°C prior to analysis. An aliquot of the samples were taken for dry weight determination. The tissue was dried with anhydrous sodium sulphate and soxhlet, then extracted for about 8 hours using dichloromethane: hexan (1:1v/v). The extract was then charged to 1st step and 2nd step column chromatography to fractionate hydrocarbons.The sediment samples were extracted with the same method, except using dichloromethane for soxhlet extractor. The fractions were analyzed by gas-chromatography/mass spectrometry (GCMS). The recovery of PAHs were more than %65. The total concentration of PAHs in oysters ranged from 146.9 to 268.1 ng/g Dry weight, while sediment concentration ranged from 41to 227.6 ng/g dry weight. Boushehr rockyshore oyster that did not present very high levels of contamination expressed low PAHs ratio. Total lipid in station 2 was higher than others. The significant correlation was observed between total lipid and total PAHs p ≤ 0.05. Both pyrolitic and petrogenic PAH are present in all oyster and sediment samples.
    Keywords: Boushehr, PAHs, Persian Gulf, Saccostrea cucullata, Sediments}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال