به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "فعالیت ورزشی" در نشریات گروه "زیست شناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «فعالیت ورزشی» در نشریات گروه «علوم پایه»
جستجوی فعالیت ورزشی در مقالات مجلات علمی
  • بابک حسن خان، پریچهره یغمایی*، کاظم پریور، آزاده ابراهیم حبیبی

    آیریزین یک مایوکاین است که بیشتر از عضلات پس از فعالیت های ورزشی ترشح می شود و در اختلالات متابولیک میزان ترشح آن تغییر می کند. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر متفورمین بر تغییرات سطح آیریزین پلاسما، تغییرات گلوکز خون و مقاومت به انسولین در رت های نر نژاد اسپراگ - داولی بود که رژیم امولسیون پرچرب حاوی روغن ذرت دریافت می کردند. بیست و چهار سر رت نر، نژاد اسپراگ - داولی به دو گروه کنترل نرمال (n=8) و رژیم پرچرب (n=16) تقسیم و سپس گروه رژیم پر چرب به دو زیر گروه شامل گروه کنترل رژیم پرچرب (n=8) و گروه متفورمین (n=8) تقسیم شدند. گروه کنترل نرمال رژیم استاندارد دریافت نمود. گروه کنترل رژیم پر چرب، رژیم امولسیون پرچرب حاوی روغن ذرت به صورت گاواژ روزانه و به مدت شش هفته و گروه متفورمین، رژیم امولسیون پرچرب همراه با متفورمین (به میزان 250 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه) دریافت نمود. در پایان شش هفته میزان گلوکز، انسولین، آیریزین، آدیپونکتین، مقاومت به انسولین HOMA-IR، آنزیم های کبدی، فاکتور نکروز تومور آلفا (TNF-α)، پروفایل چربی در سرم، پروفایل چربی و پراکسیداسیون لیپیدی در کبد، همچنین میزان بیان ژن PGC-1α با روش Real-time PCR در بافت چربی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات بافت شناسی کبد شامل رنگ آمیزی هماتوکسیلین - ایوزین به منظور بررسی تجمع چربی در بافت کبد انجام گردید. میزان گلوکز خون، مقاومت به انسولین، آدیپونکتین، سطح آیریزین سرم همچنین پروفایل چربی سرم و کبد در گروه دریافت کننده رژیم پرچرب نسبت به گروه کنترل نرمال از نظر آماری بطورمعنی دار افزایش یافت (P<0/05). تیمار با متفورمین باعث کاهش معنی دار در سطح این پارامترها نسبت به گروه رژیم پرچرب گردید (P<0/05) بعلاوه افزایش در میزان بیان ژن PGC-1α در بافت چربی در این گروه مشاهده شد. با افزایش میزان مقاومت به انسولین در رت های دریافت کننده رژیم پرچرب، سطح آیریزین سرم نیز افزایش یافت و با کاهش گلوکز و بهبود مقاومت به انسولین توسط متفورمین، سطح آیریزین نیز کاهش پیدا کرد. این نتایج پیشنهاد می کند که ممکن است افزایش سطح آیریزین، یک پاسخ جبرانی در برابر مقاومت به انسولین و اختلال در سوخت و ساز گلوکز باشد. بر این اساس شاید بتوان آیریزین را به عنوان هدفی برای درمان دیابت نوع دو مورد بررسی قرار داد.

    کلید واژگان: آدیپونکتین, فعالیت ورزشی, گلوکز, مایوکاین, مقاومت به انسولین
    Babak Hassan Khan, Parichehreh Yaghmaei*, Kazem Parivar, Azadeh Ebrahim Habibi

    Irisin is a myokine secreted mostly by muscles after exercise, and its secretion level changes in metabolic disorders. The aim of present study was to investigate the effect of metformin on changes in the levels of plasma irisin, blood glucose and insulin resistance in male Sprague-Dawley rats receiving a high-fat emulsion diet. Twenty-four rats were divided into a normal control group (n = 8) and a high-fat diet group (n = 16). Then, high-fat diet group was divided into two subgroups, including high-fat diet control group (n = 8) and metformin group (n = 8). The normal control group received a standard diet. The high-fat diet control group received a high-fat emulsion diet containing corn oil by gavage on a daily basis for six weeks, and the metformin group received a high-fat emulsion diet with metformin (250 mg/kg/daily). At the end of the six-week period, factors such as glucose, insulin, irisin, Adiponectin, insulin resistance, liver enzymes, tumor necrosis factor α (TNF-α), serum lipid profile, lipid profile and lipid peroxidation in liver were measured and PGC-1α gene expression were examined in adipose tissue by Real-time PCR method. Liver histological tests with hematoxylin-eosin staining were performed to evaluate fat accumulation in liver tissue. Blood glucose level, insulin resistance, adiponectin, serum irisin level and liver lipid profile in the group receiving high-fat diet compared to the normal control group increased significantly (P <0. 05). Treatment with metformin caused a significant decrease in the level of these parameters compared to the high-fat diet group (P <0. 05) and an increase in the expression of PGC-1α gene in adipose tissue was observed in this group. As insulin resistance increased in rats receiving the high-fat diet, serum irisin level also increased, and with improving blood glucose and insulin resistance by metformin, serum irisin level was decreased. These results suggested that the elevated irisin levels may be a compensatory response to insulin resistance and impaired glucose metabolism. Hence, irisin could be considered as a potential target for the treatment of type 2 diabetes.

    Keywords: adiponectin, exercise, glucose, insulin resistance, myokine
  • هستی شری زاده*

    عضله اسکلتی بافت هتروژنیک متشکل از انواع فیبر تند و کند میباشد. یکی از ویژگی های عضلات اسکلتی، ساختار سازمان یافته فیبرهای آن است که انواع قابلیت های عملکردی را برای این بافت به ارمغان می آورد. همچنین فیبرهای عضلانی قادر به تنظیم خواص فنوتیپی خود در پاسخ به نیازهای عملکردی متفاوت هستند. انواع فیبرهای عضلانی را می توان با توجه به تفاوت در خواص ساختاری و عملکردی آن ها مشخص کرد. تفاوت بین فیبرهای عضلانی به تارچه های انقباضی اکتین و میوزین مربوط می شود. اکتین در بسیاری از فرآیندهای سلولی از جمله انقباض عضلانی شرکت می کند. میوزین، نوعی موتور مولکولی است و انرژی شیمیایی آزاد شده از ATP را به انرژی مکانیکی تبدیل می کند. این تولید انرژی از طریق آنزیم هیدرولیز کننده ATP موجود در زنجیره سنگین میوزین رخ می دهد. ایزوفرم زنجیره سنگین میوزینی، حداکثر سرعت و نیروی کوتاه شدگی را تعیین می کند. تفاوت انرژی لازم جهت تولید نیرو و تفاوت در پتانسیل فسفوریلاسیون ATP در انواع مختلف تارهای سریع و کند می تواند در تغییر ایزوفرم های MHC موثر باشد. به نظر می رسد فعالیت ورزشی از طریق مکانیزم هایی می تواند موجب تغییر در ایزوفرم های MHC و به دنبال آن تغییر در فنوتیپ تار عضلانی گردد. در این مطالعه به بررسی اثر ورزش بر ایزوفرم های MHC می پردازیم.

    کلید واژگان: فعالیت ورزشی, تارهای عضلانی, زنجیره سنگین میوزینی, پلاستیسیته عضلانی
    Hasti Sherizadeh *

    Skeletal muscle is a heterogeneous tissue composed of fast and slow fibers. One of the features of skeletal muscle is the highly organized structure that provides variety of functional capabilities ofthis tissue. Muscle fibers are also able to regulate their phenotypic properties in response to different functional needs. Types of muscle fibers can be identified by differences in their structural and functional properties. The main difference between muscle fibers is related to the contractile fibers of actin and myosin. Actin is involved in important cellular processes, including muscle contraction. Myosin is a molecular engine that converts the chemical energy released by ATP into mechanical energy. Energy production in myosin occurs through a number of ATPase in the myosin heavy chain. The myosin heavy chain isoform determines the maximum velocity and shortening force with respect to the cross-sectional area of each muscle fiber. Differences in energy costs and ATP phosphorylation potentials in different types of fast and slow fibers can be effective in the exchange of MHC isoforms. It seems that exercise can change the MHC isoforms through various mechanisms and consequently change the muscle fiber phenotype. In this review, we persent the potential effect of exercise on MHC isoforms.

    Keywords: Exercise activity, muscle fibers, myosin heavy chain, muscle plasticity
  • وحید فرجی وفا، نسیم خسروی، مهدیه ملانوری شمسی، حمید آقا علی نژاد*
    مقدمه

    تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) با مرگ و میر همبستگی منفی دارد. کاهش HRV پدیده ای رایج در بیماران مبتلا به سرطان است. همبستگی بین HRV و بقای عمومی در بیماران سرطان، آن را به عنوان یک شاخص زیستی ارزشمند در ارزیابی پروگنوس بیماری مطرح کرده است. از سوی دیگر، فعالیت ورزشی به عنوان یک راهبرد مداخله ای برای تاثیر بر پیامدهای مختلف در بیماران مبتلا به سرطان به کار می رود. هدف مطالعه حاضر این بود که  ادبیات مربوط به اثر مداخلات ورزشی بر HRV و پارامترهای مختلف آن در بیماران مبتلا به سرطان را به شکلی نظام مند مورد بررسی قرار دهد بود.

    روش بررسی

    برای یافتن مقالات مرتبط (از 1950 تا 15 اکتبر 2018)، یک جستجوی نظام مند طبق دستورالعمل PRISMA در پایگاه داده های PubMed و Google Scholar انجام گرفت. از کلماتexercise, training, cancer, neoplasms, heart rate   variability, HRV برای جستجو استفاده شد. معیارهای ورود مقالات به شرح زیر بود: زبان مقاله انگلیسی باشد؛ مطالعه از نوع کارآزمایی باشد؛ تنها از مداخله ورزشی ساختاریافته استفاده شده باشد؛ آزمودنی ها بیماران بالغ مبتلا به سرطان بوده و پیش از شروع تحقیق سابقه فعالیت ورزشی نداشته باشند.

    یافته ها:

    نهایتا 8 مطالعه واجد شرایط در این مقاله مروری گنجانده شد. از بین پارامترهای HRV، 2 پارامتر در دامنه زمانی (SDNN و RMSSD) و 3 پارامتر در حوزه فرکانس (HF، LF و LF/HF) در مطالعات گزارش شده بودند. فعالیت ورزشی در تمامی مطالعات باعث افزایش در سه پارامتر SDNN، RMSSD و HF شده بود، هرچند این تفاوت در برخی مقالات از نظر آماری معنادار نبود. یافته های مطالعات در مورد پارامترهای LF و LF/HF خیلی همسان نبود، مضافا اینکه این دو پارامتر فاقد ارزش پروگنوستیک شناخته شده هم بودند.

    نتیجه ‏گیری:

    در حالت کلی، مداخله ورزشی می تواند تغییرپذیری ضربان قلب را در بیماران مبتلا به سرطان بهبود ببخشد. توصیه می شود در ارزیابی میزان اثر فعالیت ورزشی بر HRV پارامترهای SDNN، RMSSD و HF استفاده شود، چراکه این پارامترها 1) ارزش پروگنوستیک دارند و 2) به شکل مناسب تری منعکس کننده اثر فعالیت ورزشی در این بیماران هستند.

    کلید واژگان: تغییرپذیری ضربان قلب, فعالیت ورزشی, سرطان
    Vahid Farajivafa, Nasim Khosravi, Mahdieh Molanouri Shamsi, Hamid Agha, Alinejad*
    Introduction

    Heart rate variability (HRV) is negatively associated with mortality. Decrease in HRV is common in cancer patients. The association between HRV and general survival in cancer patients has made HRV a valuable biomarker for evaluation of the disease prognosis. Exercise is considered an interventional strategy to improve various outcomes in cancer patients. The present paper provides a descriptive review of the literature regarding the effect of exercise interventions on HRV in cancer patients.

    Methods

    A systematic search was performed according to the Preferred Reporting Items for Systematic Reviews and Meta-analyses (PRISMA) guidelines in PubMed and Google Scholar, from inception since 1950 till October 15, 2018. The terms exercise, training, cancer, neoplasms, heart rate variability, and HRV were used in the search. Eligible studies were those trials using structured exercise intervention and having untrained adult cancer patients. Only English-language papers were included in the review.

    Results

    Eight studies were included in the review. Of the various HRV parameters, 2 in the time domain (SDNN and RMSSD) and 3 in the frequency domain (LF, HF, and LF/HF) were commonly reported in the studies. Exercise intervention increased SDNN, RMSSD, and HF in all the studies, although the difference did not reach statistical significance in some cases. The results regarding LF and LF/HF were not consistent.

    Conclusion

    In general, exercise intervention can improve HRV in cancer patients. It is suggested that SDNN, RMSSD, and HF parameters be used in the evaluation of exercise effects on HRV because these parameters a) have prognostic value and b) more suitably reflect the effects of exercise training in these patients.

    Keywords: Heart Rate Variability, Exercise Training, Cancer
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال