به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "hyperglycemia" در نشریات گروه "زیست شناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «hyperglycemia» در نشریات گروه «علوم پایه»
جستجوی hyperglycemia در مقالات مجلات علمی
  • Mohammed Shaker Al-Awady *, Besma Mohammed Ali
    Diabetes mellitus is a group of metabolic diseases with high prevalence, mortality and morbidity characterized by prolonged high blood glucose concentrations resulting from defects in insulin secretion, insulin action, or both. This study aimed to assess the role of vitamin D supplementation in glycemic control in uncontrolled type 1 diabetes with vitamin D deficiency. It is a prospective study between 1st of October 2022 to 31st of July 2023, where ninety patients (male: female ratio 1:1) with uncontrolled type 1 diabetes and vitamin D deficiency attended The Specialized Center for Endocrinology and Diabetes in Baghdad Government-Iraq, their ages between 5-18 years were followed for 10months to assess their Hemoglobin A1c (Hba1c) and serum calcium after correction of vitamin D level with therapeutic doses of vitamin D. The findings of the study had shown that 41.1% of the patients had vitamin D insufficiency and 58.9% with deficiency regardless sex and age. All the obese children and 66.4% of the overweight had vitamin D deficiency with significant correlation with BMI (P<0.001). The severity of vitamin D was also related to duration of disease diagnoses (P<0.001). Good glycemic control occurs in patients with vitamin D levels>50ng/ml (P<0.01). In 14.5% of the patients after 6 months, their vitamin D levels again became deficient, so re-check was needed after 6 months from the end of the loading therapy. Vitamin D deficiency among the patients of diabetes mellitus type 1 was high and was closely related to glycemic control. The level of vitamin D was negatively related to the body weight and the duration of the disease. Additionally, the findings of the study have demonstrated therapeutic dose of vitamin D has the potential to manage glucose levels.
    Keywords: Diabetes, Electrolyte Disturbance, Glycemic Control, Hyperglycemia, Unexpected Weight Loss, Vitamin D
  • آرزو معرفت، لیلا صادقی*
    دیابت شیرین یک بیماری متابولیک مزمن است که با افزایش قند خون و نیز برخی ناهنجاری ها در بافت پانکراس و کبد همراه است. مطالعات نشان داده است برخی از مواد شیمیایی مانند آلوکسان و استرپتوزوتوسین از طریق آسیب به بافت پانکراس آزادسازی انسولین را مختل کرده و علایمی مانند دیابت از جمله افزایش قند و چربی خون ، التهاب ، استرس اکسیداتیو را در حیوانات ایجاد می کنند. لذا به نظر می رسد ترکیبات طبیعی که به طور سنتی به عنوان آنتی اکسیدان یا ضد چاقی استفاده می شدند، بتوانند خاصیت ضد دیابت نیز داشته باشند. در این مطالعه ویژگی ضد دیابتی ترکیبات طبیعی ساپونین و بتا-کاروتن بر روی موش های دیابتی (ناشی از مصرف آلوکسان) که دارای علایم بیوشیمیایی، التهابی و بافتی می باشند بررسی شد. اندازه گیری فاکتورهای خونی و التهابی نشان داد تزریق آلوکسان باعث افزایش قند و چربی خون می شود که با علایم التهابی و استرس اکسایشی همراه است. به طور کلی تیمار با ترکیبات گیاهی التهاب ناشی از استرس اکسیداتیو در موش های دریافت کننده آلوکسان را بهبود بخشید و همچنین با بهبود جزایر لانگرهانس باعث کاهش ناهنجاری در بافت پانکراس شد و به این ترتیب باعث ترشح منظم و طبیعی انسولین گردید. ترشح انسولین باعث تحریک جذب گلوکز و لیپیدها شده و همچنین باعث بهبود پروفایل لیپوپروتیین ها در موش های دیابتی می شود. با در نظر گرفتن نتایج حاصل و شباهت بین دیابت ناشی از آلوکسان در موش های صحرایی و بیماران دیابتی، از ساپونین و بتا-کاروتن یا ترکیبات شیمیایی مشابه می توان در کاهش خطر ابتلا به دیابت و همچنین درمان بیمارانی که از دیابت یا سایر اختلالات متابولیکی رنج می برند استفاده کرد.
    کلید واژگان: دیابت شیرین, افزایش قند خون, افزایش چربی خون, جزایر لانگرهانس, ویژگی آنتی اکسیدانی
    Arezu Marefat, Leila Sadeghi *
    Diabetes Mellitus is a chronic metabolic disorder characterized by hyperglycemia and accompanied by some abnormalities in pancreatic and hepatic tissue. Previous studies approved some chemicals damaging the pancreatic tissue and disturbing insulin release such as alloxan and streptozocin, besides creating diabetic signs like hyperglycemia, hyperlipidemia, inflammation, and oxidative stress. Moreover, its possible natural compounds used traditionally as antioxidant or anti-obesity have antidiabetic effects. Therefore, this study investigated the effects of oral administration of saponin and β-carotene on biochemical, immunological, and histological properties of pancreas related to alloxan-induced diabetic rats. Results confirmed hyperglycemia and hyperlipidemia imposed by alloxan accompanied by oxidative stress and inflammation and controlled by phytochemical treatment. Overall phytochemicals improved inflammation imposed by oxidative stress in alloxan-treated rats and decreased degeneration in pancreatic tissue leading to improved Langerhans islet and causing regular and normal release of insulin. Insulin triggers glucose and lipids absorbance and relives lipoprotein profile disruption seen in diabetic rats. By considering similarity between alloxan-induced diabetes in rats and diabetic patients, saponin and β-carotene or related chemically modified compounds could be used in lowering diabetes risk and treatment of patients suffering from diabetes or other metabolic disorders.
    Keywords: Diabetes mellitus, Hyperglycemia, Hyperlipidemia, Langerhans islet, Antioxidant properties
  • زینب رضایی، زهرا عابدی کیچی، مهرداد بهمنش*

    وقوع هایپرگلایسمی عامل اصلی ایجاد بیماری دیابت می باشد. به دنبال افزایش قند خون در بیماران مبتلا به دیابت عوارض عروقی در بافت های مختلف بدن روی می دهد که از جمله آن می توان به رتینوپاتی، نفروپاتی و افزایش شدید ریسک ابتلا به بیماری های قلبی اشاره نمود. عمده این تغییرات بواسطه تغییر در عملکرد سلول های اندوتلیال درون رگ روی می دهد. از جمله مهم ترین مولکول هایی که افزایش قند خون را حس و سیگنال های مربوطه را به داخل سلول انتقال می دهند گیرنده های G- پروتئین (GPCR ها) هستند. در این مطالعه پس از بررسی نتایج حاصل از مقایسه توالی های ژنومیک در بین افراد سالم و بیمار، دو G- پروتئین GPR182 و CalCrl انتخاب شدند و تغییرات سطح بیانی آن ها در شرایط هایپرگلایسمی با شرایط طبیعی در سلول های HUVEC به عنوان مدل سلول های اندوتلیال رگی در غلظت ها و زمان های متفاوت بررسی شد. علاوه براین تاثیر هایپرگلایسمی روی زنده مانی سلول ها به کمک MTT و افزایش سمیت سلولی با کمک سنجش فعالیت آنزیم LDH و تغییرات مورفولوژیکی سلول به کمک ایمونوهیستوشیمی بررسی شد. نتایج بدست آمده حاکی از تغییر در عملکرد بیولوژیکی دو ژن GPR182 و CALCRL در غلظت بالای گلوکز است. به نظر می رسد که اختلال در عملکرد این دو ژن زمینه ساز ایجاد عملکرد نامناسب در سلول های اندوتلیال می باشد.

    کلید واژگان: هایپرگلایسمی, گیرنده های جفت شونده با G پروتئین, GPR182, CALCRL, اختلال عملکرد اندوتلیال
    Zeynab Rezaei, Zahra Abedi Kichi, Mehrdad Behmanesh*

    Hyperglycemia is a major cause of diabetes. Hyperglycemia-induced endothelial dysfunction is generally believed to be the basis of diabetic vascular complications such as retinopathy, nephropathy and cardiovascular diseases. The most important molecules in endothelial cells that can sense elevated level of glucose and transmit signals into the cell are G protein-coupled receptors (GPCRs).In the present study, according to bioinformatics analysis of genomic sequences between healthy and patient individuals, two G proteins GPR182 and CALCRL were selected and their expression level were examined in hyperglycemic and normal conditions in HUVEC as a model of vascular endothelial cells at different glucose concentrations and various time intervals. In addition, the effects of hyperglycemia on cell viability and cell cytotoxicity were assessed by MTT and LDH assay respectively and also morphological changes by immunohistochemistry.Overall our data reveal a probable role for GPR182 and CALCRL in hyperglycemia-induced endothelial dysfunction. Thus, they could be developed as a potential molecular targets for the endothelial dysfunction therapy.

    Keywords: Hyperglycemia, GPCRs, GPR182, CALCRL, Endothelial dysfunction
  • حدیثه اسفده، سیده غدیره میرابوالقاسمی، مهناز آذرنیا*
    دیابت ملیتوس  با مقاومت انسولین، به عنوان اختلال عملکرد سلول های بتا و افزایش تولید گلوکز کبدی شناخته می شود. کنترل ضعیف گلوکز در زمان هیپرگلیسمی سبب ایجاد آسیب به بافت ها و ایجاد عواقب خطرناک مانند ناباروری می شود. هیپرگلیسمی مزمن اثرات مضری روی رشد فولیکول ها دارد که برای عملکرد طبیعی جنسی زنان ضروری است. متفورمین بیشترین داروی تجویزی در بیماری دیابت است. اما داروهای شیمیایی علی رغم فواید غیر قابل انکار ، دارای اثرات مخرب نیز هستند. از این رو استراتژی های جایگزین برای داروهای فعلی دیابت ضروری است. داروهای گیاهی به طور وسیعی توسط بیماران، بنا بر توصیه های غیر پزشکی به عنوان مواد پایین آورنده قند خون استفاده می شوند که گیاه گزنه از جمله این گیاهان است. گزنه از طریق ترشح انسولین و افزایش تکثیر سلول های بتای پانکراس باعث کاهش سطوح گلوکز پلاسما می شود. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر عصاره ریشه گزنه به عنوان مکمل متفورمین بر بافت تخمدان مدل دیابتی است. در این مطالعه، از30 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار با وزن تقریبی20 ± 180 گرم استفاده شد. حیوانات تحت آزمایش پس از توزین، بطور تصادفی به 5 گروه6 تایی تقسیم شدند. 1) گروه کنترل،  2) گروه دیابتی که با داروی آلوکسان (mg/kg150) به صورت تزریق داخل صفاقی دیابتی شدند، 3) گروه دیابتی + عصاره ریشه گزنه (mg/kg 150)، 4) گروه دیابتی + متفورمین (mg/kg150)، 5) گروه دیابتی + متفورمین (mg/kg 150) + عصاره ریشه گزنه (mg/kg 150). در پایان دوره درمان، اثر متفورمین و عصاره ریشه گزنه بر روی وزن بدن، بافت تخمدان و فاکتورهای بیوشیمیایی ازجمله قند خون و هورمون های جنسی تحت بررسی و مقایسه قرار گرفت. هم چنین داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل های آماری مقایسه شد. هیپرگلیسمی و کاهش وزن بدن بعد از تجویز متفورمین و ریشه گزنه به مدت 4 هفته بهبود پیدا کرد. تجویز هم زمان متفورمین و عصاره ریشه گزنه سبب افزایش معنی دار فولیکول های آغازین، اولیه، ثانویه، جسم زرد و کاهش فولیکول های آترتیک و افزایش معنی دار سطح هورمون های FSH، LH و تستوسترون نسبت به استفاده متفورمین به تنهایی بود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ریشه گزنه با دارا بودن ترکیبات آنتی اکسیدانی و دیگر خواص خود می تواند به عنوان مکمل متفورین دارای عملکرد اصلاحی بر هیپرگلایسمی و بهبود اختلالات تخمدان باشد.
    کلید واژگان: آلوکسان, اورتیکا, پزشکی جایگزین, هورمون, هیپرگلیسمی
    Hadiseh Esfade, Ghadireh Mirabolghasemi, Mahnaz Azarnia*
    Diabetes mellitus is known to be resistant to insulin, to dysfunction of beta cells and to increase liver glucose production. Poor glucose control during hyperglycemia causes damage to the tissues and creates dangerous consequences, such as infertility. Chronic hyperglycemia has harmful effects on the growth of follicles, which is essential for normal female sexual function. Metformin is the most widely prescribed drug in diabetes, but chemical drugs, despite their undeniable benefits, have destructive effects, so alternative strategies for current modern diabetes medications are essential. Herbal medicines are widely used by patients, based on non-medical recommendations and as blood-glucose-lowering agents, including the nettle. Nettle contributes to lower plasma glucose levels by secreting insulin and increasing the proliferation of beta cells in the pancreas. Therefore, the aim of this study was to determine the effect of nettle extract as a supplement of metformin on ovarian tissue of diabetic model. In this experimental study, 30 female Wistar rats were used. Animals were weighed and randomly divided into 5 groups (n=6).  1) control group  2) diabetic group who were diabetic with intravenous injection of alloxan (150 mg / kg)  3) diabetic group + Nettle root extract (150 mg / kg)  4) diabetic + metformin (150mg / kg)  5) Diabetic group + Metformin(150 mg / kg) + Nettle root extract(150 mg / kg). At the end of treatment, the effect of metformin and nettle root extract on ovarian tissue and biochemical factors such as blood glucose and sex hormones were compared and the data obtained were analyzed by SPSS. Hyperglycemia and body weight loss after metformin and nettle root increased for 4 weeks. Simultaneous administration of metformin and extracts of nettle root significantly increased the primordial, primary, secondary, and corpus luteum and reduced the atretic follicles and significantly increased FSH, LH and testosterone levels as compared with metformin alone. The results of this study showed that the root of nettle with its antioxidant compounds and other properties could be a complement to metformin with a corrective effect on hyperglycemia and the improvement of ovarian disorders.
    Keywords: alloxan, alternative medicine, hormone, hyperglycemia, nettle
  • لیلا وفادارقاسمی، مرتضی بهنام رسولی *، مریم مقدم متین، ناصر مهدوی شهری
    هدف
    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تیمار موش های صحرایی هیپرگلیسمیک با بنفوتیامین بر میزان مانایی سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی بر روی داربست های سلول زدایی شده عصب سیاتیک بوده است.
    مواد و روش ها
    بعد از القای هیپرگلیسمی (STZ) و تیمار 4 و 8 هفته ای با بنفوتیامین از یک سوم میانی عصب سیاتیک، به‫روش ساندل، داربست های سلول زدایی شده تهیه شد. به موازات آن، از بافت چربی سلول های بنیادی استخراج، تکثیر و سپس در مرحله پاساژ 4 بر روی داربست ها پیوند زده شدند. در روز هشتم پس از پیوند، ماتایی سلول ها در محیط کشت توسط تست MTT و همچنین میزان چسبندگی سلول ها بر روی داربست توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    نتایج
    در مقایسه با گروه سالم، میزان مانایی سلولها در محیط کشت محتوی داربست های متعلق به موش های صحرایی هیپرگلیسمیک تیمار نشده به طور معنی داری کاهش یافت ولی بین گروه تیمارشده با بنفوتیامین و گروه سالم تفاوت معنی داری دیده نشد. بررسی SEM داربست ها چسبندگی سلول ها بر روی داربست را تایید کرد.
    نتیجه گیری
    هیپرگلیسمی احتمالا از طریق افزایش گلیکوزیلاسیون و تولید AGEs موجب کاهش اثرات القایی پروتئین های ECM بر میزان مانایی و همچنین چسبندگی سلول ها به داربست سلول زدایی شده می شود. چنین به نظر می رسد که تیمار موش های صحرایی هیپرگلیسمیک با بنفوتیامین با ممانعت از تغییرات متابولیک پیشرفته در پروتئین های ECM از تغییرات ساختاری ECM جلوگیری می کند.
    کلید واژگان: هیپرگلیسمی, داربست سلول زدایی شده عصب سیاتیک, سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی, بنفوتیامین, ماتریکس خارج سلولی
    L Vafadar_Ghasemi_Behnam_Rassouli M *_M Moghadam_Matin_N Mahdavi_Shahri
    Aim
    The purpose of this study was to investigate the effects of benfotiamine treatment of hyperglycemic rats on viability of adipose tissue- derived mesenchymal stem cells on sciatic nerve acellular scaffolds. Material and method: After induction of hyperglycemia (STZ) and treatment with benfotiamine segments for 4 and 8 weeks from the middle part of the sciatic nerves were decellularized using Sandell method and seeded with mesenchymal stem cells derived from adipose tissue. after 8 days of culture cells viability in the culture medium was evaluated by MTT assay and adhesion of the cells to the scaffold was examined by scanning electron microscopy (SEM).
    Results
    In comparison with intact group, cell viability of untreated hyperglycemic rats was significantly decreased while, there was no significant difference between benfotiamine treated group and intact. Results of electron microscopy confirmed adhesion of the cells on the scaffolds.
    Conclusion
    In hyperglycemic condition it is likely that glycosylation of ECM constituents and the production of AGEs decrease the inducible effects of ECM on the level of cell viability and probably cell adhesion to the scaffolds. It seems that benfotiamine treatment of hyperglycemic rats by reduction of glycation and AGEs production may prevent the structural changes of the ECM.
    Keywords: Hyperglycemia, Acellular scaffolds of sciatic nerve, Adipose derived stem cells, Benfotiamine, Extracellular matrix
  • Afeefa Kiran Ch, Muhammad Azam, Arif Malik, Kalsoom Fatima, Saghir Ahmad Jafri, Reneesh Muhammad
    Diabetes is one of the alarming health problem in Pakistan. According to international diabetes federation (IDF), about 7 million Pakistanis are victims of diabetes accounting a total of 3% population. Most of Pakistanis still prefer to use herbal medicines for almost all of their health issues. Aegle marmelos (commonly known as the bael tree) is highly reputed ayurvedic medicinal tree as it has been used in traditional medicine for centuries. In this pre-clinical work, 32 mice were induced for diabetes via injecting alloxan intraperitoneally at a dose of 100 mg/kg body weight and mice having 104-170 mg/dl sugar level were considered diabetic. All mice were divided into two groups, each group with three sub-groups containing normal, control and diabetic mice. One group was given normal feed whereas other group was given a food containing Aegle marmelos leaf extract at 300 mg/kg body weight as an effective dose against alloxan induced hyperglycemia. The experiments lasted for 60 days and blood samples (05 ml to 1.0 ml) were collected from coccygeal vein of rats on 1st day, 30th day and 60th day of the experiment in heparinized tubes and blood glucose level was measured using spectrophotometer by enzymatic kit at a wavelength of 540nm. It was observed that the Aegle marmelos leaf extract is an effective herbal remedy in reducing and maintaining the glucose level in normal and hyperglycemic mice
    Keywords: Diabetes mellitus, Aegle marmelos leaf, Hyperglycemia, Pre, clinical study
  • فاطمه جمیل، مرتضی بهنام رسولی، ناصر مهدوی شهری، حسام دهقانی
    هدف
    دیابت، به‎عنوان یک اختلال متابولیک، دستگاه های مختلف از جمله اندام های دستگاه تولیدمثل را تحت تاثیر قرار می دهد. در این مطالعه اثرات هیپرگلیسمی و انسولین تراپی بر دوره استروس، ساختار رحم و سطوح هورمون های هیپوفیزی و تخمدانی در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و
    روش
    این تحقیق برروی 4 گروه (6n=) از موش های صحرایی ماده بالغ کنترل، هیپرگلیسمی، هیپرگلیسمی تحت تیمار با انسولین (انسولین) و شم (تزریق بافر سیترات به‎عنوان حلال استرپتوزوتوسین) انجام شد. القای هیپرگلیسمی توسط استرپتوزوتوسین (60 میلی‎گرم بر کیلوگرم به‎صورت داخل صفاقی) و تیمار انسولین (IU/kg20) به‎صورت روزانه انجام شد. در طول دوره آزمایش (36 روز)، تغییرات سیکل جنسی حیوان ها (تست اسمیر واژینال) بررسی و در روز 36 پس از خون‎گیری (جهت سنجش سطوح LH، FSH، استروژن و پروژسترون) شاخ راست رحم خارج، وزن و 3/1 میانی آن، مورد بررسی هیستولوژیک و هیستومتریک قرار گرفت.
    نتایج
    در مقایسه با گروه کنترل و گروه انسولین، در گروه هیپرگلیسمیک علاوه بر آنکه وزن بدن، وزن و حجم رحم، حجم و ضخامت اندومتر و میومتر به‎طور معنی‎داری (001/0p<) کاهش و سطح پروژسترون بطور معنی‎داری (001/0p<) افزایش یافت، اتساع عروقی و نفوذ سلول های التهابی نیز مشاهده شد. بین گروه کنترل و گروه تیمار با انسولین تفاوت معنی داری در متغیرهای بالا، مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    کاهش انسولین، استرس اکسیداتیو ناشی از هیپرگلیسمی، و اختلال احتمالی در محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-گناد (HPG)، رحم حیوانات هیپرگلیسمیک را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. انسولین تراپی احتمالا به‎صورت مستقیم و یا از طریق اصلاح محور HPG و اختلالات متابولیک، می تواند به میزان زیادی از اختلالات رحمی ناشی هیپرگلیسمی بکاهد.
    کلید واژگان: هیپرگلیسمی, چرخه استروس, هورمون های جنسی, رحم, موش صحرایی
    Aim
    Diabetes as a metabolic disorder affects different tissues and organs، among them the female reproductive tract such as uterus may be a vulnerable organ. This study was undertaken to study the effects of hyperglycemia and insulin therapy on uterus structure، estrous cycle and serum levels of pituitary and ovarian hormones in Wistar rats.
    Material And Methods
    Twenty-four female Wistar rats (180-200g) were randomly divided in: control، sham (Citrate buffer i. p)، hyperglycemic (Streptozotocin; 60 mg/kg، i. p) and hyperglycemic+insulin (insulin 20 IU/Kg/day; s. c). At the end of experiment (36 Days) and in diestrus stage، all rats were weighted and blood samples were collected. Thereafter، their right uterus horn was taken out، weighted and then the middle third part of uterine horn was sampled and fixed (Bouein). After histological preparation، the histological and histomorphometrical examination of uterus was performed.
    Results
    Although in comparison with control and hyperglycemic+insulin groups، in hyperglycemic rats body weight، uterus weight and volume، endometrium and myometrium volume were dramatically decreased (p<0. 001) and the serum level of progesterone significantly increased (p<0. 001)، vascular dilation and infiltrating cells resembling plasma cell was also observed. No significant difference was seen between control and insulin treated group for the above parameters.
    Conclusion
    Insulin deficiency، oxidative stress and alteration in the HPG axis which occurs in hyperglycemic condition، may affect the uterus structure. The observed structural changes might well play a significant role in the reproductive difficulties observed during hyperglycemia
    Keywords: Hyperglycemia, Estrous cycle, Uterus, Sexual hormones, Rat
  • احمد ایمانی، مهرداد فرهنگی، غلامرضا رفیعی، راضیه یزدانپرست، ایزابل وزکز بانانته
    امروزه استفاده از پروتئین های گیاهی در جیره غذایی آبزیان و افزایش بهره وری از آن ها از اهمیت خاصی برخوردار است. با این وجود این منابع سرشار از ترکیبات کربوهیدراتی هستند. در این مطالعه اثر تزریق غلظت و انواع مختلف فلاوونوئید روتین در تنظیم میزان قند خون ماهی سیم دریایی در سه آزمایش مختلف مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان با جیره غذایی حاوی 25 درصد نشاسته ژلاتینه شده تغذیه گردیدند. تزریق 100 BW mg/kgاز هر دو شکل فلاوونوئید روتین (محلول و نامحلول در آب) سبب کاهش معنی دار قند خون (44/34±39/209 و 84/9±18/120 mg/dlبه ترتیب برای گروه شاهد و تیمار شده با روتین نامحلول در آب، 54/6±5/125 و 46/6±83/99 به ترتیب برای گروه شاهد و تیمار شده با روتین محلول در آب) و همچنین افزایش معنی دار میزان فعالیت آنزیم گلوکوکیناز (U/g protein 22/0±77/1 و 20/1±13/6 به ترتیب برای گروه شاهد و تیمار شده با روتین نامحلول در آب، 51/1±19/20 و 61/1±77/25 به ترتیب برای گروه شاهد و تیمار شده با روتین محلول در آب) گردید. با این وجود، مدت زمان لازم برای اثر گذاری روتین نامحلول در آب، کوتاه تر از نوع محلول در آب آن بود (6 و 9 ساعت، به ترتیب). می توان چنین نتیجه گیری نمود که فلاوونوئید روتین توانایی مداخله در متابولیسم گلوکز را در این آبزی دارا می باشد. همچنین به نظر می رسد که مسیرهای متابولیکی گلوکز حداقل در ماهی سیم دریایی نظیر مدل های دیگر آزمایشگاهی از قابلیت دستکاری، برای تنظیم میزان قند خون، برخوردار است.
    کلید واژگان: فلاوونوئید روتین, هیپرگلیسیمی, گلوکوکیناز, سیم دریایی
    Ahmad Imani, Mehrdad Farhangi, Gholamreza Rafiee, Razieh Yazdanparast, Isabel Vasquez Baanante
    Nowadays, plant protein alternatives and increasing aquafeed efficiency are accentuated. In the present study the effects of injecting different dosages and chemical types of favonoid rutin on modulation of gilthead sea bream glycemia is studied in three consecutively distinct experiments. Fish were fed at 3% of their respective body weight twice a day with a diet containing 25% pre-gelatinized starch. Water temperature and photoperiod were adjusted near to 18ºC and 12L: 12D, respectively. Glycemia and hepatic glucose metabolism enzymes were measured. Results showed that 100 mg/kg BW of both chemical types of rutin significantly decreased glycemia (209.30±34.44 mg/dl and 120.18±9.84 for control and rutin treated groups in non-water soluble rutin, respectively, 125.50±6.54 and 99.83±6.46 for control and rutin treated groups in water soluble product, respectively) concomitant with increasing hepatic glucokinase activity (1.77±0.22 U/g protein and 6.13±1.20 for control and rutin treated groups in non-water soluble rutin, respectively, 20.19±1.51 and 25.77±1.61 for control and rutin treated groups in water soluble product, respectively). However, the time required for rutin to show its hypoglycemic effect is shorter for non-water soluble product (6 hrs after rutin injection) than water soluble one (9 hrs after rutin injection). Results implied that it is possible to manipulate the carbohydrate metabolic machinery of gilthead sea bream using hypoglycemic phytogenics (rutin) similar to laboratory rodent hyperglaycemia models.
    Keywords: Flavonoid rutin, hyperglycemia, glucokinase, gilthead seabream (Sparusaurata)
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال