جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مطلوبیت رویشگاه" در نشریات گروه "محیط زیست"
تکرار جستجوی کلیدواژه «مطلوبیت رویشگاه» در نشریات گروه «علوم پایه»-
پیش بینی تاثیر تغییر اقلیم بر اکوسیستم های بومی یکی از اهداف دیرینه اکولوژیست هاست و امری ضروری جهت حفاظت و مدیریت آنهاست. مدل های پراکنش گونه ای (SDM) پرکاربردترین ابزار برای پیش بینی اثرات تغییر اقلیم بر محدوده جغرافیایی گیاهان هستند. در این مطالعه، تکنیک های رگرسیونی (GLM و MARS) و یادگیری ماشینی (ANN و RF) همراه با متغیرهای محیطی برای پیش بینی پراکنش Onobrychis cornuta L. به کار رفتند. پاسخ گونه به اقلیم آینده (2070-2050) تحت سناریوهای خوش بینانه (SSP1-2.6)، بدبینانه (SSP3-7.0) و خیلی بدبینانه (SSP5-8.5) مدل اقلیمی IPSL-CM6A-LR از مدل های CMIP6 بررسی شد. طبق نتایج، مدل اجماعی و سپس MARS دقیق ترین پیش بینی را داشتند. مدل ANN با اختلاف معنی دار با سایر مدل ها (0.05>p) کمترین صحت پیش بینی را داشت. آنالیز حساسیت، ارتفاع (%24.64)، حداکثر دمای گرمترین ماه (%20.31)، تغییرات فصلی دما (%16.57) و میانگین دامنه دمای روزانه (%16) را موثرترین متغیرها بر پراکنش گونه معرفی کرد. طبق مدل اجماعی، رویشگاه مناسب گونه، 27 درصد از منطقه را به خود اختصاص داده است، اما تحت اقلیم آینده، پراکنش آن کاهش خواهد یافت. سناریوی SSP5-8.5 بیشترین تاثیر را بر جابجایی محدوده پراکنش گونه خواهد داشت. نقشه های پیش بینی حاصل اطلاعات ارزشمندی را برای راهکارهای حفاظتی شامل شناسایی مکان های مناسب جهت معرفی مجدد و کشت آن در چارچوب طرح های مدیریت مراتع فراهم می سازند.کلید واژگان: آشیان اکولوژیک, مطلوبیت رویشگاه, تغییر اقلیم, سناریوهای SSP, مدل های CMIP6Predicting the effect of climate change on native ecosystems is one of the longstanding goals of ecologists and is essential for their conservation and management. Species distribution models (SDMs) are the most widely used tools to predict the effects of climate change on the geographical range of plants. In this study, two regression techniques (GLM and MARS) and two machine learning techniques (ANN and RF), along with environmental factors were used to predict the distribution of Onobrychis cornuta L. The species response to future climate (2050-2070) was investigated under optimistic (SSP1-2.6), pessimistic (SSP3-7.0) and very pessimistic (SSP5-8.5) emission scenarios of the IPSL-CM6A-LR climatic model from CMIP6 models. Based on results, the ensemble model and then MARS presented the most accurate prediction. ANN had the lowest prediction accuracy with a significant difference from other models (p<0.05). The sensitivity analysis revealed altitude (24.64%), maximum temperature of the warmest month (20.31%), temperature seasonality (16.57%) and diurnal range of mean temperature (16%) as the most effective variables on the distribution. According to the ensemble model, the suitable habitat occupies about 27% of the area, but its distribution will be decrease under the future climate. The SSP5-8.5 scenario will have the greatest impact on the displacement of the species distribution range. The resulting prediction maps provide valuable information for conservation strategies, including identifying suitable places for its reintroduction and cultivation in the framework of rangeland management plans.Keywords: Ecological niche, Habitat Suitability, climate change, SSP Scenarios, CMIP6 Models
-
تعیین مطلوبیت رویشگاه گل ماهور (Verbascum stachydiforme L.) به روش تحلیل عاملی آشیان اکولوژیک (ENFA)
گزارش های موجود در خصوص پایش مراتع کشور، بیانگر آن است که تنوع گونه ای رویشگاه های مرتعی، رو به کاهش است. برای احیا اکوسیستم های مذکور، ضرورت دارد که مطلوبیت رویشگاه ها برای گونه ها، مورد بررسی قرار گیرد و مهمترین عوامل محیطی موثر در پراکنش آنها، مشخص شود. از این رو مطلوبیت رویشگاه های کوهستانی ارومیه، برای گونه گل ماهور (Verbascum stachydiforme) به عنوان یک گیاه دارویی با ارزش، با استفاده از مدل تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی (ENFA)(1)، مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی، یک روش تجزیه و تحلیل چندمتغیره برای مطالعه توزیع جغرافیایی گونه ها در مقیاس داده های حضور به عنوان متغیر وابسته و عوامل محیطی به عنوان متغیر مستقل است. برای این منظور، داده های مکانی حضور گونه گل ماهور (رویشگاه بالفعل) با GPS(2) ثبت شد و عوامل محیطی (اقلیمی، توپوگرافی و خاکی) مرتبط با رویشگاه، اندازه گیری شد. با وارد کردن لایه های اطلاعاتی اقلیمی، توپوگرافی و خاکی و نقشه حضور گونه به نرم افزار بیومپر(3)، نقشه رویشگاه بالقوه گونه گل ماهور ایجاد شد. نتایج نشان داد که از 2220 هکتار رویشگاه های مورد بررسی، 480 هکتار (21/6درصد)، رویشگاه بالقوه گونه گل ماهور به شمار می رود. در این خصوص، میزان صحت مدل بر مبنای نمایه بویس(4) و استفاده از الگوریتم میانه، 99 درصد ارزیابی شد. همچنین میزان تطابق نقشه تهیه شده با نقشه واقعی پوشش گیاهی، با توجه به ضریب کاپا(5)، 0/91 بود. نتایج حاصل از این پژوهش، می تواند به منظور شناسایی مناطق مستعد برای انجام عملیات اصلاحی، مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی, گل ماهور, مطلوبیت رویشگاه, مراتع کوهستانیReports on the monitoring of rangelands of the country indicate that the variety of rangelands habitats is declining. In order to restore these ecosystems, it is necessary to study the desirability of habitats for rangeland species and to determine the most important environmental factors affecting their distribution. Hence, the desirability of mountainous habitats of Urmia for the species of Verbascum stachydiforme L. was considered as a valuable medicinal plant using the ecological niche factor analysis model (ENFA). Ecological niche factor analysis is a multivariate analysis method for studying the geographic distribution of species in the scale of presence data as an associated variable and environmental factors as an independent variable. For this purpose, the spatial data of the presence of the Verbascum stachydiforme (actual area) was recorded with GPS and the environmental factors (climate, topography and earth) related to the habitat were measured. By introducing climatological, topographic and earthy information layers and the map of the presence of species into the biomaper software, a potential habitat map was created. The results showed that of 2,220 hectares of studied habitats, 480 hectares (21.6%) are the potential habitat for Verbascum stachydiforme species. In this regard, the accuracy of the model based on the Boys Index and the use of the Medium Algorithm was evaluated 99%. Also, the compliance rate of the map prepared with the actual map of cover, according to Kappa coefficient, was 0.91. The results of this research can be used to identify areas susceptible to range improvments.
Keywords: Ecological niche factor analysis (ENFA), Verbascum stachydiforme, the desirability of habitats, mountain rangelands
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.