به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "kalman filter" در نشریات گروه "محیط زیست"

تکرار جستجوی کلیدواژه «kalman filter» در نشریات گروه «علوم پایه»
جستجوی kalman filter در مقالات مجلات علمی
  • حمید عزیزمحمدلو، محمدنبی شهیکی تاش
    سابقه و هدف

     تحقیق های اخیر، سرمایه اجتماعی را از عامل های مهم و اثرگذار بر بهبود مدیریت مساله های ‌محیط زیستی می‌دانند چراکه همکاری فعالان مرتبط با مساله های محیط زیست را برای حل مشکلات موجود در حوزه محیط زیست آسان نموده و تقویت می‌نماید. در این مقاله سعی شده است نقش سرمایه اجتماعی و انسانی در چگونگی اثرگذاری سرمایه‌گذاری‌های ‌محیط زیستی بر کیفیت محیط زیست در ایران مورد بررسی قرار گیرد.

    مواد و روش‌ها

    در این تحقیق در مرحله اول با استفاده از رهیافت کالمن فیلتر و با استفاده از داده‌های مربوط به سال‌های 1353 تا 1395 روند تغییرات ضریب اثرگذاری سرمایه‌گذاری ‌محیط زیستی بر کیفیت محیط زیست در ایران به کمک نرم‌افزار Eviews  برآورد شده است. در مرحله دوم در چارچوب روش همگرایی یوهانسون، ضمن بررسی مانایی متغیرها با استفاده از آزمون ریشه واحد دیکی فولر، تعمیم ‌یافته و تعیین تعداد روابط همگرایی با استفاده از آزمون‌های اثر و حداکثر مقادیر ویژه، روابط همگرایی بلندمدت بین سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی و ضریب اثرگذاری سرمایه‌گذاری ‌محیط زیستی با استفاده از روش تخمین حداکثر راست نمایی و به کمک نرم‌افزار Microfit برآورد گشته است. همچنین از توابع واکنش برای بررسی چگونگی واکنش ضریب اثرگذاری سرمایه محیط زیستی در قبال تغییرات سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی استفاده شده است.

    نتایج و بحث

    یافته‌های حاصل از برآورد ضریب اثرگذاری سرمایه‌گذاری ‌محیط زیستی بر کیفیت محیط زیست در ایران با استفاده از روش کالمن فیلتر نشان می‌دهد که تاثیرگذاری سرمایه‌گذاری ‌محیط زیستی بر کیفیت محیط زیست از یک روند یکسان تبعیت نکرده و نوسان هایی را تجربه نموده است. نتایج تخمین روابط همگرایی بلندمدت گویای آن است که در بلندمدت بین نوسان های این ضریب ازیک‌ طرف و نوسان های سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی از طرف دیگر ارتباط معنی‌دار وجود دارد. بدین معنی که با افزایش سطح سرمایه اجتماعی در جامعه، ضریب اثرگذاری، سرمایه‌گذاری محیط زیستی بر کیفیت محیط زیست تقویت شده و در صورت تضعیف سطح و ساختار سرمایه اجتماعی، این ضریب نیز تضعیف می‌شود. یافته‌های حاصل از توابع واکنش ضربه‌ای نشان می‌دهد که اعمال یک شوک در سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی در یک دوره معین منجر به تحریک و واکنش ضریب اثرگذاری سرمایه‌گذاری محیط زیست بر کیفیت آن و در نهایت شکل‌گیری سطح تعادلی متفاوتی برای این ضریب در دوره‌های بعد می‌گردد. نتایج تخمین بردار تصحیح خطا نیز نشان می‌دهد که به‌طور متوسط در هر دوره 26 درصد از عدم تعادل یک دوره در شدت اثرگذاری سرمایه‌گذاری ‌محیط زیستی بر کیفیت آن در دوره بعد تعدیل می‎شود.

    نتیجه‌گیری

    مبتنی بر یافته‌های این تحقیق، اثربخشی و کارآمدی سرمایه‌گذاری‌های محیط زیستی در بهبود کیفیت آن، تا اندازه قابل‌توجهی در گرو دانش افراد جامعه و همچنین اعتماد این افراد نسبت به برنامه‌ها و فعالیت‌های تعریف‌شده در این رابطه و میزان مشارکت موثر آن‌ها در تعریف و پیاده‌سازی این برنامه‌ها و فعالیت‌ها دارد. به‌عبارت‌ دیگر رویکرد یک‌سویه و از بالا به پایین دولت در حوزه صیانت و حفاظت از محیط زیست، نمی‌تواند به تنهایی تضمین‌کننده رسیدن به اهداف تعیین‌شده در باب مدیریت محیط زیست باشد و لازم است مکانیسم‌های لازم برای جلب مشارکت و اعتماد افراد و ذینفعان مختلف در همه سطوح درگیر در فرآیند مدیریت محیط زیست، طراحی و مهیا گردد.

    کلید واژگان: مخارج حفاظت از محیط زیست, سرمایه اجتماعی, سرمایه انسانی, فیلتر کالمن, روش همگرایی یوهانسون
    Hamid Azizmohammadlou, Mohammad Nabi Shahiki Tash
    Introduction

     Recent studies have identified social capital as an important and influential factor in improving the management of environmental issues as it facilitates and strengthens the cooperation of environmental activists to solve problems in the field of the environment. This paper aimed to examine the role of social and human capital in the ways that environmental investments affect the quality of the environment in Iran.

    Material and methods

     In this research, using the Kalman Filter approach and data from 1974 to 2016, the trend of changes in the effecting coefficient of environmental investment on the quality of the environment in Iran was estimated using the Eviews software. Then, in the framework of the Johansson cointegration method, while examining the stationarity of the variables by augmented Dickey Fuller unit root test and determining the number of convergence relationships using the effects and maximum eigenvalues tests, long-term relationships between social capital, human capital, and effecting coefficient of environmental investment was estimated using Maximum Likelihood method in Microfit software. Impulse response functions were also used to examine how the effecting coefficient of environmental investment on the quality of the environment reacts to changes in social and human capital.

    Results and discussion

     The results of estimating the effecting coefficient of environmental investment on the quality of the environment in Iran using the Kalman filter method showed that this coefficient has experienced a fluctuating trend in the studied period. The results of the estimation of long-term cointegration relationships suggest that there was a significant relationship between fluctuations of this coefficient and fluctuations of social and human capital. This means that with the increase of social capital in a society, the effecting coefficient of environmental investment on the quality of the environment will be strengthened and vice versa. The findings of the impulse response functions showed that applying a shock in social capital in a given period leads to stimulation and reaction of the affecting coefficient of environmental investment on the quality of the environment and, ultimately, the formation of a different level of equilibrium for this coefficient in the next periods. The results of the estimation of error correction vectors also indicate that, on average, 26% of each period nonequilibrium in environmental investment impact on the quality of the environment is moderated in the next period.

    Conclusion

     Based on the findings of this research, the effectiveness and efficiency of environmental investments in improving the quality of the environment depend, to a large extent, on the knowledge and trust of the community in relation to the programs and activities defined in this regard, as well as the level of their effective participation in the definition and implementation of these programs and activities. In other words, the one-way and top-down approach of the government in the field of environmental protection is not enough to guarantee the achievement of the goals set for environmental management. It is necessary to design and provide the mechanisms required to attract the participation and trust of individuals and different stakeholders involved in the environmental management process at all levels.

    Keywords: Environmental investment, Social capital, Human capital, Kalman Filter, Johnson cointegration method
  • ابوالقاسم مهدوی، حمید عزیزمحمدلو *
    آثار و تبعات زیست محیطی، از مهم ترین دغدغه های معطوف به صنعتی شدن به شمار رفته و ازاین رو جستجوی راهکارهای لازم برای کنترل چنین تبعاتی دارای اهمیت زیادی است. مبتنی بر تجارب جدید موجود در زمینه مدیریت مسائل زیست محیطی، سرمایه اجتماعی می تواند با تقویت همسویی و هم افزایی سیاست ها و اقدامات زیست محیطی ، نقش قابل ملاحظه ای را در کنترل ابعاد زیست محیطی معطوف به صنعتی شدن ایفا نماید. در این مقاله سعی شده است نقش سرمایه اجتماعی در کنترل تبعات زیست محیطی حاصل از فرآیند صنعتی شدن در ایران با استفاده از داده های دوره زمانی 1359 تا 1394 مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور با استفاده از رهیافت کالمن فیلتر روند تغییرات اثرگذاری صنعتی شدن بر محیط زیست در ایران برآورد شده است. همچنین با استفاده از روش همگرایی یوهانسون، تاثیر سرمایه اجتماعی بر شدت اثرگذاری صنعتی شدن بر محیط زیست مورد آزمون و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که در بلندمدت، ارتباط منفی معنی دار بین سرمایه اجتماعی و میزان تاثیر صنعتی شدن بر محیط زیست در ایران برقرار است. لذا استنباط می شود که روند فرسایشی و در حال کاهش سرمایه اجتماعی در ایران، اثرات منفی صنعتی شدن را بر محیط زیست تشدید نموده است
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, صنعتی شدن, محیط زیست, کالمن فیلتر
    Abolghasem Mahdavi, Hamid Azizmohammadlou *
    Introduction
    One of the main concerns of industrialization is the corresponding environmental effects. Industrialization has affected the entire environment with its severe downside problems. The formation of massive pollution made by industries are the result of the constant need and greed of the human being. These industries, including transportation and manufacturing, are exhausting the earth’s resources and are causing tremendous stress on the environment and the ecological system. Water, soil and air pollution, are defined as the negative results of industrial development and industrialization. Global warming and greenhouse effects are the result, which is a massive impact of industrialization on the environment. The degradation of the entire environment and ecological system, is inclined to become permanent and tends to cause several negative effects on the economy, by causing human losses, ill health of the employee’s at large costs to governments, manufacturing and society. Therefore, it is very important to find necessary solutions to control such effects to facilitate the conditions for achieving sustainable industrial growth. This requires to identify the exact effects of industrialization on environment and the factors and solution which can mitigate this kind of bad effects of industrialization. According to the literature, there are a wide variety of variables that can help policymakers to control the side effects of industrialization. Social capital is one of these factor. Social capital comprises relations of trust, reciprocity, common rules, norms and sanctions, and connectedness in institutions. Social capital is necessary for sustainable and equitable solutions to natural resource management. This paper is to investigate the contribution of social capital in moderating the environmental effects of industrialization.
    Materials and Method
    Data for variables included in the estimated econometric models in this paper- including per capita carbon dioxide emission(as environment quality index), per capita income, per capita industrial value added (as industrialization index), energy use intensity, urban population, human capital and social capital - is gathered from Iran central bank data center during the period 1967-2015. Augmented dickey fuller test is used to investigate the stationary of variables included in the econometrics models of the study. In order to analysis the moderating role of social capital as well as human capital in the reaction of environment quality to industrialization in Iran, two steps were taken as follows: at the first step, the effect of industrialization on environment quality was estimated using Kalman filtering approach during the period 1967-2015. At the second step, the moderating role of social capital is tested using Johnson co integration approach. Sohwarz and Quinn criteria were used to determine the optimal lag numbers in vector autoregressive model. The number of co-integration vectors was determined using maximum eigenvalue and trace tests. Vector error correction model is used to test and analyze the partial short-run adjustments.
    Discussion of
    Results
    Augmented dickey fuller test shows that the order of integration of all variables is one and so these variables are not stationary series at level. This results lead the research team to use co integration test to analysis the relationship between variables. Estimation of the environment quality function, by Kalman filter approach estimation, shows that per capita carbon dioxide emission (environment quality index) is positively influenced by first power of per capita income, per capita industrial value added(industrialization index), energy use intensity and urban population. This finding is in line with the theoretical expectation and many other empirical researches in this field. The coefficient of the first power of per capita income in estimated model is 0.1659 and indicates that if the first power of per capita income increase one unit, per capita carbon dioxide emission increase 0.1659 unit. The coefficient of the energy use intensity in estimated model is 0.0005 and indicates that if energy use intensity increase one unit, per capita carbon dioxide emission increase 0.0005 unit. The coefficient of the urban population in estimated model is 0.0027 and indicates that if urban population increase one unit, per capita carbon dioxide emission increase 0.0027 unit. The coefficient of per capita industrial value added(industrialization index) in estimated model is 0.8176 and indicates that if industrialization index increase one unit, per capita carbon dioxide emission increase 0.8176 unit. There is a positive and statistically significant relationship between per capita industrial value added and per capita carbon dioxide emission. Estimation of industrialization coefficient in environment quality function using Kalman filtering reveals that this coefficient has experienced an increasing trend during the period 1982 -2015. This finding shows that the degree of industrialization side effects on environmental quality has been intensified during the period. Co integration test based on eigenvalue and trace statistics in this paper confirm the presence of almost one co integration vectors between the model variables. According to the estimated coefficients of restricted vectors, there is a long term negative relationship between social capital and the coefficient of industrialization in environment quality function. The coefficient of social capital in restricted vector is estimated around -12.1956. This shows that, in long term, as social capital improve or increase around one unit, the coefficient of industrialization in environment quality function decrease and mitigate around 12.19 unit. According to the estimated vector error correction model, social capital and human capital does not significantly affect the degree of industrialization effects on environment quality.
    Conclusions
    Based on the negative and significant coefficient of social capital in environment quality function estimated in this paper, it is inferred that the fraying trend of social capital has intensified the negative environmental side effects of industrialization in Iran during last decades. At the same time, improving the people’s awareness of environmental supportive activities, has mitigated the harmful effects of industrialization. According to the findings, related organizations and institutions like industrial organization, environmental organization, and other cultural institution are strongly recommended to have a close cooperation in order to design and implement the comprehensive and integrated program to manage the environmental side effects of industrialization process in Iran. Top – down approaches and policies are not enough to ensure the applicability of measures in field of environmental protection. People participation in environmental activities is the main precondition to enhance the effectiveness and efficiency of environmental side effects management in industrial projects and activities. This requires the proper level and structure of trust, networking and social capital in the society.
    Keywords: Social Capital, Industrialization, Environment, Kalman Filter
  • رضیه قنبری فرد، پیمان ستوده، علی اکبر صفوی*

    در کشور ایران حمل و نقل و جریان های ترافیکی بیشترین علت آلودگی هوا را تشکیل می دهند. بر همین اساس مساله بررسی تاثیرات حمل و نقل و جریان های ترافیکی بر کیفیت هوا خصوصا در مناطق شهری و انجام پیش بینی ها و برنامه ریزی های لازم متناسب با آن، امری ضروری بحساب می آید. با این حال متاسفانه در این زمینه کار های زیادی در ایران صورت نگرفته است. شناسایی منابع آلاینده از مهم ترین و زمان بر ترین مراحل مدل سازی آلودگی هواست. برای مدل سازی آلودگی هوای یک منطقه نمی توان تنها یک متغیر را در نظر گرفت؛ بلکه باید متغیر های فراوانی را مورد مطالعه، بررسی و برنامه ریزی قرار داد. برخی اقدامات، تغییرات محسوسی در وضعیت آلودگی هوای کلان شهر ها ایجاد می کند. بنابراین، انجام یکسری اقدامات می تواند کاهش آلودگی هوا را به دنبال داشته باشد که اتخاذ روش های نوین سنجش آلاینده های هوا یکی آنهاست. هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی هوش مند است که بتوان به کمک آن در شرایط خیابان های شهری غلظت آلاینده هایی از قبیل ، و CO را با دقت مناسبی تخمین زد و با بررسی علل و عوامل تولید این آلاینده ها و پیش بینی آلودگی هوا، اقدامات و برنامه ریزی های لازم در راستای مدیریت و کنترل آلودگی هوا را انجام داد. در این مقاله یک مدل شبکه عصبی و یک مدل غیر خطی مبتنی بر فضای حالت بر مبنای ترافیک شهر شیراز طراحی شده است. در این مدل سازی غلظت آلاینده های مورد بررسی قرار گرفته و نهایتا با استفاده از فیلتر کالمن برای یک دوره 24 ساعته پیش بینی شده است. این مدل سازی برمبنای رابطه بین غلظت آلاینده ها و ترافیک و آلودگی اولیه و اطلاعات هواشناسی می باشد. الگوریتم فیلتر کالمن توسعه یافته با استفاده از داده ی آلودگی و ترافیکی و هم چنین داده های هواشناسی به منظور پیش بینی 24 ساعته آلودگی نقاط مختلف شهر شیراز انجام گرفت. مشخصه کلیدی چنین سیستمی این است که رفتار آن با تغییرات آلودگی در کوتاه مدت منطبق می شود و نیاز به تنظیمات مکرر ندارد. روش شبکه عصبی و فیلتر کالمن به اطلاعات شهر شیراز اعمال شد. در این کار به بررسی داده های ترافیکی و داده های آلودگی ناشی از غلظت آلاینده ها پرداخته شده، سپس تلاش شده است که داده های آلودگی با نقاط معنی دار شهر شیراز تطبیق داده شود و بسیاری از داده های آلودگی و ترافیکی به دلیل عدم تطابق با یکدیگر از نظر مکانی حذف شدند. در نهایت مدل سازی بر اساس آن بهنگام شده و نتیجه این مطالعات با نتایج واقعی تطبیق داده شد. این ساختار مدل غیرخطی استفاده تکاملی و انعطاف پذیری را ارائه می دهد. به این معنا که ارزیابی کلی عملکرد مدل می تواند به راحتی با اضافه یا کم کردن متغیر جدید انجام گیرد. از طرفی در صورت در اختیار داشتن داده های متناظر با هر ایستگاه جدید دیگر می توان براحتی مطالعات را برای نقاط دیگر شهر شیراز بسط داد. به این ترتیب اگر ترافیک در بعضی نقاط شهر شیراز در دسترس باشد، می توان با بعضی مانورهای ترافیکی آلودگی را به سمت های دیگر بسط داده و در مناطق بحرانی کاهش داد.

    کلید واژگان: مدل سازی, آلودگی هوا, ترافیک, شبکه عصبی, فیلتر کالمن
    Razieh Ghanbari Fard, Peyman Setoodeh, Ali Akbar Safavi*
    Introduction

    Transportation and traffic flows are the main factors of air pollution in Iran. Therefore it is essential to investigate their effects on the air quality of urban areas to forecast more accurately and manage better traffic and pollution. Unfortunately, not much research has been conducted on this issue in Iran. Identification of pollutant sources is the most important and time-consuming stage of air pollution modelling. We cannot consider only one variable for air pollution modelling in a single region. Hence, different variables should be taken into account, studied and planned. Some measures make significant changes in the air pollution of a metropolis. Hence, undertaking a series of measures can reduce the air pollution, and adopting new methods to evaluate the air pollution is one of these measures. The main goal of this research is to offer a smart model by which concentration of pollutants such as CO can be estimated with the appropriate accuracy and, by examining the causes of these pollutants and predicting the air pollution, the necessary actions to manage and control the air pollution can be planned (Hassan and Croether, 1998).

    Materials And Methods

    In this paper, a neural network model and a nonlinear state space model were designed based on urban traffic in Shiraz. In these models the concentrations of CO, NO2 and SO2 pollutants were analyzed and also estimated using a Kalman Filter for a 24 hour cycle. The models are based on the correlation between the volume of pollution, traffic, initial pollution and meteorological information. The extended Kalman Filter algorithm was used to analyse and predict the air pollution in Shiraz over a 24 hour period. A key factor of the proposed system is its adaptation with the short time pollution changes (Safavi, 2008; Brown et al., 2007).
    Result and

    Discussion

    In this research, traffic and pollution data caused by pollutant concentrations has been studied, then an attempt was made to match these air pollution data with significant parts in Shiraz city and many traffic and pollution data were excluded due to a mismatch in terms of location. Finally, modelling was updated based on this data and the result was adapted to real data. This nonlinear model structure offers the advantage of being evolutionary and sufficiently flexible, in the sense that the overall evaluation of the model performance can easily be undertaken by excluding or adding input variables. On the other hand, if the corresponding data of each new station is available, the study can be extended to other parts of Shiraz city. So, if traffic data is available in some parts of the city, the pollution can be extended to some other parts and be reduced in critical areas using certain traffic strategies.

    Conclusion

    The neural network method and the Kalman Filter were tested on Shiraz pollution data which revealed that the models, specially the Kalman Filter, work reasonably well.

    Keywords: Modelling, Air pollution, Traffic, Neural Network, Kalman Filter
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال