به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "rice yield" در نشریات گروه "آب و خاک"

تکرار جستجوی کلیدواژه «rice yield» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • سمیرا ضیایی فر، حسین خزیمه نژاد*، حسن علی نژاد، عبدالله درزی نفت چالی

    سابقه و هدف:

     کاهش اثرات زیست محیطی مرتبط با تلفات قابل توجه آب و نیتروژن از اراضی شالیزاری، مستلزم ارتقای همزمان کارایی مصرف این نهاده ها می باشد. برنج به عنوان یکی از مهم ترین گیاهان زراعی، غذای اصلی بیش از نیمی از جمعیت جهان را تامین می کند. بر اساس آخرین آمار موجود، در سال زراعی 2018 - 2017 سطح زیر کشت برنج کشور 622991 هکتار بود که به طور عمده متعلق به پنج استان گیلان (3/35 درصد)، مازندران (3/34 درصد)، خوزستان (9/10 درصد)، گلستان (9/9 درصد) و فارس (4/3 درصد) بود. از میان استان های مختلف، استان مازندران با تولید 1113715 تن شلتوک، تولید کننده اصلی برنج کشور محسوب می شود. از سوی دیگر، بیشترین سطح زیرکشت در بین کل محصولات زراعی در استان مازندران مربوط به برنج می باشد.

    مواد و روش ها

    داده های مزرعه ای مورد نیاز در طول دو فصل کشت برنج رقم دیلمانی در سال های 1390 و 1391 از حدود یک هکتار از اراضی شالیزاری تجهیز و نوسازی شهرستان ساری در استان مازندران تهیه شد. از داده های سال 1390 برای واسنجی و از داده های سال 1391 برای صحت سنجی مدل CERES-RICE از بسته نرم افزاریDSSAT V4.7.5 استفاده شد. با استفاده از مدل واسنجی شده، اثر سناریوهای مختلف مدیریت آب و کود نیتروژن بر شاخص های کارایی مصرف آب (WUE)، کارایی اقتصادی مصرف آبEWP))، کارایی فیزیولوژیکی مصرف نیتروژن برای تولید دانه (NUEg)، شاخص برداشت (HI) و شاخص برداشت نیتروژن (NHI) برنج بررسی شد. از مدل واسنجی شده برای ارزیابی اثر تلفیقی سه نوع مدیریت آبیاری شامل غرقاب دایم (I1)، آبیاری متناوب با دور 5 روز (I2) و آبیاری متناوب با دور 8 روز (I3) و شش تیمار مدیریت کودیN1 (50% زمان کاشت، 25% زمان پنجه زنی و 25% زمان خوشه دهی)، N2 (25% زمان کاشت، 50% زمان پنجه زنی و 25% زمان خوشه دهی)،N3 (25% زمان کاشت، 25%زمان خوشه دهی و 50% زمان پنجه زنی)، N4 (کوددهی در زمان خوشه دهی)، N5 (کوددهی در زمان پنجه زنی) و N6 (کوددهی در زمان کاشت)استفاده شد.

    یافته ها

    کم ترین عملکرد دانه (832 کیلوگرم در هکتار) در تیمار I1N6 و بیش ترین مقدار آن (3640 کیلوگرم در هکتار) در تیمار I3N5 حاصل شد. شبیه سازی ها نشان داد که تاثیر زمان کوددهی و نوع آبیاری مستقل از یکدیگر نبود. تیمار I3N5، دارای حداکثر HI (39/0)، حداقل تبخیر از سطح خاک (4/173 میلی متر)، حداکثر WUE (یک کیلوگرم بر مترمکعب)، حداکثر EWP (104×12 ریال بر مترمکعب)، کمترین تلفات نیترات (47/52 کیلوگرم بر هکتار)، بیشترین جذب کود نیتروژن (99 کیلوگرم بر هکتار)، حداکثر NUEg (یک) و حداقل تنش نیتروژن (05/0) بود. همچنین حداکثر NHI (37/0)، متعلق به تیمار I2N5 بود.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج، در مدیریت های اعمال شده با توجه به اجزای عملکرد محصول، شاخص برداشت، بهره وری آب، کارایی اقتصادی مصرف آب، کارایی مصرف نیتروژن، نیتروژن جذب شده، آبشویی نیترات و شاخص برداشت نیتروژن، مدیریت آبیاری با تناوب 8 روز، به عنوان بهترین گزینه از نظر مدیریت آبیاری بود. همچنین، استفاده از تیمار I3N5 به عنوان تیمار برتر تحت دو مدیریت کوددهی و آبیاری در پژوهش حاضر (در دوره 20 تا 50 روز پس از نشاکاری)، از نظر کارایی مصرف آب و نیتروژن مصرفی در شالیزارهای استان توصیه می شود.

    کلید واژگان: مدیریت آب, مدل CERES-RICE, دور آبیاری, عملکرد برنج, کارایی مصرف نیتروژن
    Samira Ziaeifar, Hossein Khozeymehnezhad *, Hassan Alinezhad, Abdullah Darzi-Naftchali
    Background and objectives

    Simultaneous improvement of water and nitrogen use efficiency in paddy fields is necessary to reduce the environmental- related issues. Rice, as one of the most important crop, provides the main food of more than half of the world's population. According to the latest available statistics, in the crop year 1396-97, the rice cultivated area the country was 622991 ha, which mainly belongd to the five provinces of Gilan (35.3%), Mazandaran (34.3%), Khuzestan (10.9%), Golestan (9.9%) and Fars (3.4%). Among different provinces, Mazandaran province is the main producer of rice in the country with the production of 1113715 tons of rice. Additionally, rice is the predominant crop in Mazandaran province.

    Materials and methods

    The required field data of Daylamani rice cultivar were obtained during two rice growing seasons (2011-2012) from one ha consolidated paddy field in Sari, Mazandaran province. Data from 2011 were used for calibration and data from 2012 were used for validation of the CERES-Rice model of DSSAT V4.7.5 software package. By using the validated model, the effect of different scenarios of water and nitrogen fertilizer management on water use efficiency (WUE), economic water use efficiency (EWP), physiological efficiency of nitrogen consumption for grain production (NUEg), harvest index and nitrogen harvest index (NHI) were evaluated. The calibrated model was then applied to evaluate the combined effect of three types of irrigation management including continuous flooding (I1), intermittent irrigation with 5 (I2) and 8 (I3) days irrigation frequency and six N fertilizer management treatments including N1 (50% at planting (P), 25% at tillering (T) and 25% at clustering (C)), N2 (25% at P, 50% at T and 25% C), N3 (25% at P, 25% C and 50% at T), N4 (fertilization at C), N5 (fertilization at T) and N6 (fertilization at P).

    Results

    The minimum (832 kg/ha) and maximum (3640 kg/ha) grain yield were obtained in I1N6 and I3N5, respectively. The simulations showed that the effect of fertilization time and type of irrigation were not independent of each other. I3N5 resulted in maximum HI (0.39), minimum soil evaporation (173.4 mm), maximum WUE (one kg/m3), maximum EWP (12×104 Rials/m3), minimum nitrate losses (52.47 kg/ha), the highest nitrogen fertilizer uptake (99 kg/ha), maximum NUEg (one) and minimum nitrogen stress (0.05). Also, the maximum NHI (0.37) belonged to the I2N5 treatment.

    Conclusion

    Based on the results, among the applied managements, according to the components of crop yield, harvest index, water productivity, EWP, NUEg, nitrogen uptake, nitrate leaching and NHI, 8 days irrigation frequency was the best option in terms of irrigation management. Also, the use of I3N5 treatment as a superior combined- treatment under both fertilizer and irrigation management in the present study is recommended in terms of water and N use efficiency in the paddy fields of the province.

    Keywords: Water management, CERES-RICE model, irrigation frequency, Rice yield, Nitrogen use efficiency
  • سید علیرضا سید جلالی*، ابوالفضل آزادی، میرناصر نویدی، مهناز اسکندری، علی چراتی، شهرام محمود سلطانی، علی زین الدینی، بهاره دلسوز خاکی

    تامین مقدار مورد نیاز برنج در کشور به عنوان یک محصول راهبردی، دارای اهمیت بسیاری است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر ویژگی‎های خاک بر عملکرد برنج و درجه‎بندی آن‎ها برای ارایه جدول نیازهای رویشی این گیاه در مطالعات ارزیابی تناسب اراضی بود. بدین منظور، 99 مزرعه برنج در استان‎های مازندران، گیلان و خوزستان، انتخاب شد. یک خاکرخ در هر مزرعه، مطالعه و پرسش نامه کاربری اراضی تکمیل گردید. پس از انجام تجزیه های فیزیکی و شیمیایی لازم، رگرسیون چندمتغیره به روش هم زمان میان عملکرد و ویژگی‎های مختلف خاک ، بررسی شد. سپس به منظور تهیه جدول نیازهای رویشی برنج، روابط رگرسیون ساده بین ویژگی های موثر خاک و عملکرد، بررسی و برای کلاس‎های مختلف تناسب اراضی، درجه بندی شد. راستی آزمایی جدول پیشنهادی با استفاده از داده های 18 مزرعه برنج (حدود 18% از داده ها) انجام شد. نتایج نشان داد که دامنه تغییرات عملکرد، آهک، شن، رس و سیلت در مزارع انتخابی زیاد است، لیکن درصد سدیم قابل تبادل و مقدار شوری خاک، در دامنه ی پراکنش محدودتری قرار داشتند. در رگرسیون چند متغیره نیز به ترتیب متغیرهای شوری، درصد سدیم قابل تبادل، آهک، واکنش خاک، درصد رس و شن در رابطه کارایی داشتند. ضریب تبیین رابطه پیشنهادی، حدود 38/0 بدست آمد. همچنین مقدار ضریب تبیین بین عملکرد و شاخص خاک برای داده های راستی آزمایی، حدود 71/0 بود که نشان دهنده قابل اعتماد بودن جدول پیشنهاد شده در این پژوهش است.

    کلید واژگان: تناسب اراضی, عملکرد برنج, شاخص خاک
    Seyed Alireza Seyed Jalali *, Abolfazl Azadi, Mirnaser Navidi, Mahnaz Eskandari, Ali Charti, Shahram Mahmoud Soltani, Ali Zeinadini, Bahareh Delsouz Khaki

    Meeting the demand for rice in the country as a strategic product is of special importance. The objective of this study was to investigate the effect of soil properties on rice yield and their rating to prepare a table of soil and landscape requirements of this crop for use in land suitability assessment studies. For this purpose, 99 rice fields in Mazandaran, Guilan, and Khuzestan provinces were selected. In each farm, a soil profile was studied and a land use questionnaire was completed. After the necessary physical and chemical analyses, a simultaneous multivariate regression between yield and different soil properties was investigated. Then, in order to prepare a table of soil and landscape requirements for rice, simple regression relationships between effective soil characteristics and yield were investigated and rated for different land suitability classes. Verification of the proposed table was performed using data from 18 rice fields (about 18% of the whole data). The results showed that the range of yield, lime, sand, clay and silt in selected fields was extensive, but the percentage of exchangeable sodium and soil salinity were in a more limited range. In multivariate regression, the variables of salinity, ESP, lime, soil reaction, percentage of clay and sand, respectively, were efficient. The coefficient of determination of the proposed equation was about 0.38. Also, the value of the coefficient of determination between yield and soil index for verification data was about 0.71, which indicates the reliability of the proposed table in this study.

    Keywords: Land Suitability, Rice yield, Soil Index
  • عبدالله درزی نفت چالی*، علی مختصی بیدگلی

    با توجه به افزایش هزینه های زیست محیطی و اقتصادی مرتبط با مصرف نیتروژن، ارتقای کارایی این ماده غذایی در سیستم های کشت برنج از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. در این راستا، تاثیر تلفیقی سیستم های مختلف زهکشی سطحی و زیرزمینی و مدیریت آب بر شاخص برداشت نیتروژن برنج مورد بررسی قرار گرفت. در طول سه فصل کشت برنج (1393 تا 1395)، دو رقم برنج طارم هاشمی و طارم دیلمانی تحت آبیاری و زهکشی متناوب در مزرعه شالیزاری مجهز به سیستم های زهکشی سطحی و زیرزمینی کشت شد. در زمان برداشت، عملکرد دانه و بیوماس و مقدار نیتروژن بوته و دانه اندازه گیری شد. شاخص برداشت نیتروژن (NHI) به صورت نسبت نیتروژن دانه به نیتروژن جذب شده توسط اندام هوایی تعیین شد. مقدار NHI با مقدار کود اوره مصرفی ارتباط مستقیم داشت و در فصول مختلف بین 31/58 تا 45/68 متغیر بود. متوسط نیتروژن جذب شده توسط بوته دو رقم هاشمی و دیلمانی در سیستم های زهکشی زیرزمینی به ترتیب 7/161 و 7/155 کیلوگرم در هکتار و در منطقه شاهد به ترتیب 7/144 و 7/193 کیلوگرم در هکتار بود. همچنین، متوسط عملکرد دانه، نیتروژن دانه، شاخص برداشت و NHI در سیستم های زهکشی زیرزمینی به ترتیب 3/5329 کیلوگرم در هکتار، 9/105 کیلوگرم در هکتار، 8/37 درصد و 2/67 درصد و در تیمار شاهد به ترتیب 3/4667 کیلوگرم در هکتار، 6/88 کیلوگرم در هکتار، 4/32 درصد و 3/56 درصد بود. بر اساس نتایج، اعمال زهکشی از طریق سیستم های زهکشی زیرزمینی در مدیریت آبیاری و زهکشی متناوب می تواند سبب ارتقای کارایی مصرف نیتروژن در کشت برنج شود.

    کلید واژگان: جذب نیتروژن, زهکشی زیرزمینی, عملکرد برنج, مدیریت آب
    Abdullah Darzi Naftchali *, Ali Mokhtassi Bidgoli

    Due to the increasing environmental and economic costs associated with nitrogen (N) consumption, improving N use efficiency in rice cultivation systems is of great importance. In this regard, the combined effect of different surface and subsurface drainage systems and water management on the nitrogen harvest index (NHI) of rice was investigated. During three rice growing seasons (2014 to 2016), two rice varieties of Tarom Hashemi and Tarom Daylmani were cultivated under alternate wetting and drying in paddy fields with surface and subsurface drainage systems. At harvest, grain yield and biomass and plant and seed nitrogen were measured. The NHI was determined as the ratio of grain nitrogen to nitrogen absorbed by aboveground part of plant. The amount of NHI was directly related to the amount of urea fertilizer used, varying between 58.31 and 68.45 in different seasons. The average nitrogen absorbed by the Hashemi and Daylmani plants in the subsurface drainage systems was 161.7 and 155.7 kg ha-1, respectively, and in the control was 144.7 and 193.7 kg ha-1, respectively. Also, the average grain yield, grain nitrogen, harvest index and NHI in the subsurface drainage systems were 5329.3 kg ha-1, 105.9 kg ha-1, 37.8% and 67.2%, respectively, and in the control treatment was 4667.7 kg ha-1, 88.6 kg ha-1, 32.4% and 56.3%, respectively. Based on the results, drainage through subsurface drainage systems under intermittent irrigation and drainage management can improve the N use efficiency in rice cropping system

    Keywords: Nitrogen uptake, Rice yield, Subsurface Drainage, Water management
  • قاسم قلی نژاد، محمدعلی غلامی سفیدکوهی*، سید یوسف موسوی

    افزایش جمعیت، تغییرات اقلیم و مدیریت نادرست باعث بروز بحران کم آبی در جهان و به خصوص ایران شده است. از این رو لازم است تغییر نگرش در مدیریت آبیاری از تاکید بر تولید در واحد سطح به بهینه سازی عملکرد در واحد آب مصرفی تغییر نماید. این پژوهش با هدف بررسی و ارزیابی اثر آبیاری موضعی نواری (تیپ) بر بهره وری فیزیکی آب (CPD) و سودمندی اقتصادی آب (NBPD) در اراضی شالیزاری و محصول برنج انجام شد. آزمایش به صورت طرح کرت های خرد شده در سه تکرار در سال زراعی 99-1398 به اجرا در آمد. در این آزمایش، عامل اصلی روش آبیاری در چهار سطح آبیاری غرقابی (FI) و سه سطح کم آبیاری شامل 25، 50 و 100 سانتی متر فاصله لوله های فرعی (TP25، TP50، TP100) و عامل فرعی در دو سطح ارقام امیر و فجر انتخاب شد. یافته ها نشان می دهد تیمار آبیاری TP25 باعث شد تا بیش ترین مقادیر شاخص های CPD آب مصرفی، CPD آب آبیاری و NBPD در ارقام مورد بررسی اتفاق افتد. بالاترین مقدار CPD آب مصرفی به ترتیب در ارقام امیر و فجر 66/0 و 94/0 کیلوگرم بر مترمکعب، بالاترین CPD آب آبیاری به ترتیب در ارقام امیر و فجر 74/0 و 07/1کیلوگرم بر مترمکعب حاصل شد. همچنین بیشترین NBPD در رقم امیر و فجر به ترتیب 32107 و 40852 ریال بر مترمکعب بود. با اعمال تیمار آبیاری TP25، افزایش 36 و 63 درصدی NBPD بترتیب در ارقام امیر و فجر حاصل شد. همچنین به طور متوسط سالانه حدود 4500 متر مکعب در هکتار آب کمتری مصرف خواهد شد. بنابراین تیمار آبیاری ضمن افزایش بهره وری فیزیکی آب مصرفی و آبیاری، موجب افزایش سودمندی اقتصادی در هر دو رقم خواهد شد.

    کلید واژگان: سودمندی اقتصادی, برنج, کم آبیاری, عملکرد شلتوک
    Ghasem Gholinezhad, Mohammad Ali Gholami Sefidkouhi *, Seyyed Yousef Mosavi

    Population growth, climate change and improper management, have caused a water shortage crisis in the world and especially in Iran. So it is necessary to change attitudes in irrigation management from the emphasis on production per unit area to maximize production per unit of water consumption. The aim of this study was to investigate and evaluate the effect of localized irrigation tape (TIP) on water productivity (CPD) and water economic productivity (NBPD) in paddy fields. The experiment was carried out as a split plot design with three replications in 2019-2020 crop year. In this experiment, the main factor was irrigation method including flood irrigation (FI) and three levels of deficit irrigation; 25, 50 and 100 cm tape space (TP25, TP50, TP100) and the sub-factor was two rice cultivars; Amir and Fajr. Results showed that the highest values ​​of CPD of water consumption and water delivery and NBPD were corresponded to TP25 irrigation treatment for both cultivars. The highest CPD of water consumption was 0.66 and 0.94 kg/m3 in Amir and Fajr cultivars, respectively, and the highest CPD of irrigation water was 0.74 and 1.07 kg/m3 in Amir and Fajr cultivars, respectively. Also, the highest NBPD in Amir and Fajr cultivars were 32107 and 40852 Rials per cubic meter, respectively. The TP25 irrigation treatment increased NBPD in Amir and Fajr cultivars 36 and 63%, respectively. Also, in average about 4500 cubic meters per hectare of water will be saved annually. Therefore, this irrigation treatment increases water productivity of water consumption and water delivery and also economic benefits in both cultivars.

    Keywords: Economic water productivity, rice, Deficit irrigation, rice yield
  • شهرام محمود سلطانی*، مهرزاد الله قلی پور، مریم شکوری کتیگری، مریم پیکان، حمید شعبان زاده، افشین عطار، علی پورصفر طبالوندی، فاطمه کشتکار

    علی رغم مطالعات بسیار در خصوص تاثیر مصرف خاکی و محلول پاشی عنصر روی بطور جداگانه بر گیاه برنج، کارهای بسیار کمی در زمینه پراکنش روی دراندام های مختلف برنج (Oryza sativa L) و کیفیت دانه (روی و پروتئین بیشتر) تحت تاثیر همزمان کاربرد پایه و محلول پاشی روی انجام شده است. بنابراین پژوهش حاضر تاثیر مصرف خاکی و محلول پاشی کود سولفات روی بر محتوای روی در اندام های گیاه در مراحل مختلف رشد، مقدار روی و پروتئین دانه برنج رقم هاشمی را طی آزمایشی مزرعه ایی به صورت فاکتوریل (با دو فاکتور شامل مصرف خاکی روی(سه سطح) و محلول پاشی روی(چهار سطح)) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار مورد بررسی قرار داد. بیشترین میزان عملکرد (4283 کیلوگرم در هکتار) و با افزایشی در حدود 32 درصد نسبت به شاهد (2920 کیلوگرم در هکتار) (عدم مصرف خاکی و عدم محلول پاشی) مربوط به ترکیب تیماری 20 کیلوگرم روی در هکتار و محلول پاشی در مرحله رسیدن دانه میباشد اگرچه به دلیل معنی دار نبودن اختلاف بین تیمارهای 10 و 20 کیلوگرمی روی در هکتار، مصرف 10 کیلوگرم روی از نظر اقتصادی مقرون به صرفه تر است. بیشترین افزایش روی در برگ و ساقه در مرحله گلدهی (2 برابر) در تیمار ترکیبی 10 کیلوگرم در هکتار روی و محلول پاشی در مرحله پنجه زنی، در خوشه و دانه به ترتیب 5/2 و 2 برابر و محتوای پروتئین دانه (40%) با کاربرد 10 کیلوگرم در هکتار روی و محلول پاشی در مرحله گلدهی بود. بیشترین ضریب همبستگی خطی بین محتوای روی دانه با محتوای روی در خوشه در مرحله رسیدن دانه (**58/0) به دست آمد. این در حالیست که محتوای پروتئین دانه به ترتیب با محتوای روی دانه (**68/0)، محتوای روی در خوشه در مرحله رسیدن دانه (*64/0) و محتوای روی در ساقه در مرحله رسیدن دانه (**64/0) همبستگی مثبت داشت. بیشترین ضریب همبستگی خطی به ترتیب بین محتوای روی در خوشه در مرحله رسیدن دانه با محتوای روی در برگ در همین مرحله (**69/0)، محتوای روی در ساقه و برگ در مرحله گلدهی (**65/0) و محتوای روی در ساقه در مرحله رسیدن دانه با محتوای روی در ریشه در مرحله گلدهی (**45/0) بود. همچنین مدل رگرسیونی چندمتغیره خطی گام به گام برازش داده شده بین محتوای پروتئین برنج سفید و سایر مقادیر روی در بافت های گیاه برنج در مراحل مختلف رشد حاکی از این بود که متغیرهای محتوای روی در دانه، محتوای روی برگ و ریشه در مرحله پرشدن دانه رابطه معنی داری با محتوای پروتئین دانه داشته و این سه متغیر بر پایه ضریب تبیین تعدیل شده 56 درصد از تغییرات محتوای پروتئین در برنج سفید را تشریح می نمایند. بنابراین، کاربرد خاکی 20 کیلوگرم روی و محلول پاشی در مراحل گلدهی برای بهبود عملکرد و ارتقای کیفی دانه برنج بسیار کارایی دارد.

    کلید واژگان: پروتئین دانه برنج, عملکرد برنج, کیفیت دانه
    Shahram Mahmoud Soltani *, Mehrzad Allagholipoor, Maryam Shakourikatigari, Maryam Paykan, Hamid Shabanzadeh, Afshin Attar, Ali Poor Safar Tabalvandi, F. Keshtekar

    Although there are numerous studies on the effect of soil and foliar application of Zn on rice yield, knowledge on Zn distribution in rice tissues through simultaneous soil and foliar application of Zn is limited. Therefore, The current experiment was conducted to explore the effect of soil and foliar application of zinc sulfate fertilizer on Zn and protein content of grain, and Zn content of rice (Oryza Sativa L.) tissues at different growth stages of Hashemi local cultivar. This filed experiment was carried out on two factors (soil application of Zn at three levels and foliar application of Zn at four levels) using complete randomized block design with three replications. The maximum grain yield (4283 kg ha-1) was recorded at simultaneous application of 20 kg Zn ha-1 (basal soil application) with foliar application of Zn solution at ripening stage, giving 32% increase compared to the control (2915 kgha-1). The highest increase in leaves and stems Zn content (2 times) was recorded at the combined treatments (10 kg Zn ha-1 and foliar spray at the maximum tillering stage). Also, the maximum increase in panicle and rice grain Zn (around 2.5 times) was obtained by application of 10 kg Zn ha-1 and foliar spray at the flowering stage. The highest linear correlation coefficient was found between grain and panicle Zn content (0.58**). Meanwhile, the grain protein content positively correlated with grain Zn content (0.68**), panicle Zn content (0.64**) and Zn content of stem (0.64**). Among the aerial parts, the highest linear correlation coefficient was found between Zn content of panicle and leaves at ripening stage (0.69**), Zn content of leaves and stems at flowering stage (0.65**), Zn content of stems at ripening stage and root Zn content at flowering stage (0.45**). The fitted stepwise multiple regression analysis  among protein content of rice grains and Zn content of all rice tissues at different rice growth stages indicated that grain Zn content, Zn content of leaves and stems at ripening stage had positive significant relationship with protein content of grains. According to adjusted coefficient of determination, these characters demonstrated 56% of protein content variations. It can be concluded that soil application of 20 kg Zn ha-1 in combination with Zn foliar application of  0.5% Zn sulfate at flowering stage of rice plant enhance grain yield and quality.

    Keywords: Oryza sativa L, Rice grain protein, Rice yield, grain quality
  • لیلی قربانی مینائی، مهدی ذاکری نیا*، عباس رضایی اصل، حمیدرضا میرکریمی

    با توجه به محدودیت منابع آب در کشور، استفاده از شیوه های نوین آبیاری برنج با مصرف کمتر آب امری بدیهی خواهد بود. یکی از راه های افزایش بهره وری آب، استفاده از روش آبیاری زیرزمینی است. همچنین برای مقابله با بحران آب می توان از آب های نامتعارف و به عبارت دیگر آب های با کیفیت نامطلوب استفاده نمود. به منظور بهبود کیفیت آب مصرفی در کشاورزی روش های مختلفی وجود دارد که یکی از آن ها استفاده از میدان های مغناطیسی است. در پژوهش حاضر اثر مغناطیسی شدن پساب تصفیه خانه شهری گرگان و آب معمولی به روش آبیاری زیرزمینی در پردیس کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بر صفاتی همچون عملکرد شلتوک، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، کارایی مصرف آب، بهره وری فیزیکی آب و بهره وری اقتصادی آب مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 بلوک، از اردیبهشت تا شهریور ماه سال 1397 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل  فاکتور نوع آب آبیاری در دو سطح شامل آب معمولی (C) و پساب تصفیه شده شهری گرگان (W) و فاکتور دوم شامل روش اصلاح آب در دو سطح شامل مغناطیس (M) و عدم مغناطیس (O) بود. نتایج مقایسه میانگین فاکتور نوع آب نشان داد که بین تیمار پساب و آب معمولی در پارامترهای اندازه گیری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. فاکتور روش اصلاح آب نشان داد که تیمار غیرمغناطیس در پارامترهای عملکرد شلتوک، کارایی مصرف آب، بهره وری فیزیکی آب و بهره وری اقتصادی آب نسبت به تیمار مغناطیس معنی دار بود اما در پارامترهای عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت اثر معنی دار مشاهده نشد. همچنین مقایسه میانگین اثرات متقابل نوع آب و روش اصلاح بر همه پارامترهای اندازه گیری شده حاکی از برتری پساب غیرمغناطیس نسبت به بقیه تیمارها درسطح 5 درصد بود. براساس نتایج این تحقیق می توان گفت که کشت برنج از نظر آبیاری نیازی به ایجاد یک لایه ایستابی در سطح خاک ندارد و همچنین استفاده از پساب تصفیه خانه شهری گرگان به عنوان آب آبیاری، علاوه بر امکان کاهش برداشت از منابع آبی با کیفیت بالا، هزینه های مصرف کود (شیمیایی و آلی) در تولید محصول را نیز کاهش داد.

    کلید واژگان: آبیاری زیرزمینی, پساب تصفیه شده شهری, پساب مغناطیس, زهکشی کنترل شده, عملکرد برنج
    L. Ghorbaniminaei, M. Zakerinia, A. Rezaeiasl, H.R. Mirkarimi
    Introduction

    Due to limited water resources in the country, the use of new methods of irrigation with low water consumption seems necessary. Subsurface irrigation is one of the few methods to increase crop water productivity. Also, in order to cope with the water crisis, unconventional water can be used, in other words, poor water quality is being applied. There are several methods for improving the quality of water in the agriculture section, one of which is the use of magnetic fields. The purpose of this study was to investigate the effect of groundwater table management on reducing water consumption and to investigate the possibility of sub-irrigation (drainage controlled) with magnetized wastewater of Gorgan urban refinery on rice yield.

    Materials and Methods

    This study was conducted from May to September of 2018 in Gorgan Agricultural and Natural Resources University. The experiments were carried out in a lysimeter with a diameter of 30cm and a height of 50cm. The experiment was conducted as a factorial based on randomized complete block design with three replications. Treatments included water type factor (ordinary water (C) and sewage (W)) and water correction factor (magnetic (M) and non-magnetic (O)). To control the water level, two water tanks were used, one as a stabilizer water table and another to measure the amount of water used. Part of the ordinary water and wastewater was magnetized using a DC magnetic field generator with magnetic one tesla field intensity. Underground irrigation was then carried out on the soil columns in which the rice plant was cultivated so that the water table depth was fixed at 5 cm from the soil surface. The lysimeters were irrigated with ordinary water for one week, in the second week of treatments were applied. At the end of the growing season, traits such as rice husk yield, biological yield, harvest index, water use efficiency, physical water productivity and economic water productivity were determined. The measured data were analyzed using SPSS. Also, comparisons of means were performed by using the t-test and Duncan tests at 5% level of probability.

    Results and Discussion

    The results of the comparison mean water type factor showed that there was no significant difference between the wastewater and the normal water in the parameters of the measurements. Correction Water showed that non-magnetic water was significant in rough rice yield, water use efficiency, water physical productivity, and water economic efficiency compared to magnetite, but on biological yield and harvest index had not a meaningful effect. Also, the comparison of the mean of water type and correction water method on all measured parameters indicated that the nonmagnetic wastewater was superior to the rest of the treatments at the 5% level.

    Conclusion

    This study was conducted to investigate and further study two methods of controlled drainage management and underground irrigation for rice cultivation with the Gorgan municipal wastewater treatment plant. Based on the results of the comparison of mean interaction effects of treatment compounds, non-magnetic effluent was identified as the best treatment composition in this experiment. According to the results of this research, we can say:  Rice cultivation in terms of irrigation does not require the formation of a standing water layer on the surface of the soil. Also, by using wastewater of Gorgan urban refinery for irrigation water, in addition to reducing the harvesting of high-quality water resources, the cost of fertilizer use (chemical and organic) in the production of crops can be reduced. Overall, the results of this study showed that the magnetic factor had no effect on the improvement of rough rice yield, water use efficiency, physical productivity water and economic efficiency of water under underground irrigation conditions. However, it should be noted that the results of this research are only It is obtained by a magnetic device model. Therefore, it is possible that the use of different models of magnetic devices results in different results. It is also probable that the passage of irrigation water with different compositions (percentage of cations and various anions) from the magnetometer can lead to different results on other crops or cultivars of a crop.

    Keywords: Controlled drainage, Magnetism wastewater, Rice yield, Sub-irrigation, Urban wastewater treatment
  • مریم شکوری، شهرام محمود سلطانی*، محمد تقی کربلایی، فاطمه کشت کار

    برنج یکی از محصولات استراتژیک ایران بوده که تامین کننده درصد بالایی از کالری و پروتئین مورد نیاز مردم است. افزایش جمعیت و به دنبال آن افزایش نیازغذایی، شناخت روابط عملکرد و شرایط خاک را ضروری می سازد. یکی از شاخص هایی که شرایط خاک و ویژگی های مربوط به آن را به خوبی نشان می دهد شاخص کیفیت خاک[1] (SQI) است. در این پژوهش به منظور بهبود مدیریت صحیح اراضی شالیزاری منطقه گلدشت واقع دراستان مازندران،روابط بین عملکرد و کیفیت خاک بررسی شد. 128 نمونه مرکب خاک برای اندازه گیری برخی از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی تهیه گردید. اندازه گیری عملکرد دانه در هنگام برداشت محصول، در تمام کرت ها در رطوبت 14درصد انجام شد. برای تعیین SQI، ابتدا ویژگی هایی که بیشترین تاثیر را بر SQIمنطقه دارند، به کمک تجزیه به مولفه های اصلی جدا گردید. از منطق فازی برای تبدیل ویژگی های کمی خاک به رتبه بندی کیفی استفاده شد و در نهایت با استفاده از مفهوم ضریب تغییرات، تلفیق شاخص ها انجام شد. میانگین عملکرد در منطقه مورد بررسی 3498 کیلوگرم در هکتار و SQI بین 0/47 تا 0/97 در نوسان بود. بر اساس کلاس بندی SQI مهمترین عامل محدودکننده کیفیت خاک، فسفر قابل استفاده است. برخلاف انتظار نتایج حاکی از آن است که بین عملکرد و SQI در منطقه مورد بررسی همبستگی معنی داری وجود ندارد (دلایل در بحث توضیح داده شد). مقایسه بین نقشه های عملکرد و کیفیت خاک نشان می دهد که وجود شرایط مناسب ویژگی های خاک در کنار مدیریت صحیح مزرعه می تواند در به حداکثر رساندن عملکرد برنج موثر باشد. مدیریت مناسب کشاورزان کاستی ها و شرایط تاحدی نامناسب خاک را می تواند ترمیم  نماید. این در حالی است که در بسیاری از موارد کیفیت مناسب خاک به تنهایی نمی تواند کاستی های مدیریت زراعی را جبران نماید. [1] .Soil quality Index

    کلید واژگان: تجزیه به مولفه های اصلی, منطق فازی و عملکرد برنج
    M. Shakouri, S. Mahmoud Soltani *, F. Keshtekar, M.T. Karbalai

    Rice is one of the strategic agricultural crops in Iran and provides a high percentage of dietary calorie and protein of the people. With a rapidly increasing population and the consequent increase in food demands, it is necessary to know the relationship between rice yield and soil conditions. Therefore, the objective of the present study was to evaluate the relationships between yield and soil quality (SQ) in order to provide guidance regarding proper soil management practices for the sustainable development of Goldasht region paddy fields, in Mazandaran province. One hundred and twenty-eight surface soil samples were collected to measure some physical and chemical soil properties. At harvest time, grain yield was measured at 14% moisture content. Firstly, to determine the SQI, the characteristics with the highest effect on the SQI of the region were identified by the Principal Component Analysis. Fuzzy logic method was used to convert quantitative soil properties to qualitative ranking and, finally, the indices were combined using the concept of coefficient of variation. The average recorded rice grain yield of the studied area was 3498 kg ha-1 and SQI varied between 0.47 and 0.97. Contrary to expectation, there was no significant correlation between performance and SQI in the studied area (reasons are explained in discussion section). According to the results of SQI classification, available phosphorous is the most important limiting factor for soil quality in the area. Direct comparison among maps of yield and soil quality indices indicate that proper soil conditions along with proper management of the farm can be an effective solution to maximize rice yield. Thus, proper management by the farmers can remedy shortcomings and somewhat inappropriate soil conditions. However, in many cases, proper soil quality alone cannot compensate for crop management shortcomings.

    Keywords: Principal component analysis, fuzzy logic, Rice yield
  • نفیسه یغماییان مهابادی*، سمیرا همتی، محمدباقر فرهنگی، عاطفه صبوری
    سابقه و هدف
    ارزیابی کیفیت خاک و ایجاد تعادل بین میزان تولید محصول و بهبود کیفیت منابع طبیعی یکی از مسائل مورد توجه در مدیریت پایدار خاک ها به منظور تولید بهینه کشاورزی و حفظ منابع طبیعی است. در عرصه های کشاورزی آگاهی از عوامل موثر بر کیفیت خاک برای مدیریت بهینه و رسیدن به حداکثر بهره وری اقتصادی، امری ضروری است. در این راستا به منظور دستیابی به مدیریت پایدار خاک و پیش بینی خطرات تخریب خاک، تعیین روشی مناسب برای ارزیابی کیفیت خاک نیز دارای اهمیت می باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی کیفیت خاک اراضی شالیزاری، تعیین حداقل ویژگی های موثر بر کیفیت خاک و بررسی تاثیر شاخص های کیفیت خاک به دست آمده با استفاده از روش های مختلف بر عملکرد برنج، در اراضی شالیزاری منطقه پیربازار استان گیلان انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    بر اساس متوسط عملکرد سالیانه برنج، دو دسته اراضی شامل شالیزارهای با عملکرد پایین (t ha-1 6/4>) و عملکرد بالا (t ha-1 6/4≤) در منطقه مورد مطالعه انتخاب شدند. جمعا 60 نمونه خاک مرکب از عمق صفر تا 30 سانتی متر و محصول برنج در پلاتی به وسعت 1 متر مربع به مرکزیت محل های نمونه برداری خاک برداشت شد. در این پژوهش با استفاده از روش تجزیه به مولفه های اصلی (PCA)، از میان 20 ویژگی فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک به عنوان ویژگی های موثر بر کیفیت خاک (TDS)، 5 ویژگی به عنوان حداقل ویژگی های موثر بر کیفیت خاکMDS)) انتخاب گردید. سپس کیفیت خاک شالیزارهای با عملکرد پایین و بالا با استفاده از دو مدل شاخص تجمعی ساده (IQISA) و شاخص تجمعی وزن دار (IQIWA) و هر کدام در دو مجموعه ویژگی های خاک TDS و MDS ارزیابی شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 5 ویژگی کربن آلی، نیتروژن کل، پتاسیم قابل استفاده، درصد رس و فعالیت آنزیم اوره آز به عنوان مجموعه ویژگی های MDS، می تواند 67 درصد تغییرات کیفیت خاک ها را توصیف نماید. ارزیابی کیفیت خاک اراضی شالیزاری نشان داد زمانی که شاخص تجمعی ساده و وزن دار کیفیت خاک با استفاده از مجموعه MDS تعیین می شوند، اختلاف معنی داری بین شاخص کیفیت خاک شالیزارهای با عملکرد پایین و بالا مشاهده می شود؛ به طوری که شالیزارهای با عملکرد بالا از میانگین IQISA-MDS و IQIWA-MDS بالاتری (به ترتیب 84/0 و 89/0) نسبت به شالیزارهای با عملکرد پایین (به ترتیب 78/0 و 80/0) برخوردار هستند. همچنین بیشترین مقادیر همبستگی شاخص کیفیت خاک با عملکرد برنج برای شاخص های IQIWA-MDS و IQISA-MDS (54/0-44/0=R2) در هر دو سطع عملکرد به دست آمد.
    نتیجه گیری
    اختلاف معنی دار بین شاخص های کیفیت خاک شالیزارهای با دو سطح عملکرد که از مجموعه MDS استفاده کرده اند، نشان می دهد که مجموعه MDS به شکل موثرتری اختلاف کیفیت خاک شالیزارهای با بهره وری متفاوت را نشان می دهد. همبستگی معنی دار شاخص های IQISA-MDS و IQIWA-MDS با عملکرد برنج بیانگر این است که انتخاب تعداد محدودتری از ویژگی های خاک به عنوان MDS به درستی انجام شده و توانسته وضعیت خاک برای تولید برنج را به خوبی ارزیابی نماید. بنابراین با استفاده از مجموعه MDS علاوه بر کاهش هزینه و صرفه جویی در وقت، می توان با اطمینان قابل قبولی شاخص های کیفیت خاک اراضی شالیزاری منطقه مورد مطالعه را تعیین کرد.
    کلید واژگان: حداقل ویژگی های موثر بر کیفیت خاک, شاخص تجمعی کیفیت خاک, شاخص تجمعی وزن دار کیفیت خاک, تجزیه به مولفه های اصلی
    Nafiseh Yaghmaeian Mahabadi *, Samira Hemmati, Mohammad Bagher Farhangi, Atefeh Sabouri
    Background and Objectives
    Assessing soil quality and balancing between crop production and quality of natural resources are essential issues in sustainable soil management for agricultural and natural resource protection. In agricultural fields for optimum management and maximum economic productivity, knowledge of the factors affecting the soil quality is necessary. Also, determining the appropriate method for soil quality evaluation is important for sustainable soil management and soil degradation prediction. This study was carried out with the aim of assessing soil quality of paddy fields, determining the minimum data set for soil quality evaluation and investigating the effect of soil quality index using different methods on rice yield in Pirbazar region of Guilan province.
    Materials and Methods
    Based on the mean annual rice yield, the selected paddy fields were divided into low (4.6 t ha-1) productivity. Sixty soil samples were collected from 0 to 30 cm depth. The rice products were harvested at a 1 m2 plot at each site. In this research, using the principal component analysis (PCA) method, among 20 physical, chemical and biological soil indicators as total data set (TDS), 6 indicators were selected for the minimum data set (MDS). Then, the soil quality of high and low productivity paddy fields was evaluated by simple additive integrated quality index (IQISA) and weighted additive integrated quality index (IQIWA) in two collections of soil properties include MDS and TDS.
    Results
    To evaluate soil quality of paddy fields, an MDS was established with organic carbon, total nitrogen, available potassium, clay percentage and urease activity and these explained about 67% of the soil quality variability. The significant differences were found between the soil quality index of low and high productivity paddy fields when IQIWA and IQISA were developed based on MDS. So that, the mean IQISA-MDS and IQIWA-MDS of the high productivity paddy fields (0.84 and 0.89, respectively) were higher than low productivity paddy fields (respectively 0.78 and 0.80, respectively). Additionally, data indicated that IQISA-MDS and IQIWA-MDS were most strongly correlated with crop yield, the correlation coefficient ranged between 0.44–0.54.
    Conclusion
    Significant differences between the soil quality indices based on MDS for low and high productivity paddy fields indicated that the MDS more efficiently shows the difference of soil quality between paddy fields with different productivity. The significant correlation between IQISA-MDS and IQIWA-MDS indices with rice yield indicated that an MDS with a limited number of indicators was carefully selected and effectively evaluated the status of soils as a rice production medium. Therefore, using an MDS can save time and money and assess the reliable soil quality indices of paddy fields in the study area.
    Keywords: Minimum data set, Integrated soil quality index, Weighted additive soil quality index, Principal component analysis, Rice yield
  • بهاره دلسوز خاکی، ناصر هنرجو، ناصر دوات گر*، احمد جلالیان، حسین ترابی گل سفیدی
    روش های آماری چند متغیره مانند تحلیل مولفه های اصلی و رگرسیون ها می توانند برای تسهیل تفسیر روابط پیچیده استفاده شوند. هدف از این مطالعه تعیین مهمترین ویژگی های حاصلخیزی خاک، موثر بر محصول برنج در اراضی شالیزاری بود. به این منظور نمونه هایی از لایه شخم 119 نقطه با توزیع جغرافیایی مناسب، در اراضی شالیزاری شهرستان های شفت و فومن استان گیلان برداشت شد. پس از آن، ویژگی های فیزیکی و شیمیایی مرتبط با حاصلخیزی خاک در این نمونه ها اندازه گیری و با استفاده از روش های آمار توصیفی، آنالیز مولفه های اصلی و رگرسیون تحلیل شدند. نتایج نشان داد سه مولفه اصلی با مقادیر ویژه بیشتر از یک مانند «پتاسیم و عوامل موثر در نگهداری آن»، «نیتروژن کل و عوامل موثر بر تامین آن» و «فسفر قابل استفاده و ضخامت افق سطحی خاک»، بیشتر از 4/67 درصد از تغییرپذیری در ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک و 55 درصد از تغییرپذیری محصول برنج را توصیف می کنند. همچنین ویژگی های مرتبط با این مولفه ها 80 درصد از تغییرپذیری محصول را توصیف نمودند. بنابراین برای افزایش محصول، عملیات مدیریتی مانند مصرف صحیح کودهای محتوی نیتروژن، پتاسیم و فسفر و خاک ورزی مناسب به منظور ایجاد لایه شخم مناسب توصیه می شود.
    کلید واژگان: استان گیلان, آمار چند متغیره, محصول برنج, ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک
    Bahareh Delsouz Khaki, Naser Honarjoo, Naser Davatgar *, Ahmad JALALIAN, Hossein Torabi
    Multi-variate statistical methods such as principal component analysis (PCA) and regressions could be used to facilitate the interpretation of complex relationships. The objective of this study was to determine the most important soil fertility properties affecting rice yield in the paddy fields. For this purpose, soil samples were taken from the plow layers of 119 points with suitable distribution in the paddy fileds located in Shaft and Fouman cities of Guilan province. Then after, physical and chemical properties of the soil fertility were measured and analysed using descriptive statistics, principal component analysis and regression methods. Results showed that three PCs with eigen values greater than one named as “k and it’s preservation factors”, ”Total N and it’s provider factors” and ”P and Thickness of plow layer” are respectively explained more than 67.4% of the variability in the soil physical and chemical properties and 55% of the yield variability. In addition, the corresponded properties to the PCs explained 80% of the yield variability. Consequently, in order to increase the yield, management practices such as proper fertilizer applications of nitrogen, potassium and phosphorous and proper tillage for creating suitable plow layer are recommended.
    Keywords: Guilan province, multivariate statistics, rice yield, soil physical, chemical properties
  • مسعود پورغلام آمیجی، عبدالمجید لیاقت، آرزو نازی قمش لو*، مجتبی خوش روش
    مشکل شوری خاک در برخی از شالیزارهای نواحی حاشیه دریای خزر به دلیل همجواری با دریا و قرارگیری در مناطق کم ارتفاع با سطح ایستابی کم عمق و شور به چشم می خورد. همچنین، با توجه به اینکه برنج یکی از مهم ترین گیاهان راهبردی برای اقتصاد کشور و مردم این منطقه محسوب می شود، بررسی امکان تولید برنج در حضور سطح ایستابی کم عمق و شور امری ضروری است. این پژوهش در سال 1396 در مرکز تحقیقات آب و هواشناسی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج-دانشگاه تهران در یک مدل فیزیکی (لایسیمتر بزرگ) انجام گرفت. پژوهش حاضر در لایسیمتر فلزی عایق تحت دو تیمار اصلی با سطح ایستابی کم عمق و غیرشور (FSG) و در حضور سطح ایستابی کم عمق و شور (SSG) به انجام رسید. شوری آب آبیاری برابر dS/m 94/0برای هر دو تیمار بوده و شوری آب زیرزمینی کم عمق در عمق 40 سانتی متری از سطح خاک برای تیمار SSGبه صورت تغذیه مصنوعی از پایین در dS/m20 تنظیم گردید. نتایج پروفیل شوری خاک در تیمار SSGحاکی از اختلاط کم آب شور و شیرین در منطقه بینابینی (از زیر سخت لایه یعنی عمق 30 تا 40 سانتی متری از سطح خاک) و تاثیر ناچیز شوری بر منطقه ریشه بود. دلیل این امر وجود دائمی لایه آب در شالیزار و جریان رو به پایین آب می باشد که می تواند از جریان رو به بالای آب شور و صعود مویینگی جلوگیری کند. این مساله باعث شد تا عملکرد برنج تحت تاثیر قرار نگیرد و دچار افت نشود. نتایج حاصل از مقایسه میانگین پارامترهای عملکرد نیز همین امر را تصدیق می کند و نشان می دهد که شوری آب زیرزمینی کم عمق بر پارامترهای سطح برگ (LAI) ، طول ریشه (RL) ، ارتفاع بوته (PL) ، پایداری غشا (MSI) و کلروفیل (SPAD) ، محتوای آب نسبی (RWC) و زیست توده (BIO) در دو تیمار اثر قابل توجهی نداشته و باعث شده که اختلاف ناچیزی بین پارامترهای عملکرد حاصل شود. اختلاف پارامترهای عملکرد تیمار شاهد نسبت به شوری، از حدود 1% تا 12 % بوده است. ضمن اینکه عملکرد دانه و بیولوژیک در تیمار SSG نسبت به FSG به ترتیب 2/3% و 5/4 % کاهش یافته است. بنابراین با توجه به آبشویی قابل توجه خاک بعد از کشت، کاهش ناچیز محصول و تحلیل حرکت آب و املاح در خاک، می توان تولید برنج را در این نوع اراضی مدنظر قرار داد. همچنین با استفاده مفید و کارآمد از اراضی دارای مشکلات شوری آب زیرزمینی کم عمق می توان از فشار روی منابع آب و خاک متعارف کاست.
    کلید واژگان: نواحی ساحلی, سطح ایستابی کم عمق, لایسیمتر, عملکرد برنج, پروفیل شوری
    Masoud Pourgholam Amiji, Addolmajid Liaghat, Arezoo Nazi Ghameshlou*, Mojtaba Khoshravesh
    ]

    The problem of soil salinity exists in the paddy field areas in Iran, especially in the Caspian Sea coastal areas, due to its proximity to the sea and low altitude with saline and shallow water table. Besides, considering that rice is one of the most important strategic crops for economy of Iran and the people in this area, this research was necessary in order to investigate the possibility of production of rice in the presence of shallow and saline groundwater table. This research was performed as a physical model (insulated metallic lysimeter) in the Meteorological Research Center of College of Agriculture and Natural Resources, University of Tehran, in 2017. The complete randomized design included two treatments with shallow water table: FSG and SSG, with fresh (control) and saline water, respectively. The salinity of irrigation water was 0.94 dS/m for both treatments. Moreover, for SSG treatment, the EC of shallow groundwater was 20 dS/m at 40 cm soil depth and was regulated as an artificial recharge. The results of salinity profile in SSG treatment showed that there was almost no mixing of fresh and saline water in interstitial zone (under the hard pan from 30 cm to 40 cm of soil surface). In this manner, there was insignificant effect of salinity in the root zone, because of existing of permanent water layer in rice field and downward water flow, which makes an obstacle for upward flow for saline water. This problem did not affect the rice yield, which didn’t decrease. The results of data analysis confirm this and show that shallow groundwater salinity has no significant effect on the parameters like leaf area index (LAI), root length (RL), plant length (PL), membrane stability index (MSI), chlorophyll (SPAD), relative water content (RWC) and the biomass (BIO). The difference between the performance of the control and the salinity treatments was about 1 to 12 percent, while the grain and biological yield in SSG treatment compared with FSG treatment decreased 3.2% and 4.5 percent, respectively. Therefore, considering the significant leaching of soil after cultivation, the negligible loss of yield and upward movement of saline water in the soil, production of rice and other plants in such areas seems possible. Also, with the help of efficient and effective use of lands with shallow saline groundwater, we can decrease the pressure on conventional soil and water resources.
    Keywords: Coastal areas, Shallow water table, Lysimeter, Rice yield, Salinity profile
  • عباس شهدی کومل *، سیدرضاسیدی، محمد ربیعی، مریم فروغی
    کیفیت خاک مفهومی است که توانایی دائم خاک را به عنوان یک سامانه حیاتی زنده در داخل اکوسیستم و تحت بهرهبرداری های مختلف نشان میدهد. در این راستا شاخصهای کیفیت خاک به عنوان معیارهای ارزیابی و تصمیمگیری مورد استفاده قرار می گیرند. این پژوهش به منظور بررسی اثر باقیمانده کود مصرفی در زراعت باقلا بر ویژگی های شیمیایی خاک در سیستم کشت باقلا- برنج شامل کشت باقلا با پانزده تیمار کودی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و کشت برنج در سه تکرار در سه سال زراعی، در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات برنج کشور انجام شد. فاکتورهای آزمایشی برای گیاه باقلا شامل پنج سطح نیتروژن (صفر، 25، 50، 75 و 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) از منبع کود اوره و سه سطح فسفر (صفر، 50 و 100 کیلوگرم فسفر در هکتار) از منبع کود سوپر فسفات تریپل بودند. نتایج نشان داد که با افزایش مصرف کود نیتروژن در طی سالهای زراعی کشت باقلا، اسیدیته خاک کاهش و EC خاک افزایش یافت. همچنین کشت باقلا منجر به افزایش درصد کربن آلی خاک (81/2 درصد)، نیتروژن (209/0 درصد)، فسفر (59/40 پی پی ام) و پتاسیم خاک (69/237 پی پی ام) گردید. بیشترین میزان فسفر خاک در تیمار P100 (69/42 پیپیام) در کشت برنج حاصل شد و متوسط عملکرد برنج در طی دو سال زراعی حدود 95/2770 کیلوگرم در هکتار بود.
    کلید واژگان: شالیزار, عملکرد باقلا, عملکرد برنج, کربن آلی
    Abbas Shahdi Kumleh *, Seyed Reza Seyedi, Mohammad Rabiee, Maryam Foroughi
    Soil quality shows permanent ability of soil as a vital system as alive vital system in ecosystem under different utilizations. In this regard, indicators of soil quality as evaluation and decision-making criteria are used. This study conducted to investigate the effect of remaining fertilizer on chemical properties of soil in faba bean- rice cropping system including first cultivation, rice and second cultivation, faba bean by 15 fertilizer treatments for faba bean in the form of a factorial randomized complete block design with three replications in the field of Rice Research Institute of Iran for years 2012- 2015 (Including two periods of cultivation for rice and three periods of cultivation for faba bean). Experimental factors for faba bean comprised five nitrogen rates (0, 25, 50, 75 and 100 kg N. ha-1) from urea and three phosphorus levels (0, 50 and 100 kg P. ha-1) from triple superphosphate fertilizer. Results showed that increasing nitrogen rates reduced soil acidity and electrical conductivity increased. Also faba bean cultivation led to increase in organic carbon percentage (% 2.81), N (% 0.209), P (40.59 ppm) and K (237.69 ppm).The highest soil phosphorus was observed in P100 (42.69 ppm) in rice cultivation. The average yield of two- cycle production of rice was about 2770.95 kg. ha-1.
    Keywords: faba bean yield, organic carbon, paddy soil, rice yield
  • ابوالفضل فرجی*، آقا فخر میرلوحی

    به منظور بررسی اثر مقدار و نحوه تقسیط نیتروژن بر خصوصیات رویشی، عملکرد و اجزا عملکرد برنج (رقم زاینده رود)، آزمایشی در سال 1375 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. چهار مقدار (60، 90، 120 و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به صورت کود اوره) و چهار نحوه تقسیط [1- (1-0-0)، 2- (3/1-3/1 -3/1)، 3- (0- 2/1- 2/1) و 4- (0- 3/1- 3/2)] با استفاده از طرح فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. با افزایش مقدار کود، میانگین ارتفاع بوته ها، تعداد پنجه در واحد سطح و تعداد روز تا خوشه دهی و رسیدگی گیاه افزایش معنی داری پیدا کرد. با افزایش مقدار نیتروژن تا 120 کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه و تعداد خوشه در متر مربع زیاد شد، در حالی که مصرف 150 کیلوگرم نیتروژن سبب کاهش عملکرد دانه و تعداد خوشه گردید. اثر مقدار نیتروژن بر تعداد دانه در خوشه معنی دار نبود. با افزایش مقدار نیتروژن وزن هزار دانه از روند خاصی پیروی نکرد، در حالی که شاخص برداشت و درصد دانه های پر شده کاهش معنی داری یافت. همچنین درصد نیتروژن اندام هوایی در مرحله خوشه دهی و درصد نیتروژن خوشه ها در زمان برداشت با افزایش مقدار کود افزایش یافت. کاربرد کود پایه سبب افزایش معنی دار ارتفاع، تعداد پنجه در واحد سطح، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد دانه و تعداد خوشه و کاهش معنی دار شاخص برداشت شد. تعداد دانه در خوشه و وزن هزار دانه در اثر نحوه تقسیط کود از روند خاصی پیروی نکرد، در حالی که درصد نیتروژن گیاه با تاخیر مصرف کود افزایش یافت. نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان داد که حداکثر عملکرد دانه با مقدار 120 کیلوگرم نیتروژن و تقسیط (3/1- 3/1- 3/1) به دست آمد.

    کلید واژگان: برنج, مقدار نیتروژن, زمان مصرف نیتروژن, عملکرد برنج, برنج اصفهان
    Abolfazl Faraji*, Aghafakhr Mirlohi

    In order to study the effects of rate and time of nitrogen application on vegetative characters, i.e., yield and yield components of rice (Zayandeh-rood variety), an experiment was conducted at Isfahan University of Technology research farm during summer 1996. Four N rates including (60, 90, 120 and 150 KgN/ha) and four splitting form (1- all N applied before transplanting 2- 1/3 N applied before transplanting, 1/3 at the beginning of tillering and 1/3 at the emergence of first panicle in 50% hills 3- 1/2 at the beginning of tillering and 1/2 at the emergence of first panicle in 50% hills 4- 1/3 at the beginning of tillering and 2/3 at the emergence of first panicle in 50% hills) were evaluated in a factorial experiment which was arranged in a randomized complete block design with 3 replications. Plant height, number of tillers per unit area and days to heading and maturity increased with an increase in the rate of fertilizer application. Grain yield and number of panicles per square meter increased when the N rate was raised to 120 Kg N/ha, while application of 150 Kg N/ha resulted in the reduction of grain yield and number of panicles. Nitrogen rate increases did not have any significant effect on number of grains per panicle. The grain weight did not follow any particular trend at different application rates, but harvest index and percentage of filled grains were decreased as the N rate increased. The percentage of nitrogen content of plant was increased as a result of higher N - rate at heading and harvest times. Treatments containing base application of nitrogen resulted in an increase in plant height, number of tillers, plant dry matter, grain yield and number of panicles per square meter, although it caused a reduction in harvest index. The number of grains per panicle and grain weight did not follow any particular trend under the influence of time of application, although plant nitrogen content increased with a delay in time of fertilizer application.

    Keywords: Rice, Nitrogen rate, Time of application, Rice yield, Isfahan rice
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال