به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « self-purification » در نشریات گروه « آب و خاک »

تکرار جستجوی کلیدواژه «self-purification» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • علی ونایی، عبدالله طاهری تیزرو*، صفر معروفی

    امروزه یکی از موثرترین راه‏کارهای مدیریت و حفاظت از این منابع آب سطحی استفاده از ظرفیت پذیرش آلودگی رودخانه ها می باشد. در این مطالعه ظرفیت خودپالایی رودخانه عباس آباد همدان با استفاده از مدل QUAL2KW، مبتنی بر شبیه سازی پارامترهای DO، BOD و COD با در نظر گرفتن استانداردهای کیفی آب در دو بازه شرب (86/1 کیلومتر) و کشاورزی (33/4 کیلومتر) مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان دقت مقادیر شبیه سازی شده، از طریق محاسبه شاخص های آماری نظیر R2، SE، RMSE وNRMSE صورت گرفت. مقادیر RMSE در مرحله صحت سنجی برای مقادیر DO، BOD و COD به ترتیب 26/0، 82/1 و 62/2 محاسبه شد. نتایج شبیه‎سازی نشان داد میزان اکسیژن محلول در بازه اول به میزان 21/3- درصد و در بازه دوم به میزان 66/1- درصد کاهش داشته است. همچنین میزان غلظت BOD و COD در بازه اول به‎ترتیب به میزان 13/30 و 94/27 درصد و در بازه دوم نیز به ترتیب به میزان 84/70 و 81/60 درصد افزایش داشته است. همچنین نتایج TMDL نشان داد در بازه اول میزان بار ورودی می بایست کاهش یابد ولی در بازه دوم امکان افزایش بار ورودی وجود دارد. برای پارامترهای BOD و COD بیشترین بار وارده براساس استاندارد کشاورزی در محل تقسیم آب دو، به میزان 80/49 میلی گرم در لیتر و 15/99 میلی گرم در لیتر محاسبه شد.

    کلید واژگان: آلودگی آب, خودپالایی, کیفیت, TMDL, Qual2kw}
    Ali Vanaei, Abdollah Taheritizro *, Safar Marofy

    Today, one of the most effective ways to manage and protect surface water resources is to use the capacity of rivers to accept limits of pollution. In this study, the self-purification capacity of the Abbasabad river in Hamedan using the QUAL2KW model, based on the simulation of DO, BOD and COD parameters, taking into account the water quality standards in two areas for drinking (1.86 km) and agriculture (4.33 km) was evaluated. The accuracy of the simulated values was calculated through the calculation of statistical indices such as R2, SE, RMSE and NRMSE. The RMSE values in the validation stage for DO, BOD and COD values were calculated as 0.26, 1.82 and 2.62, respectively. The simulation results showed that the amount of dissolved oxygen decreased by -3.21% in the first period and by -1.66% in the second period. Also, the concentration of BOD and COD increased by 30.13 and 27.94% in the first period and by 70.84 and 60.81% respectively in the second period. Also, TMDL results showed that in the first period, the amount of input load should be reduced, but in the second period, it is possible to increase the input load. For BOD and COD parameters, the maximum load was calculated based on the agricultural standard at the two watersheds, as 49.80 mg/liter and 99.15 mg/liter.

    Keywords: Water Pollution, Self-Purification, Quality, TMDL, Qual2kw}
  • فریبا غلامی، علیرضا عمادی*، محمد میرناصری
    یکی از اهداف جانبی سازه های هیدرولیکی میتواند تامین سلامت و پایداری محیط زیست نیز باشد. آلودگی آب و کاهش کیفیت آن تهدیدی جدی برای سلامتی زمین بوده و رودخانه ها را به کانالی برای فاضلاب های صنعتی آلوده تبدیل خواهد کرد. یکی از روش های مدیریت آلودگی و افزایش توان خود پالایی رودخانه ها افزایش مدت زمان ماند آب در طول مسیر می باشد که با احداث سازه هایی همچون آبشکنهای متخلخل در مسیر جریان می توان به آن دست پیدا کرد. در این پژوهش به بررسی آزمایشگاهی انتقال آلودگی با استفاده از ماده ردیاب NaCl در کانال آزمایشگاهی با مصالح بستر به قطر متوسط (D50) 85/11 میلیمتر، ضخامت 12 سانتی متر و طول 12 متر در تعداد مختلف آبشکن متخلخل ریزدانه یا درشت دانه از 1 تا 4 عدد پرداخته شد. برای شبیه سازی عددی روش های حل تحلیلی معادله انتقال-پراکندگی (ADE)، مدل عددی OTIS و همچنین حل مدل نگهداشت موقت (TSM) با استفاده از بهینه سازی روش گشتاورگیری زمانی استفاده شدند. نتایج آزمایشگاهی نشان دادند که مصالح ریزدانه در بدنه آبشکنهای متخلخل در مقایسه با مصالح درشت دانه موجب کاهش غلظت اوج آلودگی (Cmax) میشود. بررسی نتایج نشان داد که وجود آبشکنهای متخلخل در مسیر جریان با افزایش تبادلات هایپریک موجب افزایش مدت زمان ماند ماده آلاینده در مسیر جریان شده بنابراین معادله انتقال-پراکندگی (ADE) به علت عدم در نظر گرفتن تبادلات نواحی نگهداشت دارای دقت پایین با ضریب همبستگی (R2) 71/0 تا 83/0 در شبیه سازی ها بوده است. از سوی دیگر، مدل OTIS که مبتنی بر مدل نگهداشت موقت (TSM) بوده با در نظر گرفتن نقش نواحی متخلخل آبشکنها در ذخیره موقت املاح دارای دقت بالا با ضریب همبستگی (R2) 91/0 تا 98/0 بوده است. ضرایب تخمینی پراکندگی طولی (Dx) و تبادل ناحیه نگهداشت (α) به روش گشتاورگیری زمانی در اغلب شبیه سازی ها از تخمین های مدل OTIS کمتر ارزیابی شدند.
    کلید واژگان: الگوریتم ژنتیک, تبادلات هایپریک, خودپالایی, ردیاب, معادله انتقال-پراکندگی}
    Fariba Gholami, Alireza Emadi *, Mohammad Mirnaseri
    Ensuring the health and sustainability of the environment is one of the secondary goals of hydraulic structures. Water pollution and the reduction of its quality are serious threats to the health of the earth and will turn rivers into channels for polluted industrial wastewater. Increasing the residence time of flow in rivers by constructing hydraulic structures such as gabion spur dikes can increase the self-purification capacity. In this research, a laboratory investigation of pollution transport using NaCl tracer material in a laboratory channel with a sediment bed with a medium diameter (D50) of 11.85 mm, thickness of 12 cm, and length of 12 meters in a different number of fine-grained or coarse-grained gabion spur dikes from 1 to 4 were performed. Analytical solutions of Advection-Dispersion equation (ADE), OTIS model, and solution of Transient Storage Model (TSM) were used for numerical simulation. Laboratory results showed that gabion spur dikes with fine-grained materials reduce the peak concentration of pollution (Cmax) compared to coarse-grained materials. The results showed that the gabion spur dikes in the flow path increase the residence time of the pollutant by increasing hyporheic exchanges. The advection-dispersion equation (ADE) has low accuracy in the simulations due to the lack of attention to the role of the storage zone exchanges, with a determination coefficient (R2) of 0.71 to 0.83. On the other hand, the OTIS model, which is based on the transient storage model (TSM), considering the role of the porous zones of spur dikes in the transient storage of solute, has high accuracy with a determination coefficient (R2) of 0.91 to 0.98. The estimated coefficients of longitudinal dispersion (Dx) and storage zone exchange (α) by the temporal moment analysis were evaluated lower than the estimates of OTIS model in most of the simulations.
    Keywords: Genetic Algorithm, Hyporheic Exchanges, Self-Purification, Tracer, advection-dispersion equation}
  • رستم صادقی تالارپشتی، کیومرث ابراهیمی*، عبدالحسین هورفر

    برآورد دقیق ضریب زوال آلودگی با توجه به تاثیر آن در مصرف اکسیژن محلول رودخانه ها از موارد مهم در مدیریت کیفیت منابع آب است. هدف مقاله حاضر برآورد ضریب زوال دو رودخانه تالار و بابلرود با اندازه گیری های میدانی و تدقیق روابط تجربی پرکاربرد در دو فصل بهار و تابستان است. پارامترهای کیفی شامل DO، BOD، pH، EC، نیترات، فسفات و درجه حرارت در رودخانه تالار در 5 ایستگاه به طول مقادیر 4 کیلومتر و در بابلرود در 3 ایستگاه به طول کل8/2 کیلومتر در ماه های اردیبهشت و مرداد 1397 اندازه گیری و ثبت شد. سپس برآورد ضریب زوال با استفاده از مدل تحلیلی استریتر فلپس برآورد شد. بر اساس نتایج در هر دو رودخانه مقدار ضریب زوال در تابستان بیشتر از بهار است. مقدار متوسط ضریب زوال در رودخانه تالار در فصل بهار 57/1 و در تابستان 11/6 و در بابلرود، در بهار 2/1 و در تابستان (1/day) 34/8 محاسبه شد.  همچنین بر اساس تغییرات شیب نمودار اکسیژن محلول بدست آمده در هر دو رودخانه، در فصل بهار اکسیژن محلول مقادیر بیشتر (متوسط تالار 47/7 و بابلرود 58/7 میلی گرم در لیتر) و در تابستان مقادیر کمتری (متوسط تالار 15/5 و بابلرود 93/5 میلی گرم در لیتر) داشته است. در رودخانه تالار مقدار BOD در فصل بهار 34/4 و در تابستان 9/7 میلی گرم در لیتر و در بابلرود در بهار 9/2 و در تابستان 2/3 میلی گرم در لیتر اندازه گیری شده که نشان دهنده افزایش آلاینده ها در فصل تابستان می باشد.

    کلید واژگان: استریتر- فلپس, اکسیژن خواهی بیوشیمیایی, اکسیژن محلول, بازهوادهی, خودپالایی}
    Rostam Sadeghi Talarposhti, Kumars Ebrahimi *, Abdolhossein Hoorfar

    Accurate estimation of pollution decay coefficient is due to its effect on the oxygen consumption of the river’s solution of important issue, in managing the quality of water resources. The main purpose of this paper is to determine the decay factor of two rivers of Iran, named Talar and Babolrood Rivers. It has been done by measuring the field and elucidating the common empirical equations in two seasons of spring and summer. The qualitative parameters including DO, BOD, pH, EC, nitrate, phosphate and temperature in Talar River were measured in 5 sections of a total length of 4 km long, and in Babolrood River in 3 sections at a total length of 2.8 km, in May and August 2018. Then the decomposition coefficient was estimated using Streeter-Phelps Analytic Model. DO and BOD values were also analyzed in both spring and summer seasons. Based on the results in both case studies, the decay rate in summer was more than spring. The decay rate in Talar River was calculated equal to 1.57 in spring and 6.11 in summer, and in Babolrood, spring was 1.2 and in the summer was 8.34 (1/ day). Also, based on the slope changes, the dissolved oxygen content in both rivers increased in spring and decreased in the summer. In Talar River the BOD was equal to 4.34, in spring and 7.44 mg per liter in summer, and in Babolrood River in spring was equal to 2.5 and in the summer equal to 3.2 mg per liter.

    Keywords: Streeter-Phelps, BOD, Dissolved oxygen, Reaeration, Self-Purification}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال