به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "آسکوربات پراکسیداز" در نشریات گروه "باغبانی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «آسکوربات پراکسیداز» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • هاجر آفرین، زهره جبارزاده*، محسن برین

    به منظور بررسی اثر هیومیک اسید و قارچ مایکوریز بر رشد ژربرا رقم دانی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح به طور کامل تصادفی با دو فاکتور و سه تکرار در شرایط کشت هیدروپونیک اجرا شد. فاکتور اول، شامل هیومیک اسید در 4 غلظت صفر (شاهد)، 500، 1000 و 2000 میلی گرم در لیتر به صورت کاربرد در محیط کشت و فاکتور دوم، دو سطح قارچ مایکوریز (بدون مایکوریز و مایکوریزدار) به صورت مایه زنی ریشه بود. ویژگی هایی مانند تعداد برگ، قطر وردمان، وزن تر و خشک ریشه، قطر گل، قطر و تعداد ساقه گلدهنده، زمان از ظاهر شدن غنچه تا شکوفایی گل، میزان فنول کل، درصد آلودگی ریشه با قارچ و همین طور فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز و پراکسید هیدروژن اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادند که تیمارهای هیومیک اسید  و قارچ مایکوریز باعث افزایش در تعداد برگ، قطر وردمان و وزن تر و خشک ریشه و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و کاهش زمان از ظهور غنچه تا شکوفایی نسبت به گیاهان تیمار نشده شدند. میزان فنول در اثر کاربرد غلظت های 1000 و 2000 میلی گرم در لیتر هیومیک اسید و مایکوریز افزایش معنی داری نسبت به گیاهان شاهد داشت. کاربرد همزمان هیومیک اسید و مایکوریز در بهبود برخی ویژگی های مورفولوژیک و فیزیولوژیک ژربرا کارا بودند و کاراترین تیمار، کاربرد هیومیک اسید  1000 میلی گرم در لیتر به همراه مایکوریز بود.

    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, آلودگی ریشه, پراکسیدهیدروژن, ژربرا, فنول کل
    Hajar Afarin, Zohreh Jabbarzadeh*, Mohsen Barin

    In order to investigate the effects of humic acid and mycorrhiza on gerbera cv. Dune, an experiment was performed as a completely randomized design with two factors and three replications in hydroponic conditions. First factor included humic acid at 4 concentrations (0, 500, 1000, and 2000 mg L-1 as media drench). The second factor contained two levels of mycorrhizal fungi (with and without mycorrhiza at root zone). Attributes such as leaf number, rosette diameter, root fresh and dry weight, flower diameter, flower stalk diameter and number, time from bud emergence to anthesis, total phenol content, colonization percent and the activity of ascorbate peroxidase and hydrogen peroxide were measured. The results showed that humic acid and mycorrhizal fungi treatments led to increase in the leaf number, rosette diameter, fresh and dry weight of roots and antioxidant enzymes activity and decreased the time from bud emergence to anthesis comparing untreated plants. Phenol content was significantly increased compared to control plants by application of 1000 and 2000 mg L-1 of humic acid plus mycorrhizal fungi. The combined use of humic acid and mycorrhiza was effective to improve some morphological and physiological properties of gerbera and the concentration of 1000 mg L-1 humic acid plus mycorrhiza application were the most effective treatment.

    Keywords: Ascorbate peroxidase, Gerbera, Hydrogen peroxide, Root colonization, Total phenol
  • خیره النساء دمرچلی، راهله ابراهیمی*، مهدی سرائی تبریزی
    به منظور بررسی تاثیر میزان کم آبیاری و سطوح مختلف شوری آب آبیاری بر برخی شاخص های مورفوفیزیولوژیکی جعفری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در گلخانه انجام شد. عامل اول میزان آب آبیاری در سه سطح (60 و 80 و 100 درصد ظرفیت زراعی) و عامل دوم شوری آب آبیاری در سه سطح (5/0، 2، 4 دسی زیمنس بر متر) بود. نتایج نشان داد کاهش میزان آب آبیاری و افزایش شوری آب آبیاری باعث کاهش ارتفاع گیاه، تعداد برگ در بوته، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای نسبی آب برگ و محتوای کلروفیل شد. با افزایش شوری به 4 دسی زیمنس بر متر میزان نشت یونی و فعالیت آنزیم های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز افزایش یافت و با افزایش میزان آبیاری کاهش چشمگیری در این صفات مشاهده شد.
    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, کاتالاز, محتوی نسبی آب برگ, نشت یونی
    Khaironessa Damercheli, Raheleh Ebrahimi *, Mehdi Saraei Tabrizi
    In order to investigate amount of deficit irrigation and different levels of water salinity on some morphophysiological traits of parsley, an factorial experiment based on completely block design in three replicates was carried in greenhouse condition. The first factor include irrigation amount at three levels (60, 80 and 100% of field capacity) and the second factor include water salinity at three levels (0.5, 2 and 4 dS/m). Results showed that decreasing irrigation and increasing water salinity cause deacreasing plant height, leaf number per plant, aerial fresh and dry weight, root fresh and dry weight, relative water content and chlorophile content. With increasing salinity to 4 dS/m ion leakage and activity of catalase and ascorbate peroxidase increased and with increasing amount of irrigation these traits reduced significantly.
    Keywords: Ascorbate peroxidase, Catalase, ion leakage, leaf relative water content‎
  • حسین گرگینی شبانکاره، سارا خراسانی نژاد*، حسن سلطانلو، وحید شریعتی

    خشکی از مهمترین عوامل محدودکننده رشد گیاهان در سرتاسر جهان و شایع ترین تنش محیطی بوده و اسیدآبسیزیک (ABA) نقش مهمی در راه اندازی و هماهنگی بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در کاهش تنش اکسیداتیو دارد. به منظور مطالعه اثر محلول پاشی اسیدآبسیزیک بر عملکرد، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و محتوای پرولین اسطوخودوس (Lavendula angustifolia cv. Organic Munestead) تحت تنش کم آبیاری، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش در چهار سطح رژیم های آبیاری (شامل 100-90، 80-70، 60-50 و 40-30 درصد ظرفیت زراعی (FC)) و سه سطح محلول پاشی ABA (شامل صفر، 15 و 30 میکرومولار در لیتر) لحاظ گردید. صفات در مرحله گلدهی اندازه گیری شدند. کم آبیاری در بیشترین سطح، منجربه افزایش91/0درصدی پرولین و کاهش 88/29 درصدی کارتنویید برگ نسبت به شاهد گردید. ABA نیز بر تمامی صفات موردبررسی، بجز کارتنویید، اثر معنی دار داشت. بیشترین فعالیت CAT، POD و SOD در 30 میکرومولار در لیتر ABA در شرایط رژیم آبیاری 40-30 درصد FC حاصل شد، درحالی که بیشترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی کل (54/70 میلی گرم بر گرم وزن خشک) از کاربرد 15 میکرومولار در لیتر ABA در 60-50 درصد FC و پرولین (51/2 میلی گرم بر گرم وزن خشک) از محلول پاشی 15 میکرومولار ABA در 40-30 درصد FC مشاهده شد. بیشترین میزان وزن تازه و خشک اندام هوایی و وزن خشک ریشه از عدم کاربرد  ABAدر 100-90 درصد FC حاصل شد. می توان بیان داشت که ABA در شرایط تنش کم آبیاری با افرایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی، باعث کاهش اثرات منفی تنش کم آبیاری در اسطوخودوس شد.

    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, پراکسیداز, تنش اکسیداتیو, سوپراکسیددیسموتاز, کاتالاز‏
    Hossein Gorgini Shabankareh, Sarah Khorasaninejad *, Hassan Soltanloo, Vahid Shariati

    Drought is one of the most important factors limiting plant growth worldwide and the most common environmental stress. In response to environmental stresses, abscisic acid (ABA) plays an important role in initiating and coordinating many physiological and biochemical processes in reducing oxidative stress. To study the effects of abscisic acid on some antioxidant enzymes and proline of Lavendula angustifolia cv. Organic Munestead under deficit irrigation stress, a pot experiment was conducted as factorial based on randomized complete block design with three replications. The treatments were four levels of irrigation regimes (30-40, 50-60, 70-80 and 90-100 percent field capacity (FC)) and ABA including three levels (0, 15 and 30 mM/L). Traits evaluated in flowering stage. The highest level of drought resulted an increasing 91% in proline and decreasing 29.88% in carotenoid compared to control. Abscisic acid had a significant effect on all traits, except of carotenoid content. Abscisic acid 30 mM/L spray and irrigation regimes 30-40 percent FC induced the highest content of CAT, POD and SOD, while the maximum of antioxidant activity (70.54 mg/g DW) has resulted in ABA 15 Mm/L application and irrigation regimes 50-60 percent FC and the maximum of proline (2.51 mg/g DW) has resulted in ABA 15 mM/L application and irrigation regimes 30-40 percent FC. The highest fresh and dry weight of shoot and root were obtained from non-application of ABS in irrigation of 90-100% FC. It is determined abscisic acid application in deficit irrigation stress conditions increased the activity of antioxidant enzymes of lavender to counteract the negative effects of deficit irrigation stress.

    Keywords: Antioxidant, Anthocyanin, Ascorbate peroxidase, Catalase, Peroxidase, superoxide dismutase‎
  • مریم برومند سویری، مصطفی حیدری*، احمد غلامی، هادی قربانی

    به منظور بررسی تاثیر نانو اکسید آهن و انواع مختلف کودهای زیستی بر رشد ریشه، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در در دو بخش ریشه و برگ و نیز برخی دیگر از خصوصیات فیزیولوژیکی سیاه دانه، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1396 در دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا شد. عامل اول محلول پاشی نانو اکسید آهن در سه سطح (صفرF0=، 5/1F1= و 3 F2= گرم در لیتر آب) و عامل دوم کود زیستی در پنج سطح (عدم مصرف کود زیستی (شاهد) B0=، Glomus intraradicesB1=، B2= Glomus mosseae، آزوسپریلیوم B3= و ازتوباکتر B4=) بودند.  نتایج نشان داد فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز، پلی فنل اکسیداز در دو بخش ریشه و برگ تحت تاثیر دو عامل کودهای زیستی و محلول پاشی نانو اکسید آهن قرار گرفت، به طوری که استفاده از کودهای زیستی سبب کاهش و با افزایش غلظت نانو اکسید آهن، فعالیت آنها افزایش یافت. بیشترین میزان فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز در برگ نیز از تیمارF2B0  حاصل شد. اثر متقابل محلول پاشی نانو اکسید آهن و کودهای زیستی بر رنگدانه های فتوسنتزی و وزن خشک اندام هوایی معنی دار بود، به طوری که بیشترین مقدار کلروفیل a از تیمار F2B1، کلروفیل b، وزن خشک اندام هوایی و آهن اندام هوایی از تیمار F2B2 حاصل شدند. با توجه به نتایج آزمایش همزیستی با قارچ G. intrarardices موجب افزایش معنی دار جذب عناصر نیتروزن و آهن در گیاه شد.

    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, پلی فنل اکسیداز, کاتالاز, کلروفیل, میکوریزا‏
    Maryam Bromand Sivieri, Mostafa Heidary *, Ahmad Gholami, Hadi Ghorbani

    In order to study the effects of foliar application of nano iron oxide particles and biofertilizers on root growth, antioxidant enzymes activity in two parts of root and leaf, as well as some other physiological characteristics of black cumin (Nigella sativa L.) a pot experiment with factorial arrangement in randomized complete block design with three replications was carried out in 2017 growing season at the Faculty of Agriculture, University of Shahrood. The first factor was foliar applications of nano iron oxide at three levels (F0= control, F1= 1.5 and F2= 3 g /1 l water) and the second factor was biofertilizers at five levels (B0= Control, B1= Glomus Intraradices, B2= Glomus mosseae, B3= Azospirillum and B4= Azotobacter solution). The results showed that activity of antioxidant enzymes catalase, polyphenol oxidase in two parts of root and leaf was influenced by two factors of biological fertilizers and foliar application of nanoiron oxide particles, so that the use of biofertilizers reduced and with increasing iron oxide concentration, activity they increased. The highest activity of ascorbate peroxidase in leaf was obtained from F2B0 treatment. The interaction effect of foliar application of nanoiron oxide particles and biofertilizers had a significant effect on photosynthetic pigments and aerial dry weight, so that the highest amount of chlorophyll a was obtained from F2B1 treatment, chlorophyll b, aerial dry weight and iron of aerial from F2B2 treatment. According to the results of the experiment, the symbiosis with G. intrarardits fungus caused a significant increase in the absorption of nitrogen and iron elements in the plant.

    Keywords: Ascorbate peroxidase, Catalase, Chlorophyll, Mycorrhiza, polyphenol oxidase‎
  • عبدالحسین رضایی نژاد، زینب ایزدی *، کبری سپهوند، حسن مومیوند، صادق موسوی فرد

    فعالیت آنتی اکسیدانی قوی حاصل از اسانس و عصاره شمعدانی عطری بسیار مشهور است. سوالی که در این تحقیق مطرح شده است این است که آیا غلظت های مختلف آسکوربیک اسید خارجی و آهن می توانند فعالیت آنتی اکسیدانی و میزان فنول کل را در شمعدانی عطری تحت تاثیر قرار دهند. بدین ترتیب، سه سطح از آهن (0، 20 و 40 میکرومولار) و سه سطح از آسکوربیک اسید (0، 1، 2 میلی مولار) در محلول غذایی در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه کاملا تصادفی، با 6 تکرار ترکیب شدند و میزان کلروفیل، فنول کل و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در برگ ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میزان اسانس، فعالیت آسکوبات پراکسیداز و کاتالاز در برگ های گیاهان تحت شرایط فقر آهن بدون توجه به غلظت آسکوربیک اسید افزایش نشان داد. بالاترین فعالیت پراکسیداز در نمونه هایی که تحت تیمار 20 میکرومولار آهن با یک میلی مولار آسکوربیک اسید قرار داشتند، مشاهده شد. فنول کل با افزایش غلظت آهن افزایش پیدا کرد. علی رغم اثر مثبت آسکوربیک اسید روی میزان رنگریزه ها، گیاهان تیمار شده با آسکوربیک اسید میزان فنول کل کمتری را در کلیه غلظت های آهن بکار رفته نشان دادند. بطورکلی، غلظت های پایین آهن موجب افزایش میزان اسانس و فعالیت مقابله با رادیکال های آزاد در این گیاه گردید. آسکوربیک اسید موجب افزایش میزان اسانس شد، درحالی که موجب کاهش فنول کل و فعالیت آنتی اکسیدانی در این گیاه شد.

    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, کاتالاز, دی پی پی اچ, اسانس, پراکسیداز
    Abdolhossein Rezaei Nejad, Zeinab Izadi *, Kobra Sepahvand, Hassan Mumivand, Sadegh Mousavifard

    The strong antioxidant activity of Pelargonium graveolens is well established. The question addressed in this study was whether different concentrations of exogenous ascorbic acid (AsA) and iron (Fe) could influence the antioxidant activity and total phenol content (TPC) of geranium. Thus, three levels of Fe (0, 20 and 40 µM) and three levels of AsA (0, 1 and 2 mM) in the nutrient solution were combined factorially based on a completely randomized design with six replications, and chlorophyll content, TPC, and antioxidant activities of the leaves were measured. The results showed that oil content, ascorbate peroxidase (APX), and catalase (CAT) activities were increased in leaf samples under Fe starvation, regardless of the AsA concentration. The highest peroxidase (POD) activity was observed in samples treated with 20 µM Fe and 1 mM AsA. The highest total chlorophyll content was produced in plants treated with 40 µM Fe along with 1 mM AsA. TPC was increased with an increase in Fe concentration. Despite the positive effect of AsA on the pigment contents, plants treated with AsA showed lower TPC under all Fe concentrations. In total, lower Fe nutrition increased oil content and reactive oxygen species (ROS) scavenging activity of geranium. AsA application increased oil content while decreased total phenol and antioxidant activity in this plant.

    Keywords: ascorbate peroxidase, Catalase, Essential oil, peroxidase
  • محمدرضا اصغری*، زهرا آذرشریف، حسین تاجیک، علیرضا فرخزاد

    به تازگی پژوهشگران برای بهبود کیفیت و ایمنی تولیدها از ماده های دوست دار طبیعت مانند ماده های با منشا زیست تخریب پذیر استفاده می نمایند. میوه های گیلاس رقم سیاه مشهد در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح به طورکامل تصادفی، با پوشش خوراکی تشکیل شده از صمغ باریجه (صفر، 1، 2 و 3% وزنی/حجمی)، اسانس زیره سبز (صفر، 100 و 200 میکرولیتر در لیتر) و کلرایدکلسیم (صفر و 1% وزنی/حجمی) تیمار شده و 30 روز در دمای 1±2 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 95-90% نگهداری و سپس 1 روز در دمای 20 درجه سلسیوس قرار داده و مورد ارزیابی کیفی قرار گرفتند. تمامی غلظت های عامل های آزمایش فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز را در 15 روز پس از نگهداری افزایش داده و تا پایان انبارمانی ویژگی های یادشده را حفظ نمودند. هم چنین این تیمارها سرعت کاهش آسکوربیک اسید، فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز و رتبه پذیرش کلی را کند نمودند. پوشش های 1 و 2% صمغ همراه با 1% کلرایدکلسیم/200 میکرولیتر اسانس باعث افزایش موقتی میزان آنتی اکسیدان و فنول کل در 15 روز پس از نگهداری و حفظ ویژگی ها تا پایان مدت نگهداری گردیدند. صمغ باریجه با غلظت 1% همراه با 1% کلرایدکلسیم یا 200 میکرولیتر اسانس زیره سبز می تواند به عنوان جایگزین مناسبی برای ماده های شیمیایی در حفظ کیفیت و ماندگاری گیلاس معرفی شود.

    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, پوشش خوراکی, ترکیب های سالم, ترکیب های فنولی
    Mohammad Reza Asgari*, Zahra Azarsharif, Hosein Tajik, Alireza Farrokhzad

    Recently, environmentally-friendly materials, ideally those able to be obtained from bio-based resources and presenting biodegradable characteristics, are used to improve quality and biosafety of horticultural products. Fruits of sweet cherry (Prunus avium ‘Siah Mashhad᾽) were coated by galbanum gum (0, 1, 2, and 3%w/v), cumin essential oil (0, 100, and 200 µL L-1), and calcium chloride (0 and 1%w/v). The coated fruits were then kept in a storage at 2±1°C with 90-95% relative humidity for 30 days and one additional day at 20ºC. After that, the quality of fruits was evaluated. All concentrations of experiment factors, increased the activity of catalase and peroxidase enzymes 15 days after storage and retained these properties until storage. Also these treatments slowed the rapid reduction in ascorbat-peroxidase enzyme activity, acid ascorbic content and general acceptance. 1 and 2%w/v gum galbanum composed with 1%w/v calcium chloride/200 µL L-1 cumin essential oil cause a temporary increase in total antioxidant and phenol 15 days after storage and retained these features until the end of the shelf life. 1%w/v galbanum gum combination with 1%w/v calcium chloride/ 200 µL L-1 cumin essential oil can be used as a suitable alternative for chemicals in maintaining sweet cherry quality and shelf ilfe.

    Keywords: Ascorbat peroxidase, Edible coating, Safe compounds, Phenol compounds
  • محسن فرزانه، علیرضا افتخاریان جهرمی، مژگان قنبری *
    هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر اسپرمیدین (به عنوان یک پلی آمین) و دوره آبیاری بر محتوای پرولین، قندهای محلول، فعالیت آنزیم های آنتی-اکسیدانی پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز، شاخص پایداری غشا و محتوای کلروفیل a و b گیاه کدو بود. این پژوهش در شرایط گلدانی و در محیط باز به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتور اول تیمار با اسپرمیدین در سه سطح صفر، 1 و 2 میلی مولار و فاکتور دوم دوره آبیاری در سه سطح 3 روز در میان (شاهد)، 5 روز در میان و 7 روز در میان بود. نتایج نشان داد دوره آبیاری 7 روز در میان نسبت به گروه شاهد، باعث افزایش در صفات محتوای پرولین، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز و شاخص پایداری غشاء و کاهش در صفات قندهای محلول، کلروفیل a و bشد. گیاهان با دور آبیاری هفت روزه، با مصرف اسپرمیدین 2 میلی مولار (نسبت به غلظت های صفر و 1 میلی مولار) باعث شد که محتوای پرولین، قندهای محلول، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز در بالاترین سطح (کلاس a) حفظ شود. در مورد صفت پایداری غشاء در این گیاهان غلظت صفر میلی مولار اسپرمیدین بالاترین میزان را دارا بود (77.75%). تیمار اسپرمیدین بر صفات محتوای کلروفیل a و b اثر معنی دار نداشت. در این آزمایش به طور کلی تیمار اسپرمیدین 2 میلی مولار در گیاهان با دور آبیاری هفت روزه، باعث شد تا صفات محتوای پرولین(1.11 mM/g.FW)، قندهای محلول (0.96 mg/gFW)، فعالیت آنزیم های پراکسیداز (0.91 OD.g-1.FW.min-1) و آسکوربات پراکسیداز(0.98 OD.g-1.FW.min-1) در حد بالا (کلاس a) حفظ شود.
    کلید واژگان: کدو, اسپرمیدین, دوره آبیاری, پراکسیداز, آسکوربات پراکسیداز
    M. Ghanbari*, M. Farzaneh, A. R. Eftekharian Jahromi
    In this study the effect of spermidine on proline, soluble sugars, peroxidase, ascorbate peroxidase, membrane stability and chlorophyll a and b, under irrigation period were evaluated. This study was conducted in pots and as a factorial completely randomized design in four replications. Espermidine was applied at 0, 1 and 2 mM and irrigation period was imposed at three days, five days and seven days in between. The Results showed irrigation period in seven days compared to control group increases proline content, activity of peroxidase and ascorbate peroxidase and membrane stability, and decrease in soluble sugars, chlorophyll a and b. The plants that have been irrigated for seven days, treatment with 2mM spermidine (relative to concentrations of 0 and 1 mM) increased proline content, soluble sugars, activity of peroxidase and ascorbate peroxidase at the highest level (class a). The membrane stability in these plants the concentration of 0 mM spermidine was highest (77.75%). Spermidine had no significant effect on chlorophyll a and b. Generally treatments with 2 mM spermidin in plants that were irrigated for seven days Increased proline content (1.11 mM/g.FW), soluble sugars (0.96 mg/gFW), peroxidase activity (0.91 OD.g-1.FW.min-1) and ascorbate peroxidase activity (0.98 OD.g-1.FW.min-1) at the highest level (class a).
    Keywords: Cucurbit, Espermidine, Irrigation period, Peroxidase, Ascorbat peroxidase
  • شکرالله حاجیوند، میترا رحمتی
    به منظور بررسی امکان افزایش مقاومت به سرمای بهاره درخت انگور از طریق مواد ضد یخ در شرایط باغی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مرکز تحقیقات شهرستان تاکستان در استان قزوین در دو سال 91 و92 اجرا شد. محلول پاشی با 4 ماده ضد یخ شامل سالیسیلیک اسید، تیوفر، کراپ اید، بایوبلوم و آب مقطر به عنوان تیمار شاهد در 4 مرحله فنولوژیکی از جمله پاییز پیش از به خواب رفتن گیاه، در زمان متورم شدن جوانه ها، مصادف با شروع خوشه دهی و در زمان خوشه دهی کامل روی سه درخت انگور بی دانه قرمز در هر کرت آزمایشی انجام شد. خصوصیات کمی و کیفی مانند وزن خوشه، عملکرد محصول و میزان مواد جامد محلول، خصوصیات بیوشیمیایی برگ انگور مانند میزان اسمولیت های پرولین و بتائین گلایسین و وضعیت آنزیم های شاخص مقاومت به سرما از جمله گایاکول پراکسیداز (GPX)، آسکوربات پراکسیداز (APX) و کاتالاز (CAT) اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که استفاده از مواد ضد یخ نامبرده به طور متوسط میزان مواد جامد محلول، وزن خوشه و عملکرد درخت انگور را بطور متوسط به ترتیب تا 22، 17 و 26 درصد افزایش داد که از این نظر بایوبلوم تاثیر بیشتری داشت. کاهش به طور متوسط 2 درجه دمای هوا طی مراحل ریزش برگ و رکود انگور (آبانماه تا دیماه) سال 92 نسبت به سال قبل از آن منجر به افزایش معنی دار میزان اسمولیت ها و فعالیت آنزیم های شاخص مقاومت به سرما شد. همچنین مواد ضد یخ موجب افزایش معنی دار میزان اسمولیت ها و فعالیت آنزیم های شاخص مقاومت به سرما نسبت به تیمار شاهد شدند. به طوریکه بیشترین میزان این اسمولیتها و میزان فعالیت این آنزیم ها به ترتیب مربوط به تیمارهای سالسیلیک اسید، تیوفر، کراپ آید و بایوبلوم بوده و کمترین آن در تیمار شاهد اندازه گیری شد. این نتایج نشان می دهد که ضد یخ های تجاری مورد بررسی می توانند نه تنها برای افزایش مقاومت گیاه به سرما در تاکستان مورد استفاده قرار بگیرند، بلکه اندازه خوشه و کیفیت انگور را نیز بهبود می دهند.
    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, بتائین گلایسین, پرولین, سرمازدگی, قرمز بیدانه
    Shokrollah Hajivand, Mitra Rahmati
    Introduction
    Nowadays, horticultural products especially in our country are damaged by the climate change events (rising temperatures, water shortage associated by drought and extreme temperature fluctuations). The greatest economic damage to horticultural crops are caused by winter chilling and / or spring frosts, in which has been increased by seventimes during the last 10 years. Indeed, just during 9 months of 2016-2017 year, the chilling/frost damages were reached to 140 million euro of the total damage value of 240 million euro to agriculture (about 60%). According to the Agricultural Insurance Fund, maximum amount of compensation to farmers of the country was paid to apples, walnuts, grapes, almonds, pomegranates, oranges and pistachios orchardists, respectively. Grape (Vitisvinifera), a member of the Vitaceae family, is the most important horticultural crop in Takestan region, ranking top in producing raisins in Iran. Yearly, horticultural practices in order to reduce the severity of chilling damages to crops cost a lot under orchard conditions. Some of these practices are included burying vines under soil, winter ice-watering, flood irrigation, and turning the heaters on. Nowadays, cheap and fast alternative methods such as anti-freezes spraying havebeen considered to reduce the freeze injuries under orchards. These compounds as mechanical barriers either prevent the ice crystals formation on the sensitive plant tissues or activate the freezing tolerance mechanisms in the plants. Salicylic acid (SA), a type of phenolic acid, is one of the most secondary metabolites in the grape. SA not only plays an important role on the determination of the quality, color and taste of fruit, but also influences on the plant responses into environmental stresses such as drought, chilling, salinity and heavy metals. Natural osmolites such as soluble sugars, amino-acids and ammonium compounds are accumulated inside the plants under natural conditions. Commercial anti-freeze/anti-transpiration compounds on the basis of the mentioned natural osmolites are used to increase the freezing tolerance or postponing the bud break of horticultural crops. For example, Bio-bloom, Tiofer®, Cropaid® and Fosnutren® were used as anti-freeze compounds under almond, cherry, pistachio and apple orchards in Iran. The efficiency of this method to reduce the chilling injuries in vineyards is not well known. Therefore, to consider the effects of plant basis anti-freeze compounds on the freezing tolerance of red seedless grape under Takestan climate conditions, the current experimentation was conducted. In this regard, the important freezing tolerance determining osmolites as well as some of the qualitative and quantitative characters of vines in response to these compounds were evaluated.
    Materials And Methods
    In order to study the likely increase in grape spring freezing tolerance using the anti-freeze compounds under the orchard, an experiment was conducted as randomized completeblock design (RCBD) with anti-freeze compounds in Agriculture and Natural Resources Research Center of Qazvin during 2012-2013. Minimum monthly temperature during the autumn and winter months was -12.2 °C. The treatments including the spray of SA, Tiofer®, Cropaid®, Bio-Bloom® and water (control) were used on vines during fourphonological stages: before plant dormancy, during bud swelling, start of clustering and during the final clustering on the three red seedless vines per plot. Quantitative and qualitative characters such as cluster weight, yield and total soluble solids (TSS) were measured. Leaves osmolites contents such as proline (Bates et al.,1973) and glycin-betain (Grieve and Grattan.,1983) as well as the status of the freezing resistance index enzymes activities such as Glutathione peroxidase (GPX) (Updhyaya et al.,), Ascorbateperoxidase (APX) (Nakano and Asada,1981) and Catalase (CAT) (Aebi, 1984) were evaluated. All statistical analyses were made using SAS software. The comparison of mean values for the different treatments was made by ANOVA, followed by the Duncan’s test at the significant level of 0.05.
    Results And Discussion
    The results showed that the anti-freeze compounds resulted in an significant increase in the TSS, cluster weight and yield by 22%, 17% and 26%, respectively and the most effectswas observed in Bio-bloom. Our results regarding the effect of SA on the TSS was in accordance with other researchers (ShokrollahFaam, 2011; Sedighi et al., 2011; Champa et al., 2014;Marzouk and Kasm, 2011). However the effect of other anti-freeze compounds on the quantitative characteristics has not studied yet. Tiofer and Cropaid had no significant effect on the grape cluster weight. Proline content increased significantly using anti-freeze compounds compared to control during 2012-2013. But there was no significant difference between the different anti-freeze compounds for proline content. The most important content of betaine-glysine was observed in SA and Bio-bloom treatments. A decrease in air temperature during 2013 dormancy period resulted in higher amount of osmolytes contents (betaine glycine) and freezing resistance index enzymes activities compared to those of 2012. The most important contents of these enzymes activities were obtained in SA, Tiofer, Cropaid and Bio-Bloom treatments, respectively and the less important content was observed in control.
    Conclusions
    According to these results the commercial anti-freeze compounds could be useful not only for an increase in the grape spring freeze resistance but also for an improvement in the grape cluster weight, total soluble solids and yield. Osmolytes contents such as such as proline and betaine glycine and enzymes GPX, APX, CAT are significantly higher in anti-freeze treated plants compared to control. Since high levels of soluble solids, mentioned osmolytes and enzymes resulted in an increase in cold resistance in plant, the use of antifreeze as an easy and inexpensive way to increase the cold hardiness of grapes is recommended. These results were obtained with this antifreeze in 5 ppm concentration. Therefore more researches on the other varieties using different concentrations of anti-freeze compounds are recommended.
    Keywords: Ascorbate peroxidase, Frost, Glycine-betaine, Proline, Red seedless
  • اسدالله نوروزی، بهمن حسینی*، مراد جعفری، منوچهر فرجامی نژاد
    بذرالبنج مشبک (Hyoscyamus reticulatus L.) سرشار از آلکالوئیدهای تروپانی هیوسیامین و اسکوپولامین می باشد که به طور وسیع در داروسازی مورد استفاده قرار می گیرد. اینتحقیق به منظور بررسی اثر غلظت های مختلف (صفر، 50، 100 و 200 میکرومولار) متیل جاسمونات و مدت زمان تیمار 24 و 48 ساعت بر میزان رشد، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی، میزان آلکالوئیدهای تروپانی و میزان بیان ژن هیوسیامین-6-بتا-هیدروکسیلاز (h6h) در ریشه های موئین بذرالبنج مشبک به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی و با 3 تکرار انجام شد. بررسی میزان رشد در نمونه های شاهد و تیمار شده، نشان داد که میزان وزن تر و خشک ریشه های موئین با شیب ملایمی در نمونه های تهییج شده رو به کاهش می باشد. همچنین نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تیمار با متیل جاسمونات (غلظت 200 و 100 میکرومولار)، تاثیرات معنی داری در سطح احتمال 1% بر فعالیت آنزیم های کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و آسکوبات پراکسیداز داشت. همچنین مدت زمان تیمار (24 و 48 ساعت) متیل جاسمونات به استثناء آنزیم آسکوربات پراکسیداز، تاثیر معنی داری در سطح احتمال 1% بر فعالیت هر دو آنزیم کاتالاز و گایاکول پراکسیداز نشان داد. نتایج آنالیز GC/MS نشان داد که در تیمار با متیل جاسمونات بیشترین میزان تولید هیوسیامین و اسکوپولامین (21.9% و 13.96%) به ترتیب در اثر تیمار با غلظت های 200 و 100 میکرومولار به مدت 48 و 24 ساعت بدست آمد، که 1.6 و 1.25 برابر بیشتر نسبت به تیمار شاهد (به ترتیب 13.67% و 11.13%) بوده است. سطح بیان ژن هیوسیامین-6-بتا-هیدروکسیلاز با روش RT-PCR نیمه کمی بررسی شد. نتایج نشان داد در تیمار متیل جاسمونات بیشترین میزان بیان ژن h6h (6 برابر بیشتر نسبت به شاهد) در غلظت 100 میکرومولار به مدت 24 ساعت بدست آمد. براساس نتایج، چنین استنباط می شود که محرک متیل جاسمونات احتمالا به دلیل تحریک بیان ژن های موثر در مسیر تولید آلکالوئیدهای تروپانی، در افزایش تولید هیوسیامین و اسکوپولامین موثر باشد.
    کلید واژگان: آگروباکتریوم رایزوژنز, اسکوربات پراکسیداز, ریشه مویین, هیوسیامین, 6, بتا, هیدروکسیلاز, آلکالوئیدهای تروپانی
    A. Norozi, B. Hosseini *, M. Jafari, M. Farjaminezhad
    Henabne(Hyoscyamus reticulatus L.) is a rich source of tropane alkaloids including hyoscyamine (Hyos) and scopolamine (SCP), widely used in pharmaceutical field. The aim of the present study was to assess the effect of different concentrations (0, 50, 100 and 200 µM) of methyl jasmonate (MeJA) at two different times of exposure (24 and 48 h) on growth, antioxidant enzymes activity, tropane alkaloids content, and the expression level of hyoscyamine-6-beta-hydroxylase (h6h) gene in H. reticulatus hairy root cultures. The results showed that MeJA at high concentration (200 µM) led to the decline of fresh and dry weight of hairy roots. Catalase (CAT), guaiacol peroxidase (GPX) and ascorbate peroxidase (APX) activities were significantly increased by MeJA, especially at 200 µM in elicited hairy roots. As well, CAT and GPX activities, but not of APX, were also affected by exposure time of MeJA. According to the GC/MS analysis, the highest percentage of SCP (13.96%) and Hyos (21.9%) were respectively obtained when hairy roots were exposed to MeJA at concentrations of 100 and 200 µM for 48 and 24 h, which were, respectively, 1.6- and 1.25-fold higher than those in the control roots. According to the results of semi-quantitative RT-PCR analysis, the highest expression of h6h gene (6-fold higher than in the control) was obtained after 24 h exposure to 100 µM MeJA. These results indicate that MeJA, due to stimulation of the expression of key genes involved in the biosynthetic pathway of tropane alkaloids, could be used as an effective elicitor for increased production of Hyos and SCP.
    Keywords: Agrobacterium rhizogenes, ascorbate peroxidase, hairy root, hyoscyamine-6-beta-hydroxylase, tropane alkaloeids
  • ایمان بنی نعیم، داود صمصام پور
    این مطالعه به منظور بررسی اثر اسانس های گیاهی آویشن و مرزه بر کیفیت و عمر گل جایی گل بریده نرگس، در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل: شاهد (آب مقطر)، اسانس مرزه در دو سطح 50 و 100 پی پی ام و اسانس آویشن در دو سطح 100 و 200 پی پی ام بود. دمای آزمایشگاه 2±20 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی آن 5±70 درصد بود. صفات مورد ارزیابی شامل: وزن تر گل، میزان جذب محلول نگهدارنده، پژمردگی گل، میزان فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز و عمر گل جایی می باشند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SASو مقایسه میانگین ها توسط آزمون LSD در سطح احتمال 5 درصد انجام شد. نمودارها و جدول ها با استفاده از نرم افزار Excel ترسیم گردید. نتایج حاصل نشان داد که تیمار 50 پی پی ام مرزه سبب بهبود جذب محلول و عمر گل جایی گل ها و کاهش فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز شد. در مقابل، تیمار 200 پی پی ام آویشن با صدمه به ساقه گل سبب کاهش کیفیت و عمر گل جایی شد. نتیجه گیری کلی این که تیمار اسانس مرزه در غلظت 50 پی پی ام نسبت به اسانس آویشن عمر گل جایی گل های نرگس را بیشتر افزایش داد و به نظر می رسد برای استفاده های تجاری مناسب تر می باشد.
    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, پژمردگی گل, جذب محلول, وزن تر
    Iman Baninaeim, Davood Samsampoor
    Introduction
    Narcissus is a genus of hardy, spring-blooming, bulbous plants in the family Amaryllidaceae. Numerous studies have demonstrated positive effects of various chemical additives (e.g. biocides, surfactants, ethylene inhibitors, wound healing enzyme inhibitors) on the postharvest, water relations and longevity of cut flowers. Cut flowers can have limited commercial value because of their dehydrating during vase life that decreased water uptake. Petal senescence is part of a developmental continuum in cut flowers and proceeded by tissue differentiation, growth and development of seeds and coordinated by plant hormones. Senescence can be studied at cellular, tissue, organ or organization level as a genetically programmed event. The vase life of cut narcissus flowers is often very short. The development of senescence symptoms is caused by vascular occlusion, which inhibits water supply to the flowers. Petal senescence was marked by the loss of turgor in petal tissue followed by complete wilting. The development of occlusions is thought to be caused by various factors, such as bacteria, air emboli and physiological responses of stems to cutting. However, despite anecdotal evidence of positive effects, improving postharvest water relations of cut flowers by various physical stem-end treatments is little researched.
    Materials And Methods
    The Narcissus flowers harvested from Khafr city of Fars province, in February 2015. The Thyme plants harvested in September 2014 and Savory plants harvested in December 2014 and then submitted to hydrodistillation in a Clevenger-type apparatus for 3 hours. This study was carried out in a completely randomized design with 3 replications. The treatments included control (distilled water), two levels of Savory essential oil (50 and 100 ppm) and two levels of Thyme essential oil (100 and 200 ppm). 2% sucrose were added to control and other of treatments . The cut flowers were also kept at temperature of 20±2 ºC with air humidity (RH) of 70±5%. Different parameters including flower weight, uptake of preservative solution, and wilting of flowers were measured every 2 days (0, 2, 4, 6 and 8) and antioxidant enzyme activity (APX) were measured in days of 0, 4 and 8 during storage period, and at the end of experiment, the vase life were measured. The results analyzed by SAS software and drawing tables and diagrams done by Excel software.
    Results And Discussion
    The results showed that Savory essential oil 50 ppm treatment was effective in improving the flower weight of cut narcissus by increasing uptake of preservative solution and also reducing wilting of flowers and antioxidant enzyme activities. At 200 ppm of thyme essential oil observed reductionin flower weight and uptake of preservative solution, but increasing in wilting of flowers and antioxidant enzyme activities. At 50 ppm of savory essential oil with average days 12.26, the vase life of cut flowers increased significantly as compared to control (10.36) and at 200 ppm of thyme essential oil treatment with average days 8.53, observed decrease invase life of cut flowers compared to control. Impaired water uptake is typically caused by cut stem occlusions due to microbial, physiological and physical plugging of xylem vessels. Essential oils constituents and derivatives have a long history of application as antimicrobial agents in areas of food preservation and medicinal antimicrobial production. physical treatments damage xylem vessels, allow increase of microbes and increase nutrient supply for microbes, which occlude stems. Recently many works carried out about application essential oils as antimicrobial agents under in vitro and in vivo condition and indicated that essential oils could increase postharvest quality of many horticultural crops such as tomato, table grape and kiwifruit (1, 15 and 24). In addition to improving water uptake, other approaches to maintaining a positive postharvest water balance for cut flowers and foliage include minimizing water loss though reduction in leaf area, keeping them in an environment conducive to less water loss (viz. low temperature and high RH) and providing compatible osmotica (e.g. sucrose) in vase and/or pulsing solutions. The loss of membrane integrity has been shown to cause an increase in the permeability and leakage during senescence in various flowers.
    Conclusions
    Results of this study showed that savory essential oil treatments increased quality and vase life of narssisus cut flowers compared to control At higher concentrations of thyme (200 ppm) the flowers remained closed, wilted quickly and senesced before controls.
    Keywords: Ascorbate peroxidase, Catalase, Fresh weight
  • نادر آدمی پور، محمد باقر حیدریان پور، مهدی زارعی
    مشکلات شوری در مناطق خشک و نیمه خشک وجود دارد و می تواند رشد و بازده گیاه را شدیدا محدود سازد. ورمی کمپوست ها دارای تخلخل، تهویه، زهکشی و ظرفیت نگهداری آب زیاد هستند و شامل مواد مغذی می باشند که به سهولت توسط گیاه جذب می شوند. این تحقیق به منظور بررسی تاثیر نسبت های مختلف ورمی کمپوست (صفر، 100، 200 و 300 گرم) در مخلوط با خاک زراعی، روی فعالیت آنزیم های کاتالاز (CAT) و آسکوربات پراکسیداز (APX) و برخی صفات مورفولوژیک گیاه چمانواش بلند، رقم Queen، تحت شرایط تنش شوری (صفر، 3، 6 و 12 دسی زیمنس بر متر) انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان فعالیت آنزیم های CAT (U/g FW 47/50) وAPX (U/g FW 53/715) در شوری با هدایت الکتریکیdS/m 12 و تیمار با 300 گرم ورمی کمپوستبه دست آمد. بیشترین مقادیر سطح برگ (41/10 سانتی متر مربع)، ارتفاع شاخساره (28 سانتی متر) و وزن خشک شاخساره (07/46 گرم) برای گیاهانی به دست آمد که در تیمار 300 گرم ورمی کمپوست کاشته شده بودند. یافته های تحقیق حاضر مشخص کرد که شوری (کلرید سدیم) و استفاده از ورمی کمپوست منجر به راه اندازی یک پاسخ آنتی اکسیدانی در گیاه Festuca arundinacea شد. بنابراین، استفاده از ورمی کمپوست، علاوه بر افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و شاخص های رشدی، می تواند روش مناسبی در جهت کاهش اثرهای غلظت زیاد کلرید سدیم بر رشد این گیاه در خاک های شور باشد.
    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, کاتالاز, پاسخ آنتی اکسیدانی, ویژگی های مورفولوژیک
    N. Adamipour, M. B. Heiderianpour, M. Zarei
    Salt problems are of great concern in arid and semi-arid regions and can severely limit plant growth and yield. Vermicomposts have high porosity, aeration, drainage, and water-holding capacity and contain nutrients in forms readily taken up by plants. This research was conducted to investigate the effect of different rates of vermicompost (0, 100, 200 and 300 g), mixed with farm soil, on catalase (CAT) and ascorbate peroxidase (APX) enzymes and some of the morphological traits of Festuca arundinacea cv Queen, under salinity stress (0, 3, 6 and 12 dS/m) conditions. Results showed that the highest activities of CAT (50.47 Ug/FW) and APX (715.53 Ug/FW) was obtained at NaCl concentrations of 12 dS/m with 300 g vermicompost. The highest values of leaf area (10.41 cm2), shoot length (28 cm) and dry shoot weight (46.07 g) were obtained when plants were grown in soil with 300 g vermicompost. The present findings revealed that salinity (NaCl) and application of vermicompost triggered an antioxidant response in Festuca arundinacea. Therefore, application of vermicompost not only can increase plant growth and anti-oxidant enzymes activity, but also could be an effective solution to reduce the effects of high concentrations of sodium chloride on growth of Festuca arundinacea cv Queen in saline soils.
    Keywords: Ascorbate peroxidase, Catalase, Antioxidant responses, morphological traits
  • هادی حاجی زاده، زهره جبارزاده
    این پژوهش برای ارزیابی واکنش های فیزیولوژیکی داوودی به محلولپاشی سیلیکون در شرایط بدون تنش انجام شد. این پژوهش به صورت دو آزمایش جداگانه (در مرحله 5-4 برگی و 12-8 برگی) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور نوع سیلیکون (در دو نوع: سیلیکات سدیم و سیلیکات کلسیم) و غلظت سیلیکون (در 5 غلظت صفر، 50، 100، 150 و 200 میلی گرم در لیتر) در محیط کشت کوکوپیت- پرلیت (به نسبت حجمی 1:1) با 4 تکرار و 2 مشاهده انجام شد. ویژگی های فیزیولوژیکی نظیر فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، گایاکول پراکسیداز، میزان پرولین، مالون دی آلدئید و پراکسید هیدروژن اندازه گیری شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که محلولپاشی با سیلیکات سدیم و کلسیم، میزان مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز را افزایش داد ولی پرولین و پراکسید هیدوژن کاهش یافتند. در کل، در مرحله 12-8 برگی، غلظت های زیاد سیلیکات سدیم (150 و 200 میلی گرم در لیتر) در افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و کاهش میزان پرولین، مالون دی آلدئید و پراکسید هیدروژن موثرتر بود. در مرحله 5-4 برگی، سیلیکات سدیم با غلظت 100 میلی گرم در لیتر، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی را افزایش داد و سیلیکات کلسیم با غلظت 150 میلی گرم در لیتر، میزان پرولین، مالون دی آلدئید و پراکسید هیدروژن را کاهش داد.
    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, پراکسید هیدروژن, داوودی, سیلیکات سدیم, سیلیکات کلسیم, کاتالاز, گایاکول پراکسیداز
    Hadi Hajipour, Zohreh Jabbarzadeh
    To evaluate the physiological responses of chrysanthemum to silicon spray in non-stress conditions, this study was performed in two separate experiments (at 4 to 5 and 8 to 12-leaf stages) as a factorial randomized completely design with two factors: silicon source (in two levels: sodium silicate and calcium silicate) and the concentration of silicate at five levels (0, 50, 100, 150 and 200 mg L-1) in cocopeat- perlite (1:1 v/v) medium in four replications and two observations. Physiological traits such as catalase (CAT), ascorbate peroxidase (APX), guaiacol peroxidase (GPX) activity, proline, malondialdehyde (MDA) and hydrogen peroxide (H2O2) content were measured. The results showed that the foliar spray of sodium and calcium silicate increased the activity of CAT, APX and GPX enzymes and MDA, but proline and H2O2 were decreased. Generally, in the stage of 8-12 leaves, sodium silicate at high concentrations (150 and 200 mg L-1) was the most effective in increasing antioxidant enzymes activity and reducing proline, MDA and H2O2. At 4-5 leaf stage sodium silicate at 100 mg L-1 increased antioxidant enzymes activity and calcium silicate at 150 mg L-1 reduced proline, MDA and H2O2.
    Keywords: Ascorbate peroxidase, Calcium silicate, Catalase, Guaiacol peroxidase, Hydrogen peroxide, Sodium silicate
  • فاروق سلیمانی، علیرضا پیرزاد
    بعضی از گیاهان زراعی از قابلیت مقاومت در برابر تنش های محیطی برخوردارند، به طوری که با مکانیزم عمل خود مانع از تولید بیشتر اکسیژن های رادیکال آزاد شده و یا با اکسیژن های رادیکال آزاد تولیدی مقابله می کنند. بر این اساس، به منظور بررسی اثر گونه های قارچی با رابطه میکوریزایی بر خصوصیات اکوفیزیولوژیکی گیاه زوفا (Hyssopus officinalis L.)، آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال زراعی 1391 در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل گونه های قارچ میکوریزا (Glomus mousseae، G. intraradicese، G. fasiculatum، G. claroideum، Acaulospora longula و شاهد بدون میکوریزا) و آبیاری در چهار سطح (آبیاری در 80، 70، 60 و 50 درصد ظرفیت زراعی) بودند. نتایج آزمایش نشان داد که اثر آبیاری و میکوریزا بر میزان آنزیم آسکوربات پراکسیداز، و اثر متقابل بین آبیاری و میکوریزا روی درصد کلونیزاسیون، فعالیت کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز معنی دار بود. ترتیب بیشترین میزان آلودگی ریشه زوفا با G. mosseae، G. intraradices، G. fasiculatum، G. claroideum و A. longula در مقایسه با شاهد بود که با افزایش شدت تنش درصد کلونیزاسیون با همین ترتیب افزایش بیشتری داشت. بالاترین فعالیت سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در برگ گیاهان تلقیح شده با G. mosseae،G. fasiculatum،G. fasiculatum و G. claroideum به ترتیب در ظرفیت های زراعی 50، 60، 50 و 50 بدست آمد. بیشترین میزان آسکوربات پراکسیداز هم متعلق به آبیاری در 50 درصد ظرفیت زراعی بود. به طور کلی نتایج این بررسی حکایت از آن داشت که گونه های میکوریزا با خنثی کردن اثرات رادیکال های آزاد، افزایش پایداری غشاء سلولی و میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت در تعدیل تنش کمبود آب موثر بودند.
    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, زوفا (Hyssopus officinalis L, ), سوپراکسید دیسموتاز, ظرفیت زراعی, کاتالاز
    F. Soleymani, A.R. Pirzad
    Some crops have the ability to withstand environmental stresses as they prevent further production of oxygen free radicals or cope with the produced free radicals. Accordingly, in order to investigate the effect of mycorrhizal fungi species on eco-physiological characteristics of Hyssopus officinalis L., a factorial experiment based on randomized complete block design was conducted with three replications at the research farm of west Azarbaijan Agricultural and Natural Resources Research Center in 2012. Treatments were species of mycorrhizal fungi (Glomus mousseae, G. intraradicese, G. fasiculatum, G. claroideum, Acaulospora longula and control without mycorrhiza) and four levels of irrigation (irrigation at 80, 70, 60 and 50% field capacity). Results showed the significant effects of irrigation and mycorrhiza on the ascorbate peroxidase, and significant interaction between irrigation and fungi species on the percentage of mycorrhizal colonization, catalase activity and superoxide dismutase. The order of highest colonization of Hyssop root was G. mosseae, G. intraradices, G. fasiculatum, G. claroideum and A. longula compared to control treatment in all irrigation levels. The highest activity of superoxide dismutase and catalase in plants inoculated with G. mosseae, G. fasiculatum, G. fasiculatum and G. claroideum belonged to irrigation at 50, 60, 50 and 50% of field capacity, respectively. However, the highest ascorbate peroxidase belonged to irrigation at 50% field capacity. In conclusion, the results showed that mycorrhizal species affected the amendment of water deficit stress due to the increased antioxidant enzyme activity in order to neutralize the effects of free radicals and cell membrane stability.
    Keywords: ascorbate peroxidase, Hyssopus officinalis L, superoxide dismutase, field capacity, catalase
  • داود رحمانی ایرانشاهی، مژگان سپهری، امیرحسین خوشگفتارمنش، حمیدرضا عشقی زاده، وحیدالله جهاندیده مهجن آبادی
    اطلاعات در زمینه اثر قارچ اندوفایت Piriformospora indica بر پاسخ گیاه گندم به شرایط تنش بسیار اندک و گاهی متناقض است. این آزمایش گلخانه ای با هدف بررسی اثر تلقیح قارچ شبه میکوریزی P. indica بر سازوکارهای دفاعی آنزیمی و غیرآنزیمی گندم(Triticum aestivum L.) رقم نیک نژاد در دو سطح کفایت و کمبود فسفر، در قالب طرح پایه کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل در سه تکرار و در شرایط هیدروپونیک انجام گردید. پس از گذشت 60 روز از اعمال تیمارها، گیاهان برداشت شدند و وزن خشک شاخساره و غلظت عناصر فسفر، آهن و روی و میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، گویاکول پراکسیداز، غلظت کلروفیل a و b و کاروتنوئیدها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که کمبود فسفر باعث کاهش وزن خشک شاخساره، غلظت فسفر و آهن و افزایش غلظت روی شاخساره شد. تلقیح ریشه گندم با قارچ P. indica در شرایط کمبود فسفر، وزن خشک شاخساره و غلظت فسفر بخش هوایی گیاه را به شکل معنی داری افزایش داد. همچنین، غلظت کلروفیل a و b و نیز غلظت کاروتنوئیدها در شرایط کمبود فسفر به طور معنی داری بیشتر از شرایط کفایت این عنصر بود. تلقیح قارچ P. indica به ریشه گندم موجب کاهش غلظت کلروفیلa و b و کاروتنوئیدها در گیاه شد. تلقیح قارچ P. indica در شرایط کمبود فسفر موجب کاهش معنی دار فعالیت آنزیم گویاکول پراکسیداز و در شرایط کفایت فسفر باعث افزایش معنی دار فعالیت کاتالاز و گویاکول پراکسیداز شد. به طور کلی، تلقیح قارچ P. indica می تواند به عنوان یکی از روش های زیستی موثر جهت تعدیل اثرهای مضر کمبود فسفر در گیاه گندم و افزایش تحمل آن به این تنش پیشنهاد گردد.
    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, رنگدانه های فتوسنتزی, کاتالاز, گویاکول پراکسیداز
    D. Rahmani Iranshahi, M. Sepehri, A.H. Khoshgoftarmanesh, H.R. Eshghizadeh, V. Jahandideh Mahjen Abadi
    Information about the effect of endophytic fungus Piriformospora indica on wheat response to stress conditions is very limited and sometime contradictory. This greenhouse research was conducted in a hydroponic culture to investigate the inoculation effects of mycorrizhal-like fungus, P. indica, on enzymatic and non–enzymatic defense mechanisms of wheat (Triticum aestivum L., cv. Niknejad) at two levels of phosphorus (P) supply (deficient and sufficient). The experiment was factorial, based on a completely randomized design with three replications. Sixty days after applying the treatments, plants were harvested and shoot dry weight and concentration of P, iron, zinc and activity of antioxidant enzymes like catalase (CAT), ascorbate peroxidase (APX), guaiacol peroxidase (GPX) and chlorophyll a, b and carotenoids contents were measured. Results showed that P-deficiency reduced shoot dry weight and concentration of P and iron and increased concentration of zinc in the shoots. Inoculation of wheat roots with P. indica in P-deficiency condition resulted in significant increasing of shoot dry weight and P concentration. Also, chlorophyll a, b contents and concentration of carotenoids in P-deficiency condition was significantly higher than P-sufficiency condition. Inoculation of P. indica to wheat roots decreased chorophyll a, b contents and concentration of carotenoids. Inoculation of P. indica in P-deficiency condition significantly decreased the activity of GPX and significantly increased the activity of CAT and GPX in P-sufficiency condition. In general, inoculation of fungus P. indica to wheat plant could be recommended as an effective method to alleviate deleterious effects of P-deficiency and increase its tolerance to this stress.
    Keywords: Ascorbate peroxidase, Photosynthesis pigments, Catalase, Guaiacol peroxidase
  • طیبه حیدری، زهرا اسرار، فاطمه نصیبی *

    یکی از روش های افزایش ترکیب های ثانویه در گیاهان استفاده از محرک های غیرزیستی است. در این بررسی اثر فلز سنگین نیکل به عنوان یک محرک غیرزیستی بر برخی پارامترهای فیزیولوژیکی گیاه بنگ دانه (Hyoscyamus niger L.) مورد مطالعه قرار گرفت تا امکان استفاده از غلظت های غیرتنشی آن در مطالعات بعدی برای افزایش ترکیب های ثانویه مورد آزمایش قرار گیرد. این پژوهش در آزمایشگاه تحقیقاتی گروه زیست شناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان در قالب یک طرح کاملا تصادفی با سه تیمار و 3 تکرار انجام شد. در این بررسی بذرهای گیاه بنگ دانه در ژرمیناتور و با اعمال تیمار ژیبرلین جوانه زدند و بعد به گلدان های حاوی پیت ماس و شن منتقل شدند. پس از 40 روز رشد، گیاهان تحت تاثیر غلظت های 50 و 100 میکرومولار نیکل در شرایط آبکشت قرار گرفتند (مقادیر نیکل به محلول غذایی اضافه گردید). در این بررسی رنگیزه های فتوسنتزی تحت تاثیر نیکل کاهش معنی داری را نشان دادند. اما مقدار پراکسید هیدروژن، پراکسیداسیون لیپید و فعالیت آنزیم های کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز افزایش یافت. بررسی های انجام شده بر روی ماکرومولکول های اصلی گیاه مانند پروتئین ها، لیپیدهای غشایی و کلروفیل نشان داد که اثر غلظت های 50 و 100 میکرومولار نیکل در ایجاد تنش بر این مولکول ها تقریبا مشابه است، اما فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز و سنتز ترکیب های پلی فنلی از پاسخ های بعدی گیاه هستند که در غلظت 100 میکرومولار نیکل مشاهده می شوند. بنابراین به نظر می رسد که غلظت های بالاتر نیکل (100 میکرومولار) برای افزایش ترکیب های ثانویه در این گیاه موثرتر بوده است.

    کلید واژگان: آسکوربات پراکسیداز, ترکیب های فنلی, تنش اکسیداتیو, رنگیزه های فتوسنتزی, فنیل آلانین آمونیالیاز
    T. Heidari, Z. Asrar, F. Nasibi

    One of the methods employed to enhance plant secondary metabolite production is the use of abiotic elicitors in plants. In this research، the effect of heavy metal nickel as abiotic elicitors was studied on some physiological parameters in Hyoscyamus niger L. to investigate the use of unstressful concentration of this metal in order to increase secondary metabolite synthesis in later researches. This research was carried out in the Department of Biology of Shahid Bahonar University of Kerman in a complete randomized design with three treatments and three replicates. The seeds of Hyoscyamus germinated in germinator under gibberellin treatment and then were transfered to the pots of sand and peat. After 40 days of growth، the plants were treated with 50 and 100 µM nickel in hydroponics condition (nickel amounts were added to nutrient solution). According to the obtained results، photosynthetic pigments reduced under Ni treatment while hydrogen peroxide، lipid peroxidation and antioxidant enzymes activity increased. Investigation of Ni stress on main macromolecules such as protein، membrane lipids and chlorophyll showed that the effects of 50 and 100 µM Ni was same، while the PAL activity and polyphenols synthesis were the second responses of plants to stress obserevd in 100 µM concentrations. Therefore، it seems that the higher concentration of Ni (100 µM) was more effective for the increment of secondary metabolite in this plant.

    Keywords: Ascorbate peroxidase, phenolic compound, oxidative stress, photosynthetic pigments, phenylalanine ammonia lyase
  • حمیدرضا عشقی زاده، محمد کافی، احمد نظامی، امیرحسین خوشگفتارمنش
    مطالعه تغییرات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی در شرایط تنش، راهکار مناسبی جهت بررسی جنبه های وراثتی تحمل به تنش فراهم می آورد. در این مطالعه، تغییرات وضعیت آب، تنظیم کننده های اسمزی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان بافت برگ گیاه ارزن پادزهری (Panicum antidotale Retz)تحت تنش شوری در شرایط گلخانه طی پنج هفته متوالی ارزیابی شد. اعمال تیمارهای شوری آب آبیاری (صفر (شاهد)، 70، 140، 210 و 280 میلی مولار NaCl) در مرحله چهار برگی گیاهچه ها آغاز شد. نتایج نشان داد که اختلاف بین بیشترین محتوای نسبی آب برگ در تیمار غیر شور در مقایسه با کمترین مقدار در تیمار 280 میلی مولار شوری به ترتیب 67/8، 31، 25، 28 و 27 درصد در هفته های اول تا پنجم بود. پتانسیل اسمزی آب برگ در تیمارهای مختلف شوری با گذشت زمان روندی کاهشی نشان داد و از 717/0- مگاپاسکال در هفته اول به 26/1- مگاپاسکال در هفته پنجم پس از اعمال تنش رسید. مقدار کل کربوهیدرات های محلول برگ نیز با شوری کاهش یافت. در 28 روز پس از اعمال تنش، فعالیت اسکوربات پراکسیداز در تیمار غیر شور 40% بیشتر از تیمار 280 میلی مولار بود؛ هر چند بیشترین فعالیت آنزیم اسکوربات پراکسیداز به تیمار 70 میلی مولار شوری تعلق داشت. محتوای نسبی آب برگ (**62/0=r) و پایداری غشا (**52/0=r) بیشترین همبستگی مثبت را با تولید ماده خشک گیاه ارزن پادزهری داشتند. هم چنین، افزایش فعالیت مهار رادیکال DPPH (**61/0-=r) و فنول کل (**69/0-=r) در تولید ماده خشک و تحمل شرایط شور نقش موثری داشتند. روش رگرسیون گام به گام نشان داد که غلظت کل فنول (722/0- = β) و مقدار پرولین بخش هوایی (265/0- = β) از مولفه های اصلی تحمل به شوری در گیاه ارزن پادزهری محسوب می شوند.
    کلید واژگان: پتانسیل اسمزی برگ, آسکوربات پراکسیداز, پایداری غشای سلول, فعالیت مهار رادیکال DPPH
    H. R. Eshghizadeh, M. Kafi, A. Nezami, A. H. Khoshgoftarmanesh
    Evaluation of certain biochemical and physiological changes under stress can provide an appropriate approach for the study of hereditary factors influencing salt stress tolerance. In this greenhouse study، the changes in water status، osmotic regulators and activity of antioxidant enzymes in leaf tissue of panic blue grass (Panicum antidotale Retz) exposed to salinity were evaluated over five consecutive weeks. Five levels of salinity (0، 70، 140، 210 and 280 mM NaCl) were applied at the 4-leaf stage. Results showed that the highest leaf relative water content (RWC) in non-saline (control) treatment، as compared with the lowest RWC in 280 mM salinity treatment، was 8. 67، 31، 25، 28 and 27% in the 1st to the 5th wee، respectively. Average leaf osmotic potential showed a decreasing trend in different salinity treatments over time and was reduced from -0. 717 MP in the first week to -1. 26 MP in the 5th week after exposure to salinity. Total soluble carbohydrates content of the leaves was reduced with increasing the salinity level. After 28 days of exposure to salinity، the activity of ascorbate peroxidase enzyme in non-saline treatment was 40% more than the 280 mM treatment; although the highest activity of ascorbate peroxidase enzyme was observed in the 70 mM treatment. Leaf RWC (r=0. 62**) and membrane stability index (r=0. 52**) had the most positive correlation with dry matter production of blue panic grass. In addition، increasing the DPPH radical scavenging activity (r=-0. 61**) and total phenol concentration (r=-0. 69**) had effective role in survival of this salt-tolerant plant. The data analysis، using stepwise regression، indicated that total phenol concentration (β= -0. 722) and leaf proline concentration (β= -0. 265) were the main components of salinity tolerance of blue panic grass.
    Keywords: Leaf osmotic potential, Ascorbate peroxidase, Cell membrane stability, DPPH radical scavenging activity
  • مه لقا قربانلی*، اعظم علی بابایی، مریم پیوندی
    گل راعی از گیاهان دارویی ارزشمند است، این گیاه در ایران دارای 17 گونه می باشد، اما تنها گونه با ارزش آن Perforatum است. این گیاه در معالجه افسردگی نقش اساسی دارد. در این تحقیق گیاه گل راعی (Hypericum perforatum L.) با غلظت های مختلف مولیبدن شامل (شاهد، 1/0، 4/0، 8/0، 6/1 Μμ) در محلول مغذی هوگلند pH 8/6 تیمار شدند و بعد از نمونه ها برای سنجش پارامترهای بیوشیمیایی استفاده شد. مولیبدن به طور معنی داری سبب افزایش مقدار پرولین گل راعی می شود. فعالیت های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز اندام هوایی در تمام تیمارهای مولیبدن افزایش یافته، ولی در ریشه فعالیت این آنزیم ها در غلظت های بالاتر کاهش یافته است. فعالیت پراکسیداز اندام هوایی با تیمار غلظت های مختلف مولیبدن بجز در غلظت 8/0 میکرومولار مولیبدن افزایش می یابد و در ریشه نیز افزایش فعالیت پراکسیداز دیده شده است، اما در غلظت های بالاتر کاهش یافته است. افزایش مقدار مالون دآلدئید در غلظت های بالای مولیبدن دیده می شود. به طوری که مقدار مولیبدن به نسبت افزایش غلظت مولیبدن تیمار شده بیشتر شده است. بنابراین تنش مولیبدن مقدار پرولین و آنزیم های پراکسیداز، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز را افزایش می دهد و در غلظت های زیاد مولیبدن علائم سمیت به صورت پراکسیداسیون لیپید ظاهر می شود. آنالیز داده ها از طریق نرم افزار رایانه ای spss و مقایسه میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن انجام شد. در هر بررسی از 3 تکرار استفاده شد.
    کلید واژگان: گل راعی (Hypericum perforatum L, ), مولیبدن, پرولین, مالون دآلدئید, پراکسیداز, کاتالاز, آسکوربات پراکسیداز
    M. Ghorbanli *, A. Alibabaee, M. Payvandi
    Hypericum perforatum L. is a valuable medicinal species. The plant geneus includes 17 species in Iran, but H. perforatum is the only valuable species.The species plays an essential role in the treatment of depression. In this study, Hypericum perforatum was treated with different concentrations of molybdenum including (control, 0.1, 0.4, 0.8, 1.6 µΜ) in Hoagland solution at 6.8 pH and then samples were used to measure biochemical parameters. Molybdenum significantly increased proline content. The shoot catalase and ascorbate peroxidase activities increased in all treatments of molybdenum, but in root, it was reduced in higher concentrations. Shoot peroxidase activities increased by treatments of molybdenum, except at a concentration of 0.8µΜ. The increase in peroxidase activity was also observed in roots but it was reduced at higher concentrations. The malondealdehyde and molybdenum content increased in higher concentrations of molybdenum. Molybdenum content increased by increasing treated molybdenum. Therefore, molybdenum stress increased the proline content and peroxidase, catalase and ascorbate peroxidase activities, and toxicity symptoms were observed in high concentrations of molybdenum as lipid peroxidation. Data were analyzed by SPSS and mean comparisons was performed by Duncan's multiple range test. In each experiment, 3 replications were used.
    Keywords: Hypericum perforatum L., molybdenum, proline, malondealdehyde, peroxidase, catalase, ascorbate peroxidase
  • مه لقا قربانلی، فریده احمدی، اعظم منفرد، غلامحسین بخشی خانیکی
    آسکوربات به عنوان یک آنتی اکسیدان قوی اثرهای زیستی قابل توجهی بر روی رشد و نمو گیاهان دارد، ازجمله باعث افزایش تحمل گیاهان به تنش های محیطی می شود. در پژوهش حاضر اثر تنش شوری و برهم کنش آن با آسکوربات روی مقدار پرولین، آنزیم های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز و مالون دی آلدئید در گیاه زیره سبز (Cuminum cyminum L.)، مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان مورد مطالعه در گلدان های حاوی شن، رس و خاک برگ (به نسبت 1: 1: 1) کاشته شده و گیاهان سه هفته بعد از جوانه زنی تحت غلظت های مختلف کلرید سدیم (0، 25، 50، 75، 100، 125 میلی مولار) و آسکوربات (9 میلی مولار) قرار گرفتند. در گیاهان تحت تیمار شوری با افزایش غلظت های NaCl میزان پرولین، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و مالون دی آلدئید افزایش یافت و گیاهانی که همزمان تحت تاثیر کلرید سدیم و آسکوربات قرار گرفتند در میزان غلظت های یکسان NaCl میزان پرولین، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز افزایش بیشتری نشان دادند. مقدار افزایش مالون دی آلدئید کاهش معنی داری داشت که نشان دهنده اثر آسکوربات بر کاهش خسارت اکسیداتیو است.
    کلید واژگان: کلرید سدیم, آسکوربات, زیره سبز (Cuminum cyminum L, ), پرولین, کاتالاز, آسکوربات پراکسیداز, مالون دی آلدئید
    M. Ghorbanli, F. Ahmadi, A. Monfared, Gh. Bakhshi Khaniki
    Ascorbate as a strong antioxidant has a considerable bio effect on growth of plants, such as increase in their tolerance against environment stresses. In this investigation, the effect of salt stress and its interaction with ascorbate on amount of proline, catalase and ascorbate peroxidase enzymes and MDA in a medicinal plant of Cuminum cyminum L. was randomly studied in the green house conditions with three replications. Plants were treated by different concentrations of NaCl (0, 25, 50, 75, 100, 125 mmolar) and ascorbate (9 mmolar). In the plants treated with salt, the amount of proline, antioxidant enzymes activity and MDA were increased with increasing NaCl concentrations. The plants treated with NaCl and ascorbate at the same time in a same NaCl concentration, the amount of proline, catalase activity, ascorbate peroxidase and MDA were increased. The results indicated that the ascorbate was one of the antioxidants that caused an increase in resistance of Cuminum cyminum L. to salt stress.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال