جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "narcissus" در نشریات گروه "باغبانی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «narcissus» در نشریات گروه «کشاورزی»-
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی پتانسیل کودهای زیستی و زغال زیستی (بیوچار) بر گلدهی و ویژگی های مورفوفیزیولوژیک گل نرگس بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار انجام شد. بیوچار در سه سطح (صفر، 2 و 4 درصد وزنی) با خاک مخلوط شد و چهار سطح کود زیستی (صفر، 20 و 40 گرم قارچ مایکوریزا در کیلوگرم خاک و کاربرد محلول 5 درهزار کودزیستی نیتروزیست) به صورت تماس مستقیم قارچ مایکوریزا با سطح زیرین سوخ ها و غوطه وری سوخ ها در محلول کودزیستی نیتروزیست، به مدت 5 دقیقه استفاده شد. نتیجه ها نشان داد که بیشترین وزن تر گل، تعداد گل، قطر گل، قطر ساقه گلدهنده، ارتفاع، وزن تر برگ، کلروفیل a،b و کل برگ و جذب پتاسیم در تیمار ترکیبی 2 درصد بیوچار همراه با 40 گرم در کیلوگرم قارچ مایکوریزا حاصل شد. به طور کلی، در بیشتر ویژگی های مورد مطالعه، استفاده از کودزیستی و بیوچار به تنهایی منجر به بهبود ویژگی های رشد و گلدهی گیاه نسبت به شاهد شد، اما بهترین نتیجه ها در تیمار ترکیبی 2 درصد بیوچار و 40 گرم در کیلوگرم قارچ مایکوریزا به دست آمد، در حالی که با افزایش سطوح بیوچار و کودزیستی در تیمارهای ترکیبی 4 درصد بیوچار و همه سطوح کودهای زیستی نتیجه های مطلوبی به دست نیامد.
کلید واژگان: سوخ, ویژگی های رشدی, قارچ مایکوریزا, کود زیستی, نرگسThe aim of this study was to evaluate the potential effects of biological fertilizer (BF) and biochar (BC) application on flowering and morphophysiological charachteristics of Narcissus. A factorial experiment based on a completely randomized design was conducted in12 treatments with three replications. The BC was applied by mixing dry soil at three levels (0, 2 and 4%w/w), whereas the BF was used at four levels (0, 20and 40 g Kg-1 mycorrhizal fungi(MF) and Nitrozist biofertilizer). The MF was used in direct contact with the underside of bulbs and bulbs were dipped in Nitrozist biofertilizer solution for 5 minutes. According to the results the highest fresh weight of flower, number of flowers, flower diameter, flowering stem diameter, height, leaf fresh weight, chlorophyll a, b and total leaf and potassium uptake were obtained in the combined treatment of 2%biochar by 40 g Kg-1 MF. Generally, in the most of studied traits, alone use of BF and BC improved the growth and flowering characteristics of plant compared to the control. However, the best results were obtained in the combined treatment of 2%BC and 40 g Kg-1 of MF, while by increasing the levels of BC and BF in combination with 4%BC and BF the desiered results were not obtained.
Keywords: Bulb, Growth characteristics, Mycorrhizal fungi, Biologic fertilizer, Narcissus -
نرگس گیاهی سوخ دار از خانواده Amaryllidaceae است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر کودهای زیستی و بیوچار بر ویژگی های مورفولوژیک و فیزیولوژیک گل نرگس شهلا (’Narcissus tazetta L. cv. ‘Shahla) بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار طی سال های 99-1398 در گلخانه دانشگاه اردکان انجام شد. بیوچار در سه سطح (0، 2 و 4 درصد وزنی) با خاک مخلوط شد و چهار تیمار کودهای زیستی (عدم کاربرد کود زیستی (شاهد)، 20 و 40 گرم قارچ مایکوریزا در کیلوگرم خاک و همچنین غوطه وری سوخ ها در محلول 5 درهزار کود زیستی نیتروزیست حاوی باکتری های تثبیت کننده نیتروژن) استفاده شد. نتایج نشان داد که بیش ترین قطر بزرگ ترین گل (36/73 میلی متر)، قطر کاسبرگ (10/53 میلی متر)، بلندترین طول ساقه گل دهنده (26/00 میلی متر)، بیش ترین تعداد برگ (8/66 عدد)، عرض برگ (20/40 سانتی متر)، بیش ترین وزن خشک ریشه (3/18 گرم در گلدان)، افزایش قطر سوخ (1/66 میلی متر)، کارتنویید (2/22 میلی گرم در گرم)، شاخص کلروفیل (98/05 اسپد)، کلسیم (3/83 درصد) و فسفر برگ (0/96 درصد) در تیمار ترکیبی 2 درصد بیوچار و 40 گرم قارچ مایکوریزا در گلدان حاصل شد. در تمام صفات مورد بررسی، استفاده از کودهای زیستی و بیوچار به تنهایی منجر به بهبود ویژگی های رشد و گلدهی گیاه نسبت به شاهد شد اما بهترین نتایج در تیمار ترکیبی 2 درصد بیوچار و 40 گرم در کیلوگرم قارچ مایکوریزا به دست آمد، در حالی که با افزایش سطوح بیوچار و کودهای زیستی در تیمارهای ترکیبی 4 درصد بیوچار و کودهای زیستی نتایج مطلوبی حاصل نشد.
کلید واژگان: ویژگی های رشدی, عناصر غذایی, قارچ مایکوریزا, گلدهی, نرگسNarcissus is a bulbous plant in the Amaryllidaceae family. The aim of the present study was to investigate the effect of biological fertilizers and biochar on morphological and physiological properties of Narcissus cv. ‘Shahla’ (Narcissus tazetta L. cv. ‘Shahla’). The experiment was carried out in a factorial arrangement with a completely randomized design in a greenhouse at Ardakan University, in 2019-2020. The biochar was applied by mixing dry soil at three levels (0, 2 and 4 %w/w), whereas the biofertilizer was used at four levels: without amendment (control), 20 and 40 g kg-1 mycorrhizal fungi (MF) and Nitrozist biofertilizer (that bulbs were dipped in Nitrozist biofertilizer solution for 5 minutes). Results showed that a higher value for diameter of the largest flower (36.73 mm), diameter of sepal (10.53 mm), flowering stem (26 mm), number of leaves (8.66), width of leaf (20.44 cm), dry weight of root (3.18 g/pot), bulb diameter (1.66 mm), caretenoeid (2.22 mg g-1), chlorophyll (98.05 SPAD), calcium (3.83%) and phosphorus (0.96%) concentrations were obtained in combination of 2% biochar and 40 g per pot mycorrhizal fungi. For most studied traits, the use of biofertilizer and biochar alone improved the growth and flowering characteristics of plant compared to the control. However, the best results were obtained in the combined treatment of 2% biochar and 40 g kg-1 of mycorrhizal fungi, while by increasing levels of biochar and biofertilizer in the combined treatments the desired results were not obtained.
Keywords: Growth characteristics, Nutritional elements, Mycorrhizal fungi, Flowering, Narcissus -
آزولا در سطح تالاب ها و آبگیرهای شمال کشور از رشد خوبی برخوردار بوده و می تواند به عنوان منبع تهیه کمپوست و یک کود آلی در دسترس مورد استفاده قرار گیرد. به منظور بررسی امکان استفاده از کمپوست آزولا در تلفیق با اسید هیومیک در پرورش گل نرگس، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. فاکتور اول کمپوست آزولا (با نسبت های 0، 25، 50، 75 و 100 درصد حجمی جایگزین با پیت ماس در تیمار شاهد) و فاکتور دوم اسید هیومیک (0، 250، 500 میلی گرم در لیتر) بود. پیت + پرلیت (با نسبت حجمی 2 به 1) به عنوان بستر شاهد استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده اثر برهمکنش کمپوست و اسید هیومیک بر بیشتر صفات مورد بررسی معنی دار بود. به طوری که بیش ترین ارتفاع ساقه گل دهنده با 24/03 درصد افزایش نسبت به شاهد در تیمار کمپوست % 25 + 500 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک ثبت شد. بیش ترین محتوای آنتوسیانین گلبرگ در کمپوست % 100 + 250 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک به دست آمد. میزان عنصر نیتروژن و کلسیم برگ در تیمار کمپوست % 25 + 500 اسید هیومیک بیشترین بود. در تیمار کمپوست % 75 + 500 اسید هیومیک، غلظت عنصر فسفر و پتاسیم در مقایسه با شاهد افزایش نشان داد. نتیجه پژوهش حاضر نشان داد استفاده از بستر کشت حاوی کمپوست آزولا به همراه اسید هیومیک در بهبود صفات کمی و کیفی گل نرگس موثر واقع می شود.
کلید واژگان: آنتوسیانین, بستر کشت, تغذیه, سوخ, گلدهیAzolla grows well in wetlands and reservoirs in northern Iran. This plant can be used as a source of compost and as an organic fertilizer. In this study, azolla compost (AZC) and humic acid (HA) were used in the production of daffodil. The experiment was carried out with factorial arrangement based on the completely randomized design. The first factor was AZC (25%, 50%, 75% and 100 %v/v) and the second factor was humic acid (0, 250 and 500 mg L-1). Results showed that the longest flowering stem with 24.03% increase compared to control, was recorded at 25% AZC + 500 mg L-1 HA. Treatments 100% AZC + 250 and 500 mg L-1 HA, produced the highest flowering stem diameter. Maximum anthocyanin content obtained in compost 100% + 250 mg L-1 humic acid. In compost 25% + 500 mg L-1 humic acid, the amount of nitrogen and calcium was at the maximum. In compost 75% + 500 mg L-1 humic acid, the concentration of phosphorus and potassium increased compared to the control. The results of the present study showed that the use of azolla compost and humic acid is effective in improving the quantitative and qualitative traits of daffodil.
Keywords: Anthocyanin, Flowering, Growing media, Narcissus, Organic fertilizer, Ornamental plant -
International Journal of Horticultural Science and Technology, Volume:6 Issue: 2, Summer - Autumn 2019, PP 151 -157
Narcissus spp. are of great importance to pharmaceutical industries because of biosynthesis of Amaryllidaceae alkaloids. N. tazetta with several varieties is a widespread species, native to the Mediterranean region with considerable distribution in Iran. In the present study, calli, roots and bulblets were regenerated from N. tazetta var. Meskin. In order to report alkaloid profile and quantify galanthamine and lycorine, methanolic extract of different in vitro tissues were subjected to alkaloid purification by SPE (solid phase extraction) method, followed by GC-MS analysis. In general, galanthamine and lycorine were detected in all in vitro tissues, while demethylmaritidine was only identified in bulblets. Bulblet was identified as the best source of main Amaryllidaceae alkaloids regarding the highest quantities of galanthamine and lycorine with 15 and 731 µg/g dry weight (DW) respectively.
Keywords: Amaryllidaceae alkaloids, Galanthamine, Lycorine, Narcissus, Tissue culture -
ترکیبات شیمیایی اسانس گل نرگس L. Narcissus tazetta در دو شرایط مزرعه ای و رویشگاه طبیعی درخراسان جنوبی بررسی گردید. اسانس نرگس از روش استخراج حلال با استفاده از نرمال هگزان تهیه گردید. پس از خالص سازی به دستگاه کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی (GC/MS) تزریق گردید، مقدار و نوع ترکیبات اسانس مشخص گردید. 12 ترکیب که 82/82 درصد کل اسانس نمونه مزرعه ای و 13 ترکیب که 63/86 درصد کل اسانس نمونه رویشگاه طبیعی را تشکیل می دادند، شناسایی گردید. دودکان (25/30 درصد) در نمونه مزرعه ای و (29/28 درصد) در نمونه رویشگاه طبیعی و تترادکان (80/25 درصد) در نمونه مزرعه ای و (05/35 درصد) در نمونه رویشگاه طبیعی، ترکیبات اصلی را تشکیل دادند. نوع و مقدار ترکیبات اسانس به ویژه ترکیبات با مقادیر ناچیز، در دو شرایط، تفاوت هایی را نشان دادند.
کلید واژگان: اسانس, تترادکان, دودکان, نرگس, GC, MSChemical components of Narcissus (Narcissus tazetta L.) essential oil investigated under farming and natural habitat conditions in South Khorasan province. The essential oil was obtained using solvent extraction method. After purification, the oil was analyzed by capillary GC and GC/MS. 12 compnents making 82/82% of total oil in farm sample and 13 components making 63/86% of total oil in natural habitat sample were identified. The main constituents were dodecane (%25/30) in farm sample and (28/29%) in natural habitat, Tetradecane (25/80%) in farming sample, (35/05%) in natural habitat sample. The type and amount of components, specially those with little amount showed differences in two conditions.
Keywords: Dodecane, Essential oil, GC, MS, Narcissus, Tetradecane
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.