جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "pollen" در نشریات گروه "باغبانی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «pollen» در نشریات گروه «کشاورزی»-
بارکدگذاری DNA و مطالعه بیوسیستماتیک گیاه دارویی پنج انگشت (Vitex agnus-castus L.) در استان گلستانسابقه و هدف
گیاه پنج انگشت (Vitex agnus-castus) یک گیاه دارویی محبوب متعلق به تیره Lamiaceae، بومی مدیترانه و پراکنده در اروپا، آسیا و شمال آفریقاست. این گیاه جزو پرفروش ترین گیاهان دارویی در جهان است؛ با وجود تحقیقات زیاد، همواره بررسی این گونه باارزش حائز اهمیت است. چندین گونه که در حال حاضر در سرده Vitex شناخته شده اند، مورفولوژی قابل تشخیصی از خود نشان نمی دهند که منجر به سردرگمی در شناسایی آنها می شود. از آنجا که کاربرد داروییV. agnus-castus با سایر گونه ها متفاوت است، بنابراین، شناسایی مناسب این گونه برای عملکرد دارویی موثر ضروریست. در این مطالعه از رویکردهای کلی در شناسایی این گیاه دارویی ازجمله تکنیک های مورفولوژیکی و میکرومورفولوژی و مولکولی استفاده شد.
مواد و روش هادر این مطالعه، 17 جمعیت از گونه مورد نظر در شهرستان مراوه تپه واقع در ناحیه شرقی استان گلستان بررسی شد. نمونه های گرده به طور مستقیم از رویشگاه طبیعی منطقه مورد نظر جمع آوری گردید. پس از استفاده از روش استولیز، از 30-40 دانه گرده از نماهای قطبی و استوایی با میکروسکوپ نوری با بزرگنمایی 40 و 100 و با کمک دوربین دیجیتال عکس برداری انجام شد. برای مطالعه ریخت شناسی دانه، میوه های کاملا رسیده از هریک از جمعیت های مورد مطالعه در فصل میوه دهی جمع آوری شد. از هر جمعیت 20 دانه برای عکس برداری با لوپ و میکروسکوپ الکترونی نگه داری شد. میکروگراف های الکترونی از دانه ها و گرده های مناسب در مرکز متالورژی رازی تهران توسط میکروسکوپ الکترونی SEM تهیه شد. استخراج DNA از سلول های برگ نمونه های هرباریومی با استفاده از کیت گیاهی انجام گردید. از توالی ناحیه nrDNA ITS ژنوم هسته ای و trnL-trnF کلروپلاستی به عنوان بارکد استفاده گردید. واکنش زنجیره ای پلیمراز در حجم 20 میکرولیتر با آغازگرهای مورد نظر و برنامه دمایی مشخص در دستگاه ترموسایکلر انجام شد. پس از انجام واکنش زنجیره ای پلیمراز، به منظور حصول اطمینان از تکثیر قطعات، محصول نهایی الکتروفورز شد. تک باندهای قوی برای تعیین توالی به شرکت ژنتیک کدون در تهران ارسال گردید. توالی های کروماتیدی حاصل، با اطلاعات موجود در بانک ژنی سایت NCBI تطبیق داده شدند و میزان شباهت گونه ها بررسی شد.
نتایجدانه های گرده تمام گونه ها از لحاظ اندازه کوچک (28-12 میکرومتر) می باشند. شکل دانه گرده طبق طبقه بندی ارتمن در جمعیت های قازان قایه به شکل Prolate spheroidal (کروی کشیده) و در جمعیت های قوشه تپه از نوع Subprolate (نیمه کشیده) هستند. تمام دانه های گرده دارای سه شیار می باشند. تزئینات اگزین از نوع ریزمنفذدار در جمعیت قازان قایه و شبکه ای ریزمنفذدار در جمعیت قوشه تپه هستند. بزرگترین دانه ها مربوط به جمعیت قازان قایه با میانگین طول 3.84 میلی متر و عرض 1.52 میلی متر می باشد. از نظر شکل همه بادامی شکل هستند اما تزئینات سطح خارجی دانه در جمعیت قازان قایه حفره دار است؛ ولی در جمعیت های قوشه تپه سطح دانه چروکیده و مخطط است. میزان موفقیت تکثیر در مکان ژنی trnL-trnF در نمونه های گیاهی مورد بررسی 85% محاسبه شد. طول قطعه تکثیر شده در این گونه 516 نوکلئوتید بود. توالی آن به بانک ژن به منظور ثبت نهایی ارسال شد. طول قطعه تکثیر شده در این گونه با استفاده از نشانگر ITS 675 نوکلئوتید توالی یابی شد و کروماتوگرام های حاصل، با اطلاعات موجود در بانک اطلاعاتی (NCBI) تطبیق داده شدند.
نتیجه گیریامروزه داروهای گیاهی محلی در کشورهای مختلف نقش سازنده ای در درمان بیماری ها دارند. ازاین رو بازاریابی حقیقی و مصرف گیاهان دارویی توجه بیشتری می طلبد. بارکدینگ این هدف را به درستی محقق می کند. به طوری که بارکدگذاری DNA گونه های دارویی که صحیح شناسایی شده اند، می توانند به عنوان یک استاندارد برای مقایسه نمونه های گیاهی موجود در بازار با گیاهان دارویی حقیقی استفاده شوند. بنابراین توالی های به کاررفته این تحقیق برای بارکدگذاری گیاه دارویی پنج انگشت مهم است. این گونه دارویی به درستی شناسایی شده است و می تواند به عنوان استاندارد برای ارزیابی گیاهان موجود در بازار استفاده شود.
کلید واژگان: بارکد هسته ای ITS, بارکد کلروپلاستی Trnl-Trnf, دانه, گرده, VitexDNA barcoding and biosystematics study of Vitex agnus-castus L. in Golestan provinceBackground and objectivesAs a member of the Lamiaceae family native to Europe, Asia, and North Africa, Vitex agnus-castus is a popular medicinal plant. Despite much research, it is always essential to verify the safety of this valuable species, as it is among the world's best-selling plants. Several species in the genus Vitex do not exhibit recognizable morphologies, confusing their identification. The medicinal use of V. agnus-castus differs from that of other species. For effective pharmaceutical performance, the identification of this species is essential. This study used morphological, micromorphological, and molecular approaches to identify this medicinal plant.
MethodologyA total of 17 populations of the target species were investigated in Maraveh Tappeh, a city in the Golestan province located in the eastern region. Pollen samples were collected directly from the natural habitat of the target area. After acetolysis, 30-40 pollen grains were photographed from the polar and equatorial views with a light microscope and 40 and 100 magnification and with the help of a Canon digital camera. In order to study the seed morphology, fully ripe fruits were collected from each studied population during the fruiting season. Twenty seeds from each population were kept for photography with light microscopy and Scanning electron microscopy (SEM). Electron micrographs were prepared from suitable seeds and pollen at the Razi Metallurgical Research Center (RMRC) using an SEM electron microscope. Leaf cells from herbarium samples were extracted from DNA using a DNA extraction kit. Plastid trnL-trnF sequences and nrDNA ITS region sequences were used as barcodes. Polymerase chain reaction (PCR) was performed in 20 microliters with desired primers and a specific temperature program in a thermocycler. After performing the polymerase chain reaction, in order to ensure the amplification of fragments, the final product was electrophoresed. Strong single bands were sent to Codon Genetics Company in Tehran for sequencing.
ResultsPollen grains of all species are small (12-28 micrometers). According to Ertman's classification, Ghazan ghayeh pollen grains are prolate spheroidal (elongated spherical), and Ghoshe Tappeh pollen grains are subprolate (semi-elongated). All pollen grains are tricolporate. Ghazan ghayeh ornamentation is micro-perforated, while Ghoshe Tappeh ornamentations are reticulated-micro-perforated. With an average length of 3.84 mm and width of 1.52 mm, Ghazan ghayeh seeds are the largest. They are all almond-shaped, but in the Ghazan Ghayeh population, the outer surface of the seed is hollow; in the Ghoshe Tappeh population, the surface is wrinkled and striated. The trnL-trnF gene locus was found to have a multiplication success rate of 85% in the examined plants. There were 516 nucleotides in the amplified fragment in this species. For final registration, the sequence was sent to the GenBank. A 675 nucleotide fragment amplified from this species' ITS marker was sequenced, and the chromatograms were compared with the NCBI database. The gene bank has been notified of the sequence determination. The results showed the highest similarity (98%) with the Vitex agnus-castus species reported from America.
ConclusionLocal herbal medicines are gaining popularity in different countries and play a significant role in treating diseases today. In order to make medicinal plants more accessible, we need to pay more attention to trust, marketing, and consumption. Barcoding and molecular approaches serve this purpose effectively. To compare plant samples available on the market with natural medicinal plants using DNA barcoding of correctly identified medicinal species. Hence, the sequences used in this study are essential for barcoding Vitex agnus-castus. The medicinal species has been correctly identified and can be used as a standard for evaluating the plants available on the market.
Keywords: ITS Nuclear Barcode, Trnl-Trnf Chloroplast Barcode, Seed, Pollen, Vitex -
نخل خرما (Phoenix dactylifera L.) متعلق به خانوادهArecaceae گیاهی دوپایه است و تولید تجاری محصول آن نیازمند به گرده افشانی مصنوعی می باشد. دما یکی از عوامل محیطی تاثیرگذار بر گرده افشانی، لقاح و تشکیل میوه در نخل خرما است. در این مطالعه اثر دما بر جوانه زنی و رشد لوله گرده خرما در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل پنج رقم نر ’غنامی سرخ‘، ’غنامی سبز‘، ’سبزپرک‘، ’نرپاکوتاه‘ و ’خارجی‘ به همراه 9 سطح دمایی 15، 18، 21، 24، 27، 30، 33، 36 و 39 درجه سانتی گراد بودند. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری در بین ارقام، دمای مورد بررسی و اثرات متقابل بین آنها در سطح احتمال 1 درصد وجود دارد. در بین دماهای مورد بررسی، بیش ترین جوانه زنی دانه گرده در همه ارقام در دمای 30 درجه سانتی گراد اتفاق افتاد و بعد از آن به ترتیب مربوط به دمای 33 و 27 درجه سانتی گراد بوده است و کمترین درصد جوانه زنی مربوط به دمای 15 درجه سانتی گراد بوده است. در بین ارقام مورد مطالعه، رقم ’غنامی سرخ‘ دارای بیشترین درصد جوانه زنی دانه گرده (45/92 درصد) و بعد از آن ارقام ’نرپاکوتاه‘ (33/87 درصد) و ’سبزپرک‘ (82/84 درصد) در رتبه های بعدی قرار گرفتند و کمترین مقدار جوانه زنی دانه گرده مربوط به رقم ’خارجی‘ بوده است. درصد جوانه زنی دانه گرده در رقم ’غنامی سرخ‘ در دامنه وسیع دمایی از 21 تا 39 درجه سانتی گراد به طور متوسط بالای 59 درصد بوده است. نتایج کلی نشان داد ارقام ’غنامی سرخ‘، ’سبزپرک‘ و ’نر پاکوتاه‘ در گستره دمایی وسیعی قابلیت جوانه زنی مطلوبی را دارند و برای اقلیم های دارای نوسانات دمایی در زمان باز شدن گل های ماده نخل خرما قابل توصیه می باشند.
کلید واژگان: جوانه زنی, خرما, دانه گرده, رقم, غنامی سرخIntroductionThe date palm (Phoenix dactylifera L.) belongs to the family Arecaceae is a dioecious trees. Due to the problems of non-overlapping flowering of some male and female palm trees, commercial date production requires artificial pollination. Temperature is an important environmental factor influencing the pollination, fertilization and fruit set of the date palm. Availability of efficient male pollinators are of great importance in date palm production chain and for regular yearly bearing as the quantity and quality of pollen is a yield determining factor. The flowering and pollination period of date palm varies upon cultivar, geographic location and climatic conditions. However, frequent asynchronous flowering of date palm male and female trees occur due to climatic changes and abiotic stress. In such cases, farmers may pollinate their trees with pollen of a known male conserved at ambient conditions from the previous season; however, this is mostly result in a low fruit set and yield.
Materials and MethodsIn this study, a factorial test was performed based on a completely random design with three replications at the laboratory of the Horticulture department at Ilam University to determine the rate of germination in five male date palm cultivars. The first factor consisted of nine temperature levels of 15, 18, 21, 24, 27, 30, 33, 36 and 39 and the second factor referred to the cultivar of the pollinator which had five levels of ‘Ghanami Sorkh’, ‘Ghanami Sabz’, ‘Sabz Parak’, ‘Nare Pakutah’ and ‘Khareji’. The pollen of the above-mentioned cultivars was obtained from the date palm Germplasm collection at the Date Palm and Iranian Tropical Fruits Institute in the city of Ahwaz. In the early days of the flowering season (March), the cultivars under study were identified and labeled. They were then checked on a daily basis and whenever the sheaths were ripe enough, they were picked and preserved in a sterile environment in room temperature. After the sheaths opened, the flower clusters were dried in the same environment and at the same temperature. Then, the cluster strings were separated and kept in a freezer at -18 °C until it was time for the test. Viability and vitality of the pollen was specified through the dying method using Acetocarmine solution.
Results and DiscussionThe results showed that there was a significant difference among cultivars, temperature and interactions of them at the level of 1%. Among the studied temperatures, the highest germination of pollen grains in all cultivars occurred at 30 °C, followed by 33 °C and 27 °C, respectively, and the lowest germination percentage were obtained at 15 °C. Among cultivars, the percentage of pollen germination in ‘Ghanami Sorkh’ was quite high (92.45%), and ‘Nare Pakutah’ (87.33%), also, simultaneously ‘Sabz Parak’ (84.82%) and in the ‘Khareji’ cultivar was the lowest. However, the percentage of pollen germination in ‘Ghanami Sorkh’ cultivar was higher than 59% under a wide range of temperature from 21 to 39 °C. Furthermore, the percentage of Pollen germination was reduced rapidly at temperatures less than 21 Cº and reach 15.85% in 15 °C. The germination percentage of pollen grains in ‘Nare Pakutah’ cultivar in the temperature range of 21 to 39 degrees Celsius was higher than 57%. The germination percentage of pollen grains in ‘Sabz Parak’ cultivar decreased with less acceleration than ‘Ghanami Sorkh’ at lower and upper temperatures of 30 °C, so that at 36 and 39 °C had the highest amount of germination compared to the other cultivars. Also, the germination rate of pollens in ‘Ghanami Sorkh’ cultivar were investigated above 57% in the wide temperature range from 21 to 39 °C.
ConclusionAccording to the findings of this study, the timing of pollination plays a crucial role in the fertility of male date palm cultivars, with the optimal temperature being around 30°C. It is essential to select cultivars that exhibit a high rate of pollen germination and contribute positively to fruit properties. Male cultivars such as 'Ghanami Sorkh', 'Sabz Parak', and 'Nare Pakutah' demonstrated a broader range of optimum temperatures for pollen germination. Therefore, these cultivars are recommended for climates characterized by significant temperature fluctuations during the flowering period of female date palms.
Keywords: Cultivar, Date palm, Germination, Ghanami Sorkh, Pollen -
شناسایی نژادگان های برتر از بین تنوع بسیار بالای ژرم پلاسم درختان میوه ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از بین 600 نژادگان کشت شده در باغ های برزک کاشان، ابتدا تعداد 80 و سپس 11 نژادگان برتر انتخاب گردید. افزون بر ثبت تاریخ گلدهی 80 نژادگان مرغوب، ارزیابی های فنولوژی 11 نژادگان برتر نیز طی دوسال باغی 1397 - 1396 انجام گرفت. تفاوت 21 روز در زمان آغاز گلدهی در دو سال پژوهش ثبت گردید. تراکم گل در شاخه، تنوع بالایی را در بین نژادگان های مورد مطالعه نشان داد به طوری که نژادگان 1045KB با 158 گل بیشترین و نژادگان 12939KB با 60 گل، کمترین تراکم گل را داشتند. بیشترین و کمترین درصد تشکیل میوه ثبت شده در 15 روز بعد از خودگرده افشانی کنترل شده به ترتیب مربوط به نژادگان 1045KB (83/53 درصد) و نژادگان 4541KB (صفر درصد) بود. تصاویر میکروسکوپی، تندش بسیار مطلوب دانه های گرده را در سطح کلاله گل های خودگرده افشانی شده نشان داد. در بیشتر نژادگان ها تعداد محدودی از لوله های گرده در بازه 48، 72، 96 و 120 ساعت به تخمدان رسیده و از آن عبور کردند. رشد لوله گرده در خامه که به وسیله میکروسکوپ فلورسنس بررسی شد، خودناسازگاری نژادگان های مورد مطالعه را تایید نمود. با توجه به اینکه نژادگان های مورد مطالعه از نظر بسیاری از ویژگی های مورفولوژیک برتر بودند، نتایج به دست آمده می تواند سبب سهولت انجام برنامه های به نژادی بعدی روی این نژادگان ها شود.
کلید واژگان: زردآلو, گرده افشانی, دانه گرده, لوله گرده, سرمازدگی, میکروسکوپ فلورسنسIdentification of superior genotypes within the rich fruit trees germplasm in Iran is an important task. Eighty suitable genotypes were selected within the 600 genotypes that were grown in the Barzok, Kashan region, then 11 genotypes were considered as the superior genotypes. Besides recording the flowering periods of the 80 suitable genotypes, evaluation of the 11 superior genotypes was recorded during the 2017 and 2018 growing seasons. A 21 days difference at the beginning of flowering was recorded during two years of study. The high variability within the studied genotypes was observed in flower density. The genotype KB1045 with 158 flowers and genotype KB12939 with 60 flowers in 100 cm of shoot showed the biggest and lowest flower density, respectively. The highest fruit set record on 15 days after controlled self-pollination was recorded on genotype KB1045 (53.83 % fruit set) and the lowest was belong to genotype KB4541 (with 0 % fruit set). The microscopic examinations showed well germination of transferred pollens on the self-pollinated stigma. The microscopic fluorescence examination of pollen tube growth in the style at 48, 72, 96, and 120 h after self-pollination showed that very rare pollen tubes reached the ovary, so confirmed the incompatibility of the studied genotypes. Because the studied genotypes were superior in terms of many morphological traits, the obtained results can facilitate further apricot breeding programs on these genotypes.
Keywords: Apricot, Pollination, Pollen, Pollen tube, Frost damage, Fluorescence microscope -
با هدف روشن نمودن پیچیدگی های آرایه شناختی جنس Amthemis، ریخت شناسی دانه گرده 19 گونه متعلق به سه بخش از جنس Anthemis (با مفهوم محدود) و دو گونه از جنس Cota از ایران با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM) مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق، مشخصات دقیق ریخت شناسی دانه های گرده این جنس ارایه می شود. دانه های گرده از نوع سه شیار-منفذی میانی و خادردار بودند. شکل گرده ها پرولیت و گرد با طول محور قطبی 35-20 میکرومتر و طول محور استوایی 5/26-3/20 میکرومتر بود. کوچک ترین دانه گرده در A. microcephala و بزرگ ترین آن در A. odontostephana یافت شد. خارها به طور معمول هرمی با قاعده پهن و آرایش سطحی بین خارها عمدتا چروکیده-حفره دار بودند. سیزده صفت کمی و کیفی به کمک روش UPGMA، MDSو PCA در نرم افزار PASTمورد بررسی قرار گرفتند. آنالیز عددی نشان داد که در جدایی آرایه های بررسی شده، صفاتی مانند شکل دانه گرده، تزیینات اگزین، طول و تراکم خار ها، مشخصه های با ارزشی هستند. داده های گرده شناسی تقسیم بندی موجود بخش های این جنس را تایید نمود، به طوری که آنالیز خوشه بندی گونه های بررسی شده را به سه گروه مجزا تقسیم بندی کرد و مشخص شد که A. brachystephanaو A. lorestanica از A. sect. Anthemisقرابت زیادی با A. odontostephana داشتند. مشخصات دانه های گرده A. sect. Anthemis با جنس های Tripleurospermum و Cota مشابهت زیادی داشت و داده های گرده شناسی جنس Anthemis از آرایه شناختی مرسوم نسبت به طبقه بندی فیلوژنی بیشتر حمایت می کند.کلید واژگان: بابونه, کاسنیان, دانه گرده, ریزریخت شناسی, CotaTo clarify taxonomic complexity within the Anthemis species, pollen grains of 19 species belonging to three sections of the genus Anthemis sensu strictoand two species of the genus Cota from Iran were examined by using scanning electron microscopy. The pollen grains morphological characteristics are provided for this genus in detail. Pollen grains were trizonocolporate and echinate. The pollen grains shape was prolate and spheroidal with the mean polar axes 20–35 μm and the mean equatorial diameter 20.3–26.5 μm. Among the studied taxa, A.microcephala showed the smallest pollen grains, and A. odontostephana possessed the largest ones. The spines were commonly conical with a broad basis, ornamentation within spines was generally rugulate-perforate. Thirteen pollen quantitative and qualitative characters have been analysed statistically by employed UPGMA, PCA and MDS in PAST software. Numerical analysis showed that, features as pollen shape, exine ornamentation, spine length and density were valuable characters for separating the examined taxa. In the resulting clusters, three groups within the investigated species have been recognized. The results derived from the present study, therefore, proved to be concomitant with the previous study on taxonomic infrageneric classification. The palynological evidences confirmed the sectional divisions, and revealed that, A. brachystephana and A. lorestanica in A. sect. Anthemis, have close relationship with A. odontostephana. The palynological characters of sect. Anthemis were similar to Tripleurospermum and Cota. The analysis of the palynological data confirmed the conventional taxonomic classification of the genus Anthemis rather than the phylogenetic classification of the genus.Keywords: Asteraceae, Chamomile, Cota, micromorphology, pollen
-
آلبالو (Prunus cerasus L.) متعلق به خانواده Rosaceae، زیر خانواده پرونوییده، یکی از مهمترین میوه های هسته دار مناطق معتدله می باشد. ایران بعد از کشورهای ترکیه و آمریکا سومین کشور تولید کننده آلبالو در دنیا است. اگرچه اکثر ارقام آلبالو خود سازگار می باشند ولی اخیرا ارقام خودناسازگار یا کمی خود ناسازگار گزارش شده و به مرور زمان بر تعداد آن ها افزوده می شود. در این مطالعه روابط خود و دگر (نا) سازگاری برخی ارقام و دو ژنوتیپ برتر ایرانی آلبالو، با استفاده از ردیابی نفوذ لوله گرده در خامه با میکروسکوپ فلورسنت، و روش PCR با آغازگرهای دیجنریت بررسی شد. ارقام شامل ارقام ’متیور‘، ’مونت مورنسی‘،’محلی‘،’مجارستانی دیررس‘ و یک ژنوتیپ برتر گزینش شده از مناطق مختلف ایران بویژه استان های آذربایجان شرقی و غربی بودند. در مطالعه میکروسکوپی، ترکیب تلاقی ها بر اساس همپوشانی گلدهی ارقام و ژنوتیپ انتخابی صورت گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که در تلاقی ’محلی‘ X ’مونت مورنسی‘ بیشترین تشکیل میوه نهایی (5/15 درصد) مشاهده گردید. درهمه تلاقی ها تعداد لوله گرده از کلاله تا ورودی تخمدان کاهش یافت. همچنین، نتایج مربوط به شناسایی آلل های ناسازگاری نشان دادند که در هیچکدام از ارقام و ژنوتیپ مورد مطالعه تمامی آلل ها یکسان نبودند و این نشانگر سازگاری همه آن ها با همدیگر بود. بطور کلی نتایج هر دو روش همدیگر را تایید و نشان داد که همه ارقام و ژنوتیپ انتخابی را می توان در احداث باغات آلبالو با هم کشت نمود.
کلید واژگان: آلبالو, آلل ناسازگاری, خودناسازگاری, میکروسکوپ فلورسنت, روابط سازگاریIntroductionSour cherry (Prunus cerasuc L.) is one of the most important stone fruit of Rosaceae family which have a high nutritional value. Based on FAO statistics, Iran was ranked the 3rd to 6th among the main sour cherry producer countries in the world. Most of the sour cherry cultivars are self-compatible, but self-incompatible cultivars have been reported currently. Allotetraploidy of sour cherry complicates the self-incompatibility segregation in the progeny, so this studies have been less accomplished in Iran. The sour cherry is an allotetraploid species which possibly stand up as a result of usual hybridization between the dwarf cherry P. fruticosa and sweet cherry P. avium. Similar to other species of the Prunus, the phenomenon of gametophytic self-incompatibility (GSI) happens in sour cherry. It prevents self-fertilization and facilitate fertilization with pollen of other genotypes within same species. Self-incompatibility consists of arresting pollen-tube growth in the pistil if the pollen tube contains the same S-allele that is present in the pistil. The phenomenon of self-incompatibility in plants of Rosaceae family is controlled by two genes at the S-locus. The specificity of the pistil is encoded by a gene responsible for the synthesis of the ribonuclease protein (S-RNase), whereas the specificity of the pollen is controlled by the gene encoding an F-box protein (S-haplotype-specific F-box protein – SFB) 3a). The tightly linked genetic unit of the pistil S-allele (SRNase) and pollen S-allele is called S-haplotype.
Materials and MethodsIn the present study, pollen-pistil compatibility relationships among some sour cherry cultivars and selected genotypes were investigated by controlled pollination and pollen tube penetration by fluorescence microscopy. Cultivars were include ‘Meteor’, ‘Mont Morency’, ‘Majarestani’ and ‘Mahalli’ so, genotype1 were selected. After controlled pollination fruit setting was studied and the pollen tubes growth along the style was studied using fluorescent microscope. Crosses were selected based on synchronized flowering time among cultivars and genotypes and included ‘Mont Morency’ × ‘Meteor’, ‘Meteor’ × ‘Mahalli’, ‘Meteor’ × ‘Majarestani’, ‘Meteor’ × ‘Genotype 1’, ‘Mont Morency’ × ‘Mahalli’, ‘Mont Morency’ × ‘Majarestani’, ‘Mont Morency’ × ‘Genotype 1’, ‘Mahalli’ × ‘Majarestani’, ‘Mahalli’ × ‘Genotype 1’ and ‘Majarestani’ × ‘Genotype 1’, respectively. For each cross, 2 branches were randomly selected in female cultivars in winter. On each branch, including 30 floral buds at ‘balloon stage’ were tagged and bagged to prevent the entrance of any foreign pollen. On the day of anthesis, ready-to-dehisce anthers were collected from male cultivar, maintained on a moist filter paper in petri plates at 4 ºC in refrigerator till they dehisce. Pollens from these anthers were used as a source of male gametes later. Once stigma turned receptive, cross-pollination treatments were carried out in the field as designed scheme for 12 successive days. After every 24 hrs. up to 120 hrs. post-pollination, 12 pistils per treatment were fixed in FAA (formaldehyde/glacial acetic acid/70% alcohol in the ratio of 1:1:18) for 24 hrs. Followed by washings with water to remove traces of alcohol, if any, and cleared in 5% KOH at 60 ºC for fluorescence microscopy. Staining regime, as described in Sabbaghpour et al. (2020) the number of pollen tubes in the upper and mid-parts of the style and in the ovary was employed to enable visualization of the pollen germination on the stigma. Percentage of pollen germination was determined as the proportion of pollen grains that germinated on the stigma to the total number present on a scale of 100. Pollen tube number at three levels was calculated as an average of 5 (n=10). For an easy understanding of growth pattern of pollen tubes inside the style and ovary, the stylar portion, which measures 1.8 ± 0.07 cm on an average, was divided into two parts: the middle and the base. A single, longitudinal incision was then carefully given on one portion of the style using a fine needle and made wide open. Pollen tubes inside the style were critically observed under fluorescence microscope at 100x magnification. Number of them was carefully recorded and data generated for different experimental sets.
Results and DiscussionResults showed that maximum pollen tube number penetrated to the ovary and final fruit set were observed in cross ‘Mahalli’בMajarestani’. Also, minimum pollen tube in the ovary and final fruit set were observed in ‘Meteor’בMahalli’ and ‘Meteor’בGenotype 1’ crosses.
ConclusionBased on the obtained results cross-incompatibility was not observed among the studied cultivars and genotypes. Therefore, they could be planted in the sour cherry breeding programs and orchards establishment based on their blooming time.
Keywords: Florescent microscopy, Pollen, Pollination, Self-incompatibility, Sour cherry -
سس (Cuscuta) تنها جنس انگلی در تیره پیچکیان است. این جنس پراکنش جهانی داشته و اکثر گونه های آن در مناطق گرمسیری، نیمه گرمسیری و بعضی در مناطق معتدل پراکندگی دارند. در این مطالعه، ویژگی های ریزریخت شناختی و مولکولی 12 جمعیت از سه گونه سس (C. australis، C. campestris و C. chinensis) مورد بررسی قرار گرفت تا ارزش تشخیصی آن ها ارزیابی شود. در کل، هفت ویژگی کمی و دو ویژگی کیفی در گرده انتخاب شده و مورد اندازه گیری قرار گرفتند. مهمترین ویژگی ها شامل شکل، تزیینات تکتوم، ضخامت اگزین و طول شیار گرده هستند. براساس این تحقیق، شکل و سطح دانه، جدایی C. australis را از دو گونه دیگر مورد تایید قرار داد. همچنین در این تحقیق، با استفاده از نشانگر هسته ای (nrDNA ITS)، روابط فیلوژنتیکی در سه گونه از این آرایه بازسازی گردید. داده ها توسط آنالیزهای فیلوژنتیکی شامل بیزین، بیشینه درست نمایی و بیشینه صرفه جویی مورد بررسی قرار گرفتند. در آنالیزهای فیلوژنتیکی همه اعضای این سه گونه یک شاخه با حمایت بسیار بالا (PP=1, ML/BS=100/100) تشکیل دادند و به دو گروه اصلی تفکیک شدند (A و B). شاخه A از نمونه های گونه C. australis تشکیل شده و دو گونه C. campestrisو C. chinensis در شاخه B قرار گرفتند. روش شبکه-همسایه، جدایی جمعیت های مورد مطالعه را ثابت کرد و نتایج نشان داد که داده های ریزریخت شناختی و مولکولی، جدایی این گونه ها را از هم تایید می کنند.Cuscuta is the only parasitic genus in Convolvulaceae family. This genus is globally distributed, with most species in the tropics, subtropics, and some in the temperate regions. In this study, the micro-morphological features and molecular evidencesof 12 populations from three species of Cuscuta (C. australis, C. campestris,and C. chinensis) have been considered. In total, seven quantitative and two qualitative characters of pollen were selected and measured. The most important characters include: shape, ornamentation of tectum, exine thickness and colpus length of the pollen. Based on this study, the seed shape and surface support at least for separation of C. australis from other two species. Using nuclear (nrDNA ITS) marker, we reconstructed phylogenetic relationships within three species of Cuscuta. This data set was analyzed by phylogenetic methods including Bayesian, Maximum likelihood, and Maximum parsimony. In phylogenetic analyses, all members of three species formed a well-supported clade (PP=1, ML/BS=100/100) and divided into two major clades (A and B). Clade A is composed of specimens of C. australis. Two species of C. campestris and C. chinensis are nested in clade B. Neighbor-Net diagram demonstrated separation of the studied populations.
The results showed that, micro-morphological and molecular data provide reliable evidence for separation of these species.Keywords: Convolvulaceae, Neighbor-Net, nrDNA ITS, pollen, seed -
یکی از عوامل مهم برای اصلاح کنندگان سطح پلوییدی می باشد، بنابراین مدل هایی که بتوانند این عامل را پیش بینی کنند بسیار کاربردی هستند. به منظور برآورد سطوح پلوییدی در برخی گونه ها، هیبریدها و ارقام رز، ابعاد بیش از 500 دانه گرده شامل طول، عرض و مساحت دانه گرده در پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی ایران (ABRII) اندازه گیری شد. محاسبات در چندین مرحله صورت گرفت. در اولین مرحله، سطوح پلوییدی با ابعاد دانه گرده رگرسیون گیری شدند، پس از آن مساحت دانه گرده با طول و عرض دانه گرده رگرسیون گرفته شدند. در نهایت بهترین مدل های مرحله قبل جهت برآورد سطح پلوییدی، مورد آزمون قرار گرفتند. در مطالعه حاضر، اگرچه همبستگی بالایی بین طول و مساحت دانه گرده (r2 ≥ 0. 80, except for 2x) به دست آمد اما همبستگی بین سطح پلوییدی و ابعاد دانه گرده خیلی ضعیف بود (r2 ≥ 0. 24). نتایج آزمون بهترین مدل ها (با بالاترین r2 و پایین ترین SES) به منظور برآورد سطح پلوییدی، علی رغم قابل استفاده بودن، به دلیل همبستگی قوی بین آن ها قابل اعتماد نیست.کلید واژگان: برآورد, دانه گرده, رز, سطح پلوییدیPloidy level is one of important factors for plant breeders; therefore models that can predict it are very practical. To estimate of ploidy levels in some species, hybrids and cultivars of Rosa, dimensions of over 500 pollens include pollen length, width and area measured at ABRII. The calculations were carried out in several stages. First, Ploidy levels were regressed with pollen dimensions, after that, pollen area was regressed with pollen length and width. Finally the best models from previous step were tested to estimate of pollen level. In the present study, although a highly positive correlation (r2 ≥0.80, except for 2x) was obtained between pollen length and pollen area, but to predict of ploidy level, the correlation between it and pollen demotions was very weak (r2 ≥0.24). Results of test the best models (with highest r2 and lowest SES) for estimating of ploidy level, despite could be used, but because of the strong correlation among them, were not reliable.Keywords: Estimation, Ploidy Level, pollen, Rosa
-
مقدار تنژگی دانه گرده اثر بسزایی بر افزایش تولید و انتخاب رقم های مناسب درختان میوه دارد. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی تنژگی دانه گرده با سن های مختلف از گل های زایا و نازا و تعیین مقدار تشکیل میوه در تعدادی از رقم های انار بود. بیشترین وزن دانه گرده مربوط به گل های زایای رقم گرچ تفتی بود. بیشترین درصد تنژگی و سرعت تنژگی گرده رقم های پیشوای ورامین، گرچ تفتی، بی هسته سنگان خاش، ملس یزدی ورباب نیریز فارس طی شش ساعت اولیه بعد از رها سازی گرده از بساک مشاهده شد. بیشترین درصد تنژگی مربوط به گل های نازا رقم گرچ تفتی بود. اثر ساده سن دانه گرده نشان داد، بعد از شش ساعت، درصد تنژگی دانه گرده انار به طور معنی داری کاهش یافت. اثر ساده رقم بر سرعت تنژگی نشان داد، بیشترین سرعت تنژگی مربوط به رقم های پیشوای ورامین، گرچ تفتی، بی هسته سنگان خاش و ملس یزدی بود. در این پژوهش، گرده افشانی دو رقم مادری ملس یزدی و رباب نیریز فارس با خود و دیگر رقم ها نشان داد که گرده افشانی با رقم بی هسته کم بار نجف آباد و با رقم گرچ تفتی، به ترتیب منجر به تشکیل میوه 65 و 80 درصدی شد. تشکیل میوه به دنبال گرده افشانی آزاد (شاهد) %90 بود که در مقایسه با گرده افشانی رقم های تجاری با خودشان (%55)، اختلاف معنی داری را نشان داد. به طورکلی، برخی از رقم ها درصد تنژگی پایینی داشتند و سن دانه گرده اثر زیادی بر مقدار تنژگی گرده داشت. سازگاری دانه گرده می تواند بر تشکیل میوه و عملکرد اثر داشته باشد، بنابراین در انتخاب رقم های انار برای کشت در کنار هم باید به آن توجه کرد.کلید واژگان: انار, تشکیل میوه, تنژگی, دانه گرده, گل زایاAssessment of the germination behavior of pollen is effective on increasing yield and quality and also selection of suitable cultivars. This study was carried out to evaluate the germination of different age pomegranate pollen in perfect and male types flowers as well as determinate fruit set with pollination of Malas Yazdi, Rabab-e-Neyriz Fars, Poost Siah, Bihaste Dane Ghermez Ravar Kerman, Bihaste Kam Bar Najaf Abad, Bihaste Sangan Khash, Goroch Tafti and Pishva Varamin. The highest pollen quantity obtained in perfect flowers of Goroch Tafti. The highest pollen germination percentage and rate were observed in Pishva Varamin, Goroch Tafti, Bihaste Sangan Khash, Malas Yazdi, Rabab-e-Neyriz Fars during first-six hours after releasing from anthers, although about Goroch Tafti, germination percentage unaffected up to 12 hours after release. Regarding to study of cultivar and flower type, the highest germination percentage obtained in male flowers of Goroch Tafti. Simple effect of pollen age, showed that germination percentage significantly reduced 6 h after release. Evaluation of effect of cultivar on germination rate showed the highest value in Pishva Varamin, Goroch Tafti, Bihaste Sangan Khash and Malas Yazdi. The results indicated that Malas Yazdi and Rababe Neyriz flowers pollinated with Bihasteh Ravar Kerman and Goroch Tafti were led to 65 to 80 percent fruit set from fertilization fruits, respectively. Free pollination (control) with 90 percent fruit set in comparison with self-pollinated of commercial cultivars was significantly different at 1% level of probability. Therefore, it is concluded that some cultivars had low germination percentage and in some others pollen age had most effect on germinability that could be respected in variety selection for plantation. So compatibility pollen can affect fruit set and yield.Keywords: Fruit set, Germination, Perfect flower, Pollen, Pomegranate
-
به منظور بررسی اثرات دانه گرده بر روی صفات پوست و مغز گردو و تشکیل میوه، پژوهش حاضر در سال 86 و 87 تحت عنوان ارزیابی اثرات زنیا و متازنیا بر روی گردوی ایرانی انجام گرفت. گل های ماده از ارقام جمال، چندلر، هارتلی و پدرو با گرده ارقام سر و Z60 و دماوند تلاقی داده شد. گل های نر از روی شاخه هایی که گل های ماده انتخاب شده بودند چیده شد و گل های ماده با کیسه های ضخیم و روشن پوشانده شدند. گرده افشانی مصنوعی هنگامی که کلاله گل های ماده ارغوانی شدند، صورت گرفت. بعد از برداشتن کیسه ها درصد تشکیل میوه و زمان رسیدن یادداشت برداری شد. پس از برداشت، صفات وزن، طول و قطر خشک میوه بذر، ضخامت پوست سخت، وزن پوست سخت، چربی کل، پروتئین کل و انواع اسیدهای چرب اندازه گیری شد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که قطر خشک میوه و مغز، ضخامت پوست چوبی و وزن پوست سخت تحت تاثیر نوع دانه گرده قرار گرفته اند. گرده ارقام Z60 و دماوند به طور معنی داری باعث کاهش قطر خشک میوه و وزن خشک میوه شد. همچنین هر سه نوع منبع گرده باعث کاهش ضخامت پوست سخت و وزن پوست سخت نسبت به گرده افشانی آزاد شدند. همچنین دانه گرده دماوند به میزان 08/2 درصد میزان پروتئین کل مغز را نسبت به گرده افشانی آزاد افزایش داد. در رقم هارتلی گرده ارقام Z60 و سر به ترتیب باعث کاهش چربی کل به میزان 52/6 و 02/6 درصد نسبت به گرده افشانی آزاد شدند.کلید واژگان: شاتون, گل های ماده, دانه گرده, گرده افشانیIn 2007 and 2008, the influence of pollen source on the shell and kernel traits of resulting seeds and on fruit set was examined to evaluate the potential for Xenia or Metaxenia in Persian walnut. Pistillate flowers of Jamal, Chandler, Hartley and Pedro were crossed with the pollen of Serr, Z60 and Damavand. The pistillate flowers on each female parent were covered about one week before starting the reception period of the flowers, and the bags remained 7-10 days after pollination. The catkins of the male parents were collected just prior to pollen shedding, and they were kept in room temperature for 24- 48 hours. Collected pollen was refrigerated until use. Pollination was done when the stigmas were expanded and were pinkish in color. Data recording were started after removing the bags and measuring the percent of fruit set and recording the fruit growth and time of ripening. The fruits, nut and kernel weight, length, diameter, length to diameter, shell thickness, shell weight and kernel percentage were evaluated after harvest. The result showed that nut and kernel diameter, kernel weight, length to diameter, shell-thickness and shell weight were affected by pollen source. There were also significant differences in the fruit set of the different pollen parents. Pollens of Damavand and Z60 significantly decreased the nut diameter and weight in some female parents. Total fat and protein content of kernels were significantly affected by the type of pollen parent.Keywords: Catkin, Pistillate flower, Pollen, Pollination
-
در این پژوهش طی سه سال متوالی (1389 1391) یک سری تلاقی های دو طرفه بین ژنوتپپ های وحشی زرشک و زرشک بی دانه باغی انجام گرفت و میزان تشکیل دانه و میوه در این تلاقی ها بررسی شد و سپس بقای دانهال ها در سیستم های کشتی ارزیابی شد. نتایج نشان دهنده اثر معنا دار ژنوتیپ دانه گرده در درصد تشکیل میوه، دانه و میوه های دانه دار زرشک باغی بود. دانه گرده ژنوتیپ R2N1 به ترتیب با 46 و 22/2 درصد تشکیل میوه و دانه گرده ژنوتیپ R4N1 با 69 و 20/22 درصد تشکیل میوه و دانه کمترین و بیشترین میزان را داشتند. همچنین اختلاف معناداری بین ژنوتیپ ها در درصد تشکیل میوه، دانه و میوه های دانه دار هنگام گرده افشانی با دانه گرده زرشک بی دانه وجود داشت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانه های گرده زرشک بی دانه باغی کارایی لازم در تشکیل دانه در ژنوتیپ های وحشی زرشک را دارند و پدیده نرعقیمی در زرشک باغی وجود ندارد. نتایج بررسی میزان بقای دانهال ها نشان داد که کشت بهاره دانه در بستر کوکوپیت مخلوط با کمی پرلایت در زیر سیستم میست به میزان قابل توجهی درصد بقای دانهال ها را افزایش می دهد.
کلید واژگان: بقای دانهال, دانه گرده, گرده افشانیIn this research, during three consecutive years (2010-2012), a series of diallel crossing was performed among wild type barberry genotypes and Iranian seedless barberry. Setting of seed and fruit in the crossing have been studied and then seedling survival were evaluated in several cultural systems. Results showed significant effects of pollen sources on setting of fruits, seed and seeded fruits in seedless barberry. Pollens of R2N1 genotypes with 46% fruit set and 2.22% seedset and pollens of R4N1 genotype with 69% fruitset and 20.22% seed set had the lowest and highest rates, respectively. Also, There was significant differences (p<0.01) among genotypes on setting of fruit, seed and seeded fruit when pollinated with seedless barberry pollens. In this study, the efficiency of seedless barberry pollens to set seed in wild type barberries was proved and its male sterility theory was rejected. Evaluation of seedling survival rate showed that planting barberry seeds in spring in Cocopeat mixed with Perlite under mist system could increase dramatically seedling survival rate.Keywords: pollen, pollination, seedling survival -
در این پژوهش، تغییرات پوشش گیاهی ویسر (منطقه کجور، مازندران) در اواخر هولوسن با کمک پالینولوژی (گرده شناسی) و تعیین سن به روش رادیوکربن، بازسازی و نقش آب و هوا و فعالیت انسان در این تغییرات بررسی می شود. نمودار گرده ویسر نشان می دهد که در طول حدود 1500 سال گذشته، توسکا همواره در منطقه مورد مطالعه وجود داشته است. برخلاف توسکا، لرگ کاهش چشمگیری را در حدود 900 سال پیش نشان می دهد و پس از آن به تدریج از پوشش گیاهی اطراف تورب زار ناپدید می شود. به نظر می رسد که کاهش لرگ با پدیده آب و هوایی موسوم به بی نظمی اقلیمی سده های میانی در ارتباط باشد که آب و هوایی گرمتر و پرباران تر را برای حدود 1000 سال پیش برای شمال کشور پیشنهاد می کند. درختان مهم جنگلی بویژه راش و ممرز نقش مهمی در ترکیب پوشش جنگلی منطقه در کل زمان مورد بررسی به خود اختصاص می دهند؛ هرچند، در پی تغییرات آب و هوایی و فعالیت های انسان، تغییرات چشمگیری در فراوانی آن ها در طول زمان دیده می شود. مهمترین نشانه های دخالت انسان در اکوسیستم اولیه و تغییر کاربری زمین در منطقه ویسر، وجود گرده های درختان میوه (گردو و فندق)، مقادیر چشمگیر خرد ه های زغال، کاهش قابل توجه گرده درختان جنگلی و افزایش گرده گونه های علفی است. ویژگی های رسوبی و داده های حاصل از سنجش حساسیت مغناطیسی مغزه ویسر حاکی از وقوع فرسایش در اطراف تورب زار ویسر است که با توجه به حضور دیرینه انسان می توان آن را نشانگر افزایش فعالیت انسان در منطقه دانست. وجود قبرهای قدیمی در روستای ویسر نشانه ای دیگر از حضور دراز مدت انسان در منطقه ویسر است.
کلید واژگان: آب و هوای گذشته, جنگل های هیرکانی, گرده شناسی, هولوسنPollen analysis and AMS radiocarbon dating of a short sediment core from a mire in Veisar (Mazandaran province, N Iran) reveals the late-Holocene vegetation history of the area. High pollen values suggest that Caucasian alder (Alnus subcordata) has been present in the vicinity of the mire throughout the record. Wingnut (Pterocarya fraxinifolia), which was previously abundantly present, shows a dramatic decline around 900 BP and gradually disappears thereafter. Being also present in other palynological studies from the central Hyrcanian forests as well as from western Georgia, the Pterocarya decline might be attributed to a regional climate change, synchronous with the Mediaeval Climatic Anomaly. The high values of beech (FAGUS), hornbeam (CARPINUS), oak (QUERCUS) and elm (ULMUS) pollen imply the presence of species-rich forest on the slopes surrounding the study area over the past 1500 years. The occurrence of anthropogenic pollen grains, e.g. JUGLANS and CORYLUS, suggests long-term human impact in the region, whereas high values of ARTEMISIA and CHENOPODIACEAE AND AMARANTHACEAE pollen indicate open vegetation on or in the immediate vicinity of the peatland.Keywords: Holocene, Hyrcanian forest, paleoclimate, pollen
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.