به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « لندست 8 » در نشریات گروه « جنگلداری »

تکرار جستجوی کلیدواژه «لندست 8» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • هادی بیگی حیدرلو*، اسما کرامت میرشکارلو، سمیرا ساسانی فر، بختیار خضریان

    هدف از این پژوهش ارزیابی مدل تراکم تاج پوشش جنگل (FCD) و نرم‏افزار تلفن همراه GLAMA در تخمین تراکم تاج پوشش جنگل‏های زاگرس در شهرستان سردشت است. بدین منظور داده ‏های ماهواره‏ای لندست 9 مربوط به سال 1401 مورد استفاده قرار گرفت. برای اجرای مدل، چهار شاخص شامل: 1) شاخص پوشش گیاهی پیشرفته، 2) شاخص خاک لخت، 3) شاخص سایه، و 4) شاخص حرارتی محاسبه شدند. سپس با ترکیب و سنتز این شاخص‏ها، شاخص‏های سایه پیشرفته و تراکم گیاهی محاسبه و در نهایت با ادغام این دو شاخص، نقشه مدل FCD تهیه شد. برای اعتبارسنجی مدل تهیه شده از عکس‏برداری نیم‏کره‏ای تحت نرم‏افزار GLAMA استفاده شد. بدین منظور تعداد 100 قطعه ‏نمونه مربعی شکل در سطح شهرستان سردشت با تاج پوشش‏های مختلف انتخاب و عکسبرداری از تاج پوشش در پنج نقطه از هر قطعه ‏نمونه انجام شد. ارزیابی قابلیت طبقه‏ های مختلف مدل FCD تهیه شده برای شهرستان سردشت، نشان‏دهنده صحت کل 76 درصد و مقدار ضریب کاپای 697/0 بود. همچنین نتایج همبستگی بین میانگین مقادیر شاخص تاج پوشش محاسبه شده توسط عکس‏برداری نیم‏ کره ‏ای و مقادیر به‏ دست‏ آمده توسط مدل FCD همبستگی بالا (985/0=R2) و معنی‏داری (0001/0 >= p-value) را نشان داد. از این ‏رو، می‏توان بیان داشت که مدل FCD تهیه شده با استفاده از داده‏ های ماهواره‏ای لندست 9 و نرم ‏افزار تلفن همراه GLAMA دارای کارایی بسیار مناسبی در جنگل‏های زاگرس در تخمین درصد تراکم تاج پوشش اراضی جنگلی هستند.

    کلید واژگان: تاج پوشش, زاگرس, عکس‏برداری نیم‏کره‏ ای, لندست 9, نرم‏ افزار موبایل ‏GLAMA}
    Hadi Beygiheidarlou *, Asma Karamat Mirshekarlou, Samira Sasanifar, Bakhtear Khezryan

    The goal of this study is to see how well the forest canopy density (FCD) model and the GLAMA mobile ‎app estimate the canopy cover density of Zagros forests in Sardasht province. Landsat 9 Operational Land ‎Imager-2 (OLI-2) in 2022 was employed for this purpose. Four indices were created to run the model: 1- Advanced ‎Vegetation Index, 2- Bare Soil Index, 3- Shadow Index, and 4- Thermal Index. The Scaled Shadow Index and Vegetation Density index were then computed by integrating and synthesizing indices one and two, as well as indices three and four, and the FCD model map was created by combining these two indices. The created model was validated using GLAMA mobile app and ‎hemispherical photographs. For this purpose, 100 square sample plots in Sardasht city with varying canopy ‎cover were chosen, and photographs of the canopy cover were taken at five positions on each sample ‎plot. The overall accuracy of the FCD model generated for Sardasht Province was 76%, with a Kappa ‎coefficient of 0.697. Furthermore, the correlation results demonstrate a strong (R2‎ = 0.985) and significant ‎‎(p-value = <0.0001) correlation between the average canopy cover index values estimated by ‎hemispherical photography using GLAMA software and the values acquired by the FCD model. According ‎to the findings of this study, the FCD model developed using Landsat 9 satellite data and the GLAMA ‎mobile app performs very well in estimating forest land canopy density in Zagros forests.

    Keywords: Canopy cover, GLAMA mobile app, Hemispherical photography, Landsat 9, Zagros}
  • احمد عباس نژاد الچین، علی اصغر درویش صفت*، جواد بذرافشان

    برآورد دقیق تبخیر و تعرق واقعی می تواند در برنامه ریزی مدیریت جنگل های هیرکانی که اهمیت زیادی در کاهش شدت تغییرات اقلیمی و همچنین تامین منابع آبی شمال ایران دارد، کمک کننده باشد. روش های مستقیم اندازه گیری تبخیر و تعرق به محدودیت هایی دچار است که از مهم ترین آنها می توان به نقطه ای بودن اندازه گیری ها اشاره کرد. در مقابل، برخی روش های سنجش از دور ایجاد شده اند که حتی می توانند سبب دستیابی به نقشه های تبخیر و تعرق شوند، البته باید قبل از به کارگیری این نقشه ها، صحت و درستی این روش ها ارزیابی شود. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی نقشه های تبخیر و تعرق واقعی لحظه ای و روزانه برآوردشده از تصاویر ماهواره لندست 8 و مدل SEBAL در جنگل های هیرکانی است. برای این منظور، تصاویر ماهواره لندست 8 در تاریخ های 04/05/1393 و 08/03/1395 برای 200هزار هکتار از جنگل های هیرکانی در محدوده شهرستان های پل سفید و کیاسر تهیه شد. پس از پردازش و محاسبات، شارگرمای نهان از تصاویر برآورد و برپایه شار گرمای نهان، نقشه های  و  تهیه شد. برای ارزیابی این نقشه ها، مقدار زمینی و با استفاده از داده های هواشناسی ایستگاه های پل سفید و کیاسر و روش پنمن-مانتیث-فایو محاسبه شد. متوسط و  برآوردشده با استفاده از تصاویر و روش سبال به ترتیب در ایستگاه پل سفید 53/0 و 39/5 و در ایستگاه کیاسر 48/0 و 98/4 و متوسط محاسبه شده این دو پارامتر در دو تاریخ یادشده به ترتیب در ایستگاه پل سفید 60/0 و 16/6 و در ایستگاه کیاسر 55/0 و 82/5 است. مقایسه مقادیر برآوردشده با روش پنمن-مانتیث- فایو نشان داد که میانگین اختلاف مطلق برآوردشده برای  و  به ترتیب 068/0 و 809/0 و میانگین درصد اختلاف نسبی برای این دو پارامتر به ترتیب 99/11 و 56/13 درصد است که در مجموع توانایی زیاد رویکرد استفاده شده در تهیه نقشه های تبخیر و تعرق و امکان استفاده کاربردی از این نقشه ها را نشان می دهد.

    کلید واژگان: جنگل های هیرکانی, سنجش از دور, لندست 8, نقشه تبخیر و تعرق, SEBAL}
    Ahmad Abbasnezhad Alchin, AliAsghar Darvish Sefat *, Javad Bazrafshan

    Hyrcanian forests play an important role in absorbing carbon dioxide and reducing the severity of climate change and global warming. The accurate estimation of actual evapotranspiration can help to plan for conservation and management of these forests and their water resources. Direct measurement methods for evapotranspiration have limitations, one of the most important of them is the pointed measurements. Methods for distance measuring have been developed to address these constraints. The purpose of this study was to prepare and estimate actual instantaneous () and daily () evapotranspiration maps from Landsat 8 satellite imagery and SEBAL model in Hyrcanian forests. For this purpose, Landsat 8 satellite images were prepared in two different dates, i.e. 2014/7/26 and 2016/5/28 in 200 thousand hectares of Hyrcanian forests in the cities of Pol-Sefid and Kiasar, and after processing and calculations, latent heat flux was estimated from images and from that basis,  and  maps were prepared. To evaluate these maps,  and land values were calculated using weather data of Pol-Sefid and Kiasar stations and the FAO Penman Monteith method. The estimated  and  means at the Pol-Sefid station were 0.53 and 5.39 and at Kiasar station, 0.48 and 4.98 respectively. The calculated mean of these two parameters, respectively, were 0.60 and 6.16, at the Pol-sefid station and 0.55 and 5.82, at the Kiasar station. The results showed that the percentage of estimated relative differences for  and is 0.068 and 0.809 respectively, and mean percentage of estimated relative differences for  and is 11.99% and 13.56%, respectively, which in total shows the high ability of the used approach for evapotranspiration maps.

    Keywords: Hyrcanian forests, evapotranspiration map, remote sensing, Landsat 8, SEBAL}
  • مسعود امین املشی*، خسرو میرآخورلو
    آگاهی از سطح و پوشش جنگل در سطح یک چشم انداز می تواند یکی از شاخص های مهم برای ارزیابی پایداری جنگل باشد. در پژوهش پیش رو، با هدف استخراج نقشه پوشش جنگل در استان گیلان، داده های ماهواره لندست 8 مربوط به تابستان 1393 با روش طبقه بندی نظارت شده و الگوریتم ماشین بردار پشتیبان پردازش شدند. براساس روش آماربرداری دومرحله ای، 316 قطعه نمونه نیم هکتاری انتخاب شد. سپس، داده های میدانی مانند نوع کاربری و انبوهی تاج پوشش مشخص شدند. صحت کلی و ضریب کاپا در نقشه های استخراج شده از داده های لندست 8 به ترتیب 91/8 درصد و 0/8 به دست آمد. مساحی نقشه ها، سطح پوشش جنگل های گیلان را در مجموع 498 هزار و 804 هکتار برآورد کرد. جنگل های انبوه، نیمه انبوه و تنک به ترتیب 42/1، 41/5 و 16/4 درصد از سطح جنگل های استان را به خود اختصاص دادند. از نتایج مهم این پژوهش، مشخص شدن تاثیر منفی تشابه طیفی بین باغ های کشاورزی با جنگل های تنک و نیمه انبوه در صحت طبقه بندی جنگل بود. این پژوهش بیانگر کارایی مناسب داده های تصاویر لندست 8 در تهیه نقشه های موضوعی مانند انبوهی و پوشش جنگل بود، بنابراین این داده ها و اطلاعات به دست آمده از آن ها را می توان برای استفاده در تصمیم گیری های مدیریتی، حفاظت و احیاء جنگل توصیه کرد.
    کلید واژگان: جنگل های هیرکانی, کاربری اراضی, لندست 8}
    Masoud Amin Amlashi *, Khosro Kh. Mirakhorlou
    Knowledge on the area and amount of forest coverage at landscape scale can be one of the most important indicators in forest sustainable development. In this study, we used Landsat-8 full coverage imagery across the Guilan Province and the supervised classification method for forest canopy cover mapping in the summer of 2014. Field data were collected by a two-stage sampling method and 316 number of 0.5-ha plots. Subsequently, information on the types of land use and the canopy density (the ratio of the level of forest floor lightness per unit area) were recorded. With an overall accuracy of 91.8% and kappa coefficient of 0.80, results showed that 498804 ha of the total land area of Guilan Province is covered by forests, from which dense, semi-dense, and scattered forests account for about 42.1, 41.5, and 16.4% of the forested areas, respectively. This study demonstrated the negative effect of spectral similarity between farmlands with scatter and semi-dense forests in the accuracy of forest classification. This study demonstrated the proper performance of Landsat 8 data in providing thematic maps such as density and forest cover. Therefore, these data and information can be recommended for use in forest management decision-making, conservation, and restoration.
    Keywords: Hyrcanian forests, land use, Landsat 8}
  • قاسم رنود، علی اصغر درویش صفت*، منوچهر نمیرانیان
    در این پژوهش قابلیت داده های سنجنده OLI ماهواره لندست 8 برای برآورد زی توده چوبی روی زمینی درختان توده های راش هیرکانی بررسی شده است. کیفیت تصاویر از نظر وجود خطاهای هندسی و نیز لکه های ابر بررسی شد. پردازش هایی مانند تحلیل مولفه اصلی، تبدیل تسلدکپ، نسبت گیری و ادغام به دو روش تحلیل مولفه اصلی و تبدیل فضای رنگ بر روی تصویر منطقه تحقیق انجام گرفت. 65 قطعه نمونه مربع شکل، هر کدام به ابعاد 45×45 متر در جنگل برداشت شد و از 45 قطعه نمونه برای مدلسازی با استفاده از روش آماری پارامتریک رگرسیون چندمتغیره خطی به روش گام به گام استفاده شد. اعتبارسنجی با استفاده از 20 قطعه نمونه باقی مانده انجام گرفت. بررسی ضریب همبستگی پیرسون بین زی توده روی زمینی در قطعه های نمونه زمینی و ارزش های طیفی متناظر در باندهای اصلی و محاسباتی نشان می دهد که مولفه اول حاصل از تحلیل مولفه اصلی بر روی باندهای 1 تا 7، بیشترین همبستگی را با زی توده روی زمینی دارد. اجرای رگرسیون چندمتغیره خطی به روش گام به گام بین زی توده روی زمینی و تمام متغیرهای دورسنجی نشان داد که این مولفه، موثرترین متغیر در برآورد زی توده چوبی روی زمینی توده های راش در جنگل های منطقه تحقیق است. مدل یک متغیره خطی شامل این مولفه، دارای مقدار ضریب تعیین تعدیل شده 0/122، درصد مجذور میانگین مربع خطای محاسبه شده 14/3 درصد و انحراف 1/18 درصد است. ازآنجا که برآورد و پایش زی توده به طور اجرایی به طور معمول در سطوح کوچک جنگل متداول نیست، خطای مدل را می توان برای برآورد زی توده در سطوح به نسبت وسیع مانند حوضه های آبخیز قابل قبول دانست.
    کلید واژگان: توده راش, رگرسیون خطی چندمتغیره, زی توده روی زمینی, لندست 8}
    Gh. Ronoud, Ali Asghar Darvishsefat *, Manouchehr Namiranian
    In the current study, the capability of OLI-Landsat 8 data was investigated for estimating the tree above-ground woody biomass (AGWB) in Hyrcanian Fagus orientalis stands. The quality of images in term of geometric error and existing cloud was surveyed. Principle component analysis (PCA), tasseled cap transformation, rationing and fusion in both PCA and color transform approaches were employed on the images. 65 square sample plots (45×45 m2) were established in the study area and 45 sample plots were used for modeling with multiple linear regression (MLR) as stepwise. The model was validated with remaining 20 sample plots. Pearson correlation results showed most relationship between tree AGWB and corresponding spectral responds from PCA on spectral bands of 1 to 7. The same result was observed using MLR. So, this component was the most efficient variable in tree AGWB estimation in pure Fagus stands in the study area with adjusted-R2= 0.122, RMSE=14.3%, and bias=1.8%. The error of this model can be accepted on the large scale such as watersheds.
    Keywords: Above-Ground Woody Biomass, Fagus orientalis Stand, Landsat 8, Multiple linear regression (MLR)}
  • علی اصغر درویش صفت*، رقیه ارژنگی، امیر اسلام بنیاد، قاسم رنود
    در تحقیق حاضر قابلیت تصاویر لندست 8 در تهیه نقشه صنوبرکاری ها بررسی شد. سه منطقه صنوبرکاری در شهرهای تالش و صومعه سرا در استان گیلان به عنوان مناطق مورد مطالعه انتخاب شدند. پنج مجموعه تصویر از زمان های مختلف در فصل های رویش و خزان انتخاب شد. همه تصاویر به روش های تولید شاخص های گیاهی، تحلیل مولفه های اصلی، ادغام و تبدیل تسلدکپ به منظور استخراج بهتر اطلاعات بارزسازی شدند. با تهیه نمونه های تعلیمی در هر منطقه و تشکیل مجموعه های باندی مناسب، طبقه بندی تصاویر با استفاده از خوارزمی حداکثر تشابه انجام گرفت. نقشه واقعیت زمینی برای مناطق حفظ آباد و طولارود تالش از طریق پیمایش زمینی و منطقه سوم از نقشه های بهنگام موجود تهیه شد. برای اطمینان از مناسب بودن نمونه های تعلیمی، صحت طبقه بندی در محل نمونه ها بررسی شد و پس از طبقه بندی ارزیابی صحت در سطح کل تصاویر انجام گرفت. براساس نتایج در دو منطقه حفظ آباد و طولارود تالش، در دو تاریخ تیر 1391 و مرداد 1392، صحت کلی حدود 95 درصد و ضریب کاپا به ترتیب برابر با 74/0 و 69/0 حاصل شد. در منطقه هفت دغنان و شیخ نشین صومعه سرا، بهترین نتیجه تنها در تاریخ تیر ماه 1391 با صحت کلی 28/83 درصد و کاپای نسبتا کم 43/0 به دست آمد. این در حالی است که نتایج ارزیابی صحت در محل نمونه های تعلیمی در تمام تصاویر در این منطقه حدود 89/0 و در دو منطقه دیگر 99/0 بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق می توان گفت که تصاویر لندست 8 دارای قابلیت متوسطی در تهیه نقشه صنوبرکاری هاست. برای بیان دقیق تر این قابلیت، باید تحقیقات تکمیلی در این زمینه در شمال کشور انجام گیرد.
    کلید واژگان: برآورد صحت, لندست 8, فصل های رویش و خزان, نقشه صنوبرکاری ها}
    Aliasghar Darvishsefat *, Roghie Arjhangi Choobar, Amir Eslam Bonyad, Ghasem Ronod
    This research aims at investigating the feasibility of Landsat8 images for poplar plantation mapping. Three areas in Talesh and Sumehsara regions, Guilan province, with a total 1025.35 ha with different vegetation mixtures were chosen as study area. Five image-sets were selected from growth and autumn seasons. Studying the images showed no radiometric and geometric distortions. The image enhancements like rationing, PCA and Tasseled-Cap transformation were performed. By preparing training samples in each region and choosing the suitable band-sets, the images were classified using maximum likelihood algorithm. The ground truth was prepared for Hefzabad and Toularoud in Talesh using GPS. It was extracted for Haft-Deghnan and Sheikhneshin from available update-maps. To ensure suitability of the training samples, assessing the accuracy of classification were performed in the training samples. After ensuring this, the accuracy of classification was assessed in whole areas of all images. The results in all areas and dates were almost close to each other. However, the best results were always obtained in growth season, especially in June 2013. Using calculated enhanced bands along with the original bands in classifications in Talesh region showed slight improvement in accuracies, with overall accuracy and Kappa about 95% and 71%, respectively. In Sumehsara region, the best results were obtained in June with 83% overall accuracy and the relatively low Kappa 0.43. While, the results of accuracy assessment in training samples in all cases were about 0.89 to 0.99. It could be stated that the Landsat 8 images had medium capability for poplar plantation mapping. More investigations are needed to create better poplar plantation mapping.
    Keywords: Accuracy assessment, Growth, autumn seasons, Landsat 8, Poplar plantation mapping}
  • جعفر اولادی، بهزاد بخشنده
    در این پژوهش در جنگل های خزری به مطالعه امکان تفکیک درصدهای مختلف دو گونه درختان راش (Fagus orientalis) و ممرز (Carpinus betulus) بر مبنای دو روش تفکیک انعکاس طیفی و روش طبقه بندی زمینی با استفاده از اطلاعات ماهواره ای اقدام گردیده است. برای انجام این کار داده های سنجنده ETM+ لندست- 7 مربوط به تاریخ 24/6/2000 میلادی (اواسط فصل رویش) تهیه شد، سپس با توجه به نقشه تیپ بندی شده جنگل پلات های آماری به ابعاد 100×100 متر (یک هکتار) و به فاصله 90 متر از یکدیگر در سه منطقه که اختلاط درختان راش و ممرز وجود داشت، بر روی نقشه 1:25000 پیاده شدند. بعد از آماربرداری زمینی چهار گروه اختلاط به دست آمد که عبارتند از گروه اول) ترکیب خالص راش، گروه دوم) اختلاط 80 درصد راش و 20 درصد ممرز، گروه سوم) اختلاط 70 درصد راش و 30 درصد ممرز و گروه چهارم) اختلاط 60 درصد راش و 40 درصد ممرز. برای جلوگیری از تاثیرات انعکاس جاده روی انعکاس درختان، جاده های رقومی شده و پلات های نمونه با فاصله 60 متر از جاده انتخاب گردیدند و تصحیحات هندسی تا سطح ارتو با استفاده از 13 نقطه کنترل زمینی بر روی تصاویر انجام شد. جاده ها و پلات های رقومی شده بر روی باندهای 1، 2، 3، 4، 5 و 7 تصویر سنجنده ETM+ قرار داده شد و اطلاعات پیکسلی آن ها استخراج گردید. سپس این اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته و تفاوت میانگین بین گروه ها با آزمون t-test مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که تصاویر سنجنده ETM+ که مربوط به اواسط فصل رویش می باشد قادر به تفکیک ترکیب خالص راش از اختلاط 70 درصد راش و 30 درصد ممرز و پایین تر می باشد. طبقه بندی تصویر با الگوریتم حداکثر احتمال انجام گردید. در طبقه بندی با چهار گروه، بیش ترین میزان احتمال با صحت کلی 63 درصد و ضریب کاپا 44 درصد بوده است. در پایان این نکته قابل ذکر می باشد که نتیجه طبقه بندی چهار گروه بالا با نتیجه استخراج شده از روش استفاده از ارزش های پیکسلی آن ها هم خوانی دارد. به این معنی که این طبقه بندی توانست جامعه با ترکیب خالص راش را با جامعه مرکب از اختلاط 70 درصد راش و 30 درصد ممرز و پایین تر را در طبقات جداگانه ای تفکیک نموده است.
    کلید واژگان: راش, ممرز, لندست +ETM, طبقه بندی, اختلاط گونه ای}
    J. Oladi, B. Bakhshandeh
    This research focused on determining the possibility of separating different percents of Beech and Hornbeam species based on two methods of spectral reflectance assessment and classification using landsat imagery in a northern forest of Iran. To do this, Landsat7 ETM+ imagery of the study area for 24 June, 2000 (middle of germination season) were provided. The 100×100 m (1 ha) sample plots with 90m distances from each other over 3 areas containing Beach and Hornbeam mixtures were transmitted from forest type map on a 1:25000 scale. Four groups were determined after field inventory, I) pure Beech, II) 80% Beech and 20% Hornbeam, III) 70% Beech and 30% Hornbeam and IV) 60% Beech and 40% Hornbeam. To avoid road reflectance interference with tree reflectance, sample plots were selected with 60 m distance from roads. Followed by digitizing the roads and plots, the images were geometrically corrected at the ortho level using 13 ground control points. Then, the digitized roads and sample plots were overlaid on 6 bands (1, 2, 3, 4, 5 and 7) of the ETM+ imagery and their pixel data were extracted. In the next step, the obtained data was statistically analyzed. The differences among the selected groups were compared via t-test method. The results showed the capability of ETM+ imagery in separating the pure Beech from the mixture of 70% Beech and 30% Hornbeam and 60% Beech and 40% Hornbeam. Then, the images were classified using a Maximum Likelihood Algorithm. Based on the classification results, the maximum likelihood were measured with 63% total accuracy and 44% kappa coefficient. The results of comparing four above mentioned groups using maximum likelihood classification method were in accordance with the results of applying their pixel values.
    Keywords: Beech, Hornbeam, Landsat ETM+, Classification, Mixtures of forest species}
  • جهانگیر محمدی، شعبان شتایی*، فرهاد یغمایی، عبدالرسول سلمان ماهینی

    تفکیک طبقات سنی در سطوح بزرگ با استفاده از داده های ماهواره ای در مدیریت پایدار توده های جنگلی اهمیت فراوانی دارد. در این پژوهش به منظور قابلیت داده های سنجنده ETM+ ماهواره لندست 7 در تفکیک طبقات سنی، داده های رقومی این سنجنده مربوط به 16 تیر ماه 1381 از جنگل بلوط لوه در استان گلستان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جمع آوری داده های زمینی مورد نیاز جهت تفکیک طبقات سنی توده های جنگلی مدیریت شده به روش تدریجی پناهی منطقه از طریق نمونه برداری به روش خوشه ایصورت گرفته و تعداد 99 قطعه نمونه شامل 32 قطعه نمونه در دانگ اول (45-25 ساله)، 33 قطعه نمونه در دانگ دوم (5-25 ساله) و 34 قطعه نمونه در توده بهره برداری نشده (بیشتر از 45 ساله) پیاده شد. تصاویر ماهواره ای پس از اعمال تصحیحات هندسی و کاهش اثر اتمسفری مورد پردازش های نسبت گیری باندها و ایجاد شاخص های متداول گیاهی و تجزیه مولفه های اصلی قرار گرفتند. در این پژوهش، تفکیک پذیری سه طبقه سنی به روش نظارت شده و با الگوریتم های طبقه بندی حداکثر احتمال، حداقل فاصله، متوازی السطوح و فیشر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که الگوریتم حداکثر احتمال با سه طبقه سنی به ترتیب با دقت کلی 79 درصد و ضریب کاپا 68/0 بهتر از دیگر الگوریتم ها توانست طبقات سنی را تفکیک نماید. نتایج به دست آمده از ارزیابی صحت و تفکیک پذیری طبقات نشان دهنده تداخل طیفی بین طبقات سنی 25-5 و بیشتر از 45 ساله بود. با ادغام این دو طبقه سنی صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب معادل 94 درصد و 86/0 به دست آمد. و این اطلاعات در برآورد بالومیس و کربن و همچنین شناسایی مکان هایی که نیاز به تیمارهای جنگل شناسی و دیگر فعالیت های مدیریتی جنگل دارند مفید می باشد.

    کلید واژگان: طبقات سنی, توده جنگلی, طبقه بندی, لندست ETM+, لوه}
    J. Mohammadi, Sh. Shataee, F. Yaghmaee, A.R. Salman Mahini

    Classifying age classes in a large area using remotely sensed data has considerable significance for forest sustainable management. In this research, Landsat ETM+ data from Loveh forest, dating July 2002, were analyzed to investigate the potential of this sensor for age class mapping. We applied a systematic cluster sampling method to collect field data. We used 99 plots so that contained 32 plot. In stands with 25-45 years, 33 plots in stand with 5-25 years and 34 plots in stands with >45 years. The quality of the image was first evaluated for radiometric noises. Separability of three age classes 5-25, 25-45 and >45 years, using a supervised classification and four algorithm of maximum likelihood, minimum distance, parallel piped and linear discriminate analysis (Fisher). The results showed that maximum likelihood in three and two age classes with overall accuracy and kappa coefficient were (79% and 94%) and (0.68 and 0.86), respectively. Signature separability, producer and user accuracies showed the highest spectral similarity between 5-25 and >45 age classes. By merging the two classes, the overall accuracy and kappa coefficient became equal to 94% and 0.86, respectively. These results demonstrate that the reflectance values recorded by ETM+ sensor are related to forest stands. This information could also be used to estimate forest biomass and carbon content, identify locations within the stands that might require treatment and plan other management activities.

نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال