به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "پتاسیم" در نشریات گروه "جنگلداری"

تکرار جستجوی کلیدواژه «پتاسیم» در نشریات گروه «کشاورزی»
جستجوی پتاسیم در مقالات مجلات علمی
  • خاطره متقی خواه، علی صالحی*، احسان کهنه، ابوذر حیدری صفری کوچی
    یکی از راه های مهم تثبیت زیستی نیتروژن در بین گونه های جنگلی، همزیستی اکتینومیست های فرانکیا با گیاهان اکتینوریزالی مانند توسکا است. در تحقیق حاضر خصوصیات رویشی، زی توده و عناصر غذایی گونه های توسکای ییلاقی (Alnus subcordata C. A. Mey) و قشلاقی (Alnus glutinosa (L.) Gaertn) تحت تاثیر چهار تیمار شامل همزیست با فرانکیا، همزیست با فرانکیا و کوددهی اوره به مقدار 50 کیلوگرم در هکتار، همزیست با فرانکیا و کوددهی اوره به مقدار 100 کیلوگرم در هکتار و فاقد گروه های همزیست فرانکیا و بدون کوددهی (شاهد) به مدت 60 روز در گلخانه تحقیقاتی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان بررسی شد. در پایان پژوهش، قطر یقه و ارتفاع نهال ها اندازه گیری و زی توده بخش های مختلف نهال ها تعیین شد. درصد عناصر غذایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم نیز در بخش های اندام هوایی گیاه اندازه گیری شد. با توجه به نتایج آزمون تجزیه واریانس، اختلاف معنی داری بین خصوصیات رویشی، زی توده و عناصر غذایی گونه ها در تیمارهای مختلف مشاهده شد. مقایسه میانگین ها با آزمون توکی نشان دهنده عملکرد بهینه تیمار فرانکیا و کوددهی به مقدار 50 کیلوگرم در هکتار در بین تیمارهای آزمایش بود. همچنین عملکرد توسکای ییلاقی در بیشتر موارد بهتر از توسکای قشلاقی بود. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده اثر مثبت فرانکیا و کوددهی اوره به نهال های گونه توسکا در مراحل اولیه رشد و در محیط نهالستان است. بی گمان با توجه به ملاحظات زیست محیطی، در صورت نیاز به کوددهی، استفاده از کودهای آلی حاوی نیتروژن ارجح است.
    کلید واژگان: پتاسیم, ریشه, فسفر, نیتروژن, همزیستی
    Khatereh Motaghikhah, Ali Salehi *, Ehsan Kahneh, Abouzar Heidari Safari Kouchi
    Most of the biological nitrogen fixation rate among forest species is related to the symbiosis of Frankia actinomycetes with actinorhizal plants such as Alder. In the present study, we investigated changes in vegetative characteristics, biomass and nutrients of Alnus subcordata  and Alnus glutinosa affected by three treatments including: symbiosis with Frankia nodes (T1), symbiosis with Frankia nodes and fertilization with urea fertilizer equivalent to 50 kg per hectare (T2), symbiosis with Frankia and fertilization with Urea fertilizer equivalent to 100 kg ha (T3) and without symbiosis with Frankia and without fertilizer (control) for 60 days in research greenhouse of faculty of natural sciences of University of Guilan. At the end of the study, the collar diameter and height of the seedlings were measured and biomass of their different parts was calculated by drying in the oven. The percentage of nitrogen, phosphorus and potassium in the components of the plant were also calculated using Kjeldahl, extraction and colorimetric methods, respectively. According to the results of analysis of variance, significant differences were observed between vegetative characteristics, biomass and nutrients of the species under different treatments. Comparison of means with Turkey’s test showed the best performance of 50 kg / ha fertilizer treatment among the treatments. In addition, the performance of Alnus subcordata in the most of cases was better than Alnus glutinosa. The results of the present study indicate the positive effect of nitrogen fertilization on alder seedlings in early stages of growth and in nursery environment and for alder species, 50 kg urea fertilizer per hectare is sufficient. Of course, considering the environmental considerations, the use of nitrogen-containing organic fertilizers is preferable if fertilization is required.
    Keywords: Coexistence, nitrogen, Phosphorus, potassium, root
  • عصمت اوستاخ، جواد سوسنی*، علی عبدالخانی، حامد نقوی

    شیمی درختی، علم تجزیه وتحلیل عناصر حلقه های درختی است که به شناسایی تغییرات بیوشیمیایی یک درخت در واکنش به تغییرات محیطی می پردازد. به منظور بررسی تغییر غلظت عناصر شیمیایی موجود در چوب درختان زوال‏یافته بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) نسبت به درختان سالم، سه اصله درخت سالم و سه اصله درخت زوال‏یافته در جنگل مله شبانان شهرستان خرم‏آباد قطع شد و از هر پایه، یک عدد دیسک تهیه شد. سپس حلقه‏های رویشی مربوط به 35 سال منتهی به سال قطع هر درخت به صورت سه قطعه پنج ساله و دو قطعه ده ساله برش داده شد. پس از عصاره گیری به روش هضم مرطوب با استفاده از دستگاه جذب اتمی، غلظت عناصر شیمیایی اندازه‏گیری شد. نتایج نشان داد که غلظت پتاسیم در چوب درختان زوال‏یافته بیشتر از سالم بود، درحالی که غلظت کلسیم و مس در چوب درختان سالم بیشتر از زوال‏یافته بود. نسبت غلظت سدیم و کلسیم به پتاسیم در درختان دو جامعه، تفاوت معنی‏داری داشت. همبستگی بین غلظت عناصر و رویش شعاعی درختان سالم معنی‏دار نبود، درحالی که در درختان زوال‏یافته بین غلظت عناصر کلسیم و سرب با رویش شعاعی، همبستگی منفی و معنی‏دار وجود داشت. باتوجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش به نظر می رسد که از میان عامل های متعدد بروز پدیده زوال، تاثیر عوامل آب‏و‏هوایی بیشتر باشد.

    کلید واژگان: پتاسیم, رویش, شیمی درختی, کلسیم
    E. Ostakh, J. Soosani *, A. Abdolkhani, H. Naghavi

    Dendrochemistry is the science of analyzing the elements of tree rings that identify the biochemical changes of a tree under environmental changes. In order to investigate the change in the concentration of some of the chemical elements in the wood of declined trees compared to healthy ones, three healthy and declined Iranian oak trees (Quercus brantii Lindl.) in forests close to Khorramabad were cut and a disk was prepared from each tree. Then the vegetative rings of the last 35 years were cut into three five-years and two 10-years-old cuttings and extracted by the wet digestion method and the concentration chemical elements were measured using the atomic absorption apparatus. The results showed that potassium concentration in the wood of declined trees was higher than healthy ones while calcium and copper concentrations in the wood of healthy trees were less. Also, the ratio of sodium and calcium to potassium concentration in the trees of the two communities was significantly different. Correlation between elemental concentration and radial growth of healthy trees was not significant, whereas in declined trees there was a negative and significant correlation between calcium and lead content and radial growth. According to the results, the effect of climatic factors seems to be the most effective among several factors.

    Keywords: calcium, dendrochemistry, Growth, Potassium
  • حامد آقاجانی، سید محمد حجتی*، محمدعلی تاجیک قنبری، محمدرضا پورمجیدیان، علی برهانی
    با توجه به نقش مثبت قارچ های اکتومیکوریز در جذب آب و مواد غذایی و انتقال به درختان، شناسایی آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تنوع قارچ های اکتومیکوریز شناسایی شده با برخی ویژگی های شیمی خاک در سری فلورد جنگل های فریم استان مازندران انجام شد. در سه دامنه ارتفاعی 300 متری (1200 تا 1500، 1500 تا 1800 و 1800 تا 2100)، 45 درخت راش (Fagus orientalis Lipsky) (در هر طبقه ارتفاعی 15 درخت) انتخاب و نمونه برداری از ریزریشه های آن ها به عمق 10 سانتی متر انجام شد. در کنار محل مورد نظر برای برداشت ریشه، یک نمونه به عمق 10 سانتی متر برای بررسی ویژگی های شیمیایی خاک نیز برداشت شد. نمونه های ریشه در آزمایشگاه قارچ شناسی از طریق استخراج DNA ناحیه ITS nrDNA با استفاده از زوج آغازگر های ITS1F و ITS4B یا ITS4 تکثیر و توالی یابی شده و با نرم افزار BioEdit اصلاح و در NCBI بررسی شدند. نمونه های خاک نیز پس از انتقال به آزمایشگاه، به مدت دو هفته در هوای آزاد خشک شده و پس از عبور از الک های دو میلی متری، مشخصه های شیمی خاک بررسی شدند. بر اساس نتایج بررسی همزیستی اکتومیکوریزی، 10 خانواده مختلف شناسایی شدند و بیشترین همزیستی مربوط به Russulaceae و Cortinariaceae بود. مقدار مشخصه های خاک مانند pH، نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کربن در طبقه ارتفاعی اول بیشتر از دو طبقه دیگر بود. همچنین، نتایج تجزیه واریانس و مقایسه های میانگین متغیرهای خاکی در منطقه مورد مطالعه نشان داد که بین طبقه های ارتفاعی از نظر مقدار فسفر، پتاسیم و اسیدیته تفاوت معنی داری وجود داشت. یافته های این پژوهش موید آن است که شرایط رویشگاهی و تنوع گونه ای توده های جنگلی می توانند بر ویژگی های خاک و غنای گونه ای اکتومیکوریزها و پیرو آن، پویایی بوم سازگان جنگل موثر باشند.
    کلید واژگان: اسیدیته خاک, اکولوژی گیاهی, پتاسیم, جنگل های هیرکانی, سلامت جنگل, فسفر
    Hamed Aghajani, Seyyed Mohammad Hodjati *, Mohammad Ali Tajick, Ghanbari, Mohammad Reza Pourmajidian, Ali Borhani
    According to the positive role and symbiosis of ectomycorrhizal fungi for absorbing water and nutrition and transferring to trees, identification of them are of great importance. The aim of this study was to investigate the relationship between recognized ectomycorrhizal fungi and some soil chemical properties in the Flourd series of Farim forests, Mazandaran province. Forty five beech trees were measured in three elevation classes (1200-1500, 1500-1800, and 1800-2100m a.s.l.) and samples were taken from the root tips at a depth of 10 cm. ITS nrDNA was replicated and sequenced using ITS1F and ITS4B or ITS4 primer pairs, then was corrected by BioEdit software and studied in NCBI. After specified the desired tree for sampling root tips, a sample was taken next to the same tree at a depth of 10 cm to examine of soil chemical properties. The results of this study showed that 10 different families were identified that the most symbiosis was in the Russulaceae and Cortinariaceae families. The results showed that edaphic factors such as soil pH, N, P, K, and C in the first elevation were higher than two other elevations. Moreover, the results of statistical analysis showed that P, K, and pH had a significant difference. Our results suggested that forest site conditions and tree diversity can influence on soil properties and the richness of ectomycorrhizal fungi and consequently on forest ecosystem dynamic.
    Keywords: Forest health, Hyrcanian forests, phosphor, plant ecology, potassium, soil pH
  • محمدحسین صادق زاده حلاج، داوود آزادفر *، حسین میرزایی ندوشن
    به منظور ارزیابی تاثیر شدت نور و رطوبت خاک بر الگوی توزیع عناصر غذایی در اندام های نهال بنه، پژوهشی در ایستگاه تحقیقات البرز کرج در تابستان 1393 انجام گرفت. نهال های یکساله گلدانی بنه تحت تیمارهای رطوبت خاک (در سه سطح 100، 50 و 20 درصد ظرفیت زراعی) و سایه بان مصنوعی (در سه سطح صفر، 30 و 50 درصد از نور کامل) در قالب طرح کرت های خردشده با پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و 10 نهال در هر کرت فرعی قرار گرفتند. پس از گذشت حدود چهار ماه، نهال ها از گلدان خارج و غلظت عناصر نیتروژن، پتاسیم، فسفر و روی در اندام های ریشه، ساقه و برگ آنها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که غلظت عناصر غذایی در ریشه نهال بنه تحت تاثیر هیچ کدام از عوامل خشکی و سایه و اثر متقابل آنها قرار نگرفت. در ساقه نیز تنها غلظت عنصر روی تحت تاثیر کاهش رطوبت قرار گرفت و کاهش یافت. کاهش رطوبت خاک همچنین سبب کاهش عناصر روی و نیتروژن در برگ های نهال بنه شد. اثر متقابل رطوبت خاک و سایه بر غلظت عناصر پتاسیم و ازت برگ معنی دار بود، به نحوی که افزایش سایه سبب افزایش غلظت این عناصر در برگ نهال های تیمارشده با رطوبت های 50 و 20 درصد ظرفیت زراعی و کاهش آنها در برگ نهال های فاقد تنش خشکی شد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که استفاده از سایه بان برای نهال های بنه تحت تنش خشکی مفید است و موجب بهبود فرایند انتقال عناصر غذایی از ریشه به اندام هوایی می شود.
    کلید واژگان: بنه, پتاسیم, روی, فسفر, نیتروژن
    Mohammad Hosein Sadeghzadeh Hallaj, Davoud Azadfar *, Hosein Mirzaei Nadoushan
    In order to evaluate the role of different regimes of soil humidity and light intensity on allocation pattern of nutrients in the organs of wild pistachio sapling, this research was carried out in Albroz Research Complex (Karaj, Iran) during 2014 summer. One year pot based wild pistachio saplings were treated by soil humidity (including 100%, 50% and 20% of field capacity) and artificial shading (including 0%, 30% and 50% of full sunlight) factors in a split plot experiment based on a randomized complete block design with 3 replicates and 10 saplings per plot. After more than 4 months seedlings were pulled out from the pots and N, P, K and Zn contents were measured in their root, stem and leaves. Results showed that drought, shade and their interaction had no effect on concentration of studied elements in root. Zn content is the only stem variable which is affected and decreased by water deficit. Water deficit significantly decreased N and Zn content of leaves as well. Interaction of shading and drought stress had significant effects on N and K content of leaves, so that increasing the amount of shade caused increase of these elements concentration for moderate and severe shade and decreased them for without stress treated saplings. In general we concluded that shade is helpful for drought induced wild pistachio saplings and improves nutrients transportation process from root to shoot.
    Keywords: Nitrogen, Potassium, Phosphorous, Zinc
  • ندا قربان زاده، علی صالحی*، احسان کهنه

    این مطالعه با هدف بررسی تاثیر کلن ها و گونه های مختلف صنوبر بر خاک تحت پوشش و اختلاف آنها از نظر میزان عناصر غذایی در لاشبرگ انجام شد. نمونه برداری خاک و لاشبرگ بر اساس طرح بلوک های کامل تصادفی با پنج تیمار 18 ساله با فاصله کاشت 4×4 متر شامل کلن ها و گونه هایPopulus euramericana triplo، ،Populus deltoides 69/55، Populus deltoides 63/51 euramericana 45/51 Populus و گونه Populus caspica به عنوان شاهد و بومی منطقه انجام شد. کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر و پتاسیم در لاشبرگ و خاک (عمق 20-0 سانتی متر) گونه های ذکر شده اندازه گیری شد. همچنین مشخصه های کمی درختان شامل ارتفاع، قطر برابر سینه و قطر تاج اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که به غیر از پتاسیم، کلیه عناصر اندازه گیری شده در خاک دارای اختلاف معنی داری در سطح 95 درصد هستند. مقایسه میانگین عناصر غذایی در لاشبرگ گونه ها و کلن ها نشان داد که بیشترین مقدار عناصر غذایی اندازه گیری شده در کلن Populus deltoides 63/51 و کمترین آن در گونه Populus caspica وجود داشت. همچنین کلن Populus deltoides 63/51 از بیشترین قطر برابر سینه، قطر تاج و ارتفاع در بین تیمارها برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که کلن Populus deltoides 63/51 علاوه بر رشد مناسب، اثرهای مثبتی بر میزان عناصر غذایی خاک دارد. تاثیرگذاری مثبت کلن Populus deltoides 63/51 بر عناصر غذایی موجود در خاک می تواند ناشی از کمیت و کیفیت بهتر لاشبرگ های تولید شده این کلن نسبت به دیگر گونه ها و کلن های تحقیق شده در این تحقیق باشد.

    کلید واژگان: کربن آلی, نیتروژن, فسفر, پتاسیم, ارتفاع, قطر تنه و تاج
    N. Ghorbanzadeh, A. Salehi, E. Kahneh

    The aim of the study was to investigate the effects of different species and clones of poplar on beneath soil properties and their differences in amount of nutrient elements in their litters. Soil (0-20 cm depth) and litter sampling was made under the randomized complete blocks design with three replicates and five treatments of 18 year old poplar species and clones، including four exotics; Populus euramericana triplo، Populus deltoides 69/55، Populus deltoides 63/51، Populus euramericana 45/51 and one native: Populus caspica (control) planted at 4 x 4 m. spacing. The measured soil and litter chemical properties consisted of: Organic carbon، total nitrogen، phosphorus and potassium. The measured poplar characteristics consisted of: total height، stem diameter at breast height (dbh) and crown diameter. Results showed that there were significant differences (ρ<0. 05) between the poplar species and clones in respect to the soil and litter chemical properties، except potassium in soil. Furthermore، the highest and the lowest amount of nutrient elements in the litter belonged to P. d. 63. 51 and P. caspica، respectively and Populus deltoides 63/51 achieved the greatest stem and crown diameter and total height. It can be concluded that Populus deltoides 63/51 in addition to its proper growth، has a positive effects on soil nutrients due to its better litter quantity and quality production in comparison to the other species and clones.

    Keywords: Organic carbon, nitrogen, phosphorus, potassium, height, stem, crown diameter
  • سیده فاطمه هاشمی، سید محمد حجتی، سید محمد حسینی نصر
    در این پژوهش عناصر غذایی خاک، مقدار لاشه ریزی پائیزه و ورود عناصر غذایی از طریق لاشبرگ به کف جنگل و ارتباط آنها با هم در سه توده (آزاد، افرا پلت و ون) جنگل کاری شده در جنگل آموزشی- پژوهشی دارابکلا ساری مورد بررسی قرار گرفت. نمونه های خاک از عمق 15-0 سانتی متری خاک برداشت و عناصر غذایی آنها مورد اندازه گیری قرار گرفت. برای اندازه گیری لاشه ریزی در فصل خزان 3 تله جمع آوری لاشبرگ (به ابعاد 50×50 سانتی متر) به طور تصادفی در هر توده قرار داده شد و جمع آوری لاشبرگ ها به صورت ماهانه انجام شد. نظر به اینکه برگ درصد قابل توجهی از لاشه ریزی را در گونه های مورد بررسی به خود اختصاص داده است، بنابراین نمونه های برگ های خزان شده در ماه های مختلف فصل خزان برای اندازه گیری محتوی عناصر غذایی به آزمایشگاه منتقل شد. عناصر غذایی خاک بجز مقدار فسفر و پتاسیم در بین گونه ها تفاوت معناداری نشان دادند. کمترین مقدار عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در خاک گونه ون مشاهده شد. نتایج کلی لاشه ریزی سه گونه مورد بررسی در سه ماه خزان لاشبرگ نشان داد که افرا بیشترین و ون کمترین مقدار انباشت لاشبرگ را داشته اند. نتایج نشان داد که توده ها توانسته اند خواص خاک را تا حدودی تغییر دهند. یافته های پژوهش حاضر موید آن است که این تغییرات با تفاوت های مشاهده شده در مقدار بازگشت عناصر غذایی در هر توده هم خوانی دارد.
    کلید واژگان: تله جمع آوری لاشبرگ, بازگشت عناصر غذایی, ازت, فسفر, پتاسیم, کلسیم
    S.F. Hashemi, S.M. Hojati, S.M. Hosseini Nasr
    In this experiment, soil nutrients, amount of autumn litterfall and nutrients recycling via litterfall into forest floor and their relationships to each other were studied in three stands (Elm, Maple and Ash) at Darabkola Experimental Forest of Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University (North of I.R. Iran). Soil samples were made from 0-15 cm depth of soil surface and their chemical properties (pH, EC and the concentrations of N, P, K, Ca and Mg) were tested. Three litter traps (50×50 cm) were randomly placed in each stand and litter was collected at monthly intervals in autumn. Because leaves usually form a significant percentage of litterfall amount, they were collected from each litter-trap at different months of autumn, dried and sieved and finally analyzed. Results showed that there was significant difference (p<0.05) between the tree species in terms of soil nutrient concentration,except P and K contents). The lowest amount of soil N, P, K, Ca and Mg belonged to Ash plantation. Overall, the greatest and the lowest amount of litterfall belonged to Maple and Ash species, respectively. The results showed that the stands were able to change th soil properties to some extent. It might be concluded that these changes are consistent with the differences observed in respect to the recycled nutrients at each stand.
    Keywords: 3 litter trap, recycled nutrient, N, P, K, Ca, Mg
  • حیدرعلی دانشور، بهمن کیانی، علیرضا مدیر رحمتی
    شوری عامل محدود کننده تولید محصولات کشاورزی و منابع طبیعی در دنیا می باشد. رشد و تولید محصول در خاکهای شور یا خاکهایی که با آب شور آبیاری می شوند به صورت مشخص کاهش می یابد، از آنجایی که بیشتر خاکها را در مناطق خشک و نیمه خشک خاکهای شور و قلیا تشکیل می دهند و پده یکی از گیاهان سازگار در این مناطق است، تعیین درجه مقاومت به شوری آن دارای اهمیت می باشد که حداقل در ایران به صورت دقیق حد تحمل به شوری این گیاه مشخص نشده است. به همین منظور در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و در شرایط گلخانه قلمه های پده تحت تاثیر ترکیبی از غلظت های مختلف نمک در محیط آبکشت قرار گرفتند. تیمارهای شوری با افزایش مقادیر مختلف از نمکهای کلرور سدیم و کلرور کلسیم به نسبت 4:5 در محلول غذایی محیط ریشه به میزان (27/0، 54/0 81/0، و 08/1 درصد) که برابر با 3/1، 1/6، 5/10، 5/13 و 18 دسی زیمنس بر متر است اعمال گردید. زنده مانی قلمه های پده، وضع ظاهری برگها و شاخص های رشد، شامل تعداد برگ، سطح برگ، ارتفاع، وزن خشک (برگ، ساقه و ریشه) همچنین درصد عناصر سدیم، کلر، کلسیم، منیزیم، پتاسیم و ازت در برگ، ساقه و ریشه و در تیمارهای متفاوت شوری اندازه گیری گردید. نتایج آزمایش نشان داد که وزن خشک برگها و وزن خشک ساقه تا 6 دسی زیمنس بر متر تحت تاثیر شوری قرار نگرفت و با افزایش غلظت نمکها در محیط ریشه، کاهش معنی دار داشتند. تعداد برگ نیز تحت تاثیر شوری کاهش معنی دار داشت، در حالی که وزن خشک ریشه و ارتفاع نهالها تغییری نداشتند. با افزایش غلظت نمکها در محیط ریشه، درصد ازت و پتاسیم برگها و درصد سدیم، پتاسیم، منیزیم و کلر شاخه ها افزایش یافت. در ریشه به جز کلر که با افزایش شوری افزایش داشت بقیه عناصر تحت تاثیر شوری قرار نگرفتند.
    کلید واژگان: ازت, پده, پتاسیم, رشد, کلرور کلسیم, کلرور سدیم
    H.A. Daneshvar, A. R. Modirrahmati, B. Kiani
    Salinity limits production of agricultural and natural resources crops of the world. Plant production decreases in areas containing saline soils or irrigated with saline water. Because most soils in arid and semiarid areas are alkaline and saline and Populus euphratica Oliv is a well-adapted plant in such soils, identification of its tolerance salinity is very import, particularly in Iran. In order to evaluate the effect of salinity on growth and chemical composition of leaves, stems and roots, a glasshouse trial was conducted, using statistical design of randomized complete blocks (RCBD) with three replicates. The rooted cuttings of P. euphratica were inserted in Hogland soil-less culture and after 15 days were treated with five leaves of NaCl and CaCl2 (0, 0.27, 0.54, 0.81 and 1.08% or 1.3, 6.1, 10.5, 13.5 and 18 ds/m) at 4: 5 ratio, respectively. The measured variables were survival, leaf appearace, height, leaf number and area, dry weight of leaves, stem and roots, and percentage of Na+, Cl -, Ca++, Mg++, K+ and N - at leaves, stem and roots. The results showed that salinity did not significantly affect leaf and stem dry weight at 6 ds/m of salinity but over 6 ds/m the root dry weight decreased significantly. Althoush leaf number decreased significantly by increase in saline levels, but root dry weight and seedling's height have not been influenced by salinity, significantly. Increase in saline levels, increased N- and K+ in leaves and Na+, K+, Mg++ and Cl- in branches. The root elements have not been influenced by salinity, except Cl-.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال