جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "آنالیز خط مرزی" در نشریات گروه "زراعت"
تکرار جستجوی کلیدواژه «آنالیز خط مرزی» در نشریات گروه «کشاورزی»-
این پژوهش به منظور مستندسازی فرایند تولید مرتبط با مدیریت زراعی 60 مزرعه گندم و57 مزرعه کلزا با تنوع در سطح زیرکشت، عملیات زراعی و میزان عملکرد براساس اطلاعات مراکز خدمات و پایش مستمر در سال زراعی 1398-1397 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز مربوط به مزارع (موقعیت و وضعیت زهکشی)، مدیریت زراعی شامل عملیات تهیه زمین (نوع ادوات، نوع، تعداد و زمان شخم و دیسک)، رقم مورد استفاده (نحوه ضدعفونی بذر، میزان بذر و وسیله کاشت)، زمان کاشت، کود (نوع کود، میزان کود، و زمان مصرف کود پایه و سرک)، مبارزه با آفات، بیماری ها و علف های هرز (میزان مصرف و نوع سموم مصرفی)، تعداد، میزان و زمان آبیاری (روش های آبیاری سنتی و تحت فشار) و مسائل مربوط به برداشت (نوع ادوات، زمان برداشت و میزان عملکرد) از طریق پرسشنامه از کشاورزان و یا مشاهده و اندازه گیری تکمیل و در پایان فصل رشد میزان عملکرد واقعی برداشت شده توسط کشاورزان ثبت گردید. در این مطالعه خلاء عملکرد به روش آنالیز خط مرزی و با رسم پراکنش داده های عملکرد در مقابل متغیرهای مختلف مدیریتی و بیشترین عملکردها در سطوح مختلف هر نهاده یا مدیریت خاص انتخاب شد. با استفاده از این روش میانگین عملکرد، عملکرد قابل حصول و خلاء عملکرد گندم به ترتیب 3654، 4839 و 1185 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده های مورد بررسی مزارع گندم نشان داد که جهت رسیدن به عملکرد قابل حصول به مصرف 258 کیلوگرم در هکتار بذر، استفاده از رقم مهرگان، تاریخ کاشت تا 24 مهرماه، کاربرد 280 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن، مصرف حداقل 100 کیلوگرم در هکتار کود فسفر، حداقل 6 بار آبیاری و استفاده از حداقل 70 کیلوگرم کود پتاسیم نیاز است. همچنین متوسط عملکرد کشاورزان کلزاکار 2063 کیلوگرم بود که با بهبود مدیریت زراعی می توان به عملکرد 2939 کیلوگرم در هکتار دست یافت و برای این منظور مصرف حداکثر هفت کیلوگرم بذر در هکتار، تاریخ کاشت حداکثر تا 17 آبان، استفاده از حداقل 300 کیلوگرم کود نیتروژن، کاربرد حداقل 42 کیلوگرم کود فسفر و استفاده از رقم هایولا50 لازم است. بر اساس یافته های این پژوهش درصد خلاء عملکرد در گندم 5/31 درصد و کلزا 48 درصد بود که نشان دهنده تاثیرپذیری بالای گندم و کلزا نسبت به استفاده از روش های مدیریتی مناسب دارد.
کلید واژگان: عملکرد واقعی, عملکرد قابل حصول, آنالیز خط مرزی, امنیت غذاییPlant Production, Volume:47 Issue: 3, 2024, PP 373 -385IntroductionFood security is one of the most important challenges facing humankind. Therefore improving crop yields are essential to meet the increasing pressure of global food demands. The Decreasing the area of high-quality land, increasing fertilizer use, and its effect on the environment indicate that we need to develop new strategies to increase grain yields with less impact on the environment. One strategy that could help address this concern is by narrowing the yield gaps using improved management. Therefore, the present study was conducted in Khorramshahr region for recognition of best management practices, percentage of the affected fields, estimation of wheat and rapeseed yield potential and gaps using boundary line analysis.
Materials and MethodsTo quantify the production and estimation of wheat and rapeseed yield gap in Khoramshahr, Farm management information of 60 wheat fields and 57 rapeseed fields in the years 2018-2019 were collected. The information was collected through continuous farm monitoring during the growing season as along with face to face interviews with the farmers. Farms were selected by consulting with agricultural service centers expert in Khorramshahr districts. Based on the available information at the agricultural service centers, only farms, which is different in terms of acreage, cultural practices and harvesting operations were selected. In this study, by plotting the distribution of the yield obtained in each field as the dependent variable against the independent variables (crop management activities), using SAS software and an appropriate function was fitted on the upper edge of the data distribution.
Results and DiscussionUsing this boundary line analysis method, the average yield, attainable yield and yield gap of wheat were obtained as 3740, 5455 and 1715 kg per hectare respectively. The yield gap percentage in wheat was 31.5% and rapeseed was 48%, which indicates the high effectiveness of wheat and rapeseed in relation to the use of appropriate management methods. The analysis of the investigated data in wheat fields showed that in order to achieve the achievable yield, 258 kg per hectare of seeds, the use of Mehrgan variety, the planting date until October 24, the amount of 280 kg per hectare of nitrogen fertilizer, the consumption of at least 100 Phosphorus fertilizer per hectare was at least 6 kg with irrigation and consumption of at least 70 kg of potassium fertilizer. Also, according to the frontier line analysis, the average yield of rapeseed farmers is 1663 kg, they can achieve a yield of 3197 kg per hectare by improving crop management, and for this purpose, the following measures should be taken into account: 1) consuming a maximum of seven kilograms of seeds per hectare 2) Planting date up to 17 November 3) Use of at least 300 kg of nitrogen fertilizer 4) At least 42 kg of phosphorus fertilizer 5) Use of Hyola 50 variety.
ConclusionIn this study by examining several important management factors in growing wheat and rapeseed, optimal requirements of each factor to achieve the highest yield was determined by borderline analysis. In addition, the percentage of farms that had poor management as well as wheat and rapeseed yield potential and gaps in Khorramshahr. Yield responses to management practices were evaluated and studied by means of borderline analysis. Best management practices could be devised using study findings to realize the highest yield potential.
Keywords: Actual Yield, Attainable Yield, Borderline Analysis, Simulation -
یکی از مشکلات اساسی تولید برنج، تفاوت زیاد بین عملکرد واقعی کشاورزان و عملکرد قابل حصول است، بنابراین شناسایی عوامل ایجاد محدودیت تولید و خلاء عملکرد در برنج بسیار حایز اهمیت است. در این پژوهش کلیه عملیات مدیریتی از مرحله تهیه بستر تا برداشت محصول در 228 مزرعه مربوط به ارقام بومی برنج در سه منطقه شرق، مرکز و غرب استان مازندران به صورت پیمایشی و مطالعات میدانی در سال های 1394 و 1395 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از روش تحلیل مقایسه کارکرد (CPA) نشان داد که متغیرهای بذر گواهی شده، سن گیاهچه، مصرف پتاسیم، مصرف نیتروژن (بعد از گلدهی)، زمان برداشت و وجود آفات عوامل اصلی محدودکننده عملکرد برنج در منطقه بودند. عملکرد واقعی و پتانسیل عملکرد محاسبه شده با مدل CPA به ترتیب 4456 و 6642 کیلوگرم در هکتار و میزان خلاء عملکرد 2186 کیلوگرم در هکتار برآورد شدند. نتایج آنالیز خط مرزی (BLA) با برازش یک خط بر لبه بالایی داده ها نشان داد که پاسخ عملکرد به عنوان متغیر وابسته به متغیرهای مستقل میزان بذر، زمان نشاکاری، تراکم بوته و مصرف نیتروژن قبل از نشاکاری، در طول دوره رشد رویشی و بعد از گلدهی، از تابع دو تکه ای مثبت تبعیت کرده، ولی متغیرهای سن گیاهچه و تعداد گیاهچه در کپه تابع دو تکه ای منفی داشتند. متغیرهای خوابیدگی بوته (ورس) و آفات، بیماری ها و علف های هرز از تابع خطی تبعیت کردند. نتایج حاصل از آنالیز خط مرزی نشان داد که میانگین عملکرد (بر اساس حد بهینه) 5755 کیلوگرم در هکتار، با خلاء عملکرد 1207 کیلوگرم در هکتار بود. میانگین عملکرد نسبی و خلاء نسبی نیز به ترتیب 8/79 و 9/20 درصد برآورد شدند. با توجه به اینکه پتانسیل عملکرد محاسبه شده، از داده های واقعی مزارع کشاورزان حاصل شده بود، به نظر می رسد که پتانسیل عملکرد به دست آمده وابسته به منطقه بوده و این پتانسیل عملکرد برای ارقام برنج بومی، قابل حصول است.
کلید واژگان: آنالیز خط مرزی, برنج, تحلیل مقایسه کارکرد, پتانسیل عملکرد و خلاء عملکردOne of the main problems for rice production is the large difference between farmers' actual yields and attainable yields. Therefore, it is important to identify the limiting factors on yield and yield gap. In this research, all performed management practices from seedbed preparation to harvesting in 228 paddy fields of local rice cultivars in the east, central and west parts of Mazandaran province, Iran were surveyed through field monitoring in 2015 and 2016. The results showed that the variables of certified seed, seedling age, and potassium application, nitrogen application after flowering, harvest time and pest problem were introduced into the comparative performance analysis (CPA) equation. The actual yield of the field and the calculated yield potential were estimated 4456 and 6642 kg.ha-1, respectively, hence the yield gap was estimated 2186 kg.ha-1. In the boundary line analysis (BLA), by fitting one line on the upper edge of the data, it was determined that the response function as a dependent variable to independent variables on seed rate, transplanting date, planting density, nitrogen application. Moreover, basal nitrogen application, nitrogen application in vegetative and after flowering stages had a positive piecewise function. The seedling age variable, phosphorus and potassium application and the number of seedling per hill followed a negative piecewise function. However,, four variables including the lodging, pests, diseases and weeds problems followed a linear function. According to BLA, the average yield was 5755 kg.ha-1 with a yield gap of 1207 kg.ha-1. An average relative yield and relative yield gap were estimated 79.8% and 20.90%, respectively. Given that the calculated yield potential in this analysis in three regions was obtained from the actual data of each field, it can be concluded that the yield potential is dependent on the region and is attainable.
Keywords: Boundary line analysis, Comparative performance analysis, Rice, Yield potential, Yield gap -
سابقه و هدفدر سالهای اخیر به علت نگرانیهای به وجود آمده در مورد مباحث امنیت غذایی، مطالعات نیز در این زمینه در سطح جهان رو به افزایش است و نیاز است تا با روشهای آماری مناسب اقدام به برآورد عملکرد پتانسیل و شناسایی عوامل محدود کنندهی عملکرد پتانسیل نمود. در مدیریت زراعت دیم، بهینهسازی رشد رویشی قبل از مرحله گلدهی در جهت حداکثر بهرهبرداری از آب موجود در خاک یک اصل اساسی میباشد و عوامل مدیریتی مانند تاریخ کاشت، میزان بذر مصرفی و میزان کود نیتروژن (N) مصرفی میتوانند تعیین کنندهی میزان رشد رویشی تا قبل از گلدهی باشند. آنالیز خط مرزی یک روش آماری است که به کمک آن میتوان واکنش عملکرد به یک عامل محیطی یا مدیریتی در شرایطی که سایر عوامل نیز متغیر باشند را مشخص کرد. اهداف تحقیق حاضر عبارت از معرفی، استفاده و مقایسه دو روش آنالیز خط مرزی جهت تعیین همزمان بهترین مدیریتها، برآورد پتانسیلها و محاسبه خلا عملکرد گندم دیم در سه شهرستان آققلا، گمیشان، و کلاله در استان گلستان بوده است؛ یکی روش معمول بر مبنای استفاده از روش حداقل توانهای دوم (LS) و دیگری روشی بر مبنای برنامهریزی خطی (LP) که در آن اصل بر این است که هیچ نقطهای بالاتر از خط رسم شده قرار نگیرد.مواد و روش هابرای این مطالعه اطلاعات مورد نیاز از 332 مزرعه گندم در سه شهرستان آققلا، گمیشان و کلاله در طی دو سال زراعی 93-1392 و 94-1393 جمعآوری شدند. عوامل مدیریتی مورد بررسی شامل تاریخ کاشت، میزان بذر مصرفی و میزان کود نیتروژن (N) مصرفی (به صورت پایه و سرک) ، بودند. برای برازش خط مرزی به روش LS با استفاده از قانون حداقل توانهای دوم یک خط از میان حداکثر عملکردها برازش داده شد. اما در روش LP، یک تابع بر لبهی بالایی پراکنش دادهها برازش داده شد به گونهای که هیچ نقطهای در بالای این خط قرار نگیرد. برای این منظور، به نحوی پارامترهای معادله مورد نظر تغییر داده شد که مجموع باقیماندهها در کمترین حد ممکن باشد، با این شرط که هیچ تک باقیماندهی منفی نیز وجود نداشته باشد. در ادامه حد بهینه هر عامل مدیریتی مشخص و در نهایت با برآورد پتانسیلها و کم کردن متوسط عملکرد در هر شهرستان، خلا عملکرد برای هر عامل و در مجموع محاسبه شد.یافته هانتایج آنالیز خط مرزی، حد بهینهی عوامل مدیریتی جهت دستیابی به عملکرد پتانسیل در هر شهرستان را نشان داد و تاریخ کشت مطلوب، میزان بذر مصرفی و میزان نیتروژن (N) مصرفی بهینه در هر شهرستان تعیین شدند. متوسط عملکرد گندم دیم در سه شهرستان آققلا، گمیشان و کلاله در حدود 2600 کیلوگرم در هکتار و عملکرد پتانسیل نیز بر اساس روش LS در حدود 4700 کیلوگرم و بر اساس روش LP در حدود 4800 کیلوگرم برآورد شد که نشان از خلا عملکردی در حدود 2100-2000 کیلوگرم در هکتار (44 تا 45 درصد) دارد. لازم به ذکر است که نتایج این تحقیق دارای قطعیت نبوده و برای دستیابی به حدود بهینه هر شهرستان نیاز به چندین سال آزمایش وجود دارد.
نتیجهگیری:از مزایای روش LP این است که احتیاج به تقسیمبندی عامل مستقل به محدودههای مشخص و تعیین نقاط مرزی ندارد، همچنین برازش خط با مشارکت تمامی نقاط انجام میشود و به عبارتی تمامی نقاط بر روی خط رسم شده تاثیرگذار هستند. شاید ضعف این روش را بتوان در عدم دخالت تجربه کاربر در برازش این خط مرزی دانست، اما به نظر میرسد هر کدام از این روشها در شرایط خاصی بسته به نوع و پراکندگی دادهها میتوانند مفید باشند و کاربر باید بعد از رسم پراکندگی نقاط بهترین روش برازش خط را برای آن دادهها انتخاب کند.کلید واژگان: امنیت غذایی, مدیریت زراعت دیم, آنالیز خط مرزی, حداقل توانهای دوم, برنامهریزی خطیBackground and objectivesIn the recent year, due to increasing concerns about the future food security, researches in this field are growing globally and it requires to use proper statistic methods for estimation the amount of yield gap and determination of it’s causes. In dryland management, optimization of vegetative growth before flowering in order to maximize the utilization of available water in the soil is a fundamental principle and consequently management factors such as planting date, seeding rate and amount of fertilizer nitrogen (N) use can determine the amount of vegetative growth before flowering. Boundary line analysis is a statistical method that can quantify the response of yield to an environmental or management factor in a situation in which other parameters are variable. The objectives of this study were to introduce, use and comparison of two methods for fitting boundary line to determine the best managements and simultaneously estimate potentials and calculate wheat yield gap in three county of the Golestan province include Aghala, Gomishan and Kalaleh. One, the common method based on the least squares (LS) method and another method based on linear programming (LP) so that no point is fall above the drawn line.Materials and methodsFor this study, the required information were collected from 332 wheat field during two growing season of 2014 and 2015 in Aghala, Gomishan and Kalaleh. The investigated management factors included planting date, seeding rate and amount of nitrogen fertilizer (N) use (at the base and the road). To fit a boundary line using LS method, a curve was fitted through the maximum yield points based on the least squares method. However in LP method, a curve was fitted on the top edge of the data so that any point is not fall above the drawn line. For this purpose, the parameters of the function were changed so that the total remaining was at the lowest level, in the condition that no single negative remaining was left. Then, the optimum of each specific management factor was recognized and finally with estimating potential yield and minus the average yield in each county, yield gap was calculated for each factor and in whole.ResultsThe results show the optimum of each specific management factor to reach the potential yield and optimum planting date, seeding rate and optimum nitrogen (N) use in each county were determined. The average wheat yield in drylands of Aghala, Gomishan and Kalaleh was about 2600 kg ha-1 and also potential yield was about 4700 kg ha-1 according to LS method and 4800 kg ha-1 according to LP method. So there is a yield gap about 2000-2100 kg ha-1 (44-45%). It should be noted that these results are not conclusive and it would be required to several years of testing to achieve the optimal range of each region.ConclusionLP method doesn’t require dividing independent factor and determining the boundary point, and also the fitted curve done with participate of all the data. In other words, all points have their impacts on the drawn curve and this is the advantage of this method. However the lack of involvement of user experience to choice the ideal points for fitting the curve would be the weakness of this method, it seems that each of these methods in certain situations -depend on the type and distribution of data- can be useful. So user after drawing the scatter plot of data should choice the best method to fit line to the data.Keywords: Food security, Dryland management, Boundary line analysis, Least square, Liner programming -
به منظور بررسی عوامل موثر در کاهش عملکرد سویا، نسبت به عملکرد قابل حصول، آزمایشی به صورت پیمایشی با استفاده از 50 مزرعه سویا در شهرستان کلاله در تابستان سال 1394 انجام گردید. نمونه برداری از علف های هرز در اوایل فصل رشد سویا بر اساس الگوی دبلیو انجام شد. در این پژوهش کلیه اطلاعات مربوط به مدیریت زراعی شامل مساحت اراضی، عملیات تهیه بستر بذر، تاریخ کاشت، روش کاشت، رقم مورد استفاده، محل تهیه بذر، میزان بذر مصرفی، روش مبارزه با علف هرز، نوع، مقدار و زمان مصرف علف کش، در قالب پرسش نامه و در طول فصل رشد از طریق پرسش از کشاورزان جمع آوری و تکمیل شد. در پایان فصل رشد میزان عملکرد ثبت گردید. از میان پارامترهای مختلف مورد بررسی مساحت مزرعه، مقدار بذر مصرفی، استفاده از بذر گواهی شده، تاریخ کاشت، علف هرز کنجدشیطانی و علف هرز قیاق تاثیر معنی داری بر عملکرد سویا داشتند. نتایج نشان داد بین حداقل عملکرد تخمین زده شده با مدل (1039 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد مطلوب (2036 کیلوگرم در هکتار)، 996 کیلوگرم در هکتار خلا وجود دارد. سهم عدم استفاده از بذرهای گواهی شده در ایجاد این میزان خلا عملکرد 07/23 درصد، تاریخ کاشت دیرهنگام 04/15 درصد ، مقدار مصرف کم بذر 54/11 درصد، مساحت کم مزارع 62/7 درصد، حضور علف هرز قیاق و کنجد شیطانی به ترتیب 47/12 و 25/30 درصد بود. بنابراین با بهینه سازی موارد ذکرشده می توان خلا عملکرد را کاهش داد و عملکرد را به دو برابر افزایش داد.کلید واژگان: آنالیز خط مرزی, استان گلستان, پتانسیل عملکرد, رگرسیون گام به گام, کنجدشیطانیTo investigate the factors affecting soybean yield loss in comparison to the attainable yield, an experiment was conducted in 50 fields in the township of Kalaleh in summer of 2016. Sampling of weeds were taken in early growing season of soybean based on W pattern. In this study all agronomic management information including land area, farmers experience, seed bed preparation, sowing date, cultivar and provided seed source, sowing methods, seed rate, weeds control methods, amount and time of applied herbicide and wheat harvest time were collected during growing season by preparing questionnaire and complete them with farmers. In evaluated fields, 13 weed species belonged to 11 families were observed. Among the various parameters, field area, seed rate, certified seed application, planting date, Asian spider flower (Cleome viscosa L.) and Johnson grass (Sorghum halepense L.) had the significant effects on soybean yield. The minimum and optimum predicted yields with model were 1039 and 2036 kg/ha-1, respectively. Thus there was 996 kg/ha-1 gap between minimum and optimum predicted yield in this township. Results showed certified seed (23.07 percent), delay planting date(15.04 percent), low seed rate (11.54 percent), low field area(7.62 percent), present of Johnson grass(12.47 percent) and asian spider flower(30.25 percent) weeds were the most effective factors on this yield gap. With optimizing mentioned agronomic managements could reduce yield gap and increased yield to double.Keywords: Asian spider flower, Boundary-line analysis, Golestan providence, stepwise regression, yield potential
-
در این تحقیق با جمع آوری اطلاعات مدیریتی حدود 700 مزرعه گندم در استان گلستان طی سال های زراعی 93-1392 و 94-1393 و استفاده از آنالیز خط مرزی، علاوه بر برآورد عملکردهای پتانسیل ، حد بهینه عوامل مدیریتی بررسی شده برای دستیابی به این عملکردهای پتانسیل در شرایط آبی و دیم شناسایی شدند. بر این اساس، اطلاعات جمع آوری شده در مورد عوامل مدیریتی در سه بخش آبی، دیم پرمحصول و دیم کم محصول مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با رسم پراکنش داده های عملکرد در مقابل متغیرهای مختلف مدیریتی، بالاترین عملکردها در سطوح مختلف هر نهاده یا مدیریت خاص انتخاب شد. با توجه به نتایج، عملکرد پتانسیل گندم در استان گلستان در شرایط آبی، دیم پرمحصول و دیم کم محصول به ترتیب برابر با 6816، 5791 و 3932 کیلوگرم در هکتار تخمین زده شد که فاصله ای 42، 31 و 50 درصدی با عملکردهای واقعی این مناطق دارد. بر اساس نتایج این تحقیق، تاریخ کاشت بهینه با توجه به شرایط هر منطقه، میزان بذر مصرفی بهینه جهت رسیدن به تراکم های مطلوب، میزان بهینه مصرف کود نیتروژن و تعداد دفعات تقسیط آن، میزان مصرف بهینه کودهای فسفر و پتاسیم و همچنین تعداد دفعات آبیاری در شرایط آبی استان تعیین شدند. کشاورزان در هر منطقه با رعایت این حدود بهینه می توانند میزان تولید در واحد سطح مزارع خود را افزایش داده و باعث کاهش خلا عملکرد در استان بشوند.کلید واژگان: آنالیز خط مرزی, افزایش تولید, امنیت غذایی, عملکرد پتانسیل, مدیریت زارعیIn this study, collecting of management information from about 700 wheat farms in Golestan province was conducted during two growing season of 2013-2014 and 2014-2015. In each of region, potential yields, the optimum crop management and simultaneously the percentage of wheat farms out of the optimal range were identify in both irrigated and rainfed conditions using boundary line analysis. So, the information were analyzed in three part of irrigated, high- and low-yield rainfed conditions. By plotting farms yield data scatter, against management factors, highest yields in different levels of input or management factors were selected and a boundary function was fitted to the upper boundary of data points. According to the results, potential yield for irrigated, high- and low-yield rainfed wheat were estimated equal to 6816, 5791 and 3932 kg ha-1 with a yield gap of 42, 31 and 50%, respectively. The optimum ranges of sowing date, seeding rate, plant density, frequency and the amount of nitrogen fertilizer applied, the amount of nitrogen applied after sowing, the amount of phosphorus (P2O5) and potassium fertilizers (K2O) applied and irrigation frequency were determined according to the results. Consider the optimum managements, farmers in each region can shrink the yield gap and reach potential yield result in increasing the amount of wheat production in Golestan province.Keywords: Boundary line analysis, Crop management, Food security, Increasing production, Potential yield
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.