به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « رسیدگی فیزیولوژیکی » در نشریات گروه « زراعت »

تکرار جستجوی کلیدواژه «رسیدگی فیزیولوژیکی» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • شکوفه ساریخانی خرمی*، سیروس طهماسبی

    به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و ارتباط عوامل آب و هوایی در مراحل مختلف رشد با مراحل فنولوژیکی و عملکرد دانه برخی تجاری ارقام گندم نان، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های 99-1397 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی داراب اجرا شد. کرت های اصلی شامل پنج تاریخ کاشت (پنجم و بیستم آبان، پنجم و بیستم آذر و پنجم دی) و کرت های فرعی شامل پنج رقم گندم (مهرگان، برات، خلیل، سارنگ و ستاره) بودند. نتایج نشان داد که ارقام دیررس تر خلیل و برات در تاریخ کاشت های زودهنگام عملکرد دانه بالاتری داشتند. ارقام زودرس ستاره و مهرگان در تاریخ های کاشت دیرهنگام، کاهش عملکرد دانه کمتری داشتند. بیشترین و کمترین میانگین عملکرد دانه ارقام به ترتیب در تاریخ های کاشت های 20 آبان (6934 کیلوگرم در هکتار) و پنجم دی (5775 کیلوگرم در هکتار) به دست آمد. تعداد روز و درجه-روز رشد (GDD) برای مراحل مختلف رشدی، با تاخیر در کاشت، کاهش یافت. این کاهش برای مراحل طویل شدن ساقه، گرده افشانی و رسیدگی فیزیولوژیکی از تاریخ کاشت اول به پنجم به ترتیب 181، 282 و 528 درجه-روز رشد بود. بررسی همزمان ارتباط عوامل آب و هوایی و اثر تاریخ کاشت بر خصوصیات ارقام، دو مولفه اول در مجموع حدود 40 درصد تغییرات را توجیه کردند. نتایج نشان داد که دما مهمترین عامل کنترل کننده در طول دوره های مختلف رشدی بود. با تغییر در تاریخ کاشت، درجه-روز رشد لازم برای مراحل مختلف مقدار ثابتی نبود که می تواند به دلیل اثر سایر عوامل محیطی باشد. نتایج این پژوهش می تواند به درک بهتر ارتباط عوامل آب و هوایی بر عملکرد دانه گندم نان و انتخاب ارقام سازگار برای منطقه داراب در شرایط تغییر اقلیم کمک کند.

    کلید واژگان: گندم نان, درجه-روز رشد, طویل شدن ساقه, گرده افشانی, رسیدگی فیزیولوژیکی}
    Sh. Sarikhani Khorami *, S. Tahmasebi

    This study aimed to investigate the effect of sowing date and enviromental factors during different growth stages on some phenological characterisitcs and grain yield of commercial bread wheat cultivars. The experiment was carried out as split-plot arrangements in randomized complete block design with three replications at the Darab reaesrch field station in 2018-19 and 2019-20 cropping cycles. Five sowing dates: October 27, 11, and November 26, December 11, and 26, were assigned to the main plots. Five commercial wheat cultivars: Mehregan, Barat, Khalil, Sarang, and Setareh, were randomized in the subplots. Results showed that the late maturity cultivars, Khalil and Brat, had higher grain yield in earlier sowing dates. Early maturity cultivars, Setareh and Mehregan, had less yield reduction in later sowing dates. The highest and lowest mean grain yield obtained from November 11 (6934 Kg ha-1) and December 26 (5775 kg ha-1), respectively. Number of days and required growing degree-days (GDD) decreased with delaying sowing date. The decrease of required GDD to reach commencement of stem elongation, anthesis and maturity stages from the first to fifth sowing date was 181, 282 and 528 GDD, respectively. Simultaneous effect of weather variables and sowing date on some characteristics revealed that the first two components explained approximately 41% of total variation. Results showed that temperature was the most important factor controlling the phenological stages duration. Despite the importance of temperature, changes in sowing date can alter the required GDD for phenological stages due to other environmental factors. In general, the results of this study can provide an insight into bread wheat cultivars responses to different climatic conditions and development of new bread wheat cultivars adapted to target environments.

    Keywords: Bread Wheat, Growing Degree-Days, Stem Elongation, Anthesis, Physiological Maturity}
  • سلیم فرزانه*، بهنام کامکار، فرشید قادری فر، محمد علی چگینی
    سابقه و هدف
    کیفیت بذر در چغندرقند مهمترین عامل تعیین کننده عملکرد ریشه است. بذرهایی که دارای درصد جوانه زنی کمتر و جوانه زنی آن ها کند و غیریکنواخت باشد، بوته های حاصل از آن ها نیز رشد اولیه کندتری خواهند داشت. نتایج تحقیقات مختلف حاکی از آن است که زمان برداشت یکی از عوامل مهم تاثیر گذار بر کیفیت بذر چغندرقند می باشد. در برداشت زود هنگام چغندرقند، جوانه زنی و بنیه بذر پایین می باشد و برداشت دیر هنگام نیز به افزایش تلفات ناشی از ریزش بذر منجر می شود. با این وجود در هر تعداد مشخص روز بعد از اولین گل، ارقام ممکن است از نظر درصد جوانه زنی به طور قابل ملاحظه ای متفاوت باشند. همانند سایر گیاهان زراعی، تعیین زمان برداشت برای حصول بذرهایی با کیفیت بالا در چغندرقند الزامی است. بنابراین این تحقیق به منظور مطالعه تغییرات کیفیت بذر در طول نمو و رسیدگی بذر در پایه های مادری چغندرقند و تعیین مرحله ای از نمو که در آن، بذر دارای حداکثر کیفیت است، صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این تحقیق در سال 1392 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی اردبیل (آلاروق) و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با12 تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل پنج پایه مادری دیپلوئید نر عقیم سینگل کراس شامل 436×7112، SB36×7112، 231×261، SB37×28874 و 419×SB36 بودند. هر کرت آزمایشی شامل هشت خط کاشت به طول شش متر با فاصله 60 سانتی متر بود. به طوری که دو ردیف کناری به عنوان والد پدری (اوتایپ) و شش ردیف وسطی به والدین نرعقیم اختصاص یافته بود. برای ارزیابی تغییرات کیفیت بذر در چغندرقند در مرحله گل دهی 5 بوته از هر کرت علامت دار شدند و از 50 درصد گل دهی تا پایان دوره رشد، از بذرهای در حال رشد با فواصل زمانی 7-5 روز برداشت شدند. بعد از برداشت بذر و محاسبه وزن تر، وزن خشک میوه ها، آزمون های جوانه زنی، تسریع پیری و هدایت الکتریکی انجام گرفت
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در بین پایه های مادری مختلف از نظر حداکثر وزن خشک بذر تفاوت وجود داشت و درجه روز رشد لازم برای رسیدن به حداکثر وزن خشک بعد از 50 درصد گل دهی، در پایه های مادری 7112×SB36، SB37×28874، 7112×436، 419×SB36 و 261×231 به ترتیب معادل 5/507، 3/563، 3/459، 7/499 و 7/492 درجه روز رشد بود. در این زمان ها رطوبت بذر به ترتیب 3/52، 8/40، 6/52، 4/44 و 5/42 درصد بود. رسیدگی کیفی در پایه های مادری SB37×28874 و 261×231 قبل از رسیدگی فیزیولوژیکی اتفاق افتاد ولی در پایه های مادری 7112×SB36، 7112×436 و 419×SB36 بعد از رسیدگی فیزیولوژیکی به حداکثر کیفیت (حداکثر جوانه زنی) رسیدند.
    نتیجه گیری
    برای رسیدن به کیفیت بالا در بذر چغندرقند، باید عملیات برداشت پس از 580-480 درجه روز رشد بعد از 50 درصد گل دهی انجام شود که در این زمان رطوبت بذر بین 52-40 درصد و رنگ قشر خارجی میوه قرمز است.
    کلید واژگان: رسیدگی کیفی, رسیدگی فیزیولوژیکی, تولید بذر, چغندرقند}
    S. Farzaneh*, B. Kamkar, F. Ghaderifar, M.A. Chegini
    Background And Objectives
    The most important determining factor in sugar beet root yield is seed quality. Seeds with germination percentage are lower; the germination is slow and non-uniform, will produce plants that initial growth is slow. According to various studies indicate that harvest time is an important factor influencing the quality of sugar beet seed. In the early harvest of sugar beet seed plants, germination and seed vigor is low and late harvest also led to an increase in losses due to seed loss. However, in the specified number of days after the first flowering, germination percentage in various cultivars may be significantly different. Like other crops, harvest timing is essential for achieving high quality seeds of sugar beet. Therefore, this study was to evaluate changes in seed quality during development and ripening in cytoplasmic male sterile (CMS) lines of sugar beet and determine a stage of development where maximum seed quality was done.
    Materials And Methods
    This study was conducted in Ardabil Agricultural Research Station (Alarough) in 2012 and based on a Completely Randomized Block Design. The experimental treatments were five promising diploid cytoplasmic male sterile (CMS) lines (7112×SB36, SB37×28874, 7112×436, 419×SB36 and 261×231) of sugar beet. Each plot consists of eight lines planting and hybrid varieties were sown in strips in female: male ratio was 6: 2. To evaluate changes in the quality of sugar beet seed, 5 plants in each plot in the flowering stage were symptomatic and from 50 percent flowering until the end of the growing period, growing seeds were harvested at intervals of 7-5 days. After harvesting and calculate fresh and dry weight of fruits, was carried out germination test, accelerated aging and electrical conductivity.
    Results
    Results indicated that there were significant differences among different female parent in respect to maximum seed dry weight. Needed Degree days (GDD) to attain the maximum seed weight after 50% flowering was 507.5, 563.3, 459.3, 499.7 and 492.7 for 7112×SB36, SB37×28874, 7112×436, 419× SB36 and 261× 231 lines, respectively. At the corresponding dates, the seed moisture content was 52.3, 40.8, 52.6, 44.4 and 42.5%, respectively. The maximum seed quality (maximum germination) for SB37×28874 and 261×231 occurred before, but for 7112×SB36, 7112×436 and 419×SB36 after the physiological maturity.
    Conclusion
    To achieve high quality seeds in sugar beet, harvesting must be done at 480-580 degree-days after 50% flowering. At this time, the moisture content of fruits was in the range of 40-52% and the fruits were red-colored.
    Keywords: Physiological maturity, Qualitative maturity, Seed production, Sugar beet}
  • آزاده مادح خاکسار، احمد نادری، امیر آینه بند، شهرام لک*
    به منظور ارزیابی اثر هم زمان دو تیمار کم آبیاری در طول دوره رشد و قطع آبیاری در برخی مراحل رشد، بر توزیع مجدد مواد ذخیره ای، فتوسنتز جاری و رابطه آن با عملکرد ذرت دانه ای این تحقیق طی دو سال زراعی 88-1387 و 89-1388 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات خوزستان اجرا شد. تیمارهای تحقیق شامل تیمار کم آبیاری در سه سطح (تامین 100، 80 و 60 درصد نیاز آبی کامل محاسبه شده گیاه ذرت) و تیمار قطع آب در مراحل مختلف رشد در پنج سطح (بدون قطع آب در طول دوره رشد (شاهد) ، یک بار قطع آب در مرحله هشت برگی، دوازده برگی، گرده افشانی و شیری) بودند. تیمارهای تحقیق از مرحله چهار تا پنج برگی اعمال شد و تا ده روز پیش از رسیدگی فیزیولوژیکی گیاه ادامه داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که، اثر تیمارهای کم آبیاری و قطع آب بر میزان، سهم و کارایی فتوسنتز جاری و توزیع مجدد معنی دار بود. با افزایش شدت کم آبیاری سهم فتوسنتز جاری کاهش یافت و در مقابل سهم توزیع مجدد در پر کردن دانه ها بیش تر شد. در تیمار تامین 100 درصد نیاز آبی گیاه، بیش ترین و کم ترین سهم فتوسنتز جاری در عملکرد دانه به ترتیب به تیمار بدون تنش قطع آب و عدم آبیاری در مرحله گل دهی با میانگین 81 و 41 درصد تعلق داشتند.
    کلید واژگان: رسیدگی فیزیولوژیکی, گل دهی, تنش آب}
    A. Madeh Khaksar, A. Naderi, A. Ayeneband, Sh. Lack*
    In order to evaluate the interaction of both treatments of deficit irrigation during growth duration and irrigation-cut in some growth stages, on reserve materials redistribution, current photosynthesis and its relation with yield of grain maize this research was conducted as factorial in randomized complete blocks design with three replications at research field of Islamic Azad University, Sciences and Research Branch of Khuzestan during 2007-2008 and 2008-2009 two cropping years. The research treatments were consisted of deficit irrigation at three levels (providing 100, 80, 60 percent of full irrigation requirement was measured for corn) and irrigation-cut at different growth stages at five levels (without irrigation-cut during growth duration (control), one time irrigation-cut at eight-leaf, twelve-leaf ,the pollination and milky stage). Irrigation treatments applied at four to five leaf stages and continued until ten days before plant physiological maturity. The results of this research showed that the effect of deficit irrigation and irrigation-cut treatments on the amount, contribution and efficiency of current photosynthesis and redistribution was significant. With increasing intensifying deficit irrigation, current photosynthesis contribution decreased instead redistribution contribution in grain filling increased. In treatment of providing 100 percent plant irrigation requirement, the highest and lowest contribution of current photosynthesis belonged to treatments without irrigation-cut tension and lack of irrigation at flowering stage by the average of 81 and 41 percent, respectively.
    Keywords: Physiological maturity, Flowering, Water tension}
  • عباس رضایی زاد*، اسدالله زارعی سیاه بیدی، علی شیر نیازی فرد
    به منظور ازریابی هیبریدهای جدید آفتابگردان در کشت دوم در مناطق معتدل سرد استان کرمانشاه آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های 1389 و 1390 اجرا گردید. تاریخ های کاشت با سه سطح شامل 20 خرداد، 5 تیر و 20 تیر در کرت های اصلی و هیبریدهای آفتابگردان شامل آذرگل، فرخ و SHF-81-90در کرت های فرعی قرار گرفتند. تجزیه واریانس مرکب داده های دو سال نشان داد عملکرد دانه، تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی و وزن هزار دانه در تاریخ های کاشت مختلف دارای تفاوت معنی دار بودند. تاخیر در کاشت باعث کاهش عملکرد دانه شد به طوری که بیشترین عملکرد دانه با 4199 کیلوگرم متعلق به تاریخ کاشت اول و کمترین عملکرد دانه با 3118 کیلوگرم در هکتار متعلق به تاریخ کاشت سوم بود. هیبریدهای آفتابگردان نیز از نظر اکثر صفات و همچنین عملکرد دانه دارای تفاوت معنی داری بودند. هیبرید جدید فرخ با 3940 کیلوگرم در هکتار دارای بیشترین عملکرد دانه و هیبریدهای SHF-81-90 و آذرگل به ترتیب باعملکرد دانه 3788 و 3459 کیلوگرم در هکتار در رتبه های بعدی قرار داشتند. هیبرید فرخ با طول دوره رشد 95 روز از زودرسی قابل توجهی برای استفاده در کشت دوم برخوردار بود. اثر متقابل ژنوتیپ × تاریخ کاشت تنها برای ارتفاع گیاه و تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی معنی دار بود. نتایج این پژوهش نشان داد با توجه به عملکرد دانه و طول دوره رشد هیبریدهای مورد ارزیابی، هیبرید فرخ برای کشت دوم در مناطق معتدل سرد استان کرمانشاه مناسب می باشد.
    کلید واژگان: آفتابگردان, هیبریدهای زودرس, رسیدگی فیزیولوژیکی, ارتفاع گیاه, عملکرد و اجزای عملکرد دانه}
    A. Rezaizad *, A. Zarei Siahbeidi, A. S. Niazi-Fard
    New sunflower hybrids were evaluated for their suitability for second cropping system in temperate-cold regions of Kermanshah Province in Iran. A split plot arrangement in randomized complete block design with three replications was used in 2010 to 2011. Planting dates including: June 11، June 26 and July 11 and sunflower hybrids including: Azargol، Farrokh and SHF-81-90 were assigned to main plots and sub- plots، respectively. Results showed that effect of planting date was signification on agronomic traits such as seed yield، days to physiological maturity and 1000 seed weight. Seed yield reduced with delay in planting date as the first and third planting dates had the highest and lowest seed yield with 4199 and 3118 kg ha-1، respectively. Hybrids were also significantly different for most of the traits. New hybrid Farrokh had the highest seed yield with 3940 kg ha-1 followed by SHF-81-90 and Azargol with 3788 and 3459 kg ha-1، respectively. Farrokh with 95 days to physiological maturity was more suitable for second cropping systems. In conclusion، new early maturity sunflower hybrid Farrokh is recommended for second cropping systems in temperate-cold regions of Kermanshah Province in Iran.
    Keywords: Sunflower, Early maturity hybrids, Physiological maturity, Plant height, Seed yield, Yield components}
  • محمدرضا جلال کمالی، حمیدرضا شریفی
    به منظور مطالعه فنولوژی ارقام مختلف گندم و ارتباط آن با عملکرد دانه و اجزای آن، این پژوهش به مدت سه سال زراعی (82-1379) در مزارع تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر در کرج به اجرا در آمد. بیست رقم گندم سازگار به اقلیم های زراعی چهار گانه کشور (سرد و معتدل سرد، معتدل، گرم و خشک جنوب، گرم و مرطوب شمال) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارقام از نظر عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و اجزاء آن با هم تفاوت های معنی داری داشتند. این تفاوت ها علاوه بر تفاوت های ژنتیکی و سازگاری آنها به اقلیم های مختلف ناشی از تفاوت های فنولوژیک بویژه طول دوره مراحل مختلف نمو نیز بود. ارقام سازگار به اقلیم های سرد و معتدل سرد و معتدل از عملکرد بیولوژیک (به ترتیب 17798 و 17662 کیلو گرم در هکتار) و دانه (به ترتیب 7236 و 7229 کیلو گرم در هکتار) بالاتر برخودار بودند. تفاوت معنی داری بین گروه های مختلف ارقام از نظر شاخص برداشت (3/39- 5/42 درصد) مشاهده نشد. تجزیه همبستگی بین طول مراحل مختلف نموی و اجزای عملکرد نشان داد که در کلیه اقلیم ها، تعداد سنبله در واحد سطح با طول دوره کاشت تا تشکیل سنبلچه انتهایی همبستگی مثبت و با طول دوره طویل شدن سریع ساقه (تشکیل سنبلچه انتهایی تا گرده افشانی) همبستگی منفی داشت. وزن هزار دانه نیز با طول دوره های رویشی و زایشی (کاشت تا ظهور برجستگی دوگانه و کاشت تا گرده افشانی) همبستگی منفی نشان داد. از نتایج این پژوهش نتیجه گیری می شود که با مطالعه تغییرات مراحل نمو در ارقام مختلف گندم و رابطه آن با عملکرد دانه و اجزاء آن در سال ها و مکان های مختلف می توان دلایل سازگاری آنها به شرایط اقلیمی متفاوت را مطالعه و تغییرات عملکرد دانه را تا حد قابل قبولی توضیح داد.
    کلید واژگان: گندم نان, فنولوژی, برجستگی دوگانه, رسیدگی فیزیولوژیکی, وزن هزاردانه, شاخص برداشت}
    M. R. Jalal Kamali, H. R. Sharifi
    To study the variation in developmental stages and its relationship with grain yield and its components, this reasecrh was conducted in three successive cropping seasons (2000 – 2003) in experimental field stations of Seed and plant Improvement Institute, Karaj, Iran. Twenty bread wheat cultivars adapted to four different agro-climatic zones (Cold and Tempearte Cold; Tempearte; Southern Warm Dry; and Northern Warm and Humid) were studied-using randomized complete block design with three replications under field conditions in Karaj, Iran. Results revealed that bread wheat cultivars were significantly different in term of bilological yield, grain yield and yield comonents. These variations could be aattributed with genetic differences and adaptation to different agro-climatic zones as well as variation in their phonology particularly duration of differnt developmental stages. Cultivars adapted to cold and tempearte cold and temperate zones produced greater biological yield (17798 and 17662 Kg ha-1, respectively), and grain yield (7236 and 7229 kg ha-1, respectively). There was not considerable differences among different groups of cultivars for HI (39.3–42.5%). Results of correlation analysis between grain yield and its components with different phonological developmental stages also indicated that relationship between spike No. m-2 and was positively correlated with with the duration from Sowing to Terminal Spikelet stage, however, it was negatively associated with duration of rapid stem elongation (Terminal Spikelet to Anthesis) stage. The relationship between 1000 grain weight (TGW) and the duration of vegetative (Sowing to Double ridge) and pre-anthesis reproductive (Sowing to Anthesis) stages was also negative. It is concluded that studies of phonological development variations and its relationship with grain yield and yield components over years and locations can be used to expalain, to graet extent, the the adaption of different bread wheat cultivars to different agro-climatic conditions as well as variation in their grain yield.
  • محمدرضاجلال کمالی*، حمیدرضا شریفی، منوچهر خدارحمی، رامبد جوکار، هما ترکمان، ناصر قوی دل

    به منظور مطالعه فنولوژی ارقام تجارتی گندم نان، این تحقیق به مدت سه سال زراعی (82-1379) در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر در کرج به اجرا در آمد. بیست رقم گندم سازگار با بزرگ اقلیم های کشاورزی چهارگانه کشور (سرد و معتدل سرد، معتدل، گرم و خشک جنوب، گرم و مرطوب شمال) در قالب یک طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که طول دوره مراحل مختلف نمو در ارقام سازگار با اقلیم های مختلف با یکدیگر متفاوت است. میانگین طول دوره مرحله رویشی (از کاشت تا ظهور برجستگی دو گانه) در ارقام اقلیم سرد و معتدل سرد طولانی ترین و در رقم سازگار به شرایط دیم اقلیم شمال کوتاه ترین بود. رقم شهریار طولانی ترین و رقم کویر کوتاه ترین طول دوره مرحله رویشی را داشتند. میانگین طول دوره تشکیل ساختار سنبله جنینی (از ظهور برجستگی دوگانه تا تشکیل سنبلک انتهایی) نیز برای ارقام اقلیم سرد و معتدل سرد طولانی ترین و برای رقم سازگار به شرایط آبی اقلیم شمال کوتاه ترین بود. رقم شیراز طولانی ترین و رقم کویر کوتاه ترین طول دوره مرحله تشکیل ساختار سنبله جنینی را داشتند. میانگین طول دوره مرحله زایشی قبل از ظهور بساک (از ظهور برجستگی دوگانه تا ظهور بساک) در ارقام اقلیم معتدل طولانی ترین و در رقم سازگار به اقلیم آبی شمال کوتاه ترین بود. رقم توس طولانی ترین و رقم کویر کوتاه ترین طول دوره مرحله زایشی قبل از ظهور بساک را داشتند. میانگین طول دوره پرشدن دانه (از ظهور بساک تا رسیدگی فیزیولوژیک) در رقم سازگار اقلیم دیم شمال طولانی ترین و در ژنوتیپ سازگار به اقلیم آبی شمال کوتاه ترین بود. رقم شیراز طولانی ترین و رقم توس کوتاه ترین طول دوره مرحله پر شدن دانه را داشتند. ارقام اقلیم سرد و معتدل سرد عمدتا از طریق دوره کاشت تا ظهور برجستگی دوگانه چرخه زندگی طولانی تری نسبت به ارقام اقلیم های معتدل، گرم و مرطوب شمال و گرم و خشک جنوب داشتند. نتایج این تحقیق نشان داد که ضرایب تسهیم ارقام مختلف نیز با یکدیگر متفاوت است، به عبارت دیگر ارقام مورد بررسی صرفنظر از تفاوت های مشاهده شده در طول دوره های مختلف نمو، از نظر سهم این مراحل نمو در چرخه زندگی نیز با یکدیگر تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند.

    کلید واژگان: گندم, ارقام, فنولوژی, برجستگی دوگانه, سنبلک انتهایی, ظهور بساک, رسیدگی فیزیولوژیکی}
    M. R. Jalal Kamali *, H. R. Sharifi, M. Khodarahmi, R. Jokar, H. Torkaman, N. Ghavidel

    Wheat crop development is defined as a sequence of phenological events controlled by environmental factors as well as genetics determining differentiation in plant morphology and functions of some organs. It commences with germination and terminates with physiological maturity in each crop life-cycle and can be divided into different distinguishable stages/phases. To study the phenology of bread wheat genotypes, 20 different cultivarsor promising lines adapted in four different agro-climatic (cold and temperate cold temperate southern warm and dry northern warm and humid) zones were studied, using a randomized complete block design with three replications, under field conditions in Karaj, during three successive cropping seasons (2000-2003). The results revealed that genotypes were significantly different in the duration of different phenological stages. Genotypes associated with cold and temperate cold zone were of longer crop life-cycle which was mainly due to differences in the duration of their vegetative phase (Sowing to Double Ridge). The results also indicated that in all four agro-climatic zones, developmental phases including Sowing to Double Ridge (S-DR), Double Ridge to Terminal Spikelets (DR-TS), Terminal Spikelets to Anthesis (TS-Anth) and Anthesis to Physiological Maturity explained 0.39%, 68%, 0.63% and 0.52% of variations in grain yield, respectively. Correlation studies between different developmental stages and yield components also indicated that, in all four agro-climatic zones, the number of spikes m-2 was positively correlated with the duration from Sowing to Terminal Spikelets, however, it was negatively correlated with the duration from Terminal Spikelets to Anthesis. The relationship between Thousand Kernel Weight (TKW) and the duration of S-DR and S-Anth was negative. It is concluded that phenlogical studies can be utilized to study the adaptation of different genotypes to different agro-ecological zones and to explain the variation in grain yield and its components.

    Keywords: Wheat, Cultivars, phenology, Double ridge, TERMINAL SPIKELET, Anthesis, physiological maturity}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال