جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کلر" در نشریات گروه "زراعت"
تکرار جستجوی کلیدواژه «کلر» در نشریات گروه «کشاورزی»-
پنبه به عنوان یکی از محصولات زراعی مهم در کشور از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. با توجه به اینکه تنش شوری یکی از مهم ترین تنش های تهدید کننده تولید این محصول در مناطق خشک و نیمه خشک کشور و جهان معرفی شده است، می توان با کاربرد مناسب کودهای ارگانیک (کود دامی و اسید هیومیک)، اثرات نامطلوب این تنش را کاهش داد. به منظور بررسی اثر کود دامی و اسیدهیومیک بر تجمع برخی عناصر در برگ پنبه تحت تنش شوری، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه ای واقع در شهرستان بشرویه در خراسان جنوبی در سال زراعی 98-99 در 4 تکرار انجام شد. کرت های اصلی شامل سطوح مختلف شوری آب آبیاری در سه سطح (5/2، 5/5 و 5/8 دسی زیمنس بر متر) و کرت های فرعی شامل دو تیمار کود دامی در دو سطح (صفر و 20 تن در هکتار) و اسید هیومیک در دو سطح (صفر و 200 گرم برای 100 کیلوگرم بذر) بود. به منظور اندازه گیری غلظت عناصر سدیم و پتاسیم، با استفاده از دستگاه فلیم فتومتر و غلظت کلر بر مبنای روش ارائه شده توسط جانسون و الریچ Johnson and Ulrich,1995)) انجام شد. به منظور بررسی عملکرد، عملکرد وش دو چین متوالی با هم جمع و به عنوان مجموعه عملکرد هر واحد آزمایشی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد تنش شوری 5/8 دسی زیمنس بر متر سبب افزایش غلظت سدیم (5/87%) و کلر (59/61%)و کاهش غلظت پتاسیم (07/13%) در برگ گیاه در مقایسه یا تنش شوری 5/2 دسی زیمنس بر متر شد. میزان عملکرد وش پنبه نیز با افزایش تنش شوری از 5/2 به 5/5 و 5/8 دسی زیمنس بر متر، کاهش چشم گیری داشت. کود دامی موجب افزایش غلظت سدیم (45/13%)، پتاسیم (67/2 %)،کلر (30/18%) و عملکرد وش پنبه (90/13%) نسبت به تیمار عدم کاربرد آن گردید. کاربرد اسید هیومیک نیز با کاهش غلظت سدیم (08/3%)، کلر (78/9%) و افزایش غلظت پتاسیم (17/4%) و عملکرد وش پنبه (15/9%) موجب بهبود شرایط رشد گیاه نسبت به تیمار عدم کاربرد آن شد. مصرف کود دامی (قبل کاشت) و اسید هیومیک (به صورت بذرمال) با بهبود تجمع عناصر مفید در برگ ها، موجب افزایش عملکرد پنبه در شرایط تنش شدند. به طور کلی می توان نتیجه گرفت کاربرد اسید هیومیک به صورت بذرمال و کود دامی قبل از کاشت در شرایط تنش شوری، موجب تعدیل اثرات منفی تنش شوری بر عملکرد وش گیاه شد. این موارد از طریق افزایش جذب پتاسیم و کاهش جذب سدیم و کلر توسط گیاه حاصل شد. بنابراین، کود دامی و اسید هیومیک می توانند به عنوان یک کود موثر و جایگزین به منظور کاهش مصرف کودهای شیمیایی و تنش شوری در اقلیم های گرم و خشک مورد استفاده قرار گیرند.
کلید واژگان: پتاسیم, تنش, سدیم, کلر, کود آلی, گیاه لیفیPlant Production, Volume:46 Issue: 4, 2024, PP 491 -505IntroductionCotton (Gossypim hirsutum L.) has a special position as one of the most important crops in the country. Considering that salinity stress is one of the most important stresses, it threatens cotton production in arid and semi-arid regions of the country and the world, it is possible to reduce the adverse effects of salinity stress through application of organic fertilizers (manure and humic acid). In addition, Organic inputs can guarantee both agricultural production and nature conservation. The current approach is to employ the organic compounds like manure and humic acid (that are cost-effective and eco-friendly) as an appropriate substitute for chemical fertilizers.
Materials and MethodsThis study was carried out to assess the effect of manure and humic acid application on some elements accumulation and ions concentrations in cotton (Gossypim hirsutum L.) (cotton leaves) under salinity stress. The experiment was conducted as a factorial split plot in the form of a randomized complete block design (RCBD) with four replications in the 2019-2020 cropping year in Beshravieh city in South Khorasan. The main plot included different levels of irrigation water salinity at three levels (2.5, 5.5 and 8.5 ds.m-1) and sub-plots consisted of a factorial combination of manure at two levels (0 and 20 t/h) and humic acid at two levels (0 and 200 gr/ 100 kg of seeds as priming). In order to measure the concentration of sodium (Na) and potassium (K) elements, it was done using a flame photometer and chlorine concentration based on the method provided by Johnson and Ulrich (1995). In order to assess the cotton yield, the yield of two consecutive harvests were added together and was considered as the seed cotton yield of each experimental unit.
Results and DiscussionThe results of the present study illustrated that the salinity stress increased Na+ and Cl- concentration in cotton leaves and consequently decreased K+ concentration. The increase of salinity stress from 2.5 to 5.5 and 8.5 dSm-1 caused a significant decrease in seed cotton yield. Manure application treatment increased Na+ (13.45%), K+ (2.67%), Cl- (18.30%) concentration in the leaves and seed cotton yield (13/90 %) compared to the no use of manure. Humic acid application treatment decreased Na+ (3.08%), Cl- (9.78%) concentration and increased K+ concentration (4.17%) and cotton yield (9/15 %) and improved the growth conditions compared to the treatment of no use of humic acid. The application of manure (before planting) and humic acid (as priming treatment) increased the seed cotton yield by improving the accumulation of beneficial elements in the leaves under salinity stress conditions.
ConclusionBased on the results of this experiment, it can be concluded that the application of manure and humic acid (priming) moderated the negative effects of salinity stress on seed cotton yield. In addition, manure and humic acid can be used as an effective and alternative fertilizer in order to reduce the consumption of chemical fertilizers and salinity stress in hot and dry climates. Therefore, manure and humic acid (organic fertilizers) are recommended to be applied under (environmental stresses) salinity stress conditions to mitigate the effects of salt stress and obtain a higher seed cotton yield.
Keywords: Chloride, Organic Fertilizer, Fiber Plant, Potassium, Sodium, Stress -
به منظور بررسی تاثیر شوری آب آبیاری بر صفات فتوسنتزی و غلظت عناصر برگ توده های مختلف خربزه، آزمایشی در قالب کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار روی دو توده متحمل (سوسکی و دیاموند) و دو توده حساس به شوری (درگزی و زرد ایوانکی) در دو سطح شوری کلریدسدیم (آب معمولی (3/2 دسی زیمنس بر متر) (شاهد) و 8 دسی زیمنس بر متر) شوری متداول چاه های منطقه، در مزرعه ایستگاه تحقیقاتی اصفهان در سال زراعی 96-95 به اجرا درآمد. نتایج نشان داد با افزایش شوری شاخص کلروفیل در کلیه توده های حساس و متحمل به ترتیب 21 و 16 درصد کاهش یافت. فتوسنتز در توده های زرد ایوانکی و دیاموند به ترتیب بیش ترین (62 درصد) و کم ترین (19 درصد) کاهش را نسبت به شاهد نشان دادند. هدایت روزنه ای در توده زرد ایوانکی کم ترین میزان (05/0) و توده دیاموند بیش ترین (39/0) را نشان داد. دی اکسیدکربن درون روزنه در توده های زرد ایوانکی، سوسکی و دیاموند به ترتیب 44، 26 و 11 درصد کاهش یافت. کارآیی مصرف آب فتوسنتزی در کلیه توده ها با افزایش شوری تاثیر معنی داری نداشت. میزان سدیم و کلر برگ در توده های درگزی و زرد ایوانکی نسبت به شاهد به ترتیب 46 و 48 درصد افزایش یافت و میزان کلر برگ در همین توده ها به ترتیب 56 و 70 درصد افزایش نشان داد. پتاسیم در توده دیاموند کم ترین کاهش (23 درصد) را نشان داد. بیش ترین کاهش نسبت پتاسیم به سدیم در توده درگزی و به میزان 71 درصد مشاهده شد. میزان فسفر برگ در کلیه توده ها به جز توده درگزی کاهش یافت. به طورکلی نتایج نشان داد که با اعمال تنش شوری پارامترهای فتوسنتزی و عناصر پتاسیم و فسفر کاهش و سدیم و کلر افزایش یافت و این میزان کاهش در توده مقاوم دیاموند کم تر و در توده حساس زرد ایوانکی بیش تر بود. توده مقاوم دیاموند از طریق مکانیسم تدافعی ایجاد محدودیت در جذب و یا انتقال سدیم به قسمت های هوایی و نیز حفظ سطح مناسبی از پتاسیم، تحمل بالاتری نسبت به شوری در مقایسه به رقم حساس داشته و تحت شرایط شوری می توان از آن به عنوان یک رقم متحمل استفاده کرد.کلید واژگان: پتاسیم, سدیم, کلروفیل, کلرTo study the effect of irrigation water salinity on physiological characteristics and the concentration of leaf elements of different accession of melons a split-plot experiment was designed based on RCBD with 3 replicates on two accessions, tolerant (Sooski and Diamond) and two accessions sensitive (Daregazi and Zard Ivanaki) and two salinity levels (tap water 2.3 ds/m (control) and 8 ds/m) according to the salinity of wells) in the field of Isfahan research station in 2016-2017. The results showed that with increasing salinity, the chlorophyll index decreased in all sensitive and tolerant accessions 21 and 16% respectivly. Photosynthesis and stomatal conductance showed the highest and lowest reduction in the Zard Ivanaki and Diamond accessions,62 and 19% respectively in comparison to the control. Stomata conductance was lowest in Zard Ivanaki (0.05) and highest in Diamond (0.39). CO2 substomatal was reduced by 44%, 26%, and 11%, respectively, in the Zard Ivanaki, Sooski and Diamond accessions. Photosynthetic water use efficiency did not have a significant effect with increasing salinity in all accessions. The amount of Na and Cl increased in the Daregazi and Zard Ivanaki accessions compared to the control, and K showed the lowest decrease by 26% in the Diamond accession. The highest reduction K/Na ratio was observed in Daregazi by 71%. The amount of P decreased in all of the accessions, except for the Daregazi, Overall, the results showed that by applying salt stress, photosynthetic parameters, K and P elements decreased, and Na and Cl increased, and this decrease was lowest in Diamonds and highest in Zard Ivanaki. Diamond resistant mass has a higher tolerance to salinity compared to sensitive cultivar through defense mechanism by restricting the uptake or transfer of sodium to aerial parts and also maintaining a good level of potassium and can be used as a tolerant cultivar under salinity conditions.Keywords: Potassium, Sodium, Chlorophyll, Cl
-
انار (Punica granatum L.) یک گونه گیاهی میوه ای تجاری مهم از خانواده Punicaceae، می باشد. شوری آب آبیاری یکی از مشکلات محدودکننده کشت و کار آن است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و معرفی متحمل ترین رقم تجاری انار به شوری آب آبیاری بود. طی یک آزمایش گلدانی در یک دوره نه ماهه ارزیابی و مقایسه تحمل به شوری سه رقم انار تجاری در سال های 97-1396 در سایت مرکز ملی تحقیقات شوری صورت گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور 1- شوری آب آبیاری در پنج سطح 1، 3، 5، 7 و 9 دسی زیمنس بر متر و 2- رقم انار در سه سطح ("شیشه کپ فردوس"، "ملس ساوه" و "ملس یزدی") و با چهار تکرار و در مجموع 60 گلدان انجام شد. نتایج نشان داد که رقم و سطح شوری اثر معنی داری بر صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و غلظت عناصر غذایی داشتند. در تمامی ارقام مورد مطالعه با افزایش سطح شوری، شاخص های رشدی، محتوی نسبی آب برگ و میزان کلروفیل کاهش و درصد برگ های نکروزه و ریزش یافته افزایش یافت. بیشترین ارتفاع، تعداد انشعابات نهایی، قطر شاخه و کلروفیل کل در شوری 3 دسی زیمنس برمتر و در رقم "ملس یزدی" مشاهده شد. همچنین با افزایش سطح شوری میزان سدیم، کلر و نسبت سدیم به پتاسیم به طور معنی داری افزایش یافت. در بالاترین سطح شوری (9 دسی زیمنس برمتر) بیشترین میزان شاخص های رشدی، وزن تر و خشک برگ، برگ سبز، محتوای نسبی آب، کلروفیل و پتاسیم و کمترین میزان برگ نکروزه، غلظت سدیم، کلر و نسبت سدیم به پتاسیم در رقم "ملس یزدی" حاصل شد. به طور کلی در میان ارقام مورد بررسی "ملس یزدی" و "ملس ساوه" به ترتیب متحمل ترین و کم تحمل ترین رقم به شوری بودند.
کلید واژگان: خصوصیات رشدی, سدیم, کلر, ملس یزدیPlant Production, Volume:44 Issue: 1, 2021, PP 129 -142Background and ObjectivesPomegranate (Punica granatum L.) is an economically important commercial fruit plant species belonging to the family of Punicaceae. Saline irrigation water is currently one of the most severe limiting factors in the cultivation area. In recent years, nearly 7% of the global cultivated lands are affected by salinity, and soil salinization aggravating has been a more significant threat to the healthy and sustainable development of agriculture worldwide. Therefore, the study aimed to determine the effects of salt stress on physiological and biochemical characteristics in pomegranate cuttings to better understand the salt resistance of pomegranate and offer a reference for pomegranate cultivation on saline lands.
Materials and MethodsA pot experiment was conducted for nine months to evaluate and compare three Iranian cultivar salinity tolerance of commercial pomegranate in 2017-2018. The experiment was arranged in factorial based on a completely randomized design with two factors included water salinity in 5 levels of 1, 3, 5, 7, and 9 dSm-1 and three commercial pomegranate genotypes (‘Shishehcap Ferdos,’ ‘Malas Saveh’ and ‘Malas Yazdi’) in 4 replications and generally with 60 pots. At the end of the experiment, the vegetative yield and fresh and dry weight of leaves, ion leakage, relative water content, chlorophyll a, b and total were also measured. In addition, leaves were analyzed for Na+, K+, Cl–, and Na/K ratio elements.
ResultsResults showed that cultivar and salinity levels were affected by morphological and physiological characteristics, and concentration of nutritional elements. In all the three studied cultivars, an increase in the salinity levels led to a significant decrease in the growth characteristics, the relative water content of leaves, and chlorophyll. Moreover, the percentage of leaf necrosis, fall, and ion leakage increased considerably. Also, with increasing salinity levels, Na+, Cl- and Na+/Cl- significantly increased. In the highest level of salinity (9 dS.m-1), the maximum growth characteristics, fresh and dry weight of leaves, green leaves, the relative water content of leaves, chlorophyll, and potassium, and the lowest percentage of leaf necrosis, ion leakage, Na+, Cl- and Na+/Cl- were obtained in a cultivar of ‘Malas Yazdi.’
DiscussionGenerally, among the investigated cultivars, ‘Malas Yazdi’ and ‘Malas Saveh’ were the highest and the lowest tolerants, respectively. Our study showed that the adverse effects on physiological and morphological indexes aggravated over stress time. We inferred that it was one of the mechanisms for pomegranate alleviating the detrimental effects of salt stress. This study would provide a theoretical basis for the cultivation and utilization of pomegranate plants on saline soil.
Keywords: Chlorine, Growth Characteristics, Malas Yazdi, Sodium -
سابقه و هدف
انار (Punica granatum L.) از خانواده Punicaceae، یک میوه محبوب گرمسیری و نیمه گرمسیری است که بومی مناطقی از ایران تا هیمالیا در شمال هندوستان می باشد. انار به صورت گسترده در مناطق خشک و نیمه خشک ایران و همچنین مناطقی که تحت تاثیر شوری هستند، کشت و کار می شود. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی تحمل به شوری سه ژنوتیپ انار زینتی و معرفی متحمل ترین ژنوتیپ جهت توسعه در فضای سبز بود.
مواد و روش هایک آزمایش گلدانی در طول دوره نه ماهه جهت ارزیابی و مقایسه تحمل به شوری سه ژنوتیپ انار زینتی طی سال-های 97-1396 صورت گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور 1- شوری آب آبیاری در پنج سطح 1، 3، 5، 7 و 9 دسی زیمنس بر متر و 2- ژنوتیپ های زینتی انار در سه سطح ("گلنار سروستان"، "گلنار شهداد" و "گلنار ساوه") و با چهار تکرار و مجموع 60 گلدان انجام شد. در مدت آزمایش برخی از صفات رویشی مانند درصد برگ های ریزش یافته، درصد برگ های نکروزه و سبز اندازه گیری شدند. همچنین در پایان آزمایش نیز عملکرد رویشی، وزن تر و خشک برگ ها و اندام هوایی، نشت یونی، محتوای نسبی آب برگ و شاخص کلروفیل و محتوی سدیم، پتاسیم، کلر و نسبت سدیم به پتاسیم در برگ ها اندازه گیری شدند.
یافته هانتایج نشان داد که نوع ژنوتیپ و سطح شوری بر تغییرات صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و غلظت عناصر غذایی دارای اثر معنی داری بود. در تمامی ژنوتیپ های مطالعه شده با افزایش سطح شوری، شاخص های رشد شامل ارتفاع شاخه، قطر شاخه، تعداد برگ کل، درصد برگ های سبز، وزن تر و خشک اندام هوایی، محتوی رطوبت نسبی، شاخص کلروفیل برگ ها کاهش و درصد برگ-های نکروزه، درصد برگ های ریزش یافته و درصد نشت یونی افزایش یافتند. این در حالی بود که میزان کاهش و افزایش در صفات اندازه گیری شده در بین ژنوتیپ های مطالعه شده با یکدیگر اختلاف معنی داری داشت. ارزیابی غلظت عناصر غذایی در برگ نشان داد که در تمامی ژنوتیپ های مطالعه شده، بیشترین مقدار کلر و سدیم، نسبت سدیم به پتاسیم در شوری 9 دسی زیمنس بر متر، مشاهده شد. همچنین، در تمام ژنوتیپ های مورد بررسی کاهش ارتفاع و سطح برگ به ترتیب از شوری 5 و 7 دسی زیمنس بر متر به طور معنی دار شروع به کاهش کرد. افزایش نکروزگی، کاهش درصد برگ سبز و کاهش محتوای نسبی آب برگ در ژنوتیپ "گلنار سروستان" از شوری 5 دسی زیمنس بر متر و در ژنوتیپ های "گلنار شهداد" و "گلنار ساوه" از شوری 7 دسی زیمنس بر متر مشاهده شد. در ژنوتیپ های "گلنار سروستان" و "گلنار ساوه" در شوری 7 دسی زیمنس بر متر و در ژنوتیپ "گلنار شهداد از شوری 9 دسی زیمنس بر متر ریزش برگ ها افزایش یافت. در دو ژنوتیپ "گلنار سروستان" و "گلنار شهداد" نشت یونی در شوری 7 دسی زیمنس بر متر و در ژنوتیپ "گلنار ساوه" در شوری 5 دسی زیمنس بر متر به طور معنی داری نسبت به شوری های سطوح پایین تر (1و 3 دسی زیمنس بر متر) افزایش یافت. در سطوح بالای شوری (7 و 9 دسی زیمنس بر متر) ژنوتیپ های "گلنار شهداد" و "گلنار ساوه" نسبت به "گلنار سروستان" به طور معنی داری جذب سدیم، کلر و نسبت سدیم به پتاسیم کمتری را نشان دادند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج بررسی حاضر در مجموع ژنوتیپ های "گلنار شهداد" و "گلنار ساوه" به تریتیب به عنوان متحمل ترین و حساس ترین ژنوتیپ نسبت به تنش شوری انتخاب شدند. ژنوتیپ "گلنار شهداد" توانست از طریق افزایش جذب پتاسیم در مقابل سدیم و در نتیجه حفظ خصوصیات رشدی خود ، به خوبی شوری تا 7 دسی زیمنس بر متر را تحمل نماید.
کلید واژگان: خصوصیات رشدی, سدیم, کلر, کلروفیل, گلنار شهدادBackground and objectivesPomegranate (Punica granatum L.), from the family Punicaceae, is a popular fruit of tropical and subtropical regions that is native to the area stretching from Iran to the Himalayas in northern India. Pomegranate has been widely cultivated in arid and semi-arid regions of Iran, which these areas are frequently affected by high salinity. The present study was therefore, carried out with the objective to identify and introduce the most-tolerant Iranian genotypes of ornamental pomegranate to different salinity levels of irrigation water.
Materials and methodsA pot experiment was conducted during a six-month period in order to evaluate and compare the salinity tolerance of three Iranian ornamental genotypes of pomegranate during 2017-2018. The experiment was arranged in factorial based on the completely randomized design with two factors included water salinity in 5 levels of 1, 3, 5, 7 and 9 dSm-1 and three ornamental pomegranate genotypes (‘Golnar Saravan’, ‘Golnar Shahdad’ and ‘Golnar saveh’) in 4 replications. The properties concerned during the experiment were vegetative growth, the fallen, chlorosis and green of leaves. At the end of the experiment, the vegetative yield and fresh and dry weight of leaves and shoots, ion leakage, relative water content and chlorophyll index were also measured. In addition, leaves were analyzed for elements such as Na+, K+, Cl– and Na/K ratio.
ResultsResults showed that with increasing of salinity levels in all three investigated genotypes, growth characteristics, significantly decreased, ion leakage, the relative water content of leaves and chlorophyll index significantly increased. Also with increasing of salinity levels Na+, Cl- and Na+/Cl- significantly increased. In all studied genotypes, plant height and leaf area decreased from salinity level of 5 and 7 dS.m-1 respectively. Increasing in leaf necrosis, and decreasing in percentage of green leaves and also relative water content in ‘Golnar Sarvestan’ were observed from salinity level of 5 dS.m-1and from salinity level of 7 dS.m-1 in ‘Golnar Shahdad’ and ‘Gonar Saveh’. Leaves falldown in ‘Gonar Saveh’ and ‘Golnar Sarvestan’ were increased in salinity level of 7 dS.m-1 and in ‘Golnar Shahdad’ in 5 dS.m-1 salinity level. In two genotypes (‘Golnar Sarvestan’and ‘Golnar Shahdad’) the ion leakage increased in 7 dS.m-1 salinity level and in ‘Gonar Saveh’ in salinity level of 5 dS.m-1. In higher salinity levels (7 and 9 dS.m-1) Na+, Cl- and Na+/Cl- uptake were significantly decreased in ‘Golnar Sarvestan’and ‘Golnar Shahdad’ in compared to ‘Golnar Sarvestan’.
ConclusionGenerally among all studied genotypes, ‘Golnar Shahdad’ has been showed the maximum growth characteristics, and the lowest appearance injury, accumulation of Na+, Cl- in higher levels of salinity. So it seems that this genotype is the most tolerant of the salinity.
Keywords: Chlorine, chlorophyll, Growth characterization, Sodium, ‘Golnar Shahdad’ -
سطح زیر کشت جو به علت تحمل به خشکی و شوری در سال های اخیر در ایران افزایش یافته است. به منظور ارزیابی تعدادی از لاینهای امیدبخش جو تحت شرایط شور و معرفی لاینهای برتر، آزمایشی مزرعهای در دو سال کشت پیاپی (1390-1389 و 1391-1390) در شهرستان زریندشت انجام شد. در این آزمایش، رقم نیمروز به عنوان شاهد به همراه سیزده لاین امیدبخش جو در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. متوسط شوری خاک و آب محل انجام آزمایش به ترتیب حدود 6 و 9 دسیزیمنس بر متر بود. نتایج نشان داد که بیشترین میانگین عملکرد دانه از لاینEBYT-79-10 (با میانگین عملکرد دو ساله 5095 کیلوگرم در هکتار) به دست آمد که 3/21 درصد نسبت به شاهد آزمایش (با عملکرد 4173 کیلوگرم در هکتار) بیشتر بود. پس از آن لاینهای L.527/Chn-01...، MBD-85-8، Karoon/Kavir//...، لاین چهار شوری یزد، MBD-85-6، Rihanee«s»//... و Productive/Rojo به ترتیب با عملکرد 4740 ، 4705 ، 4575، 4470، 4390، 4275 و 4205 کیلوگرم در هکتار دارای عملکرد بالاتری از شاهد و سایر لاینها دارای عملکرد کمتری از شاهد بودند. عملکرد دانه لاینهای مورد بررسی همبستگی منفی و معنیداری با غلظت سدیم برگ و همبستگی مثبت و معنی داری با غلظت پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم برگ نشان داد. در بین لاینهای مورد بررسی، لاین EBYT-79-10 به دلیل داشتن عملکرد بیشتر، زودرسی قابل توجه، مصرف آب کمتر و تحمل به شوری مناسب به عنوان لاین برتر برای کاشت در منطقه زرین دشت داراب معرفی شد.کلید واژگان: پتاسیم, تنش شوری, سدیم, کلر, لاین های امیدبخشEvaluation of yield and salinity tolerance indices in productive barley lines under saline conditionRecently barley cultivated area has been increased in Iran due to its adaptation to drought and salinity. To investigate some barley promising lines under saline conditions and introducing the superior lines, a field experiment was carried out in Zarrindasht region, Darab, Iran, during two consecutive years (2010-2011 and 2011-2012(. In this experiment, Nimrooz as the control variety along with 13 promising barley lines were compared in a randomized complete block design with three replications. The average soil and water salinity of the experimental site were about 6 and 9 dS.m-1, respectively. The results showed that the highest grain yield belonged to EBYT-79-10 line in both years (with two years mean of 5095 kg.ha-1) which was 21.3% more than the control variety Nimrooz (with average grain yield of 4173 kg ha-1). Also, L.527/Chn-01 , MBD-85-8, Karoon/Kavir// , On-Farm No. 4 (Yazd), MBD-85-6,¡ Rihanee"s"// and Productive/Rojo with grain yield of 4740, 4705, 4575, 4470, 4390, 4275 and 4205 kg.ha-1, respectively, were superior than control and the other lines produced lower yield than control. Grain yield of the studied lines and showed a significant negative correlation with sodium concentration of plant leaf and a significant positive correlation with potassium concentration and potassium to sodium ratio. In the present study, EBYT-79-10 with highest grain yield, proper early maturity, less water consumption and suitable salinity tolerance was identified as the best line for cultivating under saline conditions of Zarindasht regions, Darab, Iran.Keywords: Chlorine, Potassium, Promising lines, Salt stress, Sodium
-
نیتروژن با افزایش عملکرد برگ، محتوای کلر و نیکوتین برگ و در مقابل، با کاهش محتوای پتاسیم برگ، تاثیر متضادی بر کمیت و کیفیت برگ توتون بهجای می گذارد. بهمنظور بهینه سازی غلظت (پیدا کردن غلظت تعادلی) نیتروژن در برگ، ساقه و ریشه توتون در جهت افزایش همزمان کمیت و کیفیت برگ توتون (محتوای پتاسیم بالا و نیکوتین متعادل و کلر کم) با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی دو آزمایش مزرعهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات توتون تیرتاش و ارومیه بهاجرا در آمد. تیمارها شامل دو منبع کود نیتروژن (اوره و نیترات آمونیوم) و چهار زمان مصرف (مصرف کل، دو سوم ، یک دوم و یک سوم نیتروژن قبل از نشاءکاری و مابقی در مرحله رشد سریع بوته) بود. در پنج مرحله شامل30، 50، 70، 85 و 100 روز بعد از نشاءکاری غلظت نیتروژن در برگ، ساقه و ریشه (ورودی مدل) بهطور جداگانه اندازه گیری شد. پس از برداشت، عملکرد برگ فرآوری شده و محتوای پتاسیم، نیکوتین و کلر (خروجی مدل) سنجیده شد. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری در منابع کودی وجود ندارد. بهترین الگو، مصرف دو سوم کود اوره و یک سوم کود نیترات آمونیوم قبل از نشاءکاری بود. مدل شبکه عصبی با یک لایه پنهان و ساختار 4-15-15 مناسب بود. متوسط مقادیر بهینه غلظت نیتروژن در برگ، ساقه و ریشه به ترتیب 06/3، 42/2 و 51/1 درصد بهدست آمد که در این غلظت ها، افزایش همزمان پتانسیل عملکرد کمی و کیفی برگ وجود دارد که باید مورد توجه متخصصین به زراعی قرار گیرد.کلید واژگان: برگ, پتاسیم, کلر, نیکوتین, مدلNitrogen (N) affects adversely the tobacco yield quantity and quality as it increases yield, Chlorine and nicotine contents, but decrease potassium content. This experiment was aimed at optimization of (the balance between) N concentration in leaf, stem and root to increase both yield quantity and quality (high potassium, low Chlorine and medium nicotine contents) using artificial neural network. Two field experiments based on complete block design with three replications were conducted in Tirtash and Urmia tobacco research centers. Treatments were factorial arrangement of two N sources (urea and nitrate ammonium) and four application patterns (basal, 2/3 basal and 1/3 after initiation of rapid growth (AIRG), 1/2 basal and 1/2 at AIRG, 1/3 basal and 2/3 at AIRG). The N concentration of leaf, stem and root (model inputs) was measured in 30, 50, 70, 85 and 100 days after transplanting. After harvesting, the quantity of cured leaf and its Cl, K and nicotine content (model outputs) were also determined. The results indicated that a model with one hidden layer and configuration of 15-15-4 is appropriate and there were no significant different between two N sources. The best pattern was use of nitrate ammonium in 2/3 basal and urea 1/3 basal. The average value of optimized N concentration was 3.06, 2.42 and 1.5 percent for leaf, stem and root, respectively. These optimized concentrations can lead to potential increase in quality and quantity of tobacco which should be taken into consideration by breeders and agronomists.Keywords: Leaf, Potassium, Chlorine, Nicotine, Model
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.