به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "irrigation cycle" در نشریات گروه "زراعت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «irrigation cycle» در نشریات گروه «کشاورزی»
جستجوی irrigation cycle در مقالات مجلات علمی
  • ناصر زارع، بهرام امیری*، حمیدرضا میری، امید علیزاده، رضا حمیدی
    خشکی یکی از عوامل عمده محدود کننده بهره وری در کشاورزی است و مدیریت تغذیه از جمله کاربرد کودهای پتاسه نقش مهمی در مقاومت گیاهان به خشکی دارد. به منظور ارزیابی ویژگی های کمی و کیفی آمارانت علوفه ای در مقایسه با ارزن علوفه ای آزمایشی طی دو سال زراعی 1395-1394 و 1396-1395 به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه سعادت شهر استان فارس طراحی و اجرا گردید. در این آزمایش از سه دور آبیاری (5، 10 و 15 روزه) به عنوان عامل اصلی، کود پتاسیم (50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) و گیاه علوفه ای (آمارانت و ارزن) به عنوان کرت های فرعی استفاده گردید. نتایج مقایسه میانگین تجزیه مرکب دو سال نشان داد که گیاه آمارانت به طور معنی داری ارتفاع، قطر ساقه، طول گل آذین، تعداد برگ در بوته، عملکرد علوفه خشک، درصد خاکستر، درصد پروتیین خام و کربوهیدرات محلول بیشتری نسبت به گیاه ارزن دارد. افزایش دور آبیاری باعث کاهش صفات ارتفاع، قطر ساقه، طول گل آذین گیاه، تعداد برگ در بوته، وزن هزار دانه، درصد الیاف خام، عملکرد علوفه خشک، درصد خاکستر و درصد ADF شد. با افزایش سطح کود پتاسیم، میزان ارتفاع، قطر ساقه، طول گل آذین گیاه، تعداد برگ در بوته، درصد الیاف خام، عملکرد علوفه خشک، درصد خاکستر، درصد پروتیین خام، درصد ADF و درصد NDF در گیاه کاسته شد. به طورکلی، می توان نتیجه گرفت گیاه آمارانت نسبت به ارزن عملکرد و تحمل به تنش خشکی بیشتری دارد و می توان کاربرد 150 کیلوگرم در هکتار کود پتاسیم را برای رسیدن به عملکرد بیشتر مورد توجه قرار داد.
    کلید واژگان: آمارانت, ارزن, دور آبیاری, پتاسیم
    Naser Zareh, Bahram Amiri *, Hamid Reza Miri, Omid Alizadeh, Reza Hamidi
    Drought is one of the major factors limiting productivity in agriculture and nutrition management, including the use of potash fertilizers, plays an important role in plant resistance to drought. In order to evaluate the quantitative and qualitative characteristics of forage amaranth in comparison with forage millet, a split factorial experiment was designed and conducted in a randomized complete block design with three replications in 2016 and 2017 in Saadatshahr region of Fars province. In this experiment, three irrigation intervals (5, 10 and 15 days) were used as the main factor, potassium fertilizer (50, 100 and 150 kg.ha-1) and forage plants (amaranth and millet) as sub-plots. The results of mean comparison of two-year combined analysis showed that amaranth had significantly more height, stem diameter, inflorescence length, number of leaves per plant, dry forage yield, ash percentage, crude protein and carbohydrate content than millet. Increasing the irrigation interval reduced the height, stem diameter, inflorescence length, number of leaves per plant, 1000-seed weight, percentage of crude fiber, dry matter yield, ash percentage, and soluble carbohydrates. By increasing potassium fertilizer level, plant height, stem diameter, inflorescence length, number of leaves per plant, percentage of crude fiber, dry forage yield, ash percentage, crude protein percentage, ADF percentage and NDF percentage in the plant decreased. In general, it can be concluded that amaranth plant has higher yield and drought tolerance than millet and the application of 150 kg.ha-1 of potassium fertilizer can be recommended to achieve higher yield.
    Keywords: Amaranth, Irrigation Cycle, Millet, Potassium
  • سیده محدثه قاضی زاده*، محمدرضا عامریان، حمیدرضا اصغری، هادی اسدی رحمانی

    استفاده از کودهای بیولوژیک می تواند به عنوان راه کار مناسب برای افزایش مقاومت به خشکی در گیاهان زراعی مدنظر قرار گیرد. به منظور بررسی باکتری سودوموناس بر برخی صفات مورفو فیزیولوژیک دو رقم سیب زمینی در فواصل مختلف آبیاری در مزرعه‎ی تحقیقاتی دانشگاه صنعتی شاهرود واقع در منطقه بسطام در سال 1389 اجرا شد. آزمایش در قالب اسپیلیت پلات فاکتوریل  و تیمارها شامل دور ‎آبیاری در سه سطح (7، 10 و 14 روزه) به عنوان عامل اصلی و باکتری سودوموناس فلورسنس در دو سطح (عدم تلقیح و تلقیح) و رقم در دو سطح (ساوالان و اگریا) به عنوان عامل فرعی با سه تکرار اجرا گردید.  نتایج نشان داد که بیشترین تجمع ماده خشک اندام های هوایی در دور آبیاری 7 روزه و تلقیح با باکتری مشاهده شد. تلقیح با باکتری سودوموناس باعث افزایش 12.66 درصدی تعداد غده در مترمربع گردید، هم چنین اثر متقابل رقم ساوالان و دور آبیاری 7 روزه بیشترین تعداد غده با میانگین 166.39 غده در مترمربع را حاصل کرد. کاربرد تلقیح باکتری نسبت به عدم تلقیح باکتری باعث افزایش کلروفیل a به میزان 9.3 درصدی گردید. کلروفیل b و کل در تیمارهای اصلی دور آبیاری 7 روزه و رقم اگریا بیشترین محتوی کلروفیل را دارا بودند. دور آبیاری 14 روزه بیشترین میزان پتاسیم به میزان 2.06 درصد حاصل کرد. کاربرد تلقیح باکتری و عدم تلقیح در دور آبیاری 14 روزه بیشترین میزان پرولین سبب گردیدند. تلقیح با باکتری باعث افزایش 22.85 درصد عملکرد نهایی غده شد، هم چنین رقم ساوالان در دور آبیاری 7 روزه نسبت به دور آبیاری 14 روزه باعث افزایش 110.09 درصدی عملکرد نهایی غده شد. افزایش صفات مورفولوژیک، کلروفیل، تعداد غده و عملکرد نهایی غده در دور آبیاری 7 روزه مشاهده شد  و تلقیح با باکتری باعث افزایش اثربخشی این صفات گردید. هم چنین در دور آبیاری 14 روزه با تولید اسمولیت های سازگار (پرولین و پتاسیم) باعث بهبود تحمل به تنش خشکی گردید.

    کلید واژگان: سیب زمینی, دور آبیاری, عملکرد غده, کود بیولوژیک
    Mohadese Ghazizade *, MohammadReza Amerian, HamidReza Asghari, Hadi Asadi Rahmani
    Introduction

    The use of biological fertilizers can be effective and beneficial in abiotic environmental stresses specially in drought stress, arid and semi-arid regions of the world.

    Materials and methods

    An experiment was conducted to investigate the effect of deficit irrigation stress and Pseudomonas bacteria on some morpho-physiological traits of two potato cultivars at the research farm of Shahroud University of Technology located in Bastam region in 2010. Treatments included irrigation cycles as the main factor at three levels (7, 10, and 14-days), Pseudomonas bacteria (inoculation and non-inoculation) and cultivar at two levels (Savalan and Agria) as the sub-factor with three replications.

    Results and discussion

    The results showed that the highest dry matter accumulation in the aerial part was observed in the 7-day irrigation cycle and inoculation with Pseudomonas bacteria. The number of tubers was increased about 12.66% because of inoculation with Pseudomonas fluorescens per square meter. Savalan cultivar interaction and 7-day irrigation cycle also obtained the highest number of tubers with an average of 166.39 per square meter. The application of inoculation with Pseudomonas fluorescens increased chlorophyll A by 9.3%. It compared with non-bacterial inoculation. Chlorophyll B had the highest chlorophyll content in the main treatments of the 7-day irrigation cycle and Agria cultivar. The highest amount of potassium content was obtained at the rate of 2.06% at the highest irrigation cycle (14-day). The application of inoculation and non-inoculation with Pseudomonas caused the highest amount of proline at 14-day irrigation cycle. Inoculation with Pseudomonas bacteria increased the final tuber yield about 22.85%. Furthermore, Savalan cultivar increased the final tuber yield about 110.09% in the 7-day irrigation cycle compared to the 14-day. Finally, the 7-day irrigation cycle was the best irrigation cycle to increase the morpho-physiological traits, chlorophyll, number of tubers, and the final tuber yield. Inoculation with Pseudomonas bacteria increased the effectiveness of these traits. Also, the production of compatible osmolytes (proline and potassium) improved drought stress tolerance in 14-day irrigation cycle. Growth-promoting bacteria improves seed germination, root propagation, shoot and root weight, leaf area, chlorophyll content, hydraulic conductivity, protein, nutrient absorption and plant yield (Batool et al., 2020). Growth-promoting bacteria of polysaccharides increases biomass production under drought stress conditions (Daffonchio et al., 2015). Potassium is one of the most important osmolytes under drought stress conditions and adverse conditions (Anschütz et al. 2014). Cellular and physiological responses are carried out through organic salts as proline to reduce cellular damage during drought stress. It is an osmotic regulator (Merwad et al., 2018)

    Conclusion

    The 7-day irrigation cycle was the best irrigation cycle to increase the morpho-physiological traits, chlorophyll, number of tubers, and the final tuber yield. Inoculation with Pseudomonas bacteria increased the effectiveness of these traits. Also, the production of compatible osmolytes (proline and potassium) improved drought stress tolerance in 14-day irrigation cycle.

    Keywords: biological fertilizers, irrigation cycle, Potato, Tuber yield
  • اصغر پاکدل، حمید رضا میری، رامین سامانی بابادایی
    چمن به عنوان یکی از مهمترین گیاهان پوششی در طراحی فضای سبز دارای جایگاهی بارزی است. این تحقیق به منظور بررسی اثر کندکننده رشد پاکلوبوترازول بر برخی ویژگی های فیزیولوژیکی چمن برموداگراس تحت تنش خشکی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار به اجرا در آمد. پاکلوبوترازول در مقادیر صفر، 25، 50 و 75 میلیگرمدرلیتر و تنش خشکی در 4 سطح (آبیاری بر اساس، 100، 80، 60 و 40 درصد ظرفیت مزرعه) تیمارهای این آزمایش را تشکیل دادند. براساس نتایج بیشترین مقدار پرولین مربوط به آبیاری(40 درصد ظرفیت مزرعه) و تیمار50 و 75 میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول میباشد. چمنهایی که در شرایط تنش خشکی متوسط 60 درصد ظرفیت مزرعه قرار داشتند و توسط غلظت 50 میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول تیمار شدند بیشترین میزان قندهای محلول را دارا بودند. کاربرد غلظت 75 میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول باعث افزایش میزان کلروفیل در چمن برموداگراس شد. چمن هایی که در شرایط نرمال 100 درصد ظرفیت مزرعه آبیاری شدند و توسط غلظتهای مختلف 25 و 50 و 75 میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول تیمار شدند بیشترین محتوای نسبی آب را دارا بودند. بیشترین نشت یونی در تیمار تنش خشکی شدید 40 درصد ظرفیت مزرعه و عدم کاربرد پاکلوبوترازول مشاهده گردید. در مجموع به منظور کاهش مصرف آب و یا بهبود وضعیت رشد چمن در شرایط کم آبی تیمار پاکلوبوترازول با غلظت 50 میلیگرمبرلیتر توصیه میشود.
    کلید واژگان: پرولین, قندهای محلول, کند کننده رشد, گراس, نشت یونی
    A. Pakdel, H.R. Miri, R. Babdaei Samani
    Grass is considered as one of the most important covering plants in designing green spaces. We aimed to assess the growth retarding effects of Paclobutrazol on several physiological characteristics of Bermuda grass under dry stress in the form of a randomized factorial design study with three repetitions. The treatments in this study were paclobutrazol at concentrations of 0, 25, 50, and 75 mg/l and drought stress at four levels (irrigation based on 100, 80, 60, and 40% of the field’s capacity). We found that grass under severe drought stress conditions (40% FC) and were treated with concentrations of 50 and 75 mg/l Paclobutrazol had the highest amount of proline. Grass under moderate drought stress (60% FC) and was treated with Paclobutrazol 50 mg/l had the highest amount of soluble carbohydrates. When using 75 mg/l Paclobutrazol resulted in increased chlorophyll in Bermuda grass. Grass that was irrigated under normal conditions (100% FC) and was treated with different concentrations of paclobutrazol had the highest relative water content. The highest ion leakage was seen in grass under severe drought stress (40% FC) and 0 mg Paclobutrazol. In conclusion, we suggest the use of 50 mg/l Paclobutrazol in order to reduced water consumption or enhancing the growth of grass under drought stress.
    Keywords: Ion leakage, Irrigation cycle, Paclobutrazol, Proline, soluble carbohydrates
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال