به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "minerals" در نشریات گروه "زراعت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «minerals» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • برکت الله ربانی، محمود خرمی وفا*، محسن سعیدی، لیلا زارعی، محمود باقری

    کینوا (Chenopodium quinoa Willd) گیاهی با ارزش غذایی بالا است که به شرایط مختلف رشد نیز سازگاری قابل توجهی دارد. به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و تراکم بر کیفیت دانه سه ژنوتیپ کینوا (Q29، تیتیکاکا و ردکارینا)، یک آزمایش مزرعه ای در زمستان 1398 و بهار 1399 در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سه تاریخ کاشت (هفته سوم اسفند، هفته سوم فروردین و هفته سوم اردیبهشت) و دو تراکم (40 و 60 بوته در متر مربع) به صورت طرح اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد ترکیب غذایی ژنوتیپ های کینوا تحت تاثیر تاریخ کاشت و تراکم قرار می گیرد. عملکرد دانه بین 1642 و 2351 کیلوگرم در هکتار نوسان داشت و مشخصات اسیدهای آمینه بر اساس تاریخ کاشت و تراکم کاشت متفاوت بود. اسیدهای آمینه هیستیدین، اسید گلوتامیک، لوسین و لیزین با تاخیر در تاریخ کاشت افزایش یافتند ولی تریونین، تیروزین، آرژنین، متیونین، گلیسین، پرولین، ایزولوسین، والین، سرین، آلانین، اسید آسپارتیک، آسپاراژین، سیستیین، فنیل آلانین و گلوتامین با تاخیر در تاریخ کاشت از 15 اسفند تا 15 اردیبهشت ماه کاهش یافتند. ژنوتیپ تیتیکاکا در تاریخ کاشت سوم حداکثر عملکرد دانه را تولید کرد، در حالی که در تاریخ کاشت اول همه ژنوتیپ های مورد مطالعه در مورد اکثر اسیدهای آمینه پاسخ بهتری نشان دادند. همچنین مناسب ترین تراکم بوته برای دستیابی به بیشترین عملکرد دانه، 60 بوته در متر مربع بود. مواد معدنی بذر کینوا نسبت به تاریخ کاشت، تراکم بوته، ژنوتیپ و اثر متقابل آن ها تغییر معنی داری نشان ندادند به جز کلسیم که به طور معنی داری تحت تاثیر ژنوتیپ قرار گرفت. کمترین میزان ساپونین در ژنوتیپ تیتیکاکا در تراکم کاشت 40 بوته در متر مربع مشاهده شد. این نتایج نشان داد که ترکیب مواد مغذی ژنوتیپ های کینوا تحت تاثیر تاریخ کاشت و تراکم قرار می گیرد.

    کلید واژگان: ارزش تغذیه ای, پروتئین, رقم, عملکرد دانه, مواد معدنی
    Barakatullah Rabbani, Mahmud Khoramivafa *, Mohsen Saeidi, Leila Zarei, Mahmoud Bagheri

    Quinoa (Chenopodium quinoa Willd) is a plant with high nutritional value and has good adaptability to different growing conditions. To investigate the effects of planting date and density on the seed quality of three quinoa genotypes (Q29, Titicaca, and Red Carina), a field experiment was conducted in 2019-2020 at the research field of Agriculture and Natural Resources Campus, Razi University, Kermanshah, Iran. The seeds were sown on three dates (15th March, 15th April, and 15th May) under two planting densities (40 and 60 plants/m2). The experiment was conducted as a split-plot factorial design based on the randomized complete block design with three replications. The results revealed that both sowing date and plant density influenced the nutritional composition of the quinoa genotypes. The grain yield varied between 1642 and 2351 kg/ha, and the amino acids profile varied according to planting date and planting density. The amino acids histidine, glutamic acid, leucine, and lysine increased with delaying sowing date whereas threonine, tyrosine, arginine, methionine, glycine, proline, isoleucine, valine, serine, alanine, aspartic acid, asparagine, cysteine, phenylalanine, and glutamine decreased with delaying the sowing date from 15 March to 15 May. The Titicaca genotype produced maximum grain yield under the third sowing date while in the case of the first sowing date, all studied genotypes were more responsive regarding most amino acids. Also, the most suitable plant density to result in the highest grain yield was 60 plants/m2. The mineral content of the quinoa seeds was not influenced significantly by the sowing date, plant density, genotype, and their interactions, except for calcium which was affected significantly by the genotype. The lowest saponin content was observed in Titicaca under the planting density of 40 plants/m2. These results indicated that both sowing dates and plant densities influence the nutritional composition of quinoa genotypes.

    Keywords: Cultivar, Grain Yield, minerals, Nutritional Value, Protein
  • شیرین نصرالله پور مقدم، غلامرضا ربیعی*، بهروز شیران، حبیب الله نوربخش، رودابه راوش

    سابقه و هدف:

     پایه ها از طریق کنترل رشد رویشی و جذب مواد معدنی پاسخ درختان پیوند شده به تنش خشکی را تحت تاثیر قرار می دهند و بررسی مکانیسم های مورفو-فیزیولوژیکی، معدنی و پاسخ پایه ها تحت تنش خشکی، انتخاب پایه های مقاوم به خشکی را ممکن می سازد. به این منظور آزمایشی با هدف تاثیر تنش خشکی بر برخی پایه های رویشی جنس پرونوس در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل در گلخانه واقع در شهرستان سامان در استان چهارمحال و بختیاری و آزمایشگاه های تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد در سال 97-1396 اجرا شد.

    مواد و روش ها

    قلمه های ریشه دار کادامن، میروبالان، GF677 و GN15 در شرایط گلخانه کشت و به مدت سه ماه نگهداری شدند. تنش خشکی به مدت 40 روز در سه سطح شامل 100، 75 و50 درصد از ظرفیت زراعی روی آن ها اعمال گردید. در این آزمایش سرعت ارتفاع گیاه، وزن خشک، محتوای آب نسبی برگ، کارآیی مصرف آب، نشت الکترولیتی و محتوای عناصر معدنی (فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، آهن و روی) در ریشه و برگ پایه ها ارزیابی شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که وزن خشک کل به طور معنی داری تحت تاثیر خشکی کاهش یافت. در اثر محدودیت آب درصد رطوبت برگ و وزن مخصوص برگ کاهش یافت، اما نسبت سطح برگ و سطح مخصوص برگ افزایش یافت. همچنین، تحت تاثیر خشکی بیشترین کاهش سرعت رشد در پایه های کادامن و میروبالان رخ داد ولی در پایه GN15 تغییر معنی داری مشاهده نشد. در اثر تنش خشکی محتوای نسبی آب برگ کاهش و نشت الکترولیت ها افزایش یافت و نشت الکترولیتی در پایه میروبالان بیش از سایر پایه ها بود. با افزایش شدت تنش خشکی میزان کارایی استفاده از آب در پایه کادامن کاهش، اما در دو پایه GF677 و GN15 افزایش یافت. در حالی که تغییر معنی داری از این نظر در پایه میروبالان مشاهده نشد. تنش خشکی باعث کاهش مواد معدنی (فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم) در ریشه و برگ پایه ها گردید. بیشترین میزان کاهش غلظت عناصری مثل پتاسیم، کلسیم، فسفر و آهن در پایه های میروبالان و کادامن رخ داد.

    نتیجه گیری

    همه پایه های مورد آزمایش به طور معنی داری تحت تاثیر تنش خشکی از جمله کاهش رشد قرار گرفتند اما میزان و مکانیسم مقاومت پایه ها در برابر این تنش متفاوت بود. به طوری که برخی پایه ها با استفاده بهتر از آب در دسترس و جذب کارآمدتر عناصر غذایی، توانایی بیشتری در حفظ فعالیت های زیستی خود در مقابله با شرایط کم آبی داشته و در مقابل پایه های دیگر مقاومت کمتری در برابر تنش خشکی از خود نشان دادند و آسیب مشاهده شده در آن ها در مقایسه با سایر پایه ها بیشتر بود.

    کلید واژگان: سرعت رشد, عناصر غذایی, محتوای نسبی آب, نشت الکترولیتی, وزن خشک
    Shirin Nasrolah Pourmoghadam, Gholamreza Rabiei *, Behrouz Shiran, Habibolah Nurbakhsh, Rudabeh Ravash
    Background and objectives

    Rootstocks can affect the reaction of the grafted trees to water stress by controlling vegetative growth and nutrients uptake and studying morpho-physiological and nutritional mechanisms and responses of the rootstocks submitted to drought stress would make it feasible to select the tolerant rootstocks. For this purpose, to investigate the effects of drought stress on some clonal Prunus sp. rootstocks, an experiment, in completely randomized design was conducted in a greenhouse in Saman (Sharekord) and Shahrekord University laboratories in 2017-2018.

    Materials and methods

    Rooted cuttings of Cadaman, Myrobalan29c, GF677 and GN15 were planted and maintained under greenhouse conditions employing regular practices including irrigation and nutrients supplementation and pest management for three months. Plants were submitted to drought stress at three levels including 100, 75 and 50% of field capacity for 40 days. Plant height, dry weight, relative water content, water use efficiency, electrolyte leakage and mineral content (P, K+, Ca2+, Mg2+, Fe2+ and Zn2+) in leaves and roots were assessed.

    Results

    The results showed that the total dry weight was significantly decreased under the influence of drought stress. Leaf moisture content and specific leaf weight (SLW) decreased but leaf area ratio (LAR) and specific leaf area (SLA) increased under water deficit condition. Also, due to the drought stress, the greatest decrease in growth rate occurred in Cadaman and Myrobalan29c rootstocks, but no significant changes were observed for GN15 rootstock. Under drought stress conditions, relative water content (RWC) of the leaves decreased, while electrolyte leakage (EL) increased, with the highest figures observed for Myrobalan29c. With the increasing intensity of drought stress, water use efficiency (WUE) decreased for the Cadaman rootstock, but it was increased for GF677 and GN15 rootstocks. While no significant changes were observed for Myrobalan29c rootstock. Drought stress reduced the mineral contents (P, K+, Ca2+ and Mg2+) in the roots and leaves of the rootstocks. The highest decrease in concentrations of elements such as K+, Ca2+, P and Fe2+ were found for Myrobalan29c and Cadaman rootstocks.

    Conclusion

    All the tested rootstocks were significantly affected by drought stress, including growth retardation, but they resisted to drought stress at different levels and by varying mechanisms. So that some rootstocks with better use of available water and more nutrients absorption efficiency, showed a greater ability to maintain their biological activities in the face of dehydration. Other rootstocks showed poorer performance against drought stress and underwent damages compared to other rootstocks.

    Keywords: Growth rate, Minerals, relative water content, Electrolyte leakage, Dry weight
  • لیلا مرادی دستجردی، سپیده کلاته جاری*، فواد فاتحی، مرضیه قنبری جهرمی

    به منظور بررسی اثر قارچ مایکوریزا آربسکولار و محلول پاشی ورمی واش بر گیاه گازانیا در شرایط تنش خشکی، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه عامل؛ مایکوریزا آربسکولار در دو سطح (تلقیح با مایکوریزا و بدون تلقیح)، محلول پاشی ورمی واش در چهار سطح (0، 50، 100 و 200 پی پی ام) و تنش خشکی در سه سطح رطوبتی (آبیاری بر اساس 40، 70 و 100 درصد ظرفیت زراعی) در سه تکرار در گلخانه و آزمایشگاه پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران انجام شد. متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق شامل ارتفاع بوته، تعداد و سطح برگ، قطر و تعداد گل، وزن تر و خشک اندام هوایی، محتوای کلروفیل، کاروتنویید و مقدار عناصر نیتروژن، پتاسیم و فسفر در برگ بود. تنش خشکی سبب افزایش کربوهیدرات برگ شد. بیشترین مقدار کربوهیدرات برگ با 32/46 میلی گرم بر گرم در تیمار 40 درصد ظرفیت زراعی مشاهده شد. مایکوریزا آربسکولار سبب افزایش تعداد و قطر گل و نیز تعداد و سطح برگ شد. محلول-پاشی ورمی واش بر قطر گل و تعداد گل، عناصر پر مصرف گیاه تاثیر معنی داری داشت. نتایج مقایسه میانگین اثر دوگانه ورمی واش در تنش خشکی نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته در تیمار ورمی‏واش 200 پی‏پی‏ام در آبیاری 100 درصد ظرفیت زراعی و کمترین مقدار آن در تیمار ورمی‏واش 50 پی‏پی‏ام تحت آبیاری 40 درصد ظرفیت زراعی مشاهده شد. کمترین مقدار کلروفیل a در تیمار آبی 40 درصد ظرفیت زراعی و عدم‏کاربرد قارچ مایکوریزا محاسبه گردید

    کلید واژگان: تنش, سطح برگ, کلروفیل, مواد معدنی و ورمی واش
    Leila Moradi Dastjerdi, Sepideh Kalateh Jari *, Foad Fatehi, Marzieh Ghanbari Jahromi
    Introduction

    Drought is one of the major environmental constraints that limits plant growth and productivity more than any other environmental factors. Recent Mycorrhizal arbescular application to affeviate drought stress in many plants has been reported. Vermiwash can be used in two forms of foliar application or drench. It contains several enzymes, plant growth hormones, vitamins and macro and micro nutrients which can enhance plants tolerance to biotic and abiotic stress, as well as crop yield efficiency.

    Materials and Methods

    In order to investigate Mycorrhizal arbuscular fungi and Vermiwash foliar application on Gazania (Gazania rigens L.) growth and flowering characteristics under drought stress a greenhouse experiment with factorial design was conducted based on complete randomized blocks by considering three factors including MA fungi in two levels (incubation with MA and non- incubated plants), Vermiwash foliar application in four levels (0, 50, 100 and 200 ppm) and imposing drought stress in three levels (irrigation based on 40, 70 and 100% field capacity) with three replications in the greenhouse and laboratory of the Campus of Agriculture and Natural Resources of Tehran University in 2018. Studied traits involved plant height, number and leaf area, flower diameter and number, aerial fresh and dry weight, chlorophyll and carotenoid amount, N, P and K quantity of leaves. Analysis of variance’s results indicated that the influence of main effect of droughtt stress, MA and Vermiwash on the measured traits were considerably functional.

    Results and Discussion

    The maximum value of leaf’s carbohydrate was achieved in drought stress with the high severity in 40% of FC witch was 32.46 mg/gr. MA caused elevation in macro elements amount of the leaves. Foliar application of Vermiwash increased flower number and dimention and macro elements amounts as well. Among the Vermiwash treatments, foliat application of 200 ppm treatment reduced the negative effects of drought stress on plants. Comparison of the mean of dual effect of vermicompost in drought stress showed that the highest plant height in 200 ppm Vermiwash was 100% irrigation and the lowest value was in 50 ppm Vermiwash in irrigation 40% of field capacity. The lowest amount of chlorophyll a was observed in 40% water capacity and no Mycorrhizal fungi application. The highest leaf carbohydrate content was observed in irrigation treatments with 40% and 200 ppm Vermiwash.

    Conclusion

    vegetative growth decreased with increasig drought stress intensity from optimal irrigation level to severe stress. The use of Mycorrhiza and Vermiwash was positive compared to the control (Non-use), consumption of 100 and 200 ppm Vermiwash has better performance than other levels. Gazania responds to intense stress with more intensity than mild stress. It is recommended to prevent severe stress during the plant growth period. In this regard, the use of symbiotic fungi as well as Vermiwash foliar application (100 and 200 ppm) can help maintain plant growth by increasing plant tolerance to increasing stress intensity.

    Keywords: stress, Leaf area, Chlorophyll, Minerals
  • سمیرا طالبی نجف آبادی، اکرم شریفی*، علی اصغر آبسالان

    برای بهبود ارزش تغذیه ‏ای حبوبات می‏ توان از فرآیند جوانه زنی استفاده نمود. در این مطالعه اثر فرآیند جوانه ‏زنی بر برخی خصوصیات تغذیه‏ ای ماش نظیر میزان رطوبت، پروتئین، چربی، خاکستر، فیبرخام، کربوهیدرات، مواد معدنی و ترکیبات فنلی مورد بررسی قرار گرفت. عملیات جوانه زنی از طریق خیساندن ماش به مدت 24 ساعت و نگهداری در شرایط مرطوب در دو زمان 48 و 72 ساعت و دو دمای 15 و 25 درجه سانتی گراد صورت پذیرفت. سپس جوانه ها در دمای 50 درجه سانتی‏ گراد خشک و آسیاب شدند و خصوصیات تغذیه ای آنها در سه تکرار اندازه‏ گیری و با نمونه شاهد در یک طرح کاملا تصادفی در سطح آماری یک درصد مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد که متناسب با رشد جوانه، میزان پروتئین و رطوبت دانه افزایش یافتند. از سوی دیگر جوانه زنی باعث کاهش میزان چربی در ماش شد و با افزایش روند جوانه زنی این مقدار به تدریج کاهش یافت. همچنین فرآیند جوانه زنی، کاهش میزان خاکستر، فسفر و ترکیبات فنلی در ماش را به همراه داشت. جوانه زنی تا زمان 48 ساعت سبب افزایش فیبرخام شد و با افزایش روند جوانه زنی این مقدار کاهش یافت. همچنین میزان کربوهیدرات، آهن، کلسیم و روی نیز بعد از جوانه زنی افزایش یافت. با توجه به نتایج بدست آمده، بهترین شرایط برای بهبود ارزش تغذیه ‏ای ماش از طریق جوانه زنی در دمای 25 درجه سانتی‏ گراد و در زمان 72 ساعت است.

    کلید واژگان: ماش, جوانه زنی, ارزش تغذیه ای, مواد معدنی, ترکیات فنلی
    S. Talebi Najaf Abadi, A. Sharifi *, A. A. Absalan

    Germination process can be used to improve the nutritional value of pulses. In this research, the effect of the germination process on nutritional values of mung bean such as moisture, protein, fat, ash, crude fiber, carbohydrates, minerals, and phenolic compounds were evaluated. Germination process was carried out with soaking mung bean seeds for 24 hours and then incubating them in the wet condition for 48 and 72 hours at 15 °C and 25 °C. The germinated seeds were dried and milled at 50 °C. The nutritional values were measured in samples and compared with control samples using a factorial experiment based on completely randomized design with three replications. The results of this study showed that protein and moisture content of the germinated seeds were increased as germination has proceeded. On the other hand, germination caused a reduction in the fat content of the mung bean. Germination also reduced the amount of ash, phosphorus and phenolic compounds in the mung bean. Germination until 48 hours increased the amount of crude fiber but after this time the amount of crude fiber was reduced. The amount of carbohydrates, iron, calcium, and zinc also increased after germination. According to the results, 72 hours at 25 °C are the best conditions for increasing the nutritional value of germinated seeds in mung bean.

    Keywords: mung bean, germination, nutritional value, Minerals, Phenolic compounds
  • الهه مرادی مرجانه*، محمد گلوی، محمود رمرودی، محمود سلوکی
    گیاه دارویی رزماری در عطرسازی و صنایع آرایشی استفاده می شود و خواص دارویی مانند ضد باکتری، ضد قارچ، ضد سرطان، ضد نفخ دارد. محلول پاشی کودهای زیستی شامل اسیدهای آمینه، هورمون ها و ورمی واش، ضمن اثربخشی سریع موجب حفظ جنبه های اقتصادی و محیط زیست می شود. به طور کلی محرک های زیستی اسیدآمینه ای و هورمون های محرک رشد گیاه، موجب بهبود جذب مواد غذایی و افزایش فتوسنتز و عملکرد گیاه می شوند. ورمی واش نیز شامل، عناصر ریز مغذی، باکتری های تثبیت کننده نیتروژن و حل کننده فسفات، هورمون های رشد گیاهی و اسیدهای آمینه است. همچنین، زمان برداشت بر میزان ترکیب های موثره گیاهان دارویی تاثیر دارد، زیرا کمیت و کیفیت اسانس اندام گیاه در زمان های مختلف متفاوت می باشد. بنابراین، با توجه به لزوم مدیریت تغذیه گیاهی در راستای افزایش و پایداری تولید و حفظ محیط زیست، این تحقیق با هدف بررسی تاثیر زمان های مختلف برداشت و محلول پاشی انواع ترکیبات غذایی بر برخی ویژگی های کیفی و فیزیولوژیک گیاه دارویی رزماری انجام شد. این آزمایش در سال 95-1394، به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل اجرا گردید. سه زمان برداشت، برداشت پاییزه (اواخر پائیز)، برداشت بهاره (اواخر بهار) و برداشت مجدد از بوته هایی که در پاییز گذشته یک بار برداشت شده بودند (اواخر بهار)، به عنوان عامل اصلی و محلول پاشی ترکیبات غذایی شامل: آمینول فورته (یک لیتر در هکتار)، هیومی فورته (یک و نیم لیتر در هکتار)، اسید سالیسیلیک (200 میلی گرم در لیتر)، جیبرلین (300 میلی گرم در لیتر)، ورمی واش و شاهد به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. اولین مرحله اعمال تیمارهای محلول پاشی در اوایل پاییز و دومین مرحله در اواخر زمستان 1394 انجام شدند. هر مرحله محلول پاشی حدود سه ماه قبل از زمان برداشت اعمال شد. برهمکنش برداشت پاییزه و هیومی فورته بیشترین میزان پروتئین (25 میلی گرم در لیتر) را داشت. از برهمکنش برداشت بهاره و محلول پاشی با جیبرلین بیشترین میزان کلروفیل a (05/4 میلی گرم در گرم) و درصد و عملکرد روغن (98/1 و 66/69 کیلوگرم در هکتار) با ورمی واش بیشترین میزان فسفر (7845 پی پی ام) و عملکرد ماده خشک (3683 کیلوگرم در هکتار)، با هیومی فورته بیشترین میزان درصد و عملکرد اسانس (68/1 و 73/61 کیلوگرم در هکتار) و با اسید سالیسیلیک بیشترین میزان هیدرات‏کربن محلول (016/0 میلی گرم گلوکوز در گرم) در شاخساره اندازه گیری شدند. در برهمکنش برداشت مجدد از بوته های برداشتی در پاییز قبل و آمینول فورته، هیومی فورته و ورمی واش به-ترتیب، بیشترین میزان فعالیت آنزیم کاتالاز (016/0 میلی گرم پروتئین در دقیقه در وزن تر)، نیتروژن (11400 پی پی ام) و پتاسیم (6716 پی پی-ام) حاصل شدند. اسیدهای آمینه به صورت محلول پاشی از طریق روزنه های برگ سریع تر جذب شده و در ساخت نیتروژن، پروتئین و کلروفیل شرکت می کنند. بنابراین اسیدهای آمینه هیومی فورته و آمینول فورته موجب افزایش نیتروژن، پروتئین، کاتالاز و عملکرد ماده خشک شدند و هیومی فورته با شرکت در فرآیند ساخت متابولیت های اولیه و ثانویه در ارتباط با رشد و توسعه گیاه و به عنوان یک عامل محرک تولید، سبب افزایش درصد و عملکرد اسانس رزماری شد. جیبرلین نقش ساختاری در ساختمان کلروپلاست دارد و این هورمون گیاهی، احتمالا به علت پتانسیل بالای رزماری میزان سنتز کلروفیل و به علت افزایش توانایی اسیمیلاسیون در تولید متابولیت های ثانویه عملکرد روغن رزماری را افزایش داد. اسید سالیسیلیک موجب حفظ سطح بالای هیدرات کربن در کلروپلاست رزماری شد. ورمی واش، محتوی فسفر به فرم معدنی و قابل جذب است و همچنین شامل مقدار بالایی پتاسیم به فرم های تبادلی و غیر تبادلی می باشد و به علت جذب سریع و مستقیم عناصر غذایی و هورمون های رشد می تواند میزان فسفر و پتاسیم و عملکرد ماده خشک رزماری را افزایش دهد. به طور کلی برداشت بهاره و محلول پاشی با ترکیب اسیدآمینه دار به علت تازگی برگ ها و شرایط بهینه محیط جهت رشد و نمو، بیشترین تاثیر را بر بهبود میزان نیتروژن، پروتئین، درصد و عملکرد اسانس داشت. محلول پاشی با ورمی واش بیشترین تاثیر را بر افزایش عملکرد ماده خشک و بهبود وضعیت فسفر و پتاسیم رزماری در برداشت بهاره داشت.
    کلید واژگان: اسیدهای آمینه, درصد اسانس, عناصر معدنی, هورمونها, ورمی واش
    Elahe Moradi Marjaneh *, Mohammad Galavi, Mahmood Ramroudi Ramroudi, Mahmood Solouki
    Rosemary is used in perfume and cosmetic industries. It has several medicinal properties like antibacterial, antifungal, anticancer, carminative and nervine spasmodic. Biofertilizers spraying including; amino acids, hormones and vermiwash immediatly effects and causes to maintaining economic affairs and environmental protection. In general, amino acid stimulus and plant growth regulator can improve uptake of nutrients and increase crop yield and photosynthes. Vermiwash contains micro plant nutrients, some nitrogen fixing and phosphate solubilizing bacteria, plant growth hormones and amino acids. Also, harvest time influences the effective combination of medicinal plants, because the quantity and quality of plant essential oils vary in different times. Considering the need to manage plant nutrition in order to increase and sustain production and preserve the environment, this examination was carried out to investigate some qualitative and physiological characteristics of Rosemary under the influence of various nutritional compounds spraying at different harvest time. This examination was carried out in split plot based on Randomized Completely Block Design with three replications at the Zabol Agricultural Research institition farm in 2015. Harvest time included the autumn’s harvest (late autumn), the spring’s harvest (late spring) and the second harvest from plants that cut last autumn (late spring) were considered as a major factor. In addition, nutritional compounds spraying including: Aminolforte (1 L.ha-1), Hiumeforte (1.5 L.ha-1), Salicylic acid (200 mg.L-1), Gibberellin (300 mg.L-1), Vermiwash (1 vermiwash: 1 distilled water) as well as the control were considered as subplot factor. The first spraying was in early autumn and the second one was in late winter. Each stage of spraying was applied about three months before their harvest time. Interaction of autumn’s harvest and hiumeforte had the highest protein content (25 mg.L-1). By interactions of spring’s harvest and gibberellin spraying the maximum of chlorophyll a, oil percentage and its yield (4.05 mg.gr-1, 1.98 & 69/66 kg.ha-1), of vermiwash the higthest phosphorus and the dry matter yield (7845 ppm & 3683 kg.ha-1 ), of hiumeforte the maximum of essential oil content and its yield (1.68 & 61/73 kg.ha-1), and spraying of salicylic acid the higthest soluble carbohydrates (0.016 mg glu.gr-1) were measured in shoot. The maximum amount of catalase (0/016 OD min/mg protein), nitrogen (11400 ppm) and potassium (6716 ppm) were obtained in second harvest from plants that cut last autumn and hiumeforte, aminolforte and vermiwash, respectivly. Because amino acids are absorbed to leaves more quickly through stomata by spraying and involved in the production of nitrogen, protein, and chlorophylls. Therefore, hiumeforte and aminolforte increased protein, catalase and dry matter yield. Hiumeforte increased the essential oil content and yield by participation in both primary and secondary metabolic processes in assocaited with plant growth and development, as a driving factor of production. Gibberellin has a role in the chloroplast structural and possibly due to the high potential of rosemary, the amount of chlorophyll synthesis increased. Indeed, gibberellin increased oil yield, due to the ability of assimilation in the production of secondary metabolites. Salicylic acid maintained the high level of carbohydrates in the Rosemary chloroplasts. Vermiwash contains inorganic and absorbable phosphorus and high levels of exchangeable and non-exchangeable potassium. As a result, it increased the amount of phosphorus, potassium and dry matter yield in Rosemary, duo to the quickly and directly absorption. In general, the spring’s harvest and the foliar application of amino acid compounds, due to fresh leaves and optimum environmental conditions for growth and development, had the greatest impact on improving nitrogen, protein, essential oil content and yield. Additionally, the foliar application of vermiwash in the spring’s harvest had the greatest effect on increasing dry matter yield and improving phosphorus and potassium of Rosemary.
    Keywords: Amino acids, Hormones, Minerals, Percentage of Essential oil, Vermiwash
  • داریوش رمضان *، سید اکبر موسوی
    سابقه و هدف
    با توجه به کمبود منابع آبی در کشور، اتخاذ روش های کم آبیاری و استفاده بهینه از منابع محدود آب، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. یکی از راهکارهای مناسب جهت مقابله با کم آبی، بکارگیری از تکنیک پیوند می باشد. پایه های هیبریدی سیستم ریشه ای قوی و گسترده ای جهت جذب آب و مواد غذائی و انتقال آن به بخش هوائی (پیوندک) گیاه پیوندی دارند. لذا استفاده از فن پیوند سبزی های میوه ای، می تواند به عنوان یک رویکرد برای افزایش مقاومت گیاهان جالیزی به کم آبی مطرح باشد. مطالعات زیادی در دنیا، در مورد ویژگی های پایه های خاص گیاهان جالیزی از جمله مقاومت به عوامل بیماری زا، دماهای پایین خاک و تنش شوری انجام گرفته است. همچنین توده های گوناگون گیاهان جالیزی، واکنش های متفاوتی در برابر شرایط کم آبی بروز می دهند. اما اطلاعاتی راجع به ترکیب پایه و پیوندک های گوناگون (توده های بومی) در پاسخ به شرایط کم آبیاری به ندرت گزارش شده است.
    مواد و روش ها
    جهت بررسی اثرات کم آبیاری بر برخی از پارامترهای کمی و کیفی گیاه خربزه توده بومی سوسکی سبز پیوندی و غیر پیوندی آزمایش مزرعه ای به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه پژوهشی موسسه آموزش عالی امام خمینی (ره) وابسته به وزارت جهاد کشاورزی واقع در شهرک مهندس زراعی در کرج در سال 1393 اجرا گردید. در این پژوهش از سه سطح آبیاری 60 (63/5417 متر مکعب در هکتار) ، 80 (64/6853 متر مکعب در هکتار) و 100 (65/8289 مترمکعب در هکتار) درصد بر اساس تخلیه رطوبتی سهل الوصول، به صورت فاکتور اصلی و سه ترکیب پیوندی شامل گیاهان پیوندی روی کدوی هیبریدی شینتوزا، گیاهان پیوندی روی کدوی هیبریدی فرو و گیاهان پیوندی روی خربزه توده بومی سوسکی سبز و همچنین گیاهان غیر پیوندی (شاهد) در سه تکرار به صورت فاکتور فرعی تحت شرایط سیستم آبیاری قطره ای اجرا شد. نیاز آبی خربزه سوسکی سبز در مراحل مختلف رشد و نمو با استفاده از دستگاه پروفیل پروپ (PR2) اندازه گیری شد.
    یافته ها
    نتایج نشان دادند که گیاهان پیوندی روی پایه های کدو به طور معنی داری رشد رویشی، عملکرد و کارائی مصرف آب بیشتری در مقایسه با گیاهان غیر پیوندی داشتند. بیشترین (45/4 کیلوگرم در مترمکعب) کارائی مصرف آب بیوماس (WUEb) مربوط به سطح کم آبیاری 60 درصد بود. همچنین اختلاف معنی داری بین سطوح کم آبیاری 60 و 80 درصد وجود نداشت. کمترین (59/5 کیلوگرم بر مترمکعب) و بیشترین (06/7 کیلوگرم بر متر مکعب) کارائی مصرف آب میوه (WUEy) به ترتیب به گیاهان پیوندی روی پایه شینتوزا و گیاهان پیوندی روی خربزه سوسکی سبز اختصاص داشت. همچنین حداقل (12/194 میلی لیتر در 24 ساعت) و حداکثر (01/92 میلی لیتر در 24 ساعت) حجم شیره خام آوند چوبی به ترتیب به پایه های شینتوزا و خربزه سوسکی سبز (گیاهان خود پیوندی) مربوط بود. بیشترین (23/39 تن در هکتار) و کمترین (16/27 تن در هکتار) عملکرد بازار پسند میوه به ترتیب در سطح آبیاری شاهد و 60 درصد ثبت شد. مقادیر غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم برگ گیاهان پیوندی روی پایه های کدو در مقایسه با گیاهان خود پیوندی به طور معنی داری بیشتری بود. بیشترین (56/12 درجه بریکس) مواد جامد محلول گوشت میوه مربوط به سطح کم آبیاری 80 درصد بود. همچنین اسیدیته کل میوه به طور معنی داری تحت تاثیر سطوح آبیاری و پیوند قرار نگرفت.
    نتیجه گیری
    یافته های این آزمایش نشان داد که ترکیب های پیوندی خربزه توده بومی سوسکی سبز بر روی پایه شینتوزا و فرو، در بیشتر صفات کمی و کیفی بدون اثرات منفی بر کیفیت میوه، برتر از گیاهان غیر پیوندی و خود پیوندی بودند.
    کلید واژگان: پیوندک, خربزه, کارائی مصرف آب, مواد جامد محلول, مواد معدنی
    dariush ramezan*, Seyed Akbar Mousavi
    Background and objectives
    Due to lack of water resources in the country, adopting deficit irrigation techniques and efficient use of limited water resources is necessary and inevitable. Appropriate strategies to deal with water shortage, use the grafting technique. Hybrid rootstocks have strong and extensive root system to absorb water and nutrients to the plant (scion). So, the use grafting technique of fruit vegetable, can be used as an approach to increase plant resistance to deficit irrigation is raised. Numerous studies in the world, on the basis of specific features of vine crops rootstocks, such as resistance to pathogens, low temperatures and soil salinity have been conducted. As well as various mass vine crops, mixed reaction to the deficit irrigation conditions. But information about the composition of the Various rootstock and scion (indigenous) in response to deficit irrigation have been reported rarely.
    Materials and Methods
    A field experiment was performed to determine grafting and deficit irrigation effects on the some quantitative and qualitative traits of Souski-e-Sabz melon (Landrace). Experimental design was conducted as split plots based on randomized complete block design with three irrigation levels of 60 (5417.63 cubic meters per hectare), 80 (6853.64 cubic meters per hectare) and 100 (8289.65 cubic meters per hectare) % in, and (consumed water) respectively, based on total available water depletion in the research field of higher education institution Imam Khomeini (RA) under the Ministry of Agriculture in Karaj in 2014 and four grafting combinations include grafting onto Shintozwa and Ferro-RZ, self grafted and non grafted (as control) on three replicates with drip irrigation system were evaluated. Water requirement of melon at different stages of growth and development was measured by a profile probe set.
    Results
    The results were demonstrated that grafted plants onto cucurbit rootstocks had significantly higher values for vegetative growth, yield and water use efficiency in comparison with un-grafted plants. The highest (4.45 kg/m-3) biomass water use efficiency (WUEb) was recorded in 60% irrigation level and also no significant differences between irrigation levels of 60 and 80 % were observed. The highest (7.06 kg/m-3) and lowest (5.59 kg/m-3) fruit yield water use efficiency (WUEy) was recorded in grafting combinations of Souski-e-Sabz onto Shintozwa and Souski-e-Sabz onto Souski-e-Sabz respectively. The maximum (194.12 ml/24ha) and minimum (92.01 ml/24ha) volume of xylem sap was recorded in plants grafted onto Shintozwa and Souski-e-Sabz onto Souski-e-Sabz respectively. The maximum (39.23 tons per hectare) and minimum (27.16 tons per hectare) marketable yield were related to 100 and 60 % irrigation levels respectively. The concentration of N, P and K, in leaves was improved significantly in grafted than in ungrafted and self grafted plants. The highest (12.56°Brix) total soluble solids of fruits were obtained from grafted melon plants under deficit irrigation 80 %. The total acidity was no significantly influenced by the irrigation levels and grafting combinations.
    Conclusion
    The findings of this study showed that the grafting combinations of Souski-e-Sabz onto shintozwa and Ferro-RZ rootstocks, in most of the quantitative and qualitative traits, with no negative effects on the quality of fruit, were more effective than non-grafted and own-rooted plants.
    Keywords: Melon, Minerals, Scion, TSS, WUE
  • الهه مرادی مرجانه*، محمد گلوی، محمود رمرودی، محمود سلوکی
    به منظور بررسی تاثیر کودهای بیولوژیک، شیمیایی و چینهای مختلف بر برخی ویژگی های گیاه دارویی رزماری (Rosmarinus officinalis L.)، آزمایشی بصورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل اجرا گردید. سه نوبت چین ؛ چین اول پاییزه (اواخر پائیز)، چین اول بهاره (اواخر بهار) و چین دوم پاییزه (شش ماه بعد از چین اول پاییزه) به عنوان عامل اصلی و کودهای بیولوژیک ازتوبارور، فسفاته بارور-2، پتا بارور، کود کامل شیمیایی NPK 20:20:20 و شاهد به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. بیشترین میزان عنصر فسفر (7352 میلی گرم بر کیلوگرم) از کاربرد کود بیولوژیک فسفاته بارور-2 و بیشترین میزان عنصر پتاسیم و کمترین میزان عنصر سدیم به ترتیب (5542 و 4760 میلی گرم بر کیلوگرم) از مصرف کود بیولوژیک پتابارور حاصل شدند. تحت تاثیر برهمکنش چین اول بهاره و کود بیولوژیک ازتوبارور، مقادیر پروتئین، عملکرد ماده خشک و روغن، درصد روغن، محتوی کلروفیل a، b و کل به ترتیب 36/28 میلی گرم بر لیتر، (3294 و 90/53 کیلوگرم در هکتار)، 63/1، 66/6، 94/1 و 4/81 میلی گرم بر گرم به طور معنی داری افزایش یافتند. برهمکنش چین اول بهاره و کود بیولوژیک پتابارور بیشترین میزان عملکرد اسانس (60/41 کیلوگرم در هکتار) و چین دوم پاییزه و کود بیولوژیک ازتوبارور، بالاترین مقدار نیتروژن (12955 پی پی ام) را در شاخساره تولید کردند. نتایج نشان داد که کاربرد کود بیولوژیک ازتوبارور در چین اول بهاره باعث بهبود و افزایش ویژگی های کمی و فیزیولوژیک رزماری گردید که احتمالا چنین تاثیری به دلیل تسهیل جذب نیتروژن و شرایط محیطی بهینه فصل بهار بوده است.
    کلید واژگان: درصد اسانس, درصد روغن, عملکرد, کلروفیل, کود زیستی, عناصر معدنی
    Elahe Moradi Marjaneh*, Mohammad Galavi, Mahmood Ramroudi, Mahmood Solouki
    In order to evaluate the effects of biological and chemical fertilizers at different cuts on some properties of the Rosemary, an experiment was carried out as split plot based on Randomized Completely Block Design (RCBD) with three replications, at the Zabol University research farm. Three times cuttings were: Autumn’s first cut (late autumn), spring’s first cut (late spring) and autumn’s second cut (six months after autumn’s first cut) was considered as a major factor. The biological fertilizers included Aztobarvar, Phosphate Barvar-2, Petabarvar and chemical fertilizer NPK and the control was considered as a subplot factor. The maximum amount of phosphor (7352 mg.kg-1) was obtained from application of Phosphate Barvar-2. Additionally, the maximum amount of potassium (5542 mg.kg-1) and the minimum of sodium (4760 mg.kg-1) was obtained from Petabarvar. Protein, dry matter yield and oil yield, oil percentage, chlorophyll a, b, total chlorophyll significantly increased under the interactions of spring’s first cut and Aztobarvar biologic fertilizer by 28/36 mg.liter-1, (3294 and 53/90 kg.ha-1) 1/63, 6/66, 1/94 and 81/4 mg.gr-1 respectivly.The results also indicated that the interaction of spring’s first cut and Petabarvar biologic fertilizer had the highest essential oil yield (41.46 kg.ha-1) and interaction of autumn’s second cut and Aztobarvar biologic fertilizer produced the highest amount of nitrogen (12955 ppm) in shoot. The result showed that, the application of Aztobarvar biologic fertilizer in spring’s first cut improved and enhanced the quantitative and physiological characteristics of Rosemary, this would probably have been due to facilitating nitrogen uptake and optimal environmental conditions.
    Keywords: Bio fertilizer, Chlorophyll, Essential oil content, Minerals, Oil percentage, Yield
  • مجید شریفی راد، غلامعلی حشمتی، محمد باقر باقریه نجار

    این تحقیق، به منظور تعیین ارزش غذایی گونه های Halocnemum strobilaceum و Halostachys caspica و مطالعه اثرات مراحل مختلف فنولوژیک (رشد رویشی، گلدهی، بذر دهی) بر میزان ترکیبات شیمیایی این دو گونه انجام گرفت. نتایج نشان داد پروتئین خام، ADF، NDF، DDM، میزان خاکستر، EE، ME، DMI، RFV، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، فسفر، مس، روی، آهن و منگنز در مراحل مختلف رشد تفاوت معنی داری با هم داشت (05/0P<). با افزایش رشد، مقدار ADF و NDF افزایش و مقدار پروتئین خام، DDM، DMI، انرژی متابولیسمی و RFV در هر دو گونه به طور معنی داری کاهش یافت(05/0P<). نتایج نشان داد که در هر سه مرحله فنولوژیکی کیفیت علوفه گونه H. caspica همواره بهتر از گونه H. strobilaceum بود (RFV: H. caspica> H. strobilaceum). همچنین نتایج نشان داد که میزان سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، مس، آهن، منگنز این گونه ها در مراحل مختلف رشد، بیشتر از حد بحرانی برای نشخوارکنندگان بود اما میزان فسفر و روی آنها کمتر از حد بحرانی بود. به طورکلی عناصر معدنی دو گونه، نیاز دام به همه عناصر به جز دو عنصر فسفر و روی را تامین می کنند.

    کلید واژگان: ارزش غذایی, عناصر معدنی, مراحل فنولوژیکی, Halocnemum strobilaceum, Halostachys caspica
    M. Sharifi-Rad, Gh.A. Heshmati, M.B. Bagherieh-Najjar

    This research was performed to determine the nutritional values of Halocnemum strobilaceum and Halostachys caspica and study the effects of different phenological stages (vegetative, flowering, seeding) on the chemical composition in these species. The results showed that crude protein, ADF, NDF, DDM, ash, EE, ME, DMI, RFV, sodium, potassium, magnesium, calcium, phosphorus, copper, zinc, iron and manganese were different significantly in different phenological stages (p H. strobilaceum). The content of sodium, potassium, magnesium, calcium, copper, iron, manganese measured at different growth stages, were more than critical level for ruminants.; however, the content of phosphorus and zinc were less than critical level. Generally, mineral elements of two species are provided all elements livestock needs, except zinc and phosphorus.

    Keywords: Halocnemum strobilaceum, Halostachys caspica, minerals, Nutritional Value, Phenological stages
  • G. G. B. Prata, K. Oliveira De Souza, M. M. A. Lopes *, L. S. Oliveira, F. A. S. Aragao, R. E. Alves, S. M. Silva
    The aim of this study was to evaluate thirteen cultivars of roses for nutritional composition, bioactive compounds and total antioxidant activity. Attaché cultivar had the highest amounts of proteins and total fiber. Regarding color,Avalanchepresented values for internal cromacity around 7 fold higher than Attaché cultivar. The results showed that the evaluated roses presented means of bioactive compounds as ascorbic acid (70.47 mg 100 g-1), yellow flavonoids (35.25 mg 100 g-1) and total anthocyanins (150.40 mg 100 g-1). The evaluated roses presented relatively low content of total carotenoids (1.25 mg 100 g-1), and high content of total polyphenols (1565 mg 100 g-1) and antioxidant capacity (260 µM trolox g-1). Avalanche, Prima Donna, Dolce Vita, Salmone, and Elisa cultivar presented the minor Euclidean distance. The petals of the evaluated roses are excellent sources of nutritional compounds and antioxidants.
    Keywords: Carotenoids, Minerals, Petals, Phenolics, Roses
  • مریم هراتی راد *، احمد قنبری، عیسی خمری، عبدالشکور رئیسی
    سابقه و هدف
    گیاهان دارویی بسیار زیادی وجود دارند که به صورت خودرو در دشت ها و دامنه کوه ها و زیستگاه های خاص خود یافت می شوند. از آنجا که این گیاهان در جهان جهت تغذیه و درمان بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرند از اهمیت خاصی برخوردار می باشند، لذا تحقیق بر روی گونه های بومی کشور، مورد توجه محققان و پژوهشگران این رشته قرار گرفته است. هندوانه ابوجهل با نام علمی (Citrullus colocynthis L.) از خانواده کدوئیان، گیاهی علفی، چند ساله، ساقه خوابیده یا بالا رونده و پوشیده از تار است. این گیاه به فور در جنوب ایران بخصوص استان سیستان و بلوچستان رشد می کند.
    مواد و روش ها
    این تحقیق در قالب طرح آشیانه ای (Nested) بصورت کاملا تصادفی با چهار تکرار اجراء گردید. میوه گیاه، از 8 منطقه رویشی آن در 4 شهرستان (ایرانشهر، نیکشهر، سرباز و زابل) در مرحله رسیدگی جمع آوری شد. مهم ترین شرایط رویشگاهی مناطق (از قبیل ارتفاع، طول و عرض جغرافیایی) ثبت گردید. از نمونه های جمع آوری شده ویژگی های فیزیولوژیکی بذر(درصد روغن، درصد خاکستر، عناصر Ca، Fe، N، P، K، Mg، Zn، پروتئین و کربوهیدرات) اندازه گیری شد. عصاره اتانولی و بوتانولی میوه تهیه و توسط دستگاه های GC و GC/MS تجزیه شیمیایی شدند. داده های بدست آمده توسط آزمون مقایسه ای دانکن در سطح پنج درصد مقایسه شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که شرایط رویشگاهی باعث اختلاف معنی دار در میزان درصد خاکستر بذر، عناصر Ca، N، K، Zn و کربوهیدرات محلول بذر در سطح یک درصد می شود. بطوریکه بیشترین میزان خاکستر و کربوهیدرات بذر در شهرستان زابل، بیشترین میزان عناصر Ca، K و Zn در شهرستان ایرانشهر وجود داشت. نتایج نشان داد که میزان درصد روغن، پروتئین و فسفر بذر بین شهرستان ها و مناطق داخل شهرستان ها اختلاف معنی دار نداشت. همچنین نتایج نشان داده که عنصر آهن موجود در بذر این گیاه بین شهرستان ها در سطح پنج درصد و مناطق در سطح یک درصد اختلاف معنی دار بود، بیشترین مقدار در شهرستان های ایرانشهر و زابل مشاهده شد. همچنین عنصر منیزیم بذر در شهرستان ها اختلاف معنی دار داشته و مناطق در شهرستان ها اختلاف معنی دار مشاهده نشد. نتایج حاصل از (GC) عصاره اتانولی میوه گیاه نشان داد که کوکوربیتاسین هایA، B، C، L، E، D و دو ترکیب کولوسنتین و کولوسنتئین در میوه با مقادیر مختلف وجود داشت که شرایط رویشگاهی باعث اختلاف معنی دار در سطح یک درصد شد. کوکوربیتاسین E مهم ترین نوع کوکوربیتاسین در این گیاه می باشد که شهرستان نیکشهر بیشترین میزان را نشان داد. نتایج حاصل از GC/MS عصاره بوتانولی میوه این گیاه ترکیباتی مانند الکل ها، کتون ها، ترکیبات ایوکسی و هیدروکربن ها را شناسایی نمود. که این ترکیبات جزء ترکیبات بیولوژیکی فعال هستند، خصوصیات این ترکیب احتمالا کمک به استفاده های طب سنتی می باشد.
    نتیجه گیری
    تفاوت در ویژگی های فیزیولوژیکی بذر و ترکیبات شیمیایی میوه این گیاه بین شهرستان ها و مناطق داخل شهرستان ها می تواند ناشی از تفاوت ویژگی های اکولوژیک مناطق مانند دما، رطوبت، ارتفاع از سطح دریا، نوع خاک و همچنین عناصر غذایی بر یکدیگر اثر گذاشته در واقع هر یک از شهرستان های و مناطق مورد مطالعه یک سطح ارتفاع مشخصی وجود داشت که ضمن فراهم سازی شرایط رشد مناسب، بر ویژگی های فیزیولوژیکی بذر و ترکیبات شیمیایی میوه این گیاه تاثیر می گذارد و نیاز به مطالعه بیشتر در این استان و دیگر مناطق با آب و هوایی متفاوت را دارد، هندوانه ابوجهل جزء آن دسته از گیاهان دارویی مهم می باشد که می تواند در شرایط آب و هوایی گرم و خشک و خاک فقیر رشد کند و این استان شرایط لازم را دارا می باشد.
    کلید واژگان: هندوانه ابوجهل, درصد روغن, عناصر معدنی, اکولوژی, اقلیم منطقه
    Maryam Harati Rad *
    Background And Objectives
    There are a lot of medicinal plants which theyre found as wild in plains and hillsides habitat. The plants have high importance, Since theyre used to feed and cure the diseases in the world. So, the researchers of the field have focused on doing research on native species of the country. Bitter apple The scientific name Citrullus Colocynthis L. is from the family of cucurbitaceae, Herbaceaous, lying or rising stem and fiber-covered. The plant grows greatly in south of Iran especially in province of Sistan and Balouchestan.
    Materials And Methods
    The research was performed in the form of a nested plan completely random with four replication. The fruit of the plant was collected from its 8 growing areas in 4 cities (Iranshahr, Nikshahr, Sarbaz and Zabol) at the stage of investigation. It was recorded the most important habitat conditions of the areas (such as: height, latitude and longitude). It was measured the physiological features of the seed from the collected samples (oil percent, ash percent, Ca, Fe, N, P, K, Mg, Zn elements, protein and carbohydrates). It was provided the Ethanol and Butanol extract of the fruit and they were analyzed chemically by Gc and Gc/MS machines. The obtained data were compared by Duncan comparative test at five percent level.
    Results
    the results represented that the habitat conditions lead to significant difference in amount of the seed ash percent, Ca, N, K, Zn elements and seed soluble carbohydrate at one percent. As there was the most amount of seed ash and carbohydrate in the city of Zabol , the most amount of Zn, C, K elements in the city of Iran-shahar. The results represented that there wasnt significant difference between cities and the areas inside the cities in the amount of seed phosphor, protein and oil percent. Also, the results represented that Fe element available in the seed of the plant had significant difference at five percent level and the areas at one percent level. It was observed the most amount in Iran-shahar and Zabol cities. Also, Mg element of the seed had significant difference in cities and it wasnt observed significant difference in the areas of the city. The results of Ethanol extract of the fruit represented that there were cucurbitacins A, B, C, D, E, L, and two compositions of colocynthis and colocyntheis in the fruit with various amounts which the habitat conditions led to significant difference at one percent. Cucurbitacin E is considered the most important cucurbitacin of the plant which the city of Nik-shahr showed the highest amount. The results of Gc/MS of Butanol extract of the plant fruit identified compositions like alcohols, ketones, Epoxy compounds and hydrocarbons. Which theyre accounted part of active biological compounds, the compounds features are probably to help using traditional medicine.
    Conclusion
    Difference in seed physiological features and chemical compounds of the plant fruit between cities and areas inside the cities can be due to difference in ecologic features of the area like temperature, humidity, the sea surface height, sort of soil and also food elements affected on each other, actually there was a certain height surface in each studying cities and areas that it influences on seed physiological features and chemical compounds of the plant fruit, besides providing suitable growth conditions and it requires to study more on the province and other areas with various weather, Bitter apple is belong to important medicinal plants which grows in poor soil, dry and tropical conditions. So it is proper for this province.
    Keywords: Bitter apple, the percentage of oil, minerals, ecology, climate the region
  • عباس رضایی استخروییه، بهاره بابایی
    تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر سایکوسل بر صفات مورفولوژیک، درصد ازت و پتاسیم گیاه ریحان در شرایط تنش خشکی انجام شد. طرح در سال زراعی 90- 1389 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنرکرمان، به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. کرت اصلی، رژیم آبیاری در سه سطح (100، 75و 50 درصد نیاز آبی گیاه)، کرت فرعی، محلول پاشی با سایکوسل در پنج سطح (صفر (شاهد)، 500، 1000، 1500، 2000 میلی گرم در لیتر) بود. نتایج نشان داد سایکوسل باعث کاهش ارتفاع گیاه شد. کم ترین ارتفاع (با 55/58درصد کاهش نسبت به تیمار شاهد) به تیمار 2000میلی گرم در لیتر سایکوسل تعلق داشت. با افزایش سایکوسل، درصد نیتروژن افزایش یافت. بیش ترین درصد نیتروژن (48/0درصد)، در گیاهان تحت تیمار 50درصد نیاز آبی در 2000میلی گرم در لیتر سایکوسل مشاهده شد. بیش ترین درصد پتاسیم (26/2درصد) مربوط به گیاهان تحت تیمار 100درصد نیاز آبی و 2000میلی گرم در لیتر سایکوسل بود. با زیاد شدن غلظت سایکوسل شاخص سطح برگ گیاه کاهش یافت. کم ترین شاخص سطح برگ مربوط به تنش 50درصد خشکی همراه با غلظت 2000میلی گرم در لیتر سایکوسل بود. در تمام گیاهان تحت تنش، محلول پاشی ، نسبت وزن خشک ریشه به وزن خشک اندام هوایی را افزایش داد. با توجه به نتایج این طرح می توان گفت، استفاده از کند کنند گان رشد به مصرف بهینه آب کمک کرده و می توان در مواجه با بحران کم بود آب در بخش کشاورزی از آن ها کمک گرفت.
    کلید واژگان: تنش خشکی, ریحان, سایکوسل, صفات مورفولوژیک, مواد معدنی
    A. Rezaei Estakhroeih, B. Babaei
    Introduction
    Basil (Ocimum basilicum) is an annual plant which belongs to the Lamiaceae family. It used as a drug, spice and fresh vegetable. Drought stress is one of the important limiting factors of plant growth. Water stress has significant effects on morphological and biochemical characteristics of purple Basil. As the soil water content decreases, the plant height, stem diameter, number and area of leaves, leaf area index (LAI), herb yield and leaf chlorophyll contents (a,b and total chlorophyll) decrease, as well. However, the amounts of anthocyanin and proline increase. Cycocel (CCC) which chemically called chlormequat chloride is an alkylating agent and a quaternary ammonium salt.. Cycocel is used as plant growth regulator. Application of Cycocel increases the number of siliques/ plant, seed yield and dry matter produced of oilseed rape. Cycocel application decreases the plant height and increases the yield level and protein percentage of seed in faba bean. This research was performed to investigate the effect of Cycocel on morphological characteristics, the percentage of nitrogen and potassium of basil plants under drought stress conditions
    Materials And Methods
    This research has been conducted in the research station of Shahid Bahonar University of Kerman with 56o 58' E longitude, 30o 15' N latitude, and 1753.8 altitudes. According to the regional information from 1952 to 2005, the average temperature was 17.1 o C, the average rainfall was 154.1 mm, the average annual relative humidity is 32%, and the climate of Kerman according to De Martonne method is semiarid. A split plot experiment based on RCBD with three replications was employed. Three levels of irrigation, including 50 (severe stress) (I3), 75 (mild stress) (I2) and 100 (full irrigation) (I1) percent of crop water requirement were assigned to the main plots while five levels of Cycocel application (zero (control), 500, 1000, 1500, 2000 milligrams per litre) were assigned to the sub-plots. Cultivation was carried out in March and harvested in late June. In this study the plant height, fresh and dry weight of root and shoot, root to shoot dry weight ratio, percentage of nitrogen and potassium, leaf relative water content and leaf area index were measured. For its statistical calculation, SAS (v. 9.1) software and for the comparison of the averages the Duncan’s test was used. The level of possibility used in the analysis was five percent.
    Results And Discussion
    The result of the analysis of variance of measured traits has shown in Table 1. Data analysis of variance (Table 1) shows different levels of irrigation, Cycocel and irrigation with Cycocel interaction were significant at the level of one percent on plant height. Effects of different irrigation treatments and Cycocel concentration on fresh and dry weight of shoot were significant at one and five percent, respectively. However, the effect of irrigation and Cycocel interaction on shoot dry weight was not significant. Root fresh and dry weight were influenced by irrigation levels (Table 1). The effect of irrigation and Cycocel interaction on root dry weight, percent of nitrogen and dry weight of root to shoot ratio was significantat one percent. The effect of irrigation on root to shoot dry weight ratio was not significant. Moreover, the effects of Cycocel treatments on root to shoot dry weight ratio were significant at the five percent level. The effect of irrigation, Cycocel on percent of nitrogen and potassium was significant and potassium decreased with the increasing of water stress.
    The highest percentage of potassium (2.26%) belonged to the full irrigation and the concentration of 2000 milligrams per litre Cycocel and the lowest belonged to the interaction of severe stress and zero, 500 and 1000 milligrams per litre Cycocel. Irrigation and Cycocel had a significant influence on leaf relative water content at the level of one percent.
    Conclusions
    According to the results which obtained through this study, in basil plant, root fresh and dry weight, shoot fresh and dry weight, leaf area index, leaf relative water content and plant height reduced by increasing drought stress. Root-shoot dry weight ratio increased in response to increasing stress in all the plants which treated by Cycocel . Cycocel treatments reduced plant height, root fresh and dry weight, shoot dry weight and LAI. Leaf relative water content and shoot fresh weight increase with increasing the concentrations of Cycocel. The interaction of 2000 milligram Cycocel per litre with irrigation has the greatest effect on the traits.
    Keywords: Basil, Cycocel, Drought stress, Minerals, Morphological traits
  • حامد حسن زاده خانکهدانی*، ابوالقاسم حسن پور، عبدالحسین ابوطالبی

    در این پژوهش تاثیر ده رقم مرکبات شامل لیمو شیرین (Citrus limettioides Tanaka) ، لیمو آب (C. aurantifolia Swingle) ، لیمو لیسبون [C. limon (L) Burm F.] ، پرتقال محلی [C. sinensts (L) Osbeck] ، نارنگی کلمانتین (C. reticulate Blanco) ، گریپ فروت (C. paradisi Macfadyen) ، نارنگی کارا (ساتسوما ´ گینگ)، بکرایی (C. limettioides ´ C. reticulate)، ولکامریانا (C. volkameriana Ten. And Pasq) و نارنج (C. aurantium L.) به عنوان پایه بر رشد رویشی ماده خشک و ترکیبات معدنی پیوندک لیمو آب رشد یافته در شرایط خاک آهکی در قالب یک طرح کاملا تصادفی با ده تیمار (پایه) و پنج تکرار در گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که پایه تاثیر زیادی بر میزان رشد رویشی و ترکیبات معدنی پیوندک لیمو آب دارد. بسته به نوع پایه، میزان رشد رویشی، ماده خشک و مقدار عناصر معدنی در پیوندک متفاوت بود. بیشترین طول پیوندک روی پایه های لیمو آب لیموهای لیسبون، بکرایی و ولکامریانا و کمترین آن در نارنگی کارا مشاهده شد. تجزیه برگ برای یازده عنصر، تفاوت های معنی داری بین پایه ها نشان داد. بیشترین میزان نیتروژن در شاخساره پیوندک روی پایه بکرایی، فسفر روی ولکامریانا و بکرایی، پتاسیم روی نارنگی کارا، کلسیم روی نارنج، منیزیم روی پرتقال و نارنگی کلمانتین، سدیم، آهن و بر روی گریپ فروت، مس روی ولکامریانا، روی (Zn) روی لیموآب و نارنگی کلمانتین و منگنز روی لیمولیسبون به دست آمد. به طور کلی پیوندک روی پایه ولکامریانا رشد رویشی سریع تر و ترکیبات معدنی در حد بالاتری نسبت به سایر پایه ها داشت.

    کلید واژگان: لیموآب, ارقام مرکبات, پایه های مختلف, رشد رویشی, مواد معدنی
    H. Hasanzadeh Khankahdani *, A. Hasanpour, A. Aboutalebi

    The effects of ten citrus cultivars including Sweet lime (Citrus limettioides Tanaka), Mexican lime (C. aurantifolia Swingle), Lisbon lemon [C. limon (L) Burm F.], Sweet orange [C. sinensis (L.) Osbeck], Clementine mandarin (C. reticulata Blanco), Grapefruit (C. paradisi Macfadyen), Kara mandarin (Satsuma King mandarin), Bakraei (C. reticulata C. limettioides), Volkamer lemon (C. volkameriana Ten. and Pasq) and Sour orange (C. aurantium L.) as rootstocks were studied on vegetative growth, dry mater and mineral concentrations of Mexican lime scion, grown on calcareous soil in greenhouse. The experiment was arranged in a compeletely randomized design with ten treatments (rootstocks) and five replications. Results showed that, type of rootstock highly affected the vegetative growth and mineral components of Mexican lime scion. Vegetative growth and mineral contents in scion differed with different rootstocks. The highest scion length were on Mexican lime, Lisbon, Bakraei and Volkamer lemons and the lowest on Kara mandarin. Leaf analysis of eleven elements showed significant differentes among rootstocks. The highest N content obtained from scions on Bakraei, P on Volkamer lemon and Bakraei, K on Kara mandarin, Ca on Sour orange, Mg on Sweet orange and Clementine, Na, Fe and B on Grapefruit, Cu on Volkamer Lemon, Zn on Mexican lime and Clementine and Mn on Lisbon lemon. General conclusion that, scion on Volkamer lemon rootstock caused faster vegetative growth and higher mineral content compared to the other rootstocks.

    Keywords: Mexican lime, citrus cultivars, rootstocks, Vegetative growth, Minerals
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال