به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "relative crowding coefficient" در نشریات گروه "زراعت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «relative crowding coefficient» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • محمد قلی پور، پیمان شریفی
    کشت مخلوط علاوه بر افزایش عملکرد در مقایسه با کشت خالص، سبب افزایش تنوع زیستی در اکوسیستم های کشاورزی می گردد. به منظور ارزیابی عملکرد دانه و شاخص های سودمندی کشت مخلوط آفتابگردان (Helianthus annuus L.) و لوبیای محلی گیلان (Phaseolus vulgaris L.) ، آزمایشی در سال زراعی 94-1393، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان صومعه سرا، ایران، اجرا شد. نسبت های کشت شامل 0:100، 25:75، 50:50، 75:25 و 100:0 (لوبیا: آفتابگردان) به روش جایگزینی بودند. نسبت های گوناگون کشت مخلوط اثر معنی داری بر تعداد غلاف در بوته و عملکرد دانه لوبیا و در آفتابگردان بر ارتفاع بوته، قطر طبق، تعداد طبق در بوته، وزن صد دانه، تعداد دانه در طبق و عملکرد دانه داشتند. مقادیر نسبت برابری زمین (LER) ، در نسبت های کشت 25:75 و 50:50 (لوبیا: آفتابگردان) کمتر از یک بود، حال آنکه در نسبت کشت 75:25 لوبیا: آفتابگردان، برابر با 15/1 گردید، که نشان می دهد این نسبت دارای سودمندی 15 درصد در مقایسه با سامانه تک کشتی بود. ضریب ازدحام نسبی (RCC) در نسبت های کشت 75:25 و 50:50 (لوبیا: آفتابگردان) برای آفتابگردان بیشتر از یک بود، بنابراین این گونه به عنوان گیاه غالب بود و لوبیا با مقادیر RCC کمتر به عنوان گیاه مغلوب بود. شاخص نسبت رقابت (RC) در تمام نسبت های کشت برای لوبیا کمتر از یک بود، که نشان می دهد لوبیا در سامانه کشت مخلوط نسبت به آفتابگردان قابلیت رقابت کمتری دارد. در مجموع به نظر می رسد که سامانه کشت مخلوط لوبیا و آفتابگردان مزیت قابل توجهی در مقایسه با کشت خالص داشت و نسبت اختلاط 75:25 (لوبیا: آفتابگردان) بهترین نسبت کشت بود.
    کلید واژگان: رقابت, ضریب ازدحام نسبی, نسبت برابری زمین, شاخص نسبت رقابت
    Peyman Sharifi
    Intercropping beside of increasing of yield than sole crops, enhance heterogeneity and biodiversity in agroecosystems. To evaluate yield and productivity indices of Guilan lanrace bean (Phaseolus vulgaris L.) and sunflower (Helianthus annuus L.) intercropping, a field experiment was conducted as randomized complete block design with three replications in 2014-15 growing season, at Somea-Sara, Iran. The planting ratios were 0:100, 25:75, 50:50, 75:25 and 100:0 (bean: sunflower) using replacement method. Intercropping had significant effect on pods per plant and seed yield of bean, and it had significant on plant height, head diameter, heads per plant, 100 seed weight, seeds per head and grain yield of sunflower. The land equivalent ratio (LER) were less than one in 75:25 and 50:50 (bean: sunflower) intercropping ratios, while it was equal to 1.15 in 25:75 bean-sunflower intercropping ratio, which indicates the intercropping cultivation of beans-sunflower had the highest efficiency by 15%. Sunflower in the planting ratios of 25:75 and 50:50 (bean: sunflower) had the highest relative crowding coefficient (RCC), therefore it was a dominant crop and bean had the least RCC and was a reccesive crop. The competitive ratio value (CR) of bean was less than one, which this means that bean was less competitive than sunflower in the intercropping system. It is concluded that sunflower and bean intercropping system have a substantial advantage compared to sole cropping systems and the intercroping ratios of 25:75 (bean-sunflower) was as superior planting ratio.
    Keywords: Competition, Competitive ratio, Land Equivalent Ratio, Relative Crowding Coefficient
  • ارسطو عباسیان، علی نخ زری مقدم، همت الله پیردشتی*، ابراهیم غلامعلی پورعلمداری
    سابقه و هدف
    امروزه کشت مخلوط به عنوان راهکاری جهت استفاده بهینه از نهاده ها، کاهش مصرف آفت کش ها و تولید محصول سالم در زراعت مورد توجه قرار گرفته است. اغلب مطالعه های صورت گرفته در زمینه کشت مخلوط بیانگر برتری عملکرد نظام چندکشتی در مقایسه با نظام های تک کشتی است. با توجه به سازگاری دو گیاه سیر و نخود فرنگی نسبت به شرایط آب و هوایی شمال کشور و مطالعه های اندک در خصوص کشت مخلوط این دو گیاه، پژوهش حاضر به منظور ارزیابی و تعیین مناسب ترین تیمار کشت مخلوط سیر و نخود فرنگی از لحاظ میزان عملکرد کمی و کیفی در دو منطقه متفاوت طراحی و اجرا شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش در مزرعه پژوهشی دانشگاه گنبد کاووس و ساری در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. تیمارهای آزمایشی در نه سطح شامل کشت خالص سیر، کشت خالص نخود فرنگی، مخلوط جایگزینی 25% : 75%، 50% :50% ، 75% : 25%، مخلوط افزایشی 25% + 100%، 50% +100%، 75% + 100%، 100% + 100% نخود فرنگی و سیر بودند. تراکم هر دو گیاه سیر و نخودفرنگی ثابت و 33 بوته در متر مربع بود.
    یافته ها
    در این مطالعه میانگین عملکرد بیولوژیک سیر در گنبد کاووس 27/2357 گرم در متر مربع شد، که نسبت به ساری بیش از 10 درصد کاهش نشان داد. میانگین درصد گوگرد سوخ در گنبدکاووس و ساری به ترتیب 81/0و 94/0 به دست آمد. بیشترین عملکرد سوخ در واحد سطح در سطوح متقابل آرایش کاشت و مکان، در کشت خالص سیر و در ساری با میانگین 42/1193 گرم در متر مربع به دست آمد. عملکرد دانه نخود فرنگی در گنبد کاووس و ساری به ترتیب با میانگین 23/399 و 17/736 کیلوگرم در هکتار بود. عملکرد دانه نخود فرنگی در تیمار افزایشی کاشت 100% سیر + 100% نخود فرنگی 3/53 گرم در متر مربع بود که پس از شاهد در رتبه دوم قرار گرفت. نیتروژن و فسفر موجود در دانه نخودفرنگی در ساری به ترتیب 85/4 و 29/0 درصد بود که نسبت به گنبدکاووس به ترتیب سه و 5/11 درصد افزایش داشت. بیشترین پتاسیم موجود در دانه در برهمکنش مکان و آرایش کاشت مربوط به ترکیب 25% نخود فرنگی + 100 سیر در ساری با میانگین 53/1 درصد بود. بیشترین نسبت برابری زمین (76/1)، ضریب نسبی تراکم (4/7)، غالبیت (79/0) و ارزش نسبی کل (53/1) به ترتیب در ترکیب کاشت 75، 100 ، 25 و 75% نخود فرنگی+ 100% سیر در منطقه ساری به دست آمد.
    نتیجه گیری
    در مجموع نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که در بین تیمارهای جایگزینی و افزایشی کشت مخلوط، ترکیب-های افزایشی در گنبد کاووس بر عملکرد نخود فرنگی و کشت خالص سیر بهترین نوع ترکیب کشت از نظر بهبود عملکرد در هر دو منطقه بود هر چند میزان این افزایش در ساری نسبت به گنبد کاووس بیشتر بود.
    کلید واژگان: سیر, نخود فرنگی, نسبت برابری زمین, ضریب نسبی تراکم, ارزش نسبی کل
    Hematolah Pirdashti *
    Backgrounds and
    Objectives
    Nowadays, intercropping is highlighted as a solution to optimize usage of inputs, to decline pesticides and to produce safe food in agriculture. The previous studies represent relative advantages of multiple cropping versus sole cropping. Since, garlic and pea are well-adapted plants to northern Iran climatic conditions and there were no comprehensive studies about their intercropping, the present study was aimed to evaluate and determine the best intercropping treatment between garlic and pea in terms of yield.
    Materials And Methods
    The research was conducted at research farm of Gonbad Kavoos University and Sari during 2013-2014. The experiment was arranged based on randomized complete block design with three replications. Treatments were nine levels including sole cropping of garlic and pea and replacement series of 25:75, 50:50 and 75%:25% pea: garlic and additive series of 25, 50, 75 and 100% pea 흍% garlic.
    Results
    The biological yield of garlic in Gonbad region (2357.21 g/m2) was 10 percent lower than Sari region. Means sulfur percentage in garlic bulb was recorded 0.81 and 0.94 for Gonbad Kavoos and Sari, respectively. The maximum bulb yield (1193.42 g/m2) was belonged to sole cropping of garlic in Sari conditions. Seed yield of pea was 399.3 and 736.17 kg/ha in Gonbad Kavoos and Sari, respectively. Results indicated that the maximum seed yield of pea was recorded in sole cropping and followed by additive series of 100% garlic 100% pea by 53.3 g/m2. In Sari region, the seed nitrogen and phosphorous content in was 4.85 and 0.29 %, respectively and was 3 and 11.5 % more than Gonbad. The maximum seed potassium (1.53%) was related to additive series of 25% pea 100% garlic in Sari conditions. The highest land equivalent ratio (1.76), relative crowding coefficient (7.4), aggressivity (0.79) and relative value total (1.53) was recorded when additive series of 75, 25, 100 and 75 % of pea 100% garlic intercropped in Sari climatic conditions, respectively.
    was related to additive series of 25% pea 100% garlic in Sari conditions. The highest land equivalent ratio (1.76), relative crowding coefficient (7.4), aggressivity (0.79) and relative value total (1.53) was recorded when additive series of 75, 25, 100 and 75 % of pea 100% garlic intercropped in Sari climatic conditions, respectively.
    Conclusion
    Overall, results of different additive and replacement series of intercropping showed that the additive series intercropping of 75 and 100 % pea 100% garlic resulted the maximum quantitative and qualitative yield in both studied regions
    Keywords: garlic, pea, land equivalent ratio, relative crowding coefficient, relative value total
  • پرستو مرادی *، جعفر اصغری، غلام رضا محسن آبادی، حبیب الله سمیع زاده
    به منظور ارزیابی مخلوط سه گانه ذرت – لوبیا چیتی و کدوی تخمه کاغذی، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: تک کشتی های ذرت، لوبیاچیتی و کدوی تخمه کاغذی با نسبت های 100، 75 و 50 درصد تراکم نرمال، مخلوط های دوگانه ذرت - لوبیاچیتی و ذرت - کدوی تخمه کاغذی به ترتیب با نسبت های (100 + 100، 75 + 75 و 50 + 50) و سه گانه ذرت - لوبیاچیتی - کدوی تخمه کاغذی با نسبت های (100 + 100 + 100، 75 + 75 + 75 و50 + 50 + 50) بود. نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین وزن تر علوفه هر سه گیاه در مخلوط های سه گانه با تراکم بییشتر و کمترین آن در کشت خالص آنها با تراکم کمتر حاصل شد. وزن تر علوفه در مخلوط دوگانه ذرت - کدوی تخمه کاغذی بیشتر از ذرت - لوبیاچیتی بود. براساس نتایج به دست آمده نسبت رقابت، ضریب رقابت نسبی و ضریب رقابت در مخلوط ذرت – لوبیا چیتی نشان دهنده غالبیت ذرت و در مخلوط ذرت - کدوی تخمه کاغذی بیانگر غالبیت کدوی تخمه کاغذی بود. در مخلوط سه گانه، رقابت بین ذرت و کدوی تخمه کاغذی در حالت تعادل و موازنه بود ولی هر دو بر لوبیاچیتی غالب بودند. نسبت برابری زمین در کلیه تراکم ها و مخلوط های دوگانه و سه گانه بیش از یک بود که بیشترین آن به ترتیب در سه کشتی، دوکشتی ذرت - لوبیاچیتی و سپس ذرت - کدوی تخمه کاغذی دیده شد که نشان دهنده سودمندی کشت مخلوط این گیاهان بود.
    کلید واژگان: ضریب رقابت نسبی, غالبیت, نسبت برابری زمین, وزن تر
    P. Moradi *, J. Asghari, Gh. Mohsen Abadi, H. Samiezadeh
    In order to evaluate the benefits of maize, pinto bean and naked pumpkin triple cropping, an experiment was carried out as a randomized complete block design with three replications at Faculty of Agricultural Science, University of Guilan, Rasht, Iran in 2012. The treatments consisted of maize, pinto bean and naked pumpkin sole cropping (100, 75 and 50% of conventional densities), maize – pinto bean and maize – pumpkin double cropping (100-100%, 75-75% and 50-50%), and maize-pinto bean-pumpkin triple cropping (100-100-100%, 75-75-75% and 50-50-50%). The highest and lowest forage fresh weights were obtained in triple cropping system with high density and sole cropping systems with low density, respectively. In double cropping systems, the maize-pumpkin out-yielded the maize-pinto bean in terms of fresh weight. The relative crowding coefficient, competitive ratio and aggressivity of maize in double cropping of maize-pinto bean and naked pumpkin in double cropping of maize-naked pumpkin were dominant. In triple cropping systems, while maize and naked pumpkin were comparable, but both of the latter crops were dominant over pinto bean. Land Equivalent Ratio (LER) for double and triple cropping was greater than one, revealing the profitability of double and triple cropping systems on sole cropping. According to the LER, the cropping systems can be ranked as follows: triple cropping > double cropping maize/pinto bean > double cropping maize/pumpkin
    Keywords: Aggressivity, Fresh weight, Land equivalent ratio, Relative crowding coefficient
  • المیرا محمدوند*، علیرضا کوچکی، مهدی نصیری محلاتی، عباس شهدی کومله، زینب اورسجی
    روابط رقابتی علف های هرز سوروف آبی (Echinochloa oryzoides) و سوروف (Echinochloa crus-galli) با برنج در نسبت های کاشت 4:0، 3:1، 2:2، 1:3 و 0:4 (علف هرز: برنج) در هر کپه در یک مطالعه مزرعه ای، مورد بررسی قرار گرفت. عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه هر دو گونه علف هرز بیشتر از برنج بوده و تنها شاخص برداشت برنج بیشتر از علف های هرز بود. عملکرد نسبی (براساس تولید پنجه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه)، نمودارهای سری های جانشینی، شاخص غالبیت برنج و ضریب تزاحم نسبی بیانگر قابلیت رقابت بالاتر دو گونه علف هرز نسبت به گیاه زراعی بود. با افزایش تعداد گیاهچه هر گونه (برنج یا علف هرز) در نسبت های مختلف کاشت، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت و عملکرد نسبی آن گونه افزایش یافت. افزایش سهم برنج در نسبت کاشت نیز شاخص غالبیت آن را افزایش داد. در کلیه نسبت های کاشت، عملکرد بیولوژیک و دانه دو گونه علف هرز بیشتر از برنج بود؛ به جز در نسبت کاشت 3:1 (علف هرز: برنج) که برنج و علف هرز عملکرد دانه مشابهی داشتند. در مقایسه دو گونه علف هرز، عملکرد بیولوژیک سوروف آبی کمتر از سوروف، ولی شاخص برداشت آن بالاتر از سوروف بود. تفاوت معنی داری بین عملکرد دانه، عملکرد نسبی و ضریب تزاحم نسبی دو گونه علف هرز مشاهده نشد؛ اگرچه عملکرد دانه، شاخص برداشت و عملکرد نسبی برنج در نتیجه رقابت با سوروف آبی در مقایسه با سوروف، کاهش بیشتری نشان داد.
    کلید واژگان: شاخص غالبیت, ضریب تزاحم نسبی, عملکرد نسبی, قابلیت رقابت
    E. Mohammadvand*, A.R. Koocheki, M. Nassiri Mahallati, A. Shahdi Kumleh, Z. Avarseji
    Competitive relationships of watergrass (Echinochloa oryzoides) and barnyardgrass (Echinochloa crusgalli) with rice in different plant proportions of 0:4, 1:3, 2:2, 3:1, and 4:0, weed:rice in each hill were investigated in a field experiment. Weed biological and grain yield (both Echinochloa species) were higher than rice; however, the harvest index was higher for rice compared to weed species. Relative yields (based on number of tillers, biological yield, and grain yield), replacement series diagrams, rice aggressivity index, and relative crowding coefficient exhibited higher competitiveness for weed than rice. Rising in the ratio of each species at the planting proportion increased the biological, grain and relative yield and harvest index in both rice and weed. Furthermore, it caused an increase in rice aggressivity index. In all tested plant proportions, weeds were superior to rice regarding biological and grain yield, except for 1:3 weed:crop in which both species were similar for grain yield. Comparing two Echinochloa species, watergrass, had lower biological yield, but higher harvest index. Grain and relative yields, and relative crowding coefficient were not significantly different for two weed species; however watergrass led to more reduction in grain yield, harvest index, relative yield and aggressivity index of rice.
    Keywords: Aggressivity index, Competitive ability, Relative crowding coefficient, Relative yield
  • مجتبی خزایی
    به منظور ارزیابی کشت مخلوط ذرت و چغندرقند آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار در استان همدان، شهرستان نهاوند، در سال 1392 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل نسبت های کشت صفر:100، 75:25، 50:50، 25:75 و 100:صفر درصد ذرت به چغندرقند به روش جایگزین بودند. نتایج نشان داد نسبت های مختلف کشت، اثر معنا داری بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت و چغندرقند داشتند. عملکرد ریشه، درصد عیار قند، درصد ملاس، درصد قند استحصالی و عملکرد شکر سفید در چغندرقند و ذرت، ارتفاع بوته، تعداد دانه در ردیف، وزن هزاردانه و عملکرد ذرت تحت تاثیر نسبت های مختلف کاشت قرار گرفتند. نسبت برابری زمین در نسبت کاشت 25:75 (چغندرقند: ذرت) 09/ 1 و در نسبت کاشت 75:25 (چغندرقند: ذرت) 08/ 1 بود (به ترتیب 9 و 8 درصد افزایش نسبت به کشت خالص). همچنین بیشترین نسبت برابری سطح و زمان در نسبت کاشت 25:75 (چغندرقند: ذرت) به میزان 03/ 1 حاصل شد. گیاه ذرت در نسبت کاشت 75:25 به عنوان گیاه غالب دارای بیشترین ضریب نسبی تراکم (7 = ka) و گیاه چغندرقند در نسبت کاشت 25:75 به عنوان گیاه غالب (88/ 3 = kb) بودند.
    کلید واژگان: رقابت, ضریب نسبی تراکم, کشت خالص, نسبت برابری زمین, نسبت برابری سطح و زمان
    Mojtaba Khazaie
    To evaluate yield and productivity indices of maize and sugar beet intercropping with different planting ratios, a field experiment was conducted in randomized complete block design with three replication at Hamedan province in Nahavand, in 2013. The planting ratios were 100:0, 75:25, 50:50, 25:75 and 0:100 (maiz: sugar beet) using replacement method. Results showed that intercropping had significant effect on yield and some yield component of both crops. The root-yield, sugar sterling, melas-sugar, content purity and sugar yield of sugar beet as well as shoot height, No. row. ear-1, kernel. Row-1, 1000 kernel weight and grain yield of maize were significantly affected by different planting ratios. Calculation of land equivalent ratio (LER) revealed that planting ratio of 25:75 (LER= 1.09) and 75:25 (maize:sugar beet) (LER= 1.08) had the highest efficiency by 9% and 8%, respectively. Calculation of area time equivalent ratio (ATER) revealed that planting ratio of 25:75 (maize:sugar beet) (ATER= 1.03) had the highes efficiency. Maize in the planting ratio of 75:25 had the highest relative crowding coefficient (ka= 7) as dominant crop and sugar beet had the highest RCC (KB= 3.88) in the ratio of 25:75 (maize:sugar beet) at the dominant crop.
    Keywords: Keywords: Area Time Equivalent Ratio, Competition, Land Equivalent Ratio, Relative Crowding Coefficient, Sole Cropping
  • غلامرضا رحیمی درآباد*، مرتضی برمکی، رئوف سیدشریفی
    به منظور بررسی مراحل فنولوژیک و شاخص های رقابتی در کشت مخلوط سیب زمینی و گلرنگ، آزمایشی در سال زراعی 1388 با استفاده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه محقق اردبیلی اجرا گردید. تیمارهای مورد بررسی شامل کشت خالص سیب زمینی در تراکم ثابت 6 بوته در متر مربع، کشت خالص گلرنگ با تراکم های 6، 12 و 18 بوته در متر مربع و کشت مخلوط سیب زمینی (در تراکم 6 بوته در متر مربع) با گلرنگ در تراکم های 6، 12، 18 بوته در مترمربع بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد در کلیه صفات مرتبط با مراحل فنولوژی گیاهان به جز مرحله سبز شدن، تفاوت آماری معنی داری وجود داشت. شاخص غالبیت در مورد سیب زمینی در کلیه تیمارهای کشت مخلوط بزرگتر از صفر و در مورد گلرنگ کمتر از صفر به دست آمد که نشان دهنده برتری رقابتی سیب زمینی نسبت به گلرنگ بود. ضریب ازدحام نسبی نیز در کلیه تیمارها در مورد سیب زمینی بزرگتر از یک و در مورد گلرنگ کمتر از یک به دست آمد.
    کلید واژگان: مراحل فنولوژیک, رقابت, ضریب ازدحام نسبی, غالبیت
    Gh. Rahimi Darabad *, M. Barmaki, R. Seyed Sharifi
    In order to study the phenology and competition of potato and safflower intercropping system, present study carried out in 2009 in Ardebil. Afactorial experiment was conducted in Randomized Complete Block Design (RCBD) with seven treatments and three replications. First treated to cultivate potatoes in net density of six plants per square meter fixed was allocated. Three dimensional culture treated potato mixture (with a density of six plants per square meted) and safflower densities of 6, 12, 18 plants per square meter was allocated and the other three trat ment densities of pure cultures of safflower 6, 12, 18, plants formed. The analysisof variance in pheology stages of pure culture and mixed with potatoes sheweed that all treatment were significant differences. Similary, the smaller of these indexes suggest weak competition in safflower as compared to potatoes. Ameuts of relative yield total of potatoes and safflower in all treatments intercropping was smaller than the one.
    Keywords: Phenolog, y Competition, Relative crowding coefficient, Aggresivity
  • میثم نامداری، سهراب محمودی
    به منظور ارزیابی کشت مخلوط نخود و کلزا، آزمایشی در سال 1389 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی استان مازندران، شهرستان قائم شهر اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل نسبت های کاشت 0:100، 25:75، 50:50، 75:25 و 100:0 (نخود-کلزا) به روش جایگزینی بودند. نتایج نشان داد که نسبت های مختلف کاشت اثر معنی-داری بر عملکرد و اجزای عملکرد نخود و کلزا داشتند. تعداد شاخه های فرعی، تعداد خورجین در بوته، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در کلزا و در نخود، ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته و عملکرد دانه تحت تاثیر نسبت های مختلف کاشت قرار گرفتند. نسبت برابری زمین در نسبت کاشت 50:50، 26/1 و در نسبت کاشت 25:75 (نخود-کلزا) 18/1 بود (به ترتیب 26 و 18 درصد افزایش نسبت به کشت خالص). گیاه کلزا در نسبت کاشت 50:50 به عنوان گیاه غالب دارای بالاترین ضریب نسبی تراکم (36/2 KB=) و گیاه نخود به عنوان گونه مغلوب در نسبت کاشت 75:25 (نخود-کلزا) دارای کمترین ضریب نسبی تراکم (72/0 KC=) بودند. بر اساس نتایج این آزمایش، تاثیر رقابت در کشت مخلوط از نوع مکملی مثبت بود، اگر چه در تمامی نسبت های کاشت، عملکرد کلزا بیشتر و عملکرد نخود کمتر از عملکرد پیش-بینی شده بود. در مجموع به نظر می رسد که افزایش تعداد شاخه های فرعی و تعداد خورجین در بوته کلزا به دلیل بهبود فراهمی و کارایی مصرف منابع محیطی توسط نخود، علت افزایش عملکرد مخلوط دو گیاه بود.
    کلید واژگان: رقابت, ضریب نسبی تراکم, کلزا, نخود و نسبت برابری زمین
    Namdarim., S. Mahmoudi
    To evaluate yield and productivity indices of chickpea and canola intercropping with different planting ratios، a field experiment was conducted in randomized complete block design with four replications at Agricultural Research Station of Mazandran province in Ghaem-Shahr، in 2010. The planting ratios were 0:100، 25:75، 50:50، 75:25 and 100:0 (chickpea: canola) using replacement method. Results showed that intercropping had significant effect on yield and some yield components of both crops. The number of branch and silique. plant-1، 1000-seed weight and grain yield of canola as well as shoot height، number of pod. plant-1 and kernel yield of chickpea were significantly affected by different planting ratios. Calculation of land equivalent ratio (LER) revealed that planting ratio of 50:50 (LER= 1. 26) and 25:75 (canola- chickpea) (LER= 1. 18) had the highest efficiency by 26% and 18%، respectively. Canola in the planting ratio of 50:50 had the highest relative crowding coefficient (KB= 2. 36) as dominant crop and chickpea had the least RCC (KC= 0. 72) in the ratio of 75:25 (canola- chickpea) as the in dominant crop. Results also indicated that the interference type was positive and complementary and the observed yield of canola and chickpea were not different from their expected yields in all planting ratios. It is concluded that increased number of branches and siliques. plant-1 in canola، in intercropping with chickpea، were the main reasons of yield benefit.
    Keywords: Canola, Chickpea, Competition, Land Equivalent Ratio, Relative Crowding Coefficient
  • علیرضا اسماعیلی، محمدباقر حسینی، مراد محمدی، فاطمه سادات حسینی خواه
    به منظور تعیین مناسب ترین آرایش کشت مخلوط یونجه یکساله با جو بهاره از نظر عملکرد ماده خشک، دانه، شاخص برداشت و ویژگی های کیفی علوفه و سیلو در مقایسه با کشت خالص آن ها، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه آموزشی-پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال زراعی 1389-1388 در شرایط آبی اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل آرایش های مختلف کشت مخلوط جایگزینی و افزایشی بودند که آرایش های جایگزینی عبارت اند از: یونجه1:1 جو، یونجه2:2 جو، یونجه4:4 جو، یونجه6:6 جو، یونجه6:2 جو، یونجه4:2 جو، یونجه2:4 جو، یونجه2:6 جو و آرایش های افزایشی شامل یونجه20%: 100% جو، یونجه40%: 100% جو، یونجه100%: 40% جو، یونجه100%: 20% جو بودند که همراه با تیمارهای کشت خالص یونجه و جو مجموعا 14 تیمار را تشکیل دادند. نتایج نشان داد که بیشترین میزان عملکرد علوفه خشک و دانه جو و یونجه به ترتیب (2900 و 1773 کیلوگرم در هکتار علوفه) و (1907 و 877 کیلوگرم در هکتار دانه) از کشت خالص آن ها به دست آمد. از لحاظ شاخص برداشت، برای جو و یونجه به ترتیب، آرایش های یونجه2:6 جو و یونجه2:2 جو به میزان 75/34 و 28 درصد دارای بیشترین میزان شاخص برداشت بودند. بیشترین میزان درصد قندهای محلول درآب علوفه (42/15)، درصد فیبرخام علوفه (40/38)، درصد فیبرهای غیرمحلول در شوینده خنثی سیلو (72/46)، میزان اسیدیته عصاره اشباع سیلو (31/5) از کشت خالص جو، و بیشترین درصد فیبرهای غیرمحلول در شوینده اسیدی علوفه (88/30) و درصد فیبرهای غیرمحلول در شوینده اسیدی سیلو(42/26) از کشت خالص یونجه بدست آمدند. باتوجه ارزیابی شاخص های کشت مخلوط برای عملکرد دانه، بیشترین میزان نسبت برابری زمین با 29/1 =LER، ضریب نسبی تراکم با 79/2 = RCCو بیشترین میزان سودمندی اقتصادی با 5/1329877 = MAI تومان از ترکیب یونجه6:2 جو و برای عملکرد علوفه خشک بیشترین میزان نسبت برابری زمین از ترکیب یونجه1:1 جو با 232/1 = LER بدست آمد. بنابر این با توجه به شاخص های اندازه گیری شده، آرایش یونجه6:2 جو برای عملکرد دانه و آرایش یونجه1:1 جو برای عملکرد علوفه خشک بهترین آرایش ها بود.
    کلید واژگان: کشت مخلوط, شاخص برداشت, نسبت برابری زمین, ضریب نسبی تراکم و سودمندی اقتصادی
    A. Esmaeili, M. B. Hosseini, M. Mohammadi, F. S. Hosseinikhah
    Efficient use of natural and biological cycles such as nitrogen fixation by legumes may stimulate yield of the non-legumes crops in an intercropped system. To evaluate spring barley and annual medic intercropping، an experiment was conducted in the research field of Tehran University in Karaj، Iran، in 2009-2010 growing season. Randomized complete block design (RCBD) with four replications and 14 treatments were used. Treatments included: B1:1M، B2:2M، B4:4M، B6:6M، B6:2M، B4:2M، B2:4M، B2:6M، B100%: 20%M، B100%: 40%M، B40%: 100%M، B20%: 100%M and two additional treatments of barley and annual medic sole crop were established. The highest dry matter yield for barely and annual medic was achieved from sole crop (2900 kg ha-1 for barely and 1773 kg ha-1 for annual medic، respectively). The highest forage water soluble carbohydrates (WSC = 15. 42%)، forage crude fiber (CF = 38. 40%)، silage neutral detergent fiber (NDs = 44. 72%)، silage pH (pH = 5. 31) belonged to sole crop of barley. Also، the highest silage acid detergent fiber (ADF = 26. 42%) and forage acid detergent fiber (ADF = 30. 88%) belonged to sole crop of annual medic. The highest seed yield for barely and annual medic was achieved from sole crop (1907 kg ha-1 for barely and 877 kg ha-1 for annual medic، respectively) and the maximum harvest index (HI) was for B2:6M for barley (34. 75%) and B2:2M for annual medic (28%). The highest land equivalent ratio for dry forage yield (LER = 1. 232) was obtained from H1:1M. The highest land equivalent ratio (LER = 1. 29)، monetary advantage index (MAI = 1329877. 5 toman) and relative crowding coefficient (RCC = 2. 79) for seed yield obtained for B6:2M mixture. Results suggested that the suitable mixture for dry matter yield was B1:1M. For achieving better silage and forage quality، higher ratio of annual medic in mixtures with barley is necessary. Results also suggested that the suitable mixture for seed yield was B6:2M.
    Keywords: Intercropping, Harvest index, Land equivalent ratio, Relative crowding coefficient, Monetary advantage index
  • علیرضا اسماعیلی، محمد باقر حسینی، مراد محمدی، فاطمه سادات حسینی خواه
    به منظور تعیین مناسبترین ترکیب کشت مخلوط یونجه یکساله با جو بهاره از نظر عملکرد ماده خشک، کیفیت علوفه و سیلو آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه آموزشی-پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال زراعی 1389-1388 در شرایط فاریاب اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل آرایشهای مختلف کشت مخلوط به صورت جایگزینی شامل یونجه1:1جو، یونجه2:2جو، یونجه4:4جو، یونجه6:6جو، یونجه6:2جو، یونجه4:2جو، یونجه2:4جو، یونجه2:6جو وافزایشی شامل یونجه20%:100%جو، یونجه40%:100%جو، یونجه100%:40%جو، یونجه100%:20%جوبه همراه تیمارهای کشت خالص یونجه و جو بودند.نتایج نشان داد که عملکرد تجمعی علوفه خشک، صفات کیفی علوفه (به جز خاکستر) و سیلو تحت تاثیر ترکیبهای مختلف کاشت قرار گرفتند. بیشترین میزان عملکرد تجمعی علوفه خشک (2934 کیلوگرم در هکتار) از آرایش یونجه1:1جو، درصد پروتئین خام علوفه (89‎/30)، درصد قابلیت هضم علوفه (57‎/76) و درصد پروتئین سیلو (88‎/17) مربوط به کشت خالص یونجه و بیشترین درصد قابلیت هضم سیلو (37‎/31) مربوط به یونجه4:2جو و درصد خاکستر (73‎/18) از آرایش یونجه6:2جو به دست آمد. با توجه به شاخصهای اندازهگیریشده مربوط به عملکرد علوفه خشک، شامل نسبت برابری زمین برابر 23‎/1 و ضریب ازدحام نسبی برابر 60‎/2 میتوان یونجه1:1جو را بهترین تیمار معرفی کرد(232‎/1 LER=و 60‎/2RCC=)، و از لحاظ برتری صفات کیفی، کشت خالص یونجه و ترکیبهای حاوی بیشترین درصد یونجه، بهترین ترکیبهاشناخته شدند.
    کلید واژگان: ضریب ازدحام نسبی, نسبت برابری زمین, تیمارهای افزایشی, عملکرد علوفه خشک, تیمارهای جایگزینی
    Alireza Esmayili, Mohammad Bagher Hosseini, Morad Mohammadi, Fatemeh Hosseinikhah
    Efficient use of natural and biological cycles such as nitrogen fixation by legumes may stimulate yield of non-legumes crops in an intercropped system. In order to evaluate spring barley (H) and annual alfalfa (M) intercropping, a study was conducted in the research field of University of Tehran (located in karaj) during 2009-2010 growing season. In this research, a randomized complete block design with 4 replications and 14 treatments were used. Treatments include: H1:1M, H2:2M, H4:4M, H6:6M, H6:2M, H4:2M, H2:4M, H2:6M, H100%:20%M, H100%:40%M, H40%:100%M, H20%:100%M and two additional treatments of barley and alfalfa sole intercropping were established. The highest cumulative dry forage yield was achieved from treatment H1:1M (2934 Kg/ha). The maximum forage crude protein (CPf=30.87%), dry matter digestibility (DMDf=76.57%) and silage crude protein (CPs=17.88%) was detected in sole culture of alfalfa. Also, the highest silage dry matter digestibility (DMDs=31.37%) and silage ash (18.73%) belong to H4:2M, H6:2M, respectively. The highest land equivalent ratio (LER=1.232), and relative crowding coefficient (RCC=2.60) was detected for H1:1M mixture. Our results suggested that the best mixture is H1:1M for quantity yield. For achieving better quality, more percentage of alfalfa in mixtures is necessary.
    Keywords: Relative Crowding Coefficient, Crude Protein, Cumulative Dry Forage Yield, Dry Matter Digestibility, Land Equivalent Ratio
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال