به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « feed intake pattern » در نشریات گروه « علوم دام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «feed intake pattern» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • حسین رشیدی، فرهنگ فاتحی*، مهدی گنج خانلو، فرهاد پرنیان خواجه دیزج

    به منظور بررسی اثرات طول فضای آخور و سطح انرژی خوراک بر رفتار تغذیه ای و الگوی مصرف خوراک از 40 راس تلیسه هلشتاین با میانگین وزن 32/8±363/4  کیلوگرم در آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی شامل عامل فضای آخور (24 و 48 سانتیمتر) و عامل سطح انرژی خوراک (بالا و پایین) استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- فضای آخور کوچک (24 سانتی متر) با سطح انرژی پایین، 2- فضای آخور کوچک (24 سانتی متر) با سطح انرژی بالا، 3- فضای آخور بزرگ (48 سانتی متر) با سطح انرژی پایین و 4- فضای آخور بزرگ (48 سانتی متر) با سطح انرژی بالا بودند، 10 راس تلیسه هلشتاین اختصاص یافت. طول دوره آزمایش 100 روز شامل10 روز عادت دهی و 90 روز نمونه برداری بود. نتایج نشان داد که مقدار ماده خشک مصرفی طی ساعات صفر الی دو ساعت و نیز دو الی چهار ساعت پس از خوراک دهی وعده صبح برای تیمارهای دارای سطح انرژی پایین کمتر بود (p<0.05). در مطالعه حاضر سطح انرژی جیره ها، تعداد وعده های مصرف خوراک را به طور معنی داری تحت تاثیر قرار داد، به طوریکه تعداد وعده های مصرف خوراک در تیمار های دارای سطح انرژی پایین در مقایسه با تیمار های دارای سطح انرژی بالا، بیشتر بود (p=0.03). علاوه بر این اثرات طول فضای آخور بر رفتارهای تغذیه ای نیز معنی دار بود، به طوریکه تعداد وعده های مصرف خوراک برای تیمارهای با فضای آخور کوچک تر در مقایسه با فضای آخور بزرگ تر، بیشتر ولی طول هر وعده خوراک، کمتر بود (p=0.01). بنابراین از دو عامل فضای آخور و انرژی جیره می توان با کنترل شدت رقابت تلیسه ها، از آن به عنوان ابزاری مفید و کاربردی در مدیریت رفتار تغذیه ای و الگوی مصرف خوراک در تلیسه ها بهره جست.

    کلید واژگان: تلیسه هلشتاین, رفتار تغذیه ای, سطح انرژی خوراک, طول فضای آخور}
    Hossein Rashidi, Farhang Fatehi*, Mehdi Ganjkhanlou, Farhad Parnian-Khajehdizaj

    Forty Holstein heifers with an average age of 12-16 months (363.4 ± 32.8 kg BW) were used in a 2×2 factorial design, in which 10 heifers were allocated to four stalls. The current experiment prolonged 100 days with 10 days for adaptation period and 90 days for sampling period. The rations in this experiment had the same forage/concentrate ratio and the only difference was in the amount of dietary energy density and feed bunk space. Treatments included: 1) Small feed bunk space (24 cm) with low level of energy, 2) Small feed bunk space (24 cm) with high level of energy, 3) Large feed bunk space (48 cm) with low level of energy and 4) Large feed bunk space (48 cm)  with high level of energy. The results showed that meal frequency was affected by diet energy density as mentioned parameter was higher for treatments with low energy density in comparison with high energy density. Also, feed bunk space had significant effect on heifer feeding behavior through motivating of competition for feeding. As, the meal frequency (#/day) was higher and meal size (kg/meal) was lower for small feed bunk space in comparision with the large feed bunk space. The results clearly showed that feed bunk space is the key factor to motivate competition behavior of feeding in heifres.

    Keywords: Feed intake pattern, Feeding behaviors, Feed energy level, Feed bunk space, Holstein heifers}
  • احمد شاهمرادی، مسعود علیخانی، احمد ریاسی، غلامرضا قربانی، نیما نادری
    این پژوهش به منظور بررسی اثر جایگزینی تفاله چغندر قند با دانه جو در جیره گاوهای هلشتاین بر توازن انرژی، خوراک مصرفی، قابلیت هضم و رفتار مصرف خوراک در دوره انتقال انجام شد. در این آزمایش 24 راس گاو هلشتاین چند بار زایش، طی 28 روز پیش از تاریخ زایش مورد انتظار تا 24 روز پس از زایش استفاده شدند. گاوها به طور تصادفی به سه تیمار آزمایشی اختصاص یافتند؛ تیمارهای آزمایشی در دوره پیش و پس از زایش به شرح زیر بودند: 1)100 درصد جو، 2)75 درصد جو + 25درصد تفاله چغندرقند و 3)50 درصد جو+50 درصد تفاله چغندرقند. خوراک مصرفی روزانه در پیش و پس از زایش در تیمار 25 درصد تفاله چغندرقند (64 /13 و 22 /17) نسبت به دو تیمار دیگر بالاتر بود (0001 /0P<). در دوران پیش و پس از زایش، خوراک مصرفی بر اساس درصد وزن بدن به ترتیب در تیمارهای 50 (01 /2 و 31 /2) و 25 (81 /1 و 60 /2) درصد تفاله چغندرقند بالاترین بود (0001 /0P<). قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی در پیش و پس از زایش در بین تیمارها تفاوت معنی داری نداشت. pH شکمبه ای در پس از زایش در تیمار بدون تفاله چغندرقند پایین ترین (77 /5) بود (05 /0P<). در دوره پیش از زایش، گاوها در جیره بدون تفاله چغندرقند، ذرات باقیمانده روی الک 19 میلی متر را بیشتر (74 /102) و ذرات بزرگتر از 18 /1 میلی متر را کمتر (90 /97) انتخاب کرده بودند (به ترتیب 05 /0P< و 01 /0P<). نتایج این آزمایش نشان داد که جایگزینی 25 درصد تفاله چغندر قند با جو در جیره های دوره انتقال، می تواند با تاثیرگذاری بر خوراک مصرفی، سبب بهبود عملکرد دام و سلامت شکمبه ای شود.
    کلید واژگان: الگوی مصرف خوراک, تفاله چغندر قند, دانه جو, دوره انتقال, قابلیت هضم}
    A. Shahmoradi*, M. Alikhani, A. Riasi, G. R. Ghorbani, N. Naderi
    This study examined the effect of replacing dietary beet pulp with (BP) with barley in the diet of lactating cows on energy balance, feed intake, digestibility and feeding behavior during the transition period. 24 multi-parity Holstein cows, within 28 d relative to parturition up to day 24 of lactation were tested. Cows were assigned randomly to three dietary treatments containing before and after calving, respectively, were as follows: 1) Control (100% barley), 2) 75% barley +25% BP, and 3) 50% barley + 50% BP. During the pre and postpartum period, daily feed intake and energy intake was highest in 25% BP treatment (P < 0.0001). Dry matter intake as percentage of BW was highest in 50 and 25% beet pulp (P < 0.0001) before and after calving, respectively. Apparent digestibility of nutrients were not significantly different between treatments before and after calving. In postpartum, ruminal pH was lowest in cows fed control diets (P > 0.05). Before calving, cows sorted in favor of large particles (>19.0 mm) (P < 0.05) and against of short particles (>1.18 mm) (P < 0.01) when fed diets without BP (Control). Our results indicate that replacing 25% barley with BP in diets of transition cows improved performance and rumen health.
    Keywords: Feed intake pattern, Beet pulp, Barley, Transition period, Digestibility}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال