به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مقاومت های مکانیکی » در نشریات گروه « صنایع چوب و کاغذ »

تکرار جستجوی کلیدواژه «مقاومت های مکانیکی» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • حانیه شوروزی*، محمد شمسیان، علی بیات کشکولی، محمد دهمرده قلعه نو
    استفاده از فرآورده های چوبی مهندسی شده در صنعت ساخت وساز به دلایل مختلف فنی و اقتصادی نظیر نسبت بالای مقاومت به وزن، عدم محدودیت در دسترسی به ابعاد مختلف و امکان تولید با استفاده از ضایعات به طور مداوم در حال افزایش هستند. تیرچه های I شکل یکی از انواع فرآورده های مهندسی شده چوبی هستند که خواص آنها با توجه به نحوه طراحی و نوع مواد به کار رفته در آن قابل کنترل است. این مطالعه باهدف بررسی تقویت تیرچه های I- شکل ساخته شده با الوار تراشه موازی و تخته چندلایه تقویت شده با الیاف شیشه و رزین اپوکسی انجام شده است. عوامل متغیر این تحقیق شامل نوع جان و بال تیرچه بود. ویژگی های مکانیکی تیرچه های ساخته شده شامل مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته، مقاومت برشی جان، مقاومت فشاری موازی بال و مقاومت فشاری حد تناسب بال مورد بررسی و آزمون قرار گرفتند. نتایج به دست آمده در قالب طرح کاملا تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون دانکن برای گروه بندی میانگین ها استفاده شد. نتایج نشان داد استفاده از الوار لامینه تقویت-شده با پلیمر الیاف شیشه در جان تیرچه نسبت به الوار لامینه شده معمولی باعث بهبود 6/49 درصدی مدول گسیختگی، 17/73 درصدی مدول الاستیسیته، 55/55 درصدی مقاومت برشی جان، 41/16 درصدی مقاومت فشاری موازی بال و 65/20 درصدی مقاومت فشاری حد تناسب بال گردید. همچنین استفاده از الوار لامینه شده تقویت شده با پلیمر الیاف شیشه در بال تیرچه ها نسبت به الوار لامینه شده معمولی، الوار تراشه موازی و الوار تراشه موازی تقویت شده با پلیمر الیاف شیشه دارای عملکرد مکانیکی بسیار بهتری بود.
    کلید واژگان: تیرچه های I- شکل, الیاف شیشه, مقاومت های مکانیکی, الوار لامینه شده تقویت شده با پلیمر الیاف شیشه}
    Haniyeh Shoorvazi *, Mohammad Shamsian, Ali Bayatkashkoli, Mohammad Dahmardeh Ghalehno
    The use of engineered wood products in the construction industry is constantly increasing due to various technical and economic reasons such as high strength-to-weight ratio, lack of restrictions in access to different dimensions, and the possibility of production using waste. I-shaped beams are one of the types of engineered wood products which Their properties can be controlled according to the design and the type of materials used in it.This study is done For the purpose of investigate the Reinforcement of I-shaped beams made with parallel strand lumber and laminated veneer lumber reinforced with glass fibers and epoxy resin. The variable factors of this research included the type of web and flange. The mechanical properties of the manufactured beams, including bending strength, modulus of elasticity, shear strength of the web, compressive strength parallel to the flange and compressive strength propertional limit of the flange were investigated and tested. The obtained results were analyzed in the form of a completely random design and Duncan's test was used to group the means. The results showed that the use of laminated lumber reinforced with glass fiber polymer in the web of beam compared with conventional laminated lumber Cause of improvement the modulus of rupture by 49.6%, the modulus of elasticity by 73.17%, the shear strength of the web by 55.55%, compressive strength parallel to the flange by 16/41% and 20.65% of the compressive strength propertional limit of the flange. Also, the use of laminated lumber reinforced with glass fiber polymer in the flanges of beams had a much better mechanical performance than conventional laminated lumber, parallel strand lumber and parallel strand lumber reinforced with glass fiber polymer.
    Keywords: I-shaped beams, Glass fibers, mechanical resistances, Laminated lumber reinforced with glass fiber polymer, parallel strand lumber}
  • بابک نصرتی*، محمد پودینه زابلی، محمد دهمرده قلعه نو، سعیدرضا فرخ پیام
    فوم های تهیه شده از پلی لاکتیک اسید که پلیمری طبیعی است، به عنوان جایگزینی برای فوم های پایه نفتی معرفی شده است. با این وجود استفاده از این فوم ها از نظر ویژگی های فیزیکی و مکانیکی با محدودیت هایی روبرو هستند. برای بهبود کیفیت فوم های پلی لاکتیک اسید، می توان از عوامل هسته زا طبیعی مانند مشتقات سلولزی استفاده نمود. در این تحقیق، فوم های پلی لاکتیک اسید با ترکیب آرد چوب، عامل فوم زا و عامل هسته زا در دستگاه اکسترودر و سپس قالب گیری زیر پرس تهیه شدند. اثر میکروکریستالین سلولز به عنوان عامل هسته زا در تولید فوم پلی لاکتیک اسید/آرد چوب با عامل فوم زای آزو دی کربن آمید مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، با افزایش مقدار عامل فوم زا تا سطح 3 درصد و عامل هسته زا تا سطح 4 درصد، چگالی پانل فوم ساخته شده تا 45/52درصد کاهش یافته است. کاهش چگالی همراه با افزایش تخلخل، افزایش نرخ انبساط، افزایش جذب آب، افزایش واکشیدگی ضخامت در تمام سطح تیمارها (1تا 3 درصد عامل فوم زا) و عامل هسته زا (1تا 4درصد) معنی دار بوده است. همچنین، این کاهش چگالی منجر به کاهش مقاومت کششی و خمشی و افزایش مقاومت به ضربه شده است. تغییرات مورفولوژیکی فوم های ساخته شده نیز با تصاویر میکروسکوپی (SEM) تایید شد.
    کلید واژگان: فوم زیست تخریب پذیر, پلی لاکتیک اسید, فوم میکروسلولی, مقاومت های مکانیکی, جذب آب}
    Babak Nosrati *, Mohammad Podineh Zaboli, Mohammad Dahmardeh Ghalehno, Saeed Reza Farrokhpayam
    Foams made from poly-lactic acid, which is a natural polymer, have been introduced as an alternative to petroleum-based foams. However, the use of these foams faces limitations in terms of physical and mechanical characteristics. To improve the quality of poly-lactic acid foams, natural nucleating agents such as cellulose derivatives can be used. The effect of micro-crystalline cellulose as a nucleating agent in the production of poly-lactic acid/wood flour foam with azodicarbonamide foaming agent was investigated. The results revealed that by increasing the foaming agent content up to 3% and the nucleating agent content up to 4%, the density of the foam panels decreased by 45.52%. The reduction in density was accompanied by an increase in porosity, expansion rate, water absorption, and thickness swelling throughout all treatment levels (1 to 3% foaming agent and 1 to 4% nucleating agent), and this decrease in density led to a reduction in tensile and flexural strength and an increase in impact resistance. The morphological changes of the produced foams were also confirmed by scanning electron microscopy (SEM) images.
    Keywords: Biodegradable foam, poly-lactic acid, Micro-cellular foam, Mechanical properties, water absorption}
  • محمد بشیر ترابیان، بهزاد بازیار*، محمد طلایی پور
    این تحقیق پخت مونواتانول امین با غلظت 50c/o و پخت سولفیت قلیایی با قلیاییت 18c/o برای ساخت خمیر کاغذ از ساقه ذرت می پردازد.ترکیب هیدروکسید سدیم و سولفیت سدیم در نسبتهای 70:30 به عنوان تیمار سولفیت قلیایی وترکیب آب و مونواتانول آمین با نسبت 50:50 به عنوان تیمار مونواتانول آمین به منظور تیمارهای شاهد انتخاب گردیدند. میزان وازده در طی هر سه فرایند به علت اینکه بسیار اندک و قابل توزین نبود حذف گردید .همچنین شرایط پخت بعنوان عوامل متغیر به این ترتیب انتخاب گردید:زمان در سه سطح30.60.90 دقیقه و دما در سه سطح 125.145.165 درجه منظور گردید و نسبت مایع پخت به ماده اولیه(1به 4) ثابت می باشد.خمیر کاغذ تولید شده با مونواتانول امین 50c/o دارای کمترین بازده کل(36.12)و عدد کاپا(17.93) است.در تیمار سولفیت قلیایی مشاهده شد که با کاهش دما و افزایش زمان به عنوان عوامل متغیر مقدار بازده کل کاهش و عدد کاپا افزایش می یابد به طوری که بیشترین شاخص ترکیدن(6.78) مربوط به پخت با دمای 125 درجه و زمان 60 دقیقه می باشد.همچنین در تیمار مونواتانول امین به این نتیجه رسیدیم که با افزایش دما و کاهش زمان بازده کل کاهش یافته و همچنین با افزایش دما و زمان عدد کاپا کاهش می یابد به طوری که به ترتیب بیشترین شاخص کشش(38.26) , پارگی(10.77) مربوط به پخت با دمای 165 درجه و زمان 90 دقیقه و145درجه و 60 دقیقه به دست امده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد فرایند مونواتانول امین / آب (50:50) می تواند به صورت موفقیت آمیزتری برای ساخت کاغذ از ساقه ذرت اجرا شود و ویژگی های خمیر کاغذهای تولیدی به ویژه از نظر مقاومتهای مکانیکی و عدد کاپا,در حالت اختلاط با آب ,برتر از فرایند سولفیت قلیایی وسودا به صورت ترکیبی وتنها می باشد.
    کلید واژگان: ساقه ذرت, مونواتانول امین, سولفیت قلیایی, عدد کاپا, مقاومت های مکانیکی}
    mohammad bashir torabian, behzad baziyar *, mohammad talaeipour
    This research investigates the cooking of monoethanolamine with a concentration of 50% and baking alkali sulphite with 18% alkalinity for making pulp from corn stalks. The combination of sodium hydroxide and sodium sulphite in rations of 70:30 as a measure of alkali sulphite and water and monoethanolamine with a ratio of 50:50 were selected as control treatments. The amount of deficiency was eliminated during all three processes due to the fact that it was not very minor and could not be weighed. Furthermore, the cooking conditions were chosen as variables: the process of alkali and soda sulphite was combined; time was 30:60:90 minutes at the three levels and the temperature was 125.145.165 degrees at the three levels; and the ratio of the baking fluid to the raw material (1 to 4) remained constant. The paper pulp produced with monovalent and 50% had the lowest amount of total efficiency (36.12) and kappa number (17.93). In alkaline sulphite treatment, it was observed that decreasing the temperature and increasing the time as variable factors, results in a decrease in the total return value and the kappa number likewise increases, so that the highest burst index (6.78) is related to baking with a temperature of 125 degrees and the total time would be 60 minutes.
    The results of this study show that monoethanolamine/water (50:50) can be successfully used to make paper from corn stalks, and the characteristics of the pulp of manufactured paper, especially in terms of mechanical strength and kappa number, when mixed with water; and that it is superior to the process of alkali sulphite both as a combination and by itself
    Keywords: Corn stalk, monoethanolamine, Alkali sulphite, kappa number, Mechanical strength}
  • فرزانه شیرعلیزاده، سحاب حجازی، محمد احمدی
    در این تحقیق پخت مونو اتانول آمین با غلظت 15%، به همراه افزودنی هیدروکسید پتاسیم در 4 نسبت و پخت هیدروکسید پتاسیم با قلیائیت 14%، به همراه افزودنی مونو اتانول آمین در 4 غلظت، جهت ساخت خمیر کاغذ از کلش برنج استفاده شده است. ترکیب سولفیت پتاسیم/ هیدروکسید پتاسیم وسولفیت سدیم/ هیدروکسید سدیم در نسبت های 50/50 و تیمار هیدروکسید سدیم در قلیاییت 14%، به عنوان تیمارهای شاهد انتخاب گردیدند. براساس نتایج بدست آمده، خمیر کاغذ تولید شده با مونو اتانول آمین (15%)، دارای بیشترین بازده کل و بیشترین عدد کاپا میباشد. با استفاده از هیدروکسید پتاسیم به عنوان عامل افزودنی در پخت های مونو اتانول آمین، مقدار وازده، بازده کل و عدد کاپا کاهش می یابد بطوریکه، کمترین بازده و کمترین عدد کاپا مربوط به تیمار مونو اتانول آمین(15%) در ترکیب با هیدروکسید پتاسیم (40%) میباشد. در تیمار هیدروکسید پتاسیم (14%)، مشاهده شد که با افزایش غلظت مونو اتانول آمین به عنوان عامل افزودنی، میزان بازده کل افزایش و میزان وازده و عدد کاپا کاهش می یابد. بیشترین شاخص کشش و بیشترین شاخص پارگی مربوط به تیمار مونو اتانول آمین (15%) در ترکیب با هیدروکسید پتاسیم (20%) و بیشترین شاخص ترکیدن مربوط به سولفیت سدیم/ هیدروکسید سدیم میباشد. بیشترین میزان درجه روشنی مربوط به سولفیت پتاسیم/ هیدروکسید پتاسیم و بیشترین میزان ماتی مربوط به هیدروکسید پتاسیم 14%، می باشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که فرآیند مونو اتانول آمین در ترکیب با هیدروکسید پتاسیم می تواند به صورت موفقیت آمیزی بر روی کلش برنج اجرا شود و ویژگی های خمیر کاعذ های تولیدی به ویژه از نظر مقاومت های مکانیکی، در حالت ترکیبی، برتر از فرآیند سودا و فرایند هیدروکسید پتاسیم به تنهایی می باشند.
    کلید واژگان: مونو اتانول آمین, کلش برنج, مقاومت های مکانیکی, ویژگیهای نوری, هیدروکسید پتاسیم, عدد کاپا}
    Farzaneh Shiralizadeh, Sahab Hedjazi, Mohammad Ahmadi
    In this research, rice straw was used as raw material. Potassium hydroxide was combined with monoethanolamine (MEA) as liquor. In another processes NaOH/Na2So3, KOH/K2So3 and KOH 14% was used as references pulp. The results showed that using pure MEA(15%) produced the highest yield and the highest kappa number. By using potassium hydroxide as a additive agent in MEA pulping, the amount of reject, yield and kappa number was decreased and the lowest yield and the lowest kappa number relevant to MEA(15%) combined with KOH (40%). In addition, in KOH pulping observed that, with increasing concentration of MEA, as additive agent, the amount of total yield increased but the kappa number and reject content was decreased. Results showed that the highest tensile index and tear index were relevant to MEA (15%) combined with KOH (20%) and the highest burs index relevant to NaOH/Na2SO3 treatment. According to the optical properties, it was found that the highest brightness was achieved in K2SO3/KOH. The highest opacity relevant to the KOH14%. The result shows that MEA process in combined with Potassium hydroxide can be done success fully on rice straw and properties of pulp production, specially in aspect of mechanical strength, in term of combination is superior than soda and Potassium hydroxide process.
    Keywords: monoethanolamine (MEA), Rice straw, Kappa number, Mechanical strength, Optical Properties, Potassium hydroxide}
  • محمد غفرانی*، سکینه پیشان، آیسونا طلایی
    افزایش روزافزون تقاضای استفاده از مواد اولیه مقاوم و سبک وزن در ساخت مبلمان منزل و اداری، ضرورت بررسی و بهینه سازی خواص آنها را آشکار می سازد. در این پژوهش اثر نوع پوسته و مغزی بر مقاومت های مکانیکی پانل ساندویچی سبک وزن مورد بررسی قرار گرفت. پوسته ها از جنس MDF و با ضخامت 3، 6 و 8 میلی متر، تخته خرده چوب با ضخامت 8 میلی متر، تخته 3 لایه با ضخامت 80/3 و تخته 5 لایه با ضخامت 28/7 میلی متر انتخاب شد. نوع مغزی از جنس فوم پلی اورتان و لانه زنبوری از جنس کاغذ کرافت با پهنای 3 سانتی متر بود. در ادامه مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته، مقاومت به ضربه و مقاومت به فشار پانل های ساندویچی سبک وزن ساخته شده بر اساس استانداردهای ASTM C365-94، ASTM C 393 و DIN 52189: 1992 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقاومت های مکانیکی پانل سبک وزن ساخته شده از مغزی فوم پلی اورتان، به دلیل تراکم بیشتر و سطح اتصال مناسب با پوسته، نسبت به پانل سبک وزن ساخته شده از مغزی لانه زنبوری کاغذ کرافت بیشتر بود. در نمونه های ساخته شده از پوسته MDF، با افزایش ضخامت پوسته، مقاومت های پانل ساندویچی افزایش یافت. بنابراین بهترین نتایج برای پانل ساندویچی سبک وزن ساخته شده از پوسته تخته لایه و مغزی فوم پلی اورتان بدست آمد.
    کلید واژگان: پانل ساندویچی, لانه زنبوری, فوم پلی اورتان, مقاومت های مکانیکی}
    Ghofranim.*, Pishans., Talaei, A
    Increasing demand for light and durable materials in home and office furniture requires optimizing the properties of the products used. In this research the effect of skin type and core on mechanical properties of light weight sandwich panel was investigated. The skins were made of MDF with 3, 6 and 8 mm thickness, particle board with 8 mm thickness, three layer plywood with 3.8 mm thickness and five layers plywood with 7.28mm thickness. The cores of polyurethane foam and honeycomb of kraft paper (3 cm thickness) were used. Mechanical tests including bending strength, modulus of elasticity; impact bending and compression were performed according to DIN and ASTM standards. Result showed that, light sandwich panels made from polyurethane foam core had higher mechanical properties than the light panel made of kraft honeycomb core which indicates that the dense and homogenous structure and better linkage with skin. By increasing the thickness of skin in the samples made from MDF skin, the properties of sandwich panel increased. The best result of mechanical properties was observed in light weight sandwich panel made of plywood skin and polyurethane core.
    Keywords: Lightweight panel, paper honeycomb, polyurethane foam, mechanical properties}
  • ربیع بهروز، حامد یونسی کردخیلی، سعید کاظمی نجفی
    در این پژوهش اثر سازگارکنندگی لیگنین کرافت روی جذب آب کوتاه مدت (2 و 24 ساعت) و ویژگی های مکانیکی مواد مرکب آرد چوب- پلی پروپیلن مورد بررسی قرار گرفت. لیگنین کرافت مورد استفاده از لیکورسیاه کارخانه چوب و کاغذ ایران (چوکا) با روش اسیدی استخراج و با نسبت های 2، 5 و10 درصد و با روش اختلاط فیزیکی (خشک) با آرد چوب خشک شده راش مخلوط شد. مخلوط حاصل با پلی پروپیلن در دو حالت حضور و عدم حضور سازگارکننده (انیدریدمالئیک- پلی پروپیلن)، بوسیله دستگاه مخلوط کن داخلی با یکدیگر مخلوط شده بعد با استفاده از روش پرس گرم به صفحه های چوب- پلاستیک تبدیل شدند. بعد نمونه های آزمونی تهیه و ویژگی های فیزیکی و مکانیکی مورد نظر در این تحقیق براساس استانداردهای مربوطه اندازه گیری شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که به طور کلی لیگنین کرافت سبب بهبود ویژگی های فیزیکی (جذب آب 2 و 24 ساعت) و مکانیکی (مدول الاستیسیته، مقاومت خمشی و مقاومت به ضربه) مواد مرکب چوب- پلاستیک می گردد. نتایج آزمون خمش نشان داد که در شرایط عدم استفاده از سازگارکننده، مواد مرکب حاوی 10 و 2 درصد لیگنین کرافت به ترتیب مدول الاستیسیته و مقاومت خمشی بیشتری نسبت به بقیه نمونه ها داشتند، اما در حضور سازگارکننده، مواد مرکب دارای 5% لیگنین مدول الاستیسیته و مقاومت خمشی بالاتری را نشان دادند. نتیجه قابل توجه اینکه، در مقایسه با مواد مرکب دارای 2% انیدریدمالئیک- پلی پروپیلن، مواد مرکب دارای2% لیگنین کرافت مدول الاستیسیته بالاتر و جذب آب کوتاه مدت کمتری نشان دادند که این نتیجه حکایت از اثر مثبت سازگارکنندگی لیگنین کرافت در مواد مرکب آرد چوب- پلی پروپیلن دارد. بنابراین بیشترین مقاومت به ضربه و کمترین میزان جذب آب کوتاه مدت، در مواد مرکب حاوی10 درصد لیگنین کرافت مشاهده شد. البته از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین مقاومت به ضربه مواد مرکب دارای 5% و10% لیگنین کرافت مشاهده نشد.
    کلید واژگان: مواد مرکب چوب, پلاستیک, سازگارکننده, لیگنین کرافت, مقاومت های مکانیکی, جذب آب, روش اختلاط فیزیکی}
    Behroozr., Younesi Kordkheilih., Kazemi Najafi, S
    Effect of Kraft lignin as a compatibilizer on the short-term water absorption (2 and 24 hours) and mechanical properties of wood flour-polypropylene composites was studied. The black liquor of Chooka pulp and paper mill was acidified and Kraft lignin was extracted by precipitation. The extracted lignin at three levels of 2, 5 and 10 percent was mixed with wood flour by physical mixing method. All materials used were oven-dried. Wood flour, lignin and PP with or without MAPP were used to produce composites by flat hot press method. The results of this study indicated that generally lignin improved physical (short term water absorption) and mechanical properties (flexural modulus, flexural strength and impact strength). The bending test result showed that without MAPP, the composites with 2 and 10 percent lignin exhibited higher flexural modulus and strength, respectively. But at the presence of compatibilizer, the composites with 5 percent lignin exhibited the highest flexural modulus and strength. The composite with 2 percent of lignin exhibited higher flexural modulus and short-term water absorption rather than the composites with 2% MAPP. This result indicated positive effect of lignin in the composites. Also the composites with 10 percent lignin exhibited the highest impact strength and short-term water absorption. But there were no significant difference between the impact strength of composites with 5 and 10 percent lignin.
  • منصور غفاری*، علی قاسمیان، حسین رسالتی، قاسم اسدپور
    این تحقیق با هدف بهینه سازی مصرف نشاسته کاتیونی برای بهبود ویژگی های مکانیکی خمیر کاغذهای حاصل از ترکیب خمیر کارتن بازیافتی (OCC) و خمیر نیمه شیمیایی سولفیت خنثی (NSSC) دست اول انجام پذیرفت. خمیرهای NSSC و OCC با نسبت های 80/20، 70/30 و 60/40 با یکدیگر مخلوط شدند. نشاسته کاتیونی در مقادیر مختلف 5/0، 25/1، 2 و 3 درصد استفاده شد. ویژگی های مکانیکی کاغذهای حاصل بر پایه استاندارد تاپی اندازه گیری شد. نتایج حاصل از روش امتیازدهی بر اساس محاسبه معادله های نرمال سازی نشان داد که تیمار C4 با 60 درصد خمیر NSSC و 40 درصد خمیر OCC با مقدار 3 درصد نشاسته از نظر مجموع ویژگی های مکانیکی بهترین تیمار می باشد. همچنین با افزایش سهم OCCدر مخلوط خمیرها، مقادیر مقاومت به کشش، پاره شدن و ترکیدن کاغذهای حاصل افزایش ولی مقادیر مقاومت کنکورای لایه کنگره ای و لهیدگی در حالت حلقه کاهش یافت. به طور کلی با افزایش میزان مصرف نشاسته کاتیونی، مقاومت های مکانیکی کاغذ افزایش یافت و بهترین میزان مصرف آن در سطح 3 درصد تعیین شد.
    کلید واژگان: خمیر کاغذ نیمه شیمیایی سولفیت خنثی, خمیر کارتن بازیافتی, نشاسته کاتیونی, مقاومت های مکانیکی}
    Mansour Ghaffari*, Ali Ghasemian, Hossein Resalati, Ghasem Asadpour
    This study was carried out to optimize of cationic starch use for improvement of the mechanical properties of mixed OCC & NSSC pulps. NSSC pulps were mixed with the OCC pulps by following weight ratios: 80/20، 70/30 and 60/40، respectively. Cationic starch was used in different charges of 0. 5، 1. 25، 2 and 3 %. The produced paper strength properties were measured according to Tappi standard. The results obtained from normalized equation showed that treatment of C4 (60% NSSC+ 40% OCC using 3% Cationic starch) is the best suitable samples. Also، by increasing the OCC proportion in mixed pulps، tensile، Tear، burst strengths increases، but Concora medium test (CMT) and Ring crush test (RCT) decreased. In general، by increasing of the cationic starch dosage، mechanical strengths has increased and its improved use had determined by 3% cationic starch.
    Keywords: NSSC Pulp, OCC pulp, Cationic Starch, Mechanical Strengths}
  • حامد نصیری، علی ورشویی، ابوالفضل کارگرفرد
    در این بررسی امکان استفاده از الیاف باگاس در ساخت چندسازه فیبر- سیمان مورد مطالعه قرارگرفت. به این منظور، مقدار الیاف باگاس در دو سطح 4 و10 درصد، میزان مصرف کلریدکلسیم، به عنوان تسریع کننده، در سه سطح 5، 5/7 و 10درصد (براساس وزن خشک سیمان) و دو تیپ سیمان پرتلند (تیپ2و5) به عنوان عوامل متغیر در نظر گرفته شد. به این ترتیب با احتساب 12 تیمار، در مجموع 36 تخته آزمایشگاهی ساخته شد. سپس خواص فیزیکی و مکانیکی تخته ها اندازه گیری و نتایج با استفاده از طرح آماری فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج نشان داد که استفاده از سیمان پرتلند تیپ 2یا 5 تاثیر معنی داری بر خواص فیزیکی و مکانیکی تخته های ساخته شده ندارد. بنابراین افزایش میزان الیاف و همچنین کلریدکلسیم باعث تضعیف مقاومت های مکانیکی و افزایش میزان جذب آب و واکشیدگی ضخامت تخته های ساخته شده می شود. در این تحقیق تخته هایی که با سیمان پرتلند تیپ 2، میزان الیاف 4 درصد و کلریدکلسیم 5/7 درصد ساخته شدند بیشترین مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته، چسبندگی داخلی و کمترین واکشیدگی ضخامت بعداز 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب را داشتند.
    کلید واژگان: چندسازه, الیاف باگاس, سیمان پرتلند, کلریدکلسیم, مقاومت های مکانیکی, خواص فیزیکی}
    Nasirih., Varshoeea., Kargarfard, A
    In this study the possibility of bagasse fiber usage in Fiber-Cement Composite (FCC) manufacturing, was investigated. Two load of bagasse fiber (%4, 10), three level of calcium chloride as facilitator (5, 7.5 and 10 percent per dry weight of cement) and two type of Portland cement (type II and V) were considered as variables (12 treatments). There were three replicates for each treatment, thus 36 experimental board were manufactured totally. The physical and mechanical properties of experimental specimens were investigated and results analyzed by SPSS software as fully randomized factorial model. As results indicated, there was no significant different between cement type II and V in physical and mechanical properties. The increased loads of calcium chloride caused a striking reduction in mechanical properties and increased water absorption amounts. The best bending strength, modulus of elasticity, IB and minimum thickness swelling were reported in treatment with 4% fibers, 7.5% calcium chloride and type II cement.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال