به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "آبخوان داری" در نشریات گروه "آبخیزداری، بیابان، محیط زیست، مرتع"

تکرار جستجوی کلیدواژه «آبخوان داری» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • مینا نعمتی، لاله آموزگار*
    آبخیزداری و آبخوان داری یکی از کارآمدترین روش های مدیریت پایدار سرزمین است. در پژوهش حاضر اثربخشی اقتصادی و اجتماعی اجرای پروژه های آبخیزداری در زیرحوضه گلورد، حوزه آبخیز نکارود، شهرستان نکا مورد ارزیابی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل 2775 خانوار و حجم نمونه 280 نفر از سرپرستان خانوار بود. تجزیه تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که اثرگذاری اقدامات آبخیزداری در جلوگیری از کاهش خسارات سیل و میزان رضایت از عملیات مکانیکی و بیومکانیکی اجراشده در منطقه دارای بالاترین اولویت ها ازنظر میانگین رتبه ای می باشند. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که بین اجرای عملیات آبخیزداری و ایجاد انگیزه نزد ساکنین روستا برای ماندن در روستا و کاهش مهاجرت از روستا همبستگی بالایی (0/60= R2، 0/01 = P-value) وجود دارد. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین تاثیر فعالیت های آبخیزداری بر بهبود وضعیت زندگی مردم در رابطه با نحوه مشارکت و نوع مشارکت پاسخگویان در اقدامات اجرایی اختلاف معنی داری وجود ندارد (1/32= Chi-Square، 0/72 = P-value). جمع بندی نتایج این تحقیق نشان داد که فعالیت های آبخیزداری در این حوزه آبخیز سبب بهبود وضعیت زندگی مردم شد و انگیزه ساکنین روستا برای ماندن در روستا و کاهش مهاجرت از روستا را افزایش داده است.
    کلید واژگان: آبخوان داری, آبخیزنشینان, بند سنگی-ملاتی, نهال کاری
    Mina Nemati, Laleh Amouzgar *
    Watershed management is one of the most efficient methods of sustainable land management. In the current research, was evaluated the economic and social effectiveness of implementing watershed projects in the Gelevard sub-basin, Nekarud watershed, Neka city. The statistical population of this research included 2775 households and the sample size was 280 household heads. Data analysis was conducted using SPSS software. The results showed that the effectiveness of watershed management measures in preventing the reduction of flood damage and the level of satisfaction with the mechanical and biomechanical operations implemented in the study area have the highest priorities in terms of average rank. Correlation coefficients (R2= 0.60, P-value= 0.01) examination showed a high correlation between the implementation of watershed management operations and creating incentives for the residents of the village to stay in the village and reducing migration from the village. The results of the Kruskal-Wallis test showed no significant difference (Chi-square-1.32, P-value=0.72) between the effect of watershed management activities on improving people's living conditions in relation to the way of participation and the type of participation of the respondents in executive measures. Summarizing the results of this research showed that watershed management activities in this watershed improved people’s living conditions, increased the motivation of village residents to stay in the village, and reduced migration.
    Keywords: Gelevard, Seedling, Stone, mortar band, Watershed, Watershed residents
  • مسلم محرابی، رسول مهدوی*، مرضیه رضایی

    یکی از رایج ترین و مرسوم ترین روش های تغذیه مصنوعی آبخوان ها، به کارگیری روش پخش سیلاب است که هدف اصلی و مهم آن، تغذیه سفره های آب های زیرزمینی، افزایش میزان کمی و کیفی پوشش گیاهی و اصلاح خاک پهنه دشت ها می باشد. این پژوهش در سال 1401 باهدف بررسی تاثیر پخش سیلاب بر روند تغییرات کمی پوشش گیاهی و اثرات پخش سیلاب بر بانک بذر خاک در عرصه پخش سیلاب سرچاهان استان هرمزگان در یک دوره 25 ساله (1376 لغایت 1401) انجام گرفت. ایستگاه پخش سیلاب سرچاهان در 90 کیلومتری شمال بندرعباس (اکوتون اقالیم ایران و تورانی و خلیج و عمانی) واقع است. روش بررسی بدین صورت بود که عرصه پخش سیلاب سرچاهان به عنوان تیمار و عرصه ای مشابه در مجاورت آن که ازنظر پوشش گیاهی و خاک که فقط امکان سیل گیری ندارد به عنوان شاهد انتخاب گردید. در این پژوهش از چهار شبکه آب رسان و در هر شبکه از سه بند (عرصه پخش سیلاب) و در هر بند سه ترانسکت و در هر ترانسکت 10 پلات چهار مترمربعی و فاصله پلات ها روی هر ترانسکت 20 متر، جهت اندازه گیری پارامترهای مختلف پوشش گیاهی به عنوان واحدهای نمونه برداری داخل پخش سیلاب به صورت تصادفی - سیستماتیک استفاده گردید و به همین تعداد ترانسکت و پلات در عرصه آبگیری نشده به عنوان شاهد انتخاب و اندازه گیری و آماربرداری صورت گرفت. به منظور بررسی بانک بذر نمونه های خاک توسط میکروپلات 20 در 20 سانتی متری و از دو ژرفای صفر تا پنج و پنج تا 10 از چهارگوشه و مرکز هر پلات برداشت شد. جهت بررسی بانک بذر، نمونه های خاک در گلخانه دانشگاه هرمزگان کاشته شدند و پس از سبز شدن و شناسایی گونه های گیاهی، تمامی داده های پوشش گیاهی و بانک بذر به کمک نرم افزار SAS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. آنالیز تنوع زیستی با استفاده از نرم افزار PAST انجام شد. نتایج نشان داد که اثر پخش سیلاب بر درصد پوشش، میزان تولید، درصد لاشبرگ، درصد سنگ و سنگ ریزه، تراکم در هکتار و عمق رسوب در سطح یک درصد معنی دار است و درصد پوشش، میزان تولید، درصد لاشبرگ، تراکم در هکتار و عمق رسوب در تیمار شاهد به ترتیب 19/56، 42/6، 1/49 درصد، 5438 پایه و 0/64 سانتی متر بعد از عملیات پخش سیلاب به ترتیب 2/6، 3/9، 8/2، 2/6 و 17/3 برابر افزایش یافته است. مقایسه میانگین شاخص‎ های زیستی پوشش گیاهی در ژرفای اول و دوم خاک در بین تیمارهای مختلف با استفاده از آزمون تی مستقل در سطح 95 درصد نشان داد که تنوع زیستی پوشش گیاهی در ژرفای اول و دوم خاک در عرصه پخش سیلاب به‎ طور معنی ‎داری بیش تر از شاهد است. تنوع زیستی سیمپسون و شانون، شاخص‎های یکنواختی شلدون و بریلیون و شاخص غنای منهینیک و مارگالف در عرصه پخش سیلاب در هر دو ژرفا، به ‎طور معنی ‎داری بیش تر از شاهد بود (در سطح 95 درصد).

    کلید واژگان: آبخوان داری, بانک بذر, ترکیب گیاهی, تولید, درصد پوشش, شکل زیستی
    Moslem Mehrabi, Rasool Mahdavi *, Marzieh Rezaei

    One of the most common and conventional methods of artificial feeding of aquifers is the flood spreading method, which feeds underground water tables, increases the quantity and quality of vegetation, and improves the soil of the plains. This study aimed to investigate the effect of flood spreading on the process of quantitative changes in vegetation cover and the effects of flood spreading on the soil seed bank in the Sarchahan flood-spreading area of Hormozgan Province over a 25-year period (1996–2022). Sarchahan flood dissemination station is located 90 km north of Bandar Abbas. The investigation method was such that the flood-spreading area of Sarchahan was chosen as a treatment, and a similar area in its vicinity was selected as a control in terms of vegetation and soil, which only had silage. In this research, 4 irrigation networks and three dams, in each network (flood spreading area) and 3 transects in each dam and 10 plots of 4 m2 in each transect to measure different vegetation parameters as sampling units within the flood spreading system in a random systematic way and the same number of transects and plots in the non-drained field were selected as witnesses and measurements and statistics were carried out. In order to check the seed bank, soil samples were taken from 20×20 cm microplots and from 0 to 5 and 5 to 10 depths from the four corners and the center of each plot. Soil samples were planted in the greenhouse of Hormozgan University to check the seed bank, and after germination and identification of plant species, all vegetation cover and seed bank data were analyzed with the help of SAS software. The results showed that the effect of flood spreading on the coverage percentage, production rate, litter percentage, rock and gravel percentage, density per hectare and sediment depth was significant at 1% level and the coverage percentage, production rate, litter percentage, density per hectare and sediment depth in the control treatment were 19.56, 42.6, 1.49%, 5438 bases, and 0.64 cm respectively after flood spreading operation, respectively. 2, 3.9, 2.8, 2.6 and 17.3 times increased. A comparison of the average biological indicators of vegetation in the first and second soil depths among the different treatments using the independent t-test at the 95% level showed that the biodiversity of vegetation in the first and second soil depths at the flood-spreading site was more meaningful than witness that of the witness site. Simpson and Shannon's biodiversity, Sheldon's and Brillion's uniformity indices, and Menhinick's and Margalf's richness index were significantly higher than the control at both depths in the flood spreading site.

    Keywords: Biological form, Cover percentage, Plant composition, Production, Reservoir, seed bank
  • علی حاج الیاسی *

    امروزه توسعه شهرنشینی و افزایش ساخت و ساز و افزایش رشد صنعتی شدن شهر‌ها در کشور‌های در حال توسعه و پیشرفته منجر به کاهش سطوح نفوذپذیر، تغییر اقلیم و مصرف و تقاضای بیش از حد از منابع آب سطحی و زیر سطحی شده است. بنابراین اکثر شهر‌ها با پدیده‌هایی نظیر سیلاب‌های شدید، کمبود آب‌های سطحی و زیر سطحی، نشست زمین، گرد و غبار و... مواجه شده‌اند. هم‌چنین ناکارآمدی استفاده از راهکارهای سنتی مدیریت سیلاب منجر به ایجاد سیلاب‌‌های عظیم در شهرها می‌شود که باعث ایجاد خسارت‌‌های فراوان جانی و مالی و آبگرفتگی‌ها و ترافیک‌های شدید در این مناطق می‌شود. و آبخیزداری از جمله روش‌‌های سازگار با طبیعت است که علاوه بر مهار سیلاب به مدیریت آن نیز می‌‌پردازد و با ایجاد مدیریت یکپارچه میان منابع آب‌‌های سطحی و زیرزمینی تا حدود زیادی مشکلات را رفع می‌کند. در این تحقیق از رویکرد به هم پیوسته مدیریت سیلاب با استفاده از معیارهای آبخیزداری با استفاده از نرم‌افزار GIS استفاده می‌شود و سپس وزن‌‌های معیارها به‌منظور ترکیب آن‌ها با استفاده از روش فازی چانگ، باکلی، میخایلوف محاسبه می‌‌گردد و با توجه به مجموع اوزان که برابر یک گردیده و هم‌چنین با استفاده از نرخ سازگاری گوس و بوچر که مقدارش کم‌تر از 0/1 گردیده است، صحت‌سنجی می‌شود. سپس مراحل مذکور برای روش کلاسیک تحلیل سلسله مراتبی نیز صورت می‌گیرد و با استفاده از اولویت‌بندی صورت گرفته در مورد 15 زیرحوضه منطقه 22 تهران و هم‌چنین استفاده از روش میانگین مربع خطا مشخص می‌گردد که هر چهار روش اولویت‌های شماره یک الی چهار را یکسان نشان می‌دهند و اختلاف میان آن‌ها در 11 زیر حوضه دیگر است. هم‌چنین با مقایسه نتایج مقاله حاضر با نتایج مطالعه صورت گرفته در منطقه که بر اساس پارامتر‌های صرفا سیل‌خیزی انجام شده بود، مشخص می‌گردد که با در نظر گرفتن دیدگاه یکپارچه در مسایل آبخیزداری می‌توان به نتایج دقیق‌تر هم در امر اولویت‌بندی مناطق مستعد سیل‌خیزی و هم مناطق مستلزم اجرای عملیات آبخیزداری رسید. هم‌چنین با توجه به نتایج روش MSE مشخص می‌گردد که اوزان معیار‌ها در روش فازی میخایلوف به روش کلاسیک نزدیکتر است و در بین روش‌های فازی نیز اوزان محاسبه شده از روش‌های باکلی و میخایلوف به یکدیگر نزدیکتر هستند.

    کلید واژگان: اولویت بندی, تصمیم گیری چند معیاره, آبخیزداری, سیلاب شهری, آبخوان داری, مدیریت یکپارچه
    Ali Haji Elyasi *

    Nowadays, urbanization and increasing construction and industrialization of cities in developing and developed countries have led to reduced permeable surfaces, climate change, and excessive use of and demand for surface and subsurface water resources. Therefore, most cities have faced phenomena such as severe floods, scarcity of surface and subsurface waters, land subsidence, dust and so on. In addition, the inefficiency of traditional flood management strategies has resulted in massive floods in cities, causing extensive financial and life losses, inundation, and heavy traffic in these areas. Aquifer and watershed management are among the environmentally friendly ways that manage floods, in addition to controlling them, and solve the problems to a great extent by the integrated management of surface and groundwater resources. In this study, an integrated flood management approach is applied on the basis of the aquifer management criteria using GIS software. Then, the weights of the criteria are calculated using the fuzzy method (fuzzy AHP) of Chang, Buckley, and Mikhailov, and the above steps are performed for the classical method of hierarchical analysis as well. Based on the prioritized 15 sub-basins of the 22nd district of Tehran as well as the mean squared error (MSE), it turns out that all the 4 methods show the priorities 1 to 4 alike, and the differences among them are in the other 11 sub-basins. The results of the MSE method also show that the criteria weights in Mikhailov's fuzzy method are closer to those of the classical method, and among the fuzzy methods the weights calculated from the Buckley and Mikhailov’s methods are closer to each other.

    Keywords: :Prioritize, Watershed management, Urban flood, Aquifer management, Integrated management, Criteria Decision Making Multiple
  • مریم شهبازی*، شکوه کرمانشاهانی، حامد احمدی، محبوبه جمشیدی، پوریا کاکوند، حمیدرضا رضایی

    در مناطق خشک و نیمه خشک جهان از جمله ایران، بهره برداری از سیلاب، یکی از راه های متداول تامین آب برای کشاورزی بوده و نقش موثری در تغذیه آب های زیرزمینی، تثبیت خاک آبرفتی و احیا و تقویت پوشش گیاهی دارد. باغستان سنتی قزوین نمونه ای از سامانه های پخش سیلاب با قدمتی بیش از هزار سال است. شهر قزوین در دامنه کوهپایه های البرز و بروی مخروط افکنه رودخانه های فصلی واقع شده و باغات بدون حصار باغستان به عنوان بزرگ ترین آبخوان منطقه و سامانه کارآمد پخش سیلاب به صورت حلقه سبزی برای حفاظت از شهر در برابر سیلاب این رودخانه ها احداث شده است. این باغات علیرغم تخریب و کاهش سطح قابل توجه، همچنان در سه طرف شهر به وسعت 2500 هکتار وجود دارد. آبیاری سیلابی منحصر به فرد باغستان، موجب تثبیت مرتب و مداوم خاک های حاصلخیز آبرفتی و نیز تغذیه سفره های آب زیرزمینی می شود. باغات به صورت حوضچه هایی در کنار هم قرار گرفته و با مرز هایی به ارتفاع حدود یک متر از هم جدا می شوند. در فصل بارندگی، باغات به نوبت تا ارتفاع کرت ها پر آب شده که این آب به مرور در خاک نفوذ می کند. درختان بادام و پسته باغستان و بوته های انگور با یک و حداکثر دوبار آبیاری در ماه های با میزان تبخیر بسیار پایین، به حیات خود ادامه داده و بهره وری اقتصادی دارند. سیستم بومی مدیریت آب باغستان سنتی قزوین در فهرست آثار ناملموس ملی به ثبت رسیده است. امید است آبخوان داری و روش آبیاری باغستان سنتی قزوین به جایگاه درخور خویش در اولویت های راهبردی مدیریت آب استان دست یابد.

    کلید واژگان: آبخوان داری, باغستان سنتی, پخش سیلاب, رودخانه فصلی, قزوین
    Maryam Shahbazi*, Shokooh Kermanshahani, Hamed Ahmadi, Mahbobeh Jamshidi, Poryia Kakvand, Hamidreza Rezaei

    In arid and semi-arid regions of the world including Iran, floodwaters are the main resource to supply irrigation water. Floodwater spreading also plays an effective role in replenishing groundwater, stabilization of alluvial soil, and vegetation restoration. Qazvin traditional garden is an example of such floodwater spreading mechanism, dating back to over a thousand years ago, according to historical sources. The city of Qazvin is located at the foothills of the Aborz ranges and on the alluvial fan of the seasonal rivers. The traditional garden was built as a protective green belt around the city against floods. These unfenced gardens have been established as the largest aquifer in the region and an efficient flood spreading system to protect the city against floods. The gardens cover a vast area of around 2500 ha on three sides of the city. The unique practice of floodwater irrigation stabilizes the alluvial soil and recharges water in underground reservoirs. The gardens are placed next to each other in the form of ponds and are separated by borders with a height of about one meter. During the rainy season, the gardens are alternately filled with water up to the height of the ponds, which allow the water to infiltrate gradually into the soil. Almond, pistachio, and grape trees are irrigated once or maximum twice in months with very low evaporation. With such little irrigation, these trees survive and have economic efficiency. It is expected that the unique floodwaters irrigation of Qazvin traditional garden achieves its status in the strategic priorities of water management in the province.

    Keywords: Aquifer, floodwater spreading, Qazvin, seasonal rivers, traditional garden
  • محمدرضا نگهدارصابر*

    ایستگاه تحقیقات آبخوانداری کوثر سال 1361 به منظور مدیریت آبخوان و اهداف آموزشی و ترویجی، در دشت گر بایگان فسا، ارتفاع 1140 متر بالاتر از سطح دریا و با شرایط آب و هوایی خشک، در 190 کیلومتری جنوب شرقی شیراز، بنا گردید. 13 سامانه گسترش سیلاب به وسعت 2200 هکتار طی سال های 1361 تا  1382 برای تغذیه مصنوعی آب های زیر زمینی طراحی و ساخته شد. گونه های اکالیپتوس و آکاسیا به دلیل مقاومت به خشکی، انعطاف پذیری در شرایط زیست محیطی سخت و استفاده از چوب و سایر محصولات جانبی برای جنگل کاری در این منطقه خشک، انتخاب شد. نتایج آزمایش های سازگاری در این منطقه نشان داد که E. microteca و A. salicina، A. victoriae، E. oleosa و E. camaldulensis با بقای بیش از 80 درصد در ایستگاه بسیار موفق بودند. بررسی ظرفیت ذخیره کربن در این منطقه جنگل کاری شده با گونه های اکالیپتوس و آکاسیا سالانه 8/7 تن در هکتار با استفاده از قطع و توزین گیاهان و اندازه گیری کربن آلی در آزمایشگاه اندازه گیری شد. متوسط بیوماس خشک بر روی سطح درختان E. camaldulensis در این منطقه طی دوره رشد (16 سال)، 07/247 تن در هکتار محاسبه شد، که 66/136 تن مربوط به چوب تنه، 62/72 تن شاخه و برگ و 94/39 تن پوست بود. دوره گل دهی گونه اکالیپتوس در این منطقه دو بار در سال است و گرده و شهد گل در مدت طولانی سال برای زنبورداری و تولید عسل در دسترس است. متوسط عسل تولید شده در ایستگاه 11 کیلوگرم در هر کندو برآورد شده است. علاوه بر این، جنگل کاری به دلیل زیبایی چشم انداز جنگل در یک منطقه بیابانی باعث جلب توریست ها به خصوص در چهار ماه سال شده است. این نتایج نشان دهنده اثرات مفید کاشت درختان اکالیپتوس در این طرح آبخوانداری است.

    کلید واژگان: آبخوان داری, اکالیپتوس, آکاسیا, ایران, فسا
    Mohammadreza Negahdarsaber*

    Kowsar Floodwater Spreading, Aquifer Management, Training and Extension Station was established in 1982 on the Gareh Bygone Plain at 1140 m above sea level. The area has an arid climate and is located 190 km southeast of Shiraz, Iran. Thirteen floodwater spreading systems, covering 2445 ha, were designed and constructed during the 1983-2003 period to artificially recharge groundwater. Eucalyptus and Acacia species have always been considered for plantation in arid areas due to their drought resistance, flexibility in harsh habitat conditions, and the use of their wood and other by-products. Results of previous field experiments showed that E. microtheca, A. salicina, A. victoriae, E. oleosa, and E. camaldulensis were very successful, with more than 80% survival at the station. Therefore, more than 600 hectares of extensive and 100 hectares of intensive forest plantations with Eucalyptus and Acacia species have been established in the region.  Using the clipping and weighing method and organic carbon measurements in the laboratory, carbon storage capacity in Eucalyptus and Acacia forests at the station was estimated to be 7.8 tonnes/haannually. The average total dry biomass of E. camaldulensis trees in this area during the study period (16 years) was 247.07 tonnes/ha, of which 136.66 tonnes were trunk timber, 46.72 tonnes were leaved branches, and 39.94 tonnes were bark. Eucalyptus species flower twice a year in this area, providing  a source of pollen and nectar throughout the year for beekeeping. The average honey production at this station was 11 kilograms/hive. Moreover, the area attracts many eco-tourists, particularly during the holidays because of the beautiful landscape of the forest in a desert region. As Eucalyptus species use large amounts of water, it is proposed to replace these species with less water-demanding trees.

    Keywords: Eucalyptus, Acacia, Aquifer Management, Fasa, Iran
  • علیرضا متولی، حمیدرضا مرادی*، سامان جوادی

    آسیب پذیری آب های زیرزمینی به دلیل حساسیت ذاتی و ورود منابع آلاینده ی انسان ساز است. در این تحقیق برای بررسی آسیب پذیری آبخوان قائمشهر-جویبار از اطلاعات 64 چاه نمونه برداری کیفی، 20 چاه مشاهده یی و بیش از 28000 چاه بهره برداری به کار برده شد. برای تهیه ی نقشه های آسیب پذیری در سال های 2004 تا 2014 عوامل موثر در آسیب پذیری ذاتی آبخوان شامل هدایت آبی، نوع آبخوان، فاصله از ساحل، ضخامت آبخوان و عوامل موثر در آسیب پذیری ویژه شامل تراکم چاه، افت آب زیرزمینی، تاثیر نسبی نفوذ آب دریا، وضعیت بالازدگی آب شور و شیب آبی به کار برده شد. نتایج نشان داد که کیفیت منابع آب زیرزمینی از 2004 تا 2014 با توجه به معیارهای شوری هدایت الکتریکی، مجموع نمک های باقی مانده و نسبت جذب سدیم رو به کاهش است. عامل کاربری زمین نیز برای تهیه ی نقشه های آسیب پذیری اصلاح شده برای این سال ها به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که زراعت آبی در این دوره هشت درصد کاهش یافته، اما میزان آسیب پذیری در پهنه های پرخطر افزایش یافته است. از علت های کاهش کیفیت منابع آب زیرزمینی می توان افزایش نرخ آب کشی و کشت دوباره در تابستان را برشمرد. میانگین ضریب همبستگی طبقه های آسیب پذیر به شوری با معیارهای شوری در سال 2004 از 0/65 به 0/9 و در 2014 از 0/78 به 0/87 بهبود یافته است. درمجموع با توجه به پیچیدگی های مدل سازی کیفی و انتقال نمک ها و شوری آب زیرزمینی، نقشه های آسیب پذیری اصلاح شده می تواند ابزار مناسبی برای آگاهی از شورشدگی آب زیرزمینی باشد.

    کلید واژگان: آبخوان داری, آلودگی آب زیرزمینی, تعادل بخشی, نفوذآب شور
    Alireza Motevalli, Hamid Reza Moradi*, Saman Javadi

    Groundwater vulnerability is due to the inherent vulnerability and characteristics of the occurrence of contaminating sources and human-induced pollution. Sixty four quality measuring wells, 20 observation wells and more than 28000 operating wells were sampled in order to provide vulnerability maps for 2004 and 2014. The essential factors of the inherent vulnerability included hydraulic conductivity, aquifer type, distance from the coast, and aquifer thickness. Additional factors of specific vulnerability including well density, decline of groundwater level, relative impact of seawater intrusion, condition of saltwater up-coning and hydraulic gradient were also used. The results indicated that the quality of groundwater resources had declined from 2004 to 2014 according to salinity criteria such as electrical indicated by an increase in conductivity (EC), sodium absorption ratio (SAR) and total dissolved solids (TDS). The land use factor was also used to prepare modified vulnerability maps for the year through 2004-2014. The results indicated that while the irrigated area had decreased by 8 percent during this period, the level in high-vulnerability areas had increased, which may be surmised that an increase discharge rate and double-cropping had caused degradation of the groundwater. The results showed that the mean correlation coefficient of vulnerability to salinity classes with salinity criteria such as EC, TDS and SAR had improved in 2004 from 0.65 to 0.9, and in 2014 from 0.78 to 0.87. Duo to the complexity of qualitative modeling, solute transport and groundwater salinity, the modified vulnerability maps is a good tool to predict the impending groundwater salinization.

    Keywords: Aquifer management, groundwater balancing, groundwater pollution, seawater intrusion
  • علیرضا دهقانی، محمد ابراهیم بنی حبیب *، سامان جوادی
    در مناطق خشک و نیمه خشک به دلیل کمبود آب های سطحی، آبخوان ها مهمترین منبع برای تامین آب بوده و یکی از راه حل های مهندسی برای بهره برداری از سیلاب برای بهبود وضعیت منابع آب زیرزمینی، اجرای سامانه های تغذیه مصنوعی بوده، بررسی عملکرد این سامانه ها از لحاظ تغذیه دارای اهمیت است. هدف مطالعه حاضر، ارائه یک چارچوب مدل محور بر مبنای چند شاخص کمی نظیر راندمان تغذیه و نرخ تسکین سیل برای بررسی عملکرد سامانه تغذیه مصنوعی است. با توجه به قابلیتی که مدل های هیدرولوژیکی، هیدرولیکی و نفوذ در بررسی اثر سیلاب بر سامانه های مدیریت تغذیه آبخوان دارا می باشند، از تلفیق این مدل ها در برآورد شاخص ها استفاده شد. در نهایت با تعیین شاخص های یاد شده برای سیلاب هایی با دوره بازگشت مختلف، مقدار متوسط آن ها با استفاده از رابطه امید ریاضی تعیین شد. طبق نتایج حاصل شده، سامانه مورد بررسی (تغذیه مصنوعی امام زاده عبدالله سرخه) از نظر دو شاخص راندمان تغذیه و نرخ تسکین سیل در رخدادهایی با فراوانی وقوع بیش از 0. 2 عملکرد مناسبی داشته است و مقدار متوسط این دو شاخص به ترتیب برابر با 054 و 0. 93 به دست آمده است. با توجه به مدل محور بودن چارچوب پیشنهادی، روش این تحقیق قابلیت کاربرد در موارد مشابه را دارا می باشد.
    کلید واژگان: آبخوان داری, آب زیرزمینی, راندمان تغذیه, مناطق خشک و نیمه خشک, نرخ تسکین سیل
    Alireza Dehghani, Mohammadebrahim Banihabib *, Saman Javadi
    Due to lack of surface water, the most important option for water supply in arid and semi-arid areas is from groundwater resources and one of the engineering measures to use the floods for improving groundwater resources is the implementation of artificial recharge systems. The purpose of the present study is to provide a model-based framework based on several quantitative indicators such as recharge efficiency and flood attenuation rate for assessing the performance of artificial recharge systems. Considering the capabilities of hydrological, hydraulic and seepage models, the combination of these models was used to estimate the parameters of the indicators. Finally, by determining the indices for floods with different return periods, their average values were determined using the expected value. The studied system (Emamzade Abdollah, Sorkheh) had a good performance based on recharge efficiency and flood attenuation rate indicators in events with frequency of more than 0.2, and the average value of these two indicators was 0.54 and 0.93, respectively. Due to the model based characteristic of the proposed framework, it has the potential to be used in similar cases.
    Keywords: Arid, semi-arid areas, Recharge efficiency, Flood attenuation rate, Groundwater, Aquifer management
  • غلام رضا قهاری *، سید حمید مصباح
    سامانه پخش سیلاب با اهدافی چون گردآوری آب، تغذیه مصنوعی آبخوان و بهره برداری بهینه از سیلاب، یکی از راهکارهای مدیریت منابع آب در مناطق خشک و نیمه خشک است. دروازه، سازه ای مهم در این سامانه است که بررسی های انجام شده، تناسب و سازگاری دو نوع قائم و مایل (تیپ1 و 2) آن را در طرح های پخش سیلاب تایید می کند. در این تحقیق یکی از سامانه های مستقل گسترش سیلاب در ایستگاه تحقیقات آبخوانداری کوثر در دشت گربایگان فسا انتخاب و علل تخریب و عملکرد فنی– اقتصادی انواع دروازه ها، در سیلاب سال 1382، ارزیابی شد. به این منظور میزان تخریب ها، با اندازه گیری مستقیم صحرایی جمع آوری گردید. بررسی های انجام شده بیانگر آن است که علت تخریب دروازه ها، عدم کنترل سیلاب ورودی، فرسایش خاکریزهای مجاور دیواره ها، زیرشویی دروازه ها، ناپایداری و تخریب دیواره های جانبی آن ها می باشد. نتایج نشان می دهد، در نتیجه سیلاب خشکه رود بیشه زرد در سال 1382 با بده 300 متر مکعب برثانیه (داده های موجود در بانک اطلاعاتی ایستگاه)، میزان تخریب دروازه های مایل تیپ 1 نسبت به مایل تیپ2 و قائم بیشتر است. همچنین بیشترین و کمترین هزینه ی احداث دروازه، به ترتیب مربوط به مایل تیپ 1 و قائم می باشد. در صورتی می توان از تمام قابلیت های گنجایش شبکه برای آبگیری استفاده کرد که دروازه هایی پایدارتر از نوع مایل تیپ1 احداث شوند. از آنجا که نسبت هزینه ی دروازه مایل تیپ2 به قائم6/. بوده و از استحکام خوبی نیز بر خوردار است، به عنوان گزینه مناسب توصیه می گردد. مطالعه موردی: ایستگاه آبخوان داری کوثر
    کلید واژگان: آبخوان داری, ایستگاه کوثر, دروازه, گربایگان فسا, پخش سیلاب
    Gholamreza Ghahari *, Sayeed Hamid Mesbah
    Flood water spreading (FWS) is one of the water resources management strategies in arid and semi-arid regions aiming at water harvesting, artificial aquifer recharge and optimum utilizing of floodwater. There are three kinds of drops (gates); vertical and inclined (type 1 and 2), as the main structure of a floodwater spreading system which is susceptible to collapse due to flooding damages. In this research, one of the independent systems of FWS was selected in Kowsar research station in Gareh Bygone, Iran in order for evaluation of technical and economic analysis of drops’ collapse. The study is performed by direct observation and fieldwork. Results show that the main causes of collapses are erosion of embankment, piping of drop and instability collapse of side walls. Contrary to even of flood discharge of Bisheh Zard1, at flood events in 2003, the results show that the amount of destruction in an inclined drop is more than the vertical drop. Inclined drop 1 and vertical drops are the less and the most expensive, respectively. Therefore, inclined drop 1 might be recommended for being widely used due to maximum stability and minimum costs (the ration of 0.6 between the costs of inclined 1/vertical drops).
    Keywords: Aquifer management, Kowsar Station, Gate, Gareh Bygone Fasa, Flood water Spreading
  • علی جعفری*، حسن خسروانیان، فرهاد فخری
    در بیش تر پروژه های منابع طبیعی و آبخیزداری انجام پژوهش هایی برای پایش، ارزیابی و مقایسه نتایج با شاخص های مورد نظر پروژه و بررسی مقدار دست یابی یا تطابق این شاخص ها نیازی اساسی به شمار می آید. در طرح های پخش سیلاب نیز وجود چنین ضرورتی جهت اندازه گیری، پردازش و ارزیابی اطلاعات به دست آمده از نتایج عمل کرد آن، ضروری به نظر می رسد. هدف از این بررسی نیز با توجه به اهمیت و جایگاه عملیات آبخوان داری در احیا و اصلاح مراتع به عنوان یک شیوه جدید در ایران، بررسی و ارزیابی اثرات آن بر تغییرات پوشش گیاهی و وضعیت و گرایش مرتع طی سال های 1378 تا 1382 بود. در این بررسی دو عرصه با دو تیمار شاهد و پخش سیلاب انتخاب شدند. شبکه مورد بررسی متشکل از پنج نوار پخش سیلاب بود و 12 قطعه ثابت (2×2 متر) در هر نوار به صورت تصادفی-منظم انتخاب شد. به منظور ارزیابی نتایج، عرصه ای به عنوان شاهد در کنار شبکه انتخاب و در آن نیز هشت قطعه ثابت با مشخصات قطعات عرصه پخش انتخاب شد. براساس نتایج به دست آمده، وضعیت مرتع در منطقه شاهد خیلی ضعیف و در عرصه پخش سیلاب از خیلی ضعیف به ضعیف تا متوسط رسیده بود. گرایش مرتع در عرصه شاهد منفی و در عرصه پخش سیلاب مثبت ارزیابی شد. هم چنین، بررسی نتایج حاصل از برآورد میزان تولید نشان داد که میزان تولید علوفه در عرصه پخش سیلاب و شاهد به ترتیب در سال اول از 3/144 و 6/113 کیلوگرم در هکتار به 5/224 و 3/202 کیلوگرم در هکتار در سال آخر رسیده است.
    کلید واژگان: آبخوان داری, اصلاح مراتع, پایش, شاخص, گرایش مرتع
    Ali Jafari, Hassan Khosravanian, Farhad Fakhri
    In most projects of watershed management، studies are necessary for monitoring، evaluation and comparing the parameters with the indices in projects. In water spreading projects there is such a necessity for measure، process and evaluate obtained information from performance results. According to the important role of aquifer management in rangeland improvement، as a new method، the purpose of this study is investigation and evaluation of flood spreading effects on vegetation cover changes and status and trend of rangeland during 2000 to 2004 years. In this study، two areas of flood spreading and testimonial control points were selected. Flood spreading network consisted of five strips and 12 fixed plots (2×2 m) were chosen in each strip with random-regular method. A testimonial area was selected to evaluate the results with eight plots similar to flood spreading areas. Results demonstrated that the status of rangeland condition in testimonial area was very weak and in flood spreading area was very weak to weak and was changing from to moderate condition. The trend of rangeland in testimonial area was negative while in flood spreading area was positive. Also، results showed that the forage production were 144. 3 and 113. 6 kg per hectare in the first year and 224. 5 and 202. 3 kg per hectare in the last year، in flood spreading and testimonial areas respectively.
    Keywords: Aquifer management, Index, Monitoring, Rangeland reclamation, Rangeland trend
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال