به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « بافق » در نشریات گروه « آبخیزداری، بیابان، محیط زیست، مرتع »

تکرار جستجوی کلیدواژه «بافق» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • سادات فیض نیا*، احمد رضا مختاری، محمد جعفری، محمد جواد قانعی، زیبا خداییان

    معدن کاری و مراحل مختلف آن از جمله عوامل گسترش آلودگی در محیط های طبیعی است. آلودگی های حاصل می تواند بر منابع خاک و آب و گیاه در یک منطقه تاثیرگذار باشد و با جذب توسط گیاهان عملا در چرخه غذایی وارد گردد. در بین عناصر معدنی، سرب به لحاظ اثرات سمی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به منظور بررسی نحوه گسترش سرب در خاک پایین دست معدن سرب و روی کوشک بافق و تعیین بشرزاد (آنتروپوژنیک) یا زمین زاد (ژئوژنیک) بودن آن با استفاده از روش سیستماتیک تصادفی طبقه بندی شده به فاصله 500 تا 1500 متر از خاک سطحی در دو عمق 5-0 سانتی متری و 30-5 سانتی متری نمونه گیری انجام شد و در منطقه ای نزدیک و دارای خصوصیات زمین شناسی مشابه با منطقه مورد مطالعه نیز نمونه خاکی به عنوان شاهد تهیه شد و پس از آماده سازی، نمونه ها به روش  ICP-MS  آنالیز گردید و میزان سرب نمونه ها مشخص شد. با کمک شاخص های غنی شدگی و اندیس تجمع زمین میزان گسترش و شدت آلودگی مشخص و نقشه های مربوطه تهیه گردید. نتایج نشان می دهد که مقدار متوسط سرب در خاک سطحی، حدود چهار برابر مقدار آن در عمق است؛ همچنین تا حدود یک کیلومتری از منطقه، میزان سرب از mg/kg290 فراتر می رود که بیش از حد مجاز است. بعلاوه اختلاف میزان سرب در سطح و عمق، نشانگر آن است که آلودگی، عمدتا نتیجه فعالیت انسان بوده و با افزایش فاصله از معدن میزان آلودگی کاسته می شود و بیشترین انتشار در حاشیه مسیل اصلی حوزه می باشد.

    کلید واژگان: آلودگی, بافق, خاک, سرب, شاخص تجمع زمین, شاخص غنی شدگی}
    Sadat Feiznia *, Ahmad Reza Mokhtari, Mohammad Jaaferi, Ziba Khodayian, Mohammad Javad Ghanei

    Mining and its various stages is one of the important factors in spreading pollution in natural environments. Contaminations may affect soil and water resources and actually enter the food chain due to absorption by plants. Among mineral elements, lead is more important because of its toxic effects. In order to investigate distribution of lead in downstream soils of Kushk Lead and Zinc Mine and identify anthropogenic and geogenic natures of pollution spread, a classified random systematic sampling was carried out. Sampling interval was 500 to1500 meters and soils were sampled in 0-5 and 5-30 centimeters depths. A control sample area with similar characteristics was considered in the vicinity of the region. The samples were analyzed by ICP-MASS method and the lead content of the samples was determined. Using Enrichment Factor and Geoaccumulation Index, the extension and severity of pollution are determined and related maps are prepared. Conclusions show that average amounts of lead in topsoil is about 4 times of subsoil and one kilometer far from mine, lead content of soil is more than 290 PPM that is more than permissible amounts. Moreover, the difference between lead content in topsoil and subsoil shows that the contamination in these areas is anthropogenic. Contamination reduces by going further from mine and the highest amount of emission of lead is around the main watercourse.

    Keywords: Pollution, Bafgh, soil, lead, geoaccumulation index, enrichment factor}
  • محمدرضا فاضل پور عقدایی، حسین ملکی نژاد، محمدرضا اختصاصی، جلال برخورداری، اصغر زارع چاهوکی
    با توجه به پراکنش و گستردگی مناطق مناسب احداث سامانه های بهره برداری از سیلاب و گوناگونی پارامترهای اصلی موثر در طراحی و اجرای آنها، ارزیابی عملکرد اجزای سامانه های احداث شده در مناطق مختلف کشور را جهت دستیابی به الگوهای بهینه ضروری می نماید. این تحقیق به منظور ارزیابی تاثیر پروژه های پخش سیلاب بر ویژگی های خاک در استان یزد (عرصه های پخش سیلاب بافق، هرات و مهریز) انجام گردید. بدین منظور در بندهای اول تا سوم هر سیستم پخش سیلاب و در سه نقطه مجاور عرصه ها به عنوان شاهد اقدام به حفر پروفیل خاک گردید. 99 نمونه خاک در پنج عمق از پروفیل ها جمع آوری شد و در آزمایشگاه از نظر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی بررسی گردید. تجزیه و تحلیل نتایج با آزمون تی مستقل انجام شد. نتایج نشان داد که خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در عرصه پخش سیلاب بافق با شاهد تفاوت معنی داری نداشته است. در هرات در برخی پارامترها نظیر هدایت الکتریکی، واکنش اشباع خاک، کلسیم و پتاسیم در عمق های محدودی تفاوت معنی داری داشته، ولی در مهریز در بیشتر پارامترهای شیمیایی مورد بررسی تفاوت معنی دار و روند کاهشی داشته است. نتایج بیانگر نفوذ بیشتر آب در منطقه مهریز و شستشوی عناصر خاک بوده، این در حالی است که در هرات نفوذ کمتر و در بافق از روند کاهشی بیشتری برخوردار بوده است.
    کلید واژگان: ارزیابی, پخش سیلاب, خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاک, بافق, مهریز, هرات}
  • اصغر مصلح آرانی، زهره زمانی، حمید سودایی زاده، غلامحسین مرادی
    این تحقیق اثر همزمان تغییرات فصلی و شرایط متفاوت خاکی در منطقه بافق در استان یزد را بر مقدار پرولین، قندهای محلول و محتوای یونی در گیاه رمس مورد بررسی قرار می دهد. گیاه رمس در منطقه بافق به طور همزمان در سه رویشگاه و در شرایط خاکی متفاوت رویش دارد. اولین رویشگاه (هاماد) دارای خاک خیلی شور و سخت لایه های گچی-نمکی است. دومین رویشگاه (پلایا) دارای خاک خیلی شور و سفره آب زیرزمینی بالا است. در رویشگاه سوم (شنی) گیاه رمس به همراه گونه های شن دوست بر روی تپه های ماسه ای رویش دارد. نمونه برداری با پنج تکرار و در چهار فصل انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار پرولین به اندازه mg/gwt 5/2 در فصل پاییز و در رویشگاه شنی و کمترین آن به مقدار mg/gwt 1 در فصل زمستان و در رویشگاه هامادا به دست آمد. حداکثر میزان تجمع قندهای محلول به مقدار mg/gdw5/2 در فصل تابستان در دو رویشگاه شنی و پلایا و کمترین آن به مقدارmg/gdw 87/0 در رویشگاه شنی در فصل زمستان مشاهده شد. بیشترین میزان تجمع یون سدیم در فصل تابستان در رویشگاه هامادا به مقدارMeq/L 42 و کمترین آن در فصل زمستان در رویشگاه شنی به مقدار Meq/L64/0 مشاهده شد. بیشترین مقدار پتاسیم در فصل تابستان به مقدارMeq/L 31 در دو رویشگاه هامادا و شنی و کمترین آن به مقدارMeq/L 6/0 در فصل زمستان در هر سه رویشگاه به دست آمد. بیشترین مقدار نیتروژن به مقدار 6/2 درصد در رویشگاه هامادا و کمترین آن به مقدار 1/1 درصد در فصل زمستان در رویشگاه هامادا دیده شد. تفاوت معنی داری بین سه رویشگاه در مقدار نیتروژن در دو فصل تابستان و پاییز دیده نشد. بنابراین نتیجه گیری شد که مهم ترین پاسخ فیزیولوژیکی گیاه رمس در شرایط محیطی افزایش جذب سدیم و پتاسیم جهت تنظیم پتانسیل اسمزی در گیاه است. همچنین نتیجه گیری شد که پاسخ فیزیولوزیکی گیاه رمس به تنشهای محیطی به زمان رویش، نوع تنش و عکس العمل متقابل آن ها بستگی دارد.
    کلید واژگان: پرولین, قند های محلول, Hammada salicornica, بافق}
    Asghar Mosleharani, Zohreh Zamani, Hamid Sodaeezadeh, Gholamhossein Moradi
    This study investigated the effects of seasonal changes and different soil conditions on proline, soluble sugars, and ion content of Hammada salicornica in Bafgh area, Yazd province. Three Hammada salicornica habitats with various environmental conditions were selected. The first habitat had salty soil and hardpan (Hamada habitat), the second habitat located next to playa with saline soil and high groundwater table, and the third habitat characterized by sandy soil. The plant samples were collected in four seasons with five replications. The highest Proline content in the species was observed (2.5 mg/gwt) in autumn in sandy habitat and its lowest value was found (1 mg/gwt) in Hamadat habitat. The highest amounts of soluble sugar (2.5 mg/gwt) were measured in summer in sandy and playa habitats and its lowest amount (0.87 mg/gwt) was observed in winter in sandy habitat. The highest amounts of sodium content (42 Meq/l) measured in winter in Hamada habitat and its lowest amount (.64 Meq/l) found in winter in sandy habitat. The highest amounts of potasium (31 Meq/l) were measured in winter in Hamada and sandy habitats and its lowest amount (0.6 Meq/l) were found in all habitats in winter. The highest amounts of nitrogen content (2.6 percent) were measured in Hamada habitat and its lowest amount (1.1 percent) was also found in winter in Hamada habitat. It is concluded that hammada salicornica can adjust its osmotic potential with absorbing and increasing its sodium and potassium content. This study showed that physiological responses of hammada salicornica to environmental conditions depend mostly on plant phenology and the kind of stress as well as their interactions.
    Keywords: Proline, soluble sugar, Bafgh, Hammada salicornica}
  • عبدالحسین رضایی پور باغدر *، مجید صادقی نیا، احمد نوحه گر، محمدحسین حکیمی، حسین آذرنیوند
    Rheum ribes و Dorema ammoniacum شناخت اجزای اکوسیستم مرتع و دست یابی به روابط بین این اجزا، از جمله خاک و پوشش گیاهی، از ضروریات مدیریت بهینه آن است. به منظور آگاهی از تاثیر برخی خصوصیات خاک بر پراکنش گونه های در بخشی از مراتع روستای باغدر بافق، اطلاعات مربوط به پوشش گیاهی به روش تصادفی سیتماتیک در قالب 40 پلات در طول 4 ترانسکت صورت گرفت. پس از حفر پروفیل در ابتدا و انتهای هر ترانسکت و تهیه نمونه خاک از دو عمق 0تا10 و 10تا80 سانتی متری، پارامترهای اسیدیته، هدایت الکتریکی، آهک، کربن آلی، گچ، کربنات، بی کربنات، کلر، سولفات، کلسیم، منیزیم، سدیم، آهن، مس و توزیع دانه بندی خاک در آزمایشگاه تعیین شد. پس از جمع آوری داده ها برای تجزیه و تحلیل، از روش آنالیز مولفه های اصلی استفاده شد. در نهایت، نتایج حاصل از تحلیل ارتباط عوامل خاکی با پوشش گیاهی نشان داد که از میان خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بافت، آهک، هدایت الکتریکی، مواد آلی، کلسیم، منیزیم، کلر و سدیم در تفکیک تیپ های گیاهی و پراکنش گونه های Dorema ammoniacum و Rheum ribes بیشترین اثر را دارند.
    کلید واژگان: آنالیز مولفه های اصلی, Dorema ammoniacum, Rheum ribes, باغدر, بافق}
    Known of ecosystem of range details and relation bet ween this details including soil and vegetation, is Necessary for optimum management of ranges. To determine the effect of some soil properties on species distribution of Dorema ammoniacum and Rheum ribes in ranges of Baghedar region, Information of vegetation were harvested with systematic-random method in the form of 40 plots and during 4 transects. After drilling soil profiles in beginning and end of each transect and samples of 0-10 and 110-80 cm, the parameters pH, EC, CaCo3, organic carbon, CaSo4, Co3, Hco3, Cl, So4, Ca, Mg, Na, Fe, Cu and soil classification grain distribution was determined in the laboratory. After Collection of data for Analysis, it was used Principal components analysis method. The results of analysis between soil variables and vegetation show that soil texture, CaCo3, EC, OC, CA, Mg, Cl and Na had more impact on distribution of vegetation types and Dorema ammoniacum and Rheum ribes.
    Keywords: Principal components analysis, Rheum ribes, Dorema ammoniacum, Baghedar, Bafgh}
  • عبدالحسین رضایی پور باغدر*، محمدحسین حکیمی، مجید صادقی نیا، حمیدرضا عظیم زاده
    به منظور مدیریت بهینه اکوسیستم مرتع، شناخت اجزاء آن و دست یابی به روابط بین این اجزاء از جمله خاک و پوشش گیاهی ضروری به نظر می رسد. به منظور آگاهی از تاثیر برخی خصوصیات خاک بر پراکنش گونه ی Eryngium bungei در منطقه ییلاقی باغدر بافق، اطلاعات مربوط به گیاهان در سه تیپ رویشی تفکیک شده Artemisia aucheri – Eurotia ceratoides، Artemisia aucheri – Eryngium bungei و Artemisia aucheri – Stipa barbata در قالب 20 پلات برای هر تیپ در صحرا برداشت گردید. پس از حفر 27 پروفیل و تهیه نمونه خاک از دو عمق 30-0 و 60-30 سانتی متری، پارامترهای اسیدیته، هدایت الکتریکی، آهک، کربن آلی، گچ، سنگریزه و توزیع دانه بندی خاک در آزمایشگاه تعیین شد. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که رس و آهک در عمق اول و آهک در عمق دوم خاک در سه تیپ رویشی با هم اختلاف معنی داری دارند. آنالیز مولفه های اصلی بر روی 16 متغیر خاک و درصد شیب نشان داد که مولفه اصلی اول شامل درصد شیب، رس در عمق دوم و آهک و شن در عمق اول، 61درصد و مولفه اصلی دوم شامل شن در عمق دوم و هدایت الکتریکی و کربن آلی در عمق اول، 38درصد از تغییرات را توجیه می کنند. نتایج این تحقیق نشان می دهد گونه Eryngium bungei در خاک هایی با رس بیشتر در لایه های پایینی خاک و آهک بیشتر و کربن آلی و هدایت الکتریکی کمتر در لایه های بالایی خاک دیده می شود.
    کلید واژگان: آنالیز مولفه های اصلی, باغدر, بافق, خصوصیات خاک, Eryngium bungei}
    A.Rezaipoorbaghedar*, M. Hossein. H., M. Sadeghinia, H.R., Azimzadeh
    In order to optimum management of ecosystem of range, need details and relation between this details including soil and vegetation known. To determine the effect of some soil properties on species distribution of Eryngium bungei in Baghedar summer Bafgh region, Information of three types of vegetative plants were identified Artemisia aucheri - Eurotia ceratoides, Artemisia aucheri - Eryngium bungei and Artemisia aAucheri - Stipa barbata in the form of 20 plots were harvested for each type in the desert. After drilling 27 soil profiles and samples of 0-30 and 30-60 cm, the parameters pH, EC, CaCo3, organic carbon, CaSo4, gravel and soil classification grain distribution was determined in the laboratory. Analysis of variance showed that clay and CaCo3 in the soil first depth and CaCo3 in the soil second depth in three vegetation types with significant differences are. Principal components analysis on 16 soil variables and percent slope showed that the first principal component included percent slope, clay in the second depth and CaCo3 and sand in the first depth, explain 61% of the variations and the second components included sand in the second depth and electrical conductivity and organic matter in the first depth, explain 38% of the variations. The results show that Eryngium bungei be seen on soil with more clay in lower layer and more CaCo3 and less organic carbon and EC in upper soil layers.
    Keywords: Baghedar, Bafgh, Eryngium bungei, Principal components analysis, soil properties}
  • مجید صادقی نیا، محمد جعفری، قوام الدین زاهدی امیری، ناصر باغستانی، علی طویلی
    این پژوهش در مراتع سبزدشت شهرستان بافق واقع در استان یزد به منظور بررسی روابط بین عوامل خاکی و محیطی با پراکنش تیپ های گیاهی منطقه انجام شده است. به این منظور چهار تیپ گیاهی شامل تیپ گیاهی Artemisia sieberi، تیپ گیاهیArtemisia sieberi, Stipa barbata Eurotia ceratoides، تیپ گیاهیDorema ammoniacum, Artemisia sieberi, Eurotia ceratoides و تیپ گیاهی Hammada salicornica در منطقه حفاظت شده انتخاب و سپس با استفاده از روش پلات های تو در تو سطح حداقل مشخص گردید. در مرحله بعد در سطح حداقل فاکتورهای مربوط به پوشش گیاهی اندازه گیری شده و در نهایت در داخل سطح حداقل پنج پروفیل به صورت تصادفی در داخل سطح حداقل حفر شده و در هر یک از پروفیل ها اطلاعات مربوط به عمق صفر تا 10 سانتی متری و 10 تا 80 سانتی متری خاک برداشت گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تجزیه مولفه های اصلی استفاده گردید. نتایج نشان داد که از بین فاکتورهای مورد بررسی عوامل بافت خاک، پتاسیم، فسفر، هدایت الکتریکی و آهک بیشترین تاثیر را بر روی تغییرات و پراکنش تیپ های گیاهی منطقه داشته است.
    کلید واژگان: خصوصیات خاک, عوامل محیطی, تجزیه مولفه های اصلی, سطح حداقل, بافق, یزد}
    Majid Sadeghinia, Mohammad Jafari, Ghavamodin Zahedi Amiri, Naser Baghestani Maybodi, Ali Tavili
    This research was conducted to investigate the relationships between soil (organic matter, potassium, phosphorous, sodium, fine gravel, soil texture, EC, lime, gypsum, nitrogen) and environmental (elevation, slope) factors with distribution of vegetation types in rangelands of Sabzdasht, located in Bafgh, Yazd province at 2012. For this purpose, four vegetation types were selected as follows: Artemisia sieberi; Artemisia sieberi, Stipa barbata, Eurotia ceratoides; Dorema ammoniacum, Artemisia sieberi, Eurotia ceratoides; and Hammada salicornica. Minimal area was determined using nested plots. Afterward, vegetation factors were measured and five soil profiles were dug randomly in minimal area. In each profile, data for depths of 0-10 and 10-80 cm were recorded. Principal component analysis was applied to analyze the data. Results showed that soil texture, potassium, phosphorous, EC and lime had the most impact on variation and distribution of vegetation types.
    Keywords: Soil properties, Environmental factors, Principal component analysis, Minimal area, Bafgh, Yazd}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال