جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "گرمسار" در نشریات گروه "آبخیزداری، بیابان، محیط زیست، مرتع"
تکرار جستجوی کلیدواژه «گرمسار» در نشریات گروه «کشاورزی»جستجوی گرمسار در مقالات مجلات علمی
-
گونه های شورروی به دلیل سازگاری با شرایط خاص مناطق خشک و بیابانی می توانند بخشی از نیاز علوفه ای دام را در اوایل بهار، تابستان و به ویژه اواخر پاییز تامین کنند. بااین حال، اطلاعات کمی در مورد ارزش غذایی این گیاهان در دسترس است. از سوی دیگر، شورروی ها (هالوفیت ها) دارای تغییرات قابل توجهی در ارزش غذایی خود هستند. بنابراین، آگاهی از کیفیت علوفه شورروی ها در هر مرحله فنولوژیک علاوه بر اینکه به بهره برداران در مناطق خشک و بیابانی کمک می کند تا گونه های گیاهی مناسب را برای کاشت در برنامه های شورورزی انتخاب نمایند، بلکه باعث می شود زمان مناسب چرا برای دستیابی به عملکرد بیشتر دام در اراضی شور نیز تعیین شود. در این تحقیق، اثر مراحل مختلف فنولوژیک بر شش فاکتور موثر در کیفیت علوفه دو گونه مرتعی Atriplex leucoclada و Suaeda fruticosa بررسی شد. نمونه های گیاهی در سه مرحله فنولوژیک شامل رشد رویشی (اواخر خرداد) گلدهی (نیمه شهریور) و بذردهی (آبان) از اراضی شور در گرمسار، استان سمنان جمع آوری شدند. داده ها به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی تجزیه واریانس شدند. مقایسه میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که اثر مراحل فنولوژیک و اثر متقابل مراحل فنولوژیک در گونه بر کیفیت علوفه در سطح آماری یک درصد معنی دار بود. حداکثر کیفیت علوفه در مرحله رشد رویشی به دست آمد و پس از آن کیفیت علوفه تا مرحله بذردهی کاهش پیدا کرد. به طور کلی، نتایج این تحقیق حکایت از برتری گونهfruticosa Suaeda از نظر ارزش غذایی نسبت به گونه Atriplex leucoclada داشت، به طوری که می تواند به عنوان منبع جدید علوفه در اراضی تحت تاثیر شوری که سایر منابع مرسوم علوفه امکان رشد و تولید در این اراضی را ندارند در نظر گرفته شود.کلید واژگان: مرحله فنولوژیک, هالوفیت, کیفیت علوفه, اراضی شور, گرمسارDue to the adaptability to arid and desert conditions, halophytes could supply a part of livestock forage requirement in early spring, summer, and especially autumn. However, there is little information on the forage quality of these plants. On the other hands, halophytes vary considerably in their nutritive value not only among species but also among phenological stages. Therefore, knowledge on forage quality of halophytes at each phenological stage could help the beneficiaries in arid regions to opt proper species for cultivation in haloculture programs as well as determining the suitable time for livestock grazing. In the present study, the effects of phenological stages on six forage quality traits were investigated for two halophytes ie., Atriplex leucoclada and Suaeda fruticosa. Plant samples were collected from saline lands in Garmsar, Semnan Province. The study was conducted in a completely randomized design with three replications. The results showed that the effects of phenological stages and species on forage quality were significant (PKeywords: phenological stage, halophyte, forage quality, saline lands, Garmsar
-
یکی از راه های کاهش گازهای گلخانه ای در اتمسفر، جذب کربن توسط اندام های گیاه و ترسیب آن در خاک است. کشت گیاهان و مدیریت مناسب، موجب افزایش بیوماس گیاهان بومی در نتیجه افزایش سطح فتوسنتز کننده و جذب کربن، افزایش مقدار ورودی کربن به خاک می گردد. حاشیه جاده ها از جمله مناطقی است که قابلیت جذب کربن را دارند و از پتانسیل اکولوژیکی بالایی نیز برخوردار هستند. در این تحقیق میزان ذخیره کربن در درمنه زارهای حریم جاده ایوانکی – گرمسار مورد اندازه گیری قرار گرفت. بدین منظور تعداد 10 پلات 120 متر مربعی در طول سه ترانسکت 1000 متری به صورت تصادفی جهت برداشت نمونه گیاهی و در هر یک از پلات ها در پای بوته ها و در فضای بین بوته ها، پروفیل خاک حفر شده و نمونه گیری خاک در سه لایه سطحی متاثر از ماده آلی، لایه زیر سطحی و لایه گسترش ریشه و اعماق بین 0 – 10، 10 – 30 و 30 – 50 سانتیمتری در پنج تکرار آزمایش برداشت شد. نتایج نشان داد کل کربن ترسیب شده پروفیل خاک برابر 518/59 تن در هکتار و مجموع کربن آلی ذخیره شده بیوماس اندام هوایی و اندام زیرزمینی گیاه درمنه برابر 8/340 کیلوگرم در هکتار است. جهت افزایش ترسیب کربن در مراتع، گزینه های کاربردی مدیریت اکوسیستم باید بر سه محور خاک، بیوماس و لاشبرگ استوار باشند. با ایجاد پوشش گیاهی حریم جاده ها علاوه بر ذخیره سازی کربن می توان به کاهش و کنترل فرسایش و کاهش آلودگی صوتی کمک نمود همچنین باعث بوجود آمدن کریدور اکولوژیکی، چشم انداز عمومی و ایجاد میکروکلیما می گردد.کلید واژگان: ترسیب کربن, حریم جاده, درمنه, گرمسارCarbon absorption by plant tissues and sequestration in soil is one of the ways to reduce greenhouse gases in the atmosphere. The cultivation of plants and proper management lead to increased biomass of native plants, increased photosynthesis level and carbon adsorption as well as increasing the amount of carbon input to soil.Roadside is among the areas having the ability to absorb carbon with a high ecological potential. The aim of this research was to measure the carbon storage in the sagebrush stands of the Eyvanakey-Garmsar roadside. For this purpose, 10 plots of 120 square meters were randomly established along three transects of 1,000 meters. In each plot, soil profiles were dug at the foot of the plants and the space between them, and soil samples were taken at three depths of 0-10 cm, 10-30 cm, and 30-50 cm in five replications. According to the obtained results, the total carbon sequestration in the soil profile was calculated to be 59.518 tons per hectare, and the total organic carbon stored in the aboveground and underground biomass of sagebrush was equal to 340.8 kg per hectare. To increase carbon sequestration in rangelands, the applied ecosystem management options must be based on three criteria including soil, biomass, and litter. Overall, plant cultivation in the roadside will result in reduced erosion and noise pollution as well as creating ecological corridor, landscape, and microclimate.Keywords: Carbon sequestration, Roadside, Artemisia sieberi, Garmsar
-
در این پژوهش میزان ذخیره کربن در تاغ زارهای حاشیه جاده در محور ایوان کی-گرمسار که یکی از مهمترین و پر ترددترین جاده های کشور که از لحاظ بار ترافیکی و ایجاد آلودگی هوا و نزدیکی به پایتخت بسیار حائز اهمیت می باشد، اندازه گیری شد. بدین منظور تعداد 11 پلات 500 متر مربعی در حریم جاده جهت اندازه گیری پارامترهای پوشش گیاهی و خاک استفاده شد. نتایج نشان داد مجموع کل کربن ترسیب شده در پروفیل خاک جنگل دست کاشت تاغ برابر با 72/47 تن در هکتار است. نتایج آزمون مقایسه میانگین دانکن نشان دهنده عدم اختلاف معنی دار بین لایه های 10 - 30 و 30 – 90 سانتیمتری و اختلاف معنی دار این دو بخش با لایه سطحی خاک (0 -10 سانتیمتری) در سطح پنج درصد خطای آزمایش است. همچنین درصد کربن اندام هوایی شامل برگ و ساقه با بیوماس زیرزمینی تاغ دارای تفاوت معنی داری بود. میزان کل کربن ذخیره شده از مجموع اندام هوایی و زیرزمینی گیاه تاغ برابر 2/582 کیلوگرم در هکتار می باشد. با در نظر گرفتن عرض بزرگراه ها و شبکه راه های کشور، پتانسیل بزرگی برای ترسیب کربن وجود دارد. فواید ایجاد پوشش گیاهی حریم جاده ها علاوه بر ذخیره-سازی کربن عبارتند از: کاهش و کنترل فرسایش - ایجاد کریدور اکولوژیکی - چشم انداز عمومی - کاهش آلودگی صوتی و ایجاد میکروکلیما.
کلید واژگان: ذخیره کربن, حاشیه جاده, تاغ, گرمسارIn this study, the amount of carbon storage in a Haloxylon aphyllum stands in road edge were measured Garmsar - Eyvanakey highway is a one of the most important and high traffic roads in Iran that adjacent to the Capital, and it's caused air pollutions. We collected 11 plots 500 m2 from the road edges (60 meters on each side from axe) for measurements of vegetation and soil parameters. The results showed that the cumulative carbon sequestration in forest soil profiles in H.aphyllum afforested is equal to 47.72 tons per hectare. The Duncan test results showed no significant difference between the mean layer of 10 to 30 and 30 to 90 cm However, between the two mentioned layers with surface soil (0 -10 cm) have a significant differences (p<0.05). The carbon percentage in the aerial organs included leaves, and steam in compare with below ground biomass have been significant differences. The total amounts of carbon storage in the both of aerial and below ground organs are equal 582.2 Kg per hectare, and also the cumulative carbon sequestrations in soil and plant parts of this afforestations are equals 53.54 tons per hectare. We should consider the potentials of the width of highways, and network roads for carbon sequestrations. The advantages of the establishments of vegetation cover are: decrease and controlled the erosion, make up the ecologically corridors, general landscape, decrease of noise pollution, as well as make up the new microclimate.Keywords: Carbon storage, Garmsar, Haloxylon aphyllum, Road edge -
نخستین گام در بیابان زدایی، جلوگیری از گسترش بیابان می باشد؛ که این مسئله باید متکی بر شناخت پدیده هایی است که با کنش واندرکنش با یکدیگر در یک ناحیه تغییراتی را به وجود می آورند و منجر به بیابان زایی می شوند. در این پژوهش با استفاده از روش ایرانی IMDPA شدت بیابان زایی دشت گرمسار در 4 دوره زمانی 75-1373، 81-1375، 88-1381 و 90-1388 مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از بررسی و ارزیابی های اولیه دو معیار اقلیم و آب به عنوان مهم ترین معیارهای موثر در بیابان زایی منطقه در نظر گرفته شد. برای معیار اقلیم 3 شاخص خشکی ترانسو، بارش سالانه و شاخص خشکسالی و برای معیار آب 3 شاخص افت آب زیرزمینی، هدایت الکتریکی و نسبت جذب سدیم درنظر گرفته شد. سپس براساس مدل مذکور به هر شاخص امتیاز ددهی شدو با میانگین هندسی نقشه های وضعیت بیابان زایی در نرم افزار ARCGIS9.3برای 4 دوره زمانی تهیه شد؛ سپس با تلفیق نقشه معیارها به روش متوسط هندسی، نقشه وضعیت بیابان زایی برای 4 دوره به دست آمد. از بین شاخص های بررسی شده در این دوره، چهار شاخص خشکی ترانسو، افت آب زیرزمینی، هدایت الکتریکی آب و شاخص بارش سالانه به ترتیب با ارزش عددی 81/3، 17/3، 11/3 و 09/3 بیشترین تاثیر و دو شاخص نسبت جذب سدیم، شاخص خشکسالی به ترتیب با ارزش عددی 17/1 و 63/1 کمترین تاثیر را در بیابان زایی دشت گرمسار دارند. تجزیه و تحلیل معیارهای بیابان زایی در منطقه گرمسار نشان داد که در میان معیارهای مورد بررسی، معیار آب بیشترین اثر را بر روی تخریب زمین و بیابان زایی از سال 1373 داشته است.
کلید واژگان: شدت بیابان زایی, آب و اقلیم, شاخص, IMDPA, گرمسارDesertification consists of land degradation in arid, semi-arid and dry sub-humid areas induced by climate change and human activities. For evaluation and mapping of desertification many research have been conducted leading to regional and local models. In this research, among different existing methods, IMDPA model was selected and desertification intensity of Garmsar plain was evaluated based on 2 criteria and 6 indices including: climate (precipitation, drought and aridity index) and water (groundwater table depletion, electrical conductivity, sodium absorption ratio) over four periods; 1995-1997, 1997-2003, 2003-2009 and 2010-2012. Each criterion was assessed based on the selected indices resulted in qualitative mapping of each criterion based on geometric average of the indices. Finally, desertification map of the region was extracted using geometric average of criteria for each period. Thematic databases, with a 1:50000 scale resolutions were integrated and elaborated in ArcGIS9.3. The results showed that during the periods, four indices including groundwater table depletion, electrical conductivity, aridity index and precipitation index have the most significant effects on desertification with the values of 3.81, 3.17, 3.11 and 3.09, respectively. Also two indices including Sodium absorption ratio and drought have the least effect on desertification with the values of 1.17, 1.63 of the Plain, respectively. Also, analysis of desertification criteria in Garmsar region showed that among studied criteria, water criteria have had the most effect on land degradation and desertification since 1994.Keywords: Desertification intensity, Water, climate criteria, Index, IMDPA, Garmsar -
موضوع تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین وگی های پلاستیسیته نهشته های نئون منطقه کوه گچ آب و گیت چا در جنوب شرقی گرمسار با کیفیت فرسایش پذیری آبی آن هامی باشد. اشکال فرسایش موجود در منطقه شامل فرسایش سطحی، شیاری، خندقی، آبراهه ای و تونلی است. عمق نمونه برداری در فرسایش های مختلف متفاوت می باشد، به طوری که در فرسایش شیاری و آبراهه ای از عمق صفر تا 30 سانتی متر و در فرسایش خندقی از راس خندق و دیواره آن نمونه گرفته شده است. آزمایش های انجام گرفته برروی نهشته های نئوژن شامل حد روانی، حد خمیری، شاخص خمیری و در نهایت طبقه بندی مهندسی می باشد. پس از بررسی های انجام شده مشخص شد که بین حدود آتربرگ با مقدار رس رابطه ای وجود ندارد، چون اجزاء رسی تمایل به خاک دانه سازی، عموما در اندازه سیلت دارند. در حالی که بین شاخص خمیری و مقدار رس رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد که بیان گر آن است که خاک هایی با رس بیش تر نسبت به خاک هایی با رس کم تر از پایداری بیش تری برخوردار بوده است. بین شاخص خمیری و آهک در مجموع ارتباط مستقیمی وجود دارد که این امر بیان گر آن است که آهک باعث مقاوم شدن خاک می شود. براساس طبقه بندی مهندسی خاک ها، نهشته های کوه گچ آب و گیت چا جز خاک های ریزدانه با چسبندگی کم تا خیلی کم بوده و خاصیت خمیری آن ها به علت وجود درصد رس کم و از استحکام داخلی پایینی برخوردار است. مقایسه بین واحدهای مارنی در کوه گچ آب بیان گر آن است که واحد 2M، نسبت به دو واحد 1M و 3M از خاصیت خمیری کم تر و حساسیت بیش تر نسبت به فرسایش آبی برخوردار است. در ضمن واحد 1M نسبت به واحد 3M به فرسایش آبی مقاوم تر است. فراوانی آهک و مقدار رس در کاهش حساسیت به فرسایش واحدهای ذکر شده ثیر مثبت را نشان می دهد. نتایج ذکرشده بر مبنای خصوصیات پلاستیسیته نهشته های نئوژن ارائه شده که با مشاهدات صحرایی نیز تایید شده است.
کلید واژگان: پلاستیسیته, فرسایش پذیری, گیت چا, گرمسار, نهشته های نئوژنThis study is about the relation between erodibility rate and plasticity features of Neogene Marl deposits of Gatchab and Gitcha in southeast of Garmsar. The erosions al feature of Neogene sediments are rill، gully and waterway shapes. The depth of soil sampling for rill and waterway types is from surface to 30-centimeter thickness and for gully one is from head cut and all outcrop of gully bank. The engineering analyses for sediments include liquid limit، plastic limit and plastic index and engineering granulometry. On the basis of engineering classification of soil، the sediment of Gatchab and Siahkoh mountains are fine grained soils with low to very low degree cohesive، consequently low plastic limit and low internal consistency. The comparison of the results between marl units of Gatchab and Gitcha area have shown the M2 unit has low plasticity and high sensitive to erosion to other units M1 and M2. By the way، the M1 unit is high resistance to water erosion in comparison to M3 unit. From all aspect، Abundance of the lime and clay particle amounts is positive effects on decreasing of sensitivity rate to erosion of Neogene deposits. The above mentioned results base on plasticity features of Neogene deposits confirmed by field witness.Keywords: Erosivity, Garmsar, Gitcha, Neogene sediments, Plasticity
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.